منعکس کرد. در برخی موارد سود خالص مؤسسه‌ ممکن است تحت تاثیر نوسانات منفی کوتاه مدت همانند نوسانات ناشی از روش های حسابداری قرار بگیرد که تاثیر بر روند بلند مدت سودآوری مؤسسه‌ ندارد، ‌بنابرین‏ هنگامی که مدیران مؤسسه‌ رقم تقسیم سود را بالا می‌برند در واقع این محتوای اطلاعاتی را به سهام‌داران القا می‌کنند که مدیریت مؤسسه‌ معتقد است روند سودآوری به سطح جدید و بالاتری ارتقا یافته و روند رشد مستمر در هر سهم درآینده متصور است.

۲-۱۳-۲ علایق سرمایه گذاران :

تابع مطلوبیت سرمایه گذاران با یکدیگر متفاوت است. از این رو ممکن است سرمایه گذارانی متمایل به سود تقسیمی باشند و برخی از آنان نیز اندوخته کردن را ترجیح دهند با توجه به آنکه در خیلی از کشورها منبع درآمد افراد را سود سالانه سهام آن ها تشکیل می‌دهد، عدم تقسیم سود می‌تواند موجب تبعات نامطلوبی برای سهام‌داران گردد. در این حالت سهام‌داران بدون توجه به موارد فوق ممکن است در مجامع عمومی، عادی ‌و سالانه خواهان تقسیم سهام شوند . ‌بنابرین‏ لازم است که مدیر مالی با توجه به عوامل علایق سرمایه گذاران ترجیح گروه سهام‌داران مؤسسه‌ را شناخته و سیاست تقسیم سود خود را بر اساس آن طرح ریزی کند.

۲-۱۳-۳ سود آوری فرصت های آتی :

چنانچه واحد تجاری نتواند وجوه در دسترس را به نحوی سودآور سرمایه گذاری کند، ممکن است سود خالص را به مصرف توزیع سود سهام برساند. از سوی دیگر در صورت موجود بودن فرصت های سرمایه گذاری سود آور می توان از سود به منظورتامین مالی استفاده کرد. مؤسسات جوان با قابلیت رشد بالا ممکن است ‌به این نتیجه برسند که سود آن ها باید به سرمایه گذاری های بالقوه سودآور تخصیص یابد و بنابرین هیچگونه سود سهامی تقسیم نکنند. این سیاست بر این اصل استوار است که عدم تقسیم سود سهام و سرمایه گذاری مجدد آن در مؤسسه‌ بسیار مطلوب تر از تقسیم سود سهام و تامین مالی پروژه ها از طریق انتشار سهام جدید و یا انجام استقراض است. زیرا در این صورت مؤسسه‌ در هزینه های معاملات (بهره وام یا انتشار سهام جدید) صرفه جویی خواهد کرد. به سخن دیگر در طی دوره رشد و توسعه، نیازهای نقدینگی مؤسسه‌ ممکن است بسیار بالا باشد در حالی که در طی دوره ثبات و مرحله بلوغ که نشانه آن کاهش موقعیت های سرمایه گذاری است. نیاز به وجه نقد کاهش می‌یابد. در این زمان مؤسسات وضعیت نقدینگی بهتری برای پرداخت جریان پایدار و مداوم سود سهام خواهند داشت.

۲-۱۳-۴ ملاحظات مالیاتی :

مالیات بر سود سهام تقسیم شده: سود انباشته و فروش سهام ممکن است بر تصمیمات تقسیم سود تاثیر بگذارد اگر نرخ مالیات بر تقسیم سود بالاتر از نرخ مالیات بر سود انباشته و فروش سهام باشد در این صورت ممکن است مؤسسات به جای تقسیم سود اقدام به انباشته کردن سود در مؤسسه‌ کنند، ارزش دارایی های تولیدی خود را بالاتر برده و در نتیجه ارزش سهام مؤسسه‌ را بالا ببرند. در این حالت سهام‌داران می‌توانند سهام خود را به قیمت بالا تر بفروشند و مالیات کمتری را متحول می‌شوند. بدیهی است که عکس این مطالب نیز صادق می‌باشد.

۲-۱۳-۵ الزامات قانونی :

این الزامات می‌تواند اشکال مختلفی به شرح زیر داشته باشد :

الف..اندوخته قانونی :

مؤسسات به موجب قوانین ممکن است مجبور به اندوخته کردن بخشی از سود کسبی شده باشند که این امر موجب محدودیت در تقسیم سود سهام می شود.

ب..تقسیم سود اجباری :

مؤسسه‌ ای ممکن است به موجب قوانین مجبور به تقسیم اجباری درصدی از سود سهام بین سهام‌داران بوده و در نتیجه نتواند این بخش از سود را در مؤسسه‌ انباشته کند.

ج..محدودیت های قراردادی :

مؤسسه‌ ممکن است به لحاظ عقد قراردادهایی(مانند: گرفتن وام، صدور اوراق قرضه و اجاره های سرمایه ای) ملزم به رعایت سقف محدود کننده در تقسیم سود باشد.

۲-۱۳-۶ نیازهای نقدینگی :

مؤسسات ممکن است بخشی از وجوه نقد خود را برای نیازهای نقدینگی غیرقابل پیش‌بینی نگهداری کنند. از این رو این امر موجب محدودیت در وجه نقد، قابل تقسیم به عنوان سود سهام خواهد بود.

۲-۱۳-۷ ملاحظات هزینه ای : . در تامین مالی از

طریق سود انباشته، مؤسسات متحمل هزینه های مربوط به فروش سهام و یا استقراض

مخارجی که باید مؤسسه‌ متحمل بشود تا بتواند تامین مالی خارجی بکند و یا هزینه هایی که سهامدار باید متحمل بشود تواند سهام خود را به وجه نقد تبدیل کند بر تصمیمات تقسیم سود تاثیر دارد

نمی شوند. از طرف دیگرئموسساتی که سیاست تقسیم سود ناکارا اتخاذ می‌کنند، جریان تقسیم سود آن ها به مقدار زیادی غیر منظم و پیش‌بینی ناپذیر می شود. در این حالت سرمایه گذارانی که مایل به یک جریان یکنواخت تقسیم سود هستند. ممکن است اقدام به فروش سهام خود و سرمایه گذاری در سایر مؤسسات نمایند، زیرا در این حالت میزان سرمایه گذاری مؤسسه‌ بالا بوده و در نتیجه سود کمتری بین سهام‌داران تقسیم می شود.

۲-۱۳-۸ تورم :

تورم نیز بر سیاست تقسیم سود تاثیر می‌گذارد. در شرایط تورمی وجه نقد حاصل از عملیات برای جایگزینی دارایی ها و موجودی های مصرف شده در عملیات کافی نخواهد بود. ‌بنابرین‏ در این شرایط لازم است که با انباشته کردن سود، قدرت عملیاتی مؤسسه‌ حفظ شود.

۲-۱۳-۹ کنترل :

این عامل نیز ممکن است بر سیاست های تقسیم سود مؤسسه‌ اثر بگذارد. فرض کنید آقای الف سهامدار عمده شرکت بوده و کنترل شرکت در دست وی است. پرداخت سود سهام بیشتر این احتمال را که شرکت برای تامین آینده خود اقدام به انتشار و فروش سهام جدید نماید بیشتر می‌کند. در این صورت افراد دیگری اقدام به خرید سهام جدید نموده و در نتیجه میزان اعمال کنترل سهامدار اولیه کاهش می‌یابد. ‌بنابرین‏ به منظور اجتناب از این امر، تقسیم سود سهام در سطح پایین تری انجام می شود.

۲-۱۳-۱۰ ثبات سودآوری :

هرچه قدر درجه ثبات سودآوری کمتر باشد، سود تضمینی کمتری پرداخت می شود. اصولا وقتی ضریب عدم اطمینان بالا باشد، برای کاهش آن سود تقسیمی کمتری پرداخت می شود.

۲-۱۳-۱۱ قدرت تامین مالی :

هرچه قدر شرکت بتواند با هزینه کمتری منابع مالی خود را تامین کند و بازار سرمایه نیز به او اعتماد داشته باشد سود تقسیمی بیشتری پرداخت می‌کند.

۲-۱۳-۱۲ درجه اهرم مالی :

به دو علت درجه اهرم مالی موجب کاهش سود تقسیمی می شود :

۱- هرچه قدر درجه اهرم مالی بالاتر باشد، ریسک مالی بالاتر است و وام دهندگان، سیاست های محدود کننده ای را برای تقسیم سود اعمال می‌کنند.

۲- هر چه درجه اهرم مالی بالاتر باشد باعث کاهش جریان نقدی آزاد می‌گردد و از این رو سود کمتری تقسیم می‌گردد.

۲-۱۳-۱۳ هزینه های نقل و انتقال و تقسیم پذیری سهام :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...