تصادفی می باشد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار لیزرل استفاده شده است. تمام فرضیات این تحقیق تایید شد و مشخص نمود که ارتقا تعهد و رضایت پرسنل با توسعه مسیر شغلی آنها ارتقا می یابد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

واژه های کلیدی:مسیر شغلی، توسعه مسیر شغلی، برنامه ریزی مسیر شغلی، مدیریت مسیر شغلی، رضایت شغلی، تعهد مسیر شغلیفصل اولکلیات تحقیقمقدمهدر این فصل از پژوهش به بررسی بیان مسئله، اهمیت موضوع و ضرورت انجام تحقیق، فرضیات تحقیق، اهداف تحقیق، قلمرو تحقیق، سوالات تحقیق و مفاهیم کلیدی تحقیق پرداخته خواهد شد.
بیان مساله
در دنیای جهانی کسب و کار، تغییرات دایمی و روزانه، بر فرایند های ساختار دهی مجدد، کاهش اندازه سازمانی، ادغام ها و تصاحبات مزایای تکنولوژیکی و سایر اقدامات جهت برآمدن از پس فشارهای جهانی گواهی می دهند. این تغییرات در سطوح سازمانی اهمیت مدیریت افراد در محل کار و به خصوص برنامه ریزی و مدیریت شغلی را افزایش داده اند. به طور مستدل نیروی کار با ارزش ترین منبع سازمان های معاصر است که فراهم سازی آنها با یک مسیر شغلی با ثبات یک رابطه برنده – برنده هم برای سازمان و هم برای کارکنان ایجاد می کند. توسعه روز افزون تکنولوژی منجر به تحولات شگرف در تمام عرصه های زندگی شده و استفاده از آن در جهت تحقق اهداف فردی و سازمانی موجب رضایت استفاده کنندگان از آن خواهد شد. نظریه سرمایه نیروی انسانی آغازی است بر خلاقیت و نوآوری برنامه ریزی مسیرهای شغلی اعضای سازمانی که از سیاست ها و تکنیک های مدیریت منابع انسانی جهت توسعه مهارت ها، توانایی ها و شایستگی های هدفمند برای ارائه محصولات و خدمات جدید جالب توجه، استفاده می کندبرانچ (۲۰۰۴) خاطر نشان می سازد که مسیر شغلی، دارایی فردی کارکنان است و سازماندهی است که مسیر شغلی کارکنان را مدیریت و برنامه ریزی می کند. با این وجود طی دهه های گذشته تصور شده که افراد، مسئول تهیه و ساخت مسیر شغلی خود هستند. از این رو مدیریت مسیر شغلی مستلزم ابتکارات سازمانی و فردی به منظور بهبود حداکثر مزایای است. توسعه مسیر شغلی فرایند پیچیده ای درباره رشد کارکنانی است که برای افراد و سازمان مفیدند. یک سیستم توسعه مسیر شغلی طراحی شده خوب، سازمان را قادر می سازد تا بر استعدادهای داخلی ارزشمند برای کارگزینی و ارتقا از طریق تطبیق مهارت ها، تجربیات و اشتیاق های فردی در جهت نیازهای سازمانی، تلنگری وارد کند. به علاوه آن می تواند نسبت به طرح جانشینی برای جذب، حفظ و انگیزه کارکنان و در نتیجه نیروی کار بهره ور تصمیمهای آگاهانه بگیرد (تیت[۱]، ۲۰۰۱، کاپل[۲] و شفرد[۳]،۲۰۰۴، کای[۴]،۲۰۰۵). بنابراین توسعه مسیر شغلی باید یک سیستم مداوم مرتبط با ساختارهای منابع انسانی سازمان باشد و نه یک رویداد زمانی (لی بویتز[۵] و همکاران،۱۹۹۸). این موارد پیوند میان سازمان و فرد را در تعریف و حفظ یک فرایند توسعه مسیر شغلی قابل تحمل مطرح می کند که مستلزم فرضیه سازی و آزمون نتایج تکنیکهای توسعه مسیر شغلی در متون و زمینه های متفاوت است.با توجه به گسترش تکنولوژی نیاز به آموزشهای جدید در سازمانها احساس می شود. بکارگیری دانش جدید در سازمان می تواند موجب گسترش افقی شغل شده و میزان رضایت شغلی را تغییر دهد. توجه به عواملی که موجب ارتقا تعهد و رضایت شغلی می شود برای نیروی انتظامی استان لرستان بسیار با اهمیت می باشد و این نیرو در تلاش است تا عوامل موثر بر ارتقا رضایت و تعهد کارکنان خود را بررسی نماید. از این رو برای این سازمان بسیار مهم است تا به این سوال که آیا برنامه ریزی و مدیریت مسیر شغلی می تواند موجب افزایش رضایت و تعهد شغلی کارکنان خود شود، پاسخ دهد. در این تحقیق کمک خواهد کرد تا به این سوال و مشکل مهم در نیرو انتظامی استان لرستان پاسخ دهد.اهمیت موضوع و ضرورت انجام تحقیقنیروی انتظامی مجبور است برای برآورده نمودن نیازهای جدید جامعه، دانش و تکنولوزی سازمانی خود را ارتقا دهد. گسترش دانش و تکنولوژی جدید در سطح نیروی انتظامی استان لرستان موجب شده است تا مدیریت این سازمان دوره های آموزشی لازم برای ارتقا دانش و عملکرد پرسنل را برنامه ریزی نماید. این افراد هنگام آموزش، می بایست امور محوله سازمان خود را نیز انجام دهند. همچنین پس از پایان دوره های آموزشی تا جایگزینی کامل دانش جدید، علاوه بر استفاده از برخی روش های معمول، می بایست دانش و تکنولوژی جدید را نیز بکار گیرند. این امر موجب گسترش افقی وظایف آنها می شود. اگرچه گسترش شغلی در کوتاه مدت موجب کاهش خستگی و افزایش رضایت می شود، اما در دراز مدت می تواند موجب نارضایتی و کاهش تعهد پرسنل گردد. این که چقدر نیروی انتظامی استان لرستان عملکرد موفقی خواهد داشت بستگی به پرسنل آن دارد. لذا پرسنل راضی، با انگیزه و متعهد، کارایی سازمان را افزایش داده و عملکرد آن را موثرتر خواهند کرد. در حال حاضر با گسترش شغلی پرسنل نیروی انتظامی استان لرستان، میزان تغییر در رضایت و تعهد پرسنل آن بوضوح مشخص نمی باشد. با جرای این تحقیق، نیروی انتظامی استان لرستان خواهد توانست تاثیر مدیریت و برنامه ریزی انجام شده برای مسیر شغلی پرسنل خود را بررسی نماید و از میزان تاثیر آن بر رضایت و تعهد ایجاد شده در پرسنل خود آگاهی یابد و برای افزایش کارائی سازمان برنامه ریزی نماید.فرضیات تحقیقفرضیه ۱: برنامه ریزی مسیر شغلی رابطه مثبت بر تحقق توسعه مسیر شغلی دارد.فرضیه ۲: مدیریت مسیر شغلی رابطه مثبت بر تحقق توسعه مسیر شغلی دارد.فرضیه ۳: رضایت شغلی رابطه مثبت با توسعه مسیر شغلی دارد.فرضیه ۴: تعهد مسیر شغلی سطح رضایت را با توسعه مسیر شغلی افزایش می دهد.
اهداف تحقیق
هدف اصلی تحقیق:
بررسی ارتباط میان برنامه ریزی و مدیریت مسیر شغلی بر تعهد و رضایتمندی شغلی مطالعه موردی نیروی انتظامی استان لرستان می باشد
اهداف فرعی تحقیق:بررسی و تعیین رابطه احتمالی بین برنامه ریزی مسیر شغلی و تحقق توسعه مسیر شغلیبررسی و تعیین رابطه احتمالی بین مدیریت مسیر شغلی و تحقق توسعه مسیر شغلیبررسی و تعیین رابطه احتمالی بین رضایت شغلی و توسعه مسیر شغلیبررسی و تعیین رابطه احتمالی بین تعهد مسیر شغلی و افزایش سطح رضایت با استفاده ازتوسعه مسیر شغلی
سوالات اصلی تحقیق
سوال اصلی تحقیق
آیا میان برنامه ریزی و مدیریت مسیر شغلی بر تعهد و رضایتمندی شغلی در نیروی انتظامی استان لرستان ارتباط قرار است؟
سوالات فرعی تحقیقآیا برنامه ریزی مسیر شغلی رابطه مثبت بر تحقق توسعه مسیر شغلی دارد؟آیا مدیریت مسیر شغلی رابطه مثبت بر تحقق توسعه مسیر شغلی دارد؟آیا رضایت شغلی رابطه مثبت با توسعه مسیر شغلی دارد؟آیا تعهد مسیر شغلی سطح رضایت را با توسعه مسیر شغلی افزایش می دهد؟قلمرو پژوهش (موضوعی، زمانی، مکانی)قلمرو موضوعیقلمرو موضوعی این تحقیق، بررسی ارتباط میان برنامه ریزی و مدیریت مسیر شغلی بر تعهد و رضایتمندی شغلی مطالعه موردی نیروی انتظامی استان لرستان استقلمرو مکانیقلمرو مکانی این تحقیق نیروی انتظامی استان لرستان می باشد.قلمرو زمانیقلمرو زمانی تحقیق محدوده زمانی پژوهش می باشد که از آبان ماه ۱۳۹۲ آغاز و فروردین ماه ۱۳۹۳ به پایان رسید.
مفاهیم کلیدی تحقیق
مسیر شغلی:
هال[۶] و همکاران (۱۹۸۶) یک مسیر شغلی را به عنوان فرایند مادام العمری که از سلسله مراتبی از فعالیت ها، نگرش ها و رفتارهای مرتبط تشکیل شده و در طول زندگی کاری فرد اتفاق می افتد، تعریف کرده اند. هم چنین آن به عنوان یک الگوی کاری و مرتبط به تجربه مانند موقعیت های شغلی، وظایف و فعالیت های شغلی، تصمیم گیری شغلی و شرح حوادث کاری مانند اشتیاق های کاری، ارزش ها و انتظارات، نیازها و احساسات درباره تجربیات کاری دیده شده که مسیر زندگی شخصی فرد را شامل می گردد.
توسعه مسیر شغلی:
گرین هاوس[۷] (۲۰۰۰) پیشنهاد می دهد که توسعه مسیر شغلی یک فرایند مداوم فردی در میان مجموعه از مراحل است که هریک بوسیله مجموعه موضوعات و وظایف منحصر به فرد مشخص می شود. هال و همکاران (۱۹۸۶) توسعه مسیر شغلی را به عنوان پی آمد ناشی از تعامل برنامه ریزی مسیر شغلی فردی و فرآیندهای مدیریت مسیر شغلی رسمی تعریف کردند
برنامه ریزی مسیر شغلی:
لی بویتز (۱۹۸۶) با این تعریف زمانی موافق است که آنها برنامه ریزی مسیر شغلی را به عنوان یک فرایند فردی که مهارت ها، علایق و ارزش هایشان را تعیین میکند، تعریف کنند. لی بویتز (۱۹۸۶) بیان می کند که افراد در برابر برنامه ریزی شغلی شان، شناخت مهارت ها، ارزش ها و علایقشان مسولند و گزینه های مسیر شغلی را جهت تحقق اهداف و برنامه های مسیر شغلی شان جستجو می کنند.
مدیریت مسیر شغلی:
مدیریت مسیر شغلی یک فرایند مداوم آماده سازی، توسعه، اجرا و تمرکز بر برنامه ها و استراتژی های مسیر شغلی تعهد شده بوسیله افراد یا سیستم مسیر شغلی سازمان است. به علاوه مدیریت مسیر شغلی، یک فرایند مداوم زندگی کاری ست. یک مسیر شغلی خرسند کننده می تواند احساسات اجرایی را ارتقا دهد در حالی که تصمیم های مسیر شغلی ضعیف می تواند یک اثر زیان بار بر احساس فرد داشته باشد.
رضایت شغلی:
گریسون[۸] (۱۹۸۷) رضایت شغلی را به عنوان حالت احساسی مثبت تعریف می کند که از ارزیابی شخصی یا تجربه فرد نسبت به شغل نتیجه می شود. چاری[۹] و براولد[۱۰] (۲۰۰۳) رضایت شغلی را به عنوان یک واکنش فعال فردی نسبت به جنبه های خاص شغل تعریف می کنند.
تعهد مسیر شغلی:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...