کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



که چون خواستی دیو برداشتی

ز‌هامون به گردون برافراشتی

چو خورشید تابان میان هوا

نشسته بدو شاه فرمان‌روا

جهان انجمن شد بر آن تخت او

شگفتی فرومانده از بخت او

به جمشید بر گوهر افشاندند

مر آن روز را روز نو خواندند

(شاهنامه ج ۱ ص ۴۲-۴۳)
در شاهنامه‌ی البنداری که ترجمه‌ی عربی شاهنامه است و گاه‌ اندک تفاوت‌هایی با شاهنامه‌های موجود دارد نیز این مضمون تکرار شده است: «… و تختی ساخت مرصّع به انواع گوهرها که دیوان برمی‌داشتند. جمشید بر آن تخت می‌نشست و دیوانش به هوا می‌بردند و به هر جا که می‌خواست می‌رفت و این در نخستین روز از حلول خورشید به برج حمل بود و این روز را نوروز خواند.» (البنداری،۹)
درست است که در نقل قول اخیر ذکری از دیدار او از آسمان به معنی جایگاه اورمزد و امشاسپندان نشده، امّا پیوند جشن نوروز با فروهر درگذشتگان در دین زرتشت از یک‌سو و پرواز جمشید به آسمان از سوی دیگر، نشان از دیدار جمشید از دست‌کم، فروهر درگذشتگان دارد. و نیز نباید فراموش کرد که در اساطیر زرتشتی واژه‌ی آسمان به نوعی تداعی‌گر بهشت است. به گونه‌ای که از قلّه‌ی البرز تا ستاره‌ی پایه که پایین‌ترین درجه‌ی بهشت است تنها پل چینود فاصله است.

  • ۲٫ ۱٫ ۲ کاووس

کاووس در اوستا سومین «کَوی» از میان هشت کوی نخستین است که از آن‌ ها یاد شده و بنا بر شاهنامه دومین شاه کیانی‌ست که بر تخت سلطنت ایران تکیه می‌زند. کرامات و بزرگی‌های بسیاری بدو نسبت داده شده است. از جمله فرمان‌روایی بر هفت کشور و بر همه‌ی دیوان و جادوان و پریان، زدن دیوان «مَزَن»، ساختن کاخ‌هایی بر البرزکوه که نیروی جوانی را به پیران باز می‌گرداند و رفتن به آسمان. از تمامی اعمال مذکور جز به آسمان رفتن وی به نیکی و بزرگی یاد شده است. با کمال تعجّب برخلاف دیگر شخصیّت‌های اساطیری و مذهبی ایران باستان که به آسمان رفتن آن‌ ها با عنایت خداوند و با حمایت ایزدان انجام شده؛ به آسمان رفتن او گناهی بزرگ و به فریب دیوان، برای ستیز با اورمزد و امشاسپندان و موجب از دست رفتن فرّه و جاودانگی او قلم‌داد گردیده است!

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در یکی از متون پراکنده اوستایی با عنوان «اوگمدیچا»، بند‌های شصت تا شصت‌وپنج گفته شده که هرچند کاووس و افراسیاب یکی به آسمان رفت و دیگری در زمین کاخی ساخت، (هنگ افراسیاب) امّا هیچ‌یک نتوانستند از چنگ «استویهات» دیو مرگ بگریزند و فناپذیر شدند.
«نه آن‌هایی که به بالا پریدند (پرواز کردند)، نه آن‌هایی که فرو رفتند (در زمین)، نه آن‌هایی که به بالا پریدند چون کاووس با همه‌ی قدرت و شکوه شاهی‌اش نتوانست از «استویهات» بگریزد.»
بنا بر دینکرد هنگام نقل از سوتکر نسک دیوان برای این‌که مرگ بر او مستولی کنند مشورت کردند و سرانجام آرزوی رفتن به آسمان و دیدن جای امشاسپندان در دل او راه یافت تا به همراه مردم بدکار و دیوان به مرز تاریکی رفت و آن‌جا فرّه از او جدا شد و خود او از سپاه دور افتاده، سرانجام در دریای فراخکرت فرود آمد و بدین طریق میرنده شد. در دینکرد آمده که به گناه به آسمان رفتن نریوسنگ می‌خواست کاووس را بکشد امّا فروهر کیخسرو نگذاشت زیرا که سیاوش از او زاده نشده بود و اگر این کار را می‌کرد انتقام از توران غیرممکن می‌گشت.
در بن دهشن نیز به گناه‌کار شدن کاووس و از بین رفتن فرّه‌ی او به فریب دیوان اشاره شده است: «و <دیوان> اندیشه‌ی (کاووس) را گم‌راه کردند تا به کارزار آسمان شد و سرنگون فرو افتاد، فرّه از او گرفته شد.» (بن دهشن ۱۳۹)
همچنین در متن‌های پهلوی دیگری چون مینوی خرد (مینوی خرد ۳۲) و روایات پهلوی به گناهکار شدن کاووس و از دست رفتن فرّه‌اش سخن رفته و با وجود این‌که گناهان دیگری چون کشتن اوشنر دانا و گاو اساطیری هدیوش و جفا در حق سیاوش از او سر زده است. همه‌ی دانشمندان هم‌عقیده‌اند که تنها گناه کاووس که موجب از دست رفتن فرّه‌اش گردید؛ رفتن بی‌اجازه‌ی او به آسمان به تحریک دیوان بوده است.
در شاهنامه نیز پس از ذکر بزرگی‌ها و کرامات وی آمده است که دیوان که از وی در رنج بودند؛ برای سقوط و نابودی و بی‌فرّه کردن کاووس انجمن کردند و سرانجام دیوی داوطلب فریفتن کاووس شد. خود را به شکل غلامی درآورد. با چاپلوسی به خدمت او رسید و به او گفت که با این فرّی که داری آسمان جایگاه توست! تو همه‌ی زمین را فتح کردی امّا هنوز به آسمان دست نیافتی و راز و رمز آفتاب و شب و روز را درنیافتی. دل شاه از این سخن بی‌راه می‌شود و دستور می‌دهد تا جوجه‌ی عقابان را از لانه دزدیده و با گوشت مرغ و برّه بپرورند. آن‌گاه پای چهار عقاب را به چهار گوشه‌ی تختی که از برای این کار ساخته بود می‌بندند و بالاتر از عقابان بر چهار نیزه چهار تکه گوشت نصب می‌کنند و عقابان گرسنه به هوای رسیدن به گوشت بال و پر می‌زنند و تخت کاووس را به ابر برمی‌دارند امّا سرانجام خسته و نومید دست از بال زدن برداشته و کاووس به بیشه‌ی شیرخون در آمل پرتاب می‌شود و تنها برای زاده شدن سیاوش در آینده از اوست که کاووس جواز زنده ماندن را پیدا می‌کند.

چنان بد که ابلیس روزی پگاه

یکی انجمن کرد پنهان ز شاه

به دیوان چنین گفت کامروز کار

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 06:00:00 ق.ظ ]




عملیات حرارتی پسگرمایی: انتخاب یک فلز پرکننده که در ترکیب با فلز پایه، فلز جوشی ایجاد کند که قابل عملیات حرارتی پسگرمایی باشد، می تواند بسیاری از مشکلات و معایب جوشکاری آلومینیوم را برطرف سازد. پرکننده هایی مثل AWS: ER4643 که بعد از جوشکاری قابل عملیات حرارتی بوده و استحکام از دست رفته جوش به وسیله عملیات حرارتی پسگرمایی روی آن، تا دو برابر قابل جبران است، یک نمونه از این دسته است که به ویژه برای جوشکاری آلیاژهای سری ۶۰۰۰ توصیه شده اند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

حساسیت نسبت به ترک: موضوع دیگری که باید در رابطه با انتخاب فلز پرکننده مدنظر قرار گیرد، مساله حساسیت به ترک می باشد. آلیاژهای سری ۵۰۰۰ (منیزیم دار) بیشترین استحکام را در بین آلیاژهای آلومینیوم داشته و غیرقابل عملیات حرارتی اند. به طور کلی، اگر مقدار منیزیم بین ۵/۰ تا ۸/۲ درصد باشد، یک ترکیب مقاوم در برابر بروز ترک ایجاد می نماید که ضمناً با فلزات پرکننده گروه ۴۰۰۰ مثل ER 4043، ER 4047 یا ER 4145 قابل جوشکاری هستند. این موضوع، در مورد آلیاژهای فلز پایه سری ۴۰۰۰ که محتوی سیلیسیم بوده و غیرقابل عملیات حرارتی اند نیز قابل بررسی است. آلیاژهای تا کمتر از یک درصد سیلیسیم، در مقابل ترک مقاوم می باشند و هنگامی که مقدار سیلیسیم از یک درصد تجاوز کند، حساسیت به بروز ترک آنها به شدت افزایش می یابد.
استانداردها، برای انتخاب فلزات پرکننده در فرآیندهای مختلف جوشکاری، کدهای مناسب و آزمایش شده ای ارائه کرده اند که تعدادی از آلیاژهای مشابه، با کاربردهای مشابه در یک کد قرار داده شده اند. این کدها برای جوشکاری آلومینیوم در استاندارد AWS به قرار زیر هستند:
AWS: SFA A-5.3 : انتخاب الکترودهای دستی به روش MMA برای جوشکاری آلومینیوم و آلیاژهای آن.
AWS: SFA A-5.10: سیم جوش های آلومینیوم و آلیاژهای آن برای جوشکاری TIG و MIG/MAG.
AWS: SFA A5.12: استاندارد الکترودهای تنگستن برای جوش TIG.

مروری بر تحقیقات گذشته
در تحقیقی که توسط Kaçar [۳۳]و همکارانش[۶]، انجام شد، رفتار سایشی آلیاژ۲۰۲۴ کار شده آلومینیوم در شرایط تریبولوژیک متفاوت بر مبنای شرایط نگاهداری (با گذشت زمان) بررسی شده است. بدین منظور، آلیاژ در ۵ دمای متفاوت و در دوره های زمانی گوناگون در دستگاه تست سایش مدل دیسک و پین (در دمای اتاق به مدت یک هفته، در ۱۲۰ درجه سانتیگراد به مدت ۲۴ ساعت، در ۱۵۰ درجه سانتیگراد به مدت ۱۸ ساعت، در ۱۶۰ درجه سانتیگراد به مدت ۱۶ ساعت، در ۲۰۰ درجه سانتیگراد به مدت ۲۰ ساعت) با بهره گرفتن از سمباده های ساینده ی متفاوت (کاغذ های SIC، ۵،۱۱، ۱۸ و ۳۰ مش) نگاه داشته شد. به علاوه، تاثیرات سرعت های متفاوت (m/s 0.078 ، m/s 0.156، m/s 0.208 و m/s 0.338) و مقادیر بار گوناگون بار گذاری (۶، ۴۵، ۹، ۹، ۳ و N 11) بر مقاومت به سایش آزمایش گردید. مقادیر کاهش وزن اندازه گیری شده و سطوح سایش آزمایش گردید. نتایج نشان داد:
۱- حداکثر مقاومت به سایش برای نمونه های نگاهداری شده به شکل طبیعی در دمای اتاق به مدت یک هفته مشاهده شد.
۲-کاهش وزن با افزایش اندازه سمباده ساینده افزایش یافت.
۳-کاهش وزن با افزایش سرعت افزایش یافت.
۴- کاهش وزن با افزایش بار مورد استفاده افزایش یافت.
۵- عمق اثر سایش نشانه های فرسودگی در نمونه ای که به صورت طبیعی در دمای اتاق به مدت یک هفته نگاه داشته شده بود، نسبت به نمونه ای که در ۲۰۰ درجه سانتیگراد به مدت ۲ ساعت قرار داشت،کم تر بود.
۶- با توجه به ارزیابی های متالوگرافیک نمونه ها، فاز بین فلزی CuAl2 همراه با دمای نگاهداری افزایش یافت.
در تحقیقی که توسط دهقانی و همکارانش[۷] انجام شد، اتصالات ضربه ی بدون نقص آلیاژ آلومینیوم ۳۳۰۰ با صفحات فولاد نرم با ضخامت ۳ میلی متر با بهره گرفتن از جوش اغتشاشی اصطکاکی ایجاد شده است. یک مدل حرارتی ساده برای جوش اغتشاشی اصطکاکی مشابه گزارش شد و از آن برای بررسی تأثیرات سرعت جوش، سرعت چرخش و قطر شانه ی ابزار بر روی ریزساختار و ویژگی های جوش متفاوت استفاده شده است. مقایسه ی بین ریزساختار، فلزات بین نشین و قدرت جوش همگی هماهنگی مناسبی را بین نتایج و عامل ورودی حرارت محاسبه شده ی حاصل از مدل نشان داده اند. نتایج را می توان به صورت زیر خلاصه نمود: نتایج نشان داده اند که در سرعت جوش ثابت، افزایش سرعت چرخش ابزار از ۴۵۰ تا ۷۰۰ دور در دقیقه سبب افزایش حرارت ورودی منطقه ی جوش و تونل شده و حفره ای در آن شکل می گیرد که نتیجه ی آن کاهش استحکام کششی نهایی اتصالات از ۱۱۲ مگاپاسکال تا ۲۰ مگاپاسکال می باشد. در سرعت چرخش ثابت، استحکام کششی نهایی از ۲۸ مگاپاسکال تا ۱۰۰ مگاپاسکال با کاهش عامل ورود حرارت به دلیل افزایش سرعت جوش افزایش یافته است. نتایج نشان داده اند در صورتی که پخت در منطقه ی جوش اتفاق افتد، استحکام اتصال کاهش می یابد. ودر نهایت ضخامت لایه ی بین فلزی افزایشی که از ۸/. تا ۸/۷ میکرومتر با افزایش عامل حرارت ورودی نشان داده است. با بهره گرفتن از شانه ی باریکتر حرارت ورودی جوش کاهش یافته و به این ترتیب استحکام کششی نهایی قسمت اتصالی افزایشی را به ۱۴۶ مگاپاسکال نشان داده است.
Elangovan و همکارانش[۸] تأثیر عملیات حرارتی پس از جوش بر روی ویژگی های کششی اتصال های آلیاژ آلومینیومی AA6061 جوش اغتشاشی اصطکاکی بررسی کردند. صفحات نورد شده ی آلیاژ آلومینیوم AA6061 با ضخامت ۶ میلی متر برای ساخت قسمت های اتصالی استفاده شده . عملیات محلولی و پیرسازی مصنوعی وترکیبی از هر دوی آن ها برای آماده سازی اتصالی جوش خورده لحاظ گردید. ویژگی های کششی مانند استحکام تسلیم، استحکام کششی نهایی، افزایش طول و بازدهی اتصال همگی ارزیابی شدند. ریزساختار قسمت های اتصالی جوش خورده با بهره گرفتن از میکروسکوپ نوری و میکروسکوپ انتقال الکترونی آنالیز گردید و نتایج حائز اهمیت زیر حاصل گردید:
۱- از میان سه روش گوناگون که در این تحقیق ارائه گردیده است، یک پیرسازی مصنوعی ساده سبب افزایش خواص کششی قسمت های اتصالی آلیاژ آلومینیوم AA6061 جوش اغتشاشی اصطکاکی شده است.
۲- از آنجایی که قسمت های اتصالی جوش خورده ی آلیاژ AA6061 کارایی اتصال ۶۶ درصد را حاصل نموده است، این مورد به کارایی اتصال ۷۷ درصد با پیرسازی مصنوعی افزایش یافته است.
۳- توزیع یکنواخت، تقویت ظریف تر رسوبات ، اندازه ی کوچکتر دانه، کمبود منطقه ی بدون رسوبات و تراکم تغییر موقعیت بیشتر در مقایسه با قسمت های اتصالی تیمار حرارتی شده ی دیگر دلایلی هستند که برای خواص کششی برتر قسمت های اتصالی کهنه شده به صورت مصنوعی مورد استفاده قرار می گیرد.
Kennedy و همکارانش[۹]، مروری بر کاربرد لیزرهای دیود نیروی بالا در سخت شدن سطحی داشتند. سخت شدن سطحی لیزری اگرچه در طول چندین سال به عنوان تکنولوژی جدید مطرح شد اما هنوز هم در مراحل ابتدایی قرار دارد. این فرایند شامل استفاده از تشعشع لیزری با توان بالا برای عملیات حرارتی سریع سطح فولاد در منطقه ی آستنیت می باشد. به دلیل نرخ بالای انتقال حرارت، گرادیان دمای بالا ایجاد می گردند که نتیجه ی آن سرمایش سریع نمونه می باشد. این مورد سبب می شود که تغییر شکل از آستنیت تا مارتنزیت بدون نیاز به فشار خارجی امکان پذیر گردد. مکانیزم های دیگر برای سخت شدن حرارتی برخی از آلیاژهای غیر آهنی مطرح هستند.
تا همین اواخر، استفاده ی گسترده از لیزرها برای فرآوری مواد با توجه به اندازه ، پیچیدگی و نیز هزینه های سرمایه گذاری بالای سیستم های لیزری محدود می شده است. این سیستم های لیزر حالت جامد و مولکولی امروزه راه را برای تولید لیزرهای جدید باز نموده است که تحت عنوان لیزرهای دیودی توان بالا و یا HPDL [۳۴] خوانده می شوند. طول موج ساطع پراکنده شده اجازه می دهد تا جذب فلزی بالا اتفاق افتد که هنگام جفت شدن با پروفایل های پرتو زمانی و فضایی اجازه می دهد که HPDL کارایی بالایی را حاصل نماید.
مقاله ی مروری حاضر تلاش می نماید تا حضور سخت شدن لیزر را نشان داد و بعضی از منافع آن را در مقایسه با روش های سخت شدن مرسوم نشان می دهد. توصیفی از ایجاد و عملکرد HPDL با تأکید بر عوامل فنی و اقتصادی صورت پذیرفته است که مزایایی را برای کاربردهای سخت شدن سطحی نشان می دهد.
چندین سال گذشته با معرفی لیزرهای دیود توان بالا تراکم توان در محدوده ی ۱۰۴ تا۱۰۵ وات بر سانتی متر مکعب همراه بوده است. برای کاربردهایی که در آن ها تراکم نیروی متعادل بدون محدودسازی کیفیت پرتو بالا مورد نیاز است، HPDL های امروزی یک شرایط اقتصادی و راه حل ایده آل را برای تلفیق در سیستم های ماشینی مرسوم و رباتیک پیشنهاد می دهند. کاربردهای عملیات حرارتی برای تکنولوژی HPDL مطرح شده است زیرا ذاتاً ثبات پرتو را با پروفایل های مناسب نشان می دهند که نتیجه ی آن گرمایش یکنواخت در یک منطقه ی نسبتاً وسیع می باشد. اگرچه HPDL هنوز کیفیت پرتو کامل را حاصل ننموده و یا تشعشع مورد استفاده در اغلب کاربردهای حفاری و برش را ایجاد ننموده و کارایی بالا، اندازه ی متراکم و هزینه های سرمایه ی همیشه در حال کاهش را سبب می شود که تحقیقات در زمینه ی این کاربردها و توسعه ی آن ها ادامه یابد.
در تحقیق Cho و همکارانش[۱۰] تأثیر مقادیر سیلیسیوم بر روی سخت شدن سطحی آلیاژ آلومینیوم – سیلیسیوم توسط فرایند شات پینیگ بررسی شد.
این بررسی برای آلیاژهای آلومینیوم – سیلیسیوم (آلومینیوم – ۷/.، ۱۱/. ، ۱۸/. سیلسیوم) مورد بررسی قرار گرفت. افزایش سختی با شاتپینیگ هنگامی بدست آمد که محتوای سیلیسیوم در آلیاژ آلومینیوم – سیلیسیوم با افزایش مواجه شده است. ذرات سیلیسیوم ظریف تر و توزیع متراکم تر موارد مشاهده شده در آلومینیوم – ۱۸/. سیلیسیوم نسبت به آلومینیوم – ۷/. سیلیسیوم بوده است.
افزایش سختی سطحی آلیاژهای آلومینیوم – سیلیسیوم هنگامی افزایش یافت که محتوای سیلیسیوم با افزایش مواجه شده است. ذرات سیلیسیوم شکسته و پراکنده از فاز سیلیسیوم و یوتکتیک با تغییر شکل های پلاستیک شدید شکل گرفته است. هنگامی که محتوای سیلیسیوم آلیاژ آلومینیوم – سیلیسیوم افزایش یافته، ذرات سیلیسیوم ریزتر و به شکل متراکم تر پراکنده در سطح مشاهده شده است. تغییر موقعیت های متراکم حول ذرات سیلیسیوم موجود صورت گرفته است که نشان می دهد که ذرات سیلیسیوم به عنوان سایت های تولید نابجایی عمل می نمایند. اصلاح دانه بندی به دلیل ارایش جدید نابجایی ها حول ذرات سیلیسیوم پراکنده صورت گرفته است. افزایش عمده ی سختی سطحی با افزایش محتوای سیلیسیوم به دلیل افزایش ذرات سیلیسیوم بوده و اصلاح وضعیت دانه ای با افزایش ذرات سیلیسیوم افزایش یافته است.
Harun و همکارانش[۱۱]، تأثیر افزودن عناصر بر ویژگی های سایشی آلیاژهای آلومینیوم سیلیکوم –یوتکتیک را بررسی کردند.
تأثیرات افزودن سریوم، روی و زیرکنیم و همچنین عملیات حرارتی بعدی بر روی خواص سایشی آلیاژهای آلومینیم– سیلیکون یوتکتیک در تماس خشک در مقابل یک سطح فولادی با بهره گرفتن از ماشین دیسک و پین بررسی شده است. سطوح سایشی توسط میکروسکوپ الکترونی آزمایش گردیده اند. ویژگی های سایشی هر دو مورد آلیاژهای آلومینیم – سیلیسیوم مضاعف همچنین آلیاژ LM13 تجاری نیز مورد بررسی قرار گرفته و با مقدار مربوط به آلیاژ آلومینیوم – سیلیسیوم شامل سلنیوم، روی و زیرکنیوم مقایسه شده است. معلوم گردید:
۱- وجود منیزیوم ، سریوم، زیرکنیوم و روی می تواند به سخت شدن با گذشت زمان بیانجامد و دلیل آن شکل گیری رسوبات می باشد.
۲- نرخ سایش با فاصله ی طی شده افزایش نشان می دهد.
۳- پیشرفت قابل توجهی در مقاومت سایش هنگامی مشاهده شده است که زیرکنیوم، سریوم و روی به آلیاژهای آلومینیوم – سیلیسیوم وارد شده اند.
۴- عملیات حرارتی سبب بهبود مقاومت سایش آلیاژهای آلومینیوم – سیلیسیوم می گردد.
۵- به دلیل مقادیر K بالا، این آلیاژها احتمالاً برای کاربردهای خشک (روانسازی نشده) مناسب هستند.
Hayat و همکارانش[۱۲]، تأثیرات عملیات حرارتی پیر سازی بر روی ریزساختار و ویژگیهای مکانیکی اتصالات مشابه و غیرمشابه ۶۰۶۱ –T6/7075-T651 در استحکام جوش نقطه ای را بررسی کردند. قابلیت جوش پذیری نقطه ای نمونه های تجاری و نگاهداری شده در مقادیر متفاوت پیر سازی بررسی شده است. ریزساختار، ریزسختی، میکروسکوپ الکترونی و طیف سنجی پراش پرتو اشعه ی X همگی به نحوی انجام شده اند که در رابطه با تأثیرات عملیات حرارتی بر روی قسمت های اتصالی جوش نقطه ای دارای مقاومت مشابه و متفاوت بررسی شده است. به علاوه آزمون های برشی کششی برای تعیین رفتار مکانیکی و رفتار چقرمگی شکست اتصالات جوش خورده استفاده شدند.
می توانیم نتیجه بگیریم که :
۱- نقاط جوش به صورت یکنواخت در ورقه های بالایی و پایینی توضیح نشده است.
۲- منطقه ی تحت تأثیر حرارت دو منطقه ی ریزساختار متفاوت برای یک ورقه ی ۶۰۶۱- T6 داشته و تنها دو مورد برای ۷۰۷۵- T651 مصداق دارد.
۳- ظرفیت بار برشی قسمت های اتصالی برای نمونه های پیر شده برای هر دو آلیاژ افزایش یافته است.
۴- با توجه به نتایج آنالیز EDS و XRD سطوح شکستگی قسمت های اتصالی جوش خورده بین فلزی و بین فلزی همگی نقش فعالی را در طول شکستگی ایفا می نمایند.
۵- درصد وزنی منیزیوم و روی بر روی سطوح شکست قسمت های اتصالی مشابه با توجه به میزان منیزیوم و روی فلز پایه بیشتر بوده است.
در تحقیقی که توسط BOUZAIENE و همکارانش[۱۳] ارتباط بین جوش و پارامترهای سخت کاری اتصالات جوش خورده ی آلیاژ آلومینیوم ۲۰۱۷ در جوشکاری اغتشاشی اصطکاکی بررسی شد
این تحقیق انجام شده تا بتوان قانون سوویفت را با توجه به جوشکاری اغتشاشی اصطکاکی آلیاژ آلومینیوم ۲۰۱۷ مشخص نمود. دو نوع متفاوت از مدل های مشخص بر مبنای روش حداقل مربعات و روش پاسخ سطح برای ارزیابی استحکام کششی اتصالات جوش FSW بر روی پارامترهای سخت شدن مورد استفاده قرار گرفته است. معیار انحراف میانگین نسبی بین داده های آزمایشی و همچنین شبیه سازی های حل عددی مورد استفاده قرار گرفت و تطابق مناسبی را بین نتایج آزمایشی و مدل های سخت شدن پیش بینی شده نشان داده است. می توان از این نتایج برای انجام بهینه سازی چند معیاری اختصاصا برای جوش و یا انجام شبیه سازی های عددی تغییرشکل های پلاستیک فرایند شکل دهی فرایند های FSW مانند هیدروفورمینگ، خمش و فرجینگ استفاده نمود.
Pinto, و همکارانش[۱۴]، تحقیقی در مورد سختی و ریزساختار یک آلیاژ آلومینیوم – مس فرآوری شده توسط ذوب سطحی لیزری داشتند.
فرآوری مواد لیزری تا حد زیادی در فرآیندهای صنعتی استفاده می شود و دلیل آن دقت منحصر به فرد و عملکرد حرارتی بسیار موضعی می باشد که توسط تراکم انرژی بالای لیزر و قابلیت کنترل شدن نیرو صورت می گیرد. پرتو لیزر اسکن شده می تواند برای القای ذوب یک لایه ی نازک بر روی سطح فلزی هنگام عملکرد در شدت بالاتر نسبت به آنچه که برای سخت شدن مورد استفاده قرار می گیرد استفاده گردد. با نرخ گرمایش و سرمایش سریع ذاتی برای این لایه ی سطحی این فعالیت می تواند قدرتی برای ایجاد ریزساختار متفاوت با آنچه که برای بالک فلز اتفاق می افتد به ویژگی های مفیدی می انجامد. تغییرات ریزساختار اصلی معمولاً در آلیاژهای آلومینیوم مشاهده می شود وباعث افزایش قابلیت انحلال محلول جامد و اصلاح ریزساختار می باشد. هدف از این متنی که خوانده می شود آنالیز تفاوت های سختی و ریزساختار از طریق نمونه های یک آلیاژ آلومینیوم – مس می باشد که برای یک عملیات حرارتی ذوب مجدد سطحی لیزری انجام شده.
این آنالیز ۳ منطقه ی ریزساختارهای اصلاح شده را در مقطع عرضی ردیابی لیزری نشان داده است: سلولی، دندانه ای عمود و دندانه ی موازی با جهت گیری پرتو لیزری. ابعاد هر کدام از این موارد تا حد زیادی توسط سرعت پرتوی لیزری کنترل می گردد. هنگامی که سرعت پرتوی لیزری افزایش می یابد، منطقه ی ساختار سلولی به طور معنی داری با کاهش مواجه می گردد. اندازه گیری های سخت شدن ویکرز در مقطع عرضی عملیات حرارتی شده توسط لیزر صورت گرفته و مشخص گردیده است که مقادیر دو تا سه برابری آنچه که در ماده ی اولیه مشاهده شده است حاصل می گردد و نشان دهنده ی کارایی لیزری می باشد.
Dongxia و همکارانش[۱۵] تحقیقی پیرامون ریزساختار و خواص مکانیکی آلیاژ آلومینیوم – منیزیوم – منگنز در قسمت های اتصالی جوش خورده توسط TIG و پرتو لیزری انجام دادند. صفحات آلیاژ آلومینیوم ۷/۴ منیزیوم ۷/. منگنز ۳/. ER توسط جوش پرتوی لیزری و گاز بی اثر تنگستن جوش داده شدند. خواص مکانیکی و ریزساختار هر دوی قسمت های جوش خورده آنالیز شدند. نتایج نشان داده اند که توان کششی قسمت های اتصالی توسط جوش لیزر برابر با ۳۱۵ مگاپاسکال بوده که تقریباً ۱۰ درصد بیشتر از مقادیری است که برای قسمت های اتصالی جوش TIG مطرح می گردد. این مورد با دانه های ریز ارتباط دارد که بیشتر در حالت فاز Al3Er مشاهده می گردند و همچنین بخار Mg کم در جوش لیزر را نشان می دهد. دانه های هم محور با میانگین اندازه ی ۳۰ میکرومتر در منطقه ی جوش مشاهده شد که بسیار کوچکتر از ۹۰ میکرومتر در منطقه ی جوش قسمت های اتصالی TIG بوده است و دلیل آن حرارت ورودی کمتر در فرایند جوش لیزر می باشد. نتایج بدین شرح است:
۱- قسمت های اتصالی TIG از مناطق جوش ، منطقه ی گذار و HAZ تشکیل شده است در حالی که هیچ منطقه ی گذار آشکار و HAZ نزدیک به قسمت های مرزی جوش در قسمت های اتصالی فرایند جوش لیزر مشاهده نشد. عدم وجود این دو منطقه می تواند با سرعت جوش بالاتر و حرارت ورودی کمتر در فرایند جوش لیزر مرتبط باشند.
۲- دانه ها در منطقه ی جوش قسمت اتصالی TIG به طور چشم گیری درشت تر هستند و اندازه ی دانه حدود ۹۰ میکرومتر می باشد. دانه های ظریف با میانگین اندازه ی۳۰ میکرومتر در جوش لیزر قالب هستند.
۳- عنصر آلیاژی منیزیوم در طول جوش تبخیر می گردد. نرخ افت سوختگی در فرایند جوش لیزر و TIG برابر با ۲۲ و ۳۶ درصد می باشد. این مورد نتیجه ی تأثیرات گسترده ی نرخ جوش، مقاومت و نسبت سطح به حجم حوضچه جوش می باشد.
۴- توان کششی قسمت های اتصالی TIG برابر با ۲۹۵ مگاپاسکال بوده در حالی که برای فرایند جوش لیزر ۳۱۵ مگاپاسکال می باشد. خواص مکانیکی بالاتر اتصال فرایند جوش لیزر با استحکام دهی دانه ظریف و استحکام دهی از طریق محلول جامد ارتباط دارند.
فصل سوم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:00:00 ق.ظ ]




این سایت از چندین لحاظ حائز اهمیت می باشد که اهم آن ها عبارت اند از: جذب همه گروه های سنی و همه اقشار، نزدیکی به یکی از مسیرهای اصلی و پرتردد شهر( میدان آیت الله کاشانی) ، امکان ایجاد فضایی سرزنده و پویا از نظر بصری و تعاملات اجتماعی و ….بدین منظور به بررسی و مطالعه ارتقای امنیت زنان در فضاهای عمومی شهری ، وتأثیرات تصاویر ذهنی شهروندان ، مباحث اجتماعی،اقتصادی، زیر ساخت های تاسیساتی، اقلیم، فعالیت ها و رفتارها، مبلمان شهری، بر تأمین امنیت درفضاهای عمومی با رویکرد مشارکتی پرداخته شده است.در تصویر(نقشه ) ذیل تمام کاربری های محدوده مطالعاتی به وضوح مشخص ونمایان می باشد.
نقشه ۳-۳ : کاربری های موجود درمحدوده جغرافیای مورد مطالعه
مأخذ: سازمان مدیریت وبرنامه ریزی استان
در نهایت نیز پس از جمع بندی نتایج بدست آمده از مطالعات نظری بررسی تجارت جهانی و مطالعات میدانی صورت گرفته راهکارهایی در جهت ارتقاء امنیت زنان از طریق برنامه ریزی کالبدی پیشنهاد می گرد.
۳-۸) نتیجه گیری
این محدوده عملکردی فرا منطقه ای دارد و به نیاز اکثر ساکنین شهر کرمانشاه باید پاسخگو باشد.در این محدوده بیشترین کاربری ها را ساختمان های مسکونی تجاری،پارکینگ ها و ساختمان های آموزشی تشکیل میدهند.
یکی از نقاط عطف در این سایت محل تقاطع خیابان شورا و خیابان آیت الله کاشانی است که در سرزنده سازی این فضا میتواند بسیار موثر باشد.این خیابان با توجه به این اینکه از خیابان ها ی قدیمی محسوب میشود در ایجاد حس مکان در سایت نقش مهمی ایفا میکند.
ارتقای کیفیت فضای شهری در کرمانشاه یکی از مواردی است که همواره مد نظر شهرسازان و طراحان شهری و یکی از اهداف آنان در ارتباط با فضای شهری بوده است. مراحل شناخت و تجزیه و تحلیل فضای مورد نظر و سپس ارائه طرح نهایی فرایندی در راستای دستیابی به این هدف می باشد.
فصــل چهـارم :
تجزیه وتحلیل داده ها
۴-۱)مقدمه
تجزیه وتحلیل داده ها برای بررسی صحت وسقم فرضیات برای هر نوع تحقیق از اهمیت خاصی برخوردار است در بیشتر تحقیقاتی که متکی بر اطلاعات جمع آوری شده از موضوع مورد تحقیق می باشد داده های خام با بهره گرفتن از فنون آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند وپس از پردازش به شکل اطلاعات در اختیار استفاده کنندگان می گیرند .

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۴-۲ ) یافته های تحقیق
در این فصل داده های حاصل از اجرای پرسشنامه ها را مورد تجزیه وتحلیل قرار داده وگزارش یافته ها در مورد گروه نمونه و آزمون فرضیه ها به دو بخش آمار توصیفی و استنباطی ارائه خواهد شد.
روش تجزیه و تحلیل آماری در پژوهش حاضر در سطح توصیفی شامل فراوانی، درصد، میانگین و انحراف استاندارد محاسبه گردید برای تحلیل داده ها از نرم افزار ۱۹ SPSS استفاده شده است.
۴-۲-۱)یافته های توصیفی
برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده ابتدا آمار توصیفی که به بررسی متغییرهای جمعیت شناختی تحقیق و شامل : جنسیت ،وضعیت تأهل ،سن ، میزان تحصیلات ، ودرآمد می پردازد،مورد بررسی قرار می گیرد.
جدول ۴-۱. ویژگی های جمعیت شناختی براساس سن

سن

تعداد

می نیمم

ماکزیمم

میانگین

انحراف استاندارد

۳۸۱

۱۸

۶۵

۳۹/۲۸

۱۸/۸

همان طور که در جدول ۱مشاهده می شود میانگین سن آزمودنی ها ۳۹/۲۸ سال می باشد.
جدول۴-۲. ویژگی های جمعیت شناختی براساس تعداد فرزند

تعداد فرزند

تعداد

می نیمم

ماکزیمم

میانگین

انحراف استاندارد

۳۸۱

۲

۱۱

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:00:00 ق.ظ ]




قواعد جمع قاعده و قاعده به معانی مختلف از جمله به «پایه، اساس و بنیاد» به کار رفته است.[۲۲] «قواعد البیت» نیز به پایه های خانه معنا شده است.[۲۳] این واژه سه بار در قرآن به کار رفته است[۲۴] از جمله در آیه(وَإِذْ یَرْفَعُ إِبْرَاهِیمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَإِسْمَاعِیلُ)[۲۵] «و هنگامى که ابراهیم و اسماعیل پایه‏هاى خانه [کعبه] را بالا مى‏بردند»که به همان معنای پایه و اساس به کار رفته است.
صاحب قواعد التفسیر قاعده را به معنای حکم کلی ای می داند که به وسیله آن احکام جزئیاتش شناخته می شود: «هی حکم کلی یتعرف به علی احکام جزئیاته»[۲۶]
برخى نیز گفته اند: قاعده در اصطلاح به معناى ضابطه است و آن امرى کلى منطبق بر تمامى جزئیات است.« القاعده: فى الاصْطِلَاحِ بِمَعْنَى الضَّابِطِ وَ هِىَ الْأَمْرُ الکُلِّىُّ الْمُنْطَبِقُ عَلَى جَمِیعِ جُزْئِیَّاتِهِ.»[۲۷] جرجانى نیز در تعریف آن «امر کلى» را به «قضیه کلى» تغییر داده و گفته است: «إن القاعده هی قضیه کلیه منطبقه على جمیع جزئیاتها»[۲۸]
با توجه به مطالب فوق روشن می شود گر چه این تعاریف تفاوت اندکی با هم دارند اما در همه آن ها یک ویژگی یعنی «کلی بودن قاعده» بیان شده است.
۲-۴- تعریف قواعد تفسیر
قواعد تفسیر عنوان مرکبی است؛ از این رو تعاریف گوناگونی از آن در کتبی که در زمینه قواعد تفسیر تالیف شده، ارائه شده است.
خالد بن عثمان صاحب کتاب «قواعد التفسیر» آن را این گونه تعریف کرده است:
«هی الاحکام الکلیه التی یتوصل بها الی استنباط معانی القرآن العظیم و معرفه کیفیه الاستفاده منها.»[۲۹] ؛ قواعد تفسیر احکامى کلى هستند که به وسیله آن ها استنباط معانى قرآن عظیم و شناخت چگونگى استفاده از آن ها به دست مى آید.
وی سپس یاد آور می شود که قواعد تفسیر، جزئی از علوم قرآن به شمار می رود ولی گاهی به همه علوم قرآن «قواعد تفسیر» گفته می شود که از باب اطلاق جزء بر کل است یا اینکه به سبب آن است که در کتب علوم قرآن قواعد زیادی از تفسیر موجود است.[۳۰]
برخی نیز قواعد تفسیر را قضیه اى کلى می دانند که استنباط معانى قرآن با آن حاصل مى شود.[۳۱]
عبد الرحمن العک نیز در کتاب«اصول التفسیر و قواعده» قواعد تفسیر را جزئی از اصول تفسیر می داند و می نویسد:
«علم اصول التفسیر عند اصولیین هو ما یبنی علیه التفسیر حسب قواعده و مناهجه.»[۳۲]؛ علم اصول تفسیر نزد دانشمندان علم اصول آن چیزی است که تفسیر بر حسب قواعد و روش هایش بر آن استوار می شود.
صاحب کتاب«روش شناسی تفسیر قرآن» که فصل دوم کتاب خود را به قواعد تفسیر اختصاص داده است، نیز در رابطه با قواعد تفسیر چنین می نویسد:
«هر کس بخواهد به تفسیر آیات کریمه و فهم مراد خدای متعال از آن بپردازد نیازمند آن است که قواعد متنی را بر مبنای بدیهیات عقلی و قطعیات و مسلمات شرعی و ارتکازات عقلایی، برای تفسیر شناسایی کند و شیوه تفسیر خود را بر آن استوار نماید، تا هم شیوه تفسیری او بی مبنا و استحسانی نباشد و هم در موارد اختلاف، انتخاب او بی ملاک و گزاف نباشد و هم با رعایت آن قواعد، خطاهای تفسیری وی کاهش یافته و به مراد واقعی خدای متعال بیش از دیگران دست یابد…. قواعد تفسیر بخش مهمی بلکه مهمترین بخش از اصول تفسیر را تشکیل می دهد.[۳۳]»

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ایشان در ادامه نسبت این قواعد به تفسیر را مانند نسبت علم منطق با اندیشه و استدلال و نسبت اصول فقه با علم فقه می دانند و رعایت آن ها توسط مفسّر را سبب کاهش خطاهای تفسیری و نزدیک شدن به مراد واقعی خدای تعالی می دانند.
باتوجه به این مطالب مشخص می شود که ایشان در این تعریف مانند صاحب اصول التفسیر، قواعد تفسیر را بخشی از اصول تفسیر می دانند امّا همین دانشمند معاصر قرآن در تعریف دیگری که از قواعد تفسیر در جای دیگر دارند آن را جدای از اصول تفسیر دانسته اند و می نویسند:
«با توجه به اینکه یکى از معانى لغوى قاعده، اساس (پى و پایه) است مى توان گفت که قواعد تفسیر، معرفت ها و دیدگاه هایى اند که اساس و پایه تفسیرند و تفسیر بر آن ها مبتنى مى شود؛ ولى اشکال این تعریف ها این است که اصول و مبانى تفسیر را نیز شامل مى شوند و قواعد با اصول و مبانى تفسیر تداخل پیدا مى کنند، زیرا اصول و مبانى تفسیر نیز معرفت ها و دیدگاه هایى اند که تفسیر بر آن ها مبتنى مى شود و قاعده اى که براى تحصیل حجت بر کشف مراد خداى متعال از آیات تبیین شده است بر اصول و مبانى تفسیر نیز صادق است، پس اگر بخواهیم قواعد را به گونه اى تعریف کنیم که از مبانى و اصول جدا شود، با توجه به اینکه قاعده در لغت به معناى ضابطه و قانون نیز آمده بهتر است آن را چنین تعریف کنیم: قواعد تفسیر، دستورالعمل هایى کلى براى تفسیر قرآن مبتنى بر مبانى متقن عقلى، نقلى و عقلایى اند که رعایت آن ها تفسیر را ضابطه مند مى کند و خطا و انحراف در فهم معنا را کاهش مى دهد. طبق این تعریف، معرفت ها و دیدگاه هایى که مبناى تفسیرند اگر دستورالعمل نباشند و ویژگى دستورى نداشته باشند قواعد تفسیر نیستند، بلکه مبانى یا اصول تفسیرند.»[۳۴]
با توجه به مطالب فوق روشن می شود در تعاریفی که ابتدا برای قواعد تفسیر بیان شد اولاً تنها به ذکر این نکته پرداخته شده بود که قواعد تفسیر احکام کلی ای هستند که وسیله استنباط معانی قرآن قرار می گیرند و ثانیاً به ذکر تعریفی جداگانه برای قواعد تفسیر نپرداخته اند و آن را ذیل اصول تفسیر تعریف کرده اند، در نتیجه تعاریف جامع و کاملی برای قواعد تفسیر نیستند. اما تعریف اخیر به دلیل این که اولاً قواعد تفسیر را جدای از اصول و مبانی تفسیر دانسته و جداگانه به تعریف آن پرداخته است و ثانیاً به خواستگاه قواعد تفسیر نیز اشاره کرده و آن را مبتنی بر مبانی متقن عقلی، نقلی و عقلایی می داند، تعریف جامع تر و بهتری برای قواعد تفسیر است.
۲-۵- انواع قواعد تفسیر
تقسیمات مختلفی در مورد انواع قواعد تفسیر صورت گرفته است و هر کدام از صاحبان قواعد تفسیر در کتب خود به ذکر انواعی از این قواعد پرداخته و آن ها را با آیات قرآن تطبیق داده اند.
خالد بن عثمان در کتاب «قواعد التفسیر» ۳۸۰ قاعده را برشمرده است و این قواعد را در ۲۱ مورد دسته بندی کرده و در هر دسته چند قاعده را گنجانده است. وی ابتدا به توضیح قاعده می پردازد و سپس آن را با آیات قرآن تطبیق می دهد.[۳۵]
خالد عبدالرحمن عک –همانطور که قبلاً هم اشاره شد- در کتاب «اصول التفسیر و قواعده» مبانی تفسیر را از قواعد جدا کرده و قواعد تفسیر را در ۵ بخش تقسیم کرده است. قواعد تفسیر در روش عقلی و نقلی، قواعد تفسیر در بیان دلالت های نظم و چینش قرآنی، قواعد تفسیر در حالت روشن بودن معانی الفاظ قرآنی، قواعد تفسیر در حالت شمول معانی الفاظ قرآنی و قواعد تفسیر در ضوابط و قوانین الفاظ قرآنی، عنوان پنج بخش قواعد تفسیر در این کتاب است. وی در هر بخش چند فصل گنجانده و هر فصل نیز به نوبه خود شامل چندین قاعده می شود.[۳۶]
عبد الرحمن بن ناصر سعدی در کتاب «القواعد الحسان لتفسیر القرآن» ۷۰ قاعده را بیان کرده است و در هر قاعده مثال هایی از قرآن بیان می کند. وی در برخی قواعد بدون ذکر عنوان و یا نامی برای قاعده به بررسی آن پرداخته است.[۳۷]
صاحب کتاب «روش شناسی تفسیر قرآن» نیز که در فصل دوم کتاب خود انواع قواعد تفسیر را بیان می کند به ذکر هفت قاعده کلی از این قواعد بسنده کرده است. این قواعد عبارتند از: قاعده در نظر گرفتن قرائت صحیح، قاعده توجه به مفاهیم کلمات در زمان نزول، قاعده در نظر گرفتن قواعد ادبیات عرب، قاعده در نظر گرفتن قراین، قاعده مبنا بودن«علم» و «علمی»، قاعده در نظر گرفتن انواع دلالت ها و قاعده احتراز از ذکر بطون برای آیات.[۳۸]
ما در این پژوهش رعایت قواعد تفسیر در منهج الصادقین را براساس کتاب اخیر(روش شناسی تفسیر قرآن) بررسی کرده و این تفسیر را از حیث رعایت قواعد تفسیر ذکر شده در این کتاب مورد بررسی قرار می دهیم تا میزان رعایت این قواعد در تفسیر منهج الصادقین مشخص شود.
فصل دوم: نگاهی به زندگی ملا فتح الله و تفسیر منهج الصادقین
الف: زیست نامه ملا فتح الله کاشانی
ولادت و رشد
ملا فتح الله کاشانی مفسّر بزرگ، فقیه و متکلم دوره صفوی و فرزند ملا شکرالله کاشانی است وی در یکی از دهه های نخست قرن دهم هجری در کاشان به دنیا آمد و از علمای دولت شاه طهماسب صفوی است[۳۹] در کتب تراجم از این شخصیت بزرگ با عناوین گوناگونی چون المولی المفسّر[۴۰] اکابر علما، محقق، متبحّر در تمام علوم دینی[۴۱] فقیه، متکلم، عالم کامل جلیل[۴۲] عالم به لغات و ادبیات عرب[۴۳] و … یاد شده است.
پدرش ملا شکرالله نیز از علمای آن دوران بود، ملا فتح الله در خانواده ای مذهبی رشد یافت و تحصیلات مقدماتی را در زادگاهش نزد پدر و دیگر بزرگان آن دریار به اتمام رسانید. ملا فتح الله بعد از رشد و ازدواج، با فقر و نداری زندگی را می گذراند. دوران حیات وی یعنی حدود سال های ۹۰۰ تا ۹۸۸ مصادف با پادشاهی سه پادشاه صفوی به نام های شاه اسماعیل، شاه طهماسب و شاه اسماعیل دوم بوده است.
کتاب های تاریخ و تراجم از چگونگی زندگی، خانواده و فرزندان ملا فتح الله سخن نگفته اند برخی علت ناشناختگی وی را به دلیل روحیه زهد گرایی، انزواطلبی و فقر او دانسته اند.
ملا حبیب الله کاشانی می نویسد: «من کسی را ندیدم که به احوال او در میان علما اشاره کند ….آن چه شایسته شگفتی است این است که چنین فاضل کاملی چگونه ممکن است حالش از علما مخفی بماند و در شمار فضلاء از او یاد نشود ….انگیزه ناشناخته ماندن وی فقر و نداری اوست»[۴۴]
احتمال دیگری که در ناشناخته ماندن ملا فتح الله کاشانی وجود دارد ممکن است فاصله تاریخی زیاد وی باشد.
اظهارات آیت الله ابوالحسن شعرانی در مقدمه بر تفسیر منهج الصادقین، ما را به فرزندان و نوادگان با واسطه ملا فتح الله راهنمایی می کند. وی در مقدمه بر تفسیر منهج الصادقین می نویسد: «در آخر کتابی مختصر از کتب خانواده ما، جد هفتم این حقیر ملا فتح الله، اجازه روایت این کتاب را به میرزا حسن نام، از اولاد ملا صالح مازندرانی داده است و اسناد خود را به ملا فتح الله صاحب تفسیر می رساند و این نسخه را تبرکاً نگه می داشتند.»[۴۵]
با توجه به این اظهارات می توان چنین نتیجه گرفت که ملا صالح مازندرانی از اجداد آیت الله شعرانی و از فرزندان چند نسل بعد ملا فتح الله کاشانی بوده است.
علاوه بر این در تبار نامه آیت الله شعرانی که در مجله نور علم به چاپ رسیده است این چنین آمده است:«میرزا ابوالحسن تهرانی، فرزند محمد،….و از نوادگان ملا فتح الله کاشانی»[۴۶]
استادان
ملا فتح الله نزد استادان مختلفی کسب علم کرده است که مشهورترین آن ها علی بن حسن زواره ای است که در علوم قرآنی استاد بوده، است. وی از علمای قرن دهم و از شاگردان سید غیاث الدین جمشید متوفی۹۸۸ ه.ق و محقق کرکی بوده و تفسیری به نام ترجمه الخواص دارد که به تفسیر زواره ای معروف است و به تصریح خودش آن را با توجه به تفسیر مواهب علیه واعظ کاشفی نگاشته است.[۴۷]
وی در سال ۹۴۶ه.ق از تالیف این تفسیر فراغت یافته است که بر اساس حساب ابجد مطابق عدد «فضل آله» می باشد.[۴۸]
ملا فتح الله با واسطه استادش از شیخ علی کرکی و ضیاء الدین محمد بن محمود از مقدس اردبیلی نیز روایت کرده است.«و او شاگرد مفسّر بزرگ ابو الحسن علی بن حسن زواری بوده که به واسطه او از شیخ علی کرکی و همچنین از ضیاء الدین محمد بن محمود از مقدس اردبیلی روایت کرده است.[۴۹]»
مرحوم میرزا عبدالله افندی در ریاض العلماء می نویسد:«مولی فتح الله کاشانی از علمای دولت شاه طهماسب صفوی و از شاگردان علی بن حسن زواره ای است.[۵۰]»
در موسوعه الطبقات الفقهاء، روضات الجنات و اعیان الشیعه نیز از این استاد ملا فتح الله کاشانی یاد شده است.[۵۱]
از دیگر استادان ملا فتح الله همانطور که قبلاً نیز اشاره شد به دلیل فاصله زیاد تاریخی و نیز شفاف نبودن تاریخ زندگی این مفسّر بزرگ، اطلاع چندانی در دسترس نیست، ولی از شواهد معلوم می شود که ملا فتح الله در خانواده مذهبی رشد یافته و مراحل تحصیل و بالندگی علمی را در همان کاشان گذرانده بود و نزد پدر بزرگوارش که از علمای آن عصر بوده، نیز تعلیم دیده است.
شاگردان
شاگردان زیادی نیز در دوران حیات ملا فتح الله از دانش و معرفت و زهد و تقوای وی بهره می بردند اما گذشت زمان نام بسیاری از آن ها را از کتب تاریخ و رجال زدوده است[۵۲] و نام برخی از آن ها در کتب تراجم ذکر شده است. از شاگردان او می توان به شخصیت های زیر اشاره کرد:
رضی الدین شاه مرتضی بن تاج الدین محمود کاشانی که فقیه و مفسّر و ادیب بود و در کاشان تدریس داشت. در سال ۹۵۰ه.ق متولد و در ۱۰۰۹ه.ق در گذشت وی پدر ملا محسن فیض کاشانی بود[۵۳]
ملا محسن فیض کاشانی نیز یکی دیگر از شاگردان ملا فتح الله است[۵۴] وی از عالمان قرن یازدهم هجری است او محدثی فقیه و فیلسوفی عارف بود که در کاشان دیده به جهان گشود و در آن شهر مدارج علمی را طی کرد و آوازه ای به سزا یافت. سه تفسیر بزرگ، متوسط و کوچک به نام های صافی، اصفی و مصفی از اوست.[۵۵]
همچنین ملا مرتضی برادر ملا محسن فیض کاشانی- ادیب و صاحب کتاب خلاصه الاقوال- از شاگردان ملا فتح الله کاشانی بوده است.[۵۶]
از دیگر افراد صاحب نامی که به صورت غیر مستقیم از ملا فتح الله بهره برده اند محمد علم الهدی فرزند ملا محسن فیض کاشانی است که علاوه بر مکتب ملا فتح الله نزد پدر و عموهایش تحصیل کرده و از ملا صدرا (پدر بزرگش) و شیخ بهایی اجازه اجتهاد گرفت. وی بر وافی، صافی، کافی و شافی تعلیقاتی دارد و کتاب های متنوع از خود بر جای گذاشته است.[۵۷]
آثار
آثار فراوانی از این مفسّر گرانقدر بر جای مانده است. با مطالعه زندگی ملا فتح الله به این حقیقت پی می بریم که وی سراسر زندگی خود را وقف برآوردن نیاز های علمی جامعه کرده بود. آثار فراوان وی در زمینه قرآن اعم از ترجمه و تفسیر گواه این مدعاست. برخی از آثار وی عبارتند از:

  1. تفسیر ارزشمند «منهج الصادقین فی الزام المخالفین»
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:00:00 ق.ظ ]




به منظور بحث و نتیجه گیری از یافته‌های مربوط به فرضیات تحقیق، در ابتدا فرضیاتی که در فصل دوم ارائه شده، به تفکیک مطرح و سپس تفسیر نتایج بیان می‌گردد.
۱-۲-۵- فرضیه اول تحقیق این بود که ابعاد مکانیزم های دفاعی،طرحواره ناسازگار اولیه و دشواری تنظیم هیجانی در پیش بینی بعد گرایش به لاغری رفتارهای بیمارگونه خوردن سهم دارند.
نتایج نشان داد که دشواری کنترل تکانه و طرحواره ناسازگار محرومیت هیجانی به صورت معکوس و طرحواره ی ناسازگار اطاعت به صورت مستقیم بعد گرایش به لاغری رفتارهای بیمارگونه خوردن را پیش بینی می کنند.
این یافته با نتایج تحقیقات فیربورن و همکاران۲۰۰۹، شمیدت و همکاران ۲۰۱۲و ویلدس ۲۰۱۴ و زیپفل۲۰۱۴؛، عسکری و همکاران (۱۳۸۸) که نشان دادند دشواری در تنظیم هیجانات نقش به سزایی در بی اشتهایی عصبی دارند؛همخوان است.همچنین با تحقیق اولدرشاو و همکاران(۲۰۱۵) که نشان داد تنظیم هیجانی و طرحواره­های ناسازگار اولیه در بی اشتهایی عصبی نقش پیش بینی کننده ای دارند.
در تبیین این رابطه می­توان گفت: بعد گرایش به لاغری نگرانی بیش از حد افراد را در زمینه ی رژیم غذایی، اشتغال ذهنی شدید با وزن، و تلاش زیاد برای لاغر شدن را نشان می دهد(گارنر و همکاران۱۹۸۳). آیتم های این بعد منعکس کننده ی آرزوی فرد جهت از دست دادن وزن و همچنین ترس از افزایش وزن است(بروخ و همکاران؛۱۹۷۸به نقل از گارنر،۱۹۸۳).

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

یکی از نشانه­ های شاخص اختلال بی اشتهایی عصبی و پرخوری عصبی ترس از افزایش وزن و چاق شدن است.در واقع لاغری به عنوان یک حالت ایده آل از ریخت بدنی تصور میگردد(محمدزاده و رضایی، ۱۳۹۲).
همانطور که ذکر شد، نتایج تحلیل نشان داد که دشواری در کنترل تکانه یکی از پیش ­بینی کننده­ های این بعد است. دشواری در کنترل تکانه نشان دهنده ی مشکلات فرد در کنترل تکانه ها در زمان رویاروویی با هیجانات منفی است. فردی که در زمان رویارووی با هیجانات مشکل آگاهانه از راهبردهای سازگارانه تنظیم هیجانی استفاده می کند می تواند هیجانات را به خوبی مدیریت کند و کنترل بیشتری بر تکانه ها و هیجانات خود هنگام بروز هیجانات منفی داشته باشد(سالاری،۱۳۹۲). این متغیر بطور معکوس پیش بینی کننده گرایش به لاغری است به این معنا که هرچه دشواری فرد در کنترل تکانه بیشتر باشد گرایش به لاغری در فرد کمتر است. در تبیین این رابطه می توان گفت وقتی فردی در کنترل تکانه ی خود با مشکل مواجه است وقتی با هیجانات منفی روبرو می شود ممکن است به صورت تکانشی دست به راهبردهایی برای کاهش فشار هیجانات منفی بزند که بعضی افراد در هنگام استرس به صورت افراطی به خوردن دست می زنند و چون این راه به منظور کاهش هیجانات منفی صورت می گیرد در نتیجه فرد گرایشی به لاغر شدن و کاهش وزن ندارد.
متغیر دیگر برای پیش بینی بعد گرایش به لاغری رفتارهای بیمارگونه خوردن طرحواره ناسازگار اطاعت می باشد این طرحواره مربوط به حوزه دیگر جهت مندی طرحواره ها می باشد که بصورت احساس اجبار نسبت به واگذاری افراطی کنترل خود به دیگران، خود را نشان می دهد.این کار معمولا برای اجتناب از خشم، محرومیت یا انتقام صورت می گیرد.(یانگ و همکاران ۱۳۹۰) در بی اشتهاای روانی نیز فرد این احساس را دارد که جسم آنها به نوعی تحت کنترل پدر و مادرشان است و گرسنگی کشیدن وتلاش برای لاغر شدن ظاهرا برای کسب اعتبار به عنوان فردی خاص است و تنها از طریق اعمال خود انظباطی غیر عادی بیمار احساس خود مختاری و خود بودن میکند(سادوک و سادوک۲۰۰۳).به نظر می رسد افراد با طرحواره ی اطاعت گرایش به لاغری دارند تا خود را نشان دهند وشاید بتوان گفت این کار واکنشی در مقابل خواست های نوجوان برای استقلال بیشتر است.
آخرین متغیر برای پیش بینی بغد گرایش به لاغری رفتارهای بیمارگونه خوردن طرحواره ناسازگار محرومیت هیجانی است که به صورت معکوس پیش بینی کننده است. این طرحواره مربوط به حوزه بریدگی و طرد می باشد. این طرحواره به صورت انتظار اینکه تمایلات و نیازهای فرد به حمایت عاطفی به اندازه کافی از جانب دیگران ارضا نمی شوند خود را نشان می­دهد(یانگ و همکاران۱۳۹۰). محرومیت خود را در زمینه های گوناگون نشان می­دهد: فقدان توجه، عطوفت یا همراهی، درک نشدن، عدم خودافشایی، نداشتن منبع قدرت، جهت­دهی یا راهنمایی نشدن از سوی دیگران (یانگ و همکاران،۱۳۹۰). به نظر می رسد این طرحواره باعث شود که فرد برای جبران این محرومیت­ها به رفتارهایی در زمینه لاغر شدن بپردازد و به آن گرایش داشته باشد تا از این طریق حمایتی را بدست بیاورد.
۲-۲-۵- فرضیه­ دوم تحقیق این بود که ابعاد مکانیزم های دفاعی،طرحواره ناسازگار اولیه و دشواری تنظیم هیجانی در پیش بینی بعد هشیاری به امعا و احشاء(آگاهی درونی) رفتارهای بیمارگونه خوردن سهم دارند. نتایج نشان داد که طرحواره­ی ناسازگار وابستگی/ بی کفایتی در پیش بینی این بعد نقش دارد.
این یافته با نتایج تحقیقات والر و همکاران (۲۰۰۲)، بابایی و همکاران (۱۳۸۶) که طرحواره ی وابستگی / بی کفایتی را مرتبط با اختلال خوردن یافتند هماهنگ است.
در تبیین این یافته می­توان گفت: گارنر و همکاران(۱۹۸۳)بیان می کنند که این بعد فقدان اعتماد به شناخت و شناسایی دقیق هیجان و تشخیص احساس گرسنگی و یا سیری را بازتاب می دهد.
همانطور که ذکر شد، نتایج تحلیل نشان داد طرحواره ناسازگار وابستگی – بی کفایتی این بعد را پیش بینی میکند. این طرحواره با این احساس که فرد نمی تواند مسئولیت های روزمره را ( مثل مراقبت از دیگران ، حل مشکلات روزانه ، قضاوت خوب ، از عهده تکالیف جدید برآمدن و تصمیم گیری صحیح) بدون کمک قابل ملاحظه دیگران ، در حد قابل قبولی انجام دهد و اغلب خود را به شکل منفعل بودن و درماندگی افراطی نشان می دهد(یانگ۲۰۰۳). از آنجاییکه افراد با این طرحواره منفعل هستند و درماندگی افراطی دارند به شناخت و شناسایی دقیق هیجان و احساس خود اعتماد ندارند در نتیجه این باور در آنها شکل می گیرد.
۳-۲-۵- فرضیه­ سوم تحقیق این بود که ابعاد مکانیزم های دفاعی،طرحواره ناسازگار اولیه و دشواری تنظیم هیجانی در پیش بینی بعد پرخوری رفتارهای بیمارگونه خوردن سهم دارد. نتایج نشان داد: طرحواره ی ناسازگار ایثار گری، طرحواره ی ناسازگار گرفتاری ، طرحواره ی ناسازگار وابستگی/ بی کفایتی، عدم پذیرش پاسخ هیجانی و طرحواره ناسازگار اطاعت در پیش بینی این بعد نقش دارند.
این یافته با نتایج تحقیقات فیربورن و همکاران۲۰۰۹، شمیدت و همکاران ۲۰۱۲و ویلدس ۲۰۱۴ و زیپفل۲۰۱۴؛، عسکری و همکاران (۱۳۸۸) که نشان دادند دشواری در تنظیم هیجانات نقش به سزایی در بی اشتهایی عصبی دارند؛همخوان است.همچنین با تحقیق اولدرشاو و همکاران(۲۰۱۵) که نشان داد تنظیم هیجانی و طرحواره­های ناسازگار اولیه در بی اشتهایی عصبی نقش پیش بینی کننده ای دارند. همچنین این یافته با نتایج تحقیقات بابایی و همکاران (۱۳۸۶)، پورشریفی و همکاران (۲۰۱۱)، والر و همکاران (۲۰۰۲) همخوان بود.
در تبیین این یافته­ ها می­توان گفت: این بعد گرایش فرد را به پرخوری غیر قابل کنترل و گاهی اوقات به دنبال آن تلاش برای استفراغ عمدی را نشان می دهد. حضور یا عدم حضور پرخوری متمایز کننده ی زیرگروه های بی اشتهایی عصبی است و حتی در زنان بدون سابقه قبلی بی اشتهایی عصبی دیده می شود(گارنر و همکاران ۱۹۸۳). افراد مبتلا به اختلال پرخوری معمولا از مشکلات خوردن خود شرمنده هستند و سعی می کنند نشانه های خود را مخفی نگه دارند. پرخوری معمولا تا حد امکان مخفیانه صورت می گیرد.رایج ترین پیشایند پرخوری عاطفه منفی است. راه اندازهای دیگر عبارتند از عوامل استرس زای میان فردی؛ محدودیت غذایی؛ احساسات منفی در ارتباط با وزن، شکل بدن و غذا؛ و بی حوصلگی. پرخوری ممکن است عواملی که این دوره را در کوتاه مدت تسریع می کنند به حداقل برساند یا تسکین دهد، اما ارزیابی منفی خویشتن و ملالت اغلب پیامدهای درنگیده هستند(سید محمدی،۱۳۹۳).
همانطور که ذکر شد، نتایج تحلیل نشان داد یکی از پیش بینی کننده­ های این بعد طرحواره ناسازگار ایثارگری است. افراد با این طرحواره تمرکز افراطی بر ارضاء نیازهای دیگران با میل خود وحتی به قیمت از دست دادن رضایت مندی خویش دارند. رایج ترین دلایل انجام این کار عبارتند از : جلوگیری از آسیب رساندن به دیگران ، جلوگیری از احساس گناه ناشی از خودخواهی یا تداوم ارتباط با افراد نیازمند. این امر اغلب از حساسیت بیش از حد نسبت به درد و رنج دیگران ناشی می شود . چنین طرحواره ای منجر به این احساس می شود نیازهای فرد ایثارگر به قدر کافی ارضاء نمی شوند و هم چنین باعث رنجش افرادی می شود که او از آنها نگه داری می کند (یانگ۲۰۰۳).
متغیر مهم دیگر برای پیش بینی بعد پرخوری رفتارهای بیمارگونه خوردن طرحواره ناسازگار گرفتاری است که به صورت معکوس این بعد را پیش بینی می­ کند. این طرحواره اشتغال ذهنی بیش از حد در خصوص ارتباط شان با یکی یا چند نفر از افراد مهم زندگی شان (اغلب والدین)دارند و به همین دلیل فردیت و رشد اجتماعی بیماران به آنها وابسته است. غالبا اعتقاد براین است که هیچ یک از این افراد رابطه ، بدون حمایت دیگری ، قادر به ادامه زندگی نبوده یا نمی توانند شاد باشند . فردی که چنین طرحواره ای دارد ممکن است احساس کند وجودش در دیگران ادغام شده و هویت جداگانه ای ندارد این طرحواره ممکن است احساساتی مثل غرق شدن در شخصیت طرف مقابل، فقدان هویت و بی هدف بودن زندگی را در بر بگیرد(یانگ۲۰۰۳).
متغیر بعدی برای پیش بینی بعد پرخوری رفتارهای بیمارگونه خوردن طرحواره ناسازگار وابستگی/ بی کفایتی می باشد. احساس اینکه فرد نمی تواند مسئولیت های روزمره را ( مثل مراقبت از دیگران ، حل مشکلات روزانه ، قضاوت خوب ، از عهده تکالیف جدید برآمدن و تصمیم گیری صحیح) بدون کمک قابل ملاحظه دیگران ، در حد قابل قبولی انجام دهد. این طرحواره اغلب خود را به شکل منفعل بودن و درماندگی افراطی نشان می دهد(یانگ۲۰۰۳).
عدم پذیرش پاسخ هیجانی نیز از بین ابعاد تنظیم هیجانی نیز در پیش بینی گرایش به لاغری سهم دارد. افرادی که در این زمینه با دشواری روبرو هستند، به داشتن پاسخ های هیجانی ثانوی منفی به هیجان­های منفی ادراک شده و یا عدم پذیرش واکنش به ناراحتی شخصی است(گراتز و رومئر، ۲۰۰۴ به نقل از میرزایی ۱۳۹۱،به نقل از اژه­ای و همکاران،۱۳۹۴).
آخرین متغیر برای پیش بینی بعد پرخوری رفتارهای بیمارگونه خوردن طرحواره ناسازگار اطاعت است افرادی که این طرحواره را دارند کنترل خود را به دیگران می سپارند و در برابر آنها تسلیم می شوند. این کار معمولا برای اجتناب از خشم ، محرومیت یا انتقام صورت می گیرد (یانگ۲۰۰۳).
معمولا این طور به نظر می رسد که تمایلات ، عقاید و احساسات فرد، فاقد ارزشند یا برای دیگران اهمیت ندارند . طرحواره اطاعت معمولا با این برداشت همراه است که نیازها و احساسات فرد مهم و ارزشمند نیست.این طرحواره اغلب به شکل رضایت و اشتیاق وافر برای خرسند کردن دیگران ظاهر می شود در عین حال که نسبت به نیرنگ و فریب خوردن حساسیت زیادی دارد. این طرحواره به طور کلی منجر به خشمی میشود که در قالب یک سری نشانه های ناسازگارانه از جمله رفتارهای منفعل – پرخاشگرانه ، طغیان های عاطفی کنترل نشده ، علایم روان تنی ، کناره گیری از عواطف ، برون ریزی و سوء مصرف مواد آشکار می شود (یانگ۲۰۰۳).
۴-۲-۵-فرضیه چهارم تحقیق این بود که ابعاد مکانیزم های دفاعی،طرحواره ناسازگار اولیه و دشواری تنظیم هیجانی در پیش بینی بعد نارضایتی بدنی باورهای بیمارگونه خوردن سهم دارند.نتایج نشان داد طرحواره­ی اطاعت و طرحواره­ی انزوا/ بیگانگی به صورت مستقیم و دشواری کنترل تکانه به صورت معکوس این بعد را پیش بینی می­ کنند.
این یافته با نتایج تحقیقات فیربورن و همکاران۲۰۰۹، شمیدت و همکاران ۲۰۱۲و ویلدس ۲۰۱۴ و زیپفل۲۰۱۴؛، عسکری و همکاران (۱۳۸۸) که نشان دادند دشواری در تنظیم هیجانات نقش به سزایی در بی اشتهایی عصبی دارند؛همخوان است.همچنین با تحقیق اولدرشاو و همکاران(۲۰۱۵) که نشان داد تنظیم هیجانی و طرحواره­های ناسازگار اولیه در بی اشتهایی عصبی نقش پیش بینی کننده ای دارند
در تبیین این رابطه می توان گفت: بعد نارضایتی بدنی نشان دهنده ی اعتقاد به این که قسمت های خاصی از بدن همراه با تغییر شکل یا افزایش میزان چربی در دوران بلوغ بیش از حد بزرگ شده اند(بویژه ران،لگن، باسن). نارضایتی بدنی با دیگر اختلالات تصویر بدنی نیز مرتبط و یک نقص اساسی در بی اشتهایی عصبی است(گارنر و همکاران ۱۹۸۳). گارنر و همکاران(۱۹۸۳) پیشنهاد می کنند که رژیم غذایی در بی اشتهایی عصبی پاسخی به نارضایتی بدنی هنگام بلوغ و معنای نمادین آن برای فرد است.
همانطور که ذکر شد، نتایج تحلیل نشان داد که مهم ترین متغیر برای پیش بینی این بعد طرحواره ناسازگار اطاعت است افرادی که این طرحواره را دارند احساس می کنند تمایلات ، عقاید و احساسات فرد، فاقد ارزشند یا برای دیگران اهمیت ندارند . طرحواره اطاعت معمولا با این برداشت همراه است که نیازها و احساسات فرد مهم و ارزشمند نیست. این طرحواره اغلب به شکل رضایت و اشتیاق وافر برای خرسند کردن دیگران ظاهر می شود(یانگ۲۰۰۳). به نظر می رسد دختران ظاهر فیزیکی شان را به عنوان معیاری که دیگران به عنوان قضاوت بر آنها استفاده می کنند ارزیابی کنند( رضایی و همکاران،۱۳۹۴). به همین دلیل از آنجایی که فرد دارای طرحواره­ی اطاعت اشتیاق وافری برای خرسند کردن و رضایت دیگران دارند لذا ممکن است برای جلب رضایت همه جانبه­ی افراد ظاهر فیزیکی شان برای آنها مهم باشد.
متغیر دیگر برای پیش بینی بعد نارضایتی بدنی دشواری کنترل تکانه می باشد که به صورت معکوس پیش بینی کننده این بعد است. دشواری در کنترل تکانه نشان دهنده ی مشکلات فرد در کنترل تکانه ها در زمان رویاروویی با هیجانات منفی است.فردی که در زمان رویارووی با هیجانات مشکل آگاهانه از راهبردهای سازگارانه تنظیم هیجانی استفاده می کند می تواند هیجانات را به خوبی مدیریت کند و کنترل بیشتری بر تکانه ها و هیجانات خود هنگام بروز هیجانات منفی داشته باشد(سالاری،۱۳۹۲). وقتی فردی در کنترل تکانه­های خود مشکل داشته باشد و نتواند هنگام روبرو شدن با هیجانات منفی بر تکانه هایش کنترل داشته باشد نارضایتی بدنی در آن کمتر است و به تغییرات ظاهر فیزیکی خود توجه زیادی نمی­کند.
دیگر متغیر برای پیش بینی این بعد طرحواره ناسازگار انزوا/ بیگانگی است. این طرحواره مربوط به حوزه بریدگی و طرد می باشند. احساس این که با دیگران متفاوت اند و وصله ناجور اجتماع هستند. در واقع این طرحواره حس متفاوت بودن فرد یا عدم تناسب با اجتماع را در برمی گیرد. فرد از جهان کناره گیری کرده و با دیگران متفاوت است یا اینکه به جامعه و گروه خاصی تعلق خاطر ندارد (یانگ۲۰۰۳). فردی که این طرحواره را دارد ممکن است به ظاهر فیزیکی خود زیاد توجه کند و نارضایتی از بدن خود نیز تاییدی در جهت این حس متفاوت بودن فرد یا عدم تناسب با جامعه را تایید کند.
۵-۲-۵- فرضیه­ پنجم تحقیق این بود که ابعاد مکانیزم های دفاعی،طرحواره ناسازگار اولیه و دشواری تنظیم هیجانی در پیش بینی بعد ناکارآمدی باورهای بیمارگونه خوردن سهم دارد.نتایج نشان داد طرحواره­ی انزوا/ بیگانگی،مکانیزم دفاعی رشدنایافته،طرحواره­ی وابستگی/ بی کفایتی و فقدان آگاهی هیجانی این بعد را پیش بینی می کنند.
این یافته با نتایج تحقیقات بابایی و همکاران (۱۳۸۶)، پورشریفی و همکاران (۲۰۱۱)، والر و همکاران (۲۰۰۲) همخوان بود.
در تبیین این رابطه می توان گفت: بعد ناکار آمدی بطور کلی ارزیابی احساس بی کفایتی، ناامنی،بی ارزشی، و احساس در کنترل نبودن زندگی فرد است. این ویژگی به عنوان یک ویژگی اساسی در بی اشتهایی عصبی است. در حالیکه تلاش هایی برای عملیاتی کردن ساختار در مقوله های منبع کنترل شده است. آن پیشنهاد می کند که مفهوم بی تاثیر بودن شامل یک خود ارزیابی منفی (خودپنداره)با این مفهوم که منبع کنترل وجود ندارد نشان داده می شود.(گارنر و همکاران ۱۹۸۳). یکی از متغیرهای پیش بینی کننده­ این بعد طرحواره ناسازگار انزوا/ بیگانگی است. این طرحواره مربوط به حوزه بریدگی و طرد می باشند. احساس این که با دیگران متفاوت اند و وصله ناجور اجتماع هستند. در واقع این طرحواره حس متفاوت بودن فرد یا عدم تناسب با اجتماع را در برمی گیرد. فرد از جهان کناره گیری کرده و با دیگران متفاوت است یا اینکه به جامعه و گروه خاصی تعلق خاطر ندارد (یانگ۲۰۰۳).
دومین متغیر برای پیش بینی باورهای ناکارآمدی بیمارگونه خوردن مکانیزم دفاعی رشد نایافته است.این مکانیزم ها از مکانیزم های دفاعی بتدایی و شیوه ­های مواجهه غیر انطباقی هستند. وقتی فردی از مکانیزم­ های دفاعی رشد نایافته سعی میکند کنترلی بر وقایع و زندگی خود داشته باشد.
متغیر دیگری که در پیش بینی بعد ناکارآمدی رفتارهای بیمارگونه خوردن نقش دارد، طرحواره ناسازگار وابستگی/ بی کفایتی است. احساس اینکه فرد نمی تواند مسئولیت های روزمره را ( مثل مراقبت از دیگران ، حل مشکلات روزانه ، قضاوت خوب ، از عهده تکالیف جدید برآمدن و تصمیم گیری صحیح) بدون کمک قابل ملاحظه دیگران ، در حد قابل قبولی انجام دهد. این طرحواره اغلب خود را به شکل منفعل بودن و درماندگی افراطی نشان می دهد(یانگ۲۰۰۳). در نتیجه افرادی که این طرحواره را دارند احساس می کنند کنترلی بر زندگی خود ندارند و باورهای ناکارآمدی در آنها شکل می­گیرد.
آخرین متغیر برای پیش بینی بعد ناکارآمدی رفتارهای بیمارگونه خوردن فقدان آگاهی هیجانی است. آگاهی هیجانی را می توان توانایی شناسایی و توصیف هیجانات خود و دیگران دانست(خانزاده و همکاران ۱۳۹۱) و یک عامل سازگارانه ی تنظیم هیجانی است که بازنگری، ارزیابی تجارب هیجانی و تغییر و تعدیل آنها را در بر می گیرد(گراتز و رومئر، ۲۰۰۴). فقدان آگاهی هیجانی به این شکل است که فرد در شناسایی و توصیف هیجانات خود ناتوان است. به نظر می رسد وقتی فرد در شرایط مختلف از شناخت و توصیف هیجانات خود ناتوان باشد احساس می کند که کنترل هیجاناتش در دست او نیست و احساس ناکارآمدی میکند.
۶-۲-۵- فرضیه­ ششم تحقیق این بود که ابعاد مکانیزم های دفاعی،طرحواره ناسازگار اولیه و دشواری تنظیم هیجانی در پیش بینی ترسهای بلوغ باورهای بیمارگونه خوردن سهم دارند. نتایج نشان داد طرحواره­ی ناسازگار اطاعت به صورت مستقیم و طرحواره­ی رها شدگی / بی ثباتی به صورت معکوس این بعد را پیش بینی می کند.
این یافته با نتایج تحقیقات اونوکا، تولجیس،زبور( ۲۰۰۷) که نشان دادن طرحواره­های ناسازگار اولیه در رشد و تداوم اختلالات خوردن نقش دارند، با یافته­های تحقیق آندرسون، ریگر،کاترسون (۲۰۰۶) نشان داد چاقی با طرحواره های ناسازگار اولیه ارتباط وجود دارد و همچنین با نتیاج تحقیق پورشریفی و همکاران(۲۰۱۱) همخوان است.
در تبیین این رابطه می توان گفت: این بعد ارزوهای شخصی فرد را برای بازگشت به امنیت سالهای پیش از نوجوانی به دلیل درخواست های قریب به اتفاق بزرگسالی ارزیابی می کند.ترسهای بلوغ به عنوان احساس غوطه ور شدن در فکر توسط مسئولیت های بزرگسالی تعریف می­شوند(گارنر و همکاران۱۹۸۳). گارنر و همکاران(۱۹۸۳) پیشنهاد می کنند که آسیب شناسی روانی مرکزی اختلالات خوردن یک اجتناب از بلوغ روانی از طریق مکانیزم اجتناب از کربوهیدرات ها است.
همانطور که ذکر شد، نتایج نشان داد طرحواره ناسازگار اطاعت می تواند این بعد را پیش بینی کند.افرادی که این طرحواره را دارند کنترل خود را به دیگران می سپارند و در برابر آنها تسلیم می شوند. این کار معمولا برای اجتناب از خشم، محرومیت یا انتقام صورت می گیرد. این طرحواره اغلب به شکل رضایت و اشتیاق وافر برای خرسند کردن دیگران ظاهر می شود در عین حال که نسبت به نیرنگ و فریب خوردن حساسیت زیادی دارد. این طرحواره به طور کلی منجر به خشمی میشود که در قالب یک سری نشانه های ناسازگارانه از جمله رفتارهای منفعل – پرخاشگرانه ، طغیان های عاطفی کنترل نشده ، علایم روان تنی ، کناره گیری از عواطف ، برون ریزی و سوء مصرف مواد آشکار می شود (یانگ۲۰۰۳).
متغیر دیگر برای پیش بینی بعد ترسهای بلوغ رفتارهای بیمارگونه خوردن طرحواره ناسازگار رهاشدگی/ بی ثباتی است که به صورت معکوس این بعد را پیش بینی می­ کند؛به این معنا که افرادی که این طرحواره را دارند ترسهای بلوغ درآنها کمتر است. افرادی که این طرحواره را دارند معتقدند که روابطشان با افراد مهم زندگی شان ثباتی ندارد و احساس می کنند افراد مهم زندگی شان در کنارشان نمی مانند زیرا از نظر هیجانی غیر قابل پیش بینی اند و فقط چند صباحی به طور موقت در کنار آنها حضور دارند. فردی که چنین طرحواره ای در او شکل گرفته باشد ، معتقد است هر لحظه امکان دارد افراد مهم زندگی اش بمیرند یا این که او را رهاکنند و به فرد دیگری علاقه مند شوند(یانگ۲۰۰۳). در نتیجه چنین افرادی در زمینه ی مسئولیت های بزرگسالی و درخواست های دوره­ بزرگسالی نیز ترسی ندارند.
۷-۲-۵- فرضیه­ هفتم تحقیق این بود که ابعاد مکانیزم های دفاعی،طرحواره ناسازگار اولیه و دشواری تنظیم هیجانی در پیش بینی بعد کمال گرایی رفتارهای بیمارگونه خوردن سهم دارند.نتایج نشان داد که از بین متغیرها تنها مکانیزم دفاعی رشد نایافته می تواند این بعد را پیش بینی کند.
این یافته با نتایج تحقیقات بهزادی پور و همکاران(۱۳۹۰)، کچویی و همکاران(۱۳۹۱)، استیگر وهمکارانش (۲۰۰۷) و شمیدت و همکارانش (۲۰۱۱) که نشان دادند دفاع های رشد نایافته در افراد مبتلا به اختلالات خوردن بیشتر است و پیش بینی کننده­ اختلالات خوردن است همخوانی دارد.
در تبیین این یافته می توان گفت بعد کمال گرایی انتظارات بیش از حد شخص را برای دستیابی به برتری نشان می دهد. گارنر(۱۹۸۳)تلاش برای زندگی کردن بر اساس استانداردهای موفقیت و کمال را یک ویژگی در افراد دارای بی اشتهایی عصبی می داند.برای مثال عملکرد تحصیلی برتر بیماران به عنوان یک تلاش زیاد برای سازگاری است که در برابر افزایش فشارها برای موفقیت شکسته می شود. گارنر و همکاران(۱۹۸۳)کمال گرایی را در بی اشتهایی عصبی به عنوان قسمتی از یک سبک تفکر دو بخشی در نظر گرفته است. خانواده هایی که در آنها بی اشتهایی عصبی اتفاق می افتد روزها برای دستیابی به موفقیت بحث می کنند و بنابراین ممکن است تاکید فرهنگ ما بر موفقیت بزرگ نمایی شود(گارنر و همکاران۱۹۸۳). نتایج تحلیل نشان داد که مکانیزم های دفاعی رشد نایافته می تواند در پیش بینی این بعد نقش داشته باشد.مکانیزم دفاعی رشد نایافته ابتدایی ترین دفاع ها و روش­های غیرانطباقی کنارآمدن با مسائل هستند.فاع های رشدنایافته در نوجوانان به وفور دیده می شود(سادوک و سادوک،۲۰۰۳). بسیاری از این بیماران احساس می کنند جسم آنها به نوعی تحت کنترل پدر و مادرشان است.گرسنگی کشیدن ممکن است تلاشی برای کسب اعتبار به عنوان فردی خاص باشد. تنها از طریق اعمال خود انضباطی غیر عادی است که این افراد احساس خودمختاری و خود بودن می کند(سادوک و سادوک، ۲۰۰۳).
۸-۲-۵- فرضیه هشتم تحقیق این بود که ابعاد مکانیزم های دفاعی،طرحواره ناسازگار اولیه و دشواری تنظیم هیجانی در پیش بینی بعد بی اعتمادی بین فردی رفتارهای بیمارگونه خوردن سهم دارند. نتایج نشان داد که مکانیزم های دفاعی رشد نایافته می تواند این بعد را پیش بینی کند.
این یافته با نتایج تحقیقات اشتاین و برونشتاین و وایزمن(۲۰۰۳) که نشان دادند ترکیب دفاع های نوروتیک و رشدنایافته ممکن است خطری برای ابتلا به اختلال خوردن باشد.همچنیین کچویی و همکارانش(۱۳۸۹)در پژوهشی نشان دادند که سبک دفاعی رشد نایافته همبستگی بالایی با نشانه های اختلال خوردن دارد همخوانی دارد .
در تبیین این یافته می توان گفت این بعد نشان دهنده حس بیگانگی و بطور کلی بی میلی به ایجاد روابط نزدیک است و به عنوان یک عامل رشد دهنده و نگهدارنده ی بی اشتهایی عصبی است. این متمایز از تفکر پارانوئید است و با یک ناتوانی در شکل دادن دلبستگی همراه است ؛همچنین افراد نمی توانند احساسات خود را به راحتی به دیگران ابراز کنند(گارنر و همکاران ۱۹۸۳).
همانطور که ذکر شد، نتایج تحلیل نشان داد که مهم ترین متغیر برای پیش بینی این بعد مکانیزم دفاعی رشد نایافته است.این مکانیزم ها شیوه های مواجهه غیر انطباقی می باشند و عبارتند از: فرافکنی ، پرخاشگری نافعال ، عملی سازی ، مجزا سازی ، نا ارزنده سازی ، خیال پردازی اوتیستیک، انکار، جابه جایی، تفرق، دوپارگی، دلیل تراشی و بدنی سازی؛ که ممکن است افراد در به جای روش های انطباقی و درست در روابط و ابراز احساسات خود به روش های غیر انطباقی دست بزنند.
۹-۲-۵- فرضیه آخر تحقیق این بود که ابعاد مکانیزم های دفاعی، طرحواره ناسازگار اولیه و دشواری تنظیم هیجانی در پیش بینی باورهای بیمارگونه خوردن سهم دارند. نتایج نشان داد طرحواره­ی ناسازگار اطاعت و طرحواره­­ی ناسازگار وابستگی/ بی کفایتی در پیش بینی باورهای بیمارگونه­ی خوردن نقش دارند.
این یافته با نتایج تحقیقات بابایی و همکاران(۱۳۸۶) و تحقیق رز،کوپر و ترنر(۲۰۰۶) که نشان داند طرحواره وابستگی/ بی کفایتی در پیش بینی نشانه های خوردن نقش دارند، همخوانی دارد.والر و همکاران(۲۰۰۲) نیز در تحقیق خود دریافتند که بطور کلی باورهای ناسازگار هسته­ در افراد مبتلا به اختلال خوردن بیشتر است. پیو(۲۰۱۴) نیز به این نتیجه دست یافت که طرحواره ها نقش مهمی در شروع و نگهداری اختلال خوردن بازی می کنند.
در تبیین این یافته می توان گفت باور­های اختلال خوردن نوعی باور یا طرحواره خاص اختلال خوردن است. یکی از ویژگی های اختلال خوردن تفکر و رفتار بر اساس یک طرحواره غالب و بنیادی می باشد(شایقیان۱۳۸۸). باورها در سطوح طرحواره­ها نقش مهمی در اختلالات خوردن ایفا می­ کنند خصوصا آنکه خود سبب تعمیم طرحواره­های گذشته می­شوند و طرحواره­های مشابه را سازمان می­ دهند.باورها و طرحواره­های مربوط به وزن خود آسیب شناسی خاص اختلالات خوردن را نشان می­ دهند (شایقیان و همکاران، ۱۳۸۸).
یکی از متغیرها برای پیش بینی باورهای بیمارگونه خوردن طرحواره ناسازگار اطاعت است. افرادی که این طرحواره را دارند کنترل خود را به دیگران می سپارند و در برابر آنها تسلیم می شوند. معمولا این طور به نظر می رسد که تمایلات، عقاید و احساسات فرد، فاقد ارزشند یا برای دیگران اهمیت ندارند. این طرحواره به طور کلی منجر به خشمی می شود که در قالب یک سری نشانه های ناسازگارانه از جمله رفتارهای منفعل – پرخاشگرانه، طغیان های عاطفی کنترل نشده، علایم روان تنی، کناره گیری از عواطف، برون ریزی آشکار می شود(یانگ۲۰۰۳). این طرحواره مربوط به حوزه­ دگرجهت مندی است؛ افرادی که در این حوزه قرار می گیرند تمرکز افراطی برتمایلات ، احساسات و پاسخ های دیگران به گونه ای که نیازهای خودرا نادیده می گیرد. این کار به منظور دریافت عشق و پذیرش ، تداوم ارتباط با دیگران ، یا اجتناب از انتقام و تلافی صورت می گیرد. طرحواره های این حوزه به طور معمول در خانواده هایی به وجود می آیند که کودک را با قید و شرط پذیرفته اند : کودک به منظور دست یابی به توجه ، عشق و پذیرش دیگران باید جنبه های مهم شخصیت خود را نادیده بگیرد . در بسیاری از این خانواده ها ، نیازها و تمایلات هیجانی والدین و منزلت اجتماعی ، در مقایسه با نیازها و احساسات کودک ارزش بیشتری دارند (یانگ۲۰۰۳). که به نظر می رسد افراد دارای این طرحواره برای پذیرفته شدن باورهای بیمارگونه­ی خوردن را در خود شکل داده ودست به رفتارهایی در این زمینه بزنند.
متغیر دیگر برای پیش بینی باورهای بیمارگونه خوردن طرحواره ناسازگار وابستگی/ بی کفایتی است. احساس اینکه فرد نمی تواند مسئولیت های روزمره را ( مثل مراقبت از دیگران ، حل مشکلات روزانه ، قضاوت خوب ، از عهده تکالیف جدید برآمدن و تصمیم گیری صحیح) بدون کمک قابل ملاحظه دیگران ، در حد قابل قبولی انجام دهد. این طرحواره اغلب خود را به شکل منفعل بودن و درماندگی افراطی نشان می دهد(یانگ۲۰۰۳). این طرحواره مربوط به حوزه­ خودگردانی و عملکرد مختل می باشد. افرادی که طرحواره هایشان در این حوزه قرار دارد از خودشان و محیط اطرافشان انتظاراتی دارند که در توانایی آنها برای تفکیک خود از نماد والدین و دستیابی به عملکرد مستقلانه مانع ایجاد می کند. والدین این افراد برای آنها هر کاری انجام می دادند و به شدت از آنها حمایت می کردند و گاهی برعکس به ندرت از آنها مراقبت یا نگهدار ی می نمودند. افراط و تفریط در حمایت از کودک منجر به بروز مشکلاتی در حوزه خودگردانی می شود. والدین این گروه از افراد اغلب به اعتماد به نفس کودک خود لطمه می زنند و در تقویت عملکرد ماهرانه او در خارج از خانه موفق نیستند. در نتیجه این افراد نمی توانند هویت مستقلی در مورد خودشان بدست بیاورند(یانگ،۲۰۰۳). در نتیجه به نظر می رسد باورهایی در افراد در زمینه­ اختلال خوردن در فرد شکل بگیرد تا بتواند به هویت مستقلی دست یابد، و تا حدودی از این طریق نقص در اعتماد به نفس خود را جبران کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:59:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم