سیستم اسمارت (Smart)
مدل اسکور (score)
مدل مفیدی کیفیت (ISO)
مدل منشور عملکرد
مدل کیفیت مالکوم باندریچ (BALDRIGE)
مدل الگوگیری (Benchmarking)
مدل تعالی سازمانی (EFQM)
مدل مدیریت بر اساس هدف (MBO)
مدل نظام مدیریت هوشین (Hoshin)
مدل کارت امتیازی متوازن (BSC)
تاکید بر ارزیابی حوزه مالی و فرایند تولید مبتنی بر کنترل زمان و هزینه صرف شده
تاکید بر ارزیابی حوزه مدیریت و فرایند تولید مبتنی بر نتیجه و ارتقاء کیفیت فرایند
تاکید بر کلیه ابعاد ارزیابی در حوزههای مدیریت فرایند تولید و عملیات مالی و نیروی انسانی مبتنی بر اجرا و ارتقاء استراتژی.
شکل ۲-۵ شمای کلی از انواع مدل ارزیابی عملکرد
۲-۴-۱ تعریف انواع مدلهای ارزیابی عملکرد
در ذیل به اختصار به تعریف بعضی از فاکتورهای عملکردی میپردازیم
۲-۴-۱-۱ مدل تعالی سازمانی (EFQM)
در سال ۱۹۸۸ میلادی چهارده شرکت معتبر اروپایی با حمایت اتحادیه اروپا به تاسیس یک سازمان غیرانتفاعی تحت عنوانبندی اروپایی مدیریت کیفیت اقدام کردند. هدف از ایجاد این بنیاد، ترویج ره یافتی مدیریتی بین سازمانهای اروپایی بود تا آنها را در ابعاد جهانی مطرح کند و راهنمای آنها به سمت سرآمدی پایدار باشد. این بنیاد، طراحی مدل سرآمدی EFQM را از سال ۱۹۸۹ آغاز کرد و در سال ۱۹۹۱ به معرفی آن پرداخت. ویرایشهای جدید این مدل در سالهای ۱۹۹۹ و ۲۰۰۳ ارائه شد که دارای تغییرات قابل ملاحظهای در زیر معیارها و نکات راهنما بودند. مدل سرآمدی EFQM یک مدل غیرتجویزی است که از ۹ معیار تشکیل شده است.
این معیارها به دو دسته تقسیم میشوند:
الف) توانمندسازیها: ۵ ممیز اول و عواملی هستند که سازمان را برای رسیدن به نتایج، توانمند میکنند.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
ب) نتایج : نتایجی هستند که سازمان سرآمد در حوزههای مختلف به آنها دست پیدا میکند و بیانکننده دستاوردهای حاصل از عملکرد مناسب در حوزه توانمندسازها هستند.
با وجودی که مدل مذکور برای جایزه کیفیت اروپایی طراحی شده بود، به زودی به ابزاری برای عارضهیابی در شرکتها تبدیل شده و به این ترتیب فرایند خودارزیابی شکل گرفت. فرایند خودارزیابی یک روش سیستماتیک جامع برای شناسایی نقاط قوت و نقاط قابل بهبود است که در دورههای سالانه یا کوتاهتر صورت میپذیرد و در نتیجه سازمان میتواند خودش را با بهترین ها در کلاس جهانی یا ملی مورد مقایسه قرار دهد.
۲-۴-۱-۲ مدیریت بر مبنای هدف (MBO[20])
مقصود آن است که سازمان با تمامی موجودیت و توان عملیاتی خود تلاش میکند به آن دست یابد. اهداف پیش از هرگونه اقدامی باید به وضوح تعیین، تفهیم و اعلام شود. اهداف با هدایت کردن تلاش کارکنان به سمت یک نقطه معین جهت حرکت سازمان را مشخص میکنند اگر اهداف سازمان، شفاف و قابل درک باشد، میتوان بر اساس آن استانداردهای مشخصی را برای ارزیابی عملکرد سازمان وضع کرد. برای همین، اهداف را باید کمیتبندی کرد.
۲-۴-۱-۳ هوشین کانری (Hoshin Kaneri)
تاریخچه پیدایش هوشین به دهه ۱۹۶۰ برمیگردد. در این زمان از تلفیق دو نظریه مدیریت بر مبنای هدف و کنترل کیفیت آماری مدیریت هوشین به وجود آمد. مدیریت هوشین از اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ میلادی وارد ادبیات مدیریت غرب شده است، مدیریت هوشین کانری فرآیندی است که طی آن استراتژیها و اهداف بلندمدت به صورت اهداف کوتاهمدت (معمولاً سالانه) و برنامههای اجرایی تبدیل شده و به متولیات انجام فعالیتها انتقال مییابد و با تعیین شاخصهایی میزان تحقق اهداف و اجرای برنامه سنجش و کنترل میشود. بازخور این سنجش در پایان دوره ارزیابی بر اهداف و استراتژیها اثر گذاشته و در به روز کردن آن کمک می کند. مدیریت هوشین را میتوان اینگونه تعریف کرد:
نظامی است برای ترجمه چشمانداز و اهداف سازمان به روشهای علمی و قابل سنجش در سرتاسر سازمان. در این نظام اهداف کیفی به اهداف کمی و قابل حصول ترجمه میشود و بر مسائل اساسی و مهم به منظور بهبود تمرکز میشود.
شکستن اهداف بلندمدت به اهداف کوتاهمدت بر اساس تجزیه و تحلیل واقعیات انجام میگردد. به این معنی که در پایان دوره ارزیابی و یا ابتدای تدوین استراتژی نظرات مدیران میانی و عملیاتی سازمان در رابطه با میزان اجرای برنامهها، تحقق اهداف و تجزیه و تحلیلهای محیطی، جمع آوری میشود. بر اساس این اطلاعات مسایل مهم و کلیدی که باید بر آنها تمرکز شود تعیین و الویتبندی انجام شده به اهداف واحدها شکسته شده و این سیکل تکرار میشود. علاوه بر موارد فوق مدیر ارشد شرکت در پایان سال یک برنامه آسیبشناسی و یا عارضهیابی را به اجرا درمیآورد تا بر اساس آنها راهنماییهایی در موارد زیر کسب نماید.
اثربخشی روشها و اهداف مشخص شده در هوشین:
تغییرات محیطی اتفاق افتاده
[سه شنبه 1401-04-14] [ 02:09:00 ق.ظ ]
|