یکی از عوامل تأثیرگذار در رفتار و فرهنگ جامعه، مسأله کنترل و نظارت اجتماعی است. امروزه دانشمندان غربی به ویژه اندیشمندان اجتماعی، به طور جدی آن را مطرح و پیگیری می‏ کنند و در نیم قرن اخیر مسأله کنترل اجتماعی بسیار جدی در حوزه فکر و اندیشه صاحب نظران تعقیب می‏ شود.

چنان که دورکیم می‏نویسد:

«انسان هر چه بیشتر داشته باشد، بیشتر هم می‏ خواهد و برآورده شدن هر نیازی به جای کاستن از آرزوهای انسان، نیازهای تازه ‏ای را برمی‏انگیزد. از این سیری‏ ناپذیری طبیعی نوع بشر، چنین برمی‏آید که آرزوهای انسان را تنها با نظارت‏های خارجی، یعنی با نظارت اجتماعی می‏توان مهار کرد[۱۴۲].».

دورکیم در ضرورت کنترل تا آنجا پیش می ‏رود که یکی از عوامل ناهنجاری را عدم نظارت و کنترل اجتماعی می‏داند. لوئیس کوزر به نقل از دورکیم می‏نویسد:

«هر گاه نفوذ نظارت کننده جامعه به گرایش‏های فردی، کارایی خود را از دست بدهد و افراد جامعه به حال خود واگذار شوند جامعه به بی‏هنجاری دچار خواهد شد[۱۴۳]».

گفتار دوم:کنترل اجتماعی در اسلام

در آموزه‏های دین اسلام هم مسأله نظارت و کنترل اجتماعی به صورت خیلی جدی مطرح شده است. از رسول اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع) و امام صادق(ع) در این خصوص روایات متعددی وارد شده است. از جمله این روایت را امام صادق(ع) از رسول اکرم(ص) نقل کرد که رسول خدا(ص) فرمود:
«هرگاه هنجارشکنی، حریم‏شکنی و معصیت خدا به صورت علنی و آشکار صورت پذیرد، هر چند هنجارشکنان اندک و اکثریت مردم، افرادی قانونمند و هنجارمند باشند، ولی این اکثریت نظارت و کنترل را رها کنند، عذاب خواهند شد.»

آن گاه امام صادق(ع) خود دلیل عذاب اکثریت بی‏توجه به نظارت اجتماعی را این چنین بیان فرمود:
«و ذلک انه یذل بعلمه دین الله و یقتدی به اهل عدوه الله[۱۴۴]». یعنی خدا اکثریت هنجارمند، ولی بی‏توجه به نظارت اجتماعی را ‌به این دلیل عذاب می ‏کند که آنان با ترک نظارت و کنترل بر افراد هنجارشکن، به کجروان جامعه فرصتی می ‏دهند تا به صورت علنی و آشکار، دین خدا و عقاید و باورهای عمومی مسلمانان را به تدریج ضعیف و هنجارشکنان احساس پیروزی کنند و فرهنگ دینی به حاشیه برود و فرهنگ کجرو غالب گردد.

حضرت علی بن ابی‏طالب(ع) نیز در وصیت خویش به فرزندانش در خصوص بی‏توجهی به نظارت و کنترل انحرافات یادآور می‏ شود که هرگاه نظارت بر رفتارها را رها کنید، نتیجه آن تسلط انسان‌های هنجارشکن و کجرو و منحرف بر جامعه صالحان است. در آن صورت طلب خیر و استمداد از خدای سبحان سودی ندارد و خدا پاسخ مثبت نخواهد داد. زیرا تسلط افراد کجرو و منحرف بر فرهنگ جامعه، نتیجه سستی و بی‏توجهی شما به وظیفه اجتماعی خود، یعنی نظارت و کنترل اجتماعی می‏ باشد.[۱۴۵]

در نامه ۳۱ نهج البلاغه حضرت بخصوص ضرورت کنترل و نظارت همسران به عنوان مدیر خانه بر خانم‏ها ودختران را به فرزندشان امام حسن(ع) سفارش می ‏کند:«زنان را در پرده حجاب نگاهشان دار تا نامحرمان را ننگرند [از اختلاط‏های فسادآور مانع شوید]، زیرا که دقت در پوشش، عامل سلامت و استواری آنان است. بیرون رفتن [و تبرّج و خودنمایی آنان در اجتماع] زنان بدتر از آن نیست که افراد غیرصالح را در میانشان آوری.[۱۴۶]»

همان­طورکه ملاحظه می‏کنید این رهنمود امام ضرورت کنترل و نظارت بر خانواده را گوشزد می ‏کند.

گفتار سوم:بررسی عدم رعایت حجاب شرعی از منظر نظریه کنترل اجتماعی وواکنش اجتماعی

به هر حال بر صاحبان فکر و اندیشه این مسأله پوشیده نیست که هر جامعه‏ای برای آن که از سلامت لازم برخوردار باشد و بتواند فرهنگ اصیل خود را حفظ نماید، باید از نظارت و کنترل اجتماعی برخوردار باشد. و اگر مرزهای کشور به سوی تمامی ابزارهای حرمت‏شکن، باز باشد و مسئولان کشور هیچ گونه محدودیت و کنترل بر ورود فرهنگ بیگانه در کشور نداشته باشند، طبیعی است که نتیجه این سهل‏انگاری غلط چیزی جز به نابودی کشاندن حیات فرهنگی آن جامعه از طریق دشمنان نخواهد بود.
با تبیین نظریه کنترل اجتماعی حال به بررسی نظریه واکنش اجتماعی یکی دیگر از نظری های مطرح ‌در زمینه آسیب شناسی انحرافات اجتماعی میپردازیم.

هر نظام اجتماعی برای حفظ ارزش‌ها و هنجارهایش مکانیسم هایی را تعبیه می‌کند، تا کنشگران اجتماعی بدون هیچ احساس فشاری نسبت به هنجارهای اجتماعی پایبند شده و از معیارهای پذیرفته شده جامعه عدول نکنند.

واکنش­های اجتماعی که پس از تخطی فرد نسبت به هنجارهای اجتماعی به وجود می‌آید دارای مراحلی است.یعنی ‌گروه‌های اجتماعی یا کجروی را تحمل می‌کنند ویا درصدد مجازات فرد کجرو بر می‌آیند. که این واکنش های گوناگون ‌گروه‌های اجتماعی را در بر می‌دارد. که از جمله می توان تنفر،خشم،بی علاقگی را نسبت به فرد کجرو در آنان مشاهده کرد ویا گروه اجتماعی فرد کجرو را ازخود میرانند ویا ازحقوق گروهی محروم می‌سازند جامعه نیز با تنبیهات بدنی،دستگیری،اخذ جرایم تخلف وبالاخره زندانی کردن با آن ها مبارزه می‌کند.کجروی ها درجوامع گوناگون به گونه های مختلف ارزیابی می شود و در نتیجه نمی توان جنبه یکسان به همه این کجروی ها داد وبازخوردهای جامعه نیز نسبت به کجروی ها متفاوت خواهدبود[۱۴۷].

ازآنجا که موضوع مورد مطالعه جرمشناسی وجامعه‌شناسی، «کنش اجتماعی» می‌باشد، لازم است حجاب را به عنوان یک کنش اجتماعی بررسی کنیم. از دیدگاه «ماکس‌وبر»:« کنش انسانی، در صورتی اجتماعی است که فرد یا افرادی که رفتار می‌کنند، برای آن، معنای ذهنی قائل شده و رفتار دیگران را مد نظر قرار ‌دهند و در این جریان، خود از آن متاثر ‌شوند[۱۴۸]» بر این اساس تعریف درباره مفهوم حجاب با نگاه جامعه‌شناسی عبارت است از اینکه: حجاب به مثابه کنش اجتماعی است که فرد کنشگر برای آن معنایی ذهنی و ارزشی نمادین قائل است و عمل یا کنش او در ارتباط با دیگران در عرصه ارتباطات میان فردی و تحت تأثیر دریافت انتظارات دیگران در حوزه عمومی می‌باشد.

حجاب (پوشش) کنش اجتماعی است که مبتنی بر چهار لایه مفهومی اصلی است که عبارتند از: باورها، ارزش‌ها، هنجارها و نمادها، به طوری که باورها، ارزش‌ها و هنجارها دارای وجوه ذهنی و اعتباری است و برای درک عینیت حجاب و تحلیل آن باید به آن ها مراجعه و استناد کرد. بدین ترتیب که باورها (اعتقاد به هست‌ها و نیست‌ها) مشروعیت بخش ارزش‌ها (ملاک قضاوت درباره خوب‌ها و بدها) و ارزش‌ها نیز توجیه کننده و مشروعیت بخش هنجارها (بایدها و نبایدها) و نمادها نیز نماینده و تجلی هنجارها هستند که در رفتار و کنش اجتماعی عینیت می‌یابد و از سوی دیگر رفتار و کنش اجتماعی به انضمام نمادهای مربوط به آن ‌مشخص کننده هنجارها و هنجارها ‌مشخص کننده ارزش‌ها و به همین ترتیب ارزش‌ها ‌مشخص کننده باورها هستند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...