اگر چه خود ام اس بیماری ارثی نیست ولی ممکن است فاکتور های ارثی در فرد مستعد زمینه بروز یا پیشرفت بیماری را مهیا سازد. تقریبا ۱۰الی ۲۰ درصد بیماران در خانواده شان ام اس دارند ، اما تعدادافرادی که صرفا در اثر شانس مبتلا به ام اس می‌شوند به مراتب بیشتر است. احتمال ابتلا به ام اس در نزدیکان فرد مبتلا به ام اس ۲درصد است. اگر یکی از والدین ام اس داشته باشد احتمال اینکه دختر بیماری را بگیرد ۴ درصد است در حالی که شانس فرزند پسر ۲ درصد است. اگر چه این اعداد ‌کوچک‌اند ولی بیشتر از حد انتظار هستند. ام اس یک بیماری چند عاملی است واین عوامل باید در یک سیر وتعاقب خاص وجود داشته باشد تا بیماری ایجاد شود به احتمال زیاد این امکان وجود دارد که ویروس ها در تحریک سیستم ایمنی نقش داشته باشد ومنجر به ایجاد ام اس در افراد مستعد شوند . ‌به این دلیل اغلب تحقیقات برای جستجوی یک ویروس القاء کننده ام اس اختصاص پیداکرده است. استراتژی تحقیق ‌در مورد سیستم ایمنی بسیار مختلف است، زیرا واقعا مشخص نیست که در کجای سیستم ایمنی روندی غیر طبیعی اتفاق افتاده است. برخی محققین در حال ساخت مواد بلوک کننده آنتی بادها از ‌پروتئین ها می‌باشند برخی دیگر روی اصلاح عملکرد سلولهایT کار می‌کنند.کار آزمایی های بالینی انجام شده عمدتاً دررابطه با از بین بردن سلولهای Tبا شیمی درمانی ، برداشتن این سلول ها با لنفوسیستوفرز وریشه کن کردن آن ها با پرتودرمانی است همه این تحقیقات در جهت اصلاح سیستم ایمنی بیمار است (نبوی و همکاران،۱۳۸۱ ).

به جز تخریب میلین در سیستم عصبی مرکزی به نظر می اید که ام اس مناطق دیگری از بدن را درگیر می‌کند . ‌بنابرین‏ بیماران ام اس نسبتا سالم هستند طول عمر طبیعی دارند ومشکلات عمده ای در دیگر سیستم ها و دستگاه های بدن ندارند . به هر حال پژوهش های بسیاری در زمینه بررسی علل ، عوامل زمینه ساز وفعال کننده بیماری وراهکارهای درمانی ام اس در حال انجام است ، یکی از نکات مهم ‌و بارز آن مشخص شدن این نکته است که تخریب رشته‌های عصبی ( اکسون ها) وکوچک شدن واتروفی نسج عصبی از ابتدای بیماری وشروع التهاب آغاز می شود واگر جلوی این پدیده گرفته نشود ممکن است برای درمان بیماری زمان بحرانی ومهم از دست بدهیم (هاریسون ، ۱۹۹۱).

بیشتر بیماران در سنین ۴۰-۲۰ سال متوجه علائم بیماری ام اس می‌شوند. نوع این علائم و چگونگی پیشرفت آن ها نیز بستگی به محل پلاکها در دستگاه عصبی مرکزی بیمار دارد. بعضی از بیماران دچار تاری دید و یا دیددوگانه می‌شوند. همچنین علائمی مثل کرختی و سوزن سوزن شدن صورت، دستها و پاها، بدن، اختلال تعادل ، لرز گیجی، اختلال در بلع و یا اختلال در صحبت کردن، از بین رفتن کنترل مثانه هم در بیماری ام اس مشاهده می شود، این بیماری دارای مرحله ‌علامت‌دار و فعال و مرحله نهفته می‌باشد. امروزه ترکیب درمان داروئی و درمان فیزیکی برای کاهش علائم و یا حتی به مرحله نهفته بردن بیماری توصیه می شود. درمان بیماری ام اس توسط یک تیم شامل متخصص مغز و اعصاب و متخصص درمان فیزیکی انجام می‌گیرد. استفاده از داروهای استروئیدی مثل متیل پردنیزون و پردنیزون برای تخفیف علائم بیماری مفید می‌باشند البته اگر در یک دوره کوتاه مدت مصرف شوند..استروئیدها همچنین می‌توانند به بهبود اشکالات بینائی در این بیماران کمک کنند. سایر داروها مثل « بتا اینترفرون » و « گلاتیامر » هم می‌توانند تعداد حمله های حاد بیماری را کاهش دهند. داروهای اخیر که تزریقی هستند باعث جلوگیری از حمله سیستم ایمنی به پوشش اعصاب میلین می‌شوند. سایر داروها هم ممکن است برای رفع علائم همراه بیماری مثل افسردگی، مشکلات ادراری و یا اسپاسم عضلات مورد استفاده قرار گیرند. اسپاسم عضلات بخوبی به تزریق « سم بوتولینوم » پاسخ می‌دهد که با رفع اسپاسم، درد ناشی از آن نیز بر طرف می شود. بیماران با مشکلات شدید مثانه ممکن است برای تخلیه ادرار خود به نصب لوله ادارای نیاز پیدا کنند. درمان‌های فیزیکی و شغلی نیز به بیمار کمک می کندکه محدوده حرکات خود، قدرت عضلات و انعطاف پذیری آن ها را حفظ کنند و همچنین تکنیک هایی را برای جبران اختلال هماهنگی بین حرکات در تعادل را بیاموزند تا بتواند علی‌رغم ناتوانائی هائی که دچار آن شده اند، کارکرد خود را حفظ و به شغل خود ادامه دهند. برای رفع خستگی نیز علاوه بر بعضی از داروها، تنظیم روش زندگی خود برای قرار دادن دوره های مکرری از زمان جهت استراحت و تجدید قوا می‌تواند مفید باشد. کسانی که در مبارزه با ام اس موفق هستند که با آن کنار بیایند و روحیه خود را نبازند. «جیمی هگال» برنده مدال برنز اسکی در سال ۱۹۹۴ که مبتلا به ام اس بود، درشرح حال خود گفت: «من ام اس دارم اما ام اس مرا ندارد!»طبق تحقیقات به عمل آمده بیماری ام اس بیشتر در افرادی بروز می‌کند که شخصیت خاصی دارند. چنین افرادی انسان های مسئولیت پذیر و حساسی اند که هنگام بروز ناملایمات خودخوری می‌کنند. فرد مبتلا به ام اس که چنین شخصیتی دارد، باید تغییر نگرش داده و خودخوری را کنار گذارد. نمونه های بسیاری از افراد وجود داشتند که با تغییر نگرش توانستند به حد سلامت کامل برسند. «ریچارد بی کرافت» یک بیمار مبتلا به ام اس بود که بیماری او با لنگیدن آغاز اما کم کم به فلج کامل دست ها و پاها منجر شداو تسلیم نشد و با تغییر روحیه و انجام تمرینات حتی قهرمان دوچرخه سواری معلولان شد (نبوی و همکاران ، ۱۳۸۱).

۲-۹-۳ درمان بیماری ام اس با کاردرمانی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...