طرح های پژوهشی دانشگاه ها در مورد بررسی … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
نتایج تحقیق آنان این بود که کودکان پس از آموزش از طریق بازی های اشاره شده توانستند در مقوله ارتقای نگرش به خطرات احتمالی و رفتار ترافیکی درست ، تأثیر مثبتی را نشان دادند. محققان دریافتند روش آموزش ازطریق بازی توانسته بر روی جنبه سوم آزمونهای تعیین شده یعنی تغییر در نگرش و رفتار توأمان تأثیر مطلوبتری بگذارد.(رحمانی، ۱۳۸۶ :۷۵،صبوری،۱۳۸۹: ۷۱)
۴- مقاله ای دیگر نیز با عنوان؛ چگونه راه حل سریعی برای حفاظت از کودکان در ترافیک پیدا کنیم ،توسط ( ۱٫ هوفروگ ۲٫ هریک ۳٫ آنجلیکا وبر ۴٫ والدی .م.چارز ) به رشته تحریر درآمده.این تحقیق در سال ۲۰۰۳ در کشور آلمان انجام شد و در همان سال در انستیتو فیزیکال آمریکا به ثبت رسید . در این تحقیق بر روی تصمیم گیری کودکان برای مقابله با خطرات احتمالی هنگام عبور از عرض خیابان کارشده است. مطالعات محققین حاکی از این مطلب بود که ریسک تصادف برای پسران بیشتر از ریسک تصادف در دختران است. آنها بر روی رفتارهای خطر ساز کودکان و ریسک عبور از خیابان برای کودکان در مکان های آزمایشگاهی مطالعات گسترده و آزمایش هایی را انجام دادند. محققین با مطالعه بر روی رفتار بچه ها در هنگام بازی و تردد در معابر، دنبال بدست آوردن ریسک تصادف این قشر سنی در این مقطع بودند. در این تحقیق محققان ۴۴ نفر از نونهالان شامل ۲۲ نفر پسر و ۲۲ نفر دختر را مورد مطالعه قرار دادند، روش تحقیق از نوع تجربی وآزمایشهای مد نظر در یک محل ( خیابان ) به عنوان محیط ترافیک واقعی و سه نوع بازی و دو فعالیت آزمایشگاهی انجام شد. موضوع دقیق آموزشی ، دریافت ، تشخیص و تخمین فاصله مناسب بین دو وسیله نقلیه در حال عبور برای تعیین زمان مناسب برای عبور کم خطر یا بی خطربود.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در بازیهای عنوان شده از انواع برچسب های درست و غلط بر روی یک تخته نقاشی شده از مسیر خیابان و تشخیص عملکرد درست از طرف کودک ، و همچنین یک نوع بازی کامپیوتری و یک نوع کارت بازی بهره گرفتند، نتایج حاصل از سه مرحله تحقیق این بود که آموزش در شرایط واقعی بیشتر از بازیهای کامپیوتری و بازیهای کامپیوتری بیشتر از کارت بازی و کارت بازی بیشتر از چسباندن برچسب، توانسته بود در فعالیت های مربوطه مانند نحوه صحیح عبور از عرض خیابان یا مواظبت در هنگام بازی، از میزان احتمالی خطر برای نونهالان بکاهد. آموزش در محیط واقعی حدود ۷۲ درصد کاهش ـ بازی کامپیوتری ۵۶% ـ کارت بازی ۴۳% ـ و برچسب ۲۸% کاهش برای ریسک تصادف یا بروز رفتارهای خطرناک از کودکان در هنگام عبور از عرض خیابان با تعیین دقیق فاصله و زمان مناسب برای عبور را دربر داشت.(رحمانی،۱۳۸۶ :۷۷،صبوری،۱۳۸۹: ۷۱)
۲-۳- مبانی نظری
مباحث آموزش، یادگیری، کارآیی ، مشارکت و چارچوب نظری ونظریه ها و دیدگاه های مرتبط با تحقیق از جمله مطالب مرتبط با مبانی نظری تحقیق است که در این قسمت به آنها اشاره می شود:
۲-۳-۱- آموزش
نظام های آموزشی و فعالیت های حاکم بر آن، با توجه به پیشرفت جوامع همواره دستخوش تغییر و تحول است و تحول آموزشی خود معلول تحول اجتماعی و تحول علوم و تکنولوژی است. با پیشرفت علوم و فنون و پیچیده شدن جوامع، نیاز های فردی و اجتماعی نیز پیچیده و متنوع می شوند و ارضای آنها احتیاج به علوم و فنون پیچیده دارد. کسب علوم و فنون جدید در سایه روش های آموزش پیشرفته امکان پذیر است.
با عنایت به اینکه یکی از علل عمده تصادفات و جرائم رانندگی عدم رعایت قوانین و مقررات مربوط به این حوزه از سوی کاربران جاده میباشد، آموزش صحیح و فرهنگسازی رعایت قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی می تواند نقش مهمی در پیشگیری از وقوع جرائم رانندگی داشتهباشد. «آموزش مهمترین طریقه جلوگیری از به وجود آمدن علل انسانی مؤثر در تصادفات و جرائم رانندگی است که در کنار سایر روشها می تواند نقش خود را بهخوبی آشکار سازد. تا هنگامی که بیشتر رانندگان و عابران فکر می کنند که هیچ اشکالی در طرز رانندگی و عبورشان از خیابانها وجود ندارد و مادامی که طرز فکر مردم چنین است که رانندگان خوب افراد ترسو هستند و تا زمانی که فکر می کنند مشکلات کنونی ترافیک فقط باید به دست دستگاههای دولتی حل شود و بالاخره تا وقتی که رانندگان و عابرین پیاده به قوانین و مقررات بیاعتنا بوده و پایبند اصول اخلاقی نباشند مشکل ترافیک لاینحل به قوت خود باقی خواهد ماند.(فتاحی،۱۳۹۱: ۹۴)
۲-۳-۱-۱- مفهوم آموزش:
تعاریف زیادی از آموزش ارائه شده است که در این بحث به بخشی از آنها می پردازیم: آموزش انبوه شدن تجربه نسل ها، رویارویی با مسائل زندگی و کسب تجربه های پراکنده ای که اندک اندک بصورت فرهنگ و علم در آمده، محیطی مملو از دانسته ها و پرسش ها پدید آورده است، زیستن در جوامع امروزی نیازمند برخورداری از آگاهی های بسیار است. گذشته از این انسان دارای ذهنی کنجکاو است و می خواهد پدیده های اطراف خود را بشناسد. پس سرمایه ذهنی خود را کافی ندانسته، در صدد کسب آگاهیهای بیشتری بر می آید.(شهر آرای،۱۳۷۲: ۱۱)
آموزش عبارتست از فعالیتهای (رسمی و غیر رسمی) مربی، معلم یا یاددهنده برای ایجاد تغییراتی کم و بیش دائمی در ‹‹رفتاربالقوه›› فرد که بصورت کنش یا عمل متقابل بین حداقل ‹‹دو نفر-مربی و معلم›› و یاد گیرنده (متعلم) جریان دارد.(همان: ۱۶)
آموزش به مفهوم آموختن و آموختن به معنی یاد دادن ، یاد گرفتن ، علم یا هنر فرا گرفتن « متعدی ، و لازم » آمیختن و آموزیدن هم گفته شده است.(عاقلی،۱۳۸۵: ۱۴)
هر گونه فعالیت یا تدبیر از پیش طرح ریزی شده ای گفته می شود که هدف ازآن ایجاد یادگیری در مخاطبین است.( سیف ، ۱۳۸۵: ۱۴)
آموزش فعالیتی است هدف دار و از پیش تعیین شده که هدف آن فراهم نمودن فرصت ها و موقعیت هایی است که امر یادگیری را تسریع می نماید.( شعبانی ،۱۳۸۴: ۵۶)
آموزش ، بیش از هر چیز ، سپردن دانستنی هاست به دیگران ، اما دانستنی ها تنها آنگاه سودمندند که به کار آید ؛ و آموزش آنگاه به کار می آید که زمینه ای برای پدید آمدن تغییری در نوآموز گردد چنانکه او را به انجام کارهایی توانا سازد و بردایره امکان های او بیفزاید ؛یعنی زمینه ای گردد برای پرورش که همانا به کار آمدن توانایی هاست.(نقیب زاده،۱۳۷۴: ۱۶)
آموزش ( و پرورش ) چون یکی از بنیاد های زندگانی اجتماعی محسوب می گردد ، همواره و حتی در جامعه های آغازین نیز به گونه ای در کار بوده است. زیرا انسان از یک سو متفاوت با دیگر جانوران که بنا به سرشت ، توانایی برآوردن نیازهای خود را دارند ، تنها بر کارهایی تواناست که آموخته باشد و از سوی دیگر تنها از راه آموزش است که می تواند دانسته های خود را به آیندگان بسپارد .
آموزش به فعالیت های از پیش طرح ریزی شده ای گفته می شود که با هدف ایجاد یادگیری در دانشجویان ،بین استاد و یک یا چند دانشجو به صورت کنش متقابل یـا رابطه ای دو جانبه انجام می شود.( حاج مقصود،۱۳۸۵: ۱۲)
سینگر[۸] (۱۹۹۰) نیز در ارتباط با آموزش می گوید:
آموزش،تسهیل کننده فراگیری دانش های جدید،مهارت ها و توانایی هایی می باشد کــه مستلزم بهبود در اجرای شغل است.
آموزش عبارتست از تغییر الگوی رفتاری در فرد آموزش گیرنده.(همان: ۱۲)
آموزش عبارت است از فرایند کمک به جریان رشد انسان.(محسن پور،۱۳۹۰: ۹)
آموزش مبانی زندگی در دوران کودکی، نوجوانی و جوانی که در باور عمومی تربیت نام گرفته با روح و روان و شخصیت انسان ها در این سن سازگار و تاثیری انکار نشدنی دارد چنانچه پیامبر اکرم (ص) می فرمایند ‹‹علم آموزی در دوران کم سنی، مانند نقش بر سنگ است›› .دوران نوجوانی و جوانی از مهم ترین دوران زندگی انسان محبوب می شود. در این دوران تحولات عظیمی در درون فرد، روی می دهد. از این رو، این دوران یک فرصت طلایی است،گو اینکه ترقی انسان در این سنین شکل می گیرد و انحطاط و سقوط وی نیز در همین سن به وقوع خواهد پیوست.(شیخی ۱۳۸۷: ۳۷)
مقام معظم رهبری در این زمینه می فرمایند ‹‹جوان احساس می کند در وجود او انرژی های متراکمی وجود دارد.توانایی هایی را درخود احساس می کند هم از لحاظ جسمانی، هم از لحاظ فکری و ذهنی››. (همان،۳۷)
آموزش درست نیروی انسانی در کاهش تصادفات نقش بسزایی دارد و باید این مسئله از دوران دانش آموزی شروع شود تا به نهادینه شدن قوانین و مقررات و افزایش آگاهی های عمومی در جامعه منجر شود.
۲-۳-۱-۲- انواع آموزش:
الف- آموزش غیر عمد:
بسیاری از آنچه ما یاد می گیریم، در بسیاری از موارد، طرح و پیش بینی نشده است و بی آن که دیگران خواسته باشند از گفتار، رفتار، اندیشه و باورهای آنها چیزهایی یاد می گیریم، یعنی دیگری بر این که خود بداند یا بخواهد چیزی به ما یاد می دهد. این نوع آموزش، آموزش غیر عمده خوانده می شود.
ب- آموزش عمد:۱- آموزش ‹‹عمد غیر رسمی›› ‹‹مربی غیر رسمی››
در کنار و اغلب پیش از ورود کودک به سازمانهای آموزشی-تربیتی و همچنین در مدتی که تعلیم و تربیت کودک و نوجوان در این نوع سازمان ها صورت می گیرد، کودک و نوجوان عملاً مورد تعلیم وتربیت و آموزش موثر ‹‹عمومی›› قرار دارد، بدین صورت که اطرافیان او، مادر، پدر، خواهر، برادر، مادر بزرگ، پدر بزرگ و کسانی دیگر به تعلیم و تربیت او می پردازند. مجموع این نوع فعالیت ها را که تعلیم و تربیت خانوادگی نیز گفته می شود، تعلیم و تربیت یا آموزش و پرورش عمومی غیر رسمی می نامند. افراد یکه چنین وظیفه ای خطیری را انجام می دهند، مربی غیر رسمی نامیده می شوند.
۲- آموزش عمد رسمی و مربی رسمی: به کسانی که تعلیم و تربیت و آموزش اختصاصی (کوتاه یا بلند مدت) دیده اند و با پاداش مادی و معنوی و خواسته و دانسته و به طور مکرر و متمادی به پرورش و آموزش یک یا چند نفر می پردازند، مربی رسمی یا معلم می گوییم و فعالیت آنها را اصطلاحاَ، آموزش و پرورش عمومی و رسمی می نامند، اصطلاح مربی در مورد کسی که به طور ناخواسته و اتفاقی در ذهن دیگران اثر می گذارد به کار نمی رود مربی کسی را می گویند که دانشته و خواسته و به طور مکرر و متمادی در پرورش و آموزش یک یا چند نفر تاثیر می گذارند.( شهرآرای،۱۳۷۲: ۱۴-۱۱)
آموزش چنانچه از خردسالی و دوران کودکی و در محیط خانواده آغاز شود، بسیار موثر تر خواهد بود. اگر انضباط اجتماعی، رعایت حقوق دیگران، تقدم مصالح جمع بر فرد و… در خانه و با شیوه های مناسب آموزشی به کودک آموخته شود و پدر و مادر علاوه بر گفتار، در رفتار خود نیز این مطلوبیتها را به فرزندان ارائه نمایند، تاثیرات شگرفی در رفتار اجتماعی آنان در بزرگسالی خواهد داشت. نقش مدرسه، گروه دوستان، رسانه های جمعی و… نیز اثر گذاری فوق العاده ای دارد که با برنامه ریزی شایسته می توان برای حضور کارساز و مفید فرد در پذیرش نقشهای محول و محقق، با رضایت خاطر وی از حضور در جامعه و احساس مفید بودن از آنها بهره های فراوان برد. اما امکان تغییر و اصلاح رفتار انسان تا آخر عمر او وجود دارد و فرایند آموزش و تربیت همچنان مستمر است. از اینروست که جامعه شناسان از اجتماعی شدن مجدد انسان نام می برند و هدف آنان تاکید بر همین امکان تغییر رفتار از طریق آموزش و تربیت است. همانگونه که قانون پذیری و رفتار هنجار مند فرا گرفتنی است، رفتار های نا مطلوب و قانونگریزی نیز در فرایند آموزش فراگرفته می شود و لذا همچنانکه با آموزش می توان رفتار صحیح را به فرد آموخت. آموزش رفتار نادرست نیز شدنی است. درست است که هیچ مرکز رسمی یا غیر رسمی برای آموزش ناهنجاری و ترغیب افراد به هنجار شکنی اعلام موجودیت نمی کند، لیکن با توجه به عوامل روانشناختی و نیز تقلید و قرار گرفتن در جو آغشته و مملو از خلاف، و نیز احساس نیاز به خلاف و دستیابی آسان تر به برخی مطلوبیت ها از مسیر نادرست، و هزینه اندک رفتار مجرمانه برای فرد و دریافت پاداش و تشویق پس از هر اقدام نا صواب و خلاف، اندک اندک رفتار مجرمانه هنجار شکنی عمومیت پیدا می کند و حتی کار بدانجا کی رسد که التزام به قانون و مقررات، نا همرنگی با اجتماع و رفتار غیر عرفی شناخته می شود.(حسینی،۱۳۸۰: ۲۴- ۲۵)
آموزش در نتیجه ارتباط[۹] حاصل میشود، به عبارتی باید ارتباطی به وجود آید تا آموزشی صورت گیرد، در غیر این صورت آموزش ممکن نخواهد بود. ارتباط از نظر لغوی به معنی رساندن، انتقال دادن، آگاه ساختن، مکالمه و مراوده داشتن است. ارسطو معتقد است که ارتباط جستجو برای دست یافتن به کلیه وسایل و امکانات موجود برای ترغیب و اقناع دیگران است. آرانگارن ارتباط را انتقال اطلاعات در محدوده انتشار، انتقال و دریافت پیام میدانند.(رفیعی،۱۳۹۰: ۳۶)
۲-۳-۱-۳- تعریف آموزش از نظر یونسکو:
تعریف آموزش از نظر یونسکو عبارت است از:تمام کنش ها و اثرات ،راه ها و روش هایی که برای رشد و تکامل و توانایی مغزی و معرفتی و مهارت ها ، نگرش ها و رفتار انسان به کار می برند ،البته به طریقی که شخصیت انسان را به ممکن ترین حد آن تعالی بخشد.(فصلنامه دانش حفاظتی و امنیتی،۱۳۸۶: ۱۴)
با توجه به تعاریف ارائه شده می توان نتیجه گرفت که:
الف) آموزش یک راهبرد است که با هدفی خاص و جهتی مشخص در طول زمان اجرا میگردد.
ب) مهمترین هدف آموزش تغییر روش های رفتاری در فرد فراگیرنده است.
ج) برای تغییر روش رفتاری، عوامل و متغیرهای متعدد اجتماعی،اقتصادی وسیاسـی مؤثر است.
۲-۳-۱-۴- آموزش و فرهنگ ترافیک
فرهنگ از جمله واژههای پرمعنی است. در کاربرد این واژه معمولاً قاعده «بی» و «با» حاکم است. به عبارتی حد وسط ندارد، دارنده آن را با فرهنگ و فرد فاقد آنرا بیفرهنگ میخوانند. از طرفی گاهی جایگزین واژههایی همچون عرف، آداب و رسوم و سنتها هم میشود. فرهنگ پدیدهای است که همه افراد جامعه از هنگام تولد، در فرایند جامعهپذیری با آن آشنا میشوند و سروکار دارند، آن را به اجرا میگذارند و تا اندازهای به دنیاهای درونی خود میبرند.(رفیعی،۱۳۹۰: ۵۳)
فرهنگ مبنایی است که اعمال انسان ها و به تبع آن، مسیر تکاملی جامعه از آن نشأت می گیرد.فرهنگ می تواند در جهت تعالی یا انحطاط جامعه عمل نماید در هر صورت اگر جامعه ای خواستار پیشرفت است باید فرهنگی همراه و موافق پیشرفت داشته باشد وگرنه افراد جامعه ای که فرهنگ آن ضد تعالی و پیشرفت باشد خود سد راه توسعه و پیشرفت خواهند شد.(بهرامی،۱۳۸۹: ۳۶)
در یک بیان ساده می توان گفت فرهنگ را مجموعه ای از آداب، رسوم، باورها، اعتقادات، سنت ها و…. مورد قبول و پذیرش اکثر افراد جامعه به عنوان اصل مشترک تعریف کرد. بنا به تعریف دیگر؛ فرهنگ عبارت است از مجموع حیات اجتماعی شامل زیر بناهای فنی و سازمان های نهادی، اشکال حیات روانی و تمامی آنچه که بعنوان یک نظام ارزشی تلقی می شوند تا به گروه، نوعی کیفیت و تعالی انسانی بخشند.(حسینی،۱۳۸۷: ۲۳)
ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن بشر از دیدگاه ریشه ایرانی فرهنگ معتقد است؛ فر، خود واژه ای است قدیمی و ایرانی به معنای نیروی معنوی، شکوه، عظمت درخشندگی، جلال و مهر ایزدی که شامل حال برگزیده ای می شود. فر، در عین حال یک پیشوند به معنای جلوی، پیش، بیرون و بر در ترکیب فرهنگ مانند پیشوند عمل می کند.هنگ،از ریشه اوستایی سنگ آمده وه به معنای کشیدن، وزن، سنگینی، و وقار و…. آمده است. بدین ترتیب معنی واژه ایرانی فرهنگ،بالا کشیدن، بیرون کشیدن، برآوردن،صعودنمودن و به این راه کشانیدن،آمده است.(نجات بخش اصفهانی،۱۳۸۰: ۶۴)
از جمله ویژگی های مهم عناصر فرهنگی این است که هر باور یا رفتاری نیازمند زمان طولانی است تا به عنوان یک عنصر فرهنگی پذیرفته شود؛ همچنین حذف یک عنصر فرهنگی نیز به زمان طولانی و تمهیدات و زمینه سازی های فراوانی نیاز دارد. متولیان امور فرهنگی جوامع باید آگاه باشند که اگر بتوانند باوری را در هر فرد نهادینه کنند،این خود منشأ انجام رفتارهایی است که مقصود و مطلوب مسئولان فرهنگی جامعه است؛ لذا بهترین و کارآمدترین راه، نفوذ دادن عقاید،ایده ها، مناسک و مرام ها در عمق وجود افراد و بومی شدن آنها در درون افراد است. اگر تمامی امکانات و برنامه ریزی ها در یک جامعه بسامان، متوجه امور فرهنگی (به معنای عام آن) باشد،مسائل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و…. نیز تحت تأثیر حوزه فرهنگ، خود را با نیازهای جامعه هماهنگ خواهند کرد. غفلت از مسائل فرهنگی و زیر بنایی جامعه نیز همانند بنا نهادن خانه بر بنیادی سست است که با کمترین نسیم، امکان فرو ریختن آن وجود دارد.(حسینی،۱۳۸۷: ۲۴)
از دیدگاه حضرت امام (ره)،فرهنگ مبدأ همه خوشبختی ها و بدبختی های یــک ملت است،اگر بخواهیم رفتارهای نادرست ملتی اصلاح شود باید فرهنگش اصلاح شود. راه اصلاح یک مملکت اصلاح فرهنگ آن مملکت است. اصلاح باید از فرهنـــگ شروع بشود.(حاج مقصود،۱۳۸۵: ۱۴)
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-04-14] [ 02:15:00 ق.ظ ]
|