کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



وضیعت هویت موفق به فرد در پیوند بین گذشته و امیدهای آینده کمک کرده و یک احساس تداوم شخصی در او ایجاد می نماید (هیون ،۱۹۹۴).
انواع هویت
هویت فردی[۲۵]
روشن کردن نظام باورها ، ارزش ها و آرمان های خود آگاهی یافتن از توانایی خود و شیوه استفاده از این توانایی در زندگی روزانه ، هویت فردی ، اجتماعی و تعالیم فلسفه ی افراد را شکل می دهد ( اریکسون، ۱۹۶۶ ) .
پاسخ به سوال من کیستم و دیگران چه کسانی هستند و رسیدن به جواب آن شاید به ظاهر ساده و آسان باشد اما حقیقت این است که باید فرایند پیچیده ای طی شود تا فرد به پاسخ مناسب و صحیح دست یابد زیرا سلامت شخصیت در گرو سازگاری آدمی با محیط اجتماعی پیرامون و رعایت مقررات اجتماعی و نیز تفسیر سازگاری از خود ، جامعه و ارزش است و هنگامی که در این فرایند خلل و کاستی ای پدیدار شود نابهنجاری و اضطراب روانی نمودار خواهد شد . از این رو هویت سالم و آرام در جای معنی می یابد که شخص از نگرش یک دست و سنجیده ای از خویشتن و جهان بهره مند باشد و عناصر سازنده شخصیت وی از تلائم و سازگاری برخوردار باشند و برای خود زندگی معنی داری ساخته باشد (غرایی،۱۳۸۲)

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در نقطه متقابل ( ناقص طی شدن این فرایند ) به اصطلاح هویت بحران زده نام دارد و هنگامی مصداق می یابد که تعارض و چالش جدی در نگرش فرد میان عناصر اثر گذار و سازنده شخصیت وی پدید آمده باشد و فرد از ارائه تفسیر جامعه از آن ما و پاسخ قانع کننده به معنی زندگی ناتوان باشد در این حالت در میان دو حال ( افراط و تفریط ) قرار می گیرد او ممکن است فرد آشوبگر و خرابکار و یا افسرده و منزوی شود او بر این اساس می توان گفت که : « به طور کلی هر فرد بالغی با داشتن یک زندگی متوازن و متعادل که بتواند به آسودگی با دیگران در آن سهیم شود نیازمند زمینه معنایی استواری از هویت خویش است » ( همان) .
کارول گارد[۲۶] و جانیس برهن[۲۷] (۱۹۷۱)به نقل ازرحیمی نژاد(۱۳۷۹)خاطرنشان میکنند که در احساس فردی هویت حداقل ۴ مسئله اساسی وجود دارد.
انسانی : این احساس که فرد یک موجود انسانی است.
جنسیت : احساس فرد از مردانگی و یا زنانگی را شامل میشود.
فردیت :این شناخت که فردی خاص و بی نظیر است.
پایداری : آگاهی از این که فرد همان شخصی است که روز قبل بوده است.
هویت اجتماعی :
هویت اجتماعی[۲۸] دانشجو را شکل می دهد در واقع دانشجو را آماده می کند تا در آینده نزدیکی عنصر سازنده و مهره صلاح کشور و جامعه باشد . اگر هویت اجتماعی را از دانشجو سلب کنند . امادگی لازم برای حضور سازنده و موثر در اجتماع را از دست می دهد .
هویت اجتماعی در حقیقت میدان و بستری برای تمرین و مهارست زندگی و تعامل بهتر اجتماعی است هویت اجتماعی دانشجو با توجه به جوانی او در محیط دانشگاهی واقعیتی انکار ناپذیر است یعنی دانشجو قبل از هر هویتی یک جوان است جوانی فارغ از هویت دانشجو یا هویت غیر دانشجو ، داخل یا خارج از محیط دانشگاه یک سری اقتضائات خاص خود را دارد در عین حال این حقیقت نیز باید پذیرفت که اقتضائات نباید در جوان دانشجو و جوان غیر دانشجو کاملا یکسان و مساوی ظهور نماید چون دانشجو نمی تواند به بهانه جوانی خود مانند جوان غیر دانشجو در خارج از دانشگاه جوانی کند در محیط های غیر دانشگاهی بسیاری از جوانان به بهانه جوان بودن بسیاری مفاسد و کارهای مخل نظم و عرف اجتماعی انجام می دهند . آنچه می تواند اقتضائات جوانی دانشجو را متناسب با محیط دانشگاه محقق و جلوگر نماید هویت اجتماعی دانشجو است( سلمانپور ، ۱۳۸۴ ) .
روا نشناسان اجتماعی و جامعه شناسان و به طور کلی عالمان علوم اجتماعی می خواهند بر این واقعیت تاکید کنند که احساس هویت به واسطه دیا لکتیک[۲۹] میان فرد و جامعه شکل می گیرد . هویت کم و بیش در نگرشها و احساسات افراد نمود می یابد ولی بستر شکل گیری آن زندگی جمعی است جرج هربرت مید را از این حیث می توان پرچمدار نظریه هویت اجتماعی دانست که فرایند دستیابی فرد به احساس و برداشتی کامل از خویشتن را بررسی می کند از نظر مید ، هر فرد هویت یا خویشتن خود را از طریق سازماندهی نگرشهای فردی دیگران در قالب نگرشهای سازمان یافته اجتماعی یا گروهی شکل می دهد ( گل محمدی، ۱۳۸۱ ) .
ریجارد جنگینز[۳۰] هویت اجتماعی را این گونه تعریف می کند در شیوه هایی که به واسطه آن افراد و جماعت ها در روابط اجتماعی خود از افراد و جماعتها دیگر متمایز می شود اشاره دارد و برقراری و متمایز ساختن نظام مند نسبتهای شباهت و تفاوت میان افراد ، میان جماعتها است ( شرفی، ۱۳۸۵).
هویت های اجتماعی معمولا به عنوان مجموعه ای ازتعاریف نقش ها مفهوم سازی می شوند هر اجتماعی مرکب از دو عنصر پندار و ساختار است پندارها همان مجموعه ذهنی و روان شناختی می باشند که در بردارنده ارزش ها ، هنجارها ، نمادها ، اعتقادات ، احساسات و طرز تلقی هایی هستند که بخش ذهنی آن جامعه را تشکیل می دهند اما ساختارها مجموعه ای از پایگاه ها و نقش های تعریف شده و نهادی هستند که با یکدیگر دارای ارتباط متقابل و تعامل می باشند ساختارهای اجتماعی بر اساس پندارهای یک جامعه شکل می گیرد اگر افراد ارزش ها و اعتقادات جامعه را باور داشته باشند و احساسات و طرز تلقی های آنان با دیگر اعضائ آن جامعه همانند شود و فرد پایگاه خود را در ساختار اجتماعی بیابد و به آن تعلق پیدا نماید و نسبت به ایفای نقش خود تعهد داشته باشد در این حالت می توان از هویت اجتماعی سخن به میان آورد .هویت جمعی یا اجتماعی نشات گرفته از جایگاه و تعلق فرد به جامعه است.هویت اجتماعی به سه دسته معنا و مفهوم در کنار هم دلالت دارد اولا به معنای همانند و هماهنگی و یکسانی شخصیت اجتماعی یا فراخود [۳۱] فرد یا بخشی ذ هنی و پندارهای مقوم گروه اوست ثانیا به معنای آگاهی و اعتقاد فرد از تعلق به گروه اجتماعی معین و ارزش و اهمیت عاطفی این عضویت برای فرد . ثانیا پیدایش تعهد و احساس مسئولیت برای ایفای نقش های محول در کلیه ساختارهای اجتماعی مربوط بنابراین تعلق افراد به گروه های متفاوت است که آنها به یک هویت اجتماعی ، معرف وضعیت به خصوصشان در جامعه دست می یابند دانشجو وقتی وارد دانشگاه می شود با توجه به شرایط و محیط دانشگاهی هویت اجتماعی جدیدی را کسب می کند ( دوران، ۱۳۸۳ ) .
هویت شغلی و حرفه ای :
هویت شغلی بخش مهمی از مجموعه هویت غالب افراد را تشکیل می دهد ( کانجر۱ و تیرسون[۳۲] ،۱۹۸۴ به نقل ازدانشور) . داشتن شغلی که ارزش اجتماعی داشته باشد و بتواند به خوبی از عهده آن برآید اعتماد به نفس افراد را زیاد می کند و به احساس ایمنی و هویت باثبات کمک می کند ( کانجر۱ و تیرسون[۳۳] ،۱۹۸۴ به نقل ازدانشور) .
اگر جامعه به افرادش بگوید که به آنها نیازی ندارند و اشتغال امکان پذیر نباشد در آنان احساس تردید ، سرخوردگی ایجاد می شود و دچار کمی عزت نفس می شوند و احتمال دارد که این افراد دچار سردرگمی در هویت و حتی در بعضی از موارد بزهکار شوند ترک تحصیل می کند و هویتی منفی پیدا می کنند ( حمیدی ، ۱۳۸۸ ).
مطالعات اخیر نشان داده که کار کردن در دوران نوجوانی در قابلیت اشتغال آن عده که ترک تحصیل کرده اند تاثیرات مثبتی داشته است ولی هنوز نمی دانیم تاثیرات کار کردن در آینده شغلی نوجوانانی که به طور تمام وقت درس می خوانند چیست ؟
همین که نوجوانان دوران کودکی را پشت سر می گذارند و به دورانی می رسند که باید خودشان را اداره کنند در مورد هدفهای شغلی خود واقع بینانه تر فکر می کنند در همین زمان است که می کوشند تا توانایی ها و امیدهای خود را با امکانات موجود وفق دهند .
علایق شغلی یک نوجوان معمولا به صورت غیر سیستماتیک رشد می کند و معمولا تحت تاثیر والدین ، پیشنهادات مشاوران مدرسه و برخورد تصادفی با مشاغل مختلف و مشاغلی که دوستان به آن مشغولند قرار دارد طبقه اجتماعی و انتظارات الگویابی جنسیتی نیز در این میان موثر است ( حمیدی ،۱۳۸۸ ) .
هویت شغلی یکی از نشانه های برجسته رشد و کمال استعداد تحصیل فرد است این امر به نوجوان تشخیص و استقلال اقتصادی می بخشد . جوان بر اساس علائق و شرایط و آرزوهای خویش ، شغل خود را می یابد این امر در طبقات متفاوت به صورتهای متفاوتی به انجام می رسد و مثلا جوان طبقه عالی ، کمتر در سنین پایین به فکر احراز شغلی می افتد طبقات متوسط به صورت نیمه وقت در ایام تعطیل به این کار دست می زنند و خود را به شغل و حرفه ای مشغول می سازد و نوجوان طبقه پایین نیز معمولا به دلیل شرایط سخت خانوادگی ، تحصیل را در سنین نوجوانی ترک کرده و به کارهای سخت و پایین تن می دهد ( شریعتمداری، ۱۳۶۴ ) .
اریکسون ( ۱۹۶۸ ) معتقد است یکی از وظایف اولیه تکاملی نوجوانی ، برقرار کردن یک حس هویت با توجه به دنیای مشاغل است هولند،( ۱۹۸۰) نیز معتقد است هویت حرفه ای به معنای داشتن یک تصویر منسجم ، یکپارچه و روشنی از هدفها ، علائق و استعدادهای شخصی است این خصوصیات سبب می شود که تصمیم گیری راحتر و اطمینان به توانایی شخصی در رو به رویی با برخی ابهامات محیطی غیر قابل اجتناب با زحمت کمتری صورت بگیرد ( اینگرسول، ۱۹۸۲ ) .
هارنز( ۱۹۷۹ ) به نقل ازاکبرزاده،(۱۳۷۶) برای تفسیر این مطلب جریان شکل گیری هویت را در ۴ مرحله توضیح می دهد .
۱ـ اگاهی ارزیابی خود و شناخت انتظارات محیطی
۲ـ طرح ریزی ( اکتشاف و جستجوی اختیارات و ساختن و شکل دادن به هدفها )
۳ـ تعهد و چهارم تکمیل یک هویت . وی معتقد است افرادی که آگاهی بیشتری در مورد علائق ، مهارتها و اهدافشان دارند نسبت به همسالانی که آگاهی کمتری دارند مشکلات کمتری در مورد تصمیم گیری شغلی خواهند داشت ( توربک و همکاران، ۱۹۸۲ ) هر چند تصمیم گیری نوجوان درباره انتخاب شغل ، یک بخش مهم از جریان شکل گیری هویت است ولی این مسئله از سایر تصمیمات و فرآیندهای مربوط به انتقال از کودکی به بزرگسالی جدانیست
.اینگر سول به نقل ازدانشور( ۱۹۸۲ ) معتقد است نوجوان ممکن است در جستجوی هویت حرفه ای دچار حالت مرضی شود یعنی یا آینقدر سریع در مورد حرفه آینده تصمیم بگیرد که دیگر شغل ها و حرفه های دیگر را از نظر دور بدارد یا اینکه این جریان تصمیم گیری آنقدر طولانی شود که جریان شکل گیری یک بخش از هویت را با شکست روبه رو سازد . البته این تصمیم های شغلی در حال تغییر مستمر هستند همان طور که رشد مفهوم خود نیز با جریان مستمری صورت می پذیرد مفهوم نقش کار در زندگی آنان به طور مستمری پیچیده می شود از سوی دیگر انتخاب شغل حتی با اعتماد به نفس فرد ارتباط دارد یعنی در شرایط پایین بودن اعتماد به نفس ادراک فرد از واقعیت نادرست و انتظارات وی از آینده شغلی خود نیز یا خیلی پایین و یا خیلی بالاست به طور کلی می توان گفت تصمیم های شغلی فرد از خود پنداره او سرچشمه می گیرد و استعدادها و آمادگی فردی او را به همراه احساس کفایت شخصی نشان می دهد .
ماهیت جریان انتخاب شغل هم به خصوصیات رشد کلی جوان بستگی دارد و هم به واقعیت های دنیای کار در حالی که این واقعیات دائم در حال تغییر کردن بوده اند اما اعتقاد بر این است که شرایط ، برای بالاتر بودن سطح زندگی کارگران و شاغلین بهتر نشده است . تحقیق نشان می دهد به طور کلی انتخاب حرفه ای نوجوان هم به واقعیات جهان کار بستگی دارد و هم به ادراک خود شخص و نگرش های او نسبت به مشاغل متفاوت وابسته است .
هم چنین روز نبرگ،( ۱۹۶۵) به نقل ازفاتحی(۱۳۷۸) تحقیقی درباره ارزش های شغلی جوانان ارائه داده که نشان می دهد جوانان به چه ارزش هایی در یک شغل توجه دارند او معتقد است در حالیکه فرد شغل های مختلف حرفه ای را پیش رو دارد باید به انتخاب یکی از آنها دست بزند . اما زمانی وی در این انتخاب متوجه قدرت و رقابت در روابط بین فردی است این تمایل منفی نسبت به شغل و حرفه ای را نشان می دهد وی همچنین عقیده داردکیفیت شکست و موفقیت یک فرد در قلمرو و حرفه ای به دو قضاوت وابسته است استدلال اینکه ، ۱ ـ چه صفات و کیفیاتی شخص به طور ذاتی برای موفقیت در یک زمینه خاص وجود دارد ( یا به طور کلی چه صفات ذاتی وجود دارد ) .
۲ ـ چه معانی و احساسی را این صفات ایجاد می کند اهداف حرفه ای جوانان با توجه به سن و جنس متفاوت است .در اوایل نوجوانی پسران با توجه به میزان حقوق و رسیدن به هدفهای شخص ، شغل مورد نظر خود را تعیین می کنند دختران در شغل امکان تماس و برخورد اجتماعی و توانایی کمک به دیگران را جستجو می کند در حالی که پسرها و دخترهای بزرگتر شغل را با توجه به زندگی و شرایط خانوادگی خود را در نظر می گیرند . می توان گفت دو عامل مهم در انتخاب شغل رضایت شغلی و علاقه شخصی است ( اینگرسول[۳۴] ۱۹۸۲ ،به نقل از دانشور) .
اما در اهمیت رشد هویت حرفه ای کروتز،[۳۵] ( ۱۹۷۴ ) معتقد است هویت حرفه ای یک شاخص اصلی و اساسی وضعیت اجتماعی فرد است قالب حرفه ای یک عمر ، عقیده وی در سنین اولیه شکل می گیرد این است که انتقال از مدرسه تا شغل ،گذر مهمی در دوره نوجوانی است به این ترتیب می توان گفت نوجوانی دوره ای است که در آن موقعیت اجتماعی فرد به او واگذار می شود ( میوس،[۳۶] ۱۹۹۳ ) .
رابرت ها[۳۷] و یکهورست،[۳۸] ( ۱۹۵۲ ) به نقل از مارسیا (۱۹۶۶) نیز انتخاب شغل و آماده شدن جهت احراز آن را یکی از وظایف اصلی تکاملی نوجوانی می داند بنابراین نوجوانی که نتواند مهارت فنی و حرفه ای خاصی را بیاموزد و یا ترک تحصیل می کند کمتر می تواند زندگی آینده خود را تامین کند . این افراد هم چنان وابسته به والدین خود باقی می مانند و یا به سوی ولگردی و بزهکاری روی می آورند بدین ترتیب نمی توانند استقلال اقتصادی خود را کسب کنند .
هویت سیاسی[۳۹] :
از شاخصه های مهم حیات دانشجویی را می توان هویت سیاسی دانشجو دانست در حقیقت هویت سیاسی دانشجو ناشی از هویت روشن و جنبش نقد و تحلیل ، فرانگری و هویت معنوی اوست .اگر دانشجوی فاقد هویت سیاسی باشد هم استقلال یک کشور به مخاطره می افتد و هم حاکمیت کشور به سرعت رو به فساد می رود . در واقع هویت سیاسی دانشجو دانشگاه را تبدیل به چشم بینایی در نظارت بر حاکمیت قرار می دهد حاکمیت را از استدراج در فساد باز می دارد و حافظ استقلال نظام نیز خواهد بود هویت سیاسی موجب می شود دانشجو به عامه مردم و حاکمیت ناصح ، بهترین پشتیبان باشد . نظامی که بخواهد به مردم تکیه کند نه متکی بر قدرت نظامی یا قدرتهای خارجی ، باید هویت سیاسی دانشجو را تقویت کند . زیرا دانشجو نماد مردم و عصاره مردم است . دانشجوی فاقد هویت سیاسی یک دانشجوی مرده به حساب می آید .
چنین دانشجویی به یک عنصر منفعل و ساده لوح تبدیل می شود و در نهایت یک ابزار و وسیله است که به راحتی هر نوع مدیریتی را می توان بر آن اعمال کرد .
برای اینکه دانشجو بتواند به هویت سیاسی دست یابد باید به این مورد توجه داشته باشد.
۱ ـ آگاهی سیاسی[۴۰] : اولین شرط برخورداری صحیح دانشجو از هویت سیاسی داشتن یک سری آگاهی و اطلاعات دقیق سیاسی و به روز می باشد لازمه مهم هویت سیاسی می باشد زیرا در غیر این صورت دانشجو بدون آگاهی لازم از وقایع ، امور و جریانات داخلی و خارجی و اطلاع از سوابق جریانات و وقایع یا بدون آگاهی از هویت ملی مردم خودبا هویت قطب های قدرت جهانی هویت سیاسی او معنای صحیح پیدا نمی کند .
۲ ـ هوشیاری سیاسی[۴۱] : هوشیاری سیاسی یا شم سیاسی در حقیقت مواد خام و اطلاعات خام سیاسی را پخته می کند بین وقایع و جریانات یا سخنان به ظاهر غیر مرتبط ارتباط برقرار می سازد دانشجو بدون هوشیاری سیاسی اگرچه اطلاعات سیاسی وسیعی هم داشته باشد اما تبدیل به یک عنصر ساده لوح سیاسی می شود گاهی از عامه مردم هم در درک مسائل سیاسی پایین تر می روند . در واقع دانشجو با هوشیاری سیاسی می تواند لایه های مختلف و تودر تو پیچیده مسائل را یکی پس از دیگری کنار زده و به اساس و ریشه آنها دست یابد .
۳ ـ تحلیل سیاسی[۴۲] : هویت سیاسی دانشجو با تحلیل سیاسی تکامل پیدا می کند دو عنصر اطلاعات سیاسی و هوشیاری سیاسی به دانشجو قدرت تحلیل سیاسی می دهد علت اینکه بسیاری از دانشجویان فاقد قدرت و مهارت تحلیل سیاسی از رخدادهای داخلی و سیاسی اند . به علت نداشتن اطلاعات سیاسی و یا به خاطر فقدان هوشیاری سیاسی است .
۴ـ اقدام سیاسی[۴۳] : هویت سیاسی دانشجو به اقدام سیاسی او ختم ومنجر می شود صرف تحلیل سیاسی داشتن برای برخورداری از هویت کفایت نمی کند هویت سیاسی باید ظهور و بروز کند . اقدام به موقع و مناسب ، صحیح و معقول سیاسی دانشجو در حقیقت رویش جنبش سیاسی دانشجو است و همین رویش و جنبش ثمره هویت سیاسی او می باشد .( سلمان پور، ۱۳۸۴) .
هویت مذهبی[۴۴] :
مهم ترین بعد هویتی جوان دانشجو مذهب و دین اوست ،منشا تمام آسیب های هویت دانشجویی و کارساز شدن آفات آنها ریشه در فقدان یا سستی در هویت مذهبی دینی آنهاست . هویت مذهبی معنوی در حقیقت حافظ و نگهبان هویت علمی ، فرانگری ، سیاسی ، فردی اجتماعی دانشجو می باشد .متاسفانه در دو دهه اخیر موانع زیادی بر سر راه بسط عمیق و فعلیت یافتن هویت مذهبی و معنوی دانشجویان پدید آمده ( سلمان پور، ۱۳۸۴ ) .
هویت مذهبی به عقیده گزل[۴۵] ( ۱۹۵۶ ) مرحله ۱۳ تا ۱۶ سالگی سن شکوفایی استدلال عقلانی فرد است در این سن فرد متوجه امور عقلانی ، مذهبی و هنری می شود یک نوع رابطه فعال با دیگران برقرار می سازد نظریه پیاژه نیز بر این است که کودک پس از تفکر عینی ، به تفکر صوری می رسد این نوع از رشد فکری ، نوجوان را قادر به تحلیل و تفکر و ایده آل گری نموده و رشد مذهبی را با پیشرفت و تعالی بیشتری همراه می سازد با قدرت تفکر مجدد ، باورهای مذهبی و بخصوص مفهوم خدا ، مجرد و انتزاعی تر شده و از حالت تفکر عینی و ظاهری به استباطهای عقلانی انتزاعی در مورد عقاید مذهبی کشیده می شود این تفکر به عقیده پیاژه کمتر حالت تعصب آمیز و خشک را دارند ( کانگر،[۴۶] ۱۹۷۴به نقل ازهاتف نیا، ۱۳۸۷) .
رشد سیستم های ارزشی و اخلاقی نوجوان را مجوز ورود به عرصه بزرگسالی دانسته اند برای کسب این بخش از هویت ، نوجوان باید قادر باشد تا سیستمهای ارزشی مختلف را بررسی و ارزیابی کند هر چند در وی تضادی بین ارزشهای والدین و ارزشهای مذهبی مورد قبول وی بیشتر شبیه والدین خواهد بود تا اینکه با آن مغایر باشد با تطبیق ارزشهای مذهبی متفاوت نوجوان سیستم های مذهبی خود را پی ریزی می کند اما کمتر اتفاق می افتد که در آخر نوجوانی ، سیستم ارزشی کاملا متفاوتی را به جای سیستم ارزشی اوایل نوجوانی اش جایگزین کند . مانند سایر بخش های هویت شکل گیری مذهبی نیز مختص دوره ی نوجوانی نیست و در سرتاسر عمر انسان ، رشد تحول و شکل می گیرد .( ویلیام جیمز[۴۷] و استانلی مال[۴۸] ۱۹۵۷ اینگر سول[۴۹] ،۱۹۸۲،همان)
هر چند نوجوان و جوان به داشتن عقیده مذهبی که در واقع نیاز او را به روشن شدن موضع اش نسبت به مذهب و جهان به طور کلی نشان می دهد گاه افراط و تفریط هایی در این گرایشات وی صورت می گیرد فشارهای وارد بر نوجوان یا جوانان برای دینداری افراطی یا بی دینی معمولا از سوی دوستان اعمال می شود این فشارها برای همرنگی نوجوان باعث می شود والدین از اینکه فرزندانشان دیگر علاقه ای به مذهب ندارد نگران شوند در حالی که این امر نشان دهنده ترس او از مسخره شدن از طرف دوستان است نوجوان یا جوانان برای یافتن یک سیستم ارزشی صحیح و یکپارچه و روشن شدن اعتقادات مذهبی اش به هدایت و راهنمایی مناسب والدین و بزرگسالان و همچنین محیط مساعد دارد .
اما این راهنمایی نباید در جهت اعمال فشار و برای پذیرفتن اعتقادات ما از سوی نوجوان باشد در هر حال همان گونه که مذهب در نحوه ، زندگی افراد جامعه موثر واقع می شود و سیستم فردی و مسئولیت جمعی و استاندارهای رفتاری و اخلاقی جامعه را تعیین می کند اختلال در کسب این هویت فرد را با فقدان یا نقصان این منابع ارزشمند رو به رو می سازد . ( سوری ۱۹۶۱ ،اینگرسول ۱۹۸۲ )
از جمله آثار هویت مذهبی و دینی که در دانشجویان تاثیر بسیاری دارد می توان گفت اولا در رشد و پرورش روحیه دانشجویی تاثیر مستقیم می گذارد و موجب دست یابی هر چه بیشتر به مجهول و سوال که در زمینه تولید علم است می گردد دوم اینکه معنویت و مذهب یک تفسیر درست ذهنی از معنای زندگی به دست می دهد دانشجو در پرتو تفسیر برآمده از معنویت درباره زندگی هرگز دچار بحران هویت[۵۰] نمی شود.
سوم اینکه در عمل و متن زندگی به زندگی معنا می دهد اضافه بر اینکه در فهم و ذهن تفسیری درست و عملی از زندگی و معنا آن به وجود می آید و زندگی را معنادار می سازد .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 03:43:00 ق.ظ ]




‌لا مَتْعَ اللهُ تِلْکَ العَینِ بِالْوَسَنِ
(بحتری؛ ۱۹۷۲: ۴/ ۲۳۴۷)

ترجمه
۱-زمانی که بر رجاء گریستی گمان بردی که با گریه قمری در هنرها بر او شوریدی.
۲- من از او چشم پوشی کردم او به مرگ خود شاد نشد خدا کند که چشمانش روی خواب و آرامش نبیند.
شاعر از این که، این نویسنده به خونخواهی از پدرش برنخواسته است بر او عیب‌ می‌گیرد، و بر ضد او دعا‌ می‌کند با این ساختار(خدا کند که چشمانش روی خواب نبیند) او خواب را استعاره گرفته است تا بیان کند او در خونخواهی پدرش غافل و بی خیال است، خوابش در دعا بر علیه او را تشبیه کرده است به (خداوند او را بهره مند نکند) به عدم بینایی، زیرا انسان نابینا حقایق را نمی‌بیند و همچنین انسان غافل حق خود را نمی‌بیند و به غلفت خود ادامه‌ می‌دهد، پس علیه او دعا‌ می‌کند تا در او اثر کند و او را از طریق این ابیات نفرین آمیز تحریک کند و به حرکت وادارد.

۴-۲-۱-۰۲ دعای در قالب لعن و نفرین برای خلفاء و رجال دولتی

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

دعا با لعنت از جمله دعاهای تأثیر گذار به شمار‌ می‌رود که به معنای دوری از رحمت الهی و تمام خیرات است راغب اصفهانی بر این باور است که لعنت عبارت است از: رانده شدن و دور گشتن بر راه خشم است و این امر عذابی است از جانب خداوند در روز قیامت برای انسان، و در دنیا بریدن از قبول رحمت و توفیق الهی است، (راغب اصفهانی؛ ۲۰۰۴: ۷۴۱) عرب‌ها زمانی که فردی از دستوراتشان سرپیچی‌ می‌کرد او را از خودشان دور‌ می‌کنند، تا ظلم و ستمش به آنها نرسد، و می‌گویند: فرزندان فلان کس مورد لعنت هستند لعنت با دشنام و فحش فرق دارد، لعنت مربوط‌ می‌شود به بخش دینی و اعتقادی در حالی که دشنام و فحش مربوط به بخش اخلاقی‌ می‌شود، که هر دو در مذمت و کوچک کردن طرف مقابل است. بعضی از خلفای عباسی و افراد حکومتی آن‌ها در اداره حکومت خود متکی بر ظلم و ستم بودند، و بعضی از آن‌ها از جاده انصاف و عدالت منحرف شده بودند، و این امر میدان را برای شاعران آماده کرد تا آن‌ها را مورد لعنت قرار دهند، تا خشم درونی آن‌ها التیام یابد زیرا این افراد توانایی تغییر در نظام و روش حکومتی آنها را جز با زبان نداشتند.
در آموزه‌های دین اسلام و زیارت اهل البیت(ع) لغت بر ظالمین بر محمد(ص) و آل محمد مجاز و توصیه شده است و تأکید شده که بصورت صریح و علنی با لعن و نفرین ظلم ظالمان را آشکار ساخت و قرآن کریم نیز تنها در مورد مظلوم واقع شدن اجازه بلندی صدا به بدی داده است آیه از سوره چنین‌ می‌دارد که: ﴿لا یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَنْ ظُلِمَ…﴾(نساء/۱۴۸)اما شاعران به دو دلیل از اینکه صراحتاً خلفاء ظالم را لعن کنند پرهیز کرده‌اند یعنی به دلیل جایگاه سیاسی آنها و دیگر به دلیل ‌ترس از مجازات آنها، تلاش‌ می‌کردند که لعنت خود را متوجه وزیران و دیگر افراد حکومتی کنند، روانشناسان بر این باورند که: و لذا انسان اگر حدس بزند در دشمنی به طور مستقیم به منبع اصلی آن شکست‌ می‌خورد اینکه‌ترس از مجازات داشته باشد و یا احساس عدم موفقیت در دشمنی کند آن را به چیز دیگر و یا شخص دیگر که مرتبط با منبع اصلی است تغییر‌ می‌دهد: (العسوی؛ ۲۰۰۴: ۳۰۲) و از اینجاست که متون شعری دربرگیرنده لعن خلفا کم است اما در عوض در حق وزرا و دیگر افراد حکومتی زیاد است، از جمله وزیرانی که همواره مورد لعن قرار گرفته‌اند، عبد الملک زیات وزیر معتصم و واثق است که به دست متوکل کشته شد. (محمود جوابره؛ ۲۰۰۳: ۱/ ۲۷۳)
علی بن جهم (وفات ۲۴۹ هـ )در قصیده تائیه خود او را چنین لعن کرده است:

۱-لَعائِنُ اللِه مُتابِعاتِ
۲- عَلی اِبْنِ عَبْدِالملِکِ الزیاتِ
۳- وَاَنْفَذَ اْلاَحکامُ جائِراتِ

مُصْبِحاتِ وَ مُهجَّراتِ
عَرَّضَ شَمْلَ الْملکُ لِلشَتاتِ
عَلی کِتابِ اللهِ زارِیاتِ
(علی بن جهم؛ ۱۹۵۹: ۱۱۸)

ترجمه
۱-لعنت خداوند پی در پی، هر صبح و بامداد و هر شامگاه.
۲- بر عبدالملک زیات که حکومت و فرمانروایی را دچار تفرق و پراکندگی کرد.
۳- او با ظلم و ستم احکام و بارهای سنگینی را بر قرآن جاری‌ می‌کرد.
اگر لعنت با صیغه مفرد باشد برای راندن فرد ملعون از رحمت الهی و نازل شدن عذاب بر او کافی است. علی بن جهم این لعنت را بر وزیر جمع کرده است تا بر او ثابت و بردوام باشد، از دیدگاه شاعر وزیر مستحق این لعنت است زیرا حکومت را به تباهی و نابودی کشانده است، و احکامی ظالمانه را بر ضد مردم اجرا کرده است، این لعنت‌ها برای خشم درونی او که توانایی تغییر و یا عدم پذیرش ندارد شفاست.وی به صراحت و بدون‌ترس از مجازات نام وزیر را ذکر کرده است. شاعر در قصیده خود در کنار نغمه موسیقیایی بحررجز که رقص‌آور و مصراع خفیف است به قصیده تأثیر و قوت بخشیده است از طریق تکرار صداهای (ت) و موسیقی‌های مرتبط با وضعیت درونی که شاعر با آن زندگی کرده است، که همان احساسی است که امکان دارد شاعر بتواند آن را در شنونده ایجاد کند. در خلال این تکرار صوتی یک نغمه موسیقیایی ایجاد‌ می‌شود که امکان ندارد انسجام و هماهنگی آن با جایگاه زیستی شاعر از بین برود. و با این کار دعای با لعنت پیاپی یک فضای درونی را ایجاد‌ می‌کند که راحتی و اطمینان را برای شاعر به همراه دارد و تعبیری است از محرومیتی که در جامعه عباسی از ویرانی کشور و فساد در اداره حکومتی توسط این وزیر. قاضی‌ها نیز مانند وزاراء دارای جایگاهی ویژه در جامعه عباسی بودند، این گروه از روحانیون برجسته‌ای بودند که مدافع حقوق مردم بودند و عدالت را در میان آنها رعایت‌ می‌کردند. بعضی از این‌ها در عصر عباسی منحرف شدند و تحت تأثیر پدیده تمدن جدید و لذت‌های آن قرار گرفتند که از جمله آنها قاضی بغداد (یحیی بن اکثم) بود (یحیی بن اکثم: ابو محمد یحیی بن اکثم: او یک فرد فقیه و آگاه به احکام اسلامی بود، او در سن ۲۰ سالگی قاضی بصره شد، مامون او را به عنوان رئیس قاضیان و مدبر اهل مملکت انتخاب کرداما به سبب بدرفتاریش عزل شد(ابن خلکان؛۱۹۶۹:۶/۱۴۸) که دعبل خزاعی(وفات۲۴۶ هـ) او را نفرین‌ می‌کند:

۱-اِنَّما قَصْرُ کُلِّ شَیء
۲- قُلْ لِیَحْیَی بْنِ اَکْثَمْ
۳- لَعَنَ اللهُ نَخُوهً

اِذا طارَ اَنْ یَقْعَ
اَنْ ما خِفْتُ قَدْ وَقَعَ
کانَ مِنْ بَعْدها ضَرَعَ
(دعبل؛ ۱۴۱۷: ۱۰۲)

ترجمه
۱-فقط نهایت یک چیز، زمانی در حال جهش به سمت رخ دادن است.
۲- به یحیی بن اکثم بگو: آنچه که از آن‌ می‌ترسیدی به وقوع پیوست.
۳- خداوند لعنت کند جوانمرد و بلند همتی که بعد از آن التماس و گریه زاری باشد.
دعبل خزاعی یک فرد شجاع و شیعه اهل البیت(ع) بود که با شجاعت و بی باکی تمام در مقابل ظلم و جور دیگران‌ می‌ایستاد و به افشاگری‌ می‌پرداخت او جوانمردی را که از صفات برجسته قاضی در برابر مردم است مورد لعن قرار‌ می‌دهد و این صفت را بدون هیچ گونه‌ترسی از یحیی بن اکثم نفی‌ می‌کند. او قاضی را آگاه‌ می‌کند به این که آن چه را از مردم پنهان کرده است در آینده آشکار خواهد شد.
شاعر علی بن جبله عکوک (وفات‌۲۲۴ هـ) نیز کاتب مامون (ابا عباد) را لعن و نفرین‌ می‌کند و‌ می‌گوید:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:43:00 ق.ظ ]




گروه دو شاخص‌های سبک زندگی عبارت‌اند از فعالیت‌هایی که افراد در زمان فراغت انجام می‌دهند. انتخاب فعالیت فراغتی در زمان فراغت، نشانه‌ای از ارزش‌های فرهنگی و قریحه است؛اما هر فعالیت فراغتی مصرف فرهنگی نیست و مصرف فرهنگی نیز همواره در اوقات فراغت انجام نمی‌شود. بر اساس نظر لامونت، برخی از فعالیت‌های فراغت که به منزلۀ شاخص سبک زندگی از آن‌ها استفاده‌شده عبارت‌اند از استراحت کردن، ورزش و بازی، فعالیت‌های دینی و بر اساس نظر کاتز و گیرو، گردش و تفریح در فضاهای بیرون از خانه، سفر کردنو بر اساس عقیدۀ گانزیبون، رفت‌وآمد با دوستانو مشارکت در اعمال داوطلبانه اجتماعی نظیر خیریه‌ها و بر اساس نظر مارسدن و رید، تماشای رخدادهای ورزشیو بازدید از نمایشگاه‌ها (ص۱۲۷).
ج) شاخص‌های پراکنده
در زمینۀ مصرف فرهنگی و فعالیت‌های فراغت به منزله شاخص سبک زندگی، ادبیات گسترده‌ای وجود دارد؛اما در مجموع به صورت جسته و گریخته به فعالیت‌های دیگری نیز اشاره‌شده کهنمی‌توان همۀ آن‌ها را ذیل عنوانی واحد گرد آورد. در اینجا به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود.
۱٫مدیریت بدن: چاوشیان به سه دسته شاخص اشاره می‌کند که از میان آن‌ها رفتارهای مرتبط با مدیریت بدن جالب‌توجه هستند. انواع عادات در لباس پوشیدن، آرایش موی سر و استفاده از پیرایه‌هاو همچنین شیوه مدیریت بهداشت و سلامت بدن در زمره این شاخص‌هاست (چاوشیان، ۱۳۸۱؛ نقل از فاضلی، ۱۳۸۲، ص۱۲۸).
۲٫٫الگوهای خرید: شیوۀ خرید کردن و نوع کالاهایی که خریداری می‌شود، شاخصی برای سبک زندگی است. البته این شاخص زمانی کارآمد است که در خصوص کالاهایی به‌کاربرده شود که انواع مختلف آن‌ها وجود دارد و به لحاظ قیمت برای بخش عمدۀ جامعه در دسترس است (فاضلی،۱۳۸۲،ص۱۲۸).

۳٫نام‌گذاری کودکان: لیبرسون با مطالعۀتفاوت در قریحه و تأثیر آن بر نام‌گذاری کودکان، این عمل را شاخصی برای قریحه و سبک زندگی خانواده‌ها می‌داند. اتفاقاً از آنجا که افراد در نام‌گذاری، هیچ محدودۀ ساختاری مادی خاصی ندارند، با این عمل می‌توانند حداکثر انتخاب گر بودن خود را نشان دهند و به همین لحاظ یکی از بهترین شاخص‌ها برای مطالعۀ سبک زندگی است.
۴٫رفتار خانوادگی: زابلکیو کانتر جزء اولین کسانی هستند که رفتار افراد در خانواده را به منزلۀ شاخص سبک زندگی معرفی کرده‌اند. در شرایط اجتماعی کشورینظیر آمریکا، پذیرش ازدواج یا زندگی کردن به شیوۀ هم خانگی (بدون ازدواج رسمی) یک رفتار سبک زندگی است. فرد برای پذیرش هر دو امکان ساختاری دارد؛اما در شرایط کشوری مثل ایران، تقسیم کار در منزلو نوع الگوی تصمیم‌گیری موجود در خانه می‌تواند شاخصی برای سبک زندگی باشد.
۱٫الگوی مصرف غذا: ماریلین واکر در گزارشی دربارۀ الگوی مصرف غذا در تایلند، این مصرف را شاخصی برای سبک زندگی دانسته و حتی آن را ابزاری برای بررسی تغییر اجتماعی می‌داند. همگان غذا می‌خورند اما برای انتخاب نوع غذا، تشریفات خوردنو محل غذا خوردن حق گزینش دارند. به همین دلیل، فرایند غذا خوردن می‌تواند شاخصی برای سبک زندگی باشد.
شیوۀ آرایش منزل، نوع تلفظ کردن لغات و سخن گفتن، مقصد مسافرت‌های افراد به هنگام تعطیلات، داشتن حیوانات خانگیو عادت به نوشیدن الکل و مصرف سیگار نیز جزء شاخص‌های سبک زندگی دانسته شده است. اعمال مذهبی نیز بخشی از رفتار و مصرف فرهنگی به حساب می‌آیند (همان).
اما در نهایت با توجه به هدف پژوهش پیش رو از میان شاخص‌های مختلف زندگی، دو شاخص اوقات فراغت و روابط انسانی در این پژوهش مورد بررسی قرار می‌گیرد.
با توجه به همۀ توضیحاتی که در مورد سبک زندگی و شاخص‌های آن داده شد، باید به بحث مهم ریشه‌هایسبک‌های زندگی متفاوت در جوامع و زندگی انسان‌ها نیز پرداخت. ریشه‌هایی که گاه نشأت‌گرفته از ارزش‌ها و اصولی است که مکاتب فکری مختلف به انسان‌ها عرضه داشته‌اند. مکاتبی که با داشتن نظام فکری خاص دیدگاه‌ها و نگرش‌هایی را در همۀ عرصه‌های زندگی همسو با جهان‌بینی خود به جوامع تجویز کرده‌اند و در طی سال‌های متمادی بانفوذی آرام و بی‌صدا سبک‌های زندگی انسان‌ها را از یکدیگر متمایز نموده‌اند. ازجمله تغییراتی که می‌توان در این زمینه‌ها نام بردتغییراتی است که در شیوۀ نگرش به جهان اجتماعی و مفروضات آن می‌باشد. تغییراتی در مورد تعریف انسان به عنوان عنصر سازندۀ اجتماع، ارزش‌هایش، نگاه او به جهان و زندگی، ارتباطش با سایر انسان‌ها و حتی با طبیعت اطرافش.
یکی از مکاتبی که امروزه در جوامع نفوذ بسیاری داشته لیبرالیسم است. این مکتب با نظام فکری خاص خود مروّج ارزش‌ها و اصولی است که موجب تغییراتی در زمینه‌های مختلف زندگی در جوامع بوده است و دگرگونی‌هایی را در زمینۀ شاخص‌های زندگی به وجود آورده است. برای شناخت این شاخص‌ها و ریشه‌های آن در لیبرالیسم باید هر چه بیشتر آن را مورد بررسی قرارداد؛بنابراین در این فصل به معرفی کلی در مورد مفهوم، تاریخچه و مبانی فکری که این مکتب ارائه می‌دهد به صورت اجمالی می‌پردازیم و در فصل چهار به صورت مفصل در این زمینه که این مکتب چه تأثیراتی را بر سه شاخص اوقات فراغت، روابط انسانی و پوشش خواهد داشت، به بحث خواهیم پرداخت.
ب-لیبرالیسم
۲-۲-۲- مفهوم شناسی لیبرالیسم
از نظر گریوس (pp.1-8,1985) واژۀ لیبرالیسم از واژۀ لاتین «لیبر» به معنای آزاد (مستقل، مختار) اخذ شده است. به اعتقاد بوردیو (ترجمۀ پرچمی، ۱۳۸۹،ص۱۴۹) نیز واژۀ لیبرال از قرن ۱۴ میلادی کاربرد داشته و بعد معانی متنوعی یافته است. واژۀ لاتین «لیبر» اشاره به طبقه‌ای از آزادمردان داشت، مردانی که نه برده بودند و نه سِرف (رعیت وابسته به زمین). در زبان انگلیسی نیز لغت «لیبرت» به معنای آزادی است. واژۀ «فری دام» نیز به همین معنا به کار می رود. البته از واژۀ یک غالباً در زمینه‌های اجتماعی و ازواژۀ دو در حوزۀ فلسفی استفاده می‌شود و معادل با اختیار است. از این واژه برای توصیف اندیشه‌ها، عملکردها، جنبش‌ها و احزاب فراوان و پراکنده در جوامع و دوره‌های مختلف تاریخی استفاده شده است. نبویان (۱۳۸۷، ص۶۰؛ نقل از پرچمی، ۱۳۸۹، ص۲۰) معتقد است لیبرال در حالت وضعی، معانی تمایل به رفتار و عقیدۀ مخالف و اهل مدارا بودن، بخشیدن چیزی از روی سخاوت و جوانمردی، غیر دقیق، آزاد از تعصب و پیش‌داوری و غیر خشن را دارد. درمعنای قدیمی خود به معنای بسیارآزاد یا ناشایسته و دور از ادب رفتار کردن و یا شهوت‌ران است. در حالت اسمی خود معانی اعتقادات و اصول لیبرال و جنبشی در پروتستانیسم مدرن را دارد که بر آزادی فکر، لیبرال بودن و نظریه‌ای در اقتصاد که با تاکید بر آزادی فردی از قیود، مبتنی بر رقابت آزاد و تنظیم شخصی بازار است؛ فلسفه سیاسی مبتنی بر باور به پیشرفت و خیر اساسی نژاد انسانی و خود آیینی افراد و نیز مدافع آزادی‌های فردی است؛اما در تعریف لیبرالیسم باید گفت که بیان دقیق و جامع لیبرالیسم به عنوان یک مکتب فکری و سیاسی بسیار دشوار است، به طوریکه تعاریف مختلفی از آن بیان گردیده است. از جمله اینکه لیبرالیسم اعتقاد به ارزش آزادی فردی است (آربلاستر، ترجمۀ مخبر، ۱۳۷۷،ص۳۵) و یا به اعتقاد آشوری (شرفی، ۱۳۸۹، ص۴۸) مجموعۀ روش‌ها و سیاست‌ها و ایدئولوژی‌هایی است که هدفشان فراهم کردن آزادی هر چه بیشتر فرد است. در این راستا نیز شاپیرو (ترجمۀ کاشانی، ۱۳۸۸،ص۵۷) معتقد است، لیبرالیسم اسپانیایی و از نام حزبی سیاسی گرفته‌شده که از استقرار حکومت مشروطه در اسپانیا طرفداری می‌کرد. بعدها اصطلاحلیبرال در دیگر کشورهای اروپایی رایج شد و برای نامیدن حکومت، حزب، سیاستیاعقیده‌ای به کار رفت که طرفدار آزادی و مخالف با آمریت بود. معتقدند لیبرالیسم یک دکترین است که به طور کامل به رفتار و سلوک انسان در جهان معطوف می‌باشد. از نظر گریوس (pp.1-8,1985)گوهر لیبرالیسم را عقل مداری و خردگرایی در حوزۀ خطیمشی اجتماعی می‌دانند. همچنین ری‌آردون (p.9,1968). لیبرالیسم را مکتبی معرفی می کند که تأکید بسیار زیادی بر عقل‌گرایی دارد و معتقد است عمل انسان باید معقول باشد. شاپیرو نیز (ترجمۀ کاشانی، ۱۳۸۸، ص۳).
۲-۲-۲-۱– تاریخچۀ لیبرالیسم
با مطالعه سیر تاریخی قرون وسطی، در می‌یابیم در قرون ۴م تا ۶م تمایز چشم‌گیری میان کلیسا و حکومت وجود داشت. به گونه‌ای که می‌توان گفت در این قرون دین از سیاست جدا بود؛ اما نظام فئودالیته برای توجیه اعمال خود نیازمند به مرجعی رسمی بود و این مرجع جایی نبود جز کلیسا؛ بنابراین دولت سعی در نزدیک کردن رابطه‌اش با کلیسا کرد و این نزدیکی تا جایی پیش‌رفت که کلیسا دستگاه توجیه‌کننده‌ای شد برای اعمال و رفتار نظام فئودال. در این میان مردم چاره‌ای جز قبول و تعظیم در برابر این اعمال نداشتند چرا که کلیسا توجیه محکمی برای این اعمال بود. قرابت نظام فئودالیته با کلیسا تا جایی پیش رفت که کلیسا داعیۀ تسلط بر همۀ امور و نهادهای حکومتی، سیاسی و اجتماعی را پیدا کرد و دیگر جدایی بین کلیسا و سیاست جود نداشت؛ اما دیری نپایید که این تسلط و در واقع استبداد کلیسا توسط جنبش‌های اجتماعی و سیاسی مختلف مورد انتقاد قرار گرفت و این انتقادات زمینه‌های ظهور نهضت‌های فکری و علمی شد و در نهایت دورۀ جدید، رنسانس یا نوزایی در قرن ۱۵م جوانه زد، در قرن ۱۶ م رشد و گسترش یافت و در قرن ۱۷ به اوج رسید. از ویژگی‌های رنسانس در گسترش بی‌سابقۀ یک جهان‌بینی و گسترش دانش دنیوی است. دانشی که نه در انحصار کشیشان بود و نه منحصراً به مواردی می‌پرداخت که کلیسا تصویب می‌کرد. در این قرن مشغولیت‌های ذهنی انسانی در محور قرار گرفت بدون آنکه ترسی از آلوده شدن به امور دنیوی وجود داشته باشد. انسان غربی در این دوره کلیسا محوری و تفسیر و تبیین آن از انسان و جهان را کنار گذاشت و انسان‌محوری را در ارتباط با دین و هنر و ادبیات و سایر معارف مدنظر خود قرارداد. حتی اگر اغلب قریب به اتفاق پروتستان‌ها با انسان‌گرایی مخالفت ورزیدند اما با قرار دادن انسان گناهکار در مرکز اندیشۀ خود و رد کلیسا محوری به عنوان وسیله و مظهر نجات، انسان‌محوری را به نوعی پذیرفتند. همچنین به دلیل سرکوب افراط‌گرایانۀ امیال و غرایز انسانی توسط کلیسای کاتولیک، با شروع عصر نوزایی، در تقابل با کاتولیک، انسان و امیال او نقشی محوری یافت.
اولین اقدام جریان اصلاح‌طلبی دینی که پروتستان نام گرفت تحمیل رویکرد دنیوی به دین بود؛ به عبارت دیگر پیرو تلقی و قرائت جدید از دین، رهبران این جریان به خصوص لوتر تغییر این نگرش را آغاز کرد و با تغییر و تفسیر مفهوم تکلیف به معنی حرفه که به فعالیت دنیوی روزانه معطوف بود، اولین جرقۀ دنیوی کردن دین را ایجاد کرد. دیگر اقدام لوتر این بود که تقسیم‌بندی متون اخلاقی که در کاتولیک دارای دو بخش موعظه‌ها و احکام بود را از اعتبار انداخت و نتیجۀ این عمل، ایجاد این نگرش بود که بر خلاف کلیسای کاتولیک که فکر می‌کردند اعمال و رفتار انسان موجب رستگاری است، تنها عقیدۀ قلبی برای رستگاری انسان‌ها کافی خواهد بود؛ و تفسیر این اصل منجر به این عقیده می‌شد که بسیاری از رفتارهایی که در دین مسیح مورد سرزنش قرار می‌گرفت مثل خودخواهی و خودپسندی و توجه به امیال شخصی، دیگر مورد نکوهش قرار نگیرد چرا که مهم عقیدۀ قلبی بود نه عمل خودخواهانه. نتیجۀ دیگر توجه به عقیدۀ قلبی منهای عمل، ایجاد نگرش شخصی بودن دین بود. به عقیدۀ ماکس وبر(ترجمۀ انصاری، ۱۳۷۱، صص۷۴-۸۰ ) لوتر با تفسیر و تحلیل مفهوم تکلیف آن را به عنوان یک ارزش در دنیای مسیحیت رواج داد. تکلیف به عنوان حرفه در واقع مروج زندگی دنیوی و ترک زندگی راهبانه بود. لوتر زندگی راهبانه را در واقع رفع تعهدات دنیوی می‌دانست. بر اساس اصول بنیادین پروتستان اخلاق فردگرایانۀ دنیوی رواج پیدا کرد و راه و بستر را برای طبقۀ جدید سرمایه‌دار نسبت به فعالیت‌های آزادانۀ اقتصادی که موجب خروج قیود و محدودیت‌های اخلاقی کلیسا بود هموار کرد. مذهب پروتستان نه تنها این طبقه را از قید و بند سرزنش‌های اخلاقی رهانید بلکه انگیزه‌های خودپسندی، خودخواهی، مال‌اندوزی را که کلیسای قرون وسطی به شدت مردود می‌دانست به تدریج به فضائلی مبدل ساخت. بدین‌سان لوتر با تفکیک میانقلمرو خدا و قلمرو جهان خاکى بر این باور بود که اصول اخلاقى مسیحى نمی‌توانراهنمایى براى اعمال قدرت دنیوى باشد به عبارت خود وى «با تسبیح نمى توان بر جهانحکومت کرد» به هر حال حرکت اصلاح‌طلبی لوتر و کالون خواه ناخواه منتهى به اصوللیبرالى شد که در آن دین به کناره‌گیری از زندگى اجتماعى و سیاسى ملزم گشت وباورهاى دینى به حوزه اعتقاد قلبى رانده شد. آربلاستر (ترجمۀ مخبر، ۱۳۷۷، ص۱۶۳)، در مورد رابطۀ پروتستانیسم با لیبرالیسم می‌گوید: «هر چند با نگاهاولیه در تعالیم پروتستان مطلبى که بتواند پیوند آن اصول را با لیبرالیسم موجب گرددیافت نمى شود با این وجود به نحو تناقض آمیزى گرایش هاى این جهانى را شتاب بخشید،گرایش هایى که جنبش اصلاح مذهبىقصد اعتراض علیه آنها را داشت». همچنین بر اساس نظر وی(همان) تکامل لیبرالیسم نوین، از عصر رنسانس آغاز می‌شود، چراکه تنها از این دوره به بعد است که نگرش به انسان و جهان در ابعادی قابل ملاحظه شکل می‌گیرد؛نگرشی که جوهرۀ فلسفی و اساسی لیبرالیسم را تشکیل می‌دهد. این جوهر، همان فردگرایی است و درک بی‌سابقه از انسان به مثابۀ فرد، یکی از ویژگی‌های بارز رنسانس است. ویژگی دیگری که در تحول بعدی لیبرالیسم به همین اندازه برجسته و بااهمیت است، انسان‌گرایی عصر رنسانس است که منظور از آن نه بازگشت به ادبیات کلاسیک، بلکه انسان‌گرایی به مفهوم وسیع‌تر و متعارف‌تر آن است؛ یعنی ایمان به نوع بشر و پذیرش مفهومی از عظمت و توانایی‌های او. همچنین آربلاستر معتقد است، لیبرالیسم را نباید در قالب عباراتی مجرد و ثابت و همچون مجموعۀ تغییرناپذیری از ارزش‌های سیاسی و اخلاقی مشاهده کرد، بلکه لیبرالیسم حرکت تاریخی مشخصی از اندیشه‌ها در سبز فایل است که با جریان رنسانس و اصلاحگری آغاز می‌شود.
نصری (۱۳۷۷، صص۶۴-۶۵) نیز در مورد تاریخچۀ لیبرالیسم معتقد است:
این مکتب در قرن ۱۷ همزمان با پیدایش سرمایه‌داری شکل گرفت. پیروان آن طرفدار حق انباشت سرمایه و اموال شخصی بودند. نخستین متفکران لیبرال بر این اعتقاد بودند که عموم مردم می‌توانند راه سعادت و خوشبختی را خود انتخاب کنند و نیازی به وجود سلسله مراتبی از روحانیان و غیرروحانیان نیست تا برای مردم تکلیف تعیین کنند. لیبرالیسم در طول تاریخ، همواره با موانع آزادی‌های فردی نظیر نفی فردیت، تعصبات مذهبی، قدرت مطلقه و محرومیت افراد از حق رأی مبارزه کرده است. از نظر این مکتب انسان‌ها مساوی خلق‌شده‌اند و در وجود آن‌ها حقوقی خاص به ودیعه نهاده شده که از آن جمله است: حق حیات، حق آزادی، حق انتخاب راه زندگی.
به نظر بشیریه (شرفی، ۱۳۸۹،ص۵۵) لیبرالیسم یکی از شایع‌ترین و کهن‌ترین مکتب‌ها و آموزه‌های فلسفی، سیاسی واخلاقی دوران مدرن است. این مکتب را بایستی یکی از وجوه و مؤلفه‌های مدرنیسم و به تعبیری جوهره و ایدئولوژی مدرنیته به حساب آورد. در واقع عمدۀ ویژگی‌ها و مؤلفه‌های فکری حاکم بر تمدن مدرن را می‌توان در لیبرالیسم خلاصه کرد.
علاوه بر این، شاپیرو (ترجمۀ کاشانی،۱۳۸۸،صص۱۳-۱۴)در رابطه با افراد تأثیرگذار در این جریان فکری معتقد است در این دوره متفکران مشهوری پا به صحنه گذاشتند که بانفوذشان اندیشه‌ها و نگرش‌های عصر خودشان را عمیقاً تغییر دادند. برجسته‌ترین آنان عبارت بودند از: ولتر، روسو، دیدرو و منتسکیو در فرانسه؛ لاک، هیومو آدام اسمیت در بریتانیا؛ گوته و کانت درآلمان؛ ویکو و بکاریا در ایتالیا؛ و جفرسون، فرانکلین و پین در آمریکا. آراء آنان شامل نظامی از فلسفه سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی بود که در قرن ۱۹ نام «لیبرالیسم» یافت. زرشناس(۱۳۷۳، ص۱۴) نیز در رابطه با افراد برجستۀ لیبرالیسم می‌گوید: «از منظر فلسفی، لیبرالیسم محصول تفکر و آراء افرادی همچون ماکیاولی، تامس هابز، جان لاک، منتسکیو و ولتر می باشد». همچنین وی (همان) اعتقاد دارد لیبرالیسم محصول رنسانس می‌باشد و دارای عناصر متعددی است از جمله اعتقاد به فردگرایی هستی شناختی و اخلاقی، اعتقاد به تجربه‌گراییروش‌شناختی، اعتقاد به جدایی «بایدها» از «هستها» اعتقاد به نسبیت‌گرایی اخلاقی، ارزشی و معرفت‌شناختی و اعتقاد به یوتیلیتاریانیسم (منفعت‌گرایی) اخلاقی.
اکنون با توضیحی که در مورد تغییرات صورت گرفته از قرون وسطی تا جنبش اصلاح دینی و شکل‌گیری لیبرالیسم، داده شد می‌توانیم با ذهنی روشن‌تر به مطالعه و بررسی مبانی فلسفی لیبرالیسم پرداخت.
۲-۲-۲-۲– مبانی فلسفی لیبرالیسم
۲-۲-۲-۲-۱– جهان شناسی
جهان شناسی در هر مکتب از این روی پر اهمیت و مهم می‌باشد که به تبیین چیستی جهان و جایگاه عناصر موجود در جهان می‌پردازد. با تبیینی که جهان شناسی هر یک از مکاتب به دست می‌دهد، می‌توان دانست که جهان چیست، چگونه به وجود آمده، آیا ایجادش تصادفی بوده یا کسی آن را آفریده، آیا این جهان واقعیت است یا تصویری است از خیالیا حس آدمی. علاوه بر این با شناخت جهان شناسی مکاتب می‌توان رویکرد و پاسخ آن‌ها را نسبت به سؤال‌هایی از قبیل اینکه انسان چیست، وجودش از چه ابعادی تشکیل‌شده، آیا او هویتی از پیش تعیین‌شده دارد یا خود باید به ساختن هویت خویش بپردازد، انسان چه شأنیتی در جهان دارد، فانی است یا جاوید، آیا زندگانی او با مرگ پایان می‌پذیرد یا پس از مرگ زندگی او ادامه دارد، آیا انسان می‌تواند به شناسایی جهان اطرافش بپردازد، اگر می‌تواند از چه راهی باید به این شناخت برسد، آیا ارزش‌هایی بیرون از انسان وجود دارد یا انسان خود باید به ارزش آفرینی بپردازد و به عبارت دیگر آیا ارزش‌ها با واقعیات بیگانگی دارند یا با یکدیگر ارتباط دارند؟ و صدها سؤال دیگر که به واسطۀ پاسخ مکاتب مختلف به آن‌ها جریان زندگی انسان‌ها متفاوت خواهد بود.
لیبرالیسم نیز به عنوان یک مکتب، با توجه به دیدگاهی که در مورد جهان دارد، پاسخ‌های خاصی به سؤالات مختلف در زمینه‌های انسان‌شناسی، معرفت‌شناسی و ارزش شناسی می‌دهد؛ بنابراین برای رسیدن به فهمی دقیق و درست از این مبانی، به بررسی مبنای جهان شناسی این مکتب می‌پردازیم.
نگارنده در مطالعۀ منابع متعدد مربوط به لیبرالیسم، تعریفی منسجم و دقیق از جهان‌بینی این مکتب نیافت؛ اما با مطالعۀ همین مطالب نیز می‌توان به تفسیری در این مورد رسید. با بررسی منابع مرتبط این نتیجه به دست آمد که جهان‌بینی لیبرالیسم در شمار جهان‌بینی‌های «مادی» قرار می‌گیرد، به گونه‌ای که این مکتب قائل به وجود امور مجرد نیست و امور را به دو دستۀ مجرد و مادی منقسم نمی‌داند. بلکه اعتقاد بر این است که امور مادی وجود دارند و واقعی می‌باشند. بر این اساس امور ماوراء طبیعی همچون فرشتگان، وحی، روح و غیره بی‌معنی و غیر واقعی هستند. از نظر این مکتب، زندگی انسان محدود به فاصلۀ تولد تا مرگ است و جهانی دیگری وجود ندارد که زندگی در آنجا جاری و ساری باشد. بر اساس جهان‌بینی مادی، وجود خداوند نیز معنی خاص خود را می‌یابد. خداوند در جهان‌بینی لیبرالیسم محور هستی نیست و تلاش‌هایی که برای اثبات خدا انجام می‌گیرد، غیرمعقول، غیرقابل تصدیق و حتی بی‌معنی است. لیبرالیسم معتقد است که نمی‌توان وجود خدا را اثبات کرد، چرا که از نظر این مکتب هر معرفتی قابل شک کردن است و معرفت یقینی وجود ندارد. در واقع در جهان‌بینی مادی، بر اساس این اعتقاد که امور مجرد وجود ندارند، خداوند نیز پدیده‌ای این دنیایی، غیر مجرد و طبیعی است؛ به عبارت دیگر، در این جهان‌بینی، خدا یک واژۀ توصیفی نیست بلکه صرفاً دارای نقش‌های ظریف روان‌شناسانه، اخلاقی، اجتماعی و وجودی در تجربۀ انسانی است. در جهان‌بینی لیبرالیسم رابطۀ طبیعت و خداوند چنین است که خداوند طبیعت را آفرید تا خود را از طریق آن در نظر انسان‌ها متجلی سازد. در نتیجه شناخت قانون‌های طبیعی همان راهی است که به کشف ارادۀ الهی می‌ انجامد؛ یعنی افراد به جای تلاش در جهت فهم متون مقدس یا از راه تأمل در گفته‌های پیامبران، بر این بودندتا با بررسی مستقیم جهان، قانون‌های طبیعی را بفهمند (بوردو، ترجمۀ احمدی، ۱۳۷۸،ص ۲۵).
بر این اساس، انسانی که از دریچۀ لیبرالیسم به جهان می‌نگرد، ارزش‌ها و مجرای کسب معرفتش تحت تأثیر جهان‌بینی مادی خواهد بود. برای فهم دقیق این تأثیر و مبانی متأثر از جهان‌بینی لیبرالیسم به بررسی مبانی انسان‌شناسی، ارزش شناسی و معرفت‌شناسی این مکتب می‌پردازیم.
۲-۲-۲-۲-۲- انسان‌شناسی
در انسان‌شناسی لیبرالیسم دو مفهوم بسیار مهم وجود دارد که برای روشن شدن تعریف انسان و جایگاه او در اندیشۀ لیبرالیسم باید به صورت دقیق بررسی شوند؛ نخست فردگرایی و دو انسان‌گرایی. البته باید به این نکتۀ مهم توجه کرد که فردگرایی مفهومی است که انسان‌گرایی در آن ریشه دارد و برای واکاوی آن باید ابتدا فردگرایی را بررسی نمود. علاوه بر این، اهمیت مفهومی چون فردگرایی تا بدان جاست که ردپای آن را حتی در یکایک ارزش‌های لیبرالیسم به شکل پر رنگی می‌توان دید؛ بنابراین در ادامه به بحث در مورد فردگرایی می‌پردازیم.
الف_ فردگرایی
نظریه‌پردازان زیادی در رابطه با فردگرایی نظر داده‌اند که برای روشن‌تر شدن این موضوع به مروری بر نظرات آن‌ها خواهیم داشت.
به اعتقاد «بوردو» (ترجمۀ احمدی، ۱۳۸۷، ص ۴۵) فردباوری لیبرالی ارزش مطلق هستی فردی را مطرح می‌کند. از نظر وی فردگرایی اعتقادی است که جریان‌های فکری بسیار گوناگونی به آن پیوستند و همگی در روند تحولی طولانی در استوار گرداندنش سهیم شدند؛ جریان مسیحی که با بنیاد نهادن دین بر رستگاری جان‌های فردی، والاترین ارزش را ناگزیر در خود انسان مشاهده می‌کند، جریان اصلاح دینی که علی‌رغم خوار شمردن انسان در آگاهی به حقارت خویش، با برقراری رابطۀ بی میانجی میان خلق و مخلوق، انسان را در موضع – هر چند نابرابر- هم سخنی با الوهیت قرار می‌دهد، جریان انسان‌گرایی که با دنبال کردن فلسفۀ یونانی انسان را میزان هر چیز می‌داند، جریان خرد باوری که فرد را به مشارکت در به کمال رساندن عقل در خود نهفته‌اشفرامی‌خواندو سرانجام جریان طبیعت‌گرا که به یاری روسو و کانت هم اصول هر گونه اخلاق را در آزادی درونی جای می‌دهد و هم ارزش مطلق آزادی را با فرد یگانه می‌سازد، فردی که درعین‌حال تکیه‌گاه و غایت آزادی نیز به شمار می‌آید. این فردباوری، خودمختاری فردی را بر گوهر انسان بنیاد می‌نهد نه بر هستی‌اش، آن هم به گونه‌ای که خودمختاری نسبت به وضعیت‌های عینی که فرد در آن قرار می‌گیرد بی‌اعتنا باشد؛ اما دربارۀ جامعه، تقدم فرد همانا به درک جامعه به مثابۀ دستاورد اراده‌های فردی است. از هنگامی که فرد بریده از ریشۀ مسیحی خویش دیگر نتواند جامعه را شکلی از مشیّت الاهی بیانگارد، قرارداد اجتماعی به ضرورت در چشم‌اندازفردباورانه هویدا می‌گردد.
آربلاستر (ترجمۀ مخبر، ۱۳۷۹،صص ۱۹-۲۰) به عنوان یکی از نظریه‌پردازان لیبرالیسم، معتقد است که فردگرایی هستۀ متافیزیکی لیبرالیسم را شکل می‌دهد. او در کتاب لیبرالیسم غرب؛ سقوط و ظهور، می‌گوید:
هستۀ متافیزیکی و هستی شناختی لیبرالیسم، فردگرایی است. تعهدات آشنای لیبرالی نسبت به آزادی، مدارا و حقوق فردی از همین مقدمه ناشی می‌شود. فردگرایی واژه‌ای است که یک معنی ندارد بلکه چندین معنی دارد و البته این معانی با یکدیگر مربوط‌اند و درهم تداخل می‌کنند. فردگرایی لیبرال هم هستی شناختی و هم اخلاقی است. این مفهوم، فرد را ((واقعی))‌ مقدم بر جامعۀ بشری و نهادها و ساختارهای آن تلقی می‌کند. همچنین در مقابل جامعه یا هر گروه جمعی دیگر، برای فرد ارزش اخلاقی والاتری قائل است. در این شیوۀ تفکر، فرد از هر لحاظ مقدم بر جامعه قرار می‌گیرد. فرد واقعی‌تر از جامعه است. در نظریه‌های نیمه تاریخی قرارداد اجتماعی که توسط هابز، لاک، پین و سایرین بسط یافته است، فرد به لحاظ زمانی نیز قبل از جامعه وجود داشته است. در نهایت، حقوق و خواست‌های او به لحاظ اخلاقی مقدم بر حقوق و خواست‌های جامعه قرار می‌گیرد و فردگرایی هستیشناختی مبنای فلسفی لازم برای فردگرایی اخلاقی و سیاسی را به وجود می‌آورد.
«هابز»(ترجمۀتوحیدفام، ۱۳۹۰ ص۴۰) به عنوان یک لیبرالیسم اعتقاد دارد که فرد اصالت دارد و این اعتقاد مبنای این نظریه قرار می‌گیرد که فرد بر جامعه مقدم استودر واقعفرد پایه و واحد اصلی جامعه است و جامعه نیز چیزی فراتر از افراد نیست و مصالح جمع نیز نمی‌تواند چیزی بیشتر از مصالح فرد باشد.
از نظر «توحیدفام «(۱۳۹۰، ص۵۰) فردگرایی به نوعی توانایی فرد در اشراف داشتن به امیال خود است. فردگرایی در اندیشۀ لیبرالیسم تا بدانجا مهم است که اعتقاد به» اصالت فرد در مقابل اصالت جمع» را می‌توان در همۀ عرصه‌های زندگی از جمله خانواده و به طریق اولی در گروه‌های بزرگ‌تر مانند جامعه یا ملّت، مشاهده کرد. چنین زمینۀ فکری گاهی به نام فردگرایی و گاهی به نام فردگرایی متافیزیک خوانده می‌شود. در واقع متفکرین لیبرال به آن چیزی که در قرون وسطای مسیحیت غیرممکن به نظر می‌رسید، دست یافتند و از خودخواهی فضیلتی ساختند. از زمان هابز و لاک به بعد تعقیب یا دنبال نمودن منافع شخصی به عنوان انگیزۀ شایسته و مناسب انسان مورد قبول واقعمی‌گردد.
«محمدی» (۱۳۷۹، ص۲۲) نیز در این رابطه می‌گوید: «اصل بنیادین هستی شناختی در لیبرالیسم، فردگرایی است به این معنی که فرد بر جامعه مقدم است و جامعه نهادی است که افراد جهت تأمین مقاصد خود به وجود آورده اند»؛و در جایی دیگر می‌گوید: «لیبرالیسم یک اعتقاد فردگرایانه است که در قرنهای ۱۷ و ۱۸ توسعه یافت و نوعی عکس العمل فلسفی را در برابر جزم‌گرایی کاتولیک و علیه حکومت‌ها و سلطنت‌های مطلقه و نا محدود اروپایی به شمار می‌رفت» (همان). همچنین وی (ص۲۱) درتوضیح بیشتر در این رابطه اعتقاد دارد، برای لیبرال‌ها مفهومی کلی به نام «مردم» وجود ندارد بلکه مردم مجموعه‌ای از افراد و شهروندانند. از نگاه لیبرال‌ها مفاهیم کلی و انتزاعی «فاعل» جامعه و تاریخ نیستند بلکه «فرد» چنین نقشی دارد و در واقع این فرد است که فاعل است نه جمع؛به عبارت دیگر لیبرالیسم ایدئولوژی است که مبدأ خود را فرد قرار می‌دهد و نه سنت‌ها و ارزش‌های اسطوره‌ای جامعه.
نراقی (۱۳۸۶،ص۱۶) معتقد است، فردگرایی اخلاقی دیدگاهی است که مطابق آن فرد انسان یک وظیفۀ اخلاقی بیش ندارد و آن این است که همواره در پی تأمین منافع شخصی خود باشد و بکوشد بیش‌ترین منافع ممکن را نصیب خویشتن کند.
«نصری» (۱۳۷۷، ص۷۰) در مورد فردگرایی می‌گوید: «فرد در این مکتب اصالت دارد و هر فرد جدای از دیگر انسانها و جامعه لحاظ می شود و حتی بر جدایی انسان از جهان نیز تأکید می‌شود».
همچنین وی (همان) در جای دیگری دراین‌باره، می‌گوید:
فردگرایی از دو منظر قابل ملاحظه است: از یک منظر، در مقابل «جامعه گرایی»،سوسیالیسم و اصالت جمعقرار دارد که «اصالت فرد» یا ایندیویژوآلسیم نامیده می‌شود. از منظر دیگر، در مقابل اصالت و بی‌همتایی خداوند در مقام ربوبیت و جریان اراده و مشیت او در مطلق هستی، یا خدامحوری، قرار دارد که در اینجا به «انسان مداری» یا «انسان محوری»شهرت دارد. با همین تلقی است که انسان همه‌کارۀ این عالم است و همه چیز بر مدار و گرد وجود او می‌چرخد. تا آنجا که می‌گویند خدا را بردارید و به جای او انسان را قرار دهید. وقتی چنین انسانی در لیبرالیسم محوریت پیدا می‌کند، در قدم اول «خویشتن مداری»از آنجا که «خویشتن انسان»، نزدیک‌ترین و محبوب‌ترین انسان برای هر شخص است، شکل می‌گیرد. در قدم بعدی است که ممکن است ارزشمندی دیگر انسان‌ها و توجه به حقوق آن‌ها، معنا پیدا کند. در هر صورت تقدم حقوق و منافع فردی بر منافع و حقوق دیگران در جوهرۀ این تفکر قرار دارد.
نکتۀ دیگری که در نظرات صاحب‌نظران به چشم می‌خورد این است که تقریباً همۀ آن‌ها به گونه‌ای بر تأثیر فردگرایی لیبرالیستی در حوزه‌های مختلف اشاره‌کرده‌اند. در واقع می‌توان نتیجه گرفت که فردگرایی پدیده‌ای است که در حوزه‌های مختلفی اثرگذار بوده از جمله:
الف) در حوزۀ علم و فلسفه: در این حوزه شناخت شناسی و فلسفه بر اندیشۀ فردی و شناخت شخصی استوار می‌گردد و بنابراین پایۀ معرفت بر شناخت فردی گزارده می‌شود. بر این اساس، این تجربه و اندیشۀ فرد است که معیار معرفت و ارزش‌گذاری علوم می‌شود. از این روی، گزاره‌های علمی و فلسفی ارزش شخصی می‌یابند و کلیت و عمومیت خود را از دست می‌دهند (آربلاستر، ترجمۀ مخبر، ۱۳۷۷، ص۲۲). چنین نگرشی راه را برای نسبی‌گرایی و شکاکیت فلسفی باز می‌کند چرا که فرد در محور معرفت و فلسفه قرار می‌گیرد (سربخشی، ۱۳۸۹، ص۱۶).
ب) فردگرایی در حوزۀ دین و مذهب:به اعتقاد بیات و دیگران (همان)، جنبش «اصلاح دینی» خاستگاه فردگرایی در حوزۀ دین بوده است. با شروع این جنبش، گرایش‌های فردگرایانه در تعیین معیار تشخیص خوب و بد و نیز تفسیر متون مذهبی اشاعه یافت و مسئلۀ ارتباط انسان باخدا به مثابۀ امری فردی و امکان‌پذیر برای تک‌تک افراد مطرحو واسطه بودن کلیسا و ارباب کلیسا بین انسان و خدا نفی شد. فردگرایی در این حوزه سرانجام به پدیدۀ اصلاح دینی منجر شد و در ایجاد فرقۀ پروتستانیسم نقش ایفا کرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:43:00 ق.ظ ]




معادله (۲-۱)
که در آن:
: اقلام تعهدی اختیاری
: کل اقلام تعهدی (سود منهای جریان‌های نقدی)
: مجموع داراییهای سال قبل
در این مدل فرض می‌شود سطح تغییرات مورد انتظار در اقلام تعهدی غیراختیاری در طی دوره‌های مختلف صفر می باشد و از این رو هرگونه تغییری به مدیریت سود نسبت داده می‌شود. این فرض می‌تواند موجب انحراف در تخمین تعهدات غیراختیاری شود. تحقیق کاپلن (۱۹۸۵) نشان داد سرمایه در گردش شرکت از شرایط و عملکرد اقتصادی تأثیر می‌پذیرد.
۲-۳-۲. مدل دی آنجلو (۱۹۸۶)
اساس مدل دی آنجلو، همان مدل هیلی (۱۹۸۵)‌است. با این تفاوت که در این مدل اقلام تعهدی سال قبل مد نظر قرار می‌گیرد در حالیکه در مدل هیلی، از اقلام تعهدی دوره جاری استفاده می‌شد. در این مدل میزان تعهدات غیراختیاری دوره جاری برابر کل تعهدات دوره قبل است. فرض حاکم در این مدل این است که اقلام تعهدی از سالی به سال دیگر ثابت است، بنابراین هرگونه تغییر در اقلام تعهدی بعنوان مدیریت سود در نظر گرفته می‌شود. ولی واقعیت این است که اقلام تعهدی به واسطه شرایط اقتصادی حاکم در حال تغییر است. این موضوع باعث وارد شدن ایراد توسط منتقدان به این مدل شده است (مراجعه شود به تحقیات دچو وهمکاران ۱۹۹۵؛ بارتو، گول و تسوی ۲۰۰۱). در این مدل از روابط زیر برای محاسبه اقلام تعهدی اختیاری استفاده می‌شود:

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

معادله (۲-۲)
که در آن:
: اقلام تعهدی اختیاری
: کل اقلام تعهدی (سود منهای جریان‌های نقدی)
: اقلام تعهدی غیر اختیاری
: کل اقلام تعهدی سال قبل
: مجموع داراییهای دو سال قبل
۲-۳-۳. مدل جونز (۱۹۹۱)
جونز با بهره گرفتن از تحلیل رگرسیون، مدل جدیدی برای ارزایابی مدیریت سود ارائه نمود در مدلی که وی ارائه نمود، ‌اقلام تعهدی به عنوان تابعی از رشد درآمد و اندازه داراییهای ثابت مشهود محسوب می‌شوند. دلیل توجه به عوامل رشد درآمد و اندازه داراییهای ثابت مشهود، در نظر گرفتن تغییر شرایط اقتصادی بود. یکی از انتقادات وارد شده به مدلهای قبل از جونز، یعنی هیلی (۱۹۸۵) ودی آنجلو (۱۹۸۶)، عدم توجه به شرایط اقتصادی متغیر حاکم بود، لذا جونز این دو عامل را به عنوان شاخصهایی از محیط اقتصادی متغیر حاکم در نظر گرفت. همچنین در این مدل فرض ثابت بودن اقلام تعهدی که در مدلهای قبل مطرح بود، وجود ندارد.
جونز با بهره گرفتن از مدل رگرسیونی زیر اقلام تعهدی را برآورد می‌کرد:

معادله (۲-۳)
که در آن:
: کل اقلام تعهدی (سود منهای جریان‌های نقدی)
: مجموع داراییهای سال قبل
: رشد درآمد
: داراییهای ثابت مشهود
: جزء باقیمانده
معیار مدیریت سود در این مدل اقلام تعهدی اختیاری است. دلیل این امر این است که مدیریت بر اقلام تعهدی غیراختیاری کنترلی ندارد، لذا صرفا به اقلام تعهدی اختیاری که در مورد آنها مدیریت، فرصت اعمال اختیار دارد مدنظر قرار می‌گیرد(امین الاسلام و همکاران ۲۰۱۱). در این مدل فرض بر این است که مدیریت تنها می‌تواند هزینه‌های تعهدی را دستکاری کند و این بدین معنی است که نمی‌تواند بر درآمدها اعمال اختیار کند. وجود این فرض به عنوان نقطه ضعفی برای این مدل محسوب می‌شود که توسط برخی از منتقدین ارائه شده است.
۲-۳-۴. مدل دچو وهمکاران-تعدیل شده جونز (۱۹۹۵)
دچو و همکاران (۱۹۹۵) با این استدلال که اعمال اختیار مدیریت نسبت به شناخت درآمدهای اعتباری (نسیه) بسیار ساده‌تر از اعمال اختیاری وی بر درآمدهای نقدی است، تغییر درآمدها را به واسطه تغییر در حسابهای دریافتنی تعدیل کردند، در حالیکه در مدل جونز (۱۹۹۱) فقط تغییر در درآمدها مد نظر بود. دچووهمکاران با بهره گرفتن از مدل زیر، اقلام تعهدی را برآورد می‌کردند:

معادله (۲-۴)
که در آن:
: کل اقلام تعهدی (سود منهای جریان‌های نقدی)
: مجموع داراییهای سال قبل
: رشد درآمد
: رشد حسابهای دریافتنی
: داراییهای ثابت مشهود
: جزء باقیمانده
معیار مدیریت سود در این مدل نیز اقلام تعهدی اختیاری است. مزیت این مدل نسبت به مدلهای قبلی در این است که در این مدل فرض عدم توانایی اعمال اختیار مدیریت نسبت به درآمدها و فرض ثابت بودن اقلام تعهدی در هر دوره وجود ندارد. اما ایراد وارده به این مدل این است که اثر عملکرد گذشته شرکت کنترل نمی‌شود که این امر منجر به اشتباه در اندازه‌گیری اقلام تعهدی اختیاری می‌شود. (الشرایری،۲۰۱۲).
۲-۳-۵. مدل ریس و همکاران (۱۹۹۶)
تعدادی از مطالعات نشان داده‌اند که مدل جونز در اندازه گیری مدیریت سود دارای خطا است. برای مثال دچو و همکاران(۱۹۹۵) به تخمین تعهدات اختیاری برای شرکت هایی که دارای درآمد خیلی بالا یا وجه نقد حاصل از عملیات خیلی بالا بودند پرداختند. نتایج نشان داد که شرکت های با درآمد خیلی بالا دارای تعهدات اختیاری بالا و شرکت‌های با درآمد پایین دارای تعهدات اختیاری پایینی هستند. این نتایج نشان می‌هد که مدل‌های شناسایی مدیریت سود در شرکت‌های با عملکرد مالی شدید، بخشی از تعهدات غیراختیاری را بعنوان تعهدات اختیاری در نظر می‌گیرند. نتایج مشابهی نیز توسط کوتاری و همکاران (۲۰۰۵) گزارش شده است.
به همین دلیل ریس و دیگران متغیری را برای کنترل شرایط عملکرد شرکت به مدل وارد کردند. متغیر مورد نظر آنها نقد حاصل از عملیات بود که البته توسط کازنیک (۱۹۹۹) هم بکار رفته است. نتایج تحقیقات آنها توانست نتایج بهتری را نسبت به مدل جونز ارائه دهد. مدلی که ریس ارائه داد بصورت زیر است:
معادله (۲-۵)
: کل اقلام تعهدی (سود منهای جریان‌های نقدی)
: مجموع داراییهای سال قبل
: رشد درآمد
: داراییهای ثابت مشهود
: وجه نقد حاصل از فعالیت های عملیاتی
۲-۳-۶.کوتاری و همکاران(۲۰۰۵)
مدل تعدیل شده جونز که توسط دچو و همکاران (۱۹۹۵) تعدیل شده بود، بار دیگر توسط کوتاری و همکاران (۲۰۰۵)تعدیل گردید. ایراد وارد شده به مدل تعدیل شده جونز این بود که تاثیر عملکرد شرکت در نظر گرفته نمی‌شود. از اینرو کوتاری وهمکاران تکنیکهای مختلفی برای کنترل تاثیر عملکرد گذشته شرکت به شرح زیر پیشنهاد دادند:
۱-اضافه نمودن معیاری از عملکرد گذشته مثل بازده داراییهای سال جاری یا سال قبل به عنوان یک متغیر توضیحی اضافی به مدل تعدیل شده جونز. بنابراین مدل تعدیل شده جونز به صورت زیر تغییر پیدا می‌کند:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:43:00 ق.ظ ]




۹۵/۴۹-

۸۱/۶۰

۷۰/۶

۱۸

با کاهش فاصله تونل های دوقلو مترو مقدار جابجائی ها با اعمال بار دینامیکی زلزله، افزایش پیدا می کند و مقدار نیرو های داخلی سیستم نگهداری تونل مترو نیز با اعمال بار دینامیکی زلزله، افزایش یافته و ضریب اطمینان کاهش می یابد و در فضای بین تونل ها تمرکز تنش بوجود می آید (همانند ایستگاه های مترو).
مقدار جابجائی ها با اعمال بار دینامیکی زلزله و کاهش سطح آب زیرزمینی، کاهش می یابد، زیرا مقدار فشار آب حفره ای در اثر پایین آمدن سطح آب، کاهش می یابد و تنش مؤثر نسبت به حالت قبل از افت سطح آب، افزایش خواهد یافت و سختی خاک، کمتر کاهش می یابد. بنابراین جابجائی نیز که بعد از استهلاک چنین فشار آبی رخ می­دهد کاهش می یابد اما مقدار نیرو های سیستم نگهداری تونل مترو با اعمال بار دینامیکی زلزله و افزایش عمق سطح ایستابی، افزایش یافته و ضریب اطمینان کاهش می­یابد، زیرا وجود آب کمتر در بالا و اطراف تونل باعث می­ شود که نیروهای دینامیکی بیشتری به سیستم نگهداری تونل وارد شود و خود آب مقدار از فشار وارده را کم می کند.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

موارد مذکور نشان می دهند که اگر چه سازه های زیرزمینی نسبت به سازه های سطحی در برابر زلزله آسیب پذیری کمتری دارند، ولی سازه های کاملاً ایمنی نیستند. بنابراین لازم است که برای طراحی و ساخت هر نوع سازه زیرزمینی مطالعات مربوط به پایداری آنها در برابر زلزله های محتمل انجام گیرد. (یونس زرد و همکاران، ۱۳۸۹)
۲-۶-۴- تحلیل لرزه ای المان محدود تونل استوانه ای در خاک های ماسه ای با در نظر گرفتن اندر کنش خاک تونل
۲-۶-۴-۱- مقدمه
در این تحقیق که توسط صالح عاشق آبادی و متین منش انجام شده است از روش آنالیز لرزه ای برای اندر کنش خاک – سازه استفاده شده است. دو نوع خاک ماسه ای مختلف (سست و متراکم) به منظور بررسی خواص خاک ماسه ای بر پاسخ لرزه ای سیستم خاک تونل بررسی شده است. نرم افزار ABAQUS v6.8 برای شبیه سازی کل پروژه شامل خاک محل و سازه – تونل استفاده شده است. در مدل سازی زلزله از حرکات ضبط شده واقعی زمین با بزرگی کم، متوسط و زیاد a/v (شتاب اوج زمین در اوج سرعت زمین) انتخاب شده است بنابراین اثر محتوای فرکانسی روی پاسخ لرزه ای زمین آزاد و سیستم خاک تونل بحث شده است. به منظور بررسی اثر تونل روی شتاب و ضریب بزرگ نمایی همه آنالیز ها روی زمین آزاد انجام شده و سنجیده شده با مدل هایی که شامل تونل هستند. تنش کرنش اطراف تونل که در اثر این سه زلزله واقعی بوجود آمده مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
۲-۶-۴-۲- ویژگی های کلی از مدل سازی تونل
۲-۶-۴-۲-۱- ساخت مدل المان محدود برای زمین آزاد و سیستم خاک تونل
در این پروژه ابعاد شبیه سازی به صورت مستطیل با ابعاد ۵۰×۶۰۰ است. تجزیه و تحلیل در زمین آزاد بدون تونل انجام شده و با سیستم خاک سازه به منظور بررسی اثر وجود تونل روی پاسخ لرزه ای سایت مقایسه شده است. بعلاوه، تجزیه و تحلیل لرزه ای تونل با در نظر گرفتن بیشینه تنش کرنش اصلی روی سطح جدایش خاک تونل در ماسه شل و متراکم انجام شده و با یکدیگر مقایسه انجام گرفته است.
تونل شبیه سازی شده به صورت استوانه ای با قطر ۶ متر و ضخامت بتن ۳/۰ و ۱۵ متر پایین تر از سطح زمین قرار دارد. هر دو خاک ماسه­ای (سست و متراکم) و دیواره بتن، هر دو با بهره گرفتن از مدل ساختاری ویسکو الاستیک و از مصالح با ضرایب میرایی رایلی استفاده شده است. شبیه سازی به صورت دو بعدی، کرنش مسطح با سیستم المان محدود می باشد و برای خاک و تونل به ترتیب از المان های چهار گوشی و سه گوشی استفاده شده است. به منظور جلوگیری از انعکاس امواج از مرزهای جانبی مدل خاک و با در نظر گرفتن شرایط مرز جانبی بی نهایت از مرز های جاذب با بهره گرفتن از فنر dashpot استفاده شده است. به منظور شبیه سازی صحیح خاک تونل سطح جدایش بین تونل و خاک در نظر گرفته شده است. شکل (۲-۲۹) مدل کل المان محدود که از طریق ABAQUS v ۶٫۸ شبیه سازی شده را نشان می دهد.
شکل (۲-۲۹) مش بندی المان محدود دو بعدی از سیستم خاک تونل
۲-۶-۴-۲-۲- ویژگی های خاک، بتن و زلزله شبیه سازی شده
پارامتر های خاک و بتن که در فرایند مدل سازی استفاده شده در جدول (۲-۱۲) ارئه شده است. ضرایب میرایی رایلی در نظر گرفته شده از طریق تجزیه و تحلیل فرکانس استخراج شده است.

نسبت پواسون

نسبت میرایی

نسبت میرایی

مدول الاستسیته(Pa)

چگالی (Kg/m3)

نوع خاک

۰۵/۰

۳/۰

۰۰۱۴۸۱۳/۰

۵۶۶۳۵۱/۰

۱۰۸

۱۸۴۰

ماسه متراکم

۰۵/۰

۳/۰

۰۰۳۱۲۵۵۴/۰

۲۶۸۴۱۲/۰

۱۰۷×۵/۲

۱۴۷۰

ماسه سست

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:43:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم