۸-۳ روش تجزیه تحلیل داده‌ها ۶۲
۹-۳ اعتبار و روایی پرسشنامه شادکامی آکسفورد(علی‌پور، نوربالا، احمد علی،۱۳۷۸) ۶۲
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده‌ها
۱-۴اطلاعات توصیفی(نمونه، انحراف استاندارد، میانگین، …) ۶۸
۲-۴ آمار استنباطی ۶۹
فصل پنجم: بحث و نتیجه‌گیری
بحث و نتیجه‌گیری پژوهش ۷۴
محدودیت‌ها در حین انجام پروژه ۷۵
پیشنهادات ۷۶
پیوست‌ها ۷۷
پرسشنامه شادکامی آکسفورد ۸۱
منابع و مآخذ
منابع فارسی ۸۷
منابع غیرفارسی ۸۸
چکیده
هدف کلی از این پژوهش بررسی رابطه بین شادکامی وپیشرفت تحصیلی دانشجویان است.جامعه آماری این پژوهش دانشجویان زن و مرد دانشگاه امین در سال تحصیلی ۹۱-۹۰ بوده، در این جامعه با بهره گرفتن از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی نمونه ای با حجم ۱۰۰ نفر که شامل ۵۷زن و ۴۳ مرد است انتخاب شد.ابزار پژوهش شامل پرسشنامه شادکامی آکسفورد (آرگائیل) برای بررسی شادکامی وپیشرفت تحصیلی دانشجویان بوده،به منظور تجزیه تحلیل داده ها از آزمون پیرسون و آزمون t استفاده شده است.نتایج بدست آمده نشان داده که در بررسی تحصیلات بر میزان شادکامی طبق آزمون پیرسون هیچ رابطه ای وجود نداشت.در مورد بررسی شادکامی وسن نیز با بهره گرفتن از آزمون پیرسون این فرضیه رد شد و بین این دو عامل رابطه وجود نداشت.در بررسی شادکامی و جنسیت با بهره گرفتن از آزمون t این فرضیه به اثبات رسیده که بین مردان وزنان از لحاظ شادکامی رابطه وجود داردو همچنین در بررسی شادکامی و وضعیت اقتصادی این رابطه نیز با بهره گرفتن از آزمون پیرسون رد شد.

فصل اول
کلیات پژوهش
۱-۱ مقدمه
در سال‌های اخیر با گسترش روان‌شناسی مثبت‌نگر[۱] مطالعه شادکامی[۲] محور اساسی پژوهش‌های این حیطه بوده‌است. لذا طبیعی است که برای اندازه‌گیری آن ابزارهای مختلفی ساخته شده‌باشد. برای سنجش شادکامی دو پرسش‌نامه کلاسیک و رایج وجود دارد: یکی از این ابزارها سیاهه شادکامی آکسفورد است. این ابزار که به فارسی ترجمه شده و پایایی و روایی مقدماتی آن برآورد شده‌است، در پژوهش‌های مختلفی مورد استفاده قرار گرفته است. یکی دیگر از ابزارهای سنجش شادکامی مقیاس افسردگی- شادکامی[۳](D-hs) است که در سال ۱۹۹۳ توسط مک‌گریل و جوزف ساخته شده‌است. پژوهش‌های مختلف از جمله جوزف و لویس نشان داده شده‌است که این ابزار نیز از پایایی و روایی قابل قبولی برخوردار است. اگر چه این دو مقیاس همبستگی معنی‌دار و بالایی دارند. اما گاه استفاده از آنها به نتایج متفاوتی منجر شده‌است. با این حال تحقیق در سؤالات دو پرسش‌نامه یادشده نشان می‌دهد که این ابزارها بر مبانی نظری متفاوتی استوارند. فرانسیس معتقد است که ظاهراً سیاهه شادکامی آکسفورد شدت[۴] شادکامی و مقیاس افسردگی- شادکامی فراوانی[۵] شادکامی را می‌سنجد و به همین دلیل تفاوت این دو ابزار با عث ایجاد نتایج متضادی شده‌است.
در تحقیقات مختلف روشن شده‌است که این دو مقیاس همبستگی بالایی(۷۶/۰) با یکدیگر دارند. مقایسه مواد این دو مقیاس نشان می‌دهد که این دو از لحاظ نظری براساس بنیان‌های متفاوتی شاخته شده‌اند که برای درک این بنیان‌ها باید مفهوم بهزیستی ذهنی[۶] و بهزیستی روان‌شناختی[۷] را از هم متمایز کرد. به نظر کیز، اشموتکین و ریف بهزیستی ذهنی ارزیابی زندگی با توجه به تعادل بین عاطفه مثبت و منفی است، حال آن‌که بهزیستی روان‌شناختی به معنای تعهد فرد نسبت به رشد فردی گسترده‌تر و چالش‌های وجودی در زندگی است. با این توصیفات مواد مقیاس افسردگی- شادکامی دارای جملاتی است که وضعیت فرد را در هفت روز اخیر سوال می‌کنند و بنابراین انعکاسی از بهزیستی ذهنی هستند. اما مواد مقیاس شادکامی آکسفورد جنبه‌های کلی شادکامی را در یک دوره زمانی طولانی‌تر اندازه‌گیری می‌کنند. در نتیجه پرسش‌نامه شادکامی آکسفورد بهزیستی روان‌شناختی را می‌سنجد.
روان‌شناسی مثبت‌نگر به عنوان رویکرد تازه‌ای در روان‌شناسی بر فهم و تشریح شادمانی و احساس بهزیستی و هم‌چنین پیش‌بینی دقیق عواملی که بر آن‌ ها مؤثرند، تمرکز دارد. این رویکرد از منظری مثبت‌گرایانه تا ارتقای احساس بهزیستی و شادمانی در عوض درمان نواقص و اختلالات سر و کار دارد. بنابراین، روان‌شناسی مثبت‌نگر تکمیل‌کننده‌ی روان‌شناسی بالینی سنتی است. فهم، درک و شفاف‌سازی شادمانی و احساس بهزیستی، موضوع محوری روان‌شناسی مثبت‌نگر است.(سلیگمن، ۲۰۰۵)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...