دانلود منابع پایان نامه درباره نقش و جایگاه خاندان … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
نخستین شخص ازشاهزادگان صفوی که به قلعه قهقهه فرستاده شد اسماعیل میرزا پسر بزرگ شاه طهماسب بود و جرمش این بود که بر خلاف پدر در شهر هرات که مقر حکمرانی او بود آغاز ظلم و ستم نموده دست به اعمال ناشایستی زد و شاه طهماسب نیز اورا از حکومت هرات خلع و به حکومت خراسان فرستاد و چون رفتار او در خراسان نیز مورد پسند واقع نشد، وی را دستگیر و به همراه سوندوک قورچی باشی به قلعه قهقهه فرستاده و نوزده سال و شش ماه و بیست روز در آن قلعه زندانی شد. دومین زندانی از شاهزادگان سام میرزا برادر شاه طهماسب بود که به مناسبت شکست قندهار مورد بی مهری پادشاه قرارگرفت نخست به حکومت اردبیل و سپس روانه قلعه قهقهه گردید و چون در آنجا با اسماعیل میرزا در تماس بود و از وی تقاضا کرده بود پس از رسیدن به سلطنت مراعات حال او را بکند و شاه طهماسب که این گفت و گو را به توطئهای تغییر کرده بود فرمان داد سام میرزا و فرزندانش را در قلعه کشتند و بعدا انتشار دادند که سقف اطاق سام میرزا بر اثر زلزله فرو ریخته است.
القاس میرزا برادر دیگر شاه طهماسب نیز مدتی در قلعه قهقهه زندانی بود. وی به علت پاره ای نارضائیها بر ضد برادر قیام کرد و به سلطان عثمانی پناهنده شد و سلطان را به جنگ با ایران تحریک کرد لکن سرانجام گرفتارشد و در قلعه قهقهه محبوس گردید و چندی بعد به فرمان پادشاه او را از فراز قلعه بزیر افکندند.
در سال ۹۷۵ ه.ق خان احمد گیلانی بر شاه طهماسب عصیان کرد اما سپاه قزلباش گیلان را تسخیر و خان احمد را که به اشکور گریخته بود دستگیرکرد. وی به امر شاه در قهقهه زندانی شد و چندی بعد به قلعه اصطخر انتقال یافت خان احمد که حکمرانی سیاستمدار و شاعری پرمایه بود درقلعه اصطخر برای رهایی خود مرتب به پادشاه صفوی نامه مینوشت که از آن جمله این رباعی است که در وصف حال خود سروده است
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
از گردش چرخ واژگون میگریم وز جور زمانه بین که چون میگویم
باقد خمیده چون صراحی شب و روز در قهقههام ولیک خون میگریم
و شاعری درباری در جواب آن شعر رباعی ذیل را برای خان احمد فرستاد:
آن روز که کار تو همه قهقهه بود با رای تو رای سلطنت صد مهه بود
امروز در این قهقهه با گریه بساز کان قهقهه را نتیجه این قهقهه بود
و اما حادثه سازترین زندانی قهقهه، اسماعیل میرزا پسر شاه طهماسب بود که با وجود تنفری که شاه طهماسب از او داشت باز به سرنوشت دیگر زندانیان دچار نگردید و مقدر این بود که علی رغم همه اوضاع و احوال نامساعد بعد از پدر بر تخت سلطنت بنشیند[۴۴۵].
رفتار ناهنجاراسماعیل میرزا در قلعه قهقهه نیز ادامه یافت و پادشاه صفوی ناچار شد در حفظ و حراست قلعه بیشتر کوشا باشد و کوتوالی قلعه را معمولا به امرایی واگذار میکرد که از هر جهت مورد اعتماد او باشند و چون قلعه بیش از یک راه نداشت آن راه را نیز مسدودکردند تا کسی به قلعه نرود و احیانا محرک شاهزاده که در عین حال ولیعهد نیز بود نشود. اما علی رغم این محافظت ها شاهزاده از فراز دیوارهای قلعه با جمعی از صوفیان که درکسوت قلندری از عثمانی به پای قلعه آمده بودند تماس میگرفت و چند خشت زرین از ذخائر سلطنتی را که در قلعه قهقهه نگهداری میکردند به صوفیان داد درضمن اعمال ناشایست دیگری نیز از او سرزد موجب تکدر خاطر شاه طهماسب گردید و برای اینکه از هر یک از طوایف قزلباش از فرصت استفاده نکند حراست قلعه را چندین گروه از قزلباش سپرده و خلیفه انصار قراواغلور که مورد اعتماد تو بود بر نگاهبانان ریاست داد و این وضع ادامه داشت تا اینکه در سال ۹۸۴ ه.ق شاه طهماسب در قزوین وفات یافت و سرکردگان قزلباش به طرفداران از حیدر میرزا پسر دیگر شاه و یا اسماعیل میرزا با یکدیگر به مبارزه بر خاستند و چون هواخواهان اسماعیل میرزا قوی تر بودند حیدر میرزا کشته و به سلطنت اسماعیل با یکدیگر متفق شدند و جملگی به طرف قلعه رفته اسماعیل میرزا از قلعه بیرون آوردند و به قزوین آورده بر تخت سلطنت نشاندند[۴۴۶].
آخرین واقعه مهمی که در قهقهه اتفاق افتاده است طغیان زندانیان قلعه قهقهه درسال ۱۰۱۹ه.ق در دوران سلطنت شاه عباس اول است. درین سال عدهای ازعثمانیان که درجنگهای ایران و عثمانی اسیر شده و در قلعه قهقهه محبوس بودند دست به شورش زده کوتوال قلعه مظفر بیگ قراواغلو را کشته اسلحه و تفنگ موجود در قلعه را به دست آورده، درهای قلعه را بستند و تا دو ماه در برابر سپاه شاهی مقاومت کردند اما سرانجام شاه عباس قلعه را تسخیر و محصوران را از میان برداشت[۴۴۷].
قلعه الموت
به گزارش خبرگزاری میراث فرهنگی، قلعه الموت جزو مهمترین قلعههای ایرانی است که در منطقه رودبار قزوین واقع شده و به دلیل سکونت حسن صباح، از بزرگترین مبلغان فرقه اسماعیلیه و مخالفین حاکمان بغداد و سلسله سلجوقیان به آشیانه عقاب شهرت دارد. این دژ که بر فراز صخرهای منحصر به فرد ساخته شده امروز جزء مناطق مهم گردشگری کشور محسوب میشود و سالیانه صدها هزار گردشگر داخلی و خارجی از آن دیدن میکنند. قلعه الموت یکی از مهمترین کانونهای تاریخی فرهنگی ایران از سده سوم هجری تا دوره صفویه محسوب میشود و به شماره ۷۲۵۲ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. کاوشهای باستانشناسی قلعه الموت که تا کنون منجر به خواناسازی بیش از ۴ هزار متر مربع از قلعه شده، امروز بخشهای مهمی از قلعه را به ما نشان میدهد. پیش از این کاوشها تنها روی قلعه برآمدهگیهای چند دیوار دیده میشد که چندان خوانا نبودند. اما کاوشها باعث شد تا بسیاری از راه های قلعه، راهروها، دیوارها، جرزها و اطاقهای آن نمایان شود. قلعهالموت که دو قلعه بالا و پایین را در بر میگیرد، به صورت بنای سترگی بر فراز صخرهای سنگی بنا شده و دیوارهای چهارگانه آن به تبعیت از شکل و وضع صخرهها ساخته شدهاند؛ از این رو عرض آن به خصوص در قسمتهای مختلف فرق میکند. از برجهای قلعه، سه برج گوشههای شمالی و جنوبی و شرقی همچنان برپایاند و برج گوشه شرقی آن سالمتر است. دروازه و تنها راه ورود به قلعه در انتهای ضلع شمال شرقی قرار دارد. مدخل راه منتهی به دروازه، از پای برج شرقی است و چند متر پایینتر از آن واقع شده است.
در این محل، تونلی به موازات ضلع جنوب شرقی قلعه به طول شش متر و عرض دو متر و ارتفاع دو متر در دل سنگهای کوه کنده شده است. با گذشتن از این تونل، برج جنوبی قلعه و دیوار جنوب غربی آن، که روی شیب تخته سنگ ساخته شده، نمایان میشود. دردوران صفوی ، دژ حسن صباح به عنوان تبعیدگاه مخالفان سیاسی استفاده شده است که درمتون از آن به نام فراموشخانه یاد میشود. در آن زمان روی ویرانههای دژ بناهایی ساختهاند که مانع شناسایی دقیق معماری آن میشود.
نتیجه گیری
شکل گیری حکومت صفویه در ابتدای سده دهم هجری قمری را در واقع می توان پی آمد تحولاتی دانست که بعد از حملات مغول و تیمور در ایران روی داد. یورش مداوم مغولان، و پس از آن تیموریان بسیاری از مناطق ایران جز ویرانه ای بر جای نگذاشته بود. کاهش سریع جمعیت، قحطی های پی در پی، فقدان امنیت اجتماعی و از بین رفتن حاکمیت قدرت مرکزی، اوضاع سیاسی و اجتماعی را آشفته ساخته بود. از لحاظ سیاسی حملات مغولان و تیموریان دوره ای طولانی از تشنج ، پراکندگی و ضعف قدرت مرکزی ایجاد کرد که تا ظهور صفویان به طول انجامید. در این مدت قبایل متعددی در عرصه سیاست ایران ظهور کردند و مدتی کنترل بخشی از ایران را به دست گرفتند، اما به جز دوره ی کوتاه تیمور، هیچ یک نتوانستند بر تمام ایران مسلط شوند. برخی مورخان تاسیس دولت صفوی را شکل گیری دولت ملی در ایران می دانند که مبتنی بر بازگشت به اندیشه های ایران قبل از اسلام است. در این دوره بود که مرزهای ایران عصر ساسانی احیا شد و اولین دولتی است که به علت تمایز از جهان اسلام سنی، مذهب خاصی را اتخاذ کرد که هم برای دولت و هم مذهب پیامدهای خاصی دربرداشت. دوره صفویه از مهمترین دوران تاریخی ایران به شمار میآید، چرا که با گذشت نهصد سال پس از نابودی شاهنشاهی ساسانیان، یک فرمانروایی پادشاهی متمرکز ایرانی توانست بر سراسر ایران آن روزگار فرمانروایی نماید. بعد از اسلام، چندین پادشاهی ایرانی مانند صفاریان، سامانیان، طاهریان، زیاریان، آل بویه و سربداران روی کار آمدند، لیکن هیچکدام نتوانستند تمام ایران را زیر پوشش خود قرار دهند و میان مردم ایران یکپارچگی پدید آورند. با روی کارآمدن شاه اسماعیل اول در سال ۹۰۷ ه.ق مناطق مختلف ایران از جمله ایالت فارس بتدریج تحت کنترل خاندان صفوی قرار می گیرند
ایالت فارس از دوران قبل از اسلام تا کنون منطقه ای بسیار مهم بوده است بدلیل موقعیت تجاری و داشتن اراضی مرغوب و نزدیکی به حاشیه خلیج فارس از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است و نظر اکثر پادشاهان را به خود جلب می کرد. از مهمترین مناطق در دوره صفویه ایالات و مناطق تابعه فارس بود. خاندان ذوالقدر قبیله ای از ترکان بودند، که در ناحیه شمال آناطولی اقامت داشتند و ازجمله نخستین نیروهائی بودندکه به کمک شاه اسماعیل شتافتند و همراه دیگر قبایل ترکان و قزلباشان نقش مهمی در تشکیل و تاسیس سلسله صفویه ایفا نمودند.
طایفه قزلباش ذوالقدر که با دیگر قبایل ترکمن و قزلباشها نقش بسیار تاثیر گذار در تشکیل شاهنشاهی صفویه داشتند و پس از آن به پاس زحمات خود سهمشان را ایالت فارس دیدند و بدین ترتیب وارد معادلات قدرت و دستگاه حکومت صفویان شدند. حاکمیت خاندان ذوالقدر تقریبا پیوسته ادامه داشت و حدود یک قرن بر این منطقه حکمرانی کردند و نقش بسزایی در تمام امور سیاسی اجتماعی فرهنگی و اقتصادی بر این ناحیه مهم ایران برجای گذاشتند.
حکومت خاندان ذوالقدر بر ایالت فارس بافراز و نشیب های فراوانی همراه بود در دوران شاه اسماعیل اول و شاه طهماسب اول امرای ذوالقدر عموما در تابعیت و وفاداری به خاندان صفوی حکومت میکردند اما در دوران شاه عباس اول خاندان ذوالقدر با برافراشتن پرچم استقلال برعلیه خاندان صفوی طغیان نمودند که لشکرکشی شاه عباس به فارس سبب شکست و عزل ایشان از حکومت فارس گردید و بعد از یعقوب خان حکومت ذوالقدر ها در فارس دوامی نیافت جانشینان وی نتوانستند حکمرانی فارس را که از ابتدای این سلسله و به پاس زحمات خود از شاه اسماعیل اول بیادگار گرفته بودند نگه دارند. آخرین حکمرانان ذوالقدر بر ایالات فارس بنیاد خان و یادگار علی سلطان بودند و بدین ترتیب مملکت فارس از اقایان ذوالقدر در گذشت و باز ماندگان آنها به حکومت های بلوکات مجاور نظیر فسا جهرم و سروستان قناعت نمودند.
معرفی منابع:
منابع اصلی:
ابن حوقل، ابوقاسم محمد بن حوقل، (۱۳۸۴)، ایران در صوره الارض، ترجمه و توضیح جعفر شعار، تهران: انتشارات سازمند
الحسینی جنابدی، میرزا بیگبن الحسن، (۱۳۷۸)، روضه الصفویه، به کوشش غلامرضا طباطبایی مجد، تهران: بنیاد موقوفان محمود افشار
افواشته ای، محمود بن هدایت الله، (۱۳۷۳)، نقاوه الاثار، به اهتمام حسین اشراقی، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی
بوداق قزوینی، (۱۳۷۸)، جواهر الاخبار ، به کوشش محمد رضا نصیری، توکیو: موسسه ی مطالعاتی و فرهنگ ها و زبان آسیا
بیات، اوروج بیگ، (۱۳۳۸ه.ق)، دون ژوال ایرانی، با حواشی و تعلیقات گای لسترنج، ترجمه مسعود رجب نیا، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب
تارونیه، ژان باتیست، (۱۳۳۶)، سفرنامه، ترجمه ابوتراب نوری، به تصحیح حمید شیرانی، اصفهان: کتابفروشی تایید
ترکمان، اسکندر بیگ، (۱۳۸۷)، تاریخ عالم آرای عباسی، به اهتمام ایرج افشار، ج اول، چاپ چهارم، تهران: انتشارات امیر کبیر
تاریخ عالم آرای صفوی، (۱۳۷۸)، نویسنده ناشناس، به کوشش یدالله شکری، تهران: انتشارات اطاعات
تاریخ قزلباشان، (۱۳۶۰)، نویسنده ناشناس، به اهتمام میر هاشم محدث، تهران: انتشارات بهنام،
جهانگشای خاقان تاریخ شاه اسماعیل، (۱۳۶۴)، نویسنده ناشناس، مقدمه و پیوست الله دتا مضطر، مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان
حسینی استرآبادی، سید حسین بن مرتضی، (۱۳۶۴)، تاریخ سلطانی از شیخ صفی تا شاه صفی، به کوشش احسان اشراقی، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی
حسینی شیرازی، میرزا آقا فرصت الدوله ، (۱۳۵۳)، آثار عجم،به کوشش علی دهباشی، بمبئی: انتشارات یساولی فرهنگسرا
حسینی فسایی، میرزا حسن، فارسنامه ناصری، (۱۳۹۳)، به تصحیح منصور رستگار فسایی، چاپ سوم ، تهران: انتشارات امیرکبیر
خواوندشاه بن میر خواند،میرمحمدبن سیدبرهان الدین، (۱۳۳۸)، روضه الصفا، ج۸، تصحیح و تحشیه: جمشید کیان فر، تهران: انتشارات خیام
دلاواله، پیتر، (۱۳۸۴)، سفرنامه، ترجمه ی شجاع الدین شفا، تهران: انتشارات علمی فرهنگی
دسیلوا فیگوئروا، دن گارسیا، (۱۳۶۳)، سفرنامه، ترحمه غلامرضا سمیعی، تهران: انتشارات نشر نو
روملو، حسن بیگ، (۱۳۵۷)، احسن التواریخ، به اهتمام عبدالحسین نوایی، تهران: انتشارات اساطیر
شاردن، ژان، (۱۳۷۲)، سفرنامه، ترجمه اقبال یغمایی، ج هشتم، تهران: انتشارات توس
قزوینی، یحیی ابن عبدالطیف، (۱۳۶۳)، لب التواریخ، ترحمه و تصحیح میر هاشم محدث، تهران: انتشارات بنیاد،
کمپفر، انگلبرت، (۱۳۶۰)، سفرنامه، ترجمه کیکاوس جهان داری، مقدمه والت هیتنس، تهران: انتشارات خوارزمی
گنابادی، میرزا حسن بیگ، روضه الصوفیه، نسخه خطی به شماره ۳۹۲۳ کتابخانه ملک تهران
غیاث الدین، خواندمیر، (۱۳۸۷)، حبیب السیر، جلد ۴، به تصحیح محمد دبیر سیاقی، تهران: انتشارات هرمس
غفاری قزوینی، احمد بن محمد، (۱۳۴۳)، تاریخ جهان آرا، تهران: کتاب فروشی حافظ چاپخانه نیکپو
لاری شیرازی فتوحی، روح الله، (۱۳۸۸)، منشآت شرف نامه، مقدمه ، تصحیح و تحقیق محمد باقر وثوقی، تهران: انتشارات کتابخانه موزه اسناد مجلس شورای اسلامی
منشی قمی، احمد بن حسین، (۱۳۸۳)، خلاصه التواریخ، ج ۱، به تصحیح احسان اشراقی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران
منجم، ملا جلال الدین، (۱۳۶۶)، تاریخ عباسی، ترجمه و تصحیح سیف الله وحید نیا، تهران: انتشارات وحید
محمد یوسف مورخ، (۱۳۱۷)، ذیل تاریخ عالم ارای عباسی، به تصحیح سهیلی خوانسالاری، تهران: انتشارات کتابفروشی اسلامی
میرزا سمیعا، محمد سمیع، (۱۳۶۸)، تذکره الملوک سازمان اداری حکومت صفوی، تعلیقات ولادمیر مینورسکی ، باب دوم، ترجمه مسعود رجب نیا، تهران: انتشارات امیرکبیر
مستوفی، حمداله، (۱۳۸۹)، نزهته الغلوب، به اهتمام و تصحیح گای لیسترانج، مترجم سیدمحمد دبیرسیاقی، تهران: نشر اساطیر
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-04-14] [ 03:10:00 ق.ظ ]
|