طی پژوهش های پنج ساله، ابتدا جداسازی باکتری های حل کنندۀ فسفر از خاک های مناطق مختلف کشور انجام شد. سپس این باکتری ها تحت آزمایش های متعددی مانند بررسی مقاومت به تنش های محیطی (دما،شوری PH های مختلف) و رقابت با ریز سازواره های دیگر قرار گرفتند. نتایج حاکی از این بود که این باکتری ها قادرند دامنۀ وسیعی از PH بین ۵ تا۱۱ و شوری تا ۵/۳ درصد را به خوبی تحمل نمایند. وجود چنین مشخصه هایی باعث شده است که بتوان این کود زیستی را در طیف گسترده ای از خاک های ایران و برای محصولات گوناگون به کار برد (وب سایت شرکت زیست فناور سبز، ۱۳۸۷).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۱۵- تاثیر کودهای شیمیایی بر گیاهان دارویی
بررسی های صورت گرفته در زمینه عناصری نظیر نیتروژن، فسفر وپتاسیم حاکی از نقش تعیین کننده این مواد در مراحل مختلف نمو و نیز در فعالیت های متابولیکی گیاهان دارویی از جمله نعناع فلفلی می باشد.
نیتروژن نقش اصلی را دررشد و نمو نعناع فلفلی دارد و کمبود آن در هر یک از مراحل رشد با اختلال در سنتز مواد، موجب کاهش تعداد و سطح برگ، شاخه فرعی و در نتیجه کاهش عملکرد در این گیاه می شود . درصد نیتروژن برگ نیز به طور خطی با افزایش مصرف آن همبستگی دارد
حضور بیشتر نیتروژن در گیاه موجب افزایش ترکیبات پروتئینی، تشکیل بیشتر آنزیم ها و فعالیتهای متابولیک با افزایش سطح کربن گیری می شود و از این طریق راندمان تولید را افزایش می دهد
(Sims and Atkinson, 1971)
بررسی ها در زمینه استفاده از کودهای شیمیایی نیتروژن و فسفر نشان می دهد که شاخص محصول، تجمع پروتئین، بالا رفتن مقدار N و انباشتگی نیترات وابسته به مقدار کودهای شیمیایی مصرف شده است
(Yang et al., 2004; Blank et al., 2005).
در سال ۱۹۹۷، Sahhar و همکاران و در سال ۱۹۸۴ Ruminska وهمکاران به افزایش شاخ و برگ و نیز میزان اسانس در ازای مصرف کود های نیتروژن، فسفر و پتاسیم در Mentha spicata اشاره کردند. بنا به نظر این محققان تیمارهای کودی بر ترکیب اسانس اثری نداشت. در سال ۱۹۸۳، این امر توسط Fernander و Verma در مورد گیاه Mentha spicata نیز تایید شده است. همچنین اثر مثبت افزایش کود نیتروژن در مقدار بیشتر از ۱۵۰ کیلوگرم در هکتار بر میزان اسانس گیاه Mentha piperita اشاره شده است Vangelder and Gelder, 1988, Singh et al,1989) Bhardwaj and Kausal,1989).
طبق پژوهش های انجام شده عناصر معدنی و مواد آلی علاوه بر تحریک رشد ونمو سبب تغییر در فعالیت های متابولیکی گیاهان دارویی می شود. از بین این عوامل کود نیتروژن علاوه بر افزایش تولید برگ، وزن خشک برگ، درصد گلدهی و کربوهیدرات ها، افزایش سنتز اسانس را نیز در گیاهان تیرۀ نعناع به دنبال دارد) Bhardwaj and Kausal,1989 Clark 1990,Menary, 1980 Ghosh et al., 1993, Singh et al,1989, Yadav et al, 1985).
تأثیر کود نیتروژن به همراه دو کود فسفر و پتاس علاوه بر میزان اسانس نعناع فلفلی روی میزان اسانس سایر گونه های جنس Mentha نیز اعلام شده استGhosh et al., 1993,)
Sahar et al, 1997).
در مطالعه ای که توسط نیاکان و همکاران در سال ۱۳۸۲ صورت گرفت مشخص شد که تحت تیمار کودی فسفر و پتاسیم هر کدام به میزان ۱۰۰ کیلوگرم در هکتار بر مقدار ترکیباتی نظیر ۱،۸- سینئول و لینالول در سرشاخه های گلدار بیش از برگ ها در مرحلۀ گلدهی ت‍أثیر دارد. همچنین پس از افزودن ۱۰۰ کیلو گرم کود نیتروژن به تیمار قبلی میزان ۱ و ۸ سینئول و لینالول به مقدار قابل ملاحظه ای در برگ ها افزایش یافت. از طرفی افزودن کود نیتروژن روند کاهشی در میزان بتاکاریوفیلن B-caryophyllene و بتا اوسیمن B-ocimeneایجاد نمود (نیاکان و همکاران،۱۳۸۳)
نعناع فلفلی در طول رویش و تولید مواد مؤثره به مقدار زیادی عناصر غذایی نیاز دارد و تحقیقات نشان می دهد که مقادیر مناسب از عناصر ریز مغذی به میزان قابل توجهی سبب افزایش اسانس نعناع می شود (امید بیگی، ۱۳۷۶). هر سال خاک زمین هایی که نعناع در آن ها کشت می شود باید مورد تجزیه و آزمایش قرار گیرد و مقدار عناصر آن اندازه گیری شود تا این مواد در صورت کمبود به خاک اضافه شوند (امید بیگی، ۱۳۷۶).
برگ ها به عنوان مهم ترین اندام فتوسنتز کننده محسوب می شوند. تغذیه با عناصر غذایی باعث افزایش سطح برگ و افزایش سطح برگ و افزایش فتوسنتز می شود (نیاکان و همکاران، ۱۳۸۳).
در سال ۲۰۰۴، Arabaci وBayram طی یک بررسی با کاشت ریحان تحت تیمارهای کوددهی با نیتروژن و بدون کوددهی گزارش نمودند که بیشترین میزان عملکرد تر، عملکرد خشک، اسانس و عملکرد اسانس تحت تیمار کوددهی حاصل شد. در سال ۲۰۰۰،Ram و همکاران در آزمایشی مشخص کردند که محلول پاشی با دی آمونیوم فسفات و سولفات روی در نعناع فلفلی باعث افزایش بیوسنتز منتول به میزان ۶/۱۵ – ۷/۱۸ شده است. در سال ۲۰۰۴ ، Kelly و Carlo گزارش دادند که سطح بحرانی عناصر غذایی در برگ نعناع فلفلی شامل: نیتروژن۲/۳۷، فسفر۹/۳، پتاسیم۲/۲۱، کلسیم۳/۹، منیزیم۸/۳، گوگرد۳، روی۲۲، منگنز۱۴۵، آهن۳۲۳، بور ۳۵ و مس ۸ میلی گرم در کیلوگرم ماده خشک گیاه است. در این تحقیق عناصر غذایی مورد نیاز نعناع فلفلی برای به دست آمدن حداکثر عملکرد اسانس به ترتیب اهمیت، بدین شرح گزارش شده است: نیتروژن ، فسفر، پتاسیم، کلسیم، منیزیم، گوگرد، منگنز، بر، روی، مس.
در بررسی حیدری و همکاران در سال ۱۳۸۷ بیشترین درصد اسانس برگ در چین دوم و در اثر محلول پاشی با عناصر ریز مغذی به میزان ۹۶/۲درصد حاصل شد(حیدری و همکاران،۱۳۸۷).
در مطالعات اخیر مشخص شده که تعداد غدد ترشح کنندۀ اسانس در برگ نعناع فلفلی ثابت نیست و با گسترش سطح برگ افزایش می یابد. به همین دلیل با کاربرد عناصر غذایی، تعداد غدد ترشح کنندۀ اسانس بیشتر می شود و به طبع آن ،میزان اسانس در گیاه افزایش می یابد (Evans, 1996).
Golder (1998) و Alkir (1996) اظهار داشتند که نیتروژن سبب افزایش تولید شاخ و برگ در گیاه نعناع فلفلی می شود. همچنین بررسی های صورت گرفته در زمینه تأثیر کودهای فسفر و پتاسیم در کنار کود نیتروژن حاکی از نقش تعیین کنندۀ این مواد در مراحل مختلف نمو و نیز فعالیت های متابولیکی گیاهان دارویی از جمله نعناع فلفلی است (نیاکان و همکاران،۱۳۸۳).
در مورد بهترین میزان کود مصرفی در جهت افزایش اسانس در نعناع فلفلی گزارش های متعددی ارائه شده است. در سال ۱۹۹۰،Bhardwaj و Kausal مقادیر بالاتر از ۱۵۰ کیلوگرم در هکتار کود نیتروژن را در جهت افزایش میزان اسانس در نعناع فلفلی مناسب دانستند. در سال ۱۹۹۷، Kothari و همکاران حداکثر تولید اسانس در نعناع را در مقدار ۳۰۰ کیلوگرم در هکتار ذکر نمودند. در سال ۱۹۹۴، بنا به گزارش Marotti و همکاران اسانس نمونه های تیمار شده نعناع فلفلی با کودهای نیتروژن، فسفر و پتاسیم دارای اثر بیشتری از خواص ضد باکتری و ضد قارچی نشان دادند.
علاوه بر گیاه نعناع فلفلی این سه نوع کود بر دیگر گونه های نعناع مانند Mentha spicata (Alkire, 1996) و Mentha arvensis (Singh, 1989) مؤثر بودند. در سال ۱۳۸۰، طیق آزمایش های ساجد و همکاران عنصر غذایی نیتروژن به میزان ۳۰۰ کیلوگرم در هکتار و عنصر فسفر به میزان ۱۰۰ کیلو گرم در هکتار بالاترین عملکرد مادۀ خشک و اسانس را در نعناع داشتند. در مطالعه ای توسط معقول در سال ۱۳۷۷ جهت بررسی تأثیر سه کود N P, و K روی گیاه دارویی بابونه، مشخص شد که کود نیتروژن به مقدار ۶۰ کیلوگرم در هکتار سبب افزایش معنی دار عملکرد بیولوژیک، میزان اسانس و ترکیب کامازولن نسبت به شاهد شد. در این آزمایش اثر کودهای فسفر و پتاسیم و اثر متقابل سه تیمار کودی معنی دار نشد.
طبق بررسی های صورت گرفته عناصر معدنی و مواد آلی علاوه بر تحریک رشد و نمو سبب تغییر در فعالیت های متابولیکی گیاهان دارویی می شود (Kausal and Bhardwaj, 1989, Menary and Clark, 1980, Ghosh et al,1993, Singh et al, 1989, Yadav et al, 1985).
مصرف کود های شیمیایی به هنگام کاشت و رشد گیاه موجب حاصلخیزی خاک و تولید بیشتر محصول می گردد (Niknejad, 1994 Emam and).
کود نیتروژنه از طریق افزایش میزان فتوسنتز و ذخیره کربوهیدرات که به ترتیب برای کاهش نیترات و غیرسمی شدن آمونیوم ضروری اند، بر عملکرد گیاه اعمال می گردد (Franz, 1993)
Franz همچنین معتقد است که میزان اسانس تا حد مشخصی با افزایش کود نیتروژنه و یا فسفره افزایش می یابد و با کاربرد کو د پتاسه کاهش می یابد
افزایش کود نیتروژن به افزایش عملکرد گل و درصد مادۀ موثره منجر می گردد(Meawad et al, Farnaz and kirsch, 1974, Letchamo, 1993, 1984).
Fazecas (1980) در آزمایشی به این نتیجه رسید که مصرف کودهای نیتروژن و فسفر تأثیری بر درصد اسانس ندارند در همین حالTasum و همکاران (۱۹۷۷) گزارش کردند که که کاربرد نیتروژن بیش از ۴۰ کیلوگرم در هکتار موجب کاهش درصد اسانس دانه می شود.
تحقیقات صورت گرفته توسط معقول در سال ۱۳۷۷ نشان می دهد که به ازای افزودن یک کیلوگرم نیترات در هر ۴۰۶۴ متر مربع، اسانس گیاه بابونه به مقدار قابل توجهی افزایش می یابد. آزمایش های Letchamo در سال ۱۹۹۵ بر روی گیاه دارویی بابونه نشان داده است که با افزایش سطح مصرف کود نیتروژن، ارتفاع گیاه، عملکرد ساقه، تعداد پنجه های گل دهنده، وزن خشک و تر گیاه، عملکرد دانه، تعداد شاخه های فرعی گل دهنده، شاخه های فرعی اولیه، تعداد گل ها و نیز میزان اسانس به طور قابل ملاحظه ای افزایش می یابد. ساجد و همکاران در سال ۱۳۸۰ در بررسی های خود بر روی گیاه نعناع فلفلی به این نتیجه رسیدند که افزایش نیتروژن و فسفر سبب افزایش تولید اسانس این گیاه می شود.
در مطالعه دیگری تأثیر پتاسیم بر نعناع فلفلی مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که گیاهانی که تحت تأثیر تیمار۵۳/۱ مولار محلول پتاسیم قرار گرفتند بیشترین رشد اندام هوایی را نسبت به شاهد داشتند. نعناع فلفلی تحت تأثیر تیمار کمپوست نیز افزایش عملکرد را به دنبال داشت. در این بررسی بیشترین رشد رویشی گیاه در تیمار ۲۸ تن در هکتار صورت گرفت. مدیریت دقیق عناصر غذایی برای تعادل رشد مناسب و بالا در تولید بیوماس و اسانس با کیفیت بالا ضروری است. نعناع به مقدار مشخص و ثابت نیاز به عناصر N , P وK دارد(Brown et al, 2003).
در سال ۱۹۹۳، Piccagliaو همکاران به افزایش عملکرد اسانس نعناع فلفلی تحت سطوح مختلف نیتروژن پی بردند.
بیشتر محققین، افزایش عملکرد مادۀ خشک و اسانس نعناع فلفلی تحت تأثیر کود نیتروژن را تأیید کرده اند. البته نیتروژن بر ترکیبات شیمیایی اسانس تأثیر ندارد ( Aflatuni, 2005 ).برخی از محققین نیز کاهش منتول و افزایش منتون و متیل استات در نعناع فلفلی را با افزایش کود نیتروژن به خاک گزارش داده اند (Aflatuni, 2005). طبق نظر Kothariو Singh،(۱۹۹۵) زمانی که نعناع فلفلی تحت تأثیر کودهای نیتروژن با سطوح مختلف قرار گرفت مقدار لیمونن و کاروون در اسانس کاهش می یابد. در سال ۱۹۸۶، این نتایج مخالف با نتایج Singhو Singh بدست آمد که نشان دادند کاربرد نیتروژن سبب افزایش کاروون در اسانس نعناع سبز Mentha spicata می گردد.
در سال ۱۹۷۴، Hornok در آزمایشی با کوددهی نعناع فلفلی، ثابت کرد که بیشترین تأثیر بر عملکرد گیاه از طریق کود نیتروژن و سپس تحت تأثیر کلسیم حاصل می شود. او نتیجه گرفت که کودهای فسفر بر روی عملکرد تأثیری ندارند (Aflatuni, 2005).
۲-۱۶- تاثیر کود های زیستی بر گیاهان دارویی
مطالعات و تلاش اندکی در زمینه کاربرد کودهای بیولوژیک بر روی جذب عناصر غذایی پر مصرف در گیاهان دارویی و بویژه نعناع فلفلی انجام شده است . در همین رابطه و در مورد تأثیر قارچهای VAM بر روی غلظت عناصر معدنی در گیاه دارویی رازیانه، Kapoor et al, 2004 نشان دادند که هم زیستی ریشه رازیانه با دو گونه از قارچهای VAM به نام های Glomus fasiculatum و G. macrocarpum به طور معنی داری غلظت فسفر دانه، آن را بهبود بخشید . همچنینGupta et al,2002 نیز گزارش کردند که تلقیح گیاه نعناع با گونه ای قارچ VAM به نام Glomus fasiculatum به طور قابل ملاحظه ای میزان جذب نیتروژن، فسفر و پتاسیم وعملکرد محصول را در مقایسه با گیاهان تلقیح نشده، افزایش داد . در پژوهش دیگری که به منظور ارزیابی تأثیر میکوریزا بر رشد و نمو گیاه دارویی ریحان انجام شد، مشاهده شد که کاربرد دو گونه از قارچ میکوریزا به نام های (G. caledonium) و( Glomus mosseae سبب افزایش چشمگیر غلظت فسفر و عملکرد محصول گیاه شد (Toussaint et al., 2007).
در پژوهش دیگری که بر روی گیاه دارویی گشنیز (Coriandrum sativum) انجام شده بود، مشخص شد که تلقیح این گیاهان با دو گونه قارچ VAM، سبب افزایش قابل ملاحظه غلظت فسفر در مقایسه با گیاهان تلقیح نشده، شد Kapoor et al., 2002b) ). در تحقیقی هم که توسط (Kapoor et al.,2002a) بر روی دو گیاه دارویی به نامهای شوید(Anethum graveolens) و نوعی زیره(Trachyspermum ammi Sprague) انجام گرفت، عنوان شد که تلقیح میکوریزایی این گیاهان موجب افزایش بارز غلظت فسفر نسبت به شاهد شد مطالعهKhaossd et al., 2006) ) نیز که با بهره گرفتن از یک گونه قارچ VAM به نام Glomus mosseae در گیاه دارویی مرزنجوش (Origanum vulgare) انجام شده بود بیانگر آن است که غلظت فسفر در برگ این گیاه به طور چشمگیری در مقایسه با شاهد افزایش یافت . در پژوهشArriagada et al.,2007) ) نیز که بر روی گیاه دارویی اکالیپتوس(Eucalyptus globules) انجام شد مشاهده شد که کاربرد دو گونه از قارچ VAM باعث افزایش قابل ملاحظه غلظت نیتروژن، فسفر و پتاسیم در گیاه در مقایسه با شاهد شد. همچنینShockley et al.,2004) ) در تحقیقی بر روی نوعی شبدر بومی آمریکا به نام Desmodium paniculatum نشان دادند که، تلقیح این گیاه با گونه ای قارچ میکوریزاییVAM ، سبب افزایش قابل ملاحظه غلظت فسفر و پتاسیم اندام هوایی گیاه در مقایسه با تیمار عدم تلقیح گردید.
کودهای زیستی فسفر، فسفر مورد نیاز نعناع فلفلی را تأمین می کند. فسفر با افزایش کربوهیدرات ها و قندهای محلول و ترکیب های معدنی در اندام هوایی بر رشد اندام هوایی و صفات رویشی تأثیر می گذارد. کود فسفات زیستی از طریق افزایش فعالیت باکتری حل کننده فسفات در خاک و بهبود حلالیت فسفر در ریزوسفر، قادر به تأمین مناسب فسفر مورد نیاز گیاه نعناع فلفلی در مراحل مختلف رشدی و بهبود غلظت فسفر در دانه آن گردید (Kapoor et al., 2002a) درخصوص تأثیر میکروارگانیزمهای حل کننده فسفات بر روی جذب عناصر غذایی(Ratti et al.,2001) در پژوهشی بر روی گیاه دارویی علف لیمو، مشاهده نمودند که مصرف یک گونه باکتری حل کننده فسفات همراه با یک نوع فسفات معدنی غیر محلول به نام تری کلسیم فسفات، موجب بهبود بارز غلظت فسفر ساقه نسبت به تیمار شاهد گردید.
در تحقیقی دیگر که توسط(Sundara et al.,2002) در گیاه نیشکرSaccharum hybrid ) ) انجام شد، مشاهده شد که کاربرد یک گونه از باکتریهای حل کننده فسفات به نام megatherium Bacillus همراه با سنگ فسفات، صفات غلظت فسفر در غلاف برگ و عملکرد ساقه نیشکر را در مقایسه با شاهد به طور معنی داری افزایش داد . همچنین گزارش شد که کاربرد یک میکروارگانیزم حل کننده فسفات همراه با یک قارچVAM در یک بستر حاوی پرلیت و ورمی کولیت، سبب بهبود معنی دار غلظت فسفر در گیاه دارویی نعناع شد.(Cabello et al., 2005). همچنینToro et al (1997) نیز نشان دادند که کاربرد باکتریهای حل کننده فسفات، موجب افزایش غلظت نیتروژن و فسفر اندام رویشی نسبت به تیمار عدم مصرف گردید . تحقیقAnnamalai et al.,(2004) نیز مبین بهبود معنی دار عملکرد دانه در اثر مصرف باکتریهای حل کننده فسفات در یک گیاه دارویی از خانواده فرفیون به نام amarus Phyllanthus در مقایسه با تیمار شاهد بود.
(Sanches Govin et al., 2005) در آزمایشی در کشور کوبا تأثیر کودهای زیستی را بر روی دو گیاه دارویی بابونه و همیشه بهار مورد ارزیابی قرار دادند. نتایج حاکی از این بود که کاربرد این کودها باعث افزایش عملکرد گل و کیفیت مواد مؤثره همیشه بهار می شود. در حالی که در بابونه باعث افزایش عملکرد گل شد اما بر کیفیت اسانس آن تأثیری نداشت. (Kalra, 2003) تأثیر تیمارهای کودی مختلف را بر روی نعناع فلفلی را بررسی کرد. نتایج این آزمایش نشان داد که عملکرد اسانس در تیمارهای ورمی کمپوست، کود گاوی و ترکیبAzospirillum sp. و Azotobacter sp. در مقایسه با کودهای شیمیایی به عنوان شاهد برابری می کند. در گیاه Mentha arvensis L. نیز کاربرد Azospirillum sp. و Azotobacter sp. به صورت مخلوط، عملکرد اسانسی معادل ۱۲۵ کیلوگرم در هکتار حاصل شد که معادل ۸۵ درصد عملکرد حاصل از کرت هایی بود که تحت تأثیر کود شیمیایی قرار گرفته بودند.
Mahshwari et al, (2000) نتیجه گرفتند که اثر کودهای فسفر شیمیایی و زیستی بر عملکرد و اجزای عملکرد گیاه دارویی اسفرزه فاقد تفاوت معنی دار است.
Fatma et al.,( 2006) در آزمایشی گلخانه ای در مصر بر روی گیاه دارویی مرزنجوش نشان دادند که کودهای زیستی شامل آزتوباکتر، آزوسپیریلیوم و باکتری های حل کننده فسفات روی شاخص رشدی و میزان اسانس اثرات قابل توجهی دارد
درزی و همکاران در سال ۱۳۸۵ در آزمایش های خود گزارش کردند که کودهای زیستی بیوفسفات روی ارتفاع و عملکرد بیولوژیک رازیانه اثر معنی داری دارد همچنین اثرات متقابل بین مایکوریزا و بیوفسفات بر روی وزن هزار دانه معنی دار بود
فلاحی و همکاران در آزمایشی تأثیر کودهای زیستی روی بابونه آلمانی را در سال ۱۳۸۸ مورد بررسی قرار دادند. نتایج نشان داد که تعداد شاخه اصلی در تیمار باکتری حل کننده فسفات به مراتب بیشتر از سایر تیمارها بود ولی بین تیمار کود زیستی نیتروکسین + باکتری حل کننده فسفات با شاهد تفاوت معنی داری مشاهده نشد. همچنین نتایج نشان داد که تیمارهای کود زیستی نیتروکسین و باکتری حل کننده فسفات به نحو قابل توجهی بر عملکرد گل تر و خشک مؤثر بودند ولی بین این دو تیمار تفاوت معنی داری ملاحظه نشد. بر خلاف انتظار عملکرد گل تر و خشک در تیمار نیتروکسین+ باکتری حل کننده فسفات در کمترین مقدار در بین تیمارهای آزمایش بود به طوری که در سطح پایین تری از شاهد قرار گرفت.
Kapoor et al در رابطه با نقش کودهای زیستی بر روی کمیت و کیفیت اسانس رازیانه در سال ۲۰۰۴، نشان دادند که همزیستی ریشه رازیانه با دو گونه از قارچ های مایکوریزای وزیکولار آربوسکولار به طور معنی داری موجب بهبود میزان اسانس و کیفیت آن می شود.
طبق نتایج بررسی های کوچکی و همکاران در خصوص تأثیر کودهای زیستی بر روی گیاه دارویی زوفا (Hyssopus officinalis) در سال ۱۳۸۷، کاربرد این کودها تأثیری بر ارتفاع بوته نسبت به شاهد نداشت اما قطر بوته را به طور معنی داری تحت تأثیر قرار دادند به طوری که در تیمار کود سوپر نیتروپلاس بیشترین قطر بوته به دست آمد و پس از آن کاربرد باکتری سودوموناس فلورسنت و ترکیب مایکوریزا و سودوموناس فلورسنت منجر به افزایش قطر بوته گردیدند. در مجموع استفاده از سوپرنیتروپلاس سبب ۴/۵۴ درصد در قطر بوته نسبت به شاهد گردید. در برخی منابع به تأثیر مثبت کودهای زیستی در رشد گیاه دارویی آویشن (Thymus vulgaris) (Vital et al., 2002)و رزماری (Rosmarinus officinalis) (Leithy et al., 2002b)اشاره شده است.
۲-۱۷- تأثیر کودهای زیستی بر سایر گیاهان زراعی
بررسی ۵۶ منبع نشان داده است که باکتری ها، اثرات سودمندی بر رشد گیاه به وسیله تأمین مواد غذایی مرد نیاز گیاه، تولید آنتی بیوتیک ها، افزایش تولید عوامل رشدی گیاه و جلوگیری از بیماری های ریشه دارند. استفاده از باکتری ها به عنوان کود زیستی یا کنترل زیستی آفات و بیماری ها، عملکرد محصولات کشاورزی را افزایش داده است(Darison, 1988)
در پژوهش Omar (1998) در خصوص اهمیت مصرف میکروارگانیزمهای حل کننده فسفات در گیاهان زراعی انجام شد ، روشن گردید که کاربرد قارچهای حل کننده فسفات شامل
Aspergillus niger و Penicillium citrinum در حضور سنگ فسفات موجب افزایش معنی دار غلظت فسفر بوته گندم نسبت به تیمار شاهد گردید. او اظهار داشت که در خاکهای قلیایی دسترسی گندم به فسفر حاصل از مصرف کود شیمیایی به طور مطلوب صورت نمی گیرد و تلفات تثبیت فسفر و آلودگی خاک و آب بوقوع می پیوندد. اما کاربرد میکروارگانیزمهای حل کننده فسفات همراه با سنگ فسفات، ضمن افزایش حلالیت فسفر و فراهم کردن مناسب آن برا ی گندم، موجب بهبود غلظت این عنصر و در نهایت رشد بوته گندم و حفظ سلامت خاک می شو د.
حلالیت فسفر سبب رها سازی آهسته و مداوم آن به بستر ر شد گیاه شده و از طریق افزایش جذب فسفرتوسط ریشه گیاه می تواند با بهبود وزن خشک گیاه ومتعاقب آن وزن دانه، موجب افزایش غلظت فسفر در آن شود.
در تحقیقی دیگر که توسط(Sundara et al.,2002) در گیاه نیشکرSaccharum hybrid ) ) انجام شد، مشاهده شد که کاربرد یک گونه از باکتریهای حل کننده فسفات به نام megatherium Bacillus همراه با سنگ فسفات، صفات غلظت فسفر در غلاف برگ و عملکرد ساقه نیشکر را در مقایسه با شاهد به طور معنی داری افزایش داد .
( Sahin and Ilbas., 2005) نیز در پژوهش خود بر روی سویا Glycine max)) مشاهده کردند که تلقیح میکوریزایی منجر به بهبود غلظت فسفر و نیتروژن در دانه و نیز عملکرد دانه شد.
در آزمایش Rai and gaur (1998) تیمارهای آزتوباکتر و آزوسپیریلیوم به تنهایی و مخلوط این دو باکتری عملکرد گندم را به ترتیب ۱/۹، ۲/۸ و ۹/۱۳ درصد افزایش داد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...