کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



بی تردید روند شتابان شهر نشینی وپیامدهای مختلف آن به ویژه گسترش فیزیکی شهرها و بلعیدن اراضی زراعی پیرامون با عنایت به پدیده ی مهاجرتهای روستایی در سطح کلان ملی از اهمیت والایی برخوردار خواهد بود . لیکن نباید از اهمیت این مسئله در نقاط روستایی غافل بود . هر چند ممکن است نمودهای عینی گسترش فیزیکی روستا به سبب کم جمعیت بودن و پراکندگی آن بسیار بطئی و کند بوده و چندان هم به چشم نیاید . اما به دلیل تعدد این نوع سکونتگاه ها در کشورمان بویژه در دشتها و جلگه های هموار که در فواصل اندکی از هم قرار گرفته اند ، از اهمیت خاصی برخوردار خواهند بود (نظری ، ۱۳۷۷ : ۲۲۷) پیامدهای آنچه می تواند در اراضی کشاورزی اتفاق بیافتد را باید به دقت روشن نمود زیرا امکان بوجود آوردن زیستگاههای جدید باید مد نظر باشد (سرور ، ۱۳۸۵ : ۹۶) جبران و بازسازی توان محیطی بسیار دشوار است و نادیده گرفتن توان طبیعی و محیطی پهنه ها دردراز مدت پیامدهای منفی خواهد داشت (سرور ، ۱۳۸۵ : ۱۵۶) .
۲-۴-۱- تغییر کاربری اراضی کشاورزی و تاثیر آن درگسترش سکونتگاه های روستایی :
از آنجایی که یکی از نیازهای اساسی انسان بعد از خوراک و پوشاک ، مسکن است ، مساکن عناصری هستند که منجر به اشغال فض می گردند لذا رابطه مستقیمی با تعداد جمعیت اشغال کننده دارند . یعنی هر چه تعداد و وسعت سکونتگاه ها بیشتر و بزرگتر باشد ، فضای بیشتری را اشغال می کنند . از طرفی نحوه ی تخصیص اراضی نقاط روستایی به فعالیتهای مختلف در مقایسه با کاربری های اراضی شهری هرچند تنوع کمتری را نشان می دهد ، لیکن گسترش روابط فی مابین این دو جامعه در سالهای اخیر و نیز افزایش جمعیت روستاها تحولات شگرفی را در پی داشته است ، که نمودهای آن به صورت تغییر در کاربری روستایی عینیت می یابد (نظری ، ۱۳۷۷ : ۲۳۵). در واقع بی توجهی به نیازهای آینده ی جمعیت روستایی به ویژه در زمینه ی تامین مسکن را میتوان نتیجه تندروی یا کندروی اختصاص اراضی به واحدهای مسکونی دانست (مشیری و سعیدی ، ۱۳۸۹ : ۲۸۷) .
۲-۴-۲- تغییر کاربری اراضی کشاورزی در ناسازگاری کاربری ها:
نکته ی مهم در سازگاری فعالیتها با بنیان های جغرافیایی ، الویت نداشتن یک عامل به قیمت تخریب عامل دیگر است . یعنی حداقل از لحاظ نظری باید محیط طبیعی را بر فعالیت و یا فعالیت را بر محیط برتری داد . همچنین نادیده گرفتن گرایش مهم و سازوکارهای نظامند موجود در استقرار فعالیتها ، عملاً اجرای برنامه را دشوار و غیر ممکن می کند (سرور،۱۳۸۵ : ۱۵۶) . می توان ناسازگاری کاربریهایی که بیشتر رنگ و بوی شهری دارند و با بایستگی های زندگی در محیط های روستایی تناسب چندانی ندارند را نتیجه ی تغییر کاربری اراضی دانست (مشیری و سعیدی ، ۱۳۸۹ :۲۸۷) .
شکل گیری وگسترش کاربری های نامطلوب و ناسازگار ، بخش اعظمی از پیامدهای زیست محیطی در یک ناحیه را در پی خواهد داشت و این خود به معنی اهمیت و جایگاه کاربری اراضی در مباحث توسعه ی ناحیه ای در چارچوب توسعه ی پایدار است (قدمی ، فیروز جایی ، مراد نژاد ، ۱۳۸۸ : ۲۲).
۲-۵-دیدگاه ها و نظریه های مرتبط با کاربری اراضی :
استوارت چاپلین یکی از نظریه پردازان برنامه ریز کاربری زمین ، مبانی کاربری زمین در مقیاس کلان و کاربری زمین در مقیاس خرد تفکیک قائل شده است . طبق نظریه ی وی ، استفاده از زمین در مقیاس کلان به فعالیت هایی چون کشاورزی ، معدن ، مرتع و جنگل تقسیم می شود . لیکن در مقیاس خرد ، استفاده از زمین با تمام فعالیت های مورد نیاز جامعه همانند مسکن ، کار ، تولید ، توزیع وحمل و نقل ، گذران اوقات فراغت ، خدمات آموزشی ، خدمات اجتماعی ارتباط پیدا می کند . چاپلین بیان می دارد که کاربری زمین به عواملی همچون محدودیت زمین ، شکل و موقعیت زمین ، انواع فعالیت ، تراکم ، تمرکز ، نحوه ی توزیع اراضی میان کاربریها و مقایسه ی کاربری ها وابسته است . نظریه ی برنامه ریزی فضایی ، کاربری زمین را در سطح و زیر زمین به منظور سازماندهی فعالیت هایی که انسان در طبیعت انجام می دهد با تنظیم روابط انسان ، محیط و فعالیت (نوع کاربری) مد نظردارد .
نقش کالبدی زمین ، نحوه ی مدیریت خردمندانه فضاست . بسیاری از نظریه پردازان ، نقش کالبدی زمین را نظارت بر عمران فضا و دگرگونی بهینه آن بر اثر کاربری مناسب می دانند (سرور ، ۱۳۸۷ : ۱۴۷) .
در رابطه با الگوی استفاده از زمین و توجه به زمین به عنوان یک ورودی و داده ، در تصمیم گیری ها چند رویکرد متفاوت مطرح شده است . در دیدگاه اقتصاد کلاسیک ، زمین به عنوان کالا ، ارزش بازاری بالقوه دارد و می تواند به عنوان وسیله کسب سود استفاده شود . در این مورد ، زمین باید به بهترین و بالاترین حد کاربری اختصاص یابد که از طریق روابط عرضه و تقاضا در یک سیستم بازار متعادل تعیین می شود .
دیدگاه بعدی ، ارزش های اجتماعی استفاده است که بیان کننده ارزشی است که مردم برای آرایش های متفاوتی از کاربری زمین “به عنوان محیطی برای زندگی شان” قایل می شوند این دیدگاه ، کاربری را عاملی تسهیل گر برای دستیابی به الگوهای مطلوب فعالیت و آمال اجتماعی می بینند . سیستم های فعالیت انسان چاپین و واحدهای اجتماعی روح و گیتز این دیدگاه را به خوبی معرفی می کنند . در تئوری های اکولوژیک انسانی ، رقابت اقتصادی بازار مدار برای فضا، شکل استفاده از زمین را مشخص می سازد و در تئوری های مارکسی ، توسعه زمین بر حسب استثمار کارگران از طریق سرمایه داران تبیین می شود در دیدگاه سوم ، ارزش های اکولوژیک از مفاهیم متفاوتی در زمینه نقش محیط زیست طبیعی در حیات انسانی ریشه می گیرد . اورتالانو سه مفهوم در این رابطه را تعیین و تعریف می کند : استفاده کارآمد از منابع طبیعی ، حفظ یکپارچگی سیستم های طبیعی و حفاظت کامل از طبیعت تئوری های اکولوژیک وضعیت های تعادل زیست – محیطی و تهدیدهای مطرح در رابطه با این شرایط را تشریح و توصیف می کنند در طول سه دهه گذشته ، پارادایمی مطرح شده است که نوعی جابه جایی از دیدگاه های کاملاً اقتصادی در مورد استفاده و توسعه زمین ، به سوی رویکردی متعادل تر و کل نگر را نشان داده است و آن رویکرد پایداری کاربری زمین است . سه بعد اصلی کاربری زمین پایدار عبارتند از :

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

بعد معیشتی که به ماندگاری ، قابلیت بهره برداری و استمرار (تداوم) منابع طبیعی در یک افق بلند مدت مربوط می شود ؛ ۲- بعد وابستگی متقابل ، که بروی ابعادی چون ترکیب بندی یا بخش بندی و ارتباطات میان انواع متفاوتی از کاربری زمین توجه و تاکید دارد ؛ ۳- بعد اخلاقی ، که تعهد نسبت به نسل های آینده را گوشزد می کند (قدمی ، فیروز جایی ، مراد نژاد ، ۱۳۸۸ : ۲۲).
۲-۵-۱- نظریه ی توسعه ی پایدار کاربری اراضی :
نظریه ی توسعه پایدار در راستای حمایت از منابع محیطی ارائه شده است . مبانی نظری این رویکرد بر نگهداری منابع برای حال و آینده از طریق استفاده ی بهینه از زمین و وارد کردن کمترین ضایعات به منابع تجدید ناپذیر مطرح است . نظریه ی پایدار جلوگیری از آلودگی محیط ناحیه ای ، کاهش ظرفیت های تولید محیط محلی ، ناحیه ای و ملی ، عدم حمایت از توسعه های زیان آور ، حمایت از بازیافت را مطرح می کند . این نظریه راه رسیدن به این اهداف را برنامه ریز های شهری ، روستایی ، ناحیه ای ، منطقه ای و ملی می داند . به مثابه دیدگاهی راهبردی ، به نقش دولت در این برنامه ریزی ها اهمیت بسیار می دهد و معتقد است دولت ها باید از محیط زیست حمایت همه جانبه ای کنند . این نظریه محیط زیست و فضای سبز و جامعه گیاهی و جنگلی ، تراکم متوسط ، کاهش فواصل ارتباطی ، ایجاد اشتغال محلی ، توسعه متنوع مساکن در مراکز اشتغال ، توسعه شهرهای کوچک ، ساختار اجتماع متعادل ، حمل و نقل عمومی و کاهش ترافیک جاده ای و توسعه منابع را تبیین می کند .
به این ترتیب با اتخاذ سیاست کاربری صحیح و محافظت از زمین ، توسعه پایدار حاصل می شود . ر.یکرد توسعه پایدار به کاربری اراضی از دیدگاه زیست محیطی ، اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی به خصوص ایجاد تعادل و توازن میان ابعاد اقتصادی و ابعاد بوم شناسی ، قبول مسئولیت در قبال سرنوشت انسانی نسل های آینده قابل تبیین است . در واقع توسعه عمران زمین وقتی می تواند پایدار باشد که بتواند هم به نیازهای اقتصادی و مادی و هم به نیازهای اجتماعی و فرهنگی و روانی مردم در حال و آینده پاسخ گوید از این نظر زمین دارای خواص و ویژگیهای کالایی ، فضایی کارکردی ، زیبایی شناختی و فعالیتی است که می باید در برنامه ریزی و مدیریت زمین مورد توجه اساسی قرار گیرد (پرواز پور ، ۱۳۸۹ : ۴۶) .
۲-۵-۲- نظریه نقش طبیعی زمین :
به جهت نقش زمین در تامین رفاه و آسایش عمومی به عنوان یک ثروت عمومی و از طرف دیگر افزایش جمعیت ضروری است ضوابط و مقررات و معیارهای آن در راستای منافع عمومی و حفاظت بهینه و درخور پایدار آن در نظر گرفته شود . در دنیای امروز زمین از مواهب کمیاب بشمار می رود و به همین دلیل بر استفاده از آن میان فعالیت های گوناگون انسان مانند زراعت و باغداری و مرتع و جنگل صنعت و معدن ، شهر و روستا رقابت وجود دارد . در بسیاری از کشورها استفاده از انواع کاربری های طبیعی جزء اصول و برنامه های ملی و منطقه ای محلی است (پرواز پور ، ۱۳۸۹ : ۴۷) .
۲-۵-۳- نظریه ی فون تونن :
تونن اولین کسی بود که تاثیر عوامل اقتصادی را بر سازماندهی مکانی کشاورزی تشخیص داد . فاصله از بازارهای فروش عامل اساسی در تکامل مدل کلاسیک حلقه های بهره برداری از اراضی تونن مبتنی بر یک سیستم حاضر در همه جاست و بهره برداری از اراضی زراعی در هر مکانی داخل این سیستم از طریق درآمد حاصل از اراضی کشاورزی تعیین می شود . اصول نظریه فون تونن بدین شرح است :
تاثیر یک شهر بر حوضه های کشاورزی با عامل فاصله گیری از مرکز شهر تعیین می شود .
نوع تولیدات کشاورزی باتوجه به هزینه حمل و نقل تغییر می یابد .
هزینه حمل و نقل ، عامل تعیین کننده در مکان یابیهای تولیدات کشاورزی به شمار می رود .
در این مدل ، مکانیابیهای تولیدات کشاورزی از باغداری تا پرورش دام و کشت گندم تغییر می یابد .
اساس نظریه وی بر پایه میزان نزدیکی محل تولیدات کشاورزی به بازار تنظیم یافته است .
در این نظریه عامل فاصله از عوامل مهم بشمار می رود . هدف او از عامل فاصله ، بیشتر فاصله اقتصادی است تا فاصله فیزیکی ، هر چند فاصله ی فیزیکی را نیز فراموش نمی کند .
تولیدات کشاورزی روستاهای اطراف تنها در شهر مورد بحث بفروش میرسد .
فون تونن فرضیات مدل خود را در دو مجموعه بشرح زیر بیان کرده است :
مجموعه اول به ماهیت سطح اراضی در یک وضعیت خاص و مجزا مربوط می شد . سطح اراضی ، میدانی غیر محصور و در تمامی جوانب یکنواخت بود .
دومین مجموعه به افرادی مربوط می شد که در این منطقه ساکن بوده .
تونن با این فرصت ها توانست کاهش ارزش اراضی روستایی را با دور شدن از شهرهای مرکزی مانند کاهش بهای اراضی شهری نشان دهد . هر کاربری روستایی مانند هر نوع کاربری زمین شهری دارای منحنی های رابطه قیمت زمین یا اجاره با فاصله از مرکز است . و بر حسب فاصله از شهر موقعیت و مکان مناسب خود را پیدا می کند (پاپلی یزدی ، ۱۳۷۸ : ۱۸۴) .
از نظریه تونن می توان در طرحهایی چون اصلاحات ارضی و یکپارچه سازی اراضی و نیز کاربری اراضی استفاده کرد . البته با وجود کاربرد آن در برنامه ریزی ها و اهمیتی که در بین مکان مرکزی دارد ، کاستی هایی نیز مشاهده می شود :
از جمله میتوان به متراکم شدن کاربری های بدلیل وجود کشت های فشرده تمرکز دامداریها و دیگر ، گسترش دخالت دولتها و آثار سیاست گذاریهای آنان در کاربری زمین و تولیدات مثل مالیات ، اعتبارات و غیره ، استفاده از اراضی حاصلخیز حاشیه ی شهرهای کنونی جهت کاربری های شهری ، اشاره داشت (پاپلی یزدی ، ۱۳۷۸ : ۱۸۶) .
۲-۵-۴- نظریه ی صنعتی کردن روستاها :
این دیدگاه به یک روش برنامه ای منجر می شود و بر این امر تاکید دارد که با توجه به عوامل تولید و وضعیت بازار چه صنایعی می توانند در مناطق روستایی استقرار یافته یا توزیع شوند . هر صنعتی که بتواند در مناطق روستایی استقرار یابد ، صرف نظر از چگونگی تاثیر آن بر روستاییان جزئی از برنامه استقرار صنعت در مناطق روستایی است مسئله صنعتی کردن روستاها هم یک فرایند فرعی و هم وسیله ای برای متنوع کردن و نوسازی اقتصادی روستایی تلقی می شود . انعطاف پذیری راهبردهایی که بر اساس نیازهای توسعه جهت داده می شوند نشانه های بارز این دیدگاه هستند . (پاپلی یزدی ، ۱۳۷۸ : ۲۲۴) .
مسئولان امر اهداف متنوعی را در نظر می گیرند که مهمترین آنها عبارتند از افزایش فرصت های شغلی برای جوانان روستایی ، جلوگیری از مهاجرت ، توزیع عادلانه درامد ، استفاده بهینه از منابع موجود در مناطق روستایی ، شکوفایی استعدادها و خلاقیت روستاییان ، کاهش بیکاری دوره ای و فصلی ، تقویت پایه های اقتصادی در مراکز روستایی ، فراوری تولید کشاورزی محلی و …
در صنعتی کردن روستاها ، همواره تاکید بر صنایع کوچک و متوسط بوده است ، زیرا این نایع توانایی برقراری عدالت اجتماعی ، ارتقاء فرهنگ و تعالی انسان را دارد (پاپلی یزدی ، ۱۳۷۸ : ۲۲۶) .
اگر قرار است موسسات صنعتی کوچکتر نقش مهمی را در توسعه روستایی بازی کنند . باید در دراز مدت قادر به حفظ موجودیت خویش باشند . منظور از حفظ موجودیت ، توان سودآوری و خوداتکایی یک موسسه از نظر سرمایه مهارت های فنی و تکنولوژی است . از طرفی صنایع روستایی می باید با کشاورزی اعم از زراعت ، باغداری ، دامداری و غیره سازگار بوده و زمینه توسعه آنرا فراهم آورد ، بطوریکه افزایش بهره وری ، تولید ، مهارت و اشتغال در بخش کشاورزی را بهمراه داشته باشد . از فواید دیگر صنایع روستایی در ارتباط با کشاورزی می توان به کاهش هزینه حمل و نقل ، حذف واسطه ها ، استفاده از ضایعات ، تقسیم درآد بین کشاورزان به جای تقسیم آن بین شهر و روستا و افزایش ارزش افزوده محصولات کشاورزی پس از فراوری اشاره کرد . در مورد چگونگی اشتغال زایی این صنایع باید اشاره کرد که غالباً صنایعی که در ارتباط با مسائل اجتماعی ، جغرافیایی ، محصولات کشاورزی و دمداری روستا هستند اشتغال بیشتری ایجاد میکنند . به نظر میرسد با توجه صنایع کاربر و صنایعی که به تولیداتن زنجیروار روستا پیوسته است و با دیگر مسائل محل استقرار صنعت روستایی ارتباط دارد ، استقرار صنایع دیگر ، که فاقد چنین خصوصیاتی است ، غیر اقتصادی به نظر می رسد .
ویت ،(۱۹۷۶) در توضیح اهمیت استخدام در صنایع روستایی بین عوامل موثر در عرضه و تقاضا تمایز قایل شد . به نظر او دو نوع کاملاً متفاوت از شرایطی که بر اثر آن مشاغل روستایی ممکن است با مشاغل غیر کشاورزی عوض شود عبارتند از :
موقعی که شغل دافع بوده و فرصت های غیر کشاورزی جاذب تر است .
موقعی که شغل کشاورزی به اجبار رانده شده و بخش غیر کشاورزی با وجود شرایط نسبتاً بد ، فرصتها را بکار گرفته است .
نقش صنایع روستایی در اشتغال زایی جمعیت روستایی زمانی می تواند موثر واقع شود که مشارکت روستاییان در آن اولویت داشته و متناسب و سازگار با جامعه روستایی باشد . طبق تجارب و بررسیهای به عمل آمده ثابت شده است طرحهای که با پتانسل های مناطق و با توجه به فرهنگ و استعداد روستاییان به متقاضیان واگذار شده است و یا به عبارت دیگر ، تمامی جوانب امر در آنها در نظر گرفته شده است و یا به نحوی از انحاء مورد حمایت قرار گرفته ، رشد یافته اند و طرحهای موفقی از کار درآمده اند (پاپلی یزدی ، ۱۳۷۸ : ۲۲۸ ) .
۲-۵-۵- نظریه پیوند سیدمن و دارکو:
کسانی چون سیدمن و دارکو استقرار صنایع جدید را راهبردی می دانند که در نهایت منافع آن به روستاها نیز منتقل می شود و یک سازمان سلسله مراتب مکانی کارآمد را در کشورهای در حال توسعه بوجود می آورد . به نظر آنها صنایع جدید که هر کدام در یک یا چند مرحله تخصص پیدا می کنند ، به پیدایش زنجیره ای از رابطه عرضه صنعتی داخلی و خارجی منجر می شود که آن را پیوند می نامند . صنایع فوق نتایج زیر را به دنبال دارد :
در یک بخش کشاورزی در حال گسترش ، برای مواد خام کشاورزی و مواد غذایی ، بازاری داخلی ایجاد می کنند .
به تخصصی شدن مناطق داخلی و مبادلات ارزی کمک می کنند و از همبستگی به کشورهای پیشرفته می کاهند .
دست کم در پاره ای موارد ، با تولید نهادهای کشاورزی مناسب ، به افزایش ظرفیت تولید کشاورزی کمک چشمگیری می کنند .
مشاغل جدیدی برای نیروی مازاد و بیکار بخش کشاورزی ایجاد می کنند .
موجب تحرک تولید کشاورزی می شوند و به این ترتیب تقاضای بیشری برای تولیدات و خدمات صنعتی در مناطق روستایی ایجاد می کنند (پاپلی یزدی ، ۱۳۷۸ : ۲۳۲ ).
۲-۵-۶- دیدگاه ساماندهی زمین :
این دیدگاه مربوط به اواخر قرن نوزدهم و بیستم است که نخستین قوانین و مقررات مربوط به تفکیک مالکیت اراضی و منطقه بندی می باشد این مقررات اولیه بیشتر به تعیین حدود حقوق مالکیت خصوصی و عمومی ، جلوگیری از سوء استفاده از زمین و حفظ بهداشت و ایمنی و رفاه عمومی در برابر سوانح و خطرات طبیعی و صنعتی معطوف بوده است ( سالار ، ۱۳۸۵ : ۳۴ ) .
این دیدگاه با توجه به مشکلات شهری مانند فقر ، ضعف بهداشت ، مهاجرت گسترده ، جرم و جنایت ، آلودگی صنعتی دخالت دولت را در امر تامین منافع عمومی لازم می داند . در این رویکرد و با وضع قوانینی دولت تلاش دارد در زمینه نحوه استفاده زمین ، مکانیابی صنایع و کاهش استقرار صنایع زیان آور ، ضوابط را وضع و در جهت ساماندهی از آنها دفاع می نماید (حسینی ، ۱۳۸۹ : ۲۸۲ ) .
۲-۵-۷- نگرش سیستمی در بررسی سکونتگاه های روستایی :
به طور کلی جوامع انسانی و ویژگیهای متفاوت عرصه های محیطی آنها مجموعه های یکپارچه و پویایی بشمار میروند که بر اساس کنش متقابل عوامل و نیروهای گوناگون تحت تاثیر قرار می گیرند و در گذر زمان تغییر می پذیرند . با توجه به اصول نگرش سیستمی ، هر فضای سکونتگاهی به عنوان یک واقعیت مکانی ، نه تنها تحت تاثیر نیروها و روندهای درونی بلکه ضمناً از نیروها و روندهای بیرونی نیز به شیوه های مختلف تاثیر می پذیرد . اینگونه تعامل نیروهای درونی و بیرونی از قانونمندیهای حاکم بر همه نظامهای اجتماعی – اقتصادی به شمار می رود . در این چهارچوب ، همه نظامهای جامعه بشری ، اعم از نظام محیطی ، نظام اقتصادی ، نظام اجتماعی و مانند آن به یکدیگر در ارتباط متقابل قرار دارند . هر نظام در برابر نظام های کوچکتر از خود نظام اصلی و در مقایسه با نظام های بزرگتر نظام فرعی به حساب می آید . دگرگونی در چگونگی برخورد با ارزش ها ، یعنی ارزشهایی که گروه های اجتماعی بر اساس آن ویژگیهای محیطی و اجتماعی – اقتصادی را می سنجند ممکن کم و بیش بسرعت تغییرپذیرند ، بدینسان عملکردهای اجتماعی – اقتصادی در معرض تغییر و تحول قرار دارند که خود می تواند روندهای تازه ای را مطرح سازد که به نوبه خود بتواند پس از گذشت زمانی معین به الگوهای پایداری منجر گردد که به علت وجود آنها ، روندهای مکانی – فضایی تحت تاثیر قرار گرفته و در نهایت ساختارهای جدیدی را پدید می آورند ( مشیری و سعید ، ۱۳۸۹ : ۱۰۹ ) .
میان جنبه ای ساختاری و عملکردی نظام های مکانی – فضایی از جمله سکونتگاه های روستایی گونه ای پیوستگی وجود دارد که بر مبنای آن نمی توان و نباید این دو جنبه را جدا از یکدیگر مورد توجه و بررسی قرار داد . بر همین مبناست که معمولاً از ویژگیهای ساختاری – عملکردی نظام مکانی – فضایی سخن به میان می آید . به همین ترتیب و با توجه به نسبی بودن مقیاس ، عرصه های ساختاری – عملکردی را میتوان در انواع گوناگون جماعت های انسانی (یک دهکده یا مزرعه مسکونی) تا عرصه های اجتماعی-اقتصادی معین بیانگر حوضه هایی با انواع واحدهای زراعی همگون از نظر ساختار مالکیت بشمار می روند ، جستجو و مطالعه کرد . حوضه ها یا عرصه های عملکردی و به همین ترتیب ، عرصه های ساختاری ، ممکن است به واسطه تعامل و کنش متقابل نیروها و روند های حاکم ، در کنار یکدیگر پدیدار شوند یا نوعی پیوستگی میان آنها پدید آید . بدین سان مجموعه پیچیده ای نمایان خواهد شد که تنها از طریق روابط و بستگی های متقابل قابل بررسی خواهد بود . توجه و تاکید بر این گونه جنبه ها و ویژگیهای سکونتگاه های روستایی در چهارچوب ها و قانونمندیهای نگرش سیستمی می طلبد تا به همین ترتیب در برنامه های آماده سازی اراضی روستایی ، ضمن توجه به ارتباطات درونی اجزای روستاها ، پیوسته میان اجزای برنامه های آماده سازی که خود شامل فعالیت های مختلف ، بویژه تعیین تکلیف انواع کاربری اراضی است ، نوعی همپیوندی و هم نوایی برقرار گردد .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 04:09:00 ق.ظ ]




از دیدگاه اسلام هر کس می‌تواند مالک مالی باشد و مالی که از طریق صحیح ملک فرد شده را نمی‌توان به اجبار یا فریب از چنگ او بیرون آورد.
قرآن کریم به صورت یک اصل کلی چنین می‌فرماید: «یا ایها الذین آمنو لا تاکلوا اموالکم بینکم بالباطل الا ان تکون تجاره تراض منکم: ای کسانی که ایمان آورده‌ید اموال یکدیگر را بین خود به ناروا مخورید، جز با (به سبب) داد و ستدی همراه با رضایت شما (طرفین)» (نساء/ ۲۹).
به دلیل احترام به حق مالکیت افراد، اسلام مقررات عدیده‌ای در باب‌های مختلف فقه مانند: بیع، غصب، حجر، ضمان، لقطه و… وضع و مجازات‌هایی را برای مجرمان مقرر کرده است. مالکیت در فقه برای مسلمانان و اقلیت‌های دینی که در کشور اسلامی سکونت دارند به یک دید نگریسته شده است و تبعیض در آن راه ندارد و حتی در مواردی به غیر مسلمین امتیازاتی نیز داده شده است. راههایی که شرع مقدس به دلیل تعرض به حق مالکیت فرد آنها را مسدود کرده برخی به استفاده مستقیم از اموال مربوط می‌شود. همچون: غصب، سرقت و مصادره اموال به طور ناروا و برخی نیز به استفاده غیر مستقیم از اموال فرد مربوط است مانند آنکه فرد را برای رسیدن به حق خود مجبور به پرداخت مالی به دولت یا حکومت کنند: مانند پرداخت مالیات و عوارض زیاد و اجحاف‌آمیز و یا محدود کردن مالکیت افراد. در نوع اول(مستقیم) حاکم با قدرتی که دارد به تصاحب اموال دست می‌زند ولی در نوع دوم(غیر مستقیم) در ظاهر تصاحب و غصبی صورت نگرفته بلکه عدالت اجتماعی مخدوش شده که فرد مجبور به پرداخت مالی به دست خود شده است. البته نتیجه هر دو نوع، تعرض به حق مالکیت فرد است که در یکی شکل عمل ناموجه و در دیگری موجه بوده است (شریعتی، ۱۳۸۶، ص۱۱۸).

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در خصوص نوع اول روایات زیادی در تایید مطلب مذکور وجود دارد. امام علی(ع) خطاب به ماموران مالیاتی خود فرموده‌اند: «لا تمسن مال احد من الناس مصل او معاهد؛ هرگز به مال هیچ فردی از مردم نمازخوان (مسلمان) یا معاهد دست نزنید (تصرف نکنید)» (نهج البلاغه، نامه۵۱).
اخذ مالیاتی نیز حدودی دارد و بیش از آن اجحاف و ظلم به حق مالکیت فرد است. حضرت امیر (ع) به کارگزاران خراج خود توصیه می‌فرمایند:
«پوشش زمستانی و تابستانی فرد (رعیت) را به خاطر خراج نفروشید و همچنین چهارپایی را که با آن کار می‌کند و همچنین برده او را نیز (نفروشید) و برای درهمی به کسی شلاق نزنید(ولا تبیعن الناس فی الخراج کسوه شتاد و لا صیف و لا دابه یعتملون علیها و لا عبدا و لا تضربن احدا سوطاً لمکان درهم.)» (نهج البلاغه، نامه ۵۱)
حضرت سخت گیری در اخذ مالیات و اخذ بیش از حد، که مردم را به سختی بیاندازد را ممنوع کرده‌اند که نشانگر احترام به حق مالکیت افراد و لزوم رعایت عدالت اجتماعی توسط دولت و حاکمیت در اینگونه موارد است. ایشان در ادامه این نامه اشاره می‌فرمایند که تنها غیرمسلمانی که دشمن مسلمانان است و از مرکب و سلاح خود علیه مسلمین استفاده می‌کنند، یعنی با اینکه خود در پناه مسلمین زندگی می‌کنند مرکب یا سلاحش را در اختیار دشمن می‌گذارد را می‌توان برای پرداخت خراج مجبور به فروش آن مرکب یا سلاح کرد. ایشان اشیایی را که علیه مسلمین استفاده می‌شود را مجاز به فروش می‌دانند نه اموال دیگر فرد را؛ چه اینکه از دیدگاه حضرت اموال دیگر شخص به دلیل احترام به مالکیت مشمول فرازهای قبل (ممنوعیت فروش) می‌باشد (شریعتی، ۱۳۸۶، ص۱۱۹).
احترام به مالکیت غیر مسلمانان از دیدگاه اسلام از اهمیت بالای برخوردار است که توجه به موارد ذیل که فقها فتوا داده‌اند نمودی از این احترام را به نمایش می‌گذارد:
۱ـ اگر کافری ذمی(به دلیل ارتکاب جرم) از کشور اسلامی بگریزد، اموال وی که در کشور اسلامی مانده در امان حکومت باقی است تا یا خودش برگردد و بگیرد یا پس از مرگش ورثه‌اش آن را تحویل بگیرند.
علامه حلی در کتاب شرایع الاسلام چنین بیان می‌دارد: «الذی اذا نقض العهد و لحق برار الحرب فامان امواله باق فان مات ورثه و ارثه الذی و الحربی و اذا انتقل المیراث الی الحربی زال الامان منه: کافر ذمی چنانچه پیمان خود را نقض کرده و به دارالحرب بگریزد، اموال او در امان باقی خواهد ماند و به صرف فرار به دارالحرب امولش تصاحب یا مصادره نمی‌شود، اما اگر در دارالحرب بمیرد وارث ذمی و حربی او از ترکه وی ارث می‌برد و سهم وارث حربی وقتی به او انتقال یافت مصونیت از آن برداشته می‌شود، ولی بقیه که به وارث ذمی رسیده همچنان مصونیت دارد» (حلی، ۱۴۰۳ق، ص۹۶۴).
شهید ثانی در مسالک الافهام می‌گوید: «علت باقی ماندن مال در امان حکومت اسلامی آن است که بر هر یک از مال و جان ذمی به طور جداگانه عقد امان منعقد می‌شود و با فرار به دارالحرب و نقض امان بر جان، نقض امان بر مال صورت نمی‌گیرد. (انما کان امان المواله باق مع انه تابع له فی الحل و الحرمه حیث عقد الامان لکل منها علی حدته و لم یحصل فی‌المال ما یجوب نقض العهد بل فیه نفه ثم مع موته او قتله ینتقل الی وارثه) «عاملی، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۳۵۹».
حضرت علی (ع) در این باره می‌فرمایند: «انما بذلوا الجزیه لتکون اموالهم کاموالنا و دمائهم کدمائنا: همانا اهل ذمه جزیه می‌پردازند تا اموالشان مثل اموال ما و خونشان مثل خون ما باشد» (نهج البلاغه).
احترام و مصونیت اموال و جانهای اهل ذمه (اهل کتاب) همچون اموال و جانهای مسلمانان لازم است و همانگونه که هیچ فردی اجازه تعرض به اموال و جان مسلمانان را ندارد. حق تعرض به امال و جان اهل کتاب را نیز ندارد. طبق فرمایش حضرت امیر(ع) مصونیت جانی و مالی اهل کتاب همسطح با مصونیت مالی و جانی مسلمانان می‌باشد و به همین دلیل حمایت حکومت از آنها در این زمینه یکسان است.
۲ـ مال به غنیمت گرفته شده چنانچه قبلا از یکی از کفاری که با کشور اسلامی قراردادی بسته بوده و کفار حربی آن را تصاحب کرده‌اند. حتی اگر از اموال غنیمتی ویژه که به امام می‌رسد باشد به عنوان غنیمت محسوب نمی‌شود و مال به صاحبش بر می‌گردد. محقق حلی در شرایع الاسلام در این زمینه می‌فرماید: «اذا فتحت دارالحرب فمت کان سلطانهم من قطایع و صفایا فهی المام اذا لم تکن معصوبه من مسلم او معاهد» (حلی، ۱۴۰۳ق، ص۱۳۷).
۳ـ اگر مسلمانی با گرفتن امان از کفار حربی وارد کشور آنان شده و از آنان مالی به سرقت ببرد، ملزم به استرداد مال می‌باشد. چنانچه صاحب مال در کشور اسلامی باشد در همان کشور.(حلی، ۱۴۰۳، ص۲۳۹).
۴ـ اگر در زمان آتش بس با فریب مالی از اهل حرب (دشمن) به چنگ آید، به بیان فقها به آنان بازگردانده می‌شود (حلی، ۱۴۰۳ق، ص۸۴۰).
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز به این مساله عنایت وافی نشان داده و فصل چهارم، سیزده اصل را به اقتصاد و امور مالی اختصاص داده است. در این قانون مالکیت محترم شمرده شده و در اصل چهل وهفتم آمده است: «مالکیت شخصی که از راه مشروع باشد محترم است، ضوابط آن را قانون معین می‌کند.» (قانون اساسی ج.ا.ا، ۱۳۸۸، اصل۴۷)
در اصل چهل و ششم نیز چنین آمده است:
«هر کس مالک حاصل کسب و کار خویش است و هیچ کس نمی‌تواند به عنوان مالکیت نسبت به کسب و کار خود، امکان کسب و کار را از دیگری سلب کند». در ۱۳ اصلی که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مربوط به اقتصاد و امور مالی می‌باشد هیچ تفاوتی بین مسلمان و غیر مسلمان در امور اقتصادی و به خصوص حق مالکیت و حقوق دیگر اقتصادی وجود ندارد و همه را بنابر کلیت اصل نوزدهم در این حقوق مساوی دانسته است (قانون اساسی ج.ا.ا، ۱۳۸۸، اصل۴۶).
در ماده ۱۷ اعلامیه حقوق بشر در این خصوص آمده است:
«هر شخص، منفرداً یا به طور اجتماع حق مالکیت دارد، احدی را نمی‌توان خود سرانه از حق مالکیت محروم نمود».
در بخش مالکیت خصوصی و تعاونی نیز همین رویه و عدم تفاوت و یکسان نگری حاکم است. یعنی غیر مسلمانان همانطور که از حق مالکیت شخصی برخوردارند، می‌توانند به ایجاد تعاونی اقدام کنند و این نوع مالکیت برای آنان محترم است (عمیدزنجانی، ۱۳۷۰، ص۲۵۸).
بنابراین در فقه امامیه، حقوق ایران و حقوق بشر معاصر از حق مالکیت اقلیت‌ها و حتی همه افراد به صراحت سخن گفته شده است و این حق را برای آنان مسلم می‌دانند.
۴ـ۱ـ۱ـ مالکیت‌های ویژه
فقه اسلامی مالکیت آنچه مطابق دین و اعتقاد اقلیت‌ها صحیح است را برای آنان به رسمیت شناخته و آثار مالکیت را بر آن‌ها بار کرده است. اگرچه مالکیت همان چیزها را برای مسلمانان صحیح ندانسته و آثار مالکیت را بر آن‌ها بار نکرده است.
فقه اسلام مالکیت چیزهایی مانند شراب، گوشت خوک و آلات مخصوص لهو را برای مسلمانان به رسمیت نشناخته است ولی از آنجا که بر اساس اعتقادات اقلیت‌ها، مالکیت این اشیاء صحیح است، اسلام برای آن اقیلت‌ها آن مالکیت را صحیح و محترم دانسته است و طبق قاعده کلی«من اتلف مال الغیر فهو له ضامن؛ هر کس مال دیگری را تلف کند به نفع وی ضامن است (حلی، ۱۴۰۳، ص۷۶۲)».
از آنجا که حکومت، اشیاء مذکور را متعلق به آنان می‌داند و تلف آنچه مال دیگران محسوب می‌شود موجب ضمان است، از بین بردن این اشیاء (اموال) نیز موجب ضمان می‌باشد. بدیهی است که اگر مسلمان تلف کننده این اموال باشد ضامن قیمت آنها است نه عین و مثل آنها، یعنی ضامن قیمتی است که اشیاء نزد کفار دارد زیرا مسلمان نمی‌تواند مثل آن را بخرد یا تهیه کند و در عوض مال تلف شده‌ بدهد، چرا که معامله‌اش باطل و عملش حرام است (حلی، ۱۴۰۳ق، ص۷۶۲).
بر اساس آنچه بیان گردید فقها معتقدند که اگر اشیا از مسلمانی غصب شود ضمان ندارد، گرچه غاصب کافر باشد، در حالی که غصب از کافر ذمی، ضمان دارد البته به شرط آنکه به طور علنی و در ملأ عام اقدام به نگهداری یا خرید و فروش آنها نکند، گرچه غاصب مسلمان باشد (حلی، ۱۴۰۳ق، ص۷۶۲).
علنی کردن مظاهر فساد در جامعه اسلامی ممنوع است و اگر این اشیاء را کفار در جامعه اسلامی به میان جمع آورده و علنی کند یا علنا به خرید و فروش آنها بپردازند از آن احترام ویژه برخوردار نبوده و همانند زمانی که در دست مسلمانی باشد قابل احترام نمی باشد. به علاوه این اقدام جرم محسوب شده و مجرم طبق مقررات مجازات می‌شود. چرا که غیر مسلمانان با پذیرش شرط عدم اظهار منکرات در جامعه اسلامی زندگی می‌کنند و تخلف از این شرط، برخی از حقوق آنان را دستخوش تغییر و دگرگونی ساخته و مجازات‌هایی را در پی دارد (نجفی، ۱۳۹۲ق، ص۴۰۱).
چون مالکیت اهل کتاب (اقلیت های دینی) نسبت به این اشیا را محترم می‌شماریم، باید به اثرات این مالکیت ملتزم باشیم به همین دلیل وجه حاصله از معامله این اشیاء توسط آنان حلال است، چون معامله آنان مشروع می‌باشد و اگر این وجه در برابر معامله با مسلمانی به وی پرداخت شود، بی شک وی می‌تواند وجه را دریافت نماید، همچنان که حکومت نیز می‌تواند آن وجه را به عنوان به عنوان مالیات از فرد غیر مسلمان اخذ کند.
صحت اینگونه معاملات از اقلیت‌ها بر اساس قاعده الزام می‌باشد و ما موظفیم آثار هر آنچه آنان بدان معتقدند را بر رفتارشان بار کنیم.
قاعده الزام:
گرچه این قاعده را به عنوان یکی از مبانی حقوق اقلیت‌ها نمی‌توان در نظر گرفت، ولی از آن به عنوان یک قاعده یا اصلی که در این موضوع کاربردهایی دارد می‌توان یاد کرد. در بحث از حقوق اقلیت‌ها به ارتباط آنان با حکومت پرداخته می‌شود و این اصل در این عرصه کاربرد فراوانی دارد که به اختصار آن را توضیح می دهیم.
الزام به معنی وادارکردن فرد به عمل است و در اصطلاح به معنای وادار کردن شخص به عمل بر طبق معتقدات و برمبنای دین خود می‌باشد برای مثال اگر در دین یهود نوعی طلاق مجاز نباشد و یک یهودی در دادگاهی که بر اساس احکام اسلام حکم می‌شود و در این مورد اقامه دعوی کند، دادگاه وی را ملزم به عمل بر طبق دین خود خواهد کرد. روایاتی نیز بر مشروعیت این اصل تأکید دارد. برای نمونه؛ محمد بن مسلم می‌گوید از امام باقر (ع) راجع به احکام سؤال کردم، حضرت فرمودند: «تجوز علی اهل کل ذوی دین ما یستحلّون؛ بر اهل هر دینی آن چه را که حلال می‌دانند جایز است» (عاملی، ۱۳۹۸ق، ج۱۷، ص۴۸۴).
از امام کاظم (ع) راجع به ازدواج زنی که به مذهب اهل سنت سه طلاقه شده پرسش شد؛ حضرت فرموده‌اند: «الزموهم من ذالک ما الزموه انفسهم و تزوجوهنّ فلا بأس بذلک» (عاملی، ۱۳۹۸ق، ج۱۵، ص۳۲۱).
و در روایتی دیگر عبارت «الزموهم بما الزموا انفسهم» از آن حضرت نقل شده است (عاملی، ۱۳۹۸ق، ج۱۷، ص۴۸۵). در روایات، این قاعده بیشتر در ارتباط شیعیان با اهل سنت به کار رفته ، ولی در رفتار با غیر مسلمانان نیز در بسیاری از موارد- به ویژه در احوال شخصیه – این قاعده مورد عمل قرار گرفته است. علاوه بر آن، عمومیت روایات- مانند روایت اول- بر این مسأله دلالت دارد و فقها نیز در برخی از مسائل مربوط به کفار به این قاعده رجوع کرده‌اند (منتظری، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۴۵۴).
این قاعده در مواردی مانند حق به رسمیت شناختن احوال شخصیه، آثار حق مالکیت شراب- مانند خرید و فروش غیر علنی آن- در مورد اقلیت‌ها به کار می‌رود.
بنابراین اگرچه مالکیت شراب، آلات قمار و خوک برای مسلمانان اشکال دارد اما اسلام به احترام اهل کتاب مالکیت این گونه چیزها را برای آنان به شرطی که آشکارا و در ملأ عام در جامعه خرید و فروش نشوند مجاز دانسته است. چرا که علنی کردن مظاهر فساد در جامعه اسلامی ممنوع است.
۴-۱-۲- مالکیت شراب
تملک شراب برای مسلمانان ممنوع ولی برای اهل کتاب تملک آن جایز است. محقق حلی در کتاب شرایع چنین بیان می‌دارد: «ولا یضمن الخمر اذا غضب من مسلم ولو غصبها الکافر و تضمن اذا غضبت من ذمی مستترا ولو غصبها المسلم و کذا الخنزیر: شرابی که از مسلمانان غصب شود ضمان ندارد اگر چه کافر آن را غصب کند، ولی همان شراب اگر از کافر ذمی که ان را آشکار نمی‌کند غصب شود ضمان دارد اگر چه غاصب مسلمان باشد» (حلی، ۱۴۰۳، ص۷۶۲).
صاحب جواهر در شرح یکی از عبارات محقق حلی در این خصوص می ‌گوید: (لو اتلف علی الذی خمرا او آله لهو) و نحو ذلک ممت یملکه فی مذهبه (ضمناها المتلف ولو کان مسلما ولکن یشترط فی الضمان) قیامه بشرائط الذمه التی منها (الاستتار) (نجفی، ۱۳۹۲ق، ج۴۳، ص۷۶۲).
از این جمله به دست می‌آید که موضوع «ما یملکه فی مذهبه» است و ممکن است علاوه بر شراب و گوشت خوک و الات لهو مصادیق دیگری نیز داشته باشد و دیگر اینکه صرف الستتار هم کافی‌ نیست بلکه وفا بر تعهدات قرارداد ذمه لازم است که یکی از آنها استتار اینگونه اشیاء است، پس قاعده کلی«من اتلف مال الغیر فهو له ضامن» در اینجا حاکم است و مسلمانان نمی‌توانند به دلیل اینکه این اشیا نزد آنها مالیت ندارد. هر آنچه نزد کفار ذمی است را تلف کنند. چون همین اموالی که برای مسلمان مالیت ندارد برای کفار ارزش و مالیت دارد، پس«مال غیر» بر آنها صادق است و تلف یا ایراد خسارت به آنها ضمان آور است.
حال در صورتی که شراب توسط مسلمانی تلف گردید سوال ایجاد می‌گردد که تلف کننده باید ضامن عین مال باشد یا قیمت آن؟ چرا که اگر ضمان عین مال باشد، مسلمان باید شراب را از شخص دیگری خریداری نماید که در این صورت این معامله باطل است. محقق حلی در این زمینه می‌گوید: «تلف کننده ضامن قیمت آن نزد ذمیان است اگر چه تلف کننده ذمی باشد که شراب ذمی دیگری را تلف کرده است، البته برخی در این مورد اخیر تردید کرده‌اند» (و یضمن الخمر بالقیمه عند المستطل لا بالمثل و لوکان المتلف ذمیا علی ذمی و فی هذا تردد) (حلی، ۱۴۰۳، ص۷۶۲).
سوال دیگری که در این خصوص مطرح می‌شود این است که آیا کافر ذمی وجهی را که در قبال فروش شراب و امثال آن به دست آورده می‌تواند در عوض بدهی خود به مسلمانی یا جزیه و مالیات به حکومت اسلامی بدهد؟ در پاسخ می‌توان گفت که آری. چرا که معاملات آنها، طبق مذهب خودشان صحیح است.
فردی از امام صادق پرسید: من از مردی ذمی طلبی داشتم، وی در حضور من شراب و خوک فروخت، آیا بر من حلال است که وجه آنها را (در عوض طلب خود) بگیرم؟ امام فرمودند: همانا برای تو بر عهده آن فرد درهم‌هایی بود پس آنها را داد (عاملی، ۱۳۹۸ق، ج۶، ص۱۷۱، حدیث۱).
شیخ طوسی در این زمینه می‌گوید: جزیه را از وجهی که از فروش اینگونه اشیاء به دست می‌آید می‌توان گرفت؛ لاباس آن توخذ الجزیه من اهل الکتاب مما اخذوه من ثمن الخمور و الخنازیر و الاشیاء التی لایحل للمسلمین بیعها و التصرف فیها.
مولف فقه الدوله پس از ذکر احادیثی در این زمینه، این موضوع را زیر مجموعه قاعده الزام می‌داند و صحت معاملات بین دولت‌های اسلامی و غیر اسلامی را نیز از این باب می‌داند. وی چنین می‌گوید: ولا یخفی ان الخمر و الخنضیر لا مالیه لها عندالمسلمین و تکون المعامله علیها باطله، فیستفاده من هذه الاخبار الکثیره جواز الزام الکفار بما الزموا به انفسهم من صحه المعامله علیها و احذ ثمنها و کذلک المیته و نحوها و لعله ینتفع من ذلک باب و الیمکن ان تنتفع به الدول المسلمه فی معاملاتهم مع الدول الاجنبیه الکافر فتدبر؛ مخفی نیست که شراب و خوک، هیچ مال و ثروتی را برای مسلمان محسوب نمی شود و معامله آن باطل است و از این اخبار زیاد جواز پایبندی کفار به آنچه خویشتن را ملزم کرده اند از صحت معامله و گرفتن بهای آن استفاده می شود و همچنین مردار و مانند آن و چه بسا که فصلی از آن استفاده شود و ممکن است که دولت‌های اسلامی در معامله خود با دولت‌های بیگانه کافر سود ببند که این جای تأمل است (منتظری، فقه الدوله الاسلامیه، ج۳، ص۴۵۴).
محقق نیز در این زمینه می‌گوید: الذی اذا باع مالا یصح للمسلم تملکه کالخمر و الخنزیر جاز دفع الثمن الی المسلم عن حق له و ان کان البایع مسلما لم یجز؛ هرگاه مالی فروخته شود برای مسلمان صحیح است که مالک آن باشد به مانند شراب و خوک، و جایز است که قیمت آن به مسلمان نسبت به حقی که دارد پرداخت شود و اگر فروشنده مسلمان باشد جایز نیست (حلی، شرایع، ۱۴۰۳، ص۲۵۳).
که این جمله گویای همان قاعده الزام است که ذکر شد، چون خرید و فروش این اشیاء در صورتی مشروع است که فروشنده و مشتری غیر مسلمان باشند و الا معامله باطل است.
بنابراین اگرچه مالکیت شراب برای مسلمانان اشکال دارد اما اسلام به احترام اهل کتاب مالکیت آن را برای آنان به شرطی که آشکارا و در ملأ عام در جامعه خرید و فروش نشود مجاز دانسته است. چرا که علنی کردن مظاهر فساد در جامعه اسلامی ممنوع است.
۴-۱-۳- مالکیت قرآن کریم
از نظر فقه اسلامی برخی از معاملات برای غیر مسلمانان هم ممنوع است و مسلمانان از انجام اینگونه معاملات با کفار منع شده‌اند. یکی از این موارد معامله قرآن کریم با غیر مسلمانان است.
محقق حلی می‌گوید: اذا الشتری الکافر مصصفا لم یصح البیع و قبل یصح و یرفع یده و الاول انسب باعظام الکتاب العزیز و مثل ذلک کتب احادیث النبی (ص) و قیل یجوز علی کراهیه و هو الاشبه. اگر کافری از مسلمان قرآن بخرد، معامله‌اش باطل است، البته برخی صحیح دانسته‌اند ولی گفته‌اند قرآن از دسترس او دور نگه داشته می‌شود، اما نظر اول مناسبتر است به دلیل لزوم احترام و بزرگداشت قرآن و درباره کتب احادیث به نظر ایشان اشبه به اصول و قواعد مذهب جواز همراه با کراهت است (حلی، شرایع، ۱۴۰۳، ص۲۵۵).
شهید ثانی در مسالک الافهام معتقد است: اینکه محقق می‌گوید: بطلان انسب است، چون دلیل صریحی بر بطلان نبوده، چرا که نهایت چیزی که دلیل می‌رساند تحریم است که تحریم معاملات مطلقا مقتضای فساد آنها نیست، البته می‌توان آن را صحیح دانست، ولی باید وی را مجبور به فروش به مسلمانی کرد. ایشان در نهایت به مقتضای تعظیم قرآن عدم صحت بیع را مناسب می‌داند (عاملی، ]بی‌تا[،ج۳، ص۸۸).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:08:00 ق.ظ ]




آیا دمستق هر روز به نبرد تو می آید و پابه فرار می گذارد در حالی که سرزنشگر این چهره است ؟
۱۱- تسویه : مانند :
وَ لستُ اُبالی بعد إدراکی العلا أکان تراثاً ما تناولتُ أم کَسَبا
متنبی می گوید : برای من بعد از به دست آوردن بزرگی مهم نیست که آیا از طریق ارث به آن رسیده یا آن را

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

کسب کرده است .
۱۲- وعید : مانند : « ألم ترَ کیفَ فعل ربُّکَ بأصحابِ الفیل » ( الفیل : ۱)
وموارد دیگری چون تهویل و تشویق و امر ونهی و … (عتیق ، بی تا ، صص ۹۲ و۹۶و۱۰۰)
با بررسی دیوان ابراهیم موارد زیر ازنمونه های استعمال شده در این شیوه یافت شدند :
۱- أیُّ وَجـــــهٍ تهلّــلا یَرِدُ المــــوتَ مُقبِــلا ( ابراهیم ط. ، ۲۰۰۵م ، ص۲۷۳)
کدامین چهره اینگونه شادمان می شود وقتی که با روی باز وارد آبشخور مرگ می شود .
معنای مجازی : تعجّب
۲- یوم ٌأطلَّ علی العصورالخالیه ودعا : « أ مرَّعلی الوری أمثالیَه؟» ( همان ، ص۲۷۵)
روزی ، که بر عصرهای سپری شده گذشته بود ، فریاد بر آورد : آیا تا کنون روزی همانند من بر مردم
گذشته است ؟!
معنای مجازی : تعجّب
۳- یا رجالَ البلادِ یا قاده الأمَّهِ ماذا دها کُم و دَهاها ..؟ ( همان ، ص۳۰۰)
ای مردان کشور ، ای سران ملت چه چیزی شما را فریفته و ملت را فریفت ؟
معنای مجازی : توبیخ
۴- مَـن ذا ألومُ سِــوی بنــی وَطنی علی هــذا البَــلاء ؟ ( همان ، ص۳۰۳)
چه کسی را غیر از فرزندان وطنم به خاطر این مصیبت سرزنش کنم ؟
معنای مجازی : نفی
۵- بنی وطنی هل یقظه بعدَ رقدهٍ وَ هل مِن شعاعٍ بینَ تلکَ الغیاهب ( همان ، ص۳۳۸)
فرزندان وطنم آیا بیداریی بعد ازخواب وجود دارد و آیا نور و روشنایی در آن تاریکییها خواهد تابید ؟
معنای مجازی : استبعاد
۶- علامَ احتراسکَ ؟ لا أعلـمُ وَ فیــمَ احتشادُکَ ؟ لا أفهـمُ ( همان ، ص۳۴۴)
ای حکومت از چه چیزی پاسداری می کنی ؟ نمی دانم و بسیج تو به خاطر چیست ؟ نمی فهمم .
معنای مجازی : تعجب
۷- أ رأیتَ أیَّ کرامهٍ کانت لهم وَ الیوم کیفَ إلی الإهانه صاروا ( همان ، ص۳۴۶)
آیا آنها و احترامی که داشتند را به یاد داری ، و امروز چگونه ذلیل گشته اند .
معنای مجازی : تعجب
۸- ما لُطفُها ؟ ما اللینُ ذاک؟ وکلُّهم مُستعمرون وَ کُلُّه استعمارُ ( همان ، ص۳۴۷)
لطافت و عطوفت سیاست کدام است ؟ نرمی و متانت آن چیست ؟ همه آنها استعمار گرانند و کارشان استعمار
و به بندگی کشیدن .
معنای مجازی : انکار
۹- طلعتِ فما لقلبـی شاءَ یفضحنــی فسمّــاکِ ! … ( همان ، ص۳۵۸)
درخشیدی و قلبم را چه شده است که می خواهد رسوایم کند ، پس تو را صدا زد!
معنای مجازی : تعجب
۱۰- مررتِ ، و قیل مــرّ النّــاسُ ؛ هـل أبصـرتُ إلّاکِ ؟! … ( همان ، ص۳۵۸)
گذر کردی و گویند مردم گذشتند ؛ اما مگر من غیر از تو را دیده ام ؟!
معنای مجازی : نفی
۱۱- ألم ترنی فی مصرَ أطلبُ شافیاً وَ راعَکَ إشفائی علی هوَّه الردی ( همان ، ص۳۸۰)
آیا مرا در مصر ندیدی که دنبال شفا دهنده ای می گشتم در حالی که در آستانه قرار گرفتن من در پرتگاه مرگ
تو را به وحشت انداخته بود.
معنای مجازی : تقریر
۱۲- ألم ترنی فی مضجعی متقلِّباً أقلِّبُ فی الأفلاکِ طرفاً مُسهَّدا ( همان ، ص۳۸۰)
آیا مرا در بسترم ندیدی که تلو تلو می خوردم و چشم بیدارم را درافلاک می چرخاندم .
معنای مجازی : تقریر
۱۳- هل إبتسامٌ فیها أم دموع ؟ تذیبُ قلبـی کمـداً فـی ضلوع ( همـان ، ص۳۷۸)
آیا در آن چشمان لبخند است یا اشک ؟ که قلبم را در میان سینه آب می کند .
معنای مجازی : تسویه
۱۴- هل کان نسیانکِ لی هفوه أم خطـه أشراکُـها خافیه؟ ( همان ، ص۴۱۵)
آیا فراموش کردنت مرا از سر سهو و خطاست یا دامی است که بندهایش پنهانند .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:08:00 ق.ظ ]




قابل قبول

< 90/0

۸۳۱/۰

TLI

شاخص تطبیقی توکر- لوییس

۴

قابل قبول

< 90/0

۸۹۷/۰

CFI

شاخص برازش تطبیقی

۵

برازش خوب

> 1/0

۰۹۳/۰

RMSEA

ریشه میانگین مجذورات تقریب

۶

۴-۵ خلاصه فصل
هدف تحلیل مدل­سازی معادلات ساختاری این است که معین کند مدل نظری تا چه حد به­وسیله داده ­های نمونه ­ای حمایت می­ شود. در این پژوهش، جهت تایید و برازش مدل مورد نظر از نرم­افزار LISREL که اولین نرم­افزار مدل­سازی معادله ساختاری است، استفاده شد. بررسی فرضیه ­ها با بهره گرفتن از آزمون رگرسیون و ضریب همبستگی با کمک نرم­افزار SPSS، بیانگر پذیرش هر سه فرضیه مورد آزمون در پژوهش حاضر بوده و نیز برازش مدل نظری با کمک نرم­افزار LISREL مورد تایید واقع گردید.
فصل پنجم
نتیجه ­گیری و پیشنهادها
۵-۱ مقدمه
نتیجه ­گیری و بیان یافته­ ها یکی از مراحل بسیار مهم هر تحقیق محسوب می­ شود. در این مرحله، خروجی تجزیه­و­تحلیل­های مختلف به عنوان نتایج قابل استناد و پایه بحث­های علمی و پژوهشی مدنظر قرار می­گیرد. در این فصل به جمع­بندی نتایج اخذ شده از تجزیه­وتحلیل­ها و بیان یافته­های حاصل از این پژوهش می­پردازیم. بیان یافته­ ها و بحث در آن­ها پایه­ای برای کاربرد در زمینه مسئولیت­اجتماعی شرکت­ها و تصمیم ­گیری خرید مصرف­ کنندگان تلقی می­گردد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۵-۲ بحث در یافته­ ها
با توجه به تجزیه­وتحلیل­های انجام گرفته و تایید تمامی فرضیه ­های تحقیق، نکات مهمی به شرح ذیل مورد اشاره قرار می­گیرد.
فرضیه اول: مسئولیت­اجتماعی شرکت بر ترفیع اثر مثبت معنی داری دارد.
در ارتباط با فرضیه اصلی اول که در آن به بررسی وجود رابطه بین عناصر مسئولیت­اجتماعی و ترفیع پرداخته شده، نتایج حاصل از تحلیل همبستگی نشان­دهنده تأیید این فرضیه است. ضریب مسیر متغیر مسئولیت­اجتماعی بر ترفیع (۵۲/۰)، با ارزش t برابر با ۶۸/۶ در سطح خطای ۰۱/۰ آماره مورد نظر معنادار است. این نتایج وجود رابطه مستقیم بین این دو متغیر را نشان می­دهد و در نتیجه فرضیه پژوهشی مورد تأیید قرار می­گیرد.
لو و باتاچاریا (۲۰۰۹) طی تحقیقاتشان عامل تبلیغات را بر رابطه بین مسئولیت­اجتماعی شرکت و ریسک ویژه شرکت موثر یافتند، بدین معنا که شرکت­هایی که هزینه تبلیغات بالایی دارند نسبت به شرکت­هایی که این هزینه را متحمل نمی­شوند، بهتر می­توانند ریسک ویژه خود را کاهش دهند. در مدل مورد بررسی آنان، تبلیغات به عنوان متغیر میانجی، نقش تعدیل کننده را در بین رابطه مسئولیت­اجتماعی شرکت و ریسک ویژه شرکت ایفا می­نماید. ما نیز در تحقیق حاضر معنی­دار بودن رابطه بین مسئولیت­اجتماعی شرکت و ترفیع را اثبات نمودیم و همچون لو و همکارش معتقدیم که شرکت­ها بواسطه تبلیغاتی که از خود و فعالیت­هایشان به مصرف­ کنندگان ارائه می­ دهند، آنان را از عملکردهای مسئولانه اجتماعی خویش آگاه می­سازند. عمده تفاوت تحقیق لو و باتاچاریا با پژوهش ما در نوع ابزار تبلیغاتی مورد بررسی می­باشد. بدین صورت که ما فعالیت­های تبلیغاتی را محدود به یک ابزار ننمودیم و تبلیغات را از نقطه نظر بار محتوایی و معنی­داری و از نگاه گستردگی و جامعیت مورد ارزیابی قرار دادیم.
فرضیه دوم: ترفیع بر تصمیم ­گیری خرید مصرف­ کنندگان اثر مثبت معنی داری دارد.
در ارتباط با فرضیه اصلی دوم که در آن به بررسی وجود رابطه بین عناصر ترفیع و تصمیم­­گیری خرید پرداخته شده، نتایج حاصل از تحلیل همبستگی نشان­دهنده تأیید این فرضیه است. ضریب مسیر متغیر ترفیع بر تصمیم­­گیری خرید (۴۹/۰)، با ارزش t برابر با ۴۱/۶ در سطح خطای ۰۵/۰ آماره مورد نظر معنادار است. این نتایج وجود رابطه مستقیم بین این دو متغیر را نشان می­دهد و در نتیجه فرضیه پژوهشی مورد تأیید قرار می­گیرد.
آیناوال و همکارانش در سال ۲۰۰۵ طی تحقیقاتشان بر روی ۳۱۵ مصرف ­کننده در صنعت مواد غذایی نیجریه به بررسی نقش تبلیغات بر رفتار خرید این مصرف­ کنندگان پرداختند. نتایج حاکی از آن بود که اگر پیام­های تبلیغاتی به گونه ­ای فراموش نشدنی و از طریق دهان به دهان در میان مصرف­ کنندگان منتشر شود، تاثیر بسیار عمیقی بر آنان گذاشته و با ایجاد حس جذابیت محصول در آن­ها، بر انتخاب مصرف ­کننده اثر می­ گذارد. نقطه متمایز تحقیق ما با پژوهش صورت گرفته توسط آیناوال و همکارانش در این است که ما در این تحقیق، متغیر ترفیع را با سازه­های تبلیغات کمی و کیفی مورد سنجش قرار دادیم. بدین معنا که هم تبلیغات را از نقطه نظر بار محتوایی و معنی­داری و هم از نگاه گستردگی و جامعیت مورد ارزیابی قرار دادیم. حال آنکه آنان از تبلیغات رسانه­ای، دهان به دهان و تخفیفات فروش به عنوان ابزارهای آگاه کننده مصرف ­کننده استفاده نمودند. مشابه با نتایج پژوهش آیناوال و همکارانش، با تایید فرضیه دوم تحقیق حاضر، به این مهم دست یافتیم که رابطه مستقیم بین عناصر ترفیع و تصمیم­­گیری خرید مصرف ­کننده وجود دارد.
فرضیه سوم: مسئولیت­اجتماعی شرکت بر تصمیم ­گیری خرید مصرف­ کنندگان اثر مثبت و معنی­داری دارد.
در ارتباط با فرضیه اصلی سوم که در آن به بررسی وجود رابطه بین عناصر مسئولیت اجتماعی و تصمیم­­گیری خرید پرداخته شده، نتایج حاصل از تحلیل همبستگی نشان­دهنده تأیید این فرضیه است. ضریب مسیر متغیر مسئولیت اجتماعی بر تصمیم­­گیری خرید (۶۲/۰)، با ارزش t برابر با ۳۱/۱۰ در سطح خطای ۰۵/۰ آماره مورد نظر معنادار است. این نتایج وجود رابطه مستقیم بین این دو متغیر را نشان می­دهد و در نتیجه فرضیه پژوهشی مورد تأیید قرار می­گیرد.
محمدیان و ختائی در پژوهش خود به بررسی رابطه میان عوامل روانی، اجتماعی و رفتار مصرف کننده سبز(حامی محیط زیست) در شهر تهران پرداختند. نتایج تحقیق آنان، رابطه نگرش­های زیست محیطی، هنجارهای فردی، اثر بخشی ادراک شده توسط مصرف ­کننده سبز و هنجارهای اجتماعی(بازدارنده) با ابعاد رفتاری مصرف کننده سبز (رفتار خرید مصرف کننده سبز، رفتارحفاظتی نسبت به محیط زیست و پشتیبانی از اقدامات زیست محیطی) را تأیید نمود. آنان بعد از آزمون فرضیه ­ها، این عوامل و ابعاد رفتاری را از نظر اهمیت اولویت بندی کردند. برای عوامل روانی و اجتماعی اولویت­ها عبارتند از: نگرش های زیست محیطی، هنجارهای اجتماعی (بازدارنده)، هنجارهای فردی، اثربخشی ادراک شده توسط مصرف کننده و اولویت ابعاد رفتاری مصرف کننده سبز عبارتند از: رفتار خرید مصرف کننده سبز، پشتیبانی از اقدامات زیست محیطی، رفتارهای حفاظتی نسبت به محیط زیست. نقطه اتصال پژوهش حاضر با این تحقیق این است که در هردو پژوهش اثرات عوامل زیست­محیطی بر مصرف­ کنندگان مورد بررسی قرار گرفته­است با این تفاوت که ما در پژوهش خود، اثر عامل محیط­زیست را به عنوان سازه­ای از متغیر مسئولیت­اجتماعی شرکت بر تصمیم خرید مصرف­ کنندگان بدون تفکیک آن­ها به گروه ­های حامی محیط­زیست بررسی نمودیم. علاوه بر آن اثرگذاری دو بعد دیگر CSR، (مسئولیت اخلاقی و مسئولیت تجاری) را نیز بر تصمیم خرید مصرف­ کنندگان ارزیابی کردیم. که با تایید فرضیه سوم مشخص شد مسئولیت­اجتماعی با ضریب مسیر ۰٫۶۲ بر تصمیم خرید مصرف­ کنندگان اثر می­ گذارد.
۵-۳ پیشنهادهای کاربردی تحقیق
با توجه به اینکه مدل پژوهش، بیانگر متغیرهایی است که به­ طور مستقیم و غیرمستقیم بر تصمیم ­گیری خرید مصرف­ کنندگان تاثیرگذار است، راهکارهای مهمی برای مدیران شرکت­های گوشتی، انجمادی، لبنی کاله و نیز سایر شرکت­های علاقه­مند ارائه می­گردد. امید است شرکت­ها با اجرای این پیشنهادات به اهداف عالی مدیریت بازاریابی خود دست یابند.
مدیران شرکت­ها با ایجاد دپارتمان بازاریابی ویژه اقدامات مرتبط با مسئولیت­اجتماعی شرکت و طراحی ساختار و بسیج منابع و امکانات مناسب برای آن، مصرف­ کنندگان را از جزئیات فعالیت­های اجتماعی شرکت آگاه سازند و بدین وسیله با افزایش رضایت مصرف­ کنندگان، موجبات افزایش فروش و سودآوری خود را فراهم نماید.
مدیران شرکت­ها اقدامات بشردوستانه همچون حمایت از بیماران خاص در جامعه، کمک به اقشار ضعیف جامعه، حمایت از کودکان بی­سرپرست، ارائه خدمات ویژه به مدارس، بیمارستان­ها و … را در راستای فعالیت­های خویش انجام داده و یا تقویت نمایند.
مدیران می­توانند با ساخت تصفیه­خانه­هایی جهت تصفیه پسماند کارخانه­ها، اقدامات حمایتی خود از محیط­زیست را به جامعه نشان دهند.
در راستای اقدامات زیست­محیطی، مدیران شرکت­ها می­توانند با مشارکت در برگزاری نمایشگاه­ها و همایشات حفاظت از محیط­زیست، خود را در زمره شرکت­های حامی محیط­زیست قرار دهند.
عرضه محصولات سازگار با محیط­زیست، محصولاتی که هم در فرایند تولیدشان و هم در هنگام مصرف آسیبی به محیط­زیست نرسانند.
طراحی بسته­بندی­های ویژه محصول، به­گونه ­ای که هم قابل بازیافت بوده و هم دارای تبلیغاتی اثربخش جهت حمایت مصرف ­کننده از محیط­زیست و طبیعت باشد.
شرکت­ها می­توانند با اعطای منابع مالی جهت حمایت و مشارکت در پروژه­ های دوستدار محیط­زیست، علاوه بر تاثیر بر جامعه مصرف­ کنندگان، موجب افزایش تمایل آنان به خرید از محصولات شرکت گردند.
شرکت­ها می­توانند با برنامه­هایی از قبیل خدمت­رسانی، آموزش و … در روز زمین، روز هوای پاک، اعیاد مذهبی و … به جوامع محروم، همراه با ترفیع ارزش­های علامت تجاری خود کمک نماید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:08:00 ق.ظ ]




در این که در این فرض ولی صغیر و یا مجنوت اعم از ولی قهری و یا ولی امر با رعایت غبطه و مصلحت مولی علیه اختیار تصمیم‌گیری در رابطه با حق قصاص را دارند یا خیر بین فقیهان اسلامی به شرح زیر اختلاف نظر وجود دارد:
در میان فقها نظریات متعددی مطرح است که خلاصه به شرح زیر است:[۸۱]
لزوم انتظار تا بلوغ صغیر و تصمیم گیری وی در مورد حق قصاص
جواز صلح در مقابل مال جانی توسط ولی صغیر در صورت اقتضای مصلحت
اختیار ولی در استیفای قصاص یا صلح در مقابل مال بنا به اقتضای مصلحت
اختیار ولی در استیفای قصاص عفو در مقابل مال یا عفو مجانی قاتل بنا به اقتضای مصلحت
لزوم انتظار تا بلوغ صغیر در صورت نزدیک بودن آن و لزوم احتیاط در غیر اینصورت
پس از انقلاب اسلامی و بر اساس تاکید اصل چهارم قانون اساسی[۸۲] یکی از اهداف و وظایف اصلی حکومت اسلامی، سامان بخشیدن مجازات جرایم مختلف بر مبنای شریعت اسلام، تعیین گردد در راستای انجام این وظیفه مهم و اساسی و در سال‌های اول بعد از انقلاب قوانین متعددی یکی بعد از دیگری به تصویب رسیدند که مقررات آن‌ها عمدتا ناظر به حقوق جزای اختصاصی بود از جمله این قوانین قانون حدود و قصاص است که در تاریخ ۳/۶/۱۳۶۱ به تصویب رسیده است.
این قانون در واقع با توجه به زمان تصویب پیکره قوانین جزایی ماهوی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی را تشکیل می‌داد.
ماده ۵۲ قانون حدود قصاص در رابطه با موضوع بحث مقرر می‌داشت که هر گاه ولی دم صغیر یا مجنون باشد ولی او پدر یا جد پدری یا قیم منصوب از طرف آن‌ها یا حاکم شرع با رعایت غبطه صغیر و مجنون قصاص می‌کند یا قصاص را به مقدار دیه یا کمتر و یا بیشتر از آن تبدیل می کند و اگر ولی دم غائب باشد و غیبت او طولانی شود حاکم شرع ولی اوست و برابر مصلحت تصمیم میگیرد.
در رابطه با ماده فوق الاشعار ذکر نکاتی به شرح زیر لازم و ضروری به نظر می‌رسد:
اگرچه از متن ماده فوق‌الذکر به نحوی که تنظیم شده است ترتیب استنباط نمی‌گردد ولی بدیهی است که با بودن ولی قهری یا وصی منصوب از طرف او حاکم ولایتی نسبت به ولی دم صغیر یا مجنون در این فرض ندارد.
با توجه به موازین فقهی[۸۳] و قانونی [۸۴]به نظر می‌رسد که عبارت قیم منصوب از طرف آن‌ها که در متن ماده فوق‌الذکر استعمال گردیده است مناسب نباشد زیرا قیم از طرف مقامات صلاحیتدار قضایی در صورت نبودن ولی قهری و وصی او و برای اداره اموال صغیر یا مجنون تعیین می‌گردد بنابراین منظور قانون گذار از کلمه قیم، همان وصی است که منصوب از طرف پدر یا جد پدری است.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در قسمتی از رای شماره ۷۴-۲۱/۲/۷۱ شعبه ۱۶ دیوان عالی کشور آمده است: «… در مورد رضایت بانو … به قیمومیت…. (صغیر) که آقای دادیار اجرای احکام اعلام نموده به استناد ماده ۵۲ قانون حدود و قصاص باید قرار موقوفی تعقیب صادر شود موجه به نظر نمی‌رسد زیرا منظور از قیم مقید در ماده ۵۲ قیمی است که از طرف پدر یا جد پدری منصوب شده باشد.[۸۵]
رعایت غبطه صغیریا مجنون از طرف ولی لازم و ضروری است بنابراین اگر ولی در اتخاذ تصمیم نسبت به حق قصاص ولی دم صغیر یا مجنون رعایت غبطه وی را نکند در این صورت اقدام او فاقد ارزش و اعتبار قانونی و شرعی است.
احراز و تشخیص رعایت غبطه ولی دم صغیر یا مجنون از سوی ولی با دادگاه است بنابراین اگر دادگاه احراز کند که اقدام ولی منطبق با غبطه مولی علیه نبوده است در این صورت می‌تواند نسبت به آن ترتیب اثر ندهد.
ماده ۵۲ قانون حدود و قصاص اختیار ولی را به استیفای قصاص و یا تبدیل آن به دیه کامل یا کمتر یا بیشتر از آن محدود کرده است. بنابراین ولی اعم از ولی قهری یا حاکم حق اعطای عفو به صورت مطلق یا مجانی را ندارد و اعطای چنین عفوی به لحاظ ضرر محضی که برای ولی دم صغیر یا مجنون دارد باطل و فاقد اثر و ارزش قانونی و شرعی است.
در نظریه شماره ۲۹۳۵/۷-۹/۵/۱۳۶۹ اداره حقوقی قوه قضاییه در این خصوص آمده است که: با توجه به ماده ۵۲ قانون حدو قصاص اولیای دم به طور مطلق حق عفو ندارند و بایستی رعایت غبطه صغیر از طریق تبدیل قصاص به مقدار دیه یا کمتر و یا بیشتر از آن اقدام نمایند. بنابراین در صورتی که دادگاه احراز کند اولیای دم با عفو جانی مطلقا گذشت کرده‌اند و قصاص را به منظور غبطه صغیر به دیه یا کمتر یا بیشتر از آن تبدیل نکرده‌اند میتواند به آن ترتیب اثر ندهد. ولی در صورتی که در تبدیل قصاص به دیه و به نحو مذکور در ماده ۵۲ قانون حدود و قصاص توافق شده باشد لازم نیست دادگاه وارد ماهیت چگونگی توافق به منظور این که آیا غبطه صغار لحاظ شده یا خیر بشود.[۸۶]
۶- از متن ماده ۵۲ قانون حدود و قصاص به نحوی که تدوین شده است این طور استنباط می‌گردد که اختیار تبدیل قصاص به دیه یا کمتر و یا بیشتر از آن صرفا در اختیار ولی است در صورتی که در تبدیل قصاص به دیه رضایت جانی نیز شرط است و ولی تنها در صورت قبول جانی می‌تواند قصاص را به دیه تبدیل کند.
زیرا مجازات قتل عمدی به نحوی تعیین قصاص است نه قصاص و دیه به نحو تخییر، بنابراین ولی در صورتی می‌تواند قصاص را به دیه یا کمتر و یا بیشتر از آن تبدیل کند که جانی موافقت داشته باشد.
۷- منظور از حاکم شرع در متن ماده ۵۲ قانون حدود و قصاص رئیس دادگاه نیست.[۸۷]بنابراین رئیس محکمه به استناد این ماده نمیتوانست قصاص را به دیه یا کمتر یا بیشتر از آن تبدیل کند.
در قسمتی از رای شماره ۷۴-۲۱/۲/۷۱ صادره از شعبه ۱۶ دیوان عالی کشور آمده است : تصمیم رئیس دادگاه نیز در مورد تعیین دیه به عنوان رعایت غبطه صغیر صحیح نیست زیرا برا ساس تصمیم متخذه از طرف شورای عالی قضایی اختیارات حاکم شرع در خصوص مورد به جناب آقای دادستان کل کشور تفویض و به کلیه مراجع قضایی بخشنامه و جلب نظر معظم له ضرورت دارد.[۸۸]
۸- همانطور که متن ماده ۵۲ قانون حدود و قصاص حکایت دارد حاکم شرع در کنار پدر و جد پدری منصوب از طرف آن‌ها قرار گرفته و در صورت فقدان آن‌ها می‌تواند حق قصاص مربوط به ولی دم صغیر یا مجنون را استیفا و یا آن را به کیفیتی که در آن ماده مرقوم آمده است تبدیل به دیه کند. بنابراین نظر آندسته از صاحب نظران که برای حاکم شرع در این ماده جنبه استقلالی قائل نشده و صرفا پدر و جد پدری و یا قیمت منصوب از طرف ولی یا حاکم شرع را دارای اختیارات مقرره در ماده فوق الذکر دانسته‌اند صحیح و منطقی تلقی نمی‌گردد.
۹- با توجه به قسمت اخیر ماده ۵۲ قانون حدود و قصاص تنها در صورتی که غیبت ولی دم طولانی باشد حاکم ولی اوست و برابر مصلحت ولی دم غائب اقدام می‌کند مضافا این که تصمیم‌گیری حاکم و اختیار او در این زمینه با توجه به متن ماده مرقوم و موازین فقهی، محدود به استیفای قصاص یا تبدیل آن به دیه یا کمتر و یا بیشتر از آن است. بنابراین با توجه به ملاک مقرر در ماده و موازین فقهی حاکم در این فرض، اختیار عفو مطلق و مجانی را ندارد.
با تصویب قانون مجازات اسلامی صاحب نظران در رابطه با بقا یا عدم بقا ماده ۵۲ قانون حدود و قصاص اختلاف نظر دارند.
عده‌ای معتقدند که قانون گذار ماده ۲۶۶ قانون مجازات اسلامی را جانشین ماده ۵۲ قانون حدود و قصاص کرده است.[۸۹]
در ماده ۲۶۲ قانون مجازات اسلامی آمده است اگر مجنی علیه ولی نداشته باشد و یا شناخته نشود و یا به او دسترسی نباشد ولی دم ولی امر مسلمین است و رئیس قوه قضائیه با استیذان از ولی امر و تفویض اختیار به دادستان‌های مربوطه نسبت به تعقیب جرم و تقاضای قصاص یا دیه حسب مورد اقدام می کند.
با توجه به مصادیق و موضوعات مطروحه در متن ماده ۲۶۶ قانون مجازات اسلامی به شرح فوق نمی‌توان گفت که ماده ۲۶۶ قانون مجازات اسلامی عینا یا با اندکی تغییرجانشین ماده ۵۲ قانون حدود و قصاص گردیده است زیرا حکم مقرر در ماده ۲۶۶ قانون مجازات اسلامی صرفا ناظر به قسمت اخیر ماده ۵۲ قانون حدود و قصاص و در رابطه با ولی دم غائبی است که غیبت او طولانی و دسترسی به وی امکان‌پذیر نیست و در رابطه با سایر موضوعات مطروحه در ماده ۵۲ قانون حدود و قصاص یعنی در فرضی که ولی دم مقتول صغیر یا مجنون است ماده ۲۶۶ قانون مجازات اسلامی ساکت است.و بر این اساس قانون جدید مجازاتاسلامی حکم این مسأله را بیان داشته و در ماده ۳۵۴ مقرر داشته: «اگر مجنی علیه یا همه اولیای دم یا برخی از آنان ، صغیر یا مجنون باشند، ولی آنان با رعایت مصلحتشان حق قصاص، مصالحه و گذشت دارد و همچنین می تواند تا زمان بلوغ یا افاقه آنان منتظر بماند. اگر برخی از اولیای دم، کبیر و عاقل خواهان قصاص باشند، می توانند مرتکب را قصاص کنند، لکن در صورتی که ولی صغیر یا مجنون خواهان اداء یا تامین سهم دیه مولی علیه خود ز سوی آنها باشد باید مطابق خواست او عمل کنند. مفاد این ماده در مواردی که حق قصاص به علت مرگ مجنی علیه یا ولی دم به ورثه آنان منقل می شود نیز جاری است. این حکم در مورد جنایاتی که پیش از لازم لاجرا شدن این قانون واقع شده است نیز جاری است.»
گفتار چهارم- عدم دسترسی
اگر ولی مقتول واحد و غائب باشد در رابطه با کیفیت استیفای قصاص و یا عفو جانی بین فقیهان اختلاف نظر است عده‌ای از فقیهان معتقدند که در این فرض باید منتظر ماند تا غایب حاضر شود و در رابطه با استیفای قصاص یا عفو جانی خود تصمیم بگیرد.[۹۰]
تعداد دیگر بین غیبت کوتاه مدت و طولانی غایب تفاوت قائل شده و گفته‌اند که اگر غیبت کوتاه باشد باید تا آمدن غائب صبر کرد، ولی اگر غیبت طولانی باشد امر غائب به عهده ولی امر است و او بر اساس مصلحت غائب در خصوص مورد اقدام می‌کند.[۹۱]
قانون گذار در قانون حدود و قصاص مصوب سال ۱۳۶۱ از نظریه اخیر پیروی کرده و در قسمت آخر ماده ۵۲ قانون حدود و قصاص در این خصوص مقرر داشته است که «… اگر ولی دم غایب باشد و غیبت او طولانی شود حاکم شرع ولی اوست و برابر مصلحت تصمیم میگیرد.»
با توجه به قسمت اخیر ماده ۵۲ قانون حد و قصاص، در صورتی حاکم شرع می‌تواند در رابطه با قصاص در این فرض اقدام کند که اولا: ولی دم غائب باشد ثانیا: غیبت او طولانی می‌شود بنابراین اگر ولی دم غائب باشد ولی غیبت او طولانی نباشد باید صبر کرد تا ولی دم غائب حاضر گردد خود نسبت به حق قصاص تصمیم بگیرد.
این قسمت از ماده ۵۲ قانون حدود و قصاص با توجه به ماده ۲۶۶ قانون مجازات اسلامی حفظ شده و به استناد ماده اخیر الذکر اگر به ولی مجنی علیه دسترسی نباشد ولی دم او ولی امر مسلمین است و رئیس قوه قضائیه یا استیذان از ولی امر و تفویض اختیار به دادستان‌های مربوطه نسبت به تعقیب مجرم و تقاضای قصاص یا دیه حسب مورد اقدام می‌ کند.
البته این اقدام قانون گذار و راه حل پیش‌بینی شده در ماده ۲۶۶ قانون مجازات اسلامی ۱۳۷۰ مبنی بر اعطای اختیار تصمیم‌گیری در رابطه با حق قصاص ولی دم غائب از آنجایی که تضمین کننده حقوق ولی دم غائب و همچنین مانع بلاتکلیفی و تحمیل مجازات مضاعف بر جانی است از هر جهت قابل دفاع به نظر می‌رسد. قانون جدید مجازات سلامی شبیه همین مقرره را در ماده ۳۵۶ آورده است« اگر مقتول یا مجنی علیه یا ولی دمی که صغیر یا مجنون است ولی نداشته باشد، و یا ولی او شناخته نشود و یا به او دسترسی نباشد،ولی او مقام رهبری است و رئیس قوه قضائیه با استیذان از مقام رهبری و در صورت موافقت ایشان، اختیار آن را به دادستان های مربوط تفویض می کند.»
مبحث دوم- اولیای دم متعدد و شرایط طرفین
در حالتی که اولیاء دم متعددند ممکن است بین آنها اختلاف بوجود آید بدین لحاظ این فصل را به این مسئله اختصاص دادیم و حالات مختلف مورد بررسی قرار گرفت.
بند اول- اولیای دم متعدد
تعداد اولیای دم یا به اعتبار تعدد ورثه مقتول است و یا به اعتبار تعدد مقتول. از آنجایی که کیفیت استیفای قصاص یا صلح اولیای دم در هر یک از موارد فوق متفاوت و از احکام خاصی پیروی می‌کند لذا در این قسمت از بحث نظریه‌های فقیهان اعم از امامیه و عامه را در رابطه با کیفیت استیفای قصاص یا صلح قصاص اولیای دم در هر یک از موارد فوق به طور جداگانه مورد بررسی قرار می‌دهیم.
گفتار دوم– تعدد اولیای دم به اعتبار تعدد ورثه
بند اول-همه اولیای دم دارای اهلیت
اگر ورثه مقتول متعدد و اهلیت لازم را برای استیفای قصاص یا عفو از جانی دارا باشند در این صورت اگر همه ورثه خواهان قصاص جانی باشند می‌توانند با رعایت مقرراتی او را قصاص کنند همچنین اگر همه ورثه خواهان دیه یا عفو جانی باشند تحت شرایطی حق قصاص آنان ساقط می‌گردد اگر ورثه در عفو جانی توافق نداشته باشند به این معنا که بعضی که آن‌ها خواهان قصاص و بعضی دیگر خواهان دیه یا عفو جانی باشند در این صورت بحث این است که آیا با عفو بعضی از اولیای دم حق قصاص بقیه ساقط می‌گردد؟ به عبارت دیگر، اگر اولیای دم متعدد و بعضی از آن‌ها خواهان قصاص و بعضی دیگر خواهان دیه یا عفو جانی باشند، آیا در این فرض ، حق قصاص با عفو بعضی از اولیای دم ساقط می‌گردد.
ماده ۲۶۴ قانون مجازات اسلامی که جانشین ماده ۵۰ قانون حدود و قصاص مصوب سال ۶۱ گردیده است در رابطه با اولیای دم متعدد احکام مختلفی را بیان داشته است.
در ماده ۲۶۴ قانون مجازات اسلامی ۱۳۷۰ آمده است که در صورتی که ولی دم متعدد باشد موافقت همه آن‌ها در قصاص لازم است چنانچه همگی خواهان قصاص قاتل باشند، قاتل قصاص می‌شود؛ و اگر بعضی از آن‌ها خواهان قصاص و دیگران خواهان دیه خواهان قصاص می‌توانند قاتل را قصاص کنند؛ لکن باید سهم دیه سایر اولیای دم را که خواهان دیه هستند بپردازد و اگر بعضی از اولیای دم به طور رایگان عفو کنند، دیگران می‌توانند بعد از پرداخت سهم عفو کنندگان به قاتل او را قصاص کنند.
با توجه به متن ماده به شرح فوق و به منظور تبیین موضوع ذکر مطالبی ضروری به نظر می‌رسد:
۱- همانطور که قبلا گفتیم قانونگذار در این ماده علی رغم صراحت ماده ۲۶۸ قانون مجازات اسلامی ۱۳۷۰ مبنی بر تعلق ابتدایی حق قصاص برای مجنی علیه، آثار انحلالی بودن حق قصاص را مورد پذیرش قرار داده است .بنابراین منظور قانون گذار از عبارت صدر ماده مبنی بر موافقت همه اولیای دم در قصاص موافقت آن‌ها در استیفا و اجرای قصاص است نه لزوم موافقت آن‌ها در اصل قصاص به این معنا که عدم موافقت احد از اولیای دم و در خواست صلح یا عفو از سوی او مسقط حق قصاص بقیه اولیای دم گردد. [۹۲]
۲- اگر اولیای دم متعدد بعضی خواهان قصاص و بعضی دیگر خواهان دیه باشند اولیای دمی که خواهان قصاص قاتل هستند می‌توانند جانی را قصاص کنند به شرط اینکه سهم دیه سایر اولیای دم را که خواهان دیه هستند بپردازد.
۳- با توجه به مبانی فقهی قضیه، اولیای دم خواهان قصاص سهم و نصیب دیه اولیای دم خواهان دیه را براساس میزان استحقاق آن‌ها از یک دیه کامل پرداخت می‌کنند هر چند این مقدار کمتر یا بیشتر از میزان دیه توافقی بین اولیای دم خواهان دیه و قاتل باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:08:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم