کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



EAD

B

EBA

EBB

EBC

EBD

C

ECA

ECB

ECC

ECB

D

EDA

EDB

ECD

EDB

و در نهایت برای بدست آوردن امتیاز کارایی واحدها، میانگین ستون­های ماتریس کارایی متقاطع با حذف عناصر روی قطر اصلی (یعنی Ekk) که همگی برابر با یک هستند محاسبه می­ شود و رتبه ­بندی انجام می­گیرد، بدین صورت که واحدی که دارای میانگین بیشتری باشد، رتبه بهتری را به خود اختصاص می‌دهد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

رابطه 2-13
3-5-3-2- تحلیل پوششی داده‌ها وزن‌های مشترک
یکی دیگر از روش‌هایی که به منظور رتبه ­بندی واحدهای کارا مورد استفاده قرار می­گیرد، روش وزن‌های مشترک می‌باشد. مدل‌های پایه­ای تحلیل پوششی داده‌ها، باید بطور جداگانه برای هر یک از واحدهای تصمیم ­گیری نوشته و اجرا شود، تا بتوان کارایی واحدهای تحت بررسی محاسبه شود. به عبارت دیگر، چنانچه n واحد تحت ارزیابی قرار گیرند، بایستی، n بار مدل نوشته و حل گردد. این عمل باعث می­ شود که وزن‌های بدست آمده برای مجموعه ­ای از ورودی­ ها و خروجی­ها متفاوت باشد یعنی به ازای هر ورودی و یا هر خروجی، به تعداد واحدهای تحت بررسی و مدل‌های حل شده (n واحد) n وزن متفاوت بدست می ­آید، که از جمله ایرادات وارد شده به مدل تحلیل پوشششی داده‌ها می‌باشد و این سؤال را پیش می ­آورد که از میان وزن‌های مختلف موجود، کدام وزن مناسب‌تر است؟ و یا اگر هدف مقایسه کارایی واحدهای تصمیم ­گیری با یک وزن برای ورودی و خروجی باشد، کدام وزن­ها مناسب خواهند بود(امیری و دیگران، 1389)؟ و حتی در برخی موارد، دادن وزن‌های متفاوت به یک عامل، غیر قابل قبول است و حتی این انعطاف­پذیری در وزن­ها، مانع از مقایسه بین واحدها بر مبنای پایه­ای مشترک می­ شود.
روش وزن‌های مشترک، روشی است که برای پاسخگویی به سؤالات و ایراد وارده به روش تحلیل پوششی داده‌ها، ایجاد شده است. این ‌روش برای اولین در سال 1990 توسط کوک و همکارانش[114] ارائه گردید (کوک و دیگران، 1990). در روش وزن‌های مشترک، با بهره گرفتن از مدل و روش‌هایی، وزن‌هایی برای ورودی و خروجی­های واحدهای تحت ارزیابی محاسبه می­ شود که به عنوان مبنایی برای ارزیابی و محاسبه کارایی واحدها قرار می­گیرد، به عبارت دیگر در این‌ روش بر خلاف روش تحلیل پوششی داده‌ها که برای عاملی یکسان به تعداد واحدهای تحت بررسی وزن در نظر می­گیرد، برای عاملی یکسان، فقط یک وزن در نظر گرفته می­ شود.
هدف اصلی این ایده، ایجاد پایه و مبنایی مشترک برای رتبه ­بندی واحدهای تصمیم ­گیری با ارائه وزن‌های مشترک است (لویی و پنگ[115]، 2008.، ماکویی[116] و دیگران، 2008).
تا کنون برای محاسبه وزن‌های مشترک روش‌های گوناگونی ارائه شده است که با بهره گرفتن از برنامه­ ریزی خطی و غیرخطی، مجموعه وزن‌های مشترک را محاسبه می­نمایند. در بسیاری از روش‌های یافتن وزن‌های مشترک، ابتدا کران بالا و پایین وزن‌های ورودی و خروجی محاسبه می­ شود و سپس مجموعه وزن‌های مشترک را می­یابند. در بعضی از روش­ها، کران بالا را با گرد کردن و حذف بیشترین وزن و کران پایین را با حذف وزن‌های صفر و گرد کردن کوچک‌ترین وزن، بدست می­آورند (ساعتی، 1391).
در زیر به سه مدل از مجموعه مدل‌های ارائه شده برای محاسبه وزن‌های مشترک اشاره شده است:
1-3-5-3-2- مدل سان و همکاران (2013)
سان و همکاران در سال 2013 برای ارزیابی عملکرد واحدهای تصمیم­­گیری و رتبه ­بندی آنها، با در نظر گرفتن واحدهای مجازی ایده­آل و ایده­آل منفی[117] دو مدل معرفی می­نمایند و نشان می‌دهند که نتایج حاصل از هر دو مدل یکسان است. در مدل اول به دنبال حداقل کردن فاصله تمامی واحدها از واحد ایده­آل می­باشند با توجه به اینکه کارایی واحد ایده­آل برابر با یک در نظر گرفته می­ شود و در مدل دوم نیز مدلی مشابه مدل اول ارائه می­گردد با این تفاوت که بجای واحد ایده­آل، واحد ایده­آل منفی در نظر گرفته می­ شود.
بنا به تعریف سان و همکاران، واحد ایده آل واحدی است که از کمترین ورودی­ ها بیشترین خروجی­ها را تولید می­ کند واحد ایده­آل منفی که نقطه مقابل واحد ایده­آل قرار دارد، واحدی است که از بیشترین ورودی کمترین خروجی را تولید می­نماید. لذا با در نظر گرفتن n واحد تصمیم ­گیری که هر یک از m ورودی برای تولید s خروجی استفاده می­ کنند، ورودی­ ها و خروجی­های واحدهای مجازی بصورت زیر تعریف می­شوند:
ورودی­های واحد ایده­آل xi I = min (xij j=1,2,…n) , (i=1,2,…,m)
خروجی­ها واحد ایده­آل yr I = max (yrj j=1,2,…,n) , (r=1,2,…,s)
ایده­آل منفی ورودی­های واحد xi A = max (xij j=1,2,…n) , (i=1,2,…,m)
خروجی­ها واحد ایده­آل منفی yr A = min (yrj j=1,2,…,n) , (r=1,2,…,s)
با توجه به اینکه نتایج حاصل از هر دو مدل یکسان می‌باشد، لذا در زیر به معرفی مدل اول پرداخته می­ شود.
با در نظر گرفتن واحد ایده­آل، مدل ارائه شده بصورت مدل 2-30 می‌باشد، در این مدل کارایی واحد ایده­آل برابر با یک در نظر گرفته می­ شود و کارایی تمامی واحدهای تحت بررسی با در نظر گرفتن محدودیت یک بودن کارایی واحد مجازی ایده آل حداکثر می­ شود.
مدل 2-30

s.t

j=1,2,…,n

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 02:52:00 ق.ظ ]




تقریباً تمامی آیات قرآن که در رابطه با اهل کتاب می­باشد در مدینه بر رسول خدا (ص) نازل گردیده است. مهمترین مباحثات میان مسلمانان و نصارا درباره تحریف انجیل و چگونگی خلقت عیسی (ع) بود. این امر بعد از نزول آیه­ای از قرآن شدت گرفت «همانا مثل خلقت عیسی به امر خدا، خلقت آدم است پس بدان خاک گفت: باش، همان دم چنان گردید»(آل عمران/ ۵۹).
یکی از اقدامات پیامبر(ص) پس از فتح مکه نامه نگاری به سران کشور­ها و قبایل و دعوت آنان به عبادت خداوند یکتا بود(ابن خلدون، ۱۳۶۳، ۴/۲۵۷). در این راستا نامه­ای برای اسقف نجران نوشت. مسیحیان را به پذیرش یگانه پرستی و دوری از شرک دعوت کرد که در صورت امتناع باید جزیه بپردازند یا آماده جنگ باشند(منتظری مقدم، ۱۷۲:۱۳۸۵). وی پس از مطالعه نامه با ا هل رای مشورت کرد و قرار گذاشته شد هیأتی بالغ بر ۶۰ نفر جهت تحقیق و آوردن خبر، به مدینه بروند موقعی که آن­ها وارد مسجد شدند هنگام نمازشان بود. طبق مراسم خود، ناقوس را نواختند و به طرف مشرق ایستاده، مشغول نماز شدند. گروهی از اصحاب رسول(ص) خواستند مانع شوند حضرت با آرامش فرمود: «آنان را به حال خود وا گذارید و متعرضشان نشوید»(همان، ۱۲۷).

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

پس از نماز خدمت پیامبر(ص) رسیدند؛ حضرت آن­ها را به اسلام دعوت نمود. سوالاتی میان ایشان و بیشتر در رابطه با چگونگی خلقت عیسی (ع) مطرح شد، که بحث به درازا کشیده شد(ابن اسحاق، ۱۳۷۳: ۲۵۶). خداوند پیامبر خویش را امر به مباهله نمود. بنا به گفته مفسران، نصارای نجران اقدام به مباهله نکردند و به شهر خویش بازگشتند و پذیرفتند جزیه بدهند گفتند «یا محمد، ما با تو مباهلت نمی کنیم و به دین تو در نمی­آییم و لیکن با تو صلح می­کنیم و جزیت از توبه خود فرو می­گیریم(همان،۲۵۷). پیامبر(ص) نامه­ای به امام علی(ع) نوشت که امنیت آنان و معابد را تضمین می­کرد و در برابر مسیحیان هر سال دو هزار لباس که قیمت هر یک از چهل درهم تجاوز نکند یا معادل آن شمش طلا و نقره به مسلمانان بدهند و هر گاه از ناحیه یمن آتش جنگ شعله ور گشت سی زره، سی نیزه، سی شتر و سی اسب به مسلمانان عاریه بدهند(ابن سعد، ۱۳۷۴: ۱/ ۳۴۶؛ سبحانی، ۱۳۸۹: ۳۹۹). بنا به درخواست اهالی نجران رسول خدا(ص) ابوعبیده جراح را با آنان فرستاد تا در میانشان حکم کند(ابن اسحاق، ۱۳۷۳: ۲۵۷).
هم­زمان با افزایش قدرت و توان مسلمانان، پیامبر(ص) در سال نهم هجری نظامیانی را به تبوک فرستاد. اسقف ایله پیش آمد و صلحی نهاد که هر فرد بالغ در سال دیناری دهد. مردم اذرح نیز بیامدند و تقاضای صلح کردند. ایله شهری ساحلی در کنار خلیج عقبه و اذرح شهری در اطراف شام بوده است این منطقه­ آّباد را دژی محکم فراگرفته و در پنجاه فرسنگی شام قرار داشت(مسعودی، ۱۳۶۵: ۲۵). در همین زمان رسول خدا(ص) با اکیدربن عبدالملک فرمانروای «دومه الجندل» که مردی ترسا از قبیله کنده بود با گرفتن جزیه پیمان بست(ابن اثیر، ۱۳۸۲: ۳/ ۱۱۴۴).
تلقی پیامبر(ص) از شیوه تسامح به عنوان امری که موجب تأمین صلح و مایه­ی تحکیم قدرت اسلام خواهد بود پیداست. مانند عهدنامه­ای که برای نصارای نجران فرستاد و توصیه­ای که به «معاذ جبل» هنگام اعزام به یمن «در نهی از الزام و اکراه قوم بر ترک دین» کرد. به هر حال این تسامح و تساهل در بررسی تطبیقی ادیان عالم، اسلام را دین واقع بینی و متضمن اخلاق عالی همراه با حکمت عملی نشان می­دهد در حالی که به گواه تاریخ دین مسیحیت که بنا به ادعای پیروانش دین محبت و ایثار هم خوانده می­شدکمتر جنبه تسامح دارد(زرین کوب، ۱۳۷۵: ۳۹۷). بر اساس این پیمان­ها، آزادی دینی و امنیت اقتصادی مسیحیان تأمین می­شد و بنا به سفارش پیامبر(ص)حق ستم کشی بر کسی را نداشتند(بلاذری ،۱۳۶۷: ۲۳۶).
در کنار تسامح و مدارای رسول خدا(ص) با مسیحیان، آن حضرت به حفظ فرهنگ اسلامی و عدم تأثیر­پذیری مسلمانان از آنان توجه داشت در حدیثی از پیامبر (ص) چنین آمده «لاتکونوا کُرهبانّیه النصاری» مانند مسیحیان راه رهبانیت پیش نگیرید(پاینده، ۱۳۶۰: ۲۹۹). توجه پیامبر(ص) به مناطق مرزی شمال عربستان از غزوه تبوک، نبرد مؤته و بسیج آخرین لشکر او به سرپرستی اسامه بن زید حاکی می­باشد .این مناطق خیلی زود شاهد رویارویی پیروان دو دین بزرگ الهی قرار گرفتند. تصدیق ادیان کهن و رفتاری که اسلام با پیروان آن داشت(تسامح مذهبی) وادارشان می­کرد تا سلاح بگذارند و با دادن جزیه از حمایت اسلام برخوردار شوند. ابتکار سیاسی بزرگ پیامبر (ص) اسلام بود(حتی، بی تا: ۲۹۹). با رحلت حضرت، تسامح مذهبی افزایش یافت. این تسامح بستگی به کسب آزادی با پرداخت جزیه دارد؛. دولت اسلامی دو امتیاز با دو نعمت برای ملل مغلوب به ارمغان آورد یکی تسامح و آزادی دینی و دیگر احکام معتدل اقتصادی جزیه.
۳-۱-۱-روابط مسلمانان و مسیحیان در دوره­ پیامبر(ص)
مهمترین منابع فقهی مسلمانان، قرآن و سنت پیامبر (ص) می­باشد که سنت خود برگرفته از آموزه­های قرآن و واقعیات عصر پیامبر(ص) بود. قرآن، مسیحیت را در ردیف ادیان الهی قرار داد. اما باید این نکته را متذکر گردید که پاره­ای تغییر و تحریف در آن رخ داده است. بنابراین مسلمانان در تعامل با نصارا باید به این موضوع توجه داشته باشند تا به فرهنگ توحیدی آنان خدشه ای وارد نشود.
برخورد پیامبر با اقلیت­ها از زمان هجرت شروع می شود البته در دوران قبل از هجرت نیز حوادثی رخ داد که می ­تواند زمینه ساز برخورد­های بعد از هجرت و نحوه معامله رسول خدا با اهل کتاب بوده باشد از جمله ملاقات­هایی که پیامبر با بعضی از اهل کتاب به خصوص علماء آن­ها داشته است که خاطرات خوش دوران قبل از هجرت را تشکیل می­دهد. در این ملاقات­ها نه تنها برخورد­ها دوستانه بود. مصاحبت نیکوی حضرت باعث آن شد که آن­ها مزاحمتی برای ایشان فراهم نیاورند؛ بلکه احیاناً مؤید آن حضرت بود. آن­ها بشارت به بعثت آن بزرگوار داده و او را موعود تورات و انجیل از نسل اسماعیل معرفی کرده اند و چه بسا افرادی از آنان رسماً مسلمان شده و از پیروان آن بزرگوار به حساب آمده اند(ابراهیمی، ۱۳۶۸: ۱۶۰).
مهاجرت مسلمانان به حبشه و امکان سکونت آن­ها در آن سرزمین، آمدن هیأتی از اسقف های نجران برای مباهله با پیامبر (ص) و همچنین تحت حمایت قرار گرفتن قبایل مسیحی در برابر پرداخت جزیه، نمونه ­ای از نخستین تعاملات مسلمانان و مسیحیان در صدر اسلام می­باشد. احکام معتدل اقتصادی و تسامح مذهبی که نسبت به اهل کتاب که نزد مسلمین اهل ذمه یا معاهد خوانده می­ شود، دو نعمتی بود که اسلام برای ملل مغلوب به ارمغان آورد. اما در عین حال با دقت نظر در آیات قران و سنت پیامبر(ص)تدارک نوعی حریم میان معتقدین به فرهنگ اسلامی با فرهنگ غیر اسلامی دیده می­ شود.
روابط پیامبر(ص) با مسیحیان جزیر العرب، مهمترین سند هم زیستی مسلمانان با مسیحیان نجران است. ارتباط گسترده پیامبر(ص) و مسلمانان با مسیحیان از مدینه آغاز شد از آن جمله می­توان به مباهله با نصارای نجران اشاره کرد. «مباهله آن است که دو نفر یا دو گروه پس از مناظره و استدلال در برابر یکدیگر، به نتیجه­ای که مقبول طرفین باشد نرسند و هر یک ادعای کتمان عمدی حق از سوی دیگری را داشته باشد. برای اثبات ادعای خود مسئله خود را به خدا واگذار می­ کنند و هر یک از خدا می­خواهد که اگر دیگری در ادعای خود عمداً دروغ می گوید و حق را دانسته و کتمان می­ کند، فوراً عذاب را بر او نازل کند تا حق روشن شود»(ابن اسحاق، ۱۳۷۳ :۲۵۶).
مفسران نوشته­اند نصارا به این امر اقدام نکردند و قبول کردند جزیه بدهند. با گسترش عصر فتوحات، مسلمین در تعاملی گسترده با ملل دیگر از جمله مسیحیان قرار گرفتند که نتیجه آن تأثیر­پذیری متقابل معتقدین به فرهنگ اسلامی و مسیحی از یکدیگر بود. با رحلت پیامبر(ص) کوشش بر این بود که روش آن حضرت ادامه داده شود، اما گسترش فتوحات مسلمین و سیاست خلفای پس از پیامبر(ص) سبب تأثیر متقابل مسلمانان و مسیحیان از یکدیگر شد(ولوی،۱۳۸۹: ۱۴۵).
۳-۲- وضعیت یهود پیش از هجرت پیامبر اسلام(ص)
پیش از آمدن قبایل جنوبی(اوس و خزرج) به یثرب، یهودیان حاکمیت این شهر را در دست داشتند. اما پس از آن به تدریج از موقعیت آنان کاسته شد. از آیه ۸۹ سوره بقره استفاده می­ شود که یهودیان از سوی اوس و خزرج مورد ستم واقع می­شدند، از این رو به آنان می­گفتند: وقتی پیامبر ظهورکند به کمک او بر شما پیروز خواهیم شد(وکانوا من قبل یستفتحون علی الذین کفروا فلما جاء هم ماعرفوا کفروا به فلعنه الله علی الکفرین) امام صادق در تفسیر این آیه فرموده است:« وقتی اوس و خزرج فزونی یافتند به اموال یهودیان تعرض می­کردند و سپس یهودیان گفتند وقتی محمد(ص) مبعوث شد شما را بیرون خواهیم کرد»(صادقی ،۱۳۸۲: ۴۳).
براساس گزارش ابن اسحاق، پیش از هجرت مسلمانان به یثرب بنی نضیر و بنی قریظه و دیگر گروه ­های مرتبط و منتسب به این دو قبیله با اوسیان پیمان دوستی داشتند و بنی قینقاع و دوستانشان با خزرج هم پیمان بودند. وقتی نزاعی رخ می­داد هر قبیله یهودی به یاری هم پیمان مشرک خود بر می­خاست و در برابر هم کیش خود قرار می­گرفت و گاه خون او را می­ریخت پس از جنگ نیز درکنار هم جمع شده، با دادن فدیه اسرای خود را آزاد می­کردند(ابن هشام: ۱/۵۴۰).
در قرآن کریم به این موضوع اشاره شده و یهودیان به خاطر کمک به مشرکان در برابر دوستان موحد خود سرزنش شده اند(بقره/ ۸۵). به همین جهت پیمان­های جاهلی که آنان با اوس و خزرج داشتند، هنگام محاصره از سوی مسلمانان انتظار یاری آن دو قبیله را داشتند؛ ولی هم پیمانان قدیمی که یهود که اکنون انصار پیامبر به شمار می­رفتند در جواب آنان می­گفتند «دیگر پیمان­های جاهلی از بین رفته است»(صادقی، ۱۳۸۲، ۴۴).
آن­چه درباره وضعیت یهود پیش از اسلام مهم است موقعیت فرهنگی آنان به خصوص احبار و علمای این قوم در نزد عرب جاهلی است. به گونه ­ای که آنان مرجعی برای پاسخ گویی پرسش­های دینی مشرکان به شمار می­رفتند. ابن خلدون می­نویسد: عرب، پرسش­های مربوط به هستی و اسرار خلقت و ابتدای آن را از اهل کتاب می­پرسید، در حالی که خود یهود در آن زمان بادیه نشین بود و غیر از آن­چه عوام اهل کتاب می­دانند، چیز دیگری نمی­دانست(ابن خلدون، ۱۳۶۳: ۱/ ۵۵۵).
پس از بعثت پیامبر اسلام مشرکان قریش، گروهی را به یثرب فرستادند به آنان گفتند از علمای یهود درباره محمد پرسش کنید که آنان اهل کتاب اول هستند و علوم انبیاء نزد آنان است. پس فرستادگان قریش نزد علمای یهود یثرب آمده با توصیف پیامبر و برخی گفته­هایش درباره درستی ادعای حضرت پرسیدند یهودیان سؤال­هایی را به مشرکان آموختند که از پیامبر بپرسند تا درستی یا نادرستی ادعای او را روشن کند(ابن هشام: ۱/ ۳۰۰).
این سلطه فرهنگی حتی پس از هجرت برجای مانده و آن گاه که سران یهود برای دعوت قریش به جنگ احزاب به مکه رفتند مشرکان گفتند:«ای گروه یهود شما اهل کتاب اول و آگاه به اختلاف میان ما و محمد هستید آیا دین ما برتر است یا دین او؟یهودیان گفتند دین شما بهتر از دین اوست و شما به حق سزاوارترید»(نساء /۵۱ ). این سخن مشرکان را خوشحال کرد و آنان را برای جنگ با رسول خدا برانگیخت(صادقی،۱۳۸۲ :۴۴).
۳-۳- سیره پیامبر در تعامل با یهود
اسلام از همان آغاز پیدایش با مخالفت­ها و کارشکنی­های گروه­هایی مواجه شد که گسترش آن را به زیان منافع خود می­دیدند و به همین جهت از راهی وارد می­شدند تا این آئین نوپا و دعوت جدید را از ریشه بخشکانند و نتیجه آن، وقوع جنگ­ها و درگیری­هایی بود که پیامبر و مسلمانان صدر اسلام را به خود مشغول کرده بود. یکی از این گروه­ ها که دردسر­های بزرگی برای پیامبر اسلام درست کردند یهود بوده است. با وجود اینکه دانشمندان یهود خود در انتظار ظهور اسلام بودند و نشانه­ های پیامبر اسلام را در کتاب خود دیده بودند باز هم برای حفظ موقعیت و منافع مادی خود با پیامبر اسلام دشمنی می­کردند و توطئه­های بسیاری برای نابودی اسلام به راه انداختند. این علی­رغم پیمانی بود که در آغاز تشکیل حکومت اسلامی در مدینه با مسلمانان بسته بود(جدید بناب،۱۳۸۵: ۱۱).
توطئه­های یهود همه جانبه بود و آن­ها هم از طریق فرهنگی، هم از طریق اقتصادی و هم از طریق نظامی با تمام نیرو با اسلام مقابله کردند. درگیری پیامبر اسلام(ص) با یهود آن چنان اهمیتی داشت که در قرآن کریم ده­ها آیه درباره یهود و پنهان کردن حقایق تورات توسط دانشمندانشان و اقدامات خصمانه­ای که به عمل می­آوردند، نازل شده است. قرآن آن­ها را بزرگترین دشمن مسلمانان در کنار مشرکان می داند(مائده/ ۸۲).
از زمانی که پیامبر(ص) به مدینه هجرت کرد و آن را مرکز نشر اسلام قرار داد نزاع میان مسلمانان و یهودیان درگرفت. یهودیان محمد(ص) را رقیب نیرومندی می­دانستند که ممکن بود عظمت دین وی، نفوذ دین یهود را از عربستان براندازد. اولویتی که تا آن وقت میان یهود و نصاری مورد نزاع بود احراز کند زیرا پیغمبر ‌از نژاد عرب بود و با شریف­ترین خاندان­های قریش نسبت داشت. از این رو عرب­ها از یهودیان که ملت عرب را تحقیر می­کردند و بوسیله تورات و دین موسی به آن­ها بزرگی می­فروختند محبوبتر بود. از این رو مردم مدینه دعوت محمد را به آسانی پذیرفتند و زیر پرچم پیغمبر عرب که یهودان به ظهور وی تهدیدشان می­کردند جای گرفتند. یهودیان از گرویدن دسته دسته مردم مدینه اسلام حسدشان گرفت و ترسشان افزون شد و به ضد اسلام و مسلمانان به وسایل مختلف توطئه آغاز کردند. وقتی درباره مندرجات کتاب­های آسمانی از آنها پرسش می­شد مطالب آن را تغییر می­دادند و حق را با باطل می­آمیختند تا دوستی مشرکان را جلب کنند و منزلت اسلام را بکاهند .یهودیان دائماً کوشش می­کردند که مسلمانان را از دین خود برگردانند و عقاید آن­ها را به وسیله شبهه­های باطل متزلزل کنند(ابراهیم حسن، ۱۳۵۶: ۱۴۸).
پیامبر درمدینه برای برقراری امنیت و آرامش یک پیمان دفاعی مشترک با یهودیان منعقد ساخت که بر اساس این پیمان یهودیان متعهد شدند که علیه مسلمانان اقدامات خراب کارانه انجام ندهند و در دفاع از مدینه مشارکت داشته باشند(جعفریان،۱۳۸۶: ۱۱۴). یهود آزادانه به داد و ستد پرداختند و کالا­های خود را در بازار­های مسلمین به فروش می­رساندند، گسترش اسلام در میان مردم حساسیت یهود را بر ضد پیامبر اکرم(ص) برانگیخت، عبدالله بن سلام از دانشمندان یهود به آئین اسلام گروید و پس از مدتی مخیرق به جمع مسلمانان پیوست خبر اسلام آوردن آنان موجی از خشم را در طوایف یهود پدید آورد، به تدریج همکاری یهود با مسلمانان ضعیف شد(کریمی نیا، ۱۳۸۲: ۱۰۶و۱۰۵).
یهود به علل گوناگون در ابتدا به پیامبر و مسلمانان روی خوش نشان دادند و در پیمان دفاعی مدینه شرکت جستند. آنان می­خواستند از تشکیلات مسلمانان به نفع خود سود جویند. گسترش روزافزون اسلام سبب شد که یهودیان به این همکاری و همراهی با مسلمانان ادامه ندهند و به روش­های مختلف در تضعیف روحیه مسلمانان بکوشند. آنان پیمان خود با مسلمانان را نقض و پنهان و آشکار با دشمنان اسلام همکاری کردند. مسلمانان در مقابل اقدامات خراب­کارانه و شایعه­سازی یهود، هیچ گونه تعرضی به آنان نداشتند و همواره در حفظ صلح مدینه کوشیدند و اعمال و رفتار تحریک آمیز یهودیان را نادیده گرفته، با عفو و اغماض پاسخ می­دادند(همان،۱۲۳).
پیامبر در مقابل بدرفتاری یهودان صبور بود و از نفاقشان چشم می­پوشید و آن­ها را با مسلمانان برابر می­گرفت و رسوم دینی­شان را محترم می­دانست. پیغمبر(ص) بر پیمان­هائی که با یهودان بسته بود استوار بود و اگر یکی از یهودان برخلاف پیمان رفتار می­کرد به مجازات او اکتفا می­کرد و دیگران را به گناه او نمی­گرفت. چنان­که درباره کعب بن اشرف و سلام بن ابی حقیق که به مسلمانان خیانت کرده بودند همین روش را به کار بست و به قتل آن اکتفا کرد و متعرض یهودیان دیگر نشد. پیغمبر با یهودیان مدارا می­کرد و وقتی پیمان خود را می­شکستند و برآن­ها دست می­یافت در مجازاتشان حد اعتدال را نگه می داشت؛ یا به حکم کسی­که یهودیان او را به داوری انتخاب کرده بودند رضایت می­داد. رفتار پیامبر با یهودیان ملایم­تر از رفتار وی با مردم قریش بود(ابراهیم حسن، ۱۳۵۶: ۱/ ۱۴۹).
پیامبر اکرم(ص) در مراسم اجتماعی آنان شرکت می­جستند و از آنان قرض می­گرفتند و از بیمارانشان عیادت و در مراسم تشیع جنازه­ی یهودیان شرکت می­نمودند. با آنان ابراز همدردی می­کردند و مانند فرد عادی با آنان معامله می کردند. سایر مسلمانان نیز یهودان مدینه را هم پیمان خود و جزو ملت خود می­دانستند و رفتارشان براساس همین اصول محکم استوار بود. یهودان در تجارت و دادو ستد، فعالیت­های اجتماعی، مراسم عبادی و فعالیت­های مذهبی آزادی کامل داشتند. پیامبر اکرم(ص) دعوت اسلامی و پیام الهی را به همه و از جمله یهودان ابلاغ می­کردند؛ ولی هیچ گاه آنان به ترک دین و عقاید خود مجبور نبودند(کریمی نیا، ۱۳۸۵: ۱۲۴).
پیامبر اکرم(ص)خواهان ابلاغ رسالت جهانی خود بودند و طبیعی است که چنین امری در محیط آرام و بدون جنگ و خون­ریزی ممکن می­شد.
۳-۳-۱- پیامبر و بیت المدارس یهود
پیامبر(ص) و مسلمانان برای مدارس و دیگر مکان­های متعلق به یهود احترام قائل می­شدند. یهودیان آزادانه در این مدارس به فعالیت­های تبلیغی ودینی خود مشغول بودند و مسلمانان متعرض آنان نمی­شدند؛ حتی پیامبر اکرم(ص) در مدارس یهود حاضر می­شد و با بهره گرفتن از استدلال و منطق روشن با عالمان آنان به گفتگو می­نشستند.
خانه­هایی که آیین یهود در آن­جا تدریس می­شد و کودکان و جوانان درس دینی را فرا می­گرفتند «بیت المدارس» یا «بیت المقدس» نامیده می شد. روزی پیامبر(ص) به یکی از مدارس وارد شد و همه کسانی که در آن جا بودند را به آیین خود دعوت کردند. دو نفر از بزرگان به نام های نعمان و حارث گفتند«بر چه آیینی دعوت می­کنی؟ فرمود: «روش ابراهیم و آیین او» آنان گفتند: «آیین ما اصیل­تر از آیین توست، زیرا ابراهیم خود یهودی بود.» پیامبر (ص) فرمود: «تورات را بیاورید تا دراین موضوع میان من و شما داوری می­ کند» آنان از آوردن تورات خودداری کردند و وحی الهی در سرزنش این عده نازل شد(قرطبی، ۱۴۰۸: ۱۲۳-۱۲۲).
در وقت ورود پیامبر به یکی از مدارس یهودی،گروهی از دانشمندان مسیحی نجران در آن جا حضور داشتند در این میان جدال تاریخی میان عالمان یهود ومسیحی در گرفت و هر دو گروه کوشیدند که ابراهیم(ع) را از پیروان آیین خود بدانند خدای متعال در این باره فرمود: «ابراهیم نه یهودی و نه نصرانی، بلکه حق گرایی فرمانبردار بود و از مشرکان نبود»(آل عمران/۶۷).
این موارد و نمونه­های شبیه به آن، به خوبی نشان می­دهد که پیامبر (ص) در سیره عملی خود با پیروان مذاهب همواره از گفتگو و جدال احسن برای پیشبرد اهداف مقدس خود سود می جستند و هیچ­گاه زبان به تکفیر و بی ارزشی ادیان دیگر نمی­گشودند(کریمی نیا، ۱۳۸۵: ۵۴).
از آنان می­خواستند که به مفاد تورات و انجیل عمل کنند و داوری تورات را می­پذیرفتند افزون بر آن پیامبر(ص) پیروان ادیان دیگر را از اینکه یکدیگر را بی­ارزش و فاقد اعتبار می­خواندند سرزنش می­کرد(بقره/ ۱۱۳).
۳-۴- تعاملات فرهنگی مسلمانان و یهود
بی تردید تحقق نظام حکومتی پیامبر(ص) و سامان­دهی مناسبات فرهنگی به منظور سهولت در اجرای قوانین دینی و اجتماعی آئین اسلام در گرو دستیابی به زمینه ­های مساعد فرهنگی و هم­زیستی با یهود بود. پیامبر(ص) با آگاهی از عدم حصول همزیستی در کوتاه مدت و بحران آفرینی در دراز مدت، از زاویه مصالح راهبردی با یهود وارد تعامل شد. براساس آیات قرآن پیامبر(ص) هنگام جدال با مشرکان گاه آنان را به پرسش حقیقت از بنی اسرائیل ارجاع داده و به تأیید ایشان استناد می جست(اسراء/ ۱۰۱؛ احقاف/ ۱۰). لذا حضور یگانه مدعیان شناخت پیامبر آخر الزمان در جبهه مخالف محمد(ص) حجتی بر تأئید موضع گیری قریش نسبت به رسالت وی به شمار می­رفت(صادقی، ۱۳۸۲: ۱۵).
از سوی دیگر پیامبر(ص) بر آن بود تا با تأکید بر فرو فرستادن «کتاب» بر موسی(ع) ارتباط میان برتری فرهنگی بین اسرائیل با نزول کتاب از جانب خدا برعرب تبیین شود. تأثیر رسالت خویش را در دستیابی ایشان به شرافت یاد­آوری گردد(آل عمران/ ۱۳۹). در مقابل یهودیان می­دانستند که اتخاذ سیاستی غیر از اتحاد یا تخاصم با مسلمین نتیجه­ای جز از بین رفتن فعالیت­های اقتصادی آنان با مکیان در پی نخواهد داشت(لمبتون، ۱۳۸۵: ۸۳).
لذا هنگام ورود پیامبر(ص) به مدینه، یهود در زمره استقبال کنندگان از فرستاده خدا قرار گرفتند و در پرتو نخستین قانون اسلام، روابط اجتماعی آنان و مسلمانان سامان گرفت. تبلور رویکرد مدبرانه پیامبر(ص) در تعامل با یهود در ایمان آوردن معدودی از آنان به آئین اسلام متجلی شد. نخستین ایمان آورندگان یهود، مؤمنان و برترین ایشان در علم و دارایی بودند. با این حال عملکرد یهود در پذیرش دین اسلام متفاوت بود. از سوی دیگر حضور اسلام آورندگان یهود در جامعه­ اسلامی زمینه تداوم نقل اساطیر بنی اسرائیل را نه به عنوان تفکری دینی، بلکه در حد بازتابی از احوال پیشینیان با مضامین خرافی و تحت عنوان اسرائیلیات در عرصه فرهنگ اسلامی فراهم ساخت.
به طور کلی اگر گروش بنی اسرائیل به اسلام در مقابل استنکاف اکثریت آنان محدود بود، لیکن در تشدید اقبال عمومی یثربیان به آئین اسلام مؤثر افتاد. چرا که مسلمانان پیام محمد(ص) را بر عرب همچون پیام موسی(ع) بر بنی اسرائیل می­انگاشتند و موضع گیری مثبت یهود نسبت به اسلام تأئیدی در به رسمیت شناختن رسالت محمد(ص) دست کم برای اعراب بود.
عامل دیگری که به امحای نابرابری فرهنگی میان عرب و یهود انجامید و به هویت فرهنگی مسلمانان در مقابل یهود تعین بخشید، استمداد آنان از پیامبر(ص) برای قضاوت میان ایشان بود. پیامبر(ص) به منظور تأمین مصالح جامعه اسلامی، یهودیان آگاه در انجام امور را به خدمت گرفت؛ از جمله کاتب و بلد­هایی را برای کتابت و شناسایی راه­های اطراف مدینه اختیار کرد. به طور کلی بشارت یهود از ظهور پیامبر آخرالزمان و زمینه سازی اذهان عرب یثرب در گرایش آنان به پیامبر(ص)، مهمترین محور مطرح شده در حوزه تعاملات فرهنگی عرب و یهود به شمار می­رود. با این حال نمی­ توان قدرت و نفوذ پیامبر(ص) در جلب قلوب یثربیان و حمایت­های بعدی آنان از رسول خدا را نادیده گرفت.
بی تردید ماهیت تعاملات فرهنگی مسلمانان و یهود و در پی افول جایگاه فرهنگی یهود و تهدیدات پیاپی قریشیان به قهقرا گرائید و بی­طرفی شان در مقابل اسلام به نفاق مبدل گشت(خضری،۱۳۸۶: ۷۰).
۳-۵- کارشکنی فرهنگی یهود
راهیابی یهود به یثرب و تعامل و هم­زیستی آنان نخست با اعراب جاهلی و سپس با عرب مسلمان صرف نظر از تبعات سیاسی، اقتصادی واجتماعی، پی آمدهای فرهنگی قابل توجهی نیز به همراه داشت. این تعاملات درعصر نبوی شکل تازه ای به خود گرفت و زمینه مساعدی را برای وقوع تحولات سیاسی و اجتماعی فراهم ساخت(خضری، ۱۳۸۶: ۶۱).
یهودیان در نیم قرن اول هجری منشأ اقدامات فرهنگی گوناگونی بودند و بر کل جامعه­ اسلامی تأثیر گذاشتند(میرجلیلی، ۱۳۹۰: ۱۰۵). از این روست که یکی از مشکلات حکومت نوپای اسلام، درگیری فرهنگی با یهود بود. پیامبر(ص) در حکومت خود با سه جبهه درگیر بود آن­ها عبارتند از: ۱.منافقین، ۲.یهودیان و ۳.مشرکین. عمده درگیری پیامبر با یهودیان درگیری فرهنگی بود زیرا یهود به منزله افراد روشنفکر در میان مردم امی حضور داشتند و دارای پیشینه و سابقه بودند. قریش که بزرگترین قبیله عرب از حیث تقدس به شمار می­رفت از بعد علمی و فرهنگی، در مقابل یهود خاضع بود و این تسلط فرهنگی بعد­ها نیز ادامه یافت؛ البته پیامبر(ص) با زحمات زیادی کوشید از این سلطه فرهنگی یهود بکاهد. متأسفانه بعد از پیامبر، افرادی مانند کعب الاحبار برای نقل تورات و قصه گویی آزاد شدند و هیمنۀ فرهنگی سابق اهل کتاب تقویت شد(سلم آبادی، ۱۳۸۷: ۵-۵۴).
فرهنگ­زدایی از حربه­های اساسی معاندین اسلام بوده است که از صدر اسلام به صورت­های مختلف به اجرا درآمده است. اینک به مواردی می­پردازیم که در قرآن کریم و تفاسیر وکتب معتبر سیره به آن­ها اشاره شده است:
۳-۵-۱-شبهه افکنی در مسائل اعتقادی
یهود فعالیت­های زیادی در عرصه فرهنگ علیه اسلام کرد. یکی از آن­ها ایجاد شبهات فکری و عقیدتی در میان مسلمانان بود تا مانع پیشرفت اسلام شوند که می­توان موارد زیر را به عنوان نمونه آورد:
۳-۵-۱-۱- نسبت دادن فقر به خدا:
اعتقاد به اصل توحید از ارکان و اصول دین است و انکار آن موجب خروج از دین می­ شود. در قرآن کریم برای خداوند متعال صفاتی را بیان کرده که از جمله بی نیاز بودن خداست و انکار آن باز خلل در اصل دین است. یهودیان با وجودآگاهی به شبهه پراکنی در این زمینه پرداختند و نسبت فقر و تنگدستی به خداوند متعال دادند که گناهی بس بزرگ است تا آن جا که در ردیف قتل انبیاء قرار داده شده است(طباطبائی، ۱۳۷۰: ۴/ ۸۵).
علامه طباطبائی در این مورد که چرا نسبت فقر دادن به خدای و کشتن انبیاء در یک ردیف قرار داده شده است می­فرماید: «مراد از کشتن انبیاء بدون حق کشتن از روی عمد و شناخت است نه از روی سهو و خطا و نادانی و اگر خداوند متعال این دو را در کنار هم آورد برای این بود که بفهماند این سخن دست کمی از پیغمبر کشی ندارد؛ بلکه سخن عظیم و توهین بزرگی به ساحت مقدس الهی است» (همان، ۸۵).
مبارزه و صف­بندی یهود در برابر پیامبران امری تازه نیست که یهود پیامبری را استهزا می­ کند، آن­ها در طول تاریخ خود جنایات فراوان دارند. جای تعجب نیست که چنین سخنان کفر آمیزی به زبان آورند(مکارم شیرازی، ۱۳۷۵: ۲/ ۷۲۳و۷۰۶).
۳-۵-۱-۲- ارائه تورات در قرآن به گونه ­ای تحریف یافته
از کارشکنی­های بسیار روشن یهود به ویژه علمای­شان ایجاد شبهه در کتاب آسمانی قرآن کریم است. یهود درباره این کتاب الهی می­گفتند: «مطالب قرآن همه از تورات گرفته شده است، بدین صورت که آیات تورات را تحریف کرده ­اند و به صورت آیات قرآنی درآورده­اند. علاوه بر این درقرآن تناقضات و مطالب مخالف با هم وجود دارد»(جدید بناب،۱۳۸۵: ۶۹).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:52:00 ق.ظ ]




«ای محمّد! اگر سؤال‌کننده از زیان سؤال کردن با خبر بود، هرگز کسی از کس دیگر سؤال نمی‌کرد … ای محمّد! هر کس با وجود داشتن، دست سؤال و گدایی پیش کسی دراز کند، به هنگام دیدار خدا در روز قیامت چهره‌ای خراشیده (زشت) خواهد داشت.»
همچنین امام صادق (ع) درباره سؤال کردن فرموده‌اند:
إِیَّاکُمْ وَ سُؤَالَ النَّاسِ فَإِنَّهُ ذُلٌّ فِی الدُّنْیَا وَ فَقْرٌ تُعَجِّلُونَهُ وَ حِسَابٌ طَوِیلٌ یَوْمَ الْقِیَامَهِ (حر عاملی، ۱۴۰۹ ق، ج ۶، ص ۳۰۷)
«بپرهیزید از سؤال! زیرا سؤال کردن (و از کسی چیزی خواستن)، مایه خواری در دنیاست، و به استقبال فقر رفتن است؛ و در روز قیامت حساب پس دادن را طولانی می‌کند.»
یعنی، همواره خود نیاز خود را برطرف سازید، و از کسی درخواست نکنید، که این چگونگی، تن به ذلّت دادن است، و به استقبال فقر رفتن، و به سؤال از دیگران عادت کردن، و قبح آن را فراموش کردن.
نکته قابل توجه این است که بر خلاف برخی روایات که درخواست در هنگام دارایی مذمت شده (مَا مِنْ عَبْدٍ یَسْأَلُ مِنْ غَیْرِ حَاجَهٍ فَیَمُوتُ حَتَّی یُحْوِجَهُ اللَّهُ إِلَیْهَا وَ یُثَبِّتَ اللَّهُ لَهُ بِهَا النَّار) (کلینی، ۱۴۰۷ ق، ج ۴، ص ۱۹) بلکه نفس درخواست کردن از دیگران و درب سؤال را به روی خود گشودن نهی شده است که حتی باعث فقر بیشتر هم می‌شود.
البته باید در نظر داشت که در معارف دینی و روایت ما همان‌طوری که به درخواست نکردن از دیگران سفارش شده و از فقرا خواسته شده که در ایام سختی و گرفتاری دست نیاز به سوی غیر خدا دراز نکنند، از اغنیا نیز خواسته شده که از نیازمندان دستگیری کنند و قبل از این که آن‌ها لب به نیاز بگشایند نیاز آن‌ها را برطرف کنند:
بَاعَ عَلِی ع حَدِیقَتَهُ الَّتِی غَرَسَهَا لَهُ النَّبِی ص وَ سَقَاهَا هُوَ بِیَدِهِ بِاثْنَی عَشَرَ أَلْفَ دِرْهَمٍ وَ رَاحَ إِلَی عِیَالِهِ وَ قَدْ تَصَدَّقَ بِأَجْمَعِهَا فَقَالَتْ لَهُ فَاطِمَهُ ع تَعْلَمُ أَنَ لَنَا أَیَّاماً لَمْ نَذُقْ فِیهَا طَعَاماً وَ قَدْ بَلَغَ بِنَا الْجُوعُ وَ لَا أَظُنُّک إِلَّا کَأَحَدِنَا فَهَلَّا تَرَکْتَ لَنَا مِنْ ذَلِک قُوتاً فَقَالَ ع مَنَعَنِی عَنْ ذَلِک وُجُوهٌ أَشْفَقْتُ أَنْ أَرَی عَلَیْهَا ذُلَّ السُّؤَال (قمی، ۱۳۶۳، ج ۲، ص ۲۴)
علی (ع) باغی را که پیامبر (ص) درختانش را برای او کاشته و خود به دست خویش آن را آب داده بود، به دوازده هزار درهم فروخت، و هنگامی به خانه بازگشت که همه آن پول را در راه خدا انفاق کرده بود.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

فاطمه «س» گفت: «تو می‌دانی که چند روز است ما مزه خوراک را نچشیدیم و سخت گرسنه‌ایم، تو خود نیز چون مایی، پس چرا از آن پول به اندازه قوتی برای روزی ما نگاه نداشتی؟» گفت: «چهره‌هایی مرا از نگاه‌داشتن بازداشت که دلم نیامد خواری سؤال را بر آن‌ها ببینم.»
معلّی بن خنیس می‌گوید:
قُلْتُ لَهُ (أَبِی عَبْدِ اللَّهِ) مَا حَقُّ الْمُسْلِمِ عَلَی الْمُسْلِمِ قَالَ لَهُ سَبْعُ حُقُوقٍ وَاجِبَاتٍ… وَ الْحَقُّ السَّابِعُ أَنْ تُبِرَّ قَسَمَهُ وَ تُجِیبَ دَعْوَتَهُ وَ تَعُودَ مَرِیضَهُ وَ تَشْهَدَ جَنَازَتَهُ وَ إِذَا عَلِمْتَ أَنَ لَهُ حَاجَهً تُبَادِرُهُ إِلَی قَضَائِهَا وَ لَا تُلْجِئُهُ أَنْ یَسْأَلَکَهَا وَ لَکِنْ تُبَادِرُهُ مُبَادَرَهً فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِک وَصَلْتَ وَلَایَتَک بِوَلَایَتِهِ وَ وَلَایَتَهُ بِوَلَایَتِک (کلینی، ۱۴۰۷ ق، ج ۲، ص ۱۶۹)
به امام صادق (ع) گفتم: حقّ مسلمان بر مسلمان چیست؟ فرمود: «هفت حق واجب دارد … حقّ هفتم آن است که سوگند او را بپذیری، و دعوت او را اجابت کنی، و به عیادت بیماری او بروی، و در تشییع جنازه او حاضر شوی؛ و چون بدانی که نیازی دارد، هر چه زودتر آن را برآورده سازی، و وادارش نکنی تا از تو درخواست کند؛ پس چون چنین کنی، «ولایت ایمانی» خود را با او محکم کرده‌ای.»
امام حسن (ع) نیز فرموده‌اند:
الْإِعْطَاءُ قَبْلَ السُّؤَالِ مِنْ أَکْبَرِ السُّؤْدُد (مجلسی،۱۴۰۳ ق، ج ۷۸، ص ۱۱۳)
«بخشیدن پیش از سؤال، از بزرگ‌ترین بزرگواری‌هاست.»
امام سجّاد (ع) – در دعا برای همسایگان و دوستان می‌فرمود:
اللَّهُمَّ … وَفِّقْهُمْ…، وَ الْأَخْذِ بِمحاسنِ أَدَبِک … وَ الْعَوْدِ عَلَیْهِمْ بِالْجِدَهِ وَ الْإِفْضَالِ، وَ إِعْطَاءِ مَا یَجِبُ لَهُمْ قَبْلَ السُّؤَال (صحیفه سجادیه امام سجاد (ع)، ص ۱۷۷)
«(خداوندا!) … آنان را توفیق آن ده … که به آداب نیکوی تو خویگر شوند … و (به نیازمندان و ناکامان)، همه گونه کمک رسانند، و آنچه را که لازم دارند پیش از سؤال در اختیارشان قرار دهند …»
شاید اهمیّت بخشیدن مال به فقیران و نیازمندان، پیش از این‌که درخواست کنند و بر چهره‌شان خواری سؤال مشاهده شود، امر پوشیده‌ای نباشد، چه از این طریق، کرامت انسانی و شخصیّت اجتماعی آنان محفوظ می‌ماند، و اعتماد به نفسشان از میان نمی‌رود، و بر مبانی اعتقادی خویش پایدار می‌مانند.
با نگاهی دقیق‌تر به روایات می‌بینیم که همان‌طور که اظهار نیازمندی به عنوان رذیله‌ای خوانده شده، از بی‌نیازی از مردم هم به عزت یاد شده است:
امیرالمؤمنین (ع) می‌فرمود:
لِیَجْتَمِعْ فِی قَلْبِک الِافْتِقَارُ إِلَی النَّاسِ وَ الِاسْتِغْنَاءُ عَنْهُمْ فَیَکُونَ افْتِقَارُک إِلَیْهِمْ فِی لِینِ کَلَامِک وَ حُسْنِ بِشرک وَ یَکُونَ اسْتِغْنَاؤُک عَنْهُمْ فِی نَزَاهَهِ عِرْضِک وَ بَقَاءِ عِزِّک (کلینی، ۱۴۰۷ ق، ج ۲، ص ۱۴۹)
«باید در قلب تو نیازمندی به مردم و بی‌نیازی از ایشان هر دو با هم جمع باشد: نیازمندی به این معنی که با آنان نرم سخن گویی و گشاده‌رو باشی، و بی‌نیازی به این معنی که عرض خویش نبری و عزت خود را پاس داری (و از هیچ کس هیچ چیز نخواهی).»
امام صادق (ع) نیز در این باره می‌فرمایند:
شَرَفُ الْمُؤْمِنِ قِیَامُ اللَّیْلِ وَ عِزُّهُ اسْتِغْنَاؤُهُ عَنِ النَّاس (کلینی، ۱۴۰۷ ق، ج ۲، ص ۱۴۸)
«شرف مؤمن به قیام (برای نماز) در شب است، و عزت او به بی‌نیازی از مردم.»
۳-۲- پیامدهای فقر از دیدگاه حضرت (ع)
فقر به معنای عدم توان و قدرت کافی برای تأمین نیازهای فردی و معیشتی و نیز نیازها و احتیاجات متعارف اجتماعی، دارای آثار و پیامدهای متعددی است. بخشی از این آثار با تکیه بر روایات منقول از حضرت علی (ع) به شرح ذیل است.
۳-۲-۱- ایجاد نقصان در دین و تمایل به کفر
در این زمینه حضرت علی (ع) خطاب به فرزندشان محمد حنفیه فرمودند:
یَا بُنَی إِنِّی أَخَافُ عَلَیک الْفَقرَ فَاسْتَعِذ بِاللَّهِ مِنهُ فَإِنَّ الْفَقرَ مَنْقَصَهٌ لِلدِّینِ مَدهَشَهٌ لِلْعَقلِ دَاعِیَهٌ لِلمَقت (صبحی صالح، ۱۴۱۴ ق، ص ۵۳۱)
«ای فرزند من، از غلبه فقر بر تو بیمناکم، پس به خدا پناه ببر، به درستی که فقر موجب نقصان دین است…»
همچنین در توصیه به امام حسن مجتبی (ع) فرمود:
لا تَلُم إنساناً یَطَلُبُ قُوتَهُ، فَمَن عَدِم قُوَتَه کَثُرَ خَطایاه ‌(مجلسی، ۱۴۰۳ ق، ج ۷۲، ص ۴۷)
«انسانی را که طلب روزی خود می‌کند ملامت مکن، چه هر کس روزی خود (و خانواده خود) را نداشته باشد، خطاهایش فزون گردد.»
امام صادق (ع) نیز در این باره می‌فرمایند:
غِنًی یَحْجُزُک عَنِ الظُّلْمِ خَیْرٌ مِنْ فَقْرٍ یَحْمِلُک عَلَی الْإِثْمِ (کلینی، ۱۴۰۷ ق، ج ۵، ص ۷۲)
«غنائی که تو را از ستمگری باز دارد، بهتر از فقری است که به گناهت کشاند.»
در شرایط فقر و فشار ناشی از آن، بخشی از دستورات دینی و پای بندی به آن‌ها ترک خواهد شد و مجموعه دستورات دین که ضامن سلامت و سعادت جامعه است به طور کامل مورد عمل و عنایت قرار نمی‌گیرد. در روایت دیگری از حضرت علی (ع) آمده است:
الْفَقْرُ طَرَفٌ مِنَ الْکُفر (مجلسی، ۱۴۰۳ ق، ج ۷۵، ص ۱۲)
«فقر، یک ناحیه از کفر است.»
یعنی رفتار دینی و ارزش‌های الهی تحت فشار ناشی از فقر جای خود را به رفتار و هنجارهای نامطلوب خواهد داد تا آنجا که فرد در چنان شرایط سختی قرار می‌گیرد که اگر عقایدش محکم نباشد و صبر پیشه نکند، لب به کفران نعمت‌های الهی گشوده و نزدیک است که کافر شود. «کادَ الفَقرُ أن یَکُونَ کُفراً» (مجلسی، ۱۴۰۳ ق، ج ۲، ص ۳۰۷)؛ حتی رسول اکرم (ص) در روایتی قرض را هم با کفر برابر می‌دانسته‌اند:
سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الْکُفْرِ وَ الدَّیْنِ قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ أَیَعْدِلُ الدَّیْنُ بِالْکُفْرِ فَقَالَ ص نَعَمْ (ابن‌بابویه، ۱۳۸۵، ج ۲، ص ۵۲۸)
«پناه می‌برم به خدا از کفر و بدهکاری؛ گفتند: ای رسول خدا! آیا قرض را با کفر برابر می‌دانی؟ فرمود: آری.»
۳-۲-۲- اندوه و نگرانی
امیرالمؤمنین (ع) در باره فقر می‌فرمایند:
مَنِ افْتَقَرَ فِیهَا حَزِن (عبده، ۱۳۹۱، ج ۱، ص ۱۲۷)
«هر کس در دنیا فقیر باشد، همواره اندوهناک است.»
الْفَقْرُ أحزَانُ (تمیمی، ۱۳۶۶، ص ۱۳)
«نداشتن، اندوه روی اندوه است.»
إِنَّ الْفَقْرَ… جَالِبٌ لِلْهُمُوم (تمیمی، ۱۳۶۶، ص ۱۰۲)
«فقر سبب گرفتار شدن به غم و اندوه است.»
إِنِ افْتَقَرَ قَنِطَ وَ وَهَنَ فَهُوَ مِنَ الذَّنْب (عبده، ۱۳۹۱، ج ۳، ص ۱۹۰)
«اگر (انسان) فقیر شود، نومید و دلسرد خواهد شد.»
امام رضا (ع) نیز در این باره می‌فرمایند:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:52:00 ق.ظ ]




به نوع دوستی عمل کند.
۳- مرحله به خاطر سپردن ( جذب):‌در این مرحله ایده اصلی را که پس از ارزیابی و تفکر پـذیرفته ایم را به ذهن می سپاریم و عمل بر آن را بر خود واجب می شماریم و سعی می کنیم در هـر فرصتی براین اساس عمل کنیم.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

مثلاً پس از طی دو مرحله توجه و فکر وقتی قبول کرد که نوع دوستی برای رشد معنوی و ضروری است و تصمیم قطعی به عمل بر اساس آن گرفت آن اصل را جذب کرده است.
۴٫مرحله تحلیل:این مرحله زمانی آغاز می شود که به یک اصل اخلاقی عمل کنیم و آن عمل را به دفعات تکرار کنیم تا عصاره ی آن در وجود ما به صورت یک فضیلت الهی ،حل شوداین مرحله از ارگانیسم معنوی شبیه به فرایند سنتز و قوام جهت دار پروتئین ها (ماده ی غذایی جذب شده در ارگانیسم فیزیکی است. )
همسو با این نظریه می توان مراحل آموزش ارزش ها را نیز این با این تقسیم بندی مقایسه نمود.
مرحله توجه ( شامل مرحله قبل از آموزش)
مرحله تفکر (شامل بخش اول یعنی مرحله قبل از آموزش + مرحله آموزش)
مرحله به خاطر سپردن (شامل مرحله آموزش + بخش اول و دوم از مرحله ی بعد از آموزش)
مرحله تحلیل ( شامل بخش سوم از مرحله ی بعد از آموزش )
مرحله سوم از مراحل آموزش ارزش ها یعنی مرحله ی بعد از آموزش به سه بخش اساسی تقسیم می شود که عبارتند از:
۶-۴-۱٫افزایش دامنه ی توانایی شناختی متربی در حوزه ی ارزش ها
۶-۴-۲٫ایجاد بصیرت و ارائه راهکارهایی جهت دوری از قضاوت های سطحی و عجولانه:
۶-۴-۳٫ تکرار و تمرین
هر یک از مراحل فوق الذکر دارای زیر مجموعه ها و مراحل ظریفیست که به طور مشروح به بحث درباره ی آن ها پرداخته خواهد شد.
۶-۴-۱٫افزایش دامنه توانایی شناختی متربی در حوزه ارزش ها:
در این قسمت که اولین بخش از مرحله سوم می باشد مربی بایستی سعی کند تا با ظرافت خاص و در حد سن و نیاز متربی دامنه اطلاعات او را نسبت به مقوله ارزش ها ارتقاء دهد؛ بدین معنی که متربی پس از یادگیری مفهوم ارزش ها و ضد ارزش ها که در مرحله دوم بیان شد، بایستی قدرت تشخیص و افتراق متربی را افزایش داده و او رابه این توان مجهز کند که با حداکثر اطمینان بتواند
ارزش ها را از ضد ارزش ها باز شناسد هر چند که آن ها در هزاران لایه پنهان باشند و هر چند که
با هزاران رنگ چهره عوض کرده باشند.
در همه ادوار تاریخ هر روزه شاهد هزاران ضد ارزشی بوده و هستیم که با نهایت زیرکی و مهارت در میان هزاران پرده از خدعه و نیرنگ به گونه ای پیچیده شده اند که گاهی قدرت تشخیص بسیاری از آن ها به ویژه برای افراد ساده لوح به میزان یک در هزار می باشد.
– متربی بایستی بداند آیا همه ارزش ها را بایستی با یک معیار محک زد یا خیر؟
– آیا همه ارزش ها در همه مکان ها و زمان ها ثابت هستند یا این که به دلیل پاره ای از شرایط رنگ می بازند؟
-اصولاً ضد ارزش ها را با استناد به چه منابعی می توان کشف کرد و شناخت؟
– آیا عقل آدمی چنان ظرفیت و توانی رادارد که بتواند ارزش ها و فضایل را معرفی نماید و آن ها را از ضد ارزش ها باز شناسد؟
یا برای کسب فضایل و ارزش ها صرفاً باید به سراغ منابع وحیانی برود؟
– محور ارزش ها چیست؟
– سلسله مراتب ارزش ها چیست؟ آیا تمام ارزش ها در یک سطح و مرتبه ارزشمندی قرار دارند یا خیر؟
جهت تکمیل اطلاعات متربی در رابطه با مقوله ی ارزش هاوبرای افزایش دامنه توانایی شناختی متربی دراین حوزه لازم است تا اطلاعات زیر به متربی داده شود.البته لازم به ذکر است که توضیح هر یک از این مراحل به سن متربی و صلاحدید مربی در رابطه با نیاز ، ظرفیت و میزانِ درک متربی بستگی دارد.
۶-۴-۱-۱٫معیار ارزشی:
مربی بایستی متربی را متوجـه این نکـته نماید که، بسـیاری از افراد ارزشمنـد بودن چیزی را تنـها بر
اساس نتایج و پی آمدهای آن قضاوت می نمایند به طور مثال: عمل گرایان در صورتی عملی را ارزشمند تلقی می کنند که نتیجه آن سودی را عاید آن ها نماید و این امر ،فرد رادر تشخیص ارزش ها از ضد ارزش ها دچار خطا و انحراف می کند.
باقری وعطاران( ۱۳۷۶ :‌۱۲۵) معتقدند که تاکید بر « نتایج» اخلاق نسبی را به دنبال می آورد و ارزش های عملی مطلق را نادیده می گیرد به عبارت دیگر، این گونه اندیشیدن در باب ارزش « نتایج» را جایگزین « معیارها» می کند، در حالی که « نتایج» ، تابع موقعیت ها است؛ اما معیار، تابع موقعیت ها نیست. به عنوان مثال ، « راست گفتن» ممکن است درشرایط وموقعیت های مختلف به نتایج متفاوتی منجر شود. اگر بخواهیم بر حسب نتایج مزبور « راست گفتن» را ارزش گذاری کنیم ،‌ناگزیریم آن رادر هر موقعیت، به نحو خاصی ارزش بگذاریم؛ اما اگر راست گفتن به عنوان معیار در نظر گرفته شود، دچار نوسان رنگ پذیری از موقعیت های مختلف نخواهد شد. البته باید این نکته را اضافه کرد که معیارهای ارزشی خود سلسله مراتبی دارند و بنابراین ممکن است به هنگام تعارض میان مرتبه پایین و مرتبه بالاتر، دومی انتخاب شود. این بیان درعین حال، متضمن آن است که برخی از ارزش ها در بالاترین مرتبه ی سلسله ی مزبورقرار دارند وهرگز در هیچ شرایطی نباید نقض شوند و این زمینه ساز ارزش های اسلامی مطلق خواهد بود مثلاً‌« عدالت ورزیدن»یک ارزش مطلق است و نمی توان فرض کرد که در شرایطی، ظلم کردن جنبه ارزشی مثبت پیدا می کند.
۶-۴-۱-۲٫اقسام ارزش ها:
الف. ارزش های ذاتی ( درونی) و عَرَضی( خارجی):
امری ممکن است خود به خود دارای ارزشی باشد، یعنی بدون توجه به ارتباط آن با امور دیگر با ارزش تلقی شود، در این صورت گفته می شود این امر دارای ارزش ذاتی است. از باب مثال برای بعضی از مردم علم اخلاق و هنر خود به خود ارزشمندند، همچنین پاره ای از امور برای نیل به اموری با ارزش هستند واز این جهت با ارزش تلقی می شوند از باب مثال : پول ممکن است وسیله ای برای کسب علم و هنر باشد و از این جهت با ارزش تلقی می شود در این صورت گفته می شود که پول ارزش عرضی دارد ( علوی ،۱۳۸۹ :‌۳۹) .
ب .ارزش های مطلق وغیر مطلق:
ارزش هایی که محدود به شرایط و موقعیت های گوناگونی نیستند و در هر شرایط و موقعیتی ثابت هستند ارزش های مطلق نامیده می شود( علوی ، ۱۳۸۹) . «مانند خدا ، دین ، عدالت .» درحیطه ارزش های غیرمطلق در متون اسلامی دو نوع ارزش وجود دارد که عبارتند از ارزش های مشروط و ارزش های نسبی .ارزش های مشروط محدود و مقید به حدودخاصی هستند. این ارزش ها در محدوده خود صادقند و بیرون از محدوده برقرار نخواهند بود. به این معنا می توان این ارزش ها را نسبی دانست؛ زیرا آن ها نسبت به حدود خود از ارزش برخوردارند و می توانند در بستر زمان همچنان دوام داشته باشند. چنین نیست که این ارزش ها با گذشت زمان رنگ ببازند. تغییر آن ها هنگامی رخ می دهد که از محدوده خود در گذرند. به طور مثال، راستگویی یک ارزش مطلق نیست بلکه ارزشی محدود و مقید است. چنان نیست که هر شرایطی بدون استثناء راست گفتن ارزشمند باشد.
بلکه در جایی راست گفتن موجب از میان رفتن ارزش بالاتری چون جان انسان بی گناه می شود و
دیگر ارزشمند نیست و برقرار نخواهد بود بسیاری از آموزش های اخلاقی در نظام ارزشی اسلام از این نوعند. به طور مثال مواردی از آن ها عبارتنداز احسان به والدین ، اکرام بستگان، مخفی داشتن زهد، انفاق، خودداری از حمله به فراریان، آسیب رساندن به درماندگان و زخمی ها.
همه این موارد محدود به حدودی هستند که در ورای آن صادق نمی باشند. اما چنین نیست که این حدود حدودتاریخی باشند. مانند این که تصور کنیم احسان به والدین متعلق به دورانی بوده که خانواده ها شکل سنتی داشته وممکن است روزگاری فرا رسد که دیگر احسان به والدین ارزشمند نباشد.
نوع دوم از ارزش های غیرمطلق ، ارزش های متغیر یا نسبی هستند. این ارزش ها در بستر زمان دگرگون می شوند و بنابراین اعتبارشان تاریخی است پاره ای از ارزش هایی که درمتون اسلامی مطرح شده از این نوع است و بیانگر آداب مطلوب زمانه ی معینی است. به طور طبیعی این ارزش ها نسبی اند وتنها در زمان خوداعتبار دارند وبا سپری شدن آن ارزشمند نخواهند بود .یک نمونه بارز این موارد، در پاسخ حضرت امیر (ع) به کسانی ملاحظه می شود که درباره ی این سخن پیامبر (ص) از وی سئوال نمودند: رنگ سفید موی را تغییر دهید وخود را همانند یهودیان مسازید. ایشان در پاسخ گفتند: این سخن را رسول الله(ص) زمانی فرمود که مسلمانان اندک بودند، اما اکنون که دایره اسلام فراخ گردیده و دین استقرار یافته، هر کس به اختیار خود است. به عبارتی مطلوب بودن موی رنگین، ناظر به اقتضای معین زمانی بوده است ( باقری ،۱۳۸۹ :‌۲۱-۲۰).
۶-۴-۱-۳٫سلسله مراتب ارزشی :
باقری(۲۲۶:۱۳۸۹) ازاصل سلسله مراتبی ارزش ها به عنوان یکی از اصول ارزش شناختی تعلیم و تربیت نام می برد. وی می گوید: ارزش ها از جهت ثبات و تغییر متفاوتند؛ در حالی که برخی از ارزش ها مطلق و همواره ثابتند، برخی دیگر به نحو مشروط ثابتند و گروه سوم نسبی و متغیرند. این اصل ‌بیانگر قاعده ای است که با نظر به آن، باید در آموزش ارزش ها، درک سلسله مراتبی ازآن ها برای افراد فراهم آورد. این امر متضمن آن است که فرد پاره ای از ارزش ها را که در راس سلسله مراتب قرار می گیرد، به صورت مطلق بپذیرد. به این ترتیب از شکل بنیادی نسبیت گرایی در عرصه ی ارزش ها مصون بماند. این گونه از نسبیت گرایی که هیچ ثباتی برای ارزش ها قائل نیست تربیت ارزشی را به امری تنها از نوع آداب محدود و موقت اجتماعی کاهش می دهد؛ اما در نظر گرفتن سلسله مراتب علاوه بر فراهم آوردن زمینه ای برای کاهش ارزش های مطلق، زمینه ای برای گونه ی ملایمی از تغیر نسبیت در ارزش ها نیز فراهم می آورد. این زمینه، مربوط به تقاطع میانی و پایینی سلسله مراتب ارزشی است دو گونه تغییر در ارزش ها رخ می دهد.در نوع نخست ارزش هایی که درمقاطع میانی قرار دارند ، به نحو مشروط ثابتند و در صورتی که ارزش های بالاتر را نقض کنند، دیگر از ثبات برخوردار نخواهند بود در نوع دوم، ارزش ها یا آدابی که در مقاطع پایینی قرار دارند تنها اعتبار تاریخی دارند و باتغییر موقعیت های اجتماعی دگرگون می شوند .
مرادی( ۱۳۸۷ :۲۳) معتقد است که به عقیده صاحبنظران اسلامی نظام ارزشی اسلامی نیز دارای سلسله مراتبی است. از دید تعالیم اسلامی نیل انسان به مقام قرب الهی، واجد متعالی ترین ارزش هاست. پس این ارزش در راس همه ی ارزش هاست. همه فعالیت های انسانی مثل کارهای روزانه و عبادت ها برای دستیابی به این امر ارزشمند است. اموری که تحت عنوان فضایل از آن ها یاد می شود ارزش های متوسطی اند که راه را برای انسان در رسیدن به مقام قرب الهی هموار می کنند.
ارزش های اخلاقی و متعالی ریشه در فطرت انسان دارد. ارزش ها در طبیعت وجود ندارند و در ماده عینیت خارجی ندارند ؛ بنابراین اگر انسان نباشد ارزش ها نیز نیستند ؛ پس به این نتیجه قطعـی
می رسیم که ارزش ها از درون انسان سر می زنند.
۶-۴-۲٫ایجاد بصیرت و راهکارهایی جهت دوری از قضاوت های سطحی و عجولانه:‌
قرائتی( ۱۳۷۵ : ۹۴) چنین بیان می دارد که به خاطر قضاوت های عجولانه و سطحی است که قرآن دائماً به ما هشدار می دهد که ای انسان بسیاری از خیال ها و گمان های تو اساس ندارد. چه بسیار کارهایی که به نظر شما بد است و شما نسبت به آن کراهت دارید ولی در واقع به نفع شماست وچه بسیار چیزهایی که دوست دارید ولی در واقع برای شما شر است( نساء : آیه ۱۹) مثل جهاد که شما آن را در تشخیص ابتدایی و سطحی بد می دانید ولی در واقع برای شما خوب است ( بقره: آیه ۲۱۶) .
نمونه دیگری از قضاوت عجولانه در قرآن آمده که می خوانیم: فرشتگان چون آگاهی عمیق نسبت به انسان نداشتند به خدا عرض کردند که ما ترا تسبیح می کنیم و با وجود عبادت ما چرا انسان مفسد را خلق می کنید؟ ولی خدا که می خواست جانشینی لایق بر روی زمین داشته باشد با
ایجاد یک صحنه تکان دهنده با اعطاء علومی به انسان ، به فرشتگان ثـابت کرد که قضاوت آن ها

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:52:00 ق.ظ ]




تغییرات درآمدهای مالیاتی بخش دولتی پس از افزایش قیمت نفت از سال ١٣٨۴

تغییرات سرمایه‌گذاری بخش انرژی پس از افزایش قیمت نفت از سال ١٣٨۴

تغییرات سرمایه‌گذاری بخش نفت پس از افزایش قیمت نفت از سال ١٣٨۴

تغییرات رشد اقتصاد پس از افزایش قیمت نفت از سال ١٣٨۴

جمع بندی و پیشنهادها

با توجه به نتایج این تحقیق، می‌توان به سؤالات اصلی تحقیق چنین پاسخ داد:

    1. چگونه می‌توان از روش مدل سازی پویا در حل مسایل واقعی همچون برنامه‌ریزی انرژی استفاده نمود؟

پاسخ این سؤال شامل تمامی مطالب این تحقیق است که بطور مفصل بیان شد، اما بطور خلاصه می‌توان گفت در روش مدل سازی پویا یا همان تحلیل پویایی شناسی سیستمی می‌توان متغیرهای مورد نظر را بدون محدودیت‌های روش‌های دیگر مانند روش اقتصاد سنجی، کنار هم قرار داد و مدل را ساخت. در نتیجه مدل به واقعیت بیشتر شبیه خواهد بود و بدلیل محدودیت‌های روش مورد استفاده سعی بر ساده سازی مدل و تغییر ساختار آن نخواهیم داشت و مدل ساز می‌تواند آنچه را در ذهن دارد با واقعیت تطبیق داده و بدون محدودیت در نرم افزار پیاده کند و نتایج آن را مورد تحلیل قرار دهد.
لذا در روش‌های واقعی این روش نتنها محدودیتی ندارد بلکه از سایر روش‌های مدل سازی قوی‌تر بوده و واقعیت را بهتر در مدل منعکس می‌سازد.

    1. با توجه به متدولوژی مدل سازی پویا، آثار متغیرهای کلان اقتصادی بر بخش انرژی را چگونه می‌توان تحلیل کرد؟

همانطور که در فصل ششم در قسمت بررسی نتایج بیان شد، پس از طراحی مدل و کالیبره کردن متغیرهای مدل، می‌توان اثر تغییر متغیرهای مدل بر یکدیگر را به راحتی مشاهده نمود و مورد تحلیل قرار داد. در تحقیقمان متغیرهای کلان اقتصادی مانند تولید ناخالص ملی و متغیرهای انرژی را مانند سرمایه‌گذاری در انرژی،قیمت حامل‌های انرژی و مصرف انرژی قرار داده‌ایم در نتیجه اثر متقابل این متغیرها را بر هم مورد بررسی قرار دادیم.

    1. آثار بخش انرژی بر متغیرهای کلان اقتصادی در بلند مدت چیست؟

بخش انرژی از طریق قیمت‌های انرژی، مصرف انرژی و سرمایه گذاری انرژی بر کل اقتصاد اثرگذار است. مهمترین اثر انرژی در اقتصاد از طریق قیمت‌های انرژی است بدین ترتیب کهدر نمودارهای زیر نشان داده شده است.

کاهشرشد تولید ناخالص ملی با افزایش قیمت‌های انرژی

کاهش تولید ناخالص ملی با افزایش قیمت‌های انرژی

کاهشمصرف انرژی بخش خصوصی با افزایش قیمت‌های انرژی

کاهشمصرف بخش خصوصی با افزایش قیمت‌های انرژی

    1. تعدیل قیمت انرژی چه تأثیری بر سرمایه‌گذاریهای بخش انرژی و اقتصاد کلان خواهد گذاشت؟

همانطور که در تئوریهای اقتصادی مطرح شده است، با افزاش قیمت کالاهای نرمال، مصرف آنها کاهش می‌یابد. انرژی نیز که یک کالای نرمال محسوب می‌شود از این قاعده پیروی می‌کند و نتایج مدل طراحی شده این گفته را تایید می‌کند که در نمودارهای زیر قابل رویت هستند.

کاهش مصرف گاز طبیعی با افزایش قیمت گاز

کاهش مصرف مشتقات نفتی با افزایش قیمت نفت

کاهش مصرف الکتریسیته در بخش مسکونی با افزایش قیمت الکتریسیته

کاهش مصرف الکتریسیته در بخش صنعتی با افزایش قیمت الکتریسیته

کاهش مصرف الکتریسیته در بخش کشاورزی با افزایش قیمت الکتریسیته

سرمایه گذاری مورد نیاز برای تولید گاز با افزایش قیمت گاز
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

کاهش مصرف مشتقات نفتی با افزایش قیمت نفت

کاهش سرمایه گذاری مورد نیاز برای تولید الکتریسیته با افزایش قیمت الکتریسیته

کاهش کل سرمایه‌گذاری مورد نیاز در انرژی با افزایش قیمت‌های انرژی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:51:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم