کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



مقادیر ارائه شده از سطح ۱۰۰ محاسبه شده و وضعیت ۱۰۰ بیانگر درصد تحقق از شرایط آرمانی و ایده‌آل و تحقق شرایط آیین‌نامه‌ای و اجتماعی اتحادیه اروپا و آمریکا میباشد. در ادامه پایان نامه و در فصول سوم و چهارم تمامی موارد با شرایط تهران مقایسه و طی پرسش‌نامه‌هایی وضعیت عبور عابرین پیاده شهری در تهران معین میگردد.در حقیقت اعداد ذکر شده بیانگر سطح نزدیکی به شرایط ایده‌آل می‌باشند. [۳۴]
۲-۶- ارتباط انسانی با سیستم حمل و نقل (بر اساس آیین نامه مصوب کنوانسیون اروپا)
به علت این که یک سیستم حمل و نقل به وسیله انسان ساخته می‌شود بنابراین برای رفع نیازهای انسان اختصاص یافته است و ممکن است توسط روش‌های متعددی که آنها نیز ساخت بشر هستند مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. ارتباط انسانی با سیستم در سطوح مختلفی اتفاق خواهد افتاد ولی درسه شاخه اصلی تأثیر دارد:

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۱- عوامل فیزیکی، فیزیولوژیکی و بیومکانیکی: این عوامل با ساختار و عملیات مکانیکی بدن انسان مرتبط است. در ادامه طی چند مثال به تشریح چگونگی ارتباط آنها با سیستم‌های حمل و نقل و اجزاء آن پرداخته می‌شود.
– اندازه بدن و اجزاء آن. هر فضایی براساس این که چه انسان‌هایی در آن قرار می‌گیرند، باید مناسب آنها طراحی شود. بنابراین اندازه بدن درابعاد صندلی‌ها،‌سطوح کار، مسیرهای عبور، و فضاهای کار مؤثر خواهد بود. به علاوه مراجع منتشر شده در خصوص اطلاعات انسان‌شناسی نشان می‌دهد که اگرچه مصطلح است که بگوئیم طراحی‌ها جهت “۵۰ درصد زنان و ۹۵ درصد مردان”، ولی این عبارات اغلب فقط به قد و قامت بر می‌گردد. این طور نباید استنباط کرد که یک شخص با قد ۹۵ می‌تواند در محدوده ۹۵ درصد مردان قرار گیرد؛ همان‌طور که یک شخص ممکن است به طور اتفاقی پاهای خیلی کوتاهی داشته باشد یا دور کمر خیلی بزرگ داشته باشد. بنابراین اطلاعات انسان‌شناسی باید بادقت مورد استفاده قرار گیرد.
– ظرفیت‌به دست آمده (انسان‌شناسی عملی). دانستن طول بازوی یک فرد به ما اجازه تعیین دقیق چگونگی موقعیت قرارگیری یک کنترل از راه دور را می‌دهد. نه‌تنها می‌توان تأثیر طول بازو را به وسیله حرکت تنه مشخص نمود بلکه طول آن ممکن است به وسیله خاصیتی از وظیفه مشخص شده‌اش کاهش یابد.
– نیرو و بیومکانیک. توانایی بدن برای انجام کارهای فیزیکی به وسیله ظرفیت ماهیچه‌ها و عضلات و سیستم‌های حمایت‌کننده آنها محدود می‌شود. به کارگیری کارگران معمولی در سیستم‌های دستی باربری باید با ظرفیت نیروی فکری توأم شود. معمولاً‌خستگی عضلانی براساس گذشت زمان ایجاد می‌شود. بیشتر امتیازها بین وظایفی که نیازمند فقط دوره زمانی کوتاهی از کار معمولی هستند و همچنین آنهایی که نیازمند کار پیوسته می‌باشند به وجود می‌آید.
– ترکیب بدن. بدن انسان شامل استخوان‌بندی و نسوج بدن می‌باشد. وظیفه استخوان‌بندی حفاظت از عضوهای حیاتی اساسی بدن و تأمین پیکره بدن و تحمل بارها می‌باشد. اگر وسایل بدون در نظر گرفتن موقعیت و استحکام اجزای بدن طراحی شوند ممکن است نتیجه آن ناراحتی و آسیب رساندن به بدن باشد. برای مثال، کمربند ایمنی صندلی اتومبیل به شکل یک آویز مورب برای عبور از روی شکل استخوانی انتهای شکم، سینه و شانه‌ها که قادر بهتحمل نیروهای تولید شده دراثر کاهش شتاب سریع هستند طراحی شده است. یک کمربند صندلی که از روی نواحی آسیب‌پذیر همچون گلو و بخش‌های نرم شکم عبور داده شود خیلی خطرناک خواهد بود.
۲- عوامل ادراکی و تحریکی: انسان‌ها اطلاعات جهان اطراف خود را از راه حواس دریافت می‌کنند، پردازش این اطلاعات و پاسخ به آنها به وسیله چندین فعالیت فیزیکی انجام می‌شود. عوامل مهم در این رابطه به شرح زیر دسته‌بندی می‌شوند؛
– احساس و ادراک. روش‌ اصلی احساس درانسان‌ها دیدن و شنیدن است. حواس دیگر مانند چشایی، بویایی و لامسه به طور غیرقابل انکاری اهمیت دارند ولی به علت این که این حواس دقت کمتری داشته و در عمل ناپایدارتر بوده و هزینه در نظر گرفتن آنها در طراحی‌ها نیز گران می‌باشد، لذا اغلب کمتر در طراحی‌های انسان – ماشین به کار می‌روند. از زمانی که این وضعیت در وجوه بین انسان و ماشین به وجود آمده، توجه زیادی به متقاعد نمودن و شکل دادن به تجهیزات ورودی حواس معطوف شده است. اگر انسان به قدر کافی قادر به احساس اطلاعات نباشد، امکان حیات سیستم انسان – ماشین به سرعت به خطر می‌افتد. این نکته مهم است که تهیه اطلاعات فعلی باید به شکلی باشد که بتواند به آسانی درک شود و نیز به روشی باشد که کمتری انثرات را روی دیگر وظایفی که انسان به طور همزمان انجام می‌دهد داشته باشد. بنابراین طراحی وسایل دیداری برای اتومبیل‌ها همچون تابلوهای ترافیکی و علائم مسیر براساس قابلیت خواندن آنها خواهد بود و تعیین زمان صرف شده برای خواندن آنها نیز ضروری خواهد بود، این زمانی است که انسان برای مشاهده بخش جلوتر جاده باید در نظر بگیرد. به طور مشابه در طراحی نشانه‌های آگاه‌کننده صوتی (شنیداری) در کابین‌های پرواز هواپیما باید توانایی انسان برای احساس کردن تواتر و وسعت صداها در سطوح مختلف درنظر گرفته شود و این نشانه‌های آگاه کننده باید قادر به اجرای دقیق عملیات خود در محیط‌هایی که صداهای متنوع دیگر با الگوهای متفاوت زمانی، دامنه‌ای و فرکانسی ممکن است اتفاق بیفتد، باشند.
– پردازش اطلاعات و تصمیم‌گیری. انسان قادر به پردازش مقادیر نامحدود اطلاعات نیست. به عبارت دیگر، انسان قادر به پردازش بیش از یک نوع از اطلاعات در یک زمان نیست. این مسئله، محدودیت قابل توجهی را روی دامنه و شرح وظایفی که می‌تواند انجام دهد، ایجاد می‌کند. برای مثال، با وجود این که از نظر فنی به سادگی می‌توان با بهره گرفتن از یک صفحه نمایشگر اطلاعاتی درباره شتاب وسیله نقلیه (به جای سرعت) برای رانندگان فراهم نمود ولی به علت آن که انسان‌ها در پردازش اطلاعات در زمان کم (همانند شتاب برحسب متر بر مجذور ثانیه) ضعیف می‌باشند بنابراین امکان دارد که چنین اطلاعاتی قابل استفاده توسط اکثر رانندگان نباشد. یک راننده در شرایط ترافیک سنگین شهری نیازمند توجه بیشتر به مسیر خیابانها، آگاهی از وضعیت وسایل نقلیه، علائم در مسیرها و سایر اطلاعات، نمایش عملکرد و شرایط وسیله نقلیه و کنترل حرکت وسیله نقلیه می‌باشد که برروی پردازش اطلاعات تأثیر عمده خواهد داشت. در نتیجه، احتمال دارد برخی از این کارها انجام نشود یا خطاهایی در انجام آنها ایجاد گردد. [۷]
– عملکرد حرکتی. یک شخص به وسیله فعالیت فیزیکی بخش‌هایی از بدن یا ارتباط کلامی وسیله نقلیه را کنترل می‌کند. این کنترل با درجه‌های مختلفی از مهارت انجام خواهد شد که بستگی به توانایی فردی، میزان تجربه کاری و طبیعت آن کار دارد. به دلایل بیومکانیک، اندامی و عصبی توانایی فردی، میزان تجربیه کاری و طبیعت آن کار دارد. به دلایل بیومکانیک، اندامی و عصبی برخی زا قسمت‌های اصلی بدن بهتر از قسمت‌های دیگر در انجام یک کار بخصوص هستند. از اندامهای پایینی برای اعمال نیروهای زیاد همچون استفاده از پدال ترمز با توجه به ماهیچه‌های قوی پاها و پشت استفاده می‌شود. برای انجام صحیح کنترل‌ها، اندام‌های بالایی به علت چالاکی آنها و دارا بودن حسگرهای لمسی زیاد در دستها و انگشتان مناسب‌تر هستند. (به علت گسترش برخی از محدودیت‌ها در بدن می‌توان آنها را به وسیله اختصاص سیستم‌های دیگر آماده به کار جبران کرد. برای مثال، در وسایل نقلیه مناسب برای معلولین ممکن است کنترل سیستم ترمز را به کلی به بازوها و دست‌ها واگذار شود.)
۳- عوامل اجتماعی و علمی: امروزه معلوم شده است که عملکرد یک شخص به وسیله حرکتی که در وضع معین درکار ایجاد می‌شود درک شده و با طبیعت و سایر افراد در ارتباط قرار می‌گیرد. به علاوه تعداد نامعینی از عوامل دیگر که بیشتر طبیعت موقتدارند بر روی عوامل اصلی تأثیر می‌گذارند. بریا مثال می‌توان تجربیات کنونی، تغییرات روزانه، خستگی و فشارهای عصبی را ذکر نمود. برای توسعه این عوامل اجتماعی و علمی آنها را به صورت سیستماتیک و شکل‌یافته درآورده‌اند. به عبارت دیگر برای این که آنها را تحت محاسبه و کنترل درآورند احتیاج به توسعه و پیشرفت می‌باشد. [۸]
واضح است که در سیستم‌های حمل و نقل پیچیدگی‌های زیادی وجود دارد. کاربرد عوامل انسانی به طور قابل توجهی گسترش یافته که بخش‌های زیر به عنوان مثال‌هایی از طراحی عوامل انسانی می‌باشد:
– مسافرین پیاده
– مسافرین خطوط راه‌آهن و ترانزیت
– رانندگان اتومبیل
– مسافرین خطوط حمل و نقل هوایی
– مسافرین خودروهای سواری شخصی
– رانندگان خودروهای درون شهری
– رانندگان حمل و نقل عمومی
– رانندگان برونشهری
– مسافرین برونشهری و …
۲-۷- مسافرین پیاده در شهر
درنظر گرفتن حرکت مسافرین پیاده در طراحی شهرها و دیگر نواحی فعالیت انسان‌ها ضروری است. طراحی فضای مناسب پیاده‌رو برای گردش و دیگر فعالیت‌ها فقط بستگی به شناخت وضعیت فعلی همانند یک ضرورت طراحی برای مهندس دارد. شهرهای اولیه دارای مراکز تجاری و صنعتی در مراکزشان و ساختمان‌های بزرگ در اطراف فضاهای در نظر گرفته شده برای پیاده روها بودند. در شهرهای مدرن در قرن نوزدهم و بیستم سعی در تطبیق و تناسب لازم بین پیاده‌ها و ترافیک سنگین وسایل نقلیه شده است. در قرن بیستم ترافیک که به صورت موتوری در قالب اتومبیل‌ها درآمده است منجر به افزایش تقاضا در فضاهای شهری شده است. در بسیاری از شهرهای ایالات متحده که از زمان اختراع اتومبیل توسعه زیادی یافته‌اند، معمول نیست که بیش از نیمی از نواحی داخل شهری را به وسیله فضای پارکینگ و خیابان‌ها اشغال شود. طراحان از سال ۱۹۶۰ به طور قابل توجهی نظر خود را به نیاز برای تأمین امکان حرکت مسافرین پیاده در طول خیابان‌های معمولی شهرها معطوف داشته‌اند. بنابراین تخصیص فضای مناسب پیاده‌روی در گردشگاه‌ها دارای اهمیت بوده است.
۲-۸- تعیین سطح خدمات با معرفی نتایج تحقیقات در کشورهای پیشرفته
فضاهای انسانی بر مبنای رفتارها و حرکتها طراحی می‌شوند. انسان بی‌حرکت مانند کالایی که یک انبار را پر می‌کند یا اتومبیل‌های پارک‌شده‌ای که در فضای پارکینگ جای می‌گیرند فضار را اشغال نمی‌کند. انسان از فضا برای انجام فعالیت‌های متنوع استفاده نموده و به نحوی در آن فضا اثر می‌گذارد که درک مناسب از آن به راحتی انسان منجر می‌شودچهار نوع متنوع از فاصله را در فضا میتوان تعریف کرد ، فاصله عمودی هنگامی وجود دارد که هیچ شخص دیگری در فاصله ۴ متری‌اش وجود ندارد. هنگامی که فاصله بیش از ۸ متر است هر شخص فقط در برخورد پیچیده حواس با دیگران محدود شده و برای ارتباط با دیگران نیازمند حرکات اضافی (با اشاره حرکت صحبت کردن) می‌باشد. در فواصل عمومی کوتاه،‌صدا در شکل واقعی باقی می‌ماند و فقط برای تاکیدها روی وضع و حرکت جایگزین می‌شوند. در این فواصل ویژگی‌های صورتی (رویی) را به وضوح می‌توان مشاهده کرد. گفته می‌شود که افراد بین فاصله ۳/۱ تا ۴ متری داخل فاصله اجتماعی قرار دارند. در کرانه بالایی این فضا، افراد می‌توانند به وسیله اشاره و سطح معمولی صوت ارتباطات معینی داشته باشند و در کرانه پایینی فقط امکان ارتباط فیزیکی وجود دارد. فاصله خصوصی از ۷۵/۰ تا ۳/۱ متری وجود دارد این فضا دارای «یک دایره اطمینان» است. به جز بینایی، حواس دیگری همچون بویایی و لامسه نیز داخل این فاصله به کار می‌آیند. از برخوردهای بدنی در کرانه پایین فاصله خصوصی به سختی می‌توان دوری کرد. مشاهدات فردی داخل یک شعاع ۴/۰ متری را فاصله نزدیک نامیده‌اند. به سختی می‌توان از برخوردهای بدنی غیرعمدی در فاصله نزدیک جلوگیری کرد. هر فردی از صدا، گرما، بوی مخصوص به خود و حرکت‌های جسمی شخصی خود آگاه است. افراد در نواحی شلوغ دارای خواسته‌های مختلف می‌شوند که نیازمند رفتار خاصی برای جلوگیری از بروز خصوصیات غیرقابل قبول می‌باشد. مطالعات انجام شده نشان می‌دهد که تفاوت‌های فرهنگی در نواحی قابل قبول وجود دارد و این تفاوتها وابسته به نواحی قومی و منطقه‌ای است. استانداردهای سطح خدمات را با رعایت فراهم نمودن فضای پیاده‌روی باید ارائه داد. این دامنه از سطح A که در آن هیچ محدودیتی برای حضور دیگران وجود ندارد تا سطح F که سیستم به دلیل تراکم و شلوغی بیش از حد از کارآیی می‌افتد، شناخته شده است. ‌می‌باشد. جدول۱ استانداردهای فضاهایی را بیان می‌دارد که چندیدن سال برای طراحی مسیر یاده‌روی، راه های پلکانی و نواحی صف استفاده می‌شده است. [۳۶]
جدول ۲-۵- استانداردهای طراحی برای فضاهای پیاده‌روی[۳۶]

سطح خدمات
A
B
C
D
E
F
پیاده‌رو
متوسط فضا به ازای هر فرد (فوت مربع)
متوسط جریان (PFM)[3]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 03:03:00 ق.ظ ]




لذا در ادامه این گفتار مطالبی در خصوص خیار تفلیس و تأخیر ثمن ارائه می گردد.
بند اول:خیار تفلیس
تفلیس یعنی صدور حکم افلاس در دادگاه، که با صدور این حکم،بایع که ثمن را از مشتری نگرفته است، حق رجوع به مبیع را دارد.[۱۱۶]
شایان ذکر است که مفَلَّس(بر وزن مثلث) را نباید با مفلِس(بر وزن معسر) که به فقیر گفته می شود را اشتباه کرد.[۱۱۷]
خیار تفلیس در شمار خیارات مذکور در ماده ۳۹۶ نیامده و فقط در ماده ۳۸۰ قانون مدنی ذکر گردیده است. به موجب ماده ۳۸۰ قانون مدنی:در صورتی که مشتری مفلس شود و مبیع موجود باشد بایع حق استرداد آن را دارد و اگر مبیع هنوز تسلیم نشده باشد،می تواند از تسلیم آن امتناع کند.”
چون خیار تفلیس تنها در ماده ۳۸۰ قانون مدنی ذکر گردیده، از خیارات مختص بیع می باشد؛ ولی با توجّه به این که در ماده ۴۵۶ قانون مدنی خیارات مختص بیع (خیار مجلس،حیوان و تأخیر ثمن) ذکر گردیده،لذا خیار تفلیس ازخیارات مشترکه می باشد که در جمیع معاملات ممکن است موجود باشد.[۱۱۸]
برای خیار تفلیس شرایطی می باشد که عبارتند از:

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

“۱-مشتری پس از عقد بیع مفلس شده باشد،یعنی دادگاه در رأی خود تاریخ فلس مشتری را پس از زمان عقد معین نموده باشد.
۲-در صورتی که مبیع تسلیم مشتری نشده و یا آن که تسلیم شده، ولی عین آن نزد مشتری موجود است؛یعنی تلف و یا انتقال به غیر، داده نشده باشد؛فرقی نمی نماید که مبیع عین معیّن باشد و یا کلّی فی‌الذمه.
۳-در صورتی که ثمن به بایع تأدیه نشده باشد.
۴-در صورتی که ثمن کلّی فی الذمه باشد و الّا هرگاه پس از عقد مشتری مفلس گردد و ثمن عین معین باشد،طبق ماده ۳۶۳[۱۱۹] قانون مدنی بایع می تواند آن را از مشتری بخواهد؛ زیرا در اثر عقد، ثمن معیّن در ملکیّت بایع داخل می گردد.”[۱۲۰]
بند دوم:خیار تأخیر ثمن
برابر ماده ۴۰۲ قانون مدنی:هرگاه مبیع عین خارجی و یا در حکم آن بوده و برای تأدیه ثمن یا تسلیم مبیع بین متبایعین اجلی معین نشده باشد،اگر سه روز از تاریخ بیع بگذرد و در این مدت نه بایع مبیع را تسلیم مشتری نماید و نه مشتری تمام ثمن را به بایع بدهد،بایع مختار در فسخ معامله می شود.”
بنابراین، علاوه بر امکان اجبار خریدار و استفاده از حق حبس،بایع می تواند از خیار تأخیر ثمن، برابر ماده ۴۰۲ قانون مدنی استفاده نماید. که این حق را در اصطلاح “خیار تأخیر ثمن”نامند.
در این جا فرضی را در نظر می گیریم که سه روز از تاریخ بیع گذشته و خریدار ثمن را تأدیه ننموده و فروشنده نیز از این حق استفاده نکرده باشد.
سؤالی که مطرح می گردد این است که آیا اگر خریدارآمادگی خویش را برای پرداخت ثمن اعلام نمود،فروشنده می تواند از خیار تأخیر ثمن استفاده نماید یا این که حق او ساقط می گردد؟
در پاسخ به این سؤال باید گفت: که بین فقهاء اختلاف نظر وجود دارد، عدّه ای بر این عقیده اند که خیار ساقط می گردد[۱۲۱] و عده ای دیگر بقای آن را صحیح می دانند[۱۲۲] و برخی هر دو احتمال را می دهند. [۱۲۳]
در این خصوص به نظرمی رسد که چون عقد بیع از عقود لازم است بنابراین نمی‌توان به آسانی آن را بهم زد مگربه وسیله خیارات یا اقاله. در خصوص استفاده از خیارات باید گفت: طرفین معامله زمانی به وسیله یکی از خیارات معامله را فسخ می نمایند که ضرری متوجّه آنها باشد؛ لکن در این مورد چون با تأدیه ثمن ضرری متوجه بایع نمی گردد؛ بنابراین بهتر است که خیار تأخیر ثمن ساقط گردد.
گفتار پنجم:ضمان دَرَک
دَرَک در لغت به معنی نهایت گودی چیزی و لحوق(ضمیمه شدن و تابع گردیدن) است.[۱۲۴]امّا در اصطلاح حقوقی یعنی: “تدارک و جبران زیانی که به حقوق عاقد رسیده است. چنانکه پس از بیع،معلوم شود که مبیع شخصی یا ثمن شخصی، ملک ناقل نبوده است(فضولی)، اگر مبیع بوده است برای تدارک مافات باید ثمن به مشتری رد شود.مسئولیت مدنی تدارک را، ضمان دَرَک گویند.”[۱۲۵]امّا مقصود از واژه “ضمان” در ترکیب ضمان دَرَک، ضمان معاوضی یا تکلیف به بازگرداندن ثمن است و معنی دَرَک ارتباط ملکیّت به شخصی غیر از فروشنده است.”[۱۲۶] قانونگذار ما ضمان دَرَک را از آثار بیع صحیح می‌داند و ویژه موردی است که مبیع یا جزئی از آن به ملک دیگری در آید و او معامله را تنفیذ نکند؛ در این مورد بایع باید تمام ثمن را به خریدار مسترد نماید.امّا چنانچه جزئی از مبیع مستحق للغیر در آید مشتری می تواند برابر ماده ۴۴۱ قانون مدنی نسبت به قسمتی که عقد بیع باطل است ثمن را مسترد دارد و نسبت به قسمت دیگر عقد را قبول نماید و یا عقد را فسخ و ثمن آن را مسترد کند. امّا در مورد حق ارتفاق و انتفاع برابر ماده ۵۳ قانون مدنی[۱۲۷] اینگونه است که اگر شخص ثالث حق انتفاع یا ارتفاق بر مبیع داشته باشد،بیع باطل نیست و فروشنده نیز خود به خود تکلیفی در رد ثمن ندارد.
مبحث سوم:احکام عقد بیع
در خصوص احکام عقد بیع در قسمتهای مختلف توضیح داده شده،که در این جا جهت جلوگیری از اطاله کلام از تکرار آنها صرفنظر،و به بیان مختصری از آن می پردازیم.
عقد بیع چنانکه از مفاد ماده ۳۳۸[۱۲۸] قانون مدنی استنباط می‌گردد عقدی معوّض یعنی دارای ثمن و مثمن می‌باشد، که هر یک عوض دیگری قرار می‌گیرد.
عقد بیع از عقود تملیکی می باشد و در صورتی که مبیع عین شخصی (خواه مشاع[۱۲۹] باشد و خواه مفروز[۱۳۰]) و یا در حکم آن(مقدار معین به طور کلی از شئ متساوی الاجزاء)باشد به وسیله عقد به مشتری منتقل می‌شود؛ اگر چه هنوز تسلیم او نشده و ثمن را هم بایع قبض نکرده باشد.
در تاریخ حقوق،تملیکی بودن عقد بیع سابقه طولانی ندارد و تملیکی بودن از مبتکرات سبز فایل است.در حقوق قدیم عقد بیع از عقود عهدی بود و به وسیله آن بایع تعهد می نمود که مبیع را به مشتری تملک نماید و تملیک به وسیله قبض بعمل می‌آمد؛ زیرا در جوامع اولیّه بین مالکیّت و تصرف فرقی گذارده نمی شد و هر کس هر چه را متصرف بود خود را مالک آن می دانست؛ولی بتدریج که اجتماع مرکزیت یافت و از قدرت فردی کاسته شد مالکیت مفهوم جداگانه ای پیدا کرد و از تصرف فرق گذارده شد.
لکن در صورتی که مبیع کلی باشد، بیع عقد عهدی است یعنی به وسیله آن بایع تعهد می نماید که مبیع را به مشتری تملیک نماید و عمل تملیک به وسیله قبض حاصل می‌شود. اما مفاد ماده ۳۳۸ قانون مدنی ناظر به مبیع شخصی است و مبیع کلی را در بر نمی‌گیرد.[۱۳۱]
بخش دوم: ایجاب،آثار و احکام مربوط به آن
همانگونه که در مقدّمه بدان اشاره شد، هر عمل حقوقی چه داخلی و چه در سطح بین المللی،یک ارتباط دو جانبه ای است که ابتدائاً می بایست میل به انجام آن عمل حقوقی از جانب یکی به سوی دیگری ابراز و پیشنهاد گردد. به عبارتی از ماده ۱۸۳قانون مدنی که مقرّر داشته: عقد عبارتست از این که یک یا چند نفر در مقابل یک یا چند دیگر تعهد بر امری نمایند و موررد قبول آنها باشد.” چنین استنباط می گردد که باید برای ایجاد تعهد کسی که متعهد می شود،قصد خود را اعلام و سپس طرف دیگری که متعهد له و منتفع از تعهد است،آن را قبول نماید.این اعلام تعهد را در اصطلاح حقوقی ایجاب و اعلام پذیرفتن را قبول نامند.
حال نظر به این که ایجاب و نیز قبول شرایط،آثار و احکام مختص به خود را دارند.لذا این بخش را با توضیحاتی در خصوص مفهوم،تعریف و شرایط تحقق و نفوذ ایجاب، آثار و احکام آن و در نهایت زوال ایجاب ادامه خواهیم داد.از این رو در فصل اول تعریف، شرایط تحقق و نفوذ ایجاب، در فصل دوم آثار و احکام ایجاب و در فصل سوم زوال ایجاب را مورد بررسی قرار می‌دهیم.
فصل اول:مفهوم،تعریف و شرایط تحقق و نفوذ ایجاب
برای ایجاد یک اثر حقوقی مطلوب،طرفین عقد باید دارای اراده ای سالم باشند و مقصود خود را به هم اعلام، بگونه ای که انشاء آنان موافق یکدیگر باشد و بتوان گفت: درباره موضوعی با هم توافق نموده‌اند.
بنابراین، نظر به این که حوزه فعالیّت ایجاب در اعمال حقوقی بیشتر در توافق طرفین است،لازم دانستیم که قبل از ورود به بحث تعریف،مفهوم و شرایط تحقق و نفوذ ایجاب،از توافق و تراضی طرفین مطالبی ارائه گردد. بنابراین در این فصل سه مبحث مدّ نظر قرار گرفته شده است،که در مبحث اول به تعریف توافق و تراضی،درمبحث دوم به مفهوم وتعریف ایجاب و در مبحث سوم به شرایط تحقق و نفوذ ایجاب می‌پردازیم.
مبحث اول:تعریف توافق و تراضی
توافق در لغت به معنای “موافقت کردن با یکدیگر،متحد شدن با یکدیگر و سازگاری کردن است.”[۱۳۲]و در اصطلاح حقوقی”پیمان،عقد و قرارداد”[۱۳۳]را گویند. تراضی نیز در لغت به معنای “از هم خشنود شدن و راضی گشتن” [۱۳۴]است و در اصطلاح حقوقی عبارت است از: “دو رضای متقابل و دو التزام از طرفین تراضی مانند بیع و نکاح.قدر متقیّن از عقود،وجود همین تراضی است.عرف و عادت بالبداهه این را عقد می داند.”[۱۳۵]حال با این توضیحات مبحث را با گفتاری در خصوص شرایط صحت تراضی ادامه خواهیم داد.
گفتار اول:توافق دو اراده
مسائل مربوط به توافق اراده ها را به شرح ذیل می توان تقسیم نمود:
۱-مسائل مربوط به تحلیل توافق و تمیز ارکان آن: در این تحلیل معلوم می شود که هر توافق از دو عنصر متضاد و در عین حال سازگار تشکیل می شود. متضاد از این حیث که هر یک از طرفین در پی سود خویش هستند و سازگار از این لحاظ که هر دو عنصر توافق یک هدف مشترک را دنبال می کند و تا با هم جمع نشود توافقی حاصل نمی گردد؛این دو عنصر سازنده را “ایجاب” و “قبول” نامند.
۲-مطالب مربوط به ترکیب ایجاب و قبول و شرایط وقوع توافق و این که چگونه اراده گوینده ایجاب و قبول باعث بسته شدن عقد می شود.
۳-مطالب مربوط به زمان و مکان توافق،به خصوص در موردی طرفین در مجلس عقد حضور ندارند و با مکاتبه،تلفن عقدی را منعقد می نمایند.
بند اول:تحلیل توافق و تمیز مرحله مقدّماتی
پیش از انجام معامله طرفین درباره شرایط آن به گفتگو می پردازند و چنانچه این گفتگو به توافق انجامد و دو طرف به تصمیم نهایی و قاطعی برسند، مفاد عقد را به صورت ایجاب و قبول انشاء می‌کنند.
تمیز مرحله مقدّماتی از ایجاب و قبول آسان نیست، زیرا گاه یکی از دو طرف وعده های مشروط دیگری را ایجاب می‌پندارد، در حالی که طرف دیگر خود را هنوز در مرحله مقدّماتی و اندیشیدن می‌بیند: در این گونه موارد، باید دید آیا اعلام طرفین اوصاف ویژه تصمیم نهایی را دارد یا پندار ناشی از خوش بینی نابجا باعث شده تا تفاهم بین آنان بوجود نیاید.
دادگاه در این گونه دعاوی باید تشخیص دهد که آیا طرفین از مرحله گفتگوهای مقدّماتی گذشته و خود را پای بند ساخته اند، یا هنوز آزادی بر هم زدن مذاکره را داشته‌اند.
بند دوم:آثار مرحله مقدّماتی
گفتگوهایی که دو طرف پیش از ایجاب و قبول انجام می‌دهند، در تفسیر قرارداد سهم مؤثری دارد و همانند قانون بر رابطه طرفین حکومت دارد. پرسشی که مطرح می‌گردد این است که آیا با آغاز گفتگوهای مقدّماتی و پیش از ایجاب و قبول، رابطه حقوقی ویژه ای ایجاد می شود که دو طرف را ملتزم سازد یا بایستی گفت، در این مرحله هیچ سبب قانونی آن دو را بهم مربوط نمی‌کند؟
در پاسخ گفته شده اگر ثابت شود که شخصی بدون اینکه اراده جدی بر بستن عقد داشته باشد،با دیگری به مذاکره پرداخته و باعث شده است که طرف دیگر هزینه هایی را بنماید،مسئول خسارتی است که از این رهگذر ببار می آید.لکن ضرورت مربوط به تأمین آزادی کامل اشخاص پیش از ایجاب،اقتضا دارد که تمیز تقصیر با احتیاط انجام شود.بنابراین،اگر پیشنهاد دهنده ای مشتری بهتری بیابد و به این دلیل مذاکره پیشین خود را قطع کند،نمی توان او را خطاکار و مسئوول زیان ناشی از این تغییر عقیده دانست.
گفتار دوم:شرایط صحت تراضی
برای بستن عقد سه مقدّمه لازم است:۱- وجود اراده ۲- بیان و اعلام اراده ۳- توافق دواراده. حال با این توضیح به بیان مطالبی که ارتباط تنگاتنگ و مستقیم با ایجاب دارند، می پردازیم.
بند اول: مراحل و مقدّمات فعل ارادی
برای انجام هر عمل ارادی مقدّمات و مراحلی لازم می باشد که به شرح ذیل می باشد:
۱-انجام هر کار ارادی پیش از تصوّر موضوع آن ممکن نیست؛به عبارتی در آغازهمه عناصر قرارداد مورد نظر و نتایج آن در ذهن تصوّر می شود. برای مثال: در مورد عقد بیع،آنچه می‌بایست فروخته شود و بهایی که در برابر می‌تواند به دست آید به ذهن می‌رسد و همین تصوّر محرّک اراده می‌شود. بنابراین، مرحله “ادراک”و”تصوّر” نخستین گام برای انجام کار ارادی است.
۲-پس از مرحله ادراک، نوبت مرحله تدبّر و اندیشیدن است، که این مرحله پیش از اراده در ذهن انسان به وجود می‌آید و امری خارج از اراده است؛ به عبارتی در این مرحله شخص به ارزیابی کار خویش می‌پردازد تا تصمیمی را اتخاذ نماید.
۳-مرحله تدبّر سرانجام منتهی به تصمیم می گردد و ذهن پس از بررسی دواعی گوناگون یکی را تصدیق و به تردیدها پایان می دهد و جزم و اراده جانشین آن می شود و این چگونگی نفس را حکیمان اراده می‌خوانند [۱۳۶]و مرحله تدبّر و اندیشیدن را هما نگونه که در بخش اول گفتیم حقوقدانان “جهت”می نامند.[۱۳۷]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:03:00 ق.ظ ]




یکی دیگر از اهداف تعیین شده در این تحقیق دست­یابی به شاخصی جهت تفکیک میان جنبش­های بنیادگرا برای درک عمیق­تر و جلوگیری از تعمیم­های نادرست نسبت به این گونه از جنبش­هاست.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

برای رسیدن به این اهداف اولیه، با انتخاب سه جنبش بنیادگرا در سه سنت دینیِ ابراهیمی به مطالعه­ تطبیقی آنها خواهیم پرداخت. در اولین قدم با بهره گرفتن از یک نظریه که به تبیین ویژگی­های جنبش­های بنیادگرا پرداخته است وجوه مشترک میان این سه جنبش را بررسی می­کنیم. این گونه استفاده از نظریه این امکان را به ما می­دهد تا دریابیم عناصر ادعا شده در چارچوب نظری در جنبش­های انتخابی ما نیز یافت می­ شود یا خیر. در واقع، با این کار می­توانیم شباهت­ها و تفاوت­هایی را که مدخلیّت علّی در جنبش­های بنیادگرا دارند پیدا و به ارتقا و در صورت لزوم اصلاح نظریه کمک کنیم. در این تحقیق، ما به شیوه­ تحقیق­های کمی به دنبال نظریه آزمایی نیستیم، چون تعداد موارد بررسی به ما اجازه­ی تعمیم­های کلان را نمی­دهد. در عوض، در این پژوهش، نظریه مانند راهنما و الگو به ما کمک می­ کند، چون بدون نظریه بررسی شباهت­ها و تفاوت­ها می تواند تا ابد ادامه یابد (ریگین[۵۱]،۱۳۸۸: ۸۰) و میانِ موارد تحقیق و نظریه ارتباط رفت و برگشتی وجود خواهد داشت. با وجود این، چون مواردی از نظریه به نحوی آزموده می­ شود، شباهت­ها و تفاوت­های بدست آمده می ­تواند به ارتقای نظریه کمک کند.
نظریه­ای که در این تحقیق به عنوان چارچوب نظری انتخاب شده است نظریه­ گابریل آلموند، اپل­بی و سیوان است که در کتاب خود با عنوان دین سخت[۵۲] در سال ۲۰۰۳ ارائه داده است (آلموند،۲۰۰۳). آلموند و همکارانش با تکیه بر یافته­های پروژه گسترده­ی مطالعاتی دانشگاه شیکاگو با عنوان «بنیادگرایی»، که از سال ۱۹۹۱ به سرپرستی مارتین مارتی آغاز به کار کرد(مارتی،۱۹۹۵-۱۹۹۱)، مدلی نظری از بنیادگرایی­دینی ارائه داده­اند. براساس این مدل نظری، آلموند و همکارانش ۹ عنصر را برای تشخیص جنبش­های بنیادگرا شناسایی کردند. یکی از دلایل انتخاب این مدل نظری آن است که، برخلاف نظریه­ های موجود در باب بنیادگرایی که بیشتر به تحلیل­های کلان در مورد چگونگی ظهور این جنبش­ها اکتفا می­ کنند، به شکل خاص­تری به جنبش­های بنیادگرا پرداخته و کوشیده است تا ویژگی­های متمایز کننده­ آنها را تعیین کند. از طرف دیگر، نسبت به نظریه­ های دیگر در این زمینه، نگاهی اجتماعی­تر به این پدیده داشته است.
ما در این تحقیق از سنت­های دینی ادیان ابراهیمی (یهودیت، مسیحیت و اسلام) سه جنبش­ را انتخاب کرده­ایم که عبارت اند از: هاردیم از یهودیت، اکثریت اخلاقی[۵۳] از مسیحیت و طالبان از اسلام.
علت انتخاب جنبش­ها از ادیان ابراهیمی آن است که یگانه­پرستیِ ابراهیمی در قیاس با چندگانه پرستی هندو یا بودایی­مسلکی استعداد بیشتری برای بهره ­برداری­های سیاسی و اجتماعی دارد، زیرا در سنت­های دینی هندو و بودایی، هیچ راست­کیشی­ای مبتنی بر متن مقدسی واحد وجود ندارد. هندومسلکی نه دینی منفرد، که بیشتر مجموعه ­ای باز از سنت­هاست (سنت­هایی مثل شیوایی­ها، ویشناواها، شاکاها و دیگر سنت­ها) که مضمون­های برخی از آنها با یکدیگر اشتراکاتی دارد. (ریزبرت، ۱۹۹۳: ۵۴) به این ترتیب، مسلک هندو طیف قابل توجهی از انواع بیان­های دینی را در چارچوب خویش تحمل می­ کند. دین هندو، برخلاف دین­های ابراهیمی که هرکدام برای خویش یک متن دینی مقدس رسمی دارد که می ­تواند همچون یک نقطۀ محوری برای بسیج دفاعی یا تهاجمی پیروان عمل کند، دارای چنان تنوعی از متن­های دینی، قانون­ها و فلسفه­هاست که متمایز ساختن یک مؤلفه­ی خاص به عنوان اساس یا بنیاد در آن کار بسیار دشواری است. از طرف دیگر، ادیان شرق آسیا به خدای متشخص و آخرت اعتقادی ندارند و به دلیل اعتقاد به تناسخ، ابعادآخرالزمانی این ادیان جنبه­ طبیعی و عرفی می­یابد. بنابراین، جنبش­هایی که در این ادیان به جنبش­های بنیادگرا نزدیک می­شوند در عمل ویژگی­هایی از ادیان ابراهیمی مثل تاکید بر خدای یگانه (یکتا بودن راما در جنبش­های هندو) و تاکید بر یک متن مقدس مورد توافق را به عاریت می­گیرند. بنابر این، ادیان غیرابراهیمی پتانسیل ایجاد جنبش­های بنیادگرا را مانند ادیان ابراهیمی ندارند.
از طرفی، به دلیل شباهت­های اعتقادی و اصولی در این سنت­­های دینی، اشتراک­هایی بین جنبش­های بنیادگرایی شکل گرفته در این زمینه ­های دینی ظاهر می­ شود و مادام که این اشتراک­های اعتقادی وجود دارد، بررسی تطبیقی پدیده ­های نتیجه شده از این زمینه ­های دینی قابل تأمل­ و بررسی خواهد بود. مثلاً،­ اغلب بنیادگرایان یهودی و مسلمان ویژگی­های مشترکی دارند ( مانند آرزوی تشکیل دولتی مبتنی بر قوانین شریعت) که به نظر می­رسد در مورد بنیادگرایی مسیحی صادق نباشد. در برخی موارد، بنیادگرایان یهودی و مسیحی صفات مشترکی دارند (مانند اعتقاد به سلطنت هزارساله­ی مسیح)، در حالی که برخی ویژگی­های دیگر میان بنیادگرایان مسیحی و مسلمان مشترک است (مانند جسمیت دادن به کتب مقدس به عنوان موجودی لایتغیر در راستای ممانعت از ورود مسائل جدید به آنها). البته این ویژگی­ها آشکارا به شخصیت و منش ویژه­ی هر تمدن و پیش زمینه­ تاریخی آن در گذشته و حال ربط دارد.
اما علت انتخاب جنبش­های هاردیم، اکثریت اخلاقی و طالبان از سنت­های دینی ابراهیمی در این تحقیق یکی اثرگذاری قابل ملاحظه­ی این جنبش­ها در عرصه­ اجتماعی است- یعنی هر یک از این جنبش­ها در سنت دینی خود جز معدود جنبش­هایی بودند که به شکل مستقیم به دنبال تغییر در سبک زندگی مردم جامعه­شان بوده اند- و بعضی از آنها مانند هاردیم و طالبان برای این تغییر نظارت زیادی را بر زندگی اعضای خود داشتند. نکته دیگر آن که هر سه جنبش برای رسیدن به اهداف خود در عرصه­ اجتماعی به شکلی به دنبال نفوذ در ساختار سیاسی یا کسب قدرت سیاسی بودند. البته استراتژی هر یک از آنها برای رسیدن به این هدف متفاوت بود. و همین تفاوت مطالعه­ تطبیقی آنها را ارزشمندتر می­ کند. عامل دیگری که در انتخاب این سه جنبش موثر بوده است بازه­ی زمانی­ای است که این جنبش­ها در آن شکوفا شده ­اند. با این که آغازگاه فعالیت جنبشی مانند هاردیم، که قدیمی­ترینِ این سه جنبش به حساب می ­آید، به اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم می­رسد، حضور فعال آن در عرصه سیاسی و اجتماعی اسرائیل و مطرح شدنش به عنوان یک نیروی اجتماعی و سیاسی موثر از دهه هشتاد میلادی به بعد در قرن بیستم است، هم­زمان ­با ظهور و قدرت­نمایی اکثریت اخلاقی در آمریکا و جرقه­های اولیه­ ظهور طالبان در افغانستان. بنابر این، این اشتراکِ زمانی می ­تواند در مطالعه نیروهای موثر جهانی بر سنت­های دینی ابراهیمی، که زمینه­ ساز ظهور و قدرت­یابی این جنبش­ها می­ شود، کمک کند. اگر وضعیت این سه جنبش را در دهۀ نود میلادی بررسی کنیم، مشاهده خواهیم کرد که این سه جنبش بنیادگرا جزء مطرح­ترین نیروهای سیاسی و اجتماعی دینی در سنت­های دینی خود اند.
بخش دوم
مروری بر تحقیق­های پیشین
۱ـ۲ـ تحقیق­هایِ انجام یافته:
در این قسمت، بخشی از تحقیق­های انجام­یافته با محوریت بنیادگرایی را در دو بخش تحقیق­های خارجی و داخلی بررسی خواهیم کرد. هر یک از بخش­های یاد شده خود به چهار بخش تقسیم­می­ شود، بخش اول تحقیق­های مربوط به بنیادگرایی و سه بخش دیگر پژوهش­های صورت­پذیرفته در مورد جنبش­های انتخاب­شده در این تحقیق. لازم به­ذکر است که هر پژوهش انجام­یافته را با توجه به استفاده­ی ما در این تحقیق بررسی خواهیم کرد. همچنین، در مورد هر پژوهش، علاوه بر توضیح در مورد روند کار آن، نقدی مختصر نیز فراخور موضوع ارائه خواهیم کرد.
ترتیب بررسی تحقیق­های انجام شده بر اساس میزان اهمیت آنها در پژوهش ما و همچنین سبک و روش انجام تحقیق است و نه لزوماً ترتیب زمانی انجام گرفتن تحقیق ( با اینکه تا جایی که مقدور بوده است، تحقیق­های صورت­ گرفته را از قدیم به جدید تقسیم بندی کرده­ایم). این شیوه­ِ نوشتن البته به ماهیت موضوع تحقیق و پژوهش­های انجام شده در این زمینه باز­می­گردد. چرا که، مثلاً، جدیدترین تحقیق­های انجام­گرفته در زمینه­ بنیادگرایی نمی­تواند به دقت و جامعیت پروژه­ی دانشگاه شیکاگو به سرپرستی مارتین مارتی برسد.
۱ـ۲ـ۱ـ بنیادگرایی در تحقیقات خارجی:
در این بخش، تحقیقات انجام یافته را می­توان به دو بخش تقسیم کرد: تحقیقاتی که با یک رویکرد کل­نگر به این پدیده توجه دارند و دسته­ای دیگر از تحقیقات که رویکردی خاص­گرایانه نسبت به یک جنبش یا جریان بنیادگرا پرداخته است.
شاید یکی از گسترده­ترین و بلندپروازانه ترین پژوهش­های صورت­ گرفته در بابِ بنیادگرایی دینی پروژه­ی پیش­گفته با همین عنوان در دانشگاه شیکاگو به سرپرستی مارتین مارتی و اپل بی است که در پنج جلد منتشر شده است. این پروژه، برای فاصله گرفتن از تعریف­های تقلیلگرا و ساده ساز، به تعریفی شبکه­ ای از بنیادگرایی روی آورده است. مارتی و همکارانش، که از ملت­ها و مذاهب مختلف اند، متقاعد شدند که بدون ساده­سازی، با جمع میان عمل­گرایی و ریشه یابی تاریخی و با بهره­ گیری از تحلیلی میان رشته­ای ، روی به پدیده­ای موسوم به بنیادگرایی آورده و آن را به شیوه­ای تکثرگرا و با نظامی شبکه­ ای مطالعه کنند. توجه به اختلاف ادیان و تفاوت­های فرقه­ ای درون ادیان، توجه به تفاوت­ تحقیقی دین در فضاهای متنوع بومی و منطقه­ای و واکاوی مسأئل مختلف در بنیادگرایی، مانند جهان­بینی و فسلفه­ی بنیادگرایی، رویکرد به علم و فن آوری، موضع­گیری نسبت به تجدد و ارزش­های مدرن و توجه به مولفه­های جامعه­شناختی و فرهنگی مانند هویت، از ویژگی­های این پروژه­ی بزرگ تحقیقاتی به حساب می ­آید.(مارتی و اپل بی،۹۵-۱۹۹۱)­
کارن آرمسترانگ[۵۴] در کتاب خود با عنوان « جنگ برای خدا» نشان می­دهد که، بر خلاف پیش­فرضی که در جهان معاصر وجود دارد، دین در حال ضعیف شدن و کم­رنگ شدن نیست. او با ارائه­ شواهد تاریخی مختلف نشان می­دهد که چگونه بنیادگرایی در ادیان مختلف مثل اسلام، یهودیت، مسیحیت و حتی مسلک بودایی و سیک ریشه کرده و در حال رشد است. طبق ادعای آمسترانگ، بنیادگرایی صرفاً یک واکنش نسبت به جهان تکنولوژی و ارزش­های لیبرال غربی نیست، بلکه نوعی ناامیدی از این جهان است. و بنیادگرایان می­خواهند با اقدامات خود تغییراتی را در این جهان به وجود بیاورند. او در کتاب خود نشان می­دهد که غرب و بنیادگرایان چگونه به شکل سرسختانه­ای می­خواهد یکدیگر را به افراطی شدن سوق دهند. آرمسترانگ معتقد است برای جلوگیری از تشدید این تضادها باید دو طرف دردها و مشکلات یکدیگر را درک کنند (آرمسترانگ،۲۰۰۰).
ملیس روتون نیز جزء همین طبقه به حساب می ­آید که با رویکردی کل­نگر به بنیادگرایی پرداخته است. او، در کتاب خود، ضمن پذیرفتن این موضوع که بنیادگرایی یک واقعیت زندگی در سدۀ بیست و یکم میلادی است که به چشم­گیرترین شیوۀ ممکن در یازده سپتامبر ۲۰۰۱ خود را به رخ کشید، سعی می­ کند پاره­ای از معانی همراه این اصطلاح (بنیادگرایی) را توضیح دهد. او با این که معتقد است بنیادگرایی دقیقاً ریشه در زمینه­ الاهیاتی خاص آمریکای پروتستان سده بیستم دارد، تلاش می­ کند از طریق ارائه­ نمونه­ها و توازی­های متعدد نشان دهد که در سنت­های دینی متفاوت شباهت­های قاطعی میان بنیادگرایی­های دینی وجود دارد. سبک و روش روتون در پژوهش بسیار به پروژه دانشگاه شیکاگو نزدیک است. (روتون،۱۳۹۱) در این سبک از تحقیقات، اکثر محققان بنیادگرایی را واکنشی جدی به مدرنیته می­دانند و کمتر به عوامل محلی توجه می­ کنند.
اما در بخش دیگر که تحقیقات خاص­گرایانه را شامل می­ شود، شاید تحقیق دکمیجیان یکی از اولین و کم­نظیرترین تحقیقات در این عرصه باشد. هرایر دکمیجیان[۵۵] در تحقیق خود با عنوان « بنیادگرایی در جهان عرب» به بررسی جامعه­شناختی رستاخیزهای اسلامی می ­پردازد. وی برای شناساندن اصول ایدئولوژیک و فعالیتهای سیاسی گروه های اسلامی و تاریخ شکل­ گیری آنها، منابع عربی، جزوات و اعلامیه­ها و کتاب­های مخفی مربوط به جنبش­های­های مذکور را بررسی و ارزیابی می­ کند. دکمیجیان برای بررسی علل ظهور و رستاخیز فکری و سیاسی در دوران­های تاریخی مختلف، بر اساس یک دیدگاه جامعه شناختی ترکیبی، رستاخیز اسلامی را یک حرکت دوری می­داند که در طول تاریخ ۱۴۰۰ ساله­ی اسلامی در مقاطع خاص، یعنی زمانی که عوامل بحران ساز دست به دست هم می­ دهند، به عنوان پاسخ متقابل بحران فراگیر در جامعه به وقوع می پیوندد. وی معتقد است که روش های تحلیل غربی و مارکسیستی از رستاخیز اسلامی، به شناخت دقیق این پدیده منجر نمی­ شود. او برخلاف بعضی از محققان غربی از واژه­ی بنیادگرایی اسلامی به عنوان اصطلاحی منفی نمی­کند و بنیادگرایان را افرادی متعصب و جزمی نمی­داند. او معتقد است در اصل بنیادگرایی به معنای بازگشت مجدد به ریشه های اصلی پیام و عقیده­ی اسلامی به شیوه­ سنت پیامبر اسلام است (هرایر دکمیجیان، ۱۳۶۶).
همچنین گیدیون آران[۵۶] نیز تحقیقی با چنین رویکردی را در مورد بنیادگرایی یهودی انجام داده است. او در تحقیقی با عنوان «بنیادگرایی صهیونیستی یهود: گروه مومنان در اسرائیل» به شکل خاص در مورد یک جنبش­ بنیادگرای یهودی تحقیق می­ کند و آنها را از ابعاد مختلف بررسی می­ کند. در این تحقیق، او ریشه ­های فکری و ایدئولوژیک این جنبش، رهبرانِ آنها و نوع مناسبات این گروه با دولت اسرائیل را با جزئیات و ارائه­ شواهد تاریخی بررسی می­ کند. روش آران در این تحقیق روشی تحلیلی ـ توصیفی و قصد او نشان دادن یک جریان قدرت­مند دینی در عرصۀ سیاسی اسرائیل است که خود در بعضی فعالیت­ها مانند شهرک­سازی از دولت اسرائیل پیشی می­گیرد. همچنین، چون نویسنده خود سالها با رهبران و فعالان بنیادگرایی در اسرائیل زیسته است، تحقیق او از ارزش و سندیت خاصی برخوردار است (آران، ۱۳۷۸).
آلموند و اپل بی در کتاب خود با عنوان «دین سخت[۵۷]»، با تکیه بر پروژه دانشگاه شیکاگو تلاش کردند، ویژگی­هایی برای جنبش­های بنیادگرا بیرون بیاوردند. تا بر اساس اطلاعاتی که از جنبش­های بنیادگرا در پروژه دانشگاه شیکاگو بیرون آمده است؛ این جنبش­ها را از جنبش­های دینی دیگر متمایز کنند؛ اپل بی که خود جز گردآورندگان پروژه ذکر شده بود؛ با کمک آلموند به نه ویژگی در دو سطح سازمانی و ایدئولوژیک برای جنبش­های بنیادگرا رسیدند. این کتاب جز معدود فعالیت­های علمی در عرصه بنیادگرایی است که تلاش کرده تا به این حد جزیی در مورد ویژگی های خاص بنیادگرایی تحقیق کند؛ البته تمام شواهدی که برای نشان دادن این ویژگی­ها ارائه می­ شود؛ اطلاعات ارائه شده در پروژه دانشگاه شیکاگو است. (آلموندو اپل بی،۲۰۰۳)
کاتریزینا اسکوراتویچ[۵۸] در پایان نامه­ کارشناسی ارشد خود نیز با عنوان «جنبش­های دینی بنیادگرا: مطالعه موردی جنبش می­تیستین[۵۹] در نیجریه» با همین رویکرد خاص­گرایانه پژوهشی انجام داد است. وی به تحلیل تاریخی علل و پویایی­های موثر در شکل­ گیری جنبش های بنیادگرای دینی پرداخته است. هدف او از این تحقیق ارائه­ یک چارچوب مفهومی در مورد جنبش­ بنیادگرای می­تیستین است که عوامل درونی و بیرونی در ظهور این­ جنبش­ را نشان ­دهد. پشتوانه­ی نظری این تحقیق نظریه­ های تقسیم کار جهانی و نظریه نقش دولت در توسعه بود. نتیجه­ نهایی این تحقیق آن بود که پیشینه­ی تاریخی نیجریه، که در آن هم اسلام نقشی قابل ملاحظه دارد و هم استعمار و همراه شدن آن با تقویت روزافزون فرهنگ غرب و همچنین وجود یک دولت ضعیف در نیجریه زمینه را برای رشد و ظهور این جنبش بنیادگرا فراهم کرده است(کاتریزینا اسکوراتویچ، ۲۰۰۴).
۱ـ۲ـ۱ـ۱ـ هاردیم در تحقیقات خارجی:
هایلمن و فریدمن[۶۰] در مقالۀ با عنوان «بنیادگرایی دینی و یهودیان دیندار: مطالعه موردی هاردیم» نخستین گام­ها را در تبیین وضعیت این جنبش بنیادگرا برداشته­اند. آنها ابتدا با ارائه­ تاریخچه­ای، روندی ظهور این جنبش در شرق اروپا را تشریح می­ کنند و از این راه چگونگی قرار گرفتن این جنبش در طبقه­ی جنبش­های ارتدوکس را توضیح می­ دهند. آنها با رویکرد تاریخی که در این تحقیق پیش گرفته­اند چرایی گذشتن این جنبش از مرز ارتدکسی به بنیادگرایی دینی را بیان می­ کنند. نیز، با ارائه­ طبقه ­بندی از گروه ­های ارتدکس یهودی، به این نتیجه می­رسند که به دلیل تندروی­های هاردیم برای حفظ سنت­های یهودی، باید به این جنبش لقب فرا ارتدکس داد که طبقه­ای جدید میان ارتدکس­ها به وجود می ­آورد. هایلمن و فردیمن تلاش هاردیم برای چانه­زنی با دولت اسرائیل را مرز تبدیل شدن هاردیم از یک جنبش فرا­ارتدکس به بنیادگرا می­دانند. لازم به ذکر است که تمرکز این تحقیق بر چگونگی نفوذ هاردیم در ساختار سیاسی اسرائیل و حفظ موقعیت خود در یک نظام عرفی سیاسی است (هایلمن و فریدمن،۱۹۹۱: ۱۹۷-۲۶۵).
ساموئل بائومل با این پیش­فرض با هاردیم برخورد می­ کند که آنها اجتماعی اقلیتی در اسرائیل اند و بنابراین، مانند هر گروه اقلیتی، از مکانیزم­ هایی برای متمایز کردن خود نسبت جامعه اکثریت استفاده می­ کنند. او با تأکید بر نوع استفاده­ی هاردیم از زبان برای تمایز خود از دیگران، در سال ۲۰۰۶ تحقیقی با عنوان « سخنگویان مقدس: زبان و فرهنگ میان هاردیمی­های اسرائیل» انجام داد. وی به این نتیجه رسید که هاردیم، مانند هر اقلیت دیگری، با اصالت دادن به زبان خاص خود به عنوان یک شاخص فرهنگی، می­خواهد مرز خود را با اکثریت متمایز کند. او به این نتیجه رسید که به دلیل رایج بودن مطالعات و آموزش دینی در هاردیم، اعضای این گروه اصرار بر استفاده از اصطلاحات یدیش در زبان روزمره خود دارند و از این اصطلاحات به وفور در رسانه­های جمعی خود استفاده می­ کنند. از نظربائومل، این ویژگی زبانی برای هاردیم جنبه­ هویتی یافته است (بائومل،۲۰۰۶).
سیمون وولفسون و مالکا استولر[۶۱] در سال ۲۰۰۶ با بهره گرفتن از روش تحقیق اقدامی فرایند تغییری را که به وسیله­ معلمان مهدکودک بر کودکان جامعه­ هاردیم پیاده می­ شود بررسی کردند. البته این تحقیق گرایش­های جنسیتی و زمینه ­های فرهنگی را نیز در این فرایند بررسید. یکی از نکات مشاهده شده در این تحقیق تلاش معلمان و آموزش­گران برای تربیت کودکان چالش­گر است تا توانایی تحول در جامعه هاردیم و تغییر در جامعه بزرگ یهودی را پیدا کنند. آنها برای رسیدن به این هدف در دو مرحله عمل می­کردند. یک: شناخت کودکان ضعیف که باور توانمندی در آنها و والدین­شان برای تغییر شکل نگرفته بود، دو: توانمندسازی این کودکان و خانواده­شان در این مسیر تحول­خواهانه. البته نوع نگاه آموزش­گران زن ومرد در این زمینه یکسان نبود. معلمان زن این فرایند آموزشی را بخشی از یک فرایند انتقالی بزرگ­تر و خاص­تر می­دیدند که درگیری کودکان در آن می ­تواند آنها را به انسان­های چالش­جو و تحول­خواه تبدیل کند، اما معلمان مرد این دوران را همان نقطه تحولی می­دانند که کودکان باید در آن به یک عضو هاردیم تبدیل شوند. این تحقیق، علاوه بر این که بخشی خاص از فرایند آموزشی در هاردیم را نشان می­دهد، جزء تحقیق­های پیشگام در بررسی تاثیر تجربه ­های زیسته­ی جنسیتی و عاطفی و احساسی آموزش­گران بر تربیت کودکانی چالش­جو در هاردیم است (وولفسون،۲۰۰۶).
۱ـ۲ـ۱ـ۲ـ اکثریت اخلاقی در تحقیقات خارجی:
دهه­ ۸۰ میلادی سال­های شهرت و تب اکثریت اخلاقی در جامعه آمریکا بود. به همین دلیل، جوزف تامینی و استفان جانسون به دنبال تبیین دلایل این شهرت و مقبولیت عمومی بودند. در این راستا، پژوهشی با عنوان « تبیین حمایت از اکثریت اخلاقی» را در سال ۱۹۸۸ انجام دادند. آنها در این تحقیق با تحلیل داده ­های پیمایش سال­های ۱۹۸۴-۱۹۸۱ شهرهای میدلتون و ایندیانا به دنبال آزمودن چند رویکرد نظری برای فهم مقبولیت اکثریت اخلاقی در جامعه دینی آمریکا بودند. رویکردهای نظری آزموده­شده عبارت اند از: نظریه­ های بنیادگرایی فرهنگی، اشاعه، بسیج منابع و از خودبیگانگی. دو سئوال اصلی در این تحقیق آن بود که چرا و از چه طریقی مردم اکثریت اخلاقی را می­شناسند؟ و چرا علاقه­مند به وصل کردن و نسبت دادن خود به این جنبش هستند؟ آنها به این نتیجه رسیدند که استفاده­ی گسترده­ی اکثریت اخلاقی از شبکه ­های تلویزیونی و رادیویی باعث شناخته شدن اکثریت اخلاقی نزد عموم مردم شده است و درگیر شدن اکثریت اخلاقی با مسائل چالش برانگیز روز آمریکا مانند سقط جنین و مخالفت با هم­جنس­گرایی که دغدغه­ی جامعه­ دینی آمریکا نیز بود باعث محبوبیت این جنبش در افکار عمومی شده است. بنابراین، نظریه­ اشاعه و بنیادگرایی فرهنگی تبیین کننده­ترین رویکردهای نظریه به­حساب می­آیند(تامینی[۶۲]، ۱۹۸۸: ۲۵۵-۲۳۴).
اسنوبال[۶۳] در سال ۱۹۹۱ با توجه به نفوذ و تاثیرگذاری­ای که اکثریت اخلاقی در عرصه­ سیاسی آمریکا بدست آورده بود و این جنبش به نیروی سیاسی ترسناکی برای کنگره و سنای آمریکا تبدیل شده بود، در کتابی با عنوان «تداوم و تغییر در اکثریت اخلاقی» ایده و استراتژی سازمانی این جنبش و چگونگی تغییر آن به یک جنبش محافظه­کار را توضیح می­دهد. یکی از ویژگی­های این پژوهش ارائه­ تحلیلی روشنگر از مراحل تکوین، شکوفایی و شکست سازمانی این جنبش است. ویژگی دیگر این تحقیق نشان دادن چگونگی حمایت فرد و سازمان از یکدیگر در یک جنبش اجتماعی ست. همچنین، این کتاب به خوبی نقشه­ی سیاسی دهه هشتاد میلادی درآمریکا را نشان می­دهد، زمانی که یک اکثریت جمهوری­خواه و محافظه­کار بر آمریکا حکومت می­کرد. در واقع اسنوبال جایگاه اکثریت اخلاقی را در عرصه سیاسی آمریکا بررسی می­ کند. و چندان به ابعاد درون سازمانی توجهی ندارد (اسنوبال،۱۹۹۱).
کتاب تدارک جنگ بزرگ نوشته گریس هال سل[۶۴] جز معدود آثاری است که با اطلاعات جزئی از درون اکثریت اخلاقی خبر می­دهد. هال سل به عنوان فردی علاقه­مند به افکار جری فالول در تورهای اسرائیل گردی اکثریت اخلاقی ثبت نام می­ کند و در دو سفر همراه با طرفداران این جنبش به اسرائیل سفر می­ کند. این اثر، با وجود این که به سبک خاطره­نویسی نوشته شده است، اطلاعات دقیق و دست اولی در مورد تفسیرهای خاص فالول از کتاب مقدس ارائه می­دهد. همچنین، پیوند اکثریت اخلاقی با اسرائیل و چرایی طرفداری این گروه از صهیونیسم را نشان ­می­دهد. دیدگاه هزاره­گرایانه­ی اکثریت اخلاقی و آمادگی آنها برای فرارسیدن آرمگدون در این کتاب به روشنی بررسی شده است. با این حال، نویسنده در این کتاب صرفاً به مشاهدات خود و گفتگوهای نه­چندان عمیق با شرکت­ کنندگان در تور اکتفا می­ کند و به ساختار سازمانی و عوامل کلان­تر در شکل­ گیری این جنبش توجهی ندارد. نویسنده این کتاب را برای تبیین یک جریان دینی که تلاش می­ کند به ساختار سیاسی آمریکا نفوذ کند؛ نگاشته است. (هال سل؛ ۱۳۷۷ )
۱ـ۲ـ۱ـ۳ـ طالبان در تحقیق­های خارجی:
مارسدن[۶۵] به دلیل آَشنایی و تخصصی که در رابطه با جهان اسلام داشت و همچنین تجربه­ و دانشی که در مورد کشورهای خاورمیانه بدست آورده بود. جزء اولین محققانی به حساب می ­آید که به پژوهش در مورد طالبان پرداخت. او در کتابی با عنوان «طالبان: جنگ، دین و نظم نو در افغانستان» به موقعیت استراتژیک افغانستان بعد از روی کار آمدن طالبان توجه ­کرد. او یکی از اهداف خود از مطالعه­ طالبان را امکان تمییز میان جنبش­های اسلامی و تلاش­هایی قرار داد که سعی در احیای مجدد و تقویت اسلام دارند. مارسدن در این پروژه تلاش کرده تا تصورات کلیشه­ای ساده­انگارانه را با شناختی از اسلام که شامل دامنه وسیعی از ارزش­ها که از آزادیخواهی شروع شده و تا افراط­گرایی ختم می­ شود بررسی می­ کند. رویکرد مارسدن در این کتاب بیشتر از زاویه­ی علم روابط بین­الملل است و فقط با پرداختن به جایگاه زنان و جنسیت در افغانستان دوران طالبان زاویه دیدش تا حدی جنبه­ اجتماعی یافته است. در این پژوهش سعی شده است که به صورت محتاطانه برخی از مشکلات زمینه­ای میان جهان اسلام و غرب نیز روشن شود. در آخر، مارسدن در این کتاب دلایل قبول نکردن کمک­های بشر دوستانه از طرف طالبان را بررسی می­ کند (مارسدن،۱۳۷۹).
توماس جانسون و کریس منسون[۶۶] با رویکردی امنیتی ظهور مجدد طالبان در افغانستان را هشدار داده­اند. آنها در سال ۲۰۰۷ در مقاله­ای با عنوان «فهم طالبان و شورش در افغانستان» اعلام خطر کردند که در افغانستان بسترهایی وجود دارد که می ­تواند نه تنها امکان ظهور مجدد طالبان بلکه جنبش­های اسلامی بسیار تندروتر از طالبان را فراهم کند. طالبان به دلیل برخورداری از شبکه خویشاوندی و قومی در افغانستان و استفاده از قدرت کاریزماتیک ملاها می ­تواند حمایت مردم روستایی در افغانستان را مجدداً بسیج کند و بروز چنین اتفاقی قطعاً حمایت استراتژیک پاکستان را به همراه خواهد داشت.از نظر نویسندگان، بروز چنین ائتلافی بین طالبان و شبکه­ روستایی مردم افغانستان باعث تغییر تاکتیک جنگی طالبان و درگیر شدن آمریکا در یک جنگ فرسایشی می­ شود که توان ادامه دادن آن را برای بلند مدت نخواهد داشت. درواقع، این تحقیق با یک رویکرد استراتژیک و امنیتی نوشته شده است. اما حضور شبکه ­های اجتماعی حمایت کننده از طالبان را به خوبی نشان می­دهد (جانسون،۲۰۰۷: ۸۹-۷۱ ).
بعد از حمله­ی آمریکا به افغانستان، حکومت طالبان در این کشور سرنگون شد، اما این به معنای از بین رفتن طالبان نبود. در واقع، بعد از حمله­ی آمریکا فعالیت­های تروریستی طالبان به یکی از مسائل امنیتی مهم در افغانستان و منطقه تبدیل شد. در همین راستا، رابرت کرو و امین تارزیک[۶۷] در سال ۲۰۰۸ به نقش طالبان در بحران افغانستان پرداختند. آنها به عنوان سر ویراستاران این پروژه با جمع آوری مقالاتی از افراد متخصص در زمینه­ افغانستان به دنبال روشن کردن این مسأله بودند که برخلاف تصوری که از طالبان وجود دارد و آن را گروه تندرو مدرنی ساخته­ سیاست­های ژئوپلتیک پاکستان و آمریکا می­دانند، بررسی تاریخ فکری و قومی افغانستان نشان می­دهد که عناصر فکری طالبان در فرهنگ قومی پشتون در افغانستان و تفسیرهای رادیکال آنها از اسلام در گذشته ریشه دارد. علاوه بر این، آنان تداوم جنبش طالبان بعد از حمله­ی آمریکا را قدرت داشتن همین عناصر نزد بخش­هایی از جامعه­ افغانستان می­دانند. یعنی طالبان همچنان در بدنه­ی جامعه افغانستان طرفدارانی دارد که به تداوم فعالیت­های این جنبش کمک می­ کند (کرو،۲۰۰۸ ).
در مورد این تحقیق­ها می­توان گفت که واقعه­ی یازده سپتامبر نقطه­ی عطفی است که این پژوهش­های انجام شده در مورد طالبان را به قبل و بعد از خود تقسیم ­می­ کند. یعنی تا قبل از این واقعه، پژوهشگران بیشتر به دنبال شناسایی طالبان و شناخت ابعاد سیاسی و اجتماعی آن بودند و بعد از یازده سپتامبر و سقوط طالبان بیشتر به ابعاد امنیتی حضور طالبان در افغانستان توجه شده است. در این تحقیقات، طالبان بیشتر پدیده­ای امنیتی و استراتژیک به حساب می ­آید تا پدیده­ای اجتماعی.
۱ـ۲ـ۲ـ تحقیقات داخلی:
در متون فارسی، تحقیقات صورت گرفته در باب بنیادگرایی دینی چندان وسیع نیست. اکثر تحقیقات صورت گرفته بیشتر به دنبال مفهوم­شناسی این پدیده و تمایز آن با سلفی­گری است. تمرکز این تحقیقات نیز غالباً بر جهان اسلام است. اغلب این تحقیقات بنیادگرایی را بیشتر به عنوان پدیده­ای سیاسی و امنیتی بررسی کرده ­اند تا پدیده­ای اجتماعی و مطالعه­ تطبیقی در این زمینه بسیار اندک است. با این که در این بخش نیز در مورد تحقیقات تقسیم ­بندی­ای مانند بخش قبل انجام داده­ایم، به دلیل تعداد اندک این پژوهش­ها فقط به تحقیقات موجود بسنده کرده­ایم و شباهت­های روشی یا تحلیلی را کنار گذاشته­ایم.
علیرضا احمدی مفرد (۱۳۸۵) در رساله کارشناسی ارشد خود به بررسی اندیشه های بنیادگرایی دینی در عصر قاجار می ­پردازد. او در این تحقیق به دنبال سیر اندیشه های بنیادگرایی در مقابله با مدرنیته در عصر قاجار است. همچنین تلاش می کند به این سئوالات که بنیادگرایی چیست و نهاد سلطنت در شدت و ضعف بنیادگرایی چه نقشی ایفا می­ کند و همچنین این پرسش که روحانیان عصر قاجار در شکل گیری بنیادگرایی چه نقشی داشتند پاسخ دهد. آن چه در این رساله می­توان بدان دست یافت این است که پایبندی بنیادگرایان به اندیشه های بنیادین دینی گذشته (سنت سلف صالح) از یک طرف و تغییر موضع آنان از اندیشه­ی فقهی به اندیشه سیاسی (خواست سهیم شدن در قدرت) از طرف دیگر در مخالفت آنان با مدرنیته و نوآوری نقش بسزایی داشته است به گونه ­ای که ستیز میان بنیادگرایان و روشنفکران اصل تفکیک ناپذیر و حتمی تاریخ قاجاریه است.
اصغر افتخاری، با رویکردی سیاسی ـ امنیتی، بنیادگرایی دینی را با تأکید بر وهابیت بررسی می­ کند. او در مقاله­ای با عنوان «ارزش (ضد)امنیتی؛ با تاکید بر نهضت سلفی ـ وهابی» ابتدا با ارائه­ تعاریف ایجابی و سلبی از بنیادگرایی و امنیت تلاش می­ کند تمایزی را بین بنیادگرایی و اصو­ل­گرایی ارائه دهد و با گونه­شناسی که از جریان­های بنیادگرا در جهان اسلام ارائه می­دهد و همچنین با ارائه­ یک الگوی تحلیلی سه بعدی، به ارزیابی بنیادگرایی سلفی می ­پردازد. از نظر نویسنده، درک ارزش امنیتی بنیادگرایی با توجه به اصل محوری «اجتهاد» میسر است. در جوامع اسلامی که اجتهاد رو به زوال دارد و از درک مقتضیات زمانی و مکانی عاجز است، به طور طبیعی بنیادگرایی به حرکتی ارتجاعی و ظاهرگرا تبدیل می­ شود که در صورت بهره­مندی از منابع سخت­افزاری می ­تواند امواجی منفی را با عناوینی مثل سلفی­گرایی یا تروریسم بنیادگرایانه تولید کند. اما اگر بنیادگرایی همراه با اجتهاد و پویایی باشد، تغییر ماهیت داده و به اصول­گرایی (که در گفتمان شیعی بر آن تاکید می­ شود) نزدیک می­گردد. (افتخاری،۱۳۹۰: ۴۰۸-۳۵۳)
با توجه به رویکرد غالبی که در تبیین بنیادگرایی وجود دارد و آن را بیشتر واکنشی در برابر مدرنیته می­دانند، حسین هوشنگی با رویکردی الهیاتی به دنبال زمینه­ اجتماعی ظهور بنیادگرایی و سلفی­گری در جهان اسلام در عصر مدرن است. او در مقاله­ خود ریشه ­های یکسانی را برای ظهور بنیادگرایی و سلفی­گری قائل است. همچنین، علاوه بر موثر دانستن عوامل محلی مانند عصبیت عربی، فقدان دموکراسی و فقدان تحصیلات دینی کلاسیک در ظهور جنبش­های بنیادگرا، عامل اصلی چنین جنبش­هایی را مواجهه با یک «دیگری» به نام مدرنیته می­داند. هوشنگی دو مواجهه اسلام با « دیگری» را در ابتدای دوران فتوحات اسلام و سده­های اخیر با یکدیگر مقایسه می­ کند و به این نتیجه می­رسد که چون جهان اسلام در دوران فتوحات دست بالا داشته، عناصر تمدنی دیگر را با گشودگی پذیرفته و آنها باعث شکوفایی تمدن اسلامی شده اند. اما در سده­های اخیر، ضعف مسلمانان باعث بروز عکس­العمل­­هایی تدافعی شد که ویژگی اصلی آن ترس از فروپاشی هویت دینی و تشویش از خلوص آن است. عمل برخاسته از چنین ترسی در برخی موارد باعث عزلت­گزینی و در برخی موارد موجب عمل کردن بر وفق استعاره­ی جنگ شده است، استعاره­ای که در آن، بازیگران صحنه به جای تعامل به تدافع یا تهاجم می­پردازند. (هوشنگی، ۱۳۹۰: ۳۰۵-۲۷۴)
۱ـ۲ـ۲ـ۱ـ هاردیم در تحقیقات داخلی:
در مورد هاردیم به شکل خاص در زبان فارسی پژوهشی انجام نشده است و به شکل پراکنده ذیل بنیادگرایی یهودی به شکل مختصر به آن توجه شده است. مثلاً، شجاع احمدوند در سال ۱۳۸۵ در مقاله­ای با عنوان «رویکردی نظری به مفهوم بنیادگرایی : با تأکید بر بنیادگرایی یهودی» از هاردیم به عنوان یکی از جریان­های غالب بنیادگرایی در اسرائیل در کنار گوش آمونیم یادکرده است. او در این مقاله، هاردیم را جنبشی بنیادگرا و محافظه­کار می­داند که بر خلاف گوش­آمونیم که به دنبال تقدیس خشونت، قدسی کردن سرزمین و رازآمیز کردن کاربرد زور است، اما هاردیم به عنوان یک جریان محافظه­کار، هدف خود را طرد اغیار از جامعه­ اسراییل و نبرد با اینجهان باورها می­داند. و هاردیم را جنبشی می­داند که خواسته­ های خود را از طریق نظام آموزشی، پارلمانی و فراپارلمانی دنبال می­ کنند(احمدوند،۱۳۸۵: ۱۳۶-۱۰۹).
۱ـ۲ـ۲ـ۲ـ اکثریت اخلاقی در تحقیقات داخلی:
در متون فارسی به اکثریت اخلاقی ذیل جنبشی با عنوان صهیونیسم مسیحی توجه کرده و چندان به این جنبش به عنوان یک جنبش مستقل پرداخته اند. همچنین، این جنبش از جهت تاثیری که بر سیاست­های خارجی آمریکا داشته یا رویکرد خاص هزاره­گرایانه­شان بررسی شده است. به عنوان مثال، احمد عزیز­خانی در مقاله­ای با عنوان «تاثیر بنیادگرایی مسیحی بر سیاست خارجی ایالات متحده امریکا» بعد از تعریف کلانی که از بنیادگرایی مسیحی ارائه می­دهد و بدون هیچ تقسیم ­بندی­ای میان بنیادگرایان مسیحی به نفوذی که صهیونیسم مسیحی بر سیاست خارجی آمریکا دارد توجه می­ کند. تمام شواهدی که از این تأثیرگذاری ارائه می­ شود، مثل نگاه موعوگرایانه بنیادگرایان یا طرفداری از اسرائیل همگی مربوط به اکثریت اخلاقی است که در معنای وسیع بنیادگرایی مسیحی استفاده شده است و به جزئیات بیشتر در مورد این جنبش توجهی نشده است (عزیزخانی،۱۳۹۰: ۱۹۱-۱۶۳)
همچنین در مقاله­ای دیگر، نفوذ اکثریت اخلاقی ذیل عنوان راست مسیحی بر سیاست­های خارجی آمریکا مطرح می­ شود. نمونه­ آن را در مقاله­ محمد جمشیدی با عنوان «راست مسیحی و سیاست خارجی آمریکا» می­توان مشاهده کرد. در این مقاله نیز، با این که راست مسیحی را جریان و مجموعه ­ای از گروه ­های دینی می­داند، تمام شواهدی که از نفوذ این جریان بر سیاست خارجی و داخلی آمریکا ارائه به اکثریت اخلاقی مربوط می­ شود. در سراسر مقاله از نقل­ قول­های مختلف فالول در مورد آرماگدون و دلایل حمایت آمریکا از اسرائیل استفاده شده است. البته این مقاله صرفاً به نفوذ سیاسی راست مسیحی اکتفا نکرده است و در مورد دغدغه­ های اجتماعی و اعتقادات این جریان در مورد وضعیت امروز آمریکا شواهدی ارائه داده است.(جمشیدی، ۱۳۸۵: ۱۲۱-۸۷)
بخش دیگری از نویسندگان فارسی زبان به ارتباط صهیونیسم مسیحی با گزاره­های موعودگرایانه توجه دارند؛ برای مثال، محسن قنبری آلانق در کتابی با عنوان «بنیادهای سیاسی جنبش صهیونیسم مسیحی و انگاره­ موعودگرایی» علاوه بر تحلیلی نقادانه از نظریه­ پایان تاریخ فوکویاما و برخورد تمدن­های ساموئل هانتینگتون به بررسی سیاست­های نظم نوین جهانی و جهانی­سازی بوش پدر و مبارزه با ترویسم بوش پدر می ­پردازد. همچنین تلاش می­ کند تاثیرگذاری صهیونیسم مسیحی را بر این دو رئیس جمهور نشان دهد. قنبری آلانق معتقد است این جنبش کارکردی قدرت محور دارد و وسیله­ رسیدن به آن، مفاهیم پذیرفته شده در نزد اذهان عمومی است. موعودگرایی، آموزه نجات، جنگ جهانی خیر و شر در پایان دوران وآزادسازی جهان از یوغ خشونت و استبداد از مفاهیمی هستند که صهیونیسم مسیحی از آنها برای آسان­تر رسیدن به اهداف و منافع خویش یاری می­جوید. وی حتی واقعه­ی یازده سپتامبر را اتفاقی ساختگی از طرف آمریکا در زمان بوش برای فراهم کردن آرمگدون می­داند (قنبری آلانق،۱۳۸۸)
۱ـ۲ـ۲ـ۳ـ طالبان در تحقیقات داخلی:
ظهور ناگهانی طالبان در معادلات سیاسی و نظامی افغانستان و موفقیت­های نظامی آن در ۹۰ درصد از خاک این کشور، حدس­ها و احتمالات زیادی را دربارۀ ماهیت، نیت و اهداف و روابط خارجی آنها به وجود آورد. با وجود تمام نگرانی­هایی که در ایران به دلیل ظهور چنین جنبشی ایجاد شده بود و اکثر تحلیل­گران سیاسی به دنبال یافتن حامیان بین ­المللی آنها بودند، محمد اکرم عارفی در سال ۷۸ ترجیح داد تمرکز خود را بر مبانی فکری و اعتقادی جنبش طالبان گذارد. او معتقد است که سنت­های قبیله­ای که طالبان از میان آن برخاسته، تأثر قابل توجهی در تفسیر دینی طالبان از دین داشته است. اکرم عارفی ارزیابی خود از مبانی فکری طالبان را بر دو محور متمرکز کرد یکی محور دینی و دینی و دیگری محور قومی و قبیله­ای. از نظر وی، تفکر طالبانی، که به عنوان تفسیری خالص از اسلام در افغانستان تبلیغ می­شد، ریشه در سنت قبیله­ای دارد و به شدت از وهابیت و اندیشه­ های دینی رایج در شبه­قاره هند تاثیر پذیرفته است (اکرم عارفی، ۱۳۷۸: ۲۱۱-۱۹۱ ).
بعد از سقوط طالبان کتاب­های بسیاری در مورد این جنبش­ بنیادگرا نوشته شد، اما اکثر این کتاب­ها با نگاهی از بیرون به این پدیده­ خاص نگریسته بودند. در این میان، وحید مژده جزء معدود نویسندگانی است که با تمرکز بر نگرش از داخل به پدیده­ طالبان پرداخته است. به­همین دلیل، کتاب او با عنوان «افغانستان و پنج سال سلطه­ی طالبان» می ­تواند روشنگر برخی نقاط مبهمی باشد که تا کنون پنهان بوده است. نویسنده از فتح کابل به دست طالبان تا سقوط آنان به مدت پنج سال این فرصت را داشته تا با پدیده­ طالبان از نزدیک ارتباط برقرار کند و با بسیاری از دست­اندکاران این جنبش آَشنا شود. این کتاب مبتنی بر مشاهدات و برداشت­های نویسنده است و روشمند و علمی نوشته نشده است. با وجود این، اطلاعات دست­ اولی از وضعیت زندگی مردم افغانستان در زمان حکومت طالبان در اختیار ما قرار می­دهد. نویسنده، به دلیل تجربه­ هایی که در وزارت امورخارجه داشته، در بخش­هایی به روابط دیپلماتیک طالبان و کشورهای همسایه نیز توجه داشته است (مژده،۱۳۸۲).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:03:00 ق.ظ ]




۱۹

۲۷/۰

ج

۶/۲

۷۱

۲۷

۴/۰

د

۶/۱

۶۵

۴۱

۶/۰

ه

۶/۰

۴۰

۶۸

۱

و

۶/۰<

۴۰<

متغیر

ظرفیت عملی پیاده‌رو براساس حداکثر حجم عبور در جدول ۱۶ برابر ۶۸ نفر بر دقیقه درهر متر عرض مؤثر پیاده‌رو در نظر گرفته شده است که این مقدار در سطح سرویس «ه» و در فضای حرکت معادل ۶/۰ مترمربع بر هر نفر بدست می‌آید. این ظرفیت عملی حدود ۱۷ درصد کمتر از مقدار متناظر در HCM است که این اختلاف ناشی از بیشتر بودن سرانه فضای حرکت مطلوب عابرین ایرانی و همچنین کمتر بودن میانگین سرعت پیاده‌روی آنها است.
البته حجم‌های عبور بیشتر از ظرفیت عملی فوق در شرایط خاص محتمل است. در منبع [۷] نمونه‌هایی از اینگونه شرایط خاص ارائه شده است. به عنون مثال در مطالعه حجم عبور دسته‌ه ای منظم سربازان ظرفیت نهایی ۱۵۸ نفر در دقیقه درهر متر عرض گزارش شده است. همچنین در مطالعه حجم عبور در محل ورودی پناهگاه‌های دفاع غیرنظامی برای یک دوره ۱۵ ثانیه‌ای حجم عبوری برابر با ۱۴۸ نفر در دقیقه بر هر متر عرض و با میانگین ۵ دقیقه‌ای معادل با ۱۰۶ نفر در دقیقه در هر متر عرض مشاهده و ثبت شده است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

فصل سوم
” روش تحقیق”
۳-۱- مقدمه
ویژگیهای کمی پیاده روی که بطور عام مورد استفاده برنامه ریزان و مهندسان ترافیک قرار میگیرد شامل ساعت پیاده روی، مسافت پیاده روی و روابط جریان ترافیک پیاده است. سرعت پیاده روی بویژه در زمانبندی چراغهای راهنمایی و تعیین ضرورت احداث تسهیلانی از قبیل جزایر ایمنی حائز اهمیت میباشد. مسافت پیاده روی علاوه بر اینکه یک شاخص اساسی در شکل دهی فضاهای شهری است در تعیین محدوده خدمات مؤثر سیستم حمل و نقل عمومی، مکانیابی و ارزیابی گذرگاهها ویژه عابر پیاده و همچنین بررسی اقتصادی و مکانیابی خرده فروشی ها که وابسته به دسترسی پیاده هستند نیز بکار می آید. روابط جریان ترافیک پیاده در مطالعه کفایت و راحتی پیاده روها، کنجهای تقاطع و گذرگاههای عرضی در شرایط مختلف بکار می آیند.این روابط میتواند در طراحی سایر تسهیلات از قبیل راهروها، شیبراه ها و راه پله ها در ترمینالهای ترابری و سایر ساختمانها و همچنین برنامه ریزی و طراحی خروج اضطراری مورد استفاده قرار گیرد.
از آنجائی که این مشخصه ها بستگی به شرایط خاص هر جامعه و بخصوص فیزیک و رفتار پیاده روی افراد آن دارد ضروری است پارامترهای مربوطه با دقت کافی اندازه گیری شود تا در تدوین استانداردهای برنامه ریزی، طراحی و بهره برداری مورد استفاده قرار گیرد. استفاده از آئین برنامه ها و استانداردها معتبر پیاده روی مربوط به سایر کشورها پس از کسب آگاهی های لازم در رابطه با پارامترهای کمی پیاده روی در شرایط بومی، بنحو مؤثرتر با دید بازتری امکان پذیر خواهد بود.
در این راستا و در چارچوب امکانات این پروژه تحقیقاتی، یکسری عملیات میدانی جهت اندازه گیری پارامترهای جریان ترافیک پیاده صورت گرفته است که در بخشهای بعد شرح عملیات و نتایج بدست آمده ارائه میشوند. گرچه تا کنون چنین مطالعه ای در این سطح و عمق در زمینه مسائل پیاده روی کشور ما سابقه نداشته است مع الوصف بعلت کمبود مطالعات پشتیبان، نیاز به مطالعات گسترده تر و بیشتری وجود دارد که در پایان این مطالعات موضوعات لازم برای تحقیقات بعدی ارائه خواهد شد.
۳-۲- روش تحقیق
به منظور اندازه گیری پارامترهای جریان ترافیک پیاده (سرعت، چگالی و تردد) آمارگیری پیاده روی در ۲۲ نقطه از شهر تهران مطابق جدول ۹ صورت گرفت. در این جدول موقعیت محل، زمان و همچنین مدت برداشت آمار در کاربری های مختلف ذکر شده است. انتخاب محل های برداشت بر این اساس بوده است که یک توزیع نسبتاً وسیع جغرافیایی حاصل شده و در نتیجه برای هر کاربری خاص شرایط مختلف اجتماعی- اقتصادی و محیطی ملحوظ گردد. نوع کاربری معبر بر اساس ترکیب غالب عابرین مشخص شده و در این رابطه هفت کاربری عبوری، گذرگاه عرضی، خرید، تفریحی، مسکونی و آموزشی در نظر گرفته شده است. کلیه برداشتها در ماه های مرداد، شهریور و مهر صورت گرفته و بنظر میرسد در این ماه ها شرایط نسبتاً متعادلی از نظر عوامل محیطی برقرار بوده است. ساعت آماربرداری بسته به نوع کاربری معبر به گونه ای انتخاب شده است که شرایط مختلف ترافیک پیاده و بویژه اوج تردد را شامل گردد. در این راستا برای کابریهای آموزشی محدوده زمانی ساعات ۱۲ الی ۱۴ بعدازظهر، در مورد کاربری های گردشگاهی ۱۰ صبح الی ۱۲ ظهر و برای سایر کاربریها محدوده زمانی ۱۷ الی ۱۹ بعدازظهر انتخاب شده است. مدت برداشت آمار در هر محل عموماً ۱۵ دقیقه و در بعضی موارد بنابر ضرورت مقادیر کمتر یا بیشتر بوده است.
تست و کنترل این آمارگیری ها به روش عکس‌برداری و فیلمبرداری ویدئویی انجام شده و انتخاب این روش با توجه به نیازهای اندازه گیری پارامترها (سرعت، چگالی، تردد) و همچنین دقت لازم صورت گرفته است. علی الاصول اندازه گیری مستقیم متغیرهایی از قبیل چگالی باید ضرورتاً بوسیله عکسبرداری یا فیلمبرداری بطور لحظه ای انجام شود. از سوی دیگر بواسطه شرایط تحت کنترل در استخراج آمار و اطلاعات از روی نوارهای ویدئویی دقت آمار برداری بالاتری قابل حصول بوده و بعلاوه مستند سازی آمار برای نیز بنحو مطلوبتری امکان پذیر خواهد بود. آمارگیری به روش فیلمبرداری دارای این مزیت نیز میباشد که بواسطه امکان نصب دوربین در خارج از محدوده دید و توجه عابرین رفتار طبیعی آنها مخدوش نمی گردد. در این آماربرداری نیز محل نصب دوربین در طبقات ساختمانهای مجاور انتخاب گردید بطوریکه حتی الامکان زاویه دوربین عمود بر امتداد مسیر پیاده رو باشد.
با توجه به امکانات اجرایی موجود، طولی در حدود ۱۵-۱۰ متر از پیاده رو بعنوان مقطع آماربرداری مشخص گردید. در ابتدا و انتهای این قطعه شاخص هایی تعیین و فاصله آنها با دقت کافی در محل اندازه گیری شد. عرض معبر نیز که در طول قطعه یکنواخت بود بطور جداگانه اندازه گیری و ثبت میگردید.
شکل ۱-۳ ، عدم توجه به خطوط حق تقدم عابرین پیاده
شکل ۲-۳ ، عدم توجه عابرین پیاده به چراغ
شکل ۳-۳ ، عدم توجه عابرین پیاده به خطوط حق تقدم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:03:00 ق.ظ ]




«عملگرهای میکروالکترومکانیکی» مکانیزم هایی هستند که انرژی را به حرکت تبدیل می کنند. به عنوان مثال هایی از این دستگاه ها می توان به میکرونوسانگرها، میکروسوییچ ها، میکروسوپاپ ها، میکروپمپ ها، میکروموتورها، میکروآینه ها اشاره نمود. البته میکروحسگرهای مرتعش نیز مکانیزم هایی هستند که ایجاد حرکت می کنند، اما وظیفه آنها آشکارسازی تغییرات فیزیکی در محیط از طریق حرکت است، به این دلیل می توان آنها را دسته ای از میکرو عملگرها نیز به حساب آورد.
۱-۱-۳ انواع عملگرهای میکروالکترومکانیکی
تغییر مقیاس عملگرهای بزرگ به میکروعملگرها حساسیت رفتار سیستم به تغییرات در پارامترهای آن را به مقدار قابل توجهی عوض می کند. اگرچه قوانین فیزیکی و مشخصات ماده ای یکسانی بر دنیای ماکرو و میکرو حاکم است، اما میکروعملگرها نیاز به طراحی مکانیکی جدیدی دارند. حجم ها و مشخصات حجمی، به عنوان مثال وزن، با مقیاس توان سوم بعد طول کوچک می شوند. از طرف دیگر سختی تیرها و صفحات بترتیب با مقیاس طول و توان دوم آن تغییر می کنند.
برخلاف آنچه معمولاً تصور می شود، استفاده از میکروعملگرها تنها محدود به کاربردهای در مقیاس میکرو نمی شود. در موارد متعددی از مجموعه فعالیت های میکروسکوپی برای ایجاد تأثیرات در مقیاس ماکروسکوپی استفاده شده است. استفاده از مجموعه میکروعملگرها در سیستم های ماکروسکوپیک معمولاً در کاربردهای بیولوژیک سیستم های میکروالکترومکانیکی و MOEMS صورت می گیرد.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

چگونگی تبدیل انرژی ورودی به انرژی مکانیکی در میکروعملگرها بسته به نوع تحریک متفاوت است. در اینجا بطور مختصر هریک را شرح می دهیم:
۱-۱-۳-۱ تحریک مغناطیسی
در این روش، نیرو با بکارگیری یک میدان مغناطیسی القا می شود تا یک ماده مغناطیسی را تحریک کند. این مکانیزم تحریک براحتی قابل استفاده در مقیاس میکرو است، اما یک مرتبه کاهش در بعد طول دستگاه نیروی اعمالی را چهار مرتبه کاهش می دهد(زیرا نیروی وارد شده با توان چهارم بعد طول نسبت مستقیم دارد). نیروهایی که بوسیله این نوع تحریک در سیستم های میکروالکترومکانیکی قابل دستیابی هستند درحدود ۰٫۱ تا ۱۰۰ میکرو نیوتن هستند.
۱-۱-۳-۲ تحریک توسط مواد پیزو الکتریک
این مواد توان الکتریکی را به حرکت مکانیکی تبدیل می کنند که این تبدیل در نتیجه یک تغییر شکل بلورین در آنها ایجاد میشود. به این پدیده اثر معکوس پیزوالکتریک گفته می شود. نیروی تولید شده در ادوات میکروالکترومکانیکی با بکارگیری مواد پیزوالکتریک بین ۱۰ تا ۱۰۰۰ میکرو نیوتن است.[]
۱-۱-۳-۳ تحریک دمایی
استفاده از اثر ژول و تغییر شکل مواد در نتیجه انبساط حرارتی قاعده کلی حاکم بر این نوع تحریک است. با انتخاب درست و دقیق ماده و هندسه عملگر می توان به گستره وسیعی از نیروها و جابجایی ها دست یافت. البته معایبی چون دشواری ایزوله کردن تغییرات دما در یکی از اجزای دستگاه، تبادل حرارتی احتمالی با دیگر اجزا و کند بودن تحریک مانع از گسترش کاربرد این مکانیزم تحریک می گردد[[۷].
۱-۱-۳-۴ تحریک توسط آلیاژهای حافظه دار
این مواد یک گروه خاص از عملگرهای حرارتی هستند که در آنها عوض کردن دما شکل تغییریافته عملگر را به حالت اولیه باز می گرداند. تغییر دادن تناوبی دما، ماده را بین حالت تغییر شکل یافته و حالت اولیه تحریک می کند. از بین انواع گوناگون عملگرها این دسته بیشترین مقدار نیرو و در نتیجه بیشترین جابجایی را فراهم می کنند. معمولاً آلیاژهای نیکل تیتانیوم (NiTi) و پلیمرها در ساخت این دسته از میکروعملگرها مورد استفاده قرار می گیرند [].
۱-۱-۳-۵ تحریک الکترواستاتیک
نیروی الکتروستاتیک یا (نیروی کولمب) یک نیرو با توزیع سطحی است که بدلیل وجود یک میدان الکتروستاتیک بین دو صفحه رسانای دارای بار الکتریکی ایجاد می گردد. در سیستم های میکروالکترومکانیکی وقتی یک ولتاژ بین دو سطح رسانا مثل تیرها، صفحات و یا دیافراگم ها برقرار می شود، یک نیروی جذب کننده بین آنها بوجود میآید. وقتی فاصله بین دو صفحه کاهش می یابد، چگالی انرژی در عملگر بالا می رود و بدین ترتیب می توان میدان های الکتریکی بزرگی بدون نیاز به ولتاژهای بالا ایجاد نمود. این دسته از عملگرهای میکروالکترومکانیکی که تحریک در آنها بصورت الکتروستاتیک انجام می شود، نیروهای کوچکی در حدود ۱ تا ۱۰۰ میکرو نیوتن ایجاد می کنند، اما جابجایی های آنها گاهاً به ۲۰۰ میکرومتر نیز می رسد. از مزایای این دسته از عملگرها می توان به موارد زیر اشاره نمود:

    • قابلیت ساختن سبتاً آسان بر روی قطعات نازک سیلیکون
    • قابلیت مجتمع سازی کنترلرهای الکترونیکی بر روی یک تراشه
    • سرعت تحریک بالا

بدلیل سادگی تحریک الکتروستاتیک، استفاده از آن در ادوات میکروالکترومکانیکی بسیاررایج است. این روش تحریک به هیچ یک از اجزا و عوامل اضافی مانند سیم پیچ، هسته و مواد خاص مانند آلیاژهای حافظه دار و یا سرامیک های پیزوالکتریک نیاز ندارد. در نتیجه از آن بعنوان عامل تحریک در میکرو نوسانگرها، میکرو ژیروسکوپ ها، میکرو شتاب سنج ها، میکروپمپ ها و میکرو سوییچ هایRF استفاده می شود. در بخش بعد در مورد این عملگرها به تفصیل توضیح می دهیم.
۱-۱-۴ میکروعملگرهای الکتروستاتیک []
یک میکروعملگر الکتروستاتیک در واقع یک خازن با فاصله هوایی است که از یک میکروتیر متحرک (الکترود بالایی) و یک صفحه ثابت (الکترود پایینی) تشکیل شده است که به منبع ولتاژ متصل شده است. در نتیجه یک میدان الکتریکی بوجود می آید که سبب می گردد میکرو تیر بالایی تغییر شکل دهد و به سمت الکترود پایینی جذب گردد. با تغییر شکل میکروتیر بتدریج نیروهای بازگرداننده در آن افزایش یافته، پس از مدتی با نیروی الکتریکی به سمت پایین به تعادل میرسد. اما با افزایش ولتاژ به جایی می رسیم که رشد نیروی الکتریکی بیشتر از نیروی بازگرداننده میکرو تیر شده و سیستم نمی تواند به یک نقطه تعادل برسد. در نتیجه میکروتیر آنقدر تغییر شکل می دهد تا به سطح الکترود پایینی برخورد نماید. به این پدیده ناپایداری کششی[۲۰] و به کمترین ولتاژی که این پدیده در آن رخ می دهد، ولتاژ حد ناپایداری کششی گفته می شود. دانستن ولتاژ ناپایداری کششی برای تعیین نمودن محدودیت های عملکردی میکروعملگرها ضروری است. بعضی از ادوات میکرو الکترومکانیکی، مثل میکرونوسان گرها، در محدوده پایدار کار می کنند و لذا باید از وقوع ناپایداری کششی در آنها بشدت جلوگیری نمود. در موارد دیگر، مانند میکروسوییچ ها، ناپایداری کششی عمداً ایجاد می شود. این ناپایداری عمل انتقال حالت میکرو سوییچ از وضعیت خاموش به وضعیت روشن را انجام می دهد. بنابراین در هر دو حالت دانش کافی از پارامترهایی که بر وقوع ناپایداری یا چگونگی آن تأثیرگذار هستند، برای طراحی بهتر این سیستم ها ضروری است.
۱-۱-۵ پدیده های معمول در سیستم های میکروالکترومکانیکی []
در این قسمت پدیده های معمول در سیستم های میکروالکترومکانیکی که در اکثریت این سیستم ها به چشم می خورد را مختصرا معرفی می کنیم. بنابراین درک کامل این پدیده ها برای نائل شدن به طراحی برتر در ادوات میکروالکترومکانیکی حیاتی است.
۱-۱-۵-۱ میرایی لایه فشرده سیال[۲۱]
ادوات میکروالکترومکانیکی از خازن هایی با صفحات موازی استفاده می کنند که در آنها یک صفحه به صورت الکتریکی تحریک می شود و حرکت آن با تغییرات ظرفیت تشخیص داده می شود. برای افزایش راندمان تحریک و بهبود حساسیت تشخیص، فاصله بین صفحات خازنی مینیمم و مساحت الکترودها ماکزیمم می شود. در چنین شرایطی میرایی لایه فشرده سیال اهمیت زیادی می یابد. این پدیده در نتیجه حرکت دست جمعی ملکول ها به سمت بیرون اتفاق می افتد که با لزجت سیال مخالفت می شود. لذا توزیع فشار خاصی زیر صفحه به وجود میاید که دربرابر حرکت صفحه به پایین مقاومت می کند.
۱-۱-۵-۲ میرایی ترموالاستیک[۲۲]
اخیرا نشان داده شده است که میرایی ترموالاستیک می تواند به عنوان یک منبع غالب میرایی ذاتی در ادوات میکروالکترومکانیکی عمل کند. میرایی ترموالاستیک نتیجه جریان حرارت بازگشت ناپذیر تولید شده توسط کرنش های فشاری، کششی و برشی سازه نوسان گر است. سازه تحت خمش یک سمتش در حال کشش و سمت دیگرش در حال فشار با یک دمای بالاتر است. این تغییرات دما باعث به وجود آمدن گرادیان دمایی داخل ماده سازه که خود را برای برقراری تعادل دمایی تنظیم می کند، می شود، ولی با توجه به بازگشت ناپذیر بودن فرایند، انرژی مورد استفاده در این خود تنظیمی، حتی اگر سازه به حالت اولیه با خمش صفر برسد، قابل بازیابی نیست. به همین دلیل گاهی میرایی ترموالاستیک را اصطکاک داخلی[۲۳] می نامند.
۱-۱-۵-۳ ناپایداری کششی
پدیده ناپایداری کششی بر دو نوع است که به نحوه اعمال ولتاژ بستگی دارد:

    • ناپایداری کششی استاتیکی

ناپایداری کششی دینامیکی

در بررسی ناپایداری کششی استاتیکی فرض می شود ولتاژ به تدریج و به صورت تعادلی از صفر زیاد شده تا به مقدار دلخواه برسد. در این حالت تنها تعادل بین نیروی الکترواستاتیک و نیروی بازگرداننده فنری میکروتیر در نظرگرفته شده و از میرایی هم صرفنظر می شود. بررسی هایی که بر مبنای مدل سازی یک درجه آزادی میکروتیر انجام شده است، نشان می دهد که در ناپایداری کششی استاتیکی، ولتاژ به حدی میرسد که تغییر شکل برابر با یک سوم فاصله هوایی اولیه می شود. از این ولتاژ به بعد امکان برقرار تعادل بین دو نیروی نامبرده وجود ندارد و نیروی الکترواستاتیک بر نیروی بازگرداننده میکروتیر غلبه نموده و میکرو تیر به سطح الکترود پایینی می چسبد. اما وقتی اعمال کردن ولتاژ خیلی سریع انجام شود، یعنی ولتاژ به صورت پله وارد وارد، در این حالت رژیم شبه تعادلی برقرار نبوده و تحلیل انجام گرفته درمورد ناپایداری کششی معتبر نیست. به این حالت ناپایداری کششی دینامیکی گفته می شود. در این حالت برای مدل سازی دقیق بایستی نیروی اینرسی و همچنین نیروی میرایی درنظر گرفته شود. تحلیل های صورت گرفته روی ناپایداری کششی دینامیکی نشان می دهد.که تغییر شکل ایجاد شده قبل از اینکه ناپایداری کششی اتفاق بیفتد، در حدود ۷۰ درصد فاصله هوایی اولیه است. این ویژگی پتانسیل خوبی برای ساخت میکرو محرک های با کورس کاری بالاتر ایجاد می کند.
۱-۲ مواد متغیر تابعی
۱-۲-۱ مقدمه
طبق تعریف، مواد متغیر تابعی موادی هستند که برای بوجود آوردن تغییرات تدریجی در مشخصه های اجزای ریزساختارها یا ترکیبات بکار می روند. به عنوان مثال بدنه یک چرخدنده بایستی چقرمه باشد، در صورتی که باید سطحی مقاوم و سخت در برابر سایش داشته باشد و یا در مورد پره ی یک توربین نیز بدنه پره باید محکم و مقاوم در برابر خزش باشد، در حالی که سطوح خارجی آن باید سخت و ضد زنگ باشد. مهم ترین کاربرد مواد متعیر تابعی بهبود مشخصه های مکانیکی اجزا به طرق زیر می باشد:

    • از آنجا که در این گونه مواد انتقال از یک ماده به ماده دیگر تدریجی می باشد، تمرکز تنش نسبت به موادی که تغییرات ناپیوسته دارند، بسیار کاهش یافته است.
    • اندازه تنش های حرارتی می تواند مینیمم گردد، همچنین نواحی بحرانی که ماکزیمم تنش حرارتی در آن قسمت بوجود می آید، می تواند کنترل شود.
    • شروع تسلیم پلاستیک و شکست برای بارگذاری مکانیکی و حرارتی می تواند با تأخیر اتفاق بیفتد.
    • مقاومت باندهای واسط بین جامدات غیرهمگون مانند فلز و سرامیک با کاهش پیوسته ترکیب یا جهت دار کردن تغییر خواص مکانیکی می تواند افزایش پیدا کند.

مواد متغیر تابعی دارای ساختار متالورژیکی متفاوت هستند. بنابراین موادی مرکب با خواص میکروسکوپی غیرهمگن محسوب می شوند، اما تغییرات پیوسته در میکروساختار مواد متغیر تابعی آنها را از مواد مرکب متعارف، مجزا می سازد. در مواد متغیر تابعی تغییرات تدریجی می باشد و به تدریج از یک ماده کاهش و به ماده دیگر اضافه می گردد.
۱-۲-۲ تاریخچه مواد متغیر تابعی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:03:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم