با توجه به نظری بودن این پژوهش، نوع روش تحقیق بر طبق استانداردها، تحقیق نظری می‌باشد، که بر پایه‌ی مطالعات کتابخانه ای انجام شده و از روش‌های استدلال و تحلیل منطقی استفاده می‌گردد، بدین صورت که به تشریح وتوضیح مفاهیم اولیه و نظرات موجود پرداخته و با دسته بندی آرا واستدلال ها به تبیین آن‌ها می‌پردازیم و با مقایسه بین آن‌ها، بررسی و نقد و نتیجه گیری صورت می‌گیرد که در این مسیر از تحلیل منطقی بر اساس معیارهای متغیر کمک گرفته می‌شود.
۱-۱-۷- نوآوری تحقیق
این پژوهش از جهت بررسی نظرات فقهای معاصر امامیه واهل سنت راجع به غنا وموسیقی ونظریات واحکام مراجع راجع به مسایل متفرقه غنا و موسیقی حایز اهمیّت است.
۱-۱-۸- دشواری‌های تحقیق
با توجه به موضوع پایان نامه، نگارنده با مشکلات ذیل روبرو شده است:۱- دور بودن مراکز علمی پژوهشی قم، زاهدان، قشم از محل اقامت.۲-مواجه شدن با کمبود منابع معاصر اهل سنت.۳- سختی مصاحبه با مفتی‌های اهل سنت.
۴-بیماری چشم
۱-۱-۹- فصول تحقیقاین تحقیق در ۵ فصل تنظیم گردیده است هریک از فصل‌ها به بخش وهر یک از بخش‌ها در صورت لزوم به زیر بخش‌هایی تقسیم گردیده است.فصل اول: با عنوان کلیات و مفاهیم ارائه گردیده است که شامل دوبخش می‌باشد.فصل دوم: با عنوان ادله ی پرهیز از غنا و موسیقی (مضرات موسیقی از دیدگاه فقه، اخلاق، اجتماع) که شامل دوبخش می‌باشد.فصل سوم: باعنوان احکام غنا و موسیقی همراه بامسایل متفرقه می‌باشد. که شامل سه بخش می‌باشد.فصل چهارم: با عنوان احکام موسیقی از نظر اهل سنت، که شامل چهار بخش می‌باشد.
فصل پنجم: با عنوان راهکارها و نتیجه گیری ارائه شده است که شامل بخش اول و دوم راهکار و بخش سوم تحت عنوان نتیجه گیری می‌باشد.
۱-۱- بخش دوم: مفهوم شناسی
۱-۲-۱- بحث تاریخی غنا
در دوران جاهلیت و نیز پس از اسلام، همواره تعلیم و تربیت کنیزکان خوش آواز زیبا جهت خوانندگی در مجالس عیش و نوش و خوش گذرانی و اعیان و اشراف، رایج و متداول بود. در این مجالس کنیزان خواننده، گاه به صورت تکنوازی وگاه همخوانی (ارکستر) که گروهی نوازنده باسازهای دف و بربط و نی و غیره همواره با عشوه گری و طنّازیِ فریبنده و مخنث گونه ی خود، به سرمستی میگساران و عیاشان، صفا وجذابیتی دیگر می‌بخشیدند، تا هر چه بهتر نظر حضار فاسق را برای کسب و منفعت و پاداش بیشتر به خود جلب کند (راغب،۱۲۸۷ ق، صص ۲۳۵-۲۳۸).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

برخی از این کنیزکان، علی رغم میل باطنی، توسط ارباب‌های خود به این گونه اعمال زننده و زشت مجبور می‌شدند؛ نظیر چنین کارهای ناپسندی بود که قرآن مجید اجبار نمودن کنیزانی که پاکدامنی و عفاف و حیاء را پیش گرفته بودند، ممنوع ساخت و فرمود: «لا تُکرِهُوا فتیاکم علی البغا ان اردن تحصنا»؛ «و کنیزان خود که مایل به عفت‌اند زنهار برای طمع مال دنیا جبراً به زنا وادار نکنید»(نور،۳۳).شیوع و رواج این نوع محافل خوش گذرانی و مطربی گری، در دوره سلطنت خلفای بنی امیه و بنی عباس به اوج رذالت و ابتذال خود رسید، چنان که به طبقات پایین‌تر وعموم مردم هم سرایت کرد و باعث شد که بازار خرید و فروش کنیزکان آواز خوان، پر رونق گردید، به طوری که قیمت آن‌ها تا سه هزار دینار بالا رفت. تاریخ می‌نویسد: «مهارت برخی از آنان در خواندن و نواختن شیوه‌های متنوع لهوی، به جایی رسید که گوی سبقت را از نوازندگان صاحب نام ربودند»(جاحظ،۱۳۵۷، صص ۶۸-۹۸،). اسماعیل بن الجامع که از ناموران موسیقی و آهنگ سازان و نوازندگان و دارای ابداعات و تصانیف بسیار در عصر هارون الرشید بود، پس از آن که در مکه ی مکرمه با مشکلات مالی روبرو گردید، به بغداد آمد. به مجلسی وارد شد و دید کنیزی ترانه ای بس دلنشین و بی نظیر می‌خواند. آن آهنگ را در مقابل سه درهم از او گرفت. وقتی به دعوت هارون به بارگاه او راه یافت، همان آهنگ را نواخت. هارون را به طرب آمد و از خود بی خود شد و به او هزار دینار صله داد برای بار دوم نیز چنین کرد. آن گاه از او خواست آهنگ بهتری را ساز کند. وقتی بهترین آهنگ‌های خود را اجرا کرد، هارون از وی استقبال چندانی ننمود و اظهار خستگی کرد و هدیه ای هم به او نداد و از وی در خواست کرد همان لحن ترانه ی اول را بخواند.نظیر همین حکایت را از ابن مسکین نقل کرده‌اند که؛ لحنی را از کنیزکی سیاه فرا گرفت و سپس نزد هارون الرشید اجرا کرد و او را به طرب آورد و پنج هزار دینار هدیه دریافت نمود. امثال این حکایات بیش از آن است که بتوان احصای نمود و صاحب کتاب عقد الفرید و الآغانی آن‌ها را جمع کرده‌اند (ایرانی،۱۳۷۶، ص ۱۰۷).
در نتیجه، رواج چشم گیر موسیقی غنایی در مجالس عیش و نوش، موجب گردید که اطلاق لفظ غنای، یک حقیقت عرفی (در این نوع موسیقی مبتذل لهوی) گردید، و مقصود روایاتی که در مذمت غنا وارد شده، همین نوع غناء عرفی است. یعنی آوازهای لهوی که با سازهای موسیقی (در اجرا متناسب با همان آوازهای لهوی)، رقص، کف زدن، اختلاط زن و مرد و معاصی دیگر توأم بوده است.
۱-۲-۲- تعریف غنا
۱-۲-۲-۱- تعریف لغوی غنابرای دست یابی به معنی درست آواز لهوی، که در متون فقهی و جوامع روایی اصطلاحاً آن را غناء نامیده‌اند، ناگزیریم در وحله ی نخست به سراغ کتب لغت رفته سپس در صورت روشن نشدن به عبارات فقها مراجعه نموده و اگر باز هم چنان مجمل و پیچیده باقی ماند نهایتاً به عرف مردم مراجعه کنیم:۱- صاحب مصباح می‌گوید: «انّ الغناء الصوت»؛ «غنا صوت است»(مقری فیومی، ۱۳۲۵، ج ۲، ص ۶۵).۲- در مقاییس اللغه آمده است: «الغناء من الصوت»؛ «غنا از جنس صوت است»(فارس بن زکریا، ۱۴۰۴، ج ۴، ص ۳۹۸).۳-شیخ أعظم انصاری در «مکاسب محرمه» به بعضی از بزرگان اهل لغت نسبت داده است:«الغناءهو مدّ الصوت»؛ «غنا کشیدن صوت می‌باشد»(انصاری،۱۴۱۷، ص ۸).۴- طریحی در مجمع البحرین دارد:«الغنا ککساء الصوت المشتمل علی الترجیع المطرب أُو مایسمی بالعرف غناء و ان لم یطرب، سواء کان فی الشعر أو قرآن أو غیرهما»؛ «غنا مثل کساء صوتی است که در گلو غلتانیده شود و حالت را تغییر دهد یا آوازی که در عرف غنا نامیده شود و لو طرب آور نباشد اعم از این که در شعر باشد یا قرآن یا امثال آن دو»(طریحی، ۱۳۷۵، ج ۱، ص ۳۲۱).۵- غزالی در احیاء غنا را این گونه تعریف می‌کند:«صوت طیب موزون مفهوم المعنی محرک للقلب»؛ «غنای صوت موزونی است که در بر دارنده‌ی مفهومی باشد. یعنی قلب را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد»(غزالی، بی تا، ج ۲، ص ۲۶۸).۶- نظریه ی شافعی در مورد تعریف غناء:«معناه تحسین القراءه و ترقیقها»؛ «غنا عبارت است از قشنگ و نازک کردن قرائت است»(ابن اثیر ۱۳۳۹ ه، ج ۳، ص ۳۹۱).۷- نظریه حنبلی در مورد غناء:«تحسین الصوت و الترنم»؛ «زیبا ساختن صدا به شکلی که سبب تغییر حال و تأثر در عواطف شود»(میرزا خانی،۱۳۷۲، ص ۱۶).۸- در فقه علی مذاهب الأربعه آمده است:
«تردید الصوت بالحان»؛ «و غناء گرداندن صدا در حلق همراه با نغمه‌ها وآهنگ هاست»(جزیری، ۱۴۰۶ ق، ص ۴۲).
۱-۲-۲-۲- تعریف ماهیت غنا طبق نظر مراجع تقلید شیعه
۱-۲-۲-۲-۱- امام خمینیحضرت امام (قدس سره) می‌فرمایند: بهتر است غنا را چنن تعریف کنیم: «صوت رقیق و نازک انسان که به طور اجمال دارای زیبایی ذاتی باشد و به خاطر تناسبی که دارد، شأنیت و قابلیت ایجاد طرب را برای عموم مردم داشته باشد»(خمینی،۱۳۸۱، ج ۱، ص ۲۰۲).صدای نازک و زیبا صدایی است که خشن (گوش خراش) و ناپسند و تنفر آور نباشد و منظور از شأنیت اطراب نیز آن است که؛ صوت خوش لازم نیست بالفعل و بلافاصله موجب طرب شود، چه حصول حالت طرب، تدریجی و به مرور صورت می‌پذیرد و بسا با یک شعر و دو شعر پدید نیاید، مانند آن چه درباره‌ی مسکر گفته شده که زیادش مست کننده است ولی کم آن- گرچه مست آور نیست –ولی حرام است، زیرا شأنیت اسکار را دارد و این حرمت با مسکر نبودن اندک خمر، منافاتی ندارد، چه حکم به طبیعت موضوع تعلق گرفته است و ماهیت غنا نیزچنین است و طرب آورنبودن فعلی بعضی از مصادیق آن، با حرمت اصل غنا منافاتی ندارد.تناسب آهنگ در صدا، قید دیگری است در تعریف غنا، چه اگر صدای نازک و دل نواز، از تناسب آهنگ موسیقی بی بهره باشد، طرب آور نخواهد بود و به آن غنا، هم گفته نمی‌شود. در این صورت، صدای کشیده نه مطرب است و نه غنا، هر چند بسیار نازک و لطیف و دل نشین باشد.
تعریف مشهور غنا (صوت کشیده با چهچه ای که طرب آور باشد) با آن چه در ماهیت غنا گفتیم مغایرت دارد، چون که، غنا با کشیدن صدا و چه چهه پدید نمی‌آید و در بسیاری از اقسام غنا، نه صدای کشیده ای است و نه ترجیع و چهچهه ای و شاید کسانی که این دو قید را در تعریف غنا ذکرکرده اند، صرفاً اقتضای عرف و زمان آن‌ها بوده است (همان).
از آن چه گفته شد معلوم گردید، غنا تنها صوت لهوی و باطل نیست چنان که آوازهایی که در مجالس فساد و قمار خوانده می‌شود، ارتباطی به ماهیت غنا ندارد و نیز روشن شد که غنا از مقوله ی صوت و یا کیفیت صدا است نه کلام و قول، خواه در پیدایش آن غنا گفتار بیهوده ای بکار گرفته شود، خواه سخن صحیح و یا حکمتی در آن گفته پدید آید و حتی قرآن و یا رثای ستمدیده ای تغنی گردد، در هر صورت اگر صدا نازک، نرم، دلنشین، با طراوت و مطبوع (و متناسب با نت‌های موسیقی باشد و موجب طرب گردد). غنا به شمار آید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...