با توجه به رهیافت فوق، حکمرانی خوب یک نقطه ایده آل است که تحقق آن بسیار دشوار به نظر می رسد و تا کنون تعداد اندکی از جوامع به معیار های آن نزدیک شده اند. با این حال حرکت به سمت معیار های حکمرانی خوب با هدف تضمین پایداری توسعه انسانی به عنوان یک الزام باید مورد توجه قرار گیرد.
شکل۲- حرکت به سمت حکمرانی خوب، منبع: (اسماعیل زاده، ۱۳۸۸)
حکمرانی خوب شهری[۹۸]
با روشن شدن مفهوم حکمرانی و حکمرانی خوب این مطلب در ذهن تداعی می شود که عرصه تحقق معیارهای حکمرانی خوب کجاست. در پاسخ به این سوال است که شهرها به عنوان بستر و محرک توسعه انسانی و به مثابه جایگاه تحولات، مدیریت و نوآوری مطرح می شوند. امروزه گرایش به شهرنشینی در میان جوامع مختلف دنیا یک امر انکار ناپذیر است. شهرها با برخورداری از پتانسیل های بالا به مثابه موتور توسعه اقتصادی و اجتماعی از طریق ایجاد مشاغل و طرح ایده ها نقش ایفا می کنند. شهرها اگر چه دارای مزیت ها و جاذبه هایی هستند اما محرومیت های اجتماعی را نیز دامن می زنند. چراکه به عدم توزیع بهینه منابع و ثروت و محرومیت اجتماعی و فقر در میان جوانان، اقلیت های قومی و مذهبی و سایر گروه های حاشیه ای جامعه می انجامد (یو ان هبیتات، ۲۰۰۰).
با توجه به تخمین های صورت پذیرفته تا سال ۲۰۱۵ حدود ۵۴ درصد جمعیت جهان در شهرها ساکن خواهند بود. پس آینده بشر در فضای شهری رقم خواهد خورد و آنگاه این شهرها خواهند بود که جلوه گاه برنامه ها و طرح های مختلف در خصوص مدیریت مطلوب خواهند شد. بنابر این حکمرانی خوب شهری تلاشی است در جهت ارائه مدلی از مدیریت مطلوب و ساز و کارهای ایده آل برای دولت ها به منظور رسیدن به جایگاهی که می توان آن را آرمانشهر انسانی لقب داد (یو ان هبیتات، ۲۰۰۰).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

بنابر منشور هبیتات سازمان ملل متحد حکمرانی خوب شهری اصول به هم وابسته پایداری، برابری، کارامدی، شفافیت و پاسخگویی، امنیت، فعالیت های مدنی و شهروندی را توصیف می کند (یو ان هبیتات، ۲۰۰۹) و زمانی که برنامه اسکان در جریان دستور کار خود با چالش نحوه اجرا و دستگاه ها و نهادهای ذیربط در سطح شهرها روبرو شد دو شیوه برای مواجهه با این چالش مطرح کرد که عبارتند از :
۱-اقدام برای دستیابی به ایجاد سرپناه برای همه ۲-حرکت به سمت مدیریت مطلوب شهری در جهت نیل به توسعه پایدار شهری که در واقع عملیاتی کردن هدف اول را تضمین می کرد (تیلور[۹۹]، ۲۰۰۰).
بدین ترتیب راهبردهای مطرح شده برنامه در سال های پایانی قرت بیستم به تایید مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز رسید و با این هدف که تا سال ۲۰۱۵ میلادی، فقر مطلق در سطح جهان به نصف تعداد موجود برسد، حکمرانی خوب به صورت پیش فرض مطرح گردید. در همین راستا در بیانیه نشست دوربان آفریقای جنوبی در سال ۱۹۹۹ میلادی بر اهمیت مدیریت مطلوب در سطح محلی تاکید گردید. همچنین دپارتمان توسعه محلی بریتانیا در پیش نویس سند راهبردی خود اعلام میدارد که مدیریت مطلوب در سطح محلی مهمترین نقش را در کاهش فقر دارد (تیلور، ۲۰۰۰).
بر این اساس حکمرانی خوب یکی از چهار مشخصه شهر پایدار عنوان می شود. سه ویژگی دیگر شهر پایدار عبارتند از :
۱-قابلیت زیست مطلوب: یعنی تضمین کیفیت زندگی شایسته و بهره مندی از فرصت های برابر برای تمام مردم از جمله فقیر ترین افراد جامعه
۲-رقابت پذیری: که در جست و جوی دست یابی به عدالت شهری، ایجاد شبکه های امنیت اجتماعی برای تقویت حس رقابت و تولید در موسسات بازرگانی در تمام اشکال است.
۳-قابلیت انباشت: که بر نظام اقتصادی سالم در بهره گیری صحیح از منابع درامدی و هزینه های آنها تاکید می نماید.
در این شکل از مدیریت، مدیریت شهری در پی ایجاد تعادل میان منافع اقتصادی و اجتماعی، مسئولیت مهمی دارد (راماکریشنا[۱۰۰]، ۲۰۰۸).
درک و استنباط سازمان ها و نهادهای بین المللی از حکمرانی خوب شهری مطابق با تجربه عملکردی برنامه اسکان در دو دهه اخیر است. این تجربه بر این نکته تاکید دارد که در اداره امور شهرها نه سرمایه، نه تکنولوژی و نه حتی تخصص کافی نیستند. بلکه مدیریت مطلوب وجه ممیزه یک شهربرونگرا یا شهری با مدیریت مطلوب در تقابل یک شهر با مدیریت نامطلوب یا شهر منزوی است. بر این اساس موضوع اصلی حرکت در جهت حکمرانی خوب شهری رسیدن به شهر برونگرا خواهد بود.
در شهر برونگرا هر فرد بدون توجه به ثروت، جنسیت، مذهب، نژاد و سن، شایسته مشارکت سازنده و مثبت در فرصت های موجود در شهر است. در سال های اخیر شاهد نمونه هایی از تجربیات عملی برای رسیدن به مدیریت مطلوب شهری در شهر هایی مانند دارالسلام، دبی، منچستر، شنیان و چاتانوگا بوده ایم (تیلور، ۲۰۰۰).
در این شهر ها اجماعی از سازمان های بین المللی همچون برنامه توسعه سازمان ملل، بانک جهانی، جامعه مشترک المنافع، صندوق بین المللی پول و دولت های ملی برای رسیدن به مدیریت مطلوب شهری ایجاد شده است. این تجربیات در قالب دستور کار اسکان بشر به عنوان یک رویکرد در جهت توانمند سازی دولت های محلی مطرح شده است و رهیافت راهبردی خودرا بر پایه موضوعاتی همچون تمرکز زدایی و تفویض مسئولیت و منابع به مقامات محلی، مشارکت فعال جامعه مدنی از جمله زنان در امر برنامه ریزی، اجرا و نظارت بر اولویت های محلی، مشارکت بخش خصوصی، بهره گیری از فناوری های مدرن ارتباطی و اطلاعاتی در راستای حمایت از توسعه پایدار شهری قرار داده است (تیلور، ۲۰۰۰).
بنابر این حکمرانی شهری به مثابه شیوه های متفاوتی است که طی آن افراد، نهاد ها و بخش خصوصی و عمومی به اعمال مدیریت و برنامه ریزی برای امور متداول شهر می پردازند (ونسنت[۱۰۱]، ۲۰۰۱) در این شکل از مدیریت منافع متعارض به جای واگرایی می توانند به همگرایی منجر شوند. حکمرانی شهری به طور مستقیم با رفاه شهروندان در ارتباط است و در واقع باید زمینه شکوفایی قابلیت ها و استعداد های زنان و مردان جامعه را در قالب شهر نمایان سازد.
حکمرانی خوب شهری بر پایه اصل شهروند مداری بر این نکته تاکید می کند که هیج زن، مرد یا کودکی نباید از دسترسی به الزامات زندگی شهری از جمله سرپناه مناسب، امنیت شغلی، آب سالم، بهداشت و بهره مندی از محیط زیست مناسب، آموزش، تغذیه و امنیت اجتماعی محروم گردد. از آنجا که هر شهر، از گستره خاصی با نماد های ویژه به لحاظ فرهنگی و طبیعی برخوردار است، تنها در سطح محلی، که اجماع جهانی برای دستیابی به معیارهای حکمرانی خوب شهری توان عملی شدن را داراست. در واقع ابزار و شیو هایی که برای ایجاد تعادل و توازن در مناطق مختلف اعمال می شود باید منحصرا دارای دیدی همه سو نگر باشد.
در حکمرانی شهری شهرداران نقش رییس اصلی اجرایی شهر را بر عهده دارند که قدرت آنها متکی به آرای مستقیم یا غیر مستقیم مردم از طریق انتخاب شوراهای شهر و انتخاب مردم است. مشارکت مردم در اداره، ساماندهی شهر و اقدام های اجرایی، اساس حاکمیت شایسته شهری به شمار می آید. همچنین مردم با انتخاب نمایندگان شوراهای شهری و محلی در حاکمیت شهری حضور غیر مستقیم میابند و به این ترتیب حاکمیت شایسته شهری شکل می گیرد (نازک نوبری و همکاران، ۱۳۸۹).
حکمرانی شهری و کیفیت زندگی
شهر نشینی شتابان در ایران همراه با منابع و ظرفیت های محدود حکومت های محلی منجر به تخریب محیط زیست شهری، تشدید فقر شهری و مهمتر از همه مشکلات عدیده ای در اداره امور شهر شده است.
این معضلات خود منجر به بروز تبعات دیگری برای شهرها شده است. بی شک یکی از آثار حکمرانی خوب شهری را می توان در مفهوم قابل اندازه گیری شاخص های مربوط به کیفیت زندگی بررسی کرد. چرا که از یک طرف حکمرانی خوب شهری در برگیرنده شاخص های کیفیت زندگی است (عدالت ، مشارکت سیاسیو…) و از طرف دیگر دو موضوع حکمرانی شهری و کیفیت زندگی شهری مکمل یکدیگر بوده و در یک راستا قرار دارند. بطوریکه بهبود شرایط مناسب برای اداره امور شهر (حکمرانی خوب شهری) نیازمند توجه به هشت موضوع مهم برای کیفیت زندگی است که برنامه توسعه سازمان ملل متحد آنها را در سال ۲۰۰۱ به عنوان موضوعات مهم پژوهش برای شهرداران معرفی کرده است. آن هشت موضوع عبارتند از:

    • اشتغال زایی
    • جمع آوری و دفع مواد زائد
    • فقر شهری
    • مسکن و سرپناه
    • بهداشت و آب سالم
    • حمل و نقل عمومی و ترافیک
    • خدمات بهداشتی
    • مشارکت
    • جامعه مدنی (برنامه توسعه سازمان ملل، ۲۰۰۱).

کیفیت زندگی مناسب با توجه به امتیازات مربوط به شاخص های محیط زیست، آزادی، بهداشت، زیرساخت ها و ایمنی ، بهبود تمام مولفه های شهری و موثر در زندگی شهروندان تعیین می شود و رسیدن به این مولفه ها مبتنی بر تمرکز بر شاخص های حکمرانی خوب شهری است. بر اساس دیدگاه های جدید، حکمرانی فرایندی در نظر گرفته می شود که به واسطه آن مشکلات و معضلات جامعه با تلاش و تکاپوی جمعی و با اتکا به قدرت عمومی و به کار گیری آن حل می شود و سامان می یابد. هرگاه چنین مفهومی از حکمرانی بر کیفیت و نحوه انجام وظایف آن تاکید می کند، مفهوم حکمرانی خوب مطرح می شود چرا که رسیدن به کیفیت زندگی مناسب در شهر نیازمند ساز و کارهای تازه ای از حکمرانی شهری است.
بنابر این و بر اساس نظریه های نوین برای آسان تر کردن و تسهیل امور حکمرانی شهری به ابزاری قدرتمند و هوشمند نیاز است و امروزه بهره گیری از حکمرانی الکترونیک برای دستیابی به این هدف معرفی شده است (نازک نوبری و همکاران، ۱۳۸۹).
نقش نهاد های محلی (شهرداری و شورای شهر) در توسعه گردشگری
با توجه به تحولات برنامه ریزی و مدیریت شهری در جهان، رشد سریع شهر نشینی در ایران و حاد شدن مشکلات ناشی از آن، به روشنی می توان دریافت که در چارچوب وظایف فوق نمی توان به نیاز های مبرم شهروندان در زمینه گذراندن اوقات فراغت و تفریخ پاسخ گفت. به همین دلیل در طول سه دهه گذشته، شهرداری ها به قبول وظایف و انجام اقدامات جدیدی مجبور شده اند که گاهی فراتر از اختیارات قانونی و امکانات سازمانی آنها مربوط می شود. از جمله مهمترین این اقدامات باید به توسعه فضای سبز، ایجاد پارک های شهری و حومه ای و تاسیس فرهنگسراها، زمین های بازی ، بهسازی مراکز تاریخی و بافت های قدیمی اشاره کرد (مهدی زاده، ۱۳۷۹).
گردشگری شهری یکی از مهمترین انواع گردشگری است. بحث گردشگری در سه سطح ملی، منطقه ای و محلی قابل طرح است، با یک ارزیابی سریع می توان دریافت که تصمیم گیری ها در همان سطح اول مانده است و البته با همت و ذوق مسئولان به سطح دوم نیز تمایل پیدا کرده است. اما هنوز فکر و تصمیمی در سطح محلی با هدف توسعه گردشگری مدون نشده است و به صورت هماهنگ به اجرا در نیامده است و همواره در روال موجود برنامه ریزی و مدیریت گردشگری در سطح کشور نوعی تعارض با اهداف برنامه ریزی و مدیریت شهری مشاهده می گردد. از یکسو با توسعه روزافزون شهرها در کشور و افزایش جمعیت شهرنشین نیاز های تفریحی و گردشگری شهروندان به شدت رو به گسترش دارد ولی از طرف دیگر اختیارات قانونی و عملی شهرداری ها در عرصه بهره گیری از فضاهای فراغتی و توریستی بسیار محدود است. از جمله این محدودیت ها می توان به موارد ذیل اشاره کرد: عدم اختیارات مدیریت شهری در خارج از محدوده قانونی و حریم شهر، تعداد متولیان و نهادهای مسئول، جدایی میان وظایف سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و وظایف مدیریت شهری، عدم وجود قوانین عام، مشترک و میان بخشی در زمینه گردشگری (مهدی زاده، ۱۳۷۹).
در اغلب کشور ها شهرداری ها مهمترین نقش را در توسعه گردشگری شهری دارند، چرا که شهرداری در سازماندهی و شکل دهی به شهر مهمترین نهاد است و در واقع این مدیریت منسجم و هماهنگ شهری است که باعث فعالیت های هم جهت می شود. در مجموع می توان برای ورود شهرداری ها به بحث گردشگری چهار زمینه مشخص را مطرح نمود:
۱-توجه شهرداری ها به مقوله گردشگری تاریخی و بهره برداری از سایت های تاریخی
۲-اکوتوریسم یا گردشگری طبیعی با توجه به پتانسیل های هر منطقه
۳-تبلیغات و اطلاع رسانی
۴-تامین منابع مالی در جهت آماده سازی فضاهای گردشگری در شهرها (دیناری، ۱۳۷۴).
بخش دوم : مروری بر پژوهش های پیشین
مقدمه
با توجه به ادبیات تحقیق مشخص می گردد که حکمرانی خوب شهری عاملی انکار ناپذیر در امر توسعه پایدار شهری و رشد و ارتقای شهرهای کشورمان می باشد.با عنایت به تحقیقات انجام شده در کشور عزیزمان ایران مشخص می گردد که در زمینه شاخص های حکمرانی خوب شهری بویژه در شهرها با مقصد گردشگری و با رویکرد گردشگری تحقیقات قابل توجهی انجام نشده است.این در حالی است که شهرهای مقصد گردشگری ایران از فقدان مدیریت مطلوب رنج می برند و یکی از موانع اصلی بر سر راه شکوفایی این شهرها همین کمبود می باشد.
پژوهش های داخلی
علی اصغر آدینه وند و همکارانش(۱۳۹۱) در تحقیقی با عنوان بررسی عملکرد شهرداری در چارچوب حکمرانی خوب شهری به تعریف و تحلیلی جامع از حکمرانی خوب شهری و همچنین ارائه مجموعه ای از شاخص ها برای توسعه حکمرانی خوب شهری در ایران پرداختند. در این مقاله سه مولفه مشارکت ، پاسخگویی و کارایی- اثربخشی در شهر بابلسر مورد بررسی قرار گرفت و مشخص گردید که این شهر از نظر شاخص مشارکت و کارایی در سطح متوسط به پایین و از نظر شاخص پاسخگویی در سطح متوسط به بالا قرار دارد.
محمد مویدی در تحقیقی با عنوان نقش شاخص های حکمروایی شهری در حرکت به سوی توسعه پایدار شهری با بهره گرفتن از روش توصیفی – تحلیلی و مطالعه منابع ضمن بررسی مفاهیمی چون توسعه پایدار و حکمروایی شهری، به تبیین شاخص های مربوط به تاثیر حکمروایی خوب شهری در دستیابی به توسعه پایدار پرداخته است که در این خصوص اتخاذ پنج اصل موثر برابری، کارایی، پاسخگویی، مشارکت و امنیت در اداره شهر به جهت ایجاد شهری پایدار مورد تاکید قرار گرفته است.
نازک نوبری و همکارانش(۱۳۸۹) در تحقیقی تحت عنوان حکمرانی خوب شهری یک ضرورت تردید ناپذیر سعی کرده اند با توجه به تفاوت مفهومی میان حکومت و حکمرانی شهری ، جایگاه شهرداری و مسئولیت آن در چگونگی حکمرانی شهری مشخص کنند و با اشاره به مدل های مطرح در این حوزه ، ابتدا الگوی مدیریت شهری منطبق با تهران تعیین و سپس با تعیین شاخص های حکمرانی خوب شهری مفاهیم و مدل های اصلی و وابسته به این نوع حکمرانی توصیف کرده اند.
مشکینی و همکارانش(۱۳۹۳) در تحقیقی با عنوان حکمروایی مطلوب شهری در محله اوین به بررسی وضعیت مدیریت محله اوین از لحاظ شاخص های هشت گانه حکمروایی مطلوب شهری می پردازند. در این پژوهش نتیجه گیری می شود که شاخص های اثربخشی و پاسخ گویی از کارکرد بیشتری در شکل گیری الگوی مطلوب مدیریت محله اوین نقش داشته اند و مدیریت محله اوین از لحاظ شاخص های حکمروایی مطلوب شهری در وضعیت خوبی قرار دارد.
خلیل اله سردار نیا و همکارانش(۱۳۸۸) در تحقیقی با عنوان تاثیر حکمرانی خوب و سرمایه اجتماعی بر اعتماد سیاسی شاخص های حکمرانی خوب و سرمایه اجتماعی مورد آزمون قرارداده و نتیجه گیری کرده اند که متغییر های مربوط به حکمرانی خوب بهتر از متغییر های سرمایه اجتماعی تبیین گر واریانس اعتماد سیاسی است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...