کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



به هر حال با توجه به ظاهر کلام معصوم (ع) در روایات اخیرالذکر بینه را می‌توان در معنی لغوی خود در نظر گرفت بدون آن که خللی به معنی کلی روایت وارد شود و اثبات ادعای ظهور لفظ بینه در صحیحه هشام و دو روایت مذکور دیگر به عهده مدعی است چرا که بدون دلیل نمی‌توان از ظهور لفظ در معنای لغوی آن ممانعت نمود .

خبر دیگری که در آن لفظ « بینه » به کار رفته است موثقه مسعده بن صدقه می‌باشد در این خبر مراد از بینه همان معنای عرفی و لغوی یعنی دلیل ، حجت ، ما به البیان ، ما یوضح الامر و ما به یثبت الشی ء است و ‌در مورد فرق ما بین دو لفظ بینه و استبانه به کار گرفته شده در خبر مذکور (حتی یستبین لک … او تقوم به البینه ) می‌بایست متذکر شد استبانه بر وزن استفعال است . این باب دارای معانی متعددی است که در این جا منظور معنای طلب به همراه مشقت و تکلف می‌تواند باشد و در این خبر بیان کننده وضوح شخصی در مقابل وضوح نوعی است که توسط لفظ بینه در خبر نیز وضوح نوعی بیان شده است علاوه بر آن قرینه(لک ) که اختصاص را می‌رساند موید معنی وضوح شخصی است و خبر بدین صورت معنی می‌شود … تا زمانی که برای خود تو غیر آن ( حلیت و جوازی که در صدر خبر مطرح شده بود ) روشن شود یا بران اقامه دلیل گردد با این توضیح جایی برای اشکال از طریق دو لفظ استبانه و بینه نخواهد ماند و اشکال لغویت جعل بینه مرتفع می‌شود چرا که گفته شد استبانه بیان کننده وضوح شخصی است و بینه بیان کننده وضوح نوعی است بنابر آنچه که گفته شد ، بینه به معنای لغوی آن در آیات و روایات استعمال شده است و معنای شهادت عدلین اصطلاح ما بین علما است و شاید در دوران اخیر ائمه معصومین صلوات الله علیهم اجمعین نیز مصطلح بوده است . فلذا روایت مسعده دلالتی بر اعتبار بینه به معنی شهادت عدلین ندارد .

از مجموع آنچه که در این مبحث ذکر شد این نتیجه حاصل می‌شود که «بینه» عنوانی است عام که می‌تواند بر خبر ثقه ، خبر ثقه و ضمیمه و غیر آن حتی شهادت زن نیز صدق نماید و معنای آن دلیل ، حجت ، ما به البیان ، ما یوضح الامر و ما به یثبت الشی ء می‌باشد یعنی همان معنای لغوی فلذا برای اثبات احکام و موضوعات آنچه علی القاعده معتبر است ، خبر ثقه بوده که از مصادیق بینه است و از مبنای سابق (حجیت خبر ثقه در احکام و موضوعات ) در هیچ بابی نمی‌توان رفع ید نمود مگر این که شارع مقدس در هر بابی مانند قضا ، شهادات ، رویت هلال و … بر حسب اهتمامی که نسبت به آن باب داشته حدودی برای این عنوان عام مشخص نموده باشند ، این تعیین عدد منحصر به باب مرافعات نبوده تا با ذکر دسته ای از اخبار که در غیر باب مرافعات آمده است و خبر واحد را حجت ندانسته بتوان دلیلی بر رد مدعا اقامه نمود چرا که این دسته اخبار بر فرض تمامیت سند و دلالت تنها ‌در مورد باب خاص خود قابل استدلال می‌باشد و گویای اهتمام بیش تر شارع در باب مذکور است و قابل تسری به دیگر ابواب نمی‌باشد مگر آن که در خبر بیان به صورتی عام طرح شده باشد تا منحصر به باب مذکور نگردد که اثبات این مطلب به عهده مدعی آن است .

در این جا می‌بایست بر این مسئله بسیار مهم تأکید نمود که ضرب القرآن بعضه علی بعض و همچنین این عمل ‌در مورد روایات عملی ناپسند و مردود است و نمی‌توان امری که در موردی خاص به توسط آیه یا روایتی اثبات شده است بدون دلیل به سایر موارد تسری داد مگر آن که بیان انحصار به مورد نداشته و عام و در بر گیرنده باشد در همین جا ذکر این مطلب ضروری است که اگر کسی ادعای اعتبار تنقیح مناط قطعی طرح نماید گفته خواهد شد این روش نیز روشی صحیح نیست به دلیل این که : اولا قائلین به حجیت دلیل عقلی نظری قطعی نیز خود این طریق را طریقی خطرناک دانسته‌اند چرا که بسیار اتفاق می‌افتد شخص به واقع دست نیافته اما برای او قطع حاصل شده است در نتیجه چون قطع مذبور قطع طریقی است حجت است و واجب الاطاعه و حال آن که عمل او مطابق واقع نیست ، ثانیاً علاوه بر آن که علم به مناطات احکام نداریم ، امکان دستیابی نیز برای ما موجود نیست ، ثالثا ادله ای همچون «ان دین الله لا یصاب بالعقول » (به درستی که دستیابی به دین خدا توسط عقل انسان‌ها ممکن نیست مورد اصابه عقول واقع نخواهد شد ) و « حرام علیکمان تقولو به شی ء مالم تسمعوه منا » ( برای شما حرام است قائل به امری – حکمی – باشید مادامی که از ما نشنیده‌اید ) و « من دان الله به غیر سماع من صادق فهوه کذا و کذا » ( کسی که خداوند را به غیر از سماع از معصوم اطاعت نماید کذا و کذا است ) دال بر عدم اعتبار تنقیح مناط حتی قطعی آن است .

ب- شهادت در موضوع حق

قبلا گفته شد خبر ثقه قابلیت اثبات تمامی موضوعات اعم از احکام و حقوق را دارا است مگر آن که شارع مقدس ترکیب دیگری از شهادت را به حسب توجه و اهتمامی که به موضوع ‌داشته‌اند مد نظر قرار داده باشند .

۱٫حق الله

در این قسمت به ذکر مواردی از حقوق الله که برای اثبات موضوع آن در کتب فقهی ترکیب خاصی مشخص شده است پرداخته خواهد شد به ترتیبی که محقق (ره) در کتاب شرایع دسته بندی نموده‌اند با اندک تغییری در بعضی موارد در این بررسی به ذکر اقوال و مستنداتی که غالبا در این کتب آورده شده بسنده خواهد شد و حدالامکان از ارزیابی ادله پرهیز خواهد شد چرا که این مبحث خود نیازمند بررسی مستقل و جامعی است و علاوه بر آن که از حوصله این بحث خارج است شاید با عنوان نیز تطابق کامل نداشته باشد .

لازم به یادآوری است نظر به مبنایی که قبلا پایه ریزی شد ( قبول قول ثقه و حجیت بینه در اثبات موضوعات ) اگر دلیل اقامه شده بر اعتبار ترکیبی از شهادت تام و تمام نباشد به مبنای سابق باید مراجعه نمود .

اول : آنچه با ۴ شاهد مرد ثابت می‌شود

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-09-25] [ 11:56:00 ب.ظ ]




کنگره هیچ گونه محدودیتی برای خود در جهت حملۀ اقتصادی به چین، در نظر نگرفته بود،علاوه بر آن، کنگره با تدابیر خاصی با بهره گرفتن از راهکارها و شیوه های قانونی، چه از طریق اجرای قانون و چه از روش های پیچیده دیگر سعی می نمود تا چین را تحت فشار قرار دهد. برخی از این روش های قانونی عبارت بودند از:

۱ـ ارائه ی لایحه ای در جهت مصوب نمودن ضمانت اجراهایی جهت مقابله باتهدیدات چین،اگر ارزش گذاری مجددی در نرخ ارز رایج خود ننماید.( مشروط براین که یک ‌کشور که درعدم توازن و نا هم ترازی نرخ ارز درگیراست،میتواندمشمول یارانه های جبران کننده ی صادرات شود )[۹۹].

۲ـ یک لایحه در جهت ایجاد “دادستان تجاری؛”[۱۰۰].

۳ـ ارائه ی لایحه ای در جهت “بهبود مدیریت، هماهنگی و اثر بخشی اجرای مالکیت معنوی بین‌المللی.”[۱۰۱].

طرفداران این حرکت کنگره، و بخش‌های خصوصی آمریکا، و« Henry Paulson»وزیر خزانه داری، که اظهار داشت، کسانی که به اقتصاد باز معتقد هستند:” در حال شنا کردن در برابر جزر و مد قدرتمند حمایت از تولیدات” که انعکاس دهنده نظر ” بخش بزرگی از مردم آمریکا است، می‌باشند [۱۰۲]. به عبارت کوتاه تر حمایت از تولیدات داخلی از تمایلات امروزه مردم آمریکاست،[۱۰۳].

البته مشکل مهم، این بود که حمایت گران، فقط در آمریکا توسعه و گسترش پیدا نکرده بودند، بلکه این حرکت سیاسی اقتصادی، ریشۀ حمایت گرانه ای را به وجود آورده بود[۱۰۴].این نکته نیز قابل توجه است که حمایت گران و مُدافعان چنین قوانین انعطاف ناپذیری در آمریکا، بر سیاست‌های داخلی چین تأثیر گذار ‌بودند از جنبۀ دیگر، وقتی که سیاست داخلی چین مورد بررسی قرار می‌گیرد مشاهده می‌گردد افرادی که طرفدار حمایت از صنعت داخلی چین هستند، فقط توانسته‌اند ۶ گواهینامه صلاحیت و کیفیت از مجموع ۲۰۰۰ گواهی و استاندارد در زمینه صنعت ارتباطات، از کشورهای خارجی دریافت کنند[۱۰۵].

‌بنابرین‏ آمریکا و کشورهای اروپایی بر این نکته معترض بودند که چگونه صنعت ارتباطات این کشور با داشتن چنین صلاحیت‌ اندک و ناچیزی توانسته، به فعالیت گسترده بین‌المللی، اقدام نماید. ‌بنابرین‏ این طبیعی به نظر می رسید که آمریکا با چین رابطۀ پر تنشی داشته باشد.

مطالعاتی، که در مؤسسه تحقیقات اقتصادی و صنعتی و مرکز استراتژی بین‌المللی آمریکا انجام گرفت، بر این یافته ها تأکید نمود که اقتصاد آمریکا تقریباً ۷۰ میلیون دلار، غنی ترشده است و این به دلیل ارتباط تجاری این کشور با چین بوده است[۱۰۶]و در پایان سال ۲۰۰۷ این پروژه به ۱۷۰ میلیون گسترش پیدا نمود[۱۰۷].

ارتباط تجاری چین، با اتحادیه اروپا نیز، بسیار قابل توجه بود و نشان دهندۀ سرعت روز افزون رشد این کشور می بود که به صورت دو جانبه و با توافقات حاصله،در سال‌های ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۷ ۲۹% پیشرفت داشته و این برای کشورهای اروپایی نیز دارای اهمیت فراوانی بود که در چین به سرمایه گذاری بیشتر بپردازند؛ اما در سال‌های اخیر، اروپا سیاست انتظار را در پیش گرفته و منتظر رویکرد جدیدی است[۱۰۸]. در نهایت، شکایت آمریکا مبنی بر اجرای حقوق مالکیت فکری، علیه چین، باعث گردید که تنش بین دو کشور بیشتر شده و روابط بین دو کشور دچار چالش گردد. رئیس جمهور آمریکا، در هر لحظه و شرایطی به کنگره فشار وارد می ‌نمود تا موقعیت اقتصادی آمریکا را در سطح جهان بهبود بخشیده واز راهکارهای سیاسی در این زمینه استفاده نماید،این در حالی بود که اگرچه بسیاری از مقامات آمریکایی، چین را به عدم اجرای قوانین حقوق مالکیت فکری متهم می‌کردند، ولیکن عده ای دیگر بر اصلاحات انجام شده توسط چین، بر قوانین تجاری کشورش، توجه می نمودند،بر آیند این مشاجرات، باعث گردیده بود که روابط بین این دو کشور تیره و تار گردد،بنظر می رسید بهترین راه حل این بود که منازعه از طریق راه حل های دیپلماتیک حل شود، نه اینکه به مشاجرات مطرح شده در سازمان تجارت جهانی کشیده شود. کشورهایی که با این ایده موافق بودند، می خواستند تا بازیگر قدرت ‌اقتصادی‌ای جهان عوض شده و چین مدتی، این قدرت را به دست گرفته باشد[۱۰۹].

در حالی که شکایت آمریکا علیه چین، به یک موضع قانونی و اجتماعی، تبدیل شده بود، ولی برای آمریکا بسیار مشکل بود که جزئیات این موضوع را در سطح بین‌المللی به اثبات رساند. برای این امر، آمریکا ملزم بود قوانین داخلی کشور چین را بررسی و اثبات نماید که تخلفات نقض حقوق مالکیت فکری در مقیاس تجاری ، در چین بالا است و در مقابل، محدودیت هاو اجراهای قانونی در این زمینه ضعیف می‌باشند به عبارت دیگر، آمریکا معتقد بود که قوانین تجاری چین، در این زمینه ناکافی بوده و جرایم تعلق گرفته به اینگونه تخلفات، مخصوصا در زمینه سرقت آثار ادبی و هنری، نا چیز می‌باشد و نمی تواند مانع انجام تخلفات مذکور گردد. آمریکا باید چنین ادعایی را ثابت می نمود و ثابت کردن چنین مطلبی بسیار مشکل بود و واقعا واضح وآشکار نبود که آیا آمریکا قادر به انجام چنین کاری می بود یا خیر، و آیا در این زمینه خواهد توانست به نتایج رضایت بخش و سود مندی دست یابد یا خیر. از طرفی در زمینه تریپس، نیز ابهاماتی وجود داشت و آمریکا نمی توانست پیش‌بینی نماید که (هیئت) تعیین شده برای بررسی قوانین تجاری در سازمان تجارت جهانی، چگونه این قوانین را تفسیر و بررسی خواهند نمود. هیات مورد نظر در سازمان تجارت جهانی، در زمینه ادعای آمریکا و شکایت او علیه چین، با احتیاط رفتار می نمود تا قبل از مطمئن شدن، تصمیم عجولانه ای اخذ نگردد.

با اینکه طرح شکایت آمریکا علیه چین، جنبه قانونی داشته و موجه می نمود، اما با نگاهی عمیق تر، می توان فهمید که این شکایت، باعث می گردید ارتباط تجاری اقتصادی این کشور با چین تیره و تار گشته و پیوندهای آن ها شکسته و متزلزل گردد. این شکایت، در حالی صورت گرفته بود که چین تعهداتی را در زمینه حمایت از حقوق مالکیت فکری پذیرفته و در این رابطه اصلاحاتی نسبی در قوانین داخلی خود انجام داده بود، چنین وضعیتی آمریکا را در اجرای این شکایت در تنگنا قرار داده بود.

سرانجام تعهدات،کمبود قدرت تجاری آمریکا، سیاست‌های حمایت گرانه کنگره از رئیس جمهور، و خسارت‌های وارد شده بر آمریکا، همگی باعث گردیدند آمریکا بدون در نظر گرفتن هیچ طرح جایگزینی، شکایت خود را به سازمان تجارت جهانی ارجاع دهد. آمریکا تصور می نمود با ارجاع شکایت خود به سازمان تجارت جهانی، می‌تواند موقعیت اقتصادی خود را در سطح جهان بهبود بخشیده و ‌به این شیوه امتیازات ویژه ای را از سازمان تجارت جهانی به دست آورد[۱۱۰].

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:56:00 ب.ظ ]




افلاطون شادکامی را محصول جانبی منصف بودن و اخلاقی عمل کردن می‌دانست (پلاتو[۱]، ۲۰۰۱). ارسطو اعتقاد داشت که همه ی تلاش انسان، معطوف به تامین شادکامی برای داشتن زندگی خوب است. اصول اخلاقی او را می توان به عنوان اولین کتاب خودیاری شادکامی تلقی کرد، ‌به این معنا که هدف آن عبارت بود از راهنمایی در جهت استحکام یک زندگی پربار و شاد (هیوجز، ۲۰۰۱). در تلخیص و جمع بندی دیدگاه های فلسفی و نظری راجع به شادکامی، نظریه ی ریچارد کوآن (۱۹۹۷) قابل تأمل است. کوآن پس از مرور و بازنگری قسمت اعظم آنچه فیلسوفان و روان شناسان نظریه گرا راجع به شادکامی، ارضاء، تحقق خود و بهداشت روانی گفته اند اظهار می‌دارد که شادکامی را می توان به پنج حالت کسب کرد:

کارایی یا شایستگی در مهارت های اساسی زندگی طوری که شخص بتواند روی کار و علل بیرون از خود تمرکز کند. این مهارت ها عبارتند از مهارت های اساسی ارتباطی و فکری.

خلاقیت که در آن افراد به گونه ای خلاق نسبت به تجربه ی زندگی، آزاد و انعطاف پذیر بوده و نقش اصیل و مبتکرانه ای را در چگونگی زندگی و کار خود ایفا می‌کنند.

هماهنگی درونی شامل پذیرش و درک شخصی.

پیوند داشتن با دیگران یعنی برخوردار بودن از همدلی، حساسیت و همدردی نسبت به افرادی که در زندگی نگران آن ها هستیم و نیز نسبت به کل بشریت. این ویژگی باعث ایجاد روابط ارضاء کننده و بارور می شود و توجه آدمی را فراتر از خویشتن می‌برد و به طور کلی او را معطوف و متوجه نوع بشر می گرداند.

تعالی که در آن خود، مجزا یا بیگانه شده از جهان، طبیعت و عالم در نظر گرفته نمی شود و مفهوم عرفانی از وحدت را با کل بزرگ تری که می توان آن را خدا، طبیعت، زیبایی نهایی یا عشق نامید تجربه کرد (فریش[۲]، ۲۰۰۶).

قرن هاست که مردم در جستجوی زندگی خوب بوده اند. در این جستجو، سؤال اصلی این بوده که کیفیت یک زندگی سالم چیست؟ مدل های مفهومی «کیفیت زندگی»، پد یده ای نسبتاً جدید، اکثراً همراه با تفکر جدید ‌در مورد اهداف توسعه بوده اند و حوزه های سلامتی، کار، اقتصادی، اجتماعی، روحی روانی و خانوادگی را شامل می‌شوند (ولکر و رز[۳]، ۱۹۹۹). به طور کلی، می توان گفت کیفیت زندگی فقط از نظر فرد مشخص می شود. اگرچه کیفیت زندگی را می توان به طور کلی با عبارت شادی یا رضایت تعریف کرد، اما این دریافت کلی به وسیله جنبه‌های مختلف زندگی فرد تحت تأثیر قرار می‌گیرد. رضایت از زندگی، به وسیله درک هر فرد از شرایط کنونی اش، در مقایسه با انتظارات، آرزوها و شرایط دلخواه و ایده آل او تعیین می‌گردد (بونومی[۴]، ۲۰۰۰).

تاکنون پژوهش های زیادی پیرامون شادکامی و عوامل مؤثر بر آن انجام گرفته است (وین هوون[۵]، ۱۹۹۷) و روان شناسان، توجه ی خود را بر منابع بالقوه ی احساسهای مثبت، نظیر احساس شادکامی معطوف کرده‌اند (سلیگمن [۶]و همکاران، ۲۰۰۰; کوهن و پرسمن[۷]، ۲۰۰۵). وین هورن (۱۹۹۷) معتقد است که شادکامی، مقدار ارزش مثبتی است که یک فرد برای خود قایل می شود. برخی از پژوهشگران از جمله شوارتز و استراک (۱۹۹۱) معتقدند که افراد شادکام در پردازش اطلاعات، سوگیری دارند. این سوگیری در جهت خوش بینی و خوشحالی است؛ یعنی اطلاعات را به گونه ای پردازش و تفسیر می‌کنند که به خوشحالی آن ها می‌ انجامد. از آنجایی که هیجان ها مثبت و منفی، فرد را برای درجه ای از تعامل های برد – باخت یا برد- برد آماده می‌سازد (سلیگمن، ۲۰۰۲) افراد شاد، با ارزنده سازی مهارت های خود، بیشتر با رویدادهای مثبت، همراه می‌شوند و درتصمیم گیری های مربوط به آینده ی زندگی خود، بهتر عمل می‌کنند چون از راهبردهایی نظیر جستجوی اطلاعات مرتبط با خطر- امنیت سود می جویند (آسپین وال [۸] و همکاران، ۲۰۰۱ از کار[۹]، ۲۰۰۴). بررسی های طولی، نشان می‌دهد که شادکامی، بر افزایش طول عمر مؤثر است (استیر[۱۰] و همکاران، ۲۰۰۰). شادکامی، تحت تاثیر عوامل مختلف روانی (لارسن و دینر[۱۱]،۱۹۸۷: دینو و کوپر[۱۲] ۱۹۹۸) جسمانی (ماروکالیس و زرواس[۱۳]، ۱۹۹۳) تمرینات ورزشی (بلومنتال[۱۴] ، ۱۹۹۰، لیونهارت[۱۵] ۲۰۰۲، مک کنویل [۱۶]، ۲۰۰۳) عوامل اجتماعی (مایرز[۱۷]،۱۹۹۹) عوامل اقتصادی (مورفی و آتاناسود[۱۸] ،۱۹۹۹) و عوامل مذهبی ( پولنر[۱۹]، ۱۹۸۹، الیسون، ۱۹۹۱) قرار می‌گیرد.

تفاوت های فردی در احساس شادکامی، تا حد زیادی با تفاوت های شخصیتی مرتبط است. تفاوت هایی که می‌توانند ناشی از عوامل ژنتیکی باشد (باس[۲۰]، ۲۰۰۰) به عبارت دیگر، شادکامی یک متغیر شخصیتی است که می توان برای آن پایه ی زیست شناختی در نظر گرفت (علی پور ونور بالا،۱۹۹۹). پژوهش ها، نشان می‌دهد که شادکامی با سطح بالای برون گرایی و سطح پایین روان رنجوری مرتبط است (کوستا و مک کری[۲۱]، ۱۹۸۰، بربنر و مارتین[۲۲]، ۱۹۵۰، فورنهام وچنگ[۲۳]، ۱۹۹۷، هایز و جوزف[۲۴]، ۲۰۰۰، هیلز وآرگیل[۲۵]، ۲۰۰۱).

۱-۲ شرح و بیان مسئله

یکی از عوامل مهم و اثرگذار در ارتقای سطح کیفیت زندگی، «ورزش کردن» شناخته شده است. در واقع، کم تحرکی، یکی ازعوامل اصلی مرگ های ناشی از بیماری های عروقی کرونر به شمار می‌آید. بر اساس نتایج تحقیقات، ورزش کردن کالری و چربی ها را می سوزاند، ظرفیت تنفسی را افزایش می‌دهد، باعث سهولت هضم ودفع می شود و در درمان افسردگی و اضطراب نیز نقش مهمی دارد (آوینیل[۲۶]، ۲۰۰۴).

درخصوص اثرات مثبت ورزش و فعالیت های حرکتی، پژوهش های گوناگونی صورت گرفته است. پژوهش ها نشان داده است که ورزش باعث افزایش سلامت روانی، تقویت احساس ارزشمندی،کاهش اضطراب و افسردگی (گیاکوبی و هاوزنبلاس و فرای[۲۷] ، ۲۰۰۵) و افزایش قدرت ذهنی (لوی و لوی[۲۸]، ۲۰۰۵) می شود. با این حال، برخی از افراد به رغم دانستن ویژگی های مثبت ورزش و توصیه های مکرر پزشکان و تبلیغات وسیع صدا و سیما، تمایل چندانی به ورزش نشان نمی دهند. بر این اساس، به نظر می‌رسد، صرف ترغیب نمی تواند افراد را به سوی ورزش سوق دهد و عوامل دیگری غیر از ترغیب در این امر دخیل اند.

امروزه، شخصیت مهمترین متغیری است که برای تمایل به شرکت در فعالیت های ورزشی ‌و تشریح عمل موفقیت ها و شکست ها در مسابقات ورزشی به آن توجه می شود (انشل[۲۹]، ۱۳۸۰). آلپورت[۳۰] (۱۹۳۷) شخصیت را «ساختار پویایی در سیستم روان شناختی فرد» تعریف کرد که مشخص کننده رفتار و تفکرات خاص او است. فیست و فیست[۳۱] (۱۳۸۶) شخصیت را « الگوی نسبتاً پایدار صفات، گرایش ها یا ویژگی هایی که تا اندازه ای به رفتار افراد دوام می بخشد» می دانند. اینگلدو، مارکلند و شپرد[۳۲] (۲۰۰۴) معتقدند، به منظور بررسی ویژگی های شخصیتی ورزشکاران و غیرورزشکاران باید از رویکرد صفات استفاده کرد. فرض اساسی این الگو این است که صفات به عنوان ویژگی های نسبتاً پایدار افراد، می‌تواند رفتارهای آن ها را در موقعیت های گوناگون پیش‌بینی کند. با این حال، با وجود پیشرفت های چشمگیر در زمینه روانشناسی ورزش هنوز پرسش های متعددی در این باره وجود دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:56:00 ب.ظ ]




۲- دیدگاه قانونی

در حقوق ایران، شیر دادن مادر، به کودک از تکالیف حضانت نیست و با این‌که مادر از بدو ولادت طفل، تکلیف حضانت و تربیت وی را به‌عهده دارد، مکلف نیست به نوزاد خود شیر بدهد[۸۰]. مطابق ماده ۱۱۷۶ قانون مدنی :« مادر مجبور نیست که به طفل خود شیر بدهد، مگر درصورتی که تغذیه طفل به غیر شیر مادر ممکن نباشد ». اگر مادر بخواهد از حق شیر دادن به طفل استفاده کند، پدر یا مقام عمومی نمی‌تواند مانع او شود، مگر به استناد دفع ضرر از طفل ( ماده ۱۱۷۳ قانون مدنی ) و این منع نیز باید به حکم دادگاه باشد. اختیار مادر نسبت به شیر ندادن فرزند خود مشروط ‌به این است که تغذیه او به وسایل دیگر ممکن باشد. هرگاه از نظر پزشکی شیر مادر تنها وسیله تغذیه طفل باشد یا به دلیل عسرت پدر و مادر یا حوادث قهری امکان تهیه شیرخشک یا غذای مناسب دیگر ممکن نباشد، شیر دادن از تکالیف مادر است و می‌توان اجبار او را از دادگاه خواست و ‌در صورتیکه ضرری به طفل رسد مسئول است[۸۱].

۳ – دیدگاه قانون حمایت از خانواده

قانون‌گذار نه در قانون حمایت از خانواده مصوب سال ۱۳۵۳ و نه در قانون مصوب سال ۱۳۹۱، در این خصوص حکمی مقرّر ننموده است؛ ‌بنابرین‏ با رجوع به قانون مدنی، اصل عدم اجبار مادر به شیر دادن است مگر این‌که حیات طفل به آن وابسته باشد و راه دیگری برای تغذیه کودک وجود نداشته باشد. همچنین با توجه به ‌این‌که قانون حمایت از خانواده مصوب سال ۱۳۵۳ و همچنین مصوب سال ۱۳۹۱ به مصلحت طفل توجه نموده‌اند می‌توان گفت ‌در هر مورد که سلامت طفل به‌خطر افتد، دادگاه تصمیمی را که مناسب‌تر به حال کودک باشد اتخاذ می‌کند اعم از این‌که مادر را مجبور به شیر دادن به طفل نماید و یا از طریق دیگر سعی کند تا سلامت طفل را تأمین نماید.

گفتار دوم : شرایط حضانت از منظر صاحب حق

برای این‌که بتوان حضانت را به شخصی محول نمود این شخص باید واجد شروطی باشد. فقها و حقوق‌دانان در بحثی تحت عنوان « شرایط حضانت » به بیان این شروط پرداخته‌اند. در این گفتار پس از مطالعه دیدگاه فقها و حقوق‌دانان، به بیان دیدگاه مندرج در قانون حمایت از خانواده نیز در این خصوص می‌پردازیم.

الف – دیدگاه فقها

فقها حضانت را مشروط به شروطی دانسته‌اند که از این شروط، وجوب حفاظت اطفال از آن چه ‌که به آن‌ ها آسیب می‌رساند، برداشت می‌شود[۸۲]. بنابر نظر فقها برخی از این شروط، بین زن و مرد مشترک است و شروطی را نیز مختص به زن می‌دانند که در ذیل تحت عناوین « شرایط مشترک پدر و مادر » و « شرایط ویژه مادر » بررسی می‌گردد.

۱ – شرایط مشترک بین پدر و مادر

۱-۱ مسلمان بودن

کودکی‌ که پدرش مسلمان است به پیروی از دین پدر خود مسلمان محسوب می‌شود[۸۳] و اگر مادر کودک، مسلمان و پدرش کافر باشد کودک تابع اشرف آن‌دو[۸۴] خواهد بود و چون اسلام دین برتر است[۸۵] و روایتی نیز از امام (ع) مؤید این حرف است : « الاسلام یعلو ولا یعلی علیه »[۸۶]( اسلام بر همه چیز برتری می‌یابد ولی چیزی بر اسلام برتری نمی یابد) حضانت او با مادر مسلمان است زیرا حضانت، نوعی ولایت است و به‌دلیل آیه ۱۴۱ سوره نساء[۸۷]، هرگز برای کافر ولایت و سلطه‌ای بر مسلمان تثبیت نمی‌شود[۸۸]. همچنین پدر یا مادر غیرمسلمان می‌تواند با تأثیر گذاشتن بر کودک، زمینه انحراف او را از اسلام فراهم کرده، زمینه پیدایش افکار خود را در فرزندش ایجاد کند[۸۹]و باعث گمراهی او شود[۹۰].

۲-۱ بالغ بودن

مسئول حضانت باید بالغ باشد و صغیر، حق حضانت ندارد[۹۱]زیرا فاقد اهلیت است. بلوغ به معنای رسیدن است و در اصطلاح به پایان دوران صغر[۹۲] و رسیدن کودک به سن تکلیف گفته می‌شود که بنا بر مشهور فقها در پسر پانزده و در دختر نٌه سال تمام قمری است[۹۳].

۳-۱ عاقل بودن

از نظر فقها شخصی‌که عهده‌دار حضانت می‌شود باید عاقل باشد[۹۴]. مجنون حق حضانت ندارد[۹۵] زیرا مجنون خودش محتاج به کسی است‌ که حضانت او را برعهده بگیرد؛ ‌بنابرین‏ نمی‌تواند عهده‌دار نگهداری و تربیت شخص دیگری گردد[۹۶].

جنون همان فساد عقل است[۹۷]و فراموشی‌های سریع الزوال، بیهوشی‌های ناشی از هیجانات ناگهانی یا غلبه مرض، جنون محسوب نمی‌شود[۹۸]. برخی از فقها معتقدند که فرقی بین مجنون اطباقی (دائمی) و ادواری وجود ندارد و به‌صرف جنون باید شخص از حضانت محروم شود مگر این‌که در جنون ادواری جنون به صورت نادر و کم اتفاق افتد یا زمان آن کوتاه باشد که در این‌صورت حضانت باطل نمی‌شود چون این نوع جنون مثل مرض و بیماری است که، بر شخص، عارض می‌شود و سپس از بین می‌رود[۹۹]. اما برخی دیگر از فقها معتقدند که جنون ادواری هر چند که زیاد اتفاق افتد، مانع از حضانت کودک در حال افاقه نمی‌شود[۱۰۰].

در این‌جا پرسشی که مطرح می‌شود این است که آیا سفیه نسبت به فرزند خود حق حضانت دارد و یا او نیز مانند مجنون از این حق محروم است ؟

فقها معتقدند که فساد عقل بر دو گونه است : جنون و سفه. ۳ تعبیر از سفه شده : فساد عقل غیر از جنون، کاستی عقل و همچنین اسراف[۱۰۱]. سفیه شخصی است ‌که اموال را در غیر موارد عقلایی صرف می‌کند[۱۰۲]و به‌همین جهت از تصرفات مالی ممنوع شده ‌است[۱۰۳] اما در تمام امور غیرمالی خود، آزاد است و بر خلاف مجنون، حق حضانت از او گرفته نشده ‌است.

۴-۱ عدم ابتلا به بیماری‌های مسری و خطرناک

در ملحق شدن بیماری مزمن به‌ جنون که امیدی به بهبودی آن وجود ندارد مانند بیماری سل و فلج از این حیث که مادر از نگاهداری و اداره امور طفل باز می‌ماند دو صورت مطرح است[۱۰۴] :

– این دو بیماری مانع مباشرت در حضانت می‌شوند و در صورتی‌که انجام دادن آن از طریق نیابت دادن به دیگری امکان پذیر باشد[۱۰۵] اصل، عدم سقوط ولایت است و شاید این نظر ارجح باشد[۱۰۶].

– اگر بیماری مسری باشد مانند جذام و برص و بیم آن رود که بیماری به کودک سرایت کند پس اظهر، سقوط حضانت مادر است و در این صورت، ممکن است پدر به حضانت کودک اولویت داشته باشد[۱۰۷].

۵-۱ آزاد بودن

از نظر فقها حضانت، ولایت است و شخصی که مملوک دیگری است اهلیت حضانت کردن را ندارد[۱۰۸] زیرا منافع او در ملکیت صاحب او است[۱۰۹] و او مشغول به‌خدمت کردن به صاحبش است و از انجام وظایف مربوط به حضانت باز می‌ماند[۱۱۰]. اگر پدر طفل، برده یا کافر باشد مادر که آزاد است به حضانت طفل، سزاوارتر است[۱۱۱] هرچند که ازدواج کرده ‌باشد[۱۱۲] و پدر تا زمانی‌که برده است از حضانت منع می‌شود و فقط بعد از آزادی، به جز در مدت شیرخوارگی حق حضانت دارد[۱۱۳]. البته این شرط امروزه با منع برده‌داری منتفی است.

۶-۱ امین بودن

در فقه امامیه اصطلاحات دیگری مثل « عدالت داشتن » و « عدم فسق »[۱۱۴] نیز به کار رفته‌ است که منظور از این اصطلاحات سلامت اخلاق و امین بودن است[۱۱۵]. عدالت، کیفیتی نفسانی است که شخص را وادار به‌داشتن تقوی می‌کند[۱۱۶]. ‌در مورد این‌ شرط در فقه امامیه دو دیدگاه وجود دارد :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:55:00 ب.ظ ]




ایجاد تغییرات رفتاری در مدیریت سطح عالی (ارشد): حوزه سوم تغییرات، تغییرات ضروری است که بایستی در رفتار مدیریت ارشد صورت پذیرد. به نظر می‌رسد مدیریت بویژه مدیریت سطح عالی تقریباً از پیش نیازهیا کلی موفقیت برنامه های کیفیت زندگی کاری باشد. موفقیت در هر گونه برنامه کیفیت زندگی کاری مستلزم درک عمیق این فرایند توسط مدیریت سطح عالی سازمان می‌باشد. مدیران عالی سازمان بایستی به اجرای فعالیت های کیفیت زندگی کاری متعهد شده و از سرمایه گذاری های لازم برای بهبود کیفیت زندگی کاری و مسائل و مشکلات بالقوه ای که ممکن است بر سر راه اجرای چنین برنامه هایی وجود داشته باشد آگاهی یابند. برای اینکه کیفیت زندگی کاری برای کلیه اعضای سازمان معتبر باشد، گروه مدیریت ارشد بایستی تا حدی در اجرای آن مشارکتی ملموس و مشهود داشته باشد.

یکی دیگر از نویسندگان تلاش های موفق کیفیت زندگی کاری را شامل موارد زیر می‌داند:

نقش مدیران بایستی مجدداً تعریف شود و بایستی نقش رهبری و مربی گری را بپذیرند و نه نقش کارفرما و دیکتاتور.

ارتباط صریح، باز و مبتنی بر اعتماد ضروری می‌باشد.

اطلاعاتی که نوعاً فقط در اختیار مدیران است بایستی در سراسر سازمان توزیع شده و پیشنهاد هایی که توسط غیر مدیران ارائه می شود جدی گرفته شود (حتی المقدور زمینه اجرایی پیشنهاد ها در سازمان فراهم شود).

در برنامه های کیفیت زندگی کاری بایستی به طور مداوم تحول ایجاد شود و امور به سمت مشارکت واقعی مدیریت و کارکنان حرکت کند. کیفیت زندگی کاری نبایستی تحت سیطره یک جانبه مدیریت درآید (علامه، ۱۳۷۸).

سرمایه روانشناختی

مقدمه

محیط کسب و کار امروز دستخوش تحولات بسیاری شده که پاسخ گویی به آن مستلزم اتخاذ رویکردی جدید جهت مواجه با چالش های فعلی و آینده می‌باشد.به نوعی می توان گفت “دیگر این افراد نیستند که به دنبال سازمان های خوب می‌گردند، بلکه این سازمان های خوب هستند که به دنبال افرادی می‌گردند که بتوانند باعث ایجاد مزیت رقابتی پایدار گردند”. ‌بنابرین‏ سازمان‌ها باید همواره در تلاش برای شناسایی، توسعه و نگهداری سرمایه های انسانی باشند. پارادایم های سنتی مدیریت بیشتر روی زمینه‌های آسیب، نقاط ضعف و بی کفایتیها تأکید داشته است به نحوی که مقالات در خصوص منفی گرایی (همچون استرس، تعارض، افسردگی، پرخاشگری و …) به نحو قابل ملاحظه ای بر مثبت گرایی فزونی داشته است. با این حال رویکرد روانشناسی مثبت گرا پارادایم جدیدی را در عرصه مدیریت و رهبری مطرح ‌کرده‌است که بیشتر روی نقاط قوت و مثبت کار و کارکنان تأکید می شود. در واقع، در این رویکرد جدید ضمن اذعان و تصدیق دستاوردهای رویکردهای سنتی روی این مسئله تأکید می شود که نبود بیماری به معنای سلامتی نیست و به انتقاد از اینکه چرا به شکوفایی استعدادها و ظرفیت های افراد سالم پرداخته نمیشود می پردازد. در این رویکرد تأکید ویژه ای روی عملکرد فوق العاده و شناسایی، توسعه و بهره مندی از استعدادها و ظرفیت های مثبت فردی و سازمان می شود. در واقع، سرمایه روانشناختی که در ادامه مورد بحث قرار خواهد گرفت ریشه در چنین تصورات و تفکراتی دارد.

مفهوم سرمایه روان شناختی

سرمایه روان‌شناختی یک حالت توسعه‌ای مثبت روان‌شناختی با مشخصه‌ های متعهد شدن و انجام تلاش لازم برای موفقیت در کارها وظایف چالش بر انگیز (اعتماد به نفس/خودکار آمدی)؛ داشتن استناد مثبت درباره موفقیت‌های حال و آینده (خوش بینی)؛ پایداری در راه هدف و در صورت لزوم تغییر مسیر رسیدن به هدف برای دستیابی به موفقیت (امیدواری) و پایداری هنگام مواجه با سختی‌ها و مشکلات برای دست یابی به موفقیت (انعطاف پذیری) است (لوتانز و همکاران ،۲۰۰۷). هرچند که ممکن است از نظر لغوی این مؤلفه‌ها بسیار شبیه به هم و قابل جایگزین به نظر بیایند اما ادبیات سرمایه روان‌شناختی و رفتار سازمانی مثبت‌گرا بین مفاهیم تمایز قائل شده و تحلیل‌های تجربی نیز از وجود اختلاف معنا‌دار بین این مفاهیم حکایت دارند (برینت[۴۲]، کونگراس[۴۳]، ۲۰۰۲؛ لوتانز و یوسف، ۲۰۰۷). جدول زیر به بیان تفاوت­های بین این سازه­ های مثبت روانشناختی اشاره دارد:

جدول (۲-۲) تفاوت­ها و شباهت­های مؤلفه‌های سرمایه روان شناختی منبع: (پیج[۴۴] و داناهیو[۴۵]، ۲۰۰۵٫ص ۶)

مؤلفه سرمایه روان‌شناختی

جهت زمان

خواص

خودکارآمدی اعتماد به نفس

تمرکز از زمان حال به آینده

امکان استقبال از چالش‌ها و اشتیاق برای افزایش تلاش جهت تعقیب اهداف را افزایش می‌هد (شاید به جهت انتظار بازگذشت این سرمایه‌گذاری)

امیدواری

تمرکز بر آینده

امکان هدف‌گذاری (ایجاد انگیزش) و برنامه ریزی با بهره گرفتن از راهکار‌ها جهت تحقق اهداف را فراهم می‌سازد.

خوش‌بینی

تمرکز بر آینده

سپر محافظ مقابل تاثیر وقایع نا مطلوب و نا خواسته (مقاومت مثبت)، چشم امید داشتن به آینده، و تقویت یا سرمایه‌گذاری بر روی تاثیر وقایع مثبت.

انعطاف پذیری

تمرکز از زمان گذشته به زمان حال

امکان بازیابی خود در مقابل وقایع نا مطلوب و نا خواسته یا استرس زا حال یا گذشته و حفظ وضعیت ثبات موجود و حتی پیشرفت و ترقی را فراهم می‌سازد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:55:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم