از محضر امام جعفرصادق (ع)سوال کردند: زنی که غیر از چادر لباس دیگری ندارد چگونه نماز بخواند؟
حضرت فرمودند: (خود را در آن بپیچد و سرش را هم با آن بپوشاندو نمازش را بخواند،اگر پاهایش بیرون بماند در صورتی لباس دیگری نداشته باشد نمازش اشکالی ندارد.) (الفقیه ۳۷۳ ، ۱، وسائل شیعه ۴۰۵ ،۴ و بحارالانوار ۲۷۷ :۱۰و ۸۰).
قرآن کریم می فرماید: وَ الْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاءِ الَّاتی لَا یَرْجُونَ نِکاَحًا فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُنَاحٌ أَن یَضَعْنَ ثِیَابَهُنَّ غَیرمُتَبرِجَتِ بِزِینَهٍ وَ أَن یَسْتَعْفِفْنَ خَیرلَّهُنَّ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ(۶۰)
(برزنان پیر و سالخورده که دیگر کسی در آنها طمع نکاح نمی کنند باکی نیست تا لباس های رویین خود (چادر) را کنار بگذارند برایشان بهتر است و خداوند شنوا و دانا است) سوره نور آیه ۶۰٫

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

از محضر امام صادق سوال کردند: منظور از ثیابهن در آیه شریفه (القواعد من النساء لیس علیهن جناح ان یعضعن ثیابهن) چیست؟ حضرت پاسخ داد: منظور پوشش سراسری (چادر)است (کافی ۵۲۲، ۵و وسائل الشیعه ۲۰۳، ۲۰).

۳-۴- کیفیت پوشش سراسری و شرایط آن

در قرآن کریم در مورد حجاب و قانونمندی روابط زن و مرد، دو دسته آیه وجود دارد. دسته اول آیاتی که در مورد وجوب حجاب و پوشش ظاهری و حد و کیفیت آن نازل شده است؛ و دسته دوم آیاتی که نوع رابطه بین مرد و زن نامحرم را بیان می کند و آنان را از کارهایی که عفت و پاکدامنی شان را تهدید می کند، برحذر می دارد، که در ذیل می آید.
قرآن کریم…..والیضربن بخمرهن علی جیوبهن (آیه ۳۱ سوره نور).
خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید:..وبه زنان مومن بگو…روسری های خود را برگردن های خود بیندازند(زینت های خود را بپوشانند).
امام باقر(ع) فرمود: (همانا مقنعه حضرت زهرا (س)سرور همه زنان اهل بهشت تا وسط بازوهایشان می افتاد و کسی از این قاعده مستثنا نیست.همه زنان مسلمان باید از آن حضرت تبعیت کنند (مکارم اخلاق ۹۳).
و نیز فرمودند: وقتی دختر به سن عادت (حیض)رسید، واجب است خمار (روسری یا مقنعه)برسرش کند مگر آن که در دسترس نداشته باشد (که در این صورت باید سرش را با چادرش خوب بپوشاند).
قرآن کریم :«یا اَیها النَبِی قُل لِأزواجِکَ و بناتک و نساء المؤمنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلا یوذین و کان الله غفورا رحیما» (احزاب آیه ۵۹).
همانا سبب نزول آیه این بود که: زنان برای گزاردن نماز مغرب پشت سر رسول خدا صلی الله علیه و آله از منزل خارج می شدند و شب هنگام که برای گزاردن نماز مغرب و عشاء و نماز صبح به سوی مسجد می رفتند، جوانان بر سر راه آنان می نشستند و به آزار و اذیت زنان نمازگزار می پرداختند ، در این هنگام این آیه شریفه نازل شد: و به آنها دستور داده شد حجاب خود را به طور کامل رعایت کنند تا به خوبی شناخته شوند و کسی بهانه ی مزاحمت پیدا نکند (قمی ۱۳۷۸، ۱۹۹ :۲).
حضرت رسول اکرم فرمودند: (قسمت هایی از بدن زن که پشت پیراهن است تنها شوهرش می تواند ببیندو غیر از محدوده یک پیراهن (که تا زانوهای پا را بپوشاند) برادران و خواهران اورا می توانند ببینند و اما نزد غیر محارم، زن حتماً باید چهار لباس داشته باشد: پیراهن، مقنعه یا روسری و شلوار (تفسیر مجمع البیان ۲۷۱: ۷، تفسیرالصافی ۴۳۰: ۳ و تفسیر الثقلین ۶۲۴ :۳).
در سوره ی مبارکه نور آیه ی شریفه ۳۱ دو نهی وجود دارد. نهی مورد نظر در این مبحث «و لایبدین زِینُتهنَّ» است؛ «زنان نباید زینت خود را آشکار سازند»؛ و بلافاصله بعد از آن عبارت «اِلّا ما ظَهر مِنها» آمده است؛ «زینت هایی که آشکار هستند مشمول این نهی نمی باشند».
در تعیین این که از زینت ها چه زینت هایی نباید آشکار شوند، میان فقها اختلاف رأی وجود دارد. کلمه ی «زینت» در زبان عربی عام تر از واژه ی «زیور» در زبان فارسی است؛ زیرا زیور به زینت هایی گفته می شود که از بدن جدا می شود؛ مانند طلاجات و جواهرات، ولی کلمه زینت هم به این دسته گفته می شود و هم به آرایش هایی که به بدن متصل است؛ مانند سرمه و خضاب» (مطهری ۱۳۵۳، ۱۲۸).
«مفاد این دستور آن است که زنان نباید آرایش و زیور خود را آشکار سازند؛ اما استثنای اول می گوید: پوشش زینت هایی که آشکار است، لازم نیست.
پس زینت های زن بر دو نوع است: یک دسته آشکارند و نوع دیگر مخفی، مگر آن که زن به قصد و عمد بخواهد آن را آشکار کند (مطهری ۱۳۵۳، ۱۲۹).
شهید مطهری در این مبحث معتقد است: «پوشاندن چهره و دست ها تا مچ واجب نیست؛ حتی آشکار بودن آرایش عادی و معمولی که در این قسمت ها وجود دارد، مانند سرمه و حنا که معمولاً زن از آن خالی نیست و پاک کردن آنها یک عمل فوق العاده به شمار می رود نیز مانعی ندارد. ایشان تأکید می کنند که نظرشان با فتوای بعضی از مراجع تقلید تطبیق می کند، ولی ممکن است که با فتوای برخی دیگر تطبیق نکند؛ گرچه یادآوری می کند که فتوای مخالفی وجود ندارد و هر چه هست احتیاط است نه فتوای صریح».
“«و لیضربن بخمرهن علی‏ جیوبهن »”
یعنی می‏باید روسری خود را بر روی سینه و گریبان خویش قرار دهند. البته روسری خصوصیتی ندارد، مقصود پوشیدن سر و گردن و گریبان‏ است. همانطور که قبلا از تفسیر کشاف نقل کردیم – دیگران نیز همانطور گفته‏اند، زنان عرب معمولا پیراهنهائی می‏پوشیدند که گریبانهایشان باز بود، دور گردن و سینه را نمی‏پوشانید. روسریهائی هم که روی سر خود می‏انداختند از پشت سر می‏آویختند، همانطوری که الان بین مردان عرب‏ متداول است ،قهرا گوشها و بناگوشها و گوشواره‏ها و جلوی سینه و گردن‏ نمایان می‏شد. این آیه دستور می‏دهد که باید قسمت آویخته همان روسریها را از دو طرف روی سینه و گریبان خود بیفکنند تا قسمتهای یاد شده پوشیده‏ گردد.
ابن عباس در تفسیر این جمله گفته است: زن مو و سینه و دور گردن و زیر گلوی خود را بپوشاند (مجمع البیان آیه۳۱سوره نور).
این آیه حدود پوشش را مشخص می‏کند. در ذیل این آیه شیعه و سنی روایت‏ کرده‏اند که: “روزی در هوای گرم مدینه زنی جوان و زیبا در حالی که طبق معمول روسری‏ خود را به پشت گردن انداخته و دور گردن و بناگوشش پیدا بود، از کوچه‏ عبور می‏کرد. مردی از اصحاب رسول خدا از طرف مقابل می‏آمد. آن منظره زیبا سخت نظر او را جلب کرد و چنان غرق تماشای آن‏ زیبا شد که از خودش و اطرافش غافل گشت و جلو خودش را نگاه نمی‏کرد.
آن زن وارد کوچه‏ای شد و جوان با چشم خود او را دنبال می‏کرد. همانطور که‏ می‏رفت، ناگهان استخوان یا شیشه‏ای که از دیوار بیرون آمده بود به صورتش‏ اصابت کرد و صورتش را مجروح ساخت. وقتی به خود آمد که خون از سر و صورتش جاری شده بود. با همین حال به حضور رسول اکرم رفت و ماجرا را به‏ عرض رساند.
اینجا بود که آیه مبارکه نازل شد: “«قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم ». . . الی آخر”:
(۱- کافی ۵۲۱ :۵؛ وسائل ۲۴ :۳؛ تفسیر صافی و تفسیر در المنثور سیوطی ۴۰: ۵).
ذیل همین آیه: این نکته باید یادآوری شود که معمولا این حدیث که از جریان باز بودن‏ بناگوش و دور گردن زنی و نگاه های شهوت آلود و عمدی مردی حکایت می‏کند در کتب اهل حدیث و مفسرین به عنوان شأن نزول آیه ” قل للمؤمنین‏ یغضوا »… ” آورده می‏شود و در ابتدا چنین به نظر می‏رسد که با آیه” و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن»” سر و کاری ندارد و حال آنکه این‏ دو آیه باهم نازل شده‏اند و همچنانکه آیه اول تکلیف نگاه مرد را روشن‏ می‏کند وآیه دوم به مفاد ” و لا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها و لیضربن‏ بخمرهن علی جیوبهن »”تکلیف زنان را روشن می‏کند. ظاهرا به همین جهت‏ است که در تفسیر صافی این حدیث را ذیل آیه دوم نقل کرده است. استدلال‏ ما بدین حدیث در اینجا نیز بر همین اساس است.
این ترکیب لغوی، یعنی ترکیب لغت “ضرب” با لغت “علی” این‏ معنی را می‏رساند که چیزی را بر روی چیز دیگر قرار دهند به طوری که مانع و حاجبی بر او شمرده شود. در تفسیر کشاف می‏گوید: “ضربت بخمارها علی جیبها کقولک ضربت بیدی علی الحائط اذا وضعتها علیه “
یعنی این تعبیر نظیر اینست که بگوئیم دست خود را روی دیوار گذاشتیم .
ایضا در کشاف در ذیل آیه ۱۱ از سوره کهف که این ترکیب لغوی در آنجا آمده است و می‏فرماید : “«فضربنا علی آذانهم”» می‏گوید: “ای ضربنا علیها حجابا من ان تسمع” یعنی بر روی گوشهای آنها پرده‏ای‏ قراردادیم که نشنوند.
در تفسیر مجمع البیان در ذیل آیه مورد بحث می‏گوید: “زنان مأمور شده‏اند که روسریهای خود را بر روی سینه خود بیفکنند تا دور گردن آنان پوشیده شود. گفته شده است که قبلا دامنه روسریها را به‏ پشت سر می‏افکندند و سینه‏هایشان پیدا بود. کلمه “جیوب” (گریبانها) کنایه است از سینه‏ها، زیرا گریبانها است که روی سینه‏ها را می‏پوشاند. و گفته شده است که از آن جهت این دستور رسیده است که زنان موها و گوشواره‏ها و گردنهای خویش را بپوشانند.
ابن عباس در ذیل این آیه گفته‏ است: زن باید موی و سینه و دور گردن و زیر گلوی خویش را بپوشاند
تفسیر صافی نیز بعد از ذکر جمله «و لیضربن بخمرهن علی جیوبهن» می‏گوید: (برای اینکه گردنها پوشیده شود).
به هر حال منظور اینست که این آیه در کمال صراحت حدود پوشش لازم را بیان می‏کند. مراجعه به تفاسیر و روایات اعم از شیعه و سنی و مخصوصا روایات شیعه کاملا مطلب را روشن می‏کند و جای تردید در مفهوم آیه باقی‏ نمی‏گذارد.
(و لا یبدین زینتهن الا لبعولتهن)” یعنی زینتهای خود را آشکار نکنند مگر برای شوهران و . .
استثناء اول مقداری از زینت را که نمایان بود آن نسبت به عموم افراد جایز است معین کرد، اما این استثناء، اشخاص معینی را نام می‏برد که‏ آشکار نمودن مطلق زینت برای آنان جایز است. در استثناء اول دائره مورد استثناء از نظر مواضع تنگتر و از نظر افراد وسیعتر است و در استثناء دوم‏ برعکس است. غالب این اشخاص که در آیه نام برده شده‏اند همان کسانی هستند که در اصطلاح فقه به نام محارم خوانده می‏شوند و از این قرارند:
۱ – «لبعولتهن»- شوهران
۲- «او آبائهن»- پدران
۳- «او آباء بعولتهن»- پدر شوهران
۴- «او ابنائهن»- پسران
۵- «او ابناء بعولتهن»- پسر شوهران
۶- «او اخوانهن»- برادران
۷- «او بنی اخوانهن»- پسر برادران
۸-«او بنی اخواتهن»- پسر خواهران
۹- «او نسائهن»- زنان
۱۰ -«او ما ملکت ایمانهن»- مملوکان
۱۱ – «او التابعین غیر اولی الاربه»- طفیلیانی که کاری با زن ندارند
۱۲-«او الطفل الذین لم یظهروا علی عورات النساء»- کودکانی که از امور جنسی بی‏خبرند، یا توانائی کار زناشوئی ندارند .
در موارد ذکر شده تنها چهار مورد اخیر قابل بحث است:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...