بخش دوم:
۲-۲-تاریخچه پیدایش گل ومرغ درایران
۲-۲-۱-اهمیت فصل بهارنزدایرانیان
ایرانیان هفته ها پیش از نخستین روز فصل بهار ، مقدمه جشن ها و آیین های نوروزی را می چینند و روح و جسم خود را آمادۀ پذیرش این فصل می کنند . « به احتمال بسیار ، این اعیاد، به ویژه نوروز و مهرگان … می بایست اعیادی سخت کهن در نجد ایران باشند و به پیش از تاریخ برگردند و از آن اقوام بومی این سرزمین ، اجداد غیر آریایی ما ، باشند.»
چنین است که فصل بهار یاد گلها ، صحرا ، چشمه ساران و باران بهاری را درما زنده می کند . نام این فصل و تشبیه زیباییهای جهان به نشانه های آن ، بخش عظیمی از متنها ی هنری ایران را می سازند :
به بالا چو سرو و به رخ چون بهار به هر چیز مانندۀ شهریار
فردوسی
ولی در دوران ایرانیان آریایی ، با دگرگونیها و جابه جایی های فرهنگی ، ویژگی های تموز ، شاه شبانان ، و آنو ، ایزد خورشید ، به میترا داده می شود و حادثه داستان نیز روند دیگری پیدا می کند . به این صورت که در زمان استقرار میترا بر زمین ، باز زایی و رستاخیر آغاز می شود . جشن های آیینی نوروزی ، بازیها ، دید و بازدید ها ، جزئی باقیمانده از مراسم سرور و شادی به دلیل بازگشت مهر و زنده شدن طبیعت است که هنوز در هفته های آغاز فصل بهار بین ایرانیان برگزار می شود .
اشاره های کوتاه بالا به بخشی از اسطوره های مهری ، به چند دلیل با مورد پژوهش ما ارتباط پیدا می کنند.
توصیف و تصویر انواع گل های بهاری ، آشکار ترین نمونه های به کار رفته در این آثارند . بنابراین ، امکان دارد از خود سوال کنیم ، اگر قرار باشد فقط یک نشانۀ آشنا و همگانی برای این فصل انتخاب شود ، آن نشانه چه خواهد بود ؟ و این همان سوالی است که نقاشان گل و مرغ و گل و بوته نیز به آن جواب داده اند . برای این هنرمندان تصور و تصویر گلی مفهومی مورد نظر بوده است که بتواند با مفهوم گل در متنهای نوشتاری ، به ویژه شعر ، هم ارزش شود . پس از آن که نقاشان آثار گل و مرغ به کمال بیانی خود می رسند ( برای نمونه ، نقاشانی مانند محمد باقر ، محمد هادی و لفطعلی شیرازی ) نشان می دهند که این فرزانگان نیز به اندازۀ عارفان شاعر پیش از خود ، به درونمای مفهومی هنرشان واقف بوده اند . در چنین آثاری ، یک بوتۀ گل سرخ یا صد برگ ، جشن نوروزی بر پا می کند ، پدید آور اردیبهشت و بهشت است ، سرور می آفریند ، نشانۀ چشمه سارها و باران بهاری و الهۀ آب ها آناهیتا است ، رنگ مهر در آن حضور دارد و در همان حال درخت زندگی است و به همان شیوه نقاشی می شود . در تعدادی از آثار نامبرده ، درختچه ای شکوفه دار یا بوته ای شقایق برای تأکید بیشتر بر فصل بهار ( باز آمدن مهر ) از روی خاک موازی بوتۀ گل اصلی روییده است . در گروهی دیگر ، خط زمین ( سطح خاک ) با گل و گیاه های بهاری مانند پامچال ، سنبل ، نرگس و امثال آن ها ، زینت شده است [۲]

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۲-۲-نگاهی گذرا به تاریخچه گل و مرغ
درباره تاریخچه گل ومرغ ابتدابه دوره تیموریانوحضورشیوه های چینی درنقاشیهاسری میزنیم.چراکه می توان دراین دوره، نقاشیهای گل ومرغ را اغلب درتزیینات صحنه وجزیی ازاثرجستجوکرد.هنرمندان ایندوره نگاره هایی بسیارشبیه به آثارهنرمندان چیندارند.[۳] از برگهای مصور سده نهم که در دست است مجلسی منسوب به خسرو‌شیرین نظامی وصحنه بزم درباغ است. خسرو وشیرین همراه یک ملازم بر قالیچه‌ای نشسته‌اند ودر کنار آنان دخترکی کمانچه میکشد منظره پشت‌سر آنان که بنا به‌شیوه زمان میبایست ازعوامل معماری بسیار مجلل ویک درخت تنومند و بوته‌های گل وچند لکه ابر درآسمان تشکیل یابد دراینجا منحصر شده است به شاخه درخت شکوفان سیب که یک قرقاول بر آن قرار دارد.(تصویر۲-۳)
میان ملل مشرق زمین چینی‌ها استعداد هنری زیادی را در ساختن پرنده‌ایکه برشاخه گل نشسته باشد صرف کرده‌اند . در ایران اگر این موضوع بدنبال هنر چین رایج نشده باشد بی‌شک برانگیزنده آن نمونه‌های چینی بوده که دردربار صفوی بسیار تحسین می شد.
تصویر ۲-۳- مجلسی منسوب به خسرو‌شیرین نظامی وصحنه بزم درباغ-سده نهم ه-ق،
تصویرمربوط به کتاب چین وهنرهای اسلامی
در کتاب تاریخ هنرهای ایران در مورد آغاز نقاشی گل و مرغ این گونه نوشته شده است که به رغم نابسامانی سیاسی که در پی استیلای افغان ها در ایران حکم فرما شد ، و از انحطاط عمومی اوضاع داخلی در دورۀ فرمانروایی نادر شاه چنین می نماید که هنر تا حدی زاینده ماند و در برخی زمینه ها آثاری به وجود آمد از روی نمونه های موجود می توان به تایید رساند که نه تنها ساختن قلمدان های نقاشی شده متداول ماند بلکه فهرست اقلام لاکی نیز توسعه یافته و شامل قاب آئینه جعبه های گرد و بیضوی ، صندوقچه جواهر و نقاشی ها وتزئینات اشیاء بزرگتر ( از جمله در و پنجره ، قالبندهای سقف که اکنون چون قطعاتی ارزشمند و جدا شدن از جایگاه اصلی خود نگاهداری می شوند ) گردید .
لیکن هم چنین مشاهده می شود که نگاره های روی برگردان جلد و نقوش ملیله نمای آستر بدرقه در جلد سازی لاکی از میان رفته اند .
نقشمایه مورد پسند و کاملا متداول در آن دوران گل و بوته ریز نقش بود که اول بار روی قلمدان محمد زمان ( امضا شده با تاریخ ١٠٨٢ که اکنون در گنجینه ایران باستان نگهداری می شود ) به کار رفته تنوع آثار به جای مانده نشان از رواج و اهمیت بسیار آن شیوه می باشد . که در بخش آخر سده دوازدهم با عنوان گل و مرغ محبوبیت خود را حفظ داشت و باید افزود که پس از مدت زمانی متروک ماندن بار دیگر هم چون شیوه های کهنگرا و سنتی رونق دوباره یافت و تا همین اواخر نگارگران و طالبانی را به گرد خویش نگاهداشت . این ریز نقشهای ظریف و دل انگیز و پر از گل ها که حالات غنچه تا شکفته را نشان می دهد که در میانشان گلسر خها ، شکوفه ها های فندق و سه چهار گل سفید پامچال، در موارد بسیار ممکن است سه تا پنج ترنج یا نقش قابقابی نیز روی این طرح زمینه نشانده شود . یا اینکه همان شمار ترنجها یا قلبندهای پر شده از نقش گل و بلبل روی متنی ساده زینت افزا گردد .
از پس یک دوران نسبتا طولانی آشوب و نا آرامی و عدم امنیت اجتماعی در ایران ، به دلیل حمله افغان ها و سقوط خاندان صفوی ، سوای فرو پاشی بسیاری از مبانی اجتماعی ، هنر و فرهنگ نیز که نمی بایست و نیم تواند ، جدا از این جریانات به استمرار و رشد و تعالی خود ادامه دهد ، دچار نوعی و قفه و سکون و عقب افتادگی گردید .
چه در این دوران ، هنرمندان و دانشوران ، اغلب با تن به مهاجرت سپردند و یا گوشه انزوا گرفته و دست از خلاقیت و اندیشیدن کشیدند .[۴]
از آن همه رونق و درخشش و پویایی هنر صفوی ، جز یادگار هایی پراکنده در کتب و یا آثاری رو به ویرانی و تخریب در بناها ی مذهبی و دولتی به جای نماند . بیم آن می رفت که به یکباره حلقه های زنجیر دوام و بقای فرهنگ و هنر پویای ایرانی گسیخته گردد و چه بسیار ارزش ها که به دست فراموشی سپرده نگردد و غبار بی مهری و بی اعتنایی بر آن ننشیند .
با این همه در اواخر حکومت افشاریه و به ویژه با شروع حکومت زندیه در ایران و برقراری سکون و آرامش دگر بار در خطه ایران زمین ، نوید حرکت نوین و امید بخشی را در تولد و تعالی هنر ایران ، و مهم تر نگارگری ایران را در دل و جان دوستداران هنر ایرانی طنین انداز می کند .
کریم خان زند (وکیل الرعایا ) در طی سال های حکومتش ( ۱۱۶۴-۱۱۸۹ ) زمینه های مناسب و پر ثمر این تحول را مهیا می سازد . او سلطانی دوستدار عدالت و خواستار آبادانی است . هم بدین دلیل بعد از آنکه شیراز را به عنوان تختگاه حکومت خود بر می گزیند ، نخستین و شاید مهم ترین گام را در بر پایی بناهای دولتی در این شهر بر می دارد .
شهر شیراز ، با پشتوانه غنی و پرباری که در پرورش ذوق ها و استعداد ها داراست ، عامل بسیار سرنوشت ساز و عمده ای در پیشبرد اهداف خیر خواهانه وکیل الرعایا به حساب می آید . شیراز از یک سوی شهر و مرکز و خاستگاه شعر است و از دگر سوی وارث ارزش های پر دوام و قدمت هنرهای سنتی و به ویژه نگار گری است ، هنوز شهرت و آوازه هنرمندان « مکتب شیراز » و آثار و یادگارهاشان از خاطره ها نرفته است . همان مکتب اصیل و ارزشمندی که در قرن دهم هجری ، با ظهور و تولد نام آوران نگار گر شهر شیراز ، چشم انداز نوینی را به جهان نگارگری گشود .
تردیدی نیست که زبان هنر در این روزگار قرار و سکون ، بعد از آن همه غارت و آشوب می بایست جوابگوی دل های آزمند و به دیگر کلام ، چونان مرهمی التیام بخش زخم های کهنه و اندیشه های طالب لطافت و ظرافت و سکون باشد .
با چنین نیاز و ضرورتی است که شیراز شهر گل ، شهر شعر ، شهر سروهای سر به فلک کشیده و شهر باغ و بستان ، انگیزه های دل بستن به گل و گیاه و پرنده را در روح و اندیشه هنرمندان این دوران ایجاد می کند ، همان به ظاهر تفنن و رغبتی به جاودانگی گل و گیاه و پرنده در نگار گری ایران ، که بعد ها با همت نگار گران نام آشنای هنر ایران ، مقدمات ثبت مکتب نوین گل را برای همیشه در تاریخ هنر ایران و جهان آماده می سازد .
شکی نیست که سوای تجربه های پر سود و ثمر ، نگار گران دوران صفوی و شاید هم به زمانی کهن تر از آنان ، در تجلیل از زیبایی گل و گیاه و پرنده و ستایش این خلقت بی همتا در نگار گری ایران حکومت تازه نگار گران ایرانی ، حکایت دیگری از این ستایش و نگاه را سبب می شود . چه در این دوران خلاف گذشته که گل و گیاه و پرنده آذین نقش های مینیاتور های ایرانی و یا خوشنوسی این دیار می بوده است ، گل و گیاه و پرنده ، با نقش و حضوری مستقل ، ذهن و اندیشه نگار گران را به خود مشغول می دارد . لطف وصفایی که درگل ومرغ ها می بینیم فقط حاصل شیوه زیبای اجرایی آنها نیست بلکه نشان ازمعرفتی است که ازقدیم درمیان هنرمندان رایج بوده وعمل خودراجلوه ای ازلطف ومحبت خداوندمی دانستندوهمواره پس ازسپاس حق،استادان خودراکه واسط بین حق وآنها بودندحرمت می گذاشتند.گذشته ازاستادان،اولیاءدین رانیز،که واسطه های خداوندباخلق بودندموردستایش قرارمی دادندودرامضای خودکه مبین هویت آنهابود،یادمی کردند.
۲-۲-۳-ویژگی های گل و مرغ
هنگام تماشای یک اثر گل و مرغ ، این تنها زیبایی صوری شکل ها نیست که جذاب و ستایش انگیز است ، بلکه آن حس استادی و الهامی که قلم مو را به حرکت در آورده است نیز ، بیننده را متحیر و مسحور می کند . داشتن وضعیت روانی ویژه یا قرار گرفتن در حالتی خاص که نقاش را توانا می سازد شکل یا فرمی تأثیر گذار تر از شکل های همانند خود بیافریند ، تنها به ایران و این گونه نقاشی تعلق ندارد . در هنر نقاشی چین و ژاپن ، و مکتب های تائو و ذن ، نقاش باید از یک دورۀ طولانی کار آموزی و توجه همراه با شور و جذبه ، برخوردار باشد .[۵] در نقاشی سنیت هندوستان ، نقاش باید به درجۀ بالایی از تمرکز و خلوص ذهن برسد . ذهن او باید خودخواهی و میل را فرو گذارده ، در حالت ناب و متعادل (ساتریک ) قرار گیرد . در نقاشی مذهبی مسیحی ، نقاش شمایل ، باید با انضباط روحی شدید به تأمل پردازد تا به نیروی تعالی درونی که مایه کار اوست دست یابد . بنابراین نقاش گل و مرغ باید علاوه بر داشتن مهارت های فنی و تخصصی لازم برای کار نقاشی ، به مقام و وضعیت روحی ویژه ای رسیده باشد . جایگاهی که در آن نقاش سکون و آرامش پیدا کند . نیروهای قدرت ، شهرت ، پول و هوس نتوانند او را از جا بلند کنند ، تا قادر باشد ساعت ها و روزهای پشت سر هم را بر قطعه ای کار ساده و کوچک صرف کند .
بدین صورت ، این وضعیت روانی ، حاصل سالها تمرین ، درون بینی ، تفکر و تمرکز بود . کاری عاشقانه ، بدون خود خواهی ، در راه نیل به مقام انسانی و روحانی والاتر که کار و نتیجۀ آن را نیز به وسیله ای برای سلوک و طی مسیر تبدیل می کرد . در نظر چنین نقاشانی هر لحظه از کار ، خود ، نتیجۀ کار بود و انتظار رسیدن به پایان آن معنایی نداشت . این همان مقامی است که نقاشان گل و مرغ هنگام نقاشی در آن قرار می گرفتند . « این ها گلهای مردانی بودند که ساعت ها روی زمین می نشستند ، و در حال شور و جذبه گلهای در دسترس خود را به اندیشه در می آوردند . »
هر یک از نقاشان ایرانی برای انجام کار خود ، به ویژه زمان نقاشی گل و مرغ و گل و بوته ، آیین و مکان و ابزار خاصی داشتند . روش (تکنیک ) نقاشی این مضمون بیشتر میراث استادان گذشته و کمتر ابداع خودشان بود . اسباب مادی آن -نحوۀ ساختن کاغذ ، بوم ، رنگ ، قلم و قلم مو ، و دیگر وسایلی که لازم بود – می توانست به کمک افراد دیگر ساخته و فراهم گردد . ولی احوال معنوی آن ، که در این مورد مهم تر از مهارت فنی برای تولید اثر است ، باید به وسیلۀ نقاش و از راه سلوک روحانی فراهم می شود . تصور فضایی معنوی که در آن ذهن پالایش یافتۀ نقاش بتواند در طول زمان کار ، روشنایی خود را بر یک امر محسوس بتاباند تا نتیجۀ مورد نظرش خلق شود ، نمی تواند ابتدا به ساکن و بی مقدمه باشد . نقاشی که « امر محسوس را به ساحت لطافت معنا می کشاند و معقول را در پوششی که خاص ماهیت نورانی اوست ، به محسوس بر می گرداند » و از توانایی ویژه ای برخوردار است که نقاشان دیگر از آن محرومند .[۶]
۲-۲-۴مشتقات گل و مرغ
۱-طراحی و ساخت ترکیبهایی از گل ها و پرندگان ظریف اندام به شیوه ی رنگهای روحی وجسمی برروی کاغذ.
۲- گل و مرغ به شیوه های لاکی .
۳-گل ومرغ به شیوه ی سیاه قلم وتک رنگ.
۴-فرنگی سازی و استفاده از نوعی حجم سازی در گل ها و پیدایش رنگ های تند و گرم در گل و مرغ سازی .
۵- گل و مرغ به مثابه نماد ادبی .
۲-۲-۵-نماد نقوش به کار رفته در گل و مرغ
پرندگان
پرندگان علاوه بر آن که در جلوه نمایانشان زیبایند با رنگ های گونه گون و نغمه های پر طراوت و خطوط ظریف و طلایی اندامشان آنگاه که بال و پر باز می کنند و در کرانه های باز آمسان اوج می گیرند ، گویی با روح آدمیان همدم و همرازند .
آدمیان از دیر باز در پرندگان پر شور ترین نماد های زندگانی شان را جسته اند .
در بعضی از تمدن ها پرندگان مقامی خدایی داشته و در بعضی دیگر سمبلی از زندگی ابدی به حساب می آمده اند ودر بعضی تمدن ها هر یک از پرندگان بیانگر ایده ای هستند ، مثلا عقاب نشان آزادی کبوتر نشان صلح ، جغد نشان عقل و درایت و قو ، نشان زیبایی است .
در گل و پرنده ایکه کاربرد زیادی در نقش گل و مرغ ایران داشته و دارد و در عرفان و ادبیات ایران نقش بسزایی دارد بلبل است به همین جهت است که به بررسی بلبل می پردازیم .
رونق عهد شبابست دگر بستان را میرسد مژده گل بلبل خوش الحان را
ای صبا گر به جوانان چمن بازرسی خدمت ما برسان سرو و گل و ریحان را

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...