همکاری

۳۶۱/۰(**)

۰۷۳/۰

۲۱۶/۰ (*)

۳۱۴/۰ (**)

۱۳۲/۰-

۰۹۸/۰-

خودفراروی

(**)P<0/01 (*)P<0/05
بر اساس نتایج مندرج در جدول ۱۳ـ۴، در مورد کل گروه نمونه میتوان به موارد ذیل اشاره نمود:
همبستگی منفی معنادار بین خودراهبری با نوجویی و آسیبپرهیزی؛ همبستگی منفی معنادار بین همکاری با نوجویی، آسیبپرهیزی، و همبستگی مثبت معنادار با وابستگی به پاداش، پشتکار و خودراهبری؛ همبستگی مثبت معنادار بین خودفراروی با وابستگی به پاداش، پشتکار و همکاری.
در این فصل نتایج بدست آمده از فصل چهارم مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرد. ابتدا به خلاصه پژوهش و نتایج بدست آمده پرداخته شد سپس نتایج حاصل از این پژوهش با نتایج حاصل از سایر پژوهش‌ها در قسمت تحقیقات پیشین مقایسه و در ارتباط با تأیید یا رد فرضیه‌ها بحث می‌گردد، در نهایت محدودیت‌های پژوهش و پیشنهاد‌های لازم جهت انجام پژوهش‌های آینده بیان می‌شود.
فصل پنجم
نتیجه گیری
۱ـ۵ خلاصه نتایج پژوهش
پژوهش حاضر به منظور مقایسه ویژگی‌های شخصیتی سرشت و منش در گروهی از معلمان و پرستاران شهر اهواز انجام گرفته شد. واضح است که شخصیت افراد با یکدیگر فرق می‌کند و همچنین در پی آن شغل آن‌ها نیز تغییر می‌کند. بر اساس این استدلال تلاش‌هایی انجام شده تا شخصیت‌ها و شغل‌ها با یکدیگر متناسب باشند(رابینز و همکاران، ۱۹۹۸). در واقع از دیگر مسائلی که نظر دانشمندان را به خود جلب کرده است انطباق محیط و الگوهای محیطی با ویژگی‌های شخصیتی افراد است که خرسندی و ارضاء نیاز درونی فرد را به همراه دارد و زمینه‌های پیشرفت در فعالیت‌های شغلی و اجتماعی فرد را نیز فراهم می کند. تحقیقات به ارتباط آماری معنادار میان ویژگی‌های شخصیتی و عملکرد شغلی اشاره دارد(حجازی، ۱۳۸۱ ؛ دیوید و سیلورمن، ۱۹۸۹). در تحقیق دیگری نیز به این نتیجه دست یافته‌اند که بین ویژگی‌های شخصیتی و شغل اطلاع رسانی رابطه وجود دارد(خسروی، ۱۳۸۰). همچنین در پژوهشی که توسط فامیل رشتی(۱۳۷۲) انجام گردید، دانشجو ـ معلمانی که دارای نگرش مثبت نسبت به شغل معلمی بودند از نظر ویژگی‌های شخصیتی افرادی مصمم، با احساس مسئولیت، دارای دقت عمل، گروه گرا، سرشار از هیجان، با اعتماد، سازش پذیر، با اراده و پایدار در خلق و خو نشان داده می‌شوند. با توجه به مسائل و پیشینه‌های موجود بر آن شدیم تا به مقایسه ویژگی‌های شخصیتی سرشت و منش در دو گروه شاغل معلم و پرستار بپردازیم و تأثیرگذاری شغل بر این ویژگی‌ها را مورد مقایسه قرار دهیم. بنابراین از پرسش‌نامه شخصیتی سرشت و منش کلونینجر استفاده کردیم و پس از جمع آوری داده‌ها، با بهره گرفتن از تحلیل واریانس چند متغیره به فرضیه‌های پژوهش پاسخ داده و در جهت هدف اصلی گام برداشتیم.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

لازم به یادآوری است پژوهشگر به تحقیقاتی که به مقایسه ویژگی‌های شخصیتی سرشت و منش در گروه شاغل پرداخته باشد در صورت انجام چنین تحقیقاتی به آنها دست نیافته است. اله مرای(۱۳۹۲) در پژوهش خود با عنوان مقایسه ویژگی‌های شخصیتی سرشت و منش در گروهی از معلمان و پرستاران به این نتایج دست یافت که میان ویژگی‌های سرشت و منش معلمان و پرستاران تفاوت معناداری وجود ندارد. همانطور که در فصل قبل آمده است فرضیه‌های پژوهش حاضر در هیچکدام از ابعاد معنادار نشده‌اند، با توجه به این مطلب می‌توان یکی از علل آن را در مسائل و مشکلات مربوط به انتخاب شغل و شغل‌یابی جستجو نمود. در راستای انتخاب حرفه با این مسئله مواجه هستیم که عموماً افراد برحسب علائق و توانایی‌های خود دست به انتخاب نمی‌زنند و به دلیل مسائل مربوط به یافتن شغل گاهی تنها داشتن حرفه و درآمد برای فرد مطرح است. از سوی دیگر شغلی که برحسب توانایی و علاقه مورد انتخاب قرار نگرفته و حتی گاهاً درآمد و شرایط مرتبط با آن شغل، با فرد و خواسته‌های او همخوانی ندارد می‌تواند از تأثیرگذاری فرد بر شغل و تأثیرپذیری وی از حرفه خود بکاهد. موضوع دیگری که در خصوص تبیین معنادار نشدن تفاوت آماری این ابعاد مطرح می‌شود این است که امکان دارد با وجود همه تفاوت‌های میان شغل پرستاری و معلمی بازهم این دو شغل دارای وجوه مشترکی باشند، وجه مشترکی مانند آموزش و نوعی از مراقبت. همانگونه که یک معلم شاگردان خود را تحت آموزش قرار می‌دهد پرستاران نیز علاوه بر ارائه خدمات بهداشتی و درمانی، آموزش‌های لازم را در اختیار بیمار و خانواده جهت ادامه روند بهبود و درمان قرار می‌دهند.‌ به هر صورت علی الخصوص در ابعاد منش شاهد این مسئله خواهیم بود که نوع شغل، فضای کاری و شرایط آن بر افراد شاغل در آن گروه تأثیر بارزی نداشته با وجود همه آنچه که شرح آن آمده با توجه به فرضیه‌های پژوهش در زیر به شرحی از نتایج بدست آمده بطور مجزا پرداخته‌ایم:
با توجه به نتایج جدول ۷ـ۴ بخش مربوط به بعد نوجویی که مرتبط به فرضیه اول پژوهش بود دریافتیم که بین گروه‌های شغلی پرستاران و معلمان در بعد نوجویی تفاوت از لحاظ آماری معنادار نمی‌باشد.
اما با توجه به این نتایج آزمودنی‌های گروه شغلی پرستاران در بعد نوجویی نمرات بیشتری نسبت به گروه شغلی معلمان داشتند. مردان در گروه معلمان دارای نمرات بیشتری نسبت به مردان در گروه پرستاران بودند. زنان در گروه پرستاران دارای نمرات بیشتری نسبت به زنان در گروه معلمان بودند.
گرچه بین گروه‌های پرستاران و معلمان در بعد نوجویی تفاوت به لحاظ آماری معنادار نمی‌باشد اما با توجه به نتایج دریافتیم که در این بعد آزمودنی‌های گروه شغلی پرستاران نمرات بیشتری نسبت به معلمان داشتند. می‌توان چنین تبیین کرد افرادی که در بعد نوجویی نمرات بالاتری کسب نمودند هیجان پذیرتر و ماجراجوتر و در عین حال برون‌گراتر هستند.
با توجه به نتایج جدول ۷ـ۴ بخش مربوط به بعد آسیب پرهیزی که مرتبط به فرضیه دوم پژوهش بود دریافتیم که بین گروه‌های شغلی پرستاران و معلمان در بعد آسیب پرهیزی تفاوت از لحاظ آماری معنادار نمی‌باشد. اما با توجه به این نتایج آزمودنی‌های گروه شغلی پرستاران در بعد آسیب پرهیزی نمرات بیشتری نسبت به گروه شغلی معلمان داشتند. مردان در گروه معلمان دارای نمرات بیشتری نسبت به مردان در گروه پرستاران بودند. زنان در گروه پرستاران دارای نمرات بیشتری نسبت به زنان در گروه معلمان بودند.
گرچه آلودگی در فضا و محیط اطراف زندگی همه افراد و هر شغل و حرفه‌ای می‌تواند وجود داشته باشد لیکن از میان دو شغل معلمی و پرستاری که مورد نظر این پژوهش بوده فضای کاری پرستاران أعم از کلینیک‌ها و بیمارستان‌ها بیشتر با میکروب و آلودگی درگیر می‌باشند. بنابراین این مسئله می‌تواند در پرستاران به نوعی حالت تدافعی مراقبت و توجه بیشتری را به حفاظت از خود در مقابل بیماری و آلودگی به‌وجود آورده و گرچه پرستاران شرکت کننده در پژوهش از نظر وسواس سنجیده نشده‌اند اما با توجه به پژوهش‌های انجام شده توسط پژوهشگران در گذشته و اشاره به رابطه آسیب‌پرهیزی با وسواس می‌توان کسب نمرات بالا در بعد آسیب‎پرهیزی توسط گروه پرستار را به این مسئله نسبت داد.
با توجه به نتایج جدول ۷ـ۴ بخش مربوط به بعد پاداش وابستگی که مرتبط به فرضیه سوم پژوهش بود دریافتیم که بین گروه‌های شغلی پرستاران و معلمان در بعد پاداش وابستگی از لحاظ آماری تفاوت معنادار نمی‌باشد.
اما با توجه به این نتایج آزمودنی‌های گروه شغلی معلمان در بعد پاداش وابستگی نمرات بیشتری نسبت به گروه شغلی پرستاران داشتند.
مردان در گروه پرستاران دارای نمرات بیشتری نسبت به مردان در گروه معلمان بودند.
زنان در گروه معلمان دارای نمرات بیشتری نسبت به زنان در گروه پرستاران بودند.
از آنجایی که تفاوت‌های فردی در تداوم پاسخ پس از قطع پاداش را پاداش‌وابستگی می‌نامند می‌توان به عنوان یک تبیین چنین مطرح نمود که در محیط شغلی معلمان، ارتباط، رویارویی و برخورد، روند یادگیری و پیشرفت درسی و حتی گاهاً آموزش‌های رفتاری به دانش‌آموزان مشخص و نسبتاً ثابت در طی یک سال تحصیلی صورت می‌گیرد. ثابت بودن این اشخاص در طی زمانی مشخص و نسبتاً دراز مدت را می‌توان یکی علل بالاتر بودن نمرات بعد پاداش وابستگی در گروه شغلی معلمان نسبت به پرستاران عنوان نمود، البته همانطور که عنوان گردیده بازهم نتایج در مردان و زنان هر دو گروه شغلی متفاوت بوده با این همه با توجه به زمان کوتاه‌تر مواجهه و برخورد پرستاران با بیماران و قطع این ارتباط پس ز طی دوره درمان و حتی طی مدت زمان درمان به دلیل تغییر شیفت‌های کاری و ساعات کمتر رو در رویی پرستارـ بیمار می‌توان این تفاوت جزئی در کسب نمرات بالاتر گروه شغلی معلمان را به این مسئله نسبت داد.
با توجه به نتایج جدول ۷ـ۴ بخش مربوط به بعد پشتکار که مرتبط به فرضیه چهارم پژوهش بود دریافتیم که بین گروه‌های شغلی پرستاران و معلمان در بعد پشتکار از لحاظ آماری تفاوت معنادار نمی‌باشد.
اما با توجه به این نتایج آزمودنی‌های گروه شغلی پرستاران در بعد پشتکار نمرات بیشتری نسبت به گروه شغلی معلمان داشتند.
مردان و زنان در گروه پرستاران دارای نمرات بیشتری نسبت به مردان و زنان در گروه معلمان بودند.
با توجه به این که بعد پشتکار جزء ویژگی‌های سرشت می‌باشد می‌توان چنین تبیین نمود که روند قبولی و ورود به دانشگاه در رشته پرستاری، سال‌های تحصیل، سختی کار و تداخل شغل و زندگی در کنار تفاوت ساعات کاری پرستاران و شیفت‌های کاری مستلزم وجود پشتکار و پایداری در افرادی است که به شغل پرستاری روی آورده‌اند بنابراین به دلیل سرشتی بودن این بعد افرادی با ویژگی‌های خاصی به این شغل وارد گردیده و یا قادر به ادامه و ماندگاری در شغل خود گردیده‌اند.
با توجه به نتایج جدول ۷ـ۴ بخش مربوط به بعد خودراهبری، مرتبط به فرضیه پنجم پژوهش دریافتیم بین گروه‌های شغلی پرستاران و معلمان در بعد خودراهبری از لحاظ آماری تفاوت معنادار نمی‌باشد.
اما با توجه به این نتایج آزمودنی‌های گروه شغلی معلمان در بعد خودراهبری نمرات بیشتری نسبت به گروه شغلی پرستاران داشتند.
مردان در گروه پرستاران دارای نمرات بیشتری نسبت به مردان در گروه معلمان بودند.
زنان در گروه معلمان دارای نمرات بیشتری نسبت به زنان در گروه پرستاران بودند.
با توجه به این که بعد خودراهبری جزء ویژگی‌های منش می‌باشد به دلیل جایگاه و موقعیت اجتماعی و فرهنگی که شغل معلمی در کشور دارد معلمان از احترام، عزت و تأثیر‌بخشی برخوردار بوده و بنابراین با وجود این که این تفاوت میان دو شغل به لحاظ آماری معنادار نبوده لیکن از نمرات بالاتری برخوردار گردیده‌اند. اما چنانچه می‌بینیم مردان در گروه معلمان نسبت به مردان در گروه پرستاران نمرات کمتری کسب نمودند و این مسئله را می‌توان با توجه به میزان حقوق و درآمد معلمان و حتی نوع نگرش افراد جامعه به این که شغل معلمی، شغل مناسب‌تر برای زنان و تأثیر پایین بودن دستمزد و درآمد جهت تأمین رفاه و زندگی برای معلمان مرد نسبت داد.
با توجه به نتایج جدول ۷ـ۴ بخش مربوط به بعد همکاری که مرتبط با فرضیه ششم پژوهش بود دریافتیم بین گروه‌های شغلی پرستاران و معلمان در بعد همکاری از لحاظ آماری تفاوت معنادار نمی‌باشد.
اما با توجه به این نتایج آزمودنی‌های گروه شغلی معلمان در بعد همکاری نمرات بیشتری نسبت به گروه شغلی پرستاران داشتند.
مردان در گروه پرستاران دارای نمرات بیشتری نسبت به مردان در گروه معلمان بودند.
زنان در گروه معلمان دارای نمرات بیشتری نسبت به زنان در گروه پرستاران بودند.
بعد همکاری بر پایه‌ی پنداشت از خویشتن به عنوان بخشی از جهان انسانی و جامعه قرار دارد که از آن حس اجتماعی، رحم و شفقت، وجدان و تمایل به انجام امور خیریه مشتق می‌شود و افراد با همکاری بالا همدل، مهربان و حمایت کننده شناخته می‌شوند. در راستای تبیین این مطلب می‌توان به جایگاه و پیشینه‌های ماندگار در ذهن و خاطرات افراد نسبت به معلم و پشتوانه‌های دینی و مذهبی در این رابطه اشاره نمود و این موارد می‌تواند بر روی افراد شاغل در این شغل تأثیر خود را گذاشته باشد.
از سوی دیگر احساس مسئولیتی که پرستاران به دلیل ارتباط این حرفه با سلامت و جان بیماران بر دوش خود احساس می‌کنند و نظمی که در راستای درمان لازم است، برنامه‌ریزی و تقسیم و تفکیک مسئولیت بیشتری را می‌طلبد و خستگی و ساعات کار مزید بر علت است و این‌ها می‌توانند دلایلی برای تفاوت جزئی نمرات همکاری در دو گروه باشد.
با توجه به نتایج جدول ۷ـ۴ بخش مربوط به بعد خودفراروی مرتبط به فرضیه هفتم پژوهش، دریافتیم بین گروه‌های شغلی پرستاران و معلمان در بعد خودفراروی از لحاظ آماری تفاوت معنادار نمی‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...