۲-۱۰-۱- قلمرو مکانی تحقیق:
این پژوهش در مراکز آموزشی و درمانی رازی، پورسینا و حشمت شهر رشت انجام شد.
۳-۱۰-۱-قلمرو زمانی:
این تحقیق در بهمن ماه سال ۱۳۹۱ آغاز و در بهمن ماه سال ۱۳۹۲ پایان یافته است.
فصل دوم:مبانی نظری و پیشینه تحقیقفصل دوممبانی نظری و پیشینه تحقیق۱-۲- مبانی نظری پژوهش درباره فرهنگ سازمانی۱-۱-۲ فرهنگ سازمانی چیست؟
عبارت فرهنگ از ریشه لغوی فعل «کشت کردن » مردم شناسی گاهی فرهنگ را به روش های زندگی که مردم در آن زندگی می کنند اطلاق می کند. (میر سپاسی، ۱۳۸۴ ص ۴).
مطالعه فرهنگ بسیار سخت است، به این دلیل که تعریف مفهوم فرهنگ کار آسانی نیست. (جکسون[۱۲]، ۲۰۱۱، ص ۵۸)
عبارت فرهنگ در جنبه های محدود تری همچون ارزش ها و اعتقادات و نگرش برنامه ریزی شده مورد استفاده قرار می گیرد. بنابراین فرهنگ عبارت است از یک شیوه نگرش که در میان بسیاری از افراد مشترک است. (میر سپاسی، ۱۳۸۴، ص ۹).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

بسیاری از صاحب نظران در این مورد اتفاق نظر دارند که مقصود از فرهنگ سازمانی سیستمی از استنباط مشترک است که اعضاء نسبت به یک سازمان دارند و همین ویژگی موجب تفکیک دو سازمان از یکدیگر می شود. یک سیستم انبساطی که اعضای آن دارای استنباط مشترک از آن هستند از مجموعه ای تشکیل شده است که سازمان به آن ارج می نهد یا برای آن ارزش قائل است. (عسگریان، ۱۳۸۸، ص ۱۰۵)
فرهنگ سازمانی همان شالوده درونی و ساختار غیر مشخص سازمان است که براساس اهداف، فناوری، ساختار، سیاست ها، عملکرد و محصولات سازمان تجلی می یابد و آشکار ترین نمودش را در رفتار کارکنان می توان مشاهده کرد. به طور کلی فرهنگ سازمانی یک ادراک است که افراد از یک سازمان دارند. فرهنگ سازمانی چیزی است که در سازمان وجود دارد نه در افراد. صفات ویژه ای است که به سازمان اختصاص دارد و نمایانگر مشخصات معمول و ثابتی است که یک سازمان را از دیگر سازمان ها متمایز می کند. (همان منبع، ص ۱۰۵)
اگر چه تعاریف بسیاری از فرهنگ وجود دارد، فرهنگ سازمانی به طور جامع مشاهده شده، از لحاظ تاریخی مشخص شده، و بطور اجتماعی ساخته شده است. فرهنگ شامل باورها و رفتارهایی است که در سطوح مختلف وجود دارد، و خود را در طیف گسترده ای از ویژگی های زندگی سازمانی آشکار می سازد (ابدوالرشید[۱۳] و همکاران، ۲۰۰۴، ص ۱۶۴)۲-۱-۲ تعاریف فرهنگ سازمانیفرهنگ سازمان و نقش آن در بالندگی سازمان یکی از عناصر مهم در هر نظام سازمانی است. دانشمندان تعاریف گوناگونی از فرهنگ سازمان ارائه داده اند. که در اینجا به برخی از مهمترین آنها اشاره می شوند.فرهنگ سازمانی عبارتست از یک شیوه نگرش که در میان بسیاری از افراد مشترک است (میرسپاسی، ۱۳۸۴، ص۵).فرهنگ سازمانی ادراکی است که افراد از سازمان دارند، فرهنگ سازمانی چیزی است که در سازمان وجود دارد نه در افراد. صفات ویژه ای است که به سازمان اختصاص داده و بیانگر مشخصات معمولی و ثابت است که یک سازمان را از سازمان های دیگر متمایز می کند (گودرزی، ۱۳۸۱، ص۳۰).فرهنگ سازمانی به ارزش های مسلم، فرض های اصلی، انتظارات، خاطرات مشترک و تعاریف ارائه شده در سازمان بر می گردد. این واژه به ایدئولوژی رایج که در اذهان مردم است، اشاره دارد. یک احساسی از همانندی کارکنان، تهیه قانون های نامکتوب، راهنمایی های ذهنی که چگونه به دست آورده می شود را بیان می کند و ثبات سیستم اجتماعی که آشکار است را افزایش می دهد. (کوچکی و همکاران، ۱۳۹۱، ص ۱۰۵)فرهنگ سازمانی وسیله‌ای است که برخورد ما را با مسائل سازمان تسهیل می کند و نحوه تغییر و تفسیر ما از رویدادهای اطراف مان را شکل می دهد. (منوریان و شیرین، ۱۳۸۲، ص۴۷).فرهنگ سازمانی برچسبی اجتماعی است که از راه ارزشهای مشترک، تدبیرهای نمادین و آرمانهای اجتماعی، اعضای سازمان را به هم پیوند می دهد. (مشبکی و خلیلی، ۱۳۸۹، ص ۴۲)
فرهنگ سازمانی سیستمی از استنباط مشترک است که اعضا نسبت به یک سازمان دارند و همین ویژگی موجب تفکیک دو سازمان از یکدیگر می شود (ترجمه پارسائیان و اعرابی،۱۳۸۲، ص۳۷۲).
ادگارشاین[۱۴]: فرهنگ سازمانی پدیده ای ملموس نیست که به راحتی قابل شناسایی باشد، کوه یخس است که فقط قله آن آشکار است و بخش عمده آن ناپیدا و پنهان می باشد ولی در واقع نمایانگر شیوه زندگی واقعی اعضای سازمان است. فرهنگ را روح سازمان و انرژی اجتماعی می دانند که می تواند سازمان را به جلو راند یا از حرکت بازدارد و این توان بالقوه به دلیل تأثیری است که فرهنگ بر رفتار کارکنان دارد. (قوچانی و بدری زاده، ۱۳۹۰، ص ۸۲)
ادگارشاین : فرهنگ سازمانی به سطح عمیق تر از پیش فرض های اساسی و باورهایی که توسط اعضای سازمان به اشتراک گذاشته شده، و بطور ناخودآگاه به آن عمل می کنند، اشاره دارد. در این تعریف دیدگاه اصلی خود سازمان و محیط آن است. ( هوانگ، ۲۰۱۲، ص ۱۸۲۵)
هاف استد[۱۵] : فرهنگ سازمان را برنامه ریزی جمعی می دادند. (گودرزی،۱۳۸۱، ص ۲۹).
ویلیام اوچی[۱۶] : فرهنگ سازمانی را یک سلسله از نمادها، تشریفات و اسطوره‌هایی که منتقل کننده باورهای اساسی آن به کارکنانش می باشند تعریف می کند. (آقاجانی و کجوری ، ۱۳۸۳، ص۱۵۳).
پیترز و واترمن[۱۷] : از فرهنگ سازمانی چنین تعریفی ارائه می کنند: یک سلسله از ارزشهای مشترک مسلط و همبسته ای با مفاهیم نمادی چون داستان ها، اسطوره ها، تکلیه کلام و ضرب المثل ها منتقل می شود (میرسپاسی، ۱۳۷۷، ص ۲۰۱).
فرنچ[۱۸] : فرهنگ سازمانی را جنبه‌های پنهان سازمان معرفی می کند و بعضی دیگر مانند آرجریس[۱۹] هر دو جنبه رسمی و غیر رسمی سازمان را به عنوان فرهنگ سازمان مطرح می کنند. (همان منبع ۱۳۷۷، ص ۱۲۶).
استانلی دیویس[۲۰] : فرهنگ سازمان الگوی از اندیشه ها و باورهای مشترک است که به اعضای یک نهاد معنی و مفهوم می بخشند و برای رفتار آنان در سازمان دستورهای فراهم می آورد (آقاجانی و کجوری ،۱۳۸۳، ص۱۵۳).
با نگاهی به تمامی تعاریف فرهنگ سازمانی که در دو دهه گذشته توسط دانشمندان و صاحبنظران علم مدیریت مطرح شده، وجوه مشترک تمامی تعاریف بیان شده عبارتند از:
الگوی رفتاری غالب
سیستمی یا نظام مند بودن آن
مجموعه ای از ارزش ها و باورها و اعتقادات
مشترک بودن و مورد حمایت واقع شدن این هنجارها و ارزش ها توسط اعضای سازمان
متمایز نمودن سازمان ها از یکدیگر (مشبکی و خلیلی، ۱۳۸۹، ص ۳۹)۳-۱-۲ اهمیت فرهنگ سازمانیفرهنگ می تواند به مثابه پدیده ای تلقی گردد که تمامی جنبه ها و اوقات ما را فرا گرفته است و مستمراً از طریق تعامل افراد با یکدیگر وضع و خلق می شود. (قوچانی و بدری زاده، ۱۳۹۰، ص ۸۲)فرهنگ از جمله اصطلاحاتی است که بیان آن به طور واضح مشکل است اما هر فردی وقتی آن را حس می کند آن را به خوبی می شناسد، فرهنگ یک سازمان از طریق نظاره، ترتیب لوازم، آنچه اعضا درباره آن حرف می زنندو آنگونه که پوشیده اند و… قابل تشخیص است. (محمودی، ۱۳۸۴، ص ۳۹ )فرهنگ نباید در خلاء دیده شود، زیرا آن کثرت گرا است و به طور فعال بین روابط اجتماعی مورد بحث و مجادله است. (جکسون، ۲۰۱۱، ص ۸۰)فرهنگ سازمان رفتار اعضای سازمان را تحت تاثیر قرار داده، و رفتارهای حامی استراتژی سازمان را تشویق می کند. فرهنگ سازمانی رابطه بین رفتار فردی و عملکرد را تحت تاثیر قرار خواهد داد. (هوانگ، ۲۰۱۲، ص ۱۸۲۵)سازمان های اثربخش دارای فرهنگ های قوی به همراه یکدسته ارزش های مشترک هستند. اما اینکه آیا فرهنگ های قوی تر اثربخشی بیشتری را موجب می شوند یا خیر بستگی به سازگاری و تناسب محتوای واقعی فرهنگ با شرایط محیطی سازمان دارد. یک فرهنگ قوی و نوآور با یک محیط پویا به خوبی سازگاری پیدا می کند. پروفسور دن دنیسون در یک پروژه تحقیقاتی خود به این نتیجه رسید که با توجه به روابط بین خواسته های محیط و فرهنگ و نیز راهبردهای سازمان چهارنوع فرهنگ می تواند شکل بگیرد: سازگاری، مشارکتی، باثبات و رسالتی. (سرداری، ۱۳۸۳، ص ۴۶)سازمان ها مثل افراد دارای شخصیت می باشند و لذا قالب شخصیتی سازمان را فرهنگ سازمان گویند. به عبارت دیگر نسبت فرهنگ به سازمان مانند شخصیت است به فرد، بطور کلی فرهنگ سازمانی یک ادراک است که افراد از سازمان دارند. فرهنگ سازمانی چیزی است که در سازمان وجود دارد نه در افراد. آن صفات ویژه ای است که به سازمان اختصاص دارد و نمایانگر مشخصات معمول و ثابتی است که یک سازمان را از سازمان های دیگر متمایز می کند (آقاجانی و کجوری، ۱۳۸۳، ص۱۵۳).اگرچه فرهنگ در تئوری کلاسیک مدیریت بطور مستقل کم تر مورد توجه قرار گرفته است، لیکن توجه به ارزش های حاکم بر افراد و سازمان واقعیتی بوده که از نگاه اندیشمندان پنهان مانده است. بطور مشخص نظریه نهضت روابط انسانی، مطالعات هاثورن و اندیشمندان رفتارگرا مقوله فرهنگ و ارزش های حاکم بر روابط کار در سازمان را پررنگ تر مطرح ساخته و بتدریج مقوله ای به نام فرهنگ سازمانی به یکی از مباحث مهم و قابل توجه در علم مدیریت، به خصوص مباحث رفتار سازمانی مبدل گردید. (سرداری، ۱۳۸۳، ص ۴۶)فرهنگ سازمانی مشخصه ای بارز از هر سازمان است و شواهد بر آن است که فرهنگ های سازمانی مشخص بوده و سازمان ها را می توان از نظر فرهنگی از یکدیگر تمیز داد. از طرفی دیگر عوامل متعددی بر فرهنگ سازمانی مؤثر است در نتیجه فرهنگ های متعددی در سازمان های امروز ملاحظه می شود. عواملی نظیر نفوذهای بیرونی با پایگاه های گسترده ، ارزش های اجتماعی و عامل های ویژه سازمانی جزء عواملی هستند که بر فرهنگ سازمانی مؤثر بوده و تعدد فرهنگ های سازمانی امروزی را سبب شده است. لذا برای شناخت بیشتر و بهتر آنها، صاحب نظران مدیریت برای آن تقسیم بندی های متعددی ارائه کرده اند که بعضی از آنها در زیر آورده شده است . (مهربان، ۱۳۸۳، ص۴۵- ۴۳).با توجه به اهمیت و تأثیر فرهنگ سازمانی، مدیران باید همواره بدنبال شناسایی متغیرها و توسعه فرهنگ سازمانی باشند تا از این طریق بر رفتار فردی کارکنان در سطح سازمان نیز تأثیر گذاشته، دستیابی به اهداف سازمان را برای خود و دیگران تسهیل نمایند. در نتیجه می توان گفت که مدیریت فرهنگ سازمانی یعنی شناخت و استفاده بهینه از فرهنگ موجود، تغییر یا تضعیف باورها و هنجارهای ناخواسته، تقویت باورها، ارزش ها، هنجارها خواسته و تثبیت فرهنگ مطلوب است (آقاجانی و کجوری، ۱۳۸۳،ص۱۵۹).۴-۱-۲ منابع فرهنگ:یکی از جنبه های پیچیدگی فرهنگ سازمانی نحوه ایجاد آن است. بعضی اجزای فرهنگ به دفعات در برابر تغییرات پایداری می کنند و بعضی از اجزا با وجود اینکه هدف خاصی ندارند ادامه حیات می دهند.اساساً فرهنگ از سه منبع منشا می گیرد.
باورها، ارزش ها و مفروضات بنیانگذاران سازمان
تجربیات یادگیری اعضای گروه همچنانکه سازمانشان تکامل یابد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...