• بعد سوم: کارآمدی یا ناکارآمدی

تحقیقات ۲۵ سال گذشته ‌در مورد فرسودگی، بسیاری از پرسش­ها را پاسخ داده و درک ما از سلامت کارکنان (و دانش ­آموزان و دانشجویان) را افزایش داده است. اما سؤال اصلی درباره ساختار فرسودگی هنوز نیاز به جواب دارد؛ یعنی نقش بعد سوم که کارآمدی نام گرفته است. سه نوع اعتقاد در برابر سازه­ی فرسودگی مطرح شده است که ‌در مورد نقش استثنایی کارآمدی حرفه­ای است. نخست، از نقطه نظر تجربی، بیشتر پژوهش­ها نشان می­ دهند که کارآمدی همبستگی نسبتاً کمی با خستگی و بدبینی دارد. (شائوفلی و بونک[۱۴۹] ، به نقل از عزیزی، ۱۳۸۹)

این مسأله منجر ‌به این شد که گرین، واکی و تیلور[۱۵۰] (۱۹۹۱) نتیجه گیری کنند که خستگی و بدبینی تشکیل دهنده «هسته­ی فرسودگی» هستند. به علاوه، شائوفلی، مارت آنز[۱۵۱]، مارکوس پینتو[۱۵۲]، سالانوا و بیکر[۱۵۳] (۲۰۰۲) نشان داده ­اند که کارآمدی حرفه­ای بیشتر به مفهوم متضاد با فرسودگی، یعنی مفهوم مثبت مشغولیت کاری تعلق دارد به همراه توان «(انرژی)، فداکاری و جذب». به علاوه به نظر می­رسد که کارآمدی حرفه­ای به صورت موازی و همزمان با خستگی و بدبینی ایجاد می­ شود (لیتر، ۱۹۹۲؛ تاریس، لی بلانک، شائوفلی و اسچریورس[۱۵۴]، ۲۰۰۵، به نقل از عزیزی، ۱۳۸۹)

بالاخره، به عقیده­ی لی و آشفورد (۱۹۹۶) و شائوفلی و انزمن(۱۹۹۸)، کارآمدی حرفه­ای معمولاً مرتبط با منابع شغلی است، در حالی که سایر ابعاد فرسودگی همچنین مرتبط با تقاضاهای شغل هم هستند. (همان منبع)

دوم اینکه، طبق نظر کوردز،داگرتی و شیروم (۲۰۰۳) از دیدگاه مفهومی، کارآمدی حرفه­ای به جای این که یک بعد خاص فرسودگی باشد، مشابه با یک سازه­ی شخصیتی مورد توجه قرار گرفته است.

همچنین برخی مدل­های سبب شناختی ادعا ‌می‌کنند که فرسودگی به علت احساسات ناکارآمدی ایجاد می­ شود و ‌بنابرین‏ می ­تواند به عنوان بحران کارآمدی مورد توجه قرار گیرد. به عنوان مثال، چرینس[۱۵۵] (۱۹۹۳ و ۱۹۸۰) می­پندارد که فقدان اطمینان از شایستگی­های فردی، یک عامل حیاتی در ایجاد گسترش فرسودگی است همچنین لیتر (۱۹۹۲ فرسودگی را اساساً به عنوان یک «بحران کارآمدی» مورد توجه قرار می­دهد.

به نظر می­رسد که پژوهش­های اخیر که توسط (سالانووا، لورنز، کیفره، مارت، آنز و شائوفلی[۱۵۶] (۲۰۰۳) و سالانوا، پیرا و شائوفلی[۱۵۷] (۲۰۰۲) ون دیوندانک، شائوفلی و بونک[۱۵۸] (۲۰۰۱)، صورت گرفته، این نقش سبب شناختی را که فقدان کارآمدی حرفه­ای در ایجاد فرسودگی باز می­ کند را، تأیید ‌می‌کنند. (همان منبع)

سوم، تجربه بالینی با بیماران فرسوده پیشنهاد می­ کند که خستگی و بدبینی با هم به نظر می­رسند، در حالی که فقدان کارآمدی حرفه­ای بیشتر با فراوانی کمتر مشاهده می­ شود (برنیکمیجر و ون یپرن[۱۵۹]، ۲۰۰۳؛ به نقل از عزیزی ۱۳۸۹)

‌بنابرین‏ به نظر می­رسد بیماران (مراجعان) رواندرمانبخش، فرسودگی خود را با دو بعد هسته­ای آشکار می­ کند؛ اما نه با فقدان کارآمدی. روی هم رفته شواهد تجربی، نظری و بالینی برای نقشی که کارآمدی به عنوان «بعد سوم» بازی می­ کند، وجود دارد. اما، نقش ویژه فقدان کارآمدی حرفه­ای، حداقل تا حدودی ممکن است بازتاب دهنده یک چیز مصنوعی باشد. به عبارت دیگر، این «بعد سوم» فرسودگی از طریق عبارات مثبت اندازه گیری می­ شود، در حالی که دو بعد دیگر (خستگی و بدبینی) با عبارت منفی اندازه ­گیری می­شوند. سپس این عبارت مثبت ‌در مورد کارآمدی، برای دستیابی به شاخصی از ناکارآمدی یا کارآمدی تقلیل یافته، وارونه می­شوند. به عبارت دیگر، فرض بر این است که نمره بالا در کارآمدی، به صورت وارونه هم ارز با نمره پایین در ناکارآمدی است. این فرایند وارونه سازی نمرات عبارات مربوط به کارآمدی سؤال برانگیر است؛ زیرا این عمل در واقع فرض را بر این می­ گذارد که کارآمدی و ناکارآمدی دقیقاً متضاد هم هستند، اما به احتمال زیاد چنین نیست. در عوض ما معتقدیم که کارآمدی و ناکارآمدی به احتمال بیشتر یک رابطه منفی قوی (اما نه کامل) با هم دارند. (همان منبع)

۲-۲-۵- فرسودگی تحصیلی[۱۶۰]

متغیر فرسودگی به نظر سالملا-آرو و همکارانش (۲۰۰۸) به موقعیت­ها و بافت­های آموزشی گسترش پیدا ‌کرده‌است، که از آن با عنوان فرسودگی تحصیلی نام برده می­ شود. ‌می‌توان گفت که موقعیت­های آموزشی، به عنوان محل کار فراگیران محسوب می­ شود، اگرچه فراگیران در موقعیت­های آموزشی، به عنوان کارمند کار نمی­کنند، یا شغل خاصی در آن جا ندارند، اما از دیدگاه روان شناختی، فعالیت­های آموزشی و درسی آن ها را ‌می‌توان به عنوان یک کار درنظر گرفت. آن ها در کلاس­ها حضور پیدا ‌می‌کنند و مجموعه تکالیفی را برای موفقیت در امتحانات و کسب نمره قبولی انجام می­ دهند. این موضوع اخیراًً مطالعات متعددی را در دانشگاه­ها به خود اختصاص داده است و به دلیل اینکه فرسودگی تحصیلی تأثیرات ناتوان کننده ­ای از خود بر جای می­ گذارد (بالوگان[۱۶۱] و همکاران، ۱۹۹۶؛ به نقل از نعامی، ۱۳۸۸).

فرسودگی تحصیلی در موقعیت های آموزشی با ویژگی هایی مانند: خستگی ناشی از الزامات مربوط به مطالعه، رشد حس و نگرش بدبینانه و بدون حساسیت نسبت به مطالب درسی و نیز احساس بی­کفایتی و پیشرفت تحصیلی ضعیف در امور درسی و تحصیلی مشخص می شود (زانگ[۱۶۲]، ۲۰۰۷). نتایج پژوهش ها نشان می‌دهد فرسودگی تحصیلی از نظر ویژگی ها، پیشامدها و پیامدها مشابه با فرسودگی شغلی است (مونه تا[۱۶۳]، ۲۰۱۱).

فرسودگی منجر به درماندگی های ذهنی از جمله اضطراب، افسردگی، سرکوبی، خصومت و یا ترس می شود. افرادی که فرسودگی تحصیلی دارند معمولاً علائمی مانند بی اشتیاقی نسبت به مطالب

    1. . General Health Questionnaire

    1. . Neurotisism Extraversion Openness

    1. . Salmela – Aro

    1. . Zang et.al.

    1. . Naami

    1. . Personality Five Factor Model

    1. . Naatanen

    1. . Mashazh

    1. . Jackson

    1. . Vulneavability

    1. . Gregariousness

    1. . Warmthand

    1. . Activity

    1. .Ideas

    1. . Compliancy

    1. . Competence

    1. . achievement striving

    1. . Function

    1. . Social function

    1. . Anxlety

    1. . Depression

    1. . Exhustion at schoolwork

    1. . Cynicism to ward the meaning of school

    1. . Sense of inadequacy at school

    1. . Alport and Edbert

    1. . Louise

    1. . Bowen

    1. . Strom

    1. . Salmela – Aro , Kiuru , Leskiten and Nurmi

    1. . Pervin and Jone

    1. . Allport Lordon Willard

    1. . Sheldon

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...