شکل (۱-۱) مدل عملیاتی تحقیق
۱-۶) فرضیات تحقیق
فرضیات تحقیق شامل یک فرضیۀ اصلی و سه فرضیه فرعی به شرح ذیل است:
بین قابلیت به اشتراک گذاری دانش و نوآوری سازمانی باتوجه به قابلیت جذب (بالقوه وبالفعل) دانش رابطه وجود دارد.
بین قابلیت به اشتراک گذاری دانش و قابلیت جذب بالقوه دانش رابطه وجود دارد.
بین قابلیت جذب بالقوه و قابلیت جذب تحقق یافته ارتباط وجود دارد.
بین قابلیت جذب تحقق یافته و قابلیت نوآوری سازمانی ارتباط وجود دارد.
۱-۷)تعریف عملیاتی متغیرهای تحقیق
در این قسمت به تعریف مفهومی و عملیاتی هر یک از متغیرهای پژوهش میپردازیم:
۱-۷-۱) قابلیت به اشتراک گذاری دانش
درتحقیق حاضر قابلیت به اشتراک گذاری دانش، توانایی کارکنان در انجام به اشتراک گذاشتن دانش با دیگر کارکنان شرکت یا سازمان را توصیف می کند و شامل بذل یا اهداء دانش و جمع آوری دانش است.(ونن وهاف[۱۲] ،۲۰۰۴)
هاف و ونن تمایزی بین دو فرم متفاوت از اشتراک گذاری دانش : بذل دانش[۱۳] و جمع آوری دانش[۱۴] ایجاد کردند. ما تعریف وان دن هاف و وان ونن را برای توضیح اینکه اشتراک گذاری دانش سازمانی در بین کارکنان شامل هم بذل دانش و جمع آوری دانش بوده است به کار بردیم.
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
از نظر عملکرد، بذل یا اهداء دانش؛ توانایی کارکنان در دادن دانش خود به کارکنان دیگر است که این دانش اهدائی شامل تجربه کاری، ایده ها، مهارت ها و اطلاعات متنی است و جمعآوری دانش؛ بعنوان توانایی کارکنان برای بدست آوردن دانش و یا مشورت با کارکنان دیگر تعریف شده است، بطوریکه آنها مایلند دانش خود را که شامل تجربه کاری، ایده ها و اطلاعات متنی است، با سایر کارکنان به اشتراک بگذارند.(ونن وهاف،۲۰۰۴)
– بطور خلاصه پژوهشگر در این تحقیق، اشتراک گذاری دانش را بدین گونه در نظر می گیرد که، کارکنان سازمان تجارب کاری، ایده ها، پیشنهادات خود را داوطلبانه و از روی میل و یا درصورت درخواست از آنها، در اختیار کارکنان دیگری از واحد خود و یا واحدهای دیگر سازمانی قرار می دهند و یا میآموزند، و مقیاس اندازه گیری فاصلۀ طیف لیکرت میباشد.
۱-۷-۲) توانایی جذب دانش
ظرفیت جذب به عنوان متغیر واسطه(میانجی) در پژوهش حاضر در نظر گرفته شده که براساس تعریف جورج و زهرا[۱۵](۲۰۰۲)،ظرفیت جذب باید به عنوان ظرفیت جذب بالقوه و ظرفیت جذب تحقق یافته (بالفعل) تقسیم بندی شود. قابلیت جذب بالقوه دانش شامل؛ کسب[۱۶] دانش و جذب[۱۷] یا درک دانش است و از نظر عملکردی، قابلیت کسب دانش؛ شدت و سرعت یا قدرت شناسایی و بدست آوردن دانش مورد نیاز برای (انجام) فعالیتهای عملیاتی است که از محیط خارجی به دست آید و قابلیت جذب یا درک دانش به روالها و فرایندهای سازمانی گفته می شود که اجازۀ تجزیه و تحلیل و پردازش، تفسیر و درک اطلاعات بدست آمده از منابع خارجی را میدهد.
قابلیت جذب تحقق یافته یا بالفعل شامل انتقال[۱۸] دانش و بکارگیری[۱۹] یابهره برداری دانش است که قابلیت انتقال دانش، توانایی سازمان برای تسهیلِ توسعه، بهبود و تلفیق دانش موجود و دانش جدید است و قابلیت بکارگیری یا بهره برداری دانش، توانایی است که شرکت را به بهبود، گسترش، و نفوذ صلاحیتهای موجود و یا ایجاد شایستگی جدید برای امور جاری شرکتها از طریق یکی کردن دانش کسب شده قادر میسازد.(جورج و زهرا،۲۰۰۲)
– بطورخلاصه پژوهشگر در این تحقیق، قابلیت جذب دانش را شامل قابلیت جذب بالقوه دانش و قابلیت جذب بالفعل (تحقق یافته) دانش در نظر گرفته است، که در قابلیت جذب بالقوه میخواهیم بدانیم اولاً مراجعین به سازمان به چه خدماتی در آتی نیازمندند و کیفیت خدمات ارائه شده در چه سطحی قرارداشته و یا این خدمات به چه تغییراتی احتیاج دارد. ثانیاً طی تبادل نظر با خارج از سازمان و تشکیل جلسات با کارکنان واحدهای مختلف سازمانی به دانش و اطلاعات جدیدی دست یابیم و نیز از تجارب گذشته استفاده نماییم. در قابلیت جذب بالفعل دانش ، اولاً دانش جدید برای استفاده آتی مستندسازی و ذخیره می شود. ثانیاً مهارت ها و فرایندهای کاری براساس دانش قبلی ارزیابی شده و با کسب دانش جدید بهبود یافته و بازنگری می شود. ثالثاً راههای جدیدی برای تلفیق و ترکیب دانش قبلی سازمان با قابلیتها و فرصتهای پیش آمده جدید ارائه می شود.
۱-۷-۳) نوآوری سازمانی
در تحقیق حاضر نوآوری به عنوان متغیر وابسته شناخته می شود و بعنوان اولین تلاش برای تحقق بخشیدن یک ایدۀ جدید، فرایند و محصول یا خدمت است.(زمیتکوفسکی[۲۰]،۲۰۰۵) نوآوری شامل، نوآوری محصول[۲۱] یا خدمت و نوآوری فرایند[۲۲] است، که نوآوری محصول؛ بعنوان محصولات یا خدمات جدید است و نوآوری فرایند؛ بعنوان عناصر جدید معرفی شده به تولید یک سازمان یا عملیات، خدمات و فرایندها تعریف شده است.(رولند و جینز و والکر[۲۳]،۲۰۰۲).
– بطورخلاصه پژوهشگر در این تحقیق نوآوری سازمانی را به منزلۀ عینیت بخشیدن به ایدههای کارکنان سازمان میداند به گونه ای که منجر به خدمات جدیدی گردد و همچنین با توجه به تواناییهای سازمان بتوان، موجب تغییراتی درفرایندهای کاری و بهبود در ارائۀ خدمات شد بنحوی که به سادهسازی و تسهیل فرایندهای اداری منجر شود.
۱-۸) قلمرو تحقیق
قلمرو موضوعی :پژوهش حاضر با توجه به عنوان آن، در حوزه تئوری سازمان قرار میگیرد.
قلمرومکانی : ادارات گمرک جمهوری اسلامی ایران میباشد.
قلمروزمانی : شش ماهه اول سال ۱۳۹۳ میباشد.
فصل دوم :مبانی نظری تحقیق
فصل دوم
مبانی نظری تحقیق
۲-۱) مقدمه
درسازمان جهانی گمرک در سال های ۲۰۱۳و۲۰۱۴به ترتیب شعارهای “نوآوری برای پیشرفت گمرک “و”ارتباطات: تسهیم اطلاعات برای همکاری بهتر”سرلوحۀ کار سال گمرکات جهان قرار گرفت که نشان از اهمیت تسهیم و اشتراک گذاری اطلاعات به عنوان یکی ازمؤلفه های مدیریت دانش و نیز اهمیت نوآوری درسازمان جهانی گمرک دارد.
درهمین راستا، کونیومیکوریا دبیرکل سازمان جهانی گمرک پیامی را به شرح ذیل درسال های ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴برای رؤسای گمرکات کشورهای عضواین سازمان فرستاد:
پیام “نوآوری برای پیشرفت گمرک”درسال۲۰۱۳میلادی
“اعضای سازمان جهانی گمرک فرصت آن را خواهند داشت که به ارائۀ ایدههای جدید و تجربیات به دست آمده دراین خصوص، ازجمله همکاریهای تازه درجهت گسترشِ روابط با سازمانهای دولتی و عوامل خارجی و راه حلها و فناوریهای نوین به کار گرفته شده، بپردازند. نیاز به نوآوری در مواجهه با مسائل متغیرگمرکی همانند تأمین امنیت زنجیرۀ عرضۀ جهانی، تسهیل تجارت بین المللی، حصول اطمینان ازجمع آوری عادلانه ومنصفانۀ درآمدها و حمایت از جامعه درمقابل تجارت غیرقانونی، امری اجتناب ناپذیر تلقی می شود.”
پیام “ارتباطات :تسهیم (اشتراکگذاری) اطلاعات برای همکاری بهتر”درسال ۲۰۱۴
“امسال روز جهانی گمرک را با عنوان «سال ارتباطات» برای سازمان جهانی گمرک آغاز مینمائیم. سالی که درآن ما به عنوان جامعۀ گمرک، در جهت افزایش راهبردهای ارتباطی و برنامه های توسعه در سطح جهان تلاش و حرکت مینمائیم. با شعار «ارتباطات: تسهیم اطلاعات جهت همکاری بهتر» ما قصد و ارادۀ خود را جهت افزایش اطلاع رسانی پیرامون نقش حیاتی گمرک در تجارت بین الملل، مؤفقیت اقتصاد و توسعۀ اجتماعی، در سطح ملی، منطقه ای و بین المللی اعلام مینماییم. ارتباط فرایند دو سویهای است که موجب افزایش همکاری می شود و از آنجا که گمرک در کانون شبکه های ارتباطی (به عنوان یکی ازابزارهای اشتراک گذاری دانش) قراردارد، توسعه و بهبود یک راهبردِ ارتباطیِ درست در داخل و خارج، موجب افزایش شفافیت، تسهیل گفتگوی متقابل، اعتمادسازی و تضمین درک متقابل میگردد. گمرکات جهان در سال های اخیر، با خبرگی و تخصص منحصر به فرد خود (اشاره به دانش ضمنی گمرکات) ، گام های بلندی را جهت حضور پررنگ و ملموستر درسطح دولتها، سازمانهای بین المللی، فضای کسب وکار، حامیان، بانکهای توسعه و سایر ذینفعانِ تجاری بین المللی برداشتهاند. روشهای خوب ارتباطیِ مورد استفادۀ اعضای سازمان جهانی گمرک بسیار فراوانند، وب سایت های گمرکات، مجلات تخصصی، ابزارها و شبکه های ارتباط اجتماعی، همگی پیشگام در اطلاع رسانی و آگاهی دادن در مورد نقش و سهم گمرک در محیط تجارتِ منعطف و کارا هستند. در راستای تکمیل این کوششها، دبیرخانه سازمان جهانی گمرک نیز تعدادی ابزارهای ارتباطی جهت کمک به این فرایند ارائه نموده است، از جمله وب سایت جدید و پویای سازمان، مجله خبری شناخته شده و درخور توجه و حضور فزاینده در رسانههای اجتماعی. در این راستا، تلاش سازمان جهانی گمرک در ملاقات و مذاکره با تعداد زیادی از رؤسا، وزراء، رهبران وسیاستگذاران بین المللی به منظور دفاع از منافع گمرک، ارتقای جایگاه و ایجاد آگاهی هر چه بیشتر از فرصتها و چالشهای فرا روی آن نیز به همان میزان با اهمیت میباشد. ما همچنین نسبت به نحوۀ تعامل و ارتباط با سایر ذینفعان و شرکای خود، شنیدن بازخورد آنها و چگونگی پاسخگویی به آنان توجه و تمرکز مینمائیم. زیرا این موضوع موجب جلب حمایت هرچه بیشتر از کار ما و اثربخشی بیشترِ راهبردهای سازمان جهانی گمرک میگردد.
درحقیقت، ارتباط فرآیندی دوسویه است که براساس آن دانش و اطلاعات بین افراد، تبادل و تسهیم میگردد، این موضوع صرفاً درحد ارسال پیام یا منتقل نمودن اطلاعات نیست، بلکه در برگیرندۀ تحقیق، کشف و تولید دانش نیز میباشد.
همانند سال گذشته، قویاً اعتقاد دارم که گمرکات و فراتر ازآن جامعۀ گمرک با التزام به شرکت و تعامل فعال درامور ارتباطی و تضمین مؤفقیت سال ارتباطات سازمان جهانی گمرک، این مناسبت را پاس خواهند داشت”.
با دقت در پیام های سال های ۲۰۱۳و۲۰۱۴ دبیرکل سازمان جهانی گمرک، می بینیم که سازمان هایِ با نوآوری بیشتر، در پاسخ به محیطهای متغیر و ایجاد و توسعه قابلیت های جدیدی که به آنها اجازه دهد به عملکرد بهتری برسند موفقتر خواهند بود.(مورنو، مونتس،فرناندز،۲۰۰۴) ولی این فرایند کاملاً پیچیده است و مستلزم مدیریت مؤثر و کارآمد در بسیاری از فعالیتهای مختلف است.(نوری ،۱۳۸۴) چالش اصلی در حوزۀ نوآوری این است که چگونه می توان آن را بوجود آورد و بهبود بخشید؟(ربیعی,۱۳۸۸)به عقیدۀ پژوهشگر و باتوجه به پیام های سال های ۲۰۱۳و۲۰۱۴سازمان جهانی گمرک ، می توان دریافت که راه حل دستیابی به نوآوری ، ایجاد یک نظام مدیریت دانش، جهت کسب و تبادل و اشتراک گذاری (تسهیم) ایدههای جدید و تجربیات به دست آمدۀ قبلی در بین گمرکات داخلی و خارجی به منظور درک بهتر دانش ضمنی و آشکارِ هر کدام از آنها و به کارگیری این دانش درغالب بسته های عملیاتی نوآورانۀ مورد تأکید دبیرکل سازمان جهانی گمرک درسال ۲۰۱۳بشرح ذیل و نیز نظام ارتباطاتیِ مورد تأکید درسال ۲۰۱۴می باشد(وب سایت گمرک ایران):
۱)بستۀ درآمدی (جمع آوری درآمدها)
۲)بستۀ رقابت اقتصادی (تسهیل تجارت)
۳)بستۀ اجرایی وانطباقی (اجرائیات وامنیت)
۴)بسته توسعه استراتژی (توسعه منابع انسانی وسازمانی)
در کشور ما نیز گمرک بعنوان یک سازمان تأثیرگذار در توسعه و بهبودِ وضعیت تجارت خارجی، علاوه بر ایفای نقش در عرصۀ سیاستگذاری اقتصادی و تأمین درآمد برای دولت، بطورمستقیم با مردم سروکار داشته و عملکرد آن می تواند موجب رضایتمندی یا عدم رضایت خدمت گیرندگان شود، از اینرو ناگزیر از انتخاب روشها و بکارگیریِ شیوه هایی است که بر بستر طرحهای خلاقانه و نوآور قرارداشته باشد، تا بتواند به انتظارات ذینفعان پاسخ دهد و به همین دلیل است که گمرک بعنوان یکی از محورهای طرح تحول اقتصادی تعیین گردیده است. علی رغم تلاش های فراوان درگذشته، برای ایجاد گمرک نوین، هنوز آن گونه که شایسته است این سازمان نتوانسته ازبسترهای نوآور وخلاقانۀ موجود به نحو مطلوب استفاده نماید.(ویژه نامه همایش روز جهانی گمرک ۴ و۵ بهمن ۱۳۹۱،ص۳) لذا برای اینکه سازمان بتواند ازاین بسترهای بالفعل و بالقوۀ موجود استفاده حداکثری را جهت تسهیل تجارت و ایجاد شفافیت بنماید میبایست نوآوری را در کنارِ مدیریت دانش ببیند.
با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید و تشکیل اولین جلسۀ هیأت دولت(۲۷/۰۵/۱۳۹۲) متنی در قالب منشور اخلاقی و با سیزده بند قرائت گردید، که بارقههای از امید را جهت ایجاد نوآوری مبتنی بر مدیریت دانش درمیان آگاهان و دلسوزان این سازمان بوجود آورد. که در ذیل به آن اشاره می کنیم(خبرگذاری فارس خبرشماره ۰۰۱۴۳۹):
نخست دریکی ازتعاریف منشوراخلاقی آمده است: «منشوراخلاقیات سازمانی مجموعه راه حلهایی است که عملکرد و اقدامات صحیح کارگزاران دولتی را به صورتی واضح و شفاف معین نموده و معیارهایی برای تصمیم گیری و انتخاب دراختیار آنان قرار میدهد.» اینکه دولتی در ابتدایِ کار، منشوری اخلاقی ارائه دهد و خود را ملزم به سر لوحه قرار دادن اصول اخلاقی در قالب منشور بنماید، کاری است بسیار پسندیده، که بایدآن را به فال نیک گرفت.
دوم، توجه دولت به مدیریت دانش درقالب دو بند از این منشور میباشد که به شرح ذیل تقدیم حضور میگردد:
بند ۱۰ منشور: «نظراتِ تخصصی مدیران قبلی، کارمندان، منتقدان و مشاوران مستقل خود را جویا شوم و به آن توجه ویژه کنم.»
استفاده از نظرات تخصصی مدیران قبلی نشان از روحیۀ تعامل و مشارکت مدیران سازمان و مدیران ارشد نظام دارد، زیرا که در بحث مدیریت دانش و موضوع اکتساب دانش، موضوع مهمی است و یکی از راههای کسب دانش، استفاده از تجربیات افرادی است که پیش از این با موضوع مواجه بودند.
وبند۱۳: «هر گاه به این جمعبندی برسم که توان لازم برای انجام مسئولیت را از دست دادهام مراتب را به رییسجمهور اعلام کنم و زمانی که میخواهم سازمان تحت مدیریت خود را تحویل مسئول بعدی دهم، تمام اطلاعات و تجربیات خویش را به جانشین خود منتقل کنم .»
در این بند شاهد توجه به بحث انتقال دانش هستیم که یکی از مراحل چرخۀ مدیریت دانش را تشکیل میدهد. در مرحلۀ انتقال، دانش توزیع می گردد. اینکه مدیری خود از نظر اخلاقی متعهد و ملزم به اشتراک دانش با مدیر بعدی خود میسازد اتفاقی شایسته است که اگر در مدیریت ارشد اجرایی نظام تحقق یابد قطعاً فعالیتهای مدیریت دانش را با مؤفقیت روبرو خواهد کرد. در فرهنگ اسلامی ما نیز بر بحث نشر دانش تأکید بسیاری شده است. مصداق آن حدیث «زکات علم ،نشر آن است» میباشد و دولت یازدهم نیز به درستی به آن توجه نموده است.
اما در تحقیق حاضر مدیریت دانش بعنوان قابلیت به اشتراک گذاری دانش و قابلیت جذب دانش در نظرگرفته شده است. قابلیت اشتراک گذاری دانش بعنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شده است که توانایی کارکنان درانجام به اشتراک گذاشتن دانش با دیگر کارکنان شرکت یاسازمان را توصیف می کند و شامل بذل یا اهداء دانش و جمع آوری دانش است.(ونن وهاف،۲۰۰۴) از منظر دیگر اشتراک گذاری دانش بعنوان فرایند مبادله یا انتقال حقایق، نظرات، ایده ها، اصول و مدلها در درون و بیرون سازمان، از جمله آزمایش و خطا، بازخورد و تعدیل همزمان و متقابل از هر دو فرستنده و گیرندۀ دانش است.(زولانسکی، ۱۹۹۶)
قابلیت جذب دانش (بعنوان متغیرتعدیل کننده) را، توانایی شرکت برای شناسایی، جذب و بهره برداری دانش از محیط خارجی تعریف نموده که شامل قابلیت جذب بالقوه دانش و قابلیت جذب تحقق یافته یا بالفعل دانش است.
درنتیجه باتوجه به مباحث مطروحه، این تحقیق بدنبال پاسخ به این سئوال اساسی است که : آیا بین قابلیت به اشتراک گذاری دانش و نوآوری سازمانی باتوجه به قابلیت جذب (بالقوه وبالفعل) دانش رابطه وجود دارد؟
[سه شنبه 1401-04-14] [ 02:50:00 ق.ظ ]
|