– مهارت‌های مربوط به امرار معاش مانند این که چگونه فرد مشغول کاری شود.

– مهارت‌های مراقبت از خود مانند مصرف غذاهای سالم، درست مسواک زدن و غیره.

– مهارتهایی که برای پرداختن به موقعیت های پرخطر زندگی استفاده می‌شوند، مانند توانایی نه گفتن در مقابل فشار جمع جهت استفاده از مواد مخدر (سازمان بهداشت جهانی،۱۳۷۷،ص ۱۶).

به نظر هامبورگ[۴۸] و گازدا[۴۹] (۱۹۹۵)، آموزش مهارت های اجتماعی زیر مجموعه ای از آموزش مهارت های زندگی می‌باشد. در واقع، آموزش مهارت های زندگی، آموزش رسمی و شکل یافته مهارت های لازم برای بقای زندگی با دیگران و موفقیت در جامعه پیچیده می‌باشد (لواسانی،۱۳۷۸،ص۶۲).

از نظر بالدو[۵۰] و فرانسیس[۵۱] مهارت های زندگی، کودکان و نوجوانان را قادر می‌سازد که دانش (آنچه را می دانند) و نگرش و ارزش های خود (آنچه احساس می‌کنند و بدان باور دارند) را به عمل تبدیل نمایند. منظور از مهارت های زندگی این است که هر کودک در کنار آموزش خواندن و نوشتن به مهارت هایی دست یابد که به مدد آن ها بتواند ابتدا به شناخت درستی از خود دست پیدا کند و سپس به خوبی با افراد و محیط اطراف ارتباط برقرار سازد و به حل مشکلات خود و جامعه و محیط زیست یاری دهد (صادقی،۱۳۸۵). مهارت های زندگی عبارتند از، توانایی هایی که زمینه سازگاری و رفتار مثبت و مفید را فراهم می آورند. این توانایی ها فرد را قادر می‌سازد مسئولیت های اجتماعی خود را بپذیرد و بدون لطمه زدن به خود و دیگران با خواسته ها و انتظارات و مشکلات روزانه به ویژه در روابط بین فردی به شکل مؤثری روبرو شود (طارمیان و همکاران،۱۳۸۷).

گازدا و بروکز[۵۲] (۱۹۸۷) مهارت های زندگی را چنین تعریف کرده‌اند، همه مهارت‌ها و آگاهی هایی که لازمه زندگی مؤثر هستند و در چهار زمینه خانوادگی، تحصیلی، اجتماعی و شغلی لازم و ضروری اند به طوری که در هر یک از این زمینه ها قابل تعریف و قابل اندازه گیری به صورت عینی می‌باشند (آقاجانی،۱۳۸۱، ص ۵۰).

مهارت‌های زندگی مهارتهایی هستند که برای افزایش توانایی‌های روانی- اجتماعی[۵۳] افراد آموزش داده می‌شوند و فرد را قادر می‌سازند که به طور مؤثر با مقتضیات و کشمکش های زندگی روبرو شود (سازمان بهداشت جهانی،۱۳۷۷، ص۱۶). از آنجا که عوامل فرهنگی و اجتماعی تعیین کننده ماهیت دقیق برنامه مهارت های زندگی هستند، ‌بنابرین‏ این برنامه ممکن است از نظر اهداف و محتوای آموزشی در کشورها و نواحی مختلف متفاوت باشد (سازمان بهداشت جهانی، ۱۳۷۷، ص ۱۴).

فیروزبخت (۱۳۷۱) با اشاره و استناد به دیدگاه روانشناس معروف انسانگرا، آبراهام مازلو[۵۴] و طبقه بندی ارائه شده توسط وی از نیازهای انسان، معتقد است که می توان به سطوح سلسله مراتب نیازهای وی، سطح دیگری تحت عنوان شرکت مؤثر در یک جامعه متنوع را اضافه کرد بدین معنا که، او نیازها را با محوریت ارتباط بین فردی بررسی می‌کند و در توضیح نیاز سطح شش می‌گوید در آستانه قرن جدید ما نیاز داریم راه و رسم زندگی در یک جامعه متنوع را بیاموزیم دنیای ما از اقوام، جنسیت ها، طبقات اجتماعی، ‌گروه‌های سنی و فرهنگ های مختلف تشکیل شده است برای زندگی و عملکرد مناسب در یک چنین دنیای متنوع محتاج و متکی به ارتباطات هستیم، شرکت مؤثر در دنیای اجتماعی متنوع نقش بسیار مهم و حساسی در زندگی حرفه ای دارد، زندگی در یک دنیای متنوع مثل سایر نیازهای مازلو وقتی بیشتر جلوه می‌کند که نیازهای اساسی برآورده شده باشند. درگیر شدن در این تنوع می‌تواند برخی از نیازهای اساسی انسان را برآورده کند (ادیب،۱۳۸۲،ص۲۷).

از سوی دیگر می توان با توجه به نیازهای اساسی مطرح شده توسط مازلو مجموعه ای از مهارت‌های زندگی معطوف به رفع نیاز را به شرح زیر بیان نمود:

    1. نیازهای جسمانی[۵۵] (فیزیولوژیکی): قابلیت های حرفه ای – بهداشت جسمی و روانی.

    1. نیاز به امنیت و ایمنی[۵۶]: مهارت های ارتباطی و بین فردی- بهداشت و سلامت جسمی و روانی- رعایت نکات ایمنی.

    1. نیاز به عشق و تعلق[۵۷] : مهارت های ارتباطی و بین فردی- مشارکت و همکاری- همدلی- تحمل آزادی- مهارت های شهروندی.

    1. نیاز به عزت نفس و احترام به خود[۵۸]: مهارت های ارتباطی و بین فردی- خودآگاهی و داشتن هدف در زندگی – افزایش عزت نفس.

    1. نیاز به خودشکوفایی یا تحقق خویشتن: مهارت های خودآگاهی و داشتن هدف در زندگی ، تفکر خلاق- تفکر انتقادی و مهارت های ارتباطی و بین فردی

  1. مشارکت مؤثر در یک جامعه متنوع : مهارت های ارتباطات اجتماعی و روابط بین فردی- همکاری – مشارکت – همدلی (خسروی، ۱۳۹۰).

چنانچه ملاحظه گردید تعاریف مهارت های زندگی متعدد هستند ‌بنابرین‏ مصادیق آن ها هم متنوع خواهد بود. از نظر پژوهشگر تعریف زیر که تلفیقی از مجموع تعاریف فوق الذکر می‌باشد مناسب ترین تعریف برای مهارت‌های زندگی است، منظور از مهارت‌های زندگی آن نوع توانایی ها و مهارت های عملی است که موجب رفتارهای مثبت و سازگارانه گردیده و فرد را جهت پذیرش مسئولیت های فردی و اجتماعی آماده می‌سازد و وی را برای مواجهه با مشکلات و حل آن از طریق کاربرد روش های تحلیلی و مشارکتی از جمله حل مسئله، ایفای نقش و … آماده می‌سازد.

۲-۴- انواع مهارت های زندگی

طبقه بندی های مختلفی از مهارت‌های زندگی به عمل آمده است که از اختلافات در دیدگاه ها و نظرات افراد مختلف ناشی می شود. در اینجا به برخی از انواع طبقه بندی مهارت های زندگی اشاره می شود. بروکز[۵۹] از مرور تئوری های رشدی مربوط به عوامل عاطفی، شناختی، اخلاقی، هوشی، جسمانی – جنسی، روانی، شناختی- اجتماعی و شغلی به ۳۰۵ نوع مهارت زندگی دست یافت و در نهایت به چهار طبقه ارزشمند از مهارت های زندگی دست یافت که متناسب با سنینن مختلف کودکی، نوجوانی و بزرگسالی می‌باشد و کاربردهای بسیار مؤثری در امر مشاوره دارد. ‌بنابرین‏ ‌بر اساس مدل طبقه بندی بروکز ابعاد مهارت‌های زندگی شامل موارد زیر می‌باشد:

    • مهارت های مربوط به ارتباط بین فردی/ روابط انسانی.

    • مهارت های مربوط به حل مسئله / تصمیم گیری.

    • مهارت های مربوط به سلامت جسمانی/ حفظ سلامتی.

  • مهارت های مربوط به رشد هویت/ هدف در زندگی.

طبق نظر بروکز (به نقل از گینتر[۶۰] ۱۹۹۹)، این طبقات کلی با هم ارتباط دارند. در ضمن دارای ماهیتی پویا هستند، به طوری که تغییر در یکی از زمینه ها و ابعاد می‌تواند تاثیر مثبت یا منفی روی زمینه‌های دیگر داشته باشد (آقاجانی،۱۳۸۱،ص ۶۱-۶۰). در برنامه آموزشی تدوین شده توسط دانشگاه ایالتی آیووا که برای نوجوانان سنین ۱۵ تا ۱۹ سال تدریس شده است، مهم ترین مهارت های زندگی در قالب موارد زیر مطرح شده است:

  1. مهارت های تفکر

یادگرفتن یادگیری، تصمیم گیری، حل مسأله، تفکر منطقی، خدمات یادگیری[۶۱]

  1. مهارت های مدیریت

تعیین اهداف، مهارت برنامه ریزی، مهارت سازماندهی، استفاده بخردانه از منابع، مهارت نگهداری، ثبت مدارک و یادداشت ها، آثار مدارک کتبی و گزارش ها[۶۲] و انعطاف پذیری[۶۳]

  1. مهارت های ارتباط برقرار کردن

مهارت همکاری، مهارت های اجتماعی، مهارت‌های حل تعارض، مهارت پذیرش تفاوت ها[۶۴] ، مهارت توجه به دیگران[۶۵] ، مهارت همدلی، مهارت مشارکت.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...