برای رفع نارسایی‌های مدل‌های ارزیابی عملکرد که به دلیل استفاده از اطلاعات حسابداری بوجود می‌آید، پژوهشگرانی از جمله سوجانن[۸] ، استیوارت[۹] ، باسیدور و همکاران[۱۰] و باش و همکاران [۱۱] به جستجو برای ارائه معیار جدیدی برای ارزیابی عملکرد ادامه دادند. با پیدایش نظریه‌هایی در زمینه سود اقتصادی یا سود باقیمانده، مدل‌هایی به منظور محاسبه سود اقتصادی پیشنهاد شد(Stewart,1991,66). در این مدل‌ها، سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات و هزینه سرمایه به عنوان سود اقتصادی یا سود باقیمانده تعریف می‌شود. هدف اصلی بنگاه‌ها، حفظ و افزایش ثروت سهامداران است و ارزش آفرینی برای بنگاه‌ها تنها راه نیل به این هدف تلقی می‌شود. بنابراین، خلق سود اقتصادی (ارزش افزوده اقتصادی) را می‌توان عامل ارزش آفرینی بنگاه‌ها تلقی کرد که باعث افزایش ارزش سهام در بازار و بهبود ثروت سهامداران می‌شود ( (Bacidore et al.,1997,14. این معیارها در سیر تکاملی خود (ارزش افزوده اقتصادی، ارزش افزوده اقتصادی پالایش شده، ارزش افزوده بازار و سود باقیمانده اقتصادی) تلاش دارند ضمن توجه به پیچیدگی های رفتاری مدیران، به ارزیابی عملکرد آنها و تعدیل تضاد منافع پرداخته و اطلاعات موجود در قیمت و بازده سهام را توضیح دهند (Bausch et al.,2003,1).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲-۲- مدل‌های ارزیابی عملکرد
گسترش روز افزون صنعت و به تبع آن گسترش بازارهای سرمایه، از سویی موجب توسعه‏ ساز و کارهای تأمین مالی شرکت‌ها و پیچیده تر شدن روابط مالی و در نتیجه، دشواری تجزیه و تحلیل شرایط شرکت‌ها و بازار توسط سرمایه‌گذاران و تحلیل‌گران شد و از سوی دیگر پژوهشگران حسابداری و علوم مالی از جمله استیوارت (۱۹۹۱)، باسیدور(۱۹۹۷)، باش (۲۰۰۳) و … نیز پا به پای پیشرفت و گسترش بازار سرمایه به پژوهش‌های خود برای کشف روابط بین متغیرهای مختلف بازار سرمایه و همچنین متغیرهای تأثیر گذار بر آن، سرعت بخشیدند تا معیارهای جدید ارزیابی عملکردی ارائه کنند که نارسایی‌های معیارهای قبلی را نداشته باشد.
استفاده‌ کنندگان گزارش‌های مالی با بهره گرفتن از معیارهای مختلف، عملکرد شرکت را ارزیابی می‌کنند. روش‌های متعددی برای ارزیابی عملکرد وجود دارد که به ‌طور کلی می‌توان آنها را به دو دسته مدل‌های‌ حسابداری و مدل‌های‌ اقتصادی تقسیم کرد. در مدل حسابداری، ارزش سهام شرکت از حاصل‌ضرب سود شرکت در ضریب تبدیل سود به ارزش محاسبه می‌شود. در این مدل‌ها، از معیارهای مختلفی از جمله سود، سود هر سهم، رشد سود، سود تقسیمی، جریان نقدی آزاد، نرخ بازده حقوق صاحبان سهام و نرخ بازده سرمایه‌گذاری‌ برای ارزیابی عملکرد استفاده می‌شود. مهم‌ترین ایراد این معیارها، این است که قابلیت دستکاری دارند و هزینه سرمایه را نیز در نظر نمی‌گیرند و بنابراین، نشان‌دهنده ارزش واقعی شرکت نیستند. برای رفع نارسایی های مدل‌های حسابداری، مدل‌های‌ اقتصادی ارزیابی عملکرد ارائه شد که از مهم‌ترین آنها می‌توان به ارزش افزوده اقتصادی، ارزش افزوده اقتصادی پالایش شده و ارزش افزوده بازار اشاره کرد. در مدل‌های‌ اقتصادی ارزش شرکت براساس قدرت سودآوری دارایی‌های موجود و مابه‌التفاوت نرخ بازده و هزینه سرمایه، تعیین می‌شود (Charles et al,2004,83) .
۲-۲-۱- مدل‌های حسابداری ارزیابی عملکرد
حسابداری، سیستم اطلاعاتی است که فعالیت‌های اقتصادی و تجاری را در قالب اعداد و ارقام نشان می‌دهد. گزارش‌های مالی، از مهم‌ترین نتایج سیستم‌های اطلاعاتی حسابداری است که برای گروه‌های مختلفی از استفاده کنندگان برون سازمانی و درون سازمانی، تهیه و ارائه می‌شود. کارکنان، وام دهندگان، سهامداران، سرمایه‌گذاران، دولت، مشتریان، فروشندگان کالا و حتی رقبای شرکت تجاری استفاده کنندگان برون سازمانی از اطلاعات حسابداری هستند. هیأت استانداردهای حسابداری مالی بر این باور است که تصمیمات سرمایه‌گذاران ، بستانکاران و استفاده آنها از اطلاعات، دارای وسعت بیشتری نسبت به سایر گروه‌های برون سازمانی است و به همین دلیل تصمیم‌های آنها بر تخصیص منابع اقتصادی شرکت تأثیر عمده‌ای دارد (هیأت استانداردهای حسابداری مالی[۱۲]، ۱۹۸۵: بند۳۰). همچنین در مفاهیم نظری گزارشگری مالی آمده است:
تأمین نیازهای اطلاعاتی تمام استفاده کنندگان امکان‌پذیر نیست ولی نیازهایی وجود دارد که برای همه استفاده کنندگان مشترک است، بالاخص همه استفاده‌ کنندگان به نوعی به وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطاف‌پذیری مالی واحد تجاری علاقه مند هستند. اعتقاد بر این است که هرگاه صورتهای مالی معطوف به نیازهای اطلاعاتی سرمایه‌گذاران باشد، اکثر نیازهای سایر استفاده‌ کنندگان را نیز در حد توان برآورد می‌کند (کمیته فنی سازمان حسابرسی، ۱۳۸۱: ۴۸۸).
حاصل سیستم اطلاعات حسابداری، گزارش‌های مالی است که سود گزارش شده در آنها از اهمیت زیادی برای استفاده‌ کنندگان برخوردار است. سرمایه‌گذاران با اتکا به سود حسابداری عملکرد شرکت را ارزیابی کرده و پیش‌بینی‌های خود را بر آن اساس انجام می‌دهند. مدیران نیز از سود برای برنامه‌ریزی آینده شرکت استفاده می‌کنند. در مدل حسابداری ارزیابی عملکرد، ارزش شرکت از حاصل‌ضرب دو عدد به‌دست می‌آید: عدد اول، سود شرکت و عدد دوم، ضریب تبدیل سود به ارزش است. همانطور که پیش از این نیز بیان شد در مدل‌های حسابداری ارزیابی عملکرد، ارزش شرکت تابعی از معیارهای مختلفی نظیر سود، سود هر سهم، نرخ رشد سود، بازده حقوق صاحبان سهام، بازده سرمایه‌گذاری‌، جریان نقدی آزاد و سود تقسیمی ‌است (Stewart,1991,44).
۲-۲-۱-۱- رشد سود
رشد سود به عنوان معیاری برای تعیین وضعیت سود هر شرکت در آینده تلقی می‌شود(Jackson,1996,99). در این روش، سود حسابداری با توجه به قیمت بازار سهام در نظر گرفته می‌شود که نشان دهنده انتظارات و پیش‌بینی‌های بازار از آینده و سودآوری آتی شرکت است. به نظر استیوارت (۱۹۹۱)، رشد سود نیز معیار گمراه کننده‌ای از عملکرد شرکت است و این معیار به تنهایی معیار مناسبی برای ارزیابی عملکرد نیست. اگر چه شرکت‌های دارای ضریب بالا ، شرکت‌هایی با رشد سریع هستند با این حال رشد سریع، تضمینی برای ضریب بالا نیست. موضوع بااهمیت نحوه دستیابی شرکت به رشد بالاست. نرخ رشد تابع دو عامل: میزان سرمایه‌گذاری و نرخ بازده سرمایه‌گذاری است. سرمایه‌گذاری مناسب زمانی است که بازده بیشتر از هزینه سرمایه باشد. برای نمونه،ارزش دو شرکت دارای نرخ رشد و مبلغ سود یکسان برابر است اما اگر یکی از این دو شرکت، وجوه بیشتری را برای کسب سود، سرمایه‌گذاری کرده باشد، ارزش آن کمتر از شرکت دیگر است. رشد سود زمانی معیار مناسبی برای ارزیابی عملکرد است که همراه با مدیریت صحیح و دقیق سرمایه باشد. رشد سود در صورتی که با نرخ بازده قابل قبول همراه باشد، معیار مناسبی برای ارزیابی عملکرد است (Stewart,1991,39-40).
۲-۲-۱-۲- سود هر سهم
سود هرسهم در حقیقت از تقسیم سود خالص بعد از مالیات بر تعداد سهام بدست می آید و طبعاً همان ایرادهای اساسی بر آن نیز وارد است که برسود و رشد سود وارد است. یعنی با دستکاری کردن سود یا تغییر روش های پذیرفته شده در حسابداری، سود هر سهم نیز تغییر خواهد کرد. در حقیقت، سود هر سهم تعیین کننده ارزش سهام شرکت نیست زیرا در مواردی سود هر سهم کاهش یافته ولی قیمت سهام افزایش یافته است. سود هر سهم فقط مربوط به دوره زمانی معین است و نمی توان با توجه به آن در مورد ارزش شرکت قضاوت کرد. چیزی که تعیین کننده قیمت سهام شرکت است عرضه و تقاضای سهام می باشد و عرضه و تقاضا مستقیماً به پیش بینی سودهای آینده بستگی دارد. در پیش بینی آینده، عوامل زیر مطرح هستند:
۱- میزان دریافت جریان های نقدی مورد انتظار آتی.
۲- ریسک یا درجه اطمینان نسبت به تحقق جریانهای نقدی مورد انتظار آتی.
۳- مدت زمان دریافت جریان های نقدی.
پس مشاهده می شود که سود هر سهم، به تنهایی نمی تواند مبنای اندازه گیری عملکرد و تعیین ارزش شرکت باشد(جهانخانی و سجادی، ۱۳۸۰: ۶۹و۷۰).
۲-۲-۱-۳- سود تقسیمی
سود تقسیمی نیز معیار نامناسبی برای ارزیابی عملکرد شرکت است. اغلب شرکت‌ها به دو دلیل بخش قابل ملاحظه‌ای از سود کسب شده را بین سهامداران خود تقسیم می‌کنند. این شرکت‌ها یا طرح‌های سرمایه‌گذاری سودآور ندارند و یا قصد دارند وجوه مورد نیاز خود را برای رشد و سرمایه‌گذاری، از منابع خارجی تأمین کنند. تقسیم سود در شرایط عدم امکان سرمایه‌گذاری در پروژه‌های سودآور، صحیح است اما اگر سود تقسیم شود و سپس وجوه لازم برای رشد از طریق افزایش سرمایه تأمین شود، سیاست تقسیم سود با اشکال روبرو است زیرا افزایش سرمایه برای تأمین مالی، گران‌ترین نوع تأمین مالی است. اگر سود بین سهامداران تقسیم شود و وجوه مورد نیاز برای رشد از طریق وام تأمین شود، شرکت از صرفه‌جویی مالیاتی برخوردار خواهد شد. همچنین کارآیی مدیران نیز به دلیل اجبار در پرداخت وام‌ها ممکن است افزایش یابد( Krolick,2005,116).
سیاست تقسیم سود باید با توجه به فرصت‌های سرمایه‌گذاری شرکت تعیین شود. تقسیم سود در صورت وجود فرصت‌های سرمایه‌گذاری سودآور برای شرکت، اقرار به ضعف مدیریت شرکت در اجرای فرصت‌های سرمایه‌گذاری سودآور است. اما تقسیم سود در مواردی سیاست درستی خواهد بود که بازده سرمایه‌گذاری کمتر از هزینه سرمایه است. نکته مهم این است که اولاً سود به‌راحتی توسط مدیران دستکاری می‌شود، ثانیاً صرف پرداخت سود سهام نمی‌تواند گویای موفقیت واقعی شرکت باشد (Stewart,1991,55).
۲-۲-۱-۴- جریان نقدی آزاد
جریان نقدی آزاد مقداری از جریان نقدی است که اگر بین سهامداران تقسیم شود، تأثیری در قدرت سوددهی شرکت ندارد. با توجه به مزیت در دسترس بودن اطلاعات مورد نیاز در این مدل‌ها و آسانی محاسبات مربوط به آن، این گروه از معیارهای ارزیابی عملکرد به شکل گسترده‌ای توسط استفاده کنندگان اطلاعات مالی مورد استفاده قرار می گیرد.
برای سنجش عملکرد شرکت فـقط مراجعه به ترازنامه کافی نیست چون ترازنامه تنها بیانگر آن است که در گذشته واحد تجاری چقدرمنابع پـولی در آن واریز شده است و اگر به خواهیم به ارزیابی عملکرد شرکت بپردازیم باید مقدار منابع پولی را محـاسبـه نماییم که از آن ایجاد می شود به بیان دقیق‌تر، عناصرترازنامه شرکت در بهترین حالت می‌تواند معیاری برای تعیین سرمایه ‌بکار گـرفته شده، یعنی وجوهی باشد که توسط سرمایه‌گذاران در شرکت تامین شده است. تبدیل چنین سرمایـه‌ای به ارزش بستگی به موفقیت مدیریت در زمینه کسب عایداتی که این سرمایه تحصیل می‌کند. بررسی‌‌های انجام شده توسط پژوهشگران نیز نشان می‌دهد که سود حسابداری و اطلاعات بدست آمده از آن، اطلاعات مفیدی را در اختیار استفاده کنندگان قرار می‌دهد که در تصمیم گیری ‌های آنها بسیار مؤثر است( Balsam& Lipka,1998,248).
مبنای محاسبه جریان نقدی آزاد اطلاعات حسابداری صورت های مالی است. در بعضی از کتب ارزشیابی عملکرد مدل صفحه بعد برای محاسبه جریان های نقدی آزاد به صورت گزارشی ارائه شده است (Yong,2001,123).
نام شرکت
صورت جریانهای نقدی آزادبرای دوره مالی…
مبلغ فروش ×××
کسر می‌شود:
هزینه‌های عملیاتی (به غیر از استهلاک) (×××)
سود قبل از بهره و مالیات و استهلاک ××× کسر می‌شود: استهلاک (×××)
کسر می‌شود: مالیاتها (×××)
سود خالص عملیاتی (NOPAT) ××× اضافه می‌شود: استهلاک ×××
کسر می‌شود: سرمایه‌گذاریها:
۱- افزایش سالانه در سرمایه در گردش (×××)
۲- افزایش سالانه در داراییهای ثابت (×××) جریانهای نقدی آزاد (FCF) ×××
چنانچه هزینه‌های عملیاتی شامل هزینه استهلاک باشد به عبارتی سود قبل از بهره و مالیات پس از کسر استهلاک محاسبه شده باشد در این صورت جریانهای نقدی آزاد واحد تجاری طبق معادله زیر نیز قابل محاسبه است: (Yong,2001,123)
FCF= EBIT (1-Tax rate) + Dep. Exp – (DWorking Capital + DFixed Assets)
جریان آزاد نقدی=سودخالص عملیاتی پس از مالیات + هزینه استهلاک- سرمایه گذاری ها
در اصطلاح مالی، به حاصل جمع مخارج انجام شده برای افزایش سرمایه درگردش یا تحصیل دارایی های ثابت سرمایه ای، سرمایه گذاری اطلاق می شود و آن را با نماد I نشان می دهند . محاسبه سرمایه گذاری در هر دوره زمانی از طریق بررسی تغییرات ادواری سرمایه به کار گرفته شده، امکان پذیر است . از این رو، می توان جریان های نقدی آزاد را معادل تفاوت سود خالص عملیاتی و سرمایه گذاری تعریف کرد.
FCF= NOPAT – Investment
جریان نقدی آزاد واحد تجاری وجه نقد باقی مانده ناشی از فعالیتهای عملیاتی است که واحد تجاری پس از تأمین مالی سرمایه‌گذاری های آن می‌تواند به صورت پرداخت های متقابل به تأمین کنندگان مالی پرداخت نماید. پرداخت های متقابل به صورت بازخرید سهام، تقسیم سود، پرداخت بهره وام ها و یا باز پرداخت اصل وام ها می باشد.
محاسبه جریان های نقدی آزاد در عمل مستلزم توجه به مبلغ سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات و مبلغ سرمایه گذاری هر واحد تجاری پس از کسر استهلاک(I ) می باشد .با انجام این عمل، پایداری مبلغ سود خالص عملیاتی بیشتر می شود و سرمایه گذاری نیز معرف مخارج سرمایه ای لازم برای حفظ یا نگهداشت سرمایه ، و سرمایه مورد نیاز برای ایجاد رشد در واحد تجاری خواهد بود. با این حال، از آن جا که استهلاک به صورت هم زمان از سود خالص عملیاتی و سرمایه گذاری کسر می شود، وجود یا نبود آن تاثیری در مبلغ جریان های نقدی آزاد واحد تجاری ندارد.
با این حال، برخی از نارسایی‌ها و معایب سود حسابداری باعث می‌شود که مدل‌های ارزیابی عملکرد مبتنی بر این اعداد دارای نارسایی‌هایی شود.
۲-۲-۱-الف )مزایای سود حسابداری و معیارهای ارزیابی عملکرد مبتنی بر آن
سود حسابداری، سنتی‌ترین معیار ارزیابی عملکرد است که برای سرمایه‌گذاران، سهامداران، مدیران، اعتباردهندگان و تحلیل‌گران اوراق بهادار از اهمیت زیادی برخوردار است. سود حسابداری که با فرض تعهدی محاسبه می‌شود به نظر بسیاری از استفاده کنندگان اطلاعات حسابداری، از مهم‌ترین ، ساده ترین و در عین حال قابل فهم ترین معیار‌های سنجش عملکرد محسوب می‌شود (Lehn&Makhija,1997-chen&daud,2001- Worthington& West,2004). برای نمونه، سود حسابداری به‌ عنوان معیار ارزیابی عملکرد در تعیین ارزش شرکت، پیش‌بینی سود‌های آتی شرکت، تفسیر سایر معیارها و اطلاعات مالی، ارزیابی عملکرد مدیران، قراردادهای اعتباردهی و نیز ارزیابی شرکت‌هایی که خواستار ورود به بازار سرمایه هستند، توسط سرمایه‌گذاران و اعتباردهندگان مورد استفاده قرار می‌گیرد(Dechow,1994,4). به رغم کاربردهای پیشگفته برای سود حسابداری در تصمیم‌گیری‌های اقتصادی، نحوه محاسبه آن بر مبنای فرض تعهدی باعث بروز مشکلاتی می‌شود که در ادامه برخی از آنها بیان شده است.
۲-۲-۱-ب) نارسایی‌های مدل‌های ارزیابی عملکرد مبتنی بر سود حسابداری
به رغم اهمیت زیاد سود، این معیار قابلیت دستکاری دارد و مدیر می‌تواند با انتخاب روش‌هایی، سود را تحریف و دستکاری کند (Stewart,1991,58). برخی از شرایطی که در آنها امکان دستکاری سود وجود دارد، به شرح زیر است :
۱- روش ارزیابی موجودی‌ها: مدیر با توجه به شرایط می‌‌تواند روش مورد نظر خود را برای ارزیابی موجودی کالا انتخاب کرده و از این طریق سود را دستکاری کند. برای نمونه، ممکن است در دوران افزایش قیمت‌ها به منظور صرفه‌جویی مالیاتی، مدیر روش اولین صادره از آخرین وارده[۱۳] را برای ارزیابی موجودی کالا استفاده کند. در این شرایط، بهای تمام شده کالای فروش رفته نسبت به روش اولین صادره از اولین وارده[۱۴] بیشتر شده و در نتیجه سود کمتری گزارش شده و مالیات کمتری نیز پرداخت می‌شود. مدیر می‌تواند با بهره گرفتن از روش اولین صادره از اولین وارده عملکرد خود را بهتر نشان دهد زیرا سود گزارش شده در این روش بیشتر است.
۲- هزینه‌های تحقیق و توسعه: نحوه به حساب هزینه منظور کردن هزینه‌های تحقیق و توسعه نیز بر سود اثر می‌گذارد. در صورتی که مخارج تحقیق و توسعه به محض وقوع به حساب هزینه منظور شود، سبب کاهش سود در سال وقوع این مخارج ‌می‌شود. اگر مخارج تحقیق و توسعه سرمایه‌ای تلقی شده و هر ساله بخشی از آن مستهلک شود، سود سال وقوع نسبت به روش قبل بیشتر شده اما سود سال‌های آتی به دلیل اینکه استهلاک مخارج تحقیق و توسعه سال‌های قبل نیز از آن کسر می‌شود، کمتر از سود محاسبه شده در حالت قبل خواهد بود.
۳- روش استهلاک دارایی‌های ثابت: هزینه استهلاک گزارش شده در صورت سود و زیان تحت تأثیر روش‌های خط مستقیم، مجموع سنوات، نزولی و … برای محاسبه استهلاک است. اگر شرکتی از روش نزولی برای محاسبه استهلاک استفاده کند، هزینه استهلاک در سال‌های اولیه عمر دارایی، زیاد و در سال‌های بعد کاهش می‌یابد. بنابراین، سود نیز در سال‌های نخست، کم و با گذشت زمان افزایش می‌یابد. مدیر با بهره گرفتن از این روش می‌تواند عملکرد خود را بهتر نشان دهد در حالی که دلیل بهبود عملکرد روش محاسبه استهلاک انتخابی است.
۴- ذخائر:بر طبق روش تعهدی حسابداری، مدیران هر ساله، ذخائری را برای حساب های بدهکاران، موجودی موادوکالا، ضمانت ‌ها و …. در نظر می‌گیرند که سبب کاهش سود می‌شود. این ذخایر بیشتر بر مبنای برآورد محاسبه می‌شوند و بنابراین، مدیر به راحتی می‌تواند مبالغ را دستکاری کند.
۵- در نظر نگرفتن هزینه سرمایه: ایرادهای مطرح شده در موارد قبلی را ممکن است با انجام تعدیلاتی برطرف کرد اما ایراد اساسی این معیار ارزیابی همچنان باقی می‌ماند چون در این روش تنها به کمیت سود توجه می‌شود در حالی که برای تعیین ارزش واقعی شرکت باید به کیفیت سود نیز توجه کرد. بنابراین، اینکه سود با چه میزان سرمایه‌گذاری حاصل شده و هزینه سرمایه چقدر بوده است می‌تواند کیفیت سود حسابداری گزارش شده را تحت تأثیر قرار دهد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...