در بین شیوه های درمانی ای که برای این اختلال به کار گرفته شده، چند مورد مهم تر و مفیدتر از سایر شیوه ها بوده اند که عبارتند از: الف) دارو درمانی

ب) رفتار درمانی

ج) ادرمان شناختی رفتاری

در بسیاری موارد می‌توانیم از این شیوه ها به صورت ترکیبی استفاده کنیم(علیزاده، ۱۳۸۳).

دارو درمانی

استفاده از داروهای محرک فراوان ترین نوع دارو درمانی است که برای کودکان با اختلال نارسایی توجه /فزون جنبشی به کار گرفته می شود (‌بار کلی‌،۱۹۸۹). برای اولین بار چارلز برادلی[۵۱] در سال ۱۹۳۷ از سولفات آمفتامین برای درمان مشکل های رفتاری و ناشکیبایی نوجوان در بیمارستان در اماپدلتون در پروویدنس استفاده کرد که نتیجه ی موفقیت آمیزی هم به دنبال داشترایج ترین داروهای محرک (CNS)مورد استفاده شامل متیل فنیدیت، ریتالین،کونسرتا، متادیت، دکسدرین،دکستر و آمفتامین، آمفتامین ترکیبی و آدرال می‌باشند. متیل فندیت رایج ترین داروی مورد استفاده است که در بیشتر از ۸۰ % از کودکان تحت درمان با داروهای محرک ، مورد استفاده است (سافر و زیتو[۵۲]،۲۰۰۰).

اثرات رفتاری داروهای محرک

تقریباً ۷۵% از کودکان سنین مدرسه ابتدایی مبتلا به ADHD به یک یا چند دوز از داروهای محرک پاسخ مثبت می‌دهند.. بقیه کودکان با بهره گرفتن از این داروها یا تغییری نشان نمی دهند یا نشانگان ADHD در آن ها بدتر می‌شوند، ‌بنابرین‏ موقعیت نیاز به داروها یا رویکردهای درمانی جانشین را پیچیده تر می‌کند. پس، نه تضمینی برای این که کودک مبتلا به ADHD به داروی محرک ویژه ای پاسخ خواهد داد وجود دارد و نه بهتر است پاسخ درمانی به عنوان تأییدی برای تشخیص به کار رود ( یعنی اسخ مثبت به داروها نه بیانگر صحت تشخیص ADHD و نه پاسخ منفی نشان دهندهء عدم تشخیص ADHD است). علاوه بر آن، عدم پاسخ دهی یا اثرات نامطلوب ناشی از یکی از محرک ها، احتمال پاسخ دهی مثبت به یکی از داروهای باقیمانده در این طبقه را رد نمی کند (الیا و راپورت[۵۳]،۱۹۹۱).

اثرات بر کنترل رفتاری و توجه

این داروها به گونه معنی داری فعالیت حرکتی مخربف به ویژه حرکات نامطلوب به تکلیف را در شرایط کاری کاهش می‌دهند. با بهره گرفتن از این داروها بهبودی مشکلات پرخاشگری، رفتار مخرب کلاسی (‌بار کلی‌ ،۱۹۷۹)، عدم تداوم در تکالیف ناکام کننده، عدم اطاعت از دستورات مراجع قدرت نشان داده شده است، به طور کلی ، کنترل رفتاری و حفظ توجه با بهره گرفتن از میزان بالای دارو بیشترین بهبودی را نشان داد، این بهبودی در محیط خانه ، کلینیک، و شرایط مشابه کلاسی آشکار بود(محمدخانی،اسمائیمجد،۱۳۸۷).

اثرات بر عملکرد شناختی و تحصیلی

به طور سنتی اثرات داروی محرک بر عملکرد شناختی کودکان مبتلا به ADHD با بهره گرفتن از الگوهای آزمایشگاهی مانند ازمون یادگیری تداعی های زوجی و آزمون های یادآوری کوتاه مدت مطالعه شده است. نشان داده شده که MPH دارای اثرات مثبت و مؤثری بر کارکرد شناختی کودکان در آزمون های بازیابی کلامی ، یادگیری تداعی های زوجی، یادگیری هم ارزی محرک ها و یادآوری کوتاه مدت محرک های دیداری است(محمدخانی،اسمائیمجد،۱۳۸۷).

اثرات بر روابط اجتماعی

نشان داده شده که MPH به گونه معنی داری کیفیت تعاملات اجتماعی کودکان مبتلا به ADHD را با والدین، معلمان و همسالان خود بهبود می بخشد(محمدخانی،اسمائیمجد،۱۳۸۷).زیان های دارو درمانی

با وجود فواید بی شماری که برای دارودرمانی برشمردیم، به دنبال دارودرمانی،ضررهایی نیز برای کودک به وجود می‌آیند که نباید نادیده گرفته شوند. امروزه می‌دانیم که دارو درمانی نمی تواند تمام مشکل های کودکان دارای نارسایی توجه/ فزون جنبشی، مانند برخی مشکل های یادگیری آن ها را، بهبود بخشد که این البته می‌تواند به مقدار مصرف دارو بستگی داشته باشد. دارودرمانی، تنها در ناتوانی در بهبود بخشیدن به برخی مشکل ها نقص ندارد، بلکه این شیوه، ضررهایی نیز برای کودک در بردارد. این ضررها ممکن است در حوزه های اجتماعی باشند، مانند افزایش تقلب ، که می‌توانند خود، از افزایش میزان تمرکز کودک بر تکلیف ها ناشی شده باشند(هینشو[۵۴] و همکاران، ۱۹۹۲).

متداول‌ترین اثرهای جانبی دارودرمانی که در کودکان مشاهده شده است عبارتند از کاهش اشتها، کاهش وزن ، اختلال خواب، توهم زایی، افسردگی، و حرکت های غیرارادی، افزایش فشارخون انبساطیف افزایش ضربان قلب، سردرد،معده درد،گوشه گیری و خلق گرفته و ناخشنود. در مواردی که مقدار مصرف دارو بسیار زیاد باشد، حتی می‌تواند به آسیب دیدگی بافت های عصبی مغز منجر شود،این ضررها نشان می‌دهد که درمانگر باید در تجویز دارو بسیار دقیق باشد. (فارمر[۵۵]، ۱۹۷۸).

رفتار درمانی

کارایی کوتاه مدت داروهای محرک برای درمان ADHD در کودکان و نوجوانان به خوبی اثبات شده است. مشاهده شده افرادی که ‌به این داروها پاسخ مثبت می‌دهند، ممکن است به اندازه کافی بهبود نیابند و رفتارهای آنان در حد رفتارهای بهنجار قرار نگیرد. از طرفی داروهای محرک به طور کامل تمام نشانه شناسی اختلال را تحت تأثیر قرار نمی دهند(سوانسون[۵۶] و همکاران، ۱۹۹۳).

گاتلیب[۵۷] (۱۹۸۷ ) اظهار می‌کند که رفتار درمانی، در کنار مشاوره ی خانواده و روان درمانی فردی، مهم ترین روش های مداخله ی روان درمان بخش هستند که می توان برای کمک به کودک از آن ها استفاده کرد. به گفته ی او، در عین حال که دارودرمانی می تواندمشکل های کودک را کاهش دهد، برای افزایش توانمندی های کودک می توان از رفتاردرمانی نیز استفاده کرد.

بر اساس روش های تغییر رفتار، به خصوص شرطی سازی کنشگر، به کودک کمک کنند. مهم ترین شیوه هایی که می‌توانند در این زمینه مورد استفاده قرار بگیرند عبارتند از:

۱) تقویت کننده های مثبت و منفی، ۲) شکل دهی، ۳) الگوسازی، ۴) مجاورت، و ۵) محروم سازی

(علیزاده ،۱۳۸۳)

درمان شناختی- رفتاری

تغییر شناختی- رفتاری می‌تواند برای برخی از کودکان با اختلال نارسایی توجه/ فزون جنبشی تا اندازه ای مفید باشد. این روش درمانی به کودک کمک می‌کند تا مهارت های حل مسأله و کنترل خود را افزایش بدهد (ابیکوف[۵۸]،۱۹۸۵). اساس آموزش های شناختی، به کارهای دو دانشمند معروف روسی به نام های لوریا و ویگوتسکی[۵۹] برمی ‌گردد که معتقد بودند زبان درونی می‌تواند به کنترل خود کمک کند. در شیوه های شناختی- رفتاری، درمانگر سعی می‌کند تا از راه آموزش، الگوسازی مرور ذهنی یا رفتار آشکار ، فرصت دادن برای یادگیری اکتشافی، شکل دهی، محوسازی، و برنامه ریزی آموزشی به کودک کمک کند. آموزش خودآموزی و روش های مورد اشاره در بالا، می‌توانند به کودک کمک کنند تا میزان رفتارهای نظام دار خود را افزایش دهد (شوگنسی[۶۰] و همکاران،۱۹۸۸).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...