کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



مرحله فرهنگسازی: مرحله فرهنگسازی اساسیترین مرحله در طراحی نظام مدیریت عملکرد محسوب میشود. در صورت پذیرش آن از سوی سازمان اجرای خوب طراحیهای انجام شده، نتایج و دستاوردهای قابل قبولی برای سازمان به دنبال دارد. فرهنگسازی برای نظام مدیریت عملکرد مشکل و وقتگیر است و لازم است که این کار باحوصله پیگیری شود. در شروع کار نظام مدیریت عملکرد، به دلیل تجارب قبلی افراد و ناقص اجرا شدن نظامهای عملکرد سازمانی در گذشته، مقاومتها و بعضاً بیتفاوتیهایی در سازمان وجود دارد که با فرهنگسازی میتوان آن را تبدیل به پذیرش کرد. در فرهنگسازی اصلاح ذهنیت افراد نسبت به نظام مدیریت عملکرد از اهمیت ویژهای برخوردار است. به طور کلی، با سازوکارهای زیر میتوان در زمینه نظام عملکرد سازمانی فرهنگسازی معقول و مطلوبی انجام داد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

الف- آموزش توجیهی: در این مرحله لازم است پس از طراحی و آماده شدن طرح در مورد اهداف طرح، چگونگی شکلگیری نظام مدیریت عملکرد، نحوهی اجرای آن، کلاسهای عمومی و خاص در سطوح مختلف سازمان برگزار شود؛
ب- تهیه بروشورهای عملی: با تهیه بروشورهای عملی که خلاصه و ساده تهیه شده، با توزیع آن در بین کارکنان میتوان به فرهنگسازی کمک کرد.
ج- حمایت و تأکید مدیریت ارشد سازمان: در صورتی که مجموعه مدیریت ارشد سازمان از نظام مدیریت عملکرد حمایت کند، کمک بسیار زیادی به فرهنگسازی و جدی گرفتن نظام مدیریت عملکرد خواهد شد.
د- اصلاح ساختار شغل: یکی از راه های مؤثر فرهنگسازی جهت اجرای مؤثر نظام مدیریت عملکرد، اصلاح ساختار شغل کارکنان در تمام سطوح سازمانی است. در این زمینه بایستی در شرح وظایف افراد تغییرات لازم صورت گیرد و انجام عملکرد سازمانی برای سرپرستان و مدیران و… جزو وظایف سازمان محسوب شود تا بخشی از فعالیتهای روزانه و ماهانه خود را به این امر همانند سایر فعالیتهای اصلی شغل اختصاص دهند و کارکنانی که قرار است ارزیابی شوند نیز ارزیابی شده و آمادگی جهت ارزیابی در ساختار شغل و وظایف آنان قرار گیرد. با انجام چنین اصلاحاتی عملکرد سازمانی جزء فرهنگ کاری کارکنان سازمان میگردد.
مرحله اجرای آزمایشی – نهادی: پس از طی مراحل مختلف ذکر شده لازم است نظام عملکرد سازمانی به صورت آزمایشی به مورد اجرا درآید. فلسفهی اجرای آزمایشی همانند فلسفهی راهاندازی تجهیزات و ماشینآلات یک کارخانهی تولیدی است. در مرحله راهاندازی تجهیزات یک کارخانهی تولیدی از ابتدای خط تولید تمام تجهیزات تست شده و راهاندازی و به مرور وارد مرحلهی بهرهبرداری میگردد. نظام عملکرد سازمانی نیز از این قاعده مستثنی نیست و بایستی قبل از اجرای رسمی به صورت آزمایشی و نیمهرسمی اجرا و پس از رفع نقاط ضعف و ایرادات احتمالی در فرایندهای رسمی سازمان قرار گیرد (حقیقت منفرد، ۱۳۸۹: ۱۹-۱۷).
پیشینه تحقیق
تحقیقات مرتبط زیادی در داخل و خارج از کشور چه بر روی سازمانهای دولتی و چه سازمانهای خصوصی و تعاونی انجام شده که درمجموع نگاه جزءنگر یا کلنگر به مساله داشتهاند و معمولاً درسطح یک وزارتخانه یا سازمان دولتی یا شرکت خصوصی انجام شدهاند. از جمله برخی از این تحقیقات به موارد زیر میتوان اشاره کرد:
تحقیقات داخلی
سیدجوادین و فراحی (۱۳۹۰) به بررسی اثربخشترین اقدامات مدیریت منابع انسانی در سازمانهای موفق پرداختند. در این پژوهش ضمن تشریح استراتژیهای منابع انسانی در تعامل با استراتژیهای رقابتی در سازمانهای موفق با دو دسته تئوریهای اقتضایی و تئوریهای جهان شمول، استراتژی تسهیل‌گری منابع انسانی دارای میانگین بالای متوسط و بیشترین تاثیر بر عملکرد سازمانی در میان سایر انواع استراتژی ها گزارش شده است. همچنین در این پژوهش آموزش و توسعه کارکنان دارای رابطه مثبت معنی‌دار با ضریب ۲۵۶/. گزارش شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، سازمانهای موفق به آموزش و توسعه کارکنان تاکید و توجه بیشتری مینمایند.
علیپور درویشی و همکاران (۱۳۹۰) در پژوهشی تحت عنوان بررسی نقش میانجی سرمایهی فکری بر ارتباط میان وظایف مدیریت منابع انسانی و عملکرد سازمانی به این نتیجه رسیدند که فعالیتهای مدیریت منابع انسانی از طریق سرمایه فکری بر عملکرد سازمانی دارای تاثیر معنادار است. در مدل برازش شده این تحقیق، ارزیابی عملکرد، انتخاب و استخدام، بیشترین بار عاملی را در فعالیتهای مدیریت منابع انسانی به خود اختصاص دادهاند.
حاج کریمی (۱۳۸۷) در پژوهشی تحت عنوان بررسی تاثیر اقدامات مدیریت منابع انسانی بر عملکرد سازمانی به این نتیجه دست یافت که از اقدامات اقدامات مدیریت منابع انسانی( تسهیم اطلاعات و عدالت رویه‌ای) بیشترین تاثیر را بر عملکرد سازمانی نشان داداه است.
اسداله (۱۳۸۴) به بررسی آموزش و نقش آن در توسعه منابع انسانی پرداخته است و آموزش را یکی از عوامل پرورش و توسعه سرمایه انسانی مطرح نموده است و معتقد است که این سرمایه انسانی اشاره به تواناییها و قابلیت‌های سازنده و کارآمد افراد از جمله دانش، مهارت، تجربه و رفتار آنها دارد. او همچنین نقش اصلی آموزش در فرایند توسعه منابع انسانی را در قالب تغییر رفتار، دانش، نگرش و مهارت تبیین و معتقد است که آموزش موجب توسعه نیروی انسانی و توسعه نیروی انسانی زمینه توسعه اقتصادی و رشد اقتصادی، توسعه پایدار را به همراه دارد و سرانجام به توسعه انسان آرمانی منتهی میشود.
جعفری نیا (۱۳۸۳) در بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و بهره‏‎‎‏وری منابع انسانی سازمان مدیریت و برنامه‏‎‎‏ریزی استان ایلام به این نتیجه رسید که بین فرهنگ سازمانی و بهره وری رابطه معناداری وجود دارد و فرهنگ دانشمدار حمایتی جزو اصلیترین عوامل فرهنگی برای افزایش بهروه وری است.
جوانمرد (۱۳۸۰) به بررسی جایگاه مهندسی مجدد منابع انسانی در وزارت بازرگانی پرداخته است. نتیجه این تحقیق بیانگر موثر بودن استفاده مهندسی مجدد با توجه به جو و فرهنگ سازمانی سازمان دولتی است که البته محدودیتهای مقررات، بودجه مصوب و نظام مدیریت ثابت را نیز باید پذیرفت.
آهون بر (۱۳۸۰) در مطالعهای تحت عنوان طراحی و تبیین مدل برنامه ریزی نیروی انسانی در شرکت های خودروساز تعاونی، با هدف ارائه مدل عرضه و تقاضای نیروی انسانی مدل برنامه ریزی نیروی انسانی را ارائه نمودهاند.
– اسدی و همکارانش (۱۳۸۰) تحقیقی تحت عنوان «رابطه بین یادگیری و عملکرد سازمانی در کارشناسان سازمان تربیت بدنی» به انجام رساندند. پس از تأیید روایی صوری و پایایی، پرسشنامه ها در بین نمونه ۱۶۹ نفری پژوهش، متشکل از تمامی کارشناسان سازمان مورد بررسی، توزیع شد. نتایج پژوهش نشان داد بین یادگیری مداوم در سطح فردی با عملکرد سازمانی کارشناسان ارتباط مثبت و معنیداری وجود دارد. همچنین، بین دیگر ابعاد یادگیری (یادگیری تیمی، توانمندسازی، ارتباطات در سیستم و رهبری راهبردی) با عملکرد سازمانی کارشناسان ارتباط مثبت و معنیداری مشاهده شد.
اسلامی (۱۳۷۷) به بررسی و مقایسه نظر مدیران سازمان‌های دولتی وغیردولتی در خصوص عوامل مؤثر بر کارایی منابع انسانی پرداخته است. یافته های پژوهش نشان داد سازمانهای دولتی با عواملی چون ثبات شغلی، سطح اجتماعی و رفاه یکسان میتوانند کارایی بیشتری را ایجاد نمایند که به علت نوع پرداخت مزایا این نقطه قوت تضعیف می شود.
میرزایی (۱۳۷۶) در پژوهشی با عنوان مقایسه مدیریت منابع انسانی در شرکتهای پیمانکاری دولتی با هدف کلی شناخت ظرفیتهای فرهنگی مدیریت منابع انسانی در پیمانکاریها پرداخته است. برآیند تحقیق نشان دهنده تفاوتهای ماهوی مدیریت منابع انسانی با توجه به فرهنگ سازمانی بوده است.
– اقبال و همکاران (۱۳۸۶) پژوهشی را تحت عنوان “ارزیابی عملکرد مدیریت منابع انسانی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بر اساس مدل تعالی سازمانی با دو رویکرد پرسشنامه و پروفرما ۱۳۸۶” انجام داده اند .هدف این پژوهش مقایسه ی تاثیر نتایج ارزیابی عملکرد مدیریت منابع انسانی دانشگاه علوم پژشکی اصفهان براساس مدل تعالی سازمانی با دو رویکرد پرسشنامه و پروفرما بود .نتایج حاصل از خودارزیابی بیانگر آن است که بیشترین امتیاز کسب شده مربوط به حوزه خط مشی واستراتژی می باشد که نشان دهنده ی آن است که مدیریت منابع انسانی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در این حوزه پیشرفت قابل ملاحظه ای داشته است .کمترین امتیاز کسب شده مربوط به معیار نتایج کارکنان می باشد که نشان دهنده ی آن است که مدیریت منابع انسانی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در این حوزه پیشرفت بسیار کمی داشته است.
رضایی و پاشا (۱۳۸۵) در پژوهشی تحت عنوان ،ارزیابی عملکرد نظام آموزشی عالی ،مطالعه موردی موسسه های آموزش علمی – کاربردی (ترمیک و پودمانی ) در شهر تهران سال (۱۳۸۵) با این نتیجه رسیدند که موسسه های علمی و کاربردی از مهم ترین هدف پایه گذاران منحرف شده اند.
موسوی (۱۳۸۳) در پژوهشی تحت عنوان ” ارزیابی عملکرد دانشکده های علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی با بهره گرفتن از تحلیل پوششی داده ” این پژوهش کاربردی و پیمایشی بوده و با بهره گرفتن از روش میدانی – کتابخانه ای مطالعات لازم صورت گرفته است .جهت جمع آوری داده ها ، ورودیها و خروجی های هر واحد (دانشکده) با بررسی اسناد و مدارک و گزارش های موجود در بخش های مختلف دانشگاه .قلمرو تحقیق شامل پنج دانشکده علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی با نام (علوم تربیتی و روان شناسی، علوم اداری، علوم اقتصادی وسیاسی، حقوق وادبیات وعلوم انسانی) است که در محدودهی زمانی از سالهای ۱۳۸۰-۱۳۷۶ را در بر می گیرد.کارایی دانشکده های علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی (علوم تربیتی و روان شناسی ،علوم اداری ، علوم اقتصادی وسیاسی، حقوق وادبیات وعلوم انسانی) در طی دوره تحت بررسی ،تعیین شده و رتبه بندی نیز صورت گرفت و پس از تحلیل داده ها ،دانشکده های کارآ و ناکارآ مشخص شدند .
ابیلی و عالیخانی (۱۳۸۱) در پژوهشی تحت عنوان “بررسی عملکرد توسعه منابع انسانی در دانشکده های علوم رفتاری واجتماعی دانشگاه تهران ” به بررسی جنبه هایی از توسعه منابع انسانی در دانشکده های علوم رفتاری واجتماعی دانشگاه تهران پرداخته است .در این پژوهش شاخص های آموزشی ،چرخش شغلی ،ارزشیابی عملکرد و کارراهه ی شغلی ، از توسعه منابع انسانی در نظر گرفته شده است .تا با بررسی آنها در بخش های خدمات آموزشی دانشکدههای علوم رفتاری و اجتماعی، وضعیت موجود بررسی و فاصله ی آن تا وضعیت مطلوب مشخص گردد. یافتهها نشان میدهد که وضعیت عملکرد کارکنان بخش خدمات آموزشی این دانشکده ها در وضعیت نامطلوبی است و با اهداف و رویکردهای توسعه منابع انسانی بسیار فاصله دارد.
یزدان شناس (۱۳۷۹) در پژوهشی تحت عنوان “بررسی و تجزیه و تحلیل وضعیت موجود نظام ارزیابی عملکرد کارکنان و ارائه پیشنهادات در جهت بهبود آن (حوزه ی مرکزی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ) این پژوهش که با ابزار پرسشنامه بیست سوالی سنجیده شد به این نتایج دست یافت ،۱ . بین استانداردهای نظام ارزیابی عملکرد در وضع موجود و وضع مطلوب تفاوت معناداری وجود دارد ، ۲. بین محتوای نظام ارزیابی عملکرد در وضع موجود ومطلوب تفاوت معناداری وجود دارد ، ۳. بین روش های انجام ارزیابی در وضعیت موجود و مطلوب تفاوت معناداری وجود دارد ، ۴. بین دوره های نظام ارزیابی در وضعیت موجود با وضع مطلوب تفاوت معناداری وجود دارد ، ۵. بین نحوه ی استفاده از نتایج حاصله از نظام ارزیابی در وضعیت موجود با وضعیت مطلوب تفاوت معناداری وجود دارد ، ۶. بین اجرای نظام ارزیابی عملکرد در وضع موجود با وضع مطلوب تفاوت معناداری وجود دارد ، ۷.بین نظام ارزیابی عملکرد در وضع موجود با وضع مطلوب اختلاف معناداری وجود دارد .
فتح آبادی (۱۳۷۳) در پژوهش تحت عنوان “نقش ارزشیابی عملکرد کارکنان در بهبود و بهسازی آنان” ارزشیابی عملکرد یکی از مهم ترین عواملی است که می تواند نقشهای مختلفی را در بهبود و بهسازی، بالا بردن انگیزش کاری، بالا بردن روحیه ی کاری و غیره در پرسنل که یکی از مهمترین وکلیدیترین عناصر سازمانی است ایفا کند.
تحقیقات خارجی
چن و همکاران (۲۰۱۱) در مطالعهای تحت عنوان تسریع تسهیم دانش از طریق مدیریت منابع انسانی به این نتیجه دست یافتند که بین نقش کارگزاری سرمایه انسانی با میزان تمایل تیمهای کاری برای تسهیم دانش بررسی و تاثیر نقش کارگزاری سرمایه انسانی بر تسهیم دانش رابطه معناداری وجود دارد.
پریتو پاستور و همکاران (۲۰۰۷) به بررسی رابطه مدیریت دانش با اقدامات مدیریت منابع انسانی پرداختند. نتایج پژوهش نشان داد روابط همکارانه توام با اعتماد از اقدامات مدیریت منابع انسانی با تولید و انتقال دانش رابطه معناداری نشان داد.
استربرگ والکر (۲۰۰۵) در پژوهشی تحت عنوان به سوی نظریه سرمایه انسانی از طریق توسعه منابع انسانی به این نتیجه دست یافتند که توسعه منابع انسانی می‌تواند اقدامات کارکنان را از طریق اصلاح یا تغییر روابط بین سه نوع سرمایه انسانی، اجتماعی و ساختاری بهبود بخشد. این مطالعه سه نوع بهسازی عملیات پیشنهاد کرده است. ۱- از طریق آموزش و بهسازی با تمرکز بر فرد،۲- از طریق بهبود سازمانی با تمرکز بر توسعه بین شخصی ۳- از طریق بهبود سازمانی با تمرکز بر وجه مشترک فرایند / ساختار / انسان.
اسچولر و جاکسون (۱۹۸۷) در پژوهشی تحت عنوان پیوند استراتژی رقابتی با اقدامات مدیریت منابع انسانی از جمله آموزش و توسعه منابع انسانی به بررسی سه استراتژی رقابتی پورتر( نوآوری، کاهش هزینه و ارتقای کیفیت) در ارتباط با اقدامات مدیریت منابع انسانی پرداختند. یافتهها نشان داد هر کدام از استراتژیها اقدامات منابع انسانی خاص خود را می‌طلبد. به‌عنوان نمونه در موقعیت استراتژی ارتقای کیفیت، به استمرار آموزش و توسعه کارکنان بیشتر نیاز است. به عبارت دیگر میتوان گفت آموزش و توسعه منابع انسانی در ارتقای کیفیت خدمات یا محصول عامل تاثیرگذار میباشد و در شرایطی که محصول یک سازمان مانند سازمانهای پژوهشمحور تولید دانش یا فناوری میباشد، ارتقای سطح دانش و فناوری با آموزش و توسعه منابع انسانی ارتباط پیدا میکند.
نتایج پژوهشی چاند و همکاران (۲۰۰۷) نشان میدهد که اقدامات مدیریت منابع انسانی (برنامه ریزی نیروی انسانی، انتخاب و گزینش، طراحی شغل، آموزش و بهبود، حلقه های کیفیت، و سیستم مناسب پرداخت) در عملکرد سازمانی تأثیرگذار است.
دیوید کلمون[۸۸] (۲۰۰۷) پژوهش دیگری با عنوان “مشاهدات قابل توجه ارزیابی عملکرد، رقابت شغلی و توسعه نیازهای تخصصی در میان هدایت کننده های منابع انسانی در مدارس عمومی ناحیه تگزاس ” یافته ها نشان می دهد که هدایت کننده های منابع انسانی از ابزار ارزیابی ویژه استاندارد و برای مدیریت منابع انسانی در آموزش عمومی استفاده می کند .همچنین شواهد نشان می دهد که ابزارهای ارزیابی برای هدایت کننده های منابع انسانی باید بر اساس شایستگی های مهم منابع انسانی قرار داده شوند .
یافته های پژوهشی نوداراپاتی (۲۰۰۳) نشان میدهد که سیستمهای ارزیابی عملکرد اگر به درستی طراحی و به اجرا گذاشته شوند، به سبک مدیریتی پیشکنش و پویا منجر، و به نوبهی خود باعث بهبود عملکرد سازمانی میشود.
لوپز و همکاران (۲۰۰۴) در تحقیقی با عنوان شیوه های مدیریت منابع انسانی، یادگیری سازمانی و عملکرد تجاری بر روی ۱۹۵ شرکت اسپانیایی به این نتیجه دست یافتند که یادگیری سازمانی در نقش میانجی تأثیر بیشتری بر عملکرد سازمانی داد تا زمانی که مستقیماً بر آن بررسی شود .
جین پریتی[۸۹] (۲۰۰۴) در پژوهشی خود تحت عنوان “نقش ارزیابی عملکرد در مدیریت استراتژیک منابع انسانی در کتابخانه های عمومی در بوتی وانا “به بررسی عوامل موثر برافژایش کیفیت واثربخشی در کتابخانه های عمومی بوتی وانا پرداخته است.” وی این عوامل را :نگرش مثبت ،فکرنو ،استعداد و تعهد ،داشتن شایستگی های مهم همچون رضایت شغلی ،آموزش و توسعه ی مستمر ،امتیازهای رقابتی در میان منابع انسانی وتطبیق استراتژی منابع انسانی با نقشه مدیریت استراتژی ،بازخورد عملکرد و… ذکر می کند.
نتیجه تحقیقی با عنوان آموزش ،توانمند سازی وتوسعه عملکرد ،حاکی از آن است که شرکت درکلاسهای آموزشی این احساس را در کارکنان به وجود می آورد که آنها بیشتر می توانند مهارتهای فنی و ارتباطی خود را افزایش دهند (Simpsin ,et.al,1997).
درتحقیقی با عنوان انگیزش کارکنان در جهت پیشرفت های محیطی پیشنهاد شد ،برای دست یابی به پیشرفت های مداوم در محیط سازمان ،آموزش یکی از عناصر ضروری است ،آموزش های کم باعث می شود که کارکنان علاقه مند به مشارکت در پیشرفت محیط سازمان نباشند (Nalini&Bonnie ,2004).
جمعبندی و نتیجهگیری
هرگونه برنامهای که برای پیشبرد اهداف سازمان انجام میشود و همه اقدامات مدیریت و به ویژه مدیریت منابع انسانی باید در راستای ارتقا و بهبود عملکرد سازمان و مدیریت آن باشد. بر این اساس در این فصل در دو بخش به طور اجمالی به مفاهیم مرتبط و مفید؛ بخش اول: مدیریت منابع انسانی در بخش دوم: عملکرد سازمانی مورد بحث و بررسی قرار دادیم.
با توجه به ادبیات پژوهش، از ویژگیهای بارز سازمان کارا و اثربخش، استفاده از برنامه ریزی راهبردی به عنوان یک فرایند پویا با دورنگری نسبت به واقعیات و موقعیتهای موجود است که ارائه راهبردها و تاکتیکهای مؤثر برای رسیدن به فردای بهتر را امکان پذیر میسازد. این امر زمانی تحقق خواهد یافت که همه چیز سر جای خود قرار گیرد و از فرصتهای موجود به خوبی بهرهگیری شود که با توجه به مبانی نظری ذکر شده در فصل حاضر به این نتیجه رسیدیم که اقدامات مدیریت منابع انسانی یکی از مواردی است که تعاونیها با بهره گرفتن از آن میتواند از فرصتهای برونسازمانی و درونسازمانی بهره لازم را برده و فرایندهای سازمانی را با کارایی و اثربخشی بیشتری مدیریت نماید و هزینه ها را به حداقل رسانده و به اهداف بلندمدت سازمانی خود، دست یابد.
مدیریت منابع انسانی شامل مجموعه جامعی از فعالیتهای مدیریتی از قبیل جستجو، استخدام، نگهداری، توسعه نیروی انسانی سازمان است؛ بهصورتیکه منجر به اثربخشی سازمان میگردد (Denisi & Griffin, 2008, 5).
مدیریت منابع انسانی به عنوان یکی از پایه های اساسی برندسازی درون سازمانی، دارای اهمیت و جایگاه خاصی میباشد. علم مدیریت منابع انسانی به عنوان علم مدیریت مهمترین منبع سازمانهای امروز، پیشرفتهای روزافزون داشته و برخی از شاخه های آن از اهمیت ویژهای برخوردار شدهاند، شاخههایی مانند، مدیریت دانش، مدیریت سرمایه های فکری، جذب اثربخش نیروی انسانی و ارزیابی عملکرد و اثربخش را میتوان از این قبیل مباحث دانست.
جذب نیروی انسانی یکی از فرایندهای اساسی در مدیریت منابع انسانی است که انجام اثربخش آن تا حد زیادی به کارایی فرایندهای دیگر نظیر آموزش و بهسازی، به کارگیری و انتصاب، و نگهداشت منابع انسانی تاثیر میگذارد. اگر نظام جذب ناکارآمد باشد بهطور طبیعی هر قدر فرایندهای دیگر سازمان، توسعه یافته باشند، نمیتوان به کسب نتایج مطلوب امیدوار بود، زیرا سیستم تأمینکننده ورودی یا جذب نیروی انسانی بسترساز موفقیت سایر سیستمهای سازمان به ویژه مبحث برندسازی درون سازمانی خواهد بود. پس از جذب، آموزش و اجتماعیسازی کارکنان، ارزیابی عملکرد موضوعیت پیدا میکند. یعنی باید به نحوی مطمئن شد پس از گسترش مدیریت دانش و مدیریت سرمایه فکری که زمینهساز توسعه و توانمندسازی خواهند بود، کارکنان تا چه حد توانستهاند وظایف و مسئولیتهای شغلی را بهصورت اثربخش داده و تا چه اندازه در راستای ساخت درونی یک برند قدرتمند موثر واقع شده و خواهند شد.
امروزه اندازه گیری عملکرد نقش حیاتی در موفقیت سازمانها ایفاء میکند. بررسیهای صورت گرفته بر روی سازمانهای محتلف در سالهای اخیر نشان میدهد که ارزیابی عملکرد به عنوان یک عامل حیاتی موفقیت به شمار میرود. با این حال بسیاری از سازمانها فرایندهای رسمی برای ارزیابی عملکرد خود ایجاد نکرده و به کار نگرفتهاند (Wartinz & Parlove, 2010). خطمشیهای مدیریت منابع انسانی ممکن است نقش مهمی در ایجاد منبع سرمایه انسانی سازمانها با توسعه کمبود، منابع درونی بینظیر و غیر قابل مبادله آنها ایفا نماید (دیدگاه منابعمحور). بر طبق دیدگاه منابع محور، خطمشیهای مدیریت منابع انسانی تاثیر مستقیمی بر ویژگیهای کارکنان همچون مهارتها، نگرشها و رفتار دارد که در واقع از آنها به عنوان پیامدهای مدیریت منابع انسانی یاد میشود، که متعاقباً این مهم به بهبود عملکرد سازمانی منجر میشود (Boxal & Steeneveld, 1999). در کل شاید بر طبق تئوری اقتضایی، ممکن است همیشه شبیه این یافته نباشد، بهخاطر تحت تاثیر قرار دادن عوامل بیرونی. با این وجود، تئوری و تجارب موجود در حوزه مدیریت منابع انسانی (Purcell at el., 2003; Lepak at el., 2006) نشان میدهد که سیستم “توانایی برای انجام دادن” مدیریت منابع انسانی درباره کارکنان (برای مثال، گزینش، آموزش، ارزیابی عملکرد) مهارتهای (صلاحیت، شامل همکاری) آنها را تحت تاثیر قرار میدهد ، سیستم ” انگیزش برای انجام دادن” مدیریت منابع انسانی درباره کارکنان (برای مثال، پاداش، ارتقا، محرکها) نگرشهای (انگیزش، تعهد، رضایت) آنها را تحت تاثیر قرار میدهد، سیستم “فرصت برای انجام دادن” مدیریت منابع انسانی درباره کارکنان (طراحی کار، مشارکت، درگیری، ارتباط) رفتار آنها را تحت تاثیر قرار میدهد (نگهداری، حضور). از اینرو میتوان فرض کرد بین خطمشیهای مدیریت منابع انسانی و پیامدهای آن و به تبع آن عملکرد سازمانی رابطه معناداری وجود دارد.
جدول ۶-۲ مجموعه پیشینه تحقیق

عنوان تحقیق

پژوهشگران

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 05:20:00 ق.ظ ]




نظریه دوعاملی کتل با نظریات افراد قبل از خود دارای وجوه تشابه و اختلاف متعددی است از جمله اینکه هوش سیال کتل ازجهاتی با عامل G اسپیرمن همانند جلوه میکند در صورتی که اسپیرمن برخلاف کتل به موروثی بودن عامل G اشاره نکرده است. همچنین کتل معتقداست که هوش سیال در ۱۴ سالگی متوقف میشود. ولی در نظریات بینه وسیمون همین عقیده درباره هوش، به طور کلی ابزار شده است.
کتل نیز عوامل موجود در دو نوع هوشی را که باز شناخته است را استخراج نموده است او به فراخنای حافظه[۱۱۳]، حافظه تداعی[۱۱۴]، حافظه معنایی[۱۱۵]، وهدف گیری[۱۱۶] و توانایی مکانیکی وغیره اشاره کرده است.همچنین وی کوشیده است برای سنجش هوش سیال آزمونهایی ابداع کند.او سه آزمون در این زمینه به وجود آورده است که مقاطع سنی ۴ تا ۸ سالگی، ۸ تا ۱۲ سالگی و ۱۳ سال به بالا را مورد سنجش قرار میدهند (بهرامی، ۱۳۸۱).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

نظریه ورنون
فیلپ ورنون (۱۹۵۰، ۱۹۶۱، ۱۹۶۵) روانشناس انگلیسی، نظریۀ اسپیرمن و نظریههای چند عاملی را از لحاظی تأیید کرد.به نظر اوهوش، کلی ویکپارچه است و در عین حال از توانایی های خاص کوچک و بزرگ تشکیل شده است. در رأس الگوی ورنون، علم کلی (g) قرار دارد که تمامی توانایی های سطوح پایین را یکپارچه میکند. این عامل که در آزمون های مختلف هوش مشترک به دو دسته بزرگ با نام عوامل گروهی اصلی تقسیم می شود. هر یک از عوامل گروهی اصلی، به عوامل گروهی فرعی و عوامل گروهی فرعی نیز هر یک به عوامل اختصاصی تقسیم میشوند.
اگر چه ورنون اشکال متفاوتی را برای بیان الگوی خود مطرح کرده، ولی الگوی خود یکی از رایج ترین و کاربردی ترین آنهاست. درمدل سلسله مراتبی ورنون، عامل g اسپیرمن در بالاترین مرتبه و عوامل اختصاصی که با خطوط عمودی نزدیک به هم مشخص شدهاند. زیر پوشش عامل g قرار دارند و توانایی اختصاصی نامیده شده اند. توانایی هایی که با یکدیگر همبستگی زیادی دارند، در یک خوشه و زیر عامل گروهی فرعی قرار می گیرند. سپس خوشه ها زیر یکی از عوامل گروهی اصلی قرار می گیرند که ورنون آن را کلامی – آموزشی و مکانیکی – فضایی نامید. عالم مکانیکی – فضایی را عملی نیز می نامند. عوامل گروهی اصلی نیز با یکدیگر رابطه دارند و در کل، توانایی ذهنی را تشکیل می دهند. ورنون برای شناسایی عوامل گروهی فرعی تلاش چندانی نکرد و فقط به ذکر برخی از آنها اکتفا کرد. او عواملی مانند توانایی های کلامی و عددی را در طبقه کلامی – آموزشی و توانایی فضایی، اطلاعات مکانیکی و توانایی های روانی – حرکتی را در طبقه عامل مکانیکی – فضایی قرار داد. (هوگان، ۲۰۰۳).
نظریه کارول
جان کارول با تکیه بر روش تحلیل عاملی، پژوهش های زیادی انجام داد او در سال ۱۹۸۰ تحقیقات مربوط به تحلیل عوامل توانایی های ذهنی را بررسی و خلاصه ای از الگوی سلسله مراتبی را ارائه کرد (کارول، ۱۹۹۳).
کارول الگوی خود را در سه مرتبه مطرح کرد و آن را نظریه سه مرتبه ای نامید. در این الگو، هوش عمومی در بالاترین سطح قرار دارد که همان عامل (g) اسپیرمن است. کارول هوش سیال و هوش متبلور را در سطح دوم قرار داد. البته در سطح دوم عوامل دیگری هم وجود دارند که بعضی از آنها با توانایی های ذهنی اولیه ترستون مطابقت دارند. در مرتبه اول نیز مجموعه ای از توانایی های اختصاصی تر قرار دارد . کارول در تحقیقات خود متوجه شد که روابط میان توانایی های اختصاصی پیچیده است و هر یک از آنها را می توان به بیش از یک عامل گروهی نسبت داد.
برای مثال هوش سیال بیشترین رابطه را با هوش عمومی دارد. الگوی کارول در واقع خلاصه ای از عوامل هوش انسان است که در پژوهشهای متفاوت با روش تحلیل عاملی استخراج شده است.
نظریه های تحولی هوش
نظریه های کلاسیک و سلسله مراتبی که تاکنون شرح داده شد، از نظریه های روانسنجی هوش به شمار میآیند. اغلب این نظریه ها با تحلیل عاملی آزمون های خاص رابطه دارند. گروهی دیگر از نظریه های هوش از دیدگاه کاملاً متفاوتی مطرح شده اند. یکی از این نظریه ها، نظریه های تحولی است که بر چگونگی تحول فکر همزمان با افزایش سن و تجربه های فرد تاکید دارند. این نظریه ها ویژگی های مشترکی دارند که مهم ترین آنها عبارتند از:
۱- این نظریه ها بر مراحل رشد مبتنی اند. به عبارت بهتر، رشد را در مراحل مختلف زندگی بررسی می کنند. هر مرحله دارای ویژگی هایی است که از نظر کیفی با سایر مراحل تفاوت دارد.
۲- توالی مراحل ثابت است و تمامی افراد به طور معمول با ترتیب یکسانی آن را طی می کنند، ولی ممکن است در متفاوتی مراحل رشد را طی کنند. بنابراین تمامی افراد الزاماً این مراحل را در ترتیب خود طی می کنند فرض کنید یکی از نظریه های تحولی چهار مرحله دارد (D,C,B,A) حرکت و رشد از A به B و C درانتها D است و انسان نمی تواند از مرحله A بلافاصله به مرحله D برود.
۳) مراحل برگشت ناپذیرند. هر گاه فردی به مرحله C برسد، دیگر نمی تواند به مرحله B برگشت کند؛
۴) به طور معمول (و نه همیشه) میان مراحل و سن رابطه وجود دارد.
نظریه های مرحله ای در حیطه سایر موضوع های روان شناسی بیش از هوش مطرح شده اند، برای مثال در زمینه رشد شخصیت نظریه های متفاوتی مطرح شده اند.
سطح رشد
سن/ تجربه
شکل۲-۴. نظریه های مبتنی بر مراحل
نظریه رشد شناختی پیاژه
یکی از مشهورترین نظریه های تحولی، نظریه رشد شناختی پیاژه است. این نظریه تأثیر بسیاری بر پیشرفت روان شناسی تحولی و آموزش کودکان داشته است. براساس نظریه پیاژه، ذهن انسان طی چهار مرحله اصلی زیر رشد می کند.
مرحله حسی – حرکتی (از تولد تا دوسالگی):
این مرحله به درون دادهای حسی محدود می شود. کودک با لمس کردن و به کارگیری دیگر اندام های حسی، به جمع آوری اطلاعات از محیط می پردازد. تا دو سالگی کودک با محیط سازگاری حسی – حرکتی خوبی پیدا می کند.
مرحله پیش عملیاتی (۲ تا ۶ سالگی):
طی این مرحله کودک به این توانایی دست می یابد که محیط پیرامون خود را به طور نمادین – از راه تصورات و افکار درونی – دستکاری کند و تغییر دهد.
مرحله عملیاتی عینی (۷ تا ۱۲ سالگی):
طی این مرحله کودک به نظام تفکر نمادین سازمان یافته دست یافته و آن را برای ایجاد تغییر درمحیط به کار می بندد. در این مرحله برون سازی و درون سازی به حد توان می رسد.
مرحله عملیاتی صوری (۱۲ سال به بالا):
در این مرحله تفکر انتزاعی در فرد شکل می گیرد و می تواند فرضیه هایی را سازماندهی و آزمون کند. نوجوان می تواند از واقعیت های موجود پا فراتر نهد.
اگر چه نظریه پیاژه (۱۹۵۰ و ۱۹۸۳) تاثیر بسیاری بر حیطه های روان شناسی تحولی و آموزش بر جای گذاشته، ولی نقش چندانی در آزمونگری ایفا نکرده است. پژوهش هایی که در چارچوب این نظریه صورت گرفته، با بهره گرفتن از تکالیف خاصی بوده است که به آزمون نیز شباهت هایی دارد.
پردازش اطلاعات و نظریه های بیولوژیک هوش
پردازش اطلاعات و نظریه های بیولوژیکی هوش انسان با یکدیگر تفاوت ها، شباهت هایی دارند. الگوی پردازش اطلاعات بر محتوای آنچه یاد گرفته می شود، تاکید ندارد، بلکه بر چگونگی پردازش آن توجه دارد. پردازش اطلاعات در رایانه مشابه با الگوهای پردازش اطلاعات در انسان است. بنابراین درمطالعه هوش باید آنچه را در مغز انسان می گذرد، بررسی کنیم در این نظریه کارکرد شبکه های عصبی در مغز نیز بررسی می شود، از همین روست که آن را نمی توان کاملاً از نظریه های بیولوژیک مجزا ساخت.
عنصر اساسی رویکرد پردازش اطلاعات، برای شناخت هوش انسان، تکالیف شناختی اولیه است، که تکالیف به نسبت ساده ای است که برای ارزیابی انواع پردازش ذهنی به کار می رود. به نظر پژوهشگران، عملکرد افراد در تکالیف شناختی اولیه ممکن است دریچه ای برای ارزیابی کارکردهای ذهنی باشد. این کارکردهای ذهنی شاخصی از هوش انسان تلقی می شوند، از آنجا که این تکالیف ساده اند، به تجارب فرهنگی و آموزش بستگی ندارند. طرفداران نظریه پردازش اطلاعات معتقدند آزمون های نابسته به فرهنگ، هوش را با سوگیری کمتری ارزیابی می کنند.
یکی از تکالیف شناختی اولیه، زمان واکنش ساده است. در این تکالیف فرد به محض مشاهده نور باید دکمه ای را فشار دهد. پاسخ به این تکلیف مستلزم طی مراحلی است. ابتدا فرد باید نور را مشاهده کند، سپس دکمه را فشار دهد و یک پاسخ حرکتی واقعی شود. دراین تکلیف سرعت واکنش فرد، شاخص هوش به شمار می آید. این تکلیف را می توان قدری پیچیده تری کرد؛ به این ترتیب که نور را به سمت راست و چپ برد و از آزمودنی خواست فقط هر گاه آن را در سمت راست می بیند، دکمه را بفشارد. در این تکلیف فرد پس از مشاهده نور، باید در صورت درست بودن مکان آن واکنش نشان دهد.
تکلیف شناختی دیگری که می توان به آن اشاره کرد، ارائه حروف الفبا به آزمودنی است. در این تکلیف چند زوج از حروف انگلیسی به آزمودنی ارائه می شود، او باید حروف با شکل مشابه را مشخص کند. به مثال زیر توجه کنید.
زمان کنترل، نمونه دیگری از تکالیف شناختی است. در این تکلیف دو خط موازی نورانی به سرعت از مقابل چشم آزمودنی می گذرند، او باید تشخیص دهد که کدام خط طولانی تر است. این تکلیف نیز مستلزم طی مراحلی است که عبارتند از: درون داد حسی، رمز گردانی، تعیین، مقایسه و واکنش. استوکس و بوهرس (۲۰۰۱) برای اندازه گیری زمان کنترل از حروف الفبا استفاده کردند. در تمامی مثال های یاد شده، پژوهشگر می تواند میانگین زمان واکنش و تغییرپذیری آن درمدت زمان محدود را محاسبه کند.
نظریه جنسن
آرتور جنسن، یکی از پیروان رویکرد پردازش اطلاعات است. او در زمینه ارتباط میان تکلیف شناختی اولیه و هوش عمومی، پژوهش های گوناگونی انجام داد. به نظر جنسن (۱۹۹۸)، کارکرد فرد در تکالیف شناختی اولیه بیانگر چگونگی پردازش اطلاعات اوست. وی در بررسی های اولیه خود به این نتیجه رسید که بین زمان واکنش سلول های عصبی به محرک ها و هوش رابطه وجود دارد. به نظر او واکنش سلول های مغزی که با سرعت پردازش اطلاعات رابطه دارد، در افراد گوناگون متفاوت است و بین سرعت پردازش اطلاعات، که با بهره گرفتن از آزمون های زمان واکنش اندازه گیری می شود و نمره های هوش افراد همبستگی وجود دارد (جنسن، ۱۹۶۹).
نظریه استرنبرگ
براساس نظریه استرنبرگ (۱۹۸۵)، هوش سه وجه دارد و هر وجه شامل چند زیر مجموعه است. این نظریه با بهره گرفتن از سه گروه از نظریه ها (مولفه ای، تجربی و بافتی) مطرح شده است نظریه های مولفه ای به فرآیندهای ذهنی اشاره دارد و شامل سه فرایند است، اولین فرایند شامل طراحی، نظارت و ارزشیابی است؛ این فرایندها را کارکردهای اجرایی می نامند که بر سایر فعالیت های نظارت دارد. دومین فرایند مولفه ای، عملکرد است که مستلزم اتخاذ راه حل مناسب برای حل مسائل است. سومین فرایند، دانش – اکتساب است که شامل رمزگردانی اطلاعات، ترکیب اطلاعات رمزگردانی شده ومقایسه است.
نظریه تجربه با مجموعه ای از تکالیف سر و کار دارد که بعضی از آنها بسیار پیچیده و بعضی ساده است. در نظریه های بافتی با زمینه ای، بر متغیرهای محیطی مانند روش های انطباق فرد با محیط، ایجاد تغییر در محیط و انتخاب راه حل های متفاوت در مواجهه با مسائل و مشکلات محیطی تاکید می شود.
نظریه استرنبرگ، بیشترین تاثیر را از نظریه های مولفه ای گرفته است، زیرا بخش اعظم آن بر فرایندها تاکید دارد. اگر چه نظریه استرنبرگ نظریه ای سه وجهی است، ولی در روش شناسی آن از تحلیل مولفه ای استفاده شده است.
نظریه هوش های چندگانه گاردنر
نظریه هوش های چندگانه گاردنر را به دلیل تاکید بر کارکردهای مغزی، در گروه نظریه های بیولوژیکی طبقه بندی کرده اند. گاردنر (۱۹۸۳، ۱۹۸۶) ابتدا هفت نوع هوش را شناسایی کرد: زبانی[۱۱۷]، موسیقیایی[۱۱۸]، منطقی – ریاضیایی[۱۱۹]، فضایی[۱۲۰]، بدنی – جنبشی[۱۲۱]، بین فردی[۱۲۲] و درون فردی[۱۲۳]. هوش زبانی، منطقی – ریاضیاتی و فضایی از مواردی است که درسایر نظریه های هوش نیز مطرح شده است، ولی انواع دیگر آن به نظریه گاردنر اختصاص دارد. بیشتر مردم این کارکردها را از هوش متمایز می دانند. برخی متخصصان نیز بخشی از آن را با حیطه روانی – حرکتی و بخشی دیگر را با شخصیت مرتبط می دانند. گاردنر (۱۹۹۹) چهار نوع دیگر هوش را نیز مطرح کرد: طبیعت گرا، معنوی، وجودی و اخلاقی. نظریه هوش های چندگانه گاردنر در حیطه آموزش کاربرد بسیاری دارد. حتی در برخی موارد برنامه های درسی مدارس به طور کامل با توجه به انواع هوش گاردنر تهیه و تدوین شده اند.
نظریه داس، ناگلیری و کربای
داس، ناگلیری و کربای (۱۹۹۴)، با بهره گرفتن از الگوی پردازش اطلاعات و کارکردهای بیولوژیکی، نظریه ای را درباره هوش ارائه دادند که به PASS معروف شده و در آن P به معنای طراحی، A به معنای توجه و SS به معنای پردازش همزمان و متوالی است. مولفه های اصلی این نظریه از کارهای لوریا (عصب شناسی روسی) بر روی افراد عقب مانده ذهنی و آسیب دیده مغزی استخراج شده است. شکل ۲-۵ ، بیانگر الگوی نظریه داس، ناگلیری و کربای است.
واحد کارکرد
سوم
دوم
اول
ترتیب
تبیششس
شکل۲-۵.
همانگونه که در شکل ملاحظه می کنید، در هر یک از مراحل سطوح خاصی از مغز فعال است. اولین مرحله، توجه به برانگیختگی است که موجب ورود اطلاعات به سیستم پردازش می شود. در دومین مرحله، اطلاعات پردازش می شوند. یکی از ویژگی های کلیدی این نظریه، در نظر گرفتن دو نوع پردازش (متوالی و همزمان) است. در پردازش همزمان، اطلاعات به صورت کلی و یکپارچه پردازش می شوند. ماده هایی که برای ارزیابی این نوع پردازش طراحی می شوند عبارتند از: درک معنای کلامی، استدلال ریاضی و روابط فضایی. در پردازش متوالی، اطلاعات به صورت زنجیره ای پردازش می شوند. ماده هایی که برای ارزیابی این نوع پردازش طراحی می شوند، عبارتند از: هجی کردن و حافظه کوتاه مدت. سومین مرحله، مستلزم طراحی است. این مرحله در سایر نظریه ها با عنوان کارکردهای اجرایی مطرح شده و شامل نظارت، ارزشیابی و راهنمایی است. داس، ناگلیری و کربای (۱۹۹۴)، طراحی را از مبانی هوش انسان تلقی کرده اند.
رابطه آزمون ها و نظریه های هوش
بیشتر آزمون های هوش، بر نظریه هایی که تاکنون از آن یاد کردیم، مبتنی اند و هر کدام ویژگی های مشترکی دارند. از اجرای آزمون هایی که با تکیه بر نظریه های کلاسیک تهیه شده اند، اغلب یک نمره اصلی، یا کلی و تعدادی نمره فرعی حاصل می شود. نمره کلی، در واقع معرف عامل (g) و نمره های فرعی، معرف عوامل گروهی است. عوامل گروهی به طور معمول، کلامی، غیرکلامی، فضایی، حافظه و عددی یا کمی نامیده میشوند.
تاثیر الگوهای پردازش اطلاعات بر طراحی آزمون های هوش، به اندازه نظریه های کلاسیک نبوده است. اگر چه فعالیت های استرنبرگ، گاردنر، جنسن و دیگران مورد توجه قرار گرفته اند، ولی هیچ کدام تاثیر عملی چندانی بر آزمونهای هوش بر جای نگذاشتهاند. شاید این مسئله را بتوان به فقدان همبستگی زیاد میان نمره های هوش و تکالیف مربوط به پردازش شناختی نسبت داد.
نظریه های تحولی هوش نیز تاثیر چندانی در اندازه گیری توانایی های ذهنی نداشته اند. اگر چه کارهای پیاژه بر روان شناسی تحولی تا مدتها تاثیر زیادی داشت، ولی بر آزمونگری و طراحی آزمونهای هوش تاثیر اندکی داشته و تکالیف پیاژه همچنان به آزمایشگاه های روان شناسی محدود شده است. علاوه بر اینها، در کاربرد آزمون های هوش باید به تفاوت های گروهی، جنسیتی، سنی، نژادی و اقتصادی- اجتماعی توجه کافی مبذول شود، چرا که این متغیرها در تفسیر نتایج نقش بسیاری دارند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:20:00 ق.ظ ]




اینکه به راه دیگری که در اسلام کم و بیش وجود دارد در زمان پیامبر (ص) در مواردی متداول بود و بعدها نیز ادامه یافت، اشاره میشود و آن مبادلۀ اسیران است (واقدی، بی تا، ج۲، ص۲۱۱).
مبادله اسیران نه تنها، انسانیتر و پسندیدهترین راه ها است بلکه کاری است که معمولا انجام آن فقط در موارد لزوم و ضروری امکان پذیر است یعنی در مواردی که میتوان انجام داد که:
اولا- دشمن نیز از طرف مقابل اسیرانی داشته باشد.
ثانیا حاضر به مبادله اسیر باشد تا به مقتضای اهمیت اسیری، تعدادی از اسیران طرف مقابل را آزاد سازد.
در اسلام هم نمونههائی از مبادله اسیر داریم که به آن اشاره میشود (مسعودی، ۱۳۴۹ش، ص۱۶۳-۱۶۰).
ولی قبلا باید یادآور شد که اگر این امکانات نبود و راه های دیگر عملی نشد، آیا راهی جز حبسهای طولانی یا ادغام اسیر در جامعه وجود خواهد داشت یا نه؟ با توجه به اینکه حبس‌های طولانی، زیانهای زیاد، را برای دولت و هم برای کوبیده شدن روحیه اسیران در بر دارد گاهی ادغام اسیران در جامعه راه عملیتر به نظر میرسد (حسنی، ۱۳۷۶، ص۷۴۶).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

به همین جهت بردگی هم در این گونه موارد یک راه اضطراری و ناچاری و احیانا تحمیلی در سطح جهانی و نظامهای موجود بوده است که اسلام ناگزیر آن را عملی ساخته است آن هم نه به عنوان تنها راه بلکه بکی از راه ها که اگر آزادی و عفو بدون غرامت یا آزادی با غرامت جنگی( فداء) و مبادله امکان نداشت، امام و حاکم اسلامی میتواند به این اقدام دست زند مخصوصا هنگامی که با اسیران ما چنین عملی میشد که پس از مبادله اسیر در اسلام به بررسی آن مینشینیم. مبادله اسیر همواره به صورت پراکنده در اسلام وجود داشت ولی نخستین مبادله منظم و گروهی اسرا در جنگهای اسلام با روم در حکومت بنی العباس انجام شد ( همان).
اولین مبادله مبادله معروف ابوسلیم اولین مبادله بود که در حکومت بنی عباس وخلافت هارون الرشید در شهر طرسوس در ساحل دریای روم در سی و پنج مایلی طرسوس در سال ۱۷۹ هجری انجام د که پادشاه روم شخصی به نام “نقفور” پسر استبراق بود. گویند همه اسیران از زن و مرد که در روم بودند مبادله شد این کار به دست قاسم بن رشید و به نام او که در “مرج دابق” از ولایت “فنسرین” از ایالت حلب اردو زده بود، انجام گرفت. در این مبادله ابوسلیم خادم رشید که در سال ۱۷۱ هجری از طرف وی عهده دار بنای طرسوس و سالم برلس بربری با سی هزار تن از سربازان اجیر حضور داشت و از مردم بندرهای دیگر از شهرها در حدود پانصد هزار و به قولی بیشتر با لوازم و سلاح و اسب خود حاضر بودند. اسیران مسلمان با کشتیهای جنگی روم در ظاهری آراسته آمده بودند، شمار این اسیران مسلمان که در مدت دوازده روز مبادله شد حدود سه هزار و هفتصد (و به قولی بیشتر یا کمتر) بودند … (واقدی، ج۳، بی تا، ص۱۱۵ ).
مبادله دوم، مبادله ثابت در عصر خلافت رشید بود و در “لامیس” در سال ۱۹۲ هجری انجام شد پادشاه روم “نقفور” پسر “استبراق” بود ناصر بر این مبادله ثابتبن نصربن مالک خزاعی امیر سرحدات و در بندرهای روم بود و چند صد هزار نفر در آن حضور داشتند عده اسیران مسلمانی که در عرض هفت روز مبادله شد، دو هزار و پانصد مرد وزن بود (مسعودی، ۱۳۴۹ش، ص۱۶۳).
مبادله سوم، مبادله خاقان بود در خلافت واثق در محرم سال دویست و سی و یکم در شهر لامس انجام شد. شاه روم میخائیل پسر توفیل بود و ناظر این مبادله خاقان خادم ترک بود و عده مسلمانای که در مدت ده روز مبادله شدند، چهار هزار و سیصد و شصت و دو تن از مرد و زن و یا آنچنانکه در جنگهای صوائف (تابستانی) آمده است، چهار هزار و چهل و هفت تن و به قولی کمتر از این بود … . در این مبادله ابومسلم جرمی حضور داشت که در نواحی روم، و بین مردم آنجا اعتباری داشت و موقعیت آنجا را خوب میشناخت و تالیفاتی در این زمینه و شناخت آن و اخبار و ولایت و راه ها و معبرهای آن و موسم جنگ و تاخت و تاز قلمرو روم ممالک مجاور آن، برجان، بر عز و صقلابه و خزر… داشت و ابومسلم از جانب احمد بن ابی داود، قاضی القضات همراه خاقان بود که هنگام مبادله اسیران را امتحان میکرد (مسعودی، ۱۳۴۹ش، ص۱۶۲).
مبادله چهارم، مبادله شنیف در عصر خلافت متوکل در شوال سال دویست و چهل و یکم در لامس بود پادشاه روم میخائیل پسر توفیل بود و ناظر مبادله شنیف خادم وکیل مخصوص خلیفه بود و جعفربن عبدالوهاب هاشمی قرشی قاضی و علی بن یحیی ارمنی امیر سرحدات شام نیز حضور داشت. تعداد مسلمانانی که در مدت هفت روز آزاد و مبادله شدند، دو هزار و دویست مرد و به قولی دو هزار مرد وزن بودند و رومیان یکصد و چند نفر همراه داشتند که از قلمرو اسلام اسیر گرفته بودند و چند رومی را به جای آن گرفتند (زیرا مبادله در مورد نصاری روا نبود) (همان).
مبادله پنجم مبادله نصربن ازهر و علی بن یحیی در خلافت متوکل در آغاز سال دویست و چهل وشش بود پادشاه روم میخائیل پسر توفیل و ناظر مبادله علی بن یحیی ارمنی امیر سرحدات شام بود. و نضربن ازهرطائی شیعی از شیعههای بنی عباس از جانب متوکل درباره این مبادله به سوی شام و روم فرستاده شده بود. شمار مسلمانانی که در هفت روز مبادله شدند دو هزار و سیصد و شصت و هفت تن مرد و زن بود (مسعودی، ۱۳۴۹ش، ص۱۶۳).
گرچه یکی از متقدمان که در تاریخ تالیفی دارد نقل میکند که در ایام معتز سال دویست و پنجاه و سه نیز مبادلهای به وسیله شفیع خادم، با پادشاه روم به نام “بسیل”، انجام شده است (همان).
مبادله ششم، مبادله ابن طغان در عصر خلافت معتضد در سال دویست و هشتاد و سه، ماه شعبان پادشاه روم الیون، پسر بسیل پدر قسطنطنین بود ناظر این مبادله احمد بن طغان بود که از جانب ابوالجیش خمارویه پسر احمد بن طولون فرمانروای مصر و شام و دیار مضر بود و امارت دربندهای شام و انطاکیه را داشت، برای مبادله در ایام ابوالجیش در سال ۲۷۲ متارکه صلح روی داد و در ذیقعده همان سال ابوالجیش در دمشق کشته شد و مبادله به روزگار جیش بن خمارویه پسر او صورت گرفت و شمار مسلمانان مبادله شده و در مدت ده روز، دو هزار و چهارصدو نود و پنج تن مرد و به قولی سه هزار مرد و زن بودند (مسعودی، ۱۳۴۹ش، ص۱۶۴).
مبادله هفتم، مبادله رستم و معروف است به مبادله خیانت در عصر خلافت مکتفی در ذیقعده سال ۲۹۲ در لامس انجام شد و پادشاه روم همچنان “الیون پسر “بسیل” بود. ناظر بر این مبادله رستم پسر بردوسی فرغانی امیر سرحدات شام بود و شمار مسلمانانی که در مدت چهار روز مبادله شد هزار و صدو پنجاه مرد و زن بود و سپس رومیان خیانت کردند و با بقیه اسیران برفتند (همان).
مبادله هشتم، مبادله رستم معروف به مبادله کامل بود، در خلافت مستکفی در شوال سال ۲۹۵ در لامس انجام شد پادشاه روم الیون پسر بسیل بود ناظر این مبادله رستم و ابن برد بود و شمار کسانی که از مسلمانان آزاد شدند دو هزار و هشتصد و چهل و دو مرد و زن بود (همان، ص۱۶۵).
مبادله نهم، مبادله مونس در عصر خلافت مقتدر در ربیع الاخر سال ۳۰۵ در شهر لامس انجام شد در عصر قسطنطنین پسر الیون ناظر بر مبادله مونس خادم با بشری خادم افشین امیر سرحدات شام و انطاکیه بوده است. شمار مسلمانان مبادله شده در مدت هشت روز سه هزار و سیصد و سی وشش نفر از مرد و زن بود (همان).
مبادله دهم، در رجب سال ۳۱۳ خلافت مقتدر در عرض ۱۹روز سه هزار و نهصد و هشت مرد و زن بودند پادشاه روم قسطنطنین و ناظر بر مبادله مفلح خادم بوالاسود المقتدری بود.
مبادله یازدهم در سال ۳۲۶ در عرض شانزده روز خلافت الراضی بالله بود و شمار مسلمانانی که آزاد شدند شش هزار و سیصد و چند مرد وزن بود (همان).
مبادله دوازدهم در خلافت المطیع بالله ماه ربیع الاول ۳۳۵ در عهد قسطنطنین ۲۴۸۲ مرد وزن مسلمان با اسرا روم مبادله شد، ناظر بر مبادله نصر الثملی، امیر سرحدات شام بود. مسعودی این را آخرین مبادله میداند که بین روم و اسلام واقع شد و مبادلاتی نیز در موارد دیگر وجود داشته است و طرفین گاهی به خاطر اهمیت اسیران با کثرت آنان امتیازاتی نیز به همدیگر میدارند (همان).
۲-۷- امتیازهاى اسلام در مورد اسیران

    1. نظام حقوقى اسلام، در باب اسیر داراى سبقت تاریخى است؛ بدین معنا که اسلام زمانى در مورد اسیران مراعات اصولى را به صورت قانون الزامى دانست که در نقاط دیگر دنیا، مقررات حقوقى و قانونى در این زمینه وجود نداشت.
    1. در حال حاضر نیز مقررات بین‌المللى از ضمانت اجرایى کافى برخوردار نیست، در حالى که در اسلام همهی توصیه‌هاى این نظام، از جانب مسلمانان، بهعنوان فریضهی الهى لازم‌المراعات مى‌باشد.
    1. اسلام دربارهی اسیران جنگى، جنبه‏هاى اخلاقى و انسانى را نادیده نگرفته است، اسیرى که تا چندى پیش دشمن سرسخت اسلام و مسلمین بوده و بهروى آنان شمشیر کشیده بود، اکنون بى‏چاره و بى‏پناه شده و تمام هستى خود را از دست داده است، باز هم هرچه باشد انسان است و بعد از آن همه رنج و مصیبت که دیده، قابل ترحم مى‏باشد. اسلام که در همهحال طرفدار بى‏پناهان و بیچارگان است، به مسلمانان دستور مى‏دهد که تا مى‏توانند با اسیران جنگى مدارا کنند (خبرنامهی همایش اسلام و حقوق بشر دوستانهی بین المللی، شماره اول، ۱۳۸۴، ص۴۲).
    1. در قانون اسلام کشتن اسیر به هیچ وجه جایز نیست و به این حکم قرآن صراحت دارد آنجا که مى‏فرماید: (بعد از آن که جنگ تمام شد) یا اسیران را آزاد کنید یا غرامت و فدیه بگیرید (محمد/ ۴).

برای نمونه میتوان به سیره و عمل اهل بیت(ع) در برخورد با اسرای جنگی اشاره نمود: حضرت محمد(ص)، در بعضى از جنگها به مصلحت مسلمین میدانستند که اسرا فدیه بدهند و آزاد گردند، چنانکه در جنگ بدر فدیه گرفتن را ترجیح دادند. آنان که ثروت و مال داشتند، با پرداخت فدیه آزاد گردیدند و چند تن از اسیران که خواندن و نوشتن مى‏دانستند، به دستور پیامبر(ص) به آموزش کودکان مسلمان پرداختند، قرار بر آن بود که هریک از آنان پس از آنکه ده تن از کودکان مسلمان را خواندن و نوشتن آموختند، بدون پرداخت فدیه آزاد گردند و این براى نخستینبار و آخرینبار در تاریخ بشر بود که به فرمان پیامبر(ص)، آموزش و دانش به جاى غنیمت جنگى پذیرفته گشت. در بعضى از جنگها هم اسیران جنگى را بدون قید و شرط آزاد مى‏ساخت چنانکه با اسیران قبیلهی (طى) این چنین رفتار کرد (الهامى، ۱۳۸۷، ص۴۲).
۲-۸- اسارت بغات، راهزنان و مرتدین
فقها بر عدم اسارت زنان و کودکان اهل بغی اتفاق نظر دارند و آنرا خاص مردان کردهاند. کشتن اسرای اهل بغی جایز نیست. اگر دارای نیرو و قدرت باشند، حبس شده تا غائله خاتمه یابد. شیعه امامیه قائل به تفاوت حالات اسرای بغات هستند، که اگر دارای فئه باشند؛ مجروحشان کشته می‌شود و کسانی که از آنان فرار کنند کشته یا اسیر میشوند و اگر دارای فئه نباشند، احکام مذکور بر آنان جاری نمیشود و حکمشان به امام محول میشود (ابن قدامه، ۱۴۱۰ق، ج۱۲، ص۲۵۲؛ زحیلی، ۱۴۱۲ق، ص۱۶۷).
حبس و زندانی اسرای آنان برای بهبود و اصلاحشان انجام میشود. کشتن اسرای حرابه جایز نیست، بلکه به امام تحویل داده میشوند برای امام دادن جواز امان به اسرای حرابه جایز نیست (ماوردی، ۱۴۱۶ق، ص۱۰۱).
اگر راهزنان دچار قتلی شده بودند، کشته میشوند. در واقع آنان ضامن خون و مال کسانی هستند که به آنان تعدی کردهاند. عفو اولیای مقتول تأثیری در قصاص کردن آنان ندارد. اگر این اسرا به مالی تعدی کرده باشند دست و پایشان بر عکس هم قطع میشود و اگر نه قتلی مرتکب شده باشند و نه مالی تعدی کرده باشند بر حسب رأی امام تعزیر میشوند و امام میتواند آنان را ببخشد. دلیل این احکام آیۀ ۳۳ سورۀ مائده است (سرخسی، ۱۴۲۱ق، ج۱۰، ص۹۶).
ارتداد به معنای رجوع و برگشت از دین اسلام میباشد. اگر جمعی مرتد شوند و در جایی دور از مسلمانان با هم جمع شوند و دارای قدرت و نیرو باشند، جنگیدن با آنان بعد از عرضۀ اسلام و عدم قبول کردن آن واجب میشود. کسانی که از آنان اسیر شود اگر توبه نکند، کشته میشود و نزد شافعیه، مالکیه و حنابله در اجرای این احکام بین مرد و زن تفاوتی نیست ولی حنیفه قائل به عدم کشتن زن هستند. باقی گذاشتن آنان با ارتدادشان و دادن فدیه یا دادن امان موقت یا موبد بر آنان جایز نیست و جز برگشت به اسلام راهی ندارند (ماوردی، ۱۴۱۶ق، ص۹۳).
شیخ طوسی در المبسوط چنین می فرمایند:
البته جنگ علیه آنان به دنبال اعلان و هشدار صورت می‌گیرد، درست همان طور که در مورد جنگ با دشمنان خارجی عمل می‌شود. این قتال و نبرد یک منازعه داخلی محسوب شده و قواعد منازعات مسلحانه داخلی بر آن حاکم خواهد بود.
با این همه، چهار تفاوت بین جنگ با این گونه مرتدین و جنگ با دشمنان خارجی وجود دارد:
۱- به هیچ وجه مذاکره صلح صورت نمی‌گیرد و با آنان در سرزمین خودشان صلح منعقد نمی‌شود، در حالی که با دشمنان خارجی می‌توان صلح منعقد کرد.
۲- با مرتدین بنا به ملاحظات مالی، به هیچ وجه مصالحه و سازش جایز نیست، در حالی که در این خصوص با دشمنان خارجی منعی وجود ندارد.
۳- مرتدین را نمی‌توان به بردگی گرفت و زنان آنان را اسیر کرد؛البته در این مورد بین فقیهان اختلاف نظر وجود دارد.

    1. اموال مرتدین جزء غنائم محسوب نمی‌شود، حال آن که رزمندگان فاتح می‌توانند از دشمنان خارجی غنیمت بگیرند (شیخ طوسی، ۱۳۸۸، ص۲۵۸).

۲-۹- اسیر مسلمان در دارالحرب
از دیگر تبعات جنگ بین مسلمانان و کفار به اسارت درآمدن تعدادی از مسلمانان به وسیله کفار است. اسیر مسلمان موظف است صادقانه و خالصانه حیثیت و شرافت و پیمان خویش را حفظ کند، اما اگر قولی نداده باشد، در صورت تمایل و توانایی آزاد است که فرار نماید با به اسیر کنندگانش صدمه زند. از نظر اسلام این گروه از مسلمانان که به اسارت کفار درآمده‌اند افراد آزادی بود، و چون دارالحرب مستضعف محسوب می‌شوند باید به هر طریق از آنجا خارج شده و به دار الاسلام بیایند هر چند که مشرکین آنها را آزاد نمایند (حجازی، ۱۳۸۷، ص۱۸۲).
شیخ طوسی در این باره چنین می‌گوید: اگر کفار مسلمانان را آزاد نمایند بدین شرط که از دارالحرب خارج نشوند این شرط باطل بوده، و آنها باید خارج شوند، و حتی اگر مشرکین برای خود از آنها امانی نگرفته باشند باید به غارت و سرقت اموال مشرکین پرداخته و در صورتی که بتوانند و تا آنجا که توان دارند زن و بچه‌های کفار را اسیر نمایند و به دارالاسلام بگریزند (طوسی، ۱۳۸۸، ج۲، ص۲۴). شیخ همچنین بیان می‌دارد: همچنین اگر مشرکین اسیر مسلمانی را بنده خود کردند او باید تا حد توان اموال مشرکین را مورد غارت و سرقت قراردهد و به دارالاسلام بگریزد چون مشرکین از او امان نگرفته‌اند (همان، ص۲۵).
وی در ادامه بیان می‌دارد: اگر مشرکین مسلمانی را آزاد نمایند بنابراین شرط که از او در امان باشند این شرط صحیح است و مشرکین از او در امن خواهند بود اما او باید از دارالحرب خارج شود و اگر مشرکین خواستند مانع از عزیمت او شوند او می‌تواند خطر آنها را از خود دفع نماید و اگر در این میان افرادی از مشرکین کشته شوند او مسؤولیتی ندارد چون آنها با این تعقیبل و جلوگیری از خروج وی امان خود را نقض کرده‌اند و اگر او را به این شرط آزاد نمایند که در دارالحرب اقامت کند و او را وادار به خوردن قسم برای پایبندی به این شرط نکردند. اقامت وی در دارالحرب بوده و او ملزم به آن شرط نمی‌باشد. همچنین اگر او را برای اقامت در دارالحرب وادار به خوردن قسم نمایند و او در خوردن این قسم مکره باشد به خاطر اکراه او قسم منعقد نمی‌شود و اگر در خوردن قسم مکره نباشد باز هم خروج او از دارالحرب اولی، بلکه واجب است و کفار‌ه‌ای نیز بر او به خاطر شکستن قسم واجب نمی‌شود (همان، ص۲۴).
شیخ طوسی همچنین بیان می‌دارد: هر گاه مشرکین، اسیر مسلمان را به این شرط آزاد کنند که مالی را از دارالاسلام برای آنها بیاورد و یا این که خود به دارالحرب بازگردد، وفای بر این شرط بر او لازم نیست (همان).
وی در ادامه بیان می‌دارد که: و اگر او را به شرط فدیه آزاد نمایند چه او در پذیرش این شرط مکره باشد و چه مکره نباشد وفای به این شرط بر او لازم نیست. همچنین امام نیز جایز نیست که برای آزادی ارای مسلمان به جز در صورت ضرورت فدیه بپردازد، چون چنین عقدی فاسد است و اصولاً مسلمانان آزادند و با پول نمی‌توان آنها را خرید و هر گاه مالی به عنوان فدیه برای آزادی آنها به مشرکین پرداخت شود در صورت پیروزی مسلمانان بر مشرکین این مال جزو غنیمت محسوب نشده و به بیت‌المال باز گردانده می‌شود. شیخ این مطلب را چنین بیان می‌دارد (همان، ص۲۵).
وی در جای دیگری چنین می‌فرماید: « وصایا و عهود اسرا هنگامی که آنها به قلم رو اسلامی می‌رسیدند نسبت به اموال اسیر مسلمان متوفی که در منطقه تحت صلاحیت مسلمانان قرار داشت معتبر بوده است» (همان).
در نتیجه از نظر اسلام سپاهیانی که در چنگال دشمن اسیر می‌گردند وظایفی بر عهده دارند که عبارتند از :
اقدام به هرگونه عملی که موجب خسارت به دشمن می‌گردد و یا موجبات آزادی آنان را فراهم می‌کند بکنند مگر این که جانشان در خطر باشد.
از دادن اطلاعات به دشمن خوداری نمایند.
ازشرکت در جنگ علیه اسلام خوداری نمایند. دلیل این دو بند آن است که در اسلام اکراه در قتل دیگران مجازات وبشودگی نیست بلکه مکره و مکرهَ هر دو تا حدود متفاوتی مسؤولند.
از ارتداد خوداری کنند مگر به اجبار و اکراه آن هم در ظاهر و باید تقیه نمایند.
خوداری از تمکین زن اسیر مسلمان بر افراد دشمن مگر این که با خطر مرگ مواجه باشد (حجازی، ۱۳۸۸،‌ ص۱۹۴).
همچنین حکومت اسلامی موظف است که وسایل آزادی اسیران مسلمین را فراهم آورد و گفته شده ‌‌شده است،« در مورد افراد مسلمان وظیفه حکومت اسلامی است که با دادن پول از بیت‌المال به دنبال رهایی آنها باشد. قرآن کریم صریحاً مقرر کرده ایت که سهمی از درآمد دولت باید به آزادی اسرا تخصیص داده شود، که این دستور کمک به اسرا و بردگان جهت به دست اوردن آزادیشان تفسیر شده است» (همان).
تاریخ اسلام مؤید این مطلب است که هر جا امکان تبادل اسرا پیش می‌آمد پیامبر چنین می‌کردند و در این باره است که « عمر تأکید نموده است که باید حداکثر کوشش در استخلاص اسرای مسلمان به وسیله پرداخت غرامت نقدی که از غنایم به دست آمده، یا از موجودی بیت‌المال به عمل آید» (کلینی، ۱۴۰۱، ج۲، ص۶۲۶).
و در همین رابطه خلیفه دوم عمر فرمان داد: « هر اسیر مسلمان در دست غیر مسلمان باید از طریق بیت-المال آزاد شود» (محقق داماد، ۱۳۸۰، ص۱۴۷).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:20:00 ق.ظ ]




از این گذشته در ذیل به بررسی این دو نوع پرداخته می‌شود:
الف. جهاد دفاعی
منظور از جهاد دفاعی، جنگی است که در برابر تهاجم و تجاوز فیزیکی دشمنان و متجاوزین به مسلمین، کشورهای اسلامی، دین مقدس اسلام و ارزش‌های آن و افراد تحت حمایت دولت اسلامی و در نهایت مظلومین و مستضعفین جهان صورت پذیرد و اقسام آن عبارتند از:
۱-نبرد مسلمین هر کشور با متجاوزین به آن کشور (دفاع مشروع)
۲- نبرد مسلمین در حمایت از مسلمانان یا دول دیگر که مورد تجاوز مسلحانه قرار گرفته باشند.(دفاع از دیگری).
۳- نبرد مسلمین در حمایت از مسلمانان یا مظلومین و مستضعفین و جمعیت‌های تحت ظلم (جهاد آزادی بخش) (مطهری، ۱۳۸۲، ص۴۷).
البته جهاد تدافعی در اسلام صرفاً منفعلانه نیست تا بعد از وقوع حمله مسلحانه صورت پذیرد، بلکه با احتمال خطر قطعی قریب الوقوع و تهدید جهاد تدافعی وجوب پیدا می‌کند بنابراین جهاد تدافعی علاوه بر مقابله با تجاوز صورت گرفته یا در حال جریان، شامل دفاع پیشگیرانه در مقابل تجاوز قریب الوقوع نیز می‌شود و شاید یکی از دلایل نظریه بازگشت ماهیت جهاد به طور اعم به دفاع همین باشد و بنابراین تجاوز اعم از حمله مسلحانه است و مساوی با زیر پا گذاشتن حقوق انسانی است (دهراب پور، ۱۳۸۵، ۳۱ به نقل از طباطبایی، ۱۳۶۲؛ مطهری، ۱۳۸۲).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

منشور ملل متحد دفاع مشروع را به مثابه حق طبیعی و ذاتی کشورها شناخته تا آن جا که به صورت یک اصل حقوق بین الملل، تا قبل از اقدامات لازم شورای امنیت، هیچ یک از مقررات این منشور به حق ذاتی دفاع از خود خواه فردی و خواه جمعی، لطمه‌ای وارد نخواهد کرد (منشور سازمان ملل متحد، ماده ۵۱).
ب- جهاد ابتدایی
مقصود از این جنگی نیست که مسلمانان آغاز کننده آن باشند، بلکه منظور جنگی است که به دلایل غیر از تهاجم فیزیکی دشمنان و متجاوزین صورت پذیرد و خود به دو شاخه تقسیم می‌گردد.
۱-جهاد «دعوت» با مشرکان، کافران و اهل کتاب به منظور فراهم ساختن زمینه‌های بسط توحید و رفع موانع آن به وقوع می‌پیوندد و به جهت تأمین امنیت مسلمانان و زندگی مسالمت آمیز با سایر دول و جوامع، ابتدا به اسلام دعوت می‌شوند و تنها در صورت اجتناب از دعوت با جنگ و مبارزه موانع را از سر راه بر می‌دارند و با آن‌ها مقابله و جهاد می‌کند (مکارم شیرازی، ۱۳۷۵، ج۲، ص۱۶؛ کلینی، ۱۳۸۸، ج۱، ص۳۳۵).
بنابر این جهاد دعوت «ادخال غیر مسلمین الی اسلام» و وادار نمودن آنان به پذیرفتن اسلام یا پذیرفتن حاکمیت اسلام نیست، بلکه دعوت و ابلاغ تعالیم دین اسلام است و در صورت عدم موانع تبلیغ، جای برای مقابله و جنگ باقی نمی‌ماند و هدف این جهاد محو طاغوت‌های مزاحم و مانع و زمینه‌سازی برای انتخاب آگاهانه دین حق می‌باشد، البته برخی ماهیت آن « را دفاعی می‌دانند ( مطهری، ۱۳۸۲،ص۸۳).
۲-جهاد برای توحید و ارزش‌های انسانی؛ جهادی است برای براندازی دولت‌های مشرک غیرموحدی که مانع تبلیغ اسلام نیستند ولی موجودیت آن، ارزش‌های انسانی و اصل توحید را خدشه‌دار می‌سازد و مروج شرکت و کفر تلقی می‌شود.
شهید مطهری در این زمینه می‌فرماید: «اگر توحید را یک مسأله عمومی و جزء حقوق انسانی و از شرایط سعادت عموم بشر دانستیم، جنگ ابتدایی با مشرک به عنوان حریم و توحید و دفاع از آن به عنوان قطع ریشه فساد جایز است. اما نه به معنای تحمیل عقیده» (همان، ص۸۱).
جهاد ابتدایی بر خلاف جهاد دفاعی تنها در زمان ظهور امام معصوم یا نایب خاص او قابل اجراست. در عصر غیبت امکان پذیر نیست (محقق حلی، ۱۴۰۳، ص۲۳۲؛ شهید ثانی، پیشین، ج۲، ص۷؛ نجفی، ۱۹۸۱، ص۱۱)؛ واهل سنت، تنها شرط آن را رسیدن مسلمین به قدرت و نیرومندی برای این جهاد می‌دانند(خدوری، ۱۳۳۵، ص۱۰۲-۱۰۳)؛ و همچنین بر خلاف جهاد دفاعی که به طور مطلق واجب است. تنها با شرایط زیر وجوب پیدا می‌کند(شهید ثانی، ۱۴۰۹):
ادله جهاد ابتدایی
از آن جا که هدف از جهاد ابتدایی دعوت به اسلام و توحید و قطع ریشه‌های شرک و بت پرستی و فساد می‌باشد و سعادت بشری به توحید بستگی دارد و از این رهگذر توحید جزء حقوق بشریت به شمار می‌رود و از والاترین مراتب جهاد تدافعی دفاع از حقوق بشریت و انسانی است، پس نمی‌توان از ماهیت دفاعی جهاد ابتدایی چشم پوشید.( مطهری، ۱۳۸۲، ص۶۴-۸۳).
تنها مسبوق بودن تجاوز و تهاجم فیزیکی در جهاد دفاعی وجه تمایز آن از جهاد ابتدایی است و اگر به تجاوز از دید موسع نگاه کرد و می‌توان در جهاد ابتدایی نوعی تجاوز معنوی مشاهده کرد که می‌توان آن را «تجاوز به عقاید و ارزش‌های انسانی» نامید. از این گذشته به طور مختصر به چندی از دلایل مشروعیت جهاد در ذیل اشاره می‌شود:
۱-آیات قرآنی
برای نمونه به چند آیه اشاره می‌شود:
«در راه خدا با کسانی که با شما می‌جنگند نبرد کنید و در این جهاد از حدود تجاوز نکنید[۹]» (بقره/ ۱۹۰). این آیه در صدد بیان این است که کفار و مشرکین خود را موظف به جنگیدن می‌دانند. پس مسلمانان نیز در راه خدا با آنان باید بجنگند و این امر مشروط به شرط وقوع نبرد از سوی آن‌ها نیست.( طباطبایی، ۱۳۶۲، ج۲،ص۶۲؛ شیخ طوسی، ۱۴۰۹، ج۲، ص۴۳).
«هرگاه ماه‌های حرام (ذیقعده، ذی حجه، محرم، رجب) پایان پذیرفت مشرکان را هر جا یافتید به قتل برسانید و…[۱۰]» (توبه/ ۵) این آیه دلیل بر جواز جهاد ابتدایی در ماه‌‌های غیر حرام است.
«با کسانی از اهل کتاب که نه به خداوند و نه به روز جزا ایمان دارند و نه آنچه خدا و رسولش تحریم کرده‌اند؛ حرام می‌شمردند و نه آئین حق را می‌پذیرند پیکار کنید تا زمانی که با خضوع و تسلیم جزیه را به دست خود بپردازند و این همان جهاد برای توحید و ارزش‌های انسانی است[۱۱]» (توبه/ ۲۹).
«با آن‌ها پیکار کنید تا فتنه باقی نماند و دین خدا مخصوص خدا گردد، پس اگر از روش نادرست خود دست برداشتند، ظلم بر آن‌ها نکنید، زیرا تعدی جز بر ستمگران روا نیست[۱۲]» (بقره/ ۱۹۳).
فتنه در این گونه آیات به معنی کفر و شرک گرفته شده و لذا غایت قتال با کفار و مشرکین را رفع کفر و شرک و ایمان و سلب آزادی مردم و آزار و اذیت مسلمانان ذکر می‌کنند (طباطبایی۱۳۶۲، ص۶۲؛ طبرسی، پیشین، ص۵۱۱، شیخ طوسی، ۱۴۰۹،ج۵، ص۴۶).
لذا جهاد غیر از جنگ هایی که به قصد کشور گشایی و زور گویی صورت می‌گیرد، می‌باشد و تنها هدف نهایی آن بر پایی دین حق و محو تمام ریشه‌های ضد توحیدی است و درا ین راه با نهایت جدیت درصدد رفع موانع می‌باشد.
۲-روایات
علاوه بر سنت عملی رسول خدا (ص) روایات زیادی از شیعه و سنی در این مورد وارد شده است. برای نمونه امام علی (ع) می‌فرماید: جهاد دری از درهای بهشت است که خداوند برای اولیاء خاصش آن را می‌گشاید (نهج البلاغه، خطبه ۲۷)؛ و همچنین می‌فرماید: «همانا جهاد شریف ترین اعمال بعد از اسلام (آوردن) است آن پایه و اساس دین است» (محمدی نیک، ۱۴۱۶، ج۱، ص۴۵۵).
و نیز عبدالله بن سنان از امام صادق (ع) نقل می کند که فرموده است: «پیامبر خدا (ص) فرمودند: هر کسی در برابر ظلمی که به او شده است، بجنگد تا کشته شود، شهید محسوب می‌شود».
فصل دوم
حقوق اسیر جنگی در اسلام
۲- حقوق اسیر جنگی در اسلام
۲-۱- دستورات اخلاقی و انسانی اسلام درباره اسیران
پس از اسارت، دشمن با همه شرارتهایش در دست‏ مسلمانان یک امانت است حق تعرض به او را ندارد و نمی‏تواند او را بکشد. دستورهای اخلاقی اسلام نسبت باسیران بمراتب دقیقتر و حساب شده‏تر است‏ از موارد توصیه‏شده قراردادی که پس از قرنها بوسیله نخبگان علم و سیاست و حقوق دنیای غرب نوشته شده است. حتی مواردی را که آنان اسیر دانسته‏اند اسلام آنرا اسیر نمی‌داند و آزاد اعلام‏ می‏کند مثل زخمی‏ها یا زنان و کودکان (حسنی، ۱۳۶۹، ص۵۷).
امام چهارم (ع) می‏فرماید: اگر مجروحی را اسیر کردی که از راه رفتن ناتوان‏ است و وسیله حمل او را نداری او را آزاد بگذار تا به خانه و خویشاوندانش ملحق‏ شود (حرعاملی، ‌۱۴۱۶ق، ج۱۱، ص۵۳).
امام صادق درباره زنان و کودکان اسیر می‏فرماید در جنگ از زنان و…. رفع ید می‏شود و جزیه از آنان ساقط است چون پیامبر(ص) از جنگ با آنان نهی کرده است مگر اینکه آنان خود اقدام بجنگ نمایند (همان، ج۱۱، ص۶۸).
پیامبر اسلام (ص) فرمود: «به زیر دستان و اسیران و بردگان آنچه خود می‏خورید بخوارانید و آنچه خود می‏نوشید بنوشانید، و آنچه خود می‏پوشید بپوشانید» (همان، ج ۱۱، ص ۴۸).
موضوع مهم دیگری که می‌تواند الگوی خوبی برای انسان‌ها در همه زمان‌ها و مکان‌ها باشد و زیباترین جلوه‌های حقوق بشردوستانه را به نمایش گذاشته، رفتار پیامبر اعظم (ص) و امامان معصوم (ع) با افراد بی‌دفاع و اسیران جنگی است (حسنی، ۱۳۶۹، ص۵۹).
در حدیثی از امام صادق (ع) چنین نقل شده است: «در غزوه ذات الرقاع، پیامبر خدا (ص) در کنار بیابانی زیر درخت نشسته بود، سیلی آمد و میان حضرت و یارانش جدایی انداخت، مردی از مشرکان- به نام غورث- دید آن حضرت تنها مانده و مسلمانان منتظرند که سیل قطع شود، گفت: اکنون می‌روم و محمد (ص) را می‌کشم، با شمشیر کشیده به سوی حضرت رفت و گفت: ای محمد! چه کسی الان می‌تواند تو را از دست من نجات دهد؟ حضرت پاسخ داد: پروردگار من و تو! ناگهان جبرئیل آمد و او را از اسبش جدا کرد، وی از پشت به زمین افتاد، حضرت شمشیر او را گرفت و بر سینه او نشست و فرمود: ای غورث! اکنون چه کسی تو را نجات می‌دهد؟ او گفت: جود و بزرگواری تو، ای محمد! حضرت او را رها کرد، غورث گفت: به خدا قسم که تو از من بهتر و کریم‌تری» (کلینی، ۱۳۸۸ق، ج ۸، ص۱۲۷).
نمونه بسیار جالب دیگر رفتار حضرت رسول خدا (ص) با مشرکان در جریان فتح مکه است.
پیش از آن که نیروهای اسلام وارد راه‌های اصلی شهر مکه شوند پیامبر (ص) تمام فرماندهان را احضار کرد و فرمود: تمام سعی و تلاش من این است که فتح مکه بدون خونریزی صورت گیرد! به این جهت، از کشتن افراد غیرمزاحم باید خودداری شود. آن‌گاه حضرت دستور داد که ده نفر از جنایت‌کاران سرشناس و آتش‌افروزان جنگ‌های گذشته را هر جا باشند دستگیر نموده و به قتل برسانند. وقتی که واحدهای لشکر اسلام بدون نبرد و جنگ وارد شهر شدند، پیامبر (ص) هم از بالاترین نقطه مکه با حشمت و شکوه هر چه تمام‌تر وارد شهر گردید. از یک سو ترس و لرز بر اندام گروهی از مشرکان و ساکنان مکه سایه افکنده بود، این مردم با یاد گذشته و جرایم بزرگ خویش به یکدیگر می‌گفتند: بدون شک، پیامبر و یارانش همه ما را از دم تیغ خواهد گذراند، یا گروهی از ما را کشته و گروهی را بازداشت نموده و زنان و کودکان ما را به اسارت خواهد کشید. ناگهان پیامبر (ص) سکوت آنان را شکست و فرمود: ماذا تقولون؟ و ماذا تظنون؟ «چه می‌گویید؟ و درباره من چگونه فکر می‌کنید؟». مردم حیران و بیمناک، همگی با صدای لرزان و شکسته با توجه به سوابق عاطفی آن حضرت گفتند: ما جز خوبی و نیکی چیزی درباره تو نمی‌اندیشیم، تو را برادر بزرگوار خویش و فرزند برادر بزرگوار خود می‌دانیم ! پیامبر خدا (ص) که سرشار از عواطف و مهربانی بود، وقتی با جمله‌های عاطفی و تحریک‌آمیز آنان روبه‌رو شد، فرمود: من نیز همان سخنی را که برادرم «یوسف» به برادران خود گفت، به شما می‌گویم: « امروز بر شما ملامتی نیست، خدا گناهان شما را می آمرزد و او ارحم الراحمین است» (مجلسی، ۱۴۰۳ق، ج ۲۱، ص ۱۰۷).
نمونه‌ای هم از رفتار شجاع مرد تاریخ امام علی (ع) با دشمن که در روایت چنین آمده است: «حضرت علی (ع) با مردی از مشرکان در حال جنگ و مبارزه بود، آن مرد گفت: ای پسر ابوطالب، شمشیرت را به من بده! حضرت شمشیر را به سویش انداخت. وی گفت: عجبا! در چنین زمانی، شمشیرت را به من می‌دهی؟! امام پاسخ داد: تو مانند سائل از من چیزی درخواست کردی و رد سائل دور از کرامت و بزرگواری است! پس آن مرد خود را بر زمین انداخت و گفت: این رفتار، سیره اهل دین است، آن گاه پای حضرت را بوسید و مسلمان شد، در این جا جبرئیل گفت: «لا سَیْفَ اِلَّا ذُو الْفَقَارِ وَ لا فَتَی اِلَّا عَلِی» (همان، ج ۴۱، ص۶۹).
مورد دیگر رفتار آن امام همام با دشمن و قاتل خویش است، در وقتی که حضرت به دست «ابن ملجم» ضربت خورده و به شدت بدنش رنجور است و در محراب افتاده و امام حسن (ع) سر پدر را بر زانو گذاشته، حضرت فرمود: «پسرم با اسیر مدارا و به او رحم کن، به او احسان نموده و با مهربانی رفتار کن. آن گاه حضرت از هوش رفت، وقتی به هوش آمد فرزندش امام حسن (ع) ظرف شیری را به او داد، حضرت مقدار کمی از شیر را نوشید پس از آن فرمود: این شیر را برای قاتل من که در دست شما اسیر است، ببرید! سپس به فرزندش امام مجتبی (ع) فرمود: به خاطر حقی که بر تو دارم اسیرت را از غذا و نوشیدنی پاکیزه بهره‌مند ساز! تا من زنده‌ام با وی مدارا کن و از آنچه خودت می‌خوری به او بخوران و از هر چه می‌آشامی به او بنوشان! تا با این رفتار کریم‌تر از او شوی» (مجلسی، ۱۴۰۳ق، ج ۴۲، ص ۲۸۷).
« حفص بن غیاث گفت از حضرت امام صادق علیه السلام در رابطه با دو طائفه از مؤمنین که یکی ظالم و دیگری عادل است و طایفه ظالم از طایفه عادل شکست خورد سؤال کردم. امام فرمودند: برای اهل عدالت جایز نیست که فراری را تعقیب کند و اسیر را بکشند و همچنین جایز نیست که زخمیها و مجروحین را اذیت کرده یا بکشند و این در زمانی است که از اهل ظلم و ستم کسی نمانده و دستهای هم نباشد که به آنها بپیوندد، پس اگر برای آنها دستهای باشد که بتوانند به آنها ملحق شوند در این حالت اسیر آنان کشته میشود و فراریشان تعقیب میگردد و جایز است که بر مجروحشان بتازند؟ (حرعاملی، ‌۱۴۱۶ق، ج۱۱، ص۵۴).
در اسلام، اسیر دارای آزادی مذهبی نیز می‌باشد و می‌تواند مثلا در ماه مبارک رمضان روزه بگیرد (خویی، بی‌تا، ج۲، ص۱۲۶).
۲-۲- اسیر از منظر قرآن کریم
نخستین دستور قرآن به هنگام گرفتن اسیر، فرمان «شدّ و وثاق» به معنای در اختیار کامل داشتن اسیر است. «فَإِذَا لَقِیتُمُ الَُّذیِنَ کَفَرَوا فَضَربَ الرَّقَابِ حَتَّی إذا أثخنتُمُوهُم فَشُدُّوا الوَثَاقَ؛ هنگامی که با کافران (در میدان جنگ) روبه رو میشوید گردنهایشان را بزنید و همچنان ادامه دهید تا به اندازه کافی دشمن را ( باکشتن و زخمی کردن) ضعیف و در این هنگام ( اسیران را) محکم ببندید …» ( محمد/۴).
دربارۀ اسیر و اسارت در قرآن آیاتی به صراحت آمده است و در آیاتی نیز هر چند لفظ اسیر به کار نرفته ولی به آن اشاره دارد و با آن مرتبط است و اینک به اجمال به این آیات اشاره میشود:
۱- و ان یاتوکم اساری تفادرهم و هو محرم علیکم اخراجهم (بقره/۸۵)؛ اگر اسیران بگیرید فدیه می‌گیرید برای آزادی آنان با اینکه این عمل بر شما و اخراج آنان بر شما حرام است.
این آیه درباره قوم یهود بنی قریظه هم پیمان اوس و بنی نظیر هم پیمان قبیله خزرج است و آنان هنگام درگیری خون همدیگر را میریختند، ولی اگر اسیر میشدند آنان را می‌خریدند، و آزاد میکردند، با اینکه این برای آنان طبق تورات و… حلال نبود، و قرآن نیز این عمل را محکوم میکند چون هم اصل کشتارشان نسبت بهم کیش خود و هم این نوع اخراج آنان و… حرام بود (مکارم شیرازی، ۱۳۷۴، ج۱، ص۲۲۸).
۲- وانزل الذین ظاهروهم من اهل کتاب من صیاصیهم و قذف فی قلوبهم الرعب فریقا تقتلون و تاسرون فریقا (احزاب/ ۲۶)؛ خداوند گروهی از اهل کتاب را که از آنها (مشرکان عرب ) حمایت کردند از قلعه های محکمشان پائین کشید، و در دلهای آنها رعب افکند (کارشان به جائی رسید که ) گروهی را به قتل می رساندید و گروهی رااسیر می کردید.).
آیه باز در رابطه با بنی قریظه است که بر خلاف پیمان همکاری و دفاع از مدینه با مشرکان مهاجم در جنگ خندق هم پیمان شدند و به نفع آنان و علیه اسلام و مدینه عمل میکردند.
۳- و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا (انسان/ ۸)؛ و هم بر دوستی (خدا) به فقیر و اسیر و طفل یتیم طعام می‌دهند.
۴- ما کان لنبی ان یکون له اسری حتی یثخن فی الارض (انفال/ ۶۷)؛ هیچ پیغمبری را روا نباشد که اسیران جنگ فدا گرفته و آنان را رها کند تا خون ناپاکان را بسیار بریزد.
این آیه اسیر گرفتن در رابطه با جنگ هنگام آغاز جنگ و در گرماگرم عملیات و پیش از تثبیت موقعیت، را ممنوع می‏سازد.
۵- فاذا لقیتم الذین کفروا فضرب الرقاب حتی اذا اثخنتموهم فشدوا الوثاق فاما منا بعد و اما فداء حتی تضع الحرب اوزارها (محمد/ ۴)؛ پس چون با کسانى که کفر ورزیده‏اند برخورد کنید گردنها[یشان] را بزنید تا چون آنان را [در کشتار] از پاى درآوردید پس [اسیران را] استوار در بند کشید سپس یا [بر آنان] منت نهید [و آزادشان کنید] و یا فدیه [و عوض از ایشان بگیرید] تا در جنگ اسلحه بر زمین گذاشته شود این است [دستور خدا] و اگر خدا مى‏خواست از ایشان انتقام مى‏کشید ولى [فرمان پیکار داد] تا برخى از شما را به وسیله برخى [دیگر] بیازماید و کسانى که در راه خدا کشته شده‏اند هرگز کارهایشان را ضایع نمى‏کند (۴).
در تفسیر المیزان در تفسیر این آیه چنین آمده است:
این آیه نتیجه‏گیرى از سه آیه قبل است که مؤمن و کافر را وصف مى‏کند، گویا فرموده: وقتى مؤمنین اهل حق باشند، و خدا آن انعامها را به ایشان بکند، و کفار، اهل باطل باشند، و خدا اعمالشان را خنثى و گمراه کند، پس مؤمنین باید در هنگام برخورد با صف کفار با ایشان قتال کنند و اسیر بگیرند تا حق که هدف مؤمنین است زنده شود و زمین از لوث باطلى که مسیر کفار است پاک گردد. پس مراد از” لقاء” در جمله” فَإِذا لَقِیتُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقابِ” برخورد با کفار است در جنگ. و کلمه” ضرب الرقاب” مفعول مطلق است که در جاى فعل خود نشسته و عاملش در تقدیر است، و تقدیر جمله” فاضربوا ضرب الرقاب” است، یعنى گردنهایشان را بزنید زدنى کشنده، چون آسانترین و سریع‏ترین راه کشتن دشمن، زدن گردن آنها است (طباطبایی، ۱۳۶۰، ج۱۸، ص۳۴۰).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:20:00 ق.ظ ]




جدول ۲-۲. طرح یک گروهی با موازنه وگروه های تصادفی با سؤالات مشترک

طرح گروه های غیر همسان با سؤالات مشترک

فرم V

فرم Y

فرم X

نمونه

*

*

P

*

*

Q

جدول ۲-۳. طرح گروه های غیرهمسان با سؤالات مشترک
انواع روش های همترازسازی (نمرات مشاهده شده) در مدل کلاسیک
چندین روش وجود دارد که می توان برای همتراز کردن نمرات در فرم های چندگانه استفاده شود این روش های همترازسازی برای طرح های مخصوصی از جمع آوری داده ها تنظیم و استفاده می شوند (یعنی با توجه به طرح جمع آوری از روش بخصوص استفاده می کنیم).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

وقتی داده های همترازسازی با روش های ذکر شده در قسمت های قبل جمع آوری شدند روابط همترازسازی در مورد آنها بکار می رود. روابطی که عمدتاً روی تعدادی از پارامترهای جامعه نظیر میانگین و انحراف استانداردها بنا شده اند. ولی در عمل روابط همترازسازی به جای استفاده از پارامترهای جامعه، از آماره ها برآورد می شوند. بنابراین به دست آوردن نمونه ای که به اندازه کافی بزرگ باشد، و قواعد نمونه گیری و برآورد پارامترهای جامعه از مسائل مهم همترازسازی به شمار می رود به گونه ای که بتوان خطای تصادفی را به حداقل رساند. نمره گذاری سوالات نیز به صورت صفر و یک است و نمره کل فرد در آزمون برابر با تعداد پاسخ های صحیح وی می باشد. همترازسازی به طور کلی به دو روش همترازسازی خطی و همصدک انجام می گیرد (بعضی از متون از روش سومی به نام همترازسازی میانگین یاد شده است که اساس کار آن در همترازسازی خطی آمده ولی برای آشنایی بیشتر در این قسمت به توضیح آن خواهیم پرداخت) و هر یک از روش های فوق دارای انواع خاصی هستند از جمله؛ روش های خطی تاکر، لوین، براون هالند و روش های برآورد فراوانی و خطی براون هالند و روش زنجیره ای .
۱- همترازسازی میانگین
در این روش فرض بر این است که در تمام طول مقیاس نمرات دو فرم به اندازه مقدار ثابتی از نظر دشواری با هم تفاوت دارند، همترازسازی میانگین بر این قاعده استوار است که نمرات روی دوفرم که دارای فاصله مساوی ازمیانگین خودشان هستند، معادل در نظر گرفته شوند.یعنی

با حل این معادله بر حسب x و y روبط زیر به دست میآیند.

در اینجا مقدار تبدیل شده نمره در فرمx به فرم y است و نیز مقدار تبدیل شده نمره از فرم y به فرم x است.برای مثال چنانچه (میانگین فرم x ) و ( میانگین فرمy باشد، با فرض اینکه تفاوت دشواری دو فرم برای تمام آزمودنیها یکسان باشد، نمره معادل کسانی که در فرم x نمرات ۳۰ و ۳۵ گرفتهاند در فرمy چند است؟

رابطه همترازسازی
بنابراین در این روش برای تبدیل ومعادل سازی فرمx در فرم y یک مقدار ثابت به میانگین هر یک از نمرات فرمها اضافه میشود ومیانگین نمرات تبدیل شده فرمx برابر میانگین نمرات فرم y میشود ولی انحراف استاندارد آنها تغییر نمیکند چون افزایش وکاهش مقدار ثابتی به نمرات تغییری در انحراف استاندارد به وجود نمیآورد.
۲- همترازسازی خطی
چنانچه در دو فرم معادل x وy تفاوت دشواری سوالات در طول مقیاس نمرات یکسان نباشد. مثلاً اگر فرم x از فرم y دشوارتر باشد. اما این میزان تفاوت دشواری برای کسانی که نمره پایین گرفتهاند نسبت به آنهایی که نمره بالا گرفتهاند بیشترباشد، برای همترازسازی نمرات، از روش خطی استفاده میشود.در همترازسازی خطی، میانگین وانحراف استاندارد نمره ها برای هر گروه، معین وبه منظور مشخص کردن معادله خطی مستقیمی که یک فرم را به فرم دیگر مربوط میکند از رابطه زیر استفاده میشود.
رابطه (۴-۲)
این معادله درحقیقت بیان میکند که نمرههایی که فواصل آنها از میانگین بر حسب واحدهای انحراف استاندارد یکسان باشد، میتواند برابر درنظر گرفته شود یعنی نمراتی که مقیاس استاندارد (z ) برابری دارند، معادلند.
در واقع در معادله بالا سمت راست فرمول و سمت چپ آن ومیتوان نوشت؛
حال اگر y را تست لنگر قرار داده معادله را به ازای y حل میکنیم با توجه به روابط بالا و با بهره گرفتن از فرمول زیر میتوانیم نمره های x را به نمره های y تبدیل کنیم (هومن، ۱۳۷۵) .
رابطه (۵-۲)
رابطه (۶-۲)
نمره تبدیل شده x از فرمX به فرم y و نمره تبدیل شده y از فرم Y به فرمX در روش همترازسازی خطی است.
چنانچه روابط بالا را با معادله کلی خطوط(یعنی؛ ) مقایسه کنیم میتوانیم شیب وعرض از مبدأ خط را به دست آوریم؛ (این عمل برای رابطه (۵-۲) به دست آمده است وبه همین صورت برای رابطه (۶-۲) نیز میتوان به دست آورد).
(۷-۲) شیب خط

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:20:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم