مقالات تحقیقاتی و پایان نامه – ۲-۲ کیفیت زنـدگی در بیان عمومی – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
و یا در جایی دیگر دارد:
«شکر خدا که هر چه طلب کردم از خدا
بر منتهای دولت خود کامران شدم»
بهرغم آنکه توافق کلی در تعریف کیفیت زندگی وجود ندارد، پژوهشگران بر سه ویژگی مهم آن شامل چند بعدی بودن، ذهنی بودن و پویا بودن اتفاق نظر دارند. کیفیت زندگی موضوعی چند بعدی است و دارای ابعاد جسمی، روانی، اجتماعی و روحی است. این ویژگی با تعریفی که امروزه از سلامتی داریم منطبق است. آنجا که سلامتی را رفاه کامل جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی میدانیم.
عامل اصلی تعیینکننده کیفیت زندگی عبارت است از تفاوت درک شده بین آنچه هست و آنچه از دیدگاه فرد باید باشد و این همان ذهنی بودن کیفیت زندگی است که قبلاً به آن پرداختیم. پویایی کیفیت زندگی به این معنا است که با گذشت زمان تغییر میکند و به تغییرات فرد و محیط او بستگی دارد.
در علوم پزشکی به طور خاص اندازهگیری کیفیت زندگی کاربردهای زیر را دارا است:
الف) تعیین کارایی درمانهای مختلف،
ب) ارزیابی خدمات بهداشتی و اولویتبندی آن ها،
ج) سیاستگذاری و تخصیص منابع
د) بهبود روابط پزشک و بیمار با افزایش درک متقابل از بیماری و درمان آن،
هـ) پژوهش: طی چند دهه اخیر تحقیقات فراوانی در مورد کیفیت زندگی بر اساس شاخصهای جمعیتی (همچون گروههای سنی، جنسیت، نژاد، حوزه های اجتماعی شهری و روستایی، طبقه اجتماعی و…)، فرهنگهای مختلف (در سطح ناحیهای، ملی و منطقهای)، زمان (مطالعات طولی و مقطعی)، محیطهای سازمانی متفاوت و… انجام شده است، اما آنچه اخیراًً در حوزه علوم پزشکی مورد اقبال واقع شده است، بررسی کیفیت زندگی در گروههای خاصی از بیماران میباشد.
نحوه اندازهگیری کیفیت زندگی نیز در علوم مختلف متفاوت میباشد. به عنوان مثال روانشناسان از شاخصی به نام مقیاس رضایت از زندگی (لایف ستیسفاکشن اسکال) به وفور استفاده میکنند.
این مقیاس که توسط داینر تهیه شده است، پرسشنامه کوتاه مشتمل بر ۵ سوال است که بیانگر نوع نگاه متخصصان این حوزه به بحث کیفیت زندگی است. هر یک از سوالات طیفی رتبهای از امتیازات از کاملا مخالف، مخالف، نسبتاً مخالف، نظری ندارم، نسبتاً موافق، موافق و کاملا موافق را شامل میشود. این سوالات عبارتند از:
۱) زندگی من در بیشتر جنبهها با ایدهآلهایم تطبیق دارد.
۲) شرایط زندگیام عالی است.
۳) از زندگیام راضی هستم.
۴) تا اینجا چیزهایی را که در زندگیام خواستهام، به دست آوردهام.
۵) اگر میتوانستم در زندگی به عقب برگردم، تقریباً هیچ چیز را عوض نمیکردم.
برای ارزابی کیفیت زندگی در پزشکی پرسشنامههای زیادی تاکنون طراحی شده است، اما پرسشنامههای کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت بیشتر مورد توجه هستند. در این میان پرسشنامهنسخه خلاصه شده پرسشنامه قدیمی جهت سنجش کلی کیفیت زندگی (سلامت جسمانی، سلامت روانی، روابط اجتماعی و سلامت محیط و پرسشنامه(۱) جهت سنجش کیفیت زندگی وابسته به سلامت بیشترین کاربرد را دارند که خود بحث مجزایی را میطلبد.
به هر حال بحث کیفیت زندگی طی قرنهای متمادی همیشه موضوعی چالشبرانگیز بوده و متاثر از نوع جهانبینی افراد میباشد.
مولوی نیز میگوید:
«اصل لذت از درون دان نز برون
ابلهی دان جستن از قصر و حصون
آن یکی در کنج زندان مست و شاد
و آن یکی در باغ تلخ و نامراد».
۲-۲ کیفیت زنـدگی در بیان عمومی
انسانها در شکل و کیفیت زندگی تفاوتهای شگرفی با یکدیگر دارند. شگرف ازآن رو که گونه های دیگر موجودات چنین اختلافات فاحشی در نوع زندگی با همنوعان خود ندارند. امّا انسانها تجربه زندگی را آنقدر متفاوت با هم اجرا میکنند که میتوان پذیرفت هرآدمی سبک منحصر به فرد خویش را دارد. درخصوص انسان با اطمینان میتوان گفت کیفیت زندگی هرفرد بستگی بهنگرش و کیفیت ادراک او از محیط اطرافش میباشد. ساختارشگرف و پیچیده آدمی موجب می شود کیفیت این ادراک تنها وابسته شرایط زندگی هرفرد نباشد، بلکه سازماندهی نظام ادراک و تفسیراو نقش اصلیتر را بازی نماید. ازآنجا که با اطمینان میتوان گفت، کیفیت زندگی هرفرد وابسته به کیفیت ادراک او از چگونگی زیستنش میباشد، این تفاوتهای عمیق درخصوص آدمی را میتوان توجیهکرد. همان طورکه درک آدمی نامحدود است. پس تنوع نامحدودی را هم در سبک و کیفیت زندگی انسانها میتوان قائل شد. درهرحال این سئوال تاریخی و همیشگی انسان از زندگی همواره مطرح بوده است که چه عواملی سبب ایجاد تفاوت در کیفیت زندگی انسانها است و چگونه میتوان با کیفیتتر زیست. جاهطلبی و تعالیگرایی ذاتی انسان ایجاب میکند که همواره به دنبال بهبود زندگی خویش باشد. بنابرین جستجوی پاسخ این سئوال که چگونه میتوان کیفیت بالاتری از زندگی را درک کرد. همیشه برای او مهم و جذاب است زیرا تکتک قدمهایش به دنبال بهبود زندگی خویش است. تمام کوششها، خلاقیتها و مخاطراتی که در زندگی روزمره به جان می خرد، هدفی مهمتر از ارتقاء کیفیت زندگی ندارند. برای بهتر زندگیکردن ناگزیر باید معیارهایی را برای خود تعریفکند. چه معیارهایی نشان خواهند داد و ثابت خواهندکرد که کیفیت زندگی رو به پیشرفت و ارتقاء است. این پرسش سئوال سادهای نیست، ولی به نظر میرسد انسانها برای پاسخگوئی به این سئوال دشواری چندانی ندارند. البته از آنجا که معتاد شدهاند پاسخهایشان را از میان سریعترین و سادهترین گزینه ها انتخابکنند. سئوال چندان سختی هم به نظر نمیرسد، بدون شک برای یافتن معیارهایی که رشد کیفیت زندگی را نشان دهند، نقدترین جواب، ارزیابی امکانات بیرونی تدارکشده درمحیط زندگی میباشد.
تعریف زندگی باکیفیتتر با بهره گرفتن از چنین معیارهایی بسیار روشن و ساده است. استطاعت مالی بیشتر، شأن اجتماعی والاتر، اسباب و امکانات مدرنتر، پیشرفتهای شغلی و قرارگرفتن در طبقات اجتماعی بالاتر همه میتوانند مقیاسهای قابلدرک و مشخصی برای تعریف کیفیت زندگی باشند. چنین پاسخگوئی ساده و بدیهی آنقدر مورد پذیرش همگانی است که غالباً انسانها تمام توانمندیها و تلاشهایمان را برای کسب همین نتایج بهتر بسیج میکنند. با این حال در نهادخویش به خوبی می دانند که همه این شروط لازم برای زیستن کافی نیستند. دیدهاند و لمسکردهاند که لذت و آرامش مطلوب، همواره همراه با چنین دستاوردهایی نصیبشان نمیشود. دیدهاند و باور کردهاند چهبسا سطح پایینتری از این داشته ها، با سطح بالاتری از کیفیت زندگی همراه بوده است و چهبسیار انسانهای موفق وکارآمدی که بهرغم داشته های هنگفت، نمیتوان آن ها را دارای کیفیت زندگی برتری دانست. با چنین باورقلبی، ناچار نمیتوان به این پاسخ سطحی وبدیهیقناعت کرد. سئوال بزرگ به قدرت خود باقی است چه عواملی درتعیین کیفیت زندگی آدمها مؤثر و تعیینکننده هستنـد.
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1401-09-26] [ 12:08:00 ق.ظ ]
|