بعد از تولد نوزاد، نه تنها تغذیه نقش مهمی در رشد سیستم عصبی کودک ایفا می‌کند، بلکه فاکتورهای روانی- اجتماعی و تعاملاتی که با کودک صورت می‌گیرد نقشی به مراتب بیشتر ایفا می‌کند. بعد از تولد، مغز به رشد ناگهانی خود دست پیدا می‌کند و اسیدهای نورونی به سرعت ترشح می‌شوند. رشد این عوامل به میزان زیادی تحت تأثیر محیط عاطفی- اجتماعی اطراف کودک قرار می‌گیرد. مهم‌ترین مبحث دهه اخیر این است که مغز توسط مدلی که محیط به آن ارائه می‌کند شناخته می‌شود. مغز یک ارگان اجتماعی- زیستی است و هسته اصلی هیجانات در ارتباطات اجتماعی محسوب می‌شود. یکی از عوامل مهم تسهیل رشد، غنی بودن محیط روانی و روابط بین فردی محسوب می‌شود و این نگاه کاملا غیر معقولانه است که اثر عوامل بیولوژیکی را بدون تعامل با محیط مورد بررسی قرار دهیم، چرا که رشد در تعامل عوامل محیطی و زیستی شکل می‌گیرد و بررسی پدیده‌های زیستی بدون در نظر گرفتن تعامل با عوامل محیطی بسیار گمراه کننده خواهد بود(هاشم‌ورزی و همکاران،۱۳۹۰).

۲-۴- مهارت‌های مقابله‌ای

همه افراد در طول زندگی خود با استرس رو به رو می‌شوند. زندگی بدون استرس یعنی مرگ. انسان در همه‌ شرایط تحت استرس قرار دارد، ولی گاهی امکان دارد یک استرس بیماری زا و مشکل زا شود، این مسأله بستگی به مقابله های فرد دارد. منظور از مقابله، کوشش‌ها و تلاش‌هایی است که فرد انجام می‌دهد تا استرس را از میان بردارد، برطرف کند، یا به حداقل رساند و یا تحمل کند. دقت داشته باشید که ما همیشه نمی‌توانیم منبع استرس را از میان برداریم، بلکه در مواردی باید آن‌را کاهش دهیم و در مواردی هم باید استرس را تحمل کنیم. در این موارد باید سعی شود تا استرس‌های ناشی از این اختلاف را کاهش دهیم و یا به صورتی تحمل کنیم تا کمتر آزاردهنده شود(موسوی،۱۳۸۸).

یکی از عوامل شخصیتی که ارزیابی آن در تبیین آمادگی به اعتیاد منطقی به نظر می‌رسد، سبک‌های مقابله‌ای با فشار روانی است. سبک‌های مقابله به عنوان تلاش‌های رفتاری و شناختی افراد به منظور فائق آمدن بر یک عامل فشار زای درونی یا بیرونی (متمرکز بر مسئله[۵۸])،یا ایجاد تسکین هیجانی و عاطفی(متمرکز بر هیجان[۵۹])، تعریف شده است. همچنین سبک‌های مقابله با فشار روانی می‌تواندرویداد های تنیدگی زا را تحت تأثیر قرار داده و چگونگی برخورد با آن‌ ها را تعیین کنند(ملازاده اسفنجانی و همکاران،۱۳۹۰).

۲-۴-۱- انواع مهارت‌های مقابله‌ای

کوشش‌های مقابله‌ای گاه به صورت انجام دادن کار، فعالیت و اقدام خاصی است و گاه به صورت انجام دادن فعالیت‌های ذهنی و درون روانی است. ‌به این ترتیب می‌توان گفت که دو نوع مقابله وجود دارد: مقابله های مسأله‌مدار و مقابله های هیجان‌مدار، در اکثر موارد ضروری و سالم است که هر دو نوع مقابله با هم مورد استفاده قرار گیرند.

مقابله های مسأله‌مدار: در مقابله های مسأله‌مدار فرد سعی می‌کند کاری انجام دهد تا استرس را از میان بردارد، کاهش دهد یا آن را تحمل کند. نمونه هایی از مقابله مسأله‌مدار عبارتند از:

    • اقدام به عمل نمودن

    • فعالیت خاصی انجام دادن

    • راهنمایی گرفتن

    • مشورت کردن

    • برنامه‌ریزی کردن

    • جمع‌ آوری اطلاعات

    • مطالعه کردن

    • استفاده از روش حل مسأله

  • فکر کردن و…

مقابله های هیجان‌مدار: در مقابله های هیجان‌مدار فرد کار خاصی انجام نمی‌دهد، بلکه فقط سعی می‌کند خود را آرام سازد و ناراحتی خود را کاهش دهد .زیرا، هنگامی که انسان با استرس رو به رو می‌شود، تعادل و آرامش خود را از دست می‌دهد و هنگامی که فرد آرامش و تعادل روانی نداشته باشد، نمی‌تواند به خوبی از عهده برخورد صحیح برآید. این نوع مقابله به کمک فرد می‌آید تا بتواند ابتدا آرامش و تعادل روانی خود را بازیابد و سپس به مقابله های مسأله‌مدار بپردازد. نمونه هایی از مقابله های هیجان‌مدار عبارتنداز:

    • دعا و نیایش

    • تخلیه و ابراز احساسات مانند گریه کردن، بی‌قراری کردن، ابراز خشم(به طور سالم)

    • گفتگوی درونی، مانند: دلداری دادن به خود

    • مثبت اندیشی، دادن معنی مثبت به آنچه رخ داده

    • توکل

  • درد دل کردن با دوستان و آشنایان و… (نوری،۱۳۸۳).

گاهی اوقات مردم فکر می‌کنند که مقابله های هیجان‌مدار ناسالم هستند، چون بی فایده‌اند و کمکی به کاهش استرس نمی‌کنند. برخلاف تصور این عده، مقابله های هیجان‌مدار در بسیاری از موارد بسیار سالم وکمک کننده اند. این مقابله ها باعث می‌شوند تا فرد آرامش خود را باز یابد و هنگامی که فرد آرامش داشته باشد، بهتر می‌تواند فکر و برنامه‌ریزی کند و از مهارت حل مسأله کمک بگیرد. در غیر این صورت ممکن است فرد به علت نداشتن آرامش و تعادل روانی مناسب از مقابله های ناسالم و خطرناک استفاده کند یا از راه‌ حل ‌های عجولانه و تکانشی برای بیرون آمدن از موقعیت استرس را بهره ببرد. در این‌صورت نه تنها مشکل اصلی حل نشده، بلکه مشکلات دیگری نیز به دنبال خواهد داشت که گاهی این مشکلات ثانوی بسیار مخرب تر و زیان‌بارتر از مشکل اولیه است.

مقابله های مذهبی، معنوی: مقابله های مذهبی و معنوی معمولاً انواعی از مقابله های هیجان‌مداراند، ولی به لحاظ اهمیتی که دارند در اینجا بر آن‌ ها تأکید می‌شود. پژوهش‌های متفاوتی در کشورها و فرهنگ‌های مختلف جهان نشان داده افرادی که اعتقادات مذهبی و معنوی دارند، بهتر در مقابل استرس‌ها و حتی بیماری‌ها دوام می‌آورند و از سلامت روانی و جسمانی بهتری برخوردارند. مقابله های مذهبی و معنوی به صورت های مختلفی است و در کشور ما بیشتر به صورت زیر دیده می‌شود:

    • نذر کردن

    • دعا کردن

    • نیایش

    • قربانی کردن

    • خیرات کردن

    • بخشودن و گذشت کردن

    • به خدا سپردن

    • توکل

    • معنی مثبت دادن به آنچه رخ داده

    • امیدوار بودن

    • صبر پیشه کردن

    • هراس نداشتن از اتفاقات و پیشامدها

  • تسلیم قسمت و سرنوشت بودن و…

به یاد داشته باشید زمانی مقابله های هیجان‌مدار نامناسب خواهند بود که به عنوان تنها مقابله از آن‌ ها استفاده شود و یا فرد به صورت طولانی مدت و در دراز مدت برای استرس‌هایی که قابل برطرف کردن می‌باشند، از آن‌ ها استفاده نماید(نوری،۱۳۸۳).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...