سطح معناداری

پیش آزمون

۱۳۵٫۴۷

۱

۴۷/۱۳۵

۰۵/۴

۰۵۷/۰

گروه

۷۶۵٫۲۱

۱

۷۶۵٫۲۱

۷۱/۳۵

۰۰۰۱/۰

خطا

۵۵/۴۸۶

۳۷

۱۷/۲۶

کل

۱۰۱۳۱

۴۰

فرضیه ۲ – پس از گذشت یک ماه، اثر بخشی آموزش هوش هیجانی بر میزان اعتیاد به فیسبوک دانش آموزان تداوم دارد.
چنانچه در جدول (۴-۶) مشاهده می شود تفاوت بین میانگین نمرات باقیمانده اعتیاد به فیسبوک در مرحله پی گیری در دو گروه آزمایش و کنترل معنادار است. به عبارت دیگر فرضیه دوم تایید می شود.
فصل پنجم
نتیجه گیری و پیشنهادات
۵-۱ بحث و نتیجه گیری
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر بخشی هوش هیجانی در کاهش وابستگی به فیس بوک دانش آموزان دختر مقطع دبیرستان شهر تهران انجام شد. در این پژوهش ۲ فرضیه برای پاسخگویی به سوالهای طرح شده توسط پژوهشگر مطرح شد که این فرضیه ها عبارت بودند از:

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

آموزش ارتقاء هوش هیجانی موجب کاهش وابستگی دانش آموزان دبیرستانی به فیس بوک می شود.
پس از گذشت۱ماه تاثیر آموزش ارتقاء هوش هیجانی بر کاهش وابستگی به فیس بوک تداوم خواهد داشت.
در این پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای استفاده شد به این ترتیب که ابتدا فهرست دبیرستانهای دخترانه شهر تهران، تهیه و بصورت تصادفی از میان این دبیرستان ها، شش مدرسه انتخاب شدند و آزمون اعتیاد به فیسبوک برای دانش آموزان این شش مدرسه اجرا شد که ۴۱ دانش آموز معتاد به فیسبوک تشخیص داده شدند که به تصادف ۴۰ نفر آنها از انتخاب و به تصادف به دو گروه ۲۰ نفره کنترل و آزمایش تقسیم شدند.
پس از انتخاب آزمودنی ها برای اعضای گروه آزمایش ۸ جلسه ۲ ساعته (هفته ای دو جلسه) آموزش گروهی هوش هیجانی ترتیب داده شد که مشخصات هر یک از جلسات در پیوست ذکر شده است. این ۸ جلسه در سرای محله یکی از مناطق تهران برگزار شد.همچنین برای اعضای گروه کنترل هم اقدامی انجام نشد. در پایان جلسات آموزشی از اعضای هر دو گروه آزمون هوش هیجانی بار-آن و اعتیاد به فیسبوک گرفته شد. همچنین یک ماه پس از اتمام دوره آموزش مجددا و به منظور پی گیری هر دو ازمون برای اعضای هر دو گروه اجرا شد.
همانطور که
تا کنون تحقیقی مشابه این تحقیق انجام نشده است اما چند تحقیق که تا حدی شبیه این تحقیق هستند انجام شده که در ادامه نتایج آنها را با نتایج این تحقیق مقایسه می کنیم.
نتایج این تحقیق تا مشابه نتیجه تحقیق غفاری (۱۳۸۵) همسو است. غفاری هم در تحقیق خود به این نتیجه رسید که آموزش خودآگاهی و کنترل تکانه موجب کاهش وابستگی به فیسبوک می شود و از آنجا که خودآگاهی و کنترل تکانه جزو اجزای هوش هیجانی است می توان گفت که در تحقیق غفاری هم هوش هیجانی آزمودنی ها افزایش پیدا کرده است.
نتیجه این تحقیق با تحقیق حمیدی (۱۳۸۴) هم تا حدی همسو است. حمیدی در تحقیق خود به این نتیجه رسید که آموزش مولفه های قابلیت های فردی تحلیل نتایج نشان داد هر دو فرضیه اول و دوم مورد تایید قرار گرفتند یعنی به عبارت دیگر می توان گفت که آموزش هوش هیجانی می تواند با عث کاهش میزان وابستگی افراد به فیسبوک شود و این اثر پس از گذشت یک ماه هم تداوم داشته است.می توان باعث کاهش وابستگی به فیس بوک شود. از طرف دیگر از آنجا که قابلیت های فردی با هوش هیجانی ارتباط دارد (شوارتز، ۲۰۰۵) به همین دلیل می توان گفت این دو تحقیق نتایج مشابهی داشته اند.
درباره اینکه چرا آموزش هیجانی باعث کاهش وابستگی به فیسبوک می شود را باید در تعریف هوش هیجانی جستجو کرد. هوش هیجانی به معنانی شناسایی و مدیریت هیجان های خود و دیگران است و. یکی از ویژگی های وابستگی به فیسبوک این است که فرد نمی توان میزان ساعات استفاده از اینترنت خود را کنترل کند معمولا معتادان فیسبوک در مدیریت هیجان های خود مشکل دارند و بر احساس و تمایل استفاده بیشتر از اینترنت خود غلبه کند که این یکی از نشانه های پایین بودن هوش هیجانی است به همین دلیل می توان گفت با افزایش هوش هیجانی در این افراد توانایی کنترل بیشتر هیجان ها و وسوسه های بیشتر شده و می توانند ساعات استفاده خود را از فیسبوک را کنترل کنند و می دانیم که یکی از برنامه های درمانی برای معتادان فیسبوک مدیریت استفاده از فیسبوک است.
از طرف دیگر معتادان فیسبوکی معمولا در روابط اجتماعی خود مشکل دارند و به همین دلیل به سمت فضای مجازی کشیده می شوند و می توان گفت که این افراد هوش هیجانی پایینی دارند چون توانایی مدیریت و شناسایی هیجان های دیگران را ندراند و افزایش این مهارت در آنها (شناسایی و مدیریت هیجان های دیگران) توانایی برقراری ارتباط های واقعی در آنها بیشتر شده و میزان نیاز به استفاده از فضای مجازی در آنها کمتر خواهد شد.
۵-۲ محدودیت های پژوهش