کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



از آن جایی که یکی از شرایط زوجه برای ثابت شدن لعان، محصنه و پاکدامن بودن اوست و نیز کامله بودن (بالغه و عاقله) چنین استنباط می شود که لعان تدبیری هوشمندانه جهت حل و فصل اختلاف است با تکریم حداکثری زن. همانطور که گفته شد مرد برای زن و زن برای خانواده است . مجرای لعان وضعیتی ست که دیگر عنصر اقتصادی-مدیریتی نمی تواند منجر به کارکرد بهینه ی عنصر فرهنگی شود. در این وضعیت برای این که عنصر فرهنگی بعداً بتواند به نفش خود ادامه دهد، یک راهکار و تدبیر هوشمندانه و سیاست جنایی ویژه با همان ویژگی تناسب و تجانس با زمان و مکان اعمال می شود و آن لعان است. چون در محیط خصوصی خانوداه ست به دنبال تحقیق و بازپرسی و کشف واقع نیستیم. فصل خصومت است بدون وارد شدن به ماهیت اختلاف.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

لعان در راستای اعمال مدیریت اخلاق مدار خانواده است چرا که زن بایستی همسر دائمی مرد باشد. لعان در جهت بهینه سازی کارکرد رکن و عنصر اقتصادی نیز است. این شرط از لزوم یقینی بودن ادعای شوهر در خصوص نسبت زنا به زوجه استنباط می شود.یک عبارت به عنوان نمونه ای از عبارت فقها آورده می شود: « اللعان لا یثبت عندنا بالقذف المطلق، إلا إذا ادعى المشاهده أو الانتفاء من الحمل‌ ..اذا…الرجل… ادعى أنه رأى مع زوجه رجلا یفجر بها مشاهده[۱۲۹]..»
گفته شد که فرایند خانواده به این صورت است که فرد برای زن و زن برای خانواده به عبارت دیگر عنصر اقتصادی جهت بهینه سازی کارکرد عنصر فرهنگی و عنصر فرهنگی جهت کارکرد بهینه ی خانواده به عنوان جزئی از نظام سیاست جنایی است.
با یقینی که مرد دارد نمی توان از او خواست در خدمت عنصر فرهنگی باشد چرا که همان طور که فقها تصریح نموده اند کارکرد لعان تجزیه ی عناصر خانواده است؛ اگر اجزا و عناصر یک سیستم کارآمد نباشد تجزیه می شود.
در تایید این که لعان مدیریت اخلاق مدار خانواده است، این که در لعان نفی فرزند، یکی از شرایط آن لزوم نزدیکی با زوجه ای است که به واسطه ی عقد دائم در علقه ی زوجیت است.
در راستای مدیریت اخلاق مدار خانواده با وجود لعان و اماره فراش، قضات اجازه استفاده از آزمایش های پزشکی جهت نفی ولد ندارند.
این که انکار بعد از اقرار در لعان مسموع نیست به این جهت است که عنصر فرهنگی دیگر نمی تواند در موقعیتی که تکریم او خدشه دار شده است کارکرد داشته باشد.
لعان اثر بازدارندگی بیش از طلاق دارد. لعان و به واسطه ی تشریفاتی که دارد، و نیز به دلیل حرمت ابدی ناشی از آن اثر بازدارندگی عمیقی دارد که در استحکام و دوام خانواده، غیر قابل انکار است.
این که لعان از آثار مدیریت تکریم مدار زن است، به دلیل سقوط حد زنا از زن و عدم تحقیق و تفتیش زن است.این که لعان در بهینه سازی کارکرد مرد، تاثیر دارد، سقوط حد قذف از مرد و فسخ نکاح در اثر لعان است.لعان یک سیاست جنایی و یک استراتژی است.
«هر گاه زوجه پس از لعان زوج از انجام آن خود داری نماید، حد زنا بر زن جاری خواهد شد و همانند آن است که زوجه اقرار به زنا کرده باشد و یا آن که زوج بینه بر مدعای خوش اقامه نموده باشد».این امر با هدف شارع از وضع و جعل لعان، سازگار نیست.
این که کارکرد عمده ی لعان بهینه سازی کارکرد عنصر اقتصادی است از این عبارت استنباط می شود: « اللعان حجّه شرعت للزوج من حیث إنه قد یضطرّ إلى القذف و لا تساعده البیّنه، فیحتاج إلى دفع الحدّ عن نفسه و إلى الانتقام منها. و هذا المعنى یقتضی اختصاصه بالنکاح، فلا لعان للأجنبی، لأنه لا ضروره له فی القذف. و الأصل فیه مع ذلک أن اللّه تعالى خصّ الحکم بالزوجه بقوله وَ الَّذِینَ یَرْمُونَ أَزْواجَهُمْ »[۱۳۰]
مبحث سوم: کارکرد ها ی خانواده
در این قسمت ابتدا کارکردهای خانواده بیان شده و توضیح داده می شوند سپس به کارکرد اختصاصی آن که تامین نیازهای غریزی و عاطفی با تاکید بحث بر نیاز جنسی پرداخته می شود.
گفتار اول: انواع کارکرد های خانواده
خانواده سه کارکرد اساسی دارد:کارکرد جامعه شناختی، جرم شناختی و فرهنگی.
نقش خانواده در نهادینه کردن ارزشهای فرهنگی و هنجارهای اجتماعی, به عنوان یکی از مولفه های شهروندی این است که به انتقال ارزشهای فرهنگی و هنجارهای اجتماعی می پردازد. محیط خانواده, نحوه تعامل پدر ومادر و فرزندان با یکدیگر، انتخاب محصولات فرهنگی که خانواده ازآنها استفاده میکند مثل فیلم، مجله،پوستر و غیره، طبقه اجتماعی خانواده،علاقه ی اعضای خانواده به دستاوردهای فرهنگی گذشتگان، همانندسازی کودکان با والدبن به عنوان الگوی رفتاری و تصوری که والدین از فرزندانشان در ذهن دارند و بیانگر ایده آل ذهنی آنان است, همگی درانتقال ارزشهای فرهنگی و هنجارهای اجتماعی به کودکان به عنوان شهروندان آینده مؤثراست. برای اینکه والدین درانتقال ارزشهای فرهنگی و هنجارهای اجتماعی موفق شوند باید انسان کامل جامعه را که ریشه در منابع غنی فرهنگی چون مذهب وادبیات دارد به جوانان بشناسانند وخود نیز به ارزشهای اخلاقی و فرهنگی پایبند باشند. مسئله دیگر اینست که خانواده ی امروزی برخلاف خانواده های گذشته یک خانواده ی بسته نیست بلکه کاملا باز است, یعنی با محیط پیرامون خود درارتباط است ورسانه های صوتی وتصویری، اینترنت و غیره خانواده را باپیامهای ارزشی و ضدارزشی متناقض درگیر می کند. بنابر این لازم است تفکر انتقادی در کانون خانواده نهادینه شود و معیارهای لازم برای بررسی پیامها و رفتارهای ارزشمند غیر ارزشمندبه فرزندان خانواده داده شود. یعنی به نوعی فرزندان بتوانند به ارزش سنجی فرهنگی بپردازند تا هر اثر فرهنگی مبتذل را به نام فرهنگ برتر به خورد آنان ندهند. براساس این ارزشها و فهم میراث فرهنگی, با سایر شهروندان رابطه مطلوب و مناسب داشته باشند و درعین حال متناسب با تغییر و تحولات جامعه, ارزشهای جدیدی برپایه ی منابع اصیل آن جامعه(مذهب و ادبیات) بوجودآورند و به توسعه فرهنگ جامعه بپردازند.
منظور از فضای عاطفی و روانی خانواده مجموعه ای از ارتباطات و تبادلات روحی و روانی است که بین افراد خانواده وجود دارد و شکل خاصی از روابط را فیمابین افراد بوجود آورده است. الگوی رشد شخصیت فرزندان ابتدا در چهارچوبی از ارتباطات با والدینش شکل می گیرد و شخصیت وی به یک ثبات و قوامی می رسد واین شخصیت, کودک را در سایر دوره های زندگیتحت تأثیر قرار می دهد. اما فضای عاطفی و روانی خانواده بدین طریق بر مشارکت و مسئولیت پذیری فرزندان تأثیر می گذارد که والدینی که فرزندان خود را طرد, تنبیه و تحقیر میکنند, باعث می شود کودکان آنان دارای تصور ضعیفی از خود شوند.
.در خصوص کارکرد جرم شناختی آن ذکر این پژوهش خالی از فایده نیست.
در شیکاگو مطالعه‏ای روی دختران بزهکار به عمل آمد و به این نتیجه‏ رسیدند که ۸/۶۶ درصد دختران بزهکار و ۸/۴۴ درصد دخترانیکه در سنین تحصیلی‏ دبستانی بودند متعلق به خانواده‏های از هم پاشیده بودند یعنی نسبت مزبور بیش از ۴۹/۱ در برابر ۱ بوده است و این نسبت نشان میدهد که از هم پاشیدگی کانون خانواده در روی‏ دختران نسبت به پسران به مراتب انعکاس شدیدتری دارد و این نکته مؤید مطلبی است‏ که در همین مقاله بدان اشاره رفت.
پیش از آنکه نتیجهء تحقیقات دانشمندان فرانسوی را در این زمینه یادآور شویم‏ لازم میداند که تأثیر از هم پاشیدگی کانون خانواده را در بزهکاری سیاه‏پوستان که بوسیله‏ محققان امریکائی بررسی شده است مطرح سازیم. نتایج بررسی آماری پژوهندگان امریکائی‏ نشان می دهد از هم پاشیدگی خانواده در سیاه‏پوستان بیش از سفیدپوستان تأثیر سوء دارد و اعلام چنین نکته‏ای آنهم از ناحیهء محققان آمریکائی،گفتگوی زیاد طولانی را پیش‏ میآورد.اجمال کلام آن که نمیتوان گفت که تعلق به یک نژاد خاص مؤثر در ارتکاب جرائم‏ معینی است زیرا از یک سو به جز آمار امریکائیان.آمار محققان کشورهای دیگر چنین‏ نتیجه‏ای را اعلام نمیدارد و از سوی دیگر محققان با آزمون هایی که به عمل آورده‏اند اختلافهای‏ نژادها را اختلاف ساده بدنی یافته‏اند و رنگ پوست را موجب تأثیر قابل ملاحظه در ذهن‏ نیافته‏اند و اختلافهای ذهنی نژادهای مختلف را قابل قبول ندانسته‏اند اگر گاهی اختلافی‏ مشاهده گردید آنرا امری عارضی شناخته‏اند نه ذاتی.مثلا کمی هوش در برخی از دسته‏های‏ نژادی بیشتر معلول یک محیط ناقص و نامتناسب است نه نقصان استعداد و قوای ذهنی‏ ذاتی.به این ترتیب بین نژاد و شایستگی فردی و هوش و ذکاوت چندان ارتباطی وجود ندارد.نژاد عامل مقوم شخصیت فرد یا زندگی گروهی نیست و نژادگرائی بنیاد علمی ندارد صرفازاده تعصب‏های ناروا است.در نیل بشر به تکامل فرهنگی و ترقیات بزرگ علمی و هنری‏ عوامل زیادی مؤثر است که اختلاف نژادی به هیچ روی در آن نقشی ندارد معهذا مسأله‏ تأثیر نژاد در ارتکاب جرم،همانگونه که بدان اشاره رفت،بیشتر در امریکای شمالی در مقایسه نژادهای سفید و سیاه و مطالعه در مهاجرانیکه از نژادهای مختلف در آن سرزمین‏ زندگی میکنند مورد تحقیق واقع شده است و به این نتیجه رسیده‏اند نه نسبت جرائم‏ سیاه‏پوستان در امریکای شمالی بر سفیدپوستان غلبه داردا و به‏طور کلی جرائم سیاه‏پوستان‏ ۳ الی ۴ برابر جرائم سفیدپوستان است سیاه‏پوستان در مورد قتل و ضرب و جرح ۶ الی ۷ برابر،در مورد راهزنی ۴ برابر،در مورد سرقت با شکستن حرز ۳ برابر،در مورد اخفاه ۴ برابر، در مورد ازاله بکارت ۲ برابر و در مورد جعل اسناد و ضرب سکه قلب،۱۱برابر سفیدپوستان‏ مرتکب جرم میشوند.
در همه جوامع خانواده دو نقش مهم و اساسی را برعهده دارد: نخست تولیدمثل ؛ یعنی خانواده واحدی است که فرزندان در آن متولد می شوند. سپس عملکرد اجتماعی کردن. به گونه ای که خانواده وظیفه آموزش و اجتماعی کردن فرزندان را برعهده دارد. از نظر صاحب نظران مکتب کارکردگرایی، خانواده نهادی است که بقای ان وابسته به وظایف و کارکردهایی است که بر عهده دارد. براساس این دیدگاه مهمترین وظیفه و کارکرد خانواده، اجتماعی کردن اولیه افراد و آماده کردن آنان برای پذیرش قواعد زندگی اجتماعی است.
گفتنی است شخصیت هر فردی در دوران طفولیت پایه ریزی می شود. اگر پایه های شخصیتی که در فرد نهادینه می شود سست باشد، این فرد در آینده ازلحاظ شخصیتی فردی نابهنجار خواهد بود.
درمیان خصوصیات تشکیل دهنده ی شخصیت فرد، عاطفه مهمترین نقش را بازی می کند. از زمان انقلاب صنعتی با پیدایش تکنولوژی و ایجاد زندگی ماشینی هرروز شاهد کاسته شدن عاطفه دربین مردم هستیم . عاطفه و خشونت دوروی یک سکه هستند؛ هرچه از میزان عاطفه کاسته شود بر میزان خشونت افزوده می شود. مهمترین کانون عاطفه خانواده است.خانواده آموزشگاه مقدس محبت است. کانون گرم خانواده است که ارزشهای عالی و عواطف و احساسات درخور شأن انسان را به فرزندان منتقل میکند. ارزشهایی چون ایثار،گذشت، صفا، فروتنی، احترام، عشق، شهامت، رشادت، تواضع، عزت نفس و … که جز در کانون گرم خانواده درجای دیگری نمیتوان آنها را جستجو کرد.
می توان گفت خانواده کانون عاطفه است. به نظر ژرار کورنو قانونگذار فرض بر این دارد که عاطفه حاکم بر خانواده است. و به همین دلیل امار ه عاطفه را میپذیرد. همچنین وی براین باور است که اماره عاطفه مبنای اصلی ارث را تشکیل می دهد. به همین دلیل است که پس از فوت یک شخص اموال وی به نزدیک ترین فرد خانواده اش به ارث می رسد.
اولین نیاز معنوی کودک محبت است. در واقع خانواده حمایت همه جانبه و روانی فرد را تضمین می نماید. فرد در برابر بیکاری ، شکست، ناامیدی، بیماری و ازکارافتادگی به خانواده پناه می برد.بنابراین دراین مورد خانواده نقش بسیا رمهمی را برعهده دارد. وجود محبت در کانون خانواده سبب می شود کودک به طورطبیعی و بدون احساس هیچ گونه کمبودی زندگی خود را طی نموده دارای شخصیتی متعادل باشد درصورتیکه درمحیط خانواده بجای محبت , خشونت بی عاطفگی حاکم باشد, کودک از نظر روانی فردی نامتعادل و ازنظر اخلاقی دچار شخصیتی خشک و یکدنده خواهد بود
ارضای نیازهای عاطفی و روانی مرد و زن، تداوم نسل انسانی و پرورش و اجتماعی کردن فرزندان از دیگر کارکرده های انحصاری خانواده هستند. به دنبال تحولات بنیادین در زمینه های اقتصادی و اجتماعی، شاهد دگرگونی هایی در ساختار خانواده و به تبع آن، کارکردهایش در سراسر جهان و کشور خود بوده ایم. کارکردهایی که روزی در انحصار خانواده ها بود، امروزه به نوعی به بنگاه های دیگری در سطح اجتماعی سپرده شده است. حال می خواهیم ببینیم در صورتی که خانواده نتواند کارکردهای خود را اعمال کند چه وضعیتی در نظام سیاست جنایی رخ خواهد داد.امروزه یکی از خطراتی که خانواده در اجرای کارکردهای مهم و انحصاری خود با آن مواجه است، جهانی شدن است.
جهانی شدن نه تنها کارکردهای خانواده بلکه اصل و تمامیت آن را به چالش کشیده است. افزایش طلاق، شکل گیری خانواده تک والدی، ازدواج های قراردادی غیر سنتی و تضعیف فرهنگ حتی بومی، فردگرایی و مصرف گرایی و همچنین پیشرفت های شگرف در زمینه فن آوری و اطلاعات و ارتباطات، روابط انسان ها را بیش از پیش تحت تأثیر ابزارهای رسانه ای و ارتباطی نظیر اینترنت و شبکه های رادیویی و تلویزیونی قرار داده است. مثلاً در ایران مردم به طور متوسط ۶ ساعت تلویزیون نگاه می کنند. اگر انسجام و وحدت اعضای خانواده را مهم ترین کارکرد عاطفی مؤلفه کارآمدی خانواده محسوب کنیم، مهم ترین آسیب استفاده افراطی از تلویزیون، خدشه دار شدن این امر در اثر کاهش روابط و از بین رفتن فرصت گفتمان مناسب است. واقعیت این است که اکنون در جامعه ما، رسانه های ارتباطی و اطلاعاتی و به خصوص ماهواره و اینترنت، مهم ترین عضو خانواده شده است؛ عضوی که بیشترین توجه را به خود جلب می کند، در روابط از همه فعال تر است و در عین حال رابطه غالب یک طرفه دارد که در این رابطه از هیچ یک از اعضای خانواده تأثیرپذیری ندارد.
گفته شد که یکی از کارکردهای خانواده، انتقال دادن فرهنگ است.فرهنگ هر ملتی از عناصر مختلف تشکیل شده است که این عناصر شامل زبان, مذهب , آداب و رسوم واعتقادات مذهبی, ارزش ها وهنجارها هستند.از سویی از دیدگاه جرمشناسی عوامل ارتکاب جرم به دو دسته تقسیم می شوند: دسته اول عوامل مربوط به شخصیت فرد بزهکار و دسته دوم عوامل اجتماعی بزهکاری است.محیط اجتماعی به دو دسته تقسیم می شود: محیط اجتماعی عمومی و محیط اجتماعی خصوصی.خانواده مهمترین محیط اجتماعی خصوصی است که نقش مهمی را در زمینه جرم زایی بازی می نماید.
در دوره جدید خانواده با جامعه رابطهای تعاملگرایانه پیدا کرده است. اگرچه بعضی از کارکردهای خانواده در کل به دیگر نهادهای اجتماعی واگذار شده، ولی هنوز خانواده کارکردهای بسیاری دارد. این معنی در مورد خانواده ایرانی اهمیت بیشتری دارد و عمده کارکردهای آن عبارتاند از: تولیدمثل تربیت فرزندان حمایت آموزشی و پرورشی از فرزندان حمایت از پدارانن و مادران مشارکت در ازدواج فرزندان ایجاد حس مشارکت لازم در فرد.خانواده به عنوان تنها قلمرو شناخته شده و قابل اعتماد زندگی اجتماعی محلی برای بروز علایق و نیازها محل استراحت و رفع خستگی انسان امروز تحقق فردیت اجتماعی خانواده در دورهی جدید به منزله بهترین نهاد اجتماعیکننده فرد است. با وجود کارکردهای متعدد برای خانواده ایرانی، تشکیل شخصیت اجتماعی و فرهنگی و تولید فردیت جدید به عهدهی خانواده است.[۱۳۱]
از طرف دیگر با به وجود آمدن سازمانهای جدیدی چون تامین اجتماعی و آموزش و پرورش جدید، تعلیم و تربیت و حمایت از کودکان و بزرگسالان تنها به عهدهی خانواده نبود.
یکی ازاصلیترین مشکلات خانواده ایرانی، تلاش نسلهای گذشته در بقای کارکردهای سنتی است در حالی که یکی از گرایشهای درونی خانواده تقلیل سهم و نقش آن در مقابل تقویت نهادهای اجتماعی دیگر است. در دورهی جدید خانواده بار حمایت افراد و نسلهای متعدد را به دوش کشیده است، ولی تا حدود زیادی سعی دارد تا تمایز و تفاوت نسلی را نیز به رسمیت نشناسد و با مشکلات ناشی از این نوع تمایز و تفاوت روبرو شود.
گفتار دوم: کارکرد اختصاصی خانواده
در این قسمت توضیح داده می شود که تامین نیاز جنسی فقط بایستی در حوزه خانواده صورت پذیرد. در غیر این صورت نهاد خانواده به سرعت با اظمحلال و فروپاشی مواجه خواهد شد. اهمیت این کارکرد خانواده از تدابیر شدید سیاست حنایی شارع در خصوص ارتکاب اعمال منافی عفت قابل استنباط است. در مباحث پیشین در خصوص واگذاری کارکرد های خانواده به سایر نهادها گفتیم. از میان کارکردهای مختلف حانواده آن چه موجب دوام و استحکام خانوداه می شود انحصاری و اختصاصی کردن کارکرد مورد بحث تنها از طریق ازدواج و در حوزه خانواده بودن آن است.
دین اسلام نیز باتوجه به اهمیت بنیادی و خاص خانواده ارتکاب اعمال منافی عفت رابه شدت نهی کرده است.ابتدا رابطه نامشروع و سپس زنا توضیح داده می شود. به طورکلی نظر حقوقدانان و محاکم درمورد مفهوم رابطه نامشروع را به دو گروه عمده می توان تقسیم کرد: در این قسمت به نظریه گروه دوم که منطقی تر و مستدل تر است اشاره می شود.این گروه معتقدند که با توجه به ذکر مصادیق رابطه نامشروع که عبارت از تقبیل و مضاجعه است این ماده صرفا شامل هر نوع رابطه مبتنی بر تماس جسمی زن و مرد نامحرم که بین آنها علقه ی زوجیت وجود ندارد می شود, زیرا سایر مصادیق این ماده نیز باید دارای همان ویژگیها و شرایط مصادیق ذکرشده باشد و ازجمله خصوصیات این مصادیق وجود تماس جسمی بین زن ومرد نامحرم است.بنابراین اگر موارد دیگری باشد که در آنها هیچگونه تماس جسمیبین زن و مرد نامحرم وجود نداشته یاشد رابطه، رابطه نامشروع تلقی نمی گردد.صرفا شامل هرنوع رابطه و تماس جسمی همراه با شهوت زن و مرد است که بین آنها علقه زوجیت وجود ندارد.
ارتکاب زنا نیزجرم و مستوجب مجازات است. ازنظر اسلام آن چنان عملی زشت نفرت برانگیز است که قرآن کریم می فرماید:” و نزدیک زنا مشوید که زنا همیشه فاحشه بوده و روش زشتی است”. و نیز می فرماید:” آنانی که با الله خدای دیگری را نمی خوانند و کسی را که خداوند خونش را حرام داشته جز به حق نمی کشند و زنا نمی کنند و هر کسی این کارها را انجام دهد گناهی کرده است که روز قیامت عذابش زیاد می شود و همیشه در آن به خواری می ماند” همچنین قابل ذکر است که پیروان همه مذاهب اسلامی بر حرمت این امر شنیع اتفاق نظر دارند از منظر مجازات نیز اسلام شدیدترین مجازاتها را برای ارتکاب زنا وضع نموده است.از دیدگاه قرآن کریم دو دلیل عمده برای جرم انگاری زنا می توان ملاحظه نمود:
الف: ارتکاب زنا موجب اختلاط نسل میگردد.
ب: ارتکاب زنا موجب ازبین رفتن کیان خانواده و پاشیدگی آن می شود.
خداوند کریم در سوره مبارکه الاسراء اولا آن را فاحشه خوانده و در ثانی به راه بد توصیفش کرده که مراد از آن( و خدا داناتر است) سبیل بقاء است.همچنان که از آیه” اعئنکم لتاتون الرجال و تقطعون السبیل” نیز برمی آید که مقصود از راه همان بقاء نسل است و معنایش اینست که آیا شما در آمیختن با زنان را که راه بقای نسل می باشد و نظام جامعه خانوادگی را که محکم ترین وسیله است برای بقای مجتمع مدنی به وجود می آورد, ازهم می گسلد” .
شیوع فحشا باعث انقطاع نسل فساد جامعه خانواده است و با فساد خانواده ها, جامعه کبیر انسانی ازبین می رود.از طرف دیگر ارتکاب زنا موجب طلاق و جدایی بین زوجین می گردد. خداوند کریم در آیه ی ۱ از سوره مبارکه طلاق میفرماید:” آنان را(زنان را) از خانه هایشان بیرون مکنید, خودشان هم بیرون نشوند مگر اینکه گناهی علنی مرتکب شوند.” لا تخرجوا من بیوتهن ولا یخرجن ال ان یاتین بفحشه مبینه”
اگر جرم زنا توسط زن و مردی صورت گرفته باشد که خویشاوندی نسبی دارند و به سبب این خویشاوندی ازدواج آنان باهم حرام باشد قانون مجازات اسلامی مجازات قتل را برای مرتکبین آن درنظرگرفته است. در مباحث گذشته توضیح داده شد که فلسفه اصلی جرم انگاری زنا به دلیل ایجاد فساد در نسل می باشد حال اگر ارتکاب این نوع جرم درمیان محارم که اصولا اعضای خانواده را تشکیل می دهند, صورت بگیرد کیان خانواده ها در معرض آسیب جدی قرار می گیرد. ازطرف دیگر از آنجایی که محارم نسبی اصولا در کنار همدیگر زندگی می نمایند درصورت اشاعه این نوع جرم امکان ارتکاب آن بسیار قوی و امکان کشف بسیارضعیف می نماید, لذا قانونگذار شدیدترین برخورد با این نوع جرایم را داشته است.
در مورد فلسفه جرم انگاری رابطه نامشروع نیز باید گفت ازآنجایی که آزادگذاشتن روابط زن ومرد تا حد تماس جسمی زمینه را برای جرم زنا فراهم می آورد و زنا نیز ازجمله اعمالی است که کیان خانواده را با خطر جدی مواجه می سازد، بنابراین روابط نامشروع نیز درجهت حمایت از کیان خانواده جرم انگاری شده است. به عبارتی این ممنوعیت تنها ممنوعیتی فیزیکی نیست, بلکه حرمت رابطه نامشروع بدلیل حرمت آسیبی است که چنین رابطه ای می تواند به اساس خانواده وارد نماید. به عبارتی رابطه نامشروع تمرکز روانی و جسمانی زن و مرد را نسبت به هم از بین می برد. درواقع رابطه نامشروع به این دلیل نامشروع است که مشروعیت روانی و جسمانی رابطه زن و مرد را با تردید و آسیب مواجه می سازد.
مبحث چهارم: اصل دوام و استحکام خانواده
در این قسمت به سیاست هایی پرداخته می شود که موجب تداوم خانواده ی شکل گرفته شده است.
گفتار اول: شرط کفائت در نکاح
در مبحث بهینه سازی کارکرد عنصر فرهنگی از کفائت صحبت کردیم و گفته شد کفائت عنصر تضمین دوام نکاح است دوام خانواده است. بسیاری از فقهای اهل سنت بر این عقیده اند که کفائت فقط در جانب مرد معتبر است به این معنا که زن بایستی همواره با کفو ازدواج کند و شرط است که مرد کفو زن باشد اما مرد می تواند با هر کسی ازدواج کند و او این که کفو نباشد… دلیل این امر این است که اولاً عدم کفائت فقط از ناحیه ی زن و اولای او موجب عار است… ثانیا… عرفاً نیز مرد در اثر ازدواج با کسی که شان او پایین تر از اوست مورد طعن قرار نمی گیرد ولی زن این طور نیست و لذا شان زن این است که مرد متناسب با شان وی یا بالاتر از شان او به ازدواجش در آید ولی مرد. می تواند با کم تر از شان خود هم ازدواج کند.این امر که کفر زوج هم ابتدائاً و هم استداماً مانع نکاح است این شرط را از چمله سیاست های ایجاد دوام خانواده نیز قرار می دهد.

گفتار دوم: هماهنگ سازی نظام شغلی با سیاست ترویج ازدواج
در کنارتحولات نظام ارزشی در سال های اخیر، جامعه ی ایرانی با تغییرات اجتماعی و ساختاری دیگری نیز در این سال ها دست به گریبان بوده است. یکی از این موارد، تغییر ساختار اقتصادی کشور و تبعات اجتماعی مختلف آن بر رفتارهای جوانان است. اکنون فاصله ی بین بلوغ جنسی و بلوغ اقتصادی در ایران به بیش از ده سال رسیده است؛ فاصله ای که روز به روز در حال افزایش است. این همه در حالی است که ازدواج تنها راه مشروع رابطه جنسی در ایران است و اکنون این راه با موانع زیادی رو به رو شده است. افزایش سن ازدواج، فشارهای زیادی به جوامع با ساختار سنتی وارد کرده است. در حال حاضر، ایران بیش از دوازده میلیون جوان در سن ازدواج دارد که هنوز ازدواج نکرده اند. مسئله ی اشتغال نیز بر این مشکلات می افزاید. اشتغال، مقدمه ی ازدواج است و مشکلات اقتصادی بر سن ازدواج در شهرهای بزرگ افزوده است. از سوی دیگر، میزان ورود به دانشگاه ها نسبت به چند دهه ی گذشته نیز بسیار بیشتر شده است و اکنون با چندین میلیون فارغ التحصیل بیکار مواجه ایم که در عمل شانس چندانی برای ازدواج در سنین مناسب ندارند. طبق گزارش های رسمی دولت، بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی در ایران ده برابر بیکاری غیردانشگاهیان است.
در این میان، افراد مختلف با فشارهای ناشی از بلوغ جنسی از یک سو و افزایش سن ازدواج از سوی دیگر شکاف رو به گسترش میان این دو، به گونه های متفاوتی برخورد می کنند. شکل گیری نگرش های آنومیک [۱۳۲] و پیدایش ارزش های جدید با ریشه هایی فراملی و در ابعاد جهانی، یکی از تبعات این گسست فزاینده است. تغییرات نظام ارزشی و تغییر ساختار اقتصادی ایران نیز به تدریج زمینه را برای بروز الگوهای نوینی از رفتارهای جنسی در میان بخشی از جوانان ایرانی فراهم کرده است؛ شکل گیری ارزش هایی نوین و پیدایش الگوهای جدیدی از رفتار که به عنوان پاسخ هایی به نیازهای درونی ارضا نشده ی آنان عمل می کنند. تحقیقات اندک نشان می دهند که روابط جنسی پیش از ازدواج در ایران در حال افزایش است .گسترش این گونه روابط، از جمله موضوعات حساس و عموماً مغفول در امر سیاست گذاری و مطالعات آکادمیک در ایران است. امروزه تفاوت در نگرش به نحوه ی رابطه با جنس مخالف به یکی از اصلی ترین کانون های مناقشه ی بین نسلی در خانواده های شهری بدل شده است. اکثر این روابط، پنهانی و دور از چشم والدین شکل گرفته و تداوم می یابد. در این بین، جوانی جمعیت و رفتارهای پر خطر آنان در این سن به یکی از عوامل هشدار دهنده در ایران تبدیل شده است. مسئولان ذیربط از احتمال گسترش فزاینده ایدز در میان جوانان سخن می گویند و تلویحاً گسترش روابط جنسی پر خطر در این سنین را عاملی برای آغاز شکل گیری موج سوم ایدز[۱۳۳]در ایران می دانند. مسئله ای بغرنج در حال رخ دادن است و سیاست غالب نیز نادیده گرفتن آن است. در این میان، بسیاری از والدین هم از ماجرا با خبر نیستند. بسیاری از جوانان، والدین خود را محرم اسرار جنسی شان تلقی نمی کنند. بی اطلاعی خانواده ها، کنترل آنها بر فرزندانشان را با مشکلی جدی مواجه کرده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 02:13:00 ق.ظ ]




آنچه که باید به آن توجه نمود این است که ظلم در کاربرد قرآنی درباره رفتارها و باورهایی به کار رفته است که ارتباطی با تعریف های معمول و رایج از خشونت در جامعه شناختی و روان شناختی ندارد، مانند مواردی که ظلم بر شرک و بت پرستی، تکذیب پیامبران و انکار آیات الهی به کار رفته است. این بدان جهت است که در نگرش قرآنی این موارد نیز خشونت به حساب می آید، اما خشونتی از نوع خودآزاری و خودسرکوبی؛ در باور قرآنی و دینی، انسان ها بر صبغه و سرشت خداجویی و کمال خواهی آفریده و زاده می شوند، (فأقم وجهک للدین حنیفاً فطرت الله التی فطر الناس علیها لاتبدیل لخلق الله ذلک الدین القیم…)[۳۳]
در همه این موارد، (بت پرستی ، تکذیب پیامبران ، انکار آیات الهی و …) انسان ستمگر و خشونت پیشه، حقوق فطری، نیازهای اصلی و اساسی را زیر پا می نهد و راه رشد، حرکت آزاد، تکاملی و بالنده را بر خود می بندد.
از این رو هرگونه رفتار و عملکرد جوارحی و جوانحی که با این سرشت و تمایل فطری و حق طبیعی در تعارض و ناسازگاری باشد و آن را تباه و نابود کند، ظلم، ستم و خشونت است؛ از نوع خشونت برخویشتن خویش.
علامه طباطبایی پس از آنکه ظلم را به مفهوم «خروج از جاده عدل» می داند، می افزاید: «اگر چه گمان بر این است که آنچه مردمان در وهله نخست از ظلم در می یابند، ستم اجتماعی و تجاوز به حقوق اجتماعی از راه سلب امنیت جان، عرض یا مال فردی از افراد جامعه است، اما فهم عرفی به این مفهوم توسعه بخشیده نه تنها هرگونه رفتار غیرقانونی و سنت شکنی را ظلم می شمارد که هرگونه گناه و سرپیچی از فرمان مولوی را ستم بر خود می داند، بلکه نافرمانی خداوند سبحان را از آن رو که حق مشروع فرمان بری بر انسان ها دارد و نیز مخالفت با تکالیف را ستم قلمداد می کند…»[۳۴].
بدین ترتیب هرجا که در قرآن، رفتار و گفتاری ظلم به حساب آمده باشد، بدین معنی است که چنان گفتار و رفتاری خشونت است. این قانون، واژگان هم خانواده و هم مفهوم با ظلم، مانند تحدّی و تجاوز را نیز در بر می گیرد.
تسامح و تساهل
معمولاً تسامح با تساهل مترادف دانسته شده و به معنای «به آسانی و نرمی با کسی برخورد کردن» می‌باشد. کلمه تسامح فرق ظریفی با تساهل دارد و آن این که تسامح از ماده «سَمُحَ» به معنای بخشش و بزرگواری است. بنابراین، تسامح به معنای نوعی کنار آمدن همراه با جود و بزرگواری می‌باشد. [۳۵]

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در اصطلاح تساهل اصولاً به معنای توانایی هر فرد یا هر جامعه برای تحمّل عقایدی است که با نظر آن فرد یا جامعه همخوانی ندارند. علاوه بر آن، ارج گذاری، تشویق و حتی سرمایه گذاری برای ابراز عقاید مخالف را نیز در این مفهوم گنجانیده اند.[۳۶]
تسامح لغت مناسبی است برای این که هم یک جنبه جوانمردی در آن مندرج است و هم طرفینی است. یعنی همه مردم نسبت به یکدیگر آسان بگیرند و جوانمردی داشته باشند. [۳۷]
معادل این کلمه در انگلیسی، کلمه «تولرانس»[۳۸] است که در فرهنگ آکسفورد به معنای اجازه دادن به وقوع یا ادامه چیزی که شخص آن را نمی‌پسندد و با آن موافق نیست، أخذ شده است.[۳۹] از این رو برخی معتقدند که نزدیک‌ترین معادل معنایی «تولرانس» حلم است؛ زیرا حلم یعنی تحمّل امور ناگوار، در عین قدرت و قوّت.[۴۰]
حقـیـقـت آن است که در اصل, ماهیت تساهل و تسامح غربی یا همان تـولـرانـس, بـا آنـچـه در اسـلام از آن سخن به میان آمده متفاوت است .
تـولرانس مطرح در ادبیات سیاسی اجتماعی غرب و در نزد دانشمندان غـربی بیش تر بار سیاسی اقتصادی دارد تا دینی، و ویژگیهایی دارد کـه آشکارا آن را از تساهل و تسامح به کار رفته در منابع اسلامی و سـخـنـان بزرگان دین جدا می سازد و پیامدهایی دارد که به هیچ روی,یک فرد باورمند به دین نمی تواند آنها را بپذیرد[۴۱].
اما بـایـد توجه داشت که حوزه به کار بستن تسامح و تساهل دینی جایی اسـت کـه در چـهارچوب اصول و ارزشهای اسلامی و حفظ مصالح اسلام و جـامـعه اسلامی صورت گیرد و رفتار و برخورد غیرمسلمانان به گونه ای باید انجام گیرد که پذیرفتنی باشد. بیرون از این قـلمرو و در صورتی که بخواهد به ارزشهای اسلامی خدشه وارد آید و یـا تـسامح و تساهل راهی برای رواج بی بندوباری باشد, دیگر جای تـسـامـح و تـساهل نیست ، بلکه جای امربه معروف و نهی از منکر و واکـنـش در بـرابـر منحرفان است. تساهلی که امروز در جامعه های غـربـی رایـج اسـت و بـرداشتی که امروز, شماری از روشنفکران در کـشـورهـای اسـلامـی از آن دارند, با آنچه مورد نظر رهبران اسلامی است, به کلی فرق دارد.
در بـاب تـسـاهـل و تسامح این نکته را نیز باید در نظر داشت که آسـان گری و برخورد نرم و مدارا گرایانه در اسلام, گرچه پسندیده و مـورد سـفـارش بـزرگـان دیـن است و سیره و منش پیغمبر اکرم و امـامـان مـعـصـوم(ع) روشنگر و تاییدکننده آن است، با این حال وقـتـی پای ناسازگاری با حدود و قانونهای الهی به میان آید, نه تـنـها دیگر پسندیده نیست، بلکه به سختی و درشتی باید در برابر آن ایـسـتـاد و بـدون هیچ گونه چشم پوشی بر اجرای حدود الهی و حفظ والایـیها و بایسته های دینی پای فشرد. پیغمبر اکرم(ص) با این که با مـخـالـفان و دشمنان بیش ترین مدارا را می کرد و حسن خلق و سعه صـدر و نـرمـی و مـلایمت و گذشت و بزرگواری وی بی نیاز از توضیح اسـت, ولـی بـر سر اصول هیچ گاه کوتاه نمی آمد و حاضر نبود ذره ای از احکام و حدود الهی, به خاطر مصلحت اندیشی جاری نشود.[۴۲]
پیشینه خشونت
پرخاشگری و خشونت در شمار آن دسته از پدیده های اجتماعی است که به رغم تنفر و بیزاری بشر از آن، در تمامی ادوار تاریخ زندگی اجتماعی و تعامل افراد، گروه ها، نهادها، ملت ها و دولت ها حضور پردامنه یا محدود داشته است. روایت وحیانی از تاریخ خشونت، پیشینه آن را به زمانی بر می گرداند که نخستین و کوچک ترین نهاد جامعه انسانی متشکل از آدم و حوا در بهشت می زیستند و بر اثر خشونت و فریب کاری ابلیس که بر آنها روا رفت از بهشت رانده شدند و بذر کینه و دشمنی کاشته شده میان آدم و ابلیس، با هبوط آن به زمین، به همراه آورده شد. قرآن از این رویداد چنین گزارش می کند:
(وَ قُلْنا یا آدَمُ اسْکُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُکَ الْجَنَّهَ وَ کُلا مِنْها رَغَداً حَیْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَهَ فَتَکُونا مِنَ الظَّالِمِینَ فَأَزَلَّهُمَا الشَّیْطانُ عَنْها فَأَخْرَجَهُما مِمَّا کانا فِیهِ وَ قُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَ لَکُمْ فِی الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتاعٌ إِلى‏ حِین)[۴۳] ؛ « و گفتیم اى آدم تو با همسرت در بهشت سکونت کن، و از (نعمتهاى) آن گوارا هر چه مى‏خواهید بخورید (اما) نزدیک این درخت نشوید که از ستمگران خواهید شد! پس شیطان موجب لغزش آنها شد، و آنان را از آنچه در آن بودند (بهشت) خارج ساخت، و (در این هنگام) به آنها گفتیم همگى (به زمین) فرود آئید در حالى که بعضى دشمن دیگرى خواهید بود، و براى شما تا مدت معینى در زمین قرارگاه و وسیله بهره‏بردارى است.»
در پی استقرار خانواده حضرت آدم در زمین، کانون نخستین نهاد اجتماعی بشری به خون آلوده گشت و انسان طعم تلخ خشونت عریان را چشید؛ در نزاعی که میان دو تن از فرزندان آدم (هابیل و قابیل) درگرفت[۴۴]، یکی از آن دو با خشونت دیگری از پای درآمد و بدین ترتیب، فساد، خون ریزی و خشونتی که فرشتگان به هنگام آفرینش انسان از آن سخن گفته بودند، جامه وجود بر تن کرد[۴۵]. عبور کاروان بشری از گردونه های بدویت و توحش و رسیدن به مدنیت و تکامل عقلانی و دانش اندوزی نه تنها از خشونت در روابط اجتماعی چیزی نکاست؛ که با پیشرفت دانش تجربی، گسترش تکنولوژی و صنعت، ابزار و ادوات خشونت با قدرت تخریبی و ویرانگری در ابعاد گسترده به میدان آمد و نیروی خشونت گران را به اندازه ای فزونی بخشید که حتی در تصور انسان بدوی و غیرمتمدن نمی گنجید.
اندیشه خشونت به لحاظ تاریخى، مقدّم بر اندیشه تساهل است. از قرن ۷ ق. م. «استبداد» [۴۶] به صورت یک شکل سیاسى جدید ظاهر گردید و از آن پس، خشونت از یونان باستان تاکنون، طرفداران جدّى‏اى داشته است که هر کدام با عنوانى خاص، آن را مطرح کرده‏اند. «افلاطون» از پدیده‏اى به نام «فتنه» یاد مى‏کند و به گونه‏اى آن را تبیین مى‏سازد که بسط آن، قرن‏ها بعد منجر به نظریاتى چون نظریات مارکسیست‏ها مى‏شود که بیشترین اهمیت را به استفاده از «خشونت سیاسى» براى واژگون کردن قدرت‏هاى دولتى مى‏دهند. «ارسطو» (۳۲۲ ـ ۳۸۴ ق.م.) پدیده‏اى به نام «نیرنگ» را مطرح مى‏کند. «سن توماس آکویناس» [۴۷] (۱۲۲۷ ـ ۱۲۷۴ م.) بروز خشونت‏هاى سیاسى ـ چه به صورت شورش و چه به صورت انقلاب‏ها ـ را در شرایط خاص شروع اعلام مى‏کند. «ابن خلدون (۱۳۳۲ ـ ۱۴۰۶ م.) از پدیده‏اى به نام «عصبیت» (قومیت امروزى) نام مى‏برد. «نیکولوماکیاولى»[۴۸] (۱۴۶۹ ـ ۱۵۲۷ م.)، سیاست مدار ایتالیایى که او را «پدر علم سیاست» نامیده‏اند، استفاده از «ترس و سرکوب» را به شهریار پیشنهاد مى‏کند. «تامس هابز»[۴۹] (۱۵۸۸ ـ ۱۶۷۹ م.)، انسان‏ها را «گرگ یکدیگر» قلمداد کرد. «هگلیان چپ» با برداشتى کاملاً مادّى از نظریّه آرمان گراى هگل، به دو گرایش شدید خشونت‏طلبى یعنى مارکسیسم، به رهبرى «مارکس» و «انگلس»، و آنارشیسم، به رهبرى «اشتیرنر» و «باکونین» روى آوردند. «لوتر» بر علیه دهقانان معترض فتوا مى‏داد که: این سگ‏ها را بکشید، اینها شیاطین‏اند. و براى اثبات حقّانیت خودش مى‏گفت: «دیگران را باگوگرد آتش بزنید تا خدا بداند که ما بحق مسیحى هستیم.». «جان لاک» مى‏گوید: «به کار بردن زور علیه بى‏عدالتى و بى‏قانونى، مجاز است.» [۵۰]
موضوع خشونت در اسلام را می توان به عنوان ابزار تبلیغی و سیاسی بر ضد اسلام با ریشه های تاریخی ویژه آن بررسی نمود، بی تردید مسأله خشونت منحصر به خروج و قیام بر ضد حکومت نمی شود، بلکه این مقوله محورهای مختلف را در بر می گیرد و در هر موضوعی می توان آن را تعمیم داد, امروزه دشمنان دین اسلام در رسانه های جمعی و گروهی به ویژه در دنیای مجازی روی این مقوله متمرکز شده و احکام اسلامی را خشن و پیامبر اسلام و مسلمانان را خشونت طلب معرفی می کنند .
این افراد بدون توجه به وضعیت مسلمانان در صدر اسلام ، پیامبر و مسلمانان و دین اسلام را خشونت طلب و منشأ خشونت می دانند در حالیکه نگاهی به رفتار مشرکان با مسلمانان در صدر اسلام مبین آن است که این مشرکان و بت پرستان بودند که مسلمانان را مورد اذیت و ازار خود قرار می دادند.
پیامبر اکرم سیزده سال از دعوت خود را در مکه سپری کرد، سه سال آن را به صورت غیر علنی و سرّی مردم را به خدا دعوت و ده سال را علنی و آشکارا، در این دوران حضرت و یارانش بدترین و زشت ترین خشونتها را تحمّل کردند و هیچ کس پیدا نمی شود در این دوران که بگوید او و یارانش نه تنها خشونت طلب و خشونت خواه نبودند بلکه بدترین جسارت ها و شکنجه ها را از خشونت طلبان دیدند و تحمل نمودند، و آن روزی هم که بر این خشونتگران دست یافتند، ماندنی ترین عفو و گذشت را در حق آنها روا داشتند. آری نسبت به خود آن حضرت انواع و اقسام تهمت ها را مورد استفاده قرار دادند و از آزار و اذیت جسمانی او لحظه ای کوتاهی نکردند گاه او را سنگباران نمودند و گاه با خاک روبه و سیرابی حیوانات، او را آزار دادند، و زمانی خار بر سر راه او کاشتند و دوره ای نیز او را در شعب ابی طالب با بدترین و فجیع ترین وضع در مدّت سه سال در محاصره اقتصادی قرار دادند.
نسبت به مسلمانان بدترین و زشت ترین خشونت ها روا داشته شد، «امیّه بن خلف» بلال را بر روی ریگهای داغ می خواباند و سنگ بزرگی را روی سینه او قرار می داد و از او جز صدای «احد احد؛ خدا یکی است» شنیده نشد به قدری بلال را شکنجه کردند که ورقه بن نوفل بر وضع او رقت کرد و گریست و به امیّه گفت: اگر او را با این وضع بکشید من قبر او را زیارتگاه خواهم ساخت.[۵۱] یاسر و سمیّه آن قدر شکنجه و آزار دیدند که در راه توحید به شهادت رسیدند، یاسر بر اثر شکنجه در گرمای سوزان و سمیه نیز با نیزه بی رحم ابوجهل از پا درآمد.[۵۲] عبدالله بن مسعود وقتی آیاتی از اول سوره الرحمان را در مسجد الحرام تلاوت نمود، سران خشونت و کافران قریش به قدری او را زدند که خون از سرو صورت او جاری شد.[۵۳]
در نتیجه اگر انسان کمترین انصاف و محدودترین اطلاعات از تاریخ صدر اسلام و دوران بعثت پیامبراکرم(ص) داشته باشد اعتراف خواهد کرد که پیامبر اکرم و مسلمانان نه تنها خشونت طلب نبودند بلکه قربانی خشونت شدند، و بدترین و بیشترین ضربه ها را از ناحیه خشونت طلبان و کافران تحمل نمودند.
به پندار برخی دیگر ، بعضی از قوانین اسلام، مانند: قصاص، شلاق، سنگسار و … خشن هستند. منشأ چنین قضاوتهایی، همان تفاوت جهان بینی ها و برداشت هایی است که افراد از انسان دارند. متأسفانه جلوه دادن خشونت از سوی این عده، در مورد احکام اسلام، از بررسی اجمالی و بدون در نظر گرفتن همه جوانب آن صورت می گیرد؛ یعنی تمام شرایط حدود تعزیرات اسلامی و طرق اثبات و راه های تخفیف و همچنین نتایج نهایی این جرم ها و اثرهای زیانبار آن ها در نظر گرفته نمی شود.
استعمار ستیزى دین و روحیه استقلال گرایى مسلمانان شدیداً منافع استعمار را به خطر انداخت، و همین عامل سبب شد که دین ستیزان، اسلام و مسلمانان را خشونت گرا معرفى کنند. متأسفانه دشمن در تبلیغات خود که با بهره گیرى از ابزار و ساز و برگ هاى مدرن صورت گرفت موفق بود. زیرا امروزه جهان اسلام خشونت گرا معرفى شده و جنگ افروزان غرب صلح گرا.
ارزش گذاری خشونت
اصولاً برخی از موارد جزو حسن و قبح های عقلی شمرده می شوند که عقل مستقلاً ارزش آن ها را درک می کند؛ مثل حسن راست گویی غیر مضر و یا قبح دروغ گویی خالی از هر نوع مصلحت. اما در مواردی نیز به دلایل دیگری، یک واژه بار ارزشی یا ضدارزشی پیدا می کند؛ مثل آن که شارع آن را به صورت ارزش یا ضدارزش مطرح کند. در مواردی که عقل حکم به خوبی یا بدی مفهومی کند، نیازمند یک روش مشخص است. به عبارت دیگر، عقل با توجه به مصادیق و کاربردهای یک لفظ، آن را حَسَن یا قبیح می شمارد و از این رو، همیشه به طور مطلق، راست گویی را تحسین نمی کند[۵۴].
واژه خشونت نیز دچار چنین سرنوشتی شده است. هرنوع قضاوت در مورد این واژه بدون دقت در کاربردهای آن، صحیح نمی باشد.
واقعیت آن است که خشونت معنای خاص و عام دارد. عدم مرز بندی این دو معنا و عدم شفافیت آنها و خلط قلمرو این دو سبب چالش‌ها شده است. معنای خاص خشونت، یعنی تحمیل، سرکوبی و حذف مخالفان به دلایل و روش‌های غیر منطقی و غیر قانونی. اگر خشونت به این معنا باشد، در اسلام حرام است، زیرا در اسلام آزادی بیان و عقیده و آزادی‌های سیاسی در چار چوب قانون محترم شمرده شده است. از سوی دیگر در اسلام سفارش شده، تا زمانی که مخالفان توطئه نکرده و مصالح عمومی را در خطر نینداخته، باید با آنان با رأفت برخورد شده وکرامت انسانی آنان مانند شهروندان دیگر باید حفظ شود، متأسفانه هرگاه از واژه خشونت بهره گرفته می‌شود، در افکار عمومی همین معنای خاص خشونت تبادر می‌کند. خشونت به معنای عام آن عبارت است: از قاطعیت و عدم سهل انگاری در برابر قانون شکنان، متجاوزان وستمگران که اصطلاحاً از این نوع خشونت، به عنوان خشونت قانونی یا خشونت مشروع یاد می‌شود که در راستای عدالت، ستم ستیزی، احقاق حق، پاسداری از کرامت انسانی و دفاع از نظام مشروع، صورت می‌گیرد. اگر خشونت به این معنا باشد، در اسلام جایز بوده وخردمندان نیز آن را قبول دارند. همه صاحبان اندیشه ونظریه سازانی که خشونت را جایز ندانسته‌اند، خشونت‌های قانونی ومشروع را نیز جایز دانسته‌اند، که اصولاً خشونت قانونی از مصادیق خشونت نیست.[۵۵]
آنچه تاکنون بیان شد، بیان گر آن است که «فرهنگ اسلامی» و «خشونت» دو وادی جدای از هم هستند. در یک نظام کلی، که هم احکام عاطفه آمیز وجود دارند و هم احکام تند، این واژه می تواند به دو صورت ارزش گذاری شود. از مقایسه خشونت با شکنجه و از آن رو که شکنجه مصداق خشونت است، می توان گفت: خشونت در صورتی ضدارزش است که ناشی از اعمال جاهلیت ها، عصبیّت ها، جمودها، قشری نگری ها و اعمال حقارت باشد و آن گاه که در جهت اعمال غیرت دینی و تأمین مصالح دنیوی و اخروی باشد، می توان آن را به عنوان «خشونت مثبت» تلقی کرد.
متأسفانه آنانی که اسلام و مسلمانان را متهم به خشونت کرده‌اند یا بین این دو معنای خشونت خلط کرده ویا دین ستیزانی هستند که کمر به نابودی دین اسلام بسته‌اند.
فصل دوم
جایگاه و اقسام قاطعیت و موجبات خشونت از منظر اسلام و قرآن
بخش اول : جایگاه و اقسام قاطعیت از منظر قرآن
بخش دوم : موجبات خشونت از منظر قرآن
بخش اول : جایگاه و اقسام قاطعیت از منظر قرآن

الف ) جایگاه قاطعیت از منظر قرآن

گروهی از اندیشمندان، قرآن و شریعت الهی اسلام را خشونت زا و آن را بستر ایجادکننده خشونت معرفی کرده و با جسارت تمام گفته اند که این سیاهی از چهره اسلام پاک شدنی نیست و دین اسلام دین خشونت است؛ چنانچه دین شمشیر نیز هست.[۵۶]
از سوی دیگر، عده ای از اندیشمندان نیز در دفاع از اسلام، شریعت الهی را اهل تسامح و مدارا دانسته و شواهدی برای آن ذکر کرده اند.[۵۷]
نه آن افراط و نه این تفریط هیچ یک نتوانسته اند و نمی توانند چهره اسلام را از این زاویه آن گونه که هست نمایان کنند و هر کدام یک طرفه به قضاوت نشسته اند. اگر چه طبع انسان از خشونت بی زار است و مدارا و عطوفت را خوش دارد، اما سخن در این است که آیا عقل از هر نوع خشونتی منزجر است و آیا هر نوع خشونتی زشت است و هر نوع تسامحی محبوب عقل؟ آیا در مقام تطبیق این مفاهیم، معیار روشنی که مانع از تحقق چالش های گوناگون شود،وجودداردیاخیر؟
«مدارا» فى نفسه و «خشونت» خود به خود، نه خوب و نه بد است و کسى نمى‏تواند بگوید خشونت یا مدارا مطلقاً و به هر معنى از سوى هرکس، درباره هرکس، به هر انگیزه و هدفى، به هر اندازه و وسیله‏اى و در هر ظرف و زمینه زمانى و مکانى خوب یا بد است. متغیّرها و عواملى چون: «معنى، فاعل، متعلّق، انگیزه، هدف، میزان، وسیله، ظرف و شرایط» قطعاً در تعیین حُسن و قُبح خشونت و مدارا، دخیل است و بدون توجّه به این عناصر، خشونت و مدارا نه تحقّق‏پذیر است و نه تحلیل بردار. [۵۸]
شریعت اسلام تمام احکام خود را در جهت تأمین مصالح مادی و معنوی افراد قرار داده است. رسیدن به این مصالح تنها در عمل دقیق به این احکام می باشد. شریعت اسلامی نه تنها اجازه کوتاهی را نمی دهد، بلکه توصیه می کند با تمام وجود، به دستوراتش جامه عمل پوشانده شود. این تأکید در مورد اجرای حدود مشهود است. [۵۹]
از ابتدای خلقت انسان تاکنون همیشه عده ای حاضر به پذیرش قانون نبوده و ضمن پای مال کردن حق دیگران، نظم و امنیت و آرامش جامعه را به مخاطره می اندازند. به همین دلیل، دولت ها در کل جهان و به حکم عقل، دریافتند که نیروی سومی بر اداره جامعه لازم است که مرجع رسیدگی به این تخلفات باشد. در نظر گرفتن نیروهای انتظامی، قوه قضاییه، زندان و جریمه، همگی در واقع، ضمانت اجراهای قانون مصوّب می باشند. آیا آن گاه که قوّه قضائیه درصدد اجرای قانون مصوّب است و یا وقتی نیروهای نظامی در مقابل جنگی خانمان سوز می ایستند و هزینه هایی گران را پرداخت می کنند، آیا می توان نام «خشونت» بر این اعمال نهاد؟ این نوع اعمال از سوی تمام دولت های جهان پذیرفته شده اند.
در مکتب اسلام، این روش عقلایی مورد تأیید قرار گرفته و بلکه نگرش اسلام به این روند نیز تا حدی متفاوت است. در شریعت اسلامی، تمامی «بایدها» از «هست ها» می رویند. در واقع، نوعی ضرورت بالقیاس بین عمل و هدف وجود دارد. شارع با در نظر گرفتن رابطه ای که بین جهان بینی و ایدئولوژی وجود دارد، احکامی را صادر کرده است. بنابراین، هر نوع قضاوت در مورد هر حکمی منوط به شناخت آن رابطه است. بدون دریافت صحیح از آن رابطه، قضاوت ما نیز اشتباه خواهد بود. [۶۰]
احکام الهی برای تأمین منافع دنیوی و اخروی افراد جامعه تعبیه شده اند. از سوی دیگر، اهمیت وصول به اهداف مذکور نیز از نظر شارع بسیار برجسته است. این نحوه نگرش برخاسته از محبت خداوند به بندگان خویش می باشد؛ محبتی که در جای جای زندگی انسان و حیات طبیعی او مشهود است. این محبت همان خیر رساندن است و اقتضای این خیر رساندن در بعضی موارد، بیان احکامی است که به ظاهرتند و درشت هستند. اما با دید دیگری حتی این نیز رحمت الهی می باشد.[۶۱]
در فرهنگ اسلام، خشونتی که در قبال اجرای قانون به معنای سخت‌گیری در تحقق عدالت و شکوهمند سازی دفاع از حق یا حفظ جان و مال و ناموس مردم باشد نه تنها مورد نقد و نکوهش نیست بلکه فضیلتی قلمداد می‌شود که صلاح و سداد تمام شهروندان در آن گنجانده شده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:13:00 ق.ظ ]




دلایل اقتصادی (قیمت بلیط، حمل و نقل) و تسهیلات استادیوم (زیبایی، نظافت، راحتی و مواد غذایی) از جمله عوامل مهم به شمار می رود.

  • وثوقی و خسروی نژاد (۱۳۸۸) در پژوهش خود تحت عنوان بررسی عوامل فرهنگی – اجتماعی رفتار هیجانی تماشاگران فوتبال به نتایج زیر دست یافتند:

با توجه به هدف کلی تحقیق برای یافتن عوامل موثر بر این رفتار و بر اساس متغیرهای فرض شده تحقیق، به ورزشگاه آزادی مراجعه و علاوه بر ثبت مشاهدات با بهره گرفتن از روش پیمایشی از حدود ۴۴۰ نفر از افرادی که برای تماشای بازی فوتبال دو تیم صبا و پیروزی در تاریخ ۶/۶/۱۳۸۸ به ورزشگاه آزادی آمده بودند، به وسیله پرسش نامه، اطلاعات لازم جمع آوری گردید و پس از حذف پرسش نامه های مخدوش در نهایت ۴۲۰ پرسش نامه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. رفتار غیر اخلاقی مربیان، عملکرد نامناسب مدیران باشگاه، عملکرد نامناسب لیدرها، رفتار پرخاشگرانه گروه های وندالیست، قضاوت نادرست داور، هم چنین عدم رضایت از امکانات رفاهی استادیوم فوتبال و شرایط بحران های سیاسی از عوامل موثر بر رفتار خشونت آمیز به عنوان مهمترین هیجان منفی تماشاگران فوتبال شناخته شد. چند ویژگی اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی موثر بر رفتار هیجانی شدید تماشاگران مانند سن و شغل از دیگر یافته های این تحقیق می باشد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

  • معصومی (۱۳۸۷) در پایان نامه خود با عنوان بررسی انگیزه ها و عوامل موثر بر حضور تماشاگران در بازی فوتبال به نتایج زیر دست یافت: بیشتر تماشاگران یعنی ۲/۴۷ درصد افراد در محدوده سنی ۱۹ تا ۲۴ سال قرار داشتند. تماشاگران مجرد ۲۸/۷۱ درصد و تماشاگران متاهل ۲/۲۸ درصد جامعه را به خود اختصاص دادند. بیشتر افراد دارای سطح تحصیلات دبیرستان بودند که حدود ۴/۳۸ درصد جامعه را به خود اختصاص داد، بر طبق اظهار نظر تماشاگران درصد ۱ تا ۳ بار در سال برای تماشای بازیها حضور می یافتند و ۱/۳۱ درصد بین ۲۰۰ تا ۳۵۰ هزار تومان درآمد ماهیانه داشتند که بیشترین تعداد نیز در این سطح قرار داشت.

میانگین انگیزه ها به ترتیب از بزرگ به کوچک به ترتیب زیر بدست آمد: علاقمندی به تیم با ۷/۴، بیشترین میانگین را در بین انگیزه ها داشت. سپس هیجان بازی ۵/۴، علم به فوتبال با ۳/۴، پیروزی نیابتی ۲/۴، بازی پایاپای ۷/۳، گریز ۵/۳، خدمات به تماشاگران ۳/۳، سرگرمی ۳ و در نهایت، کمترین مقدار مربوط به علاقه مندی به بازیکنان با میانگین ۹/۱ بود.
در بررسی رابطه بین انگیزه ها و میزان حضور تماشاگران نتایج نشان داد که حمایت از تیم، گریز، هیجان بازی، علم به فوتبال، بازی پایاپای، خدمات رفاهی و سرگرم کنندگی بازی ها با میزان حضور تماشاگران رابطه معنی داری داشت، اما علاقه به بازیکن خاص و پیروزی نیابتی با میزان حضور تماشاگران رابطه معنی داری نداشت.

  • فراخانلو و نیستان (۱۳۸۴) در تحقیق خود تحت عنوان بررسی نگرش اقشار مختلف در خصوص حضور تماشاچیان زن در میادین و رقابت های ورزشی مردان پرداختند در این تحقیق عمده ترین دلیل تماشای مسابقات در ورزشگاه ها از نظر اقشار مختلف علاقه به دیدار مسابقات، ایجاد انگیزه در جوانان، برای ورزش کردن و کسب مقام قهرمانی برای ورزشکاران بود.
  • رحیمی (۱۳۸۰) در مطالعه ای تحت عنوان بررسی عوامل موثر در مدیریت ایمنی استادیوم های فوتبال کشور از دیدگاه تماشاگران، بازیکنان و مدیران اجرایی پرداخت. در قسمتی که به بررسی علل آمدن تماشاگران به استادیوم پرداخته بود لذت بردن از تماشای بازی و سپس حمایت از تیم مورد علاقه بیشترین درصد علت حضور را به خود اختصاص داده بود.

۲-۵-۲ تحقیقات انجام شده در خارج از کشور

  • حاج موهدپیلوس و همکاران (۲۰۱۰) در پژوهش خود تحت عنوان ارتباط مراتب ورزشی، انگیزش، وفاداری، رضایتمندی و هدف تماشای فوتبال جام مالزی به تعیین عوامل موثر بر رضایتمندی تماشاگران فوتبال جام مالزی و هدف تماشای دوباره بازی است که ۳۷۰ تماشاگر را در بر می گیرد. نتیجه نشان داده است که ارتباط معناداری بین مراتب ورزشی، انگیزش و وفاداری با رضایتمندی تماشاگران و هدف تماشای فوتبال جام مالزی وجود دارد. تحلیل رگراسیون مرحله ای نشان می دهد که مراتب ورزشی، انگیزش و وفاداری از جمله عوامل برآورد رضایتمندی تماشاگران و هدف آنان برای تماشای دوباره مسابقات به شمار می رود. این یافته ها نشان می دهد که وفاداری مهمترین عامل مشهود در خصوص تعیین رضایتمندی تماشاگران و هدف تماشای دوباره مسابقات است. همچنین، یافته ها حاکی از تأثیر انگیزش و وفاداری بر ارتباط میان مراتب ورزشی و رضایتمندی تماشاگران و هدف تماشای دوباره مسابقات فوتبال جام مالزی است. علاوه بر این، تحلیل رگراسیون چندگانه سلسله مراتبی نشان می دهد که انگیزش و وفاداری بر روابط میان مراتب ورزشی و رضایتمندی تماشاگران و هدف تماشای دوباره مسابقات تأثیر می گذارد.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:13:00 ق.ظ ]




نسبت سود انباشته به دارایی X5

۴/۱

ضرایب فوق را در نسبتهایی که برای واحد مورد رسیدگی محاسبه می شود ضرب می کنند و حاصل جمع آنها را اصطلاحاً بنام شاخص z می نامند .

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

X5 ۴/۱ + X42/1 + X3 ۶/۰+X2 ۹۹/۰ +X1 ۳/۳ = شاخص Z
در این مدل اگر z آن بزرگتر از ۹۹/۲ باشد ، احتمال ورشکستگی آن خیلی کم است .
۲-۶-۱-۵-۳- مدل دی کین
بعد از آلتمن تحقیقات دیگری برای پیش بینی ورشکستگی با بهره گرفتن از نسبت های مالی انجام شده که هر چند در این تحقیقات به واسطه بهبود در جمع آوری داده ها و روش های آماری ، روش ها اصلاح شد ولی نتایج به دست آمده توسط محققان به صورت قابل ملاحظه ای تغییر نیافت. به عنوان نمونه دی کین در سال ۱۹۷۲ به نسبت های اولیه آزمایش شده توسط بیور مراجعه کرد و از تصادف به جای تطابق برای انتخاب نمونه شرکت‌های موفق استفاده کرد. معادله ممیز به دست آمده دقت طبقه بندی مدل آلتمن را داشت و از توانایی تمایز تا سه سال قبل از ورشکستگی به صورت کار آمد برخوردار بود. اما وقتی با نمونه معتبر مطابقت داده شد، در نتایج حاصله عدم یکنواختی مشاهده شد. یعنی تزلزل قابل ملاحظه ای در مدل برآوردی وجود داشت. ( علی خانی ،۱۳۸۵ )
۲-۶-۱-۵-۴- مدل اسپرینگیت
این مدل بر مبنای مطالعات آلتمن در سال ۱۹۷۸ بوسیله اسپرینگیت ایجاد شد. اسپرینگیت همانند آلتمن از تجزیه و تحلیل چند ممیزی برای انتخاب چهار نسبت مالی مناسب از میان ۱۹ نسبت که بهترین نسبت ها برای تشخیص شرکت های سالم و ورشکسته بود ، استفاده کرد.
جدول ۲-۳- ضرایب شاخص اسپرینگیت

نسبت

ضریب

سرمایه در گردش به کل دارایی

۰۳/۱

سود ویژه قبل از بهره و مالیات به کل دارایی ها

۰۷/۳

سود ویژه قبل از مالیات به بدهی جاری

۶۶/۰

فروش به کل دارایی

۴/۰

X44/0+X366/0+X207/3+X103/1 = شاخص Z
بر اساس مطالعات انجام شده توسط اسپرینگیت اگر شاخص محاسبه شده کمتر۸۶۲/۰ باشد شرکت در یکی از دو سال آینده ورشکسته خواهد شد.
اسپرینگیت در سال ۱۹۷۹ این مدل را روی ۵۰ شرکت امتحان کرد . که نرخ دقتی حدود ۸۸% برای دو سال قبل از ورشکستگی بدست آمد.
ساندسن در سال ۱۹۸۰ مدل اسپرینگیت را روی ۲۴ شرکت امتحان کرد و نرخ دقت ۳/۸۳ % را بدست آورد.
۲-۶-۱-۵-۵- مدل اوهلسون
اوهلسون از نسبتهای مالی و تجزیه و تحلیل لوجستیک برای ایجاد مدل خود استفاده کرد مدل اوهلسون از ۹ متغیر تشکیل شده است .
۹x 5/0-8x7/1-7x3/0+6x8/1-5x1/0+4x04/1-3x6+2x4/1-1x3/1- =Y
(شاخص سطح – GMP/ دارائی ها) log=1x
دارائی ها / بدهی ها = ۲x
دارائی ها / سرمایه در گردش = ۳x
دارائی جاری / بدهی جاری = ۴x
عدد ۱ اگر بدهیها بیشتر از دارائیها شده و گرنه عدد صفر = ۵x

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:13:00 ق.ظ ]




تولیدکنندگان برق، زمینه را برای بهبود عملکرد آنها فراهم نمایند. وقوع اصلاحات ساختاری در صنعت برق کشورهای مختلف باعث شده تا بررسی اثرات این تغییرات بر عملکرد تولیدکنندگان برق در اولویت مطالعات تجربی قرار گیرد. بررسی این موضوع در کشورهای در حال توسعه از اهمیت به مراتب بیشتری برخوردار می­باشد. زیرا، در این کشورها به دلیل وجود ضعف نهادی[۴] جدی ممکن است اهداف و منافعی که سیاست­های تجدید ساختار به دنبال آن هستند حاصل نشود (پارکر[۵]، ۲۰۰۲).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در ایران نیز در سال ۱۳۸۲ با ایجاد بازار برق و تدوین آیین­ نامه خرید و فروش در آن گام مهمی به سمت ایجاد رقابت در صنعت برق کشور برداشته شد. مطالعه اثر این سیاست بر کارایی نیروگاه­های برق کشور می ­تواند در ادامه مسیر صنعت برق کشور و همچنین اعمال اصلاحات مشابه در سایر صنایع شبکه­ ای، راهگشا باشد. همچنین برای برنامه‌ریزی اثر بخش در جهت ارتقای کارایی فنی در تولید انرژی برق، اندازه‌گیری و شناخت شرایط کنونی و سپس تعیین عوامل موثر بر کارایی فنی از اهمیت ویژه­ای برخوردار می­باشد. این مطالعه به دنبال محاسبه کارایی فنی و شناسایی نقش عوامل مختلف در تفاوت کارایی فنی در میان نیروگاه‌های حرارتی کشور و بررسی اثر تجدید ساختار صنعت برق بر آن طی سال‌های ۱۳۷۸ تا ۱۳۹۰ می‌باشد. علت انتخاب نیروگاه‌های حرارتی، سهم بالای این نیروگاه‌ها در تولید و تأمین برق مصرفی کشور می‌باشد. بر اساس آمارهای ارائه شده از سوی وزارت نیرو (۱۳۹۰) این نیروگاه‌ها در سال ۱۳۹۰ نزدیک به ۹۴ درصد تولید برق کشور را بر عهده داشتند.
۱-۴- اهداف

    • محاسبه کارایی فنی در نیروگاه­های حرارتی به روش تصادفی ناپارامتریک پوششی داده‌ها طی سال­های ۱۳۷۸ تا ۱۳۹۰٫
    • بررسی عوامل موثر بر کارایی فنی نیروگاه­های حرارتی طی سال­های ۱۳۷۸ تا ۱۳۹۰٫
    • بررسی تأثیر تجدید ساختار بازار برق در سال ۱۳۸۲ بر کارایی فنی نیروگاه­های حرارتی کشور

۱-۵- فرضیه ­ها

    • عمر نیروگاه اثر منفی بر کارایی فنی نیروگاه­های حرارتی ایران طی سال­های ۱۳۷۸ تا ۱۳۹۰ داشته است.
    • اندازه نیروگاه اثر مثبت بر کارایی فنی نیروگاه­های حرارتی ایران طی سال­های ۱۳۷۸ تا ۱۳۹۰ داشته است.
    • نوع سوخت نیروگاه بر کارایی فنی نیروگاه­های حرارتی ایران طی سال­های ۱۳۷۸ تا ۱۳۹۰ اثر داشته است.
    • نرخ بهره ­برداری از ظرفیت نیروگاه اثر مثبت بر کارایی فنی نیروگاه­های حرارتی ایران طی سال­های ۱۳۷۸ تا ۱۳۹۰ داشته است.
    • ایجاد بازار برق در سال ۱۳۸۲ اثر مثبت بر کارایی فنی نیروگاه­های حرارتی ایران داشته است.

۱-۶- روش تحقیق
این مطالعه یک تحقیق کاربردی است که با بکارگیری داده ­های کتابخانه­ای و روش‌های آمار توصیفی و استنباطی به محاسبه و تحلیل کارایی فنی نیروگاه­های حرارتی کشور و بررسی عوامل موثر بر آن از جمله ایجاد بازار برق می ­پردازد. منبع آماری مطالعه گزارش­های تفصیلی صنعت برق می­باشد که به صورت سالیانه از سوی وزارت نیرو منتشر می­ شود.
برای محاسبه کارایی فنی دو گروه کلی روش­های ناپارامتریک و پارامتریک موجود می­باشد. در روش­های پارمتریک مانند روش مرز تصادفی[۶] (SFA) یک رابطه تبعی بین نهاده­ها و محصول در نظر گرفته می­ شود و برای تخمین پارامترهای تابع از تکنیک­های آماری استفاده می­ شود. این روش دارای جزء خطای دو بخشی است که با یکدیگر ناهمبسته می­باشند. بخش اول جزء اخلال تصادفی نوفه سفید (ناهمبسته با توزیع یکسان) می­باشد و بیانگر عواملی است که تحت کنترل مدیر بنگاه نمی­باشند. بخش دوم یک متغیر تصادفی غیر منفی می­باشد که بیانگر ناکارایی فنی است. یکی از ایرادات روش پارامتریک، داشتن نیاز به فروض اولیه در مورد شکل تبعی تابع تولید می­باشد، این در حالی است که در روش­های ناپارامتریک مانند تحلیل پوششی داده ­ها[۷] (DEA)، هیچ گونه فرض اولیه­ای در مورد شکل تبعی رابطه بین تولید و نهاده­ها در نظر گرفته نمی­ شود. با این وجود در این روش نیز که از برنامه­ ریزی خطی برای یافتن مرز حداکثر تولید استفاده می­ شود، امکان انجام آزمون‌های آماری به خاطر ماهیت ناپارامتریک آن وجود ندارد.
در سال‌های اخیر برای رفع همزمان ایرادات روش­های SFA و DEA روش جدیدی تحت عنوان روش تصادفی ناپارامتریک پوششی داده‌ها[۸] (StoNED) معرفی شده است (کازمنن[۹]، ۲۰۰۶). این روش ویژگی‌های روش پارامتریک مرز تصادفی و روش ناپارامتریک تحلیل پوششی داده ­ها را در شکل واحدی از تحلیل مرز تولید ترکیب نموده و نشان می‌دهد که مرز ناپارامتریک و جزء خطای ترکیبی تصادفی می­توانند به طور هم زمان به دست آیند.
مزیت این روش آن است که نیازی به فرض وجود فرم تبعی خاص برای تابع تولید در آن وجود نداشته و به جای آن، فرم تبعی انعطاف پذیر با ویژگی­های تقعر، یکنواختی و همگنی معرفی می­گردد. همچنین در این روش برخلاف روش تحلیل پوششی داده ­ها همه بنگاه‌ها بر روی شکل مرز تولید تأثیرگذار می­باشند و امکان انجام آزمون‌های آماری نیز وجود دارد (کازمنن، ۲۰۰۶). در روش تصادفی ناپارامتریک پوششی داده‌ها، تکنیک رگرسیون ناپارامتریک جایگزین رگرسیون حداقل مربعات معمولی می­ شود که به عنوان حداقل مربعات ناپارامتریک مقعر (CLNS[10]) شناخته می­ شود (کازمنن، ۲۰۰۶).
تفاوت روش تصادفی ناپارامتریک پوششی داده‌ها با روش تحلیل پوششی داده ­ها آن است که در روش تحلیل پوششی داده ­ها کارایی هر یک از واحدها به طور مجزا به دست می ­آید، اما در روش تصادفی ناپارامتریک پوششی داده ­ها جزء خطاها برای تمامی واحدهای تولیدی به طور هم‌زمان محاسبه می­­شود. همچنین در روش تحلیل پوششی داده ­ها، تمامی انحراف­ها از مرز تولید به عنوان جزء ناکارایی در نظر گرفته می­ شود و از وجود جزء تصادفی صرف نظر می‌شود ولی در روش تصادفی ناپارامتریک پوششی داده‌ها از جزء خطای ترکیبی استفاده می­ شود. در این مطالعه نیز برای محاسبه کارایی فنی عرضه­کنندگان برق در ایران از روش تصادفی ناپارامتریک پوششی داده ­ها استفاده شده است[۱۱].
برای بررسی عوامل موثر بر کارایی فنی از رهیافت داده ­های تلفیقی یا همان پنل دیتا استفاده می­ شود. با توجه به این که مقدار شاخص کارایی فنی در بازه صفر تا یک قرار دارد، متغیر وابسته در روش پنل دیتا یک متغیر محدود شده بوده و برای تخمین آن از مدل­های سانسور شده مانند توبیت استفاده می­ شود. دوره مورد مطالعه در این تحقیق سال­های ۱۳۷۸ تا ۱۳۹۰ است و تحلیل­های آماری این مطالعه با بهره گرفتن از دو نرم­افزار استاتا[۱۲] و گمس[۱۳] انجام می­گیرد. انتخاب نیروگاه­ها بر اساس امکان دسترسی به اطلاعات آماری آنها بوده و اسامی این نیروگاه­ها در جدول (۱-۱) ارائه شده است.
جدول (۱-۱): نیروگاه­های حرارتی مورد مطالعه

نوع نیروگاه

ردیف

نیروگاه­های بخاری

نوع نیروگاه

ردیف

نیروگاه‌های گازی

بخاری

۱

شهید فیروزی (طرشت)

گازی

۱۸

بوشهر

۲

بعثت‌

۱۹

دورود

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:13:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم