و) درخصوص هزینه های ریالی بر اساس شاخص عمده فروشی در بخش مربوط، اعلام شده از سوی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و با نظر کارشناس محاسبه خواهد شد.
۲) خالص ارزش روز داراییها؛
۳) تنزیل جریان وجوه نقد شرکت در ده سال آینده با نرخ بازده سرمایهگذاری معادل نرخ مؤثر سود علی الحساب سپردههای سرمایهگذاری بلندمدت پنج ساله بانکی ۱۷درصد به علاوه پنج درصد؛
۴) ارزش اسمی سهام؛
۵) ارزش ویژه دفتری؛
۶) ارزش اسمی سهام حداکثر ده سال قبل از سال واگذاری با اعمال شاخص تورم عمده فروشی.
۲-۲۳. پیشینه تحقیقات انجام شده مرتبط با موضوع تحقیق
اصطلاح “سرمایه فکری” اولین بار توسط جان کنزگالبریت در سال ۱۹۶۹ به کار گرفته شد. وی بر این باور بود که سرمایه فکری فراتر از ” تفکر به معنای تفکر صرف” است و درجهای از اقدام فکری را نیز شامل میگردد. در این معنا، سرمایه فکری نه تنها به خودی خود یک دارایی نامشهود ایستا است، بلکه یک فرایند ایدئولوژیکی است و وسیلهای برای رسیدن به هدف محصول میگردد. از آغاز پژوهش در مورد سرمایه فکری در اوایل دهه ۱۹۸۰، تعاریف متعددی از سرمایه فکری ارائه شده است که همگی بیانگر مفاهیم کلی هستند؛ زیرا ارائه یک تعریف دقیق از سرمایه فکری دشوار است. از این رو، با وجود تلاشهای فراوان، پژوهشگران سرمایه فکری، یک تعریف پذیرفته شده عمومی از سرمایه فکری وجود ندارد و کلیه تعاریف ارائه شده کم و بیش شبیه به یکدیگر هستند. این تعاریف و مفاهیم زیربنایی، اساس و پایه مفیدی را برای درک سرمایه فکری ارائه میکنند. (بونتیس،۱۹۹۸) اما، آنها فاقد ویژگیهای لازم برای شناسایی، طبقهبندی و اندازه گیری هستند. به عنوان نمونه، لوثی (۱۹۹۸)، بر این باور است که طرحهای طبقهبندی ارائه شده توسط محققان به درک اجزای سرمایه فکری کمک میکند. درک اجزای مختلف سرمایه فکری به بهبود مدیریت و استفاده از آن در سطح عملیاتی و استراتژیک منجر میگردد. متداولترین طرح طبقهبندی، سرمایه فکری را به سه جزء سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه مشتری تقسیم میکند. همچنین بررسی سرمایه نوآوری موضوع جدیدی است که در ادبیات و پژوهشهای حسابداری کمتر به آن پرداخته شده است. (لوثی،۱۹۹۸)

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۲۳-۱. تحقیقات انجام شده در خارج از کشور
ریاحی بلکویی(۲۰۰۳)
محقق در این تحقیق به بررسی تأثیر سرمایه فکری بر عملکرد شرکتهای چند ملیتی آمریکایی در دروه زمانی ۱۹۹۶-۱۹۹۲ پرداخته است. جامعه آماری وی ۱۰۰ شرکت تولیدی و خدماتی چند ملیتی آمریکایی در سال ۱۹۹۱ و نمونه آماری آن ۸۱ شرکتی بود که داده های مورد نیاز پژوهش را در سالهای مورد بررسی ارائه کرده بودند. در این راستا، وی”تعداد درخواستهای حفاظت از علائم تجاری ” توسط هر شرکت در طی یک دوره ده ساله منتهی به ۱۹۹۱ را به عنوان معیاری برای سنجش سرمایه فکری و ” نسبت ارزش افزوده به کل داراییها” را به عنوان معیاری برای سنجش عملکرد شرکت در نظر گرفت. در واقع، متغیر مستقل این پژوهش، تفاوت بین تعداد درخواست علائم تجاری توسط هر شرکت و میانه تعداد درخواست علائم تجاری در نمونه مورد بررسی و متغیر وابسته پژوهش نیز تفاوت میانگین ۵ ساله (۱۹۹۶- ۱۹۹۲) نسبت ارزش افزوده به کل داراییها و میانه میانگین ۵ ساله (۱۹۹۶-۱۹۹۲)، این نسبت در نمونه مورد مطالعه بود. نتایج وی حاکی از آن است که بین عملکرد شرکتهای چند ملیتی آمریکایی و سرمایه فکری شرکت رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد.
چن و همکاران(۲۰۰۵)
این محققین رابطه بین سرمایه فکری با ارزش بازار و عملکرد مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس سهام تایوان در دوره زمانی ۲۰۰۲-۱۹۹۲ را به گونهای تجربی بررسی کردند. آنها سرمایه فکری را با بهره گرفتن از ضریب ارزش افزوده فکری و اجزای آن مخارج تحقیق و توسعه تقسیم بر ارزش دفتری سهام عادی و هزینه تبلیغات تقسیم بر ارزش دفتری سهام عادی و ارزش بازار و عملکرد مالی را با بهره گرفتن از نسبتهای ارزش بازار به ارزش دفتری، بازده حقوق صاحبان سهام، بازده داراییها، رشد درآمد و بهره وری کارکنان، اندازه گیری نمودند. روش آماری مورد استفاده در این پژوهش، رگرسیون خطی چندگانه بود. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان داد که سرمایه فکری اثر مثبتی بر ارزش بازار و عملکرد مالی دارد و ممکن است معیاری برای عملکرد آتی محسوب گردد. همچنین، شواهد ارائه شده حاکی از آن بود که مخارج تحقیق و توسعه اطلاعات بیشتری را در مورد سرمایه ساختاری ارائه مینماید و دارای رابطه مثبتی با سودآوری و ارزش بازار شرکت میباشد.
چانگ(۲۰۰۷)
چانگ با بهره گرفتن از ضریب ارزش افزوده فکری و ضریب ارزش افزوده فکری تعدیل شده، تأثیر سرمایه فکری را بر ارزش بازار (نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری و نسبت قیمت به سود) و سود آوری ( بازده داراییها، بازده حقوق صاحبان سهام، قدرت سودآوری ساده و حاشیه سود) در صنعت تکنولوژی اطلاعات تایوان طی سالهای ۲۰۰۵-۲۰۰۱ بررسی نمود. وی از طریق گنجاندن مخارج تحقیق و توسعه و اموال فکری به عنوان دو متغیر مستقل جداگانه در مورد رگرسیون خطی چندگانه، ضریب ارزش افزوده فکری پالیک (۱۹۹۷)، را تعدیل کرد. نتایج وی نشان داد که در سطح کل صنعت مربوطه، سرمایه فکری و اجزای آن، فقط رابطه مثبت معنیداری با سودآوری و ارزش بازار دارند. اما در زمینه های مختلف هر صنعت تکنولوژی اطلاعات، رابطه مثبت و یا منفی معنیداری بین سرمایه فکری و اجزای آن با ارزش بازار و سود آوری وجود دارد. همچنین، نتایج آزمون ضریب ارزش افزوده فکری تعدیل شده بر اهمیت مخارج تحقیق و توسعه و اموال فکری برای افزایش ارزش بازار و سود آوری شرکت تأکید میکرد.
تن و همکاران(۲۰۰۷)
این محققان نیز در پژوهشی به بررسی رابطه بین سرمایه فکر و بازده مالی ۱۵۰ شرکت پذیرفته شده در بورس سهام سنگاپور در دوره زمانی ۲۰۰۲-۲۰۰۰ پرداختند. برای این منظور آنها سه نسبت بازده حقوق صاحبان سهام ، سود هر سهم و بازده سالانه هر سهم را به عنوان شاخصی برای بازده مالی، و سه جزء ضریب ارزش افزوده فکری پالیک (۱۹۹۷)، را به عنوان شاخصی برای سرمایه فکری در نظر گرفتند.
روش آماری مورد استفاده در این پژوهش، رگرسیون حداقل مربعات جزئی بود. نتایج مطالعات آنها این بود که:

بین سرمایه فکری و عملکرد شرکت رابطه مثبتی وجود دارد.
بین سرمایه فکری و عملکرد آتی شرکت رابطه مثبتی وجود دارد.
بین نرخ رشد سرمایه فکری و عملکرد آتی شرکت رابطه مثبت وجود دارد.
نقش سرمایه فکری در عملکرد صنایع مختلف، متفاوت است.
به گونه کلی، بررسی تحقیقات خارجی حاکی از این است که بین سرمایه فکری و عملکرد مالی شرکت رابطه مثبت وجود دارد. اما شدت این رابطه در کشورها و صنایع مختلف متفاوت است. این امر نشان دهنده اهمیت نقش سرمایه فکری در ارتقا عملکرد مالی شرکتهای مختلف است.
کوجان سیوو[۹۹](۲۰۰۵)
سرمایه فکری(IC) به قابلیت‌های رقابتپذیری بسیاری از شرکتها صرفنظر از صنعت اطلاق میشود. سرمایه فکری شامل منابع غیرمادی مانند قابلیت‌های کارکنان، منابع سازمانی، روش عملیاتی و روابط ذینفعان است. به سرمایه فکری اهمیت داده میشود. چرا که شرکتها به اطلاعات مربوط به آن احتیاج دارند. اندازه گیری عملکرد موجود اساساً روی جنبه های مالی و فیزیکی ناقص شرکتها متمرکز شده است و سیستمهای اندازه گیری بدون اطلاعات مربوط به عملکرد است. به هر حال، در سالهای اخیر، ابزارها و روش های خاص بسیاری برای اندازه گیری و مدیریت گسترش یافته است. این مقاله اطلاعاتی بر عملکرد شرکتهای فنلاندی، بکاربرنده یکی از این روش های جدید را ارائه میکند. متدلوژی ضریب ارزش افزوده سرمایه فکری، توسعه یافته توسط پالیک[۱۰۰] برای اندازه گیری عملکرد کل یک شرکت بکار میرود.
در این تحقیق مفهوم تبعی درون یک شرکت بکار میرود. این روش بر این اساس ساخته شده است که ایجاد ارزش از دو دسته منبع اولیه مشتق میشود: منابع سرمایه فیزیکی و منابع سرمایه فکری. داده های مورد نیاز برای محاسبه را میتوان در سیستمهای مالی موجود شرکت یافت.
مطالعه کمی و بر اساس داده های گردآوری شده اداره مرکزی آمار فنلاند است و شامل اطلاعات از سیستمهای مالی شرکتهای فنلاندی در طی سالهای ٢٠٠١ تا ٢٠٠٣ میباشد. رویهم رفته، در هر سال، تقریباً ٢٠٠٠٠ شرکت مطالعه شدند. ١١ تا از بزرگترین صنایع مشمول مطالعه بودند و مورد مقایسه قرار گرفتند.
از نقطهنظر کاربردی، این مطالعه جهت شناخت اهمیت یا توانایی صنایع مختلف مهم است. بر پایه نتایج، تفاوتهای بزرگی میان دو مقیاس(VAIC , ICE) در شرکتها در صنایع مختلف وجود دارد. نتایج نشان میدهد که شرکتهای خدماتی بیشترین استفاده مؤثر را از همه منابعشان میبرند. در عوض، کمترین کارایی را در این میانگین، شرکتهای صنایع جنگل کاری و صنایع شیمیایی داشتند. بر طبق نتایج ICE شرکتهای بخش عرضه برق، گاز و آب بیشترین کارایی را در استفاده از سرمایه فکری داشتند.
از بعد علمی، مقاله شواهد تجربی از کاربرد یک ابزار اندازه گیری خاص ارائه میکند. بعلاوه این مقاله دانش عملکرد و بویژه عملکرد سرمایه فکری را در شرکتهای فنلاندی افزایش میدهد.
به هر حال، سرمایه فکری بایستی در محاسبات بکار رود، هر چند باز سئوالات بسیاری در رابطه روش VAIC وجود دارد و اینکه چه روشی برای اندازه گیری IC درست و بیعیب است جای سئوال دراد.
چن گوه[۱۰۱] (٢٠٠۵)
سرمایه فکری منبع کلیدی خلق ارزش شده است؛ این مطلب بخصوص در علم راهبردی اقتصاد صحیح است مانند بانکداری، جائیکه ارزش افزوده مؤسسات، سازمانها و اشخاص مستقیماً در ارتباط با دانش و سرمایه فکری آنهاست. این مقاله عملکرد سرمایه فکری بانکهای تجاری مالزی را در طی سالهای ٢٠٠١ تا ٢٠٠٣ اندازه گرفته است. داده های موردنیاز برای محاسبه کارایی سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه بکار رفته از گزارشات سالانه بدست آمدند.
این مقاله اولین مطالعه بر روی عمکرد سرمایه فکری بانکهای مالزی است. این مقاله به بانکها این امکان را میدهد که مبنای خودشان را جهت الویتبندی و توسعه طرحهای استراتژیک ، براساس سطح کارایی تعیین کنند. همچنین یافتهها به ذینفعان و سرمایهگذاران در تشخیص پتانسیل ایجاد ارزش بانکها و به سیاستگذاران جهت فرمولبندی و ایفای سیاستها برای تأسیس یک بخش بانکداری ارتجاعی کمک میکند.
این مطالعه نشان داده که توانایی خلق ارزش بانکهای داخلی و خارجی مالزی تا حد زیادی وابسته به HCE (کارآیی سرمایه انسانی) است. آن بدین معنی است که سرمایهگذاری در سرمایه انسانی بازده نسبتاً بالاتری را نسبت به سرمایهگذاری در سرمایه فیزیکی و ساختاری دارد. این مقاله همچنین نشان میدهد که بانکهای خارجی، بانکهای کارآمدتری بودند اما در شرایط خلق ارزش، بانکهای داخلی ارزش افزوده بیشتری را نسبت به بانکهای خارجی خلق کردهاند.
آپوهامی[۱۰۲](۲۰۰۷)
هدف این مقاله تحقیق در خصوص اثر خلق ارزش در افزایش قیمت سهام سرمایه گذاری است. نویسنده از اطلاعات جمعآوری شده از دو منبع زیر استفاده کرده است: ۱- شرکتهای لیست شده در بورس تایلند٢- ضریب ارزش افزوده فکری توسعه داده شده جهت تحقیق اثر کارآیی و خلق ارزش شرکت بر افزایش قیمت سهام سرمایهگذاران ، بعنوان مقیاس سرمایه فکری و مدل رگرسیون چندگانه .
تحقیق از گزارشات سالانه حسابرسی شده قیمت بازار سهام بورس تایلند استفاده میکند. جامعه آماری تحقیق شامل ٣٣ شرکت بیمه، مالی و بانکداری بورس تایلند در سال ٢٠٠۵ میباشد.
تحقیق تجربی نشان داد که سرمایه فکری شرکت یک رابطه معنی داری با افزایش قیمت سهام سرمایه گذاران دارد. یافتهها دانش پایه سرمایه فکری را افزایش میدهد و مفهوم سرمایه فکری را در بدست آوردن ضریب رقابتی در اقتصاد پایدار مانند تایلند توسعه میدهد. بدینگونه یک شرکت باتوجه به نتایج این تحقیق میتواند استراتژیهای تجاریاش را جهت افزایش کارایی منابعش و دست یافتن به مزایای رقابتی پایدار فرمبندی کند. (آپوهامی ، ٢٠٠٧ )
ویلیامز[۱۰۳](٢٠٠٠)
این تحقیق با ادبیات قبلی بر روش های آشکارسازی سرمایه فکری در دو روش عمده تفکیک شده است. نخست این تحقیق یک آزمون طولی از روش های آشکارسازی سرمایه فکری در گزارشات سالانه از شرکتهای لیست شده از سال ١٩٩۶ تا ٢٠٠٠ آماده میکند دوم، این مقاله رابطه میان عملکرد سرمایه فکری و میان آشکار سازی سرمایه فکری را تحقیق میکند.
با توجه به اینکه اولین هدف اصلی این مقاله به نتیجه رسیده است، بر اساس یافته های گزارش شده که در مقایسه نتایج سالانه دوره بررسی بدست آمده این تحقیق یک افزایش عمده در میزان افشاء سازی سرمایه فکری در گزارشات سالانه شرکتهای سهامی عام بود.
در ارتباط با دومین هدف اصلی این تحقیق، یافته های تجربی یک رابطه منظمی بین عملکرد سرمایه فکری و میزان افشاء در طی دوره بررسی نشان نداد. نتایج بهرحال اظهار میکند اگر عملکرد سرمایه فکری مقدار بالایی باشد افشاء سازی کاهنده است.
در آخر بطور خلاصه این مقاله، بینشی با ارزش جهت راهنمایی ادبیات تحقیق سرمایه فکری تهیه میکند. راهنماییها عبارتند از:
یک نشان از تغییرات روش های افشاء سرمایه فکری شرکتهای سهامی عام در طول دهه۱۹۹۰ .
عاملهای تأثیرگذار بر روش های افشاء سرمایه فکری در طی دوره مزبور.
توجیه متدولوژی VAIC بعنوان یک تکنیک مناسب برای اندازه گیری عملکرد سرمایه فکری شرکتها.
پوتان و دیگران[۱۰۴](۲۰۰۷)
هدف از این مقاله بررسی رابطه بین سرمایه فکری شرکتها و عملکرد مالی آنهاست. در این چارچوب از مدل پالیک استفاده شده است که یک تمرکز آسیایی و مروری بر داده های ١۵٠ شرکت بیان شده در بورس سنگاپور است در این پژوهش سرمایه فکری با سه متغییر عملکرد مالی تست و بررسی میشود.
داده های مورد بررسی در این پژوهش از صورتهای مالی حسابرسی شده پایان سال مالی شرکتهای فعال در بورس سنگاپور جمعآوری شده است و به سالهای ٢٠٠٠ تا ٢٠٠٢ محدود شده است. (پوتان و همکاران،۲۰۰۷)
در این مقاله تعدادی از انواع تقسیمبندیها و مقیاسهای اندازه گیری سرمایه فکری بیان شده است و در مورد این تحقیق از ضریب ارزش افزوده سرمایه فکری پالیک استفاده شده است که ضریب ارزش افزوده سرمایه فکری خلاصهای از سه ضریب دیگر شامل الف) ضریب کارآیی سرمایه فیزیکی، ب) ضریب کارآیی سرمایه انسانی، ج) ضریب کارآیی سرمایه ساختاری است.
یافته های این پروژه نشان میدهد که سرمایه فکری و عملکرد مالی شرکتها ارتباط مثبتی با یکدیگر دارند. سرمایه فکری شرکتها با عملکرد مالی آتی شرکتها ارتباط مثبتی دارد. نرخ رشد سرمایه فکری شرکتها ارتباط مثبتی نسبت به عملکرد شرکت دارد و توزیع سرمایه فکری نسبت به عملکرد شرکت در صنایع متفاوت است.
۲-۲۳-۲. تحقیقات انجام شده در داخل کشور
انواری رستمی (۱۳۸۴)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...