دین: برنامه زندگی که بر اصل اعتقادی استوار است(طباطبایی، ۱۳۷۸).
اثرات گردشگری: اثرات گردشگری حاصل تعاملات پیچیده میان مقصد، صنعت و گردشگران است و در آن فضاهای گسترده و پویای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی‌ای که رخ می‌دهد، باید بررسی شود، و معمولاً تحت سه عنوان کلی اثرات اقتصادی، اثرات کالبدی (زیست‌محیطی) و اثرات اجتماعی- فرهنگی مورد بررسی قرار می‌گیرند(شارپلی و تلفر، ۱۳۹۱).
اثرات اجتماعی فرهنگی گردشگری: اثرات ناشی از رابطه مستقیم و غیر مستقیم گردشگران بر روی جامعه میزبان در نتیجه تعامل با صنعت گردشگری؛ جامعه میزبان در مقابل میهمان و تهیه کنندگان خدمات، اغلب ضعیف­تر و در نتیجه تحت نفوذ قرار می­گیرند. این اثرات همیشه آشکار نمی­شوند، اندازه ­گیری­شان مشکل و بسته به قضاوت ارزشی، اغلب غیر مستقیم و همچنین گاهی به سختی قابل شناسایی هستند(برنامه محیطی سازمان ملل متحد[۲۲]).
ادراک: فرایند تعبیر و تفسیر محرکهای محیطی(رضائیان، ۱۳۸۹).
جامعه محلی (جامعه میزبان): ساکنین بومی مقاصد گردشگری که ممکن است فرهنگ، محیط زیست و ارزش‌های آن‌ها تحت تأثیر گردشگران قرار گیرد (هم به شکل بد و هم به شکل مطلوب)(ضیایی و میرزایی، ۱۳۹۰).
محدودیت‌های تحقیق
کمبود سوابق تحقیق
عوامل مؤثر دیگر غیر از دینداری بر اثرات فرهنگی و اجتماعی گردشگری
مشکلات در جمع آوری داده‌های تحقیق
فصل ­دوم: ادبیات پژوهش
مقدمه
در این فصل برای رسیدن به شاخص­ هایی جهت مورد بررسی قراردادن متغیرهای مستقل و وابسته تحقیق، تحقیقات صورت گرفته در زمینه بررسی متغیرهای تحقیقات مورد بررسی قرار گرفته و بر اساس آن جدولی از مولفه­ها و شاخص­ هایی جهت طراحی پرسشنامه نهایی و سنجش متغیرهای تحقیق تهیه گردیده است. با توجه به اینکه در نهایت، توسعه پایدار گردشگری مدنظر بوده است، ایتدا به بررسی توسعه پایدار گردشگری و سپس اثرات گردشگری و به دنبال آن اثرات ادراک شده اجتماعی و فرهنگی گردشگری به طور خاص مورد بررسی قرار گرفته سر انجام موضوع دینداری و ابعاد آن که متغیر مستقل این مطالعه است تشریح گردیده است. در پایان در کنار مدل نهایی پژوهش، جدول شاخص­ های مورد بررسی ارائه گردیده است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۱-۲- توسعه پایدارگردشگری
۱-۱-۲- تعریف توسعه پایدار گردشگری
سازمان جهانی جهانگردی در تعریف مفهومی خود از توسعه پایدار گردشگری، بیان می‌کند که توسعه پایدار گردشگری سه مؤلفه زیر را دربرمی‌گیرد (سازمان جهانی جهانگردی[۲۳]، ۲۰۰۵):
۱) استفاده بهینه از منابع زیست محیطی، حفظ فرآیندهای ضروری زیست محیطی و کمک به حفظ میراث طبیعی و تنوع زیستی.
۲) احترام به اصالت اجتماعی و فرهنگی جوامع میزبان، صرفه جویی در مصرف و حفظ میراث فرهنگی و ارزش‌های سنتی، و کمک به درک بین فرهنگی.
۳) حصول اطمینان از قابلیت دوام، عملیات اقتصادی دراز مدت، ارائه کمک هزینه‌های اجتماعی و اقتصادی به تمام سهامداران که به صورت عادلانه توزیع شده، از جمله اشتغال پایدار و فرصت‌های درآمدی و خدمات اجتماعی برای جوامع میزبان، و کمک به کاهش فقر.
لوئیس در توضیح این مطلب، بیان می‌کند که گردشگری پایدار، یک گردشگریست که نیازهای کنونی گردشگران و جامعه میزبان را برآورده سازد، در حالی که فرصت‌های پیش رو را پشتیبانی کند و بهبود بخشد. گردشگری پایدار به عنوان یک راهنما در مدیریت همه منابع، به گونه ای که نیازهای اجتماعی، اقتصادی و زیبایی شناختی در کنار حفظ یکپارچگی فرهنگی، فرآیندهای اساسی زیست محیطی، تنوع زیستی و سیستم‌های حمایت از زندگی برآورده گردد، عمل می‌کند (لوئیس[۲۴]، ۲۰۰۵).
بنابراین توسعه پایدار گردشگری نیز که در راستای اصول توسعه پایدار می‌باشد، محوری دوگانه (مردم و اکوسیستم) دارد و در صورتی پایدار خواهد بود که:
کیفیت زندگی انسان را بهبود بخشد (به دنبال داشتن رفاه انسان).
قابلیت زیست و تنوع کره زمین را حفظ کند (به دنبال داشتن رفاه اکوسیستم).
۲-۱-۲- اهمیت پایداری توسعه گردشگری
توجه به گردشگری پایدار با شناسایی اثرات بالقوه گردشگری انبوه و توجه به اثرات فعالیت‌های گردشگری بر اقتصاد، محیط زیست و فرهنگ جامعه میزبان و هم چنین رشد غیرقابل کنترل گردشگری انبوه که باعث تهی‌سازی و تخریب منابع طبیعی، اجتماعی و فرهنگی شده و اثرات مخربی همانند تخریب میراث و فرهنگ سنتی و محلی، از بین رفتن هویت محلی، افزایش میزان جرائم، ازدحام و شلوغی و دیگر مسائل زیست محیطی را در مناطق میزبان برجای نهاده بود، آغاز شد. به دنبال آن در صنعت گردشگری پارادایم گردشگری پایدار به عنوان تنها راه حل نجات طبیعت و انسان نمود پیدا کرد. پارادایم گردشگری پایدار، گردشگری را در غالب مرزها بررسی کرده و رابطه مثلث وار میان جامعه میزبان و سرزمین آن را از یک سو و جامعه میهمان یعنی گردشگران را از سویی دیگر با صنعت گردشگری برقرار می‌سازد و قصد دارد فشار و بحران موجود بین سه ضلع مثلث را تعدیل کرده و در طولانی مدت موازنه ای را برقرار سازد(رکن الدین افتخاری، مهدوی و پورطاهری، ۱۳۹۰). با توجه به این که پارادایم گردشگری پایدار بیش از حد گردشگری محور از نظر مقیاس و حوزه بود و گاهی در تضاد با توسعه پایدار عمل می‌نمود، برای جبران این نقص، از سال ۱۹۹۲ بعد از کنفرانس ریو پارادایم توسعه پایدار گردشگری که در آن گردشگری به مثابه یک چرخه برای توسعه پایدار تلقی می‌گردد و اصول اساسی توسعه پایدار یعنی پایداری زیست محیطی، پایداری عوامل فرهنگی و اجتماعی و پایداری اقتصادی(امین بیدختی، جوهری و علیزاده، ۱۳۹۲) مدنظر می‌باشد، در جهت پوشش دادن همه ابعاد و زمینه‌های توسعه پایدار مطرح گردید.
۳-۱-۲- توسعه پایدار گردشگری و مشارکت جامعه میزبان
همانطور که در اصول توسعه پایدار گردشگری مطرح شده است، برنامه ریزی توسعه و فعالیت‌های جهانگردی باید همه‌جانبه، جامع و در برگیرنده همه بخش‌ها باشد تا سازمان‌های مختلف دولتی، شرکت‌های خصوصی، گروه‌های شهروند و افراد بتوانند در آن شرکت کنند و از مزایای بالقوه آن بهره‌مند شوند. پژوهش‌هایی که درباره ماهیت جهانگردی انجام می‌شود و اطلاعات مربوط به محیط فرهنگی و انسانی یک مکان باید در دسترس جامعه میزبان قرار گیرد و پیش از هر گونه اقدام برای توسعه این صنعت در یک مکان باید مردم آن مکان و سایر سازمان‌ها به طور کامل از این اطلاعات آگاه شوند تا بتوانند به شیوه‌ای مؤثر در امر توسعه و گسترش این صنعت همکاری کنند و بدین گونه یکایک افراد و کل جامعه از آن بهره‌مند شوند (گلوب ۹۰[۲۵]). آندرک و مک گی بیان می‌کنند که ادراک ساکنین از اثرات گردشگری، ملاحظه‌ای مهم برای توسعه پایدار و عملکرد موفق گردشگری به شمار می‌آید (مک گی و آندرک[۲۶]، ۲۰۰۴).
با توجه به آنچه بیان شد، توسعه پایدار گردشگری با مشارکت جامعه میزبان و حمایت آن‌ها از توسعه و با ارزیابی اثرات گردشگری میسر می‌شود. در بخش‌های مربوط به اثرات گردشگری و مشارکت جامعه میزبان، نقش مشارکت جامعه میزبان در توسعه پایدار و نیاز به ارزیابی اثراتی که جامعه میزبان از گردشگری می‌پذیرد، مطرح خواهد شد.
۴-۱-۲- توسعه پایدار گردشگری و اثرات فرهنگی – اجتماعی گردشگری
همان طور که اشاره شد، در رویکرد توسعه پایدار گردشگری به سه نوع اثرات گردشگری توجه می‌شود که اثرات فرهنگی – اجتماعی، اثرات زیست محیطی و اثرات اقتصادی را در برمی‌گیرد. بدون اندازه‌گیری این اثرات که بر محیط و جوامع میزبان واقع می‌شود، نمی‌توان به مدیریت توسعه و دست‌یابی به توسعه پایدار گردشگری نائل شد. از آنجا که این پژوهش به دنبال رابطه بین دینداری اسلامی و ادراک جامعه میزبان از اثرات فرهنگی – اجتماعی می‌باشد، پس از مطرح کردن اثرات زیست محیطی و اثرات اقتصادی، به بررسی تفصیلی اثرات فرهنگی – اجتماعی پرداخته خواهد شد.
در رویکرد توسعه پایدار گردشگری، پایداری اجتماعی – فرهنگی با معیارهایی همانند رعایت حقوق زمین و مردم محلی، رعایت زندگی شرافتمندانه، افزایش رضایتمندی مردم، توانمندسازی و مشارکت فعالانه مردم در توسعه، رعایت روابط جنسیتی (حقوق زنان) و رعایت حقوق کار مشخص می‌شود (دوئیم[۲۷]، ۲۰۰۵) که با ارزیابی و اندازه‌گیری عملکرد و اثرات اجتماعی – فرهنگی محقق می‌گردد.
۲-۲- مشارکت جامعه میزبان در توسعه پایدار گردشگری
یکی از مباحثی که در راستای توسعه پایدار گردشگری اهیمت پیدا می‌کند و جدایی ناپذیر از گردشگری است، موضوع جامعه و گردشگری است که در آن به مباحث گردشگری جامعه محور، گردشگری حامی فقرا، مشارکت جامعه میزبان و موضوعاتی از این دست که نقش اجتماع را در ارتباط با گردشگری و بالعکس بررسی می‌کند، پرداخته می‌شود.
گرچه رویکردهای متفاوتی نسبت به جامعه میزبان در گردشگری در طول زمان به صورت ذیل در پیش گرفته شده است:
به جامعه میزبان به عنوان افرادی نگریسته می‌شد که مزاحم پیشرفت توسعه و رشد گردشگری می‌باشند.
به جامعه میزبان به عنوان افرادی که باید در خدمت گردشگران بوده و وظیفه‌شان ارائه خدمات به گردشگران است و حق با گردشگران است نگریسته می‌شد.
از دهه ۱۹۹۰ به بعد به جامعه محلی به عنوان بزرگ‌ترین جاذبه و جاذبه اصلی که دلیل گردشگری می‌باشد نگریسته می‌شود.
لیکن با مطرح شدن رویکر سوم در گردشگری، آنچه اهمیت پیدا می‌کند این است که در این رویکرد جدید جامعه میزبان هم به عنوان جاذبه اصلی و دلیل سفر مطرح می‌شود و هم به عنوان یکی از ارکانی که در تصمیم‌گیری برای مشارکت در گردشگری باید سهیم باشد؛ و در واقع نحوه پذیرا بودن گردشگر در هر منطقه نشان‌دهنده چگونگی واکنش افراد و جامعه به گردشگری می‌باشد و این مشارکت جامعه و نوع نگرش جامعه به گردشگریست که نقشی تعیین کننده در توسعه پیدا می‌کند(شارپلی و تلفر، ۱۳۹۱). به طور همزمان از دهه ۱۹۹۰ به بعد از سوی جوامع میزبان به این دید به گردشگران نگریسته شد که سبزتر شده‌اند و تمایل به مصرف گردشگری به شیوه‌های مسئولانه‌تر دارند.
۱-۲-۲- اهمیت مشارکت جامعه میزبان
توسعه موفقیت‌آمیز گردشگری مستلزم میهمان‌نوازی و استقبال از طرف جامعه میزبان و حمایت آنان می‌باشد (جوروسکی و گورسوی[۲۸]، ۲۰۰۴). به‌طوری‌که بدرفتاری، بی‌علاقگی و سوءظن جامعه محلی، نهایتاً به گردشگران منتقل خواهد شد و عدم تمایل گردشگران به بازدید مجدد از مقصدهای مذکور را در پی خواهد داشت. بدین‌سان درک واکنش جامعه محلی و عواملی که بر روی این طرز تفکر تأثیر می‌گذارند، به‌منظور دستیابی به مشارکت و حمایت مطلوب جامعه روستایی از توسعه گردشگری امری ضروری به شمار می‌آید(علی‌قلی‌زاده‌فیروز‌جایی، قدمی و رمضان‌زاده‌لسبویی، ۱۳۸۹). مشارکت دادن آحاد جامعه در فرایندهای توسعه، به معنای قدرت دادن به ضعیف‌ترین و فقیرترین افراد جامعه به منظور تشویق و ترغیب آن‌ها در اجرای برنامه‌ها و طرح‌ها و قرار دادن این گروه در متن آن است(ضیائی، ابراهیمی و حاجی غلام سریزدی، ۱۳۹۲). برنامه‌ریزی گردشگری بر اساس مشارکت اجتماع محلی به دو دلیل ضروری است: اول، در سطح تجربی، اگر توسعه گردشگری با اهداف و آرزوهای اجتماع محلی سازگاری نداشته باشد، در هنگامی که علایق افراد بیرونی در گردشگری محلی غالب است، یا در هنگامی که آستانه تحمل ساکنان نسبت به گردشگری و گردشگران پایین است، تضادهایی به وجود می‌آید که در نهایت منجر به تضعیف گردشگری می‌شود. دوم، ساکنان محلی از حق اخلاقی برای مشارکت در توسعه فعالیتی برخوردارند که هم منافع و هم هزینه‌هایی را برای آن‌ها به همراه دارد(ضیائی و دیگران، ۱۳۹۲).
پردو و همکاران در پژوهشی با عنوان «حمایت ساکنین از توسعه گردشگری در نواحی روستایی» که در نواحی روستایی کلرادو انجام گرفته است، بیان کرده‌اند که بین حمایت از توسعه گردشگری بیشتر به طور مثبت و منفی با اثرات مثبت و منفی درک شده از گردشگری رابطه وجود دارد (پردو و همکارن[۲۹]، ۱۹۹۰). اگر جامعه میزبان بر این باور باشد که توسعه گردشگری در حال تخریب محیط اجتماعی و فیزیکی آن‌ها است و گردشگران عامل این روند هستند، ممکن است کیفیت تعاملات میان ساکنان و گردشگران دچار تنزل شود(علی‌قلی‌زاده‌فیروز‌جایی و دیگران، ۱۳۸۹).
۲-۲-۲- نحوه مشارکت جامعه میزبان در مراحل توسعه مقصد گردشگری
باتلر[۳۰] (۲۰۰۴)، سیر تکاملی توسعه گردشگری در یک مقصد را به صورت چرخه حیات مقصد ارائه کرده است. این چرخه تکاملی از مرحله اکتشاف شروع می‌شود و رو به پیشرفت می‌گذارد، ولی چنانچه به موقع برای پیشگیری از اثرات منفی آن اقدام نشود، به سقوط منتهی می‌گردد. مراحل چرخه تکاملی عبارت‌اند از:
اکتشاف، ۲٫ مشارکت، ۳٫ توسعه، ۴٫ تثبیت، ۵٫ رکود، ۶٫ سقوط یا احیا
شکل ۱-۲- چرخه حیات مقصد (باتلر، ۲۰۰۶)
در ابتدا گردشگران با تعداد کم، دسترسی و تسهیلات و دانش محلی محدود وارد منطقه می‌شوند. با بهبود تسهیلات و افزایش آگاهی، تعدا گردشگران افزایش پیدا می‌کند. با بازاریابی، اطلاع رسانی و ارائه تسهیلات بیشتر، شهرت منطقه به سرعت افزایش پیدا خواهد کرد. در نهایت با به حداکثر رسیدن ظرفیت تحمل منطقه، تعداد گردشگران رو به کاهش خواهد گذاشت. نشانه‌های این بحران در ظرفیت تحمل می‌تواند شامل عوامل زیست محیطی (مانند کمبود زمین، کیفیت آب، کیفیت هوا)، سازه‌های فیزیکی (حمل و نقل، اقامت، دیگر خدمات)، عوامل اجتماعی (ازدحام و تراکم، خشم مردم محلی)، باشد. همانطور که به دلیل استفاده بیش از حد و اثرات بازدید کنندگان، جذابیت منطقه نسبت به مناطق دیگر کاهش می‌یابد، تعداد واقعی بازدید کنندگان نیز در نهایت ممکن است کاهش پیدا کند.
ویژگی‌های مرحله اکتشاف: تعداد کم گردشگران، برون گرایان مدل پلاگ و جستجوگران مدل کوهن که انفرادی برنامه‌ریزی و سفر می‌کنند و الگوهای بازدید نامنظمی را دنبال می‌کنند. بر اساس مدل کرایسلر نیز می‌توان انتظار داشت که افرادی غیر بومی باشند که منحصربفردی یا ویژگی‌های فرهنگی و طبیعی متمایز و برجسته منطقه آن‌ها را جذب کرده است. در این زمان هیچ‌گونه امکانات خاصی برای بازدیدکنندگان ارائه نشده است. استفاده از امکانات محلی و تماس با ساکنان منطقه، افزایش می‌یابد که برای برخی از بازدیدکنندگان خود به خود می‌تواند یک جاذبه محسوب شود. در این مرحله در محیط فیزیکی و اجتماعی تغییری توسط گردشگران صورت نمی‌گیرد و ورود و خروج گردشگران در زندگی اقتصادی و اجتماعی ساکنین، تأثیر قابل توجهی ندارد.
با افزایش تعداد گردشگران و منظم تر شدن ورودشان، بعضی ساکنین محلی وارد مرحله مشارکت می‌شوند و تسهیلات اولیه‌ای به گردشگران ارائه می‌کنند و یا حتی تسهیلاتی را برای گردشگران انحصاری می‌کنند (جانستون[۳۱]، ۲۰۰۶). انتظار می‌رود که تماس بین بازدیدکنندگان و ساکنین محلی، در واقع کسانی که تهیه غذا برای گردشگران را به عهده دارند، افزایش یابد. همانطور که این مرحله پیشرفت می‌کند، برخی از تبلیغات به طور خاص برای جذب گردشگران می‌تواند پیش بینی شود و یک منطقه بازار اولیه پایه برای بازدید کنندگان را می‌توان تعریف کرد. انتظار می‌رود که با به وجود آمدن یک فصل گردشگری، الگوی اجتماعی منظمی برای مشارکت جامعه میزبان در گردشگری به وجود آید. مهیا شدن برخی سطوح سازمانی برای سازماندهی و برنامه ریزی سفر گردشگران انتظار می‌رود و اولین فشارها بر دولت و آژانس‌های عمومی برای ایجاد یا بهبود حمل و نقل و دیگر تسهیلات برای گردشگران شروع می‌شود. ایجاد فرصت و تشویق به مشارکت جامعه محلی در منافع مادی صنعت گردشگری از قبیل مشغول به کار شدن در این صنعت برای موفقیت مقاصد ضروری است و مهم است که مدیریت اصلی آن بر عهده محیط بومی باشد. تیموتی تأکید می‌کند که برنامه‌ریزی گردشگری برای نواحی خرید باید روی کارآفرینی تأکید داشته باشد(دالن جی، ۱۳۸۸) و به یافتن روش‌هایی برای تحریک سرمایه‌گذاری بومی کمک کند. این رویکرد، حمایت جامعه از گردشگری را افزایش و فرار سرمایه از اقتصاد بومی را کاهش می‌دهد.
مرحله توسعه، نشان دهنده یک منطقه بازار گردشگری است که به خوبی تعریف شده است. با پیشرفت این مرحله، مشارکت و کنترل جامعه میزبان بر توسعه کاهش خواهد یافت. تسهیلاتی بزرگ‌تر، پیچیده تر و به روزتر که توسط سازمان‌های خارج از جامعه محلی به ویژه در بخش اقامت گردشگران، تهیه شده‌اند، جایگزین تسهیلات محلی می‌شوند. جاذبه‌های طبیعی و فرهنگی توسعه پیدا می‌کند و به طور خاص عرضه می‌گردند و در کنار این جاذبه‌های اصیل، به عنوان مکمل، تسهیلات دست ساخته نیز وارد می‌شوند. تغییرات فیزیکی منطقه قابل توجه خواهد بود و انتظار می‌رود که این تغییرات به طور کامل مورد تأیید و خوشایند جامعه میزبان نباشد. مشارکت منطقه ای و ملی در برنامه ریزی و ارائه امکانات قطعاً لازم است ولی ممکن است به طور کامل در راستای اولویت‌های محلی نباشد. تعداد گردشگران در دوره اوج احتمالاً برابر یا بیش از جمعیت محلی باشد. با شروع این مرحله، نیروی کار وارداتی و امکانات کمکی برای صنعت گردشگری به کار گرفته خواهند شد. انواع گردشگران نیز از یک بازار وسیع، افراد وسط طیف مدل پلاگ تا گردشگران سازماندهی شده مدل کوهن تغییر خواهد کرد.
در مرحله تثبیت نرخ افزایش تعداد بازدید کنندگان ورودی کاهش می‌یابد، اگر چه تعداد کل هنوز هم افزایش خواهد یافت و تعداد کل بازدید کننده بیش از تعداد ساکنان جامعه میزبان است. در این مرحله بخش عمده ای از اقتصاد منطقه به گردشگری گره خورده است. بازاریابی و تبلیغات گسترده خواهد بود و تلاش‌هایی برای توسعه فصل بازدید و منطقه بازار انجام می‌گیرد. تعداد بالای گردشگران و تسهیلاتی که برایشان تهیه شده است، مخالفت برخی ساکنین جامعه میزبان به ویژه کسانی که در صنعت گردشگری مشارکت ندارند یا گردشگری باعث محدودیتشان در دسترسی به امکانات و منابع شده است را به عهده خواهد داشت.
در مرحله رکود تعداد بازدیدکنندگان به اوج خود خواهد رسید. سطوح ظرفیت برای برخی متغیرها اشباع شده و برای برخی نیز از آن حد تجاوز کرده است(زاهدی، ۱۳۹۰). مسائل محیطی، اجتماعی و اقتصادی خود را نشان داده است. تصویر خوبی از منطقه نشان داده شده است اما این تصویر زیاد به طول نخواهد انجامید. روی تکرار بازدید و همایش‌ها و فرم‌های مشابه آن تأکید می‌شود. جاذبه‌های مصنوعی وارداتی احتمالاً جایگزین نوع طبیعی و فرهنگی اصیل آن شود.
در مرحله کاهش، منطقه قادر به رقابت با جاذبه‌های جدید نخواهد بود و بازار آن به لحاظ فضایی و تعداد کاهش خواهد یافت. تسهیلات غیر گردشگری مرتبط جایگزین تسهیلات گردشگری می‌شوند و منطقه به تدریج از گردشگری خارج می‌شود. مشارکت جامعه محلی در گردشگری افزایش پیدا می‌کند، به طوری که با کاهش بازار گردشگری منطقه، ساکنین و کارگران قادر به خرید تسهیلات با قیمیتی بسیار پایین می‌شوند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...