نقش والدی و تقسیم نقش بین والدین

پدران بیان می­کردند که چگونه این روش نقش آن ها را به عنوان پدر آشکار می­سازد. یکی از پدران این روش را به عنوان کاتالیزور ارائه نقش مهم در زندگی نوزاد تعریف کرد. دیگری بیان کرد که توانایی حمایت از نوزادش را تجربه کرده و احساس راحتی می­ کند. و همه پدران دریافتند که اهمیت نقش­شان به عنوان والد در مقایسه با مادران، کمتر است زیرا مادر هست که حامله می­ شود و در طول بارداری رابطه جسمی با نوزاد دارد. همه پدران به علت اینکه در روند درمان نوزادشان احساس مهم بودن داشتند، استرس فراوان تجربه کردند.


تعادل بین کار روزمره زندگی و صرف وقت با نوزاد

با اینکه بیشتر پدران نسبت به مادران احساس اهمیت کمتری داشتند ولی آن ها صرف وقت اضافی با نوزاد را به دلیل زودرس بودن او و مدت زمان بستری طولانی او، پیشرفتی در جهت ارتباط با نوزاد و توانایی­هایشان تلقی می­کردند[۳۱].

مطالعه حاضر به دلیل اینکه تمام پدران خودشان و نقطه نظراتشان را مؤثر در نتایج می­پنداشتند، احساس قدرت و مهم بوده کاذب داشتند. در ضمن چون گروهی بدون انجام تماس پوست به پوست پدر با نوزاد در مطالعه وارد نشده­است پس نمی­ توان مقایسه در بین گروه­ ها انجام داد. و چون سؤالات باز استفاده شده و نتایج مطالعه بیشتر با احساسات پدران در رابطه است، از آنجایی که که احساسات می ­تواند مؤثر از موارد گوناگون باشد، پس عوامل مخدوشگر را به خوبی نمی­ توان کنترل نمود. تعداد نمونه نیز کم به نظر می­رسد و شاید اگر نمونه­ ها از نظر تحصیلات و خلق و خو همگن بودند، می­شد با اعتماد بیشتر به نتایج اتکا نمود.

۲٫ Gurolو همکاران در بیمارستان آتاتورک ترکیه مطالعه­ ای را با عنوان “تأثیرات ماساژ کودک بر دلبستگی بین مادر و نوزادشان” را انجام داده ­اند. از یبن مراجعین به آن مرکز ، تعداد ۱۲۰ نفر را بعد از اخذ رضایت اگاهانه وارد مطالعه کرده ­اند که ۳ نفر افت نمونه داشت. ۱۱۷ نفر باقیمانده را در قالب ۵۷ نفر گروه مداخله و ۶۰ نفر گروه کنترل مورد مطالعه قرار داده ­اند. تقسیم ­بندی گروه­ ها ‌بر اساس روزهای مراجعه به درمانگاه بود.

در این مطالعه از از ابزار سنجش میزان دلبستگی مادر با نوزادMuller1994 و تئوری دلبستگیMuller استفاده شده­است. ابزار سنجش میزان دلبستگی مادر با نوزاد (Maternal Attachment Inventory) که برای سنجش عواطف مادرانه طراحی شده­است، دارای ۲۶ سؤال می­باشدکه با بهره گرفتن از روش لیکرت ۴ تائی نمره­گذاری شده­است. در این ابزار حداقل نمره قابل کسب ۲۶ و حداکثر نمره­ای را که ‌می‌توان به دست آورد ۱۰۴ است.


این مطالعه با فرض اینکه ماساژ نوزاد دلبستگی بین مادر و نوزاد را قوی­تر می­ کند، انجام شده­است. دو گروه در طول مطالعه به هیچ عنوان باهم ارتباط و ملاقات نداشتند. روش مطالعه بدین صورت بود که تمام مادران واجد شرایط ورود به مطالعه در ۴۸-۲۴ ساعت اول بعد از تولد پرسشنامه اطلاعات فردی- اجتماعی و MAI را تکمیل کردند و به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. در طول یک ماه مطالعه هر دو گروه مراقبت­های معمول درمانی و بهداشتی دریافت می­کردند. مادران گروه کنترل بعد از گذشت یک ماه با تلفن پیگیری شدند و در منزل یا کلینیک مجدداً پرسشنامه MAI را تکمیل کردند. در گروه مداخله یک نفر خاص که پرستار بود و دوره ماساژ گذرانده بود، ۷-۵ روز بعد از ترخیص از بیمارستان در منزل ملاقات می­شد. بر روی مدل به مادر نحوه ماساژ نوزاد به صورت حضوری آموزش داده می­شد و از مادر خواسته می­شد که ماساژ را انجام دهد. تا حصول اطمینان از انجام صحیح ماساژ توسط مادر آموزش و حمایت از آن ها ادامه می­یافت. تکنیک ماساژ تلفیقی از تکنیک­های افلوراژ و پتریساژ بر روی صورت، گردن، شانه­ها، بازوها، سینه، دست­ها و پاهای نوزاد بود. وقتی که نوزاد و مادر آرام بودند و حدود نیم ساعت بعد از غذا خوردن نوزاد انجام می­شد. نوزادان هر روز هفته به مدت ۱۵ دقیقه ماساژ داده می­شدند.

در شروع مطالعه نمره دلبستگی مادر با نوزاد بین دو گروه از نظر آماری تفاوت معنی­داری نشان نداده بود ولی در پایان مطالعه نمره دلبستگی گروه مداخله۷۶/۱۰±۸/۹۰ و گروه کنترل ۵۰/۱۵±۱۰/۸۰ بود که از نظر آماری اختلاف معنی­دار نشان داد[۴۸].

در این مطالعه تقسیم ­بندی گروه­ ها تصادفی صورت نگرفته­است و مهم تر اینکه محیط پژوهش قابل کنترل نبود. بدین معنی که مادران گروه کنترل نیز ممکن است در طول مطالعه با اثرات ماساژ و اعمال مربوط به آن آشنا شده باشند که می ­تواند در نتایج مطالعه تأثیر داشته باشد. یعنی بر روی عوامل مخدوش کننده احتمالی کنترل کافی صورت نگرفته است.

۳٫ مطالعه­ ای با عنوان ” نوزادان زودرس بعد از ۵ روز ماساژ درمانی رفتارها و حرکات استرسی کمتری نشان می­ دهند Hernandez-Reif M. و همکاران(۲۰۰۷) انجام داده ­اند. این مطالعه بر این عقیده است که وزن گیری نوزادان زودرسی که روی آن ها ماساژ درمانی انجام شده است، به دلیل افزایش فعالیت عصب واگ و حرکات لوله گوارش است که با فعالیت سیستم عصبی پاراسمپاتیک و کاهش پاسخ­های استرسی مطابقت دارد.

این مطالعه در بخش مراقبت­های ویژه نوزادان بیمارستان urban انجام شده است. از بین نوزادان موجود، ۳۶ مورد دارای شرایط مطابق با معیارهای ورود از جمله زودرس بودن و شرایط پایدار داشتن و ۱۴۰۰-۸۰۰گرم وزن داشتن و… بودند. از ۳۶ نوزاد اولیه مدنظر ۳۲ نفر دارای اطلاعات قابل استفاده بودند که وارد مطالعه شدند و به صورت تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم ­بندی شدند. روی گروه کنترل هیچ نوع اقدامی غیر از مراقبت­های معمول و دستور داده شده توسط پزشک انجام نشد ولی نوزادان گروه مداخله سه بار در روز در ساعات ۹، ۱۱ صبح و ۱ بعداز ظهر هر بار به مدت ۱۵ دقیقه تا ۵ روز ماساژ داده شدند. ماساژ تمام نوزادان توسط یک شخص دوره دیده بدین منظور، صورت می­گرفت. ثبت رفتارها و حرکات مربوط به استرس نوزادان – اعم از گریه، حرکات صورت، داد و فریاد، عطسه، حرکات ناگهانی دست و پا و از خواب پریدن می­باشند- توسط فردی که اطلاعی از گروه­بندی نوزادان نداشت در روز اول شروع مطالعه و پایان آن برای تمام نوزادان به مدت ۱۵ دقیقه انجام گرفت.

تجزیه و تحلیل داده ­ها نشان داد که در گروه ماساژ میزان رفتارها و حرکات استرسی به میزان قابل توجهی کاهش نشان می­دهد ولی در گروه کنترل تغییری دیده نشد. محقق در نهایت با استناد بر این یافته مدعی می­ شود که نوزادانی را که در NICU بستری می­شوند و ناچار بایستی میزان استرس فراوانی را در آن محیط تجربه کنند، ‌می‌توان با انجام ماساژ منظم روزانه نوزادن را در تحمل محیط پراسترس NICU یاری نمود[۴۹].

در این مطالعه جهت سنجش میزان استرس نوزادان فقط از مشاهده استفاده شده­است در حالی که استرس می ­تواند بر شاخص­ های متعدد فیزیولوژیکی تأثیر داشته باشد به نظر می­رسد مانیتورینگ آن ها نیز در رسیدن به برخی اطلاعات می­توانست مفید باشد. در محیط NICU برای نوزادان هر کار و صدایی می ­تواند استرس ­زا محسوب شود. در این مطالعه چگونگی کنترل و ثبت میزان استرس وارده به نوزاد بیان نشده­است تا در قضاوت نهایی بر میزان درصد مؤثر بودن ماساژ بر استرس استفاده شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...