منابع مورد نیاز برای پایان نامه : فایل های پایان نامه درباره علت شناسی … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
بند دوم: سابقهی محکومیت کیفری
در برابر این پرسش که « آیا سابقهی محکومیت کیفری دارید؟ » مجموعاً ۵/۳۲ درصد (۲۶ نفر) از زندانیان مورد بررسی پاسخ مثبت و ۵/۶۷ درصد (۵۴ نفر) بقیه پاسخ منفی دادهاند. تمامی جرم شناسان به اتفاق معتقدند که زندان دارای آثار بسیار شومی است: فردیکه مدتی را در زندانی سپری میکند علاوه بر اینکه با فنون جدید ارتکاب جرم آشنا میشود، پس از خروج از زندان نیز به هیچ وجه نمیتواند پایگاه اجتماعی سابق خود را باز یابد. چرا که همه به دیدهی ظن و گمان به او مینگرند. و نهایتاً مجبور میشود که دوباره به سوی دوستان منحرف خود کشیده و کسانی که با آنها در زندان آشنا شده است، برگردد. بالا بودن میزان تکرار جرم در بین زندانیان مورد بررسی به روشنی گواه این مدعاست.
بند سوم: عادلانه بودن محکومیت کیفری از دید خود فرد
از بین زندانیان مورد بررسی ۲۵ درصد (۳۰ نفر) محکومیت خود را عادلانه دانسته و ۵/۶۷ درصد (۵۴ نفر) آنرا غیرعادلانه توصیف کردهاند و ۵/۷ درصد (۶ نفر) نیز در برابر این پرسش پاسخی ندادهاند.
طرح این سوال از آن جهت صورت گرفت که امکان تکرار جرم در بین کسانی که محکومیت خود را عادلانه میدانند کمتر از کسانی است که محکومیت خود را غیرعادلاته میپندارند. چرا که از لحاظ روان شناختی کسی که محکومیت خویش را عادلانه و خود را سزاوار مجازات میداند در واقع به اشتباه خود پی برده و متنبه شده است. ولی بر عکس، کسی که خود را مستحق کیفر تعیین شده نمیداند احساس میکند که مورد ظلم واقع شده و لذ سعی در گرفتن انتقام نموده و به احتمال زیاد مجدداً مرتکب جرم میگردد.
البته بررسی دقیق این موضوع نیازمند بررسی زندگی زندانیان در یک دورهی طولانی مدت و به ویژه بعد از آزادی از زندان میباشد که متأسفانه به جهت محدودیت وقت و امکانات در پایان نامهی حاضر امکان انجام چنین بررسیای وجود ندارد و امید است که در آینده چنین تحقیقاتی جامهی عمل بپوشد.
بند چهارم: تجربهی مصرف مواد مخدر یا مشروبات الکلی
۵/۶۷ درصد (۵۴ نفر) از زندانیان مورد بررسی، در برابر این پرسش که «آیا تا به حال تجربهی مصرف مواد مخدر یا مشروبات الکلی داشتهاید؟» پاسخ مثبت و ۵/۳۲ درصد (۲۶ نفر) بقیه به این پرسش پاسخ منفی دادهاند.
در زمینهی علل بزهکاری، یکی از مسائلی که همواره مورد توجه جرم شناسان بوده، مسأله تأثیر اعتیاد به الکل و مواد مخدر در بزهکاری میباشد. امروزه با پیشرفت علوم پزشکی، روانپزشکی، روانشناسی، اثرات ناگوار مصرف نوشابههای الکلی و مواد مخدر بر جسم و روان آدمی و نیز در وقوع جرائم بیش از پیش آشکارتر گردیده است. به طور کلی در تعریف اعتیاد میتوان گفت: حالتی است که در اثر مصرف یک ماده شیمیایی به شخص دست میدهد و دائماً میل به مصرف آن پیدا میکند.[۲۵۶] اعتیاد به الکل و مواد مخدر از لحاظ جسمانی و روانی و اجتماعی فطرات بیشماری دارد: محیط غمانگیز خانوادهای که در آن پدر یا مادر معتاد فحاشی و پرخاشگری نموده و اطفال بیگناه را بدون دلیل توبیخ و تنبیه مینمایند، تأثیری بسیار سوء در رشد و پرورش شخصیت کودکان دارد.
از طرف دیگر اعتیاد والدین به الکل یا مواد مخدر از مهمترین عواملی است که زمینه را برای بروز اختلاف و از هم پاشیدگی و نفاق در خانواده ها مهیا میکند و در نتیجه اطفال و جوانان را به ارتکاب جرائم مختلف سوق میدهد. شخص معتاد غالباً به جهت اعتیادش شغل خویش را از دست داده و برای تأمین هزینه الکل یا مواد مخدری که به آن معتاد شده، دست به ارتکاب جرائمی همچون سرقتهای ساده و بعضاً حتی قتل میزند.[۲۵۷]
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
مسأله دیگری که در خصوص اعتیاد به الکل و مواد مخدر میتوان به آن اشاره نمود، تأثیر ارثی مواد مورد بحث میباشد. تحقیقات ثابت کرده است که اعتیاد والدین به الکل و مواد مخدر اثر ارثی مستقیم در اولاد دارد و سمی که در نتیجه مصرف این مواد در بدن پدر یا مادر ایجاد شده، به جنین منتقل و سبب ضعف قوای جسمانی یا روانی وی میگردد. پژوهشهای انجام گرفته نشان میدهد که ابتلاء شدید و حاد والدین به الکل باعث بروز اختلالات روانی در اطفال آنها خواهد بود. به اعتقاد زیست شناسان اصولاً الکل در روی نطفه (اسپرم مرد) و در خون و تخمک زن و تخمدان تأثیر کرده و چون ایجاد مسمومیت نطفهای میکند، نقائص ناشی از الکلیسم گاه بسیار شدید است و در نزد خانواده های الکلیست، مبتلایان به کج خلقی و گاهی جنون خمر یا «مجانین اخلاقی»[۲۵۸] زیاد دیده میشود.[۲۵۹]
بند پنجم: عامل یا عوامل بزهکاری از دید خود فرد
برای بررسی این موضوع در بین زندانیان مورد بررسی از آنان سؤال گردید که «آیا عامل یا عوامل خاصی را در ارتکاب جرم خود دخیل میدانید؟ از این بین ۵/۷ درصد (۶ نفر) سادگی و صادق بودن خود را به عنوان عامل اصلی معرفی کردهاند، ۲۵/۲۱ درصد (۱۷ نفر) رفیق ناباب و دوری از خانواده را عامل بزهکاری خود دانستهاند و ۵۰% (۴۰ نفر) نیز بیکاری و مشکلات اقتصادی را دلیل اصلی روی آوردن به سوی جرم عنوان نمودهاند ۱۷ نفر نیز به این پرسش پاسخی ندادهاند و به عبارت دیگر عامل خاصی را در ارتکاب جرم خود دخیل ندانستهاند.
به طور کلی جرمشناسان عوامل بزهکاری را به دو دستهی عمده تقسیم کردهاند که هر یک از این دسته ها نیز در داخل خود تقسیمبندیهای دیگری دارد. این دو گروه عبارتند از: علل فردی و علل جامعهشناختی.
الف: علل فردی بزهکاری
خودِ عوامل فردی در سه دسته قابل تقسیمبندی است: علل بیولوژیک (زیستشناختی) علل روانشناختی و علل اکتسابی ارادی.
در زمینهی علل بیولوژیک سه موضوع عمده قابل بحث میباشد: ارث و بزهکاری، سن و بزهکاری، جنس و بزهکاری. در خصوص دو مسأله سن و جنس و تأثیر آنها بر بزهکاری قبلاً در گفتارهای پیشین بحث گردید و در اینجا نیازی به تکرار مطالب پیشین نمیباشد. اما در مورد تأثیر ارث بر بزهکاری، بطور خلاصه باید گفت که درحال حاضر تمام مباحثی که در زمینهی انتقال ارثی ویژگیها و رفتارهای ضد اجتماعی از اجداد به اطفاء مطرح گردیده است. تا حدود زیادی مردود شناخته شدهاند، در این خصوص فقط به آوردن اظهار نظر یکی از دانشمندان بسنده میگردد که مینویسد: « اعتقاد به موروثی بودن خصوصیات اکتسابی به سلسهای از عقاید خرافی شبیه است. موضوع انتقال ویژگیهای اکتسابی بیش از هر موضوع دیگر غیر قابل آزمایش بوده و هیچ کدام از انتقالات ادعا شدهی این ویژگیها قابل تجزیه و تحلیل نیست.[۲۶۰]
در مورد علل اکتسابی ارادی (الکل و مواد مخدر) نیز در صفحات قبلی توضیحات مختصری ارائه گردید. و اما علل روان شناختی: معمولاً آنچه که ازاختلال روانی به ذهن عموم مردم خطور میکند فردیست که کارهای عجیب و غریب از او دیده میشود یا حرفهایی غیرعادی میزند و خیلی خوشحال و بیغم است. این تصور کلیشهای از خیلی جهات با واقعیت منطبق نیست و چنین وضعیتی را شاید بتوان در تعداد قلیلی از بیماران روانی که دچار روان پریشی هستند، ملاحظه کرد.
اگر چه اختلالات روانی میتوانند در سوقدادن فرد به سوی بزهکاری مؤثر باشند، ولی نباید تصور کرد که این گونه اختلالات با نرخ بالای جرم ملازمه دارند. البته گاهی اوقات نیز بین برخی اختلالات روانی و انواع خاصی از جرائم رابطه بسیار تنگاتنگی وجود دارد؛ برای نمونه: بزهکاری نادری چون مادرکشی با اسکیزوفرنیا، قتلهای خانوادگی توأم با خودکشی قاتل، با افسردگی، وکشتن نوزاد با روان پریشی پس از زایمان مرتبط هستند. [۲۶۱] در یک تقسیمبندی کلی میتوان اختلالات روانی را به سه دسته تقسیم کرد: روان پریشی ، روان نژندی و اختلالات شخصیت.
روان پریشی[۲۶۲] در اصطلاح ققهی و قضایی « جنون » نامیده میشود و مهمترین وجه تمایز آن قطع ارتباط فرد با واقعیت است به نحوی که میتوان گفت وی در یک جهان تصوری زندگی میکند که آنرا برای رفع نیازهای روان شناختی خود آفریده است.[۲۶۳] دربین انواع روان پریشیها میتوان به سه نوع عمدهی آن اشاره نمود: اسکینروفرنیا، پارانویا، اختلال افسردگی عمده.
اسکینروفرنیا[۲۶۴] یکی از شایعترین بیماریهاست و به جنون جوانی معروف است. چرا که اغلب، جوانان به این بیماری مبتلا میشوند و مشخصه کلی آن بیاعتنایی بیمار به حوادث حقیقی میباشد. در زمینه علل بروز این بیماری فرضیه های متعددی وجود دارد که مهمترین آنها فرضیه های روان شناختی است: مطابق این فرضیه ها بیمار اسکینروفرنی قدرت مقابله با واقعیت خشن زندگی عادی را ندارد و بنابراین، با بهره گرفتن از برخی ساز و کارهای دفاعی روانی و تحریف واقعیتها یک جهان خیالی برای خود می آفریند. از این جهت بیمار در آن واحد در دو دنیا زندگی میکند: یکی دنیای واقعی که برای رفع نیازهای فیزولوژیک خود مصور است وجود آن را گاه به گاه بپذیرد و دوم، جهان تصوّری.[۲۶۵]
این گونه افراد در بدو شروع بیماری ممکن است مرتکب جرائم کم اهمیت مانند سرقت اشیاء کم ارزش و نظایر آن گردد. ولی پس از پیشرفت بیماری جرائم مهم و خطرناکی را بدون انگیزهی خاص مرتکب میگردند. قتل بدون انگیزه، پرخاشگری بیدلیل، اعمال منافی عفت در انظار عمومی و ایجاد حریق عمدی میتواند نشانگر ابتلا مجرم به اسکیزوفرنی باشد. اینگونه افراد از عواقب عمل خود واهمهای ندارند و حتی در حضور پلیس نیز دست به ارتکاب جرم میزنند. [۲۶۶] همانطوریکه قبلاً نیز اشاره شده مبتلایان به این بیماری ممکن است گاهی اوقات به ارتکاب جرائم نادر و خطرناکی همچون قتل والدین نیز دست بزنند.
از دیگر انواع روان پریشی « پارانویا»[۲۶۷] میباشد که شاخصترین نشانهی آن عبارتست از یک هذیان معتمل الوقوع، ثابت و سازمان دار. در این اختلال، بیمار بدون آنکه به نیروی عاقلهی او آسیبی برسد (به استثنای مطالبی که مربوط به هذیان اوست) دچار اوهام و خیالات واهی میشود که بیشتر پیرامون مسائل تجاری، شغلی، خیانت در امانت، خیانت در همسر و سایر امور زندگی دور میزند. بیمار چنین میپندارد که دیگران بر علیه او توطئه کردهاند و بر این اساس در مقام مبارزه با آنها بر میآیند و در نتیجه بیمار در این پندار خود راسخ میشود که دیگران دشمن او هستند. این بیماران چندان خطرناک نیستند، ولی در پارهای از موارد به پیروی از توهمات خود ممکن است اعمال خطرناکی را مرتکب شوند. مثلاً ممکن است از کسانی که او را آزردهاند، انتقام بگیرد و دربارهی آنها مرتکب جرائم خشونتآمیز گردد. [۲۶۸]
سومین نوع روان پریشی اختلال، افسردگی عمده، می باشد. در بیانی کوتاه میتوان گفت که افسردگی عبارتست از حالت روانی خاص یک شخص که تحت تأثیر عوامل مختلف یا در قبال مسائل و مشکلات روزمره در خود احساس غم و اندوه و تأثیر مداوم نموده و در نتیجه تعادل روحی لازم جهت ارضای مطلوب نیازهای خود را ندارند. [۲۶۹] مهمترین نشانهی اختلال افسردگی عمده عبارتند از خلق افسرده که به صورت چشمگیر با وضعیت عادی متفاوت است. هم چنین بعضی از مبتلایان به افسردگی مدام گریه میکند، خود را به گناهان بسیار متهم ساخته و اغلب نومید هستند. به اعتقاد فروید، عوامل زمینهساز و زیر بنایی افسردگی در زمان کودکی ایجاد میشود. به نظر او اگر کودک در « مرحلهی دهانی»[۲۷۰] دچار محرومیت گردیده و در نتیجه درآن مرحله تثبیت شود، ممکن است گرایش زیاد به اتکاء به دیگران پیدا نموده و اعتماد به نفس و عزّت نفس خود را در گرو تأیید و توجه آنان بداند. حال اگر یکی از این دیگران که محل اتکاء و نقطه تمرکز عاطفی شخصی است. ازدست برود او به سبب این فقدان عاطفی دچار افسردگی میگردد.[۲۷۱] بایستی توجه داشته باشیم که تداوم اختلال افسردگی عمده ممکن است به خودکشی فردی یا جمعی منجر گردد، به این معنی که بیماران افسرده گاهی قبل ازخودکشی، با این احساس که جهان جای مناسبی برای زندگی نیست و از روی ترحم، افراد خانواده خود را از بین میبرند و سپس خودکشی میکنند.
دومین شکل عمده از اختلالات روانی « روان نژندی»[۲۷۲] میباشد. روان نژندیها (نوروزها) اختلالاتی هستند که در آنها ضایعه در کارکردهای روان شناختی خفیف است، به نحویکه خود فرد از بیماری خویش آگاه است، در حالی که معمولاً دیگران او را بیمار نمیپندارند، چنانچه فردی بین دو نیروی متضاد (دو فکر هم ارزش اما متضاد) قرار گیرد و نتواند به یکی از دو سو متمایل گردد. حالت بیتصمیمی و تضاد و پریشانی در او ظاهر میگردد که این حالت را « اصطلاحاً» « نوروز» یا «روان نژندی» میگویند. از روان نژندیهای عمده میتوان از اضطراب، افسردگی خفیف، وسواس فوبیا و یا ترسهای بیمارگونه و انواع هیرتی نام برد.
در مورد افراد روان نژند اشاره به یک مطلب ضروری مینماید و آن اینکه، این افراد پس از ارتکاب جرم خود را مورد سرزنش و ملامت قرار میدهند و حتی شخصاً خود را تنبیه میکنند و بعضی از آنها را مبالغه پیموده، حتی ممکن است دست به خودکشی بزنند.
گاهی در برابر احساس گناه خود را شدیداً مستحق کیفر میبینند و برای رهایی از اضطراب و احساس سبکباری خود را متهم میکنند و به گناهی که مرتکب نشدهاند اقرار میکنند تا به وسیلهی مجریان عدالت محتمل کیفر گردند و از عذاب وجدان رهایی یابند و اگر از این راه به مقصود خود نرسیدند ناگزیر مرتکب بزهی میگردند که مستوجب کیفر شدید باشد. با این توضیح باید میکنند و در این راه هم بر علیه جامعه می ستیزند و هم دستگاه قضایی را به آلتی برای کامیابی و ارضای تمایلات بیمارگونه خود تبدیل میکنند.[۲۷۳]
سومین و آخرین شکل عمده از اختلالات روانی « اختلالات شخصیت» میباشد. وجود ۱۰ نوع اختلال شخصیت مورد توافق صاحبنظران میباشد. ولی از بین این ۱۰ نوع فقط «اختلال شخصیت ضد اجتماعی» یا « سایکوپاتی»[۲۷۴] است که با بزهکاری ارتباط زیادی دارد و در واقع میتوان گفت که در بین اختلالات روانی تنها موردی که رابطه بسیار نزدیکی با بزهکاری دارد، همین اختلال شخصیت ضد اجتماعی میباشد:
این اصطلاح در مورد افرادی به کار برده میشود که در طول زندگیشان رفتار ضد اجتماعی به طور مزمن و مستمر وجود دارد و نسبت به دیگران با خشونت رفتار میکنند. به عبارت دیگر، اختلال شخصیت ضد اجتماعی ارتباط نزدیکی با مجرمان به عادت دارد، برای مثال نتیجه تحقیقات انجام شده نشانگر آن است که حدود ۸۰ درصد از مجرمانی که در زندانهای کانادا زندانی هستند، مبتلا به سایکوپاتی هستند. ویژگی اصلی این اختلال عبارتست از بیتوجهی و تخطی به حقوق دیگران و پیروی نکردن از هنجارهای اجتماعی که از حدود ۱۵ سالگی به عنوان روّیه اصلی فرد مشاهده میشود. از دیگر مشخصات این اختلال میتوان به مواردی همچون تقلب و فریبکاری، رفتارهای ناگهانی و غیرقابل پیشبینی، تحریکپذیری و پرخاشگری به صورت درگیری و ایراد ضرب و جرح، فقدان ندامت و شرمساری، ناتوانی در دنبال کردن یک طرح زندگی، ضعف در قضاوت و پندگرفتن از تجربه ها استفاده کرد.[۲۷۵]
عوامل مختلفی در ایجاد شخصیت ضد اجتماعی میتوانند دخیل باشند، روانشناسان تجربیات خانوادگی را مهمترین عامل سایکوپاتی میدانند، کمبود محبت در دوران طفولیت، فقدان مادر در سه سالهی اول زندگی، جدایی از مادر، تعارض فکری والدین و وضع بد اقتصادی خانواده از جمله عواملی هستند که میتوانند منجر به شکلگیری شخصیت ضد اجتماعی شوند. در برخی موارد، عوامل ژنتیک نیز مؤثر میباشند، زیرا برخی رفتارهایی که در سایکوپاتها زیاد دیده میشود از قبیل اعتیاد به الکل و مواد مخدر و قمار بازی…..، به صورت ارثی قابل انتقال است. برخی از صاحبنظران اختلال در سیستم لمپتیک مغز را نیز که از صدمه به قسمتهای جلویی سر و گیجگاهی ناشی میشود، در تشکیل شخصیت ضد اجتماعی مؤثر میافتد.[۲۷۶]
از جمله جرائم ارتکابی سایکوپاتها میتوان به جرائمی همچون کلاهبرداری، فحشاء، ولگردی، اعتیاد به مواد مخدر و هتک ناموس اشاره نمود. ضمن آنکه این اشخاص پس از انجام عمل مجرمانه به هیچ وجه اظهار ندامت نمیکنند. قتل والدین با انگیزههایی همچون به دست آوردن ارث یا تحصیل پول برای خرید مواد مخدر نیز از جمله جرائمی است که گاهاً در بین سایکوپاتها دیده میشود.[۲۷۷]
ب: علل جامعه شناختی بزهکاری
در این قسمت به بررسی تأثیر محیط (در مفهوم عام آن) بر بزهکاری پرداخته خواهد شد. بنابراین میتوان « علل جامعه شناختی» را تحت عنوان « عوامل محیطی» نیز مطرح کرد. هر چند که عوامل فرد میتوانند تأثیر بسزایی در بزهکاری داشته باشند، ولی بایستی توجه داشت مادامی که این عوامل با شرایط محیطی مساعد (برای بزهکاری) توأم نگردند تا حدود زیادی تأثیر خود را از دست خواهند داد. عوامل محیطی در عین حال که خیلی از مواقع به عنوان یک عامل مستقل در ارتکاب جرم خودنمایی میکنند. در بسیاری از موارد وجود محیط مناسب (برای خود)تا حدود زیادی از بروز اثرات عامل فردی جلوگیری می نماید.
در طبقهبندی عوامل محیطی بین صاحبنظران اتفاق نظر وجود ندارد. برخیها همچون استفانی و لواسور قائل به وجود چهار محیط میباشند: محیط طبیعی، محیط اقتصادی، محیط خانوادگی و محیط اجتماعی. اما عدهای دیگر همچون پیناتل عوامل محیطی را به دو دستهی محیط طبیعی و محیط اجتماعی تقسیم میکنند و محیط اقتصادی و خانوادگی را زیرمجموعهی محیط اجتماعی تلقی میکنند.
گفتار چهارم: بررسی نموداری داده ها
جدول۲-۲۸ – درصد و فراوانی نوع جرم ارتکابی
نوع جرم
درصد
فراوانی
جرایم علیه اشخاص
۲۵/۶۱
۴۹
جرایم علیه اموال
۲۵/۳۱
۲۵
جرایم مرتبط با قاچاق
۵/۷
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-04-14] [ 02:58:00 ق.ظ ]
|