کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



فرهنگ، کردارها و باورهای مدیران پیرامون ارزش، مقصود و نقش دانش،
ایجاد، انتشار و کاربرد دانش در درون شرکت،
نوع مزیت های راهبردی و تجاری که شرکت می تواند از کاربرد موثر مدیریت دانش انتظار داشته باشد
میزان تکامل نظام های دانش در شرکت
اینکه شرکت چگونه باید مدیریت دانش خود را سازماندهی کند
نقش فناوری اطلاعات در برنامه مدیریت دانش
یک مشکل عمده این است که چگونه می توان افراد درون سازمان را مجاب، مجبور، یا هدایت به تسهیم اطلاعات کرد یا اینکه به نحو دیگری آنان را به این کار واداشت. این امر، مسئله ای عمده در مدیریت تغییر است و چالش های رهبری جدی را برای مدیر ارشد دانش[۱۲۹] پیش می آورد. آموختن و تسهیم اطلاعات موثر نیازمند تغییر فرهنگی در درون سازمان، عملکردهای نوین مدیریتی، تعهد مدیریت ارشد و پشتیبانی فنی است (آذری،۱۳۸۰). از بین تمامی ضرورت هایی که به منظور انجام موفق فعالیت های مدیریت دانش به منظور تسهیل در امر مشارکت، یادگیری و ایجاد دانش، فرهنگ دارای اهمیت بسیاری است. بسیاری از اندیشمندان این مطلب را بیان می کنند که تغییر فرهنگ در راستای مدیریت دانش از مشکل ترین کارها و موانع پیش رو و از چالشی ترین مباحث است.

موانع استقرار مدیریت دانش در سازمانها
برخی از موانع استقرار و اجرای موفقیت آمیز مدیریت دانش در سازمانها به شرح زیر است (نوناکا، به نقل از صالحی ابیانه ،۱۳۸۷).

عوامل انسانی
یکی از موانع عمده مدیریت دانش اینست که انسانها به دلایل گوناگون نمی خواهند دانش خود را تسهیم کنند و مایلند از آن منحصراً برای پیشرفت شخصی خود استفاده کنند. ممکن است این تصویر اشتباه وجود داشته باشد که چون دانش، قدرت است پس نباید آن را از دست داد.

عوامل سازمانی
عمده این عوامل عبارتند از :
عوامل ساختاری : ساختارهای سلسله مراتبی و غیر منعطف نمی توانند محمل خوبی برای پیاده سازی دانش باشند.
عوامل مدیریتی : عدم اعتقاد و حمایت مدیریت عالی از فعالیت ها و برنامه های مدیریت دانش، نگرش های کوتاه مدت و جزئی نگری و سبک های نامناسب رهبری نیز مانع اجرای موفقیت آمیز برنامه های مدیریت دانش هستند.
عوامل شغلی : شرح شغلهای نامناسب، مشاغل تکراری و روتین، ابهام و تعارض در نقش نیز برای مدیریت دانش نامطلوب خواهند بود.
سیستمهای حقوق و دستمزد : افراد زمانی اقدام به توزیع دانش می­ کنند که انگیزه مالی لازم را برای اینکار داشته باشند و از آنان پشتیبانی جبران زحمات شود.
سیستمهای آموزشی : در تبدیل سیستمهای سنتی به یک سازمان یادگیرنده برنامه های آموزشی یک سازمان نقش حساسی ایفا می­ کنند، برنامه آموزشی نامناسب میتوانند موانع عمده ای برای توسعه مدیریت دانش باشند.
عوامل فرهنگی : مدیریت دانش بدون وجود فرهنگ مشارکتی مناسب و مبتنی بر اعتماد نمی­تواند به گونه ای موفق به کار گرفته شود. اگر یک فرهنگ سازمانی، توزیع و تسهیم دانش را تقویت نکند مدیریت دانش در آن سازمان با چالشهای ناگوار روبرو خواهد شد.
عوامل سیاسی : ثبات یا عدم ثبات فضای سیاسی کشور، به دلیل اثر گذاری بر فرایند خط و مشی گذاری و ثبات مدیریت در سازمانهای دولتی، مدیریت دانش را تحت تاثیر قرار خواهد داد. همچنین وجود فضایی باز که در آن افراد به راحتی بتوانند ایده های خود را اظهار نمایند بر روند مثبت فعالیتهای مدیریت دانش اثر گذار خواهد بود.
عوامل فنی و تکنولوژیکی: صاحب نظران در تقسیم دانش به دو نوع دانش کلی اشاره می­ کنند. دانش نهفته و دانش آشکار. همچنان که نوناکا تأکید کرده است، دانش سازمانی حاصل تعامل این دو نوع دانش است و این تعامل مستمر است. دانش ایجاد شده باید به طریق مناسب نگهداری شود. مراکز دانش در سازمانها در حقیقت کانون جمع آوری، سازماندهی و انتشار دانش هستند. ممکن است این مراکز فیزیکی یا مجازی باشند. هدف از ایجاد این مراکز هدایت افراد به سوی منابع دانش در داخل یا خارج سازمان است. در این مراکز نقشه های دانش تهیه، نگهداری و به هنگام سازی می­ شود.
مدیریت ارتباط با مشتری
سیستم مدیریت ارتباط با مشتری به سازمانها کمک می­ کند که به مشتریانشان خدمات بهتری ارائه دهند. این سیستم فرصتهای بیشتری برای فروش فراهم می آورد و موجب اثر بخشی بیشتر آن می شود، زمان پاسخگویی و کیفیت خدمات به مشتری را افزایش می­دهد، درک واحد بازاریابی از روندها و الگوهای رفتاری مشتریان را ارتقاء می­بخشد. دیدگاهی واحد و مشترک از مشتریان را گسترش می­دهد و امکان برخورد فرد به فرد با آنها را فراهم می آورد و در نهایت به مشتریان اجازه می دهد تا نحوه تعامل با شرکت را برگزینند. مدیریت ارتباط با مشتریان عبارت است از مدل تجاری مشتری محوری که کارکردهای شرکت را حول نیازهای مشتریان (و نه محصولات، منابع یا فرایندها) متمرکز می نماید تا رضایت، وفاداری و ماندگاری مشتری افزایش یابد (پلسیس و بون[۱۳۰]،۲۰۰۴). سیستم های مدیریت ارتباط با مشتری از طریق کسب اطلاعات از مشتری و کسب و کار قادر به تجارت در تعاملات فردی هستند. البته مدیریت ارتباط با مشتری در دو حوزه عملی و تحلیلی است. حوزه عملی جمع آوری اطلاعات را شامل می­ شود و حوزه تحلیلی داده ها را در بر می­گیرد. در واقع مدیریت ارتباط با مشتری مجموعه ای از راهبرد های کسب و کار (با تمرکز بر مشتری) و نرم افزارهای فن آوری به منظور افزایش فرایندهای ارتباط با مشتری و مدیریت آن است. باوجود اینکه مدیریت ارتباط با مشتری اغلب دشوار و نگران کننده است لیکن سود به دست آمده قابل توجه است (سیمام و هارا[۱۳۱]،۲۰۰۶).

تعاریف مدیریت ارتباط با مشتری
مدیریت ارتباط با مشتری معانی و مفاهیم مختلفی را به ذهن افراد متبادر می کند. علیرغم اینکه مفهوم ارتباط با مشتری در ظاهر ساده و واضح به نظر می رسد اما بر سر تعریف آن توافق کمی وجود دارد. به عنوان مثال زاپلالیش چهل تعریف متمایز از مدیریت ارتباط با مشتری را مشخص نموده است (دهمرده و همکاران،۱۳۸۹). محققان و نظریه پردازان هر کدام تعاریف مختلفی از مدیریت ارتباط با مشتری ارائه می­ دهند که می توان آنها را در چهار گروه کلی با عناوین استراتژی، فناوری، فرایند و سیستم اطلاعاتی طبقه بندی نمود (عباسی و ترکمنی،۱۳۸۹).
پارواتیار و شث (۲۰۰۱) CRM را یک استراتژی جامع و فرایند به دست آوردن، حفظ و همکاری با انتخاب مشتریان به منظور ایجاد ارزش ویژه برای شرکت و مشتری تعریف می کند و این امر شامل ادغام فعالیت بازاریابی، فروش، خدمات مشتری و زنجیره تامین سازمان به منظور دست یابی به کارایی و اثر بخشی بیشتر در رساندن ارزش به مشتری است. این تعریف بر اهمیت در نظر گرفتن CRM به عنوان یک فرایند جامع برای دستیابی و حفظ مشتریان به کمک هوشمندی تجاری برای به حداکثر رساندن ارزش مشتری برای سازمان تاکید می کند( نگای و همکاران[۱۳۲]،۲۰۰۸) .
CRM ترکیبی از فرایند کسب و کار و فناوری است که به دنبال درک مشتریان یک شرکت از دیدگاه اینکه “چه کسانی هستند؟ چه انجام می دهند و مانند چه هستند؟” می باشد (رایالز و کنوکس[۱۳۳]،۲۰۰۱).
مدیریت ارتباط با مشتری واژه ای برای مجموعه ای از متدولوژی، فرایند، نرم افزار و سیستم هایی است که به موسسات و شرکت ها در مدیریت موثر و سازمان یافته ارتباط با مشتریان کمک می کند (برنت[۱۳۴]،۲۰۰۴)
CRM به عنوان یک فرایند، متشکل از نظارت به مشتری، جمع آوری داده های مناسب، مدیریت و ارزشیابی داده ها و نهایتاً ایجاد مزیت واقعی اطلاعات استخراج شده در تعاملات آنان است (کیم و همکاران[۱۳۵]،۲۰۱۰).
CRM عبارت است از مدل تجاری مشتری محوری که کارکردهای شرکت را حول نیازهای مشتریان (و نه محصولات، منابع یا فرآیندها) متمرکز می نماید تا رضایت، وفاداری و ماندگاری مشتری افزایش یابد (پلیسیس و بون[۱۳۶]،۲۰۰۴)
کسانوف (۲۰۰۴)، مدیریت ارتباط با مشتری را به عنوان یک راهبرد در سطح سازمان برای بهینه کردن سوددهی، درآمد و رضایتمندی مشتریان با انجام سازماندهی بر اساس گروه های مختلف مشتریان، ترویج رفتار رضایت مندانه و ارتباط فرایندها از مشتری تا تامین کننده، تعریف می کند. سرمایه گذاری در مدیریت ارتباط با مشتری، باعث درک بهتر، دسترسی بیشتر و تعامل موثرتر با مشتری از طریق کانال های مختلف می شود (وکیلی فرد،مران جوری و علی خانی،۱۳۸۷).
وکیلی فرد و همکاران(۱۳۸۷)، مدیریت ارتباط با مشتری را فلسفه و نظم مدیریتی می دانند که بر مشتریان در تمام حوزه های سازمان تمرکز می کند. بنابراین، این رویکرد به شکل قابل توجهی با رویکردهای بازاریابی و سنتی متفاوت است. این موضوع ساختار، فرهنگ و فلسفه مشتری مداری را در سازمان توصیف می کند و در قالب مفهوم کلی آن شناخته می شود. این مفهوم شامل چهار جزء راهبرد، فرایند، افراد و فن آوری است (همان منبع). مدیریت ارتباط با مشتری عبارت است از یک استراتژی برای ایجاد ارتباط با مشتریان بر اساس الگوهای رفتاری آنها که این استراتژی مبتنی بر چهار هدف اجرایی است:
تشویق مشتریان دیگر شرکت ها یا مشتریان بالقوه به اولین خرید از شرکت
تشویق مشتریانی که اولین خرید را کرده اند به خریدهای بعدی
تبدیل مشتریان موقت به مشتریان وفادار
ارائه خدمات با مطلوبیت بالا برای مشتریان وفادار به نحوی که به مبلغ شرکت تبدیل شوند( صالحی صدقیانی و اخوان، ۱۳۸۵)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 07:21:00 ق.ظ ]




۰٫۹۰۱

۸

عوامل اداری

۰٫۷۹۵

۹

عوامل قانونی و حقوقی

۰٫۸۳۷

۸

عوامل اقتصادی

۰٫۷۶۶

۵

عوامل تکنولوژیکی و فنی

۰٫۸۲۳

۹

عوامل شخصیتی

نتیجه آزمون

با توجه به اینکه ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده برای کل پرسشنامه و ابعاد آن بیشتر از ۰٫۶۵ می­باشد، می­توان نتیجه گرفت که فرض صفر تایید می­ شود و این امر بدین معناست که قابلیت اعتماد پرسش­نامه پژوهش در حد قابل قبولی است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۴-۳-۲- آزمون فرضیات پژوهش
در پژوهش حاضر برای آزمون فرضیه ­های اول تا ششم از آزمون یک‌طرفه تی-استیودنت با بهره گرفتن از نرم­افزار SPSS، جهت تعیین معناداری یا عدم معناداری میانگین دسته عوامل استفاده شده است.
اگر فرضیه­ای در خصوص میانگین یک جامعه آماری طراحی شود با بهره گرفتن از مراحل آزمون فرض آماری می­توان صحت یا سقم فرضیه را در سطح معنی­داری تعیین کرد. مراحل چهارگانه آزمون فرض آماری برای به شرح زیر است:
۱- فرض ها: بر اساس قواعد بیان شده، فرضیه ­های آماری برای میانگین جامعه، صرف نظر از فرضیه پژوهشی یکی از این تعاریف را خواهد داشت:
در رابطه­ های فوق نشان­­دهنده ادعا و یا نقیض ادعا باشد. همچنین همان میانگین مورد آزمون است.
۲- آماره آزمون: توزیع بر اساس شرایط تخمین، یکی از توزیع­های یا را خواهد داشت. حال بر اساس هریک از حالت­های تخمین ، آماره آزمون به این شرح تعریف می­ شود:
۱- وقتی که نمونه از جامعه نرمال با انحراف معیار معلوم انتخاب شود، توزیع صرف نظر از حجم نمونه نرمال است و در نتیجه آماره آزمون، خواهد بود که چنین تعریف می­ شود:

۲- هرگاه نمونه از جامعه­ای نرمال با انحراف معیار نامعلوم انتخاب شود، توزیع نمونه گیری بر اساس حجم نمونه به این شرح تعیین می­ شود:
الف: اگر حجم نمونه کوچک باشد ( )، توزیع از استیودنت برخوردار است و آماره آزمون عبارت است از:

ب: در صورتی که حجم نمونه بزرگ باشد( )، ، توزیع بر اساس قضیه حد مرکزی از تقریب نرمال برخوردار است و آماره آزمون آن عبارت است از:
در این حالت همچنین می­توان بر اساس تعریف رابطه و ، از رابطه قسمت الف نیز استفاده کرد.
۳- مقدار بحرانی: در این مرحله محقق پس از تعیین مقدار و سطح اطمینان، آزمون خود را از نظر یک دنباله و دو دنباله بودن مشخص خواهد کرد. اگرچه نوع آزمون بر اساس حالت­های مرحله اول تعریف می­ شود، تعیین مقدار بحرانی (مرز و ) بر اساس و نوع آماره آزمون صورت می­گیرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:21:00 ق.ظ ]




تنظیم راکتیویته روی موقعیت میله‎های کنترل و تغییر غلظت بور در مدار اولیه ختک کننده استوار است.
۳-۴-۱- سیستم میله کنترل
هدف سیستم میله کنترل بقرار زیر است:
حفظ یک حالت بحرانی در یک سطح قدرت ایستا و کنترل پخش قدرت در قلب؛
تغییر قدرت قلب
تامین پیشگیری و محافظت راکتور در حالت اضطراری
در راکتور VVER-1000، ۶۱ میله کنترل وجود دارد. هر میله کنترل شامل ۱۸ عنصر جاذب است، که درون مجتمع‎های سوخت درون کانال‎های خاصی حرکت می‎کنند و دارای محرک‎های منحصر بفرد است. تمام میله‎های کنترل به ۱۰ گروه (دسته) تقسیم می‎شوند. توزیع میله‎های کنترل به ۱۰ گروه و موقعیت میله‎های کنترل روی صفحه قلب در طرح میله کنترل در شکل ۳-۱۳ نشان داده شده است.
شکل ۳-۱۳ موقعیت گروه میله های کنترل روی صفحه قلب
تعداد میله‎های کنترل در یک گروه، و سرعت حرکت، مشخص شده اند بطوریکه بیشترین بهره وری دیفرانسیلی باید بیش از ۰۳۵/۰ و سرعت معرفه راکتیویته در فرایند پس گیری میله‎های کنترل باید کمتر از ۰۷/۰ باشد، در اینجا کسر مؤثر نوترون‎های تاخیری است.
وقتی راکتور در قدرت مجاز در حال اجرا است همه گروه‎های میله کنترل در بالاترین موقعیت بالای قلب قرار دارند بجز میله‎های گروه ۱۰، که یک گروه کاری هستند. بصورت نمونه این میله‎ها در ارتفاع ۷۰-۹۰ درصدی از ته قلب قرار می‎گیرند و برای جبران تعییرات کوچک راکتیویته بعلت نوسانات دمایی، غلظت بور و بار الکتریکی و. . . بکار می‎رود.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

کنترل کامل توزیع قدرت در قلب توسط گروه میله‎های کنترل ۵ ایفای نقش می‎کند. این میله‎ها برای حفظ قدرت آزادی غیر یکنواخت در حاشیه‎ها و برای پایداری شکل میدان در مانور حکومت مطابق با محاسبات کنترل راکتور برای ناپایدار‎های زنون است.
همه میله‎های کنترل برای محافظت اضطراری () و محافظت پیش گیر ().
وقتی علامت رخ می‎دهد همه میله‎های کنترل درون قلب وارد می‎شوند و زمانی که سپری می‎شود تا به ته قلب برسد در حدود ۴ ثانیه است.
پس از اینکه علامت‎های محافظت پیش گیر () رخ می‎دهد (که انواع مختلفی می‎تواند باشد)گروه‎های میله کنترلی بصورت پی در پی به داخل قلب پایین می‎رود، یا یک گروه می‎تواند برای یک کاهش سریع در قدرت راکتور پایین آورده شود.
هر دسته میله کنترل را می‎توان با کنترل قدرت بصورت دستی یا اتوماتیکی انتخاب کرد.
۳-۴-۲- سیستم تنظیم بور
سیستم تنظیم بور برای جبران تغییرات کم راکتیویته و حفظ حالت بحرانی قلب در طی ناپایداری مربوط به زنون سمی، و در طی راه اندازی و خاموشی راکتور بکار می‎رود.
در اجرای عادی سیستم تنظیم بور موارد زیر فراهم می‎شود:
جبران تغییرات کم راکتیویته مربوط به سوختن سوخت و فرایند‎های ناپایدار؛
جبرای کاهش راکتیویته طی واپاشی زنون و خنک کردن راکتور
زیر بحرانیت ضروری در طی سوخت گیری قلب و کار تعمیر و برنامه ریزی
همچنین تنظیم بور را می‎توان برای تغییر قدرت راکتور بکار برد. قابلیت جذب بور دو ضروریت را در زیر در نظر می‎گیرد:
جبران راکتیویته کامل در حالت سرد؛ و
فراهم کردن زیر بحرانی نه کمتر از % ۰۵/۰
این ضروریت وقتی غلظت بور در خنک کننده g/kg 16است رفع می‎شود.
سیستم تنظیم بور اجازه تغییرات در غلظت بور را به سرعتی در حدود ۱۵-۲۰ درصد در هر ساعت از غلظت مجاز را می‎دهد.
یک ترکیب تنظیم بور با میله کنترل متحرک مانور مشخصات قلب را بهبود می‎بخشد. [۹]
فصل چهارم
معرفی روش مونت کارلو و کد MCNPX
۴-۱- MCNP و روش مونت کارلو
۴-۱-۱- روش مونت کارلو و روش قطعی
روش مونت کارلو خیلی متفاوت از روش‎های ترابرد قطعی هستند. روش‎های قطعی، خیلی معمولی تر از روش بسته‎های گسسته است، معادله ترابرد را برای رفتار متوسط ذرات حل می‎کنند. در مقابل، مونت کارلو یک معادله پیچیده را حل نمی‎کند، بلکه ترجیحا جواب‎ها را با شبیه‎سازی تک تک ذرات و ثبت بعضی جوانب (تالی‎ها) رفتار متوسط آنها بدست می‎آورد. رفتار متوسط ذرات در سیستم‎های فیزیکی (استفاده از قضیه حد مرکزی )پس از رفتار متوسط ذرات شبیه‎سازی شده استنتاج می‎شود. روش‎ مونت کارلو و قطعی نه تنها روش‎های خیلی متفاوتی برای حل یک مسئله هستند، بلکه اجزای اصلی یک راه‎حل متفاوت است. روش‎های قطعی نوعا اطلاعات کامل را بصورت نسبتا خوبی (برای مثال، شار) در سرتاسر فضای فاز مسئله می‎دهد. مونت کارلو اطلاعات را تنها درمورد تالی‎های معین و مشخصی که توسط کاربر پیشنهاد شده فراهم می‌کند.
وقتی روش‎های مونت کارلو و بسته ‎های گسسته مقایسه می‎شوند، اغلب گفته می‎شود که مونت کارلو انتگرال معادله ترابرد را حل می‎کند، در حالیکه بسته‎های گسسته انتگرالی- دیفرانسیلی معادله ترابرد را حل می‎کند. دو چیز درباره این عبارت گمراه کننده است. اول، انتگرال و انتگرال-دیفرانسیلی معادله ترابرد دو شکل متفاوت ازمعادله یکسان هستند ؛ اگر یکی حل شد، دیگری نیز حل می‎شود. دوم، مونت کارلو یک مسئله ترابرد را با شبیه‎سازی تاریخچه ذرات بجای حل یک معادله “حل می‎کند”. با روش مونت کارلو هرگز لازم نیست معادله ترابرد برای حل یک مسئله ترابرد نوشته شود. با این وجود، کاربر می‎تواند معادله ای را مشتق کند که چگالی احتمال ذرات را در فضای فاز توصیف کند ؛ این معادله تولیدی با انتگرال معادله ترابرد یکسان است.
روش بسته‎های گسسته تصور می‎کند فضای فاز به جعبه‎های بسیار کوچکی تقسیم می‎شود، و ذرات از یک جعبه به دیگری حرکت می‎کنند. در حد همانطور که جعبه‎ها بصورت تصاعدی کوچک می‎شوند، ذرات در حال حرکت از جعبه به جعبه بغلی مقدار زمان دیفرانسیلی برای حرکت از یک فاصله دیفرانسیلی در فضا سپری می‎شود. در حد این به انتگرال-دیفرانسیل معادله ترابرد , که مشتق فضا و زمان دارد، نزدیک می‎شود. در مقابل، مونت کارلو ذرات را بین رویدادهایی (برای مثال، برخوردها) انتقال می‎دهد که با فضا و زمان از هم جدا شده‎اند.
مونت کارلو یک دنباله خوب برای حل مسائل سه‎بعدی پیچیده، وابسته به زمان است. بدلیل اینکه روش مونت کارلو از جعبه‎های فضای فاز استفاده نمی‎کند، هیچ میانگین‎گیری تخمینی ملزومی‎در فضا، انرژی و زمان وجود ندارد.
۴-۱-۲- روش مونت کارلو
مونت کارلو را می‎تواند با کپی یک فرایند آماری بصورت نظری (از قبیل بر‎همکنش ذرات هسته‎ای با مواد ) استفاده کرد و بالاخص برای مسائل پیچیده‎ای که نمی‎توان با کدهای رایانه‎ای، که برای روش‎های قطعی استفاده می‎شود، مدل‎سازی کرد مفید است. رویدادهای احتمالی خاصی که شامل فرایندی است که بصورت پی‎در‎پی شبیه‎سازی شده‎اندمی‎شود. احتمال توزیع (پخش) این رویدادها را که بصورت آماری نمونه برداری شده تا کل پدیده‎ها را توصیف کند کنترل می‎کند. در کل، شبیه‎سازی بدلیل اینکه تعداد آزمایشات لازم برای توصیف کافی پدیده‎ها معمولا واقعا بزرگ است روی ارقام رایانه‎ای اجرا می‎شود. فرایندهای ساده شده آماری روی گزینش تصادفی شبه-اعداد استوار است. در ترابرد ذرات، تکنیک مونت کارلو بصورت برجسته ای واقع بین است(یک آزمایش نظری). این روش در واقع شامل دنبال‎کردن هر یک از تعداد بسیاری ذره از یک چشمه در تمام عمرش تا مرگش در برخی رده پایانی (جذب، نشت، وغیره. ). توزیع‎های احتمال بطور تصادفی با بهره گرفتن از داده ترابرد نمونه برداری می‎شوند تا نتیجه را در هر مرحله از عمرش تعیین کند.
رویدادها
گیراندازی فوتون
نشت فوتون
پراکندگی فوتون
نشت نوترون
گیراندازی نوترون
شکافت تولید فوتون
پراکندگی نوترون تولید فوتون
ماده شکافت پذیر
خلا
خلا
نوترون فرودی
شکل ۴-۱ روش مونت کارلو
شکل ۴-۱ پیشینه تصادفی نوترون فرودی روی یک تیغه از ماده‎ای که می‎تواند دستخوش شکافت شود را بیان می‎کند. اعداد بین ۰ تا ۷ بصورت تصادفی انتخاب شده‎اند تا مشخص شود چه برهمکنشی و کجا واقع شده است، و روی نقش‎ها (فیزیکی) و احتمالات(انتقال داده) حاکم بر فرایندها و مواد درگیر بنا می‎شود. در این مثال خاص، یک نوترون در رویداد ۱ برخورد انجام می‎دهند. نوترون در مسیر نشان‎دهنده پراکنده می‎شود، که بطور تصادفی از توزیع پراکندگی طبیعی گزینش می‎شود. همچنین یک فوتون تولید می‎شود و آنأ گیراندازی یا جذب می‎شود، برای آنالیزهای بعدی. در رویداد ۲، شکافت رخ می‌دهد، در نهایت از ورود نوترون، حاصل تولد دو نوترون خروجی و یک فوتون است. یک نوترون و فوتون برای آنالیزهای بعدی انباشته می‎شود. نوترون شکافت اول در رویداد ۳ گیراندازی می‎شود و پایان می‎یابد. حالا نوترون انباشته شده بازیافت می‎شود و، با نمونه برداری تصادفی، در رویداد ۴ از تیغه نشت می‎کند. فوتون شکافت-حاصل یک برخورد در رویداد ۵ دارد و در رویداد ۶ نشت می‎کند. فوتون باقی‎مانده و تولید‎شده در رویداد ۱ اکنون با یک گیراندازی در ۷ دنبال می‌شود. متوجه باشید که MCNP ذرات انباشته را همچنانکه ذره آخر در بانک ذخیره شده ذره اول بیرون شده است بازتولید می‎کند.
اکنون این پیشینه نوترون کامل است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:21:00 ق.ظ ]




بنابراین پوسته مخروطی کوچکترین مخروط محدب شامل C است.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

تعریف ۱-۱-۱۳: تابع نرم نامیده می شود ، هر گاه در شرایط زیر صدق کند :

و نیم نرم نامیده می شود اگر به ازای بردارهای غیر صفر ، صفر باشند .
تعریف ۱-۱-۱۳ : ماتریس مربعی حقیقی از مرتبه n را معین مثبت گوییم هرگاه :
الف) ماتریس A متقارن باشد .
ب) به ازای هر

همین طور ماتریس A را نیمه معین مثبت می نامیم هرگاه A متقارن باشد و

قضیه ۱-۱-۳ : فرض کنید معین مثبت باشد آن گاه A نامنفرد (معکوس پذیر) است [۵].
فصل ۲
توابع خود هماهنگ
در این فصل مفهوم تابع خود هماهنگ را بیان می‌کنیم. هدف، تعریف خانواده‌ای از توابع محدب و هموار مناسب جهت مینیمم سازی روش نیوتن است. برای یادآوری، یک گام روش نیوتن برای مسئله مینیمم سازی نامقید تابع محدب و هموار f را بیان می‌کنیم:
جهت یافتن تکرار نیوتن یک نقطه x، بسط تیلور مرتبه دوم f در x را محاسبه می‌کنیم، مینیمم مقدار (یعنی) را از این بسط را یافته و یک گام از x در راستای جهت اجرا می‌کنیم.
دو کاستی عمده در تجزیه و تحلیل همگرایی روش کلاسیک نیوتن وجود دارد. اولین کاستی از لحاظ عملی است ، برآورد پیچیدگی به عدد حالت هسین f و ثابت لیپ شیتز هسین آن وابسته است و در این صورت نمی توان تعداد گام های مورد نیاز را بدست آورد ؛ زیرا این ثابت ها به طور کلی ناشناخته اند.
دومین نقطه ضعف این است که در حالی که روش نیوتن مستقل آفینی است اما تجزیه و تحلیل کلاسیک روش نیوتن بسیار وابسته به مختصات استفاده شده درسیستم می باشد و با تغییر مختصات ، گرادیان وهسین نسبت به تبدیلات ثابت باقی نمی مانند ( ثابت لیپ شیتز و عدد حالت ماتریس هسین ) . در واقع توصیف کلاسیک روش تنها به تابع هدف وابسته نیست ، بلکه به انتخاب ساختار اقلیدسی استفاده شده بستگی دارد و متضاد با مستقل آفینی روش است.
بنابراین باید به دنبال تجزیه و تحلیل روش نیوتنی باشیم که مشابه روش خودش ، مستقل آفینی از تغییرات مختصات باشد. برای حل این مشکل ، توجه کنید که تابع هدف در هر نقطه x ساختار اقلیدسی را ایجاد می کند . برای تعریف این ساختار ، مشتقات مرتبه دوم f در x و در راستای جهت های g, h به عنوان ضرب داخلی بردار های g,h استفاده می کنیم :

چونf محدب است، ضرب داخلی همه خواص مورد نیاز را دارد. البته ساختار اقلیدسی محلی وابسته به x است. توجه کنید که ماتریس هسین f درx نسبت به ساختار اقلیدسی خوب است، یعنی ماتریس واحد است و عدد حالت آن یک است. نتایج کلاسیک روش نیوتن می‌گوید آنچه برای ما مهم است علاوه بر عدد حالت، ثابت لیپ شیتز ماتریس هسینf یا اندازه مشتقات مرتبه سومf است. حال چه اتفاقی می‌افتد اگر مقدار دوم را به ساختار اقلیدسی محلی که توسطf تعریف می‌شود وابسته کنیم؟ این کلید مفهوم خود هماهنگ است که توسط نستروف و نمیروسکی کشف شد.
۲-۱ تابع خودهماهنگ
قبل از تعریف توابع خود هماهنگ ، چند دلیل اهمیت آن ها را بیان می کنیم:

    • آن ها شامل توابع مانع لگاریتمی هستند که نقش مهمی در روش نقطه درونی برای حل مسایل بهینه سازی محدب دارند .
    • تجزیه و تحلیل روش نیوتن توابع خود هماهنگ به ثابت های ذکر شده وابسته نیست .
    • خود هماهنگی خاصیت مستقل آفینی را دارد، یعنی اگر یک تبدیل خطی از متغیر های تابع خود هماهنگ را در نظر بگیریم یک تابع خود هماهنگ بدست می آوریم. بنابراین برآورد پیچیدگی برای روش نیوتن به وسیله تابع خود هماهنگ ، مستقل از تغییرات آفینی مختصات است .

تعریف۲- ۱ -۱ : اگر Q مجموعه‌ای محدب، باز و ناتهی در باشد وF یک تابع محدب و هموار از مرتبه سوم که روی Q تعریف می‌شود .تابع F خود هماهنگ[۱۸] روی Q نامیده می‌شود اگر دارای ۲ خاصیت زیر باشد:
خاصیت مانع: در راستای هر دنباله که همگرا به نقاط مرزی Q است.

نامساوی دیفرانسیلی خود هماهنگ: F در رابطه زیر صدق کند.
(۲-۱)
به ازای هر و . [۲]
یادآوری : مشتق k ‌ام F درx در راستای جهت‌های به صورت زیر است .

ممکن است سوال کنید چرا ثابت ۲ را در نظر می‌گیرید (چه جادویی در ۲ است)؟
جواب: در واقع این ثابت برای راحتی انتخاب شده است، به عبارت دیگر برای ساده کردن فرمول های بعد از آن است و هر ثابت مثبت دیگری می توان به جای آن استفاده کرد. به عنوان مثال ، فرض کنیم تابع F که در رابطه زیر صدق کند:

با ثابت مثبت . می‌توانید ضریب را در نظر بگیرید و ببینید که در رابطه (۲-۱) صدق می‌کند پس انتخاب ضریب در (۲-۱) هیچ اهمیتی ندارد. این انتخاب نشان می‌دهد که انگیزه‌ای برای ساخت تابع است که نقش مهمی برای برآورد کردن رابطه (۲-۱) بدون هیچ مقیاسی دارد.
مثال۲-۱-۱: یک تابع محدب و مرتبه دوم به شکل روی (به خصوص شکل خطی روی ) خود هماهنگ است.
واضح است زیرا طرف چپ رابطه (۲-۱) همواره صفر است (مشتق سوم برابر صفر است) .
مثال ۲-۱-۲ : تابع روی خود هماهنگ است

۲-۲ ترکیب قواعد اولیه
تعداد مثال‌ها را می‌توان به راحتی با بهره گرفتن از قوانین ترکیبی ساده زیر افزایش داد:
گزاره ۲-۲-۱. الف) ]ثبات نسبت به تعویض آفینی آرگومان[
اگر Fروی خود هماهنگ باشد و آن‌گاه نیز خود هماهنگ است.
ب) ]ثبات نسبت به ضرب و جمع[ اگر ‌ها توابع خود هماهنگ روی دامنه‌های محدب باشند و حقیقی فرض کنیم ناتهی است . آن‌گاه تابع

خود هماهنگ است.
ج) ]ثبات نسبت به جمع مستقیم[ اگر ‌‌ها روی دامنه‌های محدب و باز خود هماهنگ باشند ، آن‌گاه تابع

خود هماهنگ است.
برهان: با بهره گرفتن از تعریف ثابت می‌شود. برای نمونه، قسمت (ب) را ثابت می‌کنیم. چون ‌ها دامنه محدب و باز با اشتراک غیرتهی Q است پس، Qیک دامنه محدب و باز است. علاوه بر اینF روی Q، محدب و هموار است، برای اثبات خاصیت مانع ، چون ‌ ها محدب هستند ، از پایین روی هر زیر مجموعه کراندارQ ، کراندارند. این نشان می‌دهد که اگر دنباله همگرا به نقاط مرزی Q باشد آن‌گاه همه دنباله های از پایین کراندار است و حداقل یکی از آن‌ها واگراست (چونx به مرز یکی از مجموعه‌های متعلق است) پس .
برای اثبات (۲-۱) نامساوی‌های زیر را اضافه می‌کنیم:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:21:00 ق.ظ ]




همانطور که قبلاً چند جا اشاره وار ذکر شد،غریزۀ بودن و هستْ داشتن در ذات و سرشت انسان همواره فعّال و در جریان است.حس حیات و بقا در نهاد انسان،باعث شده است که او خود را جاودانه و همیشگی پندارد و حتی مرگ را آغاز حیات دوبارۀ خود تلقّی کند.این حسِ درونی سبب شده است تا انسان فنا و نیستی ای را برای خود متصوّر نباشد:

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

انفعال هستی از ما بر ندارد مرگ هم خاک اگر گردیم آبی در نظر داریم ما
(کلیّات بیدل، ج۱، ص۵۶)
گاهی انسانها پیش خود می گویند؛وقتی که می میریم،چه لزومی دارد که دنبال فلان خواسته و آرزو برویم.گاهی نیز شاعران مرگ اندیش انتظار دارند که انسان با اطلاع از اینکه می میرد،تنها به انتظار مرگ بنشیند و مرگ و عدم خود را تصوّر کند. امّا حس ماندگاری و بودن همواره اندیشه های مرگ و نیستی را در انسان به عقب می راند و نیروی هست بودن را در او زنده نگه می دارد. درست است که انسان به مرگ خود واقف است، امّا مرگ باعث از بین رفتن اندیشه و حس بودن در او نمی شود. اندیشۀ حیات داشتن از مرگ هم می گذرد تا خود را جاودانه و بی مرگ بداند و تصوّر کند.در نتیجه انسان با وجود درک مرگ، دست از آرزو پروری که نشانۀ زندگی و تداوم زندگی خواهی است، بر نمی دارد:
در نظر داریم مرگ و از امل غافل نه ایم پیش پا دیدن نشد مانع خیال دور را
(همان، ج۱، ص۱۲۷)
گاهی از اشارات شاعران می توان به عدم تصوّر فنا و نیستی انسان نسبت به خود پی برد.او پیوسته تداوم حیات و جولان زندگی را در فکر و ذهن خود می پروراند.حتّی مرگ هم مانع از افول و زوال این حس و اندیشه در او نمی شود.بنابراین به بودن خود بعد از مرگ می اندیشد و فکر می کند:
بعد مرگ اجزای ما طوفانی موج هواست تا نپنداری که ما را خاک گشتن لنگرست
(همان، ج۱، ص۴۳۷)
شور و عشق به بودن و زندگی داشتن باعثِ کشش انسان به سوی مرگ می شود. تا مفهوم و معنای خود را بر مرگ تحمیل کند و آنرا نیز زندگی پندارد. به گونه ایی که این میل و غریزه در انسان به تدریج در صدد محو و نابودی مفهوم فنا و نیستی از ذهن و درون او است. عشق انسان به بودن مرگ را به بی مرگی تبدیل می کند.
شور جاودانگی و بقا در ذات انسان سرشته است. بیدل به نکته های ظریفی از اندیشه های نهفته در آرمان انسان اشاره می کند. یکی از این موارد، حسّ جاودانگی خواهی در نهاد انسان است:
اگر جوش بقا نبود، فنا هم نشئه ای دارد کم از قلقل مدان، آهنگ بشکن بشکن مینا
(بیدل، کلیّات، ج۱، ص۲۷)
یاد فنا و نیستی است که در انسان سوز و گدازی ایجاد می کند و در دل او ترس و هراسی می افکند تا به پروردن و خلق اندیشه های بقا و هستی بعد از مرگ بپردازد. تا اندیشۀ نیستی انسان را نیازارد، روی به آوردن اندیشۀ هستی و هست داشتنِ بعد از مرگ نمی آورد. یاد فنا همواره آزار دهندۀ انسان است. انسان، طالب بقاست و ناراحتی او از فنا دلیلی بر آنست:
در شــکـنـج زنــدگـی مـی سـوزدم یـاد فـنا نیـم بـسمل را تـغافل های قـاتـل آتـش است
می رویم آنجا که جز معدوم گشتن چاره نیست کاروان ها خار و خس، دربار و منزل آتش است
(همان، ج۱، ص۲۲۰)
کشمکش دو حسِ هستی و نیستی در انسان
انسان همواره با تضاد و تنش دو اندیشۀ بقا و فنا و هستی و نیستی روبروست.مرگ همواره بر انسان تصوّر و حس فنا و نابودی القاء می کند.اما در مقابل آن، انسان به خلق اندیشۀ بقا و ماندگاری خود دست می زند.چرا که از نیستی احساس بیزاری و ترس و بی معنایی می کند.انسان هیچگاه نسبت به خود تصوّر پایان و زوال ندارد.باور به حیات بعد از مرگ در اندیشه ها و جهان بینی های اقوام و ادیان مختلف بشری به این مدّعا مهر صحت می گذارد.ترس از مرگ، انسان را به جاودانه اندیشی وامی دارد.
وقتی به نیروهای متعارض در وجود انسان می اندیشیم، دو نیروی متضاد و اصلی در نهاد انسان هست که پیوسته در کشاکش با هم اند و در تلاش برای غلبه به یکدیگر به سر می برند. این دو نیرو همواره در پی آنند که خود را بر اندیشه و ذهن و احساسات روحی انسان تحمیل کنند. این دو نیرو یکی اروس(عشق) و دیگری تاناتوس(مرگ) هستند[۱۱۲]. نیروی عشق همواره بعد از القای احساسات منفی از جانب نیروی تاناتوس، عمل زنده کنندۀ حس بودنْ را انجام می دهد. عمل خنثی کننده و جبران را بر عهده دارد. نیروی عشق مانعی است بر سر راه شکل گیری افکار منفی و قهقرایی در نهاد انسان. این نیرو، پیوسته، اندیشۀ مرگ و نیستی را از ذهن و تصوّر انسان واپس می زند. در هنگام ناامیدی، یأس و اندوه که احساسات ناشی از غلبۀ اندیشۀ مرگند، نیروی عشق امید، آرزو و اشتیاق به بودن را در نهاد انسان زنده می کند. اگر نیروی مرگ تسلیم است، نیروی عشق، مبارزه و عصیان را القا می کند. در حقیقت نیروی عشق کشنده و نابود کنندۀ تصوّر مرگ است. به همین خاطر اروس یا عشق همان زندگی است. افول هریک در گرو چیرگی دیگری است. این است نزاع و جدال مرگ و زندگی در نهاد انسان.کشمکش حسِ بقا و هستی با فنا و نیستی در درون انسان با غلبۀ حس و اندیشۀ بقا و تداوم هستی همراه است.او به تدریج اندیشۀ فنا را به هستی و ماندگاری بدل می کند. پذیرش نیستی از سوی انسان مسئلۀ غیر ممکن و غیر قابل هضم می نماید.به همین خاطر است که همواره اندیشۀ جاودانگی در فکر و ذهن او وجود داشته است و همواره به ماندگاری و بقای خویش بعد از مرگ اندیشیده و معتقد بوده است.زمانی هم که فرد در مرگ اندیشی حالت نیستی به او دست می دهد و روحیۀحس هستی و بودن در او کاسته و دچار یأس فکری می شود، باز حکایت از ناراحتی و نارضایتی انسان از مرگ است. شکّ و تردید فرد نسبت به بقای خود در مرگ اندیشی،نشان دهندۀ وجود تصوّر جاودانگی و انتظار ماندگاری و پایداری بودن در نهاد فرد و نگرانی و دغدغۀ او از نیستی است. وقتی انسان از مرگ به به خاطر فنا می ترسد،آیا جز نشان دهندۀ میل انسان به بودن و هستْ داشتن است؟
دل مرده غافل افتاد ز مآل کار هستی سر زنده ای ندارد که غم فنا ندارد
(بیدل، کلیّات، ج۱، ص۵۹۳)
باید توجه داشت،هنگامی که شاعر می گوید:
زندگی دارد چه مقدار انتظار تیغ مرگ اندکی تا سر گردان شد خم به گردن رسد
(همان، ج۱، ص۷۰۷)
درست است از بی ارزشی زندگی ای که به مرگ می انجامد،حرف می زند؛اما ستایش مرگ و نفی زندگی نیست. بلکه نشان دهندۀ بیان اندوهناک و توأم با حسرت او، و نیز تمایل و آرزوی داشتن زندگی دائمی در اوست.او از آگاهی به بی مقداری زندگی شاد نیست،بلکه بیانگر اشتیاق او برای زندگی با مقدار است. مثلاً وقتی عرفا از بی ارزشی زندگی دنیایی صحبت می کنند،مقصود آن نیست که می خواهند نیست و نابود شوند و به نیستی دعوت کنند،بلکه بر تمایل آنها به هستی و حیات با ارزش دلالت دارد.تمام اینها بر زندگی خواهی و حس بودن و ماندگاری، در وجود انسان دلالت می کند.می توان یکی دیگر از نشانه های تمایل انسان به تداوم زندگی و ماندگاری حیات را در به تأخیر انداختن یاد مرگ مشاهده کرد.عمل تأخیر یعنی بی میلی به مرگ اندیشی و غفلت از آن و اکراه از یاد کرد آن.چرا انسان از اندیشیدن به مرگ طفره می رود؟آیا دلیلی جز این می تواند داشته باشد که او نمی خواهد مرگ باشد؟همین مطلب خود بیانگر میل انسان به بودن و باقی ماندن در عرصۀ وجود و هستی است.
انسان به دنبال فاصله ایجاد کردن، ما بین خود و مرگ است.او این کار را با امل و آرزو که باعثِ فاصله و دور شدنِ انسان از مرگ اندیشی می شود،انجام می دهد که نتیجۀ آن غفلت از مرگ و آسودگی فرد است. یکی از اسبابِ غفلت از مرگ امل پروری است که بیدل، ضمنی، بدان اشاره دارد:
غافل از مرگ به افسون امل نتوان زیست شانه دارد نفس صبح بگیسوی چراغ
(بیدل، کلیات، ج۱، ق۲، ص۹۷۹)
ذکر این نکته لازم است که برداشت ما از غفلت صرفاً در جهت اثبات تمایل انسان به بودن و حیات خواهی است نه تأیید غفلت ورزی انسان. یعنی به درون کاوی هدف مقولۀ غفلت ورزی انسان از مرگ اشاره کرده ایم. امّا غفلتی که شاعران آنرا مذموم و ناپسند دانسته اند،غفلتِ ناشی از وابستگی فرد به خواسته های دنیایی است.به گونه ایی که زندگی فرد را تکراری و منفعل کرده باشد.در این حالت مرگ اندیشی نه تنها باعثِ یأس و ناامیدی در فرد نمی شود، بلکه منجر به بیداری و تحوّل فکری – روحی در او، و پرهیز از تکراری بودن زندگی می شود.
امل و آرزو موجبات سرگرم شدن و دل مشغولی به اسباب دنیایی را فراهم می کند که منجر به غفلت انسان از مرگ اندیشی می شود.به همین علّت است که عارفان لازمۀ یاد کرد مرگ و به دنبال آن درک حقیقت را در ترک و چشم پوشی از اسباب دنیایی و ترک تمایلات نفسانی می دانند:
عالمی را دستگاه از مرگ غافل کرده است بنگ دارد هرچه می بینی درین گلزار سبز
(همان، ج۱، ق۲، ص۸۹۵)
در کل غفلت از مرگ ناپسند و نکوهیده است. چرا که ناآگاهی و بی معرفتی نسبت به هستی خود و زندگی را در پی دارد. چون زندگی زمانی ارزش می یابد که در مرگ اندیشی سپری شود.مرگ باعث شده است که زندگی در نگاه فرد ارزش و مقدار پیدا کند. بنابراین انسان تا زمانی که به مرگ نیندیشد،قدر و ارزش عمر و زمان را نمی داند.
زندگی مفتست اگر بی فکر مردن بگذرد شعلۀ خود را بیابان مرگ خاکستر مکن
(همان، ج۱، ق۲، ص۱۲۵۴)
در مرگ اندیشی فرد به یاد زمان و عمر خود می افتد که روزی پایان می یابد،در این حال فرد به ارزش آن پی می برد و در جهت استفادۀ بهینه از لحظه های عمر خود بر می آید.حتّی فرد در مرگ اندیشی است که به زمان های از دست رفته پی می برد و به یاد لحظاتی از عمر خود می افتد که بیهوده هدر رفتند.نیز در مرگ اندیشی است که غبطه و حسرت جوانی را می خوریم و دچار حس نوستالوژی می شویم.«وقتی من به حال احتضار بیفتم، به خاطر لحظاتی از عمر خود که به طور شایسته از آنها استفاده نکرده ام تأسف می خورم»[۱۱۳].
زندگی از نگاه مرگ
انسان نمی تواند بدون در نظر گرفتن مرگ زندگی را توصیف کند.او زمانی که می خواهد در رابطه با زندگی اظهار نظر کند،مفهوم و زمان مرگ را در ذهن دارد و آنرا از جلوی چشم خود می گذراند. بنابراین مرگ و مرگ اندیشی در نگاه انسان به زندگی نقش اساسی دارند و بر چگونگی نگرش او به زندگی مؤثر است. انسان وقتی از تلخی زندگی می نالد که با وجود مرگ در زندگی شادی و خوشحالی ای نمی بیند.گرچه از ناگواری و تلخیِ زندگی نالیدن می تواند دلایلی دیگری چون فقر و تنگدستی داشته باشد.
زندگی تلخست از تشویش و پریشانی مرگ آه از فکر ادائی آنچه وامش کرده ایم
(بیدل، کلیات ج۱، ق۲، ص۱۱۳۶)
هستی و نیستی
کسی در ادبیات فارسی یافت نمی شود که به اندازۀ بیدل به فنا اندیشیده باشد و از فنا و عدم و نیستی سخن گفته باشد. از الفاظی که بیدل به کار می برد چنین برداشت می شود که او نسبت به حیات دوباره بی اعتقاد است. او همواره انسان را راهی عدم می داند اما هیچ جا سخنی از زنده شدن دوبارۀ او به میان نمی آورد:
منـزل عـدم و جـاده نـفـس، مـا هـمـه رهرو رنـج عـبثی می کشد این قافله با هیچ
جان هیچ و جسد هیچ و نفس هیچ و بقا هیچ ای هستی تو ننگ عدم، تا به کجا هیچ
(همان، ج۱، صص۴۷۲و۳)
هیچستانی که بیدل به راه انداخته بوی پوچی می دهد. اندیشۀ نیستی و فنا آنقدر بر بیدل چیره شده است که حتی هستی و زندگی کنونی را عدم می خواند. دقیقاً نمی توان فهمید که برای چه او هستی کنونی را عدم می خواند و منظور از عدم و فنایی که استعمال می کند، چیست؟
امکان دارد که عدم برای او القای هستی واقعی کند و این هستی را که غیر حقیقی است، عدم به شمار آورد. یعنی برای او مفهوم عدم و هستی جابجا شده باشند. یا آن دو را به جای هم بکار ببرد. عدم را به جای هستی و هستی را به جای عدم. می توان گفت که منظور او از فنا، فنای عرفانی است که بقا و هستی واقعی را در پی دارد.
از ره غفلت، عدم را هستی اندیشیده ایم مشبهه تقریریم و استفهام ما انکاری است
(بیدل، کلیّات، ج۱، ص۴۲۷)
بیدل وجود عالم را وجودی خیالی و وهمی قلمداد می کند و فنا و نیستی را جوهرۀ ذاتی این عالم خیالی می داند. او «تنها حضرت حق را دارای وجود حقیقی قائم به ذات می داند و وجود عالم را سایۀ وجود حق و وابسته به او که در ذات خود ناپایدار و به عبارت دیگر وهم و خیال است، می داند»[۱۱۴]. اگر بخواهیم مفهوم عدم و نیستی را در اشعار بیدل مشخّص و معیّن کنیم، باید آنرا در تقابل با هستی قرار دهیم. بیدل در اشعارش صفاتی را که در پیوند با هستی ذکر می کند، خیال، توهّم، وهم، پوچ و… است. او با این صفات می خواهد یک چیز را بگوید، آنهم غیر حقیقی بودنِ هستی ای است که ما آنرا حقیقی تصوّرش می کنیم. هستیِ موجود را نیستی می داند. در مقابل، عدم و نیستی آن مفهومی واقعی از هستی را دربردارد که مدّنظر بیدل است. یعنی او آن تصوّر از هستی که دیگران نسبت به این عالم دارند، نسبت به عدم و نیستی دارد:
از عدم جویید صبح ای عاقلان! عالمی اینجا شب تار است و بس

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:21:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم