انسان باید در تمام عرصه‌های زندگی با احتیاط و تأنی گام بردارد و پیش از سخن گفتن، اقدام و گزینش کردن و کاری را انجام دادن، خوب بیندیشد و زوایای گفتار و اقدام و گزینش خود را به دقت بررسی کند و با هوشیاری از نتایج و عواقب آن آگاه شود و آنگاه لب به سخن باز کند و تصمیم خویش را عملی کند در منابع اسلامی و روایات پیشوایان دین در ذیل عنوان «التدبیر و الحزم و التثبیت فی الامور» حزم و احتیاط مورد عنایت جدی قرار گرفته و نشانه خردورزی، کیاست، سلامت، استواری، دانسته شده است (بهشتی، فقیهی، ابوجعفری، ۱۳۸۷: ۱۸۸-۱۸۷) .
می‌توان گفت که یکی از سرمایه‌های بزرگ یک مربی داشتن حسن تدبیر و حزم و احتیاط است؛ یعنی بایستی قادر باشد با ژرف‌اندیشی صحنه‌های لازم را جهت تدریس به گونه‌ای جذاب و مناسب بچیند و در این راستا اگر احیاناً مشکل یا مسئله‌ای ایجاد شد، با درایت و تدبیر مناسب آن را حل کند. مربی با مجهز بودن به چنین خصیصه‌ای معمولاً در طی مراحل تدریس دچار مشکل و بحران لاینحل نخواهد شد و مسیر آموزش به راحتی طی خواهد شد.
البته مربی ماهر و آگاه بایستی مراقب باشد تا در حزم و احتیاط نیز اعتدال را رعایت کند؛ زیرا افراط در این خصیصه مانع از پیشرفت و حرکت می‌گردد و مربی همیشه به واسطه‌ی احتیاطِ بیش از حد از اینکه دست به اقدامی بزند هراسان است.
۳-۲-۲۱٫تواضع و فروتنی در برابر متربی :
بر مربی واجب است تا به عنوان یک الگو و اسوه در برابر متربیان خود متواضع و فروتن باشد. خداوند در سوره مبارکه شعراء آیه ۲۱۵ می‌فرمایند: «واحفض جناحک لمن اتبعک من المؤمنین»
ای پیامبر پر و بالت را برای پیروان با ایمان خود فرو نه و نسبت به آنان از فروتنی دریغ مدار.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

از این آیه چنین برمی‌آید که فروتنی و تواضع مربی به ویژه در جهت ارشاد و هدایت اخلاقی، نتیجه‌ی بهتر و تأثیر عمیق‌تری را روی متربی بر جای می‌گذارد.
حجتی( ۱۰۷:۱۳۶۵) معتقد است که فروتنی و تواضع معلم به شاگرد قوت قلب می‌بخشد و شاگرد از رهگذر آن می‌تواند خواسته‌های مشروع و پرسش‌های خویش را با حالتی طبیعی با معلم در میان بگذارد. شهید ثانی یادآوری می‌کند که برای شکوفا شدن استعداد شاگرد، ضروری است که رفتار معلم، محیط رعب و وحشتی برای شاگردان به وجود نیاورد تا آنان توان عرضه کردن و اظهار استعداد خود را از دست ندهند.
رسول خدا(ص) فرمودند: خداوند متعال به من وحی نمود (که به شما اعلام کنم که) تواضع و فروتنی را پیشه خود سازید.
۳-۲-۲۲٫ افزایش عزت نفس در متربی:
یک مربی ماهر بایستی با تکیـه بر نـقاط قوت و جنبـه‌های مثبـت متربی و بها دادن به شخصـیت او
حس اعتماد به نفس را در او تقویت کند. ایجاد اعتماد به نفس در متربی خود از عوامل انگیزشی بسیار قوی در جهت ایجاد میل و رغبت به یادگیری می‌باشد.
قطب( ۹۴:۱۳۸۶) معتقد است که اعتماد به نفس معلم به رفتار شاگرد نیز سرایت کرده و در ایجاد تصور مثبت در آنان تأثیر به سزایی دارد. شاگردان خواهان معلمی هستند که الگوی استحکام، اراده و خونسردی باشد، در این صورت صحبت‌های معلم آن‌ها را تحت تأثیر قرار خواهد داد و روحیه‌ی مناسبی برای حضور در کلاس درس او پیدا می‌کنند. فرق افراد موفق و ناموفق در آنچه دارند نیست؛ بلکه در این است که تا چه اندازه نسبت به توانائیهای خود اعتماد دارند و تا چه اندازه خود را قبول دارند. به گفته امرسون «هر عملی زاییده‌ی فکری است.» اگر ارتباطی که با خود برقرار می‌کنیم تحت کنترل درآوریم و در خصوص خواسته‌های خود پیام‌های مثبت و درستی به مغزمان بفرستیم می‌توانیم همیشه نتایج مثبت و درخشان بگیریم.
کمک مـربی به متربی در ایجاد اعتماد به نفس وتشویق به تقـویت آن نه تنـها در متربی منجر بـه
تشکیل دیدگاهی مثبت نسبت به توانائیهای خویش می‌گردد و بار انگیزشی بسیار زیادی را برای حرکت و پیشرفت وی حاصل می‌کند؛ بلکه موجب می‌شود تا متربی به راحتی تحت تأثیر القائات منفی یا شخصیت‌های کاذب قرار نگرفته و از مسیر عمل به ارزش ها خارج نگردد.
۳-۲-۲۳٫ شناخت مراحل رشد و هدایت نیازهای هر مرحله:
شناخت تمایلات طبیعی و تمنیات فطری جوانان و ارضاء صحیح و معتدل هر یک از آن‌ها اساسی‌ترین پایه تربیت نسل جوان است. بیشتر انحرافات جوانان که سرانجام منجر به تیره‌روزی و سقوط آنان می‌شود از دو منشاء سرچشمه می‌گیرد: یا برای آن است که پاره‌ای از تمایلات فطری،
مورد توجه قرار نگرفتـه و عملاً سرکوب شده‌انـد یا برای آن است که جـوانان در ارضاء بعضی از
تمایلات دچار کندروی و افراط شده‌اند (هیئت نشر معارف اسلامی، ۳۳۳:۱۳۴۴) .
گاهی، غرور نوجوانی، جوانی و سرکشی تمایلات هر مرحله از رشد، مانع از تصمیم‌گیری صحیح نوجوان و جوان می‌گردد و بیم آن می‌رود که با انجام یک تصمیم نابجا و نادرست خود را به ورطه نابودی کشانند. بر یک مربی ماهر و با تجربه لازم و ضروریست تا با شناخت مراحل رشد و بررسی نیازها و ویژگی‌های هر مرحله به راحتی بتواند موضوعات آموزشی را براساس این مراحل تهیه و تنظیم نماید و با شیوه‌های مستقیم یا غیرمستقیم، متربی را در هدایت صحیح آن‌ها یاری نماید.
۳-۲-۲۴٫ مسئولیت‌پذیری:
از نظر قابسی، معلم با پذیرفتن آموزش کودکان، نسبت به آنان مسئولیت پیدا می‌کند. مسئولیت معلمی، یک تعهد دینی است و معلم با پذیرش تعلیم و تربیت کودکان، وظیفه دینی پیدا می‌کند و باید آن‌گونه که دین انتظار دارد کودکان را آموزش دهد و به تربیت آنان همت گمارد و نباید به هیچ وجه در ایفای نقش خود راه تفریط را بپیماید. قابسی در تأکید بیشتر بر لزوم ایفای کامل نقش معلمی می‌گوید: چون بین معلم و اولیاء، قرارداد بسته می‌شود و معلم نسبت به آموزش و پرورش فرزندان آنان تعهد می کند واجب است به این عهد وفا کند؛ زیرا این تعهد مشمول «اوفوا بالعقود» (سوره مبارکه مائده آیه ۱) می‌باشد که خداوند صریحاً به آن دستور داده است (پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۵۱:۱۳۸۸) .
مربی بایستی تلاش کند تا تعهد او نسبت به متربیان تبدیل به یک تعهد والتزام درونی و قلبی گردد.
تعهد والتزامی که برگرفته از ایمانی قوی و محکم به خداوند باشد. به گونه‌ای است که در صورت انجام کوچکترین قصوری در مورد آن‌ها دچار عذاب وجدان و تألم روحی گشته و در جبران آن کوشا باشد.
دامنه‌ی مسئولیت‌پذیری مربی بایستی شامل دو تعهد و التزام باشد:
۱- تعهد و التزام نسبت به متربیانی که به صورت امانت تعلیم آن‌ها به او سپرده شده است.
۲- تعهد و التزام نسبت به حرفه‌ای که انتخاب نموده است، مربی بایستی به شغل و حرفه‌ی خود عشق ورزیده و در جهت ایفای نقش خود، نهایت سعی خود را نموده و از هیچ تلاشی فروگذار نکند.
۳-۲-۲۵٫ جلب اعتماد و مقبولیت در متربی:
آدمی در عرصه ی اجتماع، تمایل به پذیرش نصایح و گفتار کسانی دارد که به نوعی با آن‌ها احساس قرابت و نزدیکی خاصی نموده و بی‌هیچ شکی نسبت به دوستی و خیرخواهی آن‌ها اعتماد و اطمینان خاطر داشته باشد.
لذا مربی بایستی تلاش بی ‌شائبه‌ای را در جهت تحکیم روابط و جلب اعتماد متربی انجام دهد و عملاً به وی ثابت کند که تمامی فعالیت‌ها و تلاش‌های وی، با هدف رضای خداوند و در جهت صلاح و عاقبت‌اندیشی برای وی می‌باشد. تنها در این صورت است که متربی با کمال آرامش و اطمینان، تعلیم خود را به مربی خویش واگذار نموده و به رهنمودها و تعالیم او با کمال اطمینان و اعتماد تکیه می‌کند.
حضرت مولی‌الموحدین علی(ع) در فراز اول نامه‌ی ۳۱ نهج‌البلاغه خطاب به فرزند بزرگوارشان حضرت امام حسن مجتبی(ع) چنین وصیت می‌فرمایند:
«تو را دیدم که پاره‌ی تن من، بلکه همه‌ی جان منی، آن‌گونه که اگر آسیبی به تو رسد به من رسیده است و اگر مرگ به سراغ تو آید، زندگی مرا گرفته است. پس کار تو را کار خودم شمردم و نامه‌ای برای تو نوشتم، تا تو را در سختی‌های زندگی رهنمون باشد، حال من زنده باشم یا نباشم. »
و در فراز چهارم همین وصیت‌نامه می‌فرمایند:
از هـر چیـزی مهم و ارزشمنـد آن را و از هر حـادثه‌ای، زیبـا و شیرین آن را برای تـو برگزیدم و
و ناشناخته‌های آنان را دور کردم ، پس آن‌گونه که پدری مهربان نیکی‌ها را برای فرزندش می‌پسندد، من نیز بر آن شدم تو را با خوبی‌ها تربیت کنم؛ زیرا در آغاز زندگی قرار داری، تازه به روزگار روی آورده‌ای، ونیتی سالم و روحی باصفا داری.
در بسیاری از فرازهای این وصیت‌نامه امام(ع) سعی نموده‌اند تا با ابراز محبت و خیرخواهی خالصانه، مطالب را بر فرزند خویش عرضه دارند.
مربی لایق بایستی از طریق ابراز محبت و دلسوزی خیرخواهانه، اعتماد متربی خویش را جلب نماید. جلب اعتماد متربی، باعث ایجاد مقبولیت مربی در نزد وی گشته و در ادامه این مقبولیت،منتهی به محبوبیت وی می‌گردد و در نتیجه، ایجاد این مقبولیت و محبوبیت باعث می‌شود تا کلام مربی به راحتی در جان و روح متربی نفوذ کند و متربی بی‌هیچ شک و شبهه‌ای پذیرای آن باشد.
۳-۲-۲۶٫ انتقال نیکو و ایجاد ارتباط:
اگر مربی در ارائه درس به بهترین وجه ممکن توانا باشد و مهارت جذب متربی را به سمت آموزش کسب کند، در این صورت قادر خواهد بود به راحتی تعامل و تبادل موفقیت‌آمیزی را ایجاد کند و رابطه‌ای دو جانبه را میان خود و متربی برقرار سازد.
اساس آموزش موفقیت‌آمیز، ایجاد ارتباط دوجانبه میان مربی و متربی است. اگر مربی در ارائه درس به بهترین وجه ممکن، توانا باشد، قطعاً توانسته یکی از مؤثرترین پل‌های ارتباطی را میان خود و متربی بنا نهد.
شعبانی( ۹۹:۱۳۸۴) معتقد است اگر منبع پیام از نظر محتوا غنی نباشد، فرستنده پیام تسلط کافی بر محتوا وشناخت لازم از مخاطب و آگاهی از روش‌های صحیح انتقال پیام نداشته باشد و برای انتقال پیام از علایم و نمادهای مناسب استفاده نشود، وسیله‌ی مناسب برای حمل پیام انتخاب نشود و پیام به صورت علایم قابل کشف برای دریافت کننده پیام درنیاید، مسلماً نباید از نظام ارتباطی انتظار کارآیی مؤثری داشت.
از نظر قطب( ۳۷۸:۱۳۸۹ ) مربی بایستی خوش ادا باشد و مطالبی را که درس می‌دهد نیکو منتقـل
سازد، پس در کارهای تربیتی تنها داشتن معلومات کافـی نیست بلکه ضرورت دارد آن را به روش
نیکو منتقل کند وگرنه اثر مطلوب نمی‌بخشد و یا تبدیل به ضد می‌گردد.
لذا در یک جمع‌بندی می‌توان گفت که اگر مربی به مهارت ایجاد تعامل و تبادل نیکو مجهز باشد،
توانسته است به اولین و مهم‌ترین مرحله در تدریس که همان ایجاد ارتباط دوجانبه میان مربی و متربی است دست یابد و این ارتباط دوجانبه منجر به ترغیب متربیان در جذب مطالب آموزشی و در نتیجه افزایش کارآیی در آموزش می‌گردد.در هر نوع زمینه تربیتی کیفیت ارتباط میان کودک و معلم اهمیت بسیار زیادی در برنامه‌های آموزشی دارد.گاه حتی اگر کامل‌ترین و اختصاصی‌ترین
برنامه آموزشی، به شیـوه آموزش افـراطی، مکانیـکی وبدون جاذبه ارائه شود مثمر ثمر نخواهدبود.
۳-۲-۲۷٫ عدم تعلیم به واسطه‌ی اجر مادی:
نیاز مالی از جمله نیاز‌های اساسی هر انسانی جهت تأمین معاش می‌باشد. مربیان و معلمان نیز برای گذران زندگی خویش نیازمند است تا از لحاظ مالی و مادی تأمین گردد و در ضرورت این امر جای هیچ بحثی نیست؛ اما نکته قابل بحث این است که یک مربی لایق نبایستی در درجه اول هدف خویش را بر پایه‌ی دریافت اجر و فرد قرار دهد، زیرا اولویت دادن به این هدف، موجب می‌شود تا اگر کم و کاستی در دریافت حقوق حاصل شد، مربی نیز انگیزه خویش را از دست داده و امر تربیت دارها، نماید و یا در آن سستی و کاهلی انجام دهد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...