«ذَلِکَ الَّذِى یُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ قُل لَّاأَسَلُکمُ‏ْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّهَ فىِ الْقُرْبىَ‏ وَ مَن یَقْترِفْ حَسَنَهً نَّزِدْ لَهُ فِیهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَکُور»= این (بهشت ابد) همان است که خدا به بندگانى که ایمان آورده و نیکوکار شدند بشارت آن را داده است. بگو: من از شما اجر رسالت جز این نخواهم که مودّت و محبّت مرا در حقّ خویشاوندان منظور دارید (و دوستدار آل محمّد باشید، که این اجر هم به نفع امت و براى هدایت یافتن آنهاست)، و هر که کارى نیکو انجام دهد ما نیز در آن مورد بر نیکوییش بیفزاییم که خدا بسیار آمرزنده گناهان و پذیرنده شکر بندگان است. (۲۳/ شوری)
به نظر نگارنده عزاداری در مصائب ائمه- علیهم السلام – در واقع یک حرکت اجتماعی و فرهنگی بر ضد ظلم و جور و احیاء عدل و سنّت پیامبر- صلی الله علیه وآله- است و عزاداری شیعیان در حقیقت اظهار برائت از ستمگران زمان و زنده کردن ارزشهاست و یکی از نمونه های بارز آن انقلاب اسلامی ایران و بیداری اسلامی در حال حاضر در شمال آفریقا و خاور میانه کنونی است که مردم با الهام از مکتب عاشورا و قیام امام حسین- علیه السلام – بر علیه حاکمان جور قیام نمودند و به ارزش های اسلامی جان تازه ای بخشیدند.
مگر آیات شریفه قرآن و روایات، همواره توصیه به صبر در برابر مصائب نمی کنند! پس این گونه اظهار حزن و عزاداری و جزع و گریه شیعیان برای – حسین بن علی – چه معنایی دارد؟

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

انسان موجودی است دارای عواطف و احساسات که در حوادث و پیش‌آمدهای ناگوار و جان سوز، تحت تأثیر قرار گرفته و اندوهناک می ‌شود و گاهی جزع و فزع و بی ‌تابی و اظهار نارضایتی می کند، و حتی گاهی ممکن است قلب او که مرکز احساسات و عواطف اوست ایستاده و جان ببازد. خداوند در باره این موضوع آیات متعددی دارد که بر حسب نیاز به چند مورد اشاره می کنیم :
۱٫« إِنَّ الْانسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا(۱۹) إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا(۲۰) وَ إِذَا مَسَّهُ الخَْیرُْ مَنُوعًا(۲۱)»= که انسان مخلوقى طبعا سخت حریص و بى‏صبر است. (۱۹)چون شر و زیانى به او رسد سخت جزع و بى‏قرارى کند.(۲۰)و چون مال و دولتى به او رو کند منع (احسان) نماید. (۲۱) (معارج /۲۱-۱۹)

    1. « الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ تَطْمَئنِ‏ُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئنِ‏ُّ الْقُلُوب»=آنها که به خدا ایمان آورده و دلهاشان به یاد خدا آرام مى‏گیرد، آگاه شوید که تنها یاد خدا آرام‏بخش دلهاست( ۲۸/ رعد)

از این رو دستورات اسلام در راستای تقویت ایمان و نیروی عقیده دور می ‌زند، و راه مبارزه با پیش‌آمدهای ناگوار را نشان داده، با زبان های مختلف به صبر و شکیبایی در برابر ناملایمات فرا می‌خواند:

    1. « وَ الْعَصْرِ(۱)إِنَّ الْانسَانَ لَفِى خُسْرٍ(۲)إِلَّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ وَ تَوَاصَوْاْ بِالْحَقّ‏ِ وَ تَوَاصَوْاْ بِالصَّبرِ(۳)»= قسم به عصر (نورانى رسول صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم یا دوران ظهور ولى عصر علیه السّلام).(۱)که انسان هم در خسارت و زیان است. (۲)مگر آنان که ایمان آورده و نیکوکار شدند و به درستى و راستى و پایدارى (در دین) یکدیگر را سفارش کردند. (۳) (والعصر/ ۵-۱ )

با بینش، امتحان و آزمایش زندگی و ناملایمات آن را جهت داده و به صابران رحمت و مغفرت و صلوات الهی را بشارت و نوید می‌دهد.
« وَ لَنَبْلُوَنَّکُم بِشىَ‏ْءٍ مِّنَ الخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِّنَ الْأَمْوَالِ وَ الْأَنفُسِ وَ الثَّمَرَاتِ وَ بَشِّرِ الصَّابرِینَ(۱۵۵)الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَهٌ قَالُواْ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ(۱۵۶)أُوْلَئکَ عَلَیهْمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَ رَحْمَهٌ وَ أُوْلَئکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ(۱۵۷)»= و البته شما را به پاره‏اى از سختى‏ها چون ترس و گرسنگى و نقصان اموال و نفوس و آفات زراعت بیازماییم، و صابران را بشارت و مژده بده. (۱۵۵)آنان که چون به حادثه سخت و ناگوارى دچار شوند (صبورى پیش گرفته و) گویند: ما به فرمان خدا آمده‏ایم و به سوى او رجوع خواهیم کرد. (۱۵۶)آن گروهند که مخصوص به درود و الطاف الهى و رحمت خاص خدایند و آنها خود هدایت یافتگانند. (۱۵۷). (بقره / ۱۵۷-۱۵۵)
صبر از مقامات عالی است، که در تمام میدان‌های زندگی فردی و اجتماعی، جشن و عزا، جنگ و صلح و …. کاربرد دارد، لذا‌ست که برای آن اجری بی ‌پایان و مزد بی حساب قرار داده است.
« قُلْ یَاعِبَادِ الَّذِینَ ءَامَنُواْ اتَّقُواْ رَبَّکُمْ لِلَّذِینَ أَحْسَنُواْ فىِ هَذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَهٌ وَ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَهٌ إِنَّمَا یُوَفىَّ الصَّابرِونَ أَجْرَهُم بِغَیرْ حِسَاب»= (اى رسول ما، از قول من به امت) بگو: اى بندگان من که ایمان آورده‏اید، خدا ترس و پرهیزکار باشید، که آنان که متّقى و نیکوکارند (علاوه بر آخرت) در دنیا (هم) نصیبشان نیکویى و خوشى است، و زمین خدا بسیار پهناور است (اگر در مکانى ایمان و حفظ تقوا مشکل شد به شهر و دیارى دیگر روید و به راه دین صبر پیشه کنید که) البته صابران به حد کامل و بدون حساب پاداش داده خواهند شد (۱۰ / زمر)
و ائمه شیعه نیز بارها مردم و شیعیان را به صبر و شکیبایی توصیه و سفارش نموده‌اند، از جمله امام صادق ـ علیه‌السّلام ـ که خود از گریه کنندگان برای عزای جدش حسین
ابن علی ـ علیه‌السّلام-بود، و از مصادیق اکمل صابران است، به یکی از یارانش می‌فرماید: «اما انّک ان تصبر توجر»- بدان که با صبر و مقاومت پاداش می‌بری.(حرعاملی،۱۴۰۹،۲/۹۱۳)
حال باید دید این توصیه‌ها و سفارش‌ها به صبر و بردباری، با عزاداری شیعیان برای ائمه اطهار، مخصوصاً حسین ابی علی ـ علیه‌السّلام- منافات دارد یا خیر؟
اولاً باید گفت: صبری که در آیات و روایات به آن توصیه شده است اختصاص به صبر بر مصائب ندارد، بلکه صبر در تمام میدان‌های زندگی مطرح است و شاخص ‌ترین موارد آن، در روایات ذیل آمده است.
پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود:
«الصبر ثلاثه صبر عند المصیبه و صبر علی الطاعه و صبر عن المعصیه = صبر بر سه گونه است،

    1. صبر در مصائب.
    1. صبر بر بندگی و طاعت خداوند.
    1. صبر در برابر معصیت منظور تحمل در مقابل شهوات و تمایلات نفسانی و پرهیز از گناه در این مرتبه از صبر می باشد .» (حرعاملی،۱۴۰۹،۲/۹۱۳)

در نتیجه این آیات فقط در مقابل بی‌صبری در مصائب قرار ندارد.
ثانیاً: باید دید مراد از صبر در این آیات و روایات چیست؟ و مصداق بی‌صبری کدام است؟ با نگاهی گذرا به آیات مذکور و آیات دیگر، این نکته به خوبی به دست می‌آید، که مراد از بی صبری گریه و اشک و عزاداری نیست، بلکه مراد جزع و فزع و اظهار سخنان بیهوده و باطل در هنگام مصیبت، و اظهار نارضایتی نسبت به قضا و قدر الهی است، چنان‌که پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ در مصیبت فرزندش ابراهیم، در حالی که اشکش جاری بود فرمود:
«و انّا بک لمحزونون، تبکی العین و یدمع القلب و لا نقول، یسخط الرب عز‌ّو‌جل» – فرزندم، برای تو غمناک هستیم، چشم می گرید و دل می‌سوزد اما چیزی که موجب نارضایتی خداوند گردد بر زبان نمی‌آوریم. در روایات دیگر چنین آمده است:
«یحزن القلب، وتدمع العین، ولانقول ما یسخط الرب وانّا علی ابراهیم محزونون.» (مجلسی، ۱۴۰۹،۷۰/ ۹۰)
« بعد از دفن ابراهیم در قبرستان بقیع، برای آن کودک آن‌قدر گریه کرد، که اشک از محاسنش جاری گردید به آن حضرت اعتراض کردند، ای رسول خدا تو دیگران را از گریه منع می‌کردی اکنون خود گریه می‌کنی؟ آن حضرت فرمود: لا لیس هذا بکاء غضب انما هذا رحمه و من لایرحم لایرحم این گریه خشم و نارضایتی نیست بلکه گریه رحمت و رأفت است، و هر کس رحم نکند، مورد رحمت واقع نمی‌شود. معلوم می ‌شود آن عزاداری وگریه‌ا‌ی مخالف صبر است، که از روی غضبناکی بر قضای الهی و نارضایتی باشد نه گریه سوز و عاطفی که خود رحمت است و نشانه عاطفه و دل ر‌حمی انسان می باشد.»(مجلسی، ۱۴۰۳، ۷۹/۹۰)
به عقیده ی نگارنده اشک و گریه برای عزیز یا عزیزان هرگز مصداق بی‌صبری نیست، چرا که اسلام همیشه واقعیت‌ها را در نظر داشته و احساسات و عواطف انسان ها را می داند، مگر می‌شود انسان در مرگ فرزند و پدر… خویش اشک نریزد؟ مگر از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ صبورتر می توان یافت؟ با این حال در مرگ فرزندش اشک می‌ریزد، قلبش ناراحت است، ولی بی ‌تابی و نارضایتی نمی کند.
عزاداری های که شیعیان انجام می دهند موارد و مصادیقی دارد که ذیلا اشاره می شود واز بیان فوق روشن شد که هرگز مصداق بی تابی وجزع وفزع که ممنوع است، نمی باشد.
۱٫« یکی از مصادیق وموارد عزاداری برگزاری جلسات عزاداری، برای دلداری و تسلیت دادن به مصیبت زدگان و توصیه آنان به صبر است، این نحوه عزاداری که در بین عموم مسلمانان رایج است، در راستای تقویت اراده و ایمان و احترام به احساسات و عواطف بازماندگان قرار دارد و اسلام هم سفارش فرموده است، که پس از مرگ مسلمانی، سایر مسلمانان جمع شده و به بازماندگان تسلّی و تعزیت دهند و در آن مجالس برای از دست‌رفتگان از درگاه خداوند متعال در‌خواست آمرزش نموده، و قرآن تلاوت کنند و بازماندگان را به صبر و استقامت توصیه نمایند در این باره روایات فراوانی نقل شده است.» (حر عاملی ،۱۴۰۹،۲/۸۷۱)
امام صادق ـ علیه‌السّلام ـ به نقل از پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ می ‌فرماید: «من عزّی مصاباً کان له مثل أجره من غیر ان ینتقص من أجر المصاب شیئ.»- کسی که مصیبت دیده‌ای را تعزیب دهد از پاداشی به مانند پاداش او برخوردار خواهد شد، بدون این‌که از پاداش مصیبت دیده کم شود. روشن است که با این توصیه‌ها، این مصداق هیچ تنافی با صبر و بردباری ندارد.» ( همان، ۱۴۰۹، ۲/ ۸۷۱)

    1. بزرگداشت یاد و خاطره از دست رفتگانی که نزدمردم احترام خاصی داشته نظیرعلما, شهداو… مصداق دیگری است برای عزاداری. این عزاداری ‌ها در راستای بزرگداشت خاطره شهیدان، علما و اندیشمندان که با فکر و اندیشه و با نثار جان خود جامعه اسلام را حیات بخشیدند، برگزار می ‌شود، این عزاداری، افزون بر آثار و ثواب تسلّی و دلداری بازماندگان، ثواب احترام به علم و عالم و شهید را دربر دارد و نشان می‌دهد که آن‌ چنان که آنان در پیشگاه خداوند متعال ارزش دارند و از حیات و زندگی خاصی برخوردارند، نزد مسلمانان نیز از احترام ویژه برخوردار می ‌باشند. قرآن کریم می فرماید:

« الَّذِینَ قَالُواْ لِاخْوَانهِمْ وَ قَعَدُواْ لَوْ أَطَاعُونَا مَا قُتِلُواْ قُلْ فَادْرَءُواْ عَنْ أَنفُسِکُمُ الْمَوْتَ إِن کُنتُمْ صَادِقِین»=آن کسانى که در جنگ با سپاه اسلام همراهى نکرده و درباره برادران خود گفتند: اگر آنان نیز سخنان ما را شنیده بودند (و به جنگ احد نرفته بودند) کشته نمى‏شدند، بگو: (شما که براى حفظ حیات دیگران چ
اره توانید کرد) مرگ را از خود دور کنید اگر راست مى‏گویید. ( ۱۶۸/آل عمران )
۳٫نحوه دیگری از عزاداری وجود دارد که دارای مرتبه بالاتری است، این عزاداری ویژه انسان‌های بزرگ، یعنی پیامبران و اوصیای آن ها، بویژه پیامبر اسلام-صلی الله علیه و آله وصلم -واهل بیت آن حضرت است.
عزاداری د‌ر هنگام رحلت و شهادت و شادی در هنگام تولّد آنان از ویژگی هایی است که در پرتو آن درس‌های سازنده تربیتی و اخلاقی آموخته می‌شود. امام علی ـ علیه‌السّلام ـ فرمودند: «خداوند متعال برای ما پیروانی برگزید که ما را یاری می‌کنند، یفرحون لفرحنا و یحزنون لحزننا.» برای شادی ما شاد و برای غم ما اندوهناک می ‌شوند. (مجلسی،۱۴۰۳، ۴۴ / ۲۸۷)
به نظر نگارنده در فرهنگ اسلامی احترام همه شهیدان لازم است. ولی برخی شهیدان مانند سرور و سالار شهیدان کربلا از ویژگی ‌هایی خاصی برخوردارند که بر اساس دستورات رسیده، هر سال در ایام شهادت آنان مجالس و محافل عزاداری و سوگواری برگزار شده و مراسم خاصی نیز اجرا می‌گردد. از این رو نباید این مراسم را با عزاداری کسی که پدر یا عزیزی را از دست داده مقایسه نمود و گفت: چون خداوند توصیه به صبر نموده باید در عزای ائمه اطهار ـ علیهم السّلام ـ چیزی نگفت، و در مقابل هر آن چه ستمگران در طول تاریخ انجام داده‌اند سکوت کرد، و با سکوت خود رفتار آنان را امضا نمود. آیا روح دستورات اسلام با چنین برداشتی مخالف نیست؟!
نتیجه می گیریم عزاداری شیعیان یعنی گریه کردن و اشک ریختن در عزای عزیز مصطفی، حسین بن علی، که قطعا در درجه و رتبه ی بالاتر قرار دارد. نه تنها بی‌صبری نیست، بلکه هماهنگی با سیره و روش پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ نیزمی‌باشد، میتی که گریه کننده ندارد از عزت و احترام هم برخوردار نیست.
آیا عالمان اهل تسنن نیز مانند عالمان شیعه روایت و یا روایاتی درباره اهمیت عزاداری امام حسین ـ علیه السلام ـ از ائمه مطرح کرده اند؟
بدون تردید امام حسین ـ علیه السلام ـ فرزند رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ ویکی از سروران جوانان اهل بهشت و از اهل بیت پیامبر ـ علیه السلام ـ می باشد که در قرآن کریم محبت و دوستی شان با آیه مودت ( ۲۳/ شوری ) بر مسلمین واجب گردیده است. و نیز روایاتی که از طریق اهل سنت نقل شده بر این محبت و دوستی تاکید دارند. یکی از این روایات که مشتمل بر جملات متعددی است با جمله «من مات علی حب آل محمد مات شهیدا آغاز می گردد و به جمله ألا و من مات علی بغض آل محمد مات کافراً و من مات علی بغضهم لم یشم رائحه الجنه» به پایان می رسد.(زمخشری،۱۴۰۷،۴/۲۲۰)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...