کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



قطعنامه ۱۸۸۲ ملل متحد مصوب ۲۰۰۹ sc/RES/1882
کنوانسیون چهارم ژنو ۱۹۴۹ در مورد حمایت از غیر نظامیان در زمان جنگ
این کنوانسیون در موارد متعددی به کودکان توجه خاصی نموده است بعنوان نمونه:
– دولتهای عضو کنوانسیون مجاز به ایجاد بیمارستان و مناطق امن جهت حمایت از افراد زیر ۱۵ سال از تأثیرات جنگ است[۹۹].
دولتهای عضو کوشش خواهند کرد تا کودکان را از مناطق محاصره شده و بسته شده از طریق انعقاد موافقت نامه خارج نمایند[۱۰۰].
دولتهای عضو تعهد مینمایند تا اجازه عبور آزاد محمولههای آذوغههای اساسی و لباسهای مورد نیاز کودکان زیر ۱۵ سال را فراهم کنند[۱۰۱].
دولتهای عضو تمام تلاش خود را بکار خواهند بست تا اطمینان از رسیدن کمکهای مناسب اجتماعی از جمله آموزشی به کودکان بی سرپرست و یتیم که در نتیجه جنگ با مشکلاتی اینچنین مواجه شدهاند، حاصل گردد. ممکن است دولتهای بی طرف نگهداری کودکان را در طی جنگ بپذیرند. بعلاوه به کودکان زیر ۱۲ سال میبایست نشانهای تشخیص هویت داده شود[۱۰۲].
این کنوانسیون پا را از این هم فراتر گذارده و به حمایت از کودکان بیگانه در داخل خاک یکی از طرفین مخاصمهاشاره کرده خواستار برابری حقوق کودکان هردو طرف مخاصم در حقوق و رفتار شده است :
همه کودکان زیر ۱۵ سال که در داخل خاک یک طرف بیگانه میباشند میبایست از کلیه حقوق و رفتار همسان با اتباع آن کشور بهرهمند گردند[۱۰۳].
موارد مرتبط با حمایت از کودکان در داخل سرزمین اشغالی
قدرتهای اشغالگر متعهد به تسهیل زمینه فعالیت کلیه موسسات فعال در زمینه مراقبت و آموزش کودکان هستند.
افراد زیر ۱۸ سال را نمی توان مجبور به کار کردن نمود[۱۰۴].
مجازات مرگ برای افرادی که حین ارتکاب جرم زیر ۱۸ سال بودهاند نمی‌تواند توسط دولت اشغالگر تعیین گردد[۱۰۵].

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

رفتارهای متناسب در مورد کودکانی که مرتکب جرم میشوند و یا متهم میگردند میبایست اتخاذ گردد[۱۰۶].
موسسه بشردوستانه بین المللی نظیر کمیته بین المللی صلیب سرخ می تواند به طرفهای درگیرخدمات خود را ارائه دهد.
طرفهای درگیر تلاش خواهند کرد تا از طریق موافقتنامههای خاص قواعد کنوانسیون حاضر را در کل و جزء اجرا کنند و اعمال قواعد حاضر نمیبایست شخصیت حقوقی طرفین مخاصمه را خدشهدار کند.
الف)پروتکل اول ۱۹۷۷ الحاقی به کنوانسیونهای ژنو مصوب ۱۲، آگوست ۱۹۴۹ و مربوط به حمایت از قربانیان مخاصمات مسلحانه بین المللی
اول)امنیت کودکان[۱۰۷]
کودکان میبایست مورد توجه خاص قرار گرفته و مقابل هرگونه تهاجم و دستیازی مورد حمایت قرار گیرند. و طرفین مخاصمه آنها را از جنبه مراقبت و ملزومات زندگی چه بدلیل سن و یا سایر مسائل تأمین نمایند.
اگردر یک حالت خاص با وجود قواعد پاراگراف ۲ کودکانی که هنوز به ۱۵ سال نرسیدهاند بصورت مستقیم در درگیری شرکت کردند و در جنگ نیروهای مخالف گرفتار شدند، میبایست از کلیه حقوق خاص بر طبق این ماده بهره‌مند شوند هر چند بعنوان اسیر جنگی (POW) تلقی نشوند.
در صورتی که کودکان به هر عنوان دستگیر ، زندانی یا بازداشت شوند می‌بایست در محلی جدای از بزرگسالان نگهداری شوند مگر اینکه به همراه خانواده همانند آنچه که در بند ۳ ماده ۷۵ گفته شده سپری نمایند.
مجازات مرگ نمیتواند در مورد افرادی که هنگام ارتکاب جرم مرتبط با مخاصمات مسلحانه زیر ۱۸ سال بوده اند اعمال گردد.
در راستای تعهد دول عضو نسبت به حمایت از افراد غیرنظامی (شهروندان عادی) در طول مخاصمه دول عضو کلیه تلاش خود را جهت اطمینان حمایت و مراقبت از کودکان بکار خواهند بست.[۱۰۸]
دوم) منع تخلیه و جابجایی کودکان[۱۰۹]
هیچیک از طرفین مخاصمه نمی تواند بغیر از مورد اتباع نسبت به بیگانگان در مورد تخلیه آنها تصمیمگیری کند. مگر در موارد اضطراری پزشکی و سلامت کودکان و یا اینکه در سرزمین اشغالی سلامت آنها چنین اقتضا نماید. در صورتی که والدین یا سرپرستان کودکان یافت شوند رضایت کتبی آنها میبایست اتخاذ شود. در غیر این صورت و یافت نشدن والدین و سرپرستان رضایت کتبی اشخاص که طبق قانون یا عرف در درجه اول مسئولیت نگهداری آنان را دارند ، لازم است هر انتقالی از این نوع باید تحت نظارت دولت حامی و با توافق طرفهای ذیربط یعنی طرفی که انتقال را ترتیب می دهد، طرفی که کودکان را میپذیرد و هر طرفی که اتباع آن انتقال داده میشود لازم است. در هر مورد، کلیه طرفهای مخاصمه همه گونه احتیاطات عملی را برای جلوگیری از به خطر افتادن انتقال به عمل خواهد آورد.
هر گاه انتقال بر طبق بند ۱ صورت گیرد، تدارکات لازم برای تحصیل هر کودک از جمله آموزش مذهبی و اخلاقی وی طبق خواست والدینش در مدتی که از وطن خود دور است و با حداکثر استمرار ممکن به عمل خواهد آمد .
به منظور تسهیل بازگشت کودکانیکه به موجب این ماده انتقال داده شدهاند نزد خانواده ها و کشورخود، مقامات طرف انتقال دهنده و درصورت اقتضاء مقامات کشور پذیرنده برای هر کودک کارت عکسداری تهیه خواهدکرد و برای دفتر مرکزی ردیابی کمیته بین المللی صلیب سرخ ارسال خواهند داشت. هر کارت در صورت امکان و در صورتی که خطر یا صدمهای متوجه کودک نگردد ، دارای اطلاعات مشخص جهت شناسایی خواهد بود.
ب) پروتکل دوم ۱۹۷۷ ژنو الحاقی به کنوانسیونهای ۱۹۴۹ ژنو مربوط به حمایت از قربانیان مخاصمات غیربین المللی
ماده۴(۳) این پروتکل در ارتباط با ضمانتهای بنیادین میگوید:
کودکان باید تحت مراقبت و کمکهایی که برای آنها لازم است بویژه موارد ذیل قرار گیرند:‌
اول) آنها باید تحت تعلیم و تربیت مشتمل بر تعلیم و تربیت مذهبی و اخلاقی به صورتیکه والدین آنها آرزو داشتهاند و در صورت فقدان والدین آنها چنانکه سرپرستان آنه مطلوب بدانند قرار گیرند.
دوم) همه مراحل متناسب برای تسهیل پیوستن خانوادههایی که موقتاً از هم جدا شدهاند باید معمول گردد.
سوم) کودکانی که به سن ۱۵ سال نرسیدهاند نباید به استخدام نیروهای مسلح درآمده و نباید در منازعات مشارکت کنند.
چهارم) حمایت ویژهای که به موجب این ماده برای اطفال زیر ۱۵ در نظر گرفته شده باید حتی در صورتی که آنها در جنگ شرکت مستقیم نموده و اسیر شدهاند باقی بماند .
پنجم) اگر ضرورت داشته باشد اقداماتی به عمل خواهد آمد و تا آنجا که ممکن است با رضایت والدین یا اشخاصی که بموجب قانون یا عرف اصولاً مراقبت از اطفال هستند ، اطفال به طور موقت از منطقه جنگی به مناطق امنتر در داخل کشور انتقال یافته و تضمین شود که آنها توسط افرادی که مسئول حفظ سلامتی و تندرستی آنها هستند همراهی شوند.
ماده ۶ بند ۴ مراجع به تعقیبهای کیفری اعلام میکند:
مجازات اعدام نباید نسبت به اشخاصی که در زمان ارتکاب جرم کمتر از ۱۸ سال دارند و زنان باردار و مادران آنها اعمال گردد.
کنوانسیون ۱۹۸۹ حقوق کودک
پیمان‌نامه حقوق کودک یک کنوانسیون بین‌المللی است که حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کودکان را بیان می‌کند. دولت‌هایی که این معاهده را امضا کرده‌اند موظف به اجرای آن هستند و شکایت‌های راجع به آن به کمیته حقوق کودک ملل متحد تسلیم می‌شود. این کنوانسیون در ۲۰نوامبر ۱۹۸۹مورد پذیرش مجمع عمومی سازمان ملل متحد قرار گرفت و از ۲سپتامبر۱۹۹۰ (سی روز پس ازتودیع بیستمین سند تصویبی) لازم‌الاجراشده‌است. تاکنون ۱۹۳ کشور (تمام اعضای ملل متحد بجز ایالات متحده آمریکا وسومالی) این سند را امضا کرده‌اند ودر ۱۴۰کشور اجرا می‌شود. این سند مقبول‌ترین سند حقوق بشر در تاریخ می‌باشد.
ماده ۳۸ کنوانسیون ملل متحد راجع به حقوق کودک مصوب ۱۹۸۹ اشاره به حقوق کودکان در جنگ دارد لکن باید توجه داشت با توجه به اینکه بسیاری از قواعد حقوق بشردوستانه جنبه عرفی دارد بنابراین این ماده نیز تا حدودی از این خصیصه برخوردار است و نسبت به کشورهای غیر عضو نیز جنبه الزام آور خواهد داشت.
این کنوانسیون در کنار پرداختن به حقوق کلی کودک از دیدگاه بشری راجع به کودک و مخاصمه مسلحانه اشعار میدارد:‌
دول متعاهد احترام و تعهد به احترام نسبت به قواعد بشردوستانه قابل اعمال مرتبط به حقوق کودک در مخاصمات مسلحانه را تضمین میکنند.
دول متعاهد تمام اقدامات ضروری جهت جلوگیری از شرکت مستقیم کودکان زیر ۱۸ سال در مخاصمه را بکار خواهند بست .
دول متعاهد از عضویت هر شخص زیر ۱۵ سال بعنوان رزمنده رسمی در نیروهای مسلح خود، جلوگیری خواهند کرد. درباره سربازگیری از میان افراد سن ۱۵ سال تا ۱۸ سال دول عضو تلاش خواهند کرد که تاحد امکان از افراد مسنتر استفاده کنند.
بدنبال آن در ماده ۳۹ راجع به بهبود و بازپروری کودکان قربانی مخاصمات مسلحانه دولتهای عضو متعهد شدهاند تمام تلاش خود را جهت بهبود جسمی و روحی کودکان و بازگشت مجدد کودکان قربانی جنگ به آغوش اجتماع را فراهم کرده و همچنین بهبود شرایط مناسب اجتماعی ،پرورش جسمی، خودباروی و ارزشمندی کودکان از اولویت برخوردار خواهد بود.
تعیین نماینده ویژه برای موضوع کودکان و مخاصمات مسلحانه که چند سال بعد اتفاق افتاد را میتوان در ادامه همین روند دانست که توسط ماده ۳۸ تحرکی مضاعف یافته بود.[۱۱۰]
مجمع عمومی ملی قطعنامه ۱۲ دسامبر ۱۹۹۶ و در پاراگراف ۳۶ اعلام کرد که نماینده ویژه میبایست در امور ذیل تلاش نماید:
به برنامههای پیشبینی شده رسیده و موانع و مشکلات پیش روی حمایت از کودکان در مخاصمات مسلحانه بردارد.
اطلاعرسانی کافی صورت میگیرد. مجموعه اطلاعات راجع به حقوق کودکان در مخاصمات مسلحانه توسعه بیابد.
همکاری نزدیک با کمیته کودک ،ارگانهای مرتبط ملل متحد، موسسات تخصصی و دیگر نهادهای مرتبط با آنها و سازمانهای غیردولتی صورت گیرد.
همکاری تنگاتنگ بین المللی جهت حصول اطمینان از احترام به کودکان و مشارکت در جلب حمایتهای دولتها، ارکان مرتبط مللمتحد بویژه اداره کمیساریای عالی ملل متحد راجع به حقوق بشر، مرکز حقوق بشر، دفتر کمیساریای ملل متحد راجع به پناهندگان ، صندوق کودکان ملل متحد ، آژانسها و کمیتههای ویژه مللمتحد راجع به حقوق کودک، کارگروههای تخصصی حقوق کودک، اقدامات اجرائی مللمتحد، سازمانهای منطقهای وغیرمنطقهای و دیگر ارگانهای صالح و سازمانهای غیردولتی .
فصل دوم:آثار پایدار جنگ بر کودکان
قرار گرفتن کودکان در معرض مخاصمات مسلحانه عوارض سخت و گاهی جبران ناپذیری دارد آنچه که در این قسمت به آن میپردازیم برخی از مسائل و مشکلات پایدار کودکان در جنگ است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 02:50:00 ق.ظ ]




۲-­ با بهره گرفتن از تجربیات و شبیه سازی به عنوان عاملی برای شروع یادگیری وانجام فرآیندها می­توان به دانش تصریحی شکل بخشید. در یادگیری به این طریق مفاهیم و روش­های جدید در موقعیت­های مجازی را می­توان یاد گرفت. در شرکت دانش آفرین، چهار مورد یاد شده با یکدیگر از تعاملی پویا برخوردارند که نوعی مارپیچ دانش است، البته نباید از نظر دور داشت که این مرحله نیز با دشواری­هایی همراه است که بیشتر ناشی از درک صحیح و یا تصورات ذهنی کارکنان در حین تبدیل دانش تصریحی به دانش ضمنی است. این مشکل را شاید می­توان از طریق آموزش­های چند باره و یا گرفتن باز خورد از طریق آزمون مورد سنجش قرار داد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۱- تاناکا ابتدا با مراجعه حضوری به محل پخت نان، رمز ضمنی سر نانوای هتل را فرا گرفت.
۲- پس از آنکه به دانش لازم جهت پخت نان دست پیدا کرد، این رمز را به دانش صریح تبدیل کرد تا بتواند آن را به اعضای تیم تحقیق و سایر کارکنان شرکت ماتسوشیتا منتقل کند.
۳- آنگاه تیم تحقیقاتی با بهره گرفتن از ابزارهای مدیریت دانش ، این دانش را استاندارد می­ کند. آن را در کتاب­های راهنما به ثبت می­رساند و به این ترتیب نتیجه آن­ را به محصولات خود منتقل می­ کند.
۴- سرانجام به واسطه تجارب کسب شده از تولید محصول جدید، تاناکا و اعضای تیم تحقیقاتی او پایه دانش ضمنی خود را تقویت کردند. آن­ها از طریق کشف و شهود دریافتند که محصولی همانند ماشین پخت نان می ­تواند تولیداتی با کیفیت اصیل داشته باشد، به عبارت دیگر ماشین باید نان را به همان کیفیتی تولید کند که نانوایان حرف­ ای می پزند
.
شکل (۲-۳) انواع دانش و مارپیچ آن
منبع : (افرازه ،۱۳۸۱)
۲-۱-۱۱-­ عناصر دانش
پیچیدگی و ظرافت خاص دانش می­طلبدکه عناصر تشکیل دهنده آن (ورای داده واطلاعات ) مورد تعمق بیشتر قرار گیرد. دانش، موضوعی پیچیده و پویاست وبه دلیل ماهیت اجتماعی داشتن و آمیخته بودن آن با ارزش­ها، باورها وتجارب انسانی، بسیارپیچیده و پویاست ودرک ان مستلزم تعمق در مفهوم و عناصرتشکیل دهنده دانش است .
داونپورت وپروساک از جمله صاحبنظرانی هستندکه عناصردانش را مورد بررسی قرار داده اند:
۱-تجربه
دانش، باگذشت زمان از راه تجربیات کسب شده از دوره­ های آموزشی، مطالعه کتاب­ها و آموزش غیر رسمی، گسترش می­یابد. تجربیات به کار و رویدادهای گذشته بر می­گردند. دانش ناشی از تجربیات ،نقش یا نقوشی آشنا در ذهن به وجود می ­آورد که با بهره گرفتن از آن­ها می­توان بین آنچه که اکنون در حال شکل گرفتن است و آنچه قبلاً اتفاق افتاده، ارتباط برقرارکرد (داونپورت وپروساک ،۱۳۷۹،ص ۳۱) .
۲-­ حقیقت زمینی
تجربه تصورات مربوط به “آنچه باید رخ دهد”را به دانش ” آنچه اتفاق می­افتد” تغییر می­دهد. بر اساس نتیجه گیری “مرکز نظامی آموزه­های آمریکا “دانش دارای “حقیقتی زمینی “است. این مرکز با بهره گرفتن از این عبارت، به غنای موقعیت­های واقعی و عینی زمینی که بدون توسل به مفاهیم نظری ،خیالی و کلی گویی­های اثبات نشده به انبان ذخایر بشر افزوده می­ شود، اشاره کرده است. انتقال دانش موثر در ارتش به دلایلی کاملاً روشن امری حیاتی است. حقیقت زمینی به این معناست که بدانیم واقعاً چه بکنیم و چه نکنیم. افراد حرفه­ای و ماهر برای آمادگی جهت حضور در عملیات واقعی نظامی دوره آموزشی این مرکز را گذرانده و از طریق عکس­ها، نوارهای ویدئویی و شبیه سازها، بردانش خود می­افزایند.
۳-­ پیچیدگی
دانش قدرت برخورد با پیچیدگی­ها را دارد. دانش بنایی سخت و غیر قابل نفوذ نیست که پدیده ­های جدید را به درون خود راه ندهد. دانش می ­تواند با بهره گرفتن از روش­های پیچیده با پیچیدگی­ها بر خورد کند. این یکی از امتیازهای اصلی آن است، هر چند که همواره در پی یافتن جواب­هایی ساده برای مشکلات پیچیده هستیم و با نادیده گرفتن معضلات پیچیده آن­ها را حل شده می­انگاریم. کارل ویکدر در کتاب “حسگری سازمانی “می گوید:”برای ثبت و تنظیم موضوعی پیچیده، استفاده از نظام حسگری پیچیده لازم است. “دانش می ­تواند که چه چیزی را نمی­داند بسیاری ازمردم به این مساله اذعان دارند که انسان هر چه بیشتر بداند متواضع­تر می­ شود و به آنچه که نمی­داند بیشتر پی می­برد (همان منبع ص ۳۴).
۴-­ قضاوت و داوری
دانش برخلاف داده ­ها و اطلاعات، شامل قضاوت نیز می­ شود. دانش، تنها با اتکا به مطالبی که درحال حاضر می­داند درباره اطلاعات و شرایط جدید داوری و تصمیم گیری می­ کند .همچنین در برخورد با اطلاعات و موقعیت­های جدید خود را پالایش و تصحیح نیز می­ کند.
۵-­ ارزش­ها وباورها
ارزش­ها وباورها از عناصر مهم پدید آورنده دانش به شمارمی­روند. ارش هاوباورها زوایای نگرش ما را به وجود می­آورند و در واقع حکم می­ کنند که چه چیزهایی را مشاهده و جذب کنیم و از این فرایند به چه چیزهایی برسیم. انسان­ها دانش­های خود را بر اساس باورهای خویش سازماندهی می­ کنند.(همان منبع ص ۳۷).
۲-۱-۱۲ – ویژگی های دانش
مک درموت[۱۲] (۲۰۰۱) معتقد است که کسب اطلاعات در خصوص ویژگی­های دانش به اداره موثر آن کمک می­ کند. وی معتقد است همان گونه که مدیران در صورت اشراف به ویژگی­های کارکنان تحت سرپرستی خود، احتمال بیشتری برای موفقیت در اداره آنان دارند، اشراف به ویژگی­های دانش نیز چنین خصلتی خواهد داشت .
مک درموت از ویژگی­های ذیل به عنوان ویژگی­های عمده دانش نام می برد:
۱-­ دانش، یک عمل انسانی و وابسته به انسان است. سیستم­های رایانه­ای تضمین کننده رشد دانش نیستند زیرا دانش در ذهن انسان ایجاد می­ شود و رشد می­یابد و درحقیقت نتیجه تفکر انسان است .
۲-­ ارائه و توزیع دانش به رشد آن کمک می­ کند. دانش تنها دارایی شناخته شده­ای است که وقتی دیگران در آن سهیم می­شوند، افزایش می­یابد.
۳-­ دانش، سریعاً ایجاد نمی­ شود. ازجمله ویژگی­های دانش این است که بصورت تدریجی ایجاد می­ شود و انباشتی است. دانش گذشته در شکل گیری دانش جدید موثر هستند.
۴-­ دانش به روش­های مختلف ارائه می­ شود. روش ارائه دانش، منحصر به فرد نیست. دانش در زمان­های مختلف، توسط افراد مختلف، در مکان­های گوناگون و روش­های متنوعی ارائه می­ شود. تسلط بر روش­های مختلف ایجاد و ارائه دانش، ظرفیت بیشتری در سازمان برای دستیابی به دانش­های جدید ایجاد می­ کند (مک درموت ،۱۳۸۰ ،ص ۴۳-۴۵).
۲-۱-۱۲-۱-­ ویژگی های دانش ازنظر آلی
۱-­ دانش نامرتب و به هم ریخته است. این ویژگی ازخصلت انتزاعی بودن دانش نشأت گرفته است .
۲-­ دانش خود سامانده است، دانش برخلاف داده ­ها و اطلاعات، قدرت سازندگی خود را نیز دارد. دانش شبیه سیستم زنده­ای است که در تعامل با محیط است .
۳-­ مهم ترین عامل انتقال دانش زبان است. برخلاف اطلاعات و داده ­ها که از طریق سیستم­های کامپیوتری و اسناد و مدارک و کتاب­ها قابل انتقال هستند زبان، مهمترین عامل انتقال دانش است. این ویژگی اهمیت تعامل رو در رو، تیم­ها وگروه­های کاری را درسازمان آشکار می­سازد.
۴-­ دانش، مثل ماهی لغزنده است. ضرب المثل معروفی می­گویدکه نگه داشتن ماهی آسان­تر از گرفتن آن است. ساز و کارهای لازم برای حفظ و نگهداشت دانش باید در سازمان تعبیه شوند.
۵- دانش، چندبعدی است. چند بعدی بودن دانش باعث پیچیدگی این مفهوم شده است. برای درک دانش باید ابعاد مختلف آن از جمله فردی، گروهی، سازمانی، فنی و تکنولوژیکی، نهفته و عینی را مد نظر قرار داد.
۶-­ دانش یک پدیده اجتماعی است. دانش قبل از آنکه یک پدیده فنی و تکنولوژیکی باشد یک پدیده اجتماعی است، یعنی انسان­ها مهم ترین عامل شکل گیری و انتقال آن هستند.
۷-­ رشد دانش خود به خود اتفاق نمی­افتد. رشد دانش در افراد، گروه­ ها و همچنین سازمان­ها مستلزم وجود بسترهای مناسب است. سازمان­ها باید فرایندهای لازم جهت رشد و پرورش دانش فراهم کنند.
۸-­ و نهایتاً اینکه احتمال از دست دادن دانش زیاد است. سازمان­ها باید به این نکته توجه کنند که اگر نتوانند دانش­های نهفته افراد را مورد شناسایی قرار داده و به دانش آشکار تبدیل کنند، در اثر فراموشی این دانش­ها از دست خواهند داد.(الی ،۱۹۹۷، ص ۱۱۳).
استیوهالس معتقد است که مهم ترین ویژگی دانش این است که به عنوان متدلوژی تغیر عمل می­ کند. کسب دانش یعنی ایجاد نگرش­های جدید و از این رو باید منتظر تغییر در رفتارها بود. این ویژگی دانش گویای این واقعیت است که باید با اداره مناسب این تغییرات و مقاومت­های احتمالی، زمینه ­های کار بر دانش را فراهم آورد. (استیوهالس ،۲۰۰۰،ص ۱۲).
۲-۱-۱۳- مدیریت دانش ومولفه های آن
بررسی ابعاد مدیریت دانش در دوره­ های مختلف نشان می­دهد که درخصوص این موضوع، نگرش و دیدگاه واحدی به وجود نیامده است. بعضی از دیدگاه ­ها عوامل فنی و تکنولوزیکی، برخی دیگر نیز عوامل انسانی و فرهنگی و دسته سوم نیز ترکیبی از این عوامل را در موفقیت مدیریت دانش، حیاتی دانسته ­اند. آلازمی و زئیری از جمله پژوهشگرانی هستند که در این زمینه پژوهش­های زیادی را انجام داده­اند. آن­ها مجموعه متنوعی از عوامل کلیدی موفقیت مدیریت دانش را از نگاه صاحبنظران مختلف شناسایی کرده ­اند:
جدول (۲- ۲) مولفه­های مدیریت دانش از نگاه صاحب نظران مختلف

نویسنده

مولفه های مدیریت دانش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:50:00 ق.ظ ]




۸-جنسیت
جنسیت نیز موضوعات تحقیقاتی زیادی در ارتباط با شادکامی بوده است. واینر و همکاران (۱۹۹۹) معتقدند که میزان شادکامی زنان و مردان برابر است، اما هنگامی که افسردگی را در نظر می گیریم، موضوع تا حدودی پیچیده می-شود. به این صورت که با وجود شادی یکسان زنان و مردان، افسردگی در زنان بیشتر از مردان است. توضیح این امر توسط داینر و همکاران این است که زنان نسبت به مردان هم عاطفه منفی بیشتری و هم عاطفه مثبت بیشتری را تجربه می کنند و برآیند این دو عاطفه، شادی زنان و مردان را یکسان می سازد.
۲-۱-۵ شادکامی و مثبت اندیشی
شکی نیست که همگی ما به طور فطری، در جستجوی حالات مطلوب و خوشایند هستیم. صفاتی چون شادی و غم، شجاعت و ترس، اعتماد به نفس و خودکم بینی و… ریشه در احساسات انسان ها دارند. احساسات نیز در جای خود، شخصیت افراد را شکل می دهند؛ چرا که این احساسات، محرّکی برای تعامل ما با محیط پیرامونمان هستند که اگر از تعادل مناسبی برخوردار باشند، سبب تصمیم گیری های درست و منطقی در مشکلات زندگی می شوند و موفّقیت را در انجام شدن کارها به دنبال خواهند داشت (خانزاده و صفی خانی، ۱۳۸۵). شادکامی، تأثیر مهمی در موفّقیت افراد دارد. افراد شادکام، نگرش خوشبینانه ای نسبت به وقایع و رویداد های اطراف خود دارند و به جای جبهه گیری منفی نسبت به اتّفاقات پیرامون خود، سعی در استفاده بهینه از این رویدادها دارند. همچنین انسان های شاد و دارای شخصیت سالم، انسان هایی مسئولیت پذیر و شهروندانی خوب خواهند بود (خانزاده و صفی خانی، ۱۳۸۵).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در تحقیقی که در دانشگاه تگزاس انجام گرفت، نشان داده شد که خُلق و خوی خوب (احساسات و شخصیت متعادل)، به طرز قابل ملاحظه ای، سطح امید را در فرد، بالا می بَرد که در نتیجه، فرد، بهتر می تواند از پس موانع اضطراب آفرین زندگی براید. بنابراین، مشاهده می شود که شادکامی، با شخصیت و روحیه افراد، ارتباط مستقیم دارد. فردی که روحیه شاد دارد، در انجام دادن فعّالیت های روزانه، مثبت اندیشی را سرلوحه فعالیت های خود قرار می دهد و بهتر از دیگران برای مشکلات کوچک و بزرگ، چاره اندیشی می کند. به تعبیری دیگر، شادکامی، زمانی به وجود می اید که انسان، از خود و محیط اطراف خود، احساس رضایت بیشتر داشته باشد (علی پور و نوربالا، ۱۳۷۸).
به اعتقاد بریبنر، میزان شادی و رضایت هر فرد از زندگی، رابطه ای مستقیم با نگرش افراد به زندگی دارد و این بدان معناست که هر چه قدر افراد، از رویداد های پیرامون خود راضی تر باشند، به همان میزان نیز شادترند و اگر این احساس رضایت، کمتر باشد، به همان میزان، احساس رضایتمندی و شادکامی کمتری دارند.
۲-۱-۶ شخصیت برون گرا و شادکامی
بر اساس تحقیقات روان شناسان، مغز انسان های برون گرا و اجتماعی و خوش مشرب، یعنی کسانی که شخصیتی متعادل و نسبتاً سالمی دارند، به عوامل مثبتی مانند یک چهره شاد و خوش حال، واکنش بیشتری نشان می دهد. این، دلیل روشنی برای وجود ارتباط مستقیم، میان شادکامی و شخصیت و موفّقیت است. برخی روان شناسان، معتقدند که شادکامی، همان برون گرایی یا ثبات» در نظریه ایزنک است و برون گرایی، قوی ترین زمینه ساز شادکامی ( بویژه در بخش اجتماعی) است (منتظری و همکاران، ۱۳۹۰).
چان و جوزف[۵۶]، در تحقیقی تحت عنوان ابعاد شخصیت، ابعاد امید و آرزو و سطح بهزیستی افراد»، بدین نتیجه رسیدند که برون گرایی و احساس جامعه پذیری، با شادکامی، همبستگی مثبت دارد. آنها برخی از ویژگی های شخصیتی افراد برون گرا را این گونه برشمردند: به وقایع پیرامون خود علاقه مندند؛ روراست و معمولاً پُرحرف اند؛ عقیده خود را با عقاید دیگران مقایسه می کنند؛ اهل عمل و پیش قدمی در کارها هستند؛ به سهولت، دوستان جدیدی می یابند و خود را با یک گروه وفق می دهند؛ افکار خود را بیان می کنند؛ به ایجاد ارتباط با افراد جدید، علاقه نشان می دهند؛ خوش مشرب اند؛ زیاد احساساتی نیستند؛ ریسکپذیرند؛ سریع تصمیم می گیـرند؛ اجتماعی هستند؛ درک آنها و شناخت شخصیتشان آسان است؛ شخصیت آنها در خلوت و حضور دیگران یکسان است؛ معاشرتی هستند؛ پس از آن که حرف خود را می زنند، به گفته خود می اندیشند؛ کارهای گروهی را می پسندند؛ رنگ های روشن را بیشتر دوست دارند؛ بیشتر، از اَعمال دیگران خشمگین می گردند تا کارهای خودشان؛ اطّلاعات شخصی خود را به سادگی با دیگران قسمت می کـنند؛ رویکرد سریع الوصول را بیشتر ترجیح می دهـنـد؛ تنها از روی تجارب زندگی خود درس می گیرند و نه عبرت گرفتن از دیگران (علی پور و نوربالا، ۱۳۷۸). در تحقیق دیگری که توسط آرگایل و همکارانش در مورد تعریف شادکامی» صورت گرفت، مشخّص شد که هنگامی که از مردم پرسیده می شود: شادکامی چیست؟ آنها دو نوع پاسخ را مطرح می کنند: اوّل این که ممکن است حالات هیجانی مثبت (مانند لذّت) را عنوان کنند و دوم، آن را راضی بودن از زندگی به طور کلّی و یا در بیشتر جنبه های آن بدانند». بنا بر این، به نظر می رسد که شادکامی، دو جزء اساسی (عاطفی و شناختی ) دارد که بُعد عاطفی آن، موجب می گردد انسانی که دارای احساس شادکامی است، از نظر دیگران، به عنوان فردی بشّاش و سرزنده شناخته شود و در مناسبات اجتماعی نیز بتواند راحت تر با دیگران ارتباط برقرار کند. همچنین از بُعد شناختی نیز چنین فردی، نگرش مثبتی نسبت به دنیای پیرامون خود دارد و اتفاقات و رویداد های اطراف خود را با دیدی خوش بینانه می نگرد (منتظری و همکاران، ۱۳۹۰).
به اعتقاد آرگایل، شادکامی، دارای اجزایی چون: وجود هیجانات مثبت و نبود هیجانات منفی (از جمله افسردگی و اضطراب)، داشتن روابط مثبت با دیگران، هدفمند بودن در زندگی، داشتن رشد شخصیتی، دوست داشتن دیگران و دوست داشتن زندگی است (آرگیل و همکاران، ۱۹۹۵).
۲-۲ مبانی نظری احساس پیوستگی
یکی از متغیرهای شخصیتی که در چند سال اخیر مورد توجه بسیاری از محققان قرار گرفته است، احساس پیوستگی[۵۷] است، (سالیوان[۵۸]، ۱۹۹۳؛ آنتونوسکی[۵۹]، ۱۹۹۶ ).
احساس پیوستگی یک سازه شخصیتی با سه مؤلفه درک پذیری[۶۰]، توانایی مدیریت[۶۱] و معناداری[۶۲] می باشد. در درک پذیری به احساس پیوستگی اشاره می شود که در آن فرد معتقد است هیچ چیز منفی یا حیرت آوری اتفاق نیفتاده و زندگی می تواند خوب و معقولانه و مطابق انتظارش پیش رود. مؤلفه توانایی مدیریت، احساس دارا بودن منابع مورد نیاز برای حل مشکل و مبارزه با استرس ها را منعکس می کند و در نهایت، احساس معناداری متضمن این است که چقدر فرد زندگی را با ارزش دانسته و تا چه اندازه این حس را به تنها به لحاظ شناختی بلکه به طور هیجانی به همراه دارد ( آنتونوسکی، ۱۹۹۶؛ آنتونوسکی، ۱۹۸۷ به نقل از واستاماکی[۶۳]، ۲۰۰۹ ).
احساس پیوستگی سازه ای است که توسط آنتونوسکی ( ۱۹۹۳ ) برای نشان دادن مقابله موفقیت آمیز در برابر فشارزاهای زندگی بیان شده است که جهت گیری کلی فرد و احساس اعتماد و پویایی مداوم و فراگیر را در زندگی و دنیای پیرامون وی نشان می دهد. احساس پیوستگی باعث می شود فرد تحریکات درونی و بیرونی دریافت شده را در زندگی سازمان یافته تر، قابل پیش بینی تر و توضیح پذیرتر درک نماید. به بیان ساده تر، احساس پیوستگی به ادارک و احساسات فرد اشاره می کند که زندگی برای او قابل درک، کنترل پذیر و پر معنی است و احساس پیوستگی یک ویژگی شخصیتی است و کسی که این احساس را داشته باشد:
۱- محرک های درونی و محیط بیرونی که در طول زندگی ساخته شده اند را قابل پیش بینی و توضیح می داند.
۲- معتقد است منابعی برای روبرو شدن با مطالبه های محرک ها وجود دارد.
۳- این مطالبه ها، چالش هایی هستند که ارزش سرمایه گذاری و مبارزه دارند و بر همین اساس آنتونوسکی احساس پیوستگی را هسته اصلی پردازش اطلاعات پیچیده توسط انسان می داند که تعارضات را حل کرده و استرس را قابل تحمل می کند.
احساس پیوستگی، احساس قابل اعتماد، پویا، با ثبات و نافذ است ( آنتونوسکی، ۱۹۸۷؛ به نقل از ساوولاتین[۶۴] ۲۰۰۵؛ آنتونوسکی، ۱۹۹۶ )و آنتونوسکی معتقد است که احساس پیوستگی یک منبع مقاومت تعمیم یافته ای است که اثرات استرس را بر سلامت تعدیل می کند؛ این تعدیل از این طریق انجام می گیرد که احساس پیوستگی روش های سودمند و مفیدی از برخورد با عوامل استرس زا را در اختیار افراد قرار می دهد و لذا این احساس، آن افراد را قادر می سازد تا در برابر اثرات استرس های زندگی مقاومت بیشتری از خود نشان دهند (زهراکار،۱۳۸۷).
آنتونوسکی احساس پیوستگی را به عنوان جهت گیری نافذ در نظر می گیرد که منجر به شکل گیری باورهایی می شود مانند این که محرک های درونی و بیرونی که در مسیر زندگی قرار دارند، قابل پیش بینی و توضیح پذیر هستند. فرد از منابع و توانایی هایی برای مواجهه با مجموعه ای از این محرک ها برخوردار است که احساس ارزشمندی مواجهه با این محرک ها را به دنبال می آورد (آنتونوسکی، ۱۹۸۷ به نقل از واستناماکی، ۲۰۰۹). آنتونسکی همچنین معتقد است که احساس پیوستگی باعث ایجاد منبع مقاومت تعمیم یافته ای می شود که اثرات استرس بر سلامتی را تعدیل می کند. بدین صورت که، روش های سودمند و مفیدی از برخورد با عوامل استرس زا را در اختیار فرد قرار می دهد و از این رو، فرد را قادر می سازد تا در برابر اثرات استرس های زندگی مقاومت بیشتری از خود نشان دهد (بارتلت[۶۵]، ۱۹۹۸ به نقد از زهراکار، ۱۳۸۷).
احساس پیوستگی توانایی انتخاب یک راهبرد مقابله ای مناسب را برای مواجهه با محرک های استرس زای موجود در زندگی مهیا میکند ( توماسون[۶۶] و همکاران، ۲۰۰۹ ). زیرا انتخاب یک راهبرد مناسب برای مقابله استرس زاها بستگی به نوع نگرش و سازه های شخصیتی دارد. چنانچه استفاده راهبرد مقابله ای متناسب با موفقیت استرس زا کارآمد نباشد، می تواند منجر به برخی از مشکلات روانشناختی شود. یافته های بسیاری از پژوهشها رابطه احساس پیوستگی و سلامت روان را مورد تایید قرار دادند ( کانتین[۶۷] و همکاران، ۲۰۰۸، فلسنبرگ[۶۸] و همکاران، ۲۰۰۶؛ سامنین[۶۹] و همکاران، ۲۰۰۱ ). اما در خصوص رابطه احساس پیوستگی و راهبردهای مقابله ای مسأله مدار رابطه مثبت و بین احساس پیوستگی و راهبرد مقابله ای هیجان مدار رابطه منفی بدست آوردند ( توماسون و همکاران، ۲۰۱۰ ).
احساس پیوستگی به انتخاب راهبرد مقابله ای که برای فرد کارآمدتر باشد، منجر می شود. همچنین افرادی که احساس پیوستگی قوی دارند در استرس های روزمره و شرایطی که برای اغلب افراد استرس زا تلقی می شود برای آنها جزیی از زندگی و طبیعی است و بستری برای یادگیری را فراهم می کند. آنها باور دارند، هر آنچه برای مقابله با موانع و شرایط موجود لازم است در وجودشان نهفته است، بنابراین سعی می کنند از تمام موفقیت ها برای رشد خود استفاده کنند (آنتونوسکی، ۱۹۹۶). فلنسبورگ[۷۰] و همکاران معتقدند مفهوم احساس پیوستگی در سالهای اخیر به درک بهتر ما از عناصر اجتماعی مؤثر بر سلامت و بیماری کمک کرده است مفهوم احساس پیوستگی در سالهای اخیر توجه فزاینده ای را به عنوان یک مدل سلامتی زا به خود جلب کرده است. آنتونوسکی تاکید داشته است که یک حلقه ارتباطی بین احساس پیوستگی مفهوم سازی شده توسط او و سلامت جسمی وجود دارد و احساس پیوستگی یک تجربه درونی است که به صورت تدریجی در طول جوانی رشد می کند تا در یک فرد به یک کیفیت نسبتاً پایدار می رسد. توگاری[۷۱] و همکاران در یک مطالعه زمینه یابی آثار احساس پیوستگی را بر بهزیستی دانشجویان ژاپنی پیگیری کردند. شاخصهای مورد نظر در بهزیستی عبارت از وضعیت جسمی خوب، بهزیستی روان شناختی و حل موفقیت آمیز مسائل رشدی بود.
تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد، افرادی که نمره پایه و نیز نمره بعدی آنها در حس انجام بالا بوده نمراتشان در حد بالایی پیش بینی کننده بهزیستی جسمی و روانی است. نمرات پایین در احساس پیوستگی با شیوع بالا در شکایات روان – تنی ارتباط دارد. و خط پیشرفت علائم روان تنی در پسران نوجوانی که نمرات پایین در احساس پیوستگی دارند ۱۵ مرتبه بیشتر از پسرانی است که در احساس پیوستگی نمرات بالایی به دست می آورند. فلنسبورگ، مادسن[۷۲] و همکاران در مطالعه مقطعی نشان دادند که آزمون احساس پیوستگی، با سه نوع نمره سلامت بهزیستی جسمانی، علائم جسمی و خود ارزیابی سلامت روانی شناختی رابطه مثبت دارد.
کرانتر و آسترگرن[۷۳] در مطالعات انجام شده روی احساس پیوستگی و بهزیستی شخصی نشان دادند که احساس پیوستگی بالا تمایل به کنترل بهتر و موثرتر استرس را افزایش می دهد و فرد بهزیستی شخصی بالاتری را احساس خواهد کرد و در حالی که پایین بودن احساس پیوستگی، آسیب پذیری در برابر بیماری را افزایش می دهد. به طور کلی، نمرات بالا در احساس پیوستگی، همبستگی بالا و معنی داری با فاکتورهای بهزیستی داشته است و در پیش بینی بهزیستی شخصی بین مردان و زنان، اندکی تفاوت وجود دارد. آنتونوسکی احساس پیوستگی را به عنوان آشنایی و جهت گیری جهانی تعریف می کند که حدودی را بیان می کند که فرد دارای اندیشه جامع و پایدار و احساس پویایی اعتماد، قابلیت درک و فهم، قابلیت مدیریت و هدفمند بودن تجربیات زندگی است. قابلیت درک و فهم به درجه ای اشاره می کند که افراد موقعیت هایی را درک می کنند که با آنها مواجه هستند و از لحاظ شناختی معنی دار و قابل پیش بینی هستند.
قابلیت مدیریت به درجه ای اشاره می کند که افراد منابع خودشان را برای برآورده کردن نیازها و درخواست های درونی و بیرونی کافی و مناسب برداشت کنند؛ و هدفمند بودن به درجه ای اشاره می کند که افراد احساس می کنند زندگی از لحاظ احساسی هدفمند و معنی دار است و اینکه حداقل برخی از مشکلات روزمره آنها چالش انگیز هستند تا اینکه مانع و بازدارنده باشند (کراوتز، دروری و فلورین[۷۴]، ۱۹۹۳). بسط و گسترش ایجاد احساس پیوستگی از طریق تحقیق آنتونوسکی از بازماندگان بهبودی کمپ های اسیران جنگی در طی جنگ جهانی دوم انجام شده است، او متحیر بود که چگونه تعداد بسیار زیادی از یهودیان در مقابل همه تبعیضها زنده ماندند و بعداً‌ به طور کامل زندگی را سپری کردند و به خوبی زندگی می کنند ( سولیوان ۱۹۹۵ ).آنتونوسکی (۱۹۸۷) توجه به گرایشهای دریافت جهانی را برای مبنا قراردادن چنین استراتژی های خاص چیره شدن مطرح کرده است، او به این گرایش شخصیتی عمومی شده به عنوان احساس پیوستگی اشاره می کند. احساس پیوستگی آشنایی و جهت گیری اساسی است که فرد را قادر می سازد تا استراتژی غالب شدن را در نظر بگیرد که بهترین مداخله کلی در مورد ملاحظه قرار دادن هر مشکل خاصی می باشد (فلانری و فلانری[۷۵] ۱۹۹۶). بر اساس دیدگاه آنتونوسکی احساس پیوستگی منبع درونی است که به افراد کمک می کند تا از بین موقعیت های استرس زا برآیند (کراوتز[۷۶] ۱۹۹۳). همه مردم در معرض موارد استرس زا هستند و این توانایی افراد برای فایق آمدن بر این موارد استرس زا است که در بخش، سلامت فردی تعریف می شود (سولیوان[۷۷]، ۱۹۹۵). همچنین آنتونوسکی به رفاه و سلامتی، چیره شدن، وضعیت خلق و خو، رضایت شغلی و روابط خانوادگی اشاره می کند (استرومپفر[۷۸] ۱۹۹۵). از لحاظ تئوری منبع درونی شامل سه بخش به هم مرتبط زیر می شود که به درجه ای اشاره می کند که فرد موقعیت را درک می کند که با آن مواجه است و از لحاظ شناختی معنادار و قابل پیش بینی است؛ قابلیت مدیریت به درجه ای اشاره می کند که فرد در می یابد منابع او برای مواجه شدن با نیازهای درونی و بیرونی کافی و مناسب هستند؛ و هدفمند بودن به درجه ای اشاره می کند که افراد احساس می کنند زندگی از لحاظ احساسی معنادار است و اینکه حداقل برخی مساله های روزمره را به جای موانع به عنوان مشکلات در نظر می گیرند ( کراوتز ۱۹۹۵ ).
۲-۲-۱ بخش های اصلی و مرکزی احساس پیوستگی
آنتونوسکی (۱۹۸۷) یک سری از مصاحبه های دقیق و کامل را با طیف وسیعی از افراد آغاز کرد که دارای یک چیز مشترک بودند همه آنها شوکهای عاطفی عمده ای را تجربه کرده بودند و گزارش کرده بودند که بسیار خوب بر آن غلبه کرده بودند، تحلیل و آنالیز این پروتکلها منجر به جداسازی آنها در دو گروه به ترتیب احساس پیوستگی خوب و ضعیف شد. آنتونوسکی (۱۹۸۷) سپس در جستجوی موضوعات مشترک هر دو گروه بود و به طور دایمی قادر به تشخیص سه موضوع اصلی و مرکزی بود که به عنوان بخش های اصلی و مرکزی احساس پیوستگی و قابلیت درک و فهم؛ قابلیت مدیریت و هدفمند بودن دیده بود.
۲-۲-۲ قابلیت درک فهم
قابلیت درک و فهم به حدودی اشاره می کند که فرد محرکهای درونی و بیرونی را معقول تر و قابل پیش بینی تر و توضیح پذیرتر درک نماید. به بیان ساده تر، احساس پیوستگی به ادارک و احساسات فرد اشاره می کند که زندگی برای او قابل درک، کنترل پذیرتر و پر معنی است. فردی که به خوبی حس قابلیت درک و فهم در او پرورش یافته است رویدادها را به گونه ای برداشت می کند که در آینده قابل تفسیر و پیش بینی یا به عنوان رویدادی دارای نظم و سازمان دهی و توضیح پذیر می داند حتی هنگامی که آنها غیر قابل پیش بینی هستند (آنتونوسکی، ۱۹۸۷). به عبارت دیگر فرد با حس قوی قابلیت درک و فهم قادر است تا رویدادهای در جهان اطراف خود را منطقی و معقول سازد و بنابراین بهتر با چالشهای پیش رویش مواجه می شود و بر آنها غلبه می کند و فردی با حس ضعیف قابلیت درک و فهم چیزها را به عنوان ضربه گیرهایی از یک رویداد زندگی به رویداد دیگر خواهد دید و در تلاش برای ادغام کردن چالشها در زندگی خود مستأصل خواهند شد و از پا می افتند (آنتونوسکی، ۱۹۸۷). ضرورتاً قابلیت درک و فهم این سوال را بررسی می کند که چرا این اتفاق افتاد؟. فردی با احساس پیوستگی بالا قادر خواهد بود تا توضیح قابل درک از رویدادها را ارائه کند. از طرف دیگر فردی با احساس پیوستگی ضعیف قادر خواهد بود رویدادها را ساختاری قابل درک و فهم دریافت کند.
۲-۲-۳ قابلیت مدیریت
دومین بخش حدودی را تعریف می کند که فرد در می یابد منابع در معرض و دسترس فرد برای برآورده کردن تقاضاها و نیازهایی که به وسیله محرکهای فراوان او را احاطه می کنند کافی و مناسب هستند (آنتونوسکی، ۱۹۸۷). اصطلاح در معرض و در دسترس فرد ممکن است به هر دو منابع قابل کنترل (یعنی تحت کنترل فرد) و منابع غیر قابل کنترل (تحت کنترل دیگران) اشاره داشته باشد که فرد احساس کند می تواند روی آنها حساب کند (به آنها متکی باشد) (‌آنتونوسکی، ۱۹۸۷).
به عبارت دیگر فردی با حس بالای قابلیت مدیریت احساس خواهد کرد قادر است از عهده آن برآید و رویداد با تجربه را مدیریت و کنترل کند و اگر رویدادی مغرضانه و ناروا یا غیر قابل مهار باشد چنین حسی نخواهد داشت. بنابراین، به همین ترتیب این جنبه از احساس پیوستگی این سوال را مورد بررسی قرار می دهد که چگونه می توانم مدیریت کنم؟ فردی با حس بالای قابلیت مدیریت قادر خواهد بود بداند چگونه از عهده رویداد یا تجربه ای از طریق استفاده از منابع در دسترس برآید. فرد با حس پایین قابلیت مدیریت ممکن است نداند چگونه با بهره گرفتن از منابع در دسترس از عهده آنها برآیند یا به طور متناوب برای «چگونگی» منابع نداشته باشند.
۲-۲-۴ هدفمند بودن
آنتونوسکی (۱۹۸۷ ) این بخش را به عنوان ارائه عامل انگیزشی یا عامل غیر شناختی می بیند. بنابراین افرادی با احساس پیوستگی بالا از حوزه هایی در زندگی خود صحبت خواهند کرد که برای آنها مهم بودند و هم از لحاظ احساسی و هم در شیوه شناختی برای آنها معقول و منطقی بود. افرادی با احساس پیوستگی ضعیف نشان خواهند داد که هیچ چیز در زندگی آنها مهم و معقول و منطقی نمی باشد. بنابراین، همینطور هدفمندبودن این سوال را مورد بررسی قرار می دهد و « معنی و مقصود این چیست؟» در نتیجه حدودی است که فرد احساس می کند زندگی از لحاظ احساسی معقول و قابل درک است و مشکلات و نیازها و درخواستهایی که زندگی به آنها تحمیل می کنند، ارزش صرف انرژی، مسئولیت پذیری و تعهد و اشتغال دارند. بنابراین چالشهای زندگی به جای اینکه باری بر دوش فرد باشند خوشایند هستند که فرد ترجیح می دهد بیشتر با آنها مواجه شود. به عبارت دیگر فردی با حس بالای هدفمندی مشتاق خواهد بود با چالشها دست و پنجه نرم کند و در رویدادها با تجربیات در جستجوی معنی و هدف است و برای تسلط بر آنها با متانت و بزرگ منشی بهترین کار را انجام خواهد داد(آنتونوسکی ۱۹۸۷).
آنتونوسکی۱۹۸۷، به نقل از تورشیم[۷۹](۲۰۰۱ )مطرح کرده است که احساس پیوستگی ممکن است استرس و سلامت را به سه روش زیر تحت تاثیر قرار دهد.
۱- احساس پیوستگی تحت تاثیر قرار می دهد خواه اینکه محرک به عنوان یک عامل استرس زا به اثبات برسد یا خیر.
۲- احساس پیوستگی حدودی را تحت تاثیر قرار می دهد که عامل استرس زا منجر به تنش می شود یا نمی شود.
۳- احساس پیوستگی حدودی را تحت تاثیر قرار می دهد که تنش موجب پیامدهای معکوس سلامت می شود.
آنتونوسکی( ۱۹۸۷‌) نشان داد که احساس پیوستگی بالا ممکن است مانع از تنشهای مرتبط با استرس از پیشرفت به سمت مشکلات جسمانی و سلامتی شوند. بر این نکته تاکید می شود که احساس پیوستگی یک سبک خاص مسلط شدن نیست و همچنین مطرح کرده که افراد با احساس پیوستگی بالا احتمالاً استراتژی تسلط را بیشتر انتخاب می کنند که برای پرداختن و مواجهه با عوامل استرس زا موثر است.
افراد با احساس پیوستگی بالا با بهره گرفتن از استراتژی های متمرکز بر روی مسئله تمایل دارند در انتخاب استراتژی های خود انعطاف پذیر و در استفاده از بازخورد برای هدایت کردن مجدد و تلاشها مسلط و ماهر باشند در نتیجه افراد با احساس پیوستگی بالا به طور کلی با احتمال بیشتری منشا استرس را برطرف می کنند و به تنشهای مربوط پایان می دهند. در طی زمان افراد با احساس پیوستگی قوی دوره های کوتاهتر تنشهای مضر را نسبت به افراد با احساس پیوستگی ضعیف تجربه خواهند کرد که نمایانگر اثر عمده میان سطح احساس پیوستگی و سلامت است (آنتونوسکی به نقل از تورشیم ۲۰۰۱). آنتونوسکی(۱۹۹۳)، معتقد است احساس پیوستگی در طول دوران کودکی و نوجوانی رشد می کند و این رشد تا ۳۰ سالگی ادامه دارد. (اشنایدر، بوچی، اسنسکی و کلافر[۸۰]، ۲۰۰۰).
۲-۳ مبانی نظری نارسایی هیجانی
یکی از مفاهیمی که به تازگی وارد حوزه روانشناسی شده است، نارسایی هیجانی است، این اصطلاح اولین بار توسط سیفنئوس[۸۱] (۱۹۷۰) جهت مشخص کردن افرادی که فقدان ظرفیت بارز در تشخیص و ابراز کلامی هیجانات بدون علت فیزیکی دارند ابداع شد. از آن زمان نارسایی هیجانی موضوع پژوهش‌های بسیاری قرار گرفته است. چرا که نارسایی هیجانی می‌تواند به ایجاد مشکلاتی در روابط بین فردی، انطباق با هیجانات مختلف، حوادث استرس آور زندگی آسیب پذیری بیشتر فرد در برابر آنها منجر شده، به علاوه می‌تواند در استفاده از مکانیزم های مقابله‌ای ناکارآمد احتمال گرایش به سوء مصرف مواد و الکل را افزایش دهد (ون رسوم و همکاران به نقل از فاتحی نیا، ۱۳۸۸).
نارسایی هیجانی به یک سبک شناختی-عاطفی اشاره دارد که نتیجه آن اختلال خاص در بیان و پردازش هیجانات است. ولی معنای حقیقی آن «پریشانی در توصیف کلامی احساسات» است (کتلین[۸۲]، ۱۹۹۸، ترجمه عباس بخشی پوررودسری و شهرام محمدخانی، ۱۳۸۱). نارسایی هیجانی سازه شخصیتی است که با فقدان خیالپردازی، ظرفیت کم برای افکار سمبولیک و ناتوانی برای تجربه و بیان هیجانات مثبت مشخص می‌شود. نارسایی هیجانی به حالتی اطلاق می‌شود که در اثر آن فرد در درک پردازش و هیجانات خود مشکل دارد (سیفنئوس، ۱۹۷۳).
ویژگی اصلی نارسایی هیجانی عبارتند از: ناتوانی در بازشناسی و توصیف کلامی هیجان‌های شخص، فقر شدید تفکر نمادین که آشکارسازی بازخوردها، احساسات، تمایلات وسابق‌ها را محدود می‌کند، ناتوانی در بکارگیری احساسات به عنوان علایم مشکلات هیجانی، تفکر انتفاعی در مورد واقعیت‌های که اهمیت بیرونی، کاهش یادآوری رویاها، دشواری در تمایز بین حالت‌های هیجانی و حس‌های بدنی فقدان جلوه‌های عاطفی چهره، ظرفیت محدود برای همدلی و خودآگاهی (تول میدا گلیاورویمر[۸۳]، ۲۰۰۵). بحث پیرامون اینکه آیا نارسایی هیجانی یک صفت با ثبات شخصیتی است و یا یک پدیده وابسته به حالت که بطور عمده به سطح افسردگی مرتبط است، چالش‌های زیادی را بین پژوهشگران برانگیخته است. مطالعات بالینی نشان می‌دهد که همزمان با کاهش افسردگی ، نارسایی هیجانی نیز کاهش می یابد، با این حال تیلور و بگبی[۸۴] بیان داشته اند که بین صفات مطلق و ثبات نسبی در زمینه صفات شخصیتی تفاوت وجود دارد.
فوکونیشی[۸۵] و همکاران(۱۹۹۷) گزارش کردند که در مطالعه دانشجویانی که دارای تجربه‌ی مراقبت مادری ضعیف بودند، آزمودنی‌ها، مخصوصا در زمینه دشواری احساسات، ویژگی‌های نارسایی هیجانی را نشان دادند. کریمر[۸۶] و لودر[۸۷] (۱۹۹۵) معتقدند که دلبستگی ناایمن می‌‌تواند فراگیری چگونه احساس کردن را با شکست مواجه کند و زمینه را برای ابتلا به نارسایی هیجانی هموار سازد. نارسایی هیجانی، ناتوانی در پردازش شناختی اطلاعات هیجانی و تنظیم هیجان‌ها[۸۸] (بگبی و تیلور، ۱۹۹۷؛تیلور، ۲۰۰۰؛تیلور و بگبی، ۲۰۰۰؛ لبن، آهرن، شواتز و کاسیناک، ۱۹۹۷)، سازه ای است چند وجهی مشکل از دشواریدر شناسایی احساسات[۸۹] و تمایز بین احساسات و حس‌های بدنی مربوط به انگیختگی هیجانی؛ دشواری در توصیف احساسات[۹۰] برای دیگران؛ قدرت تجسم محدود که با قلت خیالپردازی‌ها مشخص می‌شود؛ سبک شناختی عینی (غیر تجسمی)، عمل‌گرا و واقعیت مدار یا تفکر عینی[۹۱] (تیلور و بگبی، ۲۰۰۰؛ سیفنئوس، ۲۰۰۰). افراد مبتلا به نارسایی هیجانی، حس‌های بدنی[۹۲] بهنجار را بزرگ می‌کنند، نشانه‌های بدنی انگیختگی هیجانی[۹۳] را بد تفسیر می‌کنند، درماندگی هیجانی[۹۴] را از طریق شکایت‌های بدنی[۹۵] نشان می‌دهند، و در اقدامات درمانی نیز به دنبال درمان نشانه‌های جسمانی هستند (تیلور، پارکر، بگبی و اکلین، ۱۹۹۲).
شواهد متقاعد کننده‌ای وجود دارد مبنی بر اینکه نارسایی هیجانی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی همزمان با بهبودی افسردگی آنها کاهش می‌یابد اما با این وجود تفاوت نسبی در نمرات نارسایی هیجانی این افراد در طول زمان ثابت می‌ماند. نتایج حاصل از یک مطالعه پیگیری پنج ساله بر روی نمرات نارسایی هیجانی در مبتلایان به افسردگی حاکی از ثبات نسبی نمرات نارسایی هیجانی بود.ثبات نسبی سازه‌ای شخصیتی اندازه‌گیری شده و توانایی آن در پیش‌بینی تغییرات خلقی در راستای حمایت از این فرضیه است که بخش اعظم تفاوت‌های بین فردی در زمینه ابعاد شخصیتی منعکس کننده تفاوت‌هایی است که در زمینه صفات شخصیتی وجود دارد نه منعکس کننده تفاوت‌های موجود در زمینه عواطف وابسته به حالت و بطور کلی عقیده مبرا نیست که نارسایی هیجانی عامل خطرساز برای بسیاری از اختلالات روانپزشکی است، زیرا افراد مبتلا به این عارضه بسیار تحت فشار همبسته‌های جسمانی هیجانی هستند که به کلام در نمی‌آیند. این نارسایی مانع تنظیم هیجانات شده، سازگاری موفقیت‌آمیز را مشکل می‌سازد. نارسایی هیجانی واژه‌ای یونانی است که به معنای نبود واژه برای ابراز هیجان‌ها است (وینگر هوتیس[۹۶]، نیکلیک[۹۷] ‌و دنولت[۹۸]، ۲۰۰۸).
نارسایی هیجانی به دشواری در خود نظم‌دهی هیجانی و به عبارت دیگر، به توانایی در پردازش شناختی اطلاعات هیجانی و نظم‌دهی هیجان‌ها با دشواری‌هایی مواجه هستند و در تمایز احساسات درونی از احساسات بدنی مشکل دارند (بشارت، ۱۳۸۷؛ سوارت[۹۹]، کورتکاس[۱۰۰] و آلمن[۱۰۱]، ۲۰۰۹). باتوجه به نقایص شناختی و عاطفی چنین فرض می‌شود که ناگویی خلقی (نارسایی هیجانی) می‌تواند با شاخص‌های سلامت به طور کلی و با مشکلات جسمانی و پزشکی به طور خاص رابطه داشته باشد.پژوهشگران دریافته‌اند ناگویی خلقی با تعدادی از مشکلات جسمانی مانند مسائل مرتبط با فشار خون اساسی، بیماری التهاب مثانه[۱۰۲]، ابعاد مربوط به درد، ناراحتی قلبی و انواع دیابت ارتباط دارد (دوبی[۱۰۳]، پاندی[۱۰۴] و میشرا[۱۰۵]، ۲۰۱۰). در برخی از پژوهش‌ها نارسایی هیجانی را با ناتوانی در ارزیابی و ابراز هیجان‌ها در ارتباط دانسته‌اند. در حمایت از این ادعا، می‌توان گفت نشانه‌های ناکارآمدی و نارسایی در نظم‌دهی هیجان‌ها در بیش از نیمی از اختلال‌های محور I و در تمام اختلال‌های تشخیصی محور II نسخه بازنگری شده چهارمین مجموعه تشخیص و آماری اختلال‌های روانی[۱۰۶] اتفاق می‌افتد (حسنی، ۱۳۸۹). اگر چه هیجان‌ها اساس زیست‌شناختی دارند، اما افراد قادرند بر هیجان‌ها و ابراز آنها تسلط داشته باشند.
نظم‌دهی هیجانی به اعمالی اطلاق می‌شود که به منظور تغییر یا تعدیل یک حالت هیجانی به کار می‌رود. به طور کلی نظم‌دهی هیجان یکی از عوامل اساسی بهزیستی است و در سازش یافتگی با رویدادهای تنیدگی زای زندگی نقش مهمی ایفا می‌کند. موفقیت در نظم‌دهی هیجان با افزایش پیامدهای سلامتی، عملکرد تحصیلی و عملکرد شغلی همراه است و به عکس، نارسایی در نظم دهی هیجان با اختلال‌های روانی، شخصیتی، اختلال‌های اظطرابی و…. در ارتباط است (حسنی و همکاران، ۱۳۸۷). افراد برای نظم‌دهی هیجان‌ها از راهبردهای متفاوتی استفاده می‌کنند که می‌توانند سازش‌یافته (تغییر توجه بعد از یک شکست عاطفی یا تعدیل احساسات از طریق نوشتن) یا سازش نایافته و ناکارآمد (فاجعه آمیز پنداری و نشخوار ذهنی) باشند (واندیلن[۱۰۷] وکول[۱۰۸]، ۱۹۹۷).
بوسی[۱۰۹] (۱۹۹۷) چنین مطرح می‌کند که احتمالا مشکلات نظم‌دهی هیجان در نارسایی هیجانی به دلیل گسستگی فرآیندهای نمادین و تجارب حسی از سوی دیگر است. یافته‌های پژوهشی نشان می‌دهند افراد واجد نارسایی هیجانی از راهبردهای ناکارآمد نظم‌دهی هیجان، منع و سرکوبگری بیشتر و ارزیابی مجدد کمتر استفاده می‌کنند (سوارت و دیگران، ۲۰۰۹). به نظر میرسد که راهبرد سرکوبگری هیجان‌ها با ویژگی اصلی نارسایی هیجانی، یعنی با دشواری در شناسایی و توصیف احساسات همبسته است.
شاهقلیان و دیگران (۱۳۸۶) نشان دادند نارسایی هیجانی با سرکوبگری هیجانی و نشخوار و سبک دوسوگرایی در ابرازگری هیجانی رابطه مثبت و در کل با سلامت عمومی پایین رابطه دارد. یی[۱۱۰]، لو[۱۱۱] و زونگ[۱۱۲] (۲۰۰۷) نیز نشان دادند که افراد دارای نمره‌های بالا در مقیاس نارسایی هیجانی بیش از افراد واجد نمره‌های پایین در این مقیاس از ابعاد مقابله منفی استفاده می‌کنند. هم‌چنین نشان دادند که نارسایی هیجانی با سبک‌های سازش نایافته[۱۱۳] نظم‌دهی هیجان‌ها (با ولع غذا خوردن، نوشیدن الکل) همبستگی مثبت و با رفتارهای سازش یافته (تفکر در مورد فهم احساسات درمانده‌ساز[۱۱۴]) همبستگی منفی دارد (دوبی[۱۱۵] و دیگران، ۲۰۱۰).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:50:00 ق.ظ ]




کل مقیاس

۹۰۹۷/۰

۶۳/۱۳۸

۶۳۳/۲۰

ضرایب آلفای کل مقیاس و خرده مقیاس­های حل مشکل، ارتباط، نقش­ها، پاسخگویی عاطفی، آمیزش عاطفی، کنترل رفتار و عملکرد کلی در پژوهش امینی (۱۳۷۹) به ترتیب ۹۲/۰، ۶۱/۰، ۳۸/۰، ۷۲/۰، ۶۴/۰، ۶۵/۰، ۶۱/۰ و ۸۱/۰ گزارش شده است(۳۳).۱
همین ضرایب آلفا برای کل مقیاس و خرده مقیاس­های آن به ترتیب فوق در پژوهش رضایی (۱۳۷۸) برابر ۹۱/۰، ۶۶/۰، ۶۳/۰، ۴۲/۰، ۶۱/۰، ۳۸/۰ و ۷۳/۰ گزارش شد(۳۳).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

روایی
اگر خرده مقیاس عملکرد کلی را از تجزیه و تحلیل­ها خارج کنیم، شش خرده مقیاس دیگر این ابزار نسبتاً از استقلال برخوردارند. “ابزار سنجش خانواده” تا حدی دارای روایی همزمان و پیش­بین است. این ابزار در یک مطالعه مستقل روی ۱۷۸ زوج حدوداً ۶۰ ساله، با “مقیاس رضایت زناشویی لک- والاس” همبستگی متوسط داشت و قدرت نسبتاً خوبی برای پیش بینی نمرات “مقیاس روحیه سالمندی فیلادلفیا” نشان داده است. به علاوه این ابزار با قدرت متمایزسازی اعضای خانواده­های بالینی و خانواده­های غیربالینی در هر هفت خرده مقیاس خود دارای روایی خوبی برای گروه­ ها شناخته شده است (۳۳).
روش اجرا
پس از کسب معرفی نامه از معاونت پژوهشی دانشکده پرستاری و مامایی و دریافت موافقت و مجوز از کمیته منطقه­ای اخلاق در پژوهش دانشگاه علوم پزشکی تبریز و کسب اجازه از مدیریت بیمارستان شهید قاضی طباطبایی تبریز برای انجام تحقیق، پژوهشگر به بیمارستان مراجعه نموده و ضمن ارائه معرفی نامه به سرپرستاران و توضیح علت و نحوه انجام مطالعه، ابتدا با بیماران بستری در بخش­ها یا مراجعین سرپایی درمانگاه سرپایی آشنا شده، و با مصاحبه کوتاه با بیمار و پرسش از پرستاران بخش در مورد آگاهی بیمار از تشخیص سرطان خود، اطلاعاتی در مورد علت و نحوه انجام پژوهش، مختار بودن برای شرکت در تحقیق و اطمینان از محرمانه بودن اطلاعات به بیماران داده می­شد. پس از جلب رضایت بیماران جهت شرکت در پژوهش، پرسشنامه سنجش عملکرد خانواده، در اختیار آنها گذاشته می­شد. در مورد همسران بیماران بستری در بخش­ها، در ساعات ملاقات بیمارستان یا ساعاتی که با بیمار هماهنگ شده بودیم، برای ملاقات، به بیمارستان مراجعه می­شد. در درمانگاه سرپایی نیز اکثر زنان بیمار همراه همسران خود جهت انجام ویزیت و یا دریافت شیمی درمانی مراجعه می­کردند. پرسشنامه ­های زوجین برای حفظ محرمانه بودن داده ­ها در اتاق های مجزا و بدون تماس زوجین با همدیگر تحویل داده و گرفته می­شد.
ملاحظات اخلاقی
در این مطالعه اصول اخلاقی زیر رعایت گردید:

  • تصویب طرح در شورای پژوهشی دانشکده پرستاری و مامایی تبریز
  • اخذ رضایت از مدیریت بیمارستان شهید قاضی طباطبایی تبریز
  • کسب اجازه از کمیته منطقه­ای اخلاقی در پژوهش دانشگاه علوم پزشکی تبریز
  • معرفی محققین به مسئولین بیمارستان شهید قاضی طباطبایی تبریز
  • کسب رضایت کتبی آگاهانه از واحد­های پژوهش
  • دادن اطمینان به واحد های پژوهش در مورد محرمانه بودن اطلاعات
  • رعایت اصول اخلاقی در استفاده از سایر منابع و پژوهش ها
  • ارائه نتایج پژوهش به مسئولین مراکز تحقیقاتی در صورت تمایل آنها به استفاده از نتایج مطالعه.

یافته های پژوهش
فصل چهارم :
در این فصل داده های جمع آوری شده با توجه به اهداف پژوهش مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می گیرند. در واقع، پاسخ های داده شده به پرسشنامه پژوهش، مبنا تجزیه و تحلیل پژوهش حاضر را تشکیل می دهد که با بهره گرفتن از اصول علمی آمار و همچنین نرم افزار ۱۳SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد تا در پایان بتوان به سوالات پژوهش مربوطه پاسخ داد.
در سطح آمار توصیفی از فراوانی، درصد، مانگین، انحراف معیار، در قالب جداول استفاده می شود و در سطح آمار استنباطی از آزمون ها و روش های مناسب استفاده شده است (سطح معنی داری در آزمون های مورد استفاده ۰۵/۰< P در نظر گرفته شده است).
یافته های حاصل از پژوهش پس از بررسی و تجزیه تحلیل آماری در ۱۱ جدول خلاصه شده است که به قرار زیر می باشد:

  • اطلاعات مربوط به میانگین، انحراف معیار و دامنه اطمینان برخی متغیرهای فردی اجتماعی (کمی و کیفی) وابسته به بیماری بیماران مبتلا به سرطان در جدول ۱ آورده شده است.
  • اطلاعات مربوط به میانگین، انحراف معیار و دامنه اطمینان برخی متغیرهای فردی اجتماعی (کمی و کیفی) وابسته به بیماری در همسران بیماران شرکت کننده در مطالعه در جدول ۲ آورده شده است.
  • اطلاعات مربوط به میانگین، انحراف معیار، دامنه اطمینان و آمارهای استنباطی نمرات کسب شده شرکت کنندگان در مطالعه به تفکیک بیمار و سالم در بعد حل مساله در جدول ۳ آورده شده است.
  • اطلاعات مربوط به میانگین، انحراف معیار، دامنه اطمینان و آمارهای استنباطی نمرات کسب شده شرکت کنندگان در مطالعه به تفکیک بیمار و سالم در بعد کنترل رفتار در جدول ۴ آورده شده است.
  • اطلاعات مربوط به میانگین، انحراف معیار، دامنه اطمینان و آمارهای استنباطی نمرات کسب شده شرکت کنندگان در مطالعه به تفکیک بیمار و سالم در بعد ارتباطات در جدول ۵ آورده شده است.
  • اطلاعات مربوط به میانگین، انحراف معیار، دامنه اطمینان و آمارهای استنباطی نمرات کسب شده شرکت کنندگان در مطالعه به تفکیک بیمار و سالم در بعد نقش در جدول ۶ آورده شده است.
  • اطلاعات مربوط به میانگین، انحراف معیار، دامنه اطمینان و آمارهای استنباطی نمرات کسب شده شرکت کنندگان در مطالعه به تفکیک بیمار و سالم در بعد پاسخگویی عاطفی در جدول ۷ آورده شده است.
  • اطلاعات مربوط به میانگین، انحراف معیار، دامنه اطمینان و آمارهای استنباطی نمرات کسب شده شرکت کنندگان در مطالعه به تفکیک بیمار و سالم در آمیزش عاطفی در جدول ۸ آورده شده است.
  • اطلاعات مربوط به میانگین، انحراف معیار، دامنه اطمینان و آمارهای استنباطی نمرات کسب شده شرکت کنندگان در مطالعه به تفکیک بیمار و سالم در بعد عملکرد کلی در جدول ۹ آورده شده است.
  • اطلاعات مربوط به میانگین، انحراف معیار، دامنه اطمینان و آمارهای استنباطی ارتباط برخی مشخصات کیفی بیماران مبتلا به سرطان، مانند جنس، شغل، تحصیلات، نوع بیماری و نوع زندگی و متغیرهای کیفی مانند سن ازدواج، تعداد فرزندان، مدت زمان بستری و … با گزارش آنها از عملکرد خانوادگی در جدول ۱۰ آورده شده است.
  • اطلاعات مربوط به میانگین، انحراف معیار، دامنه اطمینان و آمارهای استنباطی ارتباط برخی مشخصات کیفی همسران سالم، مانند جنس، شغل، تحصیلات، نوع زندگی و متغیرهای کیفی مانند سن ازدواج، تعداد فرزندان و … با گزارش آنها از عملکرد خانوادگی در جدول ۱۱ آورده شده است.

جدول ۱-۱:
برخی مشخصات فردی-اجتماعی و وابسته به بیماری در بیماران شرکت کننده در مطالعه

CI 95%

انحراف معیار

میانگین

متغیرهای کمی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:50:00 ق.ظ ]




    • کفایت اطلاعات افشای اطلاعات شده در صورتهای مالی، جهت کمک به استفاده‌ کنندگان برای درک آثار معاملات و رویدادهای بااهمیت بر اطلاعات مندرج در صورتهای مالی؛ و
    • (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

  • مناسب بودن اصطلاحات مورد استفاده در صورتهای مالی، شامل عناوین صورتهای مالی(استاندارد حسابرسی، شماره ۷۰۰).

حسابرسی صورتهای مالی، از انواع خدمات اطمینان بخشی‌است. خدمت اطمینان بخش خدمتی است که طی آن حسابرس نظر خود را در باره حاصل ارزیابی یا اندازه‌ گیری یک موضوع بر اساس معیارهای از پیش تعیین شده، برای افزایش اطمینان استفاده‌ کنندگان مورد نظر ، اظهار می‌کند. استانداردهای حسابرسی که ابزار حسابرسی صورتهای مالی ‌است، شامل اصول بنیادی و روش های اساسی حسابرسی همراه ‌با دیگر رهنمودهای لازم برای بکار گیری آن در حسابرسی می‌باشد (استاندارد حسابرسی، شماره ۲۰۰).
خدمات اطمینان بخشی
استانداردهای خدمات اطینان بخشی به سه قسمت استانداردهای حسابرسی، استاندارد های بررسی اجمالی و استاندارد های خدمات اطمینان بخشی به جز حسابرسی و بررسی اجمالی تقسیم می شود.
استاندارد های حسابرسی باید در حسابرسی اطلاعات مالی تاریخی بکار گفته شود. این استاندارد ها اساسا برای حسابرس صورت های مالی توسط حسابرس مستقل تدوین می شود و باید در صورت لزوم نسبت به شایط حاکم بر حسابرسی سایر اطلاعات مالی تاریخی تعدیل شود.
استاندارد های بررسی اجمالی باید در بررسی اجمالی اطلاعات مالی تاریخی بکار گرفته شد.
استاندارد های خدمات اطمینان بخشی به جز حسابرسی و بررسی اجمالی باید در خدمات اطمینان بخشی غیر از حسابرسی یا بررسی اجمالی اطلاعات مالی تاریخی بکار گرفته شود.
اصول بنیادی و روش های اساسی استاندارد های ذکر شده باید در تمام مواردی که به شرایط کار مربوط می باشد، به کار برده شود. با این وجود در شرایط استثنایی، حسابرس ممکن است به منظورر دستیابی به هدف یک روش اساسی، انحراف از آن روش را ضروری تشخیص دهد. در چنین وضعیتی، حسابرس باید نحوه انجام روش های جایگزین برای دستیابی به هدف روش اساسی و نیز دلایل انحراف را، در صورت روشن نبودن، مستند کند. انتظار می رود از یک روش اساسی توسط حسابرس، تنها در شرایط خاصی رخ دهد که روش مورد نظر اثربخشی ندارد (استاندارد های حسابرسی، سازمان حسابرسی، ۱۳۸۹).
اظهارنظر حسابرسان
محصول نهایی حسابرس مستقل، اظهارنظر صریح حرفه‌ای است که نسبت به مطلوبیت صورتهای مالی از تمام جنبه‌های بااهمیت در انطباق با اصول استانداردهای حسابداری انجام می‌شود. اظهارنظر به نتیجه‌گیری و نظر صریح درباره مجموعه صورتهای مالی گفته می‌شود.
حسابرس‌ باید نتایج‌ حاصل‌ از شواهد حسابرسی‌ کسب‌ شده‌ را به‌ عنوان‌ مبنای‌ اظهارنظر درباره‌ صورتهای‌ مالی‌، مورد بررسی‌ و ارزیابی‌ قرار دهد. بررسی‌ و ارزیابی‌ مزبور مستلزم‌ حصول‌ اطمینان‌ از تهیه‌ صورتهای‌ مالی‌، طبق‌ استانداردهای‌ حسابداری‌ است‌ گزارش‌ حسابرس‌ باید شامل‌ اظهارنظر صریح‌ و کتبی‌ درباره‌ صورتهای‌ مالی‌ باشد (استاندارد حسابرسی، شماره ۷۰۰).
اجزای‌ اصلی‌ گزارش‌ حسابرس‌ و ترتیب‌ معمول‌ آن‌ به‌ شرح‌ زیر است‌
الف‌- عنوان‌.
ب – مخاطب‌.
پ‌ – بند مقدمه‌، شامل‌
(۱) مشخص‌ کردن‌ عناوین‌ صورتهای‌ مالی‌ حسابرسی‌ شده‌.
(۲) مشخص‌ کردن‌ مسئولیت‌ مدیریت‌ واحد مورد رسیدگی‌ و مسئولیت‌ حسابرس‌.
ت – بند دامنه‌ رسیدگی‌ (توصیف‌ ماهیت‌ حسابرسی‌) شامل‌
(۱) اشاره‌ به‌ استانداردهای‌ حسابرسی‌.
(۲) توصیف‌ اهم‌ کارهای‌ انجام‌ شده‌ توسط‌ حسابرس‌.
ث – بند اظهارنظر، شامل‌
(۱) اشاره‌ به‌ استانداردهای‌ حسابداری‌ مورد استفاده‌ در تهیه‌ صورتهای‌ مالی‌.
(۲) اظهارنظر درباره‌ صورتهای‌ مالی‌.
ج – تاریخ‌ گزارش‌.
چ‌ – نام‌ و امضای‌ حسابرس‌.
ح‌ – نشانی‌ حسابرس‌.
گزارش‌ حسابرس‌ باید حاوی‌ نظر صریح‌ حسابرس‌ در این‌ باره‌ باشد که‌ آیا صورتهای‌ مالی‌، از تمام‌ جنبه‌های‌ با اهمیت‌، طبـق‌ استانداردهای‌ حسابداری‌، به‌نحـو مطلوب‌ ارائـه‌ شده‌ است‌ یا خیر.
عبارت‌ ” … از تمام‌ جنبه‌های‌ با اهمیت‌ …“ که‌ برای‌ اظهارنظر استفاده‌ می‌شود، حاکی‌ از این‌ است‌ که‌ حسابرس‌، تنها به‌ موضوعاتی‌ توجه‌ دارد که‌ از لحاظ‌ صورتهای‌ مالی‌، با اهمیت‌ است‌.
مبنا و معیار حسابرس‌ برای‌ سنجش‌ مطلوبیت‌ ارائه‌ صورتهای‌ مالی‌، استانداردهای‌ حسابداری‌ است‌. به‌منظور آگاه‌ کردن‌ استفاده‌ کنندگان‌ از این‌ امر، اظهارنظر حسابرس‌ باید حاوی‌ عبارت‌ ” … طبق‌ استانداردهای‌ حسابداری‌ … “ باشد. در مواردی‌ که‌ گزارشگری‌ درباره‌ صورتهای‌ مالی‌ برای‌ استفاده‌ برون‌ مرزی‌ است‌، اشاره‌ به‌ استانداردهای‌ حسابداری‌ مبنای‌ تهیه‌ صورتهای‌ مالی‌ در گزارش‌ حسابرس‌ با استفاده‌ از عبارت‌ ” … طبق‌ استانداردهای‌ حسابداری‌ ایران‌ …“ صورت‌ می‌گیرد (استاندارد حسابرسی، شماره ۷۰۰).
انواع اظهارنظر حسابرسان
الف) اظهارنظر مقبول
نظر مقبول‌ باید در مواردی‌ اظهار شود که‌ حسابرس‌ به‌ این‌ نتیجه‌ برسد صورتهای‌ مالی‌، از تمام‌ جنبه‌های‌ با اهمیت‌، طبق‌ استانداردهای‌ حسابداری‌ به‌نحو مطلوب‌ ارائه‌ شده‌ است‌. نظر مقبول‌ همچنین‌ به‌طور ضمنی‌ بیانگر آن‌ است‌ که‌ هرگونه‌ تغییر در اصول‌ و رویه‌های‌ مبتنی‌بر استانداردهای‌ حسابداری‌ و آثار آنها، به‌نحوی‌ مناسب‌ تعیین‌ و در صورتهای‌ مالی‌ درج‌ و یا افشای اطلاعات شده‌ است‌.
ب) اظهارنظر مشروط
نظر مشروط‌ باید هنگامی‌ اظهار شود که‌ حسابرس‌ نتیجه‌گیری‌ می‌کند نظر مقبول‌ نمی‌تواند اظهار شود، اما اثر هرگونه‌ عدم‌ توافق‌ با مدیریت‌ یا محدودیت‌ در دامنه‌ رسیدگی‌ چنان‌ با اهمیت‌ و فراگیر (اساسی‌) نیست‌ که‌ مستلزم‌ اظهارنظر مردود یا عدم‌ اظهارنظر شود. نظر مشروط‌ باید با عبارت‌ ” به‌استثنای‌ ” آثار موضوع‌ مورد شرط‌ ، اظهار شود.
ج) عدم اظهارنظر
عدم‌ اظهارنظر باید هنگامی‌ ارائه‌ شود که‌ اثر احتمالی‌ محدودیت‌ در دامنه‌ رسیدگی‌ یا ابهام‌ چنان‌ با اهمیت‌ و فراگیر (اساسی‌) باشد که‌ حسابرس‌ نتواند نسبت‌ به‌ صورتهای‌ مالی‌ اظهارنظر کند (استاندارد حسابرسی، شماره ۷۰۰).
در صورتی که حسابرس قادر به کسب شواهد کافی و مناسب برای اظهارنظر نباشد، و به این نتیجه برسد که آثار احتمالی تحریفهای کشف نشده بر صورتهای مالی می‌تواند بااهمیت و فراگیر (اساسی) باشد، باید عدم اظهارنظر ارائه ‌کند. در شرایط بسیار نادری که ابهامات متعدد وجود دارد، علیرغم کسب شواهد کافی و مناسب در خصوص هر یک از این ابهامات، به دلیل ارتباط آنها با یکدیگر و مجموع آثار احتمالی این موارد بر صورتهای مالی، حسابرس باید عدم اظهارنظر ارائه کند (استاندارد حسابرسی، شماره ۷۰۵).
د) اظهارنظر مردود
نظر مردود باید هنگامی‌ ارائه‌ شود که‌ اثر عدم‌ توافق‌ بر صورتهای‌ مالی‌ چنان‌ با اهمیت‌ و فراگیر (اساسی‌) است‌ که‌ حسابرس‌ به‌ این‌ نتیجه‌ برسد که‌ گزارش‌ مشروط‌ برای‌ افشای‌ ماهیت‌ گمراه‌کننده‌ یا ناقص‌ صورتهای‌ مالی‌، کافی‌ نیست‌.
ه) تاکید بر مطلب خاص
بند تاکید بر مطلب خاص شامل اطلاعات ارائه یا افشای اطلاعات شده‌ در صورتهای مالی که برای درک بیشتر از اطلاعات صورتهای مالی توسط استفاده‌ کنندگان اهمیت ویژه‌ای دارند و یااطلاعاتی به جز اطلاعات ارائه وافشای اطلاعات شده در صورتهای مالی می باشد که برای درک استفاده‌ کنندگان از حسابرسی، مسئولیتهای حسابرس و گزارش حسابرس مربوط تلقی می‌شود.
نمونه‌‌هایی از شرایطی که حسابرس ممکن است درج بند تأکید بر مطلب خاص را در آن شرایط، ضروری تشخیص دهد، به شرح زیر است

  • ابهام نسبت به نتایج آتی دعاوی حقوقی غیرمعمول یا اقدامات خاص مراجع نظارتی.
  • بکارگیری استاندارد حسابداری جدید پیش از تاریخ اجرا (در صورت مجاز بودن) که اثر فراگیری بر صورتهای مالی دارد.
  • وقوع رویدادی که اثر عمده‌ای بر وضعیت مالی واحد تجاری داشته یا دارد.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:50:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم