یکی از مشکلات اساسی تولیدکنندگان گیاهان زینتی بویژه گیاهان گلدانی در کشور ما محدود بودن بسترهای کشت مناسب است. این بسترها برای گیاهان مختلف متفاوت هستند. بستر کشت از مهمترین عوامل اساسی است که بر روی شکل ظاهری گیاه تأثیر می‌گذارد(لمیر، ۱۹۹۵). انتخاب یک ماده به عنوان بستر کشت مناسب به دسترسی آن ماده، قیمت و محل انجام آزمایش بستگی دارد(کولگارت، ۱۹۸۳). امروزه بسیاری از گیاهان آپارتمانی برگ زینتی در بسترهای کشت بدون خاک که در آنها از پیت به عنوان بستر پایه استفاده می‌شود، پرورش داده می‌شود(پول و همکاران[۳]، ۱۹۸۱). هدف از این تحقیق بررسی توان کاربرد کمپوست فضولات کرم ابریشم به عنوان کود آلی به منظور کاهش یا حداقل تعدیل میزان مصرف کودهای شیمیایی و تأثیر آن در خصوصیات فیزیکی و شیمیایی بسترهای کشت، همچنین مشخص کردن بهترین مخلوط کمپوستی به عنوان بستر کشت گیاه مورد آزمایش سینگونیوم می‌باشد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

فصل دوم:
کلیات و مرور منابع
۲-۱- تاریخچه استفاده از کمپوست
فرایند جمع‌ آوری مواد آلی به منظور کمک به تجزیه‌ی آنها و استفاده از مواد حاصل در اراضی کشاورزی برای قرنها در تمدنهای مختلف وجود داشته است. در چین، کمپوست کردن بقایای گیاهی مخلوط شده با فضولات انسانی و دامی بیش از ۲۰۰۰ سال سابقه دارد( لوپز-رئال[۴]، ۱۹۹۰). در اروپا، استفاده از ضایعات کمپوست شده برای حاصلخیز نمودن خاکها به دوران امپراطوری روم برمی‌گردد و در این زمان استفاده از کودهای آلی توسط کشاورزان بسیار رایج بوده است( پار و هورنیک[۵]، ۱۹۸۲). سر آلبرت هوارد[۶] در اوایل قرن بیستم در ایندور[۷] هندوستان باعث تولد مجدد تولید کمپوست در اروپا به عنوان روشی برای کاهش حجم ضایعات و بهبود شرایط خاک شد. که پس از چندین سال آزمایش روش ایندور متحول شدو روش های متعددی برای کمپوست‌ کردن ضایعات مختلف آلی ابداع شده است( لیما[۸]، ۱۹۸۵). در ژاپن در سالهای بعد از جنگ جهانی، به دلیل کمبود کودهای شیمیایی، کمپوست به عنوان مهمترین منبع عناصر غذایی گیاهان مطرح بود( مینارد[۹]، ۱۹۸۳). در ایران تهیه‌ی کمپوست و بهره‌گیری از آن درکشاورزی به صورت سنتی از زمان های بسیار قدیم، رواج داشته است. کشاورزان با جمع‌ آوری برگ درختان و اضافات کشاورزی و دفن آنها در زیر زمین، کود تولید می‌کردند و آن را به مصرف می‌رساندند. اولین کارخانه‌ی کمپوست با ظرفیت ۸۰۰تن زباله در روز در سال ۱۳۴۸در اصفهان افتتاح شد. که هم اکنون کارخانه‌ها‌ی تولید کود آلی در شهرهای ایران تأسیس و در حال فعالیت هستند(حسن زاده و همکاران، ۱۳۸۵). آنچه که در تاریخ کمپوست مطرح هست تأسیس و تعطیل شدن واحدهای تولید کمپوست در دهه‌ های گذشته در سطح دنیا می‌باشد که این بدلیل غیر متداول بودن مصرف کمپوست با فشار فرآینده‌ی ناشی از موسسات مدیریت ضایعات که سعی دارند مواد حاصل از فرآوری ضایعات را در اراضی کشاورزی مصرف کنند، در تضاد بوده است. لوپز-رئال در سال ۱۹۹۴ به روشنی اظهار داشت که دلیل شکست تجاری نمودن کمپوست مربوط به محدودیتهای فرایند تولید کمپوست یا فقدان پایه‌ی علمی و یا بازاریابی نبوده بلکه عواملی مانند بازارپسندی که مطلقاً مربوط به کیفیت ضایعات مورد استفاده در تولید کمپوست است، در این امر دخالت دارد. با این وجود کمپوست به عنوان یکی از مهمترین روشها جهت تبدیل ضایعات به مواد غنی از عناصر غذایی بدون آثار زیانبار برای پرورش گیاه و همچنین باعث بهبود خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و زیستی خاک مورد استفاده قرار می‌گیرد که اخیراً در کشورهای مختلف گسترش زیادی پیدا کرده است(هاشمی مجد، ۱۳۸۴).
۲-۲- تعریف کمپوست
ازنظر لغوی کمپوست از کلمه لاتینCompositus به معنی ترکیب و مخلوط گرفته شده است(دالزل و همکاران[۱۰]، ۱۹۸۷). کمپوست یک فرایند زیست شیمیایی است که در آن ریزجانداران هوازی و بی‌هوازی، مواد آلی را به محصول نهایی که در واقع کود آلی پوسیده است تبدیل می‌کنند(گوپتا[۱۱]، ۲۰۰۳). کمپوست عبارت است از تجزیه زیستی ضایعات آلی به هوموس و مواد شبه هوموسی. در فرایند تولید کمپوست که اکسایش سریع مواد آلی و واجد مرحله گرمایی(۴۵ الی ۶۵ درجه سانتی‌گراد) است، ریز جانداران گرما، دی‌اکسید‌کربن و آب تولید می‌کنند(دومینگوز و همکاران[۱۲]، ۱۹۹۷).
فرایند تولید کمپوست، فرآیندهای طبیعی تجزیه مواد آلی و همچنین فعالیت‌های انجام شده در بخشهای متنوع کشاورزی، شهری، صنعتی را در بر می‌گیرد که بدون هیچ زیانی برای بستر کشت باعث حاصلخیزی و تولید بیشتر می‌شود(ملکوتی، ۱۳۷۹). کمپوست فرآیندی بیولوژیک و گرمازا است که در طی آن با خروج کربن به صورت دی‌اکسید‌کربن نسبت C/N مواد اولیه کاهش می‌یابد(کاواس، ۱۹۹۱). کمپوست کردن عبارت از تجزیه یا شکستن مواد آلی توسط مجموعه‌‌‌‌ای از میکروارگانیسم‌ها در یک محیط گرم، مرطوب و هوادار است(دالزل و همکاران ۱۹۸۷). کمپوست کردن تجزیه بیولوژیکی توده ضایعات تحت شرایط کنترل شده می‌باشد(هارتمن و همکاران ۱۹۹۰).
۲-۳-میکروبها و جانوران مؤثر در فرایند کمپوست کردن
اجزای تشکیل دهنده‌ی مواد قابل تبدیل به کمپوست اعم از بقایای گیاهی یا ضایعات شهری به سه قسمت اصلی تقسیم می‌شوند. کربوهیدراتهای ساده و پلیمری(قندها، نشاسته، سلولز، همی‌سلولز و پکتین)، لیگنین و ترکیبات حاوی نیتروژن( اسیدهای آمینه، پروتئینها و نیتروژن معدنی)(رکیگل[۱۳]، ۱۹۹۵). فراوانی نسبی و وضعیت این اجزا تعیین کننده جمعیت میکروبی در سیستم و سرعت تجزیه مواد آلی است. ریز جانداران بسته به نوع مواد بستری هرکدام ترکیبات پیچیده‌ی آنزیمی خاص خود را دارند و بنابراین با تغییر نوع مواد بستری جمعیت آنها تغییر می‌کند(گلوئک[۱۴]، ۱۹۷۷). این ریزجانداران مجموعه‌ای از قارچها، باکتریها و اکتینومیستها که درون توده‌های کمپوست فعالیت می‌کنند. هرچند که پروتوزوآها و ویروسها توانایی تجزیه‌ی کمی دارند، وجودشان در توده‌های کمپوست گزارش شده است. موجودات زنده یا مرده می‌توانند بیش از ۲۵ درصد از وزن کل کمپوست را تشکیل دهند( پوینکلوت[۱۵]، ۱۹۷۸). تجزیه‌ی اولیه توسط ریز جانداران تخمیری که بیشتر از نوع باکتریها هستند صورت می‌گیرد. این موجودات قندها، نشاسته، اسیدهای آمینه، پروتئینها و ترکیبات معدنی نیتروژن را مصرف می‌کنند(گلوئک، ۱۹۷۷ :آلکساندر ۱۹۷۷). قارچها از مواد قابل تبدیل به کمپوست به عنوان منبع کربن و نیتروژن استفاده می‌کنند و نسبت به باکتریها و اکتینومیستها نیاز به نیتروژن و رطوبت کمتری دارند و بیشتر در فرآیندهای هوازی تجزیه شرکت می‌کنند (هواگ[۱۶]، ۱۹۸۰) قارچها در شرایطی که pH محیط برای باکترها و اکتینومیستها مناسب نباشد، قادر به رشد و تکثیرند(آلکساندر[۱۷]، ۱۹۷۷).
اکتینومیستهای گرمادوست(مانندThermonospora mesophila ) در تجزیه لیگنین، لیگنوسلولز و سلولز نقش دارند و در شرایط سرد و مرطوب و در pH‌های کمتر از ۵، فعالیت آنها متوقف می‌شود(آلکساندر، ۱۹۷۷). پروتوزوا ساده‌ترین شکل زندگی جانوری هستند و اکثر آنها از ارگانیسم‌های دیگر مثل باکتریها و، جلبکها و تیپهای مختلفی از پروتوزوا تغذیه می‌کنند. عقیده براین است که پروتوزوا میزان و تعداد باکتریها را کنترل می‌کند، وقتی که شرایط محیطی مثل رطوبت و حرارت برای رشد نامناسب باشد پروتوزوا می‌تواند به شکلی دربیاید که شرایط را به مدت قابل توجهی تحمل کند . در صورت خنک شدن مواد در حال کمپوست شدن و افتادن پیک حرارتی، دامنه وسیعی از جانوران کوچک خاکی قابل دسترس است. این جانوران شرایط هوازی و رطوبت کافی و دامنه حرارتی ۱۵-۷ درجه سانتیگراد را ترجیح می‌دهند(دالزل، ۱۹۸۷).
۲-۴-روش های تهیه کمپوست
۲-۴-۱- کمپوست هوازی
تجزیه هوازی شامل روشهایی است که در آنها اکسیژن به درون توده در حال تجزیه وارد می‌شود. فرایند هوازی از نظر متابولیکی بسیار فعالتر و سریعتر است. دمای تولید شده در هضم هوازی معمولا بین ۴۵ الی ۶۵ درجه‌‌ی سانتی‌گراد است و گاهی حتی ممکن است به ۷۰ درجه‌ی سانتیگراد و یا بیشتر هم برسد. دراین شرایط ریزجاندارانی که تجزیه را به عهده دارند، گرمادوستند(وایلز، ۱۹۷۸).
۲-۴-۲- کمپوست غیر هوازی
تولید این کمپوست بدون هوا انجام می‌گیرد، در واقع تجزیه‌ی بی‌ هوازی بعد از آن ‌که اکسیژن توسط ریز جانداران مصرف شد اعمال می‌شود. دمای سیستم‌های بی‌هوازی معمولا بین ۱۵ الی ۴۵ درجه و در شرایط بخصوص در بعضی از سیستم‌ها بین ۳۸ الی ۵۵ درجه است و ریز جاندارانی که در شرایط بی‎‎هوازی فعالند میانه دوستند. محصول اصلی فرایند تجزیه‌ی هوازی دی‌اکسیدکربن است اما متان و مقدار کمی دی‌اکسیدکربن نیز در فرایند‌های بی‎هوازی تولید می‌شود . مواد حد واسط مانند مرکاپتان و گازهای سولفیدی نیز در طول تجزیه‌ی بی‎هوازی تولید می‌شود و بوهای نامطلوب در محیط ایجاد می‌کند(پوینکلوت، ۱۹۷۸).
۲-۵- مزایای کمپوست کردن
در اکثر شهرهای بزرگ مشکل جمع آوری و دفع زباله وجود دارد. سوزاندن و دفن زباله به دلیل آلوده کردن هوا، خاک و آبهای زیرزمینی نمی‌تواند راه حل اساسی مشکل باشد. به این علت که بیش از ۵۰ درصد زباله را مواد آلی تشکیل می‌دهد، بنابراین تبدیل زباله به کمپوست بهترین و مناسب ترین عملی است که می‌توان در جهت سلامت طبیعت انجام داد. تهیه کمپوست از مواد زاید نظیر زباله‌های شهری و لجن فاضلاب از سه جنبه بهداشتی، کشاورزی و اقتصادی دارای اهمیت است. در چند سال اخیر تلاش‌های زیادی جهت اقتصادی‌تر شدن این روش انجام شده است و کارخانه‌های مختلف در سراسر دنیا سعی نموده‌اند تا سودآوری حاصل از اینگونه کارخانه‌ها را افزایش دهند(پاداشت، ۱۳۷۷ و فخاری و ریحانی، ۱۳۸۱) . کمپوست کردن مواد زاید و مصرف آن در کشاورزی نتایج مفیدی را به همراه دارد که در زیر به تعدادی از آن اشاره می‌شود.
۲-۵-۱- تأثیر کمپوست بر خصوصیات فیزیکی خاک و محیط‌های کشت
اولین هدفی که از مصرف مواد آلی تعقیب می‌شود فراهم نمودن شرایط مساعد از نظر رطوبت و تهویه برای فعالیت موجودات زنده و رشد گیاهان است. کودهای آلی به نگهداری آب و مواد غذایی کمک کرده و از شستشوی آنها جلوگیری می‌کند. مصرف کودهای آلی موجب ازدیاد خلل و فرج می‌گردد(رفیع ۱۳۷۰ و خندان و آستارایی ۱۳۸۴) . کمپوست باعث بهبود و افزایش پایداری ساختمان خاک می‌گردد. با پایدار شدن ساختمان خاک، میزان تخلخل خاک افزایش و میزان چگالی ظاهری کاهش می‌یابد و در نتیجه میزان نفوذپریری خاک نسبت به آب و هوا بیشتر می‌شود و موجب افزایش ظرفیت نگهداری آب و خاک و محتوای آن می‌گردد(هرناندو و همکاران[۱۸]، ۱۹۸۹ ؛ استیوارت و همکاران[۱۹]، ۱۹۹۸).
۲-۵-۲- تأثیر کمپوست بر خصوصیات شیمیایی خاک و محیط‌های کشت
هوموس حاصل از تجزیه کمپوست دارای خصوصیات مشابه با هوموس حاصل از تجزیه سایر منابع مواد آلی است و به طور کلی، هوموس دارای ظرفیت تبادل کاتیونی بالایی است. بارهای منفی که روی کلوئیدهای هوموس موجود است، در اثر یونیزاسیون، گروه‌های عامل فعالی همانند گروه کربوکسیل (-COOH)، گروه هیدروکسیل(-OH) و گروه آمین(-NH2) حاصل می‌گردد و این بارها باعث افزایش ظرفیت تبادل کاتیونی می‌شوند(ظرفیت تبادل کاتیونی هوموس ۴۰۰ – ۲۰۰ میلی‌اکی‌والان در ۱۰۰ گرم است). این کلوئیدها مانند کلوئیدهای رس کاتیونهایی مانند کلسیم، منیزیم و پتاسیم را به خوبی جذب و نگهداری می‌نمایند و از آبشویی عناصر غذایی قابل استفاده گیاهان جلوگیری به عمل می‌آورند و این عناصر را به تدریج در اختیار ریشه گیاهان قرار می‌دهند. بر اثر مصرف کود کمپوست تولید گازکربنیک به طور کاملاً محسوسی افزایش یافته و این گاز کربنیک به اسید کربنیک تبدیل و باعث حلالیت بیشتر عناصر کم محلول می‌شود(کینگ و موریس[۲۰]، ۱۹۷۲).
کمپوست باعث افزایش ظرفیت تبادل کاتیونی می‌شود، با افزایش یک درصد مواد هوموسی در نتیجه مصرف کمپوست میزانCEC، ۲ میلی‌اکی‌والان بر صد گرم افزایش می‌یابد(سوفر و بیرد[۲۱]، ۱۹۷۸ ). اضافه کردن کمپوست باعث افزایش مقدار عناصر غذایی می‌شود و غلظت عناصر غذایی پر مصرف بطور معنی‌داری افزایش می‌یابد( باواکوا و ملانو[۲۲]، ۱۹۹۳). کمپوست از نظر عناصر غذایی ضروری کم مصرف مانند بر، آهن، روی و مس غنی است( اپستین و همکاران[۲۳]، ۱۹۹۲).
۲-۵-۳- تأثیر کمپوست بر خصوصیات بیولوژیکی خاک و محیط‌های کشت
اضافه کردن مواد آلی و کمپوست سبب افزایش جمعیت میکروبی و فعالیت آنزیمی می‌شود(لی و همکاران[۲۴]، ۲۰۰۴).
فعالیت موجودات زنده برای تأمین هوا، حرارت، آب و بالاخره رشد گیاه بسیار مهم است، در زمین‌هایی که کود کمپوست مصرف می‌شود حتی تا چندین سال بعد تعداد کرم‌های خاکی در مقایسه با زمین‌هایی که کود کمپوست مصرف نشده، زیادتر است(اشراقی، ۱۳۵۵ و پیوست والفتی، ۱۳۸۷).
هوموس حاصل از کمپوست در بقا و تداوم حیات میکروارگانیسم‌ها نقش مؤثری دارد. میکروارگانیسم‌ها اکثراً جذب کلوئیدهای رسی و به خصوص هوموس می‌شوند، این حالت که در نتیجه یک نوع کشش الکترواستاتیکی بوجود می‌آید سبب حفظ باکتری‌ها شده و از انتقال آنها بوسیله آب جلوگیری می‌کند(صالح راستین، ۱۳۷۵).
۲-۵-۴- تأثیر کمپوست بر شوری بستر کشت
نمک بیش از اندازه( با هدایت الکتریکی بالاتر ازmS/cm2) در مخلوط‌های گیاهان و یا آب آبیاری، می‌تواند رشد گیاه را کاهش دهد و باعث سوختگی برگ شود و یا حتی گیاه را از بین ببرد. شوری کمتر از mS/cm2 مشکلی در رشد و نمو ایجاد نمی‌کند. شوری بالاتر ازmS/cm 4 بصورت مشابهی اکثر گیاهان را تحت تأثیر قرار می‌دهد و در شوری بالاتر از mS/cm8 فقط گیاهان متحمل به شوری می‌توانند رشد نمایند(پاداشت دهکایی، ۱۳۷۷).
پاداشت(۱۳۷۷) در بررسی کمپوست ضایعات چای و آزولابه عنوان بستر کشت گیاه جعفری پاکوتاه Tageta patula “Golden Boy” به این نتیجه رسید که میزان شوری در کمپوست‌های چای و آزولا بالاتر از استاندارد(Ec<2/2dS/m)) است و جهت استفاده از این کمپوست‌ها باید با موادی مثل پرلیت مخلوط گردد و به عنوان بستر کشت گیاهان زینتی استفاده شود.
جاینر(۱۹۸۱) دامنه شوری در بسترهای کشت گیاهان برگ زینتی را بین ۶۳/۰ تا ۵۶/۱ میلی‌موس بر سانتیمتر تعیین نمود.
۲-۶- مراحل تشکیل کمپوست
فرایند تشکیل کمپوست دارای سه مرحله هست که عبارتند از:
در مرحله اول قندها و مواد آسان تجزیه شونده، تجزیه می‌شوند. این مرحله ۲۴ تا ۴۸ ساعت به طول می‌ انجامد.
مرحله دوم شامل تجزیه سلولز و موادی است که کمتر قابل تجزیه هستند. این مرحله ممکن است چندین ماه به طول انجامد.
مرحله سوم، رسیدگی نهایی کمپوست است . در این مرحله تجزیه کاهش یافته و مواد هومیکی به مقدار زیاد تجمع می‌یابند(پاداشت، ۱۳۷۷) .
۲-۷- فرایند کمپوست شدن
به طور کلی فرایند کمپوست شدن شامل چهار مرحله است که در زیر به صورت خلاصه بیان می‌گردد:
۲-۷-۱- فاز مزوفیلیک(۴۰- ۲۵ درجه‌ی سانتیگراد)
در این فاز(فاز شروع نیز نامیده می‌شود) ترکیباتی مانند قند و پروتئین‌ها که به آسانی تجزیه می‌شوند و غنی از انرژی هستند توسط قارچ و اکتینوباکترها و باکتری‌ها که به تجزیه کننده‌های اولیه معروفند تجزیه می‌گردند. مشروط بر این که چنانچه تأثیرات مکانیکی(مانند چرخاندن) کم باشند، کرم‌ها، هزارپاها و جانوران ریز که نقش سازمان دهنده دارند در آن افزایش می‌یابند. بسته به روش کمپوست کردن همکاری این جانداران می‌تواند متفاوت باشد و در موارد خاصی تولید ورمی‌کمپوست قابل ملاحظه‌ای می‌کنند. بخوبی ثابت شده که تعداد اورگانیسم‌های مزوفیلیک در مواد اولیه از نظر اندازه سه برابر بیشتر از تعداد اورگانیسم‌های ترموفیلیک است اما فعالیت تجزیه کنند‌های اولیه بالا رفتن دما را القا می‌کند(شکل ۲-۱).
۲-۷-۲- فاز ترموفیلیک(۶۵- ۳۵ درجه‌ی سانتیگراد)
اورگانیسم‌هایی که با دماهای بالا وفق پیدا نمودند به خاطر گزینه‌ی رقابتی بودن این فرآیندها و به طور تدریجی و در پایان تقریباً به طور کامل با جانداران مزوفیلیک جایگزین می‌گردند. اورگانیسم‌های مزوفیلیک در حال رشد بعد از مدتی می‌میرند و در نهایت توسط اورگانیسم‌های ترموفیلیک همراه با زباله‌ها و آسان تجزیه شونده‌ها تجزیه می‌گردند. تجزیه به سرعت افزایش می‌یابد و تا زمانی که دما به ۶۲ درجه سانتیگراد برسد تسریع می‌شود. حداکثر رشد قارچ‌های ترموفیلیک در دماهای بین ۳۵ تا ۵۵ درجه سانتیگراد است در حالی که دماهای بالاتر از رشد قارچ‌ها ممانعت می‌کند. اکتینوباکترها و باکتری‌های گرمادوست و مقاوم به گرما به خاطرفعالیت شان در دماهای بالا شناخته شده‌اند. علیرغم تخریب اکثر میکرواورگانیسم‌ها در دمای بالاتر از ۶۵ درجه سانتیگراد، دما بالاتر رفته و ممکن است از ۸۰ درجه‌ی سانتیگراد نیز تجاوز کند. احتمالاً بالا رفتن دما می‌تواند به دلیل فعالیت میکروبی نبوده بلکه تا اندازه‌ای ناشی از واکنش‌های حرارت‌زای غیر زنده که حاصل آنزیم‌های مقاوم به دما که از اکتینوباکتر‌ها باقی مانده باشد. دامنه‌ی دماهایی ارگانیسم‌های سایکروتولرنت، مزوفیلیک و ترموفیلیک و میزان تولید نسل‌شان در شکل ۲-۱ نشان داده شده است.
شکل۲- ۱- دامنه‌ی دمایی ارگانیسم‌های سایکروتولرنت، مزوفیلیک و ترموفیلیک و میزان تولید نسل آنها
دماهای یکسان در همه‌ی قسمت های توده‌ی کمپوست وجود نخواهد داشت. بنابراین توجه به این نکته ضروری است که از طریق چرخاندن منظم هر قسمت از مواد کمپوست شونده بیرونی به قسمت‌های مرکزی و گرم‌تر منتقل گردد. از نقطه نظر میکروبیولوژیکی، چهار ناحیه‌ی اصلی در توده‌ی کمپوست قابل شناسایی است(در شکل ۲-۲ نشان داده شده است). ناحیه‌ی بیرونی‌تر[۲۵] سردتر است و به اندازه‌ی کافی به آن اکسیژن می‌رسد. ناحیه‌ی داخلی[۲۶] به مقدار کمی اکسیژن به آن می‌رسد و ناحیه‌ی پایین‌تر[۲۷] گرم می‌باشد و اکسیژن به خوبی به آن می‌رسد در حالی که ناحیه‌ی بالاتر[۲۸] گرمتر بوده و اکسیژن متوسطی به آن خواهد رسید.
شکل ۲-۲- مقطع عرضی از توده‌ی کمپوست( ناحیه‌‌های اصلی و مسیر انتقال گرما نشان داده شده است)
فاز ترموفیلیک از لحاظ بهداشتی بسیار مهم است. در این فاز پاتوژنهای انسانی و گیاهی از بین می‌روند و بذر علف‌های هرز و لارو حشرات نابود می‌شوند. این مرحله فقط به خاطر دوره‌ی دمایی فاز مزوفیلیک نیست بلکه همچنین ناشی از تولید آنتی‌بیوتیک‌های خاص توسط اکتینوباکتر‌ها که جمعیت غالب در این فاز می‌باشد صورت می‌گیرد. مزیت دماهای بالای ۷۰ درجه‌ی سانتیگراد این است که اکثر مزوفیل‌ها در این دماها از بین می‌روند و بنابراین بازیافت بعد از پیک دمایی به تأخیر می‌افتد(شکل ۲-۳).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...