کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



.۰۰۰

sig

با توجه به جدول فوق، رابطه بین متغیر بی­انصافی اقتصادی با بعدهای خودپنداره(۴۵۷/۰-)، رضایت از زندگی(۴۹۰/۰-)، آمادگی روانی(۵۰۱/۰-)، سرذوق بودن(۴۹۰/۰-)، زیبایی­شناختی(۵۳۵/۰-)، خودکارآمدی(۵۵۸/۰-) و امیدواری(۵۲۲/۰-) معنادار و معکوس بوده است که با ۹۹ درصد اطمینان قابلیت تعمیم به کل نمونه را دارد. بدان معنا هر چه زنان سرپرست خانوار از احساس بی­انصافی اقتصادی بیشتری برخوردار باشند در نتیجه شادمانی کمتری در همه ابعادش احساس خواهند کرد. همان طور که مشاهده می­ شود احساس بی­انصافی اقتصادی بیشترین میزان همبستگی را با بعد خودکارآمدی داشته است.
همچنین با توجه به جدول فوق، رابطه بین متغیر احساس بی­انصافی اجتماعی با بعدهای خودپنداره(۴۳۰/۰-)، رضایت از زندگی(۴۳۴/۰-)، آمادگی روانی(۴۱۹/۰-)، سرذوق بودن(۳۹۳/۰-)، زیبایی­شناختی(۴۸۹/۰-)، خودکار(۴۶۸/۰-) و امیدواری(۴۵۷/۰-) معکوس و معنادار بوده است و با ۹۹ درصد اطمینان قابلیت تعمیم به کل نمونه را دارد. بدان معنا که هر چه زنان سرپرست خانوار دچار احساس بی­انصافی اجتماعی بیشتری می­شوند با احساس شادمانی کمتری در همه ابعاد آن برخوردار خواهند بود. همان­طور که مشاهده می­ شود احساس بی­انصافی اجتماعی بیشترین میزان همبستگی را با زیبایی­شناختی داشته است.
در نهایت بین شاخص کل احساس بی­انصافی و احساس شادمانی با ۹۹ درصد اطمینان معادل(۶۲۵/۰) رابطه معکوس و قوی وجود دارد. به این معنا هر چه زنان سرپرست خانوار بی­انصافی را در تمام ابعاد آن (اقتصادی و اجتماعی) بیشتر احساس کنند احساس شادمانی در تمام ابعاد آن (خودپنداره، رضایت از زندگی، آمادگی روانی، سرذوق بودن، زیبایی­شناختی، خودکارآمدی، امیدواری) به طور زیادی در آن­ها کاهش خواهد یافت.
۴-۲-۲-۸. طرد اجتماعی، احساس شادمانی را کاهش می­دهد.

احساس شادمانی

طرد اجتماعی

همبستگی پیرسیون

-.۸۱۷**

سطح معناداری

.۰۰۰

تعداد

۱۸۰

جدول شماره(۴-۱۷۷): نتایج آزمون همبستگی پیرسون بین متغیرهای طرد اجتماعی و احساس شادمانی
جدول فوق نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون بین متغیرهای طرد اجتماعی و احساس شادمانی به نمایش گذاشته است همان­طور که مشاهده می­ شود رابطه بین طرد اجتماعی و احساس شادمانی در سطح اعتماد ۹۹ درصد و سطح معناداریsig= 0/000 برابر است با ۸۱۷/۰ ـ . بنابراین بین متغیرهای طرد اجتماعی و احساس شادمانی معکوس و خیلی قوی وجود می­باشد و فرضیه موجود معنادار می­ شود.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۴-۲-۲-۸-۱. همبستگی بین ابعاد متغیرهای طرد اجتماعی و احساس شادمانی
جدول ذیل نتایج آزمون همبستگی پیرسون بین ابعاد متغیرهای طرد اجتماعی و احساس شادمانی را به نمایش گذاشته است. همان­طور که مشاهده می­ شود در بین همه ابعاد این متغیرها در سطح اعتماد ۹۹ و سطح معناداری ۰۰۰= sig ، رابطه معکوس و معناداری وجود دارد.
جدول شماره(۴-۱۷۸): نتایج آزمون همبستگی پیرسون بین ابعاد متغیرهای طرد اجتماعی و احساس شادمانی

شاخص کل احساس شادمانی

امیدواری

خودکار­آمدی

زیبایی­شناختی

سرذوق بودن

آمادگی­روانی

رضایت از زندگی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 07:32:00 ق.ظ ]




میِزند در موج حیرت دست و پا
خود نمیِداند که میِافتد کجا
در زمین
همزبانانی ظریف و نازنین
میِدهند از مهربانی جا به هم
تا بپیوندند چون دریا به هم.
نگاه وحدت طلبی مشیری به عناصر متکی هستی، نگاهی است ریشه دار، او میِکوشد با امتزاج عناصر نو و کهنه شعرش، به تنهایی انسانی خود اعتراف کند و بیِهمدلی ویژگی آدمیان را معلول تجرد (فردیت) آنان میِداند. ندای «دوست! دوست!» که از هر قطرهِی باران برمیِخیزد، موسیقی وحدت آفرینی است که “من” انسان شاعر، سخت نیازمند شنیدن آن است:
قطرهِها چشم انتظاران همِاند
چون به هم پیوست جانِها، بی غمیاند
هر حبابی
دیدهِای در جستجوست
چون رسد هر قطره، گوید: «دوست! دوست ! …»
میِکنند از عشق هم قالب تهی
ای خوشا با مهرورزان همرهی.
در شعر “پیام آور بیداری” از مجموعه “با پنج سخن سرا” مشیری شاعر در کشف و شهود خود برای شناخت اسرار ابتدا سوال میِکند و سپس با تضمینی از خیام پاسخ میِدهد. پاسخی که خود نیز ناشناخته مانده است:

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

حیران ز شتاب لحظهِهای گذرا،
درمانده به پیچ و تاب بس چون و چرا:
«نقاش ازل بهر چه آراست مرا؟ »
****
این هستی، این حیات، این دنیا چیست ؟
این ماه، درخت، خاک، آوردهِی کیست ؟
این جان زکجا آمده این تن زکجا ؟
این آمدن از کجاست؟ رفتن به کجا ؟
و در ادامه سخن خود شاعر با تضمینی از رباعی خیام پاسخ به سوالاتش را چنین میِدهد:
«اسرار ازل را نه تو دانی و نه من،
وین حل معما نه تو خوانی و نه من،
هست از پس پرده گفتگوی من و تو،
چون پرده برافتد نه تو مانی و نه من» ( همان، ج۲ :۱۱۴۲).
۴-۱-۶٫ گریز، سیاحت و سفر
۴-۱-۶-۱٫سفرهای واقعی
سفرهای واقعی مشیری، به دلیل فراز از وضعیت موجود نبوده، بلکه سفرهای او جنبهِی فرهنگی داشته است و گامی بوده در جهت اعتلای فرهنگ ایرانی.
اولین سفر او در سال ۱۳۵۲ بوده: مسافرت به اروپا، بازدید از شهرهای هامبورگ، پاریس.
۱۳۵۴: مسافرت به لندن برای بازدید از نمایشگاه هنر اسلامی، مشاور مطبوعات مدیر عامل شرکت مخابرات ایران.
۱۳۵۶: مسافرت به هندوستان، سخنرانی در کشمیر برای استادان زبان فارسی در سراسر هند.
۱۳۷۶ : انتشار مجموعه «یک آسمان پرنده» در امریکا و سخنرانی و شعر خوانی در ۲۳ شهر و ایالت. انتشار نوار شب شعر در آسمان و سخنرانی در فرانکفورت، برلین، دوسلارف.
۴-۱-۶-۲٫ سفرهای خیالی و رؤیایی
سفرهای خیالی مشیری، سرشار از احساست و تخیل است و دست یافتن به آرزوهای دیرین شاعر:
سفر رویایی، خیالی، مشیری در شعر”از کوه، با کوه” مجموعه بهار را باور کن:
پرواز میِکردیم
بالای سر خورشید
در آبی گسترده میِتابید
بیدار، روشن، پاک

من، در کنار پنجره–خاموش
در خود فرو افتاده، چون آواری از اندوه
سنگ صبور قصهِها و غصهِها – چون کوه-
جان در گریز از این همه بیهوده فرسودن
در آرزوی یک نفس،
زین خاک در خون دست و پا گم کرده،
دور و دورتر بودن ( همان، ج۱ : ۵۳۰ ) .
سفر خیالی شاعر به گذشته و یاد آوری خاطرات شاعر:
“گلِهای پرپر فریاد” از مجموعه خاموشی:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:32:00 ق.ظ ]




سیاوش کسرایی
اسماعیل شاهرودی
۲-۲-۲-۱-۳- دوره سوم از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ه. ش. تا ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ ه. ش.
«از جریانِهای مهم سیاسی و اجتماعی این دوره که بر شعر فارسی میِتوانست تأثیر برجای بگذارد، یکی حضور همه جانبهِی آمریکا و ترویج فرهنگ آمریکایی بود و دیگری گسترش سازمان امنیت و اطلاعات کشور. تشکل نیروهای مذهبی و شکل گیری اندیشه دینی در برابر نفوذ بیگانگان و غارت سرمایهِهای ملی. مبارزات آیت الله خمینی با رژیم پهلوی، برقراری مجدد کاپیتولاسیون (حق قضاوت کنسولی برای اتباع کشورهای بیگانه)، انقلاب سفید (۱۳۴۱ ه.ش.) که قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲ را به دنبال داشت جریانِهای شعر نیمایی این دوره ویژگیِِهای شعر نو نیمایی در دههِی سی را، که در واقع جریانِهای عمومی جامعهِی آن روز را درخود منعکس میِکند، عبارتند از:
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

رسیدن به نوعی یأس و دلمردگی که به جای داشتن پشتوانهِی فکری و فلسفی، بیشتر جنبهِی سیاسی و اجتماعی داشت.
ادامهِی حیات فضای تغزلی که محصول آن شعرهایی غزلی، هوس آلود و فاقد ارزش اجتماعی بود.
رواج و گسترش اندیشهِی غیر مذهبی و توجه به ارزشِهای ظاهری و مادی زندگی.
گسترش آفاق شعر به مسایل خارج از مرزهای ایران و رواج مضمون های انسانی مثل انعکاس جنایات جنگ، مسئلهِی ویتنام، تبعیض نژادی، همدردی با نژاد سیاه و محرومان سراسر گیتی که در مجموع می تواند از نقطهِهای روشن شعر فارسی و گونه ای انسان گرایی اجتماعی به حساب آید» (همان :۶۵-۶۴). ۲-۲-۲-۱-۴٫ دوره چهارم، از ۱۵ خرداد ۴۲ تا بهمن ۱۳۵۷ ه. ش.
بدون تردید این دوره هم از نظر تاریخی و اجتماعی و هم از نظرگاه شعر نیمایی یکی از مهمِترین دورهِهای تاریخ ادبیات معاصر ایران است. قیام پانزده خرداد (۱۳۴۲ ه.ش.)، تبعید آیت الله خمینی، مخالفت با رژیم هم از جانب نیروهای مذهبی و هم از طرف گروهِهای روشنفکر و تحصیل کرده، همهِی این عوامل منجر به پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۵۷ شد.
دستاوردهای ادبی دوره ی چهارم عصر نیمایی
«در چهارچوب شعر نیمایی، این دوره را باید دورهِی کمال جریانِهای ادبی دورهِی پیشین بهِحساب آورد. مسیر عمدهِی شعر همِچنان اجتماعی و حماسی است و شاعران بر روی هم بهتر وهنریِتر از گذشته به جوهر شعر دست یافتهِاند و بیشتر از گذشته در مسایل اجتماعی تأمل میِکنند،همواره در پی آنند که برای مشکلات راه حلِهای عاقلانهِای بیندیشند. زمینهِی اصلی شعر این دوره را بیشتر نوعی نقد اجتماعی تشکیل میِدهد. هیجانِهای فردی و سطحی جای خود را به گونهِای تفکر زلال عاطفی داده است. زبان شعری این دوره در ادامهِی راهی که قبلا آغاز کرده بود، بارورتر وصیقلیِتر شده است. کلمات با یکدیگر مفاهیم انس و الفت بیشتری دارند و روابط و معانی تازهِای برای آنِها پدید آمده است » (همان:۱۰۵)
۲-۳٫ گفتار سوم: رمانتیسم در ادبیات ایران
مقدمه
داستان رمانتیسم در ایران در مقایسه با خاستگاه اروپایی آن به گونهِِِی دیگر است و با آن تفاوت بنیادین دارد بارزترین تفاوت این امر را میِِتوان بدین شرح بیان کرد:
همهِِی پس زمینهِِهای وسیع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی که منجربه فروپاشی نظام اشرافی و فئودالیته در اروپا گردید و رشد نظام سرمایه داری و روی کار آمدن طبقهِِی بورژوازی و در نهایت نهضت رمانتیسم را به ارمغان آورد، هرگز کشور ما آن را تجربه نکرد.هرچند که در دورهِِی مشروطیّت اندک نظم نوینی بر ساختار ارباب – رعیتی یا شبان رمگی ایران آن دوران حاکم میِِشود و تا حدودی اشراف و زمین داران جای خودرا به طبقهِِی متوسط میِِدهند، ولی این گونه تحولات ناچیز با آن همه دگرگونی زیر ساختِهای جوامع غربی هرگز قابل مقایسه نیست، دیگر این که محدودهِی رمانتیسم در ایران، تنها ادبیات بود و بس؛ درحالی که در اروپا به عنوان یک جنبش عظیم حوزهِهای متعددی از قبیل جهان بینی، فلسفه، تاریخ، جامعه شناسی تفکّرات سیاسی و حقوقی، ادبیّات،موسیقی، نقّاشی، معماری و… را در برمیِگرفت. از سوی دیگر رمانتیسم زمانی در ایران وارد قلمرو ادبیّات میِشود که سالِها پیش پروندهِی آن در اروپا بسته شده و جای خود را به طرز تفکر دیگری داده است. نهایت این که الگوهای فرهنگی و زیرساختِهای آن در غرب و ایران متفاوت هستند و همین امر موجب تمایز برجستهِای میان رمانتیسم ایرانی و اروپایی میِگردد. مثلا عشق که یکی از محوریِترین موضوعات مکتب رمانتیسم است، شکل ایرانی و شرقی آن، با نوع غربی آن تفاوت ماهوی دارد. هرچند که خود غربیان فرهنگ و ادبیّات شرق و ایران را از جهتی یکی از منابع و آبشخورهای کهن رمانتیسم دانستهِاند.«چنان که میِدانیم، شعر عربی از قدیمِترین ایّام با وصف معشوق و تغزّل پیوند داشته است و بعدها این میراث در غزل فارسی و شعر صوفیانه نیز تداوم یافته است. از سوی دیگر مفهوم عشق افلاطونی با سنّت عشق عذری در ادب عربی درهم آمیخته است و نوعی آیین ستایش عشق پاک را پدید آورده است. محققان اروپایی در پی جوی ریشهِهای شرقی ادب پروانسی مستقیما به سنّت عربی – ایرانی اشاره کردهِاند» (جعفری ،۱۳۷۸: ۹۶-۹۵).
در هر حال با اندک تسامح و تساهل میِتوان شباهتِهایی میان رمانتیسم ایرانی و اروپایی یافت. مجتبی بشر_ دوست در کتاب « موج و مرجان »، دربارهِی رمانتیسم ایرانی میِگوید: «رمانتیسم جریانی است مبتنی بر اراده احساس، تخیل و شهود. رمانتیسم ایرانی نه اراده گر، بلکه احساسگرا و عرفان زده بود. رمانتیسم آلمان و فرانسه مبانی فلسفی عمیقی داشت. از ایده آلیسم شلینگ، فیخته، هگل و هایدگر تغذیه میِکرد و رمانتیسم فرانسه نیز مبتنی بود بر اراده گرایی برگس، رمانتیسم ایرانی از شعر غنایی و ادبیات عرفانی تغذیه میِکرد »
(بشردوست، ۱۳۹۰: ۵۶۵).
به عنوان مثال شرایط اجتماعی حاکم بر دوران مشروطیّت که سرآغاز شکلِِگیری شعر جدید فارسی است تا حدودی مثل شرایط اجتماعی دوران رمانتیسم اروپایی است. به این معنا هر دو از دل تحوّلات اجتماعی سردر میِآورند؛ در آن جا انقلاب کبیر فرانسه با شعار آزادی، برابری، برادری چهره ی فرانسه و اروپا را دگرگون میِِسازد و در ایران نیز انقلاب مشروطیّت با همان منویّات چند صباحی ظاهر میِشود. به تبع این تحولات و دگرگونیِهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در هر دو قلمرو رمانتیسم، انقلاب ادبی که عبارت بود از جدال میان سنّت و تجدّد به وجود میِآید.
آشنایی ادبای ایرانی با نهضت رمانتیسم اروپایی در دورهِی مشروطه تحت تأثیر عوامل گوناگونی از جمله ترجمه آثار علمی و ادبی غرب بوده است، که در این میان مجلّهِی بهار به سرپرستی یوسف اعتصام الملک، و بعدها مجلّهِی دانشکده، سخن و … در انعکاس آن سهم بسزایی داشتند. «یک علّت عمدهِی توجّه بیشتر شاعران و نویسندگان جدید ایران به آثار رمانتیک [این است] که آثار کسانی چون هوگو، لامارتین و موسه، با ذوق ایرانی بیشتر مطابقت داشته و فهم معنی و بیانشان آسانِتر بوده است» (خانلری،۱۳۶۷ ،ج ۴: ۳).
۲-۳-۱٫شعر رمانتیک ایرانی در دورهِی مشروطه
در شعر دورهِی مشروطه صبغهِی اجتماعی رمانتیسم بر دیگر ابعاد آن غلبه دارد و پربسامدترین مضامین آن عبارت است از دلبستگی شدید آرمانی به انقلاب و آزادی، همدردی با تودهِهای محروم و رنجدیده، امید به افقِِهای روشن و آیندهِی آرمانی، میهن دوستی و ناسیونالیسم و توجّه به ایران باستان و شکوه از دست رفته دراین میان یادآوری دو نکته ضرورت دارد: «نخست اینِکه رمانتیسم و ناسیونالیسم خواهران توٲمانند.» (شفیعی_ کدکنی،۱۳۸۳: ۱۱۰)، و همواره یک گام رمانتیسم به جهت ماهیّت آن به سوی ناسیونالیسم متمایل است. دوم اینِکه ناسیونالیسم و میهن پرستی مطرح شده در دورهِی مشروطه که از ارکان رمانتیسم آن دوره است، در دیدگاه شعرای این دوره یکسان نیست و ناسیونالیسم میرزاده عشقی با سیّداشرف، ادیب الممالک، بهار و … متفاوت است. حوزهِی معنایی ناسیونالیسم در میرزادهِی عشقی همانند عارف قزوینی بر اساس مفهوم ناسیونالیسم در معنای اروپایی آن و مجرد از هر رنگ و بوی اسلامی است، در حالیِکه ناسیونالیسم ادیب_ الممالک و سیّد اشرف با آمیزهِای از ایران و اسلام ترکیب یافته است؛ و نیز میِدانیم در سایرمضامین شعر این دوره از جمله آزادی دیدگاه کم و بیش متفاوتی وجود دارد.
اوّلین و مهمِترین شعر این عصر که پارهِای از مضامین رمانتیک در آن به کار رفته، مسمط معروف “یاد آر ز_ شمع مرده” از علی اکبر دهخدا ( ۱۲۵-۱۳۳۴ ه.ش.) است.این شعر را به دلیل شکل گیری اولیّهِی آن در عالم رؤیا امید به عصر طلایی و افقِهای روشن در آینده، پرداختن به عناصر طبیعت و برخورداری از فرم و قالب و محتوای تازه میِتوان شعری رمانتیک به حساب آورد. «این شعر گویا نخستین شعر فارسی است که
آثار مشخّص اشعار اروپایی را دارد و نه تنها ضرورت جدیدی در ادبیّات منظوم ایران به وجود آورد، بلکه از جهت سمبولیسم عمیق و لحن استوار خود شایان توجّه است» (آرین پور، ۱۳۷۹،ج۲: ۹۵).
«در شعر دورهِی مشروطه میرزادهِی عشقی (۱۲۷۴-۱۳۰۳ه.ش.) در پرداختن به مضامین رمانتیک سرآمد شعرای این دوره است. در اشعار رمانتیک او جلوهِهایی از وصف طبیعت، بازگشت به دوران کودکی، توصیف فضاهای هراس آور و ارواح و اشباح که به وفور در اشعار رمانتیسم احساسات گرای دورهِهای بعدی دیده میِشود، نمایان است. اما عشقی هرگز به دنبال چنین دنیاهایی نبوده و او بلافاصله به موتیفِهای رایج عصر خود یعنی اجتماعیّات بویژه افکار ناسیونالیستی برمیِگردد. اشعاری نظیر “ایده آل” یا “سه تابلوی مریم”، “رستاخیز شهریاران ایران”،” کفن سیاه”، “عید نوروز”، “برگ باد برده”، را میِتوان از بهترین اشعار رمانتیک میرزادهِی عشقی نام برد.
عارف قزوینی (۱۲۵۸-۱۳۱۲ ه.ش.) یکی دیگر از معروفِترین چهرهِهای رمانتیک این عصر بعد از میرزادهِی عشقی است. عاشق پیشگی از نوع کام جوییِها و عشق ورزیِهای بیِپروا، از او یک شخصیّت رمانتیک ساخته است. همین شخصیّت عارف موجب شده است که او به تصریح”مسعود جعفری” به عنوان نخستین چهرهِی ادبی و هنری جدید ایران، ابعاد منفی و شیطانی رمانتیسم را که دردوران بعدی بویژه در اشعار توللی، نادر پور، فروغ، حسن هنرمندی به بالاترین بسامد خود میِرسد، در کنار بعد قهرمانی و انقلابی آن عرضه کرده باشد. رمانتیسم غالب در شعر عارف نیز همِچون دیگر شعرای دورهِی مشروطه، رمانتیسم اجتماعی است که ناسیونالیسم، ستایش آرمانِهای انقلاب، قهرمان گرایی و تجلیل از شهدای انقلاب و مجاهدان مشروطه ارکان آن را تشکیل میِدهند» (جعفری، ۱۴۰:۱۳۸۶).
۲-۳-۲٫ شعر رمانتیک ایرانی درعصر رضاشاه:
انقلاب مشروطیّت ایران به دلایل مختلفی از قبیل افتادن سکان هدایت آن به دست مرتجعان و کهنه درباریِها اختلاف میان مجاهدین، انحلال مجلس ملی، دخالت نیروهای بیگانه، وقوع جنگ جهانی اوّل و تقسیم کشور میان متفقین، عدم آگاهی اقشار مختلف مردم و نداشتن ایدئولوژی نام یافته، بیِآنِکه وعدهِهای خود را برآورده سازد، تاروپودش برای همیشه از هم گسسته میِشود و دوباره نوعی آشفتگی وهرج و مرج بر کشور حاکم میِگردد. همین امر در ایجاد جریانات تازه در شعر فارسی و شکل گیری شعر رمانتیک موثر بوده است.
«دراین دوران، یعنی از سال (۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰ ه.ش.)، دو نوع رمانتیسم در شعر فارسی دیده میِشود: رمانتیسم_ اجتماعی و بیشتر متکی بر اندیشهِهای ناسیونالیستی که میراث دوران مشروطیّت بوده و چند مدّتی در این عصر چهره میِنماید. رمانتیسم فردی و متعادل و اخلاقِگرا و بیشِتر متّکی بر عنصر تخیّل و
طبیعت گرایی که نمونهِهای والای آن را میِتوان در کارهای اوّلیّه نیما بویژه افسانه و بعد از نیما در منظومهِهای بلند شهریار دید. نیما (۱۲۷۴-۱۳۳۸ ه.ش.) پرچمدار بلامنازع این شاخه ی رمانتیسم در ادبیّات فارسی است و نمیِِتوان تأثیر مستقیم و مؤثّر افسانهِی او را در شعر جدید تغزلی ایران نادیده گرفت. نیما این منظومه را ثمرهِی آشنایی خود با زبان فرانسه میِداند و تأثر وی از شاعران رمانتیک اروپایی بویژه لامارتین، آلفرد و موسه و لرمانتوف را میِتوان در آن به وضوح مشاهده کرد. چند صدایی بودن این منظومه، هویّت مرموز و ناشناختهِی افسانه، ابهام هنری، طبیعت گرایی و انعکاس احساسات انسانی در آن اظهار ملال و خستگی از عشق، فرم و محتوای تازه، داشتن ساختار ارگانیک، برخورداری از بافت و شکل بلند آن هم چون منظومهِهای بلند رمانتیسم اروپایی مهمِترین عناصر رمانتیک این شعر محسوب میِشود. در سایر کارهای نیما، که اغلب در دههِی اول این دوره سروده شده است، ویژگیِهای رمانتیسم فردی و متعارف و اخلاق گرا دیده میِشود. شعرهای ” قصه ی رنگ پریده”، “خون سرد”، “ای شب”، “یادگار”، “محبس”، “خارکن”، “خانوادهِی سرباز”، “بشارت” “تسلیم شده”، “قو” و “قلب قوی” از ویژگیِهای این نوع رمانتیسم برخوردار هستند» (همان:۲۳۷).
با حاکمیّت ساختار جدید بر ایران آن روزگار، احاطهِی شبه فرهنگ کاذب بر جامعهِی ایرانی و استیلای فضای اختناق و نظام دیکتاتوری، نیما به انزوا و خلوت پناه میِبرد، سرودهِهاِی وی در این دوران نیز نمود چندانی ندارد اهمّیّت کارهای نیما در اشعار نمادین و سمبولیسم اجتماعی اوست که در دوران بعدی دیده میِشود. گفتنی است شعر نیمایی به جهت برخورداری از سرشت اعتراض آمیز خود عملا در این دوران– که دوران فشار و سانسور است – نمیِتواند خود را نشان دهد؛ از طرف دیگر شعرای این دوره که اغلب از نسل مشروطه بودند به نحوی از دنیای شعر و سیاست کنار میِروند، در این میان تنها شاعری که توانست تجربیّات نیما را در عرصهِی تجدد به نسلِهای بعدی انتقال دهد، شهریار (۱۲۸۵-۱۳۶۷ه.ش.) بود و او از این جهت حق بزرگی بر گردن شعر جدید فارسی دارد. «صبغهِی رمانتیسم متعالی و اخلاق گرا و نیز مبتنی بر توصیف طبیعت، بخش قابل توجّهی از اشعار شهریار را در برگرفته است. مقدمهِای که شهریار با عنوان سبکِها و مکتبِهای شعر ایران بر دیوان خود نوشته است، نشان از آشنایی او با مکتب رمانتیک دارد. از طرف دیگر روحیّه و شخصیّت شاعر و نیز تخیّل عمیق و عواطف عظیم و گستردهِی حاکم بر اشعار او که هر یک، از مختصات بنیادین مکتب رمانتیسم است، بر این حقیقت دلالت دارد. همدردی با طبیعت، بازگشت به بدویّت و معصومیّت دوران کودکی نفی مظاهر تمدن جدید، بازگویی خاطرات، اظهار اندوه و ملال دل، عشق و منظومه پردازی، ارکان شعر رمانتیک او را تشکیل میِدهند. برخی از اشعار رمانتیک شهریار عبارتند از: هذیان دل، افسانه ی شب، دو مرغ بهشتی، راز و نیاز و در جستجوی پدر» (خاکپور، ۲۳۸:۱۳۸۹).
۲-۳-۳٫ شعر رمانتیک ایرانی پس از شهریور ۱۳۲۰ ه.ش.:
«از شهریور ۱۳۲۰ تا سال ۱۳۴۰ یکی از مهمِترین صداهای شعر فارسی، صدای رمانتیسم است و اغلب شعرای آن روزگار به یکی از شاخهِهای سه گانه آن، گرایشی داشتهِاند. نوعی از رمانتیسم طببیعت گرا و متعالی و متعارف که میراث افسانهِی نیما و اشعار رمانتیک شهریار بود، در کارهای کسانی چون”گلچین گیلانی، خانلری” پاره ای از اشعار “توللی” به اوج خود میِرسد. در همین دوران به سبب شرایط اجتماعی خاص حاکم بر جامعهِِی ایرانی از جمله پیدایش حزب توده و کودتای۲۸ مرداد و سایر رویدادهای تاریخی، رمانتیسم اجتماعی رشد قابل توجهی میِیابد و افکار طیف عظیمی از شعرای این دوران را به خود معطوف میِدارد. در کنار این دو شاخه رمانتیسم، نوع سیاه و احساساتِگرا، در کارهای”نادر پور، فروغ، حسن هنرمندی و نصرت_ رحمانی” نمود بسیار بارزی پیدا میِکند. این نوع رمانتیسم همان گونه که از نام آن پیداست، حالت احساساتی و افراطی دارد و علاوه برداشتن همهِی عناصر دو رمانتیسم یاد شده، به جهت برخورداری از پارهِای ویژگیِها، با آنِها متفاوت است. این ویژگیِها عبارتند از: طبیعت گرایی و توصیف و تشریح جزئیات مناظر طبیعی، ایجاد فضاهای آگنده از اشباح و ارواح دهشت انگیز، مرگ اندیشی، حزن و ناامیدی شدید، خلق فضاهای کابوس وار و پر از خشونت و پرخاش، پرداختن به مسایل گناه آلود و شیطانی»
(همان:۲۴۰).
۲-۳-۴٫ مشیری و رمانتیسم
مشیری از مطرحِترین و تأثیرگذارِترین شاعران دهه سی است و علت آن سرودن اشعار عاطفی و تصویری است که با زبانی ساده و محدود در چهار چوب نظم و زیبایی شناسی نو قدمایی ارائه کرد. «برای بررسی شعر مشیری در متن شعر رمانتیک به تعریف شعر از سوی وی میِپردازیم:
مشیری میِگوید: شعر چیزی است که آدمیزاد با خواندن آن به حالتی، شوقی، اشکی، احساسی دچار میِشود و از آن لذت میِبرد، غمگین میِشود. در این جهان بیرون از این گفتارهای روزمره، شعر یکی از زیباترین چیزهای عالم است. هرکس میِتواند هر نوع دلش بخواهد داوری کند. بدون شعر رمانتیک انسان زنده نیست. به رمانتیک به معنای لغت فرانسه آن نگاه نکنید. شعر عاشقانه که از عشق حرف میِزند مقدسِترین شعری است که میِ تواند وجود داشته باشد» (صاحب اختیاری،۱۳۸۱: ۶۹)
شفیعی کدکنی در مقالهِای با عنوان «شاعرانی که با آنِها گریستهِام» نیز ضمن بحث درباره شاعران معاصر به جنبه رمانتیک شعر او اشاره میِکند و میِگوید: وقتی به شعر معاصر نگاه میِکنم مخصوصا در اینِجا که هیچ کتابی و جنگی و سفینهِای هم در اختیار من نیست. شعرا در برابرم در چند صف قرار میِگیرند: یک صف ،صف شاعرانی است که من با آنِها گریستهِام مثل گلچین گیلانی، حمیدی شیرازی، شهریار، لاهوتی، عارف قزوینی، و چند تن دیگر. یک صف، صف گویندگانی است که با آنِها شادمانی داشتهِام و خندیدهِام نه
بر آنِها که با آنِها و بر زمانه و تاریخ و آدمِهای مسخره روزگار از سیاستمدار خائن تا زاهد ریاکار و همه نمایندگان ارتجاع ودشمنان انسانیت شاعرانی مثل سید اشرف، ایرج، عشقی، روحانی و افراشته و بهروز و چند تن دیگر. یک صف، صف شاعرانی است که شعرشان مثل چتری است که روی سرت میِگیری تا از رگبار بختی که روزگار بر سر و روی آدمیزادان پشنگ میِکند، خود را محافظت کنی مثل شعرهای بهار و پروین و عقاب خانلری و شعر چند تن دیگر. یک صف هم صف شاعرانی است که به تحسین سر و وضع هنرشان یا بعضی لحظهِها و تجربهِهای خصوصیِشان میِپردازی مثل توللی (دربافت تاریخی، رها) سپهری (در حجم سبز) فروغ (در تولدی دیگر) و بعضی کارهای کوتاه ژرف نیما.
یک صف هم صف شاعرانی است که هر وقت نامشان را میِشنوی یا دیوانشان را میِبینی با خودت میِگویی: حیف از آن عمر که در پای تو من سر کردم. یک «صف یک نفره» هم هست که ظاهرا در میان معاصران «دومی» ندارد و آن صف مهدی اخوان ثالث است که از بعضی شعرهایش درشگفت میِشوی. من از شعر بسیاری از این شاعران که نام بردم لذت میِِبرم ولی در شگفت نمیِشوم جز از چند شعر اخوان مثل «آنِگاه پس از تندر»، «نماز» و «سبز» فریدون مشیری در نظر من در همان صف شاعرانی است که من با آنِها گریستهِِام.شاعرانی که مستقیما با عواطف آدمی سرو کار دارند، من بارها با شعر گلچین گیلانی گریستهِام با شعر شهریار گریستهِام با شعر حمیدی گریستهِام و با شعر مشیری نیز. شعری که او در تصور مادر کودکیِهای خویش در مشهد سروده است و به جستجوی اجزای تصویر مادر خویش است که در آینهِهای کوچک و بیکران سقف حرم حضرت رضا تجربه شده و او پس از پنجاه سال و بیشتر به جستجوی آن ذرهِهاست همین الآن هم که بندهایی از آن شعر از حافظهِام میِگذرد گریهِام میِگیرد شعر یعنی همین و لاغیر.
(دهباشی، ۱۳۷۸: ۱۱۸ – ۱۱۵).
اشعار وی رمانتیک، احساساتی، ساده و مردم پسند است. عدهِای منتقدان شاید به علت مردمی بودن شعر مشیری خط بطلان بر اشعار وی بکشند اما چنین نیست زیرا مشیری نیاز جامعه را درک میِکرد و میِدانست مردم به ابهام و پیچیده گویی تمایلی ندارند، به همین سبب الفاظ ساده و کلمات رایج را برای بیان احساساتش در خدمت گرفت اما هیچ گاه زبانش به ابتذال راه نیافت.
«از نظر زبانی، زبان بسیار سادهِای دارد. کلمات بسیار محدودی در اختیار اوست اما با قدرت شاعرانهِی کلمات محدود چون موم در دستش نقش آفرینی منحصر به فردی دارند. اشعار او اشعاری عاشقانه است و این یکی از ویژگیِهای بارز رمانتیسم است که شاعر معانی ذهنی را با تصویر به واقعیت در میِآورد و در این راه مشیری از طبیعت استفاده میِکند. تصویرهای شعری او بیشتر از نوع تشبیهِها و ترکیبِهای ساده است.
ویژگیِهای این تصویر و حسی بودنشان بیانگر سادگی و بی تکلفی شاعر است. در عین این سادگی، مهر و محبت مؤلفهِهای شعری وی هستند. مؤلفه عشق بر تمام آثار مشیری سایه انداخته و این مؤلفهِی عاشقانه
شاعر منجر به ترانهِهای عاشقانهِاش میِشود که او را با موسیقی پیوند میِدهد و به جرٲت میِتوان گفت اگر مشیری و ترانهِهایش نبود به گفته سید علی صالحی، درکتاب مشیری شاعر کوچه بر سر هیچ چهار راهی از شهر شعر «سه تارزنی» را نمیِیافتید. در اشعارش بیان عاشقانه را با عناصر طبیعت و ماه، خورشید، ستارگان گل، درخت، کلمات عاطفی همراه میِکند و همواره روحیهِای لطیف و احساسی از خود به نمایش میِگذارد، همه این عناصر در حقیقت اعضای وجودی شاعر را تشکیل میِدهند.
از جاودانهِترین آثار مشیری که مهرتأیید بر رمانتیک بودن شاعر میِزند شعر “کوچه” است. شعر کوچه که یکی از معروفِترین عاشقانهِهای جوان پسند است هم برای جوانان دیروز هم امروز از لحاظ ساخت و محتوا، یک اثر ناب رمانتیسم فردی و عاشقانه است.
کوچه به دلیل دو جنبه مهم عاطفی و بیانی در دل مردم جای گرفته است. کوچه بیان یک عشقی دلپذیر گذرا و در عین حال پایدار است.
بی تو مهتاب شبی
باز آن کوچه گذشتم
وزن و آهنگی که بر شعر کوچه حکم فرماست به خاطر سپردنش را راحتِتر کرده و اکثر آثار مشیری دارای این خاصیتند.
«شعر آهنگین و خوش نوای کوچه که با ساختاری هنرمندانه در ادریبهشت سال ۱۳۳۹ سروده شده، حدیث حرمان دلدادهِای است، که سالهاست یاد حسرت بار خاطرهِای را در نهان خانه روح و روانش با اندوهی عمیق و حسرت روزهای خوش سپری شده با طراوتی مؤمنانه نگه داشته است و شبی مهتابی که آن شوریده منتظر، باز از آن کوچهِی میعاد، شاید خودآگاه و «یار جو» گذر میِ کند، به یاد آخرین شب دیدار خود با معشوق میِِافتد و خلسهِی وهم انگیز آن شب سرنوشت ساز و به یاد ماندنی فرو میِشود و حالات ابدی دیدار یار را در آن مهتاب دلپذیر در پنج نمای کوتاه و بلند تصویر میِنماید.
نمای اول: خود مطلع شعر است که درمصرعی دو جز، دو بعد زمان (شب مهتابی) و مکان (آن کوچه) دو شخصیت اصلی شعر را که یکی عاشق حاضر و راوی و دیگری معشوق غایب است با قید کلمه «باز» به تصویر میِکشد. «بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم»
نمای دوم : بازتاب درونی شده یاد آن خاطرهِی معطر در ذهن شاعر است که در لحظهِی ناب که چکیده زمان و مکان است، شاعر به نقطهِای درخشان از شب مهتاب میِرسد:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:32:00 ق.ظ ]




دکتر مصدق در انتخابات دوره ۱۴ مجلس در مقام وکیل اول تهران به نمایندگی مجلس انتخاب شد.بعدها عده ای مدعی دیدن دست پنهان انگلیس در راهیابی مصدق به مجلس ۱۴ شدند.[۴۰] در این مجلس برای مقابله با فشار شوروی برای گرفتن امتیاز نفت شمال ایران، او طرحی قانونی را به تصویب رساند که دولت از مذاکره در مورد امتیاز نفت تا زمانی که نیروهای خارجی در ایران هستند منع می‌شد . در انتخابات دوره ۱۵ مجلس با مداخلات قوام‌السلطنه (نخست وزیر) و شاه و ارتش، دکتر مصدق نتوانست قدم به مجلس بگذارد.[۴۱]
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

با یرگزاری انتخابات مجلس شانزدهم ، عبدالحسین هژیر، که در این زمان وزیر دربار بود، به بهانه برقراری مجلس روضه، آرای مردم تهران در مسجد سپهسالار را که محل نگهداری صندوق های رأی بود، مورد دستبرد قرار داد و درنتیجه، کسانی که مورد تأیید شاه بودند، از صندوق ها بیرون آمدند. مصدق، به عنوان نفر سی ام و کاشانی نفر چهلم معرفی شدند[۴۲] و نتوانستند وارد مجلس شوند. دخالت دربار در نتایج انتخابات، با اعتراض نیروهای ملی- مذهبی به رهبری مصدق روبه رو گشت. گروهی از آنها، در تاریخ ۲۲ مهر ۱۳۲۸، در اعتراض به نحوه برگزاری انتخابات به دربار رفتند و کمیته بیست نفره ای به ریاست مصدق برای تحصن در کاخ تشکیل دادند. ولی پس ازچهار روز بدون دستیابی به نتیجه ای ، از تحصن دست کشیدند.[۴۳] سپس، این افراد که حدود ۱۹ نفر بودند، به خانه مصدق رفته و پس از چندین جلسه شور و مذاکره در اول آبان ۱۳۲۸، تشکیل جبهه ملی را اعلام کردند. این جبهه، در روز دهم آبان ۱۳۲۸ رسما ً اعلام موجودیت کرد[۴۴]. مصدق، به عنوان رهبر معنوی جبهه شناخته شد و مقام دبیر جبهه به حسین مکی واگذار شد.
چندماه بعد اساس نامه ی جبهه منتشر شد که خواهان عدالت اجتماعی ، اجرای قانون اساسی و الغای قانون حکومت نظامی ، انتخابات آزاد ، آزادی بیان و بهبود وضع اقتصادی بودند[۴۵] در ۲۵ اسفند برنامه خود را اعلام کرد :
اصلاح قانون انتخابات تا اینکه نمایندگان حقیقی مردم انتخاب شوند
تجدید نظر در قانون مطبوعات تا جراید بتوانند وزرای خائن و دزد را به جامعه معرفی کنند و توقیف بدون محاکمه صورت نگیرد
تجدید نظر و اصلاح نظامی تا دولتی ها نتوانند منتقدین به خود را بدون محاکمه زندانی کنند و بودجه نظامی را کاهش داد که مبارزه با قدرت شاه بود، هدف مصدق این بود که وظایف ارتش را به امور غیرسیاسی محدود کند[۴۶]
۴- تغییر اصل ۴۸ قانون اساسی تا وکلا بتوانند آزادانه اظهار نظر کنند و مجلس در معرض تعطیلی و انحلال قرار نگیرد[۴۷]
با شکل گیری نهضت ملی نفت در ایران بین دو قطب ملی و مذهبی ، سدی قوی در مقابل استعمار خارجی و استبداد داخلی پیوند بوجود آمد. دکتر مصدق در کنار آیت الله کاشانی مبارزه علیه دخالت بیگانگان و استبداد را آغاز نمود، خصوصاً در راه ملی کردن صنعت نفت با همکاری دو نیروی مذهبی و ملی موفقیّت‌‌های چشمگیری بدست آورد.[۴۸] نهضت ابتدا جنبه ی ضد خارجی داشت و پس از آن ، تغییر ساختار سیستم سیاسی و اصلاح ساختار اجتماعی – اقتصادی ، بهبود ساختار اداری و استقرار و گسترش حقوق اساسی افراد و کاهش نابرابری های اجتماعی و اقتصادی جامعه را وجهه همت خود قرار داد.[۴۹] تا حکومتی دموکراتیک مبتنی بر قانون شکل گیرد.همانگونه که مصدق در مجلس گفت : ملی شدن صنعت نفت موجب خواهد شد که عوایدی قریب دوبرابر تمام مالیات ها بر بودجه کشور افزوده گردد و بالنتیجه سطح زندگی مردم این مملکت بالا رفته وضعیت طبقات فقیر و ناتوان بهتر می شود.[۵۰]
دکتر باوند هدف نهضت ملی را نیل به استقلال سیاسی و اقتصادی می داند که از نظر بین المللی موفق شد در دیوان بین المللی دادگستری و دادگاه های توکیو و ونیز و در شورای امنیت پیروزی نسبی به دست بیاورد و عامل ناکامی این پیروزی ها را هماهنگی ابزارهای داخلی ودرونی جامعه ی ایران با منافع قدرت های خارجی می داند [۵۱]
در این برهه تاریخی کوتاه، هم “فدائیان اسلام” و هم “مجمع مسلمانان مجاهد” یا “مجاهدین اسلام” در خدمت آیت‌الله کاشانی بودند. این دو گروه از توانائی‌هایی ارزشمند برای مبارزات سیاسی برخوردار بودند. تلفیق راهکارهای پارلمانی که در بستر قانونمندی کارایی داشت با قدرت فراپارلمانی که با اتکا به بازوی ستبر و گرز گران “ورزشکاران” و «لوطی‌ها» در فضای قانون‌گریزی و خودسری امکان رشد و تأثیرگذاری داشت، گرچه در کوتاه مدت امکان‌پذیر بود، اما در درازمدت مسئله‌ساز و متضاد شد. در جریان مبارزات ضد هژیر در خرداد ۱۳۲۷ رابطه سیاسی نسبتاً نزدیکی میان حائری‌زاده و مکی به عنوان وکلای مجلس مخالف هژیر و محور کاشانی- نواب صفوی، به عنوان رهبریت جریان “مردمی” این مخالفت، به وجود آمده بود.
در نامه‌ای به نواب صفوی، کاشانی نظر خود را دال بر اتحاد عملیاتی با “جبهه ملی” جهت انتخاب کاندیداهای “ملی” و نه لزوماً مذهبی ابلاغ می‌کند. صورت اسامی افراد مورد نظر کاشانی عبارتند از : دکتر مصدق، دکتر مظفر بقایی، دکتر سیدعلی شایگان، سیدابوالحسن حائری‌زاده، سیدمحمود نریمان، سیدحسین مکی، عبدالقدیر آزاد.
به روایتی، که توسط اسناد شهربانی قابل تأیید است، “جبهه‌ ملی” نیز در رأس نامزدان انتخاباتی برای موفقیت آیت‌الله کاشانی فعالیت می‌کرد. این اولین بار است که “فدائیان اسلام” خود را مقید می‌بینند که از افرادی “غیرخودی” حمایت و پشتیبانی عملی کنند و آینده و آرمان‌های خود و زیرنظام‌شان را با آنها و مبارزه پارلمانی گره بزنند. قبول این مسئولیت “سؤال‌برانگیز” نیز به واسطه امر فتواگونه مجتهد مورد تقلیدشان بود.[۵۲]
ایشان معتقد بودند که نمایندگان “مسلمان، شیعه و پاک و لایق” دو وظیفه دارند و بس. نمایندگان می‌بایست نخست تمام قوانینی را که “مخالف با قانون مقدس اسلام” بوده لغو نموده و “به دور اندازند” و سپس ” خود را به زحمت قانون‌گذاری دچار ننمایند و قانون نگذارند.” در مرحله عدم قانون‌گذاری بشری، که در واقع دلیل منطقی برای وجود مجلس شورای ملی بصورت اولیه آن باقی نمی‌گذارد، “فدائیان اسلام” معتقدند که جهت اجرای صحیح “قانون مقدس خدا”، نمایندگان باید “تحت نظر حوزه روحانیت و علماء پاک طراز اول قرار گیرند.”
کاشانی از افرادی که برای مجلس پیشنهاد می‌کند، انتظاری جز ملی کردن نفت ندارد. اما در مورد حکومت اسلامی هم خواهیم دید که کاشانی اجرای آن را در چشم‌اندازی کوتاه مدت عملی و ممکن نمی‌دید و به دوران پس از حل مسئله نفت معوق می‌کرد.
احزاب و گروه های تشکیل دهنده جبهه ملی:
جبهه ملی برآیندی از احزاب ، گروه ها و طیف های مخالف و منتقد دربار بود. و مرامی جز آزادی و استقلال ایران نداشتند و همه با حقوق مساوی ، در راه تامین هدفهای سیاسی ، اجتماعی جبهه ملی متحد بودند[۵۳]. این خواسته ی مصدق بود که نیاز آن روزگار ایران را نه یک حزب سیاسی که در ائتلافی آزاد از سازمان ها و احزاب تحت یک هدف عام می دانست .[۵۴]حزب ملت ایران: بر بنیاد پان ایرانیست ، در شهریور ۲۶ توسط محسن پزشکپور ، حسنعلی صارم کلانی ، تقی علیخانی و عاملی تهرانی و جواد تقی زاده ایجاد شد و داریوش فروهر نیز به دبیر کلی برگزیده شد. ایدئولوژی ناسیونالیستی(ملی گرایی) ، ضد کمونیستی و ضد سرمایه داری داشتند و علت عقب ماندگی ایران را وجود سلطنت فاسد ، نفوذ خارجی ، روحانیت مرتجع و ملاکین آزمند می دانستند.[۵۵] حزب ایران: دیگر حزب این ائتلاف به‌ دست گروهی از استادان دانشگاه و روشنفکرانی که اندیشه‌های ناسیونالیستی و لیبرالی داشتند مانند مهندس زیرک‌زاده، مهندس حسیبی، مهندس بازرگان ، شاپور بختیار، نظام‌الدین موحد، کریم سنجابی و الهیار صالح، بنیان‌گذاری شده بود ، این حزب ، مخالف دیکتاتوری وحاکمیت بیگانگان بود و مانند دیگر گروه های دموکراتیک نسبت به حزب توده نظری دوستانه داشت.[۵۶] حزب زحمتکشان : قوی‌ترین حزب از مجموعه احزاب جبهه ‌ملی بود که اعضای آنرا کارگران و روشنفکران چپ تشکیل می دادند و قدرت بسیج عمومی مردم را به نسبت قابل قبولی داشت، ولی به مرور بعد از ۳۰ تیر ۱۳۳۱ و باشدت گرفتن اختلافات بین خلیل ملکی و مظفر بقایی، دو نفر از رهبران حزب زحمتکشان، منجر به آن می‌شود که خلیل ملکی از حزب زحمتکشان اعلام انشعاب کند و یک گروه جدید با نام خط ‌(نیروی)سوم را تشکیل بدهد. بقایی به طیف نیروهای استبدادی-استعماری پیوست و ملکی تا پایان راه وفادار به محمد مصدق باقی ماند، وقوع این انشعاب بیانگر ضعف شدید تشکیلاتی و وجود اختلافات لاینحل در نیروهای تشکیل‌دهنده جبهه ملی بود. جبهه‌ای از احزاب متحد را تصور کنید که قوی‌ترین حزبش، نه‌تنها از ائتلاف خارج شود که رهبر آن مظفر بقایی، در صدر مخالفان آن جبهه بایستد. خروج حزب زحمتکشان به شدت باعث تضعیف جبهه ملی شد. ریشه بیشتر این اختلافات در تقسیم پست و مقام‌ها پس از به نخست‌وزیری رسیدن دکتر مصدق بود. حتی آنها خواب و خیال نخست وزیر شدن و نشستن بر مسند قدرت و قهرمان سیاسی شدن را در سر می پروراندند[۵۷]. مجمع مجاهدین اسلام: توسط آیت‌الله کاشانی و خانواده اش ، قنات آبادی و سه تاجر ثروتمند بازار رهبری می شد این مجمع را نمی‌توان یک حزب با معنی امروزی آن دانست. ولی هر نامی که به آن بدهید، قدرتمند‌ترین عضو ائتلافی بود که به تشکیل جبهه ملی انجامید و اعضایش اکثرا بازاریان و کارگران و روحانیون بودند. مجمع مجاهدین اسلام نفوذ گسترده ای میان طبقه متوسط سنتی داشت و پایبند آرمان ها و کردارهای دموکراتیک نبودند.[۵۸] در اثر بروز اختلافاتی بین آیت‌الله کاشانی و دکتر مصدق خصوصا پس از قیام ۳۰ تیر سال ۱۳۳۱، این تشکل قدرتمند و دارای پایگاه اجتماعی حایز اهمیت عملا از جبهه ملی خارج شد. جمعیت آزادی مردم ایران: به رهبری محمد نخشب از سال ۲۲ در مسیر مبارزه با استعمار و استبداد بود و در کنار نهضت ملی ماند ، نخشب طی سال های ۲۳ تا ۲۹ تحت عنوان نهضت خداپرستان سوسیالیت در مبارزات سیاسی شرکت داشت. فداییان اسلام : با جامعه مسلمانان مجاهد همکاری داشتند و ترور هر کس را که ضد مذهب شناخته می شد حق خود می دانستند . فداییان اسلام به علت قشری بودن و عدم آگاهی های عمیق سیاسی در معرض تعرض دشمنان اسلام و ایران و نهضت ملی قرار گرفتند و با تحریک عوامل وابسته به سید ضیاء به جان دکتر حسین فاطمی افتادند وی را مجروح ساختند.[۵۹]مجمع مسلمانان مجاهد: به رهبری شمس قنات آبادی ، وابسته به آیت الله کاشانی و متشکل از اصناف و کسبه بود. از تیر ۳۱ به همراه کاشانی از مصدق جدا شدند ، پس از کودتا این جمعیت متلاشی و قنات آبادی که در لباس روحانیت اما جاسوس انگلیس[۶۰] بود به استخدام دربار درآمد[۶۱]. بازاریان که اقشار متوسط و پایین جامعه ، تجار و کسبه بودند. دانشگاهیان ، فرهنگیان ، نوجوانان دبیرستانی ، کارگران و اتحادیه های کارگری : که بیشتر تحت رهبری حزب توده بودند ،(حزب توده خود عضو جبهه نبود) دهقانان : که در آغاز به علت عدم آگاهی در پیکار ملی نقشی نداشتند اما پس از ۳۰ تیر ۳۱ ، مصدق با بهره گرفتن از اختیارات قانونی ، لایحه ۲۰ درصدی بهره مالکانه را تصویب نمود و رفاه نسبی کشاورزها را در پی داشت و باعث جذب آنان به جبهه شد.
حزب ایران و زحمتکشان جزء جناح چپ جبهه ملی بودند. در مرکز و جناح محافظه کار جبهه ملی ، خود مصدق و یارانش که شامل بازرگانان ثروتمند با گرایشات مذهبی و استادان و دانشجویان بودند ، قرار می گرفتند جناح راست محافظه کار ، بازاریان بزرگ ، زمینداران و افسران ارتشی بودند.
فروپاشی جبهه ملی
جبهه ملی دارای سازماندهی ضعیفی بود. حزب توده که نماینده طبقه کارگر و بخشی از روشنفکران بود خارج از جنبش باقی ماند ، فرهنگ سیاسی عمدتا غیرمذهبی جنبش نتوانست روحانیت را جذب کند ، مصدق هم نتوانست مشکل نفت را با بریتانیا حل و از اختیاراتش استفاده کافی ببرد. ترکیب فکری و شخصیتی شرکت کنندگان در جنبش ملی با اهداف گوناگون در حمایت از جبهه ملی از دیگر نکات قابل توجه است این نیروها (لیبرال ها و محافظه کاران و مترقی ها و تندروها و تجددطلبان اسلامی) دارای انگیزه های سیاسی یکسان نبودند و بیشتر به دلیل وجود دشمنان مشترک در بیرون دارای وحدت بود و با وجود فقدان دشمنان مشترک در بیرون ، جبهه با بحران موضوعیت مواجه می شد[۶۲] نزدیکی زاهدی به جبهه ملی نه به دلیل استقرار جنبش ملی نفت و تحدید اختیارات شاه ، بلکه مخالفت با رزم آرا و کسب منصب جانشینی احتمالی وی بود، زیرا مصدق و یارانش نیز با رزم آرا مخالفت می ورزیدند، همراهی وی تاکتیکی بود در حالی که جبهه ملی به همراهی استراتژیک و مبتنی بر اعتقاد به اصول جنبش نیاز داشت.[۶۳] برخی افراد هم انفرادی کار می کردند و علت گردآمدنشان مصدق بود از جمله محمود نریمان ، دکتر شایگان، سنجابی ، بقائی ، مکی ، حسین فاطمی و دکتر معظمی و چند نفر دیگر که بین آنها هم اختلاف رخ می داد.[۶۴] به مرور جبهه ملی دچار انشعاب شد گروه اول را کاشانی ، بقایی، شمس قنات آبادی ، علی زهری و ناد علی کریمی تشکیل می دهند و دسته ی دیگر فاطمی ، سنجابی ، حسیبی ، شایگان و زیرک زاده بودند، جدایی آنها باعث شد جبهه ملی از هم پاشیده شود .[۶۵] شاید آنچه نهضت ملی را به شکست کشاند فقط اختلافات هواخواهان نهضت نبود بلکه ناتوانی آنها در دستیابی به نقطه مشترکی بود که بتوانند با وجود همه اختلاف نظرها بر سر آن به تفاهم برسند و اصل موجودیت نهضت را بر باد ندهند. نهضت ملی به علت ترکیب وماهیت خود نه فقط نمی توانست عامل یک تحول اساسی در کشور ما باشد بلکه عدم تجانس در میان عناصر تشکیل دهنده آن و شکاف در رهبری آشکارا نشان می داد که این جبهه قابل دوام نیست و دچار انشعاب و از هم پاشیدگی شد[۶۶] اگر نهضت ملی را از ابتدا در نظر بگیریم از زمانی که طرح ملی شدن صنعت نفت تازه مطرح شده بود می بینیم که این اختلافات در بینش و منش رهبران وجود داشت ولی در هدف بزرگتر یعنی پیروزی نهضت و شکست استکبار گم شده بود و همه بینش های خود را فدای هدف نهضت کرده بودند. ولی زمانی که نهضت به پیروزی هایی دست یافت، همه یاد اهداف شخصی خود افتادند وبا خود زمزمه کردند حال که به هدف اولیه رسیدیم بهتر است به خواستهای قلبی خود نیز نائل شویم و از این زمان بود که هرکسی به فکر منافع خود به سمتی رفت وآن همان موقع بود که استکبار نقشه کودتا راکشید .هندرسن سفیر آمریکا چنین بیان می کند که مخالفان جبهه ملی نظیر دربار و مالکان بزرگ کار زیادی نمی توانستند بکنند اما نظریات سیاسی مختلف و جاه طلبی های شخصی رهبران جبهه ملی ، نطفه مشکلات آینده را برای این جبهه، در بطن خود می پروراند، بخصوص کاشانی بلندپرواز که می کوشد مصدق و تمام رهبران دیگر را تحت الشعاع قرار دهد و خود را به صورت صاحب اختیار کامل ایران درآورد.[۶۷]
انتخابات مجلس هفدهم بین احزاب موجود در جبهه رقابت و اختلاف ایجاد کرد بقایی می گفت به همان اندازه که حزب ایران کاندید در تهران بدهند به همان اندازه به حزب زحمت کشان هم باید داده شود. آقازادگان آیت الله هم مشکل دیگر جبهه بود ، جبهه بجز آقا مصطفی نمی خواست که دو پسر دیگر آقا را از جائی کاندید کند ، کاشانی هم دچار غرور و نخوت شده بود و ادعا می کرد که اگر بخواهم ۱۳۶ وکیل ایران را انتخاب کنم ، همه مردم به آنها که من می گویم ، رای خواهد داد.[۶۸]
حسین فاطمی اطمینان داشت که اکثریت عمده ی طرفداران دکتر مصدق، انشعاب کنندگان را به عنوان خائن محکوم می کنند . فاطمی افرادی مانند کاشانی و بقایی و مکی را ناچیز می شمرد و عقیده داشت که گذشته ی سیاسی آنان ثابت می کند که آدم هایی فرصت طلب بوده و به لحاظ سیاسی قابل اعتماد نیستند [۶۹]
پیوند بازار با نهضت و روحانیت
ریچارد کاتم سه گروه روحانیون ، بازاریان و روشنفکران را فرهیختگان سیاسی ایران معرفی می کند که خواهان کاسته شدن نفوذ اجنبیان ، انجام اصلاحات اجتماعی و اعمال کنترل نهاد انتخاباتی بر اعمال دربار مستبد بودند.[۷۰] بازاریان همواره در پیوند سنتی و فرهنگی خود با روحانیت قرار داشتند به گونه ای که در نهضت ملی شدن ، اصناف و بازرگانان به حمایت از آیت الله کاشانی و جبهه ملی تبلیغات و حمایت می کردند[۷۱] بازار خاصه پیشه وران ، مغازه داران و بازرگانان در مجموع یکی از سرچشمه های قدرت مصدق بودند، چاقوکشان و لوطیان حاشیه شهری در دوطرف مبارزه حضور داشتند و درنهایت جانب دربار را گرفتند ، روحانیون ، عناصری از توده و جبهه ملی قادر به بسیج این گروه ها بودند.[۷۲]بازاریان در مجموع به جناح رادیکال و ملی جامعه مذهبی تعلق داشتند ، هرچند اقلیت معدودی از آنها که معمولا ثروتمندترینشان نیز بودند با دستگاه سنتی روحانیت پیوند داشتند ، بخش اعظم بودجه نهضت ملی از بازار تامین می گردید، کاتم بازاریان را به دو دسته تقسیم می کند بازاریان خرده پا به رهبری کاشانی و بازاریان بزرگ غرب زده و فاقد تشکیلات ، که با قطع ارز ناشی از صدور نفت در هنگام مبارزه ایران با شرکت نفت ایران و انگلیس ، این بازرگانان که به واردات متکی بودند با بحران مالی روبرو شده و دست به مخالفت با مصدق زدند.[۷۳]کاتوزیان می گوید اشتباه اساسی کاشانی ، بقایی و دیگران که ابتدا با مصدق از در مخالفت درآمدند و بعد رودرروی او قرار گرفتند ، آن بود که فکر می کردند اگر از مصدق جدا شوند ، تمامی بازار هم به دنبال آنها از مصدق و دولت او خواهد بُرید ، حوادث نشان داد که بازار تا آستانه ۲۸ مرداد به مصدق و نهضت ملی وفادار ماند و این وفاداری بعد از کودتا نیز ادامه یافت.[۷۴] بسیاری از رهبران بازار به زندان افتادند و جریمه مالی شدند.
مجلس شانزدهم و ترور هژیر
پس از تهدید دولت مصدق از سوی استعمار مبنی بر دخالت نظامی و گسیل داشتن چهار هزار چتر باز و حرکت ناوهای جنگی به طرف سواحل ایران[۷۵]، کاشانی، از اعلام جهاد سخن به میان آورد و گفت: اگر انگلیسیها به خاک ایران تجاوز کنند، خوزستان را برای آنها به جهنم تبدیل می‎کند[۷۶]و در ادامه از حق حاکمیت ایران بر صنعت نفت خود دفاع نمود.[۷۷] با توجه به جایگاه آیت الله کاشانی در میان علما و روحانیت و به دلیل مقبولیتی که ایشان بین عالمان بزرگ داشت، توانست علمای دیگر شهرها را با نهضت پیوند داده و با حمایتی که آنها از آیت الله کاشانی نمودند نهضت بیش از پیش بعد ملی و سراسری یافت
مجلس شانزدهم (۲۰بهمن ۱۳۲۸ـ۲۹ بهمن ۱۳۳۰)[۷۸] که در پی دخالت دولت محمد ساعد در انتخابات آن به پایگاه قدرت شاه تبدیل شده بود، مانع جدی برای ملی شدن صنعت نفت به شمار می‌رفت به گونه ای که فقط هشت نفر از جبهه ملی به مجلس راه یافتند[۷۹]. فداییان در پی ترور هژیر بودند که این فرصت در هنگام رفتن وی برای عبادت و مراسم روضه خوانی به مسجد سپهسالار فراهم شد و توسط امامی ، که در گوشه‌ای از مسجد در انتظار فرصت ایستاده بود به ضرب چند گلوله کشته شد.[۸۰] و عامل تقلب در انتخابات اعدام انقلابی شد.[۸۱]
سیدحسین امامی، پنج روز پس از دومین ترور موفقیت‌آمیز خود، در تاریکی اولین ساعات بعد از نیمه شب ۱۷ آبان ۱۳۲۸، در حالی که بیست و پنج سال بیش نداشت، دادگاه جنایی فرمانداری نظامی او را محکوم به اعدام نمود و بدون سر و صدا به دار آویخته شد.[۸۲] فردای اعدام امامی، دربار از مواضع خود عقب نشینی کرد. سیدمحمدصادق طباطبایی، رئیس انجمن نظارت، طی اعلامیه ای فساد در انتخابات را تأیید کرد [۸۳]، انتخابات تهران باطل اعلام شد و” افراد مورد حمایت جبهه ملی ” و “کاشانی ” شانسی مجدد یافتند تا به مجلس راه یابند. با شرکت وکلای مطمئن دولتی، مجلس شانزدهم می‌توانست تکلیف قرار داد ساعد- گس یا گس- گلشایان را به نفع انگلستان به سرعت یکسره کند. بن‌بست و انسداد سیاسی باید شکسته می‌شد. کتمان نیز نمی‌توان کرد که بدون فشار انگشت سیدحسین امامی بر ماشه طپانچه‌اش تاریخ ایران به نحوی دیگر نوشته می‌شد و “جبهه ملی” حضوری در مجلس نمی‌یافت و احتمالاً قراداد گس-گلشایان نیز تصویب می‌شد.
به دنبال ترور هژیر حکومت نظامی اعلام شد و دستگیری‌ها آغاز شدند. در عرض ۲۴ ساعت ۳۰ تا ۴۰ نفر دستگیر شدند و ۲۲ تن از آنها پس از بازجویی آزاد شدند. بقایی، مکی، حائری‌زاده، عبدالقدیر آزاد، مصطفی کاشانی فرزند آیت‌الله کاشانی و خلیل طهماسبی که عضو “فدائیان اسلام” و سازمان نظارت آزادی انتخابات بود به موجب ماده پنج حکومت نظامی بازداشت گردیدند. دکتر مصدق هم به احمدآباد تبعید شد. بنا به روایت روزنامه “داریا” که ارسنجانی سردبیر آن بود پس از اینکه سفارت آمریکا در تهران، “جریان را” به واشنگتن اطلاع داد، دولت آمریکا از پادشاه ایران، که در این زمان به آن سرزمین مسافرت کرده بود، “تقاضای استخلاص محبوسین مزبور را کرد و با این کیفیت آنها آزاد شدند.” پس از یک ماه و چند روز، ملیون و دیگر دستگیرشدگان از زندان آزاد شدند، به دیدن مصدق در احمدآباد رفتند و مبارزات انتخاباتی برای وکلای تهران بار دیگر آغاز شد. شرح مبارزات مشترک این دوران نشان می‌دهد که از یک سو “مجمع مسلمانان مجاهد” به نمایندگی از کاشانی با “جبهه ملی” وارد رابطه سیاسی تنگاتنگی می‌شود و در قالب این اشتراک مساعی، قنات‌آبادی هر چه بیشتر به بقایی نزدیک می‌شود و بالعکس از اعضاء “حزب ایران”دور و آزرده می‌شود. از سوی دیگر، اعضاء “فدائیان اسلام” نیز به فرمان کاشانی با “جبهه ملی” همکاری می‌کنند تا کاندیداهای مورد نظر محور را از تهران راهی مجلس کنند.
در ۱۸ بهمن مصدق در میتینگ بزرگی که در میدان بهارستان تشکیل شد انتخابات گذشته را ابطال و اعلام نمودند که انتخابات مجددی در شرف انجام است.
نتایج انتخابات تهران در ۲۱ فروردین اعلام گردید. بالاخره در این رقابت سیاسی ، مصدق وکیل اول تهران شد، کاشانی در تبعید وکیل پنجم شد و وکلای اقلیت دوره پانزدهم، عضو “جبهه ملی”، که کاشانی توصیه آنها را کرده بود به مجلس راه یافتند. این نتایج بسیار موفقیت‌آمیز، دستاورد زحمات و همکاری محور مصدق- کاشانی- نواب صفوی بود.و پیوندی بین مصدق و عناصر مبارز دینی که به دنبال اهداف دینی خود بودنداز جمله احیاء اجرای احکام الهی و ارزش های دینی در جامعه بوجود آمد. وجود دو نیروی سیاسی که یکی ملی با رنگ مذهبی و دیگری سکولار ، دو کفه ترازوی سیاسی ایران را به نوعی متوازن ساخته بود و شاه هم به دلیل منطق و مصلحت سیاسی نمی توانست مذهبی ملی ها را نابود کند و کفه سیاسی را به نفع توده ای ها سنگین نماید[۸۴]
مبارزات ملیون علیه رزم آرا
نارضایتی آمریکا از سیاست های یکطرفه حکومت ایران به نفع انگلستان، باعث سقوط دولت ساعد در ۲۸ اسفند شد و منصورالملک که شهرت نزدیکی به انگلستان نداشت، توسط سلطنت‌طلبان که اکثریت مجلس را در اختیار داشتند در ۳ فروردین ۱۳۲۹ به نخست‌وزیری برگزیده شد مجلس از منصور خواست تا کاشانی را که به علت تبعید در لبنان بود را به وطن بازگرداند ، منصور در نامه ای خواستار بازگشت وی شد در ۲۰ خرداد ۱۳۲۹ با استقبال مردم و مصدق و جبهه ملی در فرودگاه به وطن بازگشت و سپس به مشهد می رود و در آنجا کانون نشر حقایق اسلامی از وی استقبال نمودند ، معدودی از روحانیت مترقی هم از وی استقبال کردند، قشر وسیعی از روحانیت ارتجاعی به رهبری آیت الله میرزا احمد کفائی که از روحانیون درباری بود علیه کاشانی تبلیغ می کردند و اینکه چرا اصلا به این آیت الله می گویند.[۸۵] در ۲۸ خرداد ۱۳۲۹ طنین افکار و آرزوهای سیاسی کاشانی خطاب به نمایندگان مجلس شورای ملی برای نخستین بار، از گلوی مصدق در مجلس درآمد.کاشانی در این پیام به چهار مطلب اشاره کرد که موضوع اول و سوم آن دو رکن عمده و مشترک محور مصدق- کاشانی را تشکیل می‌داد. کاشانی اعلام کرد که اولاً، “نفت ایران متعلق به ملت ایران است و به هر ترتیبی که بخواهد نسبت به آن رفتار می‌کند.” ثانیاً خواستار مجازات مسببین تبعید خود شد. ثالثاً، اعلام کرد که ملت ایران “زیر بار استبداد و دیکتاتوری نمی‌رود”. رابعاً، مجلس مؤسسان را به علت شیوه انتخابات آن بی‌اعتبار دانست.[۸۶] تقریباً همزمان با آمدن کاشانی به تهران، زمزمه استعفای کابینه منصور و نخست‌وزیری سپهبد حاج علی‌ رزم‌آرا، رئیس مقتدر ستاد ارتش در برخی محافل بالا گرفته بود. همان گونه که انتظار می‌رفت، منصور کابینه خود را از سلطنت‌طلبان وفادار پرکرد اما وی توان تصویب لایحه الحاقی نفت «گس ـ گلشائیان» را نداشت و تلاشی به منظور تصویب لایحه نفت صورت نداد.[۸۷]
دو ماه و نیم پس از آغاز به کار مجلس شانزدهم و درست پانزده روز پس از ورود کاشانی به تهران، صدارت علی منصور که کمتر از سه ماه دوام یافته بود به پایان رسید. شاه موکداً به منصور دستور داده بود که هر چه زودتر لایحه الحاقی را به تصویب مجلس برساند. بنا بر اسناد وزارت خارجه انگلستان، “آنگاه که معلوم شد، آقای علی منصور واقعاً قصد ندارد دستورات ارباب خود را انجام دهد، شاه او را عزل کرد و دو سه روز قبل از آغاز جنگ کره، رزم‌آرا را در ۵تیر ماه ۱۳۲۹ به نخست‌وزیری منصوب کرد.” [۸۸]اما منصور قبل از رفتن، تعیین تکلیف لایحه را به عهده مجلس گذارد و مجلس نیز در روز دوشنبه پنجم تیر، به “کمیسیون مخصوص نفت”، مرکب از ۱۸ نفر مسئولیت داد تا قرارداد را مطالعه و بررسی کرده و به مجلس گزارش دهد.[۸۹] مصدق و “جبهه ملی” به رزم‌آرا چون دیکتاتوری بالقوه می‌نگریستند. شایعه حمایت انگلیس و امریکا از رزم‌آرا، او را قوی‌تر و خطرناک‌تر جلوه داده بود.فرانسیس گریدی[۹۰] سفیر آمریکا در ایران از انتخاب وی به نخست وزیری استقبال کرد. سپهبد حاج‌علی رزم‌آرا ناسیونالیست توانای بود، که در بحران آذربایجان لیاقت و شایستگی زیادی نشان داده بود. از اینرو برای مبارزه با نیروهای ملی- مذهبی مبارز به نخست‌وزیری انتخاب شد. به همین دلیل گفت: مجلس را بر سر مصدق و مسجد را بر سر آیت‌الله کاشانی خراب می کنم. رزم‌آرا مخالف ملی شدن صنعت نفت بود، و قصد داشت از راه تصویب قرارداد الحاقی گس- گلشاییان با کمپانی نفت درآمد بیشتری تحصیل کند. رزم‌آرا در تاریخ ششم تیر ۱۳۲۹ با یک ژست نظامی دولت خود را به مجلس معرفی کرد. بین کاشانی و مصدق، که بازار و نیروهای مذهبی را در مخالفت با قرارداد الحاقی و حکومت رزم آرا به حرکت درآورده بودند، اتحاد محکمی برقرار گردید. منزل کاشانی مرکز مبارزه علیه رزم آرا شد.[۹۱]
در روز سه‌شنبه ۶ تیر۱۳۲۹، مصدق اعلامیه‌ای را که در مورد نخست‌وزیری رزم‌آرا صادر شده بود در مجلس خواند. او از طرف “جبهه ملی” به ملت ایران اعلام خطر کرد و خبر از یک حکومت “شبه کودتا” داد. مصدق هشدار داد که “طعم تلخ دیکتاتوری نظامی” و شبح “رژیمی مطلق‌العنان”، ایران را تهدید می‌کند و “حیات رژیم پارلمانی” در خطر است.[۹۲]
از دیدگاه “جبهه ملی”، رزم‌آرا عامل خارجی، یعنی انگلیس بود که برای تأمین منافع این کشور و شرکت نفت انگلیس و ایران بر سر کار آمده بود. اعتقاد “جبهه ملی” این بود که او آمده است تا لایحه ساعد- گس (گس- گلشایان) که منافع انگلستان را تامین می‌کرد به تصویب برساند. مصدق، سپس به قرائت اعلامیه آیت‌الله کاشانی در مخالفت با نخست‌وزیری رزم‌آرا پرداخت. مصدق و کاشانی بر این باورند که رزم‌آرا دیکتاتور و عامل خارجی است. آنها نگران نابودی نظام دموکراسی پارلمانی در ایران هستند. با درخواست کاشانی، هزاران نفر از مردم سراسر تهران، در روز ششم تیر ۱۳۲۹، در خیابان بهارستان اجتماع کردند تا از ورود رزم آرا به مجلس جلوگیری نمایند. تعداد زیادی از مردم نیز به همراهی نواب صفوی از منزل کاشانی حرکت کردند و با پخش اعلامیه و سردادن شعارهایی علیه رزم آرا راهی میدان بهارستان شدند.[۹۳]
در طول هشت ماه و یک هفته نخست‌وزیری رزم‌آرا، محور مصدق- کاشانی- نواب صفوی با رزم‌آرا در چند جبهه متفاوت به زورآزمایی، درگیری و مبارزه تا مرگ پرداختند. مجلس شورای ملی، کمیسیون مخصوص نفت، مطبوعات و جراید و بالاخره خیابان‌ها و میادین تهران همگی عرصه کشمکش و نبرد بی‌امان این دو اردوگاه بود.
در بیست و دومین جلسه کمیسیون نفت ، (۴ آذر ۱۳۲۹) که خصوصی و سری بود، اعلام شد که، “کمیسیون نفت که طبق تصمیم ۲۹/۳/۳۰ مجلس شورای ملی تشکیل شده است پس از مذاکرات و مطالعات به این نتیجه رسیده که قرارداد الحاقی ساعد- گس کافی برای استیفای حقوق ایران نیست لذارسماً طی نامه‌ای پیشنهاد کردند که؛ “به نام سعادت ملت ایران و به منظور کمک به تأمین صلح جهانی… صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور بدون استثناء ملی اعلام شود یعنی تمام عملیات اکتشاف، استخراج و بهره‌برداری در دست دولت قرار گیرد.
رزم‌آ با اینکه جهت جلب حمایت انگلیسی‌ها، قول دفاع از لایحه را به آنها داده بود، اما ظاهراً حاضر نبود که خود را در راه تصویب آن کاملاً بی‌آبرو کند.
گزارش مکی، مخبر کمیسیون مخصوص نفت، که در آن به پیشنهاد “جبهه ملی” دایر بر ملی شدن صنعت نفت اشاره شده بود، در ۱۹ آذر ۱۳۲۹ در مجلس قرائت گردید و در ۲۰ آذر به چاپ رسید. دو روز بعد، روزنامه‌ها خبر از فتوای آیت‌الله کاشانی، “پیشوای بزرگ مسلمین” در مورد لزوم ملی کردن صنعت نفت دادند. این اعلامیه حساب شده از طرف محور مصدق، کاشانی جریانی را کلید می‌زند که وظیفه عمده آن فشار مردم از بیرون بر مجلسی است که اکثریت آن الفتی با ملی شدن نفت ندارد. کاشانی، با صدور بیانیه ها و اعلامیه های متعدد و ایراد سخنرانی، دفاع از ملی شدن صنعت نفت در سراسر کشور را وظیفه فرد فرد مردم مسلمان ایران دانست و از آنان خواست همه توان خویش را به منظور دستیابی به ملی کردن صنعت نفت به‌کارگیرند. بدین ترتیب، مبارزات مردم وارد مرحله جدیدی شد. از یکسو، میتینگ ها و تظاهرات زیادی به نفع ملی شدن صنعت نفت آغاز شد و؛ از سوی دیگر، اصناف و بازاریان تهران و سایر شهرها شعار خود را باعنوان »صنعت نفت ایران باید ملی شود«، به سینه های خود نصب نمودند[۹۴]
شاید سردی پاسخ رسمی روحانیون به دعوت کاشانی سبب گردید که بیش از یک ماه و نیم پس از فتوای کاشانی، آیت‌الله سیدمحمدتقی خوانساری شخصاً وارد میدان شود و رسماً کاشانی و ملی کردن صنعت نفت را تأیید کند.[۹۵]
تیتر بزرگی که روزنامه “نبرد ملت” برای نوشته خوانساری زده است و در بالای عکس آیت‌الله چاپ شده است، بیانگر تمامی داستان است. “نبرد ملت” می‌نویسد، “آیت‌الله سید محمد تقی خوانساری- پیشوای میلیون‌ها مسلمان پاکدل نظر قاطع خود را- در مورد مسئله نفت ابراز فرمودند- ولی هنوز آیت‌الله بروجردی- سکوت خود را در این امر- حیاتی نشکسته است.”[۹۶] مواضع آیت‎ا… بهبهانی، آیت‎ا… حجت و آیت‎ا… فیض نیزدر این مورد روشن نشد در عوض آیت‎ ا… کاشانی با صراحت، رزم آرا ـ نخست وزیر ـ را خائن به ملت ایران، دشمن مذهب و مهدورالدم اعلام نمود[۹۷]، موضع شدیدی که در قم گویا فقط آیت‎ ا… صدر را با خود هم عقیده کرد.
بی‌شک سکوت بروجردی که در واقع رد دست دوستی و مودت با کاشانی و نیروهای اقماری او بود، بر آنها گران می‌آمد. زیرا، آنها احساس می‌کردند که تنها بروجردی و نزدیکان او بودند که نه فقط چشم‌ بسته بر اعمال سیاسی ایشان، صحه نمی‌گذارند، بلکه با عدم اعلام همبستگی ، مخالفت خود را با کنش ایشان، نشان دادند.
مصدق در پیامی که از بستر بیماری به مجلس فرستاد و در جلسه روز ۲۶ آذرماه به وسیله حسین مکی قرائت شد، ملی کردن صنعت نفت را تنها راه استیفای حقوق ایران دانست.[۹۸]
ترور سپهبد حاج علی رزم‌آرادر ساعت ۳۰/۱۰ صبح روز چهارشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۲۹، به ضرب گلوله توسط خلیل طهماسبی[۹۹] از اعضای فدائیان اسلام موجب شد تا روز بعد کمیسیون نفت مجلس پیشنهاد ملی کردن نفت را به مجلس بدهد و مجلس شورای ملی ۲۴ اسفند و مجلس سنا ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ پیشنهاد کمیسیون را به تصویب برسانند.[۱۰۰]
پیامد قتل رزم آرا این بود که نمایندگان وابسته به انگلیس در مجلس شانزدهم که مانع ملی شدن صنعت نفت بودند، عقب نشینی کرده، آیت الله کاشانی سیطره ی کاملی بر اوضاع پیدا کرد[۱۰۱]
مواضع روحانیت درمورد ترور رزم آرا
از تیرماه ۱۳۲۹ ، جبهه متحد کاشانی- بهبهانی “علیه دشمنان دینی” حائز اهمیت می‌شود و به کاشانی اجازه می‌دهد تا به بهانه اینکه دولت رزم‌آرا “با ارکان دین و کلیه علمای روحانی مخالف است” علماء را علیه او تحریک کند و در عین حال مطمئن باشد که بهبهانی نیز با این سیاست مخالفتی نخواهد کرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:32:00 ق.ظ ]




child labour, child, exploitation, right to education, prohibition of child labour.

Shiraz University
Faculty of Law and Political Sciences
M.A. Thesis International Law
PROHIBITION OF CHILD LABOUR IN INTERNATIONAL LAW
By
Samira Ahmadi Bab Anari
Supervised by:
Dr. F.Talaie
January 2013

    1. Child Labourer. ↑
    1. . Mini Action Guide, International Trade Union Confederation (ITUC), June 2008
      http://www.ituc-csi.org ,pp,1-52 ↑
    1. International Labour Organization. ↑
    1. Declaration of Philadelphia. ↑
    1. C005 Minimum Age (Industry) Convention, 1919. ↑
    1. C007 Minimum Age (Sea) Convention.1920. ↑
    1. C010 Minimum Age (Agriculture) Convention,1921 . ↑
    1. C033 Minimum Age (Non-Industrial Employment) Convention.1932 . ↑
    1. (Fisherman) Convention.1959 C112 Minimum Age. ↑
    1. Declaration of the Rights of the Child 1959. ↑
    1. International Covenant on Economic, Social and Cultural Rights,1966 . ↑
    1. International Covenant on Civil and Political Rights,1966. ↑
    1. Convention on the Rights of the Child,1989. ↑
    1. International Programme on the Elimination of Child Labour. ↑
    1. ,pp1-20 http://www.ilo.org/global/topics/child-labour/lang–en/index.htm. ↑
    1. . M.Walker, David, The Oxford Companion to Law, Clarendon Press, Oxford, 1980, pp 1-1360, at 211. ↑
    1. . Convention on the Rights of the Child, 1989. ↑
        1. . موسوی بجنوردی، سید محمد، بررسی مفهوم و معیار کودکی در تفکر اسلامی و قوانین ایران برای بهره مندی از حقوق مربوطه، پژوهشنامه متین، ۱۳۸۲، شماره ۲۱، ص ۳۰. ↑
        2. ( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

      ( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

    1. . اسماعیلی، فائزه، تعریف کودک، نشریه حقوق دادرسی، خرداد و تیر ۱۳۸۴، شماره ۵۰، ص ۲۳. ↑
    1. . عابد خراسانی، محمود رضا، در آمدی بر حقوق کودک، مطالعه تطبیقی در نظام های ملی و بین المللی، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۹، ص ۶۷. ↑
    1. . Worst Forms of Child Labour Convention, 1999. ↑
    1. . The Protocol to Prevent, Suppress and Punish Trafficking in Persons, Especially Women and Children 2000 (The Palermo Protocol). ↑
    1. .Training Manual to Fight Trafficking in Children for Labour, Sexual and other Forms of Exploitation /International Labour Office, International Programme on the Elimination of Child Labour (IPEC) – Geneva: ILO, 2009, pp 1-51, at 14, Available at: www.ilo.org/ipec/areas /Traffickingofchildren/WCMS…/index.htm. ↑
    1. . Child Labour. ↑
    1. . حافظیان، محمد حسین (مترجم)، کار کودکان، نشریه کار و جامعه، شماره ۲۳، ۱۳۷۶، ص ۲۶. ↑
    1. . Training Kit on Child Labour, Child Labour Resources Centre, IPEC and Labour & Human Resoursces Department Government of Punjab, pp 1-238, at 1, available at: www.ciwce. Org .pk /child_labour/Training_Kit_on_Child_Labour. ↑
    1. . Making Decent Work an Asian Goal: Combating Child Labour in Asia and the Pacific, Progress and Challenges, ILO, 2005, pp 1-65, at 5.Available at: www.ilo.org/ipecinfo/product/download .do?type =document&id. ↑
    1. . غیور، صبور، مترجم سرمد، غلامعلی، اشتغال کودکان یا محرومیت از حق طبیعی تعلیم و ترتیب؟ نشریه نامه فرهنگ، ۱۳۷۸، شماره ۳۱، ص ۱۷۵. ↑
    1. . Edmond, Eric V, Defining Child Labour: A Review of the Definitions of Child Labour in Policy Research, International Programme on the Elimination of Child Labour (IPEC), International Labour Office, Geneva, 2009, pp 1-60, at 18, available at: ↑
    1. . Minimum Age Convention. ↑
    1. . Shafiqul Kalam M Iftekhar, Glimpse on Child Labor, BRAC University Journal, Vol.IV, No, 1, 2007, pp 19-29, at 21, Available at: www.bracuniversity.ac.bd/journal/ contents /…/Shafiqul%20Kalam.pdf. ↑
    1. . United Nations Children’s Fund. ↑
    1. .Bellamy, Carol, The State of the World’s Children 1997, UNICEF, Oxford University Press,1997, pp 1-46, at 20-33, Available at: www.unicef.org/sowc97/download/sow1of2.pdf. ↑
    1. . Statistical Information and Monitoring Program on Child Labor. ↑
    1. . ILO/IPEC-SIMPOC, Towards an Internationally Accepted Statistical Definition of Child Labour: Children’s Activities and Their Definitions, Geneva, 2007, pp 1-33, at 7, available at: www.ilo.org/ipecinfo/product/ download. ↑
    1. . Light Work. ↑
    1. . http://www.ilo.org/ipec/facts/lang–en/index.htm, pp 1-3, at 1.
      International Labour Organization ↑
    1. . Ibid.
    1. . Ibid.
    1. . Edmonds V Eric, Globalization and the Economics of Child Labour, Darthmouth College, February, 2002, pp1-6, at 1, Available at: www.dartmouth.edu/~eedmonds/nzzessay.pdf. ↑
    1. . Dorman, Peter, Child Labour in the Developed Economies, ILO/IPEC Working Paper, 2001, pp 1-71, at 3, Available at: www.ilo.org/ipecinfo/product/download.do;jsessionid?type. ↑
  1. . Ibid.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:32:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم