کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



Eragrovirus: تنها گونه‌ی این جنس Eragrotis curvula streak virus (ECSV) می‌باشد که از میزبان‌های تک‌لپه‌ای در آفریقای جنوبی جداسازی شده است. ژنوم یک‌بخشی این جنس حامل دو چارچوب خوانش در رشته‌ ویروسی و دو چارچوب خوانش در رشته‌ مکمل است. در برگیرنده‌ی دو ناحیه‌ی بین ژنی است و موتیف ۹ نوکلئوتیدی با توالی جدید و سایت برشی منحصر به فرد مشابه BCTIV دارد (, 2009). این ویروس از نظر برخی خصوصیات ژنومی شبیه BCTIV می‌باشد ولی تفاوت‌های اساسی باعث طبقه‌بندی آن در یک جنس جدید شده است (, 2013).
علاوه بر جنس‌های فوق الذکر، دو ویروس جدید Grapevine cabernet franc-associated virus (GCFaV) و Citrus chlorotic dwarf-associated virus (CCDaV) متعلق به تیره‌ی Geminiviridae گزارش شده‌اند که هنوز جایگاه تاکسونومیکی مشخصی برای آنها در نظر گرفته نشده است (, 2012; , 2012).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۳- ویژگی‌های جنس Curtovirus
براساس آخرین (نهمین) طبقه‌بندی ICTV جنس Curtovirus شامل هفت گونه‌ی شناخته شده است که عبارتند از: Beet curly top virus (BCTV)، Beet severe curly top virus (BSCTV)، Beet mild curly top virus (BMCTV)، Horseradish curly top virus (HrCTV)، Spinach curly top virus (SpCTV)، Beet curly top Iran virus (BCTIV) و Pepper curly top virus (PepCTV) که همگی آنها سبب پیچیدگی بوته در گیاهان دولپه‌ای می‌شوند (, 2012). در سال‌های اخیر چند ‌ویروس جدید بر‌اساس برخی خصوصیات به ‌عنوان اعضای جدید جنس Curtovirus معرفی شده‌اند که می‌توان به Pepper yellow dwarf virus (PepYDV) و Spinach severe curly top virus (SpSCTV) اشاره کرد (, 2004; Hernandez and Brown, 2010; , 2009). همانطور که قبلاً اشاره شد BCTIV به جنس جدید Becurtovirus منتقل شده است (, 2013; , 2013).
کرتوویروس‌ها دارای ژنوم یک بخشی (۹/۲ تا ۳ کیلو جفت باز) و قابل انتقال با زنجرک‌های برگی (Circulifer tenellus و C.haematoceps) می‌باشند، در هر دو جهان قدیم و جدید مشاهده شده‌اند و بیشتر، گیاهان دو لپه‌ای را آلوده می‌کنند (, 1998; , 2012; , 2010). تعداد معدود کرتوویروس‌ها دامنه‌ی بسیار وسیعی از گونه‌های گیاهی را آلوده می‌کنند. به عنوان نمونه گزارش شده که BCTV بیش از ٣٠٠ گونه‌ی گیاهی از ۴۴ خانواده را آلوده می‌کند. از جمله مهمترین میزبانان اقتصادی این ویروس‌ها، چغندرقند، گوجه‌فرنگی و فلفل می‌باشند (Bennett, 1971).
۲-۳-۱- ساختار ژنوم، تعداد و نقش چارچوب‌های خوانش کرتوویروس‌ها
ژنوم کامل این ویروس‌ها حاوی اطلاعات لازم جهت ایجاد آلودگی سیستمیک، نسخه‌برداری، همانندسازی، ایجاد علائم و انتقال با زنجرک می‌باشد (, 2005; , 2005). ژنوم کامل کرتوویروس‌ها عمدتاً دارای هفت چارچوب خوانش است که در یک روش دوجهته از یک ناحیه‌ی بین ژنی حدوداً ۴۵۰ جفت بازی که دربرگیرنده‌ی منشأ همانندسازی (Origin of replication, ori ) نیز می‌باشد، رونویسی می‌شوند (, 1991). سه چارچوب خوانش V1، V2 و V3 بر روی رشته‌ ژنومی و چهار چارچوب خوانش C1، C2، C3 و C4 بر روی رشته‌ مکمل قرار دارند (, 2012; Hormuzdi and Bisaro, 1993; , 2005). چارچوب‌های خوانش رشته‌ ژنومی در بین اعضای جنس کرتوویروس نسبتاً حافظت‌ شده هستند، اما چارچوب‌های خوانش رشته‌ مکمل، واگرایی قابل‌توجهی در بین اعضای این جنس دارند (Choi and Stenger, 1995).
چارچوب خوانش C1 کدکننده‌ی پروتئین همراه با همانندسازی ویروس (Rep) می‌باشد. این پروتئین چندکاره جهت نسخه‌برداری و تکثیر ژنوم ویروس ضروری است (, 1991). چارچوب خوانش C3 پروتئینی شبیه به پروتئین تشدیدکننده‌ی همانندسازی که در بگوموویروس‌ها دیده شده است را می‌سازد. این پروتئین در بیماری‌زایی و ظهور علائم نقش مهمی ایفا می‌کند و با برهم‌کنش با Rep و فاکتورهای گیاهی به عنوان تشدیدکننده‌ی همانندسازی عمل می‌کند (., 2005). برخلاف چارچوب خوانش AC2 در بگوموویروس‌های دو بخشی، چارچوب خوانش C2 در کرتوویروس‌ها جهت آلودگی مورد نیاز نمی‌باشد. اگرچه C2 و C3 مستقیماً در عفونت‌زایی ویروس دخالت ندارند اما به‌عنوان فاکتورهای بیماری‌زایی از طریق تاثیر متقابل بر یکدیگر با مکانیسم‌ دفاعی گیاه مقابله نموده و باعث طولانی‌تر شدن دوره‌ی بیماری می‌شوند بطوری‌که در صورت عدم وجود این دو فاکتور، گیاه پس از مرحله‌ی اولیه و شدید آلودگی،‌ بهبودی می یابد (Hormuzdi and Bisaro, 1995). چارچوب خوانش C4 یک ژن تعیین کننده‌ی بیماری‌زایی و تولید علائم می‌باشد و از طریق القای تقسیم بیش از حد سلولی در سلول‌های آوند آبکشی، باعث ایجاد تورم در رگبرگ‌ها می‌شود (Rojas et al., 2005). بیان چارچوب خوانش C4 در ویروس پیچیدگی بوته‌ی چغندرقند در گیاهان تراژن Nicotiana benthamiana منجر به رشد غیرعادی گیاه و تومورزایی می‌شود، بنابراین به نظر می‌رسد که احتمالاً این پروتئین در تنظیم تقسیم سلولی نقش دارد (, 1997; , 2011).
مطالعات ژنتیکی نشان می‌دهد که چارچوب خوانش V1 پروتئین پوششی را کد می‌کند که دارای چندین وظیفه است. این پروتئین در پوشاندن ssDNA ویروسی، آلودگی سیستمیک، اختصاصیت انتقال با زنجرک و حرکت ویروس دخیل است (, 1990; , 2005). چارچوب خوانش V2 در تنظیم سطوح نسبی دی‌ان‌ای تک‌لا و دولا نقش دارد. موتانت‌های فاقد این ژن علائم فنوتیپی بسیار کمی را نشان می‌دهند که بیانگر دخالت این پروتئین در ظهور علائم می‌باشد (Hormuzdi and Bisaro, 1993; Hull, 2002). چارچوب خوانش V3 کدکننده‌ی یک پروتئین حرکتی (MP) است که نقش مؤثری در حرکت ویروس دارد. بیان پروتئین ترکیبی V3-GFP منجر به تشکیل ساختارهای وزیکل مانندی می‌شود که از هسته به سیتوپلاسم سلول انتقال می‌یابد (, 2005).
۲-۳-۲- تنوع ژنتیکی موجود در بین گونه‌های جنس Curtovirus
نظرات متعددی در مورد تنوع ژنتیکی موجود در بین گونه‌های جنس کرتوویروس وجود دارد. تنوع ژنتیکی موجود در بین گونه‌ها و جدایه‌های این جنس به گیاه میزبان، گونه‌ی کرتوویروس و مکان جغرافیایی بستگی دارد (, 2010).
تولید واریانت در جمینی‌ویروس‌ها از سه طریق موتاسیون، نوترکیبی و نوترکیبی کاذب امکان‌پذیر می‌باشد (Varma and Malathi, 2003). وجود چارچوب‌های خوانش هم‌پوشان، شانس ایجاد موتانتی که قادر به ادامه‌ی حیات باشد را در این ویروس‌ها محدود می‌کند. دقت بالای مرتبط با همانندسازی دی‌ان‌ای ویروس توسط ماشین همانندسازی گیاه میزبان، فشارهایی علیه ایجاد تنوع در سیستم ژنی BCTV اعمال می‌کند. با وجود تمامی این فشارها دامنه‌ی گسترده‌ای از واریانت‌های ویروس در طبیعت وجود دارد (Harrison, 1985; , 2005). پیشنهاد شده است که شاید BCTV از طریق نوترکیبی بین جمینی‌ویروس‌های منتقل شونده با سفیدبالک‌ها که امروزه در جنس بگوموویروس قرار گرفته‌اند و جمینی‌ویروس‌های منتقل شونده با زنجرک‌های برگی از جنس Mastrevirus پدید آمده باشند (, 1986). ویروس پیچیدگی بوته‌ی چغندرقند، BCTV، که به‌عنوان ویروس تیپ این جنس معرفی شده، مجموعه‌ای از استرین‌ها و واریانت‌هایی است که از نظر شدت بیماری‌زایی، تولید علائم، دامنه‌ی میزبانی و به‌ویژه خصوصیات مولکولی متفاوت می‌باشند (Bennett, 1971 Harrison, 1985; Stenger, 1995; ). بر اساس آنالیزهای مولکولی ژنوم BCTV، تنوع ژنوتیپی قابل توجهی در بین جدایه‌های حاصل از چغندرقند وجود دارد. بر این اساس نخستین جدایه‌ی تعیین ترادف شده، جدایه‌ی California بود (, 1986) و سپس سه جدایه‌ی دیگر با نام‌های Logan، CFH و Worland همسانه‌سازی و تعیین ترادف شدند و خصوصیات ژنوتیپی و بیماری‌زایی آنها مشخص گردید (, 1990). جدایه‌های California و Logan از نظر دامنه‌ی میزبانی و نوع علائم قابل تشخیص نبودند. از نظر نقوش حاصل از برش آنزیمی DNA[1] نیز تفاوت چندانی نداشته و ترادف نوکلئوتیدی آنها ۳/۹۶ درصد شباهت داشتند؛ بنابراین این دو جدایه به‌عنوان واریانت‌های یک جدایه در نظر گرفته شده و جدایه‌ی Cal/Logan نام گرفتند (, 1990; Stenger and Ostrow, 1996). مطالعات مولکولی بعدی نشان داد که ترادف نوکلئوتیدی یک جدایه‌ی BCTV از ایران به‌عنوان جدایه‌ی منشأ گرفته از دنیای قدیم، شباهت بسیار زیاد ۳/۹۸ درصدی با جدایه‌ی CFH از دنیای جدید دارد. از نظر طول دوره‌ی کمون و علائم حاصل بر روی چغندرقند نیز شباهت زیادی بین آنها وجود دارد. بنابراین جدایه‌های CFH و ایران به‌عنوان جدایه‌های شدید BCTV در نظر گرفته شدند (, 1998). علی‌رغم شباهت‌‌های موجود در بین جدایه‌های BCTV از نظر دامنه‌ی میزبانی و انتقال با یک جنس زنجرک، به دلیل تنوع در ترادف نوکلئوتیدی و شباهت کمتر از ٩٠ درصد در کل ژنوم و تفاوت در شدت بیماری‌زایی بر روی چغندرقند، این جدایه‌ها به عنوان گونه‌های جداگانه تلقی و مجدداً نام‌گذاری شدند. از این رو جدایه‌ی Cal/Logan به‌عنوان اولین جدایه‌ی شناسایی شده به نامBCTV باقی ماند و به‌عنوان گونه‌ی تیپ جنس Curtovirus معرفی گردید، جدایه‌‌های CFH، Iran و جدایه‌های مشابه با عنوان گونه‌ی جدید این جنس تحت عنوان ویروس شدید پیچیدگی بوته چغندرقند (Beet severe crly top virus, BSCTV) نامیده شدند و جدایه‌ی Worland به‌عنوان ویروس خفیف پیچیدگی بوته چغندرقند (Beet mild curly top virus, BMCTV ) تغییر نام یافت (Stenger, 1998).
در سال ۱۹۹۶ در مناطق جنوب‌ غربی تگزاس ویروسی از روی اسفناج‌های کشت شده، جداسازی شد که پس از ساخت همسانه‌ی عفونت‌زای این ویروس، مشخص شد که دارای دامنه‌ی میزبانی وسیعی می‌باشد. ژنوم کامل این ویروس حدود ۹/۸۳-۲/۶۴ درصد با دیگر اعضای جنس Curtovirus مشابهت داشت و بیشترین شباهت (۸۴% تشابه توالی نوکلئوتیدی) را به BSCTV نشان داد که این مقدار شباهت بر اساس هشتمین گزارش کمیته‌ی بین المللی نام‌گذاری ویروس‌ها (ICTV)، زیر حد آستانه‌ی تفکیک گونه (۸۹% شباهت توالی) در تیره‌ی Geminiviridae می‌باشد. این مطالعه پیشنهاد نمود که این ویروس یا یک توزیع جغرافیایی محدود دارد و یا در محصولات چغندرقند غیررایج می‌باشد و درنهایت پیشنهاد شد که این ویروس به‌عنوان گونه‌ای جدید با نام Spinach curly top virus (SCTV) در Curtovirus قرار گیرد (, 2004).
در سال ۲۰۰۹ یک گونه‌ی جدید Curtovirus به‌نام ویروس کوتولگی زرد فلفل (Pepper yellow dwarf virus, PeYDV) گزارش شد. در بازدید‌هایی که‌ از مزارع فلفل ایالت نیومکزیکو در طول سال‌های ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۵ انجام گرفته بود، از علف های هرز بدون علائم و گیاهان فلفل با علائم کوتولگی و زردی نمونه برداری انجام شده بود و با تکثیر قطعه‌ای از ژن پروتئین پوششی جهت شناسایی کرتوویروس‌ها و تعیین ترادف آنها مشخص شد که تنها حدود ۲/۳۹ % جدایه‌های موجود در علف‌های هرز بیشترین شباهت را به ویروس پیچیدگی خفیف بوته‌ی چغندرقند (BMCTV) و نزدیک به % ۴/۱۲ از جدایه‌ها با ویروس پیچیدگی شدید بوته‌ی چغندرقند دارای بیشترین شباهت بودند. بقیه‌ی جدایه‌ها که شباهت بسیار زیادی با یکدیگر داشتند بطور کامل تعیین ترادف شده و به‌عنوان گونه‌ی جدیدی از جنس کرتوویروس به نام ویروس کوتولگی زرد فلفل (PeYDV) پیشنهاد شدند. چنین به نظر می‌رسد که ویروس جدید حاصل موتاسیون در ژنوم و پدیده‌ی نوترکیبی بین BMCTV و BSCTV می‌باشد (, 2009).
بر طبق آخرین اصلاحات انجام گرفته توسط کمیته‌ی بین‌المللی طبقه‌بندی ویروس‌ها در سال ۲۰۱۳ آستانه تفکیک گونه را در جنس Curtovirus از ۸۹% شباهت توالی در ژنوم کامل به %۸۰-۷۷ تغییر یافت، بنابراین بعد از این تغییرات چندین گونه از جنس Curtovirus به یک گونه تبدیل شده‌اند و به این ترتیب طبقه‌بندی‌ها و تعاریف ذکر شده در سطور بالا تغییر کرده است http://talk.ictvonline.org/files/ictv_official_taxonomy_updates_since_the_8th_report/m)/plant-official/4454.aspx). بر این اساس گونه‌های Spinach curly top virus، Pepper curly top virus، Beet severe curly top virus و Beet mild curly top virus به‌دلیل شباهت بالاتر از ۸۰% به گونه‌ی Beet curly top virus، از تاکسون گونه حذف و همگی به‌عنوان استرین‌های گونه‌ی BCTV در نظر گرفته خواهند شد. طبق این پیشنهاد جنس Curtovirus در حال حاضر تنها شامل سه گونه‌ی BCTV، HrCTV و SpSCTV می‌باشد (, 2013).
۲-۴- ویژگی‌های جنس Becurtovirus
سه جدایه‌ی جدید ویروس مولد پیچیدگی بوته‌ی چغندرقند در سال ۲۰۰۷ از نواحی مرکزی، جنوب‌شرقی و جنوبی ایران گزارش گردید که از نظر ترادف نوکلئوتیدی در ناحیه‌ی پروتئین پوششی دارای شباهت ۷/۹۸-۵/۹۸ درصد با یکدیگر بودند اما با دیگر اعضای جنس کرتوویروس فقط ۵/۷۶-۱/۷۲ درصد شباهت داشتند. بنابراین این جدایه‌ها به‌عنوان یک گونه‌ی جدید از جنس Curtovirus در نظر گرفته شدند و نام Iranian beet curly top virus (IBCTV) برای آن‌ها انتخاب گردید. بررسی‌های صورت گرفته براساس ترادف نوکلئوتیدی قطعه‌ی ۶۸۲ جفت بازی از ژن پروتئین پوششی BCTIV مشخص نمود که این ویروس تنها ٢/٧۶-٩/٧۵ درصد تشابه در ترادف نوکلئوتیدی این ناحیه با جدایه‌ی ایرانی BSCTV (BSCTV-IR) دارد (, 2007). در سال ۲۰۰۸ بلوک‌یزدی و همکاران با تعیین ترادف کامل این ویروس، نام Beet curly top Iran virus (BCTIV) را برای این ویروس پیشنهاد کردند و سازمان ژنومی و برخی خصوصیات مولکولی این ویروس مشخص شد (, 2008). در آخرین (نهمین) کمیته‌ی بین‌المللی طبقه‌بندی ویروس‌ها نام BCTIV برای این ویروس تائید گردید (Brown et al., 2012) و بر طبق آخرین اصلاحات انجام گرفته توسط کمیته‌ی بین‌المللی طبقه‌بندی ویروس‌ها در سال ۲۰۱۳، به‌عنوان گونه‌ی تیپ جنس Becurtovirus انتخاب شد (Adams et al., 2013).
این جنس علاوه بر گونه‌ی BCTIV شامل گونه‌ی Spinach curly top Arizona virus (SCTAV) نیز می‌باشد (Adams et al., 2013; Brown and Hernandez-Zepeda, 2011). هر دو گونه ژنوم تک‌بخشی دارند و میزبان‌های دولپه‌ای را آلوده می‌کنند. ژنوم تک‌بخشی BCTIV، حامل سه چارچوب خوانش بر روی رشته‌ ویروسی (V1, V2, V3) و دو چارچوب خوانش بر روی رشته‌ مکمل (C1 ،C2 ) می‌باشد و فاقد چارچوب‌های خوانش C3 و C4 است. اعضای این جنس از نظر خصوصیات بیولوژیکی، تنوع میزبانی، علائم ایجاد شده بر روی گیاه میزبان و توالی نوکلئوتیدی چارچوب‌های خوانش رشته‌ ویروسی به اعضای جنس Curtovirus شباهت دارند. چارچوب خوانش V1 به‌نظر می‌رسد کدکننده‌ی پروتئین پوششی (CP) است که از نظر توالی آمینو اسیدی ۸۱-۷۷% با پروتئین پوششی کرتوویروس‌ها شباهت دارد. آنالیز چارچوب‌های خوانش V2 و V3 ویروس BCTIV به‌طور آشکار مشخص کرده است که همولوگ‌های پروتئین حرکتی (MP) و پروتئین تنظیم کننده‌ی سطح دی‌ان‌ای تک‌لا و دی‌ان‌ای دولا (Reg) می‌باشند (, 2008; , 2012). این ویروس از لحاظ خصوصیات چارچوب‌های خوانش رشته‌ مکمل و وجود دو ناحیه‌ی بین‌ژنی بزرگ و کوچک شبیه به اعضای جنس Mastrevirus است. ناحیه‌ی بین‌ژنی بزرگ (LIR) آن دارای ساختار ساقه-حلقه و یک موتیف ۹ نوکلئوتیدی جدید (TAAGATT/CC) با یک سایت برشی منحصر به ‌فرد است (, 2008). پروتئین Rep ماسترویروس‌ها دربرگیرنده‌ی موتیف اختصاصی LXCXE می‌باشد که در موقعیتی نزدیک به سایت splicing قرار گرفته است (Gutierrez, 1999; , 1995)، این موتیف در چارچوب خوانش C1 ویروس BCTIV نیز شناسایی شده است و چنین به‌نظر می‌رسد که BCTIV برای بیان Rep از پدیده‌ی splicing استفاده می‌کند (, 2008). ویژگی‌های اعضای جنس Becurtovirus ترکیبی از ویژگی‌های اعضای دو جنس Curtovirus و Mastrevirus می‌باشد و پیشنهاد شده است که این جنس از نوترکیبی (recombination) بین اعضای دو جنس‌ مزبور پدید آمده است (, 2008).
زنجرک برگی Circulifer. haematoceps به‌عنوان ناقل BCTIV گزارش شده است (, 2012; , 2005; , 2013; , 2013).
۲-۵- انتقال ویروس پیچیدگی بوته چغندرقند با حشره ناقل
BCTV توسط زنجرک‌های جنس Circulifer انتقال می‌یابد. زنجرک ناقل ویروس پیچیدگی بوته چغندر قند اولین بار در سال ١٨٩۵ با نام Thamnotettix tenella در آمریکا نامگذاری شد. در سال ١٩٠٧ نام آن به Eutettix tenella (Baker) تغییر نمود. در طول این مدت تصور می‌شد که این حشره بومی آمریکای شمالی است، اما در سال ١٩٣۶، Oman منشاء مدیترانه‌ای زنجرک را ثابت کرد و به دلیل نزدیکی با سایر گونه‌های جنس Circulifer آن را Circulifer tenellus (Baker) نامید Bennett,) 1971.( ارتباط بین C.tenellus از ناحیه مدیترانه و از ناحیه غرب آمریکا با انجام تلاقی موفق بین زنجرک‌های نر دنیای قدیم با زنجرک‌های ماده‌ از کالیفرنیا تایید شد (Oman, 1970).
زنجرک C.tenellus با گسترش وسیع جغرافیایی (اروپا، آسیا، آفریقا و آمریکا) ناقل موثری برای BCTV به حساب می‌آید (Bennett, 1971). در ایران علاوه بر زنجرک C tenellus، زنجرک C. haematoceps نیز ناقل کارایی برای BCTV محسوب می‌شود (خیری و علیمرادی، ١٣۴٧). منطقه پراکنش C.haematoceps در غرب اروپا تا فرانسه و ناحیه بالکان در اروپای مرکزی است (Oman,1970). مرکز انتشار این زنجرک کشورهای مدیترانه‌ای می‌باشد (Nielson, 1968). براساس بررسی‌های صورت گرفته مشخص گردید که این دو زنجرک ناقل با آب و هوای خشک و نیمه خشک این مناطق سازگاری دارند (Thomas and Mink, 1976).
رنگ زنجرک‌ها برحسب فصل سال متغییر است. متوسط اندازه‌ نرها ١/٣ تا ۵/٣ میلی‌متر و ماده‌ها ۴/٣ تا ۶/٣ میلی‌متر می‌باشد (Nielson, 1968). زمستان گذرانی بیشتر به صورت ماده‌های بارور می‌باشد. اکثر نرها در زمستان از بین می‌روند (Severin, 1934). هر حشره ماده تا ٢۶٠ عدد تخم می‌گذارد و با گرم شدن هوا پوره‌های سن اول نخستین نسل زنجرک‌ها از تخم بیرون می‌آید.
این زنجرک ۵ مرحله پورگی دارد و پوره‌ها بلافاصله بعد از خروج از تخم شروع به تغذیه کرده و قابلیت جهش دارند (Bennett, 1971). زنجرک C. tenellus توانایی حرکت در مسافت‌های طولانی را دارد و بعد از زمستان گذارنی برروی علف‌های هرز دو ساله یا دائمی، به مزارع چغندر و یا دیگر محصولات زراعی در بهار زمانی که میزبانان زمستان گذران خشک شده و از بین می‌روند مهاجرت می‌کند ((Creamer et al., ۲۰۰۳.
BCTV مانند سایر جمینی ویروس‌ها در بدن ناقل گردش می‌کند، اما قادر به تکثیر نمی‌باشد (Freitag, 1936; Maramorsch and Harris, 1970). زنجرک می‌تواند ویروس را در عرض چند دقیقه تغذیه از آوند‌آبکشی گیاهان آلوده بگیرد و برای مدت یک ماه یا بیشتر آن را نگه دارد (Duffus, 1983). چنانچه مقدار اولیه ویروس وارد شده به بدن زنجرک زیاد باشد ممکن است حشره در تمام طول عمر خود قادر به نگهداری و انتقال ویروس باشد (Bennett, 1962; Bennett, 1967). قدرت انتقال ویروس توسط زنجرک با پوست‌اندازی از بین نمی‌رود (Freitag, 1936).
۲-۶- انتقال ویروس پیچیدگی بوته چغندرقند به روش Agroinoculation
یکی از تکنیک‌های مورد استفاده برای انتقال جمینی ویروس‌ها از جمله ویروس پیچیدگی بوته چغندر قند به گیاه، Agroinoculation یا Agroinfection است. در این روش نسخه‌‌های تکراری ژنوم‌ دی.ان.ای بیماری‌زای ویروس با بهره گرفتن از ناقل‌های پلاسمیدی Agrobacterium tumefaciens به بافت‌های گیاهی انتقال داده می شود. این تکنیک به طور گسترده‌ای برای گروه‌های مختلف ویروس‌ها شامل کالیموویروس‌ها، بادنا ویروس‌ها، جمینی ویروس‌ها و لوتئو ویروس‌ها که محدود به آوند‌های آبکشی گیاهان هستند و ویروئیدها مورد استفاده واقع شده است .(Boultan, 1995)
بیشتر جمینی ویروس‌ها به صورت مکانیکی منتقل نمی‌شوند (Rigden et al., 1996) و از طرفی مایه‌زنی مصنوعی ویروس با واسطه حشره ناقل نیز با مشکلاتی از جمله عدم یکنواختی در مایه زنی همراه است. از این رو از توانایی A.tumefaciens در انتقال ژن‌های خارجی به منظور انتقال دی.ان.ای ویروس از طریق همسانه سازی آن در سویه های خاصی از این باکتری به سلول‌های میزبان‌های گیاهی به طور گسترده‌ای استفاده می‌شود (Rigdenet al., 1996; Pico et al., 2001). آلودگی با ویروس‌ها یا ویروئیدها که ژنوم‌ حلقوی دارند به روش Agroinoculation، نیازمند وارد کردن کپی‌های چند پار (Multimeric) از ژنوم ویروس در بین قلمروهای T-DNA ناقل‌های دوتایی A.tumefaciens است.
در حالی که در ویروس‌های آر. ان. ای دار با ژنوم خطی یک کپی از دی. ان. ای ژنومی ویروس باید بین یک پروموتور (معمولا ًپروموتور۳۵S ویروس موزائیک کلم گل) و یک سیگنال ختم‌کننده نسخه ‌برداری (مانند ختم کننده سنتز Nopaline) وارد شود (Boultan, 1995).
در روش Agroinfection آزاد شدن DNA مونومرحلقوی بیماری‌زای ویروس از ترادف تکرارشونده پشت سرهم ژنوم ویروس توسط فرایند نوترکیبی که در نتیجه یک فرایند crossing-over حاصل می‌شود و یا مکانیسم‌ همانندسازی دایره غلتان ویروس که در آن همانندسازی از یک منشاء همانندسازی آغاز شده و در منشاء همانندسازی دیگر ختم می‌شود صورت می‌گیرد ( Rigden et al., 1996; Martin et al., 2000).
از Agroinoculation جهت وارد کردن جمینی ویروس‌ها از جمله BCTV در دیسک های برگی میزبان، بذرهای در حال جوانه زدن و یا کل گیاه حتی در گونه‌های گیاهی که به طور معمول به سختی به A.tumefaciens آلوده می‌شوند مانند غلات به طور موفقیت‌آمیزی استفاده شده است. از این رو این روش به طور رایج به منظور سهولت و سرعت در مطالعات فعالیت‌های بیماری‌زایی جمینی ویروس ها و مکانیسم‌های مقاومتی به کار رفته است (Pico et al., 2001).
۲-۷- سایر روش‌های انتقال ویروس پیچیدگی بوته چغندرقند
انتقال مکانیکی ویروس پیچیدگی بوتهٴ چغندرقند به جهت ارتباط نزدیک آن با آوندهای آبکشی با مشکلاتی همراه است (Bennett, 1971). اما Mumford در سال ۱۹۷۲ توانسته است از طریق تزریق عصاره گیاه آلوده به طوقه گیاهان چغندر قند ۴۰ روزه، ۳۸ درصد بوته های مایه زنی شده را آلوده نماید ( Bennett, 1971; Mumford, 1972).
همچنین انتقال مکانیکی جدایه مصری BCTV از طریق عصاره‌گیری بافت آلوده با یک بافر به خصوص و مالش عصاره برروی سطح برگ چغندرقند صورت گرفته است، هر چند تکرار پذیری این انتقال مورد سوال است Abdel-salam, 1990)).
ویروس پیچیدگی بوتهٴ چغندر قند مانند سایر ویروس‌های گیاهی، توسط پیوند قابل انتقال می‌باشد. مدت زمان خاصی جهت ایجاد تماس و تکمیل ارتباط آوندی بین ناحیه پیوند با پایه مورد نیاز می‌باشد که در مورد توتون این مدت بین ۵ تا ١۴ روز است (Bennett, 1971). این ویروس توسط چند گونه سس شامل Cuscuta subinclusC.campestris و C. californica انتقال یافته است (Gidding, 1947; Bennett, 1971). این دو نوع انتقال اخیر در طبیعت دارای اهمیت نمی‌باشد Sutic et al.,) .(1999
معمولا جمینی ویروس‌ها با بذر منتقل نمی‌شوند ولی اخیرا عنابستانی و همکاران (۲۰۱۴) نشان دادند که هر دو گونه BSCTV و BCTIV در گیاه زینتی اطلسی بذر زاد هستند (Anabestani et al., 2014).
۲-۸-دامنه میزبانی ویروس‌های ایجاد کننده بیماری پیچیدگی بوته چغندرقند
از جمله مهمترین میزبان‌های اقتصادی BCTV چغندرقند، گوجه­ فرنگی و فلفل می­باشد (Severin, 1929). علاوه بر میزبان‌های اصلی، گونه­ های دیگر گیاهی از خانواده­های مختلف به عنوان میزبان این ویروس گزارش شده ­اند. این خانواده­ها شامل Chenopodiaceae، Amaranthaceae، Carophyllaceae، Boraginaceae، Compositae، Convolvulaceae، Brassicaceae، Cucurbitaceae، Geraniaceae، Solanaceae، Malvaceae، Papaveraceae، Polygonaceae، Leguminosae، Lineaceae و Umbelliferae می­باشند (جهان بین، ۱۳۹۲Bennett, 1971; ).
آل یاسین و همکاران در سال ۱۳۷۴ با بهره گرفتن از یک آنتی سرم جدایه آمریکاییBCTV در آزمایش سرولوژیکی الیزا (ELISA)، ‌٢٣ گونه گیاهی را از بین ۲۹ گونه گیاه زراعی و زینتی از ۱۰ خانواده گیاهی و ۲۹ گونه علف هرز از ۱۲ خانواده گیاهی به عنوان میزبانان جدید BCTV از استان فارس گزارش کردند. در جدول ۲-۱ نام این میزبان ‌ها و علایمی که ویروس بر روی آنها ایجاد می‌کند آورده شده است (آل‌ یاسین و همکاران، ۱۳۷۴). بر اساس این آزمایش ها مشخص شد که همه علایم کوتولگی، پیچیدگی و بدشکلی در گیاهان چغندرقند مربوط به BCTV نمی‌باشد (آل ‌یاسین و همکاران b، ۱۳۷۴).
جدول ۲-۱ میزبان‌های طبیعی BCTV در ایران و مهمترین علایم موجود در آنها (آل یاسین و همکاران، ۱۳۷۴)

گونه گیاه

علایم ویروس پیچیدگی بوته چغندرقند

Antirrhinum majus

ریزبرگی و تورم خفیف رگبرگ

Apium graveolens

کاهش رشد، راست ایستادن برگ، زردی و تاولی شدن بین رگبرگ ها

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 04:42:00 ق.ظ ]




۴ـ۲ـ۳) بررسی فرضیه‌ی سوم
این فرضیه مطابق فصل اول به صورت ذیل بیان شد:
«تجربه‌ی صادراتی بنگاه‌ها، در ماهیت و میزان موانع اداری ـ خدماتی پیش روی آن‌ها تأثیر گذار است».
برای بررسی این فرضیه، اثر تجربه‌ی صادراتی در سه گروه «کمتر از ۵ سال»، «۵ تا ۱۰ سال»، و «بیشتر از ۱۰ سال» بر میزان مانع‌گری هریک از فعالیت‌های اداری ـ خدماتی صادراتی بررسی شده است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

جدول ۴-۹. فراوانی سابقه­ صادراتی پاسخ ­دهندگان

گروه ها
فراوانی

کمتر از ۵ سال سابقه صادراتی

۱۵

بین ۵ تا ۱۰ سال سابقه صادراتی

۱۱

بیش از ۱۰ سال سابقه صادراتی

۹

جمع

۳۵

لازم به ذکر است براساس اطلاعات دریافتی از پرسش‌نامه، تعداد بنگاه‌های با سابقه‌ی صادراتی کمتر از ۲ سال، ۱ عدد بود که به دلیل کم بودن تعداد نمونه و عدم اعتبار نتایج حاصل از تحلیل این دسته از داده‌ها، بنا به نظر مشاور آماری، با دسته‌ی «بنگاه‌های بین ۲ تا ۵ سال سابقه‌ی صادراتی» ادغام گردید.
با توجه به آنچه در فصل اول بیان شد، برای تعداد نمونه‌ی کمتر از ۳۰ بایستی از آزمون ناپارامتریک استفاده گردد. بنابراین به منظور بررسی این فرضیه، آزمون «کروسکال ـ والیس» استفاده شد.
فرضیه‌های آزمون به صورت زیر مطرح می‌شوند:
تفاوت معناداری میان میانگین ممانعت فعالیت اداری ـ خدماتی صادراتی jام در هر یک از سه گروه «سابقه‌ی صادراتی» وجود ندارد.
میانگین میزان ممانعت فعالیت اداری ـ خدماتی صادراتی jام در حداقل دو گروه از سه گروه «سابقه‌ی صادراتی»، با یکدیگر متفاوت است.
که در ، (i=1,2,3) و i گروه iام از سه گروه تجربه‌ی صادراتی را نشان می‌دهد، که به ترتیب نشان‌دهنده‌ی سابقه‌ی «صادراتی کمتر از ۵ سال»، «بین ۵ تا ۱۰ سال»، و «بیش از ۱۰ سال» است؛ و (j=1,2,…,۱۵) و j فعالیت اداری ـ خدماتی صادراتی jام را نشان می‌دهد. میانگین میزان ممانعت اداری ـ خدماتی گروه iام از فعالیت jام می‌باشد؛ و فرضیه‌ی H1 به صورت نقیض H0 تعریف می‌شود.
جدول ۴-۱۰. فراوانی آماره­ های توصیفی بر حسب سابقه­ صادراتی پاسخ ­دهندگان

فعالیت اداری -خدماتی صادرات

سابقه صادراتی
(X)

تعداد

میانگین رتبه

تهیه­ (تمدید) کارت بازرگانی

X<5

۱۵

۶۰/۱۷

۵<X<10

۱۱

۵۹/۲۰

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:42:00 ق.ظ ]




در اینجا این پرسش مطرح است که اعضای شرکت­های تعاونی مسکن دارای چه ویژگی هستند که از پرداخت مالیات نقل و انتقال املاک مستثنی شده ­اند؟ و یا قانونگذار چه هدفی را با اعطای این معافیت دنبال می­کرده است؟ تأسیس شرکت­ها و اتحادیه ­های تعاونی و ایجاد قوانین ویژه برای آن­ها، بیانگر این موضوع است که این شرکت­ها به منظور تأمین هدفی که ما آن را سیاست­گذاری در به جریان اندختن نیروی انسانی و سرمایه ­های جزئی و به کارگیری آن­ها در مسیر توسعه کشور می­دانیم، بوده است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

اعضای این شرکت­ها به عنوان سهام­دار شرکت تعاونی نسبت به سهام­داران سایر شرکت­های تجاری و بازرگانی اعم از سهامی عام و خاص و … دارای امتیاز ویژه­ای از بابت معافیت مقرر در ماده (۶۵) قانون، شده ­اند، که بیانگر نوعی تبعیض است. در حالیکه به لحاظ عملکرد شرکت متبوع خود و نیز میزان درآمد و سود دریافتی، مشمول حکم قانونی متفاوتی نیستند، یعنی آن­که تمامی این شرکت­ها جزو شرکت­های تجاری قلمداد می­شوند که به منظور کسب درآمد اقدام به فعالیت انتفاعی می­ کنند. بنابراین همانگونه که سهام­داران سایر شرکت­های تجاری، به دنبال کسب سود و افزایش درآمد خود هستند، اعضای شرکت­های تعاونی نیز به قصد کسب منفعت دور هم جمع شده ­اند.
احکام مالیاتی وضع شده برای اعضای شرکت­های تعاونی که دربردارنده امتیازی ویژه برای آن­هاست نیاز به بازبینی از جهت رعایت برابری با سایر اشخاصی که ملک خود را منتقل می­ کنند دارد. به نظر می­رسد بهتر آن است که در مورد اعضای این شرکت­های نیز همان حکم مقرر در ماده (۵۹) قانون جاری باشد چرا که اصل عدالت مالیاتی در یک معنا، عبارت است از رفتار برابر با اشخاصی که در موقعیت یکسان و مشابهی قرار گرفته­اند.

ج: مالیات بر درآمد نقل و انتقال حق واگذاری محل

حق واگذاری محل از نظر قانون مالیات­های مستقیم، مفهومی کلی بوده که طبق ماده (۵۹) قانون، شامل موارد مختلفی از قبیل حق کسب و پیشه و حق تصرف محل و همچنین حق تجاری محل می­گردد که همه این موارد با کمی تمایز وضعیت حقوقی یکسانی را ایجاد می­نمایند.
حق کسب و پیشه که نوعی حق تقدم در اجاره محل کسب به شمار می­رود، اشاره به مرغوبیت و ارزشی دارد که در نتیجه تلاش­ های یک مؤسسه تجاری یا یک حرفه خاص ایجاد شده است. این حق از آن جهت مهم است که گاهی ارزش ملک مورد اجاره را چند برابر می­نماید. درآمد حاصل شده از این بابت بنا بر ماده (۵۹) مشمول مالیات بر درآمد نقل و انتقال حق واگذاری محل به نرخ ۲ درصد می­باشد.
امروزه حق واگذاری محل از قبیل حق کسب و پیشه و حق تصرف محل و همچنین حق تجاری محل، دارای ارزش فراوانی برای صاحبان آن می­باشد، تا آنجاکه در برخی موارد منفعت حاصل از آن بالاتر از درآمد حاصل شده از اجاره املاک می­باشد. حال جای پرسش دارد که چرا این نوع حق با سایر حقوق قابل انتقال همانند حق اجاره املاک از حیث نرخ مالیاتی متناسب نمی ­باشد.
اگر چه بررسی تفصیلی این موضوع احتیاج به فرصت بیشتری دارد لکن با نگاهی اجمالی در می­یابیم که با وجود آن­که موضوع هر دو مورد، یعنی حق واگذاری محل و حق شخص نسبت به مال مورد اجاره یک چیز و آن انتقال این حقوق است، لکن نظر به وجود تفاوت ناچیز میان آ­ن­دو، نباید موجب تفاوت بیش از دو برابری در نرخ مالیات­های وصولی این دو حق گردد. بر همین اساس به نظر می­رسد لازم باشد تا بین نرخ­های مندرج در قانون برای این دو مورد، تناسب منطقی حاصل شود و هر دو تقریباً به یک نرخ مشمول مالیات بر درآمد این حقوق گردند.

بند دوم: مالیات بر درآمد کشاورزی

طبق قانون مالیات­های مستقیم، درآمد حاصل از کلیه فعالیت­های کشاورزی و همچنین فعالیت­های وابسته به آن از پرداخت مالیات معاف می­باشد. بر این اساس فصل مالیات بر درآمد کشاورزی در قانون مالیات­های مستقیم صرفاً در یک ماده خلاصه می­ شود، بدین صورت که طبق ماده (۸۱) قانون، “درآمد حاصل از کلیه فعالیت­های کشاورزی، دامپروری، دامدارری، پرورش ماهی و زنبور عسل و پرورش طیور، صیادی و ماهیگیری، نوغان­داری، احیای مراتع و جنگل­ها، باغات اشجار از هر قبیل و نخلیات، از پرداخت مالیات معاف می­باشد.”
معافیت­های مالیاتی مصرح در ماده (۸۱) قانون، در مورد اشخاصی جاری است که به­ طور مستقیم به انجام فعالیت­های فوق­الاشاره اشتغال دارند. البته باید در نظر داشت که این معافیت صرفاً برای اشخاصی می­باشد که مستقیماً در یکی از این فعالیت­ها­ به عنوان تولیدکننده شناخته شوند بنابراین افرادی که به عنوان واسطه محصولات مذکور را از تولیدکنندگان خریداری نموده و آن­را به­ صورت عمده­ای و یا جزیی به فروش می­رسانند، مشمول معافیت نبوده و می­بایست از بابت درآمد کسب شده از این طریق مالیات پرداخت نماید.
از آنجا که معافیت­های مقرر، فاقد هرگونه شروط محدود کننده ­ای است، به کلیه اشخاص اعم از حقیقی یا حقوقی تعلق می­گیرد و هیچ­گونه تبعیضی را در این مورد قائل نمی­ شود.
صنعت کشاورزی و تولیدات آن برای دولت دارای اهمیت فراوانی است چرا که ارتباط مستقیمی با زندگی افراد جامعه دارد از سوی دیگر فعالان این عرصه، عموماً اشخاص کم­درآمد جامعه محسوب می­شوند بنابراین با نظر به اصل عدالت مالیاتی و در جهت اعمال سیاست­های صحیح تولیدی، این قشر از جامعه از پردخت مالیات معاف هستند. در حالی­که بخش­های مختلف این صنعت همگی در یک سطح از سختی نیستند همچنین میزان توانایی مالی صاحبان این حرفه در یک تراز نمی ­باشد همگی از حیث مالیاتی در یک سطح دیده شده ­اند که البته این امر در سایر سیاست­های تولیدی دولت نظیر حمایت از آن­ها می­بایست مورد نظر باشد.
لازم است تا اعطای معافیت به این بخش از صنعت به طور دقیق­تر و البته موقت اعمال شود تا هم دغدغه دولت در تولیدات کشاورزی منظور گردد و هم نابرابری میان این بخش از صنعت با بخش­های دیگر ایجاد نشود.

بند سوم: مالیات بر درآمد حقوق

مالیات بر درآمد حقوق[۳۸۳] یکی از انواع مالیات­های تکلیفی به شمار می­رود که پرداخت­کنندگان حقوق، هنگام هر پرداخت یا تخصیص حقوق، مکلف می­باشند که مالیات متعلقه را کسر و به اداره امور مالیاتی پرداخت کنند.
مالیات بر درآمد حقوق از چند جهت قابل بررسی است: اول آنکه به لحاظ قانونی چه اشخاص مشمول و چه اشخاصی غیر مشمول و چه اشخاصی دارای معافیت هستند. دوم آنکه نرخ مالیات بر درآمد حقوق در حالت­ها و شرایط گوناگون به چه میزان است.
در خصوص مالیات بر درآمد حقوق، اصول مختلف عدالت مالیاتی همچون برابری اشخاص حقیقی داخلی و خارجی، اصل سرزمینی بودن مالیات­ها و … قابل توجه است.
ما در اینجا مالیات بر درآمد حقوق را در دو بخش مالیات بر درآمد حقوق اشخاص حقیقی داخلی و اشخاص حقیقی خارجی بررسی خواهیم نمود.

۱: مالیات بر درآمد حقوق اشخاص حقیقی داخلی

ماده (۸۲) قانون، در مقام بیان اشخاص مشمول مالیات بر درآمد حقوق، به تعریف درآمد حقوق پرداخته است که حائز نکات مهمی است. بنا به این تعریف: “درآمدی که شخص حقیقی در خدمت شخص دیگر (اعم از حقیقی یا حقوقی) در قبال تسلیم نیروی کار خود بابت اشتغال در ایران بر حسب مدت یا کار انجام یافته به طور نقد یا غیر نقد تحصیل می­ کند، مشمول مالیات بر درآمد حقوق است.”
اشاره این تعریف به عبارت اشتغال”در” ایران، این مطلب را به ذهن متبادر می­ کند که چنانچه شخصی خارج از ایران از منابع موجود در ایران کسب درآمد نماید علی­الاصول مشمول مالیات بر درآمد حقوق نخواهد بود. شاید برخی چنین تصور کنند که ذکر عبارت “اشتغال در ایران” اشاره به آن دارد که شرط تسلیم نیروی کار، حضور فیزیکی اشخاص حقیقی، در ایران می­باشد و از آن­جا که چنین اشخاصی در ایران حضور فیزیکی ندارند، لزومی به پرداخت مالیات بر درآمد توسط آنان وجود ندارد. به نظر این استدلال صحیح نمی ­باشد چرا که نیروی فکری، به عنوان بخشی از نیروی کاری شخص حقیقی، مستلزم حضور فیزیکی اشخاص در کشور محل اشتغال یا محل کسب درآمد نمی ­باشد.
بر این اساس به نظر می­رسد عبارت “اشتغال در ایران”، بواسطه آن­که بخشی از درآمدهای ناشی از شرایط و موقعیت کشور را از شمول مالیات بر درآمد حقوق خارج می­نماید، زمینه نابرابری در پرداخت مالیات را فراهم آورده باشد.
البته ذکر این نکته ضروری است که بنا بر بند (۵) ماده (۱) قانون، کلیه اشخاص خارجی نسبت به درآمدهایی که در ایران تحصیل می­نمایند و همچنین نسبت به واگذاری امتیازات یا سایر حقوق خود و یا دادن تعلیمات و کمک­های فنی از ایران تحصیل می­ کنند، مشمول مالیات مربوطه خواهند بود.
با توجه به اطلاق عبارت “اشخاص خارجی” در بند مزبور لازم است تا در فصل مربوطه کلیه درآمدهای اشخاص حقیقی خارجی مشمول مالیات بر درآمد حقوق به طور دقیق بیان شود تا شبهه غیر مشمول بودن آن بخش از درآمد آن­ها که از ایران حاصل می­ شود بوجود نیاید.
نظر به مندرجات ماده مزبور، تنها راه کسب درآمد حقوق از نظر این قانون، تسلیم نیروی کار شخص حقیقی می­باشد و سایر درآمدهای شخص حقیقی، در زمره درآمد حقوق قرار نمی­گیرد. این موضوع به معنای آن نیست که سایر درآمدهای فرد که در قالب­های دیگر و با بهره گرفتن از وسایل دیگری حاصل می­ شود مشمول مالیات نمی ­باشد بلکه چنین درآمدهایی مشمول مالیات بر سایر درآمدهایی است که ناشی از اجاره، فروش، انتقال، واگذاری، بهره ­برداری و … می­باشد.
یکی دیگر از نکات­ حائز اهمیت در این ماده، آن است که در ماده مزبور، هیچ اشاره­ای به نوع کارفرمای شخص حقیقی، که ممکن است از نوع اشخاص دولتی و یا غیر دولتی باشد، نشده است. اطلاق عبارت “شخص دیگر (اعم از حقیقی یا حقوقی)” گویای آن است که چنانچه اشخاص حقیقی بواسطه تسلیم نیروی خود به هر یک از اشخاص حقوقی دولتی یا غیر دولتی و نیز اشخاص حقیقی دیگر، درآمدی را کسب نمایند، آن درآمد مشمول مالیات بر درآمد حقوق خواهد بود. بر این اساس و نیز اطلاق عبارت “شخص دیگر” لازم است تا کلیه اشخاص حقیقی فارغ از نوع شخصیت کارفرمای خود به صورت یکسان و برابر مشمول مالیات قرار گیرند.
این موضوع تا قبل از تصویب قانون بودجه کل کشور سال ۱۳۹۳، بدین صورت بود که مالیات حقوق کارکنان بخش دولتی بر اساس ماده (۸۵) قانون،[۳۸۴] با نرخ ثابت ۱۰ درصد محاسبه و مالیات سایر حقوق­بگیران نیز به صورت پلکانی و بین ۱۰ تا ۳۵ درصد تعیین می­شد. اما پس از تصویب این قانون، به­منظور رفع تبعیض میان حقوق­بگیران، نرخ مالیات حقوق کارمندان و کارگران بخش دولتی و خصوصی بصورت یکسان تعیین شد.
تا قبل از تصویب قانون بودجه مزبور، به موجب ماده (۸۵) قانون، نرخ مالیات بر درآمد حقوق در مورد کارکنان وزارتخانه ها و موسسات، و سایر دستگاه­های دولتی پس از کسر معافیت‌های مقرر در این قانون به نرخ مقطوع ده درصد (۱۰%) و در مورد سایر حقوق بگیران نیز پس از کسر معافیت‌های ‌مقرر در این قانون تا مـبلغ چهل و دو میلیون (۴۲۰۰۰۰۰۰) ریال بـه ‌نرخ ده درصد (۱۰%) و نسبت به مازاد آن به نرخ‌های مقرر در ماده ‌(۱۳۱) این قانون[۳۸۵] محاسبه می­شد.”
از منظر اصول عدالت مالیاتی تعیین مالیات بر اساس مندرجات ماده (۸۵) قانون، دارای ایرادات اساسی بود، چرا که وضع چنین نرخ­هایی، متضمن تبعیضی ناروا میان حقوق­بگیران بخش دولتی و حقوق­بگیران بخش خصوصی می­بود که در واقع نوعی برخورد نابرابر با اشخاصی محسوب می­شد که دارای وضعیت یکسان به لحاظ مأخذ مالیاتی بودند. درک صحیح قانونگذار مالیاتی از آثار این نابرابری، موجب شد تا این موضوع هنگام تصویب قانون بودجه کل کشور سال ۱۳۹۳ مورد بررسی و اصلاح قرار گیرد.
بر اساس تبصره (۹) قانون بودجه کل کشور سال ۱۳۹۳،[۳۸۶] و طی ابلاغ بخشنامه جدید از سوی سازمان مالیاتی، مالیات بر درآمد حقوق کلیه شاغلان کارمند و کارگر در بخش­های خصوصی، دولتی و سایر دستگاه­های اجرایی موضوع ماده (۵) قانون مدیریت خدمات کشوری و ماده (۵) قانون محاسبات عمومی کشور، تا سقف مبلغ سالانه یک­صدو بیست میلیون (۱۲۰٫۰۰۰٫۰۰۰) ریال از پرداخت مالیات معاف می­باشد؛ همچنین نسبت به مازاد آن تا هفت برابر به نرخ ۱۰ درصد و مازاد بر این، به نرخ ۲۰ درصد مشمول مالیات بر درآمد حقوق خواهد بود.
بر اساس این تبصره چنانچه حقوق ماهیانه کارگر یا کارمندی کمتر از مبلغ ده میلیون ریال باشد، این میزان مبلغ از پرداخت مالیات بر درآمد حقوق معاف خواهد بود و اگر بالاتر از این رقم باشد مالیات متعلق به نرخ ۱۰ درصد دریافت خواهد شد.
با عنایت به ماده (۸۳) قانون، درآمد مشمول مالیات حقوق عبارت است از حقوق (مقرری یا مزد، یا حقوق اصلی) و مزایای مربوط به شغل اعم از مستمر و یا غیر مستمر قبل از وضع کسور و پس از کسر معافیت­های مقرر در این قانون. بنابراین کلیه مزایای حقوق اعم از مستم یا غیر مستمر مانند اضافه کار، پاداش ضمن سال، پاداش راندمان و بهره­وری، مشمول مالیات بر درآمد حقوق می­باشد. همچنین مأخذ محاسبه درآمد مشمول مالیات بر درآمد حقوق، کل مزایای مستمر و غیر مستمر، قبل از اعمال کسورات می­باشد، بنابراین کسورات مختلف حقوق از قبیل حق بیمه، بازنشستگی، وام و مساعده، بر محاسبه مالیات بر درآمد حقوق تاثیر خواهد داشت.
نکته قابل ذکر دیگر در خصوص مالیات بر درآمد حقوق، مربوط به شیوه وصول این نوع مالیات است، به نحوی­که پرداخت­کنندگان حقوق در بخش­های خصوصی، دولتی و سایر دستگاه­های اجرایی موضوع ماده (۵) قانون مدیریت خدمات کشوری و ماده (۵) قانون محاسبات عمومی مکلفند حسب مقررات ماده (۸۶) قانون،[۳۸۷] مالیات بر درآمد حقوق کارکنان خود را در هر ماه با توجه به مبالغ پرداختی یا تخصیص تا پایان ماه قبل محاسبه و کسر و ظرف ۳۰ روز ضمن انجام سایر تکالیف قانونی به اداره امور مالیاتی محل پرداخت نمایند.
بر این اساس آنچه مسلم است، حقوق­بگیران، منظم­ترین مشمولان مالیاتی هستند که مالیات خود را حتی قبل از دریافت حقوق پرداخت می­ کنند. این در حالی است که مالیات بر درآمد بسیاری از مشاغل و فعالیت­های زیرزمینی و دلالی با وجود برخورداری از درآمدهای بالاتر، پس از گذشت چند سال وصول می­ شود و یا اساساً مشمول مرور زمان گشته و مالیات­های مربوطه دریافت نمی­ شود. عدالت مالیاتی حکم می­ کند قوانین مالیاتی در بخش وصول نیز دربردارنده اصول و مکانیزمی باشد که هیچ­گونه تفاوتی از حیث زمان پرداخت مالیات ایجاد نشود. چرا که در صورت وجود شرایط نابرابر از حیث زمان و شیوه وصول، اشخاص در وضعیت نامساوی قرار خواهند گرفت که این امر منجر به تضییع حقوق آن­ها خواهد گشت.

۲: مالیات بر درآمد حقوق اشخاص حقیقی خارجی

بنابر اصل سرزمینی بودن مالیات­ها، مالیات بر درآمد حقوق، مربوط به کلیه اشخاص حقیقی است که در قبال تسلیم نیروی کاری خود در ایران به کسب درآمد مشغولند. بر این اساس هر شخص حقیقی اعم از ایرانی یا غیر ایرانی، بابت کسب درآمد حقوق در ایران، مشمول مالیات بر درآمد حقوق خواهد بود.
مفاد ماده (۸۲) قانون، بر همین نکته تصریح دارد و همه اشخاص حقیقی داخلی و خارجی را مشمول مالیات بر درآمد حقوق دانسته است. مالیات بر درآمد کلیه اتباع خارجی که در ایران اشتغال دارند، نسبت به جمع کل حقوق و مزایای دریافتی، اعم از اینکه پرداخت کننده حقوق، ایرانی یا خارجی یا اینکه مقیم خارج و فاقد شعبه یا نمایندگی در ایران باشد،[۳۸۸] به دلالت بند (۵) ماده (۱) و حکم ماده (۸۲) قانون، به لحاظ اشتغال در ایران با رعایت شرایط مقرر در قراردادهای اجتناب از اخذ مالیات مضاعف، حسب مورد، در ایران مشمول مالیات بر درآمد حقوق می­باشند.
اصل سرزمینی بودن اقتضاء دارد تا شخص حقیقی ایرانی که در خارج از ایران اشتغال داشته و در آنجا حقوق دریافت می­دارد، مشمول مالیات بر درآمد حقوق دولت ایران قرار نگیرد. این اشخاص از آن جهت که مشمول قوانین مالیاتی کشور میزبان هستند، اخذ مالیات توسط دولت ایران، به منزله وصول مالیات مضاعف خواهد بود که این امر به دور از عدالت می­باشد. اگر چه اصل سرزمینی بودن اشاره به اخذ مالیات از درآمدهایی را دارد که صرفاً در ایران تحصیل شده ­اند لیکن درآمدهایی را که اشخاص حقیقی ایرانی از منابع ایرانی تحصیل می­ کنند، مشمول مالیات بر درآمد مذکور هستند. این حکم که مستنبط از تبصره ماده (۸۲) قانون است حالتی را در نظر می­گیرد که بخش عمده کارمندان و مأموران سفارتخانه­های کشورها در مناطق دنیا، اصولاً از شمول مالیات بر درآمد حقوق کشور میزبان خود خارج هستند. چنانچه در ماده (۹۱) قانون،[۳۸۹] کلیه رؤسا، اعضای مأموریت­های سیاسی و کنسولی خارجی در ایران و حتی کارمندان محلی سفارتخانه­ها و کنسولگری­ها در صورت عمل متقابل مورد معافیت مالیات بر درآمد حقوق قرار گفته­اند.
چنانچه مشخص است بخش اعظم رؤسا و مأمورین سیاسی، کنسولی و فرهنگی ایرانی شاغل در سفارتخانه­های ایران در سایر کشورها و نیز بخش اعظم کارکنان ایرانی شاغل در سفارتخانه­های سایر کشورها در ایران، ضمن انعقاد قراردادهای مضاعف، از شمول مالیات بر درآمد حقوق خارج می­شوند. این موضوع به معنای ایجاد نابرابری میان کارمندان وزارت خارجه و کارکنان سایر سازمان­های دولتی و غیر دولتی می­باشد.
به نظر می­رسد مستثنی نمودن مأموران و نمایندگان کشورهای خارجی بیشتر به دلیل ملاحظات سیاسی صورت می­گیرد چرا که از سیاق عبارت “به شرط عمل متقابل” به دست می ­آید که کشورها وضع این معافیت را با اما و اگرهایی می­پذیرند و لهذا قانون­گذار علی رغم اذعان به تبعیض برای اینگونه اشخاص، اجرای آن را بر خود فرض می­داند. با این وصف اگر به کنه این مطلب بنگریم و نوع فعالیت آن­ها و شرایط حاکم بر آن را مورد ملاحظه قرار دهیم، خواهیم دید که هیچ­گونه تفاوتی بین این ماموران با سایر مامورن دولتی وجود ندارد و اگر به لحاظ سختی و حساسیت امور محوله دارای امتیازی بر سایر ماموران دولتی باشند این امر می­بایست از طریق افزایش حقوق جبران شود کما اینکه چنین نیز هست. بنابراین به نظر می­رسد وضع این معافیت با اصل عدالت مالیاتی سازگاری نداشته باشد.

بند چهارم: مالیات بر درآمد مشاغل

طبق ماده (۹۳) قانون، درآمدی که شخص حقیقی از طریق اشتغال به مشاغل یا به عناوین دیگر غیر از موارد مذکور در سایر فصل­های قانون مالیات­های مستقیم در ایران تحصیل کند، پس از کسر معافیت­های مقرر در قانون، مشمول مالیات بر درآمد مشاغل می­باشد. ضمنا بر اساس تبصره ماده فوق، درآمد شرکت­های مدنی (اعم از اختیاری یا قهری) و همچنین درآمدهای ناشی از فعالیت­های مضاربه در صورتی که عامل (مضارب) شخص حقیقی باشد، تابع مقررات فصل مالیات بر درآمد مشاغل می­باشد.
چنانچه از ماده مزبور مستفاد است تمامی فعالیت­های اشخاص حقیقی که جزئی از موارد مذکور در قانون مالیات­های مستقیم قرار نگرفته­اند، مشمول مالیات بر درآمد مشاغل می­باشند. بنابراین از این جهت هیچ­گونه تبعیض پیدا و پنهانی صورت نگرفته است.
نکته حائز اهمیت این ماده آن است که اگرچه ماده فوق کلیه مشاغل و حتی سایر منابع درآمدی از جمله واسطه­گری، دلالی و غیره را مشمول پرداخت مالیات دانسته است لیکن آشفتگی حوزه مشاغل و عدم وجود مکانیزم­ هایی که به شفافیت مالی در این حوزه کمک نماید، اخذ مالیات این دسته از درآمدها را با مشکل روبرو ساخته است. بنابراین وجود نابرابری در این ماده را نه ناشی از وضع قانون که نابرابری در وصول مالیات­ها که امکان وقوع در مرحله اجرا را دارد، محقق شده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:42:00 ق.ظ ]




« چنانکه می دانیم، این عقیده خلاف عقاید قرآن و تعالیم اسلام است واساساً عصمت انبیاء ثابت ومسلم است».
پس آیا ما به شما گوش خواهیم گرفت که مرتکب این شرارت عظیم بشویم و زنان بیگانه گرفته،به خدای خویش خیانت ورزیم؟
و یکی از پسران «یهو باداع بن اَلیا شیب» رئیس کَهنَه،داماد «سنبلَّط حُورُونی» بود،پس او را از نزد خود راندم.ای خدای من ایشان رابه یاد آور، زیرا که کهانت و عهد کهانت و لاویان را بی عصمت کرده اند.(ابراهیمی،۱۳۸۲، ص۲۴).
تصورآنها ازاینکه مانع ازدواج با اقوام دیگر هست این بود که قوم خاص خدایند مانع اختلاط آنان با اقوام دیگر می شد چنان که در(سفرتثنیه؛ ۶:۷) آمده است:«چون شما قوم مقدسی هستید که به خداوند خدایتان اختصاص یافته اید او ازبین تمام مردم روی زمین شما را انتخاب کرده است تا برگزیدگان او باشید.» (نورحسن فتیده، ۱۳۷۹، ص ۶۷).
شاید بتوان گفت علت اصلی ازدواج نکردن با غیر یهودی همین تصور بوده که بر اساس آن به تعبیر هیوم،نویسند.ادیان زنده جهان، آنان از ازدواج هایی که خلوص خون آنان را به مخاطره می افکند خود داری می کردند.(رابرت هیوم،۱۳۷۳، ص ۲۵۴).
یهودیان سنتی همواره مخالف سرسخت ازدواج یهودی با غیر یهودی بوده اند.هنگامی که انسان محوریت خانه را در یهودیت مورد توجه قرار می دهد این امر آن قدرها تعجب آور نخواهد بود ؛اما اغلب این نکته را درست درک نمی کنند.علت آن که یهودیان نمی خواهند فرزندانشان با غیر یهودی ازدواج کنند آن نیست که احساس می کنند یک همسر غیر یهودی به قدر کافی خوب نیست،بلکه بدان دلیل است که یک همسر غیر یهودی هر چقدر هم خوب باشد،قادر نیست به یک فرزند یهودی کمک کند تا سرنوشت و نقش اساسی خود را که گسترش یهود و زنده نگهداشتن میراث یهود است ایفا نماید. در گذشته،والدینی که فرزندانشان با غیر یهود ازدواج می کرد، لباس عزا به تن می نمودند،و کم نبودند والدینی که دیگر هرگز با فرزندانشان صحبت نمی کردند.ممکن است این رویه بسیار خشن تلقی شود،اما احتمالا والدینی که دست به این کار می زنند چنین استدلال می کنند که این فرزندانشان بودند که ازآنها بریدند و بر عکس ؛آنها فقط آن را برملاء کرده اند.اینها همه با خاطرات تاریخی طولانی تلفیق می شود،که در آن یهودیان رنجهای بسیار تحمل کرده،و گاهی نیز برای زنده نگهداشتن میراث خود برای نسل های آینده جان باخته اند.ازاین نظر، بسیاری از یهودیان پشت کردن به همه این دستاوردها را در شرایطی که بالاخره روزگار با یهودیان مهربان تر شده خیانتی خاص تلقی می کنند. (وقار،۱۳۷۸، ص۲۷۷و۲۷۸).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

انسان مجاز نیست زنی را به زوجیت خود در اورد مگر انکه او را ببیند تا مبادا پس از ازدواج چیز نامطلوب در او بیابد وان زن مورد نفرت واقع شوددر این مورد در(میشناس تعنیت، ۸:۴).
آمده:زمانی که بیت همیقداس «معبد مقدس» هنوز بر پا بود،در ۱۵ماه آودختران اورشلیم همگی با جامه سفید به خارج ازشهر میرفتند ودر تاکستان ها به رقص و پایکوبی می پرداختند و به جوانانی که برای انتخاب همسر به انجا امده بودند چنین می گفتند:«ای جوان دیده بالا کن و ببین چه کسی را به عنوان شریک زندگی خود بر می گزینی،به زیبایی دختران قدر اهمیت نده بلکه به فکر نجابت خانوادگی واصل و نسب او باش» (کهن، ۱۳۸۲ ص ۱۸۳و۱۸۴).
۳-۵- فلسفه ممنوعیت نکاح با بیگانگان در عهد قدیم
همان گونه که پیش از این یادآور شدیم، از عبارت تورات بر می آید که ازدواج با بیگانگان به طور کلی ممنوع بوده و از بزرگ ترین گناهان به شمار می آمده و فلسفه ی این تحریم را نیز تأثیر منفی این ازدواج در عبارت یهوه، خدای بنی اسرائیل معرفی کرده است و این تأثیر را نیز غیر قابل اجتناب دانسته، تا آنجا که شخصی مثل سلیمان[۱] نیز بر اثر این نوع ازدواج آلوده شد و از خدای بنی اسرائیل روی بر تافت. دومین علتی که در عبارت فوق برای تحریم ازدواج با بیگانگان ذکر شده، از دست دادن اصالت یهودی و عدم توانایی سخن گفتن به زبان عبری است، که این نیز خود نوعی انحراف و نقصی بزرگ برای یک فرد یهودی – که بایستی به زبان تورات تسلط کامل داشته باشد – به شمار می آید و به همین جهت برای حفظ اصالت زبان خویش، آنان را از ازدواج با بیگانگان، یعنی دیگر ملل منع می نمودند(ابراهیمی،۱۳۸۲، ص۲۴).
جالب این که در حال حاضر نیز در قانون مدنی اسرائیل به این مطلب تصریح شده است، چنان که در ماده ی ۱۷ احوال شخصیه آمده: (شرط صحت عقد دین ومذهب است اگر کسی با غیر دین خود یا با مذهب دیگر عقد کند، عقد آن دو جایز نیست)[۲]ودرقسمت دیگر همین ماده آمده: (شرط شده که زوجین هر دو اسرائیلی باشند تا ازدواج آنها بر طبق شرع موسوی باشد والا اگر هر دو اسرائیلی نباشند، ازدواج آنها لغو است)[۳] همچنین در ماده ی ۳۹۶ آمده: (جایز نیست ازدواج یهودی با غیر یهودی و جایز نیست ازدواج غیر یهودی با یهودی)[۴] و در ماده ی ۳۹۳ آمده: (زمانیکه دو نفر مثل این ازدواج حرام، با هم ازدواج کنند چه بسا که مرتکب کار عار
و فاحشه ای شده اند (هرگز پاک نمی شوند) واولادی که از این ازدواج نا پسند روزی داده شود(متولد شود) مثل فرزندی است که از جفت گیری (ازدواج) از روی تباهی عقل است.)[۵](بدران ابوالعینین بدران،۱۹۶۸، ص ۸۹)
همان گونه که ملاحظه می شود، در قانون مدنی اسرائیل نه تنها پیرو آیین یهود بودن شرط صحت عقد ازدواج است، بلکه وحدت مذهبی و کشوری را نیز شرط دانسته اند.
بدین معنا که فرقه های که به تدریج در یهودیت به وجود آمده اند، نمی توانند از مذاهب دیگر همسر انتخاب کنند.[۶] این بدان می ماند که گفته شود:در اسلام، سنی حنفی نمی تواند از پیروان احمد حنبل همسر برگزیند و بالعکس.
در یهود نیز فریسیان نمی توانند با صدوقیان ازدواج کنند. اما شرط اسرائیلی بودن زن و شوهر ظاهرا مربوط به شریعت حضرت موسی (ع) نمی باشد، بلکه از تصمیمات ویژه ی حکومتی است که ازدواج اتباع اسرائیل را با اتباع غیر اسرائیلی- هر چند یهودی باشند- ممنوع دانسته اند. پرواضح است که این ممنوعیت معلول عواملی نیست که در تورات به عنوان علت حرمت ازدواج با بیگانه آمده است، بلکه صرفا برای سهولت شناسایی اتباع ورسیدگی به امورآنان است.(ابراهیمی، ۱۳۸۲، ص۲۶).
حاصل اینکه ممنوعیت ازدواج با بیگانگان، یکی به سبب مصونیت اعتقادی پیروان یک دین بوده و یا به جهت حفظ ملیت و اصالت نژادی و قومی، و در آیین یهود که از طرفی آیین خویش را بهترین آیین دانسته و همه ادیان دیگر را باطل میداند و از طرفی فرزندان اسرائیل را قوم برگزیده و محبوب خدا و برتر از هر نژاد دیگر می داند، هر دو عامل را در ممنوعیت ازدواج با بیگانگان در نظر داشته اند.« در گذشته بسیاری از اقوام در حفظ نسب و فامیل خویش کوشا بوده اند، ولی ظاهراً هیچ قومی مانند بنی اسرائیل در حفظ نسب خویش اهتمام نداشته است.» اما اقوام و مللی که از نظر اعتقادی، خویشتن را برتر از همگان می دانند، معمولا در صورت اجتناب از ازدواج با بیگانگان، عامل دوم« یعنی اختلاف نژادی و افتخارات ملی» را علت این ممنوعیت ذکر می کنند و ملت هایی که اسیر حس ناسیونالیستی نیستند و تنها آیین صحیح را آیین خاص خویش می دانند، هدفشان از اجتناب با بیگانگان، تنها حفظ مصونیت اعتقادی است، و لذا در شرایطی که اوضاع اجتماعی این مصونیت را بیشتر به خطر اندازد، بر عدم ازدواج با پیروان ادیان دیگر، تأکید بیشتری می کنند و به همین جهت، تنها در موارد خاصی به مردان پیرو خویش اجازه ی ازدواج با بیگانگان را می داده اند. مثلا در شرایطی که آنان می توانستند با این ازدواج، همسر خویش و بلکه افراد بیشتری از ملت دیگر را به آیین خویش در آورند، ولی هیچگاه به زنان پیرو خویش اجازه ی ازدواج با مردان بیگانه نمی دادند. چه اینکه زنان از موقعیت ضعیف تری برخوردارند و در صورت ازدواج با بیگانه، احتمال متأثر شدن آنان از عقیده ی شوهر بیشتر است.(ابراهیمی،۱۳۸۲، ص۲۷).
یکی از نویسندگان بزرگ معاصر می نویسد: « ظاهراً تلاش کثیری از قانونگذاران بر این بوده که فرزندان ملت آنان در محدوده ی خودشان رشد کنند و در نتیجه، نوامیس آنها بر اثر اختلاط لطمه ای نبیند و این یا بخاطر این بوده است که مردمان مشخصی از آنان دور بماند، یا از عادات ناپسند بر کنار بمانند و ضمناً شاخه ی نژادی و کرامت آنها محفوظ بماند. بعضی از ملت ها زمانی آزاد بودند، ولی بعد ها تغییر روش دادند. چنان که رومیان در آغاز، زنان بسیاری از ملل اطراف خود گرفتند، ولی هنگامی که به قدرت رسیدند، مردمان دیگر را بربر نامیدند و زنان خود را به بیگانگان نمی دادند و زنان بیگانه را برای خود نمی گرفتند.» (ابراهیمی،۱۳۸۲، ص۲۷).
شدت اجتناب از همسری با بیگانگان در مللی که تعدد زوجات را جایز نمی دانسته اند، طبیعی به نظر می رسد و بی تردید مسیحیان چنین بوده اند، ولی در آیین یهود هر چند تعدد زوجات در شرایط خاصی جایز بوده، ولی بعد ها یکی از پیشوایان مذهبی آن را تحریم کرد، و لذا در ماده ی ۳۹۵ از حقوق مدنی یهود آمده: «تعدد زوجات اگر چه شرعاً جایز است مگر این که کاهن یهود جرسون آن را حرام دانسته آن هم به علت تنگی اسباب زندگی که در این ایام امر شده که لوازم زندگی یک زن که آسان هم نیست وخالی از سختی نیست برپا داشته شود[۷]» (ابراهیمی،۱۳۸۲، ص۲۸).
۳-۶- رضایت زن در نکاح از دیدگاه تورات
در عهد قدیم برای زنان در امر ازدواج هیچ گونه استقلالی منظور نشده است به طوری که آنان در مساله انتخاب همسرتابع محض اولیای خود اعم ازپدر یا برادر هستند در واقع شرط اصلی ازدواج آنها رضایت اولیای آنان است که در صورت نارضایتی ایشان ازدواج صورت نمی گیرد.
« واگر پدرش هیچ راضی نشود که او را به وی بدهد به قدر مهر دوشیزگان، نقره به او بسنجد» (سفر خروج،آیه ۱۷ باب ۲۲).
در عهد قدیم در موارد متعددی مشاهده می شود که پدر، دخترخود را در مقابل دریافت وجهی به دیگری واگذار می کند و به تعبیر خود عبارات عهد قدیم،او را می فروشد که قیمت خرید او ممکن است پول نقد یا تعهد انجام دادن کاری برای پدر دختر باشد.
مواردی نظیر این در کتاب هوشع آمده است که بر اساس آن هوشع می گوید«که زن خود را به پانزده مثقال نقره وپنجاه من جوخریده است»:پس اورا به جهت خود به پانزده مثقال نقره وبحومر جو وبه نیم حومرجو تحصیل نمودم.(کتاب هوشع ۲:۳).
یا «لِیاه » و «راحِیل» که یعقوب آنها را در قبال “۱۴”سال خدمت به پدرشان خرید،آنان در مورد پدر خویش می گویند:«…پدرمان ما را فروخته و پولی را که ازاین بابت دریافت داشته تماماً تصاحب کرده است». وچون که یعقوب راحیل را دوست می داشت گفت بواسطه دختر کوچکت راحیل ترا هفت سال خدمت خواهم نمود. ولابان گفت که او را بتودادن بهتر از آنست که به دیگری بدهم با من بمان. ویعقوب برای راحیل هفت سال خدمت کرد ودر نظر او روزهای چندی نمودند زیرا که او را دوست می داشت. پس یعقوب به لابان گفت که زن مرا به من بده تا به او درآیم چون که روزهای خدمتم تمام شد. ولابان تمامی مردمان آن مکان را جمع کرده ضیافت کرد. وواقع شد وقت شام که دختر خود لیاه را گرفت وبه او آورد که [یعقوب] باودرآمد. ولابان کنیزک خود زِلپاه به دخترش لِیاه به جهت کنیزی داد. واضح شد در صبحدم که اینک اولِیاه بود پس به لابان گفت آنچه که به من کردی چیست آیا به جهت راحیل به تو خدمت نمی کردم پس مرا چرا فریب دادی. لابان در جواب گفت که در ولایت ما چنین نمی شود که کوچک پیش از بزرگ داده شود، هفته ی این را تمام کن وبه سبب خدمتی که به من خواهی کرد به مدت هفت سال دیگر این را هم به تو می دهم، ویعقوب چنین کرد وهفته ی این را تمام کرد ولابان دختر خود راحیل به زنی باو داد.(پیدایش۲۹: ۱۸-۲۸) و (پیدایش ۱۵:۳۱، یوشع ۱۲: ۱۲).
وشاول گفت به داوود چنین بگوئید که مَلِک مهر نمی خواهد مگر اینکه صد غُلفه فِلِسطیان را می خواهد تا آنکه از دشمنان ملک انتقام کشیده شود اما شاول فکر کرد که داوود را بدست فلسطیان افتاده خواهد گردانید(سموییل ۱۸: ۲۵)
وکالیب گفت کسی که قِریَثِ سِیفِر را زده تسخیرش نماید دختر خود عکساه را بزنی با و خواهم داد.یا کالیب که دخترش عکسه را به پاس تصرف قریه ی سفر به ازدواج عُتن ئیل در می آورد. بدون این که رضایش را در نظر گرفته باشد،وعثنیئیل پسر قَنِزِ برادر کالیب آن را فتح نمود که او دختر عکساه را بزنی بااو داد (یوشع ۱۵: ۱۶-۱۷).
مطلب دیگر این که گاهی دختران برای ازدواج ربوده می شدند و در صورت اعتراض پدروبرادران شان،رضایت آنان جلب می شد؛وبنیامینیان را امر فرموده گفتند بروید در تاکستانها در کمین باشید. وملاحظه کنید واینکه اگر دختران شِیلوه برای گردش کردن هَروَلَه بیرون آیند آنگاه از تاکستانها بیرون آیید واز دختران شیلوه هر کس به جهت خود زنی به چنگ بیاورد و به زمین بنیامین بروید، ومی شود که اگر پدران ویا برادران ایشان به قصد شکایت نزد ما بیایند به ایشان خواهم گفت که آنها را به خصوص ما رحم نمائید زیرا که در جنگ او برای هر کس زنش را نگاه نداشتیم چونکه در این وقت به ایشان ندایدی تا آنکه معاقب شوید، وبنیامینیان چنین کردند واز هروله کننده گانی که به چنگ آوردند زنان را موافق عدد خودشان گرفتند وروانه شده به میراث خودشان برگشتند وشهر ها را بنا کرده در آنها ساکن شدند.(سفرداوران۲۱: ۲۰- ۲۳).
در اینجا نیز سخنی از جلب رضایت دختر نیست ! البته این نوع ازدواج، آن چنان که ویل دورانت می نویسد، عملی استثنایی بود و سنت متعارف آن بود که زناشویی از طریق خرید وفروش صورت گیرد، نامی که عبرانیان به زن می دادند ” بُلهه ” بود که معنی مملوک را دارد وپدر عروس در مقابل مهری که به ازای دختر خود دریافت می داشت او را به داماد واگذار می کرد. (دورانت،۱۳۷۳، ۱/ ۳۹۱).
چنان که ملاحظه می شود، در عهد قدیم سخنی از استقلال دختر در انتخاب همسر نیست اما تلمود رضایت دختر را در ازدواج شرط می داند و می گوید:طبق قانون تلمود ممنوع است انسان دختر خود را در حالی که هنوز صغیر است شوهر دهد بلکه باید صبر کند تا دختر بزرگسال شود و بگوید من حاضرم با فلان کس شوهر کنم اگر شخصی دختر خود را که هنوز خردسال است شوهر دهد، دخترمی تواند هنگام رسیدن به سن دوازده سالگی، آن ازدواج را فسخ کند، و بدون آنکه احتیاجی به طلاق گرفتن باشدآن را لغو و باطل نماید و بر هم بزند.(کهن، ۱۳۸۲، ص ۱۸۱).
رضایت پدر شرط اصلی ازدواج است،اگر پدری راضی به ازدواج دخترش نباشد تنها به گرفتن وجه نقد اکتفا می کند اجازه ازدواج با اولیای دختر است و پدر ممکن است از گرفتن مهریه صرف نظر کند اگر چه رضایت دختر در نظر گرفته نمی شود.(هاکس،۱۳۸۳ ص ۶۰۸ و ۶۰۷)
۳-۷- سن نکاح در عهد قدیم
به انسان سفارش شده است که زود ازدواج کند، برای مردان سن هجده سالگی را سن مناسب جهت زناشویی دانسته اند (میشنا اَووت، ۵: ۲۴).
هنگامی که هنوز دستت روی گردن پسرت است[۸](۱)، یعنی از شانزده سالگی یا بیست و دو سالگی، ویا بنا به یک عقیده ی دیگر از هیجده سالگی تا بیست وچهار سالگی برای او زن بگیر. (قیدوشین، ۳۰ الف)
وهمچنین گفته شده است که تا سن بیست سالگی انسان (ذات قدوس متبارک) انتظار می کشد که او ازدواج کند. وقتی که سن اواز بیست گذشت وازدواج نکرد خداوند او را نفرین می کند و می گوید:” استخوان هایش باد کند” (قیدوشین، ۲۹ب).
وتأکید شده است که پدر موظف است دختر خود را هر چه زود تر شوهر دهد و آیه ی ” دختر خودرا بی عصمت مساز واو را به فاحشگی وامدار ” (لاویان، ۱۹: ۲۹).
درباره ی شخصی گفته شده است که در شوهر دادن دختر خود اهمال می ورزد و میگذارد که او بزرگ شود و در حال تجرد باقی بماند (سنهدرین، ۷۶الف).
در آن ادوار سن مناسب برای ازدواج دختر را دوازده سال ونیم می دانستند، هر چند که او فقط در پایان دوازده سالگی بالغ محسوب می شد[۹](۲). (کهن، ۱۳۸۲، ص ۱۸۱ و ۱۸۰).
۳-۸- نکاح با محارم در عهد قدیم
در عهد قدیم ازدواج با افراد زیر به صراحت تحریم شد.

    1. ازدواج با خواهر اعم از تنی و نا تنی.
    1. ازدواج با زن برادر.
    1. ازدواج با زن پدر.
    1. ازدواج با خواهرزن با وجود زنده بودن زن.

اگر مردی با خواهر خود،ازدواج کند وبا اوهم بستر شود، خواه دختر پدرش باشد و خواه دختر مادرش، عمل شرم آوری کرده وهردو باید در ملاء عام از میان قوم طرد شوند وآن مرد باید به سزای گناه خود برسد زیرا خواهر خود را بی عصمت کرده است. (سفر لاویان ۲۰: ۱۷).
اگرمردی زن برادر خود را به زنی بگیرد کار قبیحی کرده است. زیرا نسبت به برادرش بی احترامی نموده وهردوی ایشان بی اولاد خواهند مُرد. (سفر لاویان ۲۱:۲۰).
در مورد ازدواج با زن پدر آمده است:هیچ کس زن پدر خود را نگیرد و دامن پدرش را منکشف نسازد.(تثنیه،۲۲:۳۰).
و نیزگفته شده:زنی را با خواهرش به همراه مگیرمبادا که عورت غیری را کشف کرده در اثنای زندگیش او را اذیت رسانی. (لاویان ۱۸:۱۸).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:42:00 ق.ظ ]




که از تمامی اوهام سرخ یک شقایق وحشی
جز چند قطره خون
چیزی بجا نخواهد ماند.

      1. فروغ بیش از هر چیز در پی توسعه بخشیدن به وزن و ایجاد فضای لازم جهت بیان خاص خود، توسعی که در وزن توسط «نیما» به وجود آمد، به تنهایی نیاز فروغ را برای بیان احساسات درونیاش مرتفع‌نمی‌کند. گرچه کاری که نیما در وزن کرده خیلی مهم و با ارزش بود و توانست با بر هم زدن تساوی طولی مصراع‌ها امکانات جدید و وسیعتری در اختیار شاعران بگذارد. ولی این توسع در شعر نیما فقط در آخر مصراع انجام می‌گرفت و نه در اول یا وسط، در صورتی که در شعر فروغ این توسع در وزن تنها به پایان مصراع محدود نشده و در اول و وسط مصراع‌ها نیز اعمال گردیده، امری که تقطیع آن را برای ذهن‌های معتاد به اوزان معمول و بویژه برای کسانی که به عروض سنتّی شعر فارسی وابستگی دارند، مشکل ساخته‌است.
      2. ( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

برای روشن شدن مسئله نمونه ای از شعر نیما آورده می‌شود:
قرمز به چشم، شعلهی خردی
خط می‌کشد، به زیر دو چشم درشت شب
وندر نقاط دور
خلقند در عبور
او آن نوای نادره ، پنهان چنانکه هست
از آن مکان که جای گزیده ست، می‌پرد.
«نیما- ققنوس»
این شعر، اولین شعر واقعی نو از نیما یود که در وزن «مفعولُ فاعلاتُ مفاعیلُ فاعلن» یعنی بحر مضارع سروده شده و «نیما» به کوتاه کردن مصراع‌ها همت کرده و بلند ترین مصراع‌های این شعر در نهایت از همان چهارچوب اصلی که «مفعولُ فاعلاتُ مفاعیلُ فاعلن» است تجاوز نمی‌کند و همین وضع در شعرهای دیگری که در این وزن مختلف‌‌الارکان سروده شده: مانند «گل مهتاب» ، «همسایگان آتش» و «شکسته پر» نیز صادق است.
اما برعکس در وزن‌های متحد‌‌الارکان مثل »فاعلاتن فاعلاتن…» و «مفاعیلن مفاعیلن …» به توسع بیشتری دست زده و نمونه‌های فراوانی از این وزن‌ها در شعر نیما وجود دارد که در آن طول هر مصراع به مقتضای کلام کوتاه و یا بیش از حد رایج در شعر کلاسیک بلند شده‌است مانند:
به شب آویخته مرغ شباویز مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن
مدامش کار رنج افزاست، چرخیدن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن
اگر بی سود می‌چرخد مفاعیلن مفاعیلن
وگراز دستکار شب، درین تاریک جا، مطرود می‌چرخد مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن
«نیما- مرغ شباویز»
چشم بودم بر رحیل صبح روشن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن
با نوای این سحرخوان شادمان من نیز می‌خواندم به گلشن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن
در نهان جای این وادی فاعلاتن فاعلاتن فع
«نیما- لکه دار صبح»
وضع در شعرهایی که در اوزان مختلف‌‌الارکان سروده شده به کلی فرق می‌کند و به دلیل امکان استفاده از زحافات مختلف‌‌الارکان اصلی شعر و پایان بندی شعر به یکی از زحافات ارکان شعرو نیز امکان تکرار یکی از افاعیل و یا زخافات آن و نیز تکرار مداوم یا به تناوب آن شاعر با امکانات بیشتری روبروست و امکان توسع وزن در این اوزان در اول، وسط و آخر وجود دارد. به عنوان مثال در شعر «ایمان بیاوریم…» سطوری یافت می‌شود که دقیقاً نحوه گسترش وزن آن عادی و متداول است، یعنی تکرار مجددارکان و افاعیل شعر:
زبان زندگی جمله‌های جاری جشن طبیعت است
مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن مفاعلن
و یا:
چه مردمانی در چارراهها نگران حوادثند
مفاعلن مفعولن مفاعلن فعلاتن مفاعلن
که باز به جز آوردن مفعولن به جای فعلاتن، که امری طبیعی در شعر کلاسیک است وزن آن دقیقاً ادامۀ وزن اصلی شعر است.
همچنین در مصراع‌هایی که در وزن دوم شعر یعنی بحر مضارع سروده شده نیز سطری وجود دارد که دقیقاً مطابق وزن اصلی است و نیز سطوری که توسع در آن مطابق ساده ترین نحو آن یعنی تکرار افاعیل به تناوب صورت گرفته‌است مثل:
ما مثل مردهای هزاران هزارساله به هم می‌رسیم و آنگاه
مفعولُ فاعلاتُ مفاعیلُ فاعلاتُ مفاعیلُ فاعلاتن
ویا:
یا منطق ریاضی تفریق‌ها و تفرقه‌ها کوک می‌کند
مفعولُ فاعلاتُ مفاعیلُ فاعلاتُ مفاعیلُ فاعلن
اما فروغ به این توسع ساده و طبیعی راضی نیست و دنبال وزنی است که با گسترش امکانات با‌ هارمونی و همنوایی نزدیک به طبش نبض شعر و زیر و بم‌های لطیف زبان عادی و محاورهای هماهنگ بوده و بدین جهت با بهره گرفتن از کلیه اختیارات مجاز شاعری و کلیۀ زحافات رایج و حتی غیر متداول ولی قابل تصور و وقوع افاعیل عروضی و ترکیب دو وزن نزدیک به هم یعنی بحر مضارع و مجتث و بابهره گیری از امکان تکرار افاعیل یا برخی از آن در قسمت‌های مختلف هر مصراع دست به ابداع وزنی زده که تأثیر آن را بعداً در کار شاعران نسل‌های بعد به روشنی می‌توان یافت و راهگشای امکانات جدیدی در وزن شعر نو گردید.
به طور کلی از مجموع ۲۵۶ مصراع شعر «ایمان بیاوریم …» تعداد۱۱۴ مصراع در بحر مضارع و بقیه یعنی ۱۴۲ مصراع در بحر مجتث سروده شده‌است.
امکان تکرار افاعیل یا برخی از آن در قسمت‌های مختلف هر مصراع به ابداع وزنی زده که تاثیر آن را بعداً در کار شاعران نسل‌های بعد به روشنی می‌توان یافت و راهگشای امکانات جدیدی در وزن شعر نو گردید.
به طور کلی از مجموع ۲۵۶ مصراع شعر «ایمان بیاوریم…» تعداد ۱۱۴ مصراع در بحر مضارع و بقیه یعنی ۱۴۲ مصراع در بحر مجتث سروده شده‌است.
ولی در این شعر ازروش دیگری نیز برای گسترش مصراع‌ها استفاده شده که باید آن را توسع درونی یا گسترش میانی مصراع نامید و این عمل به سه صورت انجام می‌گیرد:

    1. تکرار یکی از افاعیل یا ارکان وزن شعر مثل:

و از میان شکل‌های هندسی محدود مفعولُ فاعلاتُ فاعلاتُ مفاعیل
که در مقایسه با وزن اصلی شعر یعنی «مفعولُ فاعلاتُ مفاعیل» می‌بینیم که رکن دوم پشت سر هم تکرار شده‌است. یا در مصراع:
و این غروب بارور شده از دانش سکوت مفاعلن مفاعلن فعلاتن مفاعلن

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:42:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم