نمونه‌ای از طبقه‌بندی کاربری‌های شهری برحسب بعد فعالیت (کد یک تا چهار رقمی) (Activity)
۱۰۰۰ فعالیت‌های سکونتی
۱۱۰۰ سکونت معمولی- فعالیت‌های خانوار
۱۲۰۰ سکنوت موقت زندگی‌های موقت
۱۳۰۰ سکونت دسته جمعی- زندگی‌های سازمانی
۲۰۰۰ فعالیت‌های مغازه‌داری، کسب و تجارت
۲۱۰۰ فعالیت‌های بازرگانی
۲۱۱۰ تجارت و خرید کالا
۲۱۲۰ تجارت و خرید خدمات
۲۲۰۰ فعالیت‌های اغذیه فروشی و رستوران
۲۲۱۰ فعالیت‌های اغذیه فروشی
۲۳۰۰ فعالیت‌های دفتری

فصل سوم

ویژگی‌های محدوده‌ی مورد مطالعه
۱-۳- مقدمه:
شیراز: یکی از شهرهای بزرگ ایران و مرکز استان فارس است. مختصات آن ΄۳۲ ۵۲ شرقی، ΄۳۷ ۲۹ شمالی است. بر پایه‌ی آخرین سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵ خورشیدی، این شهر جمعیتی بالغ بر ۱،۲۱۴،۸۰۸ نفر داشته که این تعداد در سال ۱۳۸۸ خورشیدی به ۱،۵۳۱،۰۷۳ افزایش پیدا کرده است.
شهر شیراز در بخش مرکزی استان فارس و در ارتفاع ۱۴۸۶ متری از سطح دریا و در منطقه کوهستانی زاگرس واقع شده و آب و هوای معتدلی دارد. این شهر از سمت غرب به کوه دراک، از سمت شمال به کوه‌های یمو، سبزپوشان، چهل مقام و باباکوهی (از رشته کوه‌های زاگرس) محدود شده است. شهر شیراز برطبق آخرین تقسیمات اداری به ۹ منطقه مستقل شهری تقسیم شده و مساحتی بالغ بر ۱۷۸،۸۹۱ کیلومتر مربع دارد.
نام شیراز در کتاب‌ها و اسناد تاریخی، تحت نام‌های مختلفی نظیر «تیرازیس» و «شیراز» به ثبت رسیده است. محل اولیه این شهر در محل قلعه ابونصر بوده است. شهر شیراز در پیش از اسلام قلعه‌ای بوده که قدمت آن به دوران ساسانی و پیش‌تر باز می‌گردد. این شهر در دوران بنی‌امیه به محل فعلی منتقل می‌شود و به بهای اضمحلال استخر –پایتخت قدیمی استان فارس- رونق می‌گیرد. شیراز در دوران صفاریان، آل بویه و زندیه، پایتخت ایران بوده است.

۲-۳- وجه تسمیه

نام شهر شیراز برگرفته از نام قلعه‌ای در اطراف شیراز کنونی در محل قصر ابونصر است. آنگونه که پیداست در هنگام بنای شهر نام این قلعه بر شهر شیراز نهاده شده است. در کاوش‌های باستان‌شناسی در تخت جمشید، به سرپرستی جورج کامرون در سال ۱۳۱۴ خورشیدی به پیدایش خشت نبشته‌هایی عیلامی انجامید که بر روی چند فقره از آن‌ها به قلعه‌ای به نام «تیرازیس» یا «شیرازیس» اشاره شده است. همچنین مهرهایی مربوط به اواخر ساسانی و اوایل اسلام، در محل قصر ابونصر یافت شده است که حاوی نام «شیراز» می‌باشند. ابن حوقل، جغرافی‌دان مسلمان قرن چهارم هجری، وجه تسمیه شیراز را شباهت این سرزمین به اندرون شیر می‌داند؛ چرا که به قول او عموماً خواربار نواحی دیگر بدان‌جا حمل می‌شد و از آن‌جا چیزی به جایی نمی‌بردند. براساس تحقیقات تدسکو شیراز به معنای مرکز انگور خوب است. هرچند این نظر توسط محققین دیگر مانند بنونیست و هنینگ رد شده است.
۳-۳- پیشینه

بنیان‌گذاری شیراز از دیدگاه تاریخی

برطبق تاریخ ایران، چاپ دانشگاه کمبریج، «سکونت دایمی در محل شهر شیراز شاید به دوران ساسانی و حتی قبل آن برسد. اما اولین اشاره‌های معتبر در مورد این شهر به اوایل دوران اسلامی برمی‌گردد.» به نوشته دانشنامه اسلامی نیز شیراز شهری است بنا شده در دوران اسلامی در محلی که از زمان ساسانی یا احتمالاً قبل آن سکونت‌گاه دایمی انسان بوده است.
به گفته شاپور شهبازی در دانشنامه ایرانیکا «این ادعا که شیراز اردوگاه مسلمانان بوده تا اینکه برادرزاده یا برادر حجاج ابن یوسف آن را در سال ۶۹۳ پس از میلاد به شهر تبدیل کرد، اثبات نشده است.»
جان لیمبرت، چنین جمع‌بندی می‌کند که هرچند تاریخ‌نگاران اسلامی بر این عقیده هستند که شیراز در قرن اول هجری به توسط عبدالملک مروان بنیان نهاده شده است، اما باید دانست که شهری با نامی نزدیک به نام شیراز پیش از اسلام در محل یا نزدیک شهر وجود داشته است که نام خود را به شهر فعلی شیراز داده است. خصوصاً باتوجه به اشاره‌ای که حمدالله مستوفی داشته است.
مستوفی در نزهت‌القلوب (۷۴۰ق)معتبرترین روایت را این می‌داند که شهر شیراز را محمد برادر حجاج ابن یوسف به زمان اسلام تجدید امارتش کرد. حمدالله مستوفی روایت دیگری هم آورده است که تجدید بنا بر دست عم‌زاده حجاج محمدبن قاسم بن ابی عقیل صورت پذیرفته است. آثاری عیلامی (شامل یک سه پایه برنزی) مربوط به هزاره دوم پیش از میلاد در جنوب شرقی شیراز یافت شده است. همچنین در تعدادی لوح‌های عیلامی مکشوفه در پارسه (تخت جمشید) به کارگاه‌های مهمی در تی/شی –را-ایز-ایز-ایش (تیرازیس یا شیرازیس) اشاره می‌کند که بی‌شک همان شیراز امروزی است.
لیمبرت، شهبازی و آرتور آربری هرسه فهرستی از نشانه‌های متعددی از سکونت دایم در دشت شیراز و اطراف محل کنونی شیراز در دوران پیش از اسلام را ذکر کرده‌اند. مانند نگاره‌های سنگی مربوط به اوایل ساسانی، اشارات موجود به دو آتشکده (به نام‌های هرمزد و کارنیان) و قلعه‌ای باستانی به نام شاه موید و آثار کشف شده در قلعه ساسانی در محل فعلی قصر ابونصر.
شهبازی می‌گوید که شواهد بالا چنین می‌نمایاند که شیراز تا پایان دوره ساسانی شهری با جمعیتی عمده و احتمالاً مرکزی اداری بوده است. آرتور آربری چنین می‌گیرد که بزرگی شیراز به هر اندازه بوده، این هشر در زمان داریوش زیر سایه‌ی پارسه و پس از حمله اسکندر مقدونی زیر سایه شهر ه
مسایه استخر بوده است.
همچنین نام شیراز همراه بخش اردشیر خوره دوره ساسانی به مرکزیت فیروزآباد ذکر شده است و شیراز جزئی از آن بوده است. اردشیر خوره یکی از پنج بخشی بوده است که استان فارس ساسانیان را تشکیل می‌داده است. این اطلاعات در مهرهای ساسانی مربوط به اواخر ساسانی و اوایل دوران اسلامی کشف شده در محل قصر ابونصر در شرق محل کنونی شهر شیراز به دست آمده است و لیمبرت چنین پیشنهاد می کند که استحکامات موجود در محل قصر ابونصر همان قلعه تیزاریس یا شیرازیس یاد شده در لوح‌های عیلامی پارسه است و بعدها پس از آنکه شهر فعلی شیراز در نزدیک این قلعه بنیان نهاده شده، این شهر نام خود را از این قلعه در حوالی شهر به یادگار گرفته است.
باستان‌شناسان موزه متروپولیتن نیویورک نیز باتوجه به نتایج حفاری‌های خود در محل قصر ابونصر، این استحکامات و احتمالاً روستاهای اطراف را به عنوان محل شیراز قبل از اسلام پیشنهاد می‌کنند. آنها گفته‌های بلخی در قرن ۱۲ نقل می‌کنند که می‌گوید: در محلی که شیراز کنونی وجود دارد منطقه‌ای بوده است با چند قلعه در میان دشتی باز. آنان در مورد داستان بنیان نهاده شدن شهر جدید شیراز و انتقال آن به محل جدید چنین نظر می‌دهند که انتقال یک شهر در بسیاری جاهای دیگر مانند نیشابور و قاهره نیز اتفاق افتاده است. در این حالت پس از تحولات یا تغییراتی سیاسی، شهر به محلی در نزدیکی شهر قدیم منتقل شده و شهر قدیمی رها گشته تا به شهری حاشیه‌ای یا تلی از خرابه تغییر پیدا کند.

۴-۳- موقعیت جغرافیایی و وسعت استان

استان فارس از استان‌های جنوبی کشور بوده که با وسعت ۱۲۲ هزار کیلومتر مربع، پس از استان‌های سیستان و بلوچستان، کرمان و یزد، چهارمین استان از نظر وسعت در کشور می‌باشد. این استان ۴/۷ درصد از مساخت کشور را به خود اختصاص داده و از سمت شمال با استان اصفهان، از سمت شمال شرق با استان یزد، از سمت شرق با استان کرمان، جنوب شرقی با استان هرمزگان، جنوب غرب با استان بوشهر و نهایتاً غرب و شمال غرب، با استان کهکیلویه و بویراحمد، همسایه می‌باشد.
موقعیت خاص استان از جهت استراتژیکی قابل توجه است. از یک طرف نزدیکی با خلیج فارس و از طرف دیگر ارتباط با استان‌های مرکزی کشور، بر اهمیت آن افزوده است. این استان به عنوان پلی، حدفاصل جنوب و مرکز کشور محسوب می‌گردد و از گذشته‌های دور از راه‌های مهم و حلقه دست‌یابی به فلات مرکزی ایران محسوب می‌گردیده است و از همین رو در طول دوران‌های مختلف تاریخی جولانگاه اقوام و تمدن‌های مختلف بوده است.
خطه فارس از دیرباز محل اسکان قوم پارس و یکی از مهدهای تمدن و شکوفایی فرهنگ و علم ایران زمین بوده است. دروازه صدور و نفوذ فرهنگی و تمدن ایرانی چه در پیش از اسلام و چه پس از اسلام سرزمین و یا به عبارت دیگر اقلیم فارس بوده است. در این خطه ستارگان درخشان علم و ادب و فلسفه بسیاری برخاسته‌اند که هریک به نوبه خویش در اعتلای تمدن و آوازه ایران اسلامی نقش بسزایی داشته‌اند.
پایتختی پادشاهان هخامنشی، ساسانی، صفاریان، آل بویه، آل مظفر و خاندان زند به همراه مرکزیت حکومت و کنترل بخش جنوبی ایران زمین، فارس را جزو پهنه‌های استثنایی و مهم کشور قرار داده است. نماد حضور تمدن ایران زمین در این خطه آثار باستانی و تمدن بشری همچون: تخت جمشید، کاخ ساسان، پاسارگاد، نقش رستم، غارشاپور، شهر بیشابور، شهر گور، بازار قیصریه، مسجد جامع عتیق، بازار و حمام وکیل، ارگ کریم‌خانی می‌باشند.
کافی است بدانیم یک سوم آثار تاریخی کشور عزیزمان ایران، در فارس جای دارد. فارس در دوره‌های مختلف تاریخی، پایتخت و مرکز ثقل حکومت ایران زمین بوده است. در زمان هخامنشیان (۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح) در زمان ساسانیان (قرن چهارم میلادی) در حکومت آل بویه (قرن چهارم هجری) و بالاخره در دوران زندیه (قرن یازدهم هجری)، فارس نقش اساسی در تاریخ و جغرافیای ایران و بخش اعظمی از جهان آن روز داشته است. نشانه و یادگارهای تاریخی بی‌شمار از این دوران‌ها در فارس وجود دارد. از همین روی مرکز فارس، شهر شیراز را پایتخت فرهنگی ایران نامیده‌اند.
۵-۳- ناهمواری‌های استان
کوه‌های زاگرس، بخش اعظم استان را دربرگرفته است. درمجموع بخش چین خورده رشته کوه‌های زاگرس، خود به ۳ بخش زاگرس شمال غرب (منطقه کرمانشاه و ایلام)، زاگرس میانی (منطقه لرستان و بختیاری) و زاگرس جنوب شرق (منطقه فارس) تقسیم می‌شود. بخش سوم زاگرس به طور کلی در استان پهناور فارس گسترده شده و به همین دلیل است که به آن زاگرس فارس نیز می‌گویند.
این واحد زاگرس، حداکثر پهنا را داشته و چهره ظاهری آن با دو بخش دیگر زاگرس تفاوت دارد. در فارس امواج چین‌ها ملایم‌تر و بازتر شده و بیشتر به صورت چاله‌های ناودیسی و برجستگی‌های طاقدیسی ساده مشخص می‌گردد. همین چاله‌های ناوریسی به مروز زمان تبدیل به دشت‌های وسیع گردیده است. از دیگر مشخصات زاگرس فارس این است که هرچه از طرف شمال غرب استان به طرف شرق و جنوب شرق استان پیش می‌رویم، محور چین‌ها از جهت شمال غرب جنوب شرق به سمت غرب به شرق منتهی می‌گردد.
از نظر زمین شناسی در کوه‌های استان فارس طبقات ائوسن، توده‌های عظیمی را تشکیل داده هاست. زاگرس در فارس بر روی سنگ‌های شیستی، آهکی و مارنی و تشکیلات جوان‌تر متعلق به دوره کرتاسه تشکیل شده که دارای سنگواره پالئوسن می‌باشد. بعد از مدتی محیط رسوبی عمیق‌تر شده و لایه‌های آهکی به وجود آمد
ه همراه با مارن و شیست به وجود آمده‌اند. در حوضه رسوبی زاگرس رسوب‌گذاری از دوره الیگوسن به میوسن هم چنان ادامه داشته و سازند آهک آسماری تشکیل شده است.
در این سازند دو بخش تبخیری و ماسه سنگی نیز شناخته شده است. در سازند فارس رخساره‌های نرم‌تنان، خارپوستان، مرجان‌ها و میکروفسیل‌های مختلف دیده شده است. بنابراین به طور کلی ناهمواری‌های استان فارس مربوط به دوریا عهد میوسن و قسمتی از پلیوسن (از دوره ترشیاری و از دوران سنوزوئیک) و در مجموع ناهمواری‌های جوان می‌باشد. از مشخصات این چنین مناطقی زلزله‌خیز بودن است. کما اینکه از سال ۱۹۰۰ میلادی تاکنون ۱۱۱۵ زمین لرزه دستگاهی در استان فارس رخ داده است و گاه و بی‌گاه نیز شاهد بروز زلزله در نواحی مختلف استان می‌باشیم که این خود ناشی از جوان بودن منطقه از نظر زمین‌شناسی و برخورد مداوم سپر عربستان به سپر ایران می‌باشد.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۱-۵-۳- منابع معدنی

از جهت منابع و مواد معدنی استان فارس در دو قسمت متمایز قابل بررسی می‌باشد:
الف) پهنه چین خورده زاگرس
در نواحی کازرون، ممسنی، فیروزآباد، لار، لامرد، داراب، فساب، سپیدان، شیراز و مرودشت، غالب سازندهای زمین‌شناسی از نوع سنگ آهک، مارن، گچ و نمک است که تاکنون مورد پیگردهای اکتشافی قرار گرفته‌اند. افزون بر آن فسفات، سیلیس، خاک‌های صنعتی و بوکسیت از جمله توانایی‌های معدنی پهنه چین‌خورده زاگرس بوده که بررسی‌های انجام شده حکایت از پتانسیل خوب معدنی دارد. بیش از ۸۵% سطح استان فارس متعلق به پهنه ساختاری. رسوبی و زاگرس است که عموما، برخلاف منابع هیدروکربورهای موجود، (گاز و نفت) از نظر ذخایر معدنی فلزی توان چندان بالایی ندارد و چنانچه مشاهده می‌گردد بیشتر فعالیت‌های صنعتی در این مناطق برپایه صنایع وابسته به نفت و گاز می‌باشد.
ب) زاگرس مرتفع، سنندج- سیرجان
مناطق شمال شرقی و شمال غربی استان که شامل شهرستان‌های استهبان، تبریز، ارسنجان، بوانات، خرم‌بید، آباده و اقلید می‌باشد، عمدتاً در بخش افیولیتی زاگرس و زون سنندج- سیرجان قرار گرفته‌اند. شهرستان‌های مذکور از لحاظ مواد معدنی فلزی نظیر کرومیت، منگنز، خاک صنعتی و نسوز و مس، پتانسیل معدنی اکتشافی نسبت بالایی داشته و تاکنون چند طرح اکتشافی نظیر پتانسیل‌های شهرستان اقلید، مطالعه منگنز در شهرستان تبریز، داراب و استهبان، باریت دیده‌گان (بوانات)، مطالعه و پتانسیل‌یابی کرومیت در تبریز، مس در فسا، طلا در بوانات، پتانسیل‌یابی مواد معدنی در شهرستان اقلید به اجرا درآمده است. باتوجه به ذخایر فلزی موجود در شهرستان‌های فیروزآباد (سرب و روی) و کرومیت در تبریز و منگنز در شهرستان‌های استهبان و مس در شهرستان‌های بوانات، خرم‌بید- اقلید و کبالت، آهن منگنزدار در شهرستان‌های بوانات و آباده و… استان فارس را می‌توان از جمله مناطق معدنی کشور دانست. این منطقه مورد اکتشاف‌های ناحیه‌ای و موضوعی قرار گرفته است و اشتغال ساکنین این شهرستان‌ها نیز در بخش استخراج معادن می‌باشد.
منابع و معادن استان که از آنها صحبت به عمل آمد نقش بسزایی در توسعه اقتصادی و صنعتی کشور داشته است هرچند که نقش آن در توسعه اقتصادی استان کم‌رنگ‌تر بوده است. باشد که شما دانش‌آموزان عزیز که در آینده چرخ‌های اقتصادی استان را به گردش درخواهید آورد، باوجود کثرت و وفور منابع و معادن استان و بهره‌گیری از نیروهای متخصص خود استان و تأسیس کارخانه‌های مربوط به همین منابع خدادادی، نقش استان را از نظر تولید در کشور به حداکثر بازدهی رسانیده و با اشتغال جوانان در این صنایع، میزان بی‌کاری را به حداقل رسانید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...