کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



اما طی گزارشی که در نوامبر ۲۰۱۲ در پروژه‌ی دموکراسی در خاورمیانه تحت عنوان «یک سال بعد» منتشر شد مشخص گردید که دولت بحرین از ۲۶ توصیه‌ای که در گزارش کمیسیون مستقل تحقیق مطرح‌شده بود تنها به سه مورد آن به‌طور کامل متعهد شده بود و مابقی توصیه‌ها یا قابلیت اجرا نداشتند یا اینکه در دست بررسی بودند.درنهایت اینکه دولت در خصوص ۶ توصیه‌ی کلیدی این گزارش که شامل :

    • پاسخگویی مسئولان دولتی
    • غیرقانونی دانستن شکنجه و نقض حقوق بشر
    • آزادی زندانیان سیاسی
    • پیشگیری از تحرکات فرقه‌ای
    • حذف سانسور
    • برقراری آزادی بیان

بودند هیچ اقدامی از جانب دولت بحرین انجام نگرفته بود. (Coates Ulrichsen, 2013: 5)
در گزارش دیگری که از سوی سازمان عفو بین‌الملل در نوامبر ۲۰۱۲ در سالگرد انتشار گزارش کمیسیون تحقیق مستقل بحرین منتشرشده بود این مسئله را مطرح کرد که میراث و نتایج اصلاحاتی که بعد از انتشار گزارش کمیسیون مستقل ایجادشده بود به سرعتت در حال محو شدن بودند.زیرا طرح‌هایی چون لغو شکنجه و بازداشت فعالان و ممنوعیت تظاهرات دوباره در این کشور اجرایی شده بود.اما در این میان برگزاری دوباره گفتگوهای ملی در فوریه ۲۰۱۳ و انتخاب ولیعهد به‌عنوان معاون نخست‌وزیر روزنه‌های امیدی را برای دست‌یابی طرفین به توافق روشن ساخت. (Amnesty, 2012: 36)

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

به دلیل وجود شکاف‌های اقتصادی و سیاسی گسترده میان شهروندان بحرینی و عدم فقدان انگیزه لازم برای انجام اصلاحات و حضور نیروهای عربستانی در این کشور نه‌تنها باعث گسترش فرقه‌گرایی در این کشور شد بلکه منجر به رادیکالیزه تر شدن فضای اعتراضی در این کشور شد و درنهایت منجر به انجام اقدامات خشونت‌آمیز مانند بمب‌گذاری در روستای آل اکر در ۹ آوریل ۲۰۱۲ و بمب گذاری خودرو در جریان مسابقات فرمول یک بحرین در سال ۲۰۱۳ شد. (Coates Ulrichsen, 2013: 7)
۴-۴- ارزیابی سیاست خارجی عربستان سعودی در قبال تحولات بحرین
قبل از آنکه به بررسی واکنش‌های عربستان سعودی به تحولات بحرین بپردازیم باید در ابتدا مبانی و اصول سیاست خارجی این کشور را شرح دهیم تا بتوانیم به درک درستی از واکنش عربستان در قبال تحولات منطقه دست‌یابیم.
۴-۴-۱- مبانی و اصول سیاست خارجی عربستان
تحولات جهان عرب در سال ۲۰۱۲ به‌عنوان یک شگفتی برای کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس محسوب می‌شد و هر یک به شیوه‌ای گوناگون و مطابق با منافع ملی خود در قبال آن اقدام به ایفای نقش نمودند. عربستان سعودی نیز در این تحولات به دنبال آن بود تا با بهره گرفتن از ثروت حاصل از فروش نفت سیاست خارجی موردنظر خود را شکل دهد تا از این طریق ثبات داخلی خود را تضمین کند . (Haykel,2013:2)
عربستان که سیاست محافظه‌کارانه و الگوی امنیتی مبتنی بر اسلوب مدارا و کاهش دشمنی را با دیپلماسی ریالی از دهه ۵۰ میلادی و حتی قبل از آن به اجرا می‌گذاشت پس از بحران عراق و تغییر در ساختار سیاسی این کشور به سود نیروهای نزدیک به ایران، کنار گذاشت و سعی کرد، عملکرد خود را برای احیا موازنه سابق باسیاست خارجی تهاجمی دنبال کند. پس‌ازاین دوره ما شاهد تغییر در سیاست خارجی عربستان به شکل واضح‌تری هستیم. ریاض بر اساس سیاست خارجی محافظه‌کارانه در راستای حفظ وضع موجود تلاش می‌کرد تا مانع از برهم خوردن موازنه در محیط امنیتی خود به‌ویژه در منطقه شود. اما پس از تغییر در موازنه که ناشی از خلأ قدرت در عراق و ظهور «هلال شیعی» در خاورمیانه بود ، نگرانی از نقش ایران در نزد نخبگان سیاسی سعودی را افزایش داد. ازنظر آن‌ها حضور روزافزون ایران در مسائل که به‌طور سنتی مربوط به جهان عرب می‌شده، بسیار نگران‌کننده است.(برزگر،۱۳۸۸: ۱۱۸)
۴-۴-۲- الگوی سیاست خارجی عربستان
سیاست و حکومت در عربستان سعودی حول آل سعود شکل‌گرفته و استمرار یافته است.گرد نانمن معتقد است که دو هدف اصلی حاکمان سعودی در حیطه سیاست خارجی عبارت‌اند از:

    1. امنیت داخلی؛
    1. امنیت خارجی. به‌علاوه راه پیگیری هدف دوم ازنظر وی تا حدود زیادی توسط هدف اول تعیین می‌شود. (احمدیان،۱۳۹۰: ۷۹)

اگرچه دو هدف غیر اعلانی مذکور از جایگاه محوری در نگرش سعودی به سیاست خارجی برخوردارند، می‌توان چهار هدف اصلی سیاست خارجی عربستان را چنین خلاصه کرد:

    1. رشد و توسعۀ اقتصادی، حفظ تمامیت ارضی و حاکمیت ملی؛
    1. تقویت و تحکیم همبستگی عربی- اسلامی با محوریت عربستان سعودی و حمایت سیاسی و اقتصادی از اقلیت‌های همسو با ایدئولوژی این کشور.
    1. همکاری باقدرت های بین‌المللی و منطقه ای برای حفظ وضع موجود و پیشبرد فرایند صلح در خاورمیانه.
    1. حفظ جایگاه برتر در بازارهای جهانی نفت و پیشگیری از کاهش شدید قیمت نفت. ( احمدیان ۱۳۸۹: ۵۵)

در پیگیری اهداف اعلانی و اعمالی سیاست خارجی عربستان، اولویت‌های کاملاً مشخصی دنبال می‌شود. این اولویت‌ها به ترتیب اهمیت عبارت‌اند از: شبه‌جزیرۀ عربستان،جهان عرب، جهان اسلام و سپس عرصۀ بین‌المللی. ریاض تهدید علیه محور نخست را تهدید علیه امنیت ملی خود می‌داند و حاضر است برای پیشگیری از آن به جنگ متوسل شود. (احمدیان،۱۳۹۰: ۸۰)
ریاض سیاست خارجی خود را بر اساس ارائه اسلام برای رهبری برجهان اسلام بنانهاده و با توجه به علائق ایدئولوژیک سعی دارد تا اسلام غیرانقلابی را ترویج کند تا این‌گونه به حفظ طبیعت رژیم حاکم نیز کمک کرده باشد.(زراعت‌پیشه،۱۳۸۴: ۲۲۲)
عربستان سیاست خارجی خود را در این سه حوزه اجرایی می‌کند :

    • منطقه‌ی خلیج‌فارس ؛ که از آن به‌عنوان قلب استراتژی منطقه‌ای عربستان یاد می‌کنند که از نفوذ گسترده‌ی خویش در سازمان شورای همکاری خلیج‌فارس اجرایی می‌کند.
    • محدوده‌ی عربی ؛ که عمق استراتژیک قومی (عربی) است که عربستان با اتحادیه عرب ، آن را اجرایی می‌کند و به دلیل اینکه قومیت عربی در داخل این کشور که به شکل قبیله محوری اداره می‌شود تنها عامل وحدت است، دارای اهمیت بالایی است.(تافلو،۱۳۸۹: ۱۳۰)
    • دایره اسلامی نیز عمق استراتژیک معنوی سیاست خارجی سعودی‌ها است. این استراتژی از طریق سازمان کنفرانس اسلامی با تبلیغ و حمایت مالی از گروه‌های مذهبی و ترویج نگاه مذهبی نزدیک به حاکمیت عربستان به اجرا گذاشته می‌شود. (زراعت‌پیشه،۱۳۸۴: ۲۲۹)

بنابراین تحولات جدید خاورمیانه منجر به شکل‌گیری مشکل در عرصه‌ی سیاست منطقه‌ای عربستان شد که از آن تحت عنوان «بحران سیاست خارجی عربستان سعودی»نام‌برده می‌شود. این کشور که درگذشته به داشتن سیاست خارجی محافظه‌کارانه و میانه‌رو مشهور بوده است، بعد از تحولات اخیر منطقه شاهد اتخاذ سیاست خارجه تهاجمی از جانب این کشور هستیم.این سیاست خارجی جدید برای حفظ امنیت رژیم این کشور است زیرا با توجه به گسترش امواج خیزش‌های مردمی در منطقه این سیاست را تنها راه‌حل برای خروج از بحران تشخیص دادند. یکی از راه‌هایی که سعودی‌ها برای توجیه این سیاست خارجی اتخاذشده مطرح کردند ، طرح یک تهدید منطقه‌ای بوده است. به‌طوری‌که با مطرح کردن مسائل فرقه‌ای و قومی و تمرکز بر روی ایران ، آن را به‌عنوان تهدید منطقه‌ای مطرح می‌کنند ، تا از این طریق بتوانند یک ائتلاف منطقه‌ای علیه ایران ایجاد کند تا هم ضمن محدود کردن این رقیب سنتی بتوانند نگاه‌ها را از مسئله‌ی دموکراسی خواهی و تحولات منحرف کنند. (موسوی ، ۱۳۹۱: ۱۴۴)
بسیاری تغییر سیاست عربستان از میانه‌روی و دوری از تنش‌های منطقه‌ای به‌سوی مداخله‌گرایی و خود درگیر سازی را عاملی برای تنش‏ بیشتر در منطقه‏ و درگیر سازی عربستان و سایر کشورهای منطقه با بحران‌های داخلی ارزیابی می‌کنند. عربستان سعودی در منطقه خاورمیانه به‌عنوان کشوری شناخته می‌شود که از سیاست میانه‌روی پیروی می‌کند. رهبران این کشور تحت تأثیر این سیاست ترجیح می‌دادند که از تغییرات و تحولات ناگهانی در سطح منطقه حمایت نکنند و خود را در معرض خطرات و تهدیدات سیاسی و نظامی قرار ندهند. بااین‌حال روندهای موجود به‌ خصوص سیاست متناقض و مداخله ‏گرایانه عربستان سعودی در قبال تحولات جهان عرب به‌ویژه در قبال بحرین و سوریه نشان‌گر آن است که در شرایط کنونی رهبران سعودی، تداوم چنین سیاستی را در راستای منافع استراتژیک خودارزیابی نمی‌کنند. (ترابی،۱۳۹۱)
تحلیل گران استراتژیک و مفسران سیاسی مداخله‌ی نظامی عربستان در بحرین را از زوایای مختلفی چون محاسبات سیاسی داخلی و منطقه‌ای ، ضرورت‌های استراتژیک و رقابت منطقه‌ای این کشور با ایران در سرتاسر خلیج‌فارس تبیین می‌کنند.برای درک بهتر اقدامات عربستان در تحولات انقلابی خاورمیانه و به‌ خصوص لشکرکشی به بحرین و سرکوب قیام‌های مردمی در این کشور می‌بایست به بررسی تحولات خاورمیانه بعد از سال ۲۰۰۳ بپردازیم.در ماه مه ۲۰۰۳ با حمله‌ی آمریکا به عراق و کنار رفتن صدام و به‌تبع آن روی کار آمدن شیعیان در این کشور ماتریس منطقه‌ای تغییر یافت و بر قدرت منطقه‌ای ایرانی افزود که توانسته بود درزمینهٔ ی هسته‌ای نیز پیشرفت‌هایی داشته باشد و جایگاه ایران را به‌عنوان قدرت منطقه‌ای افزایش دهد. ( Nuruzzaman, 2013: 362)
از طرف دیگر این افزایش قدرت منجر به کاهش قدرت منطقه‌ای عربستانی شد که در این دوران متحد، مصر نیز با کاهش قدرت مواجه شده بود.درواقع بزرگ‌ترین متنفع از اقدامات آمریکا در افغانستان و عراق ، ایران بوده است.چراکه با این اقدامات دو تهدیدی در شرق و غرب این کشور خنثی شدند.(صدام حسین در غرب و حکومت طالبان در شرق ایران).از طرف دیگر تمامی دولت مردانی که اکنون در بغداد در رأس حاکمیت هستند در سال‌های ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰ پناهندگی سیاسی در ایران را تجربه کرده‌اند. لذا مجموعه‌ی این عوامل سبب خشم دولتمردان سعودی شده است و زمینه را برای تغییر سیاست این کشور فراهم کرد. ملک عبدالله پادشاه عربستان به خاطر ترس از تغییرات دموکراتیک سرسختانه به دفاع از رژیم‌های خودکامه در منطقه خلیج‌فارس می‌پردازد.لذا برای معکوس ساختن روند جنبش‌های حامی دموکراسی در منطقه مبادرت به استفاده از زور نمود.از نگاه عربستان بحرین ، به‌عنوان زمین نبرد برای حفظ وضع موجود و جلوگیری از وقوع هرگونه تهدید علیه منافع منطقه‌ای عربستان تفسیر می‌شود.. ( Nuruzzaman, 2013: 367)
شکاف دولت و جامعه در کشورهای عرب منطقه، در طول دهه های گذشته با توجه به سیاست‌های تبعیض‌آمیز خاندان حاکم بسیار تشدید شده و برخی اصلاحات ظاهری هم نتوانسته به تعدیل چالش مشروعیت این رژیمها کمک کند. با ورود موج بیداری اسلامی از ۱۴ فوریه ۲۰۱۱ به بحرین ، مردمان این کشور متأثر از جنبش‌ها و بیداری اسلامی برخاسته از تونس و مصر در خیابانها، شروع به اعتراضات نمودند و این نارضایتیها، بر محورهایی چون حکومت انتخابی ، آزادی مطبوعات ، پایان تبعیض مذهبی و حق برخورداری از تشکلها و سازمانهای سیاسی استوار بوده است.Bayat, 2011:103) )
عربستان تحولات بحرین را، به‌عنوان خط مقدم رستاخیز شیعی در استان‌های شرقی خود قلمداد میکند ؛ که شعله‌های این موج می‌بایست با توسل به سرکوب و کشتار شیعیان در بحرین در نطفه خفه شود؛ تا از چالش جدی در فضای سیاسی عربستان و گسترش این تعارضات به مناطق شرقی این کشور جلوگیری شود . رژیم‌های خودکامه عرب حوزه خلیج‌فارس و شبه‌جزیره عربستان، نیز این احساس خطر را از جانب رژیم‌های سلطنتی مطلقه و در اصل استبدادی و مقتدر خویش می‌بینند؛ که علت این نگرانی را، خطر از دست رفتن قدرت و بقای خود می‌دانند. (Gregory, 2010:10) واکنش عربستان سعودی نسبت به تحولات بحرین ناشی از رویکرد ضدانقلابی این کشور نسبت به تحولات انقلابی خاورمیانه بوده است. (Katzman, 2012: 9)
سیاست خارجی عربستان تا حد زیادی مأموریت و اصول خود را در مهار با تهدیدات انقلابی جهان عرب متمرکز کرده است. برداشت وهابی گری از اسلام سنی نقش عمده‌ای نه‌تنها در قالب هویت‌های فردی و جمعی بلکه در تحکیم ارزش‌های ملی عربستان نقش اساسی داشته است. در مورد بحرین، برخی از حاکمان سعودی، مسئولیت حمایت از نظم منطقه‌ای و محافظت از ساختار موجود در کشورهای عرب خلیج‌فارس را بر عهده داشته که مهار ایران و جلوگیری از افزایش نقش این کشور در ساختار سیاسی منطقه از اهم سیاست هستی شناختی سعودی است. (ابراهیمی،۱۳۹۱: ۳)
این کشور امروزه ، سیاست مقابله با انقلاب‌ها را در منطقه (به‌ویژه در قبال تحولات بحرین) در دستور کار خویش قرار داده و به سرکوب و کشتار هر چه بیشتر مردم میپردازد و در نزاع داخلی بین خاندان سنی مذهب آل خلیفه و اکثریت شیعه در بحرین مداخله کرده و این مداخله را تحت پوشش تقاضای رژیم آل خلیفه ( به‌عنوان عضوی از سازمان شورای همکاری خلیج‌فارس ) از این شورا برای حمایت از این کشور در قبال تهدیدهای خارجی ، قرار داده است . به عقیده غسان سلامه که می‌گوید ؛ تحت تأثیر سه عامل قدرت مالی ، مماشات با غرب و قدرت گیری در منطقه نوعی امپریالیسم فرعی در منطقه بروز کرده است و ازنظر وی عربستان سعودی رهبری این امپریالیسم فرعی را یدک می‌کشد . با این رویکرد، خاندان آل سعود به خود اجازه دخالت در امور کشورهای دیگر را می‌دهند و به کشتار شیعیان دست می‌زنند. در حقیقت باید این امپریالیسم فرعی را ابزاردست آمریکا دانست؛ که خواهان حفظ وضع موجود در منطقه برای دست‌یابی به منافع استراتژیک _ هژمونیک خود و امنیت صدور نفت ارزان به غرب است . (آقایی ، ۴:۱۳۶۸)
من‌حیث ‌المجموع عربستان سعودی، در ساختار امنیت ملی خود، بحرین را جزو پیکره‌اش قلمداد میکند و این کشور ترس از آن دارد که حادثهای همچون وقوع انقلاب اسلامی ایران تکرار شود و شیعیان بر بحرین مسلط شوند و این موج رستاخیز شیعی، باعث جوش‌وخروش شیعیان در عربستان گردد و پایه‌های رژیم مستبد آل سعود به لرزه درآید . لذا با این دید در ۱۵ مارس ۲۰۱۱ نیروهای عربستان سعودی و اماراتی تحت عنوان نیروی (دفاعی و امنیتی) شورای همکاری خلیج‌فارس با ۱۰۰۰ نیروی نظامی و پشتیبانی ۱۰۰ دستگاه ماشین‌آلات سنگین نظامی، برای سرکوب اعتراضات (مسالمت‌آمیز) مردم بحرین وارد این کشور شدند؛ تا جلوی هرگونه تحرک و جنبش اعتراضی را از شیعیان بحرینی بگیرند. (Cooley , 2011:432)
از طرف دیگر سایر همسایگان عرب بحرین نیز مخالف روی کار آمدن رژیمی مردم‌سالار در بحرین هستند. این کشورها به‌خوبی واقف‌اند که هرگونه تغییر در همسایه کوچک خود، شهروندان این کشورها را برای انجام تغییراتی مشابه تحت تأثیر قرار خواهد داد و پایه‌های رژیم‌های پادشاهی و خودکامه این کشورها را متزلزل خواهد کرد. از سوی دیگر آن‌ها هیچ‌گونه رغبتی به داشتن یک همسایه نزدیک به ایران نخواهند داشت، چراکه آگاه‌اند وجود دولتی شیعی و نزدیک به ایران سبب انشقاق در میان کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس به نفع ایران خواهد شد(میرزاده کوهشایی،۱۳۹۱: ۳۰).لذا درزمانی که عربستان تصمیم به لشکرکشی به خاک بحرین را در شورای همکاری خلیج‌فارس مطرح ساخت از این خواسته حمایت کردند.
عنصر مهم دیگری که سیاست عربستان در قبال قیام مردمی در بحرین را به تصویر می‌کشد، وقوع اعتراضات مردمی در بحرین درواقع امنیت هستی شناختی سعودی را با خطر عدیده‌ای مواجه ساخت.ورود نیروهای سپر جزیره به بحرین و همکاری عربستان در تعقیب و شکنجه مخالفین رژیم پادشاهی در بحرین همگی نشان از به خطر افتادن امنیت هستی شناختی سعودی است.سکوت معنادار کشورهای خلیج‌فارس در قبال قیام مردمی در بحرین حاکی از نگرانی شدید آن‌ها از به ثمر رسیدن انقلاب در کشوری موروثی- نفتی بوده و در این میان نگرانی سعودی‌ها بیشتر از اعضای دیگر شورای همکاری خلیج‌فارس عمیق‌تر است.همچنین با وقوع انقلاب در بحرین، عربستان سعودی رهبری کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس را از دست خواهد داد و این ضربه‌ای سهمگین به امنیت هستی شناختی ریاض در سیاست‌های منطقه‌ای‌اش خواهد بود.هرگونه تغییری در منطقه خلیج‌فارس و یمن، زعامت و رهبری منطقه‌ای عربستان را با مشکلات عدیده‌ای مواجه می‌سازد. (ابراهیمی،۱۳۹۱: ۲)
موضع‌گیری‌های دولت عربستان در عرصه‌ی داخلی و خارجی در قبال تحولات بیداری اسلامی منطقه‌ی خاورمیانه ، با مشروعیت بخشی علمای وهابی همراه بود.به‌طوری‌که در قبال تحولات بحرین ازآنجاکه ورود نیروهای کشوری به کشور دیگر قبل از هر چیز نیازمند توجیهی جهت اقناع‌سازی مسلمانان بود، دولت آل سعود به علمای وهابی داخل این کشور متوسل شد و لذا رسانه‌های وهابی شروع به تبلیغات علیه امواج بیداری اسلامی مردم بحرین کردند و انقلاب این کشور را خروج بر حاکم مسلمان خواندند و به این دلیل مسلمانان بحرین را مهدوم الدم اعلام کردند.
از طرف دیگر وهابیون و دولت آل سعود سعی کردند برای اینکه حمایت دیگر ملت‌های مسلمان را متوجه مردم بحرین نکنند ، انقلاب آن‌ها را انقلابی شیعی و ضد اهل سنت نشان دهند به‌طوری‌که یوسف القرضاوی از علمای مصری ساکن قطر، طی سخنانی مدعی شد که انقلاب مردم بحرین انقلابی مذهبی و گروهی است و قیام شیعه بر ضد اهل سنت است نه یک انقلاب مردمی.لذا بعدازاین توجیهات بود که دولت سعودی در قالب نیروهای سازمان شورای همکاری خلیج‌فارس هزار نفر از نیروهای نظامی خود را وارد بحرین کرد و به مقابله با تظاهرات مردمی پرداخت.(دوست محمدی،۱۳۹۱: ۲۲)
۴-۵- دلایل اهمیت بحرین برای عربستان
بحرین با عربستان روابط ویژه‌ای دارد.خاندان آل خلیفه، در اصل از قبایل ساکن سرزمین نجد واقع در عربستان سعودی هستند. همچنین پیوند سببی آل خلیفه با آل سعود (ازدواج شیخ حمد بن عیسی آل خلیفه پادشاه بحرین با دختر امیر عبدالله بن عبدالعزیز آل سعود پادشاه عربستان) این مناسبات را به اوج خود رسانیده است. (سیف افجه ای،۱۳۸۱: ۱۹۱)
برای ریاض امنیت و ثبات در بحرین از جنبه‌های متعددی حائز اهمیت است. پشتیبانی از رژیم حاکم بر بحرین به معنای حمایت از تمامی پادشاهی‌های خلیج‌فارس ، فرستادن پیامی روشن به جمعیت شیعی خویش و مهار نفوذ ایران در خلیج‌فارس است همچنان که آنتونی کرد سمن در بیان اهمیت امنیت و ثبات بحرین برای ریاض می‌نویسد: عربستان سعودی پل ملک فهد میان بحرین و سرزمین سعودی را بیشتر برای تضمین امنیت این جزیره در برابر شورش‌های داخلی و تهدید موردادعای ایران ساخت .بااین‌حال سعودی‌ها به دلیل تمرکز بر احتمال تسرّی گستردۀ اعتراضات به درون عربستان، به مدت سه هفته از آغاز بحران بحرین، در آن مداخله نکردند و درواقع بر دگرگونی‌های داخلی تمرکز کردند. در این میان گزارش‌هایی در ارتباط با اولتیماتوم عربستان به حکومت بحرین، منتشر شد. بر مبنای این اولیتماتوم، سعودی‌ها دو هفته به پادشاه و ولیعهد بحرین فرصت دادند تا بحران را از طریق گفت‌وگو با مخالفان مرتفع سازند. اما سپری شدن این دو هفته و عدم رسیدن دو طرفِ بحرینی به توافق موجب مداخلۀ عربستان می‌شود. (احمدیان،۱۳۹۰: ۸۹)
از دید عربستان ، جنبش و بیداری ایجادشده شیعیان بحرین را در جبهه اول بحران و چالشی داخلی برای خود تلقی می‌کند که هر چه سریع‌تر باید این روند متوقف شود و با آن مقابله گردد. تنش‌های سیاسی داخلی ایجادشده در کشورهای عربی حوزه خلیج‌فارس ،که یک نمونه از آن ناشی از منزوی کردن اجباری شیعیان در این کشورهاست؛ ایجادکننده تهدیدی جدی برای این قبیل از کشورها به شمار میرود و در پی این حوادث ، ادراک رهبران رژیم‌های عرب از ایران به‌عنوان آینه عدم امنیت داخلی (به‌واسطه تحرک شیعیان ) در حکومت خود است؛ و با این طرز فکر رهبران عرب ، جمهوری اسلامی ایران را به دخالت در سرزمین خود متهم می‌کنند . عربستان سعودی در این مورد (تحولات بحرین) همواره سعی دارد تا در قالب بحث فرقه‌گرایی ( شیعه و سنی ) بحران ایجادشده در بحرین را مدیریت نماید و با این کار پوششی برای سرکوب بیشتر پیدا نماید .( Cockburn, 2011:2)
در کنار این مسائل تحولات بحرین این فرصت را در اختیار عربستان سعودی قرارداد تا استقلال خود را از ایالات‌متحده در خصوص تحولات منطقه‌ی خلیج‌فارس نشان دهد. اقدام عربستان در خصوص لشکرکشی به بحرین تحت عنوان نیروهای سپر جزیره این پیغام را در منطقه متبادر ساخت که امنیت کشورهای حاشیه‌ی خلیج‌فارس برای عربستان که به‌عنوان بازیگر مرکزی کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس محسوب می‌شود ، حیاتی است. ( Abdullah, 2012:24)
اهمیت تحولات بحرین فراتر از موقعیت این کشور در حاشیه‌ی خلیج‌فارس است.بحرین به‌عنوان پیشتاز تغییرات بنیادین در خلیج‌فارس است.لذا لشکرکشی عربستان در سال ۲۰۱۱ و تلاش خنثی این کشور برای ایجاد یک اتحادیه در بین کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس به معنای وجود نگرانی در میان این کشورها و علی‌الخصوص عربستان سعودی است که اگر همسایه‌ی شرقی آن با بی‌ثباتی و تحولات بنیادین روبه‌رو شود ضمن از دست دادن یک متحد استراتژیک، موج تحولات به درون مناطق شرقی و شیعه‌نشین این کشور سرازیر می‌شود و به‌تبع آن منجر به تغییرات ساختاری در جامعه‌ی عربستان می‌شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 03:55:00 ق.ظ ]




احوال برادرم شنیدی فی الجمله تو را خبر نباشد
خرمای به طرح داده بودند جرم بد از این بتر نباشد
اطفال و کسان و هم رفیقان خرما بخورند و زر نباشد
آن گه چه محصلی فرستی ترکی که از او بتر نباشد(همان، ۷۶۷)
آن چه مسلّم است، شیخ برادری داشته است که در بازار شیراز دکان داشته است. امّا جایی ذکری از نام او نشده است.
۳-۲-۵- در گذشت فرزند سعدی
سعدی قریب به سی سال در دیار عرب زندگی کرده است و به شهرهای مختلف این دیار مسافرت نموده، گویا در یکی از سفر هایش به مکّه در شهر زیبای صنعا ازدواج کرده و ماندگار شده است. تنها تصویری که از زندگی شاعر در صنعا، در آثارش دیده می شود، حادثه ی تلخ مرگ فرزند است که این گونه بیان می شود:
به صنعا درم طفلی اندر گذشت چه گویم کز آنم چه بر سر گذشت
نهالی به سی سال گردد درخت ز بیخش در آرد یکی باد سخت
عجیب نیست در خاک اگر گل شکفت که چندین گل اندام در خاک خفت
به دل گفتم ای ننگ مردان بمیر که کودک رود پاک و آلوده پیر
ز سودا و آشفتگی بر قدش برانداختم سنگی از مرقدش(سعدی،۱۳۸۴ ،۳۰۹)
درباره ی سن طفل، اطّلاعی در دست نیست، امّا مصراع « نهالی به سی سال گردد درخت» کمی انسان را دچار سر در گمی می کند. آیا عدد سی سال، اشاره به سن فرزند دارد؟ در آن صورت طفل نیست. آیا مادر بچّه اهل صنعاست؟ آن چه می توانیم بگوییم این است که سعدی در شهر صنعای یمن، فرزندی را از دست داده است.
۳-۲-۶- همسر سعدی
سعدی در حکایتی از باب دوم، ضمن بیان مهاجرت از دمشق، از اسارت و کار گل در خندق طرابلس یاد می کند. شیخ شیرازی کیفیّت آزادی خود و ازدواج در آن شهر را این گونه بیان می کند:
(( یکی از رؤسای حلب که سابقه ای میان بود، گذر کرد و بشناخت و گفت: ای فلان! این چه حالت است؟ گفتم چه گویم؟… بر حالت من رحمت آورد و به ده دینار از قیدم خلاص کرد و با خود به حلب برد و دختری که داشت به نکاح من درآورد به کابین صد دینار. مدّتی برآمد، بد خوی ستیزه جوی نافرمان بود. زبان درازی کردن گرفت و عیش مرا منغّص داشتن.))
(سعدی ،۱۳۸۴ ،۵۷)
آن چه مسلّم است سعدی در حلب ازدواج کرده، امّا درباره ی ادامه ی زندگی و زمان سکونت او نمی توان سخن گفت.
۳-۲-۷- طایفه ی سعدی
شیخ شیراز در غزلی از غیرتمندی خود یاد می نماید و این مسئله را شگفت نمی داند و اعتقاد دارد که از سعد غیور، غیرتمندی عجیب نیست. گویا سعدی اعتقاد دارد که از طایفه ی سعد، صحابی مشهور پیامبر است.
سختم آید که به هر دیده تو را می نگرند سعدیا! غیرتت آمد نه عجب سعد غیور(همان،۴۳۲)
۳-۳- آثار سعدی
آثار سعدی به دو دسته ی منظوم و منثور تقسیم می شوند. هر کدام از آن ها زیبایی خاص خود را دارند . گلستان زیباترین اثر منثور شیخ ، نیز به اشعار عربی و فارسی آمیخته است. در واقع می توان گفت آثار سعدی، گنجینه ای از دانش و معارف گوناگون است که شیخ آن را چون زنبور عسل گرد آورده است .
۳-۳-۱- گلستان سعدی
می توان گفت، آن چه سبب زیبایی گلستان شده است نه تنها موضوع و محتوای آن، بلکه زیبایی کلام، تناسب جملات و عبارات، نثر آهنگین، اختصار و ایجاز مناسب و سادگی آن است، دیباچه ی زیبا ی گلستان از دیباچه های نادر، در ادبیّات فارسی است و می توان آن را از زیباترین دیباچه های تاریخ ادب فارسی نامید زیرا از همه ی زیبایی های ادبی بهره مند است.
۳-۳-۱-۱- نام گذاری کتاب توسط سعدی
نام کتاب گلستان در مقدمّه آمده است و بدون شک، این نام را سعدی برای کتاب، انتخاب کرده است. در دیباچه ی کتاب می خوانیم: ((گفتم برای نزهت ناظران و فسحت حاضران کتاب گلستان توانم تصنیف کردن.)) (سعدی ،۱۳۸۴ ، ۱۲)

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

و نیز آمده است که:
به چه کار آیدت زگل طبقی از گلستان من ببر ورقی (همان ،۱۲)
امید هست که روی ملال در نکشد از این سخن که گلستان نه جای دلتنگی است
(همان ، ۱۲)
در پایان کتاب نیز نام آن ذکر شده است.
((تمام شد کتاب گلستان ولله المستعان به توفیق باری عزّ اسمه در این جمله.)) (همان،۱۴۷)
۳-۳-۱-۲- علّت تألیف گلستان
علّت تألیف گلستان، در دیباچه ی کتاب بیان شده است. می توان گفت سعدی در تألیف گلستان، شناسنامه ی کتاب را تدوین کرد. در زمینه ی تألیف کتاب گفته است:
((یک شب تأمل ایّام گذشته می کردم و بر عمر تلف کرده تأسف می خوردم و سنگ سراچه ی دل به الماس آب دیده می سفتم و این بیت ها مناسب حال خود می گفتم:
هر دم از عمر می رود نفسی چون نگه می کنم نماند بسی))(همان، ۱۰)
سعدی از گذر بیهوده ی عمر، احساس زیان می کند و تصمیم می گیرد که گوشه نشینی اختیار کند. او در مقدّمه ی گلستان گفته است:((مصلحت چنان دیدم، که در عزلت نشیمن نشینم و دامن صحبت فراهم چینم و دفتر از گفت های پریشان بشویم و، من بعد، پریشان نگویم.)) (همان ،۱۱)
یکی از دوستان قدیم نزد سعدی می آید، امّا سعدی از سخن گفتن با او خود داری می کند تا جایی که دوست می گوید:
((خلاف راه صواب است و نقض رأی اولی الباب. ذوالفقار علی در نیام و زبان سعدی در کام.)) (سعدی،۱۳۸۴، ۱۱)
سعدی با دوست خود، شب در بوستانی می آرمد و صبح دوستش از بوستان مقداری گل می چیند، تا هدیه ای برای دوستان ببرد، امّا در ذهن سعدی زمینه ی نوشتن گلستان فراهم می شود و تصمیم می گیرد که شروع به نوشتن گلستان کند. شیخ اجل گفته است: (( گفتم برای نزهت ناظران و فسحت حاضران کتاب گلستان توانم تصنیف کردن، که باد خزان را بر ورق او دست تطاول نباشد.)) (همان،۱۲)
۳-۳-۱-۳- نام گذاری باب ها توسط سعدی
در دیباچه ی گلستان می خوانیم، ((امعان نظر در ترتیب کتاب و تهذیب ابواب، ایجاز سخن مصلحت دید، تا بر این روضه ی غنا و حدیقه ی علیا، چون بهشت ، هشت باب اتّفاق افتاد، از آن مختصر آمد، تا به ملال نینجامد:
باب اول : در سیرت پادشاهان باب دوم : در اخلاق درویشان
باب سوم : در فضیلت قناعت باب چهارم : در فواید خاموشی
باب پنجم : در عشق جوانی باب ششم : در ضعف و پیری
باب هفتم : در تأثیر تربیت باب هشتم : در آداب صحبت ))(همان، ۱۴)
چنان چه پیدا است، نام باب ها و تقسیم بندی کتاب، توسط سعدی صورت گرفته، این تقسیم بندی در کلیّه ی چاپ های مختلف گلستان، رعایت شده است.
۳-۳-۱-۴- سال تألیف گلستان
بنابر اعلام صریح حضرت سعدی، نگارش کتاب در سال ۶۵۶ هجری شروع و در همان سال نیز به پایان رسید.
((فصلی در همان روز اتّفاق بیاض افتاد، در حسن معاشرت و آداب محاورت،… فی الجمله هنوز از گل بستان بقیّتی موجود بود که کتاب گلستان تمام شد.)) (سعدی،۱۳۸۴ ،۱۲)
در این مدّت که ما را وقت خوش بود ز هجرت شش صد و پنجاه و شش بود
(همان ، ۱۴ )

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:55:00 ق.ظ ]




عارف زیستن این دنیا را مرگ می داند.بنابراین برای رسیدن به زندگانی واقعی باید از این زندگی مرد.مردن او برای زندگی و زنده ماندن است. در حقیقت این مرگ برای زندگی است، نه برای نابودی کلی:

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

چون زیستن تو مرگ تو خواهد بود نامرده بمیر تا بمانی زنده
(مختار نامه، ص۱۲۵)
مرگ و تعالیم اخلاقی (یادکرد مرگ و اخلاقیات)
ادبیات ما، ادبیات تعلیمی است که سرشار از پند و اندرزهای حکیمانه.یکی از ابزارهای تعلیم و تربیت شعرا در ادبیات،مرگ است.مرگ همواره دست مایه ایی برای پرهیز از غفلت و غوطه ور شدن در شهوات و نفسانیات و توصیه به نیکویی و انجام عبادات بوده است.
مرگ در پیش و حساب از پس و دوزخ در راه به چه شادی خرفا خندۀ بسیار کنی
(عطار، دیوان، ص۶۷۰)
در نظر عارف، یاد مرگ باعث پرهیز از غفلت و بی خبری می شود.در این صورت انسان کمتر به شادی و خنده می پردازد.چرا که شادی و خنده ناشی از غفلت یا غفلت آور است.(یاد مرگ خنده زداست). انذار از مرگ برای عطف توجه به ناپایداری دنیا و زود گذری عمر و بهره گیری بهینه از وقت و فرصت است.
تو خفته ای ز دیر گه و عمر در گذر تو غافلی ز کار خود و مرگ در قفا
(عطار، دیوان، ص۷۰۷)
توصیه به اندیشه کردن از مرگ یا جنبۀ اغرایی دارد یا جنبۀ ارهابی. یا برای باز داشتن از غرور و تکبر و ظلم است یا برای تشویق به انجام اعمال پسندیده و خیر است.بنابراین بیشتر در جهت تربیت و سامان دهی اخلاقی است:
اندیشه کن از مرگ که شیران جهان را از هیبت شمشیر اجل زهره دریده است
(همان، ص۷۴۱)
شاید تنها ترس از مرگ باشد که انسان را از خیلی چیزها بازداشته است و به خیلی چیزها باورمند کرده است.این نوع ترس از مرگ که شاعران بزرگوار ما بیشتر از مرگ برای آن استفاده می کنند،ترس از عقوبت و مجازات های پس از مرگ است که ابزار انذار شده است. در مقابل مرگ همه چیز در نظر انسان فاقد ارزش است.در واقع ارزش و اعتبار آنها تنها زمانی است که فرد از مرگ غافل و بی خبر باشد.امّا زمانی به مرگ بیندیشد همه چیز رنگ می بازد:
ملک عالم را نظامی نیست در میزان مرگ سنجدی سنجد اگر خود فی المثل صد سنجد است
(همان، ص۷۴۸)
نصایح و اندرزهایی که با مرگ صورت می گیرد برای پرورش خصلت های پسندیدۀ فردی در جامعه و زندگی است.مخصوصاً برای بازداشتن از ظلم و زیاده خواهی هایی که باعث ظلم به دیگران می شود و منع از غوطه وری در نفسانیان و شهوات. یکی از مواردی که شاعران همواره برای بازداشتن از تکبّر و خود بزرگ بینی افراد استفاده کرده اند، ناتوانی و محکومیت آنها در برابر مرگ است مرگ برای افراد متکبر و ظالم نهایت ضعف و خواری است.
نه ای سندان و گر سندان و پتکی چو مرگ آید برهواری بلنگی
(اسرار نامه، ص۱۹۲)
نیستی در پنجۀ مرگ ار ز سنگ و آهنی گُردتر از رستم و رویین تر از اسفندیار
(عطار، دیوان، ص۷۸۰)
همواره یاد مرگ کردن و هراس آنرا در دل داشتن، نوعی خردمندی تلقّی شده است که بر هیأت و رفتار بیرونی انسان تأثیر می گذارد.یکی از معیارهای انسان شناسی و ارزش گذاری های اخلاقی عرفا و در کل شاعران،مرگ و یادکرد آنست.مثلاً فروتنی و تواضع که حالات متفکرانه ایی به شمار می روند از خصلتها و نتایج مرگ اندیشی قلمداد می شوند.در مقابل تکبّر و غرور نشانه ایی از یاد مرگ نکردن و غفلت از آن است:
نرگس چون چشم داشت پست شد از بیم مرگ سرو که آزاده بود گشت ز غفلت بلند
(عطار، دیوان، ص۷۵۶)
از این مورد می توان به عنوان تأثیر مرگ اندیشی بر رفتار و هیأت بیرونی اخلاق فردی نام برد.چرا که رفتار و کردار یک آدم مرگ اندیش با دیگران متفاوت است که نمونه بارز آن عزلت گزینی و ترک اجتماعات است که در بین عرفا چشمگیر و رایج بوده است.مرگ بیداری است. بیداری از یک عمر غفلت و بی خبری و پی بردن به اشتباهات زندگی که عمر گرانمایه در راه آنها تلف شده است.شاید در هنگام نزدیک شدن به مرگ، انسان از عمری زندگی پشیمان شود؛ چرا که به غفلت های خویش پی می برد. به همین سبب است که همواره به مرگ اندیشی توصیه شده است.انسان تا زمانی که مرگ را نزدیک نبیند یا یادی از مرگ نکند، به بازنگری و مرور اعمال و پندارهای خود نپردازد. از این روست که انسان در مرگ اندیشی به یاد گذشتۀ زندگی و بازبینی اعمال خود می افتد.زمانی به خصلت های ناپسند و خوی های اژدها صفت خود پی می برد که به مرگ بیندیشد:
در پوست هزار اژدها خفته تو راست چون مرگ در آید همه بیدار شوند
(مختارنامه، ص۱۴۶)
در مرگ اندیشی فرد به نقد و بررسی زندگی و کردارهای خویش می پردازد. به همین سبب است که از مرگ برای تنبیه و غفلت زدایی بهره گرفته اند:
چندان که ز مرگ می بگویم دل را تنبیه نمی افتد این غافل را
(همان، ص۱۸۷)
مرگ آینه ای برای آگاهی به اشتباهات و کارهای ناشایست خویش است. اگر مرگ نبود برای انسان مهم نبود که زندگی او چه طور می گذرد یا باید بگذرد. امّا وجود مرگ باعث شده است که فرد برای زندگی اش برنامه داشته باشد. برای او مهّم است که زندگی اش چگونه باید بشود.مرگ اندیشی نوعی بازگشت به زندگی برای بازبینی وقایع و کارهای است که فرد در طول عمر خویش انجام داده است.
اندیشۀ مرگ و یاد آن، سازندۀ رفتار و کردار آدمی است. باید و نبایدهایی که فرد برای خود قائل است در افراد مرگْ اندیش بیشتر از افرادی است که چندان به مرگ نمی اندیشند. مرگ برای افراد مرگْ اندیش باید و نباید طرح می کند.فرد خود را موظف به رعایت اصول و قوانینی می کند که در مرگ اندیشی بدانها آگاهی یافته است.خود مرگ بزرگترین منع کننده و بازدارنده است.بازدارنده از خیالات و آرزوهای دور و دراز و ممانعت از زیاده خواهی و حرص و آز که محرّک هایی برای ظلم و ستیزه جویی اند:
هر که او یکدم ز مرگ اندیشه داشت چون تواند ظلم کردن پیشه داشت
(مصیبت نامه، ص۹۲)
” پرواز را به خاطر بسپارِ”[۹۱] فروغ نیز همان یادکرد آدمی از روز مرگ خویش است. انسان هنگامی که به مرگ خویش می اندیشد، حالت گرفتگی خاطر متفکرانه ای پیدا می کند که گویی جریان زندگی خود را مرور می کند و هستی خویش را به یاد می آورد.
ترس از مرگ
اندیشۀ مرگ وقتی بر ذهن و فکر انسان وارد شود،تمام غم و شادی های دنیایی فرد رخت برمی بندد.تنها یک چیز باقی می ماند،آنهم بیم مرگ است:
چون مرگ در رسید مقامات خوف رفت وز بیـم مرگ لرزه بر اعضا دراوفتاد
بـر خـویـشتن بـلرز اگرچه ز بیم مرگ آتـش بـه مغز صخرۀ صـما دراوفتاد
(عطار، دیوان، ص۷۶۰)
بیم مرگ مهمترین موضوعی است که در باب مسئلۀ مرگ، انسان با آن روبروست.امّا سؤال اینجاست که بیم مرگ بخاطر چیست؟ انسان برای چیست که اینهمه از مرگ می ترسد؟ برای رفع ترس از مرگ است که انسان خود را هیچ می انگارد.وقتی مرگ در زندگی باشد،بود و نبود انسان چه تفاوتی دارد؟ گویی انسان نه برای این زندگی آفریده شده است، بلکه برای حیات پس از مرگ خلق شده است. یادکرد مرگ آگاهی بخش است. آگاهی به اینکه فرد خود را محدود بداند یا به محدودیت خود معرفت یابد. به همین جهت است که در مرگ اندیشی انسان به هیچ انگاری (ناچیز انگاری) خود می رسد و بود و نبود خود را بی تفاوت و بی اهمیت می داند. منزلت او در دنیا به اندازۀ خللی است که نبود او در دنیا ایجاد می کرد! شاید دردمندانه ترین و در عین حال حقیرانه ترین نگاه به خویشتن(در کل انسان) بیان شیخ نیشابور باشد که می گوید:
چه کم شود چه بیش گر از تند باد مرگ یک شبنم ضعیف به دریا در اوفتاد
(عطار، دیوان، ص۷۶۰)
چه کم شود چه بیش گر از تند باد مرگ موری بمرد در همه اقصای بحر و بر
(همان، ص۷۶۹)
این صدای فکر تمام انسانهاست که گاهی با خود فکر می کنند؛ اگر او نبود زندگی چه کم داشت، حالا که هست چه چیزی به زندگی اضافه شده است و اگر دیگر نباشد و برود چه چیزی کم می شود.این طرز تفکّر و نگرش ناشی از جهان بینی است محوریت آن با حقیقت مطلق ، ثابت و تغییر ناپذیر است که فرد برای خود یا انسان های دیگر هیچ نقشی قائل نیست یا حداقل آنرا در حاشیه و سایه قرار داده است. البته در بیت امکان اینکه برای نفی تکّبر و غرور و سرکشی و خود بینی باشد نیز هست. ترس از مرگ گاهی مانع از طی طریق معرفت و سلوک روحانی است. در منطق الطیر از زبان یکی از پرندگان، امتناع و خودداری خود از طی طریقت و سیر حقیقت را مرگ می داند.به همین علّت ترس از مرگ بازدارنده از ورود به وادی معرفت دانسته شده است و در عرفان مذموم.از این رو از نگاه شیخ عطار، ترس از مرگ نوعی حجاب و مانعی قلمداد شده است که سالک را حقیقت باید از آن بگذرد.بر همین مبنا می توان استنتاج کرد که رسیدن به حقیقت و معرفت در گرو عدم هراس از مرگ و مرگْ اندیشی است.در ضمن نباید از یاد برد که مرگْ اندیشی خود لازمۀ درک حقیقت خواهد بود.ترس از مرگ عامل بازدارندگی از اندیشیدن و شناخت است.
دیگری گفتش که می ترسم ز مرگ وادی دور است و من بی زاد و برگ
ایـن چـنین کز مرگ می ترسد دلم جـان بـرآیـد در نـخـسـتیـن منـزلم
(منطق الطیر، ص۱۷۴)
انسان از مرگ می ترسد و می هراسد.بنابراین برای غلبه بر این ترس و نجات از آن، دنبال راه حل می گردد.برای این کار نخست باید علّت ترس از مرگ را دریافت،سپس در پی درمان و راه چاره برای مداوای آن برآمد.بهترین عملکردی که انسان در مقابل هراس از مرگ اتخاذ کرده است،آفرینش و خلق مفاهیم و معانی ای است در جهت توجیه مرگ و ضرورت وجوب آن برای خود.شاید مهمترین و مؤثرترین عملی که انسان در برابر هراس از مرگ انجام داده است،تبدیل مفهوم مرگ به زندگی یا حیات دوباره در تصوّرات و اندیشه های خویش است. عدم ترس از مرگ نشانۀ پختگی و اندیشمندی فرد است.همواره به از بین بردن و زدودن ترس و وحشتِ مرگ از خود تأکید شده است:
مرگ اگرچه بس درشت و ظالمست گردن آنرا نرم کردن لازمست
(منطق الطیر، ص۱۷۶)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:55:00 ق.ظ ]




واژگان: وراء : پس، پشت. (معین)
معنی و مفهوم: با همه‌ی این دل شکستگی‌ها و آزردگی‌هایی که از آسمان دارم، باز هم روی نیازم را به سوی آسمان می‌کنم، آه و افسوس که به جز آسمان، هیچ قبله‌ی دیگری برای روی آوردن به آن، وجود ندارد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۷۸ – محنت و حال ناپسند، اینت فتوح روز و شب
پلپـل و چشـم دردمنـد، اینـت دوای آســمان
واژگان: فتوح: حاصل شدن از آن چه توقع آن نباشد. (معین) پلپل: فلفل. (دهخدا)
معنی و مفهوم: آن‌چه که در شبانه روز به من می‌رسد (گشایش کار من است) چیزی جز رنج و محنت نیست، آن‌چه آسمان به عنوان دوا، برای درد من معین می‌کند موجب افزونی درد می‌شود؛ همان‌گونه که اگر فلفل را در چشم دردمند بریزی موجب زیادت درد می‌شود، شگفتا از این درمان گری و دوای آسمان.
آرایه‌های ادبی: پلپل و چشم دردمند، مثلی است برای نشان دادن نهایت تضّاد و کنایه از دو امر مخالف است. بیت دارای آرایه‌ی ارسال المثل است.
۷۹ – باد دریـغ در دلـم، کشـت چـراغ زنـدگـی
بوی چـراغ کشـته شـد سـوی هوای آســمان
معنی و مفهوم: افسوس خوردن و آه کشیدن، چراغ زندگی را در دلم خاموش کرد. بوی این چراغ خاموش گشته، به سمت فضای آسمان بالا رفت.
آرایه‌های ادبی: باد دریغ و چراغ زندگی اضافه‌ی تشبیهی است. کشتن کنایه از خاموش کردن است.
۸۰ – بر سـر پای جـان کـنان، گردم و طالـع مرا
پای و سـری پدید نه، چون سر و پای آســمان
معنی و مفهوم: به سختی و جان کندن، بر روی پای خود می‌ایستم و می‌گردم. بخت و اقبال من نیز، همچون آسمان سر و پای مشخصی ندارد (بی سروپاست) و تکلیف بخت من مشخص نیست.
آرایه‌های ادبی: جان کنان کنایه از به سختی و با رنج کشیدن کاری انجام دادن است. پای و سر و سروپای، دارای آرایه‌ی قلب است. بی سروپا بودن کنایه از خواری و پستی است. طالع در استعاره‌ی مکنیه از نوع تشخیص به فردی مانند شده که سروپایی ندارد (بی ارزش و خوار است) پای در مصراع اوّل با پای در مصراع دوم جناس تام دارد.
۸۱ – گرچه به مویی آسـمان، داشـته‌اند بر سـرم
مـوی به مـوی دیـده‌ام، تعبیـه‌هـای آســمان
واژگان: تعبیه: ساز و برگ، ساختگی. (معین)
معنی و مفهوم: اگر‌چه آسمان را به رشته‌ تار مویی بالای سر من نگاه داشته‌اند (بر من گماشته‌اند)؛ امّا من جزء به جزء تمام مکر و فریب‌های پنهانی آسمان را دیده‌ام و می‌شناسم.
آرایه‌های ادبی: مو در مصراع اوّل با مو در مصراع دوم جناس تام دارد. مو به مو کنایه از جز به جز و تمام یک چیز است. آسمان در بیت تکرار (رد صدر الی العجز) ایجاد کرده است .
۸۲ – رغم من است که آسمان، سجده‌ی سگ دلان کند
زآن چو دُم سگان بود، پشـت دوتـای آســمان
واژگان: رغم: خلاف میل کسی عمل کردن. (معین) سگ دل: سخت دلی، بددلی. (دهخدا) دوتا: خمیده. (معین)
معنی و مفهوم: بر خلاف میل من و برای مخالفت با من است که آسمان در مقابل انسان‌های بی رحم و سخت دل سجده می‌کند و آنان را عزیز و محترم می‌دارد. به این دلیل است که پشت آسمان مانند دم سگ خمیده است.
آرایه‌های ادبی: سگ دل کنایه از بی رحم است. خمیدگی آسمان را به دم سگ تشبیه کرده است. بیت دارای حسن تعلیل است (خم بودن پشت آسمان به خاطر سجده کردن سگ دلان است).
۸۳ – بـس که قفای آسـمان خوردم و یافـتم ادب
تــا ادب اذا السـماء کـوفـت قــفای آســمان
واژگان: ادب اذا السماء: تأدیب و ادب کردن با آیه‌ی اذا السماء که اشاره است به آیه‌ی یک سوره‌ی انفطار، (هنگامی که آسمان از هم شکافته شود). (فرهنگ لغات)
معنی و مفهوم: آن قدر آسمان به من پس گردنی زد و مرا ادب کرد تا این که آسمان نیز به وسیله‌ی آیه‌ی « اذا السماءُ انفَطَرَت» از جانب خداوند، پس گردنی خورد و ادب یافت.
آرایه‌های ادبی: آسمان در استعاره‌ی مکنیه از نوع تشخیص‌، به شخصی مانند شده که خاقانی را پس گردنی می‌زند و ادب می‌کند. ادب اذا السماء، اضافه‌ی تشبیهی است . آیه‌ی یک سوره‌ی ۸۲ «انفطار» در بیت حل شده است.
۸۴ – جیـب دریـده می‌روم گـرد قـواره‌ی زمـین
بـو که بـه محرمی رسـم، زیـر وطـای آسـمان
واژگان: قواره: پارچه‌ای که گِرد بریده باشند، گرداگرد. (معین) وطا: گستردنی، پوشش. (دهخدا)
معنی و مفهوم: با گریبان دریده و پریشان حال، به دور زمین می‌گردم، به این امید که شاید زیر این آسمان محرم و اهل دلی پیدا کنم.
آرایه‌های ادبی: جیب دریده کنایه از آشفته و پریشان. قواره‌ی زمین و وطای آسمان اضافه‌ی تشبیهی است. قواره با گریبان تناسب ایجاد کرده است .
توضیحات:
قواره: پارچه‌ای که خیاط از سر جامه بیرون می‌آورد. لباس‌ها معمولاً یک سر و یک ته بود مثل لباده، پارچه را به سر می‌انداختند و به اندازه‌ی سر سوراخ می‌کردند و می‌بریدند و جای دست را هم سوراخ می‌کردند و دو طرف پارچه را می‌دوختند. پارچه‌ی سر را که می‌بریدند قواره نام داشت، متبرّک بود و آن را در صندوق خانه نگاه می‌داشتند. اگر می‌خواستند کسی را سحر و جادو کنند، می‌کوشیدند تا قواره‌ی لباس شخص را به دست آورند و بر آن اوراد جادو بنویسند. (شمیسا، ۱۳۸۷: ۳۱۱)
۸۵ – نیسـت فرود آسـمان، محـرم هیـچ نالـه‌ای
نالـه‌ی خـاقـانـی از آن، رفـت ورای آســمان
معنی و مفهوم: در زیر آسمان هیچ محرم و همدلی برای درد و ناله نیست؛ به همین دلیل است که ناله‌ی خاقانی به بالای آسمان رفته است تا مگر آن جا محرمی پیدا کند.
آرایه‌های ادبی: فرود و وراء با هم تضّاد دارند .
۸۶ – یا کند آسـمان قضا، عمر مرا که شـد به غم
یـا کنـم از بقـای شـه، دفـع قضـای آســمان
واژگان: قضا: به جا آوردن، ادا کردن، بلا. (معین)
معنی و مفهوم: یا آسمان عمر از دست رفته‌ی مرا که در غم و اندوه سپری شد، قضا می‌کند (به من برمی‌گرداند) یا این که با وجود شاه اخستان و شکوه و عظمت او قضا و بلای آسمان را دفع خواهم کرد و از میان خواهم برد.
آرایه‌های ادبی: قضا و قضا جناس تام دارند. آسمان در استعاره‌ی مکنیه از نوع تشخیص به فردی مانند شده است که باید عمر شاعر را قضا کند.
۸۷ – از گـهر یـزیدیـان زاده عـلی شجـاعتی
کـز سـر ذوالفقار او زاده قـضای راسـتین
واژگان: گهر: اصل، ذات، فرزند آدم. (معین)
معنی و مفهوم: از نژاد و خاندان یزیدیان (شروان شاهان) فرزندی زاده شده است که در شجاعت و دلاوری مانند حضرت علی(ع) می‌باشد و از سر شمشیر ذوالفقار گونش، حکم و قضای حقیقی خداوندی می‌آید و عامل اجرای قضای حقیقی است.
آرایه‌های ادبی: ذوالفقار استعاره از شمشیر ممدوح است. ذوالفقار و علی با هم تناسب دارند. ممدوح در شجاعت و دلاوری به علی(ع) تشبیه شده است.
توضیحات:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:55:00 ق.ظ ]




کانال­های متداول:

dh > 3 mm

مینی­کانال­ها:

۲۰۰m ≤ dh ≤ ۳mm

میکروکانال­ها:

۱۰m ≤ dh ≤ ۲۰۰ m

پالم[۱۳] [۷] یک تعریف کلی­تر از میکروکانال‌ها ارائه داد که آن‌ها را به‌عنوان المان­های انتقال حرارت توصیف کرد که در آن تئوری­های کلاسیک به‌درستی نمی‌تواند ضریب اصطکاک و انتقال حرارت را پیش‌بینی کند. استفان[۱۴] یک میکرو سیستم تعریف کرد که در آن پدیده‌های معمول یک سیستم ماکرو وجود ندارد. بنابراین برای تمایز مینی و میکروکانال­ها با قطر خاص مانند قطر هیدرولیکی از ۱ میلی‌متر همیشه مفید نیست، اگرچه این تعریف اغلب استفاده می‌شود.

۱-۴-۵ مزایا و چالش­های میکروکانال­ها
جریان در میکروکانال­ها، در دو دهه گذشته به‌طور گسترده­ای مورد بررسی بوده است این بررسی­ها برای خنک‌سازی مؤثر و سریع­تر دستگاه­های الکترونیکی با چگالی قدرت بالا بوده است. ضریب انتقال حرارت بالای نهفته در میکروکانال­ها، توانایی کاهش اندازه مبدل‌های حرارتی به‌طور قابل‌توجه را دارد. از دیگر مزایای میکروکانال­ها کاهش وزن، حجم کم و کاهش استفاده از مواد می­باشد. کاهش قطر میکروکانالها در بیشتر مبدل‌های حرارتی فشرده باعث افزایش ضریب انتقال حرارت به‌واسطه سطح وسیع‌تر در واحد حجم می‌شود. میکروکانال­ها کاربردهای گسترده عملی در زمینه‌های بسیار تخصصی، ازجمله مهندسی زیست و سیستم­های جریانی میکرو ساخت[۱۵]، میکروپمپ­ها و میکرولوله­های حرارتی دارند. به‌عنوان مثال، تراکم و وزن پایین میکروکانال­ها، صنعت خودرو را دگرگون کرد. مبدل‌های حرارتی کوچک و میکروکانال­ها، امروز جایگزین لوله­های مدور در کندانسورهای خودرو و مبدل‌های حرارتی با قطر هیدرولیک در حدود ۱ میلی‌متر شده است. اخیرا، میکروکانال­ها با موفقیت در سیستم­های تهویه مطبوع خودرو، سلول‌های سوختی و میکروالکترونیک اعمال‌شده‌اند. چالش اصلی میکروکانال­ها، مشکلات ساخت و فیلتر کردن سیال عامل با درجه بالا، برای آن‌که از طریق کانال‌ها جریان یابد. افت فشار بالا و توان پمپاژ موردنیاز نیز از چالش‌های میکروکانال­ها در نظر گرفته می­ شود.
۱-۴-۶ روش‌های ساخت میکروکانال­ها
میکروکانال­ها توسط انواع فرآیندها، بسته به ابعاد و مواد استفاده‌شده در آن‌ها ساخته می­شوند. مواد رایج مورد استفاده برای میکروکانال­ها سیلیکون، سیلیس، پلی کربنات، پلیمیدها، پلاستیک و یا فلز هستند. میکروکانال­ها، دارای مقاطع مستطیل، نیم‌دایره، مثلث و یا ذوزنقه­ای هستند که به‌طور گسترده در متون گزارش‌شده و توسط نگوین[۱۶] و ورلی[۱۷] [۸] خلاصه شده است.
جدول ۱-۱ روش‌های ساخت میکروکانال­ها

تکنولوژی متداول

تکنولوژی مدرن

تغییر شکل میکرو

[۱۸]MEMS

اره کردن میکرو

ماشین‌کاری میکرو لیزر

فرزکاری میکرو

ماشین‌کاری تخلیه الکتریکی

Dicing

مدل­سازی میکرو

هندسه‌های پیچیده میکروکانال­ها ممکن است عملکرد جذاب‌تر را ارائه دهند، اما هنوز انجام نشده است. تعدادی از روش‌های ساخت میکروکانال­ها تبدیل به روش پردازش استاندارد در این زمینه شده‌اند. این روش­ها را به دو گروه، تکنولوژی­های متداول و تکنولوژی­های مدرن، می‌توان تقسیم کرد. تکنولوژی ساخت متداول شامل روش‌هایی از قبیل تغییر شکل میکرو، اره کردن میکرو، فرزکاری میکرو و Dicing می­باشد. تکنولوژی ساخت مدرن شامل روش MEMS (سیستم میکرو الکترومکانیک)، ماشین‌کاری میکرو لیزر، ماشین‌کاری تخلیه الکتریکی و مدل­سازی میکرو می­باشد. تکنولوژی MEMS به‌طور چشمگیری در کنار تکنولوژی نیمه‌هادی رشد داشته و این تکنولوژی به‌طور گسترده مورد استفاده در آزمایشگاه‌های تحقیقاتی قرار گرفته است.
جدول ۱-۲ خلاصه‌ای از برخی از روش‌های ساخت میکروکانال­ها

ماشین‌کاری میکرو لیزر

MEMS

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:54:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم