اهداف به طور کلی باید دارای ویژگی های زیر باشند:

    • دارای موضوع مشخصی باشند
    • قابل اندازه گیری باشند
    • قابل تحقق باشند
    • کاملا روشن و واضح و بدون هر گونه ابهام باشند
    • دارای زمان تحقق مشخصی باشند

۲-۴-۵ اهداف کوتاه مدت
اهداف کوتاه مدت اهدافی هستند که سازمان سعی می کند ظرف حدود یک یا دو سال به آن ها دست یابد ( سرتو و پیتر ، ۱۹۹۰ ). در واقع این اهداف پل ارتباطیِ بین فعالیت ها و اهداف اصلی می باشند.
اهداف کوتاه مدت هر سازمان بر مبنای ماموریت ها و اهداف بلند مدت آن تدوین می شوند. سازمان ها باید هدف های کوتاه مدت خود را در قالب بیانیه ای روشن ، معرفی کنند به طوری که بتوان اهداف مذکور را به منزله زیر بنای سایر برنامه ریزی ها در سازمان مدنظر قرار داد ، به این ترتیب میزان کارایی تصمیم های اتخاذ شده و برنامه های تدوین شده قابل ارزیابی خواهد بود ( رضائیان ، ۱۳۸۸ : ۲۰۶ ). در نتیجه اهداف کوتاه مدت باید تعیین کننده موارد ذیل باشند ( همان منبع ) :
۱.نتیجه مورد انتظار ( به گونه ای که قابل اندازه گیری باشد ) ۲. نحوه انجام کار ۳.محدوده زمانی انجام کار ۴.هزینه و بودجه مورد نیاز برای انجام کار

نحوه تعیین اهداف کوتاه مدت : ۱.پیمایش در مورد وضعیت تولید کالاها و خدمات ( حالت موجود ) ۲.پیمایش برای توسعه و بهبود ( حالت مطلوب ) . البته مواردی نیز را بایستی در هنگام جمع آوری و پیمایش اطلاعات مد نظر قرار داد : ۱.بررسی میزان بازده کارهای عادی ۲.بررسی امکان بهبود بازده کارهای عادی ۳.بررسی امکان بهبود و توسعه توانایی های فردی و سازمانی.
مدیران باید هنگام تعیین اهداف کوتاه مدت ، همواره ماموریت ها و اهداف بلند مدت سازمان را مد نظر قرار دهند و اهداف کوتاه مدت را با توجه به آن ها تدوین کنند.
برخی از تحقیقات نشان داده اند که اهداف کوتاه مدتِ منعطف همراه با ارائه بازخورد به بهبود عملکرد منجر می شوند ( لاتهام و همکاران[۵۲] ، ۲۰۰۸ ؛ به نقل از مختاری و یلمه ، ۱۳۹۱ : ۱۷ ). اما عده ای دیگر از محققان هشدار داده اند که هدف های کوتاه مدت با تکرارِ خیلی زیادِ ارزیابی ، موجب اختلال در کنترل ، اجرا و کاهش در انگیزش درونی می شوند ( کرشنبام[۵۳] ، ۱۹۸۵ ).
۲-۴-۶ اهداف بلند مدت
اهداف بلند مدت ، اهدافی هستند که سازمان سعی می کند در مدت حدود سه تا پنج سال به آن ها برسد ( سرتو و پیتر ، ۱۹۹۰ ) (( اگرچه برخی دیگر از محققان بازه را برای اهداف بلند مدت دو تا پنج ساله تعریف کرده اند مانند فرد.آر.دیوید[۵۴] )).
اهداف بلند مدت باید به صورت کمّی قابل سنجش ، واقعی ، قابل درک ، چالشی ، دارای سلسله مراتب سازمانی ، قابل دستیابی و با هدف های سازمانی سازگار باشند. اینگونه اهداف ، مسیر حرکت و سمت و سوی فعالیت های سازمان را مشخص می نمایند ، باعث هم افزایی می شوند و همین طور اینگونه اهداف ، آیتمی مناسب و موثر برای بکارگیری در فرآیندهای گوناگونِ ارزیابی می باشند. از اهداف بلند مدت می توان در ارزیابی عملکرد مدیران ارشد ، مدیران میانی و تمامی پرسنل سازمان استفاده کرد. حتی برای سنجش عملکرد کلی سازمان نیز می توان آن ها را به کار گرفت.
تعیین اهداف بلند مدت ، مرحله ای از مراحل فرایند مدیریت استراتژیک می باشد که می توان آن ها را پس از انجام مراحل ارزیابی عوامل بیرونی و درونی و با نگاهی به چشم انداز سازمان تعیین نمود.
انواع منافع تعیین اهداف بلند مدت در سازمان ( عبدی ، ۱۳۹۱ ):
تعیین اولویت ها : یکی از کارکردهای مهم اهداف بلند مدت ، به کار بردن آن ها در اولویت بندی پروژه ها ، فعالیت ها و اقدامات در سطوح مختلف سازمان می باشد. معمولا هنگام تصمیم گیری در مورد انتخاب پروژه های مختلف مانند طراحی و ساخت محصول جدید ، ارزیابی پروژه های تحقیق و توسعه ، انتخاب از بین پروژه ها ، جذب و پذیرش قراردادها و سفارش های مشتریان و غیره ، قدری پیچیدگی و ابهام وجود دارد اما در صورتی که اهداف عمده سازمان به صورتی شفاف تعیین شده باشند بسیار کمک می کند که تصمیم گیری بهتر و موثرتر انجام شود زیرا که ملاک مناسبی برای انتخاب وجود دارد.
کاهش عدم اطمینان : معمولا تمام برنامه ریزی ها بر پایه یک سری پیش بینی ها استوار می باشد و این پیش بینی ها اغلب با درصدی خطا همراه می باشند. این عدم قطعیت ها با تعیین اهداف بلند مدت سازمان مقداری کاهش پیدا می کند.
کاستن از سطح تعارض ها و تضادها : اگر اهداف کلان سازمان با مشارکت مدیران تعیین شوند و اگر در مورد آن اهداف اتفاق نظر وجود داشته باشد ، آن گاه تعارض ها و اصطکاک بین مدیران به کمترین حد خود خواهد رسید.
سازمان دادن به منابع سازمان : سازمان دهی مجدد نیروهای انسانی و شکل دهی دوباره ساختار سازمانی با هدف اثربخشی بهتر در راستای تحقق اهداف از منافع تعیین اهداف بلند مدت سازمان است.
طرح ریزی مشاغل : طرح ریزی شغل ها و وظایف پرسنل و یا بازنگری شرح وظایف کارکنان با توجه به اهداف بلند مدت سازمان ، باعث اثربخشی بهتر و موثرتر در ایفای نقش های سازمانی اعضای سازمان می گردد.
بهبود انگیزه پرسنل : تشویق پرسنل و تقویت روحیه آن ها با توجه به مشخص شدن مقصدی که سازمان می خواهد به آن جا برسد مزیتی قابل توجه است.
بالا بردن سطح درک مدیران و کارکنان سازمان : با تعیین اهداف بلند مدت ، پرسنل سازمان از جایگاه سازمانی خود و نقشی که آن ها در رساندن سازمان به جایگاه مطلوب دارند درک لازم را پیدا می کنند.
ایجاد مبنای پایدار برای تصمیم گیری : معمولا مدیران ارشد و میانی دارای دیدگاه ها و رویکردهای متفاوت و گوناگونی بوده که در نحوه برنامه ریزی و اجرای فعالیت ها تاثیرگذار می باشد ، اهداف بلند مدت ، مبنایی پایدار و یکسان را برای همه ایجاد کرده و برآیند همه فعالیت ها را به سمت این اهداف تغییر جهت می دهد.
نظرات محققان درباره اهداف بلند مدت و کوتاه مدت:
برخی از دانشمندان درباره اهداف بلند مدت و کوتاه مدت بیان کرده اند که به کارگیری ترکیبی از اهداف بلند مدت و کوتاه مدت در مقایسه با بهره گرفتن از هر یک از این اهداف به تنهایی ، به اجرای بهتر منجر می شود در صورتی که برخی استدلال کرده اند که اهداف کوتاه مدت اثربخش تر از اهداف بلند مدتند ، زیرا این نوع اهداف با ارزیابی متوالی از اجرا ، به رشد ، اطمینان و احساس پیشرفت کمک می نمایند ( باندرا و سایمون[۵۵] ، ۱۹۷۷ ). برخی از مطالعات نیز نشان داده اند تفاوتی بین اهداف کوتاه مدت و بلند مدت وجود ندارد ( وینبرگ[۵۶] ،۲۰۱۰ ؛ گود[۵۷] ، ۲۰۰۱ ؛ وینبرگ و همکاران ، ۱۹۸۸ ؛ هال و بایرن[۵۸] ، ۱۹۸۸ ؛ به نقل از مختاری و یلمه ، ۱۳۹۱ :۱۷ ).
۲-۴-۷ اهداف استراتژیک
اهداف استراتژیک ، بیانگر نتایجی است که سازمان ، تحقق بخشیدن به آن را در دراز مدت هدف قرار داده است و اجرای عملیات سازمان را که معطوف به آینده است شکل داده و جهت می بخشد ، اهداف استراتژیک به اهداف مربوط به تحکیم موقعیت کلی شرکت در بازار و امکان موفقیت آن در عرصه رقابت اطلاق می شود ( فروزنده و همکاران ، ۱۳۹۱ : ۱۰۰ ). این اهداف ، اهداف برنامه ریزی شده ای هستند که یک شرکت برای رسیدن به آن ها تلاش می کند ، بسیاری از مدیران ارشد ، زمانی را به توسعه و روشن سازی اهداف استراتژیک مناسب برای کسب و کارشان به منظور توجیه برنامه ها و چشم انداز سازمان به کارمندان زیردست ، اختصاص می دهند. اینگونه اهداف می بایست دست یافتنی بوده و بازتاب دهنده یک برآورد واقعی از محیط تجاری حاضر و آینده باشند ( www.businessdictionary.com )
ویژگی های اهداف استراتژیک :

    • واضح و قابل درک اند
    • دراز مدت بوده و نسبت به شرایط بیرونی قابل تنظیم هستند
    • به طور مستقیم با عوامل حیاتی موفقیت سازمان مرتبط هستند
    • به طور مستقیم با دورنما و رسالت سازمان مرتبط هستند
    • در هر سطح سازمان ، استانداردهای موفقیت را تشکیل می دهند و کنترل آن ها را بر مدیریت آسان می سازند
    • سازمان شمول اند
    • مشکل و مهیج اند اما غیر واقعی و غیر ممکن نیستند

برای دستیابی به شکوفایی در بلند مدت ، برنامه ریزان استراتژیک ، معمولا اهداف استراتژیک را در این حوزه ها تعیین می کنند : سودآوری ، بهره وری ، منابع انسانی ، نوآوری ، بازاریابی ، مسئولیت های اجتماعی ، منابع مالی و منابع فیزیکی ( دراکر ، ۱۹۷۴ ). سازمان ها می بایست در حوزه های مختلف برای خود ، هدف تعیین نمایند تا بتوانند به موفقیت های مورد نظر برسند.
۲-۴-۸ ویژگی های فرموله سازی اهداف (علی احمدی و همکاران ، ۱۳۸۷ : ۱۶۳ ) :
۱.مطالعه شده باشد ( به صورت صحیح ، دقیق و اصولی مورد مطالعه و تحقیق قرار گرفته باشند ).
۲.صراحت داشته باشند ( تعبیر هر هدف ، به خصوص از دیدگاه های مقداری و نرخ رشد ، می تواند به تعریف مفاهیم واقعی آن کمک کند ).
۳.محاسبه شده باشند ( سنجش دقیق هر هدف ، به خصوص از دیدگاه های مقداری و نرخ رشد ، می تواند به تعریف مفاهیم واقعی آن کمک کند ).
۴.مربوط به مدتی معین باشند ( یعنی طول مدتی که برای دستیابی به آن ها لازم است حتی الامکان به صورت دقیق برآورد شود ).
۵.متکی بر هزینه های معین باشند ( پاسخ به این سوال که با چه منابعی و تحت چه بودجه و هزینه ای می توان به اهداف دست یافت ).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...