بیرونیومن فشار شغلی را چنین تعریف می‌کنند: شرایطی که تحت تاثیر موقعیت های شغلی پدید می‌آید و فرد را از کنش معمولی منحرف می‌سازد(مشیکی،۱۳۷۶).

استرس شغلی عبارت است از پاسخ انطباقی به یک موقعیت خارجی که با انحراف های جسمانی ـ روان شناختی و یا رفتار افراد منجر می شود.

۲-۹-۱)منابع اصلی استرس

انواع زیادی از رویدادها می‌توانند برای یک نفر استرس زا باشند. در یک دسته بندی مشهور چهار نوع منابع اصلی استرس عبارتند از: ناکامی، تعارض[۱۲۰]، تغییر[۱۲۱] و فشار.

۱- ناکامی

ناکامی زمانی احساس می شود که دنبال کردن برخی هدف ها با مانع روبه رو شده باشد. در واقع زمانی احساس ناکامی می کنید که چیزی را می خواهید ولی نمی توانید آن را داشته باشید. مثلاً ترافیک منبع عادی ناکامی است که می‌تواند بر خلق [۱۲۲]و فشار خون[۱۲۳] تاثیر بگذارد.

البته اغلب ناکامی ها کوتاه مدت و بی اهمیت هستند ولی برخی از ناکامی ها، مانند ناتوانی در گرفتن ترفیع شغل یا از دست دادن یک دوست صمیمی می‌تواند منابع استرس مهمی باشند.

۲- تعارض

تعارض زمانی روی می‌دهد که دو یا چند انگیزش یا تکانه های رفتاری مغایر، برای ابزاز شدن با یکدیگر رقابت کنند. زیگموند فروید یک قرن پیش اعلام داشت که تعارض های درونی، ناراحتی های روانی زیادی ایجاد می‌کنند. دریافتند که تعارض در سطح بالا ، با سطوح بالای اضطراب، افسردگی و نشانه های جسمانی ارتباط دارد.

تعارض ها چهار نوعند که ابتدا کورت لوین آن ها را شرح داد و بعداً نیل میلر درباره ی آن ها مفصلاً تحقیق کرد. این چهار نوع تعارض، گرایشی ـ گرایشی ، اجتنابی ـ اجتنابی، گرایشی ـ اجتنابی و گرایشی ـ اجتنابی چندگانه هستند.

۳- تغییر

توماس هولمز و ریچارد راهه معتقدند که تغییرات زندگی از جمله رویدادهای خوشایند مانند ازدواج کردن یا ترفیع گرفتن نوع مهمی از استرس است. تغییرات زندگی هر گونه تحولات محسوس در شرایط زندگی فرد هستند که به سازگاری مجدد نیاز دارد.

۴- فشار

فشار عبارت است از توقعات یا انتظارات در این باره که فرد به صورت خاصی رفتار کند.به طور کلی بین فشار وانواع نشانه ها و مشکلات روانی رابطه نیرومندی یافت شده است.

۲-۹-۲) عوامل استرس زا

۱- عوامل استرس زای روانی ـ اجتماعی

عوامل بسیاری بر مثایه اصلاح کننده یا ایجاد کننده استرس وجود دارند که عبارتند از:

۱-۱- رژیم غذایی؛

۱-۲- فعالیت فیزیکی[۱۲۴]

۱-۳- داشتن شخصیت خوش بین[۱۲۵] یا بدبین؛

۱-۴- تفریحات؛

۱-۵- رابطه سلطه گر یا سلطه پذیر.

۲-۹-۳ ) عوامل اجتماعی ایجاد کننده استرس

از جمله ی عوامل مولد استرس، عوامل اجتماعی و محیطی هستند. عواملی چون محیط فیزیکی دارای عوامل آزارنده از قبیل سر و صدا، گرما یا سرما، تراکم جمعیت و نوع معماری محل های سکونت می‌توانند استرس زا باشند. این عوامل هر قدر شدیدتر، غیرقابل پیش‌بینی تر، و غیرقابل کنترل تر باشند، میزان استرس زایی آن ها بیشتر خواهد بود. در این میان ازدحام به عنوان یکی از مهم ترین عوامل ایجاد استرس شناخته شده است. در همین ارتباط نظریه های مختلفی ابراز شده است که از آن میان می توان از نظریه ی اضافه بار، نظریه ی تداخل، نظریه ی کنترل، نظریه ی تنظیم حریم، و بالاخره نظریه ی تورم پرسنل نام برد.

۲-۹-۴) محیط فیزیکی

استرس زا بودن یا نبودن محیط فیزیکی به میزان زیاد بستگی به قضاوت ذهنی و تلقی فرد از تهدیدآمیز بودن یا نبودن بالقوه محرک های محیطی برای احساس امنیت[۱۲۶] و آسایش او دارد.

اهمیت استرس برای رفتار اجتماعی انسان از این جهت است که می‌تواند از یک سو منجر به حساسیت زدایی انسان نسبت به بعضی از قرینه های اجتماعی، و از سوی دیگر حساسیت نشان دادن بیش از حد به بعضی دیگر از قرینه های اجتماعی شود، صاحب نظران براین باورند که این از دست دادن حساسیت می‌تواند دلایل چند داشته باشد:

اولاً، افراد تحت استرس گسترده توجه شان محدود و باریک می شود و تنها به قرینه هایی توجه می‌کنند که برجستگی بیشتری داشته و به موضوع مورد نظر آنان مربوط باشد .این محدودیت گسترده توجه[۱۲۷] ممکن است ناشی از دست دادن قابلیت پردازش اطلاعات در هنگام استرس باشد .

ثانیاًً، مردم بعضی از اوقات می کوشند با اجتناب از اضافه بار و با نادیده گرفتن درون دادهای دارای اولویت کمتر با منبع استرس کنار بیایند.

ثالثاً، استرس ممکن است به خاطر کوشش های صرف شده برای کنار آمدن با عامل استرس زا نوعی «هزینه روانی» به شخص تحمیل کند که حاصل آن ضعیف شدن قابلیت های شناختی باشد. استرس هم چنین می‌تواند پاسخ هایی غیرعادی در برابر عوامل تحریک کننده پرخاشگری ایجاد کند، زیرااسترس شامل برانگیختگی است و ممکن است واکنش های ما را در برابر ناکامی، تهدید، یا توهین شدت بخشد.

۲-۹-۵ ) انطباق

انطباق بر فرایندهایی اطلاق می شود که به موجود زنده امکان سازگار شدن[۱۲۸] با محیط را می‌دهد .

وقتی انسان ها به طور مداوم در معرض محرک های مشخص محیطی قرار می گیرند، انطباق یکی از راه های تغییر ادراک از این محرک ها است.

۲-۹-۶ ) سر و صدا

سروصدا به صداها و صداهای ناخواسته اطلاق می شود. وجود سر و صدا یک عامل استرس زا و ناراحت کننده است. یکی از نتایج آن کاهش احتمال نشان دادن رفتار نوع دوستی هم در جریان و هم پس از سرو صداست.

یک تبیین برای این کاهش در نوع دوستی در محیط دارای سرو صدا این است که ناراحتی مردم را مجبور می‌کند به جای کمک هر چه زودتر محل را ترک کنند. تبیین دیگر مبتنی بر اضافه بار است: سروصدا ممکن است توجه فرد را تا آن درجه کند که جایی برای توجه به فرد نیازمند به کمک باقی نگذارد.

سروصدا هم چنین احتمال پاسخ دهی در موقعیت های تحریک کننده پرخاشگری را افزایش می‌دهد.

۲-۹-۷ ) گرما

همانند سروصدا، گرما نیز، بسته به شدت آن می‌تواند استرس ایجاد کند. به دنبال ناآرامی ها دهه های ۱۹۶۰ در امریکا، روان شناسان اجتماعی اعلام کردند که گرمای شدید تابستان موجب آغاز ناآرامی ها شده است. شواهدی در تأیید این نظر وجود دارد. تحقیقات آزمایشگاهی دیگر حاکی از آن است که گرما به ایجاد پرخاشگری کمک می‌کند اما تا حد معینی. اگر گرما بسیار شدید باشد، افراد فقط می خواهند هر چه زودتر از آن موقعیت بگریزند.

۲-۹-۸ ) ازدحام

ازدحام شکل دیگری از عوامل استرس زا است که بعضی اوقات در محیط های متراکم از نظر جمعیت، پیش می‌آید. ازدحام یک موضوع ذهنی است. یعنی واکنش یک فرد ‌به این موقعیت ها ممکن است با واکنش فرد دیگر تفاوت داشته باشد .

۲-۱۰) نظریه هایی در رابطه با استرس شغلی

نظریه های ازدحام

مفهوم ازدحام به عنوان شکلی از عوامل استرس زا پنج مدل مختلف ایجاد ‌کرده‌است:

۲-۱۰-۱) مدل اضافه بار

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...