۵- تحقیر زن و تشبیه او به حیوان
۶- زن، موجودی ترسو و طمع کار و خائن
۷- دختر و ننگ دانستن او
۸- پند و اندرز زن به مرد.»۱۴۸
حکیم نظامی گنجه ای صاحب آثارعاشقانه ادب پارسی نیز قطع به یقین در خلق منظومه های عاشقانه خود که یک سوی عشق در آن زن است نسبت به حضور زن در ابیاتش انگاره هایی را مترتب ساخته و بر آن پایه دست به سرودن منظومه ها زده است. من باب مثال « در مخزن الأسرار، زن به چهار صورت مشاهده می شود که عبارتست از:
۱- زن و ظلم ستیزی
۲- زن و توجه به عرفان و معرفت
۳- زن و تشبیه او به فلک
۴- زن و توجه او به مسائل مادی و بیهوده»۱۴۹
روی کرد شیخ اجل سعدی شیرازی در سده هفتم نیز در انگاره های ساخته شده وی از زن را باید میان اوراق بوستان او جویا شد « بوستان کتابی است پر از اندرز و به قول عدهی زیادی بوستان نشانه دهنده راه زندگی است و در شمار ادبیات تعلیمی ما قرار می گیرد. سعدی در کتاب بوستان به باید ها توجه کرده است و در واقع به دنبال مدینهی فاضله ای می گشته است »۱۵۰ حال باید دید شیخ اجل در جستجوی اتوپیا یا آرمان شهر خویش زن را چگونه به تصویر کشیده است و جایگاه زن در نظر او چگونه جایگاهی است. « در تحقیقات انجام شده در کتاب بوستان حدود هشت تصویر از زن مشاهده می شود که عبارتند از:
۱- بیان ویژگی های زن خوب و زن بد
۲- مادر
۳- زن و بی وفایی و عدم اعتماد به او
۴- آه و نفرین از طرف زن و تاثیر آن در زندگی
۵- برتری مرد بر زن
۶- زن موجودی ترسو
۷- زن و شکوه و شکایت
۸- اندرز زن به مرد»۱۵۱
که هر کدام در جای خویش قابل بحث و بررسی است و در این مقال نمی گنجد. کما این که دیگر پژوهشگران در خصوص این تصاویر به شکل مبسوطی سخن رانده اند و مطلب نگاشته اند.
دیگر استاد سخن که اشاره به انگاره های او نیز خالی از لطف نیست و بلکه جالب توجه است مولانا جلال الدین محمد بلخی است که شاعری از عرصه ادب عرفانی است وی « در حقیقت نقطه عطف عرفان در ایران است که در این زمینه، زیباترین و ماندگارترین آثار عرفانی را به جای نهاده است. با بررسی های به عمل آمده، سیمای زن در مثنوی معنوی، از پنج جنبه مورد توجه قرار گرفته است که عبارتند از:
۱- مادر
۲- رمز و تمثیل
۳- توجه به جنبه های منفی و باور های نادرست نسبت به زن
۴- ذکر زنان شایسته و نیک منش
۵- ذکر زنان ناشایست و بدکُنش »۱۵۲
به هر روی سخن گفتن از زن در شعر شاعران از دیر باز تا به امروز به انحاء مختلف وجود داشته و همواره این سوژه در آثار آیندگان نیز موجودیت خود را حفظ خواهد کرد.
زن خالق اثر و آفریننده شعر
چندان که در اعصار پیشین نام مردان به عنوان خالقان آثار مثبوت افتاده است نام زنان نیز در تذکره ها به ثبت رسیده و آثاری هرچند مختصر از قلم زنان بر جای مانده است لذا اگر چه « از دیر باز طبعاً پیش از قرن چهاردهم هجری تاریخ ادبیات فارسی از چهره ی زنان شاعر بی نصیب نبوده است، اما به هر دلیل در تذکره ها – تا به رابعه بنت کعب قزداری برسیم – نشانی از شعر این زنان شاعر دیده نمی شود از این رو رابعه را نخستین شاعر زن بعد از اسلام و معاصر آل سامان و رودکی دانسته اند. افزون بر این ” رابعه بنت کعب قزداری … اولین کسی است که از ماهیت عشق سخن گفته است”»۱۵۳
اگر بر ژرفای نگاه خود بیافزاییم خواهیم دید که در برخی کتب به نام « آتوسا دختر کوروش و همسر داریوش و مادر خشایار شاه [ اشاره کرده اند ] و نوشته اند که شعر می گفت و از زنان ادیب روزگار خود بود.»۱۵۴
محمد حسین رجبی در کتاب مشاهیر زنان ایرانی و پارسی گوی از آغاز تا مشروطه تذکره ای گرد آورده است که می تواند محل رجوع خوبی برای علاقه مندان به این مقوله باشد در این تذکره به پاره ای از اشعار برجای مانده از بانوان نیز اشاره شده است. به طور کلی « در تاریخ ادبیات درخشان فارسی و در تذکره ها به نام چهارصد شاعر زن اشاره شده که گاه تنها نامی یا بیتی از آنان به جای مانده است از جمله می توان عاجزی، جلائی، زایری، نرگسی، بلیغهی شیرازی، بیدلی خیابانی، فاطمه آرانی، فاطمه قوال و کوکب نام برد. اگر چه این زنان شاعر در تاریخ شعر فارسی حقیقتا نقشی آن چنان ندارند، در بررسی شعر زنان نمی توان آنان را نادیده گرفت. زیرا آثار ادبی هر اثر نشانگر اوضاع اجتماعی همان زمان و روابط میان هنرمند و خوانندگان است؛ گاه وجود یک بیت نیز می تواند مشخص کننده وضعیت زن در یک دوره تاریخی باشد. در مورد نقش زنان در ادبیات نخست باید به محدودیت ها، تعصبات، تضییقات، بی عدالتی ها و ظلم هایی که این موجود تحت ستم با آن ها روبرو بوده اشاره شود. در اجتماعات مختلف و از روزگاران دور زن دارای آزادی محدود و امکانات و اختیارات اندک بوده است. قوانین مدنی به ضد او وضع شده و فشارهای فرهنگی و اخلاقی او را سرکوب کرده است بدین سبب زن امکان رشد و شکوفایی نداشته و تدریجا به فردی منفعل و ناآگاه تبدیل شده است.»۱۵۵

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

مجموعهی عواملی که در سطور فوق برشمردیم موجب می شود تا نام هیچ یک از زنان درادوار مختلف شعر فارسی به پایهی مردان ادیب و نام آور هم عصر آنان نرسد و نتیجه این که جز نامی از یک دو زن و نه تشهیر به آثار به جا مانده از آنان، چیز دیگری در دست نباشد.
« بعد از قرن چهارم و حضور رابعه در تاریخ ادبیات ایران بیش ترین شاعران زن ایرانی در قرن های هفتم و سپس هشتم و بیش تر از این دو، در قرن نهم چهره می نمایانند که ممکن است به علت رواج و رونق بیش تر تذکره نویسی در این ادوار باشد. اگر چه قرن نهم و یا نهم و دهم با هم بیش از نیمی از شاعران زن را به خود اختصاص می دهد ولی شخصیت های چشمگیری چون رابعه، مهستی، پادشاه خاتون و جهان ملک خاتون ندارد.»۱۵۶ عذرا دُژم در کتاب اولین زنان ذیل نام مهستی آورده است: « اگر زمانی مانند اواخر قرن پنجم اسباب علم کمی محیا شد و کسانی مانند خیام و شاعرانی مانند انوری هم رخ نمودند، و رشید وطواط هم کتابی از خود به یادگار گذاشت، مهستی گنجوی هم ظاهر شد. زنی که دربار سلجوقی را با شاعران مدیح گویش به تجلیل از خود واداشته بود. نوشته اند که در شعر چهار دفتر داشت و در مشاعره با شاعران بزرگ زمان چیزی کم نمی آورد، کتاب می خواند و در شعرهایش تصویر زمانه و زندگی زنان و رویاهای شان منقوش بود. اما با این همه دیوانی از او در دست نیست.»۱۵۷
اگر قصد داشته باشیم به گونه ای مجمل و موجز در نگاهی به قرن ها شاعران زن مربوط به آن قرون را شناسایی کنیم می توان از « قرن چهارم: رابعه بنت کعب قزداری، قرن چهارم و پنجم: پروین خانم، قرن پنجم و ششم: مطربهی کاشغری، قرن ششم: دختر خطیب گنجه، مهستی، فردوس مطربه، سیده بنت ناصر، قرن هفتم: پادشاه خاتون، دختر سالار، دختر حکیم گاو، دختر ستی، دختر سجستانیه، رضیه گنجه ای، عایشه سمرقندی، فاضله سمرقندی، فاطمه خراسانی و کوکب، قرن هشتم: بنت البخاریه، بی بی حیات، جهان ملک خاتون، دوست سمرقندی، زینت، بانو باغبان اردبیلی و روزبه، قرن نهم: آرایش بیگم، آرزو سمرقندی، اوراق سلطان بیگم، بی بی بیدلی، دختر رقیه بیگم، زایری، عصمت اسپستی، عفتی، مهری هروی و هما، قرن نهم و دهم: آتونی، آفاق جلایر، بیجه منجمه، ضعیفی، نهالی، نهانی کرمانی، نهانی اصفهانی.»۱۵۸ نام برد. « از چند چهرهی درخشان – رابعه، مهستی، جهان ملک خاتون و … که بگذریم، افزون بر تعدادی از شاعران زن که در فاصلهی قرن چهار تا قرن دهم می زیسته اند و به نام آن ها اشارتی رفت تذکره نویسان و همچنین پژوهشگران معاصر به نام و نشان هایی دیگر درنگ کرده اند که از آن جمله: جمیله اصفهانی، ضعیفی سمرقندی، فخر النساء، دلارام، سلیمه بیگم، محترم النساء ( صراحی ) و … بیش تر این زنان شاعر را در قرن دهم و یازدهم هجری قمری باز می یابیم.»۱۵۹
از دیگر نکاتی که پس از اندک شناخت از حضور زن در گستره ادب پارسی باید بدان پرداخت درون مایه هایی است که زنان در شعر خود به دست داده اند شهربانو حسین زاده در این خصوص می گوید: « زنان شاعر، بر حسب درون مایهی اشعار خود به دو دسته تقسیم می شوند:
الف- آن هایی که در شعر خود به عنوان شاعر مطرح شده اند یعنی درون مایهی شعر آن ها تغزلی سالم نیست و مخاطب آن ها انسان به صورت عام است و خود شاعر جهان را از دیدگاه یک زن ندیده و مخاطب آنان مرد نیست.
ب- آن هایی که به عنوان شاعر ( زن ) در تقابل با مردان ظاهر شده اند درون مایهی اشعار اینان از داشتن مخاطب مردی که از دیدگاه یک زن تصویر شده باشد خالی نیست.»۱۶۰
پس از ورود عشق به زبان زنانه توسط رابعه، و سنت شکنی مهستی در صراحت بیان نام معشوق در شهرآشوب ها – البته به زعم برخی پژوهشگران – اندکی پا را فراتر گذاشته به دورهی صفوی قدم می نهیم « جمیلهی اصفهانی که بعضی تذکره ها او را فصیحه یزدی یا اصفهانی خوانده اند از شاعران مشهور دوره صفویه بوده. وی اشعاری عاشقانه در قالب دو بیتی و غزل دارد. و به خلاف زنان متعارف، فاقد خصوصیت اخلاقی تسلیم و طاعت بوده و از محدوده ای که اجتماع معین کرده پا فراتر گذاشت و شرایط و سنن حاکم برجامعه آن روز را نادیده گرفت. بدین جهت تذکره نویسان او را عامل خوش گذرانی معرفی کردند.»۱۶۱
در سلسلهی قاجار نیز نام «مستوره کردستانی [رخ می نماید] زنی آگاه که اشعارش دارای مضامین اجتماعی است و به زعم زنان هم عصر خود، که بینش محدود آنان از چهار دیواری خانه ها و حرمسرا ها تجاوز نمی کرد، به مسائل اجتماعی توجه نمود.»۱۶۲ البته نام دیگر زنان شاعر نیز در دوره ی قاجاریه مثبوت است که ما در این جا به سبب پیشگیری از اطاله کلام از یادآوری نام آن ها صرف نظر می کنیم و خوانندگان را به مقالهی” سهم زنان شاعر در شعر فارسی” از دکتر روح انگیز کراچی در مجلهی کتاب صبح شماره ۴ ارجاع می دهیم.
« دیگر از شاعران زن که مضامین شعری آن ها رویکردی زنانه دارد باید به جنت ” فصل بهار خانم ” [اشاره کرد] وی بازماندهی شاعران کلاسیک ایرانی است با بینشی اشرافی حاصل رکود فکری دوران قاجاریه است، او شش هزار بیت شعر عاشقانهی مکرر دارد.»۱۶۳
این همه یاد کردیم تا برسیم به مشاهیر مشروطیت « نیم تاج خاک پور سلماسی، برجسته ترین نماینده شاعران زن در دوره مشروطیت که روح تپنده انقلاب را احساس کرده است. اشعار اجتماعی او نمایانگر آگاهی و افکار آزادی خواهانه زنی است که عمیقا درد را احساس می کند و به فریاد در میاید.»۱۶۴
و نخستین زن نو پرداز « شمس کسمایی، زنی که نخستین بار نظام کلاسیک شعر فارسی را در هم ریخت و اشعاری به شیوهی نو با دریافتی نو از جامعه سرود.»۱۶۵ دیگر از بانوان شاعر دورهی مشروطه باید از « عالمتاج قائم مقامی، با تخلص ژاله [ نام برد ] شعر وی شعری است زنانه با مضامینی که بیانگر محرومیت و ستم کشی مضاعف زنان است. وی شاعری است پرخاشگر، گاه به جامعه و سنت های اجتماعی اعتراض می کند. نگرشی ژرف دارد و از واقعیت ها سخن می گوید.
فخر اعظمی ارغنون، شاعری روزنامه نگار و فعال بود که علم و دانش را در بالا بردن آگاهی زنان ضرروی می دانست.
مهرتاج رخشان، شمس الضحی نشاط، نورالهدی منگنه و مهکامه محصص در شمار شاعران اوایل دورهی پهلوی هستند.
بدری تندری ( فانی )، دختر خواهر مشروطه خواه مبارز، سید عبدالله بهبهانی، شاعری مترقی با مجموعهی شعری به نام روان خسته. وی ضرورت طرح مسائل زمانش را به موقع دریافت و به عشقی ساختگی و تصاویری قراردادی اکتفا نکرد. کتاب مقام زن در جهان را هنگامی نوشت که زنان جامعه اش از مقام خویش بی اطلاع بودند. »۱۶۶
و در پایان اختر چرخ ادب پروین اعتصامی که از برجستگان و مفاخر شعر معاصر است و در میان بانوان شهره ترین « اشعار پروین واقع گرایانه Realistic) ) و تعلیمی (Didactic ) است. او واقعیت های اجتماع را با حساسیت های زنانه خود لمس و تصویر کرد. در توصیف تجارب و لحظات غم انگیز با تمامی احساس تصاویر گویا و موثر ساخت کمتر شاعری را می توان یافت که در تصویر کردن احساسات عمیق و ژرف به اندازهی او مهارت داشته باشد. او به طرزی بدیع به طبیعت و اطراف نگریست و با زبانی ادیبانه مضامین تازه ای تصویر کرد.»۱۶۷
در خصوص اثر گذاری شعر پروین میان بانوان باید گفت « پروین راهگشای زنان در شعر و ادب و فعالیت های اجتماعی بود. او اعتقاد داشت:
پستی نسوان ایران جمله از بی دانشی است
مرد یا زن برتری و رتبت از دانستــن است»۱۶۸
دکتر رضا براهنی در خصوص معرفی بانوان اثر گذار در عرصهی ادب پارسی معاصر این گونه اظهار نظر کرده است: « پس از ۲۸ مرداد برا ی نخستین بار به صورت جدی مرد مخاطب شعر زنانه قرار گرفت. نقش فروغ فرخ زاد، در این عرصه بسیار مهم بود. »۱۶۹ هم او در خصوص فروغ می نگارد:« تا زمان فرخ زاد هیچ زنی، نه تصویری از خود در شعر مردان دیده است و نه توانسته است به شیوهی سالم تصویری از مرد در تغزل زنانه خود بدهد.»۱۷۰ به هر روی فروغ فرخ زاد به عنوان چهرهی معاصر شاعران زن نخستین زنی است که ویژگی های شعر زنانه را که در خصوص هر یک از بانوان پیشین بدان اشاره کردیم در وجود خویش و در آثار به جا مانده از وی می توان ملاحظه کرد.
تغییر نگرش به زن از دوره بازگشت تا مشروطه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...