کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



منع شکنجه و رعایت ان از سوی پلیس و مرجع قضایی و همچنین انجام رفتار های صحیح از سوی آنها در حقوق ایران و اسناد بین المللی مورد تاکید قرارگرفته است.ماده ۷ میثاق مدنی وسیاسی اشعار دارد : هیچ کس را نمی توان مورد آزار و اذیت و شکنجه یا مجازات ها یا رفتار های ظالمانه یا خلاق انسانی یا ترذیلی قراردارد.
همچنین برابر اصل ۳۸ قانون اساسی که مقرر می دارد : هر گونه شکنجه برای گرفتن اقرار یا کسب اطلاع ممنوع است . اجبار شخص به شهادت ، اقرار و سوگند مجاز نیست و چنین شهادت و اقرار سوگندی فاقد ارزش واعتبار است .

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

بعلاوه برابر اصل ۳۹ قانون مذکور که مقررمی دارد : هتک حرمت و حیثیت کسی که به حکم قانون دستگیر، بازداشت ، زندانی یا تبعید شده به هر صورت که باشد ممنوع و موجب مجازات است و همچنین نیز در قانون احترام به آزادی های مشروع و حفظ حقوق شهر وندی به این مقوله اشاره کرده است. برابر بند ۹ قانون مذکور هر گونه شکنجه متهم به منظور اخذ اقرار ویا اجبار او به امور دیگر ممنوع بوده و اقرار های اخذ شده به این وسیله مجیت شرعی و قانونی نخواهد داشت .
بند شش این قانون بیان می دارد : در جریان دستگیری وباز جویی یا استطاع و تحقیق از ایذای افراد نظیر بستن چشم و اعضای دیگر تحقیر، اسنحاف آنان اجتناب گردد.
در این زمینه بند ۷ قانون مزبور اعلام می دارد : بازجویان و مأموران تحقیق از پوشاندن صورت و یا نشستن پشت سر متهم یا بردن آنان به اماکن نامعلوم و کلاً اقدام های خلاف متعارف خودداری ورزند.
و بحث آخر، روش های غیر انسانی برای جمع آوری مدارک علیه متهم و اخذ اقرار از او با توسل به شکنجه منع شده است. اصل ممنوعیت اجبار متهم به اقرار علیه خود، تضمین کننده اصل منع شکنجه می باشد که امری ناپسند و بدور از شان از پلیس – ضابطین دادگستری و مجریان قانون است اگر بازجویی و تحقیق از متهم همراه با آزار و اذیت بدنی باشد جرم است.
بند دهم : حق معاینه شدن توسط پزشک
یکی دیگر از حقوق متهم این است که قبل از تحت نظر قرارگرفتن مورد معاینه قرارگیرد تا از ایجاد برخی محدودیت ها و مشکلات احتمالی در آینده جلوگیری شود، در قانون آیین دادرسی کیفری جدید حق درخواست پزشک در ماده ۵۱ می باشد که مقررمی دارد: بنابر درخواست شخص تحت نظر یا یکی از بستگان نزدیک وی یکی از پزشکان به تعیین دادستان از شخص تحت نظر معاینه به عمل آید، گواهی پرشک در پرونده ثبت و ضبط می شود.
همچنین در اصل ۲۹ قانون اساسی نیاز به خدمات بهداشتی و پزشکی به عنوان حق همگانی شمرده شده است و یکی از اقشار جامعه هم متهم تحت نظر است که باید این حق را برای وی ملحوظ داشت و تمام افراد ملت باید از تامین اجتماعی که خدمات پزشکی نیز از مصادیق آن می باشد برخوردار باشند. لازم به ذکر است حق برمعاینه توسط پزشک در صورت نیاز فرد و به صورت اختیاری است .
آنچه از این قانونگذاری حاصل می گردد این است که ببیند متهم از نظر جسمی و روحی توان این را دارد که ۲۴ ساعت تحت نظر باشد یا اینکه ممکن است فرد نیاز به کمک فوری داشته باشد. این ماده نیز می تواند حقوق متهم را بهتر تامین کند.
بند یازدهم: دستگیری متهم در خارج از وقت اداری
یکی از نوآوری های قانون آیین دادرسی کیفری جدید در جهت حفظ حقوق متهم این می باشد که مقررمی دارد: هر گاه فردی خارج از وقت اداری یا به علت هر یک از عناوین مجرمانه تحت نظر قرارگیرد باید حداکثر ظرف یک ساعت مراتب را به دادستان و قاضی کشیک اعلام شود، دادستان یا قاضی کشیک نیز مکلف است موضوع را بررسی کند و در صورت نیاز با حضور در محل و تحت نظر قراردادن متهم اقدام قانونی به عمل آورد. این نوآوری جدید تنها در خارج از وقت اداری پیش بینی شده است و در مورد وقت اداری موضوع را مسکوت گذاشته است. البته می توان گفتن ضابطین در وقت اداری برابر ماده ۴۹ قانون آیین دادرسی کیفری جدید باید اقدامات خود را به صورت فوری به اطلاع دادستان برسانند والبته قید فوریت جای تقصیر را باز می گذارد و بیم تضییع حقوق کیفری و متهم می رود. بنابراین بهتر آن می بود که قانونگذار وقت اداری را نیز به صورت صریح زمانی معینی را برای ضابطین دادگستری مشخص می کرد.
بند دوازدهم ) عدم مداخله در تحقیقات مقدماتی پس از ورود مقام صالح
در خصوص وظایف ضابطین دادگستری ملاحظه می شود که قانونگذار به جای احصای وظایف ضابطین دادگستری در کشف جرم به طور کلی آنها را مکلف نموده است که هر سه محور ذیل کلیه اقدامات را انجام دهند .
الف) کلیه اقدامات لازم به منظور حفظ صحنه جرم
ب) کلیه اقدامات لازم جهت جمع آوری دلایل و مدارک وقوع جرم
ج) کلیه اقدامات لازم جهت جلوگیری از فرار و مخفی شدن مظنونین و متهمین[۴۶]
در جرایم مشهود ضابطین دادگستری تا رسیدن مقام قضایی کلیه وظایف مقام قضایی و هم کلیه اختیارات مقام قضایی را دارا می باشد. بجز موردی که صراحتاً ضابطین دادگستری از آن منع شده است که عبارت است از صدور قرار تامین .
همانطور که گفته شد تا رسیدن مقام قضایی ضابطین کلیه وظایف مقام قضایی را علاوه بر ضابط بودن دارا می باشد. البته باید توجه داشت برابر ماده ۵۴ قانون آیین دادرسی کیفری جدید این اختیارات تنها تا زمان ورود مقام قضایی است . همانطور که این ماده بیان می دارد : ضابطین دادگستری پس از حضور دادستان یا بازپرس در صحنه جرم، تحقیقاتی را که انجام داده اند به آنان تسلیم می کنند و دیگر حق مداخله ندارند . مگر آنکه دستور و مأموریت دیگری از سوی مقام قضایی به آنان ارجاع شود .
طبق ماده ۴۵ قانون آیین دادرسی کیفری جدید که به احصاء مصادیق جرم مشهود پرداخته است هر جرمی که خارج از موارد شش گانه مندرج در قانون مذکور در قانون آیین دادرسی کیفری جدید قرارگیرد جرم غیر مشهود تلقی می گردد .
بند سیزدهم ) ممنوعیت اخذ تأمین کیفری توسط ضابطین
از دیگر حقوق شهروندی متهمان ممنوعیت اخذ تأمین کیفری از آنان توسط ضابطین دادگستری است. علت این موضوع این است که تشخیص اخذ تأمین کیفری از موضوعات بسیار حساس و مهم در حوزه تخصصی سیستم قضایی است نه ضابط.زیرا وظیفه قاضی است که می بایست متناسب با وضعیت متهم و اتهام انتسابی قرارهای مناسب تأمین کیفری در ماده ۱۷ ع. ق.آ. د. د. ع. آ. در امور کیفری مصوب ۱۳۹۲ را صادر نماید .
ضابطین دادگستری در جریان تحقیقات مقدماتی جرء در جرایم مشهود که برابرماده ۴۶ قانون آیین دادرسی کیفری برای تکمیل تحقیقات ضروری و حداکثر تا ۲۴ ساعت تحت نظر نگه داشتن متهم تجویز شده است، حق اخذ تامین از متهم را ندارند. بعلاوه ماده ۴۱ قانون آیین دادرسی کیفری جدید قانونگذار مقررکرده : ضابطین دادگستری اختیار اخذ تامین از متهم را ندارند و مقامات قضایی نیز نمی توانند اخذ تامین را به آنان ارجاع کنند.
بنابراین صدور دستور (متهم باقید ضامن معتبر آزاد شود) به مراجع انتظامی و سپردن اختیار اخذ تامین کیفری به مقامات غیر قضایی و فاقد اختیار در این زمینه غیر قانونی و تخلف از ان موجب مسئولیت خواهد بود. صدور قرارتامین در اختیار مقام قضایی است و ضابطین دادگستری صریحاً از این اقدام منع شده اند و باید گفت بازپرس، دادستان یا دادیار هم نمی توانند دستور اخذ تامین از متهم را به ضابطین بدهند و چنین دستوری در زمره دستورات غیر قانونی و غیر قابل اجرا به شمار می رود.[۴۷]
مرجع انتظامی حق ندارد آزاد نمودن متهم را موکول به سپردن ضامن معتبر با سند مالکیت یا گواهینامه یا شناسنامه نماید زیرا وقتی متهم در اختیار ضابط قرارمی گیرد تعیین تکلیف آزادی یا عدم آزادی او از صلاحیت های مقام قضایی است.[۴۸]
بند چهاردهم ) حق داشتن مترجم
هر شخصی که تحت نظر قرار می گیرد و به عبارت دیگر بازداشت می شود و نمی تواند به زبانی که مقامات اعم از پلیس- ضابطین دادگستری و قاضی با ان صحبت کنند، تکلم نماید و یا آن را نمی فهمد، حق دارد از یاری مترجم درطول پس از بازداشت به صورت مجانی برخودار گردد.
در ماده ۲۰۲ قانون آیین دادرسی کیفری (۱۳۷۸) آمده است : در صورتی که شاکی و مدعی خصوصی یا متهم یا شهود فارسی ندانند دادگاه دو نفر را برای ترجمه تعیین می کند. مترجم باید مورد وثوق دادگاه باشند و متعهد باشند که همه اظهارات را به طور صحیح و بدون تغییر ترجمه نمایند.
حق ترجمه و دانستن زبان دادگاه و فهمیدن یا صحبت کردن با آن پیش شرط اصلی حق دادرسی عادلانه و از حقوق دفاع متهم است.
البته در ماده ۳۱ قانون تشکیل محاکم جنایی قابل رد نیست همچنین به اطلاق عنوان مترجم در قوانین ایران به نظر می رسد که منظور قانونگذار مترجم رسمی نیست، دادگاه می تواند علاوه بر استفاده از مترجمین رسمی از سایر افراد خبره و آگاه به زبان مربوطه نیز مدد جوید .
۳-۲-۲-گفتار دوم : جرایم غیر مشهود
قانونگذار در جرایم مشهود به سبب ماهیت آن جرایم اختیاری مقرر داشته که در جرایم غیرمشهود ضابطان از آن حقوق و اختیارات محروم بوده دست بازیدن به آن اختیارات جز از طریق کسب دستور مقام قضایی میسر نیست و رأساً نمی توان به احضار و دستگیری، جلب و توقیف و بازرسی منزل پرداخت. از این ور وضعیت جرایم غیر مشهود از لحاظ آثار حقوقی مترتب بر عملکرد ضابطین متفاوت با جرائم مشهود است و لازم است ضابطین در برخورد با این جرائم در جهت حفظ حقوق شهروندی افراد دقت نظر بیشتر را اعمال نماید .
در این قسمت مسئولیت ضابطین دادگستری را بررسی حقوق متهم در جرائم غیر مشهود با توجه به قوانین و دستورات مورد بررسی قرارمی دهیم .
بند اول ) احضار متهم
ماده ۱۲۴ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۷۸ مقررمی دارد : قاضی نباید کسی را احضار یا جلب کند مگر اینکه دلایل کافی برای احضار یا جلب موجود باشد .
مفهوم این ماده این است که قبل از احضار یا جلب اشخاص باید تحقیقات مقدماتی صورت گرفته باشد دلایل مستدل و قابل اتکایی جمع آوری شده باشد و سپس در صورت توجه حداقل از اتهام، احضار شخص انجام شود .
با نگرش در مفهوم ماده می فهمیم که پلیس در این زمینه نباید رأساً کسی را احضار یا جلب کند زیرا انجام این امر مغایر با حقوق افراد است . پلیس می بایست فقط با دستور مقام قضایی و در قالب موازین قانونی متهم را حسب مورد احضار یا جلب کند.
در این خصوص ماده ۱۶۸ قانون آیین دادرسی کیفری جدید یا تغییراتی مقرر می دارد : بازپرس نباید کسی را احضار یا جلب کند مگر اینکه دلیل کافی برای توجه اتهام به وی موجود باشد. تبصره ماده مذکور اشاره دارد : اقدام بازپرس به احضار متهم پس از دریافت شکایت شاکی یا اطلاع وقوع جرم بدون بررسی ادله بجز مواردی که قانون مقرر کرده است تخلف انتظامی محسوب می شود و موجب محکومیت انتظامی درجه چهار می شود .
مطابق قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۷۸ ماده ۱۱۲ احضار متهم بوسیله احضار نامه به متهم به عمل می آید. احضار نامه در دو نسخه فرستاده می شود و یک نسخه را متهم گرفته و نسخه دیگر را امضاء کرده به مامور احضار رد می کند.
ماده ۱۶۹ قانون آیین دادرسی کیفری جدید با اندک تغییراتی اعلام می دارد : احضار متهم بوسیله احضار نامه بعمل می آید . احضار نامه در دو نسخه تنظیم می شود که یک نسخه از آن به متهم ابلاغ می شود و نسخه دیگر پس از امضاء به مأمور ابلاغ مسترد می شود .
در خصوص مفاد احضار نامه ماده ۱۱۳ قانون آیین دادرسی کیفری جدید بیان می دارد در احضار نامه اسم و شهرت احضار شده و تاریخ و علت احضار و محل صدور و نتیجه عدم حضور باید قید شود . برابر تبصره این ماده در جرائمی که مصلحت اقتضا نماید علت احضار و نتیجه عدم حضور ذکر نخواهد شد.
راجع به مفاد احضاریه ماده آیین دادرسی کیفری جدید مقررمی دارد: در احضار به نام و نام خانوادگی احضار شده ، تاریخ ، ساعت و علت احضار، محل حضور و نتیجه عدم حضور قید شده به امضای بازپرس می رسد .
تبصره ماده مذکور بیان می دارد: در جرایمی که به تشخیص بازپرس، حیثیت متهم اقتضا کند علت احضار ذکر نمی شود. اما متهم می تواند جهت اطلاع از علت احضار به دفتر بازپرسی مراجعه کند.
بند دوم: جلب متهم
یکی از موارد دیگری که اختیار تحت نظر قراردادن متهم داده شده جلب متهم است و جلب یعنی دستگیری ولی در قوانین برخی کشورها دستور دستگیری یا جلب تفاوت دارد.
هر گاه متهم با وصف ابلاغ احضار نامه و استحضار از موضوع اتهامی در دادگاه حضور نیابد و عدم حضور خود را مستند به یکی از معاذیر قانونی اعلام نماید یا مرتکب یکی از جرایم ماده ۱۸۰ قانون آیین دادرسی کیفری جدید شود طبق مواد ۱۶۹ – ۱۷۹ همان قانون حکم جلب وی صادر و در اختیار ضابطین دادگستری قرار می گیرد تا مامور جلب پس از ابلاغ برگ جلب متهم را دعوت نموده تا در معیت وی نزد قاضی حضور یابد.
برای جلب متهم شرایط چند شرط لازم است:
متهم احضار شده باشد.
احضار نامه به متهم ابلاغ شده باشد.
ابلاغ احضار نامه صحیحاً صورت گرفته باشد.
متهم حاضر نشده باشد.
متهم برای عدم حضور خود عذر موجهی اعلام ننموده باشد[۴۹].
جلب متهم به موجب برگه جلب به عمل می آید . برگ جلب که مضمون اش مضمون احضاریه است باید به متهم ابلاغ شود. در این ارتباط ماده ۱۸۱ قانون آیین دادرسی کیفری جدید مقررمی دارد: جلب متهم به موجب برگه جلب به عمل می آید، مضمون برگه جلب که حاوی مشخصات متهم و علت جلب است باید توسط بازپرس امضاء و به متهم ابلاغ شود.
مامورجلب می بایست در کمال ادب و احترام متهم را جهت حضور نزد مرجع قضایی دعوت کند مگر اینکه از دستور مامور سرپیچی کند که در این صورت مامور به ناچار تحت الحفظ اور ا نزد مقام قضایی حاضر کند.
ماده ۱۸۴ قانون آیین دادرسی کیفری جدید نیز مقررمی دارد: در صورتی که متواری بودن به نظر بازپرس محرز باشد برگ جلب با تایید مدت اعتبار آن در اختیار ضابطین دادگستری قرار می گیرد تا هر جا متهم را یافتند جلب و نزد بازپرس حاضر کنند.
تبصره ۲ ماده فوق بیان می دارد: در صورت ضرورت بازپرس می تواند برگ جلب را برای مدت معین در اختیار شاکی قراردهد تا با معرفی اوضاع بطلان حوزه قضایی مربوط، متهم را جلب و تحویل دهند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 03:43:00 ق.ظ ]




¨ آداب و رسوم
__________
¨ وضعیت اقتصادی و رابطه با قدرت و ثروت
________________
عناصر روانشناسی
___________
باورهای عامیانه و خرافی
______________
سایر عناصر
_________
۳-۱۲۸-بهلول دانا و خلیفه
* خلاصهی قصه
مردی عزم سفر کرد. صد سکه داشت. سکهها را به خلیفه سپرد. بعد از یک سال از سفر آمد و به سراغ خلیفه رفت. خلیفه به او گفت که سکههایش را موش خورده و او را از خانه بیرون کرد. مردم، عَلو (مرد فریب خورده) را نزد بهلول فرستادند. فردای آن روز بهلول همهی بچههای شهر و بچههای خلیفه را با خود به بیرون از شهر برد. هنگام غروب، همهی بچه ها به جز بچههای خلیفه را به خانههایشان رساند. وقتی خلیفه سراغ بچههایش را گرفت. بهلول گفت: « بچههای تو را خرگوش خورده است». خلیفه گفت: « خرگوش که بچه نمیخورد، چنین چیزی چهطور ممکن است؟» بهلول گفت:« همانطور که موش سکههای علو را خورده، خرگوش هم بچههای تو را خورده است». خلیفه پولها را بازگرداند و بهلول هم بچههای خلیفه را راهی خانه کرد.
عناصر اساطیری
¨ شخصیتهای اساطیری
_______________________
¨ کنشهای اساطیری
_______________
¨ موجودات و پدیده های اساطیری
______________
عناصر اجتماعی
¨ طبقات اجتماعی، شخصیتها و روابط بین آنها
این قصه هم قصهی زرنگیها، هوش بهلول و حق ستانی اوست. در این قصه فرد ظالم خلیفه و فرد مظلوم مردی است که علو نام دارد. نکته‌ی قابل توجه در قصه اینکه با وجودی که بهلول در تمامی قصهها فردی دیوانه است؛ اما همهی مردم شهر بچههای خود را با وی همراه میکنند و این تأییدی بر دیوانهنما بودن بهلول و آگاهی مردم از این موضوع است.
¨ آداب و رسوم
_______________
________________
¨ وضعیت اقتصادی و رابطه با قدرت و ثروت
_______________
_______________________
عناصر روانشناسی
______________
باورهای عامیانه و خرافی
________________
سایر عناصر
______________________
______
۳-۱۲۹-بهلول دانا و خلیفهی بغداد
* خلاصهی قصه
بهلول و خلیفهی بغداد برادر بودند. بهلول کلبهای کنار دریا و خلیفه دو زن داشت. روزی زن بزرگتر خلیفه، کلبهی بهلول را در عوض قطاب خرید. زن کوچک خلیفه، اما مدام می‌خندید. زن کوچک خلیفه در خواب دید که زن بزرگتر در بهشت است. زن کوچک به دیدار بهلول رفت و از او خواست تا کلبهاش را به صد سکه‌ی طلا به او بفروشد. بهلول قبول نکرد. زن پیراهن خود را درید و به بهلول تهمت زد. خلیفه تصمیم گرفت، بهلول را بکشد. بهلول به قبرستان رفت و قبری را برای خود کند. خلیفه عصبانی نزد بهلول آمد. بهلول به خلیفه گفت: «قبل از اینکه مرا بکشی، ما دو تا برادریم، بیا همدیگر را ببوسیم». به محض اینکه خلیفه پا روی پای بهلول گذاشت. بهلول خلیفه را به اندازهی هزار سال مسافت به راه دوری پرتاب کرد. وقتی خلیفه به هوش آمد، خود را در دهی یافت. از هر کس سراغ بغداد را گرفت. هیچ کس اسم بغداد را نشنیده بود. خلیفه پیش پیری صد ساله رفت تا شاید او راه بغداد را بداند. پیر صد ساله زنی خر صفت داشت تا کتک نمیخورد، کار نمیکرد. پیرمرد راه بغداد را نمیدانست؛ اما خلیفه را به برادر خود که دویست سال سن داشت، فرستاد. پیر دویست ساله زنی سگ صفت داشت، با غرولند کار میکرد. او نیز راه بغداد را نمیدانست. خلیفه را به نزد برادر سیصد سالهی خود فرستاد. پیر سیصدساله زنی خوب و مهربان داشت و راه بغداد را میدانست. به خلیفه گفت: «کنار زیارتگاه ده درختی است که پرندهای روی آن لانه دارد، پرنده به سمت بغداد میرود». خلیفه قبل از اینکه برود، راز جوانی پیر سیصدساله را نسبت به دو برادر دیگرش پرسید. پیرمرد دلیل آنرا زن دانست. خلیفه با پرنده به بغداد رفت و آنجا متوجه مکر زن شد و او را مجازات کرد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

عناصر اساطیری
¨ شخصیتهای اساطیری
______________
¨ کنشهای اساطیری
– سحر و جادو
سحر و جادو انجام اعمال محیرالعقولی است که در عالم واقع امکان رخ دادن آن نیست (رجوع شود به قصهی ۳۷و۱۲۰). در این قصه بهلول با عملی سحرگونه خلیفه را به مکانی پرتاب میکند که به اندازهی هزار سال مسافت دارد.
¨ موجودات و پدیده های اساطیری
– درخت
درخت از موجودات مقدس و اساطیری در قصههاست. (رجوع شود به قصهی ۲۸ )
درختها معمولا در زیارتگاهها و امامزادهها دیده میشوند. در این قصه هم بر روی درختی که در زیارتگاهی است، پرندهای زندگی میکند که راه بغداد را میداند. نکته‌ی دیگری که در مورد درخت و اهمیت آن میتوان گفت این است که گاه درختان در باور مردم تقدس ویژه مییابند، بهگونهای که مردم نذورات خود را به نام درخت و در پای او ادا میکنند. هانری ماسه در کتاب معتقدات و آداب ایرانی در فصل مربوط به گیاهان این مطلب را به تفصیل بیان کرده است.
– پرنده
پرندگان در اساطیر نقش مهمی دارند. در این قصه نامی از پرنده ذکر نشده است؛ اما قدرت عجیب پرنده در حمل آدمی، قدرتی اسطورهایست. کاری که در دیگر قصهها به سیمرغ، پرندهی افسانهای، نسبت داده شده است.
عناصر اجتماعی
¨ طبقات اجتماعی، شخصیتها و روابط بین آنها
در این قصه بهلول، شخصیت اصلی قصه و برادر خلیفه است، با این حال زندگی فقیرانه‌ای دارد. این قصه به مذمت زنان میپردازد و برای بیان انواع زن و نگرش جامعه نسبت به زن است. در این قصه، زن خوب زنی است که مطیع اوامر همسرش باشد و زنانی که از همسرانشان اطاعت نکنند یا با نق زدن کار کنند، مستحق کتک زدن و صفات بد هستند. رفتار زن کوچک خلیفه هم تلمیحی به قصهی یوسف و زلیخا دارد و هم نماد زنی خودخواه و مکار است که عاقبت به مجازات مکر خود میرسد. زن خوب موجب جوان ماندن مرد و زن بد موجب پیر شدن مرد میشود. درواقع قصه از هوش و زرنگی بهلول و تمثیلی که برای خلیفه میآورد، میخواهد نوع نگرش نسبت به زن را بیان کند.
¨ آداب و رسوم
__________
¨ وضعیت اقتصادی و رابطه با قدرت و ثروت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:43:00 ق.ظ ]




[pr’Ø] fr¦z: فراز، جلو
پیشوند فعلی، صفت، به صورت قید هم گاهی به کار می‌رود.
ایرانی باستان: *fr¦nk-. سنسکریت: pr¦¤c-pr¦c-. اوستایی: fraØa”قید” (بارتولومه، ۱۹۰۴: ۹۷۸). فارسی میانه: fr¦z، پهلوی اشکانی: fr¦¹ (بویس، ۱۹۷۷: ۳۸). پازند: fr¦z، فارسی نو: far¦z (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۷۴). ۶
[prznd] frazand: فرزند
اسم
اوستایی: frazanti- (بارتولومه، ۱۹۰۴: ۱۰۰۴). فارسی میانه و پهلوی اشکانی: frazend (بویس، ۱۹۷۷: ۴۱). پهلوی: farzand- (هرن، ۱۹۷۴: ۱۸۱). پازند: frazand-,farzand- و فارسی نو: farzand- (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۷۸). ۴۴، ۴۵، ۴۶
[plytwn] Fr§d©n: فریدون
اسم خاص
اوستایی: θra§taona- (بارتولومه، ۱۹۰۴: ۷۹۹). ۱۲
g
[g’s] g¦h: گاه، زمان
اسم
فارسی باستان: g¦θu- (کنت، ۱۹۵۳: ۱۸۳). اوستایی: g¦tu- (بارتولومه، ۱۹۰۴: ۵۱۸). فارسی میانه مانوی و پهلوی اشکانی: g¦h (بویس، ۱۹۷۷: ۴۱). پهلوی: g¦s (هرن، ۱۹۷۴: ۱۹۹). پازند و فارسی نو: g¦h (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۸۰). ۴۷
[gn’k’mynwk] gan (n)¦g m§n©g: مینوی بد، مینوی زننده (لقبی برای اهریمن)

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

اسم مرکب: gan- (ریشه: “زدن”) + -¦g (پسوند سازنده‌ی صفت فاعلی) + m§n©g (اسم)
نک. m§n©g و در مورد ریشه gan- نک. zad§d.
اوستایی: m§n©ī-, mainyu-, mainyava- (هرن، ۱۹۷۴: ۲۲۷). ۳۷
[KNgdc] gang-diz: گنگدز
اسم خاص. پهلوی: kang diz.
gang:
اوستایی: kangha- (بارتولومه، ۱۹۰۴: ۴۳۷).
diz:
سنسکریت: dhī-: “دیوار” (کنت، ۱۹۵۳: ۱۹۱)؛ diz: قلعه (بویس، ۱۹۷۷: ۳۹). فارسی باستان: did¦- (کنت، ۱۹۵۳: ۱۹۱). اوستایی: da§z- (بارتولومه، ۱۹۰۴: ۶۷۳)؛ daeza- (هرن، ۱۹۷۴: ۱۲۵). فارسی میانه و پهلوی اشکانی ترفانی: dyz (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۶۴). فارسی نو: -diz. 29
[glwtm’n] gar©dm¦n: گرودمان، بهشت برین
اسم
اوستایی: ریشه‌ی gar-5gar©.dÆm¦na-/gar©.nm¦na-: “خانه‌ی بهشت” (بارتولومه، ۱۹۰۴: ۵۱۲). پهلوی اشکانی: garÛm¦n (بویس، ۱۹۷۷: ۴۲). ۲۱، ۲۳، ۳۹
[g’ywkmlt] Gay©mard: کیومرث، اولین انسان
اسم خاص
اوستایی: gay©marÆtan-: “زندگی میرنده” (بارتولومه، ۱۹۰۴: ۵۰۳). فارسی میانه: Gehmurd (بویس، ۱۹۷۷: ۴۳). پازند: Gay©mard. فارسی نو: Gayªmart (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۸۲). ۱۹،۵،۴
[gyh’n] g§h¦n: کیهان، جهان
اسم
از ریشه‏ی gay-: “زندگی کردن” (در مورد این ریشه نک. zīwistan). از صورت اوستایی: ga§θ¦n¦m که حالت اضافی جمع واژه ga§θ¦- است (بارتولومه، ۱۹۰۴: ۴۷۶). فارسی باستان: gaiθ¦- (کنت، ۱۹۵۳: ۱۸۲). پهلوی اشکانی ترفانی: g§h¦n (بویس، ۱۹۷۷: ۴۳). پازند: g§h¿ (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۸۲). فارسی نو: jih¦n,gih¦n, g§h¦n: “کیهان، گیهان”. ۴۷،۳۴،۱۲،۱۰،۹،۷،۴
[gyh’nyk’n] g§h¦nīg¦n: جهانیان، عالمیان
اسم جمع: g§h¦nīg + ¦n
نک. g§h¦n. 2
[glptn’ OHDWN-tn’] griftan: گرفتن، ستاندن، اندازه‌گیری کردن
مصدر. grift- (ماده‌ی ماضی) + -an (پسوند مصدرساز). ماده‌ی ماضی: grift و ماده‌ی مضارع gīr-.
ایرانی باستان: ریشه‏ی: *grab-: “گرفتن” (چئونگ، ۲۰۰۷: ۱۱۹). هند و اروپایی: ریشه‏ی *ghreb-: “گرفتن” (پوکرنی، ۱۹۵۹: ۴۵۵). سنسکریت: ریشه‏ی gra (b)h-1: “گرفتن، به دست آوردن” (مایرهوفر، ۱۹۸۶: ۵۰۵). فارسی باستان: ریشه‌ی grab-: “گرفتن” (کنت، ۱۹۵۳: ۱۸۳). اوستایی: ریشه‏ی grab-: “گرفتن” (بارتولومه، ۱۹۰۴: ۵۲۶). فارسی میانه ترفانی: gīr- (ماده‌ی مضارع)، grift- (ماده‌ی ماضی) (هنینگ، ۱۹۷۷: ۲۰۵)؛ پهلوی اشکانی ترفانی: grīw- (ماده‌ی مضارع)، grift- (ماده‌ی ماضی) (گیلن، ۱۹۶۶: ۸۹). فارسی میانه کتیبه‌ای و پهلوی اشکانی کتیبه‌ای: gīr- (ماده‌ی مضارع)، grift (ماده‌ی ماضی) (ژینیو، ۱۹۷۲: ۲۹). پازند: gīr, griftan (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۸۴). فارسی نو: گرفتن، گرفت، گیر.
[OHDWN-yt] gīr§d: “می‌گرفت، می‌ستاند، جلوگیری می‌کرد”. فعل مضارع اخباری سوم شخص مفرد. ۳۰
[BSLYA] g©øt: گوشت
اسم
اوستایی: gav- (بارتولومه، ۱۹۰۴: ۵۰۴). فارسی میانه مانوی: pit- (بویس، ۱۹۷۷: ۷۷). پازند: g”sht (رضایی باغ‌بیدی، ۱۳۹۱: ۱۰۸). فارسی نو: g©øt (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۸۴). ۴۱۲
[gl’myk-tl] gr¦mīg-tar: گرامی‏تر
صفت تفضیلی: gramīg (صفت) + -tar پسوند صفت تفضیلی‏ساز
اوستایی: ریشه‏ی gar-2 (بارتولومه، ۱۹۰۴: ۵۱۲). فارسی میانه: gr¦mīg (بویس، ۱۹۷۷: ۴۲). پازند gar¦mī مشتق از *garamna->*gar¦m (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۸۱). ۱
[gyw’k] gy¦g: جای
اسم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:43:00 ق.ظ ]




تروریسم در زمان صلح تابع حقوق داخلی هر کشور و حقوق بین الملل بشر و حتی بین الملل کیفری است اما تروریسم در خلال درگیری های مسلحانه تابع مقررات حقوقی مذکور و علاوه بر آن، حقوق بشردوستانه می باشد. زیرا درگیری های مسلحانه تابع حقوق بشردوستانه هستند و در حقوق بشردوستانه، ممنوعیت حمله به هدف های غیرنظامی، اعم از افراد غیرنظامی و اموال غیرنظامی، وجود دارد و هدفهای غیرنظامی از حمایت های خاصی برخوردارند، اما در مواردی اقدامات تروریستی صریحاً منع شده اند.
این موضوع را که عملیات تروریستی در حین درگیری های مسلحانه تابع حقوق بشردوستانه است می توان در برخی از معاهدات ضد تروریستی نیز ملاحظه نمود. از جمله عهدنامه ۱۹۷۰ در مورد منع گروگان گیری، عهدنامه ۱۹۹۷ در مورد بمب گذاری های تروریستی و عهدنامه ۱۹۹۹ در مورد تأمین مالی تروریسم. (ضیایی بیگدلی، سال ۱۳۹۲، صص ۶۰-۵۸)
۲-۶-۱- تعریف حقوق بشردوستانه[۱۶]
در ابتدا ضروری است بیش از پرداختن به تروریسم و حقوق بشردوستانه به تعریف، منابع و جایگاه حقوق بشردوستانه در سازمان ملل متحد پرداخته و سپس ارتباط تروریسم و حقوق بشردوستانه را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
قاعده تحریم جنگ و منع توسل به زور، به رغم آن که در زمره قواعد آمره حقوق بین الملل عام است، اما متأسفانه نتوانسته کارآیی کامل و موثری داشته باشد. به عبارت دیگر، حقوق بین الملل در زمینه حقوق توسل به زور با موفقیت چندانی مواجه نبوده است، بنابراین دولت ها به دلیل شکست در اجرای کامل و موثر قاعده فوق، تمامی تلاش و توان خود را در جهت تهیه و تدوین قواعد ناظر بر جنگ به کار برده اند. (ضیایی بیگدلی، همان، ص ۲۲).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

حقوق بشردوستانه به عنوان یکی از شاخه های حقوق بین الملل و بخشی از حقوق جنگ یا حقوق مخاصمات مسلحانه مجموعه مقررات و قواعد حقوق بین الملل است که ضمن تعیین حقوق حمایت از افراد انسانی اعم از رزمنده یا غیر رزمنده (غیرنظامی) و اموال غیرنظامی و حقوق طرف های متخاصم در مخاصمات مسلحانه اعم از بین المللی یا غیر بین المللی، تکالیف افراد انسانی و طرف متخاصم را نیز در آن مخاصمات مشخص می کند. (ضیایی بیگدلی، همان، ص ۲۶)
حقوق بشردوستانه به عنوان یکی از شعبه های حقوق بین الملل، مقام و موقعیتی حساس و برجسته دارد، مشحون از اصول انسانیت و متضمن قواعد حمایتی و تعهدات عام الشمول برای افراد و گروه های انسانی، دولت ها، سازمان های بین المللی و به طور کلی هر تایعی از حقوق بین الملل است که به نوعی مستقیم یا غیر مستقیم درگیر یک مخاصمه مسلحانه و حتی در مواردی درگیر یک شورش یا آشوب مسلحانه داخلی با آستانه بالا هستند و هم چنین با اختلاف نظر بسیاری در مبارزه با تروریسم قابلیت اعمال را دارد. (همان، ص ۲۳)
قلمرو اجرای حقوق بشردوستانه حتی دولت های غیرمتخاصم یا بیطرف را شامل می شود، دلیل این شمولیت گسترده، حساسیتی است که جامعه جهانی به موضوع مهم جنگ و توسل به زور را دارد.
اسناد بین المللی موجود، قواعد عرفی و سایر قواعد حقوق بین الملل و حقوق داخلی مربوط و به خصوص موضوع شناسایی حقوق بشردوستانه در نظام ملل متحد به رغم سکوت منشور، مویّد توسعه، تحول و طی مراحل تکامل این شاخه از حقوق بین الملل است. توسعه کمی و کیفی حقوق بشردوستانه به اضافه تقویت ضمانت اجراهای آن اعم از کیفری یا غیرکیفری موجب می شود تا حد ممکن از طعم تلخ واقعیت جنگ کاسته شود. (همان، ص ۲۴)
۲-۶-۲- منابع حقوق بشردوستانه
مقررات و قواعد حقوق بشر دوستانه، سابقه دیرینه ای در حقوق بین الملل دارد و بخشی از احکام دینی و الهی از جمله احکام اسلامی، به آن اختصاص دارد. حقوق بشردوستانه اساساً دارای ریشه های عرفی است اما سابقه تدوین و جمع‌ آوری قواعد آن به قرن هفدهم میلادی باز می گردد. (همان، ص ۲۹)
منابع حقوق بشر دوستانه به طور کامل مستقل از منابع حقوق بین الملل نیستند، به خصوص منابعی چون قواعد آمره، عرف، معاهدات و اصول کلی حقوقی، جایگاه ویژه ای در حقوق بشردوستانه دارد. ما این شعبه از حقوق بین الملل پیش تر و مهم تر از همه منابع، دارای یک سلسله اصول بنیادی و زیربنایی است که کلیه قواعد آن به نوعی متأثر از اصول یاد شده اند. و نباید مغایر با آن ها، باشند.
این اصول عبارتند از: اصل کرامت انسانی، اصل رفتار انسانی و عدم تبعیض، اصل ضرورت نظامی، اصل محدودیت، اصل تفکیک، اصل تناسب، اصل ممنوعیت تحمیل رنج و آلام بیهوده و غیر ضروری، اصل ممنوعیت مقابله به مثل مسلحانه، اصل یا شرط مارتنس[۱۷]، این اصل یا شرط مکمل سایر اصول است و بدین معناست که رزمندگان و غیرنظامیان تحت حمایت و اقتدار اصول و مقررات بین المللی ناشی از عرف مسلم اصول بشردوستانه و اصول وجدان عمومی باقی می ماند. امروزه اصول مذکور از حد قواعد عرفی فراتر رفته و تبدیل به قواعد آمره شده اند. البته نمی توان نقش دکترین و رویه قضایی بین المللی از جمله آراء و نظرات مشورتی دیوان بین المللی دادگستری و آراء دادگاه های کیفری بین المللی برای یوگسلاوی سابق و رواندا و قطعنامه های سازمان های بین المللی، از جمله قطعنامه های سازمان ملل متحد، و به ویژه قطعنامه های شورای امنیت و اعمال حقوقی یک جانبه دولت ها را از نظر دور داشت. قواعد حقوق بشردوستانه تعهدات عام الشمول هستند. [۱۸] و در ذیل به مهم ترین منابع حقوق بشردوستانه پرداخته می شود. (همان، ص ۳۰)
الف) عرف: عرف جایگاهی بس مهم و اساسی در حقوق بشردوستانه دارد. عهد نامه های لاهه صریحاً به حقوق عرفی پرداخته اند. قوانین و مقررات داخلی برخی از کشورهای بزرگ از جمله ایالات متحده آمریکا، انگلیس و فرانسه سهم موثر و عمده ای در شکل گیری حقوق بشردوستانه عرفی داشتند. (همان، ص ۳۱)
ب) معاهدات: مهم ترین منابع حقوق بشردوستانه معاهدات است. اکثر قابل ملاحظه ای از معاهدات بشردوستانه، معاهدات عام یا قانون ساز می باشند و در حقوق بشردوستانه معاهدات خاص یا قراردادی کمتر جایگاهی یافته اند، هر چند منعی در این مورد وجود ندارد. مهم ترین معاهدات بشردوستانه را می توان به سه دسته: عهدنامه های لاهه، عهدنامه های ژنو و سایر معاهدات مربوط تقسیم نمود. عهدنامه های لاهه مشتمل بر دو عهدنامه ۱۸۹۹ و عهدنامه های ۱۹۰۴ و ۱۹۰۶ و هفت عهدنامه ۱۹۰۷ می باشد که هنوز در مواردی که عهدنامه های ژنو پاسخ گو نمی باشد، پاسخ گو هستند. به علاوه، امروزه بسیاری از مقررات عهدنامه های مذکور جنبه عرفی یافته اند، شاید از این روست که دوران حکومت مقررات عهدنامه های لاهه و قواعد عرفی ناشی از آن ها و نیز اعلامیه های مربوط را «حقوق لاهه» می نامند. (همان، ص ۳۳)
به موازات اجرای حقوق لاهه و در جهت تکمیل مقررات آن حقوق ژنو شکل گرفت. مهم ترین معاهدات تشکیل دهنده آن عهدنامه های چهارگانه ۱۹۴۹ می باشد. امروزه با الحاق کلیه کشورها به عهدنامه های مذکور، مقررات آن به معنای واقعی کلمه جنبه عام الشمول و حتی بسیاری از قواعد آن ها جنبه آمره یافته اند.
در سال ۱۹۷۷ با مساعدت کمیته بین المللی صلیب سرخ، دو پروتکل به عنوان پروتکل های الحاقی، به عهدنامه های ۱۹۴۹ ژنو به تصویب رسید. اولین پروتکل مربوط به مخاصمات مسلحانه بین المللی و مکمل عهدنامه های چهارگانه ژنو و دومین پروتکل در زمینه مخاصمات مسلحانه غیر بین المللی است که به بیان خود پروتکل، توسعه و تکمیل ماده ۳ مشترک عهدنامه های مذکور می پردازد. در سال ۲۰۰۵ پروتکل سوم الحاقی به عهدنامه های مذکور به تصویب رسید. این پروتکل برای انتخاب یک نشان متمایز کننده (کریستال سرخ) به اضافه صلیب سرخ، هلال احمر و شیرخورشید سرخ است. متعاقب عهدنامه ها و پروتکل های مذکور معاهدات و پروتکل های بسیار دیگری که به نوعی مربوط به موضوعات حقوق بشردوستانه است به تصویب رسیده است. (همان، ص ۳۳-۳۲)
ج) اصول کلی حقوقی: هر چند در حقوق بشردوستانه، به اصول کلی حقوقی نسبت به سیایر منابع کمتر بها داده شده است اما در واقع اصول کلی حقوقی در حقوق بشردوستانه نقشی تقریباً به همان اندازه مهم ایفا می کند. از سوی دیگر بسیاری از قواعد عرفی و معاهده ای بشر دوستانه بر اصول کلی حقوقی مبتنی است.
از جمله اصول کلی حقوقی قابل اجرا در حقوق بشردوستانه عبارتند از: اصل وفای به عهد، اصل حسن نیت، اصل عدالت و نصفت، اصل منع سوء استفاده از حق، اصل جبران کامل خسارات، اصلی که بنا بر آن هیچ کس نباید قاضی اعمال خود گردد، اصل استایل (منع تناقض گویی به ضرر دیگری). امروزه اکثر اصول کلی حقوقی تبدیل به قواعد آمره شده اند. (همان، ص ۳۳)
۲-۶-۳- جایگاه حقوق بشردوستانه در نظام ملل متحد
منشور سازمان ملل متحد به رغم پرداختن به مقوله حقوق بشر به موضوع حقوق بشردوستانه ورود پیدا نکرده است و هیچ مقرره صریحی در این خصوص وجود ندارد، هر چند در زمان تدوین منشور، حداقل حقوق لاهه به عنوان بخش قابل ملاحظه ای از حقوق بشردوستانه در مخاصمات مسلحانه حاکم بوده است.
سیاست بی توجهی منشور به مقوله حقوق بشردوستانه، عمدی به این دلیل بوده که مبادا پرداختن به آن، به حقوق توسل به زور، به خصوص قواعدی چون منع توسل به زور و تحریم جنگ آسیب رساند اما جالب توجه اینکه اندکی پس از شروع به کار سازمان ملل متحد، کنفرانس ۱۹۴۹ ژنو با مساعدت های آن سازمان و کمیته بین المللی صلیب سرخ ، چهار معاهده خاص مربوط به حقوق بشردوستانه را مورد تصویب قرار داد. متعاقباً همکاری های موثر میان ارکان مختلف سازمان ملل متحد و کمیته بین المللی صلیب سرخ به عنوان نهاد ناظر بر اجرای عهدنامه های مذکور صورت گرفت و اقدامات و تصمیمات مهمی از ناحیه سازمان در رابطه با تهیه و تنظیم و رعایت حقوق بشردوستانه انجام پذیرفت. به خصوص اینکه شورای امنیت در موارد بسیاری، نقض حقوق بشردوستانه را تهدید علیه صلح و امنیت بین المللی قلمداد کرده است و دبیر کل سازمان نیز به نوبه خود در کنفرانس حقوق بشر در تهران در سال ۱۹۶۸ اعلام نمود که توسعه حقوق بشردوستانه وظیفه سازمان ملل متحد است. شاید یکی از دلایل تأسیس «اداره امور بشردوستانه»[۱۹] در دبیرخانه سازمان ملل متحد در سال ۱۹۹۱ انجام این رسالت سازمان بوده است.
در مقابل سکوت منشور ملل متحد در مورد مقوله حقوق بشردوستانه عهدنامه های چهارگانه و پروتکل دوم الحاقی نیز ذکری از منشور ملل متحد و سازمان ملل متحد نکردند و تنها در ماده ۸۹ پروتکل یکم الحاقی به تعهد طرف های متعاهد به همکاری با سازمان ملل متحد و مطابق با منشور ملل متحد در وضعیت های نقض های فاحش عهدنامه ها و یا این پروتکل به صورت انفرادی یا جمعی پرداخته شده است. البته در پروتکل مذکور به اصول و اهداف ملل متحد اشاره شده است. (ضیایی بیگدلی، همان، ص ۳۴)
۲-۷- مفهوم جنگجویان خارجی در قطعنامه شماره ۲۱۷۸ شورای امنیت
نظر به اهمیت نابودسازی جنگجویان خارجی، در راستای سیاست و چارچوب قانونی جدید برای اقدامات بین المللی در واکنش به خطر، با عنوان کلی «تهدیدهای ناشی از اقدامات تروریستی بر صلح و امنیت بین المللی»، قطعنامه شماره ۲۱۷۸ شورای امنیت در مورخه ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۴ در فضای سیاسی بر اساس فصل هفتم منشور به اتفاق آراء صادر گردید.
۲۴ سپتامبر ۲۰۱۴ موقعیتی خاص و ویژه برای شورای امنیت بود زیرا این شورا برای ششمین بار در طول تاریخ هفتاد سال کاری خود در سطح بالاترین مقامات دولت های عضو یعنی در سطح سران تشکیل شد. شورای امنیت جدیدترین قطعنامه خود را به بهانه مقابله با داعش، ولی با عنوان کلی تهدیدهای ناشی از اقدامات تروریستی بر «صلح و امنیت بین المللی» تصویب کرد. عنوانی که از سال ۲۰۰۱ تاکنون همه ساله چندین مصوبه این شورا را به خود اختصاص داده است. در این زمینه ۲۰ روز پیش بود که شورای امنیت از همین عنوان برای تصویب قطعنامه به شماره ۲۱۷۰ علیه داعش استفاده کرده بود. برجسته ترین ویژگی قطعنامه جدید این است که بر اساس فصل هفتم و همچنین با اتفاق آراء اعضاء صادر گردیده است. (قابل دسترسی در خبرگزاری فارس، آبان ۹۳)
۲-۷-۱- تعریف جنگجویان خارجی[۲۰]
مطابق قطعنامه ۲۱۷۸ مورخه سپتامبر ۲۰۱۴ شورای امنیت[۲۱]، جنگجویان تروریست خارجی عبارتند از: «افرادی که با هدف اجراء، برنامه ریزی، آماده سازی برای، شرکت در اقدامات تروریستی یا ارائه یا دریافت تعلیمات تروریستی، از جمله در ارتباط با جنگ های مسلحانه، به کشور دیگری غیر از کشور اقامت یا هویت خود سفر می کنند» تعریف می نماید.
۲-۷-۲- پیشینه جنگجویان خارجی
در سال های اخیر، جهان شاهد ظهور «طالبان های» جدیدی بوده است که تکفیری خوانده می شوند و عملاً شکل گسترش یافته تر و افراطی تر همان بدنه اصلی طالبان[۲۲] افغانستان هستند. گروه های وهابی ـ سلفی تکفیری کوچک و بزرگی که عمدتاً‌در جریان تهاجم آمریکا علیه حکومت صدام در عراق پدید آمدند، و مشهورترین آن ها با نام گروه داعش، (دولت اسلامی عراق و شام) هم اکنون در عراق و سوریه مشغول تدارک حملات علیه مسلمانان این کشور است، همچون طالبان افغانستان داعیه تأسیس امارات و خلافت اسلامی در پهنه منطقه شام بزرگ و در آینده جهان اسلام را دارند، و در مناطقی که این اواخر قدرت را در دست گرفتند، بسان طالبان افغانستان به اجرای قوانینی منحط تحت نام شریعت دست زدند که باز هم بسان طالبان حاصلی جز بدنام کردن اسلام و مسلمانان در سطح جهانی ندارد. و نکته جالب و قابل تأمل در زمان سربرآوردن این نوع طالبان سال های اخیر، همزمانی ظهور آن ها با تأسیس ده ها شبکه ماهواره ای شیعه و سنی با پایگاه ها و دفاتری در کشورهای غربی است که در کنار بازوی نظامی گروه های تکفیری به ایجاد نفرت و دشمنی میان شیعیان و اهل سنت مشغول اند و به صورت عملی جنگ فرهنگی و رسانه ای و مذهبی تمام عیاری را میان مسلمانان به راه انداختند. این همزمانی ظهور گروه های تکفیری که به قتل عام گاه بسیار فجیع مسلمانان اعم از شیعه و سنی می پردازند، با پیدایش ده ها شبکه ماهواره ای ریز و درشت که به صورت شبانه روزی به گسترش نفرت مذهبی میان شیعیان و سنی ها دست می زنند، می تواند به صورتی آشکار منشأ واحد و مشترک ظهور مسلمان کشی های دهه ها وسال های اخیر یعنی جهان غرب را نمایان کند، جهانی غربی که طی این سال ها تقریباً تمامی توان نظامی، سیاسی، مالی، رسانه ای و اطلاعاتی خود را به شکل علنی در اختیار این گروه های نظامی و فرهنگی تکفیری قرار داده است تا این گروه ها با جذب حداکثری مسلمانان خسته از حکومت های فاسد و خودکامه وابسته و شرایط اقتصادی و اجتماعی بسیار نابسامان در غالب کشورهای اسلامی با نام «جهاد»، آنها را به قتل عام وسیع یکدیگر بکشانند، و این همان راز ظهور این گستره وسیع از گروه های نظامی و فرهنگی سلفی ـ تکفیری سنی و شیعه طی سال های اخیر در جهان اسلام است. (سایت بصیرت، ۱۳۹۲)
۲-۷-۳- زمینه های تاریخی پیدایش جنگجویان خارجی
داعش را چه کسی به وجود آورد و چه کسانی از حضور داعش سود می برند؟ مهم ترین پرسش این روزهای خاورمیانه است. بی ثباتی در عراق و سوریه، خاص برخی کشورهای منطقه است تا بتوانند اهداف خود را پیش ببرند. کشورهایی که ناگهان پس از شروع بهار عربی تغییر سیاست های عمده ای در سیاست خارجی خود ایجاد کردند و از یک تئوری به تئوری دیگر رجوع کردند. داعش نیز در ابتدا توانست در نبود فشارهای منطقه ای و فرامنطقه ای اهداف خود را به راحتی در عراق و سوریه پیش ببرد و ناگهان برای خود اعلام خلافت کند. آنها برنامه های گوناگونی برای خود تدارک دیدند. این گروه با برنامه ترین گروه تروریستی دنیاست که از لایه های پیچیده برخوردار است. نیت خوانی و کشف اسرار این گروه، دو لایه آشکار وپنهان دارد. لایه آشکار آن همین خبرهای هر روزه ای است که از سرزمین های تحت تصرف آنها شنیده می شود. اما برای پی بردن به لایه پنهان نیاز واکاوی بیشتری است.
یکی از اهداف آشکار این گروه موضوعی به نام برهم زدن نظم مرزهای موسوم به سایکس پیکویی است. در این باره شبه نظامیانی که خود را اعضای خلیفه ی اسلامی می خوانند و از حلب تا استان دیالی در شرق عراق گسترش یافته اند، هشدار داده اند که قصد دارند سایر مرزها را در هم شکنند. مرزهایی که خطوط کشورهای تازه تأسیس منطقه را شکل داده است.
داعش اعلام کرده است مزرهای ساختگی سایکس پیکو[۲۳] را در هم خواهد شکست. سایکس پیکو مرزهایی است که در سال ۱۹۱۶ بین فرانسه و انگلستان طرح ریزی شد و از دل آن کشورهایی مثل عراق، سوریه، اردن و چند کشور دیگر پدید آمد. داعش معتقد است که در جهان اسلام هیچ مرزی وجود ندارد و هیچ ملیتی وجود ندارد. این اظهارات رویای خلیفه خودخوانده اسلامی را نشان می دهد. او قصد دارد از مرزهای سایکس پیکو که توسط دو کشور استعمارگر کهنه پی ریزی شده عبور کند و مرزهای تازه ای را ترسیم کند.
ترسیماتی که توسط «مارکس سایکس» و «فرانسیس ژرژپیکو» ترسیم شده است ، ایرادات فراوانی دارد. یکی از انتقادهایی که به این مرزها وارد شده است این است که خط کشی ها بدون توجه به منافع منطقه ای و بر اساس منافع اروپایی ترسیم شده است. این مرزهای مصنوعی ملت های مصنوعی هم به بار آورده است. ملت های ساختگی بدون هویت تاریخی مشترک. (اصفهانی، ۱۳۹۳، ص ۲۴)
بخش اعظم مسلمانان این منطقه تا پیش از جنگ جهانی نخست در اختیار امپراتوری عثمانی بودند اما با زوال امپراتوری عثمانی و تسلط فرانسه و انگلیس بر این منطقه، آنها مرزهای خود را ساختند و تقسیمات جدیدی در خاورمیانه به وجود آوردند. پس از اینکه امپراتوری عثمانی نتوانست در مقابل کشورهای مدرن اروپایی قدعلم کند سرزمین های وسیعی را از دست داد که برای ناسیونالیست های عثمانی گران تمام شد. (همان، ص ۲۵)
۲-۷-۴- مبانی و نظرات موجود درباره جنگجویان تروریست خارجی
دولت سازی داعش[۲۴] با تقویت بنیه مالی و به یمن رسانه‌های اجتماعی در حال تثبیت و گسترش است . عالم سیاست، عالم کوچک نمایی و بزرگ نمایی‌های غیر واقع بینانه است؛ کوچک نمایی دشمن و بزرگ نمایی قدرت خود. هرچند چنین رویکردهایی می توانند کاربردهای داخلی قابل توجه داشته باشند، ولی اگر منجر به تاثیرگذاری بر تصمیم گیریهای سیاسی، نظامی، امنیتی و…. هرکشوری شود، یا تصمیم گیرندگان دچار توهم ناشی از این کوچک انگاری‌های دشمن و بزرگ نمایی‌های خودی شوند، بیشترین ضربه را به خود و واقعیات موجود زده اند.
داعش، یکی از واقعیات جهان امروز است. اگرچه دست پرورده و نتیجه سیاست‌های غلط برخی کشورهای منطقه و کشورهای غربی در سوریه و عراق است، ولی امروز مانند غول چراغ جادو از شیشه خارج شده است و برای حامیان سیاسی- مالی گذشته و کشورهایی که با سیاست‌های غلط خود زمینه ساز تقویت داعش شدند، دیگر کوچک ترین اعتبار و ارزشی قایل نیست.
کوچک انگاشتن داعش یا بزرگ نمایی قدرت مخالفان داعش هرچند در کوتاه مدت ممکن است از جهاتی برای مردمی که زیر سلطه داعش روز و شب خود را طی می کنند، یا نیروهای محلی که در مقابل داعش مقاومت می کنند، مفید و موثر باشد، ولی در درازمدت به عادی شدن اوضاع و تثبیت بیشتر این گروه تروریستی منجر خواهد شد.
داعش، در رویای خلافت گسترده خود در یک سال گذشته گام‌های مهمی برداشته است. گام هایی که در عرف سیاسی و روابط بین المللی می توانند علامت ونشانه یک کشور و یا زمینه ساز تشکیل کشور باشند. دقیقا مشابه اسراییل که در صدد تشکیل کشوری یهودی در مرزهای مشخصی برآمد و با حمایت کشورهای غربی و سازمان ملل به رویای تاریخی خود دست یافت؛ داعش امروز، بدون حمایت ظاهری سازمان ملل و یا کشورهای غربی، درحال گسترش مرزهای خود تحت ریاست خلافت خودخوانده ابوبکر بغدادی است و در گوشه و کنار جهان برای خلیفه خودخوانده بیعت می گیرد و نیروهای محلی را جذب می کند.
داعش امروز بر سرزمینی بزرگ تر و با جمعیتی بیش تر از بسیاری از کشورهای جهان در مرزهای جغرافیایی مشخص که از سوریه و عراق تصرف کرده و با بهره گیری از ارتش مجهز به سلاح های پیشرفته، سازمان مالی، تشکیلات حکومتی، و توانایی تیلیغاتی مدرن حکومت می کند. و این ویژگی ها ـ سرزمین، جمعیت، حکومت، استقلال از کشورهای اصلی ـ واقعیتی است که دنیای امروز با بی توجهی از آن عبور کرده است. مقابله با این پدیده شوم، با کوچک انگاری داعش و نادیده گرفتن قدرت نمایی هایی که در سایه قساوت و وحشی گری و ارعاب با شیوه های بربریت قرون وسطایی و با کمک رسانه های مدرن به طور مشخص توییتر و یوتیوب در صدد جلب توجه افکار عمومی جهان و جذب نیروی بیشتر از اقصی نقاط دنیا است، امکان پذیر نیست.
داعش، گام به گام درحال تغییرمرزها، دولت سازی به سبکی جدید، و متفاوت از نرم‌های پیشین بین المللی مبتنی بر توافقنامه سایکس پیکو است، و سوگمندانه باید گفت که در این اقدام خود موفق عمل کرده است. گروهی تروریستی که توانسته در مدتی کوتاه دولت سازی کند و خلیفه‌ای در برد جهانی اعلام کند و ظاهرا همه دنیا را هم به چالش گرفته است.
دولت سازی داعش با تقویت بنیه مالی و به یمن رسانه‌های اجتماعی در حال تثبیت و گسترش است. تقویت مالی که پس از حمله به موصل ودستبرد و غارت بانک‌ها و موسسه‌های مالی این منطقه بدست آورد، و از قبل فروش نفت قاچاق، گروگانگیری، کمک‌های پیدا و پنهان حامیان سیاسی و اقتصادی، عتیقه فروشی، جزیه و انواع و اقسام مالیات و فدیه و… درصدد بی‌نیاز شدن از پشتوانه‌های مالی پیشین خود است.
بعلاوه، داعش به یمن شبکه‌های اجتماعی، با تبلیغات و جنگ روانی گستره خود و با توحش بی‌سابقه‌ای که نمونه اخیرش را با سوزاندن خلبان اردنی به نام خود ثبت کرد، طی یک سال گذشته همواره جزو مهم ترین اخبار رسانه‌های اصلی جهانی بوده است. واقعیت آن است که داعش غده‌ای بدخیم در منطقه است که با شیوه‌های پیش پا افتاده و تصور کارامد بودن چند بمباران هوایی توسط نیروهای ائتلاف، نمی توان به مقابله با آن پرداخت. تاخیر در شناخت نحوه مقابله با این پدیده، فقط و فقط به گسترش و همه گیر شدن این غده در منطقه می انجامد. (کدیور، ۱۳۹۳، ص ۱۶)
۲-۷-۵- ادبیات و مفاهیم قطعنامه ۲۱۷۸ شورای امنیت
۲۴ سپتامبر، موقعیتی خاص و ویژه برای شورای امنیت بود. زیرا این شورا برای ششمین بار در طول تاریخ ۷۰ سال کاری خود، در سطح بالاترین مقامات دولت های عضو یعنی در سطح سران تشکیل شد. در این جلسه ۴ ساعته، شورا جدیدترین قطعنامه خود را به بهانه مقابله با داعش ولی با عنوان کلی «تهدیدهای ناشی از اقدامات تروربستی بر صلح و امنیت بین المللی» تصویب کرد، عنوانی که از سال ۲۰۰۱ تا کنون همه ساله چندین مصوبه این شورا را به خود اختصاص داده است. در این زمینه، ۲۰ روز پیش بود که شورا از همین عنوان برای تصویب قطعنامه ۲۱۷۰ علیه داعش استفاده کرده بود. برجسته ترین ویژگی قطعنامه جدید اینست که بر اساس فصل هفتم منشور و هم چنین با اتفاق آرای اعضا صادر گردیده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:42:00 ق.ظ ]




صف

نابغه‌ها

نمودار ۵٫ نمودار تفکیکی موضوعات آثار شیوا ارسطویی
فاطمه ریسه
فاطمه ریسه در سال ۱۳۴۱ در شیراز به دنیا آمد. او نویسنده‌ی مجموعه داستان زنده‌ها مرده‌اند (۱۳۷۷) می‌باشد.
خلاصه داستان‌ها
آینه
راوی داستان دانای کل است. اکرم زنی سی و هفت ساله است که به عنوان معلّم تاریخ در مدرسه تدریس می‌کند و در کنار تدریس به دانشگاه نیز می‌رود. او زنی تنها و حسود و بسیار انتقام‌جو است. بطور مثال در زمان کودکی از همکلاسی‌اش که به او گفته بود چشمانش شبیه قورباغه است انتقام سختی گرفت یا همکارش را که در مدرسه با گفتن حرفی او را ناراحت کرده، در کمال بی‌رحمی به ساواک لو داد و حتی به همسرش اجازه نمی‌دهد تا با خانواده‌ی خودش رابطه داشته باشد و حتی وقتی مادر شوهرش مریض شد همسرش را باخبر نکرد. او از آنجایی که با همسایه‌اش قهر است، در روز تولّد دختر همسایه، فلکه‌ی آب آن‌ها را بست و وقتی دختر همسایه با بشقاب کیک در خانه‌ی آن‌ها را ‌زد او در را باز نکرد.
این رفتارهای اکرم، باعث شد همه از او فاصله بگیرند و با او رفت و آمد نداشته باشند. او که از این‌که همسایه‌اش فرزانه خانم او را برای تولّد دخترش دعوت نکرده بسیار ناراحت و عصبانی است. تصمیم می‌گیر‌د آینه را بردارد و صورتش را اصلاح کند وقتی به خود در آینه خیره می‌شود. ناگهان صدای زنگ تلفن به گوشش می‌رسد. وقتی جواب می‌دهد صدایی به او می‌گوید که خوب خودش را در آینه ببیند، آن صدا یا در واقع من درونی خود اکرم، به او می‌گوید دست از آزار و اذیّت و کینه‌جویی بردارد و بر اساس فطرتش که نیکی است رفتار کند. اکرم که متوجّه اشتباهاتش شده، از خدا طلب آمرزش می‌کند و از آن صدا می‌خواهد که راه نجات را به او نشان دهد. در نهایت از آن صدا به خاطر پند و اندرزش تشکّر کرده و برای عذرخواهی نزد همسایه می‌رود.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

مسائل زنان¨ مسائل عاطفی¨
مسائل اجتماعی و فرهنگی x مسائل سیاسی ¨
آینه قدّی
راوی داستان دانای کل است. عبّاس آقا مردی متواضع و فروتن بود که در اداره‌ای مشغول کار بود. او عاشق مطالعه و ترجمه نیز بود و از آنجایی که قلب و فطرت پاکی داشت به مادّیات توجّه چندانی نمی‌کرد. امور زندگی‌اش هم به خوبی می‌گذشت، او هر روز موقع رفتن به سر کار، خودش را در آینه‌ی قدّی‌ قدیمی که مادربزرگش به او داده بود می‌دید، آینه بیش از ۹۰ سال عمر داشت با این وجود بسیار تمیز و برّاق بود و چهره‌ی عبّاس آقا را به خوبی نشان می‌داد. بر خلاف عبّاس آقا، همسرش، عزّت خانم از اوضاع زندگی‌اش راضی نبود. او دوست داشت که به اوج پیشرفت و رفاه برسد و نسبت به دیگران کم و کسری نداشته باشد او فقط به خاطر تحصیلات بالای عبّاس آقا با او ازدواج کرده بود. عزّت خانم مدام به عبّاس آقا می‌گفت که او مردی تنبل و بی‌عرضه است. عبّاس آقا هم در مقابل حرف همسرش احساس آشفتگی می‌کرد. تا این‌که یک روز تصمیم گرفت تا شب اضافه‌کاری کند و شاگرد خصوصی هم بگیرد و دیگر مثل سابق صادق و امین نباشد.
پس از مدّتی آن‌ها بسیار ثروتمند شدند و آن آینه‌ی قدّی هم هر روز غبار‌آلود‌تر و تار‌تر شد.
روزی مادر و خواهر عبّاس آقا به خانه آن‌ها آمدند. صاحب‌خانه آن‌ها را بیرون کرده بود و مادرش هم مریض بود و می‌بایست کلیه‌اش را عمل کند. آن‌ها به پول نیاز داشتند ولی عبّاس آقا هیچ کمکی نکرد. تا این‌که چند روز بعد در نیمه شبی خواهرش به خانه‌ی آن‌ها رفت و به عبّاس آقا خبر داد که مادرشان سکته کرده عباس آقا که هیچ عکس‌العملی نشان نداد و کاری نکرد وقتی به اتاقش برمی‌گشت متوجّه شد آن آینه ترک خورده و در حال شکستن است.
مسائل زنان¨ مسائل عاطفی¨
مسائل اجتماعی و فرهنگی x مسائل سیاسی ¨
بچه‌های شکرالله خان
راوی داستان دانای کل است. شکرالله خان و زری خانم، چهار پسر داشتند به نام‌های مجید، محسن، منصور، حمید و یک دختر که بعد از تولّد توسّط دایی‌اش به خارج از کشوربرده شد. محسن سال‌ها پیش در اثر اعتیاد مرده بود و مجید هم که شدیداً معتاد بود، خودکشی کرد. شکرالله خان وقتی جسد مجید را از مستراح بیرون می‌کشد اصلاً غمگین و ناراحت نیست بلکه از مرگ او خوشحال است زیرا او معتاد بوده و «باعث آبروریزی».
شکرالله خان برای این‌که سرنوشت منصور-که او هم معتاد است- شبیه دو پسر دیگرش نشود تصمیم می‌گیرد با گرفتن بهره‌ی پول‌هایی که به مردم قرض داده بود یک تاکسی بخرد و او را برای ترک اعتیادش به بیمارستان منتقل کند و مقدّمات عروسی‌اش را فراهم کند. بالاخره منصور با خانم معلّمی ازدواج می‌کند ولی پس از چند سال او را طلاق می‌دهد، درمورد علّت طلاق گفته شده است که همسر منصور فاسد بوده. مسئولیّت نگهداری از دو فرزندش بر عهده‌ی زری خانم می‌افتد. حمید، فرزند دیگرشان که «ته تغاری آن‌هاست» در انگلستان تحصیل می‌کند. او بسیار باهوش و درس‌خوان است. وقتی در ایران انقلاب می‌شود، باز می‌گردد و در دانشگاه تهران به ادامه تحصیل می‌پردازد. زری خانم و شکرالله خان و حمید وقتی برای دید و بازدید عید به منزل یکی از آشناهایشان می‌روند، حمید با صاحب‌خانه در مورد مسائل سیاسی بحث می‌کند و بحثشان بالا می‌گیرد، فردای آن روز دو نفر از کمیته به در خانه‌ی آن‌ها می‌آیند و حمید را با خود به زندان می‌برند. حمی
د که امید زری خانم و شکرالله خان بود، به جرم تعلّق به یکی از گروهک‌های ضدّ انقلاب دستگیر و به خاطر پرتاب نارنجک و کشتن سه سپاهی محکوم به اعدام می‌شود. پس از آن شکرالله خان و زری خانم هیچ امیدی برای ادامه زندگی ندارند.
مسائل زنان¨ مسائل عاطفی¨
مسائل اجتماعی و فرهنگی x مسائل سیاسی ¨
توهّم
راوی داستان دانای کل است. این داستان ماجرای زن و شوهری به نام مهین و منصور است. آن دو پنج سال است که ازدواج کرده‌اند و در آرزوی داشتن فرزند به سر می‌برند.
منصور معلّم ادبیّات است و با دانش‌آموزانش، مانند پدر رفتار می‌کند. مهین هم مترجم است و در خانه کار می‌کند. بالاخره پس از پنج سال مهین باردار می‌شود. آن دو بی‌اندازه خوشحال می‌شوند. ولی درست روزی که وقت زایمان فرا می‌رسد، منصور برای میوه‌چینی به ساوه رفته و مهین تنهاست. خانه‌ی آن‌ها در یک نقطه‌ی دور در شهریار است. مهین که هر لحظه درد بیشتری را تحمّل می‌کند انتظار دارد منصور غروب به خانه برگردد ولی او نیمه‌های شب به منزل می‌رسد و با دیدن وضعیت مهین از او می‌خواهد به بیمارستان بروند، مهین که از دست منصور عصبانی است با او لج می‌کند و به بیمارستان نمی‌رود و سرانجام بچه‌ مرده به دنیا می‌آید. آن‌ها یک‌دیگر را مقصّر می‌دانند و قاتل می‌خوانند. مهین و منصور بچه را در حیاط خانه دفن می‌کنند. سال بعد دوباره مهین باردار می‌شود. ولی باز هم درست در شب زایمان با یک‌دیگر دعوا می‌کنند و منصور خانه را ترک می‌کند و وقتی برمی‌گردد متوجّه می‌شود مهین زایمان کرده. او بچه را با خوشحالی در آغوش می‌گیرد و تکان می‌دهد ولی مهین از او می‌خواهد که بچه را در کنار برادرش بخواباند، منصور تازه متوجّه می‌شود این بچه هم مرده. با هم بچه را در باغچه دفن می‌کنند. مهین به اتاق برمی‌گردد و چای درست می‌کند. منصور هم از خانه بیرون می‌رود. بعد از چند روز دو مرد به خانه‌ی مهین می‌آیند و خبر تصادف و مرگ منصور را به او می‌دهند.
مسائل زنان¨ مسائل عاطفیx
مسائل اجتماعی و فرهنگی ¨ مسائل سیاسی¨
جاوید و فانی
راوی داستان دختر جوانی به نام فرزانه است که در مورد پیرمردی به نام مش حسن که مستأجر آن‌ها بوده، سخن می‌گوید. مش حسن که بسیار پیر است، در یک باجه‌ی بلیط‌ فروشی کار می‌کند. او در یک اتاق در ته حیاط خانه‌ی راوی زندگی می‌کند. تا این‌که روزی پسر جوانی که فانی نام داشت به خانه‌ی راوی آمد و سراغ مش حسن را گرفت. وقتی مش حسن به خانه آمد ماجرای آمدن فانی را برای او تعریف کردند. او بسیار ترسید و دیگر به سر کار نرفت و از ترس خودش را در اتاقش زندانی کرد. مش حسن دو پسر داشت. یکی که فانی نام داشت و از همسر اوّلش بود و دیگری که نامش جاوید بود و فرزند همسر دومش می‌شد . فانی به دنبال گرفتن انتقام از پدرش بود. زیرا پدرش مادر او را که هم از او بزرگ‌تر بود و هم لال و زشت، دوست نمی‌داشت و مدام او را کتک می‌زد.
مش حسن عاشق پسر دومش جاوید بود و تا لحظه‌ی مرگ مدام نام او را به زبان می‌آورد و از پدر راوی می‌خواست تا او را بر سر بالینش بیاورد. پدر راوی پس از تلاش بسیار فهمید که جاوید که نام اصلی‌اش داوود بود، زندانی سیاسی بوده و سر به نیست شده و کسی نمی‌داند که زنده است یا مرده.
مسائل زنان¨ مسائل عاطفیx
مسائل اجتماعی و فرهنگی¨ مسائل سیاسی¨
چگونه مسافرکش شدم
داستان از زبان مردی روایت می‌شود که کارمند اداره‌ی مخابرات است. او و گروهی از همکارانش تصمیم می‌گیرند خودشان را بازخرید کنند زیرا در آن صورت «دولت پول خوبی به آنها می‌دهد». دولت در ازای بازخرید شدن به ‌آن‌ها دو میلیون تومان به علاوه‌ی یک میلیون تومان وام می‌داد. منیژه همسر راوی با بازخرید شدن او مخالف است. زیرا به نظر او بازنشسته مخابرات بودن وجه اجتماعی بهتری نسبت به مسافر‌کش بودن دارد. راوی که معتقد است «به حرف زن جماعت نباید گوش داد»، بدون در جریان گذاشتن همسرش، تصمیمش را عملی می‌کند و در اوّلین فرصت با همکارانش به مسافرت می‌رود و در آنجا همگی با هم توافق می‌کنند که خانه‌ ای کلنگی در فرحزاد بخرند و یک آپارتمان شش واحدی بسازند، همین کار را هم می‌کنند و سود خوبی نصیبشان می‌شود. راوی احساس شادی و خوشبختی بیشتری می‌کند و نسبت به گذشته زندگی راحت‌تری را تجربه می‌کند. او دوباره با همکارهایش تصمیم می‌گیرد باغ بزرگی در عشرت‌آباد بخرد و مرغداری بزند. بعد از امضای قرارداد، دو میلیون تومان در کیفش می‌گذارد و سوار ماشینش شده به سمت خانه حرکت می‌کند. هوا به شدت بارانی است در راه زن جوان زیبایی که با دخترش در کنار خیابان ایستاده، می‌بیند وآنها را سوار می‌کند. آن دو در شهرک غرب پیاده می‌شوند و راوی به خانه بر‌می‌گردد. صبح روز بعد متوجّه می‌شود که آن دو میلیون تومان در کیفش نیست. او و همسرش از شدّت ناراحتی مریض می‌شوند و مرد برای جبران آن ضرر دو سال است که مسافرکشی می‌کند و از آن موقع به بعد مدام بدشانسی آورده است.
مسائل زنان¨ مسائل عاطفیx

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:42:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم