کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



پیگیری سابقهی سیاستگذاری فرهنگی در جهان، ما را به عصر پیدایش دولت-ملتها میکشاند. این جایی است که تعریف هویت ملی و ملتسازی از جانب دولتها مورد توجه قرار میگیرد. بنابراین سیاستهای فرهنگی در اولین کاربرد خود در راستای این هدف مورد توجه قرار گرفتهاند. پیشتر از آن البته سیاستهای عمومی در امور فرهنگی همیشه وجود داشته است. برای مثال پادشاهان و درباریان توجه ویژهای به هنرهای نمایشی و موسیقی داشتهاند. اما معنای سیاست فرهنگی متفاوت است از سیاستهای عمومی در امور فرهنگی. سیاست فرهنگی به اقداماتی بر اساس خطمشیهای مشخص در جهت اهداف و بر پایهی مبانی و ارزشهای معین اطلاق میشود. بنابراین در این معنا، پرداختن به هنرها و آثار و کالاهای فرهنگی صرفا در جهت خوشایند اشراف و ایجاد سرگرمی نیست بلکه مبتنی بر اهداف مشخص (مثلا ایجاد هویت یا همبستگی) است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

از جنبهی نهادی و سازمانی، اولین جلوهی تدوین و اجرای سیاستهای فرهنگی به معنای یک پروژه با اهداف مشخص و نه حاصل ذوق و سلیقهی فردی، به سال ۱۹۵۹ میلادی و تشکیل اولین وزارتخانه فرهنگ توسط آندره مالرو[۷] در فرانسه باز میگردد. در واقع این زمانی بود که این ضرورت احساس شده بود که در امور فرهنگی چارهای جز مداخلهی دولت وجود ندارد.
در بیانیه مالرو ماموریت وزارت فرهنگ در حوزه های زیر تعریف شده است: نگهداری از میراث فرهنگی، کمک به آفرینشهای هنری و عرضه آنها، آموزشهای هنری و گسترش فعالیتهای فرهنگی شهروندان، فعالیتهای فرهنگی در عرصه بینالملل و به ویژه نشر و گسترش فرهنگ به تمام شهروندان از اقشار اجتماعی. بر اساس بیانیه یاد شده علاوه بر امور فرهنگی پارهای از امور که از جنس فرهنگ نیستند نیز در حوزه ماموریتهای وزارت فرهنگ قرار گرفتند. تاسیس خانه های فرهنگ از نخستین اقدامات مالرو بود. او معتقد بود باید فاصله بین آثار فاخر هنری و مردم عادی از بین رفته، این آثار در دسترس عموم قرار گیرد. این خانه های فرهنگ به تعبیر برخی کلیساهای دوران مدرن بود (ایوبی؛ ۱۹ و ۶۳).
در مورد عللی که منجر به توجه به سیاستگذاری فرهنگی شد، ایوبی مینویسد:
«با ظهور عصر دولت-ملتها، دولتهای نو با گفتمان امنیت و وصف ملی پا به عرصه وجود گذاشتند و نخستین سیاستهای آنها معطوف به ایجاد امنیت بود. سیاستگذاری در این عرصه از کهنترین و شناختهشدهترین وظایف دولتهاست. فرهنگ در زمرهی آخرین عرصه هایی بود که به تدریج در دستور کار دولتها قرار گرفت. فرهنگ و هنر در بسیاری از کشورها به گونهای بود که ضرورتی برای ورود دولتها به این عرصه احساس نمیشد. بر خلاف امور پیشین که نسبتی با منافع ملی دارند، رابطه فرهنگ و هنر با منافع ملی چندان آشکار نبود. تهاجم فرهنگی امریکا به اروپا به تدریج این اندیشه را ایجاد کرد که فرهنگ و هنر باید در دستور کار دولتها قرار گیرد. به بیانی دیگر ملتها هویت و انسجام ملی خود را در معرض تهدید میدیدند. و دوران سیاستگذاری فرهنگی آرام آرام آغاز شد. بنابراین یکی از عواملی که موجب شد فرهنگی حدود نیم قرن پیش در حوزه اختیارات دولت قرار گیرد، برداشت حقوقی و سیاسی از امور فرهنگی است. بنا بر جایگاه و موقعیت دولت، تنها اموری در حوزه اختیارات آن قرار میگیرد که نسبتی با منافع ملی و عمومی داشته باشد» (همان؛ ۹ و ۱۷).
علاوه بر رویکرد ایجاد هویت و ملتسازی که در بالا به آن اشاره شد و هم اکنون نیز در جریان است، دورهی جدیدی از سیاستگذاری فرهنگی در دههی ۸۰ میلادی توسط یونسکو ترویج شد. در این دوره چناچه جلوتر خواهیم دید، توسعه فرهنگی در مرکز قرار میگیرد. در واقع از یک سو هدف گسترش فرهنگ به تمامی اقشار و شهروندان است و از سوی دیگر عبور از یکجانبهنگری اجتماعی و اقتصادی در امور مربوط به توسعه است.
این نگاه به سیاستهای فرهنگی که از آن چیزی غیر از ملتسازی مراد میکند را هم میتوان به دو دسته سنتی و جدید تفکیک کرد. تاکید سیاست فرهنگی سنتی بر عرضه است و هدف آن افزایش مصرف فرهنگ است. سیاست فرهنگی جدید، به فرهنگی که تجربه میشود بها میدهد و بر روند یادگیری فرهنگی تاکید میگذارد (پهلوان؛ ۲۰-۲۱). در سیاست فرهنگی سنتی، با تاکید بر رشد و توسعه موزهها و کتابخانهها و تئاتر و سینما، هدف آن است که ارزشهای نخبگان و اقشار فرهیخته همگانی شود. در اینجا توسعهی هنرها و حفظ میراث فرهنگی اهمیت دارد. در سیاست فرهنگی جدید به توسعه فرهنگی توجه میشود در معنایی که اهمیت فرهنگ را برای ارتباط هر انسانی با محیط خود باز میشناسد. در اینجا هدف ارج نهادن به تجربه فرهنگی متفاوت انسانها است و بر یک جامعه دموکراتیک به لحاظ فرهنگی تاکید میشود و به مشارکت و تصمیمگیریهای جمعی بها داده میشود.
سومین دورهی سیاستهای فرهنگی با چرخش فرهنگی در علوم اجتماعی همزمان بوده است. عاملین گسترش و ترویج این گفتمان نه دولت‌ها و سازمان‌های ذیربط بلکه به واسطه جنبش‌های اجتماعی پیشرو بوده است (مک‌گوییگان؛ ۱۲).

۲-۵- سابقه سیاست‌گذاری فرهنگی در ایران

در ایران از اواخر دوره‌ی ناصرالدین شاه و دوره‌ی مشروطه مسئله‌ی دخالت دولت در حفظ میراث فرهنگی، آثار باستانی و تشکیل موزه مطرح شد. در دوره‌ی رضاشاه مسئله‌ی دخالت‌های دولت در عرصه‌ی فرهنگ شدت زیادی به خود گرفت و مدرنیزاسیون و الگوهای تقلیدی غربی در راس سیاست‌های نظام قرار گرفت و بخشی از فرهنگ بومی و فرهنگ دینی مورد تهدید قرار گرفت. از سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۴۵ شمسی، الگوی کلان فرهنگی مدونی وجود نداشت. اما با این حال، ایدئولوژی حکومت و تلاش برای مدرنیزاسیون، مجموعه تصمیمات فرهنگی را به سمت خاصی سوق می‌داد.
از سال ۱۳۴۵ و از برنامه‌ی پنجم عمرانی کشور به بعد، بخشی به نام فرهنگ در نظر گرفته شد. در سال‌ ۱۳۴۷ شورای‌ عالی‌ فرهنگ‌ و هنر مبادرت‌ به‌ تهیه‌ متنی‌ در زمینه‌ سیاست‌ فرهنگی‌ کشور کرد و پس از آن ملاک‌ تصمیم‌گیری‌ در تمام‌ عرصه‌های‌ فرهنگی‌ گشت. متن‌ سیاست‌ فرهنگی‌ ایران‌ دارای‌ یک‌ مقدمه‌ و هفت‌ فصل‌ بود. در بخشی‌ از مقدمهی متن‌ سیاست‌ فرهنگی‌ به‌ اهمیت‌ تدوین‌ آن‌ اشاره‌ شده‌ بود. ضرورتهای‌ نوینی‌ که‌ در متن‌ سیاست‌ فرهنگی‌ مورد توجه‌ قرار گرفت، بدین‌ قرار بود: «با تحولات‌ عظیم‌ اجتماعی‌ و اقتصادی‌ سال‌های‌ اخیر، اکنون‌ جامعه‌ ما به‌ فرهنگی‌ نیازمند است‌ که‌ بر مبانی‌ فرهنگ‌ ملی‌ استوار باشد و ایرانیانی‌ را که‌ از این‌ پس‌ در یک‌ جامعه‌ صنعتی‌ زندگی‌ خواهند کرد، به‌ کار آید». در ادامه‌ متن‌ سیاست‌ فرهنگی‌ بر این‌ مهم‌ پافشاری‌ شده‌ است‌ که‌ برای‌ پاسخگویی‌ به‌ نیازهای‌ جدید جامعه‌ ایرانی، اجرای‌ برنامه‌ای‌ جامع‌ و دقیق‌ در پیروی‌ از یک‌ سیاست‌ کلی‌ ضرورت‌ پیدا می‌کند. در متن‌ مورد اشاره، سیاست‌ کلی‌ فرهنگی‌ عبارت‌ بود از «مجموعه‌ اصول‌ و تدابیری‌ که‌ مسئولیت‌های‌ دولت‌ را در امور فرهنگی‌ و نیز چگونگی‌ فعالیت‌های‌ دولت‌ و سازمان‌های‌ غیردولتی‌ را در امور فرهنگی‌ و در جهت‌ نیل‌ به‌ هدف‌های‌ خاص‌ تعیین‌ می‌کند.» براین‌ اساس، اصول‌ چهارگانه‌ای‌ برای‌ سیاست‌ فرهنگی‌ کشور تعیین‌ شد که‌ عبارت‌ بودند از: فرهنگ‌ برای‌ همه، توجه‌ به‌ میراث‌ فرهنگی، فراهم ‌آوردن‌ بیشترین‌ امکانات‌ برای‌ ابداع‌ و نوآوری‌ فکری‌ و هنری‌ و شناساندن‌ فرهنگ‌ ایران‌ به‌ جهانیان‌ و آگاهی‌ از مظاهر فرهنگ‌های‌ دیگر (صالحی و عظیمی؛ ۱۳۰).
بعد از انقلاب، دولت درصدد مدیریت فرهنگی در همه سطوح عام و خاص برآمد و به یک سازمان بوروکراتیک گستردهای برای نظارت، هدایت، حمایت و اجرای فرهنگ و به تعبیر دقیقتر کنترل کلیت فرهنگ نیاز داشت. در واقع هدف کلی این بود که بر فرهنگ مدیریت بشود و متناسب با آرمانها و ایدهآلهای اسلامی فرهنگسازی شود، و با توجه به قرائتی که رهبری انقلاب اسلامی از آرمانها و ایدهآلهای اسلامی داشت لزوم دخالت مطرح شد. از پیامدهای این موضوع یکی هم این بود که سازمان بوروکراتیک فرهنگ گسترش پیدا کرد (فاضلی؛ ۲). بنابراین میبینیم که هم قبل از انقلاب و هم بعد از آن الگوی واحدی بر سیاستهای فرهنگی حاکم بود که حاصل آن مداخلهی همه جانبه در امور فرهنگی بود هر چند محتوای این مداخله قبل از انقلاب در جهت سکولاریسم و لیبرالیسم فرهنگی بود.

۲-۶- تاثیر تعریف فرهنگ بر سیاست‌گذاری

اولین مرحله در سیاستگذاری فرهنگی، تعریف فرهنگ است که موجب شناسایی متغیرهای اساسی فرهنگ و شاخص‌های ارزیابی آن می‌شود و دامنه و گستردگی سیاست‌ها را تعیین می‌کند (اشتریان؛ ۲۱). هر گروهی بر اساس آرزوها و باورها و منافع خود، تعریفی خاص و متفاوت از فرهنگ، سیاست فرهنگی و وضعیت فرهنگی مطرح می‌کند. یکی از دلایل اختلاف نظر گروه‌های سیاسی در جامعه‌ی ما در زمینه‌ی سیاست‌های فرهنگی همین امر است. یکی وظیفه‌ی دولت را سیاست‌گذاری برای اصلاح اخلاق جامعه و رایج کردن آداب مشخص، می‌داند و دیگری وظیفه‌ی دولت را بر آوردن نیازهای عمومی فرهنگی همچون تسهیل دسترسی به خدمات و کالاهای فرهنگی از قبیل کتاب، سینما، تئاتر می‌داند.
در ادامه به تعاریف مختلفی که از فرهنگ وجود دارد خواهیم پرداخت اما پیشتر لازم است اشاره کنیم که هر مفهومی از فرهنگ الزامات برنامه‌ای خاص خود را دارد. اگر فرهنگ را به معنای شیوه زندگی تعریف کنیم، برنامه‌ریزی فرهنگی دامنه‌ای وسیع پیدا می‌کند و از لحاظ نظری، این نوع برنامه‌ریزی تمامی اجزای شیوه‌ی زندگی را در بر می‌گیرد. اگر فرهنگ را در معنای سازمان‌های تولیدکننده معنا و محصولات آن در نظر بگیریم، حوزه‌ی برنامه‌ریزی به کالاهای فرهنگی محدود می‌شود.
آنهایی که اساسا فرهنگ و شکل آن را موثر بر روی همه جوانب زندگی اجتماعی میدانند بر این نظرند که به طور کلی سیاست‌گذاری فرهنگ و برنامه‌ریزی و طراحی اقدامات و فعالیت‌ها در حوزه‌ی مدیریت فرهنگی باید همواره جنبه های معنوی فرهنگ را در کانون توجه داشته باشد. از این رو هر نوع برنامه‌ریزی فرهنگی مبتنی بر نوعی ایدئولوژی است. این معیارها، برنامه‌ریز را در جهت انتخاب بین شیوه‌ها و مسیرها بدیل یاری می‌کند (اصفهانی؛ ۸۸-۸۹). در واقع اگر فرهنگ را شامل دو بخش بدانیم، یکی سطح بنیادین، معنوی و زیرین شامل ارزشها، نگرشها، باورها و بخش دیگر سطح ملموس و مادی آن شامل محصولات، خدمات و کالاها؛ غالبا توجه به سطح ملموس و مادی بدون توجه خاص به سطح زیرین فرهنگ برای شکل دهی به نظمی جدید و ترویج ارزشها و باورهای خاص مفید نخواهد بود. پس در سیاستگذاری فرهنگی باید توجه مناسبی به هر دو سطح بشود.
تعریف گسترده‌ی فرهنگ، تصمیم‌گیران و سیاست‌گذاران فرهنگ را به عرصه‌ی وسیعی وارد می‌کند که حوزه‌های به ظاهر غیرفرهنگ را هم شامل می‌شود. اگر تعریف فرهنگ گسترده باشد طبیعتا سیاست‌گذار ناچار می‌شود حوزه‌های گسترده‌ای از عمل دولتی را با عنوان سیاست فرهنگی پوشش دهد. در اینجا دامنه‌ی تعاریف فرهنگ، مجموعه رفتارها و هنجارها و ارزش‌های جامعه است. «براساس چنین دیدگاهی فرهنگ عملا کل جامعه را اعم از افراد، گروه‌های گوناگون اجتماعی و نیز بخش‌های متناظر با این گروه‌ها یعنی کار، رفتار اجتماعی و ارتباط متقابل افراد و گروه‌ها، بهداشت، مصرف، تغذیه و بسیاری از این امور را در بر می‌گیرد» (اشتریان؛ ۲۲).
در مقابل، تعریفی از فرهنگ که صرفا مصارف و خدمات فرهنگ را شامل شود، چارچوب عمل سیاست‌گذاری را محدود می‌کند. این رویکردی کاهش‌گرایانه است که فرهنگ را در عرصه محدود کالاها و خدمات فرهنگی خلاصه کند. در اینجا فرهنگ، توسعه‌ی هنر و مقولات زیبایی‌شناختی و همچنین محصولات و خدماتی تعریف می‌شود که اوقات فراغت را پر می‌کند. این تعریف از فرهنگ با هنر آمیخته می‌شود و محدود به حوزه‌های پیرامونی آن اعم از تولید و مصرف هنری می‌شود.
اشتریان می‌گوید: معتقدان به چنین دیدگاهی در عرصه‌ی سیاست‌گذاری فرهنگی در حیطه‌ی تولید، اقلیت‌گرا یا نخبه‌گرا و در حیطه‌ی مصرف، اکثریت‌گرا و توده‌ای عمل می‌کنند. اقلیتی به تولید کالاهای فرهنگی و هنری مبادرت می‌ورزند و معمولا سیاست‌گذران فرهنگی از طریق سیاست‌های حمایتی، این تولید کنندگان را تشویق می‌کنند تا عموم شهروندان از محصولات آنها استفاده کنند (همان؛ ۲۲). این دیدگاه سنتی دو کارکرد اصلی دارد، یکی حفظ و ارائه موثر میراث فرهنگی به عامه‌ی مردم و دیگری مساعدت به هنر خلاق و مساعدت به انتشار و گستردگی هنرها.
دومین مسئله در سیاست‌گذاری فرهنگی (بعد از تعریف فرهنگ)، شناخت متغیرهای تاثیرگذار بر آن و حوزه‌های مختلف فرهنگ است که همچنین با شناخت ماهیت مقوله‌هایی مثل اوقات فراغت، منطقه‌ای شدن فرهنگ‌ها، دموکراسی فرهنگی و غیره سر و کار دارد و به این ترتیب روش‌ سیاست‌گذاری از درون استخراج و استنباط می‌شود. بنابراین بازشناسی این متغیرها مقدم بر سیاست‌گذاری فرهنگی است و یکی از وظایف سیاست‌گذاران، شناسایی و به روز کردن اطلاعات خود از متغیرهای کهن و جدید است، که روز به روز در فرهنگ تاثیر می‌گذارد (همان؛ ۱۰۴).
در حالیکه تعاریف وسیع و فراگیر از فرهنگ، مبنای سیاست فرهنگ باشد، به علت گستردگی محدودهی سیاستگذاری لازم است که میان مقوله ها و حیطه های متخلف تفکیک صورت بگیرد تا سیاستگذاری با دقت نظر در مسائل خاص هر حوزه و شناخت متغیرها آن اقدام به طرح سیاستها بکند. برای مثال فرهنگ مصرف و فرهنگ کتابخوانی جداگانه مورد شناخت و سیاستگذاری قرار بگیرد.

۲-۷- سه تعریف از فرهنگ

چگونه تعاریف مختلف فرهنگ میتوانند در سیاستگذاری دخیل و تاثیرگذار باشند؟ چه تعاریفی از فرهنگ موجود است و هر کدام چه ویژگیهایی را مورد تاکید قرار میدهند؟ نقاط اشتراک و افتراق تعاریف چیست؟ برای پاسخ به این سوالات و طرح منطق سنخشناسی تعاریف فرهنگ، لازم است که تاریخچه مفهوم فرهنگ را مورد کنکاش قرار دهیم و تعاریف عمدهای که از فرهنگ موجود است را بشناسیم.
فرهنگ، مفهومی است که پیرامون آن بسیار سخن رفته و تبدیل به یکی از پرکاربردترین واژه‌ها شده است و با این حال هنوز مبهم است و بر سر تعریف یا کاربرد آن توافقی وجود ندارد. فرهنگ گاه به صورت جمعی به کار گرفته می‌شود و گاه در معنای فردی. گاه از فرهنگ ملی حرف زده می‌شود و گاه از انسان‌های با فرهنگ. فرهنگ مضاف بسیاری از واژه‌های دیگر قرار می‌گیرد؛ فرهنگ توسعه، فرهنگ رانندگی، فرهنگ شهری، فرهنگ مصرف، فرهنگ مشارکت و چیزهای دیگر. فرهنگ در رشته‌های مختلف علمی به کار گرفته می‌شود. مردم‌شناسی، فلسفه، مدیریت و غیره هر کدام از فرهنگ خاصی صحبت می‌کنند. در مردم‌شناسی، اساسا انسان بودن یعنی فرهنگ داشتن و جامعه‌ی انسانی بدون فرهنگ قابل تصور نیست. اما فیلسوف می‌تواند از حد عالی پرورش به عنوان داشتن فرهنگ سخن بگوید. در مدیریت و نزد دستگاه‌های اداری فرهنگ را مساوی با محصولات فرهنگی می‌دانند.
در علوم اجتماعی، مفهوم فرهنگ، تبدیل به مفهومی اساسی شده است و در دهه‌ های اخیر با اقبال زیادی در کاربرد مفهوم فرهنگ روبروییم. این کلمه جایگزین کلماتی دیگر مثل طرز تفکر، اندیشه، روح، سنت و حتی ایدئولوژی شده است که قبلا بیشتر به کار برده می‌شد.
ریموند ویلیامز[۸] در مقاله‌ی مشهور خود (در باب فرهنگ) فرهنگ را یکی از دو یا سه واژه‌ای می‌داند که بیشترین پیچیدگی را در زبان انگلیسی دارد (صالحی؛ ۱۱). از زمان آغاز به کاربرد این مفهوم، تعاریف زیادی برای فرهنگ ذکر شده است. گاه رقم چهارصد تعریف را برای فرهنگ ذکر کرده‌اند (روح‌الامینی؛ ۱۷). آشوری این تعاریف را در دسته‌ه ای توصیفی، هنجاری، تکوینی، ساختاری، تاریخی، روانشناسی و غیره دسته‌‌بندی کرده است (آشوری).
در زبان فارسی واژه‌ی فرهنگ، از واژه‌های کهن و از مصدر فرهیختن است. فرهیختن به معنای ادب و هنر و علم آموختن یا آموزاندن بوده است و فرهنگ به شایستگی‌های اخلاقی و هنروری اطلاق می‌شده است. در سال ۱۳۱۴ شمسی با بنیادگذاری فرهنگستان ایران، واژه‌ی فرهنگ معادل واژه‌ی Education گزیده شد. اما امروزه فرهنگ در زبان فارسی به معنای culture قرار گرفته است (آشوری؛ ۱۷). فرهنگ امروزه در زبان فارسی، بار معنایی culture را در علوم انسانی گرفته است و در بعضی کاربردها مثل «با فرهنگ» یا «بی فرهنگ» بار معنایی قدیمی خود را حفظ کرده است.
نخستین و قدیمی‌ترین معنای فرهنگ (culture) در نوشته‌های قرن پانزدهم به معنای پرورش و مراقبت از محصولات یا نگه‌داری از حیوانات دلالت داشت (باکاک؛ ۳۷). فرهنگ، در آن زمان نشان‌دهنده یک وضعیت (وضعیت چیز مراقبت شده، به طور خاص زمین زیرکشت) نیست بلکه به معنای یک عمل است؛ عمل کشت و کار روی زمین. در اواسط قرن شانزدهم معنای مجازی فرهنگ شکل می‌گیرد و در نتیجه می‌تواند بیانگر پرورش یک توانایی یا استعداد، یعنی به معنای کار کردن در جهت توسعه آن باشد (کوش؛ ۱۳).
در قرن هجدهم فرهنگ در معنای مجازی خود پذیرفته می‌شود و غالبا مضاف واقع می‌شود: به این ترتیب از فرهنگ هنرها، فرهنگ ادبیات یا فرهنگ علوم گفتگو می‌شود، چنانکه گویی مشخص ساختن آنچه پرورش می‌یابد الزامی است. فرهنگ رفته رفته به صورت تنها و در معنای شکل‌دهی، پرورش اندیشه و استعداد به کار می‌رود. سپس معنای متفاوتی هم به خود می‌گیرد و از فرهنگ به معنای عمل (عمل آموزش دادن)، به فرهنگ به معنای وضعیت و حالت (وضعیت اندیشه و ذهن پرورش‌یافته از طریق آموزش، حالت فردی که دارای فرهنگ است) می‌رسیم.
تحول واژه‌ی فرهنگ از معنای پرورش به معنای حالت و وضعیت اندیشه، باعث شد که حتی مردم‌شناسان به جای اینکه توضیح دهند فرهنگ چه باید باشد، به این بپردازند که چه عملی فرهنگی است (بهار؛ ۱۱). این مبنای تعریف هنجاری فرهنگ است. چه در فرانسه و چه در آلمان، فرهنگ بیشتر در معنایی هنجاری به کار می‌رود. اما انسان‌شناسان برای استفاده‌ی ابزاری از این مفهوم در جهت مطالعه‌ی تفاوت‌ انسان‌ها، به آن معنایی کاملا توصیفی دادند. تعریف تایلور[۹] (۱۸۳۲-۱۹۱۷) مردم‌شناس انگلیسی، که در سال ۱۸۷۱ میلادی در کتاب فرهنگ ابتدایی آمده به عنوان نخستین تعریف مردم‌شناختی فرهنگ معروف است: «فرهنگ مجموعه‌ی پیچیده‌ای است که شامل شناخت‌ها، باورها، هنرها، صنایع، فنون، اخلاق، قوانین، سنن و بالاخره تمام عادات و رفتار و ضوابطی است که فرد به عنوان عضو جامعه، از جامعه‌ی خود فرا می‌گیرد» (روح‌الامینی؛ ۱۷).
تا پیش از انسان‌شناسی، قلمرو فرهنگ اینچنین وسیع نبود و تنها اندیشه‌های متعالی و زیبا را در بر می‌گرفت که در زندگی روزمره مردم جایی نداشت. ریموند ویلیامز می‌گوید مفهوم فرهنگ در سده‌ی نوزدهم به مثابه انتزاع کردن و مطلق‌سازی است. یعنی جدا کردن عملی فعالیت‌‌های معین اخلاقی و روشنفکرانه از بقیه جامعه و همچنین کوششی برای خلق ارزش‌های نهایی که در آنها و به وسیله‌ی آنها درباره سایر فعالیت‌های اجتماعی و اقتصادی به داوری بنشینیم (بیلینگتون؛ ۳۷). ویلیامز اساسا تاکید می‌کرد که فرهنگ امری معمولی است و مهم‌تر از این اصرار داشت که فرهنگ فقط مجموعه‌ای از آثار فکری و تخیلی نیست، بلکه اساسا شیوه‌ی کلی زندگی است (میلنر؛ ۵۲).
جدای از این دو تعریف (هنجاری و توصیفی) تعریف دیگری از فرهنگ وجود دارد که در مدیریت و نزد سازمانها و نهادهای فرهنگی و در برنامهریزیهای خاص فرهنگی خود را نشان میدهد و آن تعریفی از فرهنگ است که آن را در معنای محدود و معادل کالاها و آثار و محصولات فرهنگی به کار میگیرد.
در نتیجه سه تعریف از فرهنگ را می‌توان در نظر گرفت و دو به دو در برابر هم گذاشت. اول تعریف هنجاری، شامل مشخص کردن ایده‌‌آل‌ها و ارزش‌های مطلق در فرایند کمال انسانی، تکامل و توسعه‌ی فکری و معنوی. دوم تعریف انسان‌شناختی، شامل توصیف شیوه‌ی خاص زندگی مردم در زمان و مکان خاص، از جمله آداب، رسوم، عادات و مناسک یک قوم و همچنین نهادهای اجتماعی. سوم تعریف اسنادی، شامل فرآورده‌های فعالیت فکری و فرهنگی و خلاقانه، از جمله شعر و ادبیات و هنرهای مختلف.

۲-۷-۱- تعریف هنجاری

بیشتر نظریه‌های سده‌ی نوزدهم تا حدی فرهنگ را به عنوان به وجود آورنده‌ی اتفاق آرا در ارزش‌ها و استانداردها می‌شناسند. وضعیتی که به طور چشمگیری با ساختارگرایی و کارکردگرایی جامعه‌شناسانه مشابه است. گذشته از این از آنجایی که فرهنگ به عنوان ارائه کننده‌ی آخرین ارزش‌ها، بهترین ارزش‌هایی که در حد توان انسانی است در نظر گرفته می‌شود، تمامی نظریه‌ها هر چند به طور مبهم در برگیرنده‌ی این نکته هستند که تعیین و اشاعه فرهنگ باید به عهده طبقه یا نخبه خاصی باشد. سرانجام باید اشاره کنیم که در این نظریه‌ها تمایز نسبتا روشنی بین جامعه و فرهنگ ظاهر می‌شود و فرهنگ چیزی است که جامعه را زیر چتر خود میگیرد، باز می‌تاباند و در نهایت روی آن تاثیر می‌گذارد (بیلینگتون؛ ۴۱).
این تعریف از فرهنگ منجر به نگاه محافظه‌کارانه به فرهنگ می‌شود و آن را در مقابل آنارشی و بی‌نظمی قرار می‌دهد. از دیدگاه نظریه‌پردازان محافظه‌کار، تصوری از فرهنگ برتر و اصیل و خودجوش وجود دارد. آن فرهنگی که بازتاب تجربه‌ی واقعی مردم بود، نه فرهنگی کاذب و دستکاری‌شده. از دید اینها، فرهنگ مدرن، فرهنگ اصیل قدیم و اقتدار اجتماعی ارزش‌ها را تهدید می‌کند. نتیجه این طرز تفکر به اینجا می‌رسد که فرهنگ نیازمند پشتوانه‌ی قدرت است که با «بی‌فرهنگی» مقابله کند. همچنین دستگاه تعلیم و تربیت باید در خدمت فرهنگ قرار گیرد. در این نگاه، با تاکید صرف بر لذت‌طلبی، رفاه‌خواهی و فراغت مخالفت می‌شود، و فرهنگی مورد پسند است که با ملاک‌ها و معیارهای والا و برتر مطابقت داشته باشد.
تمایزی که در این تعریف از فرهنگ می‌توان برقرار کرد، تمایز میان عام‌گرایی و خاص‌گرایی فرهنگی است. در قرن هجدهم فرهنگ هنوز به صورت منفرد به کار می‌رود که عام‌گرایی[۱۰] و انسان‌گرایی فیلسوفان را نشان می‌دهد. یعنی فرهنگ خاص انسان است، ورای هرگونه تمایز میان مردم یا طبقات. پس می‌بینیم که در عصر روشنگری، فرهنگ همراه با دیگر واژگان و مفاهیم آن عصر مثل پیشرفت، تحول، تعلیم و تربیت و خرد قرار می‌گیرد.
فرهنگ در معنای مجازی در قرن هجدهم به زبان آلمانی راه می‌یابد. مفهوم آلمانی فرهنگ از آغاز قرن نوزدهم، به مشخص‌سازی و مستحکم کردن تفاوت‌های ملی گرایش پیدا می‌کند (کوش؛ ۱۷ و ۲۰). بنابراین در مقابل گرایش عام‌گرایانه فرانسوی به فرهنگ، با مفهومی خاص‌گرا روبرو می‌شویم. تصور خاص‌گرایانه‌‌ای که ‌آلمانی‌ها از فرهنگ داشتند، به تصوری نسبی‌گرایانه از فرهنگ می‌ انجامد. بنابراین نسبی‌گرایی ‌فرهنگی هم یک اصل روش‌شناختی و هم به مثابه‌ی اصلی معرفت‌شناختی مورد توجه قرار می‌گیرد. البته همین خاصگرایی هم در چهارچوب تعریف هنجاری از فرهنگ قرار دارد و تنها تکثر هنجارها و ارزشها را میپذیرد.

۲-۷-۲- تعریف توصیفی

تعریف تایلور نمونهی بارزی از تعریف توصیفی است. در تعریف توصیفی، فرهنگ در محصولات والای فکری و هنری خود را نشان نمی‌دهد، بلکه در شیوه‌ی زندگی مردم تنیده شده است. فرهنگ، تجربه‌ی زیست‌شده‌ی انسان‌ها در زمان و مکان خاص است. از این رو، تمایز بین فرهنگ متعالی و فرهنگ منحط یا مبتذل بی‌معنی است.
مردم در تفکر عامیانه خود به طور معمول رفتار و کارهای انسان‌ها را جنبه‌ای از طبیعت حیوانی آنان می‌دانند اما جامعه‌شناسان و مردم‌شناسان نوین چنین بیان تحقیر کننده‌ای را رد می‌کنند. آنان بر اساس تعریف کلاسیک تایلور با این فرض آغاز می‌نمایند که تنها نوع انسان دارای فرهنگ است (بیلینگتون؛ ۳۱). به بیان دیگر انسان بودن مساوی است با فرهنگ داشتن. آنچه در این تعریف مهم است اینکه در این تعریف، مفهوم پیشرفت دیگر وجود ندارد و به اموری که در لحظه‌ی معینی از زمان قابل مشاهده است و تحول آن قابل اندازه‌گیری است توجه می‌کند. به عبارت دیگر این تعریفی توصیفی و عینی است نه هنجاری و دستوری. این تعریفی است که متخصصین علوم اجتماعی می‌پذیرند. اما در سایر رشته‌ها و در امور مدیریتی و اداری، فرد با فرهنگ فردی است که ادبیات و هنر بداند.
عنوان کتاب تایلور (فرهنگ ابتدایی) نیز خود نشان‌دهنده معنای تازه‌ی فرهنگ است که دیگر برابر علم و ادب و آراستگی به فضیلت‌های انسانی نیست که تنها مردمان فرهیخته را در بر بگیرد. مردمان فرودست یا ابتدایی هم صاحب فرهنگ هستند. فرهنگ شامل همه پدیده‌های خاص زندگی انسانی است و شیوه‌ی زیست انسان‌هاست. پس دیگر انسانِ بی‌فرهنگ یا جامعه‌ی بی‌فرهنگ نداریم، زیرا زندگی اجتماعی انسان‌ها، اساسا به معنای در فرهنگ زیستن است.
تعریف تایلور این فرصت را هم فراهم می‌آورد که به جای مطالعه‌ی فرهنگ به مطالعه‌ی فرهنگ‌ها بپردازیم. بنابراین تعریف تایلور خللی بود که در نظریه تحول‌گرایانه‌ی تک‌خطی که در آن زمان وجود داشت. پرداختن به فرهنگ خاص، یعنی پرداختن به سیستم‌‌های اجتماعی-فرهنگی که هر مجموعه جداگانه بشری مانند یک قبیله یا یک ملت از آن برخوردار است.
به طور کلی مردم‌شناسی، فرهنگی را مطالعه می‌کند که قلمرویی وسیع دارد، فرهنگ به تمامی مظاهر زندگی اطلاق می‌شود. با این تعبیر هر شیء و اثر و رسم و اندیشه‌ای و هر شیوه‌ی بیان و رفتاری که به جامعه مربوط باشد، جزو فرهنگ است. حاصل این مطالعه این است که همه چیز فرهنگ تلقی می‌شود. فرهنگ به این ترتیب به دنیای علوم پیوسته است و همه‌ی خصوصیات علم امروزی را به خود گرفته است از آن جمله است آرمان نداشتن و با اندیشه، بیگانه بودن. علم امروز به بررسی و پژوهش میپردازد تنها درباره آنچه هست و به صورتی که هست نه درباره‌ی آنچه باید باشد و صورت و ماهیتی که باید داشته باشد (نیرمحمدی؛ ۱۶۷).

۲-۷-۳- تعریف اسنادی

در مقابل تعریف کلی (تعریف انسان‌شناختی) از فرهنگ و نگاه وسیع به آن، تعریف جزئی و محدود فرهنگ، عبارت خواهد بود از آثار و محصولات و فرآورده‌های فرهنگی. این تعریف از فرهنگ در هنر و ادبیات (موسیقی، رسانه‌ها، تئاتر، معماری، مد) به کار می‌رود و معیار سنجش آن نیز همان افراد داخل میدان هنر و ادبیات خواهند بود.
در آثار بوردیو[۱۱] واژه‌ی فرهنگ در همین معنا به کار می‌رود که به آثار فرهنگی باز می‌گردد؛ یعنی به تولیداتی نمادین که از نظر اجتماعی با ارزش هستند و به قلمرو هنرها و ادبیات مربوط می‌شوند. بوردیو وقتی می‌خواهد از فرهنگ در معنای انسان‌شناختی آن استفاده کند از مفهوم عادتواره استفاده می‌کند (کوش؛ ۱۳۷). از نظر لوکاچ[۱۲] نیز فرهنگ عبارت است از کل فرآورده‌ها، توانایی‌ها و استعدادهای ارزشمند که از جهت حفظ و تامین فوری زندگی غیرضروری است. برای نمونه زیبایی یک خانه به مفهوم فرهنگ تعلق می‌گیرد. پس از نظر او وقتی می‌پرسیم امکان‌پذیری اجتماعی فرهنگ چگونه است؟ پاسخش این است که فرهنگ در دسترس جامعه‌ای است که در آن نیازهای اولیه تامین شده باشد (صالحی؛ ۱۱۱).
این معنا از فرهنگ که به معنای هنرها در نظر گرفته می‌شود، از یک منظر نزدیک به معنای اول (تعریف هنجاری) است. چرا که در این معنا هم سطوح بالایی از فرهیختگی تعریف می‌شود که تنها تعداد معدودی از افراد می‌توانند به آن دست پیدا کنند. همچنین از یک منظر دیگر، این معنا به معنای دوم فرهنگ (تعریف توصیفی) نزدیک می‌شود، چرا که در تعریف توصیفی هم روی میراث مشترک و جمعی بودن فرهنگ تاکید می‌شود، همانطور که آثار فرهنگی و هنری یک جامعه به نوعی نماینده‌ی فرهنگ آن جامعه به خصوص در عرصه روابط متقابل بین فرهنگی معرفی می‌شود. در واقع این تعریف از فرهنگ همانطور که به آثار موجود هنرمندان و روشنفکران دلالت می‌کند، نشان‌دهنده وضعیت کلی یک جامعه نیز می‌باشد.

۲-۸- ویژگی‌های فرهنگ

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 06:42:00 ق.ظ ]




Lisrelو تحلیل عاملی تأییدی و به منظور کشف روابط علت و معلولی بین متغیرها و مؤلفه های مورد بررسی از نرم افزار معادلات ساختاری AMOS استفاده شده است. نتایج به دست آمده حاکی از وجود رابطه مستقیم و معنادار بین متغیرهای مستقل تدارکات،انبارداری،انتقال، پردازش سفارشات،زمانبندی تولید، زمان حمل کالاو بسته بندی با متغیر وابسته زنجیره تأمین است. ودر این راستا پیشنهاد می شود که شرکت مانیزان در شهرها و مناطقی که محصولات خود را به آنجا صادر می کند در نقاط مختلف آن شهرها دفتر مرکزی فروش و انبار توزیع مرکزی دایر نماید.
کلید واژه ها: زنجیره تأمین ، عملکرد، صنایع غذایی، صنایع لبنی مانیزان.
فصل اول
کلیات تحقیق
۱-۱- مقدمه
سرعت رشد تجارت جهانی و تغییرات سریع عوامل بازار،موجب حساس شدن مدیران به محیط پیچیده خود برای هماهنگی برنامه های سازمان با این پیچیدگی ها شده است و سطحی نگری به آن موجب ایجاد تصمیم های پر هزینه و گاهی غیر قابل جبران برای سازمان خواهد شد. امروزه مدیران سازمان ها با چالش های زیادی در ر فع عوامل پیچیده زنجیره تأمین روبرو هستند. شناسایی عوامل پیچیده و راهکار های برخورد با آن جز مهمترین دغدغه های مدیران و رهبران سازمان ها در یک زنجیره تأمین است.یافته های تحقیقاتی نشان داده است که کاهش و مدیریت پیچیده در زنجیره تأمین منجر به عملکرد بهتر،هزینه کمتر و یکپارچگی بیشتر زنجیره تأمین می شود (رمضانیان و همکاران،۱۳۹۲: ۱۲۶). در دنیای رقابتی امروز با توجه به ویژگی های محیط های جدید تولیدی و طبیعت مشتریان،دیگر شیوه های مدیریت تولید گذشته که یکپارچگی کمتری را در فرایند هایشان دنبال می کردند کارایی خود را از دست داده اند و امروزه زنجیره تأمین به عنوان یک رویکرد یکپارچه برای مدیریت مناسب جریان مواد و کالا،اطلاعات و جریان پولی،توانایی پاسخگویی به شرایط را داراست.مدیریت زنجیره تأمین وظیفه یکپارچه سازی واحدهای سازمانی در طول زنجیره و هماهنگ سازی جریان های مواد،اطلاعات و مالی به منظور برآوردن تقاضای مشتری نهایی و با هدف بهبود رقابت پذیری تأمین را دارا می باشد.یک زنجیره تأمین یک رشته از فرآیندها و جریان هایی است که درون و بین مراحل و ترکیبات مختلف قرار می گیرند تا نیاز یک مشتری را برآورده سازند (جعفر نژاد و همکار،۱۳۸۵: ۶۱).

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

رقابت در عصر اطلاعات مجموعه جدیدی از چالش ها را برای کسب رقابت پذیری سازمان ها ایجاد نموده است.در بازار امروز،مشتری به طور فزاینده ای تقاضای بیشتری مطالبه می نماید و این امر تنها به کیفیت محصول حدود نمی شود و شامل خدمات نیز می گردد.به موازات تبدیل هر چه بیشتر بازارها به بازار مصرفی،در جایی که مشتری درک کمی از تفاوت فنی بین گزینه های ارائه شده از سوی رقبا دارد،نیاز به خلق و ایجاد مزیت رقابتی متفاوت،از طریق ارزش افزوده احساس می گردد. بنابراین فهم و درک نیازها و خواسته های مشتری و توجه به آن ها در قالب یک مأموریت منحصر به فرد کسب و کار که منجر به ارزش افزوده خواهد شد،به طور فزاینده ای در حال یافتن اهمیت می باشد و سازمان های پیشرو جهانی در پی کسب توانایی ها و قابلیت های رقابتی به منظور توانمند نمودن خود در جهت فراتر رفتن انتظارات مشتریان و ارتقای عملکرد مالی و بازار هستند. علی رغم اهمیت فعالیت های قطعی زنجیره تأمین مانند حمل و نقل و انبارداری،در کاهش هزینه،نقش زنجیره تأمین به عنوان حوزه ای بالقوه برای کسب مزیت رقابتی پایدار تا وایل دهه ی ۹۰ میلادی مورد غفلت واقع شده بود،هرچند اخیراً نقش خود را که قبلاً انفعالی و محدود به تأکید بر کنترل هزینه بوده به نقش فعال و در قالب ایجاد رقابت پذیری و سود آوری تغییر داده است. مدیران ارشد سازمان های موفق به این نکته پی برده اند که ایجاد زنجیره های تأمین اثربخش فرصت های مناسبی برای خلق مزیت رقابتی پایدار فراهم می آورند. این مزیت ها به علت اینکه ابعاد کلیدی رقابت از قبیل دسترسی به محصول،سیکل زمانی مربوط به سفارش محصول و تحویل آن و هزینه ارائه خدمات به مشتری را تحت تأثیر قرار می دهند،مهم می باشند و از سوی دیگر به علت اینکه کسب موفقیت،مستلزم ادغام و یکپارچه سازی گروه های متنوع و حتی گاهی متضاد در درون سازمان ها به منظور نیل به اهداف مشترک است،پایدار می باشد (والمحمدی، ۱۳۸۵: ۱۸-۱۷). یک زنجیره تأمین در ارتباط با برنامه ریزی،هماهنگی و کنترل مواد خام،فرایند و محصولات نهایی است.نگرش حاکم بر زنجیره تأمین این است که ارتباط دهنده ی همه ی فرآیندهای تولید و تأمین از مواد خام تا مشتری نهایی است و می تواند چندین سازمان را در بر گیرد.مدیریت زنجیره تأمین روی چگونگی بهره برداری از فرآیندها،تکنولوژی ها و قابلیت های تأمین کنندگان برای تقویت مزایای رقابتی تمرکز دارد.یک زنجیره تأمین شبکه ای از تجهیزات و امکانات توزیع است که عملیات های تأمین مواد،تبدیل مواد به محصولات نیمه ساخته و نهایی و توزیع محصولات نهایی در بین مشتری را بر عهده دارد.در دنیای امروز،ما در میان مجموعه ای پیچیده از زنجیره های تأمین زندگی می کنیم.زنجیره هایی که به موازات هم حرکت می کنند،بعضی از آن ها همدیگر را قطع می کنند و چونان تارهای در هم تنیده ای دست اندرکار تأمین نیازمندی های انسان ها هستند(تارخ و همکار، ۱۳۹۱ :۱۵).
زنجیره تأمین زنجیره ای است که همه ی فعالیت های مرتبط با جریان کالا و تبدیل مواد، از مرحله تهیه ماده اولیه تا مرحله تحویل کالای نهایی به مصرف کننده را شامل می شود.در این ساختار وظیفه مدیریت زنجیره تأمین (SCM) مدیریت تمام شبکه از تأمین کننده ها گرفته تا مشتری نهایی برای دستیابی به بهترین خروجی برای کل سیستم می باشد.از این رو برقراری ارتباط داخل و خارج سازمان از مهمترین ضروریات آن به حساب می آید.مدیریت زنجیره تأمین در مقایسه با مدیریت سنتی که به مدیریت تک تک اعضا می پردازد بر مدیریت روابط تمرکز می کند و به دنبال راه حل هایی برای کاهش هر چه بیشتر سیکل تأمین،تولید و توزیع محصول و افزایش انعطاف پذیری و مسئوولیت پذیری جهت اصلاح فرایند های موجود و تولید محصول جدید که بتواند به نیاز مشتریان که دائماً در حال تغییر است پاسخ دهد.برای این کار سازمان ها باید با اتخاذ و اجرای تکنولوژی های زنجیره تأمین و سیستم های اطلاعاتی سعی در کاهش سیکل زنجیره تأمین و یکپارچگی فرایند های خود نمایند(عباسی رائی، ۱۳۸۷: ۱۳۵).از آنجا که بالا بردن میزان بازدهی سرمایه یکی از اصلی ترین اهداف هر صنعتی است،ایجاد پیوستگی و در نتیجه جابه جایی سریع در زنجیره یکی از اساسی ترین نیازهای زنجیره تأمین مواد غذایی محسوب می شود.در زنجیره تأمین مواد غذایی معمولاً با حجم بالایی از مواد اولیه ی محصولات سروکار داریم،این مسأله باعث می شود که هر نوع صرفه جویی در مدت زمانی که صرف جابه جایی کالاها و اداره فعالیت زنجیره می شود،به نوعی تبدیل به یک مزیت رقابتی با اهمیت شود (ازقندی و همکار، ۱۳۸۹) .
۱-۲- بیان مسأله
لاودن[۱] از مدیریت زنجیره تأمین به ارتباط نزدیک و هماهنگی فعالیت های خرید،ساخت و انتقال محصول اشاره دارد این زنجیره،فرایند های کسب و کار را با اطلاعات سریع،واحد تولید و جریان سرمایه تلفیق می کند تا زمان صرف شده و هزینه های تمام شده کالا را کاهش دهد. زنجیره تأمین شبکه ای است جهت تهیه ی مواد اولیه،تبدیل مواد اولیه به کالای در جریان ساخت و سپس کالای ساخته شده و توزیع آن در میان مشتریان.این شبکه واحد های ساخت،مراکز تولید، وسایل حمل و نقل،نمایندگی های خرده فروشی و مشتریان را به هم مرتبط می کند.جریان وجوه، مواد اولیه و اطلاعات زنجیره تأمین در دو جهت جریان دارد.جریان کالاها و خدمات به صورت مواد اولیه خام آغاز می شود و از میان سیستم تدارکات و تولید سازمان گذر می کند تا به خریداران می رسند. اقلام برگشتی در جهت مخالف از خریدار به فروشنده جریان دارند.
شرکت های تجاری در شرایط رقابتی حاضر دریافته اند که به تنهایی قادر به انجام همه ی امور نیستند و علاوه بر توجه به امور و منابع داخلی باید به مدیریت و نظارت بر منابع و ارکان مرتبط در خارج از شرکت نیز بپردازند. ارائه کیفیت بهتر در تولید و خدمات فشارهای زیادی بر شرکت ها وارد می کند و علت آن دستیابی به مزایای رقابتی با هدف کسب سهم بیشتری از بازار است بر این اساس فعالیت هایی مانند تهیه ی مواد، برنامه ریزی برای تولید، محصول، انبارداری، کنترل موجودی، توزیع، تحویل و خدمت به مشتری که قبلاً در سطح شرکت انجام می شد به سطح زنجیره تأمین انتقال یافته است مسأله اساسی در یک زنجیره تأمین عبارت است از مدیریت، کنترل و هماهنگی فعالیت ها. مدیریت زنجیره ی تأمین سبب می شود مشتریان، محصولات با کیفیت و خدمات قابل اطمینان را در اسرع وقت و با حداقل هزینه دریافت کنند(جعفری و همکاران، ۱۳۸۹: ۲۲).
امروزه شرکت ها نیازمندند تا یکپارچگی منظمی را در تمام فرآیندهای تولیدی از مواد خام تا کالاهای مصرفی نهایی ایجاد کنند مدیریت زنجیره تأمین به عنوان یک رویداد یکپارچه برای مدیریت مناسب جریان مواد و کالا،اطلاعات و جریان پولی توانایی پاسخگویی به این شرایط را دارد(جوادیان و همکاران، ۱۳۹۰: ۴۰).
زنجیره تأمین در خصوص کالاهایی با عمر کوتاه و فاسد شدنی همواره یکی از با اهمیت ترین و چالش برانگیزترین مباحث مدیریتی در زمان های مختلف بوده است. کالاهایی با عمر کوتاه و به خصوص مواد غذایی مواردی هستند که بیشترین چالش ها را برای مدیریت زنجیره تأمین به وجود می آورند این چالش ها عمدتاً به علت تنوع در تعداد این کالاها،نیازهای خاص برای ردیابی و پیگیری جریان کالا در طی زنجیره تأمین،عمر کم محصولات و نیاز به کنترل دما در زنجیره تأمین بروز می کنند.به علاوه حجم بالای کالاهایی که در طول زنجیره تأمین جابه جا می شوند، تصمیم گیری در خصوص انتخاب فرآیندهایی با بالاترین بازدهی را یک الزام می سازند. بنابراین مدیریت زنجیره تأمین کارآمد در خصوص کالاهای با عمر کوتاه به ویژه مواد غذایی بالاترین درجه اهمیت را به خود اختصاص می دهند(ازقندی و همکاران،۱۳۸۹: ۲).
ارزیابی عملکرد به عنوان یک ابزار ضروری مدیریت،کمک لازم را برای بهبود عملکرد در راستای تعالی زنجیره تأمین فراهم می آورد(مانیان و همکاران،: :۶:۱۳۸۹). سیستم ارزیابی عملکرد سیستمی است که به مدیریت زنجیره تأمین کمک می کند تا بر شاخص های عملکرد مرتبط با محصولات،خدمات و عملیات کنترل داشته باشد(فتاحی و همکاران،۱۳۸۹: ۱).
لذا در این پژوهش صنایع غذایی به عنوان جامعه ی آماری و صنایع لبنی مانیزان شهرستان اسلام آباد غرب به عنوان نمونه در نظر گرفته شده است و درصدد یافتن پاسخی برای این سوال که آیا ارزیابی عملکرد عوامل مؤثر بر زنجیره تأمین بر روی خود زنجیره تأمین تأثیرگذار است؟هستیم.
۱-۳- ضرورت و اهمیت تحقیق
اهمیت مدیریت زنجیره تأمین در تعریف زنجیره تأمین نهفته است.استدلر زنجیره تأمین را این چنین تعریف می کند: زنجیره تأمین مجموعه ی سازمان هایی هستند که به سازمان های بالادست و پایین دست تقسیم شده اند و با یک محصول یا خدمات و از طریق انجام فعالیت ها و فرآیندهای مختلف در پی ایجاد ارزش برای مشتری نهایی هستند(حسینی و همکاران، ۱۳۸۹: ۹۱). پورتر[۲](۲۰۰۶) مزایای ایجاد یک زنجیره تأمین را بدین صورت عنوان نموده: ۱) یادگیری از طریق شراکت ۲) استفاده از مزایا و تکنولوژی به روز سایر شرکا ۳) کاهش ریسک با تقسیم سرمایه گذاری به خصوص در موارد تحقیقاتی ۴) دسترسی سریع به بازار(فتاحی و همکاران،۱۳۸۹: ۲).
با در نظر گرفتن واقعیت های در حال تغییر بازرگانی،جهانی شدن،مبحث زنجیره تأمین به فهرست اولویت های مدیران ارشد اجرایی ارتقا یافته است،اما در بسیاری موارد مدیران تنها زمانی به زنجیره تأمین توجه می نمایند که در صدد کاهش هزینه یا رفع مشکلی باشند. شاید بتوان عنوان نمود که بزرگترین مشکل سازمان های تولیدی و خدماتی پس از مدیریت روابط با مشتریان، مدیریت مناسب زنجیره تأمین و تدارک نیازمندی های تولیدی و خدماتی است.این باور که مدیریت زنجیره تأمین می تواند شرکت ها را در مقابل مشتریان پاسخگو تر و در نتیجه سودآور تر سازد،باعث شده است که مدیران بر ارتقا فرایند زنجیره تأمین تأکید بیشتری داشته باشند(حسینی و همکار،۱۳۹۱: ۳۶).
صنایع غذایی به دلیل تنوع مواد اولیه با تأمین کنندگان زیادی سر و کار دارند از طرفی هم روند خاصی در زمان رسیدن سفارش ها به شرکت وجود ندارد بنابراین تأمین منابع مورد نیاز با توجه به شرایط مختلف، هم از نظر به موقع رسیدن و هم از جهت صحت و سلامتی کالای تأمین شده،تأثیر زیادی بر کل عملکرد مجموعه خواهد داشت(جعفری و همکاران، ۱۳۸۹: ۴۳-۴۲).
ارزیابی عملکرد برای موفقیت هر سازمان حیاتی است چرا که فهم رفتار را آسان می سازد، به آن شکل می دهد و رقابت پذیری را بهبودی بخشد.شایان ذکر است تلاش های بسیار زیادی در زمینه ی سنجش عملکرد در سطح سازمانی صورت گرفته است اما این تلاش ها در سطح میان سازمانی بسیار اندک و انگشت شمارند لازم به ذکر است که در سطح سازمانی نیز سنجش عملکرد اصولاً بر روی عوامل مالی متمرکز است. مانیان به نقل از نیلی[۳]، گرگوری و پلاتس(۱۹۹۵)،ارزیابی عملکرد را کمی سازی اثر بخشی و کارایی اقدامات تعریف کرده اند. اثر بخشی میزان برآورده کردن نیازمندی های مشتری است ولی کارایی میزان استفاده اقتصادی از منابع شرکت در زمان ایجاد سطح از پیش تعیین شده ای از رضایت مشتری را اندازه می گیرد.از این رو می توان گفت که سیستم های ارزیابی عملکرد مجموعه ای از متریک ها (سنجه ها) هستند که کارایی و اثر بخشی اقدامات را کمی می کنند(مانیان و همکاران،۱۳۸۹: ۶-۵).
لذا با توجه به فساد پذیری محصولات لبنی سعی بر آن است تا عواملی را که در زنجیره تأمین دخالت دارند از جمله تدارکات،انبارداری،انتقال،پردازش سفارشات،زمان بندی تولید،بسته بندی،زمان حمل کالا از انبار مرکزی به انبار مراکز، به گونه ای سازماندهی و مدیریت شوند که بتوان با کاهش زمان رسیدن محصول به مشتری نهایی و همچنین کاهش هزینه های تولید و حمل و نقل باعث افزایش کیفیت محصول و تقاضای محصول و همچنین رضایت مشتری را فراهم کرد. زیرا امروزه در شرکت های تولیدی و خدمات زنجیره ی تأمین یکی از اصول اساسی برای انجام به موقع خدمات و رساندن محصول در زمان مورد انتظار است که با عملکرد درست و منطقی اجزای زنجیره انتظارات مشتریان تا حدودی برآورده می شود.از آنجایی که اکثر تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده عملکرد زنجیره تأمین را مورد بررسی قرار داده اند اما در این پژوهش ارزیابی عملکرد عوامل مؤثر بر زنجیره تأمین بررسی می شود.
۱-۴- اهداف پژوهش
۱-۴-۱- هدف کلی
ارزیابی عملکرد عوامل مؤثر بر زنجیره تأمین صنایع غذایی
۱-۴-۲- اهداف جزئی
شناسایی سازه های تأثیر گذار بر روی زنجیره تأمین در صنایع لبنی
اندازه گیری سازه های تأثیرگذار بر روی زنجیره تأمین در صنایع لبنی
رتبه بندی سازه های تأثیر گذار بر روی زنجیره تأمین در صنایع لبنی
طراحی مدل سازه ای تأثیرگذار بر روی زنجیره تأمین در صنایع لبنی
۱-۵- فرضیه ‏های تحقیق

    1. بین تدارکات (منبع یابی و تأمین) و زنجیره تأمین رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
    1. بین انبارداری و زنجیره تأمین رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
    1. بین انتقال(حمل و نقل) و زنجیره تأمین رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
    1. بین پردازش سفارشات و زنجیره تأمین رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
    1. بین زمان بندی تولید و زنجیره تأمین رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
    1. بین زمان حمل کالا از انبار مرکزی به انبار مراکز و زنجیره تأمین رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
    1. بین بسته بندی و زنجیره تأمین رابطه مثبت و معنادار وجود دارد

۱-۶- متغیرهای پژوهش
۱-۶-۱- متغیرهای مستقل
متغیرهای مستقل در این پژوهش «تدارکات،انبارداری،انتقال،پردازش سفارشات،زمانبندی تولید،زمان حمل کالا و بسته بندی» می باشد.
۱-۶-۲- متغیر وابسته
متغیر وابسته در این پژوهش «زنجیره تأمین» است.
۱-۷- روش شناسی تحقیق
این پژوهش از نظر هدف،جز تحقیقات کاربردی،از نظر فرایند اجرا کیفی بوده و از نظر زمان اجرا مقطعی می باشد بنابراین پژوهش مذکور به بررسی متغیر ها به صورت توصیفی – پیمایشی پرداخته و از نظر تحلیل آماری به مطالعه ی ارتباط بین متغیر ها می پردازد. و از تحلیل عاملی تأییدی و نرم افزار آموس و لیزرل استفاده می نماید.
۱-۸- قلمرو تحقیق

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:42:00 ق.ظ ]




  • ارزش‎گذاری بیش از حد پول ملی؛
  • افزایش قابل توجه درآمد حاصل از فروش منابع طبیعی؛

          1. تأثیرات نهادی

چارچوب تحلیل اقتصاد متعارف عموماً متمرکز بر متغیر‎های اقتصادی بوده و متغیر‎های سیاسی و نهادی را برون‎زا در نظر گرفته و وارد تحلیل‎های خود نمی‎کند. اما روابط علی بسیار پیچیده حاکم بر اقتصاد سبب شده است که این گونه تحلیل‎ها (مانند بیماری هلندی) نتوانند به خوبی شواهد موجود در مورد روابط بین عملکرد اقتصادی و وابستگی به منابع طبیعی را تبیین نمایند. مایکل راس یکی از اندیشمندانی است که به این ضعف تحلیلی معتقد بوده و تحقیقات وی بیشتر بر این سوال متمرکز است که چگونه مقولات سیاسی می‎توانند بر توسعه منابع، مدیریت درآمد‎های منابع طبیعی و در نهایت خط سیر توسعه‎ای یک کشور اثر‎گذار باشند.
نظریاتی که از این دیدگاه نشأت می‎گیرند بر خلاف نظریات متعارف اقتصادی بیانگر این هستند که نه تنها منابع طبیعی ممکن است عامل کمکی برای توسعه نباشد بلکه عوامل سیاسی می‎توانند این رابطه را معکوس نمایند و در واقع این عوامل کلید فهم چگونگی مدیریت بهره برداری از منابع طبیعی و درآمد‎های آن هستند. هسته‎ی اصلی بحث‎های طرفداران این نظریات این است که درآمد‎های عظیم ناشی از منابع طبیعی می‎تواند ماهیت دولت را تغییر دهد. این نظریه‎ها بر این نکته تاکید دارند که فراوانی منابع طبیعی می‎تواند باعث تشدید فساد، تنازع و بی ثباتی سیاسی گردد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در این شرایط چون دولت به طور مستقیم درآمد‎های منابع طبیعی را دریافت می‎کنند، لذا مواجه با محدودیت‎های بودجه‎ای شده که به سختی قابل رفع هستند. و انعطاف پذیری مالی آن نیز کاهش می‎یابد. نتیجه این که این دولت‎ها عموماً از فساد بیشتری نسبت به دیگر کشور‎ها رنج برده و از شفافیت کمتری برخوردارهستند (راس ۲۰۰۰). این دیدگاه نسبت به نفرین منابع (که نفرین منابع سیاسی نیز نامیده می‎شود) وابستگی به منابع طبیعی را یک پدیده اقتصادی صرف ندانسته و آنرا عاملی برای ناکارآمدی نظام‎های دموکراتیک به حساب می‎آورد.
۱٫۳٫۱۰٫۲ حکمرانی و نهادها
تحقیق ساچ وارنر (۱۹۹۷) در مورد نفرین منابع بیان می‎کند که” نفرین منابع ” ارتباطی با نهاد‎ها ندارد. اما پژوهش کارل (۱۹۹۷) این نتیجه را زیر سوال برده و بیان می‎کند که چارچوب‎های تصمیم‎گیری کلید اصلی فهم علل تفاوت در مسیر‎های توسعه کشور‎ها هستند. تصمیمات نیز برآمده از ساختار‎های انگیزشی‎ای هستند که خود از نهاد‎های خاص اقتصادی- سیاسی منتج گردیده‎اند. عمده تحقیقات انجام شده دیدگاه کارل را تایید نموده و بر اهمیت نهاد‎ها در فهم نفرین منابع تاکید می‎کنند.
نهاد‎ها از چه راه‎‎هایی تاثیرگذار هستند:
تعداد زیادی از مطالعات انجام شده بر این نکته تاکید نموده‎اند که نهاد‎ها اثری جدی بر رشد اقتصادی دارند. در بحث نفرین منابع، فرضیه‎های مربوط به چگونگی اثر نهاد‎ها بر دو قسمت هستند. گروه اول بیان می‎کنند که منابع اثرات ناهمگن دارند که این اثرات برگرفته از نهاد‎هایی هستند که از قبل وجود داشته‎اند و در واقع منابع طبیعی اثری بر نهاد‎ها ندارند. گروه دوم فرضیه‎ها چنین حدس می‎زنند که که منابع خود بر نهاد‎ها تاثیر گذارند و از آن طریق مسیر توسعه‎ی کشور‎ها را نیز تغییر می‎دهند. گروه اول که بر خط سیر گذشته تاکید دارند – چگونه نهاد‎هایی که از قبل موجود بوده‎اند اثر منابع طبیعی را تغییر می‎دهند- شواهدی بدست آوردند مبنی بر اینکه اثر فراوانی منابع شدیداً وابسته به نهاد‎هاست، این تحقیقات نشان می‎دهد که منابع (قابل تجارت) باعث ایجاد تخصص در فعالیت‎های رانت جویانه که از کارایی کمتری برخوردار می‎شوند. همچنین این تحقیقات نشان می‎دهند که فساد مالی موجود در بهره برداری از درآمد‎های منابع نیز به نهاد‎هایی که از قبل موجود بوده‎اند وابسته است. گروه دوم که در واقع تکمیل کننده فرضیه‎های گروه اول هستند بیان می‎کنند که منبع درآمدهای دولت و به طور خاص وابستگی آن به منابع طبیعی بر رشد تاثیرگذار بوده و این تاثیر از طریق نهاد‎هاست. بحث اصلی این است که جوامعی که مبتنی بر فعالیت‎های اقتصادی محدود مانند کشاورزی و استخراج منابع هستند، نهاد‎های متفاوتی نسبت به سایر کشورهایی که از تمرکز کمتری برخوردارند در طول زمان ایجاد می‎کند. به همین ترتیب، چنین تصور می‎شود که ساختار صادراتی بر توانایی یک کشور برای مواجه با شک‎ها و مسیر رشد آن اثر می‎گذارند. این امر از طریق اثر گذاری جدی بر رابطه بین دولت و مردم آن کشور، نهاد‎های سیاسی و اجتماعی و ماهیت جوامع اتفاق می‎افتد.
۱٫۱٫۳٫۱۰٫۲ نهاد‎ها به چه دلیل مهم هستند؟
در این بخش به ویژگی‎های مهمی از یک حکومت می‎پردازیم که نهاد‎ها نقش قابل توجهی در شکل گیری آنها دارند. این ویژگی‎ها نقش مهم در دولت‎های وابسته به منابع بازی کرده و بخشی از دور باطلی هستندکه در آن، این ویژگی‎ها بر وابستگی به منابع تاثیر گذارده و از آن تاثیر می‎پذیرند.
۲٫۱٫۳٫۱۰٫۲ نابرابری
یکی از این ویژگی‎هاست که واکنش‎های نهادی و سیاسی مهمی با خود داشته و وابستگی به منابع با نابرابری در ارتباط است. چنین تصور می‎شود که کشور‎هایی که از نابرابری عمیق رنج می‎برند، دارای نهاد‎های ضعیف هستند (ایشام و همکاران ۲۰۰۵). ایجاد دولت‎های توسعه‎ای با توجه به این تحلیل‎ها، منوط به تخصیص اولیه منابع است بنابراین آئوتی و بسیاری دیگر از اندیشمندان بر این نکته تاکید نموده‎اند که کشور‎هایی که دارای منابع طبیعی اندکی بوده‎اند مجبور شده‎اند تا سیستم مالکیت زمین را توسعه داده و تنوع بخشند. سیستم‎هایی که زمین‎ها را با برابری بییشتری توزیع کرده‎اند. روابط اقتصادی ارتقاء دهنده رشد را ترغیب نموده و زمینه ساز ظهور دولت‎هایی هستند که هدف آنها بیشینه کردن رفاه اجتماعی است.
هنگامی که دولت‎ها منابع طبیعی قابل توجهی ندارند نیاز آنها به درآمد، نهاد‎هایی را پرورش می‎دهد که حامی توسعه هستند. اکثریت فقیر جامعه آسیب کمتری از رانت‎جویی دولت خود خواهند دید. دولت به طور نسبی از سیاست‎های تجارت آزاد حمایت بیشتری خواهد کرد (که علت آن عدم نیاز به حمایت از اقتصاد داخلی در مقابل تشدید کاهش ارزش پول به جهت افزایش‎های ناگهانی درآمد‎های ناشی از منابع است). در این حالت حوزه‎های کمتری برای (اشتباه سیاسی) برای این کشور‎ها وجود خواهد داشت زیرا عملاً با محدودیت‎های مالی زیاد مواجه بوده و خیلی نمی‎توانند آزادانه به اعمال سیاست بپردازند. در برخی کشور‎ها استعمار، این فرایند نهادینه شدن نابرابری را با ایجاد نهاد‎هایی که برای حمایت از تسلط استعمار کنندگان طراحی شده‎اند ترکیب می‎کند.
برای مثال در نیجریه و سودان، نهاد‎های مستعمراتی مربوط به صنعت استخراجی تحمیل شده وبقایای آن تا دوره‎ی استقلال مانده بود. این نهاد‎ها به وسیله‎ی ایجاد فقر و نا‎برابری از طریق تعبیه مکانیسم‎های کنترلی به نفع استعمار کنندگان منجر به حاشیه نشینی سیاسی و اجتماعی- اقتصادی قشر اصلی جامعه شده و دولت‎هایی که از لحاظ سیاسی بی ثبات هستند به بار آورده‎اند.
۳٫۱٫۳٫۱۰٫۲ انگیزه‎ها- هزینه‎های مبادله و تعهد
یکی از مواردی که در آنها نهاد‎ها حائز اهمیت هستند دلالت‎های آن‎ها در محاسبات هزینه- فایده عاملان اجتماعی است. خط سیر‎های اقتصادی‎ که کشور‎های مختلف طی نموده‎اند از خط سیر‎های همزمان نهادی و سیاسی تاثیر پذیرفته‎اند و بر آن تاثیر می‎گذارند. لازم به ذکر است که این خط سیر‎های نهادی و سیاسی یکی از مهمترین عوامل شکل دهنده‎ی روابط مردم هر کشور، بنگاه‎های چند ملیتی و کارکنان دولتی هستند.
هم نهاد‎های رسمی و هم نهاد‎های غیر رسمی ساختار انگیزشی و هزینه‎های مبادله را تغییر داده و بنابراین بر حساب‎های ملی که نشان‎دهنده مجموع فعالیت‎های سیاسی و اقتصادی است، تاثیرگذار است. یکی از بارزترین اهمیت نهاد‎ها، بحث رانت‎جویی است. اینکه آیا منابع “قابل غارت” سبب تخصصی شدن فعالیت‎های رانت جویانه و فساد مالی می‎شود یا خیر، بستگی به هزینه‎ها و منافع فعالیت‎های مولد و فعالیت‎های رانت جویانه نسبت به هم دارد. این انگیزه‎ها از نهاد‎هایی که در زمان ورود این‎گونه درآمد‎ها موجودند متاثر هستند (مهلوم و همکاران،۲۰۰۵).
ساختار انگیزشی و هزینه‎های مبادله دو عامل بسیار مهمی هستند که سیاست‎گزاران با آن‎ها درگیر بوده و می‎توانند علل بسیاری از سیاست‎های شکست خورده‎ی موجود را تبیین نمایند. ماهیت نهاد‎هایی که در کشور‎های دارای منابع فراوان پرورش می‎یابد و سیستم انگیزشی‎ای که در چنین کشور‎هایی ایجاد می‎گردد، ایجاد جو اعتماد را مشکل می‎سازد. بدون وجود محدودیت‎هایی که توسط نهاد‎های قوی و پایدار حمایت گردند در کشوری که دارای درآمد‎های فراوان منابع طبیعی است (وبه همین خاطر بسیاری از محدودیت‎های مالی که سایر دولت‎ها با آن مواجه هستند را ندارد). کارکنان دولت از انگیزه‎های ضعیف برای اعتماد سازی برخوردارند. بدون وجود یک ساختار قدرتمند نهادی، رهبران مکانیزم‎های لازم برای دستیابی به اهداف مورد نظر را در اختیار ندارند. این موضوع دلالت‎های بسیار مهم برای کشور‎هایی که به درآمد‎های منابع طبیعی وابسته هستند دارد.
۴٫۱٫۳٫۱۰٫۲ حقوق مالکیت
یکی از شرط‎های اصلی توسعه- وجود سیستمی است که از حقوق مالکیت پایدار حمایت می‎کند. حقوق مالکیت ضعیف هزینه‎های کسب و کار را افزایش داده و بنابراین آن بخش‎ها- مانند بخش ضعیف- را تضعیف می‎کند. نهاد‎های سیاسی از طریق هزینه‎های مبادله بر حقوق مالکیت اثر می‎گذارند. هنگامی که نهاد‎ها ضعیف و ناپایدار هستند، حقوق مالکیت نیز ضعیف و ناپایدار است. در نتیجه هزینه‎های مبادله نیز بالاست. بالا بودن هزینه‎های مبادله و ضعف حقوق مالکیت نیز با کشمکش‎های سخت داخلی، افزایش رانت جویی و استفاده‎ی بسیار ناکارا از منابع طبیعی همراه است.
به علاوه، هزینه‎های ایجاد حقوق مالکیت مستحکم ممکن است در کشور‎های وابسته به منابع طبیعی بیشتر باشد. حقوق مالکیت هنگامی به استحکام می‎رود که منافع آن بیش از هزینه‎های آن باشد. در کشور‎های وابسته به منابع طبیعی، هزینه‎های نهادینه سازی و حفاظت از حقوق مالکیت ممکن است به طرز قابل توجهی بیش از سایر کشور‎ها باشد. از آنجا که منابع طبیعی متمرکز اغلب اغلب در دست تعداد اندکی از افراد جامعه قرار دارد، هزینه‎های استحکام حقوق مالکیت زیاد خواهد بود. به علاوه، باید توجه داشت که قدرت سیاسی که عهده دار پرداخت هزینه‎های نهادینه نمودن حقوق مالکیت است خود منفعت کمی از آن می‎برد زیرا حقوق مالکیت ماهیتاً یک کالای عمومی است.
این انگیزه‎های منفی به جهت ماهیت صنایع استخراجی پیچیده گردیده است از آنجا که سرمایه‎‎گزاران خارجی نمی‎توانند مالکیت به دست آورده و فقط می‎توانند به صورت بلند مدت اجاره نمایند، دارایی در این صنعت انباشته شده، حقوق مالکیت مخدوش و مسئله ساز می‎گردد. این مسئله هنگامی‎که با انگیزه‎های رانت جویی‎ که در صنعت استخراج منابع طبیعی وجود دارد، ترکیب گردد سبب می‎شود که اعتماد شرکت‎های چند ملیتی حاضر در این صنعت نسبت به قرارداد‎های بسته شده سست گردد. زیرا فراوانی منابع می‎تواند زمینه ساز مصادره و لغو یک طرفه قرارداد‎ها گردد. این موضوع سبب می‎شود که شرکت‎های چند ملیتی توان چندانی در دفاع از حقوق خود در این کشور‎ها نداشته و تمایل چندانی به عقد قرارداد‎ها‎ی بلندمدت نداشته باشند. به علاوه عدم وجود ثبات در حقوق مالکیت و عدم شفاف بودن آن سبب می‎شود که انگیزه‎ی این شرکت‎های چند ملیتی به سمت (سرمایه‎‎گذاری رابطه‎ای) جهت‎گیری شود.
در این نوع سرمایه‎گذاری، قوت قرارداد‎ها بستگی به میزان ارتباطات مسالمت آمیز این شرکت با (افراد) دولتی و صاحب قدرت و میزان نفوذ و تاثیر گذاری این افراد خواهد داشت. که یکی از مهمترین نتایج آن دور شدن از فضای سالم و شفاف کسب و کار و افزایش فساد خواهد بود.
۵٫۱٫۳٫۱۰٫۲ ثبات
نهاد‎های مستحکم، ظرفیت‎های کشور‎ها در تحمل نوسانات شدید را افزایش می‎دهند. در واقع این نهاد‎ها در زمانیکه نیرو‎های بی‎ثبات کننده افزایش می‎یابند. در جهت برقراری ثبات اعمال فشار می‎نمایند. شواهد موجود مبنی بر اینکه کشور‎هایی که از کیفیت نهادی کمتری برخوردارند، توان کمتری در بازپرداخت بدهی‎های خود دارند، موید این نظریه هستند. البته در مورد اثر نهاد‎ها بر ثبات اقتصادی و سیاسی مطالعات زیادی صورت نگرفته است. با وجود مطالعات اندک موجود در این زمینه، نوسانات معناداری که کشور‎های دارای منابع طبیعی فراوان با آن مواجه هستند، نشان دهنده اهمیت وجود نها‎های قوی که ثبات سیاسی را به دنبال دارند در این کشور‎هاست.
دولت‎های وابسته به درآمد‎های نفتی شدیداً وابسته به یک محصول خاص بوده که این باعث ایجاد منافعی ویژه (و البته قابل توجه) برای عده‎ای معدود از مسئولین رده بالای جامعه (طبقه‎ی حاکم) می‎گردد. در هر جامعه‎ای وقتی اقتصاد کشور با رکود مواجه می‎شود، تحلیل بخش صنعت در این شرایط خود سبب می‎شود که به مرور توان کل اقتصاد هم در مواجه با شک‎های احتمالی بعدی کاهش یابد. این مشکل در کشور‎هایی که وابسته به یک محصول خاص هستند، نسبت به کشور‎هایی که تنوع در تولیدات خود دارند بسیار جدی‎تر است. زیرا در صورت بروز چنین مشکلی عملا در این نوع کشور‎ها بخش دیگری وجود ندارد که نقش جبران کننده را ایفا نموده و کشور را در مقابله با شک‎های احتمالی بیمه نماید.
بنابراین انتظار می‎رود که کشور‎های تک محصولی نوسانات بیشترو شدیدتری را در اقتصاد تجربه نمایند. این امر منجر به یک وضعیت سیاسی خاص و بحران در این کشور‎ها شده که عامل آن وجود قیمت و تقاضای پر نوسان کالاها و اتکاء به حمایت‎های مالی دولت (به صورت یارانه‎ها) است. نتیجه‎ی بسیار مهمی که این شرایط همیشه بحرانی در پی دارد، تضعیف شدید حاکمیت قانون در این کشورهاست.
۲٫۳٫۱۰٫۲ رانت‎جویی
از جنبه‎ای دیگر ایجاد انگیزه‎هایی که باعث تخریب نهاد‎ها و سیاست‎ها می‎شود نیز می‎تواند زمینه‎ساز بلا شدن منابع طبیعی گردد. رانت‎جویی نقش اساسی در مورد توجه قرار گرفتن نظریات مربوط به استفاده‎ی غیر مولد از درآمد‎های منابع طبیعی داشته است. درآمد‎های منابع طبیعی و حق امتیاز‎های مربوط به آن بسیار سهل الوصول و عظیم‎تر از درآمد سایر منابع است. این صرفاً به این دلیل نیست که این نوع درآمد‎ها متمرکز بوده و در صنایع مختلف پراکنده نگردیده است. بلکه بیشتر به این دلیل است که در عوض بخش خصوصی، این دولت است که بخش عظیمی از این گونه درآمد‎های متمرکز را کنترل می‎نماید. این امر انگیزه فعالیت‎های مولد در جامعه و انگیزه فعالیت‎های سودمند در دولت را تغییر می‎دهد. در کشور‎های دارای منابع طبیعی فراوان، بازده انتظاری فعالیت‎های رانت جویانه بالا بوده و هزینه فرصت چنین فعالیت‎هایی پایین است. درنتیجه، مردم و گروه‎های مردمی برای کنترل این منابع و درآمد‎های مربوط به آن با یکدیگر به رقابت می‎پردازند. نتیجه این هزینه‎های غیر مولد سرمایه‎ی انسانی، چیزی جز فساد نیست؛ فساد یکه کاهش سرمایه‎گذاری، افزایش بی ثباتی و رشد پایین‎تر را به دنبال دارد. (لیت و ویدمن، ۲۰۰۲)
رانت‎جویی و نتایج حاصل از آن ارتباطی تنگاتنگ با بحث نوآوری و علل پایین بودن آن دارد. بازده بالای رانت‎جویی در کشور‎های دارای منابع طبیعی فراوان سبب می‎شود که منابع کارآفرینی از تولید خارج و به سمت فعالیت‎های غیر مولد سوق پیدا نماید (ملهوم و همکاران،۲۰۰۵). بنابراین، فعالیت‎های رانت‎جویانه صرفاً سبب این نمی‎شود که دولت مردان درآمد‎های حاصل از منابع طبیعی که باید صرف بیشینه کردن رفاه اجتماعی شود را اسراف نموده و یا به باطل هزینه نمایند، بلکه سبب می‎شود که هزینه‎های مالی و زمانی جستجوی رانت افزایش یافته که به معنی کاهش زمان و انرژی برای فعالیت‎های مولد است. نتیجه آن که انباشت سرمایه‎ی انسانی و پایه‎های مالیاتی در طی این فرایند کاهش می‎یابند. که علت آن هدایت منابع به سمت فعالیت‎های غیر مولد و فعالیت‎های غیر کارا است، که عملاً امکان مالیات‎بندی بر آن‎ها وجود ندارد. عکس العمل دولت در قبال رانت جویی می‎تواند اثرات منفی ناشی از چنین فعالیت‎هایی را در کشور‎های دارای منابع طبیعی فراوان تشدید نماید؛ به این دلیل که چگونگی عکس‎العمل دولت مردان از طریق چند برابر نمودن انگیزه‎های رانت جویی اثرات پشت سر هم و زنجیره‎ای سیاسی ایجاد می‎نماید.
عکس‎العمل دولت به رانت جویی بازخوری بر بازده انتظاری فعالیت‎های رانت‎جویانه داشته و لذا سبب ایجاد انگیزه برای (کارآفرینان شده که فعالیت‎های رانت‎جویانه‎ی خود را تخصصی نمایند) (مهلوم و همکاران،۲۰۰۵). این امر فعالیت‎های رانت‎جویانه را وارد مرحله‎ی جدیدی نموده که بازده‎های اقتصادی مربوط به آن به شدت وابسته به محیط اقتصادی هر کشور است. عکس‎العمل فعالان اقتصادی خصوصی و عمومی به رانت‎جویی محدود به محیط نهادی بوده و هر چه این محیط نهادی ضعیف‎تر باشد این موضوع جدی تر و مسئله ‎ساز‎تر می‎گردد(مهلوم و همکاران،۲۰۰۵). یک محیط نهادی سالم در بر دارنده‎ی انگیزه‎هایی برای ایجاد فعالیت‎های مولد بوده و در همین حال محدودیت‎هایی، هم برای فعالیت‎های رانت‎جویانه و هم برای حمایت‎های سیاسی ایجاد می‎نماید. بدون وجود نهاد‎هایی که عکس‎العمل‎ها‎ی دولت برای تقاضای باز توزیع منابع را محدود ننماید، حمایت‎های سیاسی به قدری بزرگ خواهد بود که منابع توزیعی بیش از منابع تولیدی می‎گردد. این واقعیت که فعالان دولتی اغلب به صورت انتقال منابع از طریق حمایت‎های سیاسی در مقابل رانت‎جویی عکس‎العمل نشان می‎دهند، دلالت بر این موضوع دارد که دولت مردان از چنین حمایت‎هایی در دوران زمام داری خود نفع برده و لذا حفظ قدرت در چنین شرایطی برای آن‎ها منافعی قابل توجه نیز در پی دارد. رانت‎جویی و حمایت‎های سیاسی اثری بسیار مهم بر طول دوره‎ی حیات رژیم‎های سیاسی دارد.
نتایج تجربی تحقیق لام و وانتچکن(۲۰۰۳) نشان می‎دهد که منابع طبیعی با طول دوره‎ی زمامداری دیکتاتور‎ها در ارتباط است. در واقع اینگونه حمایت‎ها می‎تواند سبب گردد که مردم حاضر باشند در دوره‎ای طولانی حتی یک حکومت دیکتاتوری را نیز تحمل نمایند. مدل نظری آن‎ها بیان می‎کند که فرایند توزیع رانت قدرت را متمرکز نموده و منابع را تشدید می‎نماید (رابینسون و ترویک،۲۰۰۵). حمایت‎های دولتی را در مقابل میزان استخدام دولتی مدل سازی نموده‎اند و به این نتیجه‎ی جالب رسیده‎اند که افزایش‎های شدید درآمد‎های منابع طبیعی بازده اقتصادی قدرت سیاسی را افزایش داده و لذا عدم تخصص بهینه منابع را به سمت بخش دولتی بیشتر می‎نماید که نتیجه‎ی آن تمایل به هزینه‎های بیشتر برای باقی ماندن در قدرت و تمایل به ورود بیشتر به بخش دولتی است. دولت‎هایی که اغلب در این شرایط ظهور می‎یابند، نوعاً دولت‎هایی هستند که به دنبال توزیع مجدد منابع در جهت بیشینه سازی رفاه اجتماعی نیستند.
در عوض، کشمکش‎های بر سر تصاحب این درآمد‎ها اغلب باعث قدرت گرفتن زیر مجموعه‎هایی از مردم می‎گردد که لزوماً حامی سیاست‎های ایجاد ثبات در کشور نیستند. درواقع، دولت مردان به طور غیر قانونی، از این منابع در جهت حفظ خود در قدرت استفاده می‎کنند؛ در حالیکه باید آنرا در جهت تقویت اقتصاد، بهبود شرایط زندگی مردم، ایجاد و حفاظت زیر ساخت‎ها و تقویت نهاد‎هایی که حامی توسعه هستند، هزینه نمایند. بنابراین، درآمد‎های ناشی از منابع طبیعی به جای آنکه در جهت با ثبات نمودن پایه‎های سست چنین اقتصاد‎هایی استفاده گردد، اغلب صرف گسترش صنایع و بروکراسی غیر کارا می‎گردد (آئوتی،۲۰۰۳).
۳٫۳٫۱۰٫۲ تنازع و کشمکش
تحقیقات بسیاری وجود دارند که نشان می‎دهند که احتمال وجود جنگ‎های داخلی نیز با وابستگی به کالاهای اولیه افزایش می‎یابد (راس۲۰۰۳). انگیزه‎هایی که سبب افزایش رانت‎جویی و حمایت‎های سیاسی می‎شوند به طوری مشابه می‎تواند تنازع و کشمکش‎های داخلی کشور‎های وابسته به منابع طبیعی را نیز افزایش دهند. افزایش ریسک و نا اطمینانی علل سیاسی مختلفی دارد که اغلب با فراوانی منابع طبیعی به صورت همزمان مشاهده گردیده‎اند. عللی مانند دولت غیر مسئول که به جای اینکه پایبند مشروعیت خود باشند به منابع طبیعی وابسته هستند. فساد، ظرفیت‎های پایین نهاد‎های عمومی برای مقابله با تعارضات و تنازعات داخلی و نابرابری. به علاوه درآمد‎ها و حق امتیاز‎های ناشی از منابع طبیعی اغلب برای تامین مالی گروه‎هایی که درگیر این مناقشات هستند صرف می‎شود. که نمونه‎ های بارز آن آنگولا، سومالی – سودان و جمهوری خلق کنگو است. صادرات کالاهای اولیه ارتباط معنادار با افزایش احتمال جنگ‎های داخلی دارد. این ارتباط غیر خطی بوده و وقتی سهم صادرات این کالاها بیش از یک سوم تولید ناخالص داخلی باشد به اوج خود می‎رسد. کشوری با این سطح از صادرات منابع اولیه با احتمال جنگ داخلی در حد ۲۲ درصد مواجه بوده در حالیکه این احتمال برای کشور‎هایی که صادرات مواد اولیه ندارند در حدود یک درصد است (کولیر و هافلر۲۰۰۴).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:42:00 ق.ظ ]




از حشره­کش­ها به ندرت بر روی عدس استفاده می شود و برای دستیابی به استراتژی­ های مؤثر مدیریت آفات، بایستی شناخت کاملی از حشرات و رفتار آنها را داشت[۲۰].

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲-۱-۱۱-۴-۳- بیماری­های عدس
عدس از چندین بیماری که به وسیله قارچ­ها، باکتری­ ها، ویروس­ها، نماتد­ها وگیاهان انگلی گل­دار ایجاد می شود، زیان می­بیند[۲۰].
این عوامل باعث کاهش کیفیت بذور، پوسیدگی بذر، مرگ گیاهچه و پوسیدگی ریشه و ساقه می­ شود. بیماری­های شاخ وبرگ در چندین کشور دارای اهمیت می­باشند. این بیماری­ها سبب کاهش بنیه گیاه شده، حیات آن را تهدید نموده و سرانجام عملکرد را کاهش می­دهد. بولتن بیماری­های عدس را این گونه معرفی کرده است: بیماری­های قارچی از جمله: پژمردگی آوندی، پوسیدگی یقه، پوسیدگی ریشه، پوسیدگی ساقه (سوختگی)، زنگ، سفیدک پودری، سفیدک داخلی، برق زدگی[۳].
۲-۲- مروری بر تحقیقات انجام شده
۲-۲-۱- تابش
در عرض های جغرافیایی شمالی یا جنوبی، تابش به هنگام ظهر در مقایسه با مناطق استوایی کم است اما کل جریان نوری روزانه در شمال و در فصل تابستان اغلب بالاتر از عرض های جغرافیایی استوایی است، زیرا روزهای تابستان در شمال طولانی تر است. البته آب و هوا و سایر فاکتورها جریان لحظه­ای نور را تغییر می­ دهند[۲۶].
۲-۲-۲-طیف نوری( کیفیت)
در زمان طلوع و یا غروب خورشید در تمام عرض های جغرافیایی (وقتی زاویه خورشید کمتر از ۱۰ درجه است)،نور مرئی از نظر نور آبی (۵۰۰-۳۵۰ نانومتر) و نور قرمز دور(۷۹۵-۷۰۰ نانومتر) غنی تر می­ شود ضخامت اتمسفر در این دو شرایط ۹ برابر ضخامت اتمسفر در روز است. همچنین نور قرمز دور نسبت به نور قرمز و نارنجی(۷۹۵-۷۰۰ نانومتر) افزایش می­یابد. نورآبی به دلیل تابش نور از آسمان آبی، غنی تر است و غنی بودن نور قرمز دور به دلیل مسیر مستقیم اتمسفری برای عبور نور اتفاق می­افتد. بخش بیشتری از نور آبی(طول موج کوتاه) در حین پخش نور حذف می‌شود. نور ماورای بنفش بیشتر در ناحیه استراتوسفر کم می­گردد. در سایه، نور آبی نسبت به طول موج های بلند، غنی تر است، زیرا بخش عمده­ای از نور آبی از آسمان آبی به آن اضافه می‌شود. ولی،تغییر بیشتر در کیفیت نور ممکن است در اثر سایه اندازی برگها ایجاد می­گردد. این پدیده به این دلیل اتفاق می­افتد که کلروفیل نور قرمز را بیشتر جذب می کند و برگها نور قرمز دور را عبور می­ دهند. بنابراین، سایه برگ بیشتر از نظر نور قرمز دور غنی تر است. ابرها ترکیب طیف نوری را تغییر نمی­دهند. با اینکه گاهی نور آبی بیشتر است، ولی پخش تمامی طول موج ها افزایش می­یابد. آلودگی ناشی از دخالت انسان در محیط و آلودگی­های طبیعی، می ­تواند کیفیت نور را به طرق مختلف تحت تاثیر قرار دهد. این عمل از طریق کاهش طول موج مربوط به نور آبی انجام می­گیرد. عبور نور از میان برف بسته به شرایط برف می ­تواند به طرق مختلفی تحت تاثیر قرار بگیرد[۲۶].
۲-۲-۳- دوام و چرخه روزانه نور
اثر عوامل ایجاد موثر بر روی طول روز نظیر ابر، توپوگرافی، سایه برگ و انعکاس در مقایسه با تاثیر بر روی سایر جنبه های انرژی نورانی، ناچیز تلقی می­ شود. در کل، گیاهان به تغییرات نور حساسیت دارند و این مسئله به طور دقیق قبل و بعد از طلوع و غروب خورشید اتفاق می­افتد. بنابراین،طول روز تشخیص داده شده بوسیله گیاه ممکن است بتدریج بوسیله ابر و سایه تغییر داده شود. تاثیر تشعشع و طیف نوری می ­تواند بسیار بیشتر از اینها باشد. تابش مستقیم تشعشع خورشیدی نیز از ارتفاع و موقعیت خورشید ناشی می­ شود. ابر و سایر عوامل سایه انداز با قرار گرفتن در مقابل منبع تشعشع، در درجات متفاوتی تابش مستقیم خورشید را تحت تاثیر قرار می­ دهند[۲۶].
۲-۲-۴-تاثیر نور در جوانه زنی بذر
صدها سال پیش در این مورد اطلاعاتی حاصل شده است، اما اولین مطالعه مفهومی بوسیله کینزل و رالین (به نقل از رولین، ۱۹۷۲) صورت گرفته است. آنها با بررسی ۹۶۴ گونه گیاهی، افزایش درصد جوانه زنی ۶۷۲ گونه را بوسیله نور گزارش دادند. باسکین[۱۱](۱۹۸۸)، با مطالعه بر روی گیاهان علوفه ای یکساله و چند ساله ویژه مناطق معتدل، تسریع در جوانی زنی ۱۰۷ گونه، بازدارندگی جوانه زنی در ۳ گونه و عدم واکنش در ۳۲ گونه را مشاهده کردند. در پی گزینش انسان از گیاهان زراعی، معمولاً حساسیت به وجود نور برای جوانه زنی خود به خود در نظر گرفته شده است به همین لحاظ در گیاهان زراعی برای جوانه زنی حساسیت به نور یا نسبت و یا بسیار اندک است. اما در فضای گونه های وحشی این حساسیت کاملاً مشاهده می­ شود. و در بسیاری از موارد این مسئله به خاطر حضور نور قرمز دور اتفاق می­افتد[۲۶]. این طول موج به لحاظ کاهش فرم فعال فیتوکروم، موفق بوده است.از طرفی گاهی نور آبی هم محدود کننده است. لذا اطمینان کافی در این مورد وجود ندارد و تحقیقات زیادی انجام نگرفته است[۲۶]. بذوری که در تاریکی بطور طبیعی جوانه می­زنند در مقابل نور به خواب می روند. به این گروه از بذور، فتودورمانت می‌گویند. البته اثرات نور بر خواب بذور در ارتباط با سایر عوامل محیطی امکان پذیر است. مهمترین اثر نور بر روی جوانه زنی، اثر متقابل آن با دما است. دما در بیشتر موارد بر تحولات فتوشیمیایی و برگشت پذیری داخلی فیتوکروم فعال و فیتوکروم غیر فعال به یکدیگر تاثیر ندارد،اما واکنشهای شیمیایی وابسته به فیتوکروم فعال و عوامل تخریب کننده آن را که به دما حساس هستند، تحت تاثیر قرار می­دهد. نمونه بارز آن کاهو است که کاملاً وابسته به نور جهت جوانه زنی است. در صورتی که مداوم در دمای ۳۵ درجه سانتیگراد بعد از یک تیمارنوری و یا تیمار آن در این دما تحت نور مداوم، بذور آن را به خواب می­برد. پژوهش­ها به این نتیجه رسیده اند که واکنش­های دمایی از طریق تاثیر دما بر فیتو کروم فعال در بذرها اعمال می­ شود. دماهای بالا سطح این نوع فیتوکروم را در بعضی از گونه ها، از طریق افزایش سرعت تبدیل آنها به فرم غیرفعال کاهش می­ دهند[۲۶]. نیاز نوری زمانی برطرف می­ شود که بخشی از بذر یا کل آن بطور کامل متورم شود. زمان لازم برای آماس بسته به نفوذپذیری پوسته بذر یا میوه و اندازه آن، از یک ساعت تا دو هفته متفاوت است. بلافاصله پس از آماس کافی Pr، به Pfr تبدیل می­ شود. در مورد بذوری که سالهای متمادی در خاک زنده باقی می­مانند، Prشکل پایداری داشته و پس از فراهم شدن شرایط مساعد از لحاظ رطوبت، دما و نور به Pfr تبدیل می­ شود و جوانه زنی را موجب می­گردد. مقدار کلروفیل پوشش دهنده جنین در طول دوره رسیدگی از لحاظ میزان نیاز یا عدم نیاز بذرها به نور در جوانه زنی مهم تلقی می­ شود[۲۶]. در کل جنین­های بذرهایی که در طول دوره رسیدگی بوسیله بافت­های برخوردار از مقادیر بالای کلروفیل، برای جوانه زنی به نور نیاز پیدا می کند، در صورت برخورداری از بافت های فاقد کلروفیل و یا کلروفیل کمتر، برای جوانه زنی به نور نیاز پیدا نمی­کنند. دلیل این امر عبارت از این است که کلروفیل با جذب نور قرمز از تشکیل Pfrدر جنین های رسیده جلوگیری می­ کند. بنابراین بذرهای بالغ برای جوانه زنی، نیاز به نور خواهند داشت. طول نسبی شب و روز در طول دوره رسیدگی، فتودورمانسی را در بعضی از گونه ها مانند کاهو یا سلمک (chenopodium album) تحت تاثیر قرار می­دهد. بدین ترتیب که روزهای بلند برای بذرهای فتودورمانت مطلوب بود و روزهای کوتاه برای بذرهای فاقد دورمانسی هستند[۲۶].
نور قرمز دور جوانه زنی بذرهای نیازمند به نور را محدود می­ کند.برگهای کانوپی، نور قرمز دور را بیشتر از نور قرمز عبور می­ دهند. بخش مهمی از آبی، قرمز و برخی از نورهای سبز در فتوسنتز مورد استفاده قرار می گیرند و یا طی انعکاسی از سطوح پوشش گیاهی، حذف می­شوند. ولی بخش عمده ای از نور قرمز دور وارد بذر می­ شود و فیتوکروم فعال را به فرم غیر فعال تبدیل می کند. با مطالعه توزیع طیف های نوری در بالا و پایین کانوپی گیاهان، معلوم می­ شود که بخش عمده ای از نور قرمز دور وارد کانوپی می­ شود. در این شرایط فرم فعال فیتوکروم از ۱۰ درصد تجاوز نمی­کند. اگر بذرها بر روی گیاه مادری با نسبت بالایی از نور قرمز دور به نور قرمز، مواجه شوند، قبل از جوانه زنی به منظور تشکیل تکمیلی به نور مستقیم خورشید نیاز خواهند داشت. از لحاظ اکولوژی، حساسیت نوری در بذر گونه هایی که در سایه زندگی می­ کنند، از گونه های موجود در محیط های بسیار باز متفاوت است[۲۶]. بذر گونه هایی که در شرایط سایه رشد می­ کنند، در مقایسه با گونه­ های موجود در محیط های باز، کمتر بوسیله نور قرمز عبوری از کانوپی تحت تاثیر قرار می­گیرند.
هنوز بطور کامل مشخص نشده است که چگونه واکنش های مرتبط با تشعشع بالای نوری (HIR) از طریق نورهای قرمز دور و آبی جوانه زنی بذرها را محدود می­سازد. بسیاری از پژوهشگران بذر از اثر آبی در این زمینه صرفنظر می­ کنند، نور آبی بطور ترجیهی بوسیله کریپتوکروم(اطلاعات اندکی در مورد آن وجود دارد) جذب می­ شود و هر دو شکل از فیتوکروم نیز نور آبی را جذب می­ کنند. بنابراین، بخش عمده ای از نور آبی هرگز به جنین نمی­رسد[۲۶].
واکنش­های مرتبط با سطوح بالای تشعشع نوری ناشی از نور قرمز دور، بیشتر از نور آبی مورد مطالعه قرار گرفته است. تمامی نتایج حاکی از جذب آن بوسیله فیتوکروم است، اگر چه حداکثر طیف عمل، معمولاً در نزدیکی طول موج ۷۲۰ نانومتر نسبت به ۷۳۰ نانومتر(جایی که جذب بوسیله حداکثر است)، قرارداد[۲۶]. سه دلیل عمده وجود دارد که چرا این اثر بسادگی نمی­تواند از طریق توضیح داده شود:
۱- نقطه اوج طیف عمل در این واکنش،فقط ۱۰ نانومتر پایین تر از نقطه اوج مربوط به جذب وسیله (۷۳۰ نانومتر) قرار دارد.
۲- سطوح بالای تشعشع نوری که به طور گسترده متفاوتی را به نمایش می گذارند، همگی و حتی نور قرمز از ویژگی محدود کنندگی برخوردار هستند.
۳- محدود کنندگی سطوح بالای نوری حتی بعد از اعمال تیمار قبلی تشعشع پایین نور قرمز و تحریک کننده جوانه زنی (از طریق تشکیل ) عمل آن را تکمیل می­ کند، بعلاوه تشکیل از طریق نور قرمز، بسیار زودتر در فرایند جوانه زنی اتفاق می­افتد و تاثیر تشعشع بالا بسیار دیرتر، حتی بلافاصله قبل از تولید ریشه چه اعمال می­ شود. در هر حال برای اطلاع از نقش سایر رنگدانه ها در فرایند جوانه زنی، کسب اطلاعات بیشتر در موردفیتوکروم مورد نیاز است[۲۶].
۲-۲-۵- سایه و رشد اندامهای رویشی
در بسیاری از موارد،تولید پنجه، برگ، ساقه، کاه و کلش و ریشه در نور پایین کاهش می‌یابد. برگ­ها ضخیم تر، محتوای آب و نیز وزن مخصوص برگ افزایش می­یابد. در گراس ها بویژه توزیع ماده خشک به اجزای برگی سبب افزایش نسبت بخش هوایی به ریشه، برگ به ساقه، وزن برگ و نسبت­های سطح برگی می گردد.
گراس­های مقاوم به سایه، سطح برگ ویژه بیشتری را نسبت به انواع حساس به سایه تولید می­ کنند، در صورتی که چنین روندی درلگوم ها مشاهده نمی­ شود. سازگاری مورفولوژیکی گیاهان علوفه ای به کمبود نور، یک استراتژی سازگاری برای جبران فتوسنتز کمتر در واحد سطح برگ است. بعلاوه، ممکن است تغییرات شیمیایی برای بالا بردن کارآیی فتوسنتزی در سایه اتفاق بیفتد. نشان داده شده است که میزبان نیتروژن بخش هوایی در گراس های سایه اندازی شده افزایش می­یابد، در حالی که چنین فرآیندی در لگوم ها اتفاق نمی افتد. ذخیره بالای نیتروژن در برگ گراس ها، به کارآیی بالای آنها در ذخیره انرژی نوری مربوط می شود[۱۹۸].
تاثیر نور فعال فتوسنتزی بر روی رشد و توسعه برگ حاکی از آن است که سطوح کاهش یافته تشعشع فتوسنتزی، شکنندگی پهنک برگ را به دلیل کاهش ضخامت آن موجب می­ شود و زمینه را برای صدمات مکانیکی و آلودگی از طریق بیماری­ها فراهم می­سازد[۲۶]. مطالعات راوه و همکاران[۱۲](۲۰۰۳) بر روی گیاه چند ساله کاکتوس نشان داد که استفاده از تیمار سایه در سه تابستان متوالی، تعداد برگ­های آن را به بیش از ۱۰% تیمارهای دیگر کاهش داد. در گیاه Murcott saplings ، تیمار ۴ ماهه سایه اندازی، افزایش وزن خشک برگ­های در سایه را به میزان ۲۸ درصد در مقایسه با تیمار شاهد، سبب شد. در آزمایشات هادی و همکاران[۱۳](۲۰۰۶) با بهره گرفتن از چهار سطح سایه بر روی گیاه لوبیا، افزایش سطح برگ، وزن مخصوص برگ، نسبت سطح برگ و عدم وجود اختلاف معنی دار در نسبت وزن برگ و عملکرد دانه در واحد سطح مشاهده شد.
گیاهان در ردیف­های رو به جنوب یا آفتابگیر نسبت به ردیف­های رو به شمال یا سایه گیر مقدار نور متفاوتی را دریافت می­ کنند. با این حال، در مطالعات فیشر و کفرانک[۱۴](۱۹۴۹) بر روی گیاهان رز مشخص شد که گیاهان کاشته شده در ردیف­های آفتابگیر،بخش­های هوایی جدید بیشتری نسبت به ردیف­های شمالی تشکیل می­ دهند. تاریکی یا سایه­اندازی شدید طوقه یعنی اصلی ترین نقطه تشکیل جوانه در این گیاهان، اغلب به جلوگیری کامل از ظهور بخش هوایی جدید منجر می­ شود. در صورتی که حذف تاریکی و حتی وجود منافذ باز و کوچک در پوشش سایه انداز، تاثیر تاریکی را از بین می برد. تحت شرایط سایه مقدار کربوهیدرات در دسترس به دلیل کاهش تولیدات فتوسنتزی، محدود و به کاهش رشد ساقه و ریشه منجر می شود. پنجه زنی کاهش و تراکم بوته در واحد سطح تقلیل می­یابد[۵۲]. فستوک های رشد کرده تحت شرایط سایه، بطور معنی دار از لحاظ رشد گیاهچه ها کاهش نشان دادند[۱۸۴]، با این حال، در مطالعات هادی و همکاران[۱۵](۲۰۰۶) افزایش سطوح سایه موجب افزایش رشد بخش­های هوایی به دلیل دوام بیشتر دوره رشد رویشی و افزایش نسبت رشد ساقه به ریشه شد.
در آزمایشات بل و همکاران[۱۶](۱۹۹۹ و۲۰۰۰)، تراکم و بیوماس ریشه بطور معنی داری در حداقل مقدار خود بود و این مسئله رشد و نمو کمتر ریشه را در مقایسه با بخش هوایی موجب شد. در حالی که گیاهان قرار گرفته در نور کامل خورشید بسیار متراکم تر و حجیم تر شدند و تراکم ریشه ای بالاتری را بدست آوردند. نتایج آنها مشخص کرد که گیاهان تورف گراس قرار گرفته در سایه مداوم،کربوهیدرات بیشتری را از طریق محدود کردن رشد ساقه و ریشه، ذخیره می­ کنند. این نتایج معلوم کرد که بافت­های سلولی، غلظت کربوهیدرات خود را بدون ملاحظه شرایط نوری محیط، در وضعیت ثابتی نگه می­دارند. به همین دلیل است که بیوماس بافت­های گیاهی (ریشه ها، ساقه ها، و برگها) می ­تواند بهترین شاخص از نظر تنش سایه در مقایسه با کمیت کربوهیدرات باشد.همچنین این نتایج مشخص کرد که سایه اندازی، بالاترین میانگین کربوهیدرات­های غیر ساختاری را در مقایسه با نور کامل که کمترین میزان کربوهیدارت­های غیر ساختاری را در بر دارد، موجب می­ شود[۵۲].
مطالعات هبرت و همکارات[۱۷](۲۰۰۱) نشان داد که کاهش در مقدار نور قابل دسترس برای گیاه از طریق سایه اندازی، بیوماس ریشه ­های نابجا در گیاه ذرت را بیشتر از تعداد ریشه ها تحت تاثیر قرار می­دهد. با توجه به این نتیجه مشخص می­ شود که سیستم ریشه اولیه با کاهش مواد پرورده چندان تحت فشار قرار نمی­گیرد. این مسئله می ­تواند از سازگاری ویژه گیاه در ارتباط با تعداد ریشه ناشی شود. به این ترتیب که ابتدا تعداد ریشه بیشتری تشکیل می­ شود و سپس ریشه های جانبی منظمی بوجود می­آیند و در افزایش ظرفیت جذب آب و عناصر مشارکت می­ کنند. همانطوری که محققان دیگری نیز چنین نتایجی را گزارش کرده ­اند[۱۱۰]. تغییرات در تعداد و وزن سیستم ریشه ای به کاهش ویژه ای در وزن ریشه های اولیه منجر می شود. پدیده ای که می‌تواند سایر تفاوت­های مورفولوژیک مانند کاهش در ابعاد، تولید ریشه های جانبی کمتر و کاهش میزان طویل شدن محورهای ریشه­ای را نیز به دنبال داشته باشد[۱۱۰].
علیرغم اثرات سایه بر روی کاهش رشد و عملکرد بیولوژیک گیاه، برخی از مطالعات نشان می­دهد که گیاه می ­تواند از طریق افزایش میزان جذب نور، هدایت برگی و تولید برگهای بیشتر در سایه از یک طرف و افزایش کارآیی مصرف آب از راه افزایش جذب تشعشع پخشی نور در زیر سایه انداز از طرف دیگر، اثر سایه را تقلیل دهد[۷۰].
۲-۲-۶- نقش نور در استقرار گیاهچه ها و رشد رویشی
نتایج بررسی ها نشان می دهند که طویل شدن مزوکوتیل در گراس ها به شدت نور حساس است. طویل شدن کلئوپتیل گندمیان باید برابر با یا بیشتر از برگهایی باشد که همراه آن به سمت بالا رشد می­ کنند، در غیر این صورت برگهای رشد کرده و خارج شده از درون کلئوپتیل، به احتمال زیاد در درون خاک صدمه دیده و شکسته می­شوند. سرعت رشد این دو اندام تا رسیدن به سطح خاک و قرار گرفتن در مقابل نور یکسان است و بطور هماهنگ صورت می­گیرد.برگ ها پس از قرار گرفتن در معرض نور، به رنگ سبز در می­آیند. ظهور برگ به دلیل تحریک بزرگ شدن آن و کاهش طویل شدن کلئوپتیل صورت می­گیرد. تحریک نوری رشد برگ، تسریع کلئوپتیل جوان و جلوگیری از رشد نهایی کلئوپتیل، از واکنش فیتوکروم در مقابل نور ناشی می شود[۱۷۱].
طی یک بررسی بر روی یک گیاهچه ذرت قرار گرفته در نزدیکی سطح خاک و در مقابل نور مشخص شد که مزوکوتیل کمتر طویل شده است و دو برگ اولیه از درون کلئوپتیل بیرون آمده اند. در این آزمایش هر دو برگ به طرف داخل کلئوپتیل پیچیده شدند، ولی وقتی در مقابل نور مستقیم خورشید قرار گرفتند، بطور کامل به حالت افقی در آمدند. عدم پیچیدگی یا لوله ای شدن برگ گراس ها در اصل از واکنش نوعی فیتوکروم ناشی می­ شود که در آن مقدار ناچیز نور قرمز، تحریک کننده است و نور قرمز دور متعاقب آن، بی اثر کننده اثر نور قرمز می­ شود[۲۶].
شدت­های پایین نور قرمز دور بی اثر است و شدت­های پایین نورآیی به جز در گیاه برنج، اندکی خاصیت تحریک کنندگی دارد. برگ­های گندم و جو حتی در صورت قرار گرفتن در مقابل سطح پایین نور قرمز دور به مدت ۹ ساعت نیز پیچیده نمی­شوند دلیل این عدم پیچیدگی، رشد سریع آنها است.کاربرد جیبرلین و سیتوکینین در بسیاری از موارد نیاز به نور را برطرف می‌کند. این نتایج مشخص می­ کند که پیچیدگی برگی ناشی از موجب تشکیل جیبرلین و سیتوکینین می­ شود و متعاقب آن عدم پیچیدگی برگ اتفاق می­افتد. این نتایج در مورد جیبرلین باید درست باشد، زیراPfr تولید جیبرلین را تحریک می­ کند و جیبرلین از پلاستیدهای جوان وارد برگ­های پیچیده می­ شود و حالت پیچیدگی از بین می رود[۲۶].
در گیاهان دو لپه ای، لپه های زیر خاکی غنی از مواد غذایی نیز می­توانند در زیر خاک باقی بمانند، یعنی جوانه زدن هیپوژل داشته باشند، مانند آنچه که در نفوذ اتفاق می­افتد. همچنین این گیاهان می­توانند مانند لوبیا، خردل و یا کاهو با جوانه زنی اپی ژل، لپه ها را به بیرون از خاک انتقال دهند. در این مورد قلاب تشکیل شده در انتهای آپکس ساقه با فشار بیرون می ­آید و لپه ها و برگ­های جوان و شکننده را با خود به بیرون می­کشد. این قلاب در واکنش به اتیلن و رشد متفاوت دو نقطه اپی کوتیل و هیپوکوتیل شکل می­گیرد. وقتی قلاب ظاهر شد، نور قرمز بوسیله ، موجب تحریک باز شدن قلاب می­ شود. باز شدن قلاب بر اثر بازدارندگی نور از طریق سنتز اتیلن در قلاب رخ می دهد و رشد متفاوت یعنی رشد سریع سلول ها در بخش پایینی نسبت به بخش بالایی قلاب، باعث باز شدن آن می شود.همراه با این باز شدن قلاب، نور موجب توسعه پهنک برگ، طویل شدن برگچه ها، تشکیل کلروفیل و نمو کلروپلاست می­ شود. این عمل در برگ­های گندمیان نیز اتفاق می افتد[۲۶].
بسیاری از تحریکات نوری رشد برگ، حداقل در دو لپه ایها بوسیله HIR انجام می شود[۸۲]. یک مثال خوب در این زمینه، توسعه برگهای اولیه در لوبیا است. گیاهان رشد کرده در معرض نور قرمز ضعیف به مدت ۱۰ روز، برگهای بزرگتر و در نتیجه سلول­های بیشتری نسبت به گیاهان قرار گرفته در تاریکی تولید کردند، وقتی که این گیاهان به زیر نور سفید منتقل شدند، توسعه سلولی و رشد برگ بیشتری را نشان دادند. در این مورد، نور آبی از طریق سیستم HIR ، توسعه سلولی را از طریق افزایش میزان اسیدیته دیواره­ های سلولی اپیدرمی سبب می­ شود. اثر نور بر روی تشکیل کلروفیل و نمو کلروپلاست در درجه اول از عمل القایی ناشی می­ شود که سبب تولید”اسید دلتا آمینولوالونیک”[۱۸] از اسید گلوتامیک می­ شود(.اسید آمینو لوالونیک (ALA) یک ماده پیش ساز متابولیکی است که جای خود را با هر یک از چهار حلقه پیرولی کلروفیل می تواند عوض کند.با این حال، ALA بدون وجود تشعشات بالایی از نور قرمز یا آبی به کلروفیل منتقل نمی شود.در مقابل، این مسیر متابولیکی به محض تشکیل ماده ای بنام پروتوکلروفیل متوقف می شود.پروتوکلروفیل، در واقع پروتوکلروفیلاید a است که با کلروفیل a تفاوت دارد(با فاقد دو فیتول و دو اتم ئیدروژن).پروتوکلروفیلاید a در مقابل نور قرمز یا آبی به سرعت فوتونها را جذب می کند[۲۶].
اضافه کردن فیتول ها که ایزوتوپ های تشکیل شده درمسیر اسید موالونیک هستند، تشکیل کلروفیل a را کامل می کند.بعضی از کلروفیل های a بعدها به کلروفیل b تبدیل می شوند، بنابراین نموکلروپلاست به شدت به تشکیل کلروفیل در معرض این دو نور (یعنی نور آبی و قرمز) وابسته می شود.کلیه این واکنش ها در عرض چند ساعت در فتوسنتز برگ گراس ها و یا دو لپه ایها اتفاق می افتد.گاهی لپه های گیاهچه های مخروطیان کلروفیل تشکیل می دهند و حتی در تاریک به حالت فتوسنتزی در می آیند، ولی برگهای سوزنی آنها برای انجام این واکنش ها به نور نیاز دارند.
به محض شروع فتوسنتز در برگها و لپه ها، ساقه های کوتاهتر و ضخیم تر تشکیل می شود.البته گیاهچه های رشد کرده در تاریکی بعد از خالی شدن مواد غذایی مصرفی آنها،نمی توانند طویل شوند،ولی در حالتی که هنوز کربوهیدراتها یا چربی به حد فراوان وجود داشته باشد،نور طویل شدن ساقه را محدود می کند.این محدود کنندگی طویل شدن ساقه برای اولین بار به وسیله جولیوس ون ساکس (به نقل از سالیسبوری ورز، ۱۹۹۲) اندازه گیری شد. وی مشاهده کرد که ساقه بسیاری از گونه های گیاهی تحت روشنایی روزانه همانند روشنایی شبانه به سرعت رشد نمی کنند.امروزه اعتقاد بر این است که نور آبی، قرمز و قرمز دور همگی با این پدیده در ارتباط هستند و هر دو رنگدانه کریپتوکروم و فیتوکروم در این فرایند شرکت می کنند[۲۶].
مطالعات انجام شده بر روی طویل شدن گیاهچه های خیار، هویج و سایر گیاهان رشد کرده در تاریکی نشان می دهد که بازدارندگی بوسیله نور قرمز از طریق تشکیل و عمل نور آبی بر روی کریپتوکروم اعمال می شود.چندین اثر قابل توجه در واکنش به نور قرمز و آبی مشاهده شده است[۲۶]:
۱- بازدارندگی بوسیله نور قرمز بدلیل تشکیل در لپه ها و نه در خود کلئوپتیل اتفاق می افتد، در صورتی که نور آبی بطور مستقیم از طریق تاثیر بر روی هیپوکوتیل عمل می کند.
۲- طویل شدگی در حدود ۳۰ ثانیه پس از قرار دادن در معرض نور آبی کند می شود،در صورتی که تاثیر نور قرمز حداقل به ۱۵ دقیقه وقت نیاز دارد.
۳- هیپوکوتیل گیاهان قرار داده شده در معرض نور آبی در مقایسه با گیاهان تحت نور قرمز،از نو و با سرعت بیشتری در تاریکی شروع به طویل شدن می کنند.
۴- واکنش به نور آبی، در بسیاری از موارد از HIR ناشی می شود،در حالی که این نوع واکنش به نور قرمز در (LFR)[19] اتفاق می افتد.
۲-۲-۷- ریخت شناسی برگ و ساختار سایه انداز
میزان نور در طی مراحل مختلف رشد و نمو گیاه،سطح برگ و شکلشظضظ آن را بشدت تحت تاثیر قرار می دهد.در مقایسه برگهای در معرض سایه سطح بیشتری نسبت به برگهای در معرض نور نشان می دهند،ولی برگهای تحت نور ضخیم تر هستند(لایه های بیشتری از سلولهای پالیساد مزوفیلی دارند).همچنین، این برگها وزن بیشتری را به ازای هر واحد سطح برگ دارند، بصورت بسیار متراکم و با دمبرگهای کوتاه بر روی ساقه قرار می گیرند و به ازای واحد وزن خشک دارای کلروفیل بیشتری نیز هستند.سیستم آوندی و سلولهای مزوفیلی اسفنجی در برگهای در معرض نور،توسعه بیشتری می یابند.نور قرمز دور که مقدار آن در سایه برگها بیشتر است، در شکل برگ تاثیر ندارد.بعلاوه بررسی ها نشان می دهند که نور قرمز دور در تولید و توسعه برگهای قرار گرفته در سایه موثر است. یک ویژگی مهم از لحاظ تولید بالا، عبارت از تکمیل سریع سایه انداز پالیساد مزوفیلی دارند). همچنین، این برگها، وزن بیشتری را به ازای هر واحد سطح برگ دارند، بصورت بسیار متراکم و با دمبرگهای کوتاه بر روی ساقه قرار می گیرند و به ازای واحد وزن خشک دارای کلروفیل بیشتری نیز هستند. سیستم آوندی و سلولهای مزوفیلی اسفنجی در برگهای در معرض نور، توسعه بیشتری می یابند. نور قرمز دور که مقدار آن در سایه برگها بیشتر است، به مورفولوژی برگ تاثیر ندارد. بعلاوه بررسی ها نشان می دهند که نور قرمز دور در تولید و توسعه برگهای قرار گرفته در سایه مشارکت می کند. ساختار کانوپی مقدار نور جذب شده بوسیله تک تک برگها را در اجتماعات گیاهی مشخص می کند. یک ویژگی مهم از لحاظ تولید بالا، عبارت از تکمیل سریع کانوپی در شروع فصل رویش است. تا وقتی که کانوپی کامل نشده است، همه نور قابل دسترس نمی تواند جذب شود. بعد از تکمیل کانوپی، برگهایی که تا حدودی عمودی هستند مثل برگ گراس ها، اجازه عبور نور بیشتری را به داخل کانوپی می دهند. این موضوع تولید بالای گراس هایی مثل گندم و برنج را توجیه می کند. برگهایی با زوایای افقی کمتر یا بیشتر در قسمت فوقانی گیاهان ممکن است به اشباع نوری برسند، ولی برگهای پایینی در معرض سایه، نور کمتری بدست می آورند.در حالت مطلوب، یک گیاه باید دارای شاخص سطح برگی باشد که اجازه فتوسنتز بهینه را به گیاه بدهد. اگر شاخص سطح برگ بسیار کم باشد، نور کافی جذب نخواهد شد و اگر شاخص زیاد باشد، برگهای پایینی توانایی جذب نور کافی را نداشته و بنابراین نمی توانند به وظیفه خود عمل کنند[۱۷۳].
گونه هایی که به طور طبیعی در محیط های باز رشد می کنند، بیش از ۴۰۰درصد در اثر چنین تابش هایی،افزایش رشد نشان می دهند. جوانه های جانبی که در حالت خواب باقی می مانند، اجازه رسیدن گیاه به بالای کانوپی و اشباع نوری از طریق شاخه ندادن و حفظ انرژی را می دهند.گونه هایی که به طور طبیعی تحت کانوپی جنگل رشد می کنند، معمولا به افزایش نور قرمز دور واکنش نشان نمی دهند، همچنین ساقه ها به این وضعیت سازگاری پیدا می کنند، چرا که به ندرت این شانس را دارند که بتوانند خود را به بالای کانوپی برسانند.
خم شدن ساقه ها بطرف یک منبع نوری، پاسخی به تشعشعات پایین نور آبی و یا ماوراء بنفش بوده که احتمالا بوسیله یک رنگیزه فلاوینی انجام می گیرد.چنین واکنش هایی اجازه رشد جانبی به گیاه حول یک محور در محیطهای سربسته را می دهد.این مسئله مخصوصاً در مورد گیاهچه های رشد کرده در اشکوب های پایین جنگل گیاهان رشد یافته در محیط بیرون و در دهانه غارها و یا کف دره ها می تواند مهم باشد[۲۶].
برگها و گل ­های بسیاری از گیاهان(به عنوان مثال پنبه، آفتابگردان، سویا، لوبیا، و یونجه) پهنک برگ خود را در یک زاویه عمود بر تشعشع خورشیدی قرار می­ دهند. این مسئله میزان تشعشع بر روی برگ را در طول روز به حداکثر می­رساند[۱۲۸].
در آزمایشات اونیانگو و همکاران[۲۰](۲۰۰۱) مشخص شد که به موازات افزایش ارتفاع گیاه و سایه اندازی در گیاه سویا،توزیع برگ تحت تاثیر قرار می­گیرد.
سایه موجب کاهش دمای برگ می­ شود و پتانسیل آب برگ را در وضعیت ثابتی نگه می‌دارد. در بررسی های کاکشول و همکاران[۲۱](۱۹۹۲) بر روی سیب زمینی، معلوم شد که تفاوت‌های ناچیزی بین گیاهان قرار گرفته در سایه و نور کامل خورشید از لحاظ سطح برگ وجود دارد. در پایان آزمایش،سطح برگ در تیمارهای نور کامل خورشید و سایه شدید بیشتر از سایر تیمارهای نوری بود. در بررسی های ودود و همکاران[۲۲](۲۰۰۲) تعداد برگ تحت تاثیر سطوح مختلف سایه در گیاه Amaranthus gangeticus کاهش یافت. علی و همکاران[۲۳](۱۹۹۹) نیز نتایج مشابهی گزارش کردند. در پژوهش اخیر طول و پهنای برگ در تاج خروس بطور معنی داری تحت تاثیر سطوح سایه قرار گرفت و بتدریج با افزایش شدت سایه، اندازه برگ کوچکتر شد.ضخامت ساقه و اندازه برگ نیز تحت تاثیر سایه شدید کاهش یافت. انگل و همکاران[۲۴](۱۹۹۸) در مطالعه اثر چهار سطح سایه (۰ ،۴۲ ،۶۸ و ۸۲ درصد) بر روی چهار گونه درخت جنگلی در بزریل مشاهده کردند که میزان رشد گونه.Tabebuia Avellanedea L در طول دوره رشد گیاهچه تحت سطوح بالای سایه به بالاترین مقدار خود از لحاظ ارتفاع گیاه، وزن خشک بخش­های هوایی و سطح برگ رسید.
مطالعه اثر تشعشع خورشیدی بر فتوستز، مورفولوژی و توسعه گیاه Garcinia mangostanal.L در طول دو سال نشان داد که سطوح ناچیز سایه نیز موجب کاهش اندازه برگ، افزایش ضخامت برگ و کاهش سطح برگ ویژه شد.گیاهچه­های در معرض سایه کم، توزیع مواد خشک بیشتری را در مقایسه با گیاهچه های در سایه شدید نشان دادند و تعداد بیشتری برگ تولید شد[۳۳].
با وجود اثر متفاوت سایه بر روی گیاهان از لحاظ رشد برگ، بعضی از گیاهان افزایش سطح برگ بر اثر سایه را به نمایش می­گذارند. سطح برگ بیشتر به عنوان یک شاخص در ارزیابی گونه های مقاوم به سایه مورد استفاده قرار می­گیرد. افزایش برگ بر اثر سایه،یکی از راه­های افزایش سطح فتوسنتز کننده است و موجب تولید بیشتر در شدت­های نوری پایین می­ شود. بنابراین، جبران فتوسنتز پایین در واحد سطح برگ، ویژگی برگ­های قرار گرفته در سایه تلقی می­ شود. گیاهان قرار گرفته در سایه، سطح برگ بیشتری نسبت به گیاهان رشد نموده تحت نور کامل خورشید تولید می­ کنند. بررسی سطوح مختلف نوری بر روی لوبیا نشان داد که نور، شاخص سطح برگ، سطح ویژه برگ و نسبت سطح برگ در گیاهان لوبیا را افزایش می­دهد[۱۳۱]. در گیاهان تحت سایه، سطح برگ و تولیدات بیشتری از فتوسنتز و سایر منابع را به افزایش سطح برگ اختصاص می­ دهند. انگل و همکاران [۲۵](۱۹۹۸) در گیاهان ریشه ای مناطق حاره ای، آلوارنگا و همکاران[۲۶](۲۰۰۳) در گیاهL. Croton urucorana و رسوپولاس و همکاران[۲۷](۱۹۹۸) در گیاه پنبه نیز افزایش سطح برگ در شدت­های پایین نوری را گزارش کرده اند. مطابق نظر جونز و مک لئود[۲۸](۱۹۴۰) سطح برگ یک شاخص معمول مورد استفاده در ارزیابی مقاومت گونه های گیاهی نسبت به سایه است. افزایش شاخص سطح برگ بر اثر سایه اندازی یکی از راه ­هایی است که برای افزایش سطح فتوسنتز کننده به منظور تضمین عملکرد در شدت­های نوری پایین رخ می­دهد. بنابراین،جبران فتوسنتز پایین در واحد سطح برگ، از ویژگی برگ­های قرار گرفته در سایه محسوب می­ شود.
هادی و همکاران[۲۹](۲۰۰۶) گزارش کردند که سطح مخصوص برگ و کاهش نسبت وزن برگ به سطح برگ در گیاهان لوبیای رشد کرده در چهار سطح مختلف سایه، به کاهش ضخامت برگ منجر می­ شود. لمبرس و همکاران[۳۰](۱۹۹۸) نیز اعلام کردند که برگ­های گیاهان رشد کرده در سایه، تا حدودی دارای ضخامت کمتری در مقایسه با گیاهان شاهد است. فوکایی و همکاران(۱۹۸۴) در گندم نیز سطح برگ ویژه بالایی را برای گیاهان رشد کرده و در سایه گزارش کرده اند.
۲-۲-۸-چگونگی توزیع نور با ارتفاع بوته
ساختار سایه اندازی بوته، میزان دریافت و جذب انرژی خورشیدی را در سطح زمین تحت تاثیر قرار می دهد[۶۸]. همچنین کاهش کمیت و کیفیت نور می ­تواند طول ساقه را تحت تاثیر قرار دهد و شاخه های فرعی را تغییر دهد[۷۸و۷۹]. این واکنش­های فتومورفولوژیک بوسیله سیستم فیتوکروم در تراکم بالای پوشش گیاهی القاء می­ شود. در کل، ایجاد شاخه­ های فرعی در سایه اندازی رستنی ها در مقایسه با سایه اندازهای طبیعی، با محدودیت بیشتری مواجه می‌شود[۲۶]. با این حال ارتفاع بوته و ذخیره کلروفیل برگ افزایش می­یابد. در بررسی های آلوارنگا و همکاران (۲۰۰۳) بر روی گیاه Croton urucorona، مشخص شد که گیاهان قرار گرفته در سایه شدید در مقایسه با گیاهان رشد کرده در مقابل نور کامل خورشید، رشد طولی بیشتری را نشان می­ دهند. با افزایش سطوح سایه در این گیاه مقدار کلروفیل برگ افزایش یافت و به بالاترین مقدار خود در گیاهان تحت و در سایه ۵۰ و ۷۰ درصد رسید[۲۶].
در شرایط مزرعه، گیاهان باید به اندازه کافی استحکام داشته باشند تا بتوانند در برابر خمیدگی و یا شکستن آن تحت تاثیر فشارهای خارجی نظیر باد و بارندگی مقاومت کنند. بعلاوه، به دلیل کاهش شدت نور و تغییر در کیفیت آن، ساختار کانوپی تغییر یابد[۲۶]. تحریکات مکانیکی نظیر فشار باد می ­تواند ابعاد رشد ساقه نسبت به ارتفاع گیاه. نسبت به ریشه به ساقه [۲۶] را افزایش دهد و در نتیجه هر دو ویژگی موجب افزایش قدرت مکانیکی گیاهان در برابر شکستگی ساقه و ریشه کنی شود. در گیاهانی که رشد طولی بیشتری نسبت به گیاهان مجاور دارند، اثر باد شدت می­یابد و بر اثر سایه اندازی بیشتر بر روی گیاهان مجاور، الگوهای توزیع گیاهان و ساختار کانوپی به هم می خورد[۱۱۳]. در مطالعات هیوج و سین[۳۱](۲۰۰۲)، گیاهان تحت سایه در مقایسه با گیاهان شاهد حدود ۳۳ درصد بلندتر بودند. افزایش ارتفاع ساقه در طول دوره رشد در قرار دادن برگ­ها در معرض نور، سایه اندازی بر روی گیاهان رقیب و توسعه ساختارهای زایشی گیاه نقش اساسی دارد[۲۰۰]. طویل شدن سریع ساقه تحت شرایط تراکم بالای گیاهی ممکن است در تشکیل و تکثیر سریع اجتماعات گیاهی حساس به سایه نظیر گاوپنبه بسیار موثر واقع شود[۱۵۹].
در تحقیقات انجام شده بوسیله هومبرتو[۳۲](۲۰۰۴) نسبت نور قرمز به قرمز دور، طویل شدن میان گره ها را در گیاهان سلمه تره تحت تاثیر قرار داد و مشخص شد که در نسبت­های پایین نور قرمز به قرمز دور، طول میان گره ها نسبت به شاهد افزایش پیدا می­ کند. میزان طویل شدن ساقه نیز در نسبت ­های پایین نور قرمز به قرمز دور افزایش یافت. با اینکه ارتفاع گیاه بطور مثبت و معنی داری با زیست توده همبستگی داشت، ولی ارتفاع گیاه و طول میان گره ها با این ویژگی همبستگی نشان نداد. گیاهان برخوردار از نسبت پایین نور قرمز به قرمز دور بطور معنی داری بلندتر از گیاهان شاهد بودند و این تفاوت در ارتفاع و توده زنده کل در طول دوره رشد برقرار بود[۱۱۵]. واکنش طویل شدگی ساقه به سایه اندازی گیاهان مجاور در بین گونه ها متغییر است و می تواند یک نوع سازگاری فنوتیپی باشد[۲۶]. گیاهان موجود در حاشیه ها،کناره ها و یا سایر زیستگاه­های برخوردار از نوسانات نوری، می­توانند رشد ساقه خود را با توجه به تغییرات نور تنظیم نمایند[۲۶]. مورفولوژی و نحوه رشد گیاه می ­تواند واکنش طویل شدن ساقه از سوی آن را تحت تاثیر قرار دهد. نشان داده شده است که در بعضی از درختچه های تاک، طویل شدن میان گره ها در واکنش به سایه و نسبت پایین نور قرمز به قرمز دور اتفاق می­افتد [۱۳۳].در بررسی­های کالینز و همکاران[۳۳] (۱۹۹۳) واکنش گونه­ های مختلف علف هفت بند به سایه اندازی گیاهان مجاور در اثر کاهش نسبت نور قرمز به قرمز دور، افزایش ارتفاع ساقه بوده است. در این آزمایش، گونه Polygonum sagittatum ، ساقه های طویل تری را با گره­های بیشتر و سطح برگ کمتری نسبت به گونه P.hydropiperoidos تولید کرده بود. نتایج مشخص کرد که طویل شدن ساقه در هر دو گونه بر اثر سایه اندازی و کاهش نسبت نور قرمز به قرمز دور تحریک شده است. این نتایج با یافته های سایر پژوهشگران در مورد گیاهان علوفه ای و سایر گونه های گیاهی مطابقت دارد[۴۴و۴۳].
در بررسی های بل و همکاران [۳۴](۱۹۹۹و۲۰۰۰) که با بهره گرفتن از سطوح مختلف سایه بر روی گیاه علوفه ای تورف گراس انجام شد، گیاهان رشد یافته در سایه، ساقه های بلندتر و نازک تر و شاخ برگ کمتری نسبت به گیاهان واقع در نور کامل خورشید تولید کردند. در این بررسی نسبت ریشه به بخش هوایی، کاهش نشان داد.ضخامت دیواره­ های سلولی و کوتیکول نیز کاهش یافت و کلروپلاست­های کوچک تری در محیط های سایه اندازی شده تولید شد[۶۶].
بیسون و لی [۳۵](۱۹۹۳) در آزمایشات خود بر روی خوبوزه درختی[۳۶] ثابت کردند که حداقل بخشی ازاین واکنش ها بوسیله کیفیت نور که با کمیت نیز در ارتباط است، تحت تاثیر قرار می‌گیرد. مطالعات بر روی تورف گراس در شرایط مزرعه ای، واکنش­های مورفولوژیک و فیزیولوژیک گیاهان در مقابل تغییرات کیفیت نور را ثابت می­ کند. بررسی­های اسکادری و همکاران[۳۷](۲۰۰۳)، نشان داد که سطوح سایه، ویژگی­های گیاه انجیر برگ ریز را از طریق افزایش ارتفاع گیاه و شاخص سطح برگ تحت تاثیر قرار می­دهد. در این بررسی میزان فتوسنتز خالص اندازه گیری شده در طول یک ماه آخر دوره رشد گیاه با افزایش سایه کاهش نشان داد. در آزمایشات انجام شده بر روی گیاهان تیره گل سرخ[۳۸] معلوم شد که نور کامل خورشید میانگین ارتفاع ساقه را در بعضی از گونه ها کاهش[۶۴] و در برخی دیگر افزایش می دهد. افزایش ارتفاع گیاه تحت تاثیر سطوح مختلف سایه در گیاهان دیگری نیز گزارش شده است[۲۶].
کاکشول و همکاران[۳۹] (۱۹۹۲)، گزارش کردند که سیب زمینی تحت تاثیر سایه شدید، بوته های پا بلندتری نسبت به گیاهان رشد کرده در شرایط نور کامل خورشید تولید می­ کند. با این وجود، نتایج متناقض نیز در این زمینه وجود دارد. در بررسی های انجام شده بوسیله ودود و همکاران[۴۰](۲۰۰۲) بر روی تاج خروس، گیاهان قرار گرفته در سایه، پا کوتاهترین و پایه های قرار گرفته در نور کامل خورشید، پا بلندترین پایه ها را تولید کردند. این نتایج در مورد همین گونه بوسیله علی[۴۱](۱۹۹۹) نیز گزارش شده است.
۲-۲-۹-پوشش سبز و سایه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:42:00 ق.ظ ]




سوال ۲۶

۰٫۶۱

بیشترین مقدار بار‌عاملی برای متغیر تدارکات مربوط به سوال ۲۴ با میزان ۰٫۷۰ و کمترین میزان بار عاملی مربوط به سوال ۲۶ با میزان ۰٫۶۱ می‌باشد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

همان‌طور که در روش شناسی مدل معادلات ساختاری مطرح است محقق باید با بهره گرفتن از معنی داری مقدار تفاوت آماره کای اسکویر نسبت به اصلاح مدل و پیشبرد مراحل اقدام نماید. در این راستا از آزمون D2 که از روی مقدار کاهش کای اسکویر و تفاوت معنی داری آن قضاوت می‌کند استفاده شده است. بر اساس جدول ۴-۹ مشاهده می‌شود که مدل اولیه دارای زیر بنای مناسب عاملی جهت استفاده در مدل ساختاری است و نیازی به اصلاح نیست.
مقادیر ریشه دوم برآورد واریانس خطای تقریب RMSEA، نیز در همان گام اول به مقدار قابل قبول رسیده است؛ لذا می‌توان پارامتر های برآورد شده در مدل را به لحاظ آماری قابل اتکا دانست و از آن جهت تطابق پذیری نشانگرها با سازه‌های مورد مطالعه استفاده نمود.
نشانگر های در کنار یکدیگر سازه‌های مربوط به خود را با توجه به ساختار مورد نظر محقق به درستی تائید نمودند زیرا که مدل حاضر با بهره گرفتن از روش تحلیل عاملی تأییدی به درستی اجرا شده است و تداخل قابل توجهی مشاهده نمی‌شود. با توجه به اینکه مقدار ریشه دوم برآورد واریانس خطای تقریب RMSEA برای مدل اصلاح شده کمتر از ۰۸/۰ گزارش شده، از این بر اساس یافته‌های این مدل می‌توان در مورد مناسب بودن سوالات انتخابی محقق تصمیم گیری نمود. نتایج نشان می‌دهد پارامتر های برآورد شده در مدل به لحاظ آماری قابل اتکا بوده و از آن جهت تطابق پذیری نشانگرها با سازه‌های مورد مطالعه استفاده نمود.
جدول ۴-۴۱ تفاوت مقادیر کای اسکویر در تعیین اثر بخشی اصلاح مدل اولیه اندازه گیری.

ردیف

مدل برازش یافته

Chi-Square

تفاوت Chi-Square

df

P-value

RMSEA

سوالات مرتبط

۱

مدل اول

۴٫۳۳

۲

۰٫۰۱۱۴۷

۰٫۰۷۳

منبع: نتایج تحقیق
با توجه به جدول مشاهده می‌شود که مدل دارای شرایط پایدار برای قبول برازش است.
مدل ۴-۶-۲: مقادیر t برای بررسی معنی داری پارامتر های مدل برازش یافته متغیر زمان حمل کالا
مقادیر محاسبه شده t برای هر یک از بار های عاملی هر نشانگر باقی‌مانده با سازه یا متغیر پنهان خود بالای ۹۶/۱ است؛ لذا می‌توان هم سویی سوالات پرسشنامه برای اندازه گیری مفاهیم را در این مرحله معتبر نشان داد. در واقع نتایج جدول فوق نشان می‌دهد آنچه محقق توسط سوالات پرسشنامه قصد سنجش آن‌ها را داشته است توسط این ابزار محقق شده است؛ لذا روابط بین سازه‌ها یا متغیر های پنهان قابل استناد است. برای آنکه نشان دهیم این مقادیر به دست آمده تا چه حد با واقعیت‌های موجود در مدل تطابق دارد باید شاخص‌های برازش مورد مطالعه قرار گیرد. همچنین با توجه به بارهای عاملی موجود در هر‌یک از ابعاد می‌توان در مورد اهمیت هر‌یک از نشانگرها تصمیم‌گیری نمود. مشخصاً نشانگر‌هایی که از اندازه‌گیری هر‌یک از سازه‌ها کنار گذاشته شده‌اند دارای بار مفهومی و آماری مناسبی برای اندازه‌گیری مفهوم مورد نظر محقق نیستند.
جدول۴-۴۲ نتایج مدل اندازه گیری زمان حمل کالا

ردیف

سازه تحقیق

سوالات برازش‌کننده مدل

بارهای عاملی در مدل اصلاح شده

T

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:42:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم