کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



جواب، مسلماًً خیر است. کما حتی اگر قبل از اینکه تیراندازی برای قاتل مشخص باشد هیچگاه «ب» را طرف خود قرار نداده است، به اصطلاح قصد کشتن «ب» را در ذهن خود نداشته است. پس نتیجه اینکه به نظر می‌رسد منظور قانون گذار ایران از کلمه «معین» در ماده ۲۰۶، تعیین هویتی است. از طرفی قاعده فقهی وجود دارد که می‌گوید: «ما وقع لم یقصد و ما قصد لم یقع»، یعنی قاتل قصد قتل «الف» را داشت و بر این اساس تیراندازی کرد و آنچه که اتفاق افتاده است قتل «ب» مورد قصد وی نبوده است.

در نتیجه به نظر می‌رسد که موضوع اشتباه در هویت قاتل قصد فعل و قصد نتیجه را داشته است و تیراندازی ‌کرده‌است اما قصد فعل و قصد نتیجه او برای شخصی بوده است که در ذهن خود قصد قتل او را داشته است. و به عبارتی قاتل قصد فعل و قصد نتیجه در قتل شخص «ب» را نداشته است. فلذا چون قصد قتل «ب» را نداشته قتل رخ داده شده عمدی نیست.

ب: نقد دیدگاه قانون مجازات اسلامی

در این دیدگاه می‌خواهیم توجه داشته باشیم که در قتل ناشی از اشتباه در شخص و شخصیت تبصره ۲ ماده ۲۹۵ و همچنین ماده ۲۹۶ در هنگام تصویب آیا قانون گذار توجه لازم را به مقوله نظم عمومی داشته یا خیر؟ و آیا مواد موجود کنونی در این زمینه می‌تواند تأمین کننده نظم جامعه باشد یا خیر؟

مثال‌هایی می‌تواند موضوع را روشن‌تر نماید.

فرد «الف» به گمان سایه رو به رو است اقدام به تیراندازی به سمت او می‌کند، بعداً متوجه می‌شود که «ب» نبوده و فرضا‌ً «ج» بوده است. طبق قوانین فعلی قتل صورت گرفته شبه عمد بوده و قاتل مشمول پرداخت دیه می‌باشد. و این تمام مجازاتی است که فرد مذکور باید متحمل شود.

در تشریح مثال حاضر می‌توان به چند نکته توجه نمود. مثال حاضر که طبق قانون از موارد قتل شبه عمد است کاملاً می‌تواند نظم جامعه را مختل نماید. و نتیجتاً اینکه قانون گذار ما در زمان تصویب این ماده هیچ توجهی به عنصر نظم عمومی نداشته است. در مثال حاضر تمامی عناصر مورد نیاز جهت تحقق بزه قتل عمد موجود است حال چگونه می‌توان با شبه عمد تلقی نمودن این مثال با حالت خطرناک مرتکب برخورد نمود؟

یا اصولاً جواب این سوأل ایجاد شده در اذهان عموم بدین شکل که پاسخ قوه حاکمه به فرد قاتل چیست؟ و اگر پاسخ مناسبی در این خصوص از قوه حاکمه نشان داده نشود مردم نسبت به قوه حاکمه بدبین شده و باعث تجرّی افراد سودجو خواهد شد. اما پاسخی قاطع می‌تواند از این حالت بدبینی جلوگیری نماید.

به طور کلی سوأل اصلی این است که فردی به عمد توسط شخص دیگری کشته شده حال باید چه برخوردی در این زمینه انجام داد که مناسب وضعیت جامعه باشد و این پاسخ نه تنها باعث عبرت خود قاتل باشد برای افراد دیگر جامعه نیز نوعی بازدارندگی عمومی باشد؟

در مثال دیگری «الف» با اعتقاد به مهدورالدم بودن «ب» او را به قتل می‌رساند و بعد مشخص می‌شود که اعتقاد او اشتباه بوده حالا تکلیف چیست؟ عین مثال حاضر در تبصره‌های ماده ۲۹۵ ذکر شده است. و مورد را به عنوان خطا شبیه به عمد دانسته و بدتر از آن در ادامه ماده قید شده اگر ثابت شود که شخص مقتول مهدورالدم بوده قصاص و دیه از قاتل برداشته خواهد شد.

سوأل اینجا است که آیا مجاز دانستن افراد در قصاص دیگر و یا به عبارت دیگر سپردن حق قصاص به تک‌تک افراد آیا خطرناک نیست؟ آیا این اقدام راه را برای سودجویان باز نمی‌کند که بهانه‌های متفاوت اقدام به قتل نمایند و دلیل بیاورند که ما به اعتقاد مهدورالدم بودن یا مستحق قصاص بودن مقتول این اقدام را انجام دادیم؟ و در اینجا این همه آزادی نمی‌تواند نظم جامعه را به طور کل مختل کند؟

به نظر نگارنده تبصره ۲ ماده ۲۵۵ کلاً مخالف نظم عمومی بوده و راه را برای کسانی که قصد فرار از قانون را دارند کاملاً باز گذاشته است حال آن که برای حفظ نظام اسلامی و شئونات جامعه قانون ما باید حق هر گونه دادگستری خصوصی را صلب نموده و آن را حق و بی‌تردید می‌دانست. همچنین می‌توان در خصوص اشتباه در شخص نیز نکاتی را بیان نمود که حاکی از عدم دقت کافی قانون گذار است.

قانون گذار در ماده ۲۶۹ بدین شرح بیان نمود «در مواردی هم که کسی قصد تیراندازی به کسی یا شی یا حیوانی را داشته باشد و تیر او به انسان بی‌گناه دیگری اصابت کند عمل او خطای محض «محسوب» می‌شود.

می‌توان ماده فوق‌الاشعار را به دو قسمت تقسیم کنیم:

الف: زمانی که «الف» قصد تیراندازی به شی را داشته و به انسان بی‌گناه برخورد کند.

ب: زمانی که قصد تیراندازی به انسانی را داشته و شخص دیگری برخورد کند.

آیا به واقع بین این دو حالت فرقی نیست؟

آیا ما می‌توانیم جان یک انسان را با مثلاً برخورد یک تیر به حیوان یکی کنیم؟

مگر نه اینکه وقتی کسی قصد تیراندازی به «ب» را دارد ولی تیر به «الف» برخورد می‌کند باز هم جان انسانی به ناحق گرفته می‌شود؟

و اگر ما در این زمینه صرفاً مرتکب یا همان عاقله مرتکب را به پرداخت دیه نفس محکوم کنیم و مثلاً خود قاتل که در کار خود بی‌احتیاط بوده و یا بالاتر از آن قصد کشتن انسان بی‌گناه را داشته اما فرضاً تیر او به دیگری برخورد کرد و حال محکوم به پرداخت دیه نفس شده نسبت به جامعه متجری نخواهد بود؟ و باز هم چه کسی می‌توان پاسخ اذهان عمومی در خصوص به قتل رسیدن یک انسان را بدهد؟

سوألاتی که در بالا در خصوص هر کدام از مثال‌هایمان شد فقط نشان دهنده یک موضوع مهم است و آن «غریب بودن نظم عمومی در قوانین ما است»، یعنی اینکه قانون گذار ما در تدوین قانون و اتخاذ یک سیاست سنجیده صرفاً به دنبال راضی نگه داشتن ولی دم فرد مقتول و بعد از آن رعایت اصول دادرسی در برخورد با قاتل بوده ولی به هیچ وجه، دنبال حفظ نظم عمومی و حفظ اخلاق حسنه و شئونات در خور یک جامعه اسلامی نبوده است.

همان طور که گفته شد سیاست جنایی قانون ما در رابطه اشتباه در شخص و شخصیت به زعم اغلب حقوق دانان ما با چالش‌های بسیار اساسی روبه رو بوده و در این زمینه و برای بهتر شدن وضع موجود و رسیدن به یک سیاست سنجیده می‌توان راه‌کارهایی را اتخاذ نمود. حال با شناخته شدن اشکالات موجود از طرف نگارنده می‌توان چه بسا راهگشای قانون گذار باشد.

به نظر نگارنده برای این که در جامعه اسلامی نظم پایداری ایجاد کرد باید یک تفکیک قائل شد، بین حالتی که فرد تیرانداز برای شلیک گلوله به سمت هدف خود که می‌تواند انسان باشد مجوز داشته یا به عبارتی شلیک او مجاز بوده و حالتی که اساساً عمل شلیک صورت گرفته از جانب مرتکب عمد دانی و نامشروع و بدون مجوز بوده است و در تشریع این نظر اینگونه گفت که می‌توان زمانی که عمل فرد در شلیک اساساً عمل غیر مشروع بوده می‌توان با در نظر گرفتن دیگر عوامل مؤثر قتل حاصله را قتل خطای شبه عمد دانست مثال‌هایی می‌تواند موضوع را بهتر روشن نماید مثلاً اگر شخصی در محل شکار آزاد با اسلحه مجاز اقدام به تیراندازی به سمت شکار نماید و تیر او اشتباهاً به شخص بی‌گناه برخورد نماید و آن شخص به قتل برسد می‌توان این قتل را خطای محض دانست زیرا مرتکب نه قصد قتل بر مرتکب داشته و نه قصد قتل و علی‌رغم این که موضوع برای شلیک خود مجوز نیز داشته است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-09-25] [ 11:59:00 ب.ظ ]




لذا هرگاه قاعده حل تعارض کشور مقر دادگاه، قانون خارجی را صالح تشخیص دهد، ولی آن قانون خارجی با توجه به قاعده حل تعارض خود، خود را صالح نداند و اجرای قانون کشور مقر دادگاه یا کشوری دیگر را صالح بداند، احاله به وجود آمده است.»[۱۱۳]

پس از آن که دادرس دریافت که قانون کدام کشور بر مسئولیت حاصل از کالاها حاکم است ‌به این سوال نیز باید پاسخ دهد که آیا باید به قانون ماهوی آن کشور در مسئولیت حاصل از کالاها رجوع کند و یا هم به قانون ماهوی و هم به قاعده حل تعارض آن کشور، به سخنی دیگر آیا رعایت ماده ۹۷۳ قانون مدنی[۱۱۴] در احاله، در اینجا نیز ضرروری است؟

در پاسخ باید گفت که اگر قانون حاکم بر مسئولیت حاصل از کالا را مناسب­ترین قانون بدانیم (یعنی قانون کشوری که بیشترین ارتباط را با حادثه و نیز طرف­های دعوا دارد) در این صورت، رعایت ماده ۹۷۳ قانون مدنی الزامی نیست و قاضی می ­تواند به شکل مستقیم قانون ماهوی آن کشور را اجرا کند، زیرا هدف احاله، یاری رساندن به قاضی برای یافتن قانون مناسب است و در اینجا قانون مناسب از همان آغاز مشخص شده است و بدین‌سان، اجرای احاله و رجوع به قانونی غیر از قانون مناسب چیزی جز نقض غرض نیست.

«فرض کنید استادی انگلیسی، سشواری را که شرکت انگلیسی ساخته می­خرد و سپس برای شرکت دریک سخنرانی در تهران به ایران سفر می­ کند و در ایران بر اساس استفاده از سشوار معیوب، مصدوم می­ شود. در اینجا قاضی ایرانی قانون انگلیس را اجرا خواهد کرد یا قانون ایران را،­ زیرا اگر چه در اینجا، ایران محل وقوع حادثه است اما دو طرف دعوا با انگلیس رابطه وثیق دارند. بدین‌سان قاضی ایرانی می ­تواند قضیه را تابع قانون انگلیس درباره مسئولیت حاصل از کالاها بداند. در همین مثال، اگر قاضی ایرانی مجبور باشد که برای اجرای قانون انگلیس به مجموع، قانون ماهوی و قانون بین ­المللی آن کشور مراجعه کند و قاعده حل تعارض انگلیس را نیز در نظر بگیرید تلاش­ های خود را برای یافتن قانون مناسب نادیده گرفته است و به هدف خود نرسیده. زیرا قاعده حل تعارض انگلیس، این قضیه را به قانون محل وقوع حادثه یعنی ایران احاله می­دهد[۱۱۵] با آن که قاضی ایرانی پیش از این، نامناسب بودن قانون ایران را در قضیه احراز کرده بود.» برخی بر این باورند در جایی که مسئولیت مدنی با نظم عمومی یکی می­ شود باید احاله را به قانون ایران پذیرفت، زیرا دادرسی که نگران نظم عمومی است از همان آغاز، قانون مناسب را قانون مقر دادگاه تشخیص خواهد داد و دیگر نیازی به احاله نخواهد بود. این در جایی است که دادرس مناسب­ترین قانون را برای حکومت بر تعارض در مسئولیت حاصل از کالاها انتخاب می­ کند ولی اگر دادگاه ایرانی قاعده حل تعارض را، قانون محل وقوع خسارت تشخیص دهد. شاید پذیرفتن احاله خالی از وجه باشد هر چند که غالباً پذیرش آن بالفعل بیهوده است، چرا که بیشتر نظام­های حقوقی (قانون محل وقوع حادثه) را به شکل سنتی در حل تعارض در تعهدات غیرقراردادی پذیرفته­­اند.

به نظر می­­رسد به طور خلاصه ‌می‌توان گفت، قانون هرکشور شامل قواعد حل تعارض که تعیین­کننده قانون صلاحیت­دار در دعاوی بین ­المللی و قواعد مادی (قوانین داخلی) است که تعیین­کننده حکم قضیه از لحاظ ماهوی است. در نتیجه، هرگاه قاعده حل تعارض یک کشور قانون کشور خارجی را صالح بداند و آن قانون خارجی، قانون دیگری را صالح به رسیدگی بداند در این زمان احاله به وجود آمده است. ‌بنابرین‏ قاضی ایرانی اگر در فرضی قانون مناسب را به عنوان قاعده حل تعارض بپذیرد که بیشترین ارتباط را با اصحاب دعوی و موضوع دعوا دارد رجوع به ماده ۹۷۳ قانون مدنی در صورتی که آن قانون خارجی احاله به قانون ایران کرده باشد الزامی نیست ولی در صورتی که آن قانون خارجی احاله به قانون دیگری غیر از ایران نموده باشد رعایت ماده ۹۷۳ برای قاضی ایرانی الزامی است. در فرضی که قانون محل وقوع حادثه را به عنوان قاعده حل تعارض بپذیرد و محل وقوع حادثه ایران باشد دیگر احاله معنا ندارد و قانون صلاحیت­دار از همان ابتدا مشخص شده است.

فصل دوم: تعیین قانون صالح در تعارض قوانین

مسأله اساسی دیگری که در خصوص دعوی مسئولیت مدنی بین ­المللی مطرح می­گردد مسأله تعیین قانون صالح در تعارض قوانین است، وقتی که قاضی اقدام به تعیین صلاحیت بین ­المللی دادگاه کرد و خود را صالح به رسیدگی دانست باید ‌به این سؤال پاسخ بدهد که قانون حاکم در ‌رسیدگی به دعاوی مسئولیت مدنی بین ­المللی کدام است به عبارت دیگر از بین قوانین کشورهای مختلف مربوط به دعوی، قانون کدام کشور حاکم بر دعوی خواهد بود یعنی قاضی با مسأله تعارض قوانین مواجه است که لاجرم باید نسبت به حل تعارض قوانین اقدام نماید.

با توجه به اینکه در هر کشوری سیستم حل تعارض قوانین خاصی وجود دارد و قاضی هر کشوری مکلف به رجوع به قاعده حل تعارض کشور خود می‌باشد، لذا بر حسب اینکه دعوی مسئولیت مدنی بین ­المللی در کدام کشور مطرح شود قاعده حل تعارض و نهایتاًً قانون متفاوتی بر قضیه، اعمال خواهد شد. این فصل مشتمل بر دو مبحث ‌می‌باشد که در مبحث نخست به بررسی دیدگاه­ های حقوقی و در مبحث دوم به بررسی دیدگاه حقوق ایران در خصوص تعیین قانون صالح در تعارض قوانین می­پردازیم.

مبحث اول: دیدگاه­ های حقوقی

بر مسئولیت سازندگان و فروشندگان کالا در سطح بین ­المللی قاعده­های حل تعارضی وجود دارد که ما در گفتار اول به بررسی قانون مقر دادگاه و در گفتار دوم به بررسی قانون محل وقوع فعل زیان­بار و در گفتار سوم به بررسی قانون مناسب خواهیم پرداخت.

گفتار اول: نظریه اعمال قانون مقر دادگاه[۱۱۶]

«طرفداران این نظریه خود به دو گروه تقسیم ‌شده‌اند. گروهی بر آنند که دعوای مسئولیت مدنی در هر حال تابع قانون ماهوی دولت متبوع دادگاه است. گروه دوم معتقدند که قانون حاکم، آمیخته­ای از قانون مقر دادگاه و قانون محل وقوع فعل زیان­بار است. از آنجا که بر حسب نظر نخست، که ما از آن به عنوان نظریه سنتی قانون مقر دادگاه یاد می­کنیم و هم بر طبق نظر گروه دوم، در نهایت قانون مقر دادگاه تکلیف نهایی را مشخص خواهدکرد» این گفتار مشتمل بر دو بند ‌می‌باشد که در بند نخست به بررسی نظریه سنتی و در بند دوم به بررسی نظریه تلفیقی خواهیم پرداخت.

بند اول: نظریه سنتی

این نظریه، اصالتی آلمانی دارد و در سال ۱۸۴۹ صاحب نظر بزرگ این دیار، ساوینی، از آن حمایت و جانبداری کرد. این دیدگاه تا حدود زیادی حقوق دیگر کشورها، به ویژه کشورهای اروپایی را تحت تأثیر قرار داده بود و فراتر از مرزهای اروپا، این نظر در میان صاحب نظران کشورهای غیر اروپایی نیز طرفدارانی پیدا کرد.

بر اساس این نظریه «مسائل و موضوعات مسئولیت مدنی همواره باید تحت حکومت قانون دولت متبوع قاضی یا به عبارتی دیگر قانون مقر دادگاه باشد. زیرا قواعد مسئولیت مدنی هر یک از نظام­های متعدد حقوق داخلی، واجد چنان طبیعت و ماهیت اخلاقی و آمرانه­ای هستند که هیچ کشوری نباید هیچ­گاه قواعد و مسئولیت مدنی کشور دیگری را اعمال کند. به ویژه هنگامی که دادگاه رسیدگی­کننده و قانون دولت متبوع وی، فعل زیان­بار موضوع دعوا را ناروا و خلاف قانون نمی­پندارند.»

الف: دلایل نظریه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:59:00 ب.ظ ]




نمونه، حجم نمونه و روش نمونه گیری

برای تعیین حجم نمونه آماری از جدول مورگان و کرجسی (۱۹۷۰) استفاده شد. که با توجه به حجم جامعه آماری تعداد ۹۷ نفر بایستی به عنوان نمونه انتخاب می شد، که جهت اطمینان بیشتر و جلوگیری از عامل افت آزمودنی-ها تعداد نمونه ۱۰۰ نفر انتخاب شد. ‌بنابرین‏ نمونه آماری در پژوهش حاضر ۱۰۰ نفر از معلمان مرد و زن مقطع دبیرستان شهر بردسیر می‌باشند. به منظور نمونه گیری در این تحقیق بواسطه در اختیار داشتن فهرست اعضای جامعه از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است.

ابزار گردآوری اطلاعات

در این پژوهش از سه پرسشنامه به عنوان ابزار اندازه گیری استفاده شده است

پرسشنامه سرسختی روانشناختی:

برای سنجش متغیر سرسختی روانشناختی از پرسشنامه سرسختی اهواز(AHI) استفاده شد. این مقیاس توسط نجاریان، مهرابی زاده هنرمند و کیامرثی (۱۳۷۷) ساخت و اعتباریابی شده است. این پرسشنامه یک مقیاس خود گزارشی ۲۷ ماده ای با دامنه پاسخدهی “هرگز”، “بندرت”، گاهی اوقات” و “بیشتر اوقات” و بر اساس مقادیر ۰، ۱، ۲، ۳ نمره گذاری می شود. دامنه نمره از ۰ تا ۱۰۸ می‌باشد که نمره بالا در این مقیاس نشان دهنده سرسختی زیاد در فرد می‌باشد کیامرثی برای سنجش پایایی این مقیاس از دو زوش آلفای کرونباخ و بازآزمایی استفاده کرد و ضرایب به ترتیب ۵۶/۰ و ۷۵/۰ به دست آمد.

پرسشنامه رضایت زناشوئی(Enrich):

برای بررسی میزان رضایت زناشویی پرسشنامه Enrich ( ضمائم) انتخاب شده است. این پرسشنامه به عنوان یک ابزار تحقیق معتبر در تحقیقات متعددی برای رضایت زناشویی مورد استفاده قرار گرفته است.

اولسون از این پرسشنامه برای بررسی رضایت زناشویی استفاده نموده و معتقد است که این مقیاس مربوط می شود به تغییراتی که در طول دوره حیات آدمی رخ می‌دهد و همچنین در این خصوص به تغییراتی که در خانواده به وجود می‌آید حساس است. هر یک از موضوع های این پرسشنامه در ارتباط با یکی از زمینه‌های مهم است. ارزیابی این زمینه ها در درون یک را به زناشویی می‌تواند مشکلات بالقوه زوج ها را توصیف کند یا می‌تواند زمینه‌های نیرومندی و تقویت آن ها را مشخص نماید. این ابزار همچنین می‌تواند به عنوان یک ابزار تشخیص برای زوج هایی که در جستجوی مشاوره زناشویی و به دنبال تقویت رابطه زناشویی شان هستند، استفاده شود.

۱۲ مقیاس این پرسشنامه به شرح زیر توصیف شده است:

۱٫ پاسخ قراردادی[۷۸]: این مقیاس تمایل شخص برای پاسخ متعارف به سوالات پرسشنامه را اندازه گیری می‌کند.

۲٫ رضایت زناشویی[۷۹]: این مقیاس رضای و انطباق با ۱۰ جنبه رابطه زناشویی را که در زیر آمده است، اندازه گیری می‌کند.

۳٫ موضوعات شخصیتی[۸۰]: این مقیاس درک شخص را از همسرش با توجه به رفتارها و ویژگی ها و سطح رضایت یا عدم، که مربوط ‌به این موضوع ها می شود ارزیابی می‌کند. نمره بالا نشان دهنده یک سطح پایین از پذیرش یا فقدان راحتی با شخصیت و رفتار همسر است و نمره پایین نشان دهنده سازگاری با همسر و رضایت از شخصیت همسر است.

۴٫ ارتباط زناشویی[۸۱]: این مقیاس به احساسات، اعتقادات و نگرش های شخص، نسبت به نقش ارتباط در تداوم روابط زناشویی مربوط می شود. نمره پایین نشان دهنده آگاهی زن و شوهر و رضایت از سطح و نوع ارتباط در روابط شان و نمره بالا نشان دهنده فقدان رضایت در ارتباط شان است.

۵٫ حل تعارض[۸۲]: این مقیاس نگرش ها، احساسات و اعتقادات شخصی همسر را در به وجود آوردن یا حل تعارض ارزیابی می‌کند. موضوع ها بر روی روش هایی برای خاتمه دادن به بحث تمرکز دارند. نمره پایین نشان دهنده نگرش های واقع گرایانه درباره تعارضات اجتماعی در روابط زناشویی است و نمره بالا نشان دهنده عدم رضایت از روشی است که تعارضات حل می‌شوند.

۶٫ نظارت مالی[۸۳]: این مقیاس تمرکز دارد روی علایق و نگرش های مربوط به روش اقتصادی و مسائلی که در روابط زن و شوهر اداره می‌شوند. نمره پایین نشان دهنده رضایت از اداره مالی و نگرش واقع بینانه نسبت به موضوعات مالی است و نمره بالا نشان دهنده نگرانی های مختلف در زمینه اداره مالی در روابط زناشویی است.

۷٫ فعالیت های مربوط به اوقات فراغت[۸۴]: این مقیاس ترجیحات شخصی هر زوج را برای گذراندن اوقات فراغت ارزیابی می‌کند. نمره پایین نشان دهنده انطباق، انعطاف پذیری و توافق درباره استفاده از زمان‌های فعال اوقات فراغت است و نمره بالا نشان دهنده نا رضایتی از اینکه چگونه اوقات فراغت در روابط زن و شوهر مورد استفاده قرار گیرد.

۸٫ روابط جنسی[۸۵]: این طبقه احساسات و نگرانی های شخصی را درباره روابط جنسی و عاطفی با همسر ارزیابی می‌کند. آیتم ها منعکس کننده رضایت از ابزار عواطف و میزان احساس راحتی در بحث های مربوط به موضوع های جنسی و آمیزش جنسی است. نمره پایین نشان دهنده رضایت از ابراز عواطف و نگرش مثبت درباره نقس مسائل جنسی در ازدواج و یا عدم توافق درباره تصمیمات مربوط به جلوگیری از حاملگی است.

۹٫ ازدواج و بچه ها[۸۶]: این مقیاس نگرش ها و احساسات شخصی را درباره داشتن بچه و توافق روی تعداد بچه ارزیابی می‌کند. نمره پایین نشان دهنده توافق ‌در مورد بچه داشتن و تعداد بچه هاست و همچنین نشان دهنده درک واقع گرایانه از تاثیری که بچه از روابط زنا شویی می بینند و رضایت از نحوه مشخص شدن نقش ها و مسئولیت های والدینی است. نمره بالا نشان دهنده عدم رضایت از تصمیمات مربوط به بچه داشتن و یا تعداد بچه هایی که خانواده ترجیح می‌دهند.

۱۰٫ بستگان و دوستان[۸۷]: این مقیاس به ارزیابی احساسات و علایق مربوط به روابط با خویشاوندان، اقوام همسر و دوستان می پردازد. آیتم ها نشان دهنده نگرش دوستان و بستگان نسبت به ازدواج و انتظارات مربوط به میزان صرف وقت با دوستان و بستگان است. نمره پایین نشان دهنده سازگاری روابط خانواده و دوستان می‌باشد و دلالت بر وجود زمینه هایی از تعارض دارد.

    1. – Horsburgh, Schermer, Vwselka, & Vernon ↑

    1. -rosen ↑

    1. -Geranden ↑

    1. -Nichols ↑

    1. -Vaillant ↑

    1. – Donnellan ↑

    1. -Sappingtong,A-A ↑

    1. – Gorrin ↑

    1. -Veroff ↑

    1. -Reld ↑

    1. -Blome ↑

    1. -Aesher ↑

    1. -Waite ↑

    1. -Winch ↑

    1. – Luo, S. & Klohnen, ↑

    1. -Hawkinse ↑

    1. -Cuber ↑

    1. -Haroff ↑

    1. -d.evitalize ↑

    1. -Conflict-habituated ↑

    1. -Passive-congenial ↑

    1. -total ↑

    1. -Vital ↑

    1. -social exchange theory Nye ↑

    1. -Lasswell&Lasswell ↑

    1. -marital life cycle ↑

    1. – Brechler ↑

    1. -new couples ↑

    1. -parental period ↑

    1. -middle life property ↑

    1. -post parental ↑

    1. -culmination ↑

    1. -Rational-Emotional ↑

    1. – Shiota & Levenson, ↑

    1. -context ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:59:00 ب.ظ ]




علی‌رغم وجود بخش‌های مختلف و زمینه‌های صنعت ˛ کشاورزی و توانایی‌های بالقوه کشور ˛ متاسفانه به علل مختلف از روند توسعه جهانی عقب مانده و سالیان سال فاصله گرفته ایم و با لفظ آبرومندانه با عنوان کشور عقب نگه داشته شده و غیره دنبال بهانه جویی ˛ دلیل تراشی و حرف زدن بجای عمل بوده ایم.(فقهی فرهمند˛۱۳۷۹)

۱-۱۱-۲٫وضعیت بهره وری نیروی انسانی :

اگر به بهره وری نیروی انسانی در ایران نگاهی بیاندازیم ˛ مشاهده می شود که شاخص آن۲/۱ درصد است در حالی که در سایر کشورهای آسیایی آن شاخص ۵/۴ تا۵ درصد می‌باشد.از طرفی نیز در ایران ˛ بهره وری انرژی و سرمایه حالتی نزولی دارد و افزایش قیمت انرژی نیز کمکی به بهره وری در این بخش نکرده است.عدم توجه به مسایل نیروی انسانی شایسته و کارآمد ˛ توزیع نامناسب ثروت سرانه ملی منابع انسانی که در جدول۲-۲ به بعضی از آن ها اشاره شده است نیز واقعیاتی را نشان می‌دهد.(فقهی فرهمند۸۵)

جدول ۲-۲

ثروت سرانه ملی
منابع انسانی
منابع فیزیکی
منابع طبیعی

متوسط سرانه ۱۹۲ کشور جهان

۸۶۰۰۰

۶۴%

۱۶%

۲۰%

ژاپن

۵۸۵۰۰۰

۸۰%

۱۸%

۲%

اسپانیا

۲۸۶۰۰۰

۷۸%

۱۳%

۹%

ایران

۳۸۰۰۰

۳۴%

۳۷%

۲۹%

آلمان

۳۹۲۰۰۰

۷۹%

۱۷%

۲%

ترکیه

۳۴۰۰۰

۷۲%

۱۵%

۱۳%

کشورهای صادر کننده مواد خام(۶۳ کشور)

۶/۴ درصد از کل ثروت جهان

۳۶%

۲۰%

۴۴%

کشورهای در حال توسعه(۱۰۰ کشور)

۹/۱۵ درصد از کل ثروت جهان

۵۶%

۱۶%

۲۸%

کشورهای صنعتی(۲۹کشور)

۷۹ درصد از کل ثروت جهان

۶۷%

۱۹%

۱۷%

تحقیقات نشان می‌دهد که بسیاری از کارکنان تنها ۲۰ تا ۳۰ درصد از ظرفیت کاری خود را به کار می اندازند و این در حالی است که اگر کارکنان به نحو شایسته برانگیخته شوند کارائی و بهره وری آنان به ۸۰ تا ۹۰ درصد خواهد رسید.(افراره˛۱۳۸۱:صفحه۳۰).ارزش تولید یک ساعت کارگر ایران۶/۰ دلار و ارزش تولید یک ساعت کارگر کشورهای پیشرفته ۲۵ دلار می‌باشد و از طرفی هزینه های ایجاد یک فرصت شغلی در کشورهای دیگر ۶۰۰۰ دلار ولی در ایران ۹۳۰۰۰ دلار می‌باشد.(فقهی فرهمند˛۱۳۸۲:صفحه۲۴)

میانگین بهره وری نیروی انسانی فعال در بخش صنعت در آفریقا۵/۲برابر ˛ در آسیا ۲ برابر و در آمریکای لاتین۵/۱ برابر میانگین بهره وری نیروی انسانی ایران ( بهره وری ملی ) است˛لذا توجه نداشتن ‌به این مهم ˛ آینده خطرناکی را تداعی می‌کند.تنزل نرخ بهره وری در ایران در دهه ۱۹۹۰ میلادی به میزان ۷/۳ درصد ˛ در قیاس با رشد بهره وری در مالزی در همین مدت به میزان ۱/۳ درصد ˛ کره جنوبی۸/۲ درصد و در تایلند ۲/۲ درصد است و کشورهای یاد شده این رشد را از طریق تولیدات داخلی و صادرات صنعتی به دست آورده اند ˛ در حالی که ایران با وجود درآمد نفتی با تنزل بهره وری کل عوامل تولید روبه رو شده است.(فقهی فرهمند۱۳۸۲:صفحه۲۴)

بی توجهی به بهره وری روزانه ۴۰ میلیارد تومان هزینه را به اقتصاد کشور تحمیل می‌کند که اگر روزهای کاری کشور را ۲۵۰ روز محاسبه کنیم زیان سالانه کشور از بابت ضایعات کاری در بخش‌های تولیدی و خدماتی ۱۰ هزار میلیارد تومان برآورد می شود که این رقم تولید ناخالص ملی را به شدت کاهش می‌دهد.اگر به دنبال افزایش بهره وری برویم می‌توانیم طی ۲سال ˛ این ضایعات را تا ۲۰ درصد کاهش دهیم.(همان منبع صفحه۲۴)

شاخص بهره وری نیروی کار در ایران در طی ۱۱سال (۶۵ تا ۷۶) تنها۱۲ درصد افزایش داشته حال آنکه در کشورهای در حال توسعه اقتصادی نظیر تایلند و مالزی این میزان در حدود ۷۰ درصد بوده است.در ایران به ازای هر یک ساعت تلاش ۳/۱ تا۷/۱ دلار تولید ملی ایجاد می شود در حالی که این رقم در ۱۰ کشور صنعتی جهان ۴۰ دلار در ساعت یعنی ۲۴ برابر ایران است(همان منبع ص۲۴).در کشور ما حدود ۱۸ میلیون نفر نیروی کار داریم.اگر هر یک از این ۱۸ میلیون نفر سالانه۲۰۰۰ ساعت کار کنند(۲۵۰ روز و هر روز ۸ ساعت)کل ثروت پویای در اختیار جامعه در شرایط حاضر ۳۶ میلیارد نفر ساعت کاری خواهد بود.حال باید بررسی کرد که از این ثروت بالقوه چقدر و چگونه استفاده می‌کنیم.(همان منبع ص۴۳)می‌دانیم که از این ۱۸ میلیون نفر حدود ۱۵ میلیون نفر شاغل و ۳ میلیون نفر بیکار هستند.اگر این ۳ میلیون نفر بیکار را در ۲۰۰۰ ساعت در سال ضرب کنیم یعنی تعداد ساعاتی که می توانستند کار کنند ˛ خواهیم دید که ۶ میلیارد نفر ساعت از این ثروت به علت بیکاری تلف می شود(همان منبع ص۴۳).

نکته دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد بازدهی این نیروی کار است.‌بر اساس برآوردهای موجود حدود ۵ میلیون نفر از شاغلین موجود در کشور را می توان در زمره بیکاری پنهان قرار داد به عبارت دیگر اگر چه این افراد مشغول کار وتلاش و زحمت هستند ولی حاصل کلی فعالیت آنان برای جامعه در حد صفر است و چیزی به تولید ملی اضافه نمی کنند.این مقوله ۱۰ میلیلرد نفر ساعت را در بر می‌گیرد.اگر این عدد را به عدد ۶ میلیارد نفر ساعت قبلی اضافه نمائیم ˛ اتلاف ثروت ملی ناشی از دو مقوله (بیکاری آشکار و بیکاری پنهان) در جامعه ایران به ۱۶ میلیلرد نفر ساعت می‌رسد.اگر ۱۶میلیلرد نفر ساعت تلف شده را از ۳۶ میلیارد نفر ساعتی که داریم کم کنیم ˛ ۲۰میلیارد نفر ساعت کار مفید یا مولد برای جامعه باقی می ماند.‌به این معنی که هر سال حدود ۴۵ درصد از ثروت ملی جامعه در اثر بیکاری پنهان و آشکار از دسترس ما خارج و در حقیقت تلف می شود.(فقهی فرهمند˛۱۳۸۲: ص ۴۳)

۱۲-۲٫نقش مدیریت در بهبود بهره وری

بر عهده مدیران است تا قدرت عظیم نهفته استعدادهای انسانی سازمان خود را شناخته و به شوق آورده و از آن استفاده بهینه نمایند. توجه به عوامل مؤثر ایجاد انگیزه در ابعاد مادی (مانند حقوق دستمزد، پاداش، امکانات رفاهی، محیط فیزیکی کار، ایمنی) و ابعاد غیرمادی (مانند وحدت شغل و مشاغل، امنیت شغلی، مساوات در سازمان و آموزش) در ارتقای بهره وری تأثیر دارد.
تشویق و شخصیت دادن به کارگر و کارمند باید به صورت اصلی لاینفک از سیستم بهره وری درآید مهمترین و عمده ترین عامل کاهش بهره وری منابع انسانی نامتوازن بودن درآمد و هزینه است که مهمترین عامل در انگیزش منابع انسانی است. پس از آن مهمترین عوامل مؤثر در کاهش بهره وری در داخل یک سازمان بشرح زیر است:

    • وجود تبعیض بین کارکنان (ناشی از ضعف مدیریت)

    • ناامنی شغلی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:59:00 ب.ظ ]




۵-۳-۳- اهلیت فرد معتاد

در خصوص مورد دوم که اهلیت می‌باشد با این نکته را یاد آور شوم که ما در بخش گذشته در خصوص اهلیت افراد معتاد به مواد مخدر ‌به این نتیجه رسیدیم که این فرد از لحاظ اهلیت فاقد اهلیت قانونی می‌باشد وآنها در زمره افراد محجور قرار می‌گیرد ودلایل خود را بیان کردیم اینک چنان که گفتیم آیا معامله با اشخاص محجور در قانون ما نافذ می‌باشد یا نیاز به اجازه ولی یا قیم قانونی محجور است ؟

پس ما همان‌ طور که گذشت دیدیم که فرد معتاد به دلیل نداشتن رضای کافی یا معتدل ونداشتن اهلیت برای انجام معامله او نیز مانند افراد محجور نمی تواند معامله ای را انجام بدهد واگر انجام بدهد یک معامله غیر نافذ می‌باشد. در ادامه به ماهیت این معاملات می پردازیم.

۵-۳-۴-وضعیت حقوقی این معاملات

همه اشخاص اصولا دارای اهلیت تمتع هستند یعنی می‌توانند دارای حق باشند ولی ممکن است اهلیت استیفاء یعنی توانایی اجرای حق را نداشته باشند ، اشخاصی که اهلیت استیفاء ندارند محجور نامیده می‌شوند که بر همین اساس قانون‌گذار در خصوص معاملات محجورین در ماده ۲۱۳ قانون مدنی مقرر داشته معامله محجورین نافذ نیست اما راجع به اینکه محجورین شامل چه کسانی خواهد شد .

در ماده ۱۲۰۷ قانون مذکور آن ها را بر شمرد.

‌بر اساس مفاد ماده ۱۲۰۷ قانون مدنی محجورین شامل سه دسته صغار ، اشخاص غیر رشید و مجانین می‌باشند. در این ماده افراد غیر رشید یا همان سفیه را محجور دانسته و در ادامه معاملات آن ها را غیر نافذ تلقی ‌کرده‌است پس ما تمام معاملات معتادین را که برای آن ها حکم حجر ثابت وصادر شده است را غیر نافذ می‌دانیم واجازه ولی یا قیم قانونی آن ها را برای نفوذ این معاملات لازم می‌دانیم واگر ما در آینده نزدیک بتوانیم این نظریه را در مجلس به اثبات برسانیم و افراد معتاد را از لحاظ قانونی محجور قلمداد کنیم دیگر هیچ فردی نمی تواند از این طریق با افراد معتاد معامله ای انجام دهید و یا اگر انجام داده این معامله از لحاظ حقوقی غیر نافذ می‌باشد.

اعتیاد یک عارضه ویک بیماری مستمری می‌باشد که باعث می شود اجتماع حقوق افراد معتاد را خواسته یا ناخواسته از بین برده یا نقض نماییددر فصل بعدی ‌به این امر مهم می پردازیم.

۵-۴-نقض حقوق معتادین

پدیده اعتیاد ناخود آگاه یکسری حقوق از افراد معتاد را ، نقض می‌کند این حقوق یکسری حقوق ذاتی افراد می‌باشند که به آن ها از حقوق بشر هم یاد می شود حال جا دارد تا در مبحث آتی ‌به این حقوق وتبیین نقض آن ها بپردازیم.

۵-۴-۱- برخی از حقوق افراد معتاد

از جمله مصادیق حقوق بشر در کنوانسیون های مربوط به حقوق بشرحق انسان، به داشتن زندگی آزاد توأم با رعایت حیثیت و کرامت وی، آموزش، آزادی بیان،ازدواج،شغل، آزادی عقیده و برخورداری از دادرسی عادلانه است.

صرف نظر از نوع دیدگاه حاکم بر یک نظام حقوقی در خصوص نحوۀ برخورد با نفس اعتیاد به عنوان حالت عارض بر انسان، و به لحاظ بیمار یا مجرم تلقی شدن فردگرفتار، که نهایتاًً به عنوان معتاد خطاب می شود، می توان حقوق زیر را به عنوان حقوق فرد معتاد مطرح کرد. در گفتار های پیش رو دقیقاٌ تمام حقوق یک فرد معتاد که در شرف نقض یا در حال از بین رفتن می‌باشد را بررسی می نماییم.

۵-۴-۲-معتاد و حق آموزش

آگاه ساختن مردم از عواقب و عوارض سوء مصرف مواد مخدر از حقوق اجتماعی مردم جامعه و از حقوق بشری افرادی از این جامعه است که بعداً دچار اعتیاد می‌شوند. عبارت معروف«پیش گیری بهتر از درمان است» مبین این امر است که اگر آموزش های لازم در زمینه آثار سوء مصرف مواد مخدر که منجر به اعتیاد می شود در اختیار افرادجامعه قرار گیرد، درصد اعتیاد پایین می‌آید.

برنامه کنترل مواد مخدر سازمان ملل متحد نیز افزایش آگاهی و اطلاعات اقشار مختلف جامعه در باب خطرهای ناشی از مواد مخدر و ایجاد نگرش منفی در آنان نسبت به مصرف مواد مخدر، آموزش مهارت های سازگاری و امتناع در کودکان و نوجوانان ، افزایش مهارت های ترتبیتی والدین ، ارائه و ایجاد برنامه ها و فعالیت های سالم برای ارضای نیازهای اجتماعی و روانی نوجوانان و جوانان، شناسایی افراد در معرض خطر واقدامات مداخله ای و مشاوره ای لازم، کاهش عوامل استرس زای خانوادگی و محیطی در کودکان و نوجوانان و در نهایت شناسایی و درمان و بازپروری معتادان به مواد مخدر را از جمله برنامه های اموزشی اعلام ‌کرده‌است که دولت ها مکلف به انجام آن ها هستند.

می توان گفت: تعهد دولت ها به حمایت از حقوق اقتصادی- اجتماعی » شامل سه جنبه می شود:

الف) تعهد احترام به حقوق افراد از طریق عدم نقض آن با اعمال خود.

ب) تعهد به حمایت از حقوق افراد از طریق جلوگیری دیگران از نقض آن.

ج) تعهد به اجرای حقوق افراد از طریق اتخاذ تدابیر ضروری برای تامین حقوق مذبور.

به نظر می‌رسد برای اجرای این حقوق باید دولت ملزم به اتخاذ تدابیری برای تامین مراقبت های بهداشتی اولیه با همۀ لوازم آن، از جمله تدابیر پیش گیری به جای تدابیر درمانی باشد.

آموزش و آگاهی دادن به مردم در خصوص عوارض سوء مصرف مواد مخدر نیز مانند شمشیر دولبه می ماند: از یک طرف اطلاع و آگاهی حق افراد جامعه است؛ زیرا افرادی که با محرومیت از آموزش ، دچار اعتیاد شده انداگر آموزش لازم را می دیدند دچار اعتیاد نمی شدند. از طرف دیگر تالی فاسدی به دنبال دارد و آن این که آموزش خطرات استعمال مواد مخدر در دوره های آموزشی پایین تر ، ممکن است این خطر را به دنبال داشته باشد که برخی افراد که شاید اصلاً به دلیل عدم آگاهی از وجوه ماده ای به نام مخدر به فکر استعمال آن نباشند با آگاهی از وجود ماده مخدر و برایا راضای حس کنجکاوی خود درصدد استعمال برآیند.

ولی به نظر می‌رسد نباید به عذر بروز و ظهور این تالی فاسد افراد را از آموزش محروم کرد. بدیهی است که هر شیوۀ پیش گیری از یکی سری محدودیت هایی برخوردار است و یکی از توالی فاسد شیوه های پیش گیری همان آموزش غیرمستقیم به افرادی است که مخاطب برنامه های پیش گیری قرار می گیرند. با این کیفیت می توان یکی از حقوق فرد معتاد را برخورداری از آموزش ، درحین اعتیادو قبل از آن برشمرد.

۵-۴-۳- معتاد و حق کار

در حالی که کنوانسیون های حقوق بشر یکی از حقوق اساسی انسان را داشتن کار مناسب با آزادی حق انتخاب قلمداد می‌کنند، در برخی قوانین و مصوبات به موارد مخالفی بر می خوریم: برای مثال، بند ۱ ماده ۶ میثاق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی چنین مقرر می‌دارد:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:58:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم